-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 211
تاريخ: 21/12/53
پاسخ امام خمينى به استفتاء گروهى از مردم در مورد حزب رستاخيز
شركت در حزب رستاخيز حرام و كمك به استيصال مسلمين است
بسم الله الرحمن الرحيم
نظر به مخالفت اين حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ايران، شركت در آن بر عموم ملت حرام و كمك به ظلم و استيصال مسلمين است و مخالفت با آن از روشنترين موارد نهى از منكر است و چون اين نغمه تازه كه به دستور كارشناسان يغماگر براى اغفال ملت از مسائل اساسى از حلقوم شاه برخاسته تا كشور را بيش از پيش خفقان زده كند و راه را براى مسائلى كه در نظر دارند باز نمايند و قوه مقاومت را به كلى از ملت سلب نموده و نفس را در سينهها حبس سازند. لهذا لازم است حسب وظيفه تذكراتى بدهم، باشد كه ملت اسلام تا فرصت از دست نرفته بامقاومت بيش از پيش و همه جانبه جلو اين نقشههاى خطرناك را بگيرند.
مطرح شدن حزب رستاخيز، نشانه شكست انقلاب سفيد
قبلاً بايد گفت شاه در اين پيشنهاد غير مشروع به شكست فاحش طرح استعمارى به اصطلاح انقلاب ششم بهمن و برخوردار نبودن آن از پشتيبانى ملت، اعتراف نموده است. كسى كه بيش از ده سال است فرياد مىزند كه ملت ايران موافق با اين انقلاب است و اسم آن را انقلاب شاه و ملت گذاشته، امروز مردم را به صفهاى مختلف تقسيم كرده و مىخواهد با زور سرنيزه براى خود موافق درست كند. اگر اين به اصطلاح انقلاب از شاه و ملت مىباشد، ديگر چه احتياجى به حزب تحميلى است؟
تشكيل حزب با اين شكل تحميلى، مخالف قانون اساسى و موازين بين المللى است
درباره اين حزب به اصطلاح رستاخيز ملى ايران بايد گفت اين عمل با اين شكل تحميلى مخالف قانون اساسى و موازين بينالمللى است و در هيچ يك از كشورهاى عالم نظير ندارد. ايران تنها كشورى است كه حزبى بهامر ملوكانه تاسيس كرده و ملت مجبور است وارد آن شود و هر كس از اين امر تخلف كند سرنوشت او يا حبس و شكنجه و تبعيد و يا از حقوق اجتماعى محروم شدن است. مردم محروم اين كشور مجبورند موافقت خود را با نظام شاهنشاهى اعلام
كنند، نظام پوسيدهاى
صحيفه نور جلد 1 صفحه 212
كه از نظر اسلام مردود و محكوم به فناست، نظامى كه هر روز ضربه تازهاى بر پيكر اسلام وارد مىآورد و اگرخداى نخواسته فرصت يابد اساس قرآن را بر مىچيند، نظامى كه هستى ملت را به باد فنا داده و تمام آزادىها را از او سلب كرده است، نظامى كه طبقات جوان روشنفكر را در زندانها و تبعيد گاهها از هستى ساقط نموده و باز مىخواهد با اين حزب بازى اجبارى بر قربانىها و زندانى هاى خود بيفزايد.
شاه حافظ منافع استعمارگران درايران و منطقه
مردم مسلمان ايران مجبورند در برابر شاهى سر تسليم فرود آوردند كه دستش تا مرفق به خون علماى اسلام و مردم مسلمان آغشته است. شاهى كه مىخواهد تا قطره آخر نفت اين كشور را بفروشد و پولش را به عناوين مختلف به سرمايه داران و چپاولگران تقديم نمايد و به آن افتخار كند.
استعمار امريكا از ذخاير هنگفت نفت خود استفاده نمىكند و از ديگران مىخرد كه براى مصالح كشورش محفوظ باشد ولى شاه ايران اين طلاى سياه را مىفروشد و خزانه ايران و ملت را تهى مىكند و درآمد آنرا به جاى اينكه صرف اين ملت پا برهنه و گرسنه نمايد، به اربابان استعمارگرش وام مىدهد و يا اسلحههاى خانمانسوز و مخرب مىخرد تا از منافع و مطامع استعمارگران در ايران و منطقه نگهبانى كند و به خونريزى و سركوبى جنبشهاى ضد استعمارى ادامه دهد.
او تا ديروز با اخذ وامهاى كمر شكن از خارج، اقتصاد ايران بهره ورشكستگى مىكشانيد و امروز با دادن وامها و خريد اسلحه، ملت را به افلاس كشانيده و از رشد باز مىدارد. معاملات اسارتبار و بخصوص معامله 15 ميليارد دلارى اخير با استعمار آمريكا، ضربه نابوده كننده ديگرى است كه شاه به اقتصاد ايران وارد ساخته و چوب حراج تازهاى است كه بر ثروت و ذخائر ملت محروم ايران مىزند.
انقلاب سفيد عامل اصلى ويرانى اقتصاد كشور
ملت ايران مجبور است به كسى راى موافق بدهد كه وضع كشاورزى و دامپرورى ايران را چنان به عقب رانده كه اكنون بايد گندم، برنج، گوشت، روغن و ساير ارزاق را با قيمتهاى هنگفت وارد كند. شاه كه در آغاز طرح بهاصطلاح انقلاب سفيد به دهقانان نويد مىداد كه در سايه اصطلاحات ارضى، غله مورد نياز كشور در داخل تامين مىشود اكنون به جاى خجلت زدگى افتخار مىكند كه دو ميليون و نيم تن گندم و چهارصدهزار تن برنج در سال جارى وارد كرده است در صورتى كه مطلعين مىدانند كه يك استان ايران مثل خراسان، قدرت تهيه گندم براى تمام كشور را داشت و اين قدرت را انقلاب سفيد شاه سلب كرد.
شاه بيش از ده سال است كه فرياد از پيشرفت كشور مى زند در حالى كه اكثريت ملت را در فقر
صحيفه نور جلد 1 صفحه 213
و فاقه غوطهور ساخته. ظاهر تهران را آراسته و از دسترنج ملت براى عمال خود عمارات چند طبقه بنا مىكند ولى در دهات و قصبات كه قسمت عمده جمعيت ايران را تشكيل مىدهند از مواهب اوليه زندگى خبرى نيست و اكنون وعده بيست و پنج ساله به مردم مىدهد ولى مردم آگاه ايران توجه دارند كه اين وعده او پوچ و عارى از حقيقت است. قدرت كشاورزى از كشور سلب گرديده، وضع كشاورزان و كارگران روز به روز وخيمتر شده و از صنعتى شدن مستقل و غير وابسته جز اسمى نيست و نخواهد بود مگر اينكه به خواست خداى قادر اين رژيم پوسيده تغيير كند.
با تمام شدن ذخيره نفت به دست اين رژيم، آنچنان فقرى به ملت روى مىآورد كه جز تن به اسارت دادن راهى ندارد. ملت شريف ايران كه نه زراعت دارد و نه صنعت، بايد با فقر و فلاكت دست به گريبان باشد و يا به عملگى براى سرمايه داران تن در دهد.
شاه در راس مخالفين قانون اساسى و مشروطيت
شاه از مشروطه و قانون اساسى دم مىزند در صورتى كه خود او در راس مخالفين قانون اساسى و مشروطيت، اساس مشروطه را از بين برده است كه نمونه بارز آن مصاحبه و جنجال اخير است. اجبار ملت به ورود در حزب، نقض قانون اساسى است. اجبار مردم به تظاهر در موافقت و پايكوبى و جنجال در امرى كه مخالف خواسته آنهاست، نقض قانون اساسى است. سلب آزادى مطبوعات و دستگاههاى تبليغاتى و اجبار آنها به تبليغ بر خلاف مصالح كشور، نقض قانون اساسى است. تجاوز به حقوق مردم و سلب آزادىهاى فردى و اجتماعى، نقض قانون اساسى است. انتخابات قلابى و تشكيل مجلس فرمايشى، محو مشروطيت و نقض قانون اساسى است. ايجاد پايگاههاى نظامى و مخابراتى و جاسوسى براى اجانب، مخالفت با مشروطيت است. مسلط نمودن اجانب و عمال كثيف آنها از قبيل اسرائيل، بر بهترين اراضى مملكت و كوتاه كردن دست ملت را از آن نقض قانون اساسى و خيانت به كشور است. اجازه سرمايهگذارى به اجانب و مسلط كردن آنها بر تمام شؤون مملكت و غارت ذخائر نفتى به اسمحاكميت ملى و كوتاه كردن دست ملت از فعاليتهاى اقتصادى، خيانت به ملت و نقض قانون اساسى است. مصونيت دادن به اجانب و عمال آنها، مخالفت با مشروطه و قانون اساسى است و اصولاً دخالت شاه (كه به حسب نص قانون اساسى مقام غير مسؤولى است) در امور كشور و قواى مملكت بازگشت به دوران سياه استبداد و نقض قانون اساسى است.
بدبختىهاى ملت در لواى انقلاب سفيدى كه شاه هم قلابى بودن آن را فاش كرد
اين شخص باز از انقلاب سفيد دم مىزند، انقلابى كه موجب سيهبختى ملت شده و مىباشد، انقلابى كه جز فلج كردن قواى فعاله ملت اثرى نداشت، انقلابى كه پس از ده سال خود شاه هم قلابى بودن آن را فاش كرد، انقلابى كه مىخواهد فرهنگ استعمارى را تا دورترين قراء و قصبات كشانده و جوانان كشور را آلوده كند، بايد مخالف اين به اصطلاح انقلاب به شكنجهگاه برود و از حقوق
صحيفه نور جلد 1 صفحه 214
اجتماعى محروم شود. علماى اسلام و محصلين و رجال دين طبقه دانشگاهى كه با اين نظام پوسيده و دستگاه ظلم و جور و با اين انقلاب رسوا مخالفند يا بىوطن! هستند و بايد به شكنجهگاه بروند و يا از حقوق اجتماعى محروم مىباشند. طبقات بازرگان، زارع و كارگر كه در اين ده سال جز وعدههاى پوچ نديدهاند و از اين پس باز وعده بيشترى مىشنوند و با اين انقلاب سياه لعنتى مخالفند، به همان سرنوشت دچار خواهند شد.
بر ملت است كه با مقاومت منفى، اساس اين حزب را ويران سازند
علماى اعلام و ساير طبقات بدانند كه تشكيل اين حزب مقدمه، بدبختىهاى بسيارى است كه اثراتش به تدريج ظاهر مىشود. بر مراجع اسلام است كه ورود در اين حزب را تحريم كنند و نگذارند حقوق ملت مسلمان ايران پايمال شود، بر ساير طبقات خصوصاً خطباى محترم و محصلين و طبقه جوان دانشگاهى و طبقات كارگر و زارع و تجار و اصناف است كه با مبارزات پيگير و همه جانبه و مقاومت منفى خود، اساس اين حزب را ويران كنند و مطمئن باشند كه رژيم در حال فرو ريختن است و پيروزى با آنهاست، بايد ملت از تبليغات پوچ دستگاه اغفال نشود. اينها در عين حال كه مخالفت خود را با اسلام و احكام آن روز افزون مىكنند، براى اغفال ساده لوحان در دستگاه تبليغاتى مراسم خواندن دعاى كميل و سينهزنى و زنجير زنى پخش مىكنند، احكام قرآن كريم را نقض و خود آن را چاپ و منتشر مىكنند.
اينجانب در اين كنج غربت از وضع اسفبار ملت ايران رنج مىبرم و چقدر خوب بود كه در اين شرايط حساس در ميان آنها بودم و در اين مبارزات مقدس، جهت نجات اسلام و ايران از نزديك با آنان همكارى مىكردم. از خداوند تعالى قطع ايادى اجانب و عمال آنان را خواهانم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 215
تاريخ: 20/4/54
اظهار تأسف امام خمينى از اوضاع اسفبار ايران
در عصر آزادى،ملت ايران از تمام شوون آزادى محرومند
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت عموم ملت شجاع و مظلوم ايران ايدهم الله تعالى
اخبار واصله از ايران به دنبال شكست مفتضحانه شاه در حزب بازى جديد، با آنكه موجب كمال تاسف و تاثر است، مايه اميد و طليعه درخشان آزادى است. تاسف از آنكه در عصرى كه ملتها يكى پس از ديگرى از زير يوغ استعمار خارج مىشوند و استقلال و آزادى خود را به دست مىآورند ملت بزرگ مسلم ايران با گماشته شدن يكى از مرتجع ترين افراد و يكى از عمال بى چون و چراى استعمار و سايه افكندن وحشتناكترين استبداد وحشيانه بر سرتاسر كشور، از تمام شؤون آزادى محروم و با جميع مظاهر استبداد و ارتجاع دست به گريبان هستند. سازمان امنيت ايران به دستور شاه به صورت اداره تفتيش عقايد قرون وسطائى در آمده و با مخالفان حزب تحميلى شاه كه اكثريت قاطع ملت متدين است، با انواع تهديدها و اهانتها و ضربتها و شكنجههاى وحشيانه رفتار مىكنند.
معيار دموكراسى شاه!
ملت ايران از علماء دين تا دانشگاهى و از بازارى تا زارع و از كارگر تا ادارى و كارمند جزء بايد معتقد به عقيده شاه باشند، گر چه بر خلاف اسلام و مصالح مسلمين و ملت باشد، گر چه استقلال ملت و آزادى همه را بر باد دهد و در صورت تخلف، سرنوشت آنها ضربها و حبسها و شكنجهها و محروميت از حقوق انسانى است و متخلفين، مرتجع سياه و بىوطن سرخند و بايد سركوب شوند.
تاسف از سركوب كردن ملت مظلوم و هجوم به دانشگاههاى سراسر كشور، تاسف از واقعه جانسوز 17 خرداد (54) مدرسه فيضيه و دارالشفا كه واقعه قتل عام 15 خرداد 42 را زنده كرد و يورش بىرحمانه و مسلحانه عمال استعمار بر مدارس دينى كه جز با علم و فقه اسلام و دفاع از قرآن كريم و احكام سازنده اسلام سروكارى ندارند و شكستن سر و دستها و در و پنجرهها و كوبيدن تا سر حد مرگ و پرتاپ كردن جوانان بىپناه از پشت بامها به جرم اظهار عقيده بر خلاف حزب شاهى، به جرم سوگوارى براى مقتولين 15 خرداد كه به حسب نقل بعضى از مطبوعات خارجى عدد مقتولين
صحيفه نور جلد 1 صفحه 216
(در 17 خرداد امسال) به چهل و پنج نفر رسيده و عدد مجروحين بسيار است كه در بيمارستانها پذيرفته نشدهاند و بيش از سيصد نفر در زندانها بسر مىبرند كه سرنوشت آنها معلوم نيست. اين است وضع كشور مترقى! اين است معيار دموكراسى شاه! اين است حال مملكت آزاد مردان و آزاد زنان! تاسف از وضع مطبوعات ايران كه مستقيما زير نظرسازمان امنيت اداره مىشوند و هر چه ديكته كنند مىنويسند و هر تهمتى خواستند به هر مقامى مىزنند.
بيدارى ملت طليعه رهايى از قيد استعمار
ولى با همه مصيبتها بيدارى ملت مايه اميد است. مخالفت دانشگاههاى سر تاسر ايران بر حسب اعتراف شاه و مخالفت علماى اعلام و طبقه محصلين و طبقات مختلف ملت، با همه فشارها و قلدرىها، طليعه بهدست آوردن آزادى و رهايى از قيد استعمار است. شركت نكردن ملت غيور در حزب فرمايشى و انتخابات خائنانه، نمونه بيدارى و پيروزى است.
اينجانب به ملت بزرگ و عزيز ايران، پس از تسليت در اين مصيبتهاى دلخراش و تسليت در اهانت به قرآن كريم و حريم اهل بيت طهارت عليهمالسلام و تسليت در واقعه 15 خرداد 42 و 17 خرداد 54 تبريك مىگويم بر اين روشنفكرى و آزادمنشى، تبريك مىگويم بر طلوع صبح آزادى و قطع ريشه استعمار و عمال خبيث آن.
سلام من بر مقتولين و مصدومين 15 خرداد. سلام من بر مصدومين و مظلومين 17 خرداد. سلام من بر طبقات اهل علم و خطباى محترم. سلام من بر جوانان غيرتمند دانشگاههاى ايران. سلام من بر مومنين و مسلمين سراسر كشور كه با عدم شركت در حزب تحميلى و انتخابات غير قانونى مشت محكم بر دهان ياوه سرايان زدند و وفادارى خود را به اسلام و مسلمين ثابت كردند.
سلام من بر زندانيانى كه در راه هدف مقدس اسلام در زير شكنجه بسر مىبرند.
سلام من بر جوانان و دانشجويان غيرتمند ايرانى خارج كشور كه با كوشش ارزنده خود به اسلام و برادران مسلم خود خدمت مىكنند و فجايع استعمار و عمال آن را بر ملا مىكنند.
من در اين لحظههاى آخر عمر نگرانىهاى فراوان دارم. خوف از آن دارم كه اين شخص كه به هر حيلهاى متشبث شد، مواجه با مخالفت ملت و طبقه جوان شد، بيش از اين متبلاى به تشنج اعصاب شود و ملت مظلوم را بيش از اين به خاك و خون كشد و با تهمت مرتجع سياه و بىوطن سرخ، علماى اسلام و دانشمندان و روشنفكران را قتل عام كند. به خداوند متعال از شر عناصر خبيثه پناه مىبرم و قطع ايادى اجانب را مسالت مىنمايم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 217
تاريخ: 3/6/54
پيام امام خمينى به يازدهمين نشست اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان در اروپا
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان در اروپا ايدهم الله تعالى
پس از اهداء سلام و تحيت، شماره 20 مكتب مبارز و مرقوم هيئت مديره را ملاحظه نمودم. هجوم ناراحتىها و تراكم نگرانى ناشى از وضع رقت بار مسلمين عموماً و ملت عزيز ايران خصوصاً و عدم توجه مقامات مسؤول به مصالح مسلمين و رفتار وحشيانه دستگاه ظلم با ملت ايران و خصوص علما و محصلين حوزههاى علميه و جوانان غيور دانشگاهى تاب و توان را مىبرد و انسان آگاه را در تحت فشار خود مىكشد، اگر نباشد اميدها و نويدهائى. و با خواست خداوند متعال نويدهائى در كار است كه اميد را به آتيه نزديكى تقويت مىكند. طبيعى ساختمان بشرى است كه هر چه ستمكارى و ظلم و بىعدالتى در جامعه و ملتى اوج گيرد، به همان نسبت قوه مقاومت در ملت رشد مىكند، شاهد زنده اوضاع اخير ايران است شاه با تمام دستگاه پليسى دست و پا مىزند كه ملت را سركوب كند تا با دل راحت به خدمت خود به اجانب ادامه دهد و به خيانتهايى كه به ملت مسلم و به اسلام مىكند، گاه از ناحيه وام دادن و گاه وام گرفتن و گاه اسلحه سرسامآور خريدن و پايگاههاى نظامى براى اجانب درست كردن سرپوش نهد. در هر صحنه سازى مواجه با مخالفت و مقاومت ملت مىشود. حزب تحميلى بىسابقه در تمام دنيا آنچنان با مخالفت ملت مواجه شد و شاه را مفتضح كرد كه براى سرپوشى آن به هر وسيله متشبث مىشود كه اذهان را منصرف كند ولى فايده ندارد. در شهر تهران كه گفته مىشود سى و چند ميليون نفوس دارد با تمام وسايل تبليغاتى و پليس و انواع تشبثات و ارعاب و تهديدها به حسب آنچه به ما رسيده نتوانستند بيش از دويست هزار در شركت در انتخابات بتراشند و در شهر دويست هزار نفرى قم بيش از چهار هزار نفر نتوانستند به طور تحميلى وارد كنند. اين حس مقاومت كه در حال رشد است نويد پيروزى حتمى است. تظاهرات بىسابقه مدارس و دانشگاههاى سراسر ايران به حسب اعتراف شاه براى بزرگداشت 15 خرداد كه شاه را دچار هيجان و سرگيجه نمود بروز رشد ملت و عكسالعمل فشار و اختناق است. نزديك شدن مدارس قديم و دانشگاهها و پيوستن جبهههاى قديم و جديد و نيز پيوستن اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان اروپا و امريكا واكنش اوج بىفرهنگى و بىعدالتى دستگاه است.
و من اميدوارم كه اتحاديه اروپا و آمريكا به ساير دانشجويان كه در ممالك ديگر از قبيل هند و
صحيفه نور جلد 1 صفحه 218
پاكستان و بلاد عربى و غيرها به سر مىبرند، بپيوندند و دامنه فعاليت خود را توسعه دهند و كوشش كنند اسلام و عدالت اسلامى را به همه طبقات برسانند تا اشتباهاتى كه در طول چند قرن پيش آمده و چهره نورانى اسلام را به دست عمال استعمار پوشانيده است بزدايند.
از خداوند متعال توفيق كافه مسلمانان و خصوص طبقه جوان را در محو استعمار و عمال خائن آن خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 219
تاريخ: 2/7/54
پيام امام خمينى به هفتمين كنگره ساليانه انجمنهاى اسلامى دانشجويان آمريكا و كانادا
بسم اللهالرحمن الرحيم
خدمت انجمن اسلامى دانشجويان آمريكا و كانادا ايدهم الله تعالى. مرقوم شريف و اصل، توفيق و تاييد شما جوانان غيور و ساير دانشجويان و روشن بينان كه در راه اهداف مقدسه اسلام كه در راس آن بسط عدالت اجتماعى و دفع بيدادگرىها و بىفرهنگىهاست، كوشش مىكنيد از خداوند تعالى خواستارم. ما علاوه برآن ستمكارىها و خونخوارىها كه در طول تاريخ از سلاطين و حكومتهاى جور شنيده و در تاريخ خواندهايم، در اين ده ساله اخير كه دور خروج ملتهاى ضعيف از يوغ استعمار است، شاهد بزرگترين و وحشتناكترين جنايات رژيم منحط ايران بوده كه براى حفظ منافع اجانب از هيچ جنايت و خيانتى كوتاهى نكرده، شاهد اتلاف بيتالمال مسلمين و صرف ذخاير ملت گرسنه در راه خواستهاى اجانب شاهد خريدارى ميلياردها دلار اسلحه براى حفظ پايگاههاى نظامى اجانب شاهد وام دادنها و وام گرفتنهاى مخالف قانون و عقل، شاهد كشتارها و حبسها و شكنجههاى قرون وسطائى، لكن آنچه موجب اميد و آرامش است طليعه بيدارى ملت و رشد سياسى طبقات مختلفه است. از رشد ملت است كه نقشههاى شوم اجانب كه به دست شاه بايد اجرا شود مواجه با مخالفت ملت مىشود، رشد ملت است كه حزب ساختگى شاه را با آن همه رعد و برق و عربده رسوا كرد و شاه را گرفتار آشفتگى و هيجان كرد، رشد ملت است كه با همه ارعاب و تهديد در انتخابات مفتضح شركت نكرد مگر مشتى جيره خواران و بستگان به دستگاه، رشد سياسى دانشجويان قديم و جديد است كه به تبليغات چند صد ساله اجانب و نقشههاى تفرقه انداز استعمار پشت پا زده و در صف واحد در مقابل رژيم مردانه ايستاده و از حقوق ملت مظلوم دفاع مىكنند و از شكنجهها و حبسها و محروميتها هراسى ندارند. رشد دانشجويان قديم و جديد است كه در بزرگداشت 15 خرداد روز رستاخيز ملت در سراسر كشور به تظاهراتى دست زدند كه شاه را دچار سرگيجه نمود و دستور حمله وحشيانه به مدرسه فيضيه و دارالشفا، مهد تربيت اسلامى و كانون انفجار در مقابل ظلم و استبداد صادر و محصلين قرآن و فقه اسلام را به اسم كمونيست پس از زجر و ضرب و جرح به زندانها و سربازخانهها كشاند كه سرنوشت آنها معلوم نيست. با همه اعمال ضد اسلامى و رفتار وحشيانه با علماء اسلام دست از تظاهرات رياكارانه بر نمىدارند و دراين ماه مبارك رمضان دستگاههاى ناشر فحشا و مراكز راديو كه در طول سال به پخش مطالب ضد مذهبى مشغولند، براى اغفال ساده لوحان به
صحيفه نور جلد 1 صفحه 220
پخش اذان و دعا و مناجات اشتغال دارند! لكن ملتى كه از نالههاى جان فرساى شكنجهها و شيون مادرهاى جوان از دست داده، مطلع است نبايد از اين تظاهرات مزورانه اغفال شود. دعا كه وسيله مناجات با خداوند عدالت گستر است اكنون وسيله بسط ظلم و اغفال نادانان براى چاپيدن هر چه بيشتر ذخائر ملت شده است!
نقطه روشنى كه در اين اواخر عمر براى من اميد بخش است همين آگاهى و بيدارى نسل جوان و نهضت روشنفكران است كه با سرعت در حال رشد است و با خواست خداوند تعالى به نتيجه قطعى كه قطع ايادى اجانب و بسط عدالت اسلامى است خواهد رسيد. شما جوانان پاكدل موظف هستيد با هر وسيله ممكنه ملت را هر چه بيشتر آگاه كنيد و از نيرنگهاى گوناگون دستگاه پرده برداريد و اسلام عدالت پرور را به دنيا معرفى كنيد.
از خداوند تعالى توفيق همه را در اين امر خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 221
تاريخ: 2/12/54
فتواى امام خمينى درباره صرف وجوه خيريه و سهم امام براى نشر كتب اسلامى - سياسى
بسمه تعالى
پيشگاه قائد بزرگ اسلام حضرت آيت الله خمينى متع الله المسلمين بطول بقائه
با اهداء سلام و تحيات وافره معروض مىدارد: صرف ثلث اموال كه حسبالوصيه بايد به مصرف امور خيريه و بريه برسد، در طبع و نشر كتب سياسى - اسلامى ( كه بيانگر حقايق اسلام و نظريات مراجع عظام در مقابله و مبارزه با ظلمه، حكام جور و استعمارگران باشد و جهت روشنگرى و انقلاب فكرى اسلامى به كار آيد) چه صورت دارد؟ مستدعى است نظر شريف را بيان فرمائيد.
ادام الله ظلكم على روس الانام
پاسخ امام
بسمه تعالى
آنچه مربوط به ترويج شرع مطهر و بيان حقايق اسلام در مقابله با حكام جور و ظلمه و مطلع ساختن طبقات مردم از مسائل است و نشر كتب مربوطه به اين امور، از امور خيريه، بلكه بهترين خيرات است و اگر وصيت به ثلث يا نذر و عهد و غير اينها متعلق به خيرات و مبرات است، صرف در اين امور جائز و راجح است .
روح الله الموسوى الخمينى
بسمه تعالى
مومنين ايدهم الله تعالى مجازند عشر سهم مبارك امام عليهالسلام را در اين امورى كه در مقابل نوشته شده است صرف كنند در تحت نظارت اشخاص مورد اطمينان و متدين، ان شاءالله تعالى موفق باشند.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 223
تاريخ: آبان 55
پيام امام خمينى به مناسبت عيد سعيد فطر
بسم الله الرحمن الرحيم
عيد سعيد فطر را به عموم مسلمين و دانشجويان داخل و خارج كشور و
عموم جوانان مسلمان ايدهم الله تعالى تبريك مىگويم.
مبارك باد بر شما افراد روشنفكر و متدين كه در راه اهداف شريفه اسلام كه ضامن رفاه عموم و تامين معنويات و ماديات بشر است فداكارى مىكنيد. مبارك باد بر مسلمانانى كه در راه دفاع از احكام اسلام و ممالك مسلمين و رهائى از يوغ استعمار و عمال خبيث آن، به حبس و تبعيد و شكنجه و قتل تن مىدهند و براى قطع ايادى ظلم با هر محروميتى مى سازند.
فطر، روزى است كه خداوند تعالى براى مسلمين عيد قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بيابند، گرچه اكنون با تبليغات مضره، جمعه و جماعت خاصيت خود را از دست داده و براى مسلمين در وضع حاضر عيدى نمانده است.
در هر قطرى از ممالك مسلمين فتنهها به دست عمال اجانب برپاست، فتنههايى كه با اساس اسلام و استقلال ممالك مخالف است . ايران مركز تاخت و تاز اجانب خصوصا" آمريكا وايادى خبيثه آن است و بازيگران و كارشناسان خارجى هر روز نغمهاى ساز مىكنند براى تضعيف ملت و اسلام عزيز، نغمههاى شومى كه هستى كشور را پس از چندى ساقط مى كند. مخازن بزرگ اين كشور زرخيز در مقابل مشتى اسلحه كه براى ايران هيچ مصرف ندارد و طريق به كار بردن آن را نمىدانند از دست مىرود. اخيرا" شاه اين آلت فعل، زمزمه خريد سه مقابل آنچه تاكنون خريدهاند كرده و به اين ترتيب، ايرانى در مقابل آهن پارههائى بىمصرف، از هستى ساقط و پس از چندى با فقر و فلاكت بيش از پيش دست به گريبان مىشود.
كارشناسان كه مىخواهند مخازن ما را بىمانع به غارت ببرند، براى تضعيف اسلام و محو اسم آن نغمه شوم تغيير مبدا تاريخ را ساز كردند. اين تغيير از جنايات بزرگى است كه در اين عصر به دست اين دودمان كثيف واقع شد. بر عموم ملت است كه با استعمال اين تاريخ جنايتكار مخالفت كنند و چون اين تغيير هتك اسلام و مقدمه محو اسم آن است خداى نخواسته، استعمال آن بر عموم حرام و پشتيبانى از ستمكار و ظالم و مخالفت با اسلام عدالتخواه است .
صحيفه نور جلد 1 صفحه 224
مردم بايد الزاما" براى دودمان چنين جنايتكاران و پنجاه سال خيانت آنها يك سال جشن بگيرند، گرچه اين نغمه ناميمون هم با فضاحت روبرو شد و جز عمال خودشان كسى شركت نكرد و جز با سرنيزه، كسى روى خوش نشان نداد. مدرسه فيضيه و دارالشفا پايگاه فقه اسلامى و مركز احرار و جوانان فداكار، غصب و در حال تعطيل باقى است، در مقابل، به مراكز فساد و فحشاء هر چه بيشتر دامن زده مىشود تا جوانان ما را به تباهى كشند و رشد معنوى نكنند و در مقابل خواست اجانب پايدار نباشند.
من با كمال تاسف از وضع ايران، به شما دانشجويان داخل و خارج اميدوارم، اميد روزى كه كشور از لوث وجود اجانب و عمال آنها پاك شود. شما اى جوانان عزيز! ياس به خود راه ندهيد، حق پيروز است. اين است شمهاى از وضع ايران، بسيارى ديگر از ممالك مسلمين نيز گرفتارىهاى بيحد دارند، آن لبنان كه به مشتى خاك تبديل شده است، چه خسارات جانى و مالى كه به مسلمين و خصوص شيعيان وارد نشده است، اجانب و عمال خائن آنها به جنگ خانمانسوز دامن مىزنند و مردم را از هستى ساقط كردهاند و آن حال فلسطين و گرفتارىهاى روز افزون آنجا. آنچه مورد كمال تاسف است عدم رشد حكومتها و سران قوم است كه با دست اجانب به مخالفت با هم بر مىخيزند. اكنون بر شما جوانان روشنفكر و دانشمند است كه از اوضاع عبرت بگيريد و بر اجتماع خود افزايش دهيد و از مخالفتهاى بىاساس احتراز كنيد و مكتبهاى بىاساس ديگران را كنار گذاشته، به مكتب مترقى اسلام رو آوريد و در راه حق و محو باطل دست به دست هم دهيد و مردم را از اهداف پاك اسلام با خبر كنيد و از جنايات و خيانات عمال اجانب پرده برداريد و از خداوند متعال استمداد كنيد انه ولى التوفيق از خداوند تعالى تجديد مجد اسلام و مباركى عيد سعيد مسلمين را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 225
تاريخ: 2/11/55
دعوت امام خمينى براى كمك به بازماندگان فاجعه لبنان
براى كمك به برادران مصيبت زده لبنان به پا خيزيد
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله وانااليه راجعون
فاجعه لبنان و مصيبات وارده بر برادران ايمانى ما به حدى نيست كه بتوان تحرير كرد. اكنون جنگى كه دستهاى مرموز دشمن انسانيت به نفع استعمار و اسرائيل برپا نموده لبنان را به صورت مخروبهاى وحشتناك درآورده قدرى آرامش صورى پيدا كرده لكن هزارها خانواده محترم كه ديروز با عزت و نعمت و رفاه به سر مىبردند، با از دست دادن عزيزان خود و خراب شدن خانمان و فقدان اموال، بىسرپرست و بىپناه در اين فصل سرما با آلام و دردهاى ناگفتنى دست به گريبان هستند.
كمكهائى كه از اهل خير خصوصا" ايران شده است موجب تقدير و تشكر است لكن جبران گرفتارهاى نامحدود برادران عزيز ما را نمىكند. عزيزانى كه سلف آنها مردانه براى عظمت و عزت و شعائر خود با جناحهاى مختلف وحشىهاى قرون وسطائى و آدمكهاى استعمار زده جنگيدند و خون خود را در راه شرافت و عزت خود ريخته، جان بازى شجاعانه كردندشكرالله سعيهم و جزاهم الله خيرا" اكنون بازماندگان آنها، طفلهاى عزيز بىپدر و سرپرست، پدر و مادرهاى فرزند از دست داده و هزاران مجروح و ناقص الاعضا به جا ماندند بامصيبتهاى گوناگون و آه و نالههاى روز افزون.
بر انسانهاى شرافتمند است، بر مسلمين پاكروان است، بر پيروان رسول اكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - و اميرمومنان - عليه الصلواه والسلام - است كه براى نجات فرزندان اسلام به پاخيزيد. بر ثروتمندان غيرتمند است كه به پاس نعمتهاى الهى از فرزندان قرآن محافظت نمايند و به خدمت آنها بشتابند، خدمتهاى انسانى و محترمانه، بازماندگان فرزندان اسلام را چون اطفال خود بلكه بالاتر بدانند.
سرپرستان محترم آنها شرافتمندانه از دين و عظمت خود دفاع كرده و مردانه جان دادند و نام خود را براى هميشه پايدار گذاشتند و اسلام و مسلمين را سرافراز نمودند جزاهم الله عن الاسلام خيرا" ما بايد به جبران خدمت آنها، به بازماندگان و عزيزان آنها خدمت كنيم، خدمتى محترمانه و شرافتمندانه . ملت اسلام خصوصا" ملت شريف ايران - ايدهم الله تعالى - به هر انسانى مىتواند جبران خساراتى كه قابل جبران است بكند و با همت عالى به زندگى بازماندگان برادران ايمانى خود سر و سامان بدهد وروى خود را در پيشگاه خداى تعالى و انسانيت سفيد كند.
صحيفه نور جلد 1 صفحه 226
اينجانب با حال ضعف و نقاهت از دوستان اسلامى خود با كمال تواضع اميد دارم كه به اسرع وقت بيدرنگ قبل از اين كه فرصت از دست برود در اين امر اسلامى الهى بكوشند و به هم سبقت گيرند و به مصائب بزرگ برادران خود تخفيف بخشند و اميد آن دارم كه خداوند كريم در مقابل اين خدمت، آنها را سربلند و عزيز فرمايد و اگر بخواهند از وجوهى كه محتاج به اذن فقيه است بدهند، در ربع اين جانب اجازه مىدهم. از خداوند تعالى قطع ايادى دشمنان انسانيت و اذناب آنها را خواستار و توفيق و تاييد برادران ايمانى را خواهانم .
والسلام على عباد الله الصاحين و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 227
تاريخ: مرداد 1356
پاسخ امام خمينى به تلگرافهاى تسليت اتحاديه انجمنهاى اسلامى اروپاو كانادا در سوگ دكتر شريعتى
بسمه تعالى
جناب آقاى يزدى ايده الله تعالى
پس از اهداء سلام تلگرافهاى زيادى از اروپا و آمريكا از طرف اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان اسلامى در اروپا و انجمناسلامى دانشجويان در امريكا از بخشهاى مختلف و از ساير برادران محترم مقيم خارج كشور - ايدهم الله تعالى - در فقد دكتر على شريعتى واصل شد و چون جواب به تمام آنها از جهاتى ميسر نيست و تفكيك صحيح نمى باشد، از جنابعالى تقاضا دارم تشكر اينجانب را به همه برادران محترم - ايدهم الله ابلاغ نمائيد. اينجانب در اين نفسهاى آخر عمرم، اميدم به طبقه جوان عموما و دانشجويان خارج و داخل اعم از روحانى و غيره مى باشد.اميد است دانشمندان و متفكران روشن ضمير، مزاياى مكتب نجات بخش اسلام كه كفيل سعادت همه جانبه بشر و هادى سبل خير در دنيا و آخرت و حافظ استقلال و آزادى ملتها و مربى نفوس و مكمل نقيصههاى نفسانى و روحانى و راهنماى زندگى انسانى است، براى عموم بيان كنند.
مطمئن باشند با عرضه اسلام به آنطور كه هست و اصلاح ابهامها، كجروىها و انحرافها كه به دست بدخواهان انجام يافته، نفوس سالم بشر كه از فطره الله منحرف نشده و دستخوش اغراض باطله و هوسهاى حيوانى نگرديده، يكسره بدان روى آوردند و از بركات و انوار آن بهرهمند شوند. من به جوانان عزيز نويد پيروزى و نجات از دست دشمنان انسانيت و عمال سرسپرده آنها ميدهم. طبقه جوان و روشن بين در خارج و داخل روابط خود را محكم و در زير پرچم اسلام كه تنها پرچم توحيد است يكدل و يكصدا از حق انسانيت و انسانها دفاع كنند تا به خواست خداوند متعال دست اجانب از كشورهاى اسلامى قطع شود و بايد با كمال هوشيارى از عناصر مرموزى كه در صدد تفرقه بين انجمنهاى اسلامى است و مطمئنا از عمال اجانب هستند احتراز كنند و آنها را از جمع خود طرد نمايند.واعتصموا بحبل الله جميعا ولاتفرقوا.
والسلام عليكم و عليهم و رحمة الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 228
تاريخ: مرداد 1356
نامه گروهى از مردم در رابطه با حملات ماركسيستها به اسلام و روحانيت
محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى آقاى خمينى مدظله العالى
محترما به عرض ميرساند به طورى كه خاطر مبارك مستحضراست، اخيرا حملات ناروائى به دين مقدس اسلام مخصوصا به طريقه حقه مذهب تشيع كه روح اسلام است، از ناحيه كمونيستها و پيروان مكتب ماركس و منحرفين از مقام ولايت اميرالمومنين (ع) و اولاد معصومين بزرگوار عليهم السلام و نسبت به احكام دين مقدس اسلام و توهين به مقام شامخ روحانيت از نواحى مختلف مى گردد و متاسفانه عدهاى از اينان خود را وابسته به حضرتعالى معرفى نموده و جزء هواداران آنجناب مى دانند، متمنى است نظر مبارك خود را درباره اين موضوعات و اين گونه افراد با كمال صراحت مرقوم فرموده تا رفع هر گونه ابهام و سوءتفاهمى بشود.
پاسخ امام:
بعيد نيست گروه هائى كه رفتار ضد اسلامى و ضد مذهبى دارند، به دست اجانب به وجود آمده باشند.
بسمه تعالى
اينجانب كرارا نظر خود را در اين نحو موضوعات گفته و نوشتهام، بعيد به نظر نمى آيد كه دستجاتى كه در ايران اشتغال به فعاليتهاى ضد اسلامى و ضد مذهبى دارند با اختلاف اسم و روش، گروههاى سياسىاى باشند كه با دست اجانب براى تضعيف اسلام و مذهب مقدس تشيع و مقام عظيم روحانيت بوجود آمده باشند. براى انصراف ملت از مصالح روز، اين جمعيتها در يك امر مشترك هستند و آن خيانت به كشور اسلامى و كوبيدن پاسداران آن. چون دشمنان اسلام و غارتگران ملل ضعيف مصالح خود را با نفوذ روحانيت كه يگانه حافظ قرآن كريم و احكام نجاتبخش اسلام است در خطر مىبينند، ناچار براى حفظ مصالح استعمارى خود دست به ايجاد احزاب انحرافى وابسته و گروههاى به ظاهر منتحل به اسلام و در حقيقت مخالف با آن زدهاند.
صحيفه نور جلد 1 صفحه 229
اسلام سدى است در برابر اجانب شرق و غرب
اسلام و مذهب مقدس جعفرى سدى است در مقابل اجانب و عمال دست نشانده آنها، چه راستى و چه چپى، و روحانيت كه حافظ آن است سدى است كه با وجود آن، اجانب نمى توانند به نحوى كه دلخواه آنها است، با كشورهاى اسلامى و خصوص با كشور ايران رفتار كنند، لهذا قرنها است كه با نيرنگهاى مختلف براى شكستن اين سد نقشه مى كشند، گاهى از راه مسلط كردن عمال خبيث خود بر كشورهاى اسلامى و گاهى از راه ايجاد مذاهب باطله و ترويج بابيت و بهائيت و وهابيت و گاهى از طريق احزاب انحرافى. امروز كه مكتب بى اساس ماركس با شكست مواجه است و بى پايگى آن برملا شده است، عمال اجانب كه خود بر ضد مكتب آن هستند در ايران از آن ترويج مى كنند براى شكستن وحدت اسلامى و كوبيدن قرآن كريم و روحانيت در ايران كه مهد تربيت اهل بيت عصمت و طهارت است و بازنده بودن اين مكتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوى غير انسانى خود نمى رسند، ناگزير هستند مذهب مقدس تشيع و روحانيت را كه پاسداران آن هستند به هر وسيله تضعيف كنند و بكوبند، اكذوبه انتساب بعضى از اين منحرفين را به اين جانب نيز از همين قماش است.
من از دستجات خائن ماركسيست و منحرف از اسلام بيزارم
من صريحا اعلام مى كنم كه از اين دستجات خائن، چه كمونسيت و چه ماركسيست و چه منحرفين از مذهب تشيع و از مكتب مقدس اهل بيت عصمت عليهم الصلاة والسلام به هر اسم و رسمى باشد متنفر و بيزارم و آنها را خائن به مملكت و اسلام و مذهب مى دانم.
مغرضين نخواهند توانست بين روحانيون جدايى ايجاد كنند.
بد خواهان و مغرضين بدانند با اين دروغها و حيلهها نمى توانند بين روحانيون، خلاف ايجاد كنند.
كسانى كه به روحانيون منتسب هستند و از اسلام و مذهب دفاع مى كنند لازم است از اين دستجات مفسده جو تبرى كنند و از مقام شامخ روحانيت دفاع كنند و از تفرق و اختلاف احتراز كنند و با هوشيارى نيرنگهاى اجانب را خنثى كنند. از روحانيون عظيم الشان تقاضا دارم كه با طبقات جوان به چشم عطوفت و پدرى نظر كنند و بر طبقات جوان است كه در حفظ روحانيت و روحانيون معظم كوشا باشند.
و اخيرا لازم است تذكر دهم كه نويسندگان و متفكران محترم از تاويل و تفسير قرآن كريم و احكام اسلام با اراده خود، جدا خوددارى كنند و از جميع طبقات - ايدهم الله تعالى - تقاضا دارم كه با حفظ وحدت كلمه، راه را بر دشمنان اسلام كه دشمن بشريت هستند ببندند واز خداوند تعالى جلت عظمته خواستارم كه قطع ريشه اجانب و عمال خبيث آنان را از ممالك اسلامى و از كشور اهل بيت بفرمايد انه ولى الامر. سلام من بر روحانيون عظيم الشان و بر طبقات مومنين ايدهم الله تعالى.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور جلد 1 صفحه 232
تاريخ: 2/6/56
تلگرام امام خمينى به آقاى ياسر عرفات
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى ياسر عرفات رئيس كميته اجرائيه سازمان آزاديبخش فلسطين
از سلامت جناب حجت الاسلام آقاى سيد موسى صدر رئيس مجلس شيعيان لبنان هيچگونه اطلاعى ندارم و موجب نگرانى اينجانب است. از جنابعالى تقاضا دارم كه هر چه زودتر از مكان ايشان اطلاع پيدا كرده و اينجانب را از سلامت ايشان آگاه گردانيد.
توفيق جنابعالى را در اهداف اسلامى خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page