-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 8 صفحه 276
تاريخ: 3/6/58
اميد است كه بيرق پر افتخار اسلام در تمام نقاط ارض به اهتزاز در آيد
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از خواهران و برادران كويتى
بسم الله الرحمن الرحيم
من از خواهران و برادرانى كه زحمت كشيدهاند و از كويت تشريف آوردهاند و با ما مواجه و روبرو شدند تشكر مىكنم و دعاگوى همه هستم. ما آنچه كه مىخواهيم اين است كه اسلام با تمام محتوائى كه دارد كه آن محتوا يك ميوه شيرينى است كه هر كس آنرا بچشد به لذات ابدى مىرسد، مىخواهيم كه در تمام قشرها و در تمام آن طرف از ممالك اسلامى اين حقيقت، اين نور، اين اسلام عزيز با محتواى بسيار عزيز پياده شود، بلكه آرزو اين است كه از سرحدات ممالك اسلامى به جاهاى ديگر انشاءالله كشانده شود و اميد است كه بيرق پر افتخار اسلام در تمام نقاط ارض به اهتزاز در آيد ليكن شرط تحقق اين مطالب اين است كه مسلمين وضع خودشان را تغيير بدهند، دولتهاى اسلامى هم وضع خودشان را تغيير بدهند. دولتهاى اسلامى معالاسف اكثراً با مردم به خشونت و به حكومت رفتار مىكنند و از اين جهت مردم هم به آنها پشت مىكنند. اگر براى حكومتها مشكلى پيدا بشود مردم بى تفاوت هستند، بلكه شايد تأييد بكنند آن مشكلات را. يك كلمه با دولتها هست و يك كلمه با ملتها. با دولتها اين است كه عبرت بگيرند از دولت سابق ما و از دولت فعلى ما. دولت سابق ما كه مردم به او پشت كرده بودند و او با تمام قدرت مردم را سركوب مىكرد و بالاخره به آنجا رسيد كه خود ملت با مشتهاى گره كرده بر توپ و تانكهاى آنها غلبه كرد و در عين حال كه يك ارتش قواى انتظامى شيطانى داشت و تمام ابرقدرتها بلكه تمام قدرتها پشتيبان او بودند چون ملت با او نبود و مخالف او بود، با همه كوششها نتوانستند او را نگه دارند و حالا را ملاحظه كنند كه هر مشكلى كه براى دولت پيش بيايد ملت قدم گذارد جلو براى حل او. در مشكل كردستان ملاحظه كرديد كه تمام قشرهاى ملت بلكه مسلمين جاهاى ديگر، بلاد ديگر، مسلمين خليج، جاهاى ديگر همه آمادگى خودشان را براى پشتيبانى و براى سركوبى اشرار اعلام كردند و ما ديديم احتياج به بسيج عمومى نيست، خود قواى انتظاميه آنها را سركوب مىكنند، از اين جهت خواهش كرديم از آنها كه دست نگه دارند. آن طرز حكومت با اين طرز حكومت اين دو تا را بايد حكومتها به نظر بياورند. آن طرز حكومت كه اگر مشكلى پيدا بشود، مردم به مشكلات مىافزايند و اين طرز حكومت كه مردم حكومت را از خودشان مىدانند و همانطور كه از عائله خودشان دفاع كنند. از حكومت خودشان دفاع مىكنند اگر همه
صحيفه نور ج 8 صفحه 277
حكومتهاى اسلامى بلكه همه حكومتهاى جهانى اينطور بشوند كه با مردم تفاهم داشته باشند، مسلمين ملاحظه بكنند، حكومتهاى اسلامى ملاحظه بكنند حكومت صدر اسلام را، صدر اسلام وضع حكومت چطور بود پيغمبراسلام(ص) با مردم چطور رفتار مىكرد در عين حالى كه با كفار با خشونت (وقتى كه نمىشد هدايتشان بكنند و توطئه گرى مىكردند) با خشونت رفتار مىكرد، با ملت چطور رفتار مىكرد، يك پدر مهربان و بالاتر از يك پدر مهربان بود. اميرالمؤمنين چطور در زمان خلافت كه يك خلافتى بود كه سرتاسر ممالك اسلامى كه در آنوقت از حجاز و مصر و ايران و عراق و سوريه و يمن و همه اينها از اروپا هم يك مقدارى بود، اين مرد بزرگ در عين حالى كه سيطره بر همه اين ممالك داشت با مردم چطور رفتار مىكرد، با ضعفا، با مستضعفين چه جور رفتار كرد، زندگى خودش چطور بود. البته او يك مردى بود كه معجزه بود، كسى نمىتواند مثل او باشد لكن حكومتها مىتوانند عبرت بگيرند كه تعديل كنند كار خودشان را، آنطور حكومت مىكرد ملت هم با او آنطور بودند. الان مشهود است اين در ايران، حكومت از خود مردم است، به مردم تعدى نمىكند، خير مردم را مىخواهد، مردم هم خير او را مىخواهند، پشتيبانش هستند. اگر همه حكومتها سيره خودشان را تغيير بدهند و با مردم اينطور باشند، اين حل يك مشكل مىشود و آن حل مشكل حكومتهاست. يك مشكل ديگر عدم رابطه بين ملتهاست. ملتها با هم روابطشان يا هيچ نيست يا كم است. تمام مؤمنين به حسب فرمان خدا برادرند. برادرها بايد از حال برادرها مطلع باشند. برادرها بايد مشكلات برادرشان را حل كنند. اسلام در عين حالى كه نقشه اين مطلب را كه تفاهم بين همه قشرها باشد كشيده است و آن مسأله حج است، فريضه حج كه تمام كشورهاى اسلامى را موظف كرده است كه افراد مستطيعشان بروند به مكه، آنجا هم مواقف متعدده فراهم كرده اسباب را كه تفاهم باشد. مسلمين معالاسف غفلت دارند. اگر دولتها بخواهند يك مجلسى را از دويست نفر آدم از بلاد مختلفه جمع بكنند، چه زحمتها و چه خرجها بايد تحمل كنند تا اينكه دويست نفر جمع بشود در يك نقطهاى بخواهند كه يك محفلى در آن نقطه درست كنند. خداى تبارك و تعالى يك محفل چندين ميليونى براى مسلمين تهيه كرده است و گفته است بروند همه در آنجا و همه هم برادرند. مؤمنها اخوه هستند، برادرند و اگر چنانچه اين برادرها به حال هم رسيدگى نكنند، اين قصور از اسلام نيست اين قصور از ماست. اگر ما آن مواقفى كه اسلام قرار داده است و مردم را هدايت كرده است به آن مواقف، آن مواقف را حفظ كنيم. اسلام پيش مىرود، ممالك اسلامى مشكلاتش حل مىشود، ديگران به ما نمىتوانند طمع كنند، يك ميليارد جمعيت مسلم اسير يك مشت اشخاص يا دولتهاى كذا نمىشوند. يك ميليارد جمعيت با داشتن خزائن، با داشتن خزائن زيرزمينى و با داشتن پشتوانه ايمان، ايمان به خدا، يك همچو قدرت بزرگ مادى و معنوى كه براى هيچ جا نيست براى مسلمين هست، اگر استفاده نكنند خودشان قصور يا تقصير كردهاند. مسلمين بايد وضع خودشان را تغيير بدهند.
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 8 صفحه 281
تاريخ: 6/6/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران كرج و نمايندگان اصناف
حل مشكلات و نابسامانىها در سايه كوشش براى حفظ آرامش
بسم الله الرحمن الرحيم
آنچه كه امروز براى همه ما لازم است اين است كه حتىالامكان كوشش كنيم در اينكه آرامش پيدا بشود. اگر حالا كه در كردستان اشرار مشغول شرارت هستند و اذهان متوجه به اين است كه حل كند آن قضيه را، در هر جا باز يك صدائى در آورند، اينجور مىشود كه افكار متشتت بشود و نتوانند اين مسأله را حل كنند.
من اعتقادم اين است كه هر جا الان بايد يك قدرى آرامش باشد، يك قدرى توصيه بشود به اينكه آرامش باشد. شما آقايانى كه از كرج آمدهايد و به كردستان هم رفتيد من تشكر مىكنم از شما لكن حالا كه برگشتيد همچو عجله نكنيد در اينكه همه كارها فوراً درست بشود. بايد يك قدرى در اين وقتى كه آنجا اين انقلاب هست و اين آدمكشى و همه اذهان هم متوجه به آنجاست كارى بكنيد كه در محل خودتان، هر كس در هر محلى هست همصدا باشد، آرام باشد، تا اينكه دولت بتواند به آن امر رسيدگى بكند. اگر بنا باشد كه هر جا صدا در آيد و - عرض مىكنم كه - اختلافات باشد و بين قشرها مختلف باشند و اين موجب اين مىشود كه خداى نخواسته يك وقتى ضد انقلابىها پيشه كنند و يك وقت يك فاجعهاى به كار بيايد. در هر صورت انشاءالله به اين امور رسيدگى مىشود لكن يكدفعه و در اين حالى كه الان جهاتى ديگر در كار است كه آنها اهميتش زياد است، البته به اين زودى فوراً اين امور قابل حل نيست و مهمش هم همين است كه اگر بنا باشد هى متشتت باشد هر جا، الان از قزوين آمده بودند و حرفهائى مىزدند، جاهاى ديگر هم همين طور مسائل هست و من هم مىدانم كه آشفتگى در كار است و نابسامانى زياد است.
لزوم انتخاب وكلاى متدين و صالح براى مجلس شوراى اسلامى
اما الان مسأله كردستان، يك مسألهاى است براى ايران براى اينكه از آن طرف مرز هم ممكن است به آنها كمك بشود ولو كارى نمىتوانند بكنند اما خوب، يك كشتارى مىشود و يك جوانهائى از دست ما مىروند. يك قدرى بايد، آقايان همانطورى كه مىگوييد تا حالا صبر انقلابى كرديم باز هم يك صبر انقلابى بكنيد تا بلكه اين مسائل حل بشود و همه اين مسائل در مجلس شورا بايد حل بشود
صحيفه نور ج 8 صفحه 282
يعنى مردم كوشش كنند كه وكلاى صالح متدين در مجلس بفرستند. تمام گرفتارىها و تمام چيزهائى كه بر خلاف موازين عمل مىشود آنجا حل مىشود. ديگر نه دولت مىتواند خودش يك كارى بكند، يك برنامهاى بدهد تا يك وقت خلاف باشد و اگر چنانچه انشاءالله آنهائى هم كه در مجلس مىروند، مردم، انشاءالله اميدوارم همين طور هم بشود براى اينكه مملكت ما همه متدينند اكثراً و وكيل متدين تعيين مىكنند وقتى بنا شد وكلاى متدين باشند و مقيد به احكام شرع باشند كه انشاءالله هستند، آنوقت اين مسائل همهاش حل شود. و بعضى از اين حرفها هم كه مثلاً گفته شده است به اينكه اسباب اين شده است كه آقايان ترسيدهاند، من نمىدانم چه چيزى بوده كه آقايان ترسيدهاند، چه ترسى از مملكت اسلامى هست؟ چطور آقايان قبلاً نمىترسيدند؟ اينهائى كه ترسيدهاند (بعضىشان البته) همانهائى كه مىخواهند آشوب بپا كنند كه مىگويند ما ترسيديم و الا خوب چه ترسى هست. البته بعضى حرفهائى كه شده است، يك حرفهائى است كه عمل نخواهد شد. عملى كه بر خلاف شرع مقدس باشد نخواهد شد اما خوب يك خلافهائى هم حالا هست كه مهمش اين است كه مجلس شورا ما نداريم. الان هر كسى هر جائى يك كارى كند و يك طرحى مىدهد و يك برنامهاى مىگذراند يا يك قانونى مثلاً فىالجمله درست مىكند و اينها بعد از تحقق مجلس شورا، همه اينها به هم مىخورد و مجلس شورا يك مجلس اسلامى اميدوارم باشد. مجلس اسلامى نگذارد كه برنامههاى غير اسلامى اجرا بشود يا كارهاى خلاف شرع واقع بشود.
من هم مىدانم كه الان همه جاى ايران مسائلى هست، هم كميتهها يك مقدارى خرابكارى دارند، هم در دادگاهها خيلى معلوم نيست همچو با دقت عمل بشود و هم دولت بعضى وقتها برنامههايش بر خلاف است، صحيح نيست. اينها را من مطلعم، مىدانم لكن الان يك وقتى نيست كه ما بخواهيم همه چيز را به هم بزنيم و اوضاع را دگرگون بكنيم. البته از بعضى مسائل كه آقايان گفتند و ايشان اشاره كردند، جلوگيرى خواهد شد لكن بايد اين جهت را متوجه باشيد كه اگر در بازار ديديد كه يك صحبتى است، برويد دنبال اينكه از كجا ريشهاش هست، دنبالش بكنيد، تعقيب بكنيد و ريشه را پيدا بكنيد كه گاهى وقتها يك ريشههائى دارد كه اين ريشهها با مسائل شما هم جور نيست، با موازين اسلام هم جور نيست. و من اميدوارم كه اين مسائل حل بشود و بر خلاف اسلام چيزى واقع نشود انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 8 صفحه 283
تاريخ: 6/6/58
فرمان امام خمينى به حجتالاسلام كرمانى
بسمه تعالى
جناب مستطاب حجهالاسلام آقاى حاج شيخ حسن كرمانى دامه افاضاته
با توجه به آشنائى و سابقهاى كه جنابعالى نسبت به منطقه كردستان داريد مقتضى است مسافرتى بدانجا نموده و با همكارى و مشورت با آقايان علماى اعلام و روحانيون محل و همچنين ارتش و ژاندارمرى و سپاه پاسداران و كليه افراد ذيصلاح در رفع مشكلات و كمبودهاى منطقه سعى كافى را مبذول داريد و به هر نحو به نظر جنابعالى و آقايان مصلحت بود در آرامش منطقه اقدام نماييد. مقصود آن نيست كه با جنايتكاران كه سران آنها هستند مذاكره كنيد، آنان بايد سركوب شوند. از خداى تعالى موفقيت همگان را در راه خدمت به اسلام و مسلمين خواستارم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page
صحيفه نور ج 8 صفحه 284
تاريخ: 6/6/58
پيام امام خمينى در رابطه با مسأله كردستان
بسم الله الرحمن الرحيم
بدين وسيله مراتب زير اعلام مىشود:
1- هماهنگى در قواى انتظامى، ارتش، ژاندارمرى و سپاه پاسداران به طور قاطع بايد ادامه پيدا كند. متخلفين، مجرم شناخته مىشوند و مواخذه مىگردند.
2- با سران حزب منحله دموكرات و ديگر سران كه خائنان به ملت و كشور اسلامى هستند و قيام بر ضد حكومت مركزى نمودند، با شدت، عمل مىشود و جوانان عزيز و برومند كرد آنان را گرفته و تحويل نيروهاى انتظامى دهند.
3- علماى اسلام اهل سنت مكلفند شرعاً كه با قواى انتظامى همكارى كنند و مخفيگاه خائنان را در صورتى كه مىدانند به آنان نشان دهند و با آنان معامله مرتد از اسلام نمايند تا نزد خدا مسئول نباشند.
4- من مكرر اعلام كردهام كه در اسلام، نژاد، زبان، قوميت و ناحيه مطرح نيست. تمام مسلمين، چه اهل سنت و چه شيعى برادر و برابر و همه برخوردار از همه مزايا و حقوق اسلامى هستند. از جمله جنايتهايى كه بدخواهان به اسلام مرتكب شدهاند ايجاد اختلاف بين برادران سنى و شيعى است. من از همه برادران اهل سنت تقاضا دارم كه اين شايعات را محكوم و شايعه سازان را به جزاى اعمالشان برسانند.
5- هيچ كس به هيچ عنوان حق تجاوز به جان و مال برادران كردستانى ما را ندارد. متجاوزين شديداً به جزاى اعمال خود مىرسند.
6- آن دسته از اعضاى حزب منحل دموكرات و ساير برادران ما كه بوسيله تبليغات باطل سران جنايتكار اين حزب اغفال شدهاند، در صورتى كه به برادران مسلمان خود بپيوندند، اسلحه را زمين گذاشته و تسليم شوند، باز هم مورد عفو هستند و در امان حكومت جمهورى اسلامى مىباشند.
7- در عين حال كه بايد سلسله مراتب در قواى انتظامى دقيقاً مراعات شود و اطاعت از ما فوق حتمى است، ما فوق موظف است با زيردست رفتار اسلامى انسانى داشته باشد.
8- شايعه سازىهاى ضد انقلاب كه از چپ و راست بر خلاف مسير ملت مىشود و دولت را متهم به اختناق مىكنند جدا مردود است. ما در طول پيروزى انقلاب گوشزد كرديم كه آزادى مطبوعات
صحيفه نور ج 8 صفحه 285
مورد نظر ماست ليكن از خيانت و توطئه به طور جدى و بدون اغماض جلوگيرى مىشود. مطبوعاتى كه توطئهگر و مخالف مسير ملت نباشند، پس از تحقيق آزاد خواهند بود.
9- دادستانهاى دادگاهها موظفند كه بار ديگر رسيدگى به مطبوعات و حال نويسندگان آنها را بر عهده گيرند و هر يك از مطبوعات را كه توطئهگر و مخالف مصالح ملت و كشور ندانستند، اجازه نشر دهند و از نشريات مخالف مصالح ملت و كشور جدا جلوگيرى كنند.
10- مردم به هيچ وجه حق ندارند به كتابفروشى تعرض نمايند. در صورتى كه دادستان شهرستانها نشرياتى را مضر انقلاب و مصلحت كشور تشخيص دادند موظف به جلوگيرى هستند. اشخاص غير مسئول از دخالت در اين امور جدا خوددارى كنند و الا مواخذه شوند.
11 - مطبوعات موظفند از تيترهايى كه موجب تحريك و يا تضعيف مردم مىشود و يا مخالف واقع است خوددارى كنند و خود را با مسير انقلاب تطبيق دهند و نيز از درج مقالاتى كه مضر به انقلاب و موجب تفرقه مىشود خوددارى كنند كه اين خود توطئه محسوب مىشود.
والسلام
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page
-
جلد نهم
جلد نهم
menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 1
تاريخ: 6 /6/58
پيام امام خمينى در رابطه بامسأله كردستان
بدين وسيله مراتب زير اعلام مىشود:
1 - هماهنگى در قواى انتظامى، ارتش، ژاندارمرى و سپاه پاسداران به طور قاطع بايد ادامه پيدا كند. متخلفين، مجرم شناخته مىشوند و مؤاخذه مىگردند.
2 - با سران حزب منحله دموكرات و ديگر سران كه خائنان به ملت و كشور اسلامى هستند و قيام بر ضد حكومت مركزى نمودند، با شدت، عمل مىشود و جوانان عزيز و برومند كرد آنان را گرفته و تحويل نيرهاى انتظامى دهند.
3 - علماى اسلام اهل سنت مكلفند شرعاً كه با قواى انتظامى همكارى كنند و مخفيگاه خائنان را در صورتى كه مىدانند به آنان نشان دهند و با آنان معامله مرتدد از اسلام نمايند تا نزد خدا مسؤول نباشند.
4 - من مكرر اعلام كردهام كه در اسلام، نژاد، زبان، قوميت و ناحيه مطرح نيست. تمام مسلمين، چه اهل سنت و چه شيعى برادر و همه برخوردار از همه مزايا و حقوق اسلامى هستند. از جمله جنايتهايى كه بدخواهان به اسلام مرتكب شدهاند ايجاد اختلاف بين برادران سنى و شيعى است. من از همه برادران اهل سنت تقاظا دارم كه اين شايعات را محكوم و شايعه سازان با به جزاى اعمالشان برسانند.
5 - هيچ كس به هيچ عنوان حق تجاز به جان و مال برادران كردستانى ما را ندارد. متجاوزين شديداً به جزاى اعمال خود مىرسند.
6 - آن دسته از اعضاى حزب منحل دموكرات و ساير برادران ما كه به وسيله تبليغات باطل سران جنايتكار اين حزب اغفال شدهاند، در صورتى كه به برادران مسلمان خود بپيوندند، اسلحه را زمين گذاشته و تسليم شوند، باز هم مورد عفو هستند و در امان حكومت جمهورى اسلامى ميباشند.
7 - در عين حال كه بايد سلسله مراتب در قواى انتظامى دقيقا مراعات شود و اطاعت مافوق حتمى است، مافوق موظف است با زير دست رفتار اسلام انسانى داشته باشد
8 - شايعه سازىهاى ضد انقلاب كه از چپ و راست بر خلاف مسير ملت ميشود و دولت را متهم به اختناق ميكنند جدا مردود است ما در طول پيروزى انقلاب گوشزد كرديم كه ازادى مطبوعات
صحيفه نور ج 9 صفحه2
مورد نظر ماست ليكن از خيانت و توطئه به طور جدى و بدون اغماض جلوگيرى ميشود. مطبوعاتى كه توطئهگر و مخالف مسير ملت نباشد، پس از تحقيق آزاد خواهند بود.
9 - دادستانهاى دادگاها موظفند كه بار ديگر رسيدگى به مطبوعات و حال نويسندگان آنها را بر عهده گيرند و هر يك از مطبوعات را كه توطئهگر و مخالف مصالح ملت و كشور ندانستند، اجازه نشر دهند و از نشريات مخالف مصالح ملت و كشور جدا جلوگيرى كنند.
10 - مردم به هيچ وجه حق ندارند به كتاب فروشيها تعرض نمايند. در صورتى كه دادستان شهرستانها نشرياتى را مضر انقلاب و مصلحت كشور تشخيص دادند موظف به جلوگيرى هستند. اشخاص غير مسؤول از دخالت در اين امور جدا خوددارى كنند والا مؤاخذهشوند.
11 - مطبوعات موظفند از تيترهايى كه موجب تحريك و يا تضعيف مردم ميشود و يا مخالف واقع است خوددارى كنند و خود را با مسير انقلاب تطبيق دهند و نيز از درج مقالاتى كه مضر به انقلاب و موجب تفرقه ميشود خوددارى كنند كه اين خود توطئه محسوب مىشود. و السلام
روح الله الموسوى الخمينى
menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 3
تاريخ: 7/6/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از عشاير جوانرود
به حكم قرآن و اسلام، همه مسلمين با هم برادرند
بسم الله الرحمن الرحيم
من كراراً در خطابههايى كه ايراد كردم و در نوشتههايى كه داشتم دو مطلب را رويش تأكيد كردم، يك مطلب اينكه در اسلام ، نژاد، گروه، دستجات، زبان، اينطور چيزها مطرح نيست اسلام براى همه است و به نفع همه و ما با شما برادر هستيم به حكم قرآن، به حكم اسلام و از همه جدا نيستيم با كردها، با تركها، با بلوچهاهمه برادر و بايد با هم زندگى كنيم.
الان يك مملكتى است كه دست اجانب از آن كوتاه شده و اين جنايتكارهاى داخلى هم يا فرار كردند يا در زوايا هستند. البته آنها به اين زودى نمىتوانند، خارجىها، آنهايى كه منافع ما را مىبردند به اين زودى نمىتوانند كه دست بردارند و ما هم به آنها مجال نخواهيم داد انشاء الله آن چيزى كه من تأكيد كردم يكى همين معنا بود كه گمان نكنند برادرهاى سنى ما كه در اسلام اين معنا مطرح باشد كه فرقى ما بين شما و ما باشد. همانطور كه شما چهار مذهبى كه در اهل تسنن هست، چطور آن مذهب با آن مذهب دو تاست لكن برادر هم هستند، دشمن نيستند، اين هم يك مذهب خامسى است كه دشمنى در كار نيست، همه برادرى، همه مسلمان، همه اهل قرآن، همه تابع رسول اكرم. بنابراين، اين معانى را اگر چنانچه كسى در آنجاها القاء بكند، جزء ريشههاى فاسد رژيم سابق كه يك خردهشان ماندهاند و طرفدارهاى اجانب كه به نفع آنها ميخواهند اغتشاش ايجاد كنند.
مفسدين و اخلالگران با اساس اسلام مخالفند
و شما برادرها بايد به اين معنا توجه داشته باشيد كه اينها يك توطئههايى است براى اينكه نگذارند اسلام در ايران حكومت كند اينها با اسلام مخالفند، نه با كرد مخالفند و نه با فارس مخالفند، آنها با اساس مخالفند، با اسلام مخالفند و همه مسلمانها تكليفشان اين هست كه اينها را جلوگيرى از آنها بكنند، اينها را سركوب كنند و من در صحبتهاى اخيرى كه كردم، اين مطلب را گفتم كه تمام كردستان، تمام طبقاتش را الا آن رده بالا، آن رده بالا كه توطئهگر و مفسد هستند، تمام آنها در امانند، احدى به آنها تعدى نخواهد كرد، دادگاهى آنها را نخواهد خواست مفسدين را ما مىخواهيم جلوگيرى كنيم يعنى همانهايى كه شما را به زحمت مىاندازند. الان در منطقه شما كشتار است، در
صحيفه نور ج 9 صفحه 4
منطقه ما كه نيست ما اينجا نشستيم شما هم نشستيد، آنكه ما را وادار كرده است كه همه قوا را متوجه به آنجا بكنيم ، آن مصلحت شماست، آن براى اين است كه شماها و خانواده شماها گرفتار اين قشرهاى فاسد هستيد و آنها با اسمهاى مختلف ميخواهند همه را سركوب بكنند وت حريكاتى كه ميخواهند بكنند براى همين است كه نگذارند اسلام تحقق پيدا بكند والا حزب دموكرات به اسلام كارى ندارد تا بگويد من سنى هستم. اگر مىگويد من سنى هستم، همه فقهاى اهل سنت مىگويند اطاعت اولى الامر واجب است و اينها نمىكنند، يعنى خلاف مىكنند، بر خلاف رفتار مىكنند. پس بدان اينها سنى نيستند اينها ميخواهند شما را بازى بدهند، بگويند كه ما سنى هستيم و شيعهها با ما چه. اگر شيعهها با سنى مخالف بودند، چرا قبل از اينكه اينها به اين شرارت دست بزنند، شيعههانيامدند با شما جنگى بكنند. چه جنگى دارند؟ ما با شما برادر هستيم، جنگى نداريم با شما.
همه مناطق گرفتار مظالم خاندان پهلوى بودند
شماها و ما همه با هم در برابر اسلام و قانون اسلام- سواء- على السواء هستيم. بنابر اين هيچ خوف نيست و من اين را بعد هم اعلام عمومى مىكنم. و قضيه گرفتارهايى كه داشتيد شما در زمان سابق، اين اختصاص به شما نداشته است. همين قم آنقدر گرفتارى داشت در زمان شاه سابق و پدر اين كه هر دو طرفدار خارجىها و نوكرهاى آنها بودند. همين قم و همين حوزه علميه قم مصيبتها از اينها كشيدهاند، حبسها رفتند، تبعيدها رفتند، كشتهها دادند، غارت شدند، قرآن را آتش زدند. در اين مدرسه فيضيه به طورى كه براى ما نقل كردند كتاب هاى علمى را آتش زدند، كتابهاى حديث را آتش زدند. ما هم گرفتار بوديم شما هم گرفتار بوديد، ساير برادرهاى ما هم در قراء و ساير جاها گرفتار بودند. همه. الحمدلله اين گرفتارى رفع شد و اميدواريم ديگر بر نگردد.
اسلام، تنها خير خواه و دلسوز ملت
راجع به اينكه در همه جا بايد يك اصلاحاتى بشود ما مىدانيم كه همه مناطق را اينها عقب نگه داشتند از همه چيزهائى كه بايد ايرانىها برخوردار باشند، نگذاشتند، نه آب هست، نه برق هست، نه آسفالت هست، نه چيزى و اين هم اختصاص به شما ندارد. شما برويد تهران طرف جنوب، آن محلههاى زيادى كه الان در تهران هست، زاغه نشينها، شما باز يك خانهاى داريد، شما برويد تهران ملاحظه كنيد، اينها يك عده زيادى، يك محلههايى كه شايد حدود سى تا محله است كه الان در همين اطراف تهران، نه بيرون، متصل، همه متصل تهران، در اين گودالها زندگى مىكنند، نه خانه دارند، نه آب دارند، نه برق دارند. اينها بايد زن هايشان بيچارهها از پنجاه پله آنطور كه به من نقل كردهاند از پنجاه پله، شصت پله يا بيشتر، بروند بالا تا برسند به يك شير آبى، يك كوزه آب كنند بياورند براى بچههاشان. اين مسأله اينطور نيست كه شما خيال كنيد الان تهران همه كارها درست كرده - سابق و يا شاه سابق يا پدرش و شما- خير، همه جا را عقب نگه داشتند. الان هم اول چيزى
صحيفه نور ج 9 صفحه 5
كه در نظر است، مناطق شماست. همين چند روز ما الان در صدديم، همين چند روز هياتهايى مىآيند براى آنجا، براى رسيدگى و اميدوارم كه همه گرفتارىها را رفع بكنند انشاء الله. شما جوان هايتان را از اينكه بازى بخورند از اينها جلوگيرى كنيد، نگذاريد از اينها بازى بخورند، اينها خيرخواه شما نيستند. آن كه خير خواه همه است اسلام است. اينها شما را مىخواهند از اسلام دور كنند. كسى كه مىخواهد كسى را از اسلام دور كند اين خير خواه نيست. اينها مىخواهند همانطور كه سابق چپاول مىكردند و اربابهاشان چپاول مىكردند حالاهم همان قضيه باشد و چپاول باشد. چپاولگرند اينها اين چپاولگرهايى كه آدمكشى دارند مىكنند - عرض مىكنم كه - خرمن آتش مىزنند و همه اين حرفها را ، كارها را مىكنند، اينها دلسوز براى ملت نيستند. آنى كه براى ملت دلسوز است اسلام است كه دلسوز است و آنهايى كه تابع اسلام هستند براى شما كار مىكنند. مربى همه قرآن است و آن كه براى همه است قرآن است و آن كه بايد زير سايه او همه ما باشيم آن عبارت از قرآن است.
شما مطمئن به اين معنا باشيد كه اينها همهاش غلط است و شما خودتان شاهد هستيد كه آنها شروع كردند به شلوغكارى و جنگ و آدمكشى و اينها، و ارتش ما براى جلوگيرى از اين بود، براى اين بود كه داشتند آنجا را به آتش مىكشيدند، رفتند براى جلوگيرى، آنوقت آنها منتشر مىكنند كه نخير اينها مىخواهند بيايند مناطق اينها را چه بكنند. اينها چه كارى به مناطق آنها دارند؟ مناطق آنجا، منطقه اسلامى است و ايران است و همه ما ايرانى و همه ما مسلمان و همه ما تابع قرآن انشاء الله همهتان موفق باشيد و مويد.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 6
تاريخ: 9/6/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانشجويان و كاركنان عضو انجمنهاى اسلامى استان خراسان
رحمات و الطاف الهى تأمين كننده سعادت دنيا و آخرت
بسم الله الرحمن الرحيم
رحمت خداوند بر غضب او سبقت دار« يا من سبقت رحمته غضبه» مصداق كلام خدا با اسم رحمان و رحيم آغاز شده است. به اسم رحمان و رحيم و در تكرار رحمان و رحيم قرآن آغاز شده است. خداوند به همه بندگان خودش رحمت دارد و همين رحمت موجب ايجاد بندگان و فراهم كردن اسباب رفاه و زندگى آنها و همين رحمت موجب فرستادن انبياء بزرگ است . رحمت خدا اقتضاء دارد كه بندگان خدا را هم در دنيا و هم در آخرت به سعادت برساند ، تمام اسباب سعادت را مادى و معنوى فراهم فرموده است.
بندگان خدا با اسم رحمان و با اسم رحيم موجود شدند و ادامه حيات در دنيا و آخرت مىدهند و در عين حال كه رحمت حق تعالى سبقت دارد بر غضب، لكن اگر چنانچه اقتضاء بكند و مردم قدر رحمت حق تعالى را نداشته باشند و تخلف از فرمان حق تعالى بكنند و موجب فتنه و فساد بشوند، باب رحمت نيمه بسته مىشود و باب غضب باز ميشود. بترسند مردم از اينكه باب رحمت نيم بسته شود و باب غضب باز شود. پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نبى رحمت بود و با مردم به رحمت رفتار مىفرمود و همان رحمت بود كه مردم را هدايت مىكرد و براى مرد مغصه ميخورد، براى اشخاصى كه در ضلالت بودهاند، به واسطه رحمتى كه داشت متاثر بود ولى وقتى كه ريشههايى را مىديد كه اينها مشغول فساد هستند و ممكن است كه فساد آنها به فساد امت منتهى بشود و اينها غدههاى سرطانى بودند كه ممكن بود جامعه را فاسد كنند، در عين حالى كه نبى رحمت بود باب غضب را باز ميكرد. يهود بنى قريظه همان فاسدهايى كه الان هم دنباله آنها صهيونيستها هستند و غاصب، بعد از اينكه ملاحظه فرمود اينها فاسد هستند و موجب فساد مىشوند امر فرمود تمام آنها را گردن زدند، اين ماده سرطانى را از بين برداشتند. اميرالمومنين سلام الله عليه با آنهمه عطوفت، با آنهمه رحمت وقتى كه ملاحظه فرمود خوارج مردمى هستند كه فاسد و مفسد هستند، شمشير كشيد و تمام آنها را الا بعضى كه فرار كردند، از دم شمشير گذراند. در وقت رحمت، رحمت و اگر كسانى لايق رحمت نباشند انتقام و غضب
صحيفه نور ج 9 صفحه 7
كارى نكنند كه باب رحمت بسته شود، توطئهها را كنار بگذارند
ما بعد از آنكه پيروزى براى ملت مان حاصل شد و خيانتكاران و جنايتكاران را از صحنه بيرون كرديم و ملت بيرون كرد، باب رحمت را به روى ملت و به روى همه قشرها به دو مصداق باز كرديم، با رحمت عمل شد، آزاد شدند، مردها آزاد، قلمهاآزاد، فعاليت هاى سياسى آزاد، تمام آزاد و با رحمت با همه عمل شده، در هيچ انقلابى مثل انقلاب ما رحمت نداشت و هيچ انقلابى مثل انقلاب ما با مردم و با خيانتكاران رفتار نكرد، همه را آزاد گذاشتيم، دولت ما با همه به طور رحمت رفتار كرد، قلمهارا آزاد گذاشتند، مطبوعات را آزاد گذاشتند، احزاب را آزاد گذاشتند، گروهها را آزاد گذاشتند، باب رحمت به مصداق به روى ملت باز، همان رحمتى كه دنباله رحمت اسلام است، دنباله رحمت رسول خداست لكن خيانتكاران، جرثومههاى فساد، و غدههاى سرطانى به اخلالگرى برخاستند، به فتنهگرى برخاستند. ملتى كه با خون خودش عدل و اسلام را مىخواست در مملكت پياده كند و به طور رحمت با همه رفتار كند، قدر اين رحمت را ندانستند و مشغول توطئه شدند. اگر ادامه پيدا كند توطئه، باب رحمت بسته بشود يا نيم بسته مىشود و باب غضب، غضب الهى، انتقام الله باز مىشود. كارى نكنند كه باب رحمت بسته شود. توطئهها را كنار بگذارند، قلم هاى مسموم را كنار بگذارند، فعاليتهاى غير اسلامى را كنار بگذارند. همين فتح باب رحمت بود و همين مدارا و ملايمت بود كه فاجعه كردستان را به بار آورد، از فرصت و از رحمت استفاده كردند و سوء استفاده كردند، از آزادى كه رحمت خداست سوء استفاده كردند.
اسلام و كردستان را دريابيد
فاسدهايى كه با خارج پيوند دارند خائن به مملكت هستند، مىخواهند كردستان را به كمونيستى بكشند، مىخواهند اسلام را در كردستان محو كنند، الان هم مشغول تبليغات سوء هستند، الان هم با قلمهاى داخل و خارج به كار افتادند و تبليغات سوء مىكنند. از آن طرف مىگويند ماخواهيم ملت كرد را حفظ كنيم و از آن طرف مىگويند دولت مىخواهد كردها را سركوب كند. مساله كرد مطرح نيست، مساله كمونيست مطرح است. كرد مسلم است، ملت. جنگ ندارد. اينها مىخواهند مملكت ما را، كردستان ما را به ضلالت بكشند، به كمونيستى بكشند ملت كرد بايد بيدار شود، علماء كردستان توجه داشته باشند اين جرثومههاى فساد را معرفى كنند. ملت كردستان توجه داشته باشند كه اينها به اسلام عقيده ندارند، اينها اسلام را منافى با منافع خودشان مىدانند، اينها اسلام را مخالف با ارباب هاى خودشاندانند، اينها نمى خواهند كردستان را آباد كنند، اينها مىخواهند خرابى كنند تا كردستان رابه ضلالت بكشانند، از اسلام خارج كنند. كردستانىها جوانهاى خودتان را دريابيد. علماء معظم كردستان مردم كردستان را دريابيد، مجال به اين ريشه هاى فاسد ندهيد مردم شجاع كردستان كردستان را دريابيد، اسلام را دريابيد. اى ريشههاى فاسد شما نمىتوانيد كارى انجام بدهيد از صحنه برويد. ما شما را محكوم مىكنيم
صحيفه نور ج 9 صفحه 8
شما قابل هدايت نبوديد. آنهايى كه جوانهاى ما را اغفال كردند، آنهائى كه با اسم دموكراسى، با اسم دموكرات مىخواهند مملكت ما را به فساد و تباهى بكشند ، اينها بايد سركوب شوند. ملت ما آنها را سركوب خواهد كرد كارى نكنيد كه باب غضب باز شود و باب رحمت بسته شود
برادران كرد! اسلحهها را كنار بگذاريد و به آغوش اسلام در آئيد
ارتش، ژاندارمرى، پاسداران ملزمند كه با هم تفاهم داشته باشند، هماهنگ باشند. اگر هماهنگ نبودند تعقيب مىشوند، مجرمند. روساى ارتش موظفند كه اسباب جنگ برادرهاى ما را، برادرهاى پاسدار ما را فراهم كنند، تعلل نكنند، آنها را مجهز كنند. بايد با فوريت اين ريشههاى فساد را بكنند، مهلت به اين ريشههاى فساد ندهند. سران اينها قابل هدايت نيستند اينها از يهود بنىقريظه بدترند و اينها بايد اعدام شوند. تمام كردستان به استثناء اين چند عددى كه سران آنها هستند در امان هستند. باب رحمت خدا برروى آنها باز است، برادر ما هستند. نظر ما به برادران كردستانى از ديگر برادران بيشتر است. رفاه براى آنها حاصل مىشود، حوائج آنها، چيزهائى كه آنها مىخواهند و مسموع است، به آنها داده مىشود. تبليغات سوء را توجه نكنيد. اسلام به شما محبت دارد، رحمت اسلام به روى شما باز است، باب رحمت اسلام به روى شما باز است. اين سران خائن را بگيريد و تحويل بدهيد. برادران كرد! اسلحهها را كنار بگذاريد به آغوش اسلام در آئيد و به برادران ارتشىتان كمك كنيد و اين ريشههاى فساد را از بيخ و بن برآوريد. اسلام براى شما پناه است. اسلام صلاح شما را مىخواهد. اينها كه خرمنهاى شما را آتش مىزنند، اينها كه جوانان شما را به كشتن مىدهند، اينها جوانانى را كه براى كمك به كشاورزان رفتند، براى پاكسازى رفتند، براى كمك رفتند اعدام مىكنند. اينها انسان نيستند، اينها خوى حيوانى دارند، از خوى حيوانى هم بدتر. اينها مىخواهند كردستان را به تباهى بكشند. خداوند شماها را از شر اين مفسده جوها نجات بدهد. خداوند كردستان را از شر اين جرثومههاى فساد نجات بدهد و ما به اذن خدا و ما به امر خدا با آنها باشدت رفتار مىكنيم و آنها را به همين زودى سركوبى مىكنيم. رحمت بر تمام قشرهاى كردستانى برادر ما و غضب و لعنت بر سران مفسده جوى و مفسدان آن سامان.
از خداوند تبارك و تعالى سلامت همه مؤمنين و سعادت همه مؤمنين را خواستارم و خداوند تعالى به همه آنها رحمت كند و مفسدين را براندازد.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 9
تاريخ: 10/6/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمن اسلامى پرسنل نيروى هوائى جمهورى اسلامى
نقش تبليغات سوء اجانب و اهمال مسلمين در عدم عرضه حقيقت اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلا از اين آقا تشكر كنم كه هم ما را مستفيض كردند امروز به آيات شريفه و هم آبروى ما را در جاهاى ديگر، خداوند انشاءالله شما را بپذيرد. من اميدوارم كه انجمن اسلامى شما و ساير انجمنهاى اسلامى كه هست بتواند اسلام را آنطور كه هست عرضه كند. اسلام يك متاعى است كه اگر عرضه بشود، معلوم نيست كه كسى كه ذرهاى انصاف داشته باشد، اين متاع را نپذيرد و دلخواه نباشد. منتها ما در طول تاريخ بعد از غيبت امام سلام الله عليه نتوانستيم آنطور كه بايد عرضه كنيم، اسلام را عرضه نتوانستيم بكنيم و اين در طول تقريبا دويست، سيصد سال به اين طرف براى خاطر عوامل خارجى كه اينجاها كم كم آمدند و مطالعات كردند و همه چيزهاى ما را مطالعه كردند و ثبت كردند و بردند و كارشناسهايشان در اطرافش فكر كردند، اينها همچو يافتند كه اگر چنانچه (اينطور محتمل است) اسلام در محيط اسلام آنطور كه هست عرضه بشود، براى آنها مجالى نخواهد بود.از اين جهت با عوامل مختلفهاى كه داشتند، از داخل و خارج در صدد بر آمدند كه اين متاع را نگذارند نمايش پيدا بكند، اين را در تحت پوششهائى مخفى نگه دارند و مع الاسف ما خودمان هم به آنها كمك كرديم و زياد هم كمك كرديم. ما از مسائل اسلام، بعضى مسائلى كه روابط بين فرد و خداى تبارك و تعالى بود گرفتيم و مابقى مسائل كه اكثر كتب فقهى ماست در كتابها مدفون شد، همين توى كتابها مدفون شد و در خارج نيامد. مباحثى كه بحث شد در حوزههاى ما همين مباحث، محدود به همين مباحث بود و آنهمه اخبار و آنهمه آيات و آنهمه كتب فقهى ما نمايش خارجى پيدا نكرد، نتوانستيم ما عرضه كنيم، امور اجتماعى را، امور سياسى را، اين امورى كه مال زندگى است، اينها را نتوانستيم ما عرضه بكنيم. از اين جهت آنها از آن طرف دامن زدند، ما هم از اين طرف غافل. قلمهاى مسموم كه حتى حالا هم بعضى از آن انگلها در ايران هستند، اسلام را معرفى كردند به اينكه اين يك ترتيبى است كه مال سابق بود كهنه است حالا ديگر، اين مال هزار و چهار صدسال پيش از اين است و بايد حالا فكر نوئى كرد. آنها از آن طرف هر چه توانستند راجع به اسلام گفتند و حالا هم ميگويند و مهمش اين است كه از اسلام مىترسند. اينهائى كه قلمهاى مسمومشان يا قدمهاى بسيار كثيفشان بر ضد اسلام و جمهورى اسلام و اينها برداشته مىشود، اينها بعضىهاىشان يا خيلىهاىشان اصلا نمىدانند چيست اسلام، غافل
صحيفه نور ج 9 صفحه 10
هستند اصلا نمىفهمند، يك چيزى از يك مقالهاى در اروپا منتشر شده است خواندهاند، همان را ميزان فهم خودشان و همانطورى كه (غربزدهاند ديگر) هر چه آنها بگويند اينها بى دليل مىپذيرند، هيچ دليلى ديگر نمىخواهند، هر چه آنها در مقالاتشان بنويسند اين دليلشان اين است كه او نوشته شما در كتابهائى كه در اين قرنها از نويسندگان ما، از به اصطلاح محققين ما نوشتهاند (الا بعضى ) ملاحظه كنيد كه اينها هر مطلبى را كه مىگويند آخرش دليلشان اين است كه فلان پروفسور در كجا اين را گفته، فلان مثلاً كى در كجا اين را گفته. تمام استشهادشان به قول آنها نظير استشهاد ما به قول خداست. ما هم استشهاد مىكنيم به قول پيغمبر و خدا در حرفهايمان، آنها هم استشهادشان همين نحو است كه هر چه كه فلان پروفسور گفت، همين، تمام است، ماركس هر چه گفت درست است ديگر، ديگر لازم نيست. ماركسى كه در خارج الان شكست خورده و مكتبش دفن شده است، حالا تازه آمده است توى جوانهاى ما و بچههاى ما تازه حالا اينجا آنها كنارش زدهاند، اينها گرفتهاند و نمىدانند اصلاً او چه مىگويد و نمىدانند كه برنامهاش چى هست و نمىدانند برنامههاى اسلام چى هست اين را، اصلاً نمىدانند اينها را و يك دستههائى هم هستند كه اينها مىدانند اما اجيرند براى اينكه اگر چنانچه اسلام آنكه هست در خارج بيايدو عرضه بشود، كلاه آنها پس معركه است، نمىتوانند اجانب در اينجا حكومت كنند. از اين جهت اين يك دستهاى از اينها هم اجير آنها هستند براى همين كه نگذارند اين يك مطلبى درست بشود، از آن جمله آن نويسندههائى بود كه اطراف شاه مخلوع بودند. اين كتابها، كتابهائى نيست كه به قلم او باشد، او اهل قلم نبوده است و اهل فهم اين چيزها نبوده، براى اينها مىنوشتند در سابق هم براى ناصرالدين شاه شعر مىگفتند و مىگفتند خودش گفته است اينها هم حالا كتاب نوشتند و آنهائى كه بايد بنويسند و آنهائى كه اجيرند از آن طرف كتاب نوشتند و به اسم اعلى حضرت منتشر كردند. اينها با قلمهاى خودشان نخواستند كه اسلام معلوم بشود چيست و اينها ديگر يك دستهاند كه البته اينها در اقليتند اما موثرند، اينها يك دستهاى هستند كه با علم به مطلب براى انحراف اذهان مطالب را مىگويند، مطلعند نه اينكه نمىدانند لكن اگر آنكه را مىدانند بگويند كلاه خودشان هم پس معركه است، كلاه اربابها هم پس معركه است از اين جهت آنها هم نمىگذارند كه چه بشود و در اين مدتى كه اينها رفت و آمدشان زياد شده است، در شرق آن چيزى را كه توفيق زياد پيدا كردهاند تهى كردن جامعه ماست از محتواى خودش، در اين توفيق پيدا كردند.
استقلال شرق در گرو رهائى از بى محتوائى و خودباختگى است
بى جهت نيست كه هر قصهاى پيش مىآيد راجع به فرض كنيد كه اطبا، راجع به ساير طبقات، هر قصهاى پيش مىآيد قبلهشان غرب است. آتاتورك در، من گمان مىكنم ديده باشم اين مجسمه را، به من هم گفتند كه اينكه ايستاده دستش را اينطور كرده يك مجسمهاى هست رو به غرب يعنى همه چيز از آنجاست. يكى از نويسندههاى اينجا هم كه حالا مرده است او هم مىگفته است كه ما همه چيزمان بايد از انگلستان باشد، همه چيزمان. اين براى اين است كه تبليغات آنها اين مغز اينها را تهى كرده
صحيفه نور ج 9 صفحه 11
است، از خودشان بيگانه شدند. شرقىهاى ما از ماثر شرق كه اروپا گرفته است، كتاب شيخ الرئيس حالا هم در اروپا مورد استفاده است، ماثر شرق را از دست ما آنها گرفتند و ما را همچو تهى كردند كه هر چه صحبت مىشود ما حرفمان آنجاست. تا يك كسى زكام مىشد بايد برود اروپا، مىخواهد لوزتينش را عمل كند، اين بايد اروپا برود يا اگر متمكن است يك طبيبى از اروپا بياورد من يك وقت (اطبا بعضىشان بودند) گفتم كه خوب يك همچو مسالهاى است كه شما معلوم مىشود بلد نيستيد هيچى كه اينطورى، گفتند ما بلد هستيم، همانها را كه ما بلد هستيم، در آنجا هم الان اطباء ما كار مىكنند، اينها هم كه بروند آنجا شايد بسياريشان پيش اطباء خود ايرانىاند اما وضع جورى شده است كه اين مطلب در همه جا گسترش پيدا كرده. هر كه هر چه بخواهد بفهمد بايد اروپا برود ايران اصلا جاى فهمى نيست در حال حاضر، اصلا مسالهاى نيست در ايران، اينطور نيست كه ايران خودش بتواند خودش باشد اين براى اين است كه اين تبليغات ما را از آن محتوائى كه خودمان داشتيم تهى كرده يعنى يك شرقى را از شرقيت خودش تهى كرده، مغز غربى به جايش گذاشتند و مغز غربى انگل. اين ديگر در همه قشرها هست، همه قشرها يك همچو غربزدگى در آنها هست منتها كم و زياد دارد بعضى زيادتر بعضى كمتر و آنكه بخواهيم ما اگر واقعا مملكتمان نجات پيدا كند،مقدم بر همه اين است كه از اين غربزدگى نجات پيدا كنيم. شما ملاحظه كنيد حتى اسم خيابانهاى ما روز ولت، چرچيل، چه و چه، چرا؟ براى اينكه ما براى خودمان شخصيتى قائل نيستيم الا شخصيت اروپائى بايد باشد. اصلا مملكت ما تزئين بايد بشود به اسماء اينها. اين مسأله است. اينها، يعنى آنها همچو كردند كه مغز ما را اينطور بار آوردند كه اگر بخواهيم يك چيزى بشويم، كتاب مىنويسيم اولش هم اسم يكى از آنها بايد باشد، تاكتابمان را بخرند. جوانهاى ما بخواهند كتاب بخرند اگر چنانچه به اسم ماركس باشد ولنين باشد تا كتابمان را بخرند. جوانهاى ما بخواهند كتاب بخرند اگر چنانچه به اسم ماركس باشد و لنين باشد، مشترى زياد است. اگر به اسم شيخ الرئيس باشد نه، با اينكه تمام اينها را يك صفحه از كتب شيخ الرئيس را نمىتوانند بفهمند ولى معذلك چون شرقى است و غربى نيست، از اين جهت. ملاصدرا را اسمش را نشنيدند ملاصدرا اصلاً اسمش را نشنيدند و ملا هادى ما را اسمش را نشنيدند اما رجال آنها همه، همه هست. كتابهاى ما را نمىدانند چه است. مىگويند اسلام شناس، اسلام شناس، ما اسلام شناسيم، اسلام را نمىدانند چيست تا اسلام شناس باشند. دو تا جنگ اسلام را مىدانند، دو سه تا جنگهائى كه واقع شده است. مگر اسلام جنگ است؟ مگر معارف اسلام جنگ است؟ از معارف اسلام بىاطلاعند، اسلام هم وقتى مىخواهند بشناسند با حرفهاى اروپائىها مىشناسند. حرفهاى غربىها را مىآورند، فلان غربى اسلام شناس، اسلامى كه غربىها براى ما معرفى مىكنند. اين براى اين است كه ما خودمان را باختهايم در مقابل غرب، شرق خودش را باخته است، تا از اين باختگى بيرون نيايد، تا محتواى خودش را پيدا نكند نمىتواند مستقل باشد. استقلال نظامى يك مسأله است، استقلال فكرى، استقلال روحى، مغز خود آدم مال خودش باشد ، همهاش توى آن هى غرب نباشد، هر چه مىخواهد بگويد غرب، كى گفته، فلان فيلسوف گفته، فلان چه گفته. اين تا شرقىها آن حيثيتى كه خودشان داشتند و يك وقتى قبله همه جا بودند، آنوقتى كه آنها وحشى بودند اينها قبله بودند براى آنها،
صحيفه نور ج 9 صفحه 12
تا اينها آن محتواى خودشان را پيدا نكنند و نشوند يك موجود شرقى و خودشان را نشناسند نمىتوانند مستقل باشند. شما هر چه هم زحمت بكشيد، تا دانشگاه ما آن مغز غربيش را كنار نگذارد و يك مغز شرقى پيدا نكند نمىتواند مستقل باشد. دائماً حرف، حرف آنهاست. فوج فوج از اينجا بايد بروند اروپا براى تحصيل، اگر هم اروپا نروند، اينجا نمىپذيرند آنها را. تمام سر اين است كه ملت هم اينطور شده، مردم هم اينطور شدهاند، دولت هم همين طور است، همه همين طورند، همه اينجورند ديگر كه تا اين نرود يك مدتى در فرض كنيد كه فرانسه ولو آنجا برود و كارى ديگر نداشته باشد، اكثراً هم شايد اينطورى باشند، آنجا مىروند و كارهاى ديگرى مىكنند لكن وقتى كه اينجا آمد او، آنها هم زود به به اينها ورقه مىدهند براى اينكه نمىخواهند كه يك آدم دانشمند بفرستند، مىخواهند يك آدم ورقه دار بفرستند. اصلاً برنامه اين است كه اين اشخاصى كه مىروند در آنجا و صاحب ديپلم مىشوند و تصديق مىشوند، اينطور نيست كه آنها تصديق كرده باشند اينها را، اين تصديق استعمارى است. بناى آنها بر اين است كه خودشان يك جور تصديق مىكنند، به اين زودىها به آنها تصديق نمىدهند، به ما هم يك جور، به ما زود تصديق مىدهند، براى چه؟ براى اينكه نمىخواهند كه ما يك چيزى داشته باشيم، نه آنها نه، هميشه ما محتاج به آنها باشيم و هميشه انگل باشيم. تا ما از آن غربزدگى در نيائيم و مغزمان را عوض نكنيم و خودمان را نشناسيم نمىتوانيم مستقل باشيم، نمىتوانيم هيچ داشته باشيم.
جهد و كوشش در راه معرفى و ترويج مكتب اسلام
كوشش كنيد اسلام را بشناسانيد به مردم. اين انجمنهاى اسلامى كوشش كنند كه اين متاعى كه ما داريم و هيچ كس ندارد، اين قرآنى كه ما داريم، اين سنتى كه ما داريم و هيچ كس ندارد در دنيا، اين را معرفى كنيد. كارشناسها را پيش خودتان ببريد از آنها استفاده كنيد و اين را توسعه بدهيد كه يك وقت انشاءالله ايران بشود انجمن اسلامى ايران انجمن اسلامى، نه فقط فرض كنيد در نيروى هوائى يا در نيروى زمينى يك انجمن اسلامى، همه انجمن اسلامى. خداوند انشاءالله همه شما را توفيق بدهد، موفق باشيد و از خدمتگزاران اسلام باشيم و باشيد انشاء الله با قصد خالص و نيت الهى انشاء الله.
و السلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 13
تاريخ: 11/6/58
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام معاديخواه
جناب حجت الاسلام آقاى معاديخواه دامت افاضاته
بسم الله الرحمن الرحيم
جنابعالى به اتفاق نماينده وزارت كشور و نماينده جهاد سازندگى و گروهى كه انتخاب شدهاند، براى رسيدگى به وضع عمرانى كردستان به آن منطقه برويد و از احتياجات برادران عزيز كرد اطلاع پيدا كرده و گزارش تفصيلى از كار اين گروه را بدهيد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 9 صفحه 14
تاريخ: 11/6/58
بيانات امام خمينى در جمع خانوادههاى شهداى پايگاه هوائى بوشهر
مباهات مىكنم من به يك چنين جوانانى كه ما داريم كه نظير جوانان صدر اسلام هستند
بسم الله الرحمن الرحيم
من البته از اين شهدائى كه در راه اسلام رفتهاند، از جهتى متاثرم وبه خانوادههاى آنها، بستگانشان تسليت عرض مىكنم و از خداى تبارك و تعالى رحمت براى شهدا طلب مىكنم و صبر و اجر براى خانوادههايشان و از طرفى هم مباهات مىكنم من به يك چنين جوانانى كه ما داريم كه نظير جوانهاى صدر اسلام هستند. شما اگر به تاريخ صدر اسلام مراجعه كنيد مىبينيد كه فداكارىهائى كه آنها كردهاند و آنقدرى كه آنها در مضيقه بودند، در زحمت بودند، حتى در بعضى از جنگها يك خرما را،يك دانه خرما را اين دهانش مىگذاشت همان شيرينيش را كه ادراك مىكرد مىداد رفيقش و همين طور، چون كه چيزى نبود در كار و اينها با كمال شهامت و قدرت به اسلام خدمت كردند و اسلام را به ارث پيش ما گذاشتند. ما هم موظفيم كه اين ارث بزرگ را حفاظت كنيم و براى آن جانبازى كنيم. آنها كه شهيد شدند به خدمت خودشان و به سعادت خودشان و به اجر خدمت خودشان رسيدند و ماها هم اميد است كه يا پيروز شويم و يا شهيد در راه اسلام. و خداوند شماها را حفظ كند و الان اين امانتى كه در دست ماست، همه ما، چه نيروهاى انتظامى و چه ملت، چه خانمها و چه برادران، همه موظفيم در حفظ اين امانتى كه از جانب خداست اين امانت اسلام است، قرآن است.
لزوم خودسازى و حفظ تحول روحى براى رسيدن به پيروزى نهائى
الان براى اسلام، براى قرآن و براى كشور اسلامى و كشورهاى اسلامى كه مع الاسف در ساليان بسيار دراز در تحت فشار بودند و چپاولگران شرق و غرب اينها را در فشار گذاشته بودند، ما الان وارث يك همچو چيزهائى هستيم و يك آشفتگىهائى كه هميشه بعد از انقلابات هست. اجتناب از اين آشفتگىها نمىشود كرد. هيچ انقلابى نبوده است كه دنبال آن اينطور مسائل نباشد و من بايد عرض كنم كه انقلاب ايران يك انقلابى بوده است كه نظير نداشته است از جهاتى، يكى از اينكه مقابل اين انقلاب همه نيروهاى اهريمنى چپ و راست ايستاده بودند، همه پشتيبانى مىكردند، اظهار پشتيبانى مىكردند، بلكه بسيارى از دولتهاى اسلامى هم همين طور پشتيبانى مىكردند و ما چيزى
صحيفه نور ج 9 صفحه 15
نداشتيم در دست،آنها همه چيز و بحمدالله به واسطه قدرت اسلام كه همه را به هم پيوند داد و نيروهاى انتظامى را هم به ملت پيوند داد، اين پيروزى حاصل شد به رغم عنف آنهائى كه خيال مىكردند امكان ندارد . يك چيزى را كه آنها غير ممكن مىدانستند واقع شد برايمان و از جهت تحولهاى روحى كه در ملت پيدا شده است هم يك نمونه است به نظر من اين تحول روحى كه در جامعه ما بحمدالله پيدا شده است و رو به رشد است و اميدوارم كه كمك كنيد هر كسى به رشد خودش برسد، اهميت اين تحول روحى بيشتر از اهميت اين پيروزى است. اين يك پيروزى معنوى است. اهميت پيروزى معنوى بيشتر از پيروزى نظامى و مادى است و اين معنا حاصل شده است. ما الان مشاهدهمان هست كه جوانهاى ما، چه جوانهاى نيروهاى انتظامى و چه جوانهاى معمولى و پاسدارها و حتى بازارىها مكرر مىآيند پيش من حتى امروز و آرزو مىكنند، به من مىگويند شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم. اين روحيه، اين روحيه انقلابى كه در نفوس پيدا شده است، اين يك معجزه الهى است بشر نمىتواند يك ملت را چنين متحول كند، اين دست غيبى در كار است و من اميدوارم كه همين دست غيبى ما را به پيروزى نهائى برساند و اين ريشههاى گنديدهاى كه الان در كار هستند، اينها هم انشاء الله سركوب بشوند و مىشوند انشاء الله و مملكت پاكسازى مىشود و مال خودتان مىشود، خودتان بايد از آن حفاظت كنيد و شما در صدد باشيد كه همانطورى كه حفاظت مىخواهيد از مملكتتان بكنيد ،از اسلام بكنيد، از خودتان هم حفاظت بكنيد، حفاظت روحى، يعنى بسازيد خودتان را. اگر بخواهيد پيشرفت بكنيد و همه چيزتان انشاء الله اسلامى بشود و پيروزى نظير پيروزىهاى صدر اسلام بشود، كارى بكنيد كه خودتان هم ساخته بشويد، همانطور كه سربازهاى صدر اسلام در عين حالى كه سربازى مىكردند، وظائف صوريه اسلام را هم به تمام معنا به جا مىآوردند، همانطورى كه شمشير مىكشيدند و مىكشتند. دشمنهاى اسلام را با خودشان به طور رافت، به طور دوستى، برادرى رفتار مىكردند. همين دستور قرآن كريم است كه از اوصاف مومنين صدر اسلام و اينها نقل مىفرمايد كه اينها رحيم هستند بين خودشان رحماءبينهم خودشان با هم با رحمت رفتار مىكنند اشداء على الكفار وقتى به كفار مىرسند شدت. حضرت امير وقتى كه مواجه مىشود با لشكر معاويه كه از كفار هم بدتر بودند، با خوارج كه آنها هم به همين طور بودند، با كمال شدت، بعد از اينكه مىديد هدايت نمىشوند، سفارش مىكرد كه شماها ابتداء به جنگ نكنيد، به لشكر خودش فرمود شماها ابتدا به جنگ نكنيد ولو حق با شماست، بگذاريد آنها ابتدا كنند وقتى آنها ابتدا مىكردند، گاهى هم يكى دو تا كشته مىشدند، آن وقت اجازه مىداد و با كمال قدرت تا آخر مىكوبيد. خوارج را همچو سركوب كرد كه از آنها چند نفرى توانستند فرار كنند و خوارج هم همانها بودند كه بعد هم توطئه كردند و حضرت امير را به شهادت رساندند.
رحمت و رأفت با تمامى طبقات و شدت وحدت با توطئه گران مشى اسلام است
اسلام با كمال رافت، با كمال رحمت با همه طبقات رفتار مىكند و همين رحمتش هدايتى است كه مىخواهد همه قشرهاى عالم به سعادت برسند لكن با توطئهگرها با شدت رفتار مىكند و بايد هم
صحيفه نور ج 9 صفحه 16
اينطور باشد. و شما هم كه سرباز اسلام هستيد و من اميدوارم كه شما را در طومار امام زمان سلام الله عليه ثبت كنند اسمهاىتان را، بايد وضعتان همان باشد، سرمشق همان باشد كه اسلام طرح كرده است كه خودتان با هم دوست، رفيق، با همه قشرها رفيق و رحيم باشيد، در مقابل دشمن قوى و مصمم و كوبنده.
خداوند همه شما را انشاءالله نصرت بدهد و همه ما را خدمتگزار به اسلام قرار بدهد و به اين بازماندگان شهدا صبر عنايت كند و اجر عنايت كند و خداوند آنها را غريق رحمت خودش بفرمايد.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page