-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 175
تاريخ: 29/10/1357
مصاحبه تلويزيون فرانسه
سوال: از حضرت عالى تشكر بكنم به عنوان اين كه ما را قبول كرديد كه بياييم با شما مصاحبه كنيم. مخبر ما از تهران گزارش مىدهد كه ميليونها نفر در خيابانهاى تهران مشغول تظاهرات هستند. مىخواستيم ببينيم كه شما در جريان اين امر هستيد و نظرتان راجع به اين تظاهرات عظيمى كه در تهران وجود دارد چيست
جواب: تظاهرات در تهران تنها نيست در ساير بلاد ايران شهرستانهاى ايران هم هست و نظر من اين است كه براى چندمين بار رفراندم عمومى است به اين كه نه شاه را شاه سابق را - و نه حكومت او را و نه شوراى سلطنتى را ملت ايران نمىپذيرد. و ملت ايران حكومت اسلامى مىخواهد و همين راى عمومى است بر اين كه حكومت اسلامىرا طالب است و چيز ديگرى را غير از اين طالب نيست حكومت ديگرى را نمىپذيرد.
سوال: صحبت از شوراى سلطنت فرموديد آقاى تهرانى آمدند به اين جا كه مىخواهند با شما ملاقات بكنند و شما را ببينند. آيا شما مىخواهيد ايشان را ببينيد و تماسى با شوراى سلطنت داشته باشيد؟
جواب: من تماسى با شوراى سلطنت نمىتوانم داشته باشم. ايشان از من تقاضاى ملاقات كرد و گفتم به ايشان تذكر بدهند كه تا شما استعفا ندهيد از شوراى غير قانونى سلطنت و تا اين كه اعلام نكنيد كه اين استعفا براى اين است كه قانونى نيست من با شما ملاقات نخواهم كرد.
سوال؛ همان طور كه فرموديد رفراندم عمومى مردم در ايران در جريان است و اين جمعيت كثيرى كه آن جا هستند مىخواهند كه شما برگرديد. تا به حال فرموديد كه هر موقعى كه وقتش برسد بر مىگردم. در چنين صورتى چه تصميمى خواهيد گرفت ؟
جواب: باز هم همان را تكرار مىكنم كه وقتى كه صلاح ديدم و رفتنم در آن جا اصلح بود خواهم رفت.
سوال: ما اطلاعاتى داريم كه اعتصاب غذا در بعضى از پادگانها و در بعضى از واحدهاى نظامى صورت گرفته . آيا فكر مىكنيد كه اين علامت اين است كه ارتش شروع كرده به برگشتن به طرف شما؟
صحيفه نور ج 22 صفحه 176
جواب: ما اميدواريم كه ارتش به تمام اقشارش برگردد. البته قشرهايى از او رو به ملتند. لكن صلاح ارتش اين است كه همه برگردند به آغوش ملت و با شاهى كه كنار رفت و ديگر برگشت ندارد هيچ تماسى نداشته باشند و توهم نكنند كه بايد به شاه وفادار باشند. شاهى كه به ملت آنها خيانت كرد و اين همه جنايات به برادران آنها وارد كرد و ارتش را به صورت يك وابسته در آورد و اقتصاد ملت ما را فلج كرد وزراعت ملت ما را از بين برد اين شاه قابل اين نيست كه به او توجه بشود و ارتش بايد ارتش ملت باشد و ما ارتش را از خودمان مىدانيم و اگر چند نفرى در آنها خيانتكارند حسابشان از سايرين خارج است. و ما اميدواريم كه همه آنها به آغوش ملت برگردند و از آنها ما پذيرايى خواهيم كرد.
سوال: براى مدتها شما رفتن شاه را خواستهايد حال كه او رفته مىخواهيد كه دوستان شما در ايران قدرت را به دست بگيرند به چه نوعى؟ به صورت قانونى يا به صورت فشار افكار عمومى با اين تظاهراتى كه دارند؟
جواب: فشار افكار عمومى همان قانون است. سلطنت در ايران به آراى مردم به خيال آنها آمده است و حال آن كه از اول هم نيامده بود. قانون ما اين است كه سلطنت بايد به آراى عمومى مستقر بشود و الان آراى عمومى خلع كرده است او را بلكه مكرر اعلام خلع او را كرده. بنابر اين ما همان فشار افكار عمومى كه قانون واقعاً همان است بايد قدرت را به دست بگيريم و حكومت را مستقر كنيم.
سوال: طبيعتاً در چنين شرايطى سوالات زيادى طرح مىشود و از جمله آن كه مىگويند كه شما آيت اللهها در ايران به همان اندازه كه شاه ثروتمند است ثروت داريد و احياناً از كشورهاى مختلف كمك مىگيريد. اين پشتيبانى از كشورهاى مختلف از كجاست و بعضىها هم مىگويند كه به قدرت رسيدن شما برگشت به دوران گذشته است .
جواب: اما قضيه ثروتمند بودن روحانيين در ايران يك مطلب بسيار كذبى است كه واضح است فساد او. و اما اين كه از جاهاى ديگر پشتيبانى مىشود آن هم تكذيب مىكنم و ابداً از هيچ مملكتى از هيچ جايى به روحانيين ايران پشتيبانى نمىشود و كمك مالى نمىشود لكن مردم ايران علاقه دارند علاقه اسلامى دارند به روحانيين ايران و مردم ايران هر كمكى روحانيين بخواهند به آنها مىدهند و احتياج به كمكهاى خارجى ندارند.
سوال: قسمت دوم سوالم كه مربوط به گذشته يعنى به عقب برگرداندن است.
جواب: اين كه گفته مىشود كه ما مىخواهيم مملكت را به عقب برگردانيم اين مطلبى بوده است كه شاه براى اين كه دست و پا بزند و خلاص بشود از اين گرفتارى كه دارد منتشر كرده. ما با جميع آثار تمدن موافقيم و مايليم كه مملكت ما مجهز بشود به جميع آثار تمدن لكن نه به آن طور كه شاه عمل كرد. شاه تمام آثار تمدن را در ايران به يك آثار فاسد كننده مفسد درآورد سينماها را محل فساد درست كرد اخلاق جوانهاى ما را فاسد كرد مراكز فحشا را زياد
صحيفه نور ج 22 صفحه 177
كرد مراكزى كه جوانهاى ما را عادت به چيزهاى باطل مثل هروئين مىكند زياد كرد و ما با اينها مخالفيم. و اما با آثار تمدن و پيشروى به هيچ وجه مخالف نيستيم با پيشروىهاى شاه مخالفيم كه پيشروىهاى او ما را به عقب برگردانده و /ما/ حالا سال هاى طولانى بايد ايران زحمت بكشد تا اينكه ايران را به حالى برساند كه ترميم بكند اين فسادهايى كه شاه در ايران ايجاد كرده و اين خرابىهايى را كه به بارآورده.
سوال: اجازه بدهيد كه از طرف تلويزيون فرانسه از شما تشكر بكنم كه ما را اين جا خواستيد. آيا فكر مىكنيد آن روزى كه از اين جا برويد متأسف خواهيد بود از اين محل از اين مكان؟
جواب: / من / آن محل براى من هيچ مطرح نيست. من هر جا بتوانم خدمت بكنم به انسانيت خدمت بكنم به ملت خودم آن جا براى من خوب است. تا اين جا بتوانم خدمت بكنم علاقه دارم كه اين جا باشم وقتى اين جا نتوانم خدمت كنم علاقهاى به اين جا ندارم به آن جا دارم كه بتوانم خدمت بكنم.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 178
تاريخ: 15/11/1357
تلگرام به آيت الله شريعتمدارى
حضرت آيت الله آقاى شريعتمدارى دامت بركاته
بسمه تعالى
مرقوم شريف در تفقد از اين جانب واصل و موجب تشكر گرديد. سلامت و سعادت جناب عالى را از خداوند تعالى خواستار است. اميد است پس از چند روزى به زيارت حضرات آقايان نايل شوم.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 179
تاريخ: 17/11/1357
تشكر پس از بازگشت به ايران
بسمه تعالى
اين جانب از كليه كسانى كه پس از بازگشت من به ايران به وسيله تلگراف نامه و مطبوعات تبريك گفته يا شكرگزارى و اظهار محبت وفادارى قدردانى و همبستگى كردهاند تشكر مىكنم و پيروزى همه را در غلبه بر دشمنان اسلام و مسلمين و برقرار ساختن جمهورى اسلامى از خداوند متعال خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 180
تاريخ: 19/11/1357
ديدار با نمايندگان بازارايان و كسبه
بسم الله الرحمن الرحيم
ايشان فرمودند كه پانزده سال و من عرض مىكنم كه پنجاه و هفت هشت سال. رنج ملت ما از زمان رضاشاه شروع شد و كسانى كه آن زمان سياه را به خاطر دارند مىدانند كه رضاشاه به اين ملت چه كرد. رضاشاه به حسب آنچه در راديوى دهلى بود منصوب از طرف انگلستان بود براى سركوبى ملت ما. و بعد از رضاشاه محمدرضا از طرف قواى ثلاثه از طرف آمريكا و انگلستان و شوروى تحميل شد بر ما چنانچه در كتاب خودش اين مطلب را دارد كه آنها صلاح ديدند كه من باشم. البته آنها صلاح خودشان را ديدند براى اينكه نوكرى بهتر از او كه همه خز اين ملت ما را به آنها بدهد تسليم كند و مملكت ما را از حيث كشاورزى از حيث بازرگانى از همه چيزها عقب رانده كند و به نفع آنها بكند. البته آنها او را مأمور كردهاند و خودش هم مىگويد مأموريت براى وطنم. اين مأموريت همان است. نه اينكه يك چيز ديگر بوده. و مىدانيد كه بعد از اين سالهاى رنج و عقدههايى كه ملت ما پيدا كرد به قيام همگانى ملت آن قدرت شيطانى عظيم و آن قدرتهاى بالاتر از همه قدرتها كه قدرتهاى شيطانى است قدرت آمريكا قدرت شوروى قدرت چين انگلستان اينها همه پشتيبانى كردهاند از او لكن ملت وقتى كه يك مطلبى را خواست با مشت گره كرده در مقابل همه اينها ايستاد و همه را شكست داد. و من مىدانم كه بازار تهران مركز فعاليت سياسى - اسلامى هميشه بوده است. بازار تهران بود كه هميشه باعث مىشد كه كارهايى كه علما پيشنهاد مىكردند و يا كسانى كه دلسوز به اين مملكت بودند پيشنهاد مىكردند به پشتوانه بازار تهران و بازرگانان تهران اين امور انجام مىشد. و من بايد تشكر كنم از گروه اصناف و اشخاصى كه بازارى هستند به هر صورتى كه هستند من بايد از آنها تشكر كنم كه در اين نهضت سهم عظيمى آنها داشتند. و اگر چنانچه بازارهاى ايران نبود معلوم نبود كه ما بتوانيم به مقصد برسيم. اين پشتيبانى بازارهاى ايران و پشتيبانى ساير اصنافى كه ما داريم اين اسباب اين شد كه الحمدالله تاكنون به اين پيشرفت عظيم رسيده است ولى باز اول كار است و بايد تتمه اينها هم به قبرستانها بروند و بعد از اين طرز يك حكومت اسلامى كه حكومت از جانب ملت باشد كه ملت تعيين كند او را مستند به ملت باشد ما در طول تاريخ ايران يك حكومت مستند به ملت نداشتيم زمان سلاطين سابق كه اصل ملتها به حساب نمىآمدند و باب باب قلدرى بود. از زمان
صحيفه نور ج 22 صفحه 181
رضاشاه به اين ورهم كه ما اطلاع داريم و در مشاهدات ما بوده باز همين معنا بود. بنابر اين يك حكومت ملى يك سلطنت ملى يك انتخابات ملى در اين وطن نبوده است. از اينكه اين انتخابات و مجالس مجالس ملى نبوده است و دولتهاى ناشى از اين مجلس هم غيرقانونى است و مستند به آراى ملت نبوده است. آن شخص هم كه الان به جاى محمدرضا خان و به امر محمدرضاخان به مسند وزرات نشسته است ايشان هم كه ادعا مىكند من ملى هستم قانونى هستم نه قانونى هست و نه ملى هست. اما مدعى است براى اينكه احترام به اين ملت هيچ نمىگذارد احترام به اين فريادهايى كه الان هم در....* در بين خيابانها هست نمىگذارد. و اما قانونى نيست براى اينكه منشاش مجالسى است كه آنها قانونى نيستند و خود ايشان قبل از اينكه به وزارت برسد تصديق داشت به اينكه مجلسين قانونى نيستند حالا كه به وزارت رسيده مىگويد كه قانونى هستند. البته اشخاصى كه اين طور باشند كه آن كه به نفع خودشان است يك جور است و آن كه به نفع خودشان نيست يك...*. اگر به نفع او شد قانونى است اگر به نفع ما شد غيرقانونى است. اين مسايلى است كه بازار با ما هميشه شريك بوده در اين مسايل و در اين پيشرفتها. لكن آنچه بايد عرض كنم رمز اين تقدم و پيروزى وحدت كلمه بود اگر وحدت كلمه نبود اين پيروزى حاصل نمىشد.
شما مىبينيد كه الان از مركز تا هرجا برويد تمام مملكت با هم يك مطلب يك شعار دارند يك شعار آن هم شعار اسلامى شعار اينكه رژيم را ما نمىخواهيم سلطنت اين كشور را نمىخواهيم و حكومت اسلامى مىخواهيم حكومت عدل اسلامى مىخواهيم. اين وحدت كلمه كه در بين يك ملت حاصل شد آن وقت مىفهميم به اينكه اين قدرتهاى بزرگ با وحدت كلمه ملت نمىتوانند كارى بكنند چنانچه ما ديديم اين معنا را و من اميدوارم كه اين وحدت كلمه تا آخر محفوظ بماند. و عرض مىكنم كه الان مملكت ما حساسترين زمان تاريخ را دارد مىگذراند يعنى تحول از طاغوت به حكم الله تحول از ظلم به عدل تحول از خيانتها به امانتها. اين حساسترين وقتى است كه ماالان در آن واقع هستيم و لهذا بر من كه يك طلبه هستم و بر شما آقايان كه بازرگانان هستيد و بر علماى اعلام و بر طلاب علوم دينيه و بر دانشگاهىها بر كارگران بر اجزاى ادارات بر دهقانان بر همه اينها واجب است كه از اين نهضت پشتيبانى كنند. كه اگر چنانچه خداى نخواسته از اين پشتيبانى نشود تزلزلى در اين پيدا بشود تا ابد ما ديگر زير بار اينها هستيم فهميدند اينها كه آن چيزى كه قدرت دارد وحدت ملت و اسلام است تحت بيرق اسلام است كه اين قدرت حاصل شده است و مىتواند با ابرقدرتها مقابله كند. اين معنا را كه فهميدند آنها درصد بر مىآيند كه اين قدرت را بكوبند و دنبال اين هستند كه علما را جدا كنند شما را از علما جدا كنند دانشگاه را از علما جدا كنند دانشگاه را از بازار جدا كنند همه اينها را با هم بههم بريزند كه اين وحدت كلمه از بين برود و بعد كارهاى خودشان را بكنند و بعيد هم ندانيد كه اينها همان رژيم سلطنتى را بخواهند حفظش كنند،
صحيفه نور ج 22 صفحه 182
گرچه اينها به نظر انسان نمىرسد كه يك چيز پوسيدهاى را اينها بخواهند ولهذا ديديد كه محمدرضا وقتى كه پناه برد به اين كه دنبال او بود يعنى پشتيبانى از او مىكرد راهش نداد در مملكت خودش. آنها اين طورند كه هر وقت به منفعتشان باشد يك فردى را چه مىكنند. اين را بايد ما همه متنبه باشيم كه انشاءالله از حالا همان طورى كه تا حالا قدرتها با هم بوده است پشتيبانى بوده است بازار از كارگرها كارگرها از بازار همه از علما علما از آنها پشتيبانى كردند و همه با هم صف واحد همه باهم فرياد كردند و همه با هم خواستند آن مسايل اسلامى و انسانيه را از حالا به بعد هم تا آخر نهضت انشاءالله باقى باشد تا اينكه به يك ايرانى كه مال خودمان باشد نه همه مخازنش را به اين و آن بدهند يك ايرانى كه زراعتش را خودمان بكنيم نه آنجايى كه زراعتش را اسرائيل بكند و زراعتش را هم از دست ما بگيرد و تمام بشود همه چيز. من از خداى تبارك و تعالى توفيق همه شما را مىخواهم.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 183
تاريخ: 20/11/1357
نامه حضرت آيت الله آقاى گلپايگانى
حضرت آيت الله آقاى گلپايگانى دامت بركاته
به عرض عالى مىرساند: مرقوم محترم كه حاكى از صحت مزاج شريف و حاوى تفقد و ابراز محبت نسبت به ورود حقير به كشور ايران بود و اصل و موجب كمال تشكر گرديد. اميد است انشاءالله تعالى با حفظ وحدت كلمه عموم مسلمانان تحت رهبرى آيات عظام و علماى اعلام دامت بركاتهم به پيروزى كامل نايل گردند. و در اين موقع حساس و تاريخى بتوانيم تا حدودى به وظيفه خود نسبت به شريعت مقدسه انجام وظيفه كنيم. خدماتى كه حضرت مستطاب عالى در طول مبارزات گذشته انجام دادهايد و شدايد و سختىهايى را كه تحمل كردهايد فراموش نخواهد شد.
آنكه در مظان استجابت دعا اين جانب را از دعاى خير فراموش نفرماييد. از خداى تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 185
تاريخ: 25/11/1357
فرمان به حجت الاسلام آقاى شيخ عباس واعظ طبسى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى آقا شيخ عباس واعظ طبسى دامت افاضاته
پس از اهداء سلام و تحيت تا تعيين توليت براى آستان مقدس حضرت ثامن الائمه - صلوات الله و سلامه عليه و على ابائه الطاهرين - جناب عالى براى سرپرستى آن آستان مقدس منصوب هستيد. لازم است با كمال جديت و به طور دقيق حفاظت از متعلقات آن جا خصوصاً كتابخانه و خزينه و محتويات ضريح مقدس و موقوفات و ساير آنچه مربوط است به آن آستان مقدس بفرماييد و از حيف و ميل و ضياع اموال جلوگيرى نماييد. حضرات خدام محترم با جناب عالى در اين امر لازم تشريك مساعى خواهند نمود.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 186
تاريخ: 27/11/1357
پيام به كاركنان اعتصابى صنعت نفت
بسم الله الرحمن الرحيم
به عموم كارمندان و كارگران شركت نفت پس از تشكر فراوان از آنان كه سهم مهمى در پيشرفت نهضت اسلامى داشتهاند و با همت شجاعانه آنان پيروزى نصيب ملت بزرگ گرديد تذكر داده مىشود اكنون كه بحمدالله پيروزى حاصل است، مقتضى است اعتصاب خود را بشكنند و به سر كار خود بروند. اكنون اعتصاب برخلاف مسير انقلاب است و شكستن آن موافق صلاح ملت است.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 187
تاريخ: 27/11/1357
پيام به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت شريف و مبارزه ايران! با تشكر فراوان از زحمات و تلاشهاى خستگى ناپذير شما در راه تحكيم حق و شكست باطل اين روزها مشاهده مىشود كه افراد و اشخاص متفرقه به خانههاى مردم هجوم برده و احياناً باعث ناراحتى خانوادهها مىشوند. گرچه بسيارى از اين گونه افراد به خاطر سوابق سوء خود مستحق تنبيه و مجازاتند اما براى اين كه افراد بىگناه خانوادهها به زحمت نيفتند لازم دانستم كه از شما فرزندان عزيز بخواهم از اين به بعد بدون كسب اجازه از دولت قانونى به خانه هيچ كس حمله نكنيد و كسى را از پيش خود توقيف ننماييد. البته جنايتكاران و ظلمه كه دستشان به خون مردم و تجاوز به حقوق ملت آلوده است نبايد از كيفر معاف گردند. ولى كيفر مجرمان نبايد بدون نظم و حساب و توسط افراد غير مسوول انجام گيرد. شما مجرمان جنايتكار را شناسايى كنيد و به دولت موقت انقلاب اسلامى معرفى نماييد تا با دستور دولت اقدام به بازداشت و محاكمه شود. تاكيد مىكنم كه مطلب فوق حكم اسلامى است و تخلف جايز نيست.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 188
تاريخ: 28/11/1357
دستور العمل در مورد فعاليتهاى تجارى
بسم الله الرحمن الرحيم
اينك كه به خواست خداوند متعال و به همت و پيوستگى ملت شجاع و قهرمان ايران انقلاب اسلامى موفقيتهاى چشمگيرى به دست آورد لازم دانستم از كليه اعتصابيون محترم از روحانى دانشگاهى فرهنگى كارگر كارمندان بخشهاى مختلف دولتى و خصوصى دهقانان مطبوعات تجار و اصناف بازار تهران و شهرستانها و عموم بازرگانان پيشهوران و صاحبان مشاغل - ايدهم الله تعالى - تشكر كنم.
زحمات فراوان و مشكلات زيادى كه در طول اين مدت تحمل كرديد مورد قدردانى اينجانب است. اعتصابات طولانى و سراسرى و همبستگى بىنظير شما به دنيا ثابت نمود كه حاصر نيستيد زير بار ديكتاتورى و ستم برويد و حاضر نيستيد اجانب در كشور شما دخالت نمايند و براى رسيدن به آرمانهاى اسلا مىاز هيچ گونه فداكارى مضايقه نداريد. اكنون كه به يارى خداوند آماده شروع به كار و شكستن اعتصابات هستيد بايد به تذاكرات ذيل توجه نماييد: 1- تجار و كسبه و توليدكنندگان بايد از اجحاف و گرانفروشى و هر نوع سوءاستفاده از شرايط موجود خوددارى نمايند و سعى كنند قيمتها كاملا" عادلانه و بر وفق موازين شرعى باشد. لازم است مساوات و برابرى اسلا مىرا كاملا"در نظر گرفته نسبت به طلبهايى كه به صورت چك و يا سفته و يا هر نوع ديگر دارند مراعات لازم را بنمايند وبه بدهكاران مهلت كافى بدهند و از فشار آوردن به كسبهاى كه به خاطر اعتصابات طولانى متضرر شدهاند خوددارى كنند و به آنان مهلت داده شود كه بتوانند به طوريكه فشار برآنها وارد نشود بدهكارىهاى خود را بدهند. من از تجار و بازرگانان انتظار دارم اين امر انسانى و اسلا مىرا توجه نموده و عمل نمايند.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 190
تاريخ: 1/12/1357
فرمان به حجت الاسلام آقاى فضل الله محلاتى
بسمه تعالى، جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ فضل الله محلاتى دامت افاضاته
به جناب عالى مأموريت داده مىشود كه به اتفاق آقايان حاج حبيب الله عسگر اولادى و حاج محسن لبانى - ايدهماالله - تعالى براى سرپرستى امور مربوط به صندوق تعاون اصناف پايتخت برويد و موجودى صندوق را تحويل گرفته و با صلاحديد آقايان محترم فوق الذكر به مصارف لازمه برسانيد. ادامه توفيقات همگان را در راه خدمت به اسلام و مسلمين از خداى تعالى خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 191
تاريخ: 5/12/1357
فرمان به حجت الاسلام آقاى صادق خلخالى
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ صادق خلخالى دامت افاضاته
به جناب عالى مأموريت داده مىشود تا در دادگاهى كه براى محاكمه متهمين و زندانيان تشكيل مىشود حضور به هم رسانده و پس از تماميت مقدمات محاكمه با موازين شرعيه حكم شرعى صادر كنيد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 200
تاريخ: 9/12/1357
فرمان به ثقه الاسلام آقاى مقدم
بسمه تعالى
جناب مستطاب ثقه الاسلام آقاى آقا شيخ على مقدم دامت افاضاته به جناب عالى ماموريت داده مىشود كه به اتفاق آقايان محمد على نظامزاده و جناب آقاى حسين رضوانى دامت تاييد اتهما - به جزيره كيش برويد و املاك اختصاصى و ساختمانها و ساير اموال شاه مخلوع و غاصب سابق و ديگر خاندان آنها را صورت بردارى كرده و نگهدارى كنيد تا بعداً به مصارف لازمه و مشروعه برسد.
از خداى تعالى دوام توفيقات جناب عالى و آقايان محترم را خواستارم. و ضمناً آنچه تاكنون در اين باب انجام دادهايد مورد رضايت بوده. انشاءالله موفق باشيد.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 192
تاريخ: 5/12/1357
در جمع اعضاى هيأت كويتى
اين تحول روحى تحفهاى است كه خداى تبارك و تعالى از عالم بالا براى ما به هديه فرستاد
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من اول از آقايانى كه زحمت كشيدهاند و از كويت تشريف آوردهاند اينجا براى تفقد از ملت ما و تفقد از من تشكر مىكنم. خداوند سعى همه شما را مشهود گرداند.
خداى تبارك و تعالى مقدراتى دارد كه ما سر او را نمىفهميم مگر بعد از زمانها /ما/ بعد از آنكه به واسطه فشار دولت ايران و فشار محمدرضا شاه (شاه سابق) بر دولت عراق و محصور كردن آنها منزل ما را و رفت و آمدهايى كه بين ما و دولت عراق شد گفتگوهايى كه شد و ما به آنها اخطار كرديم كه يك مساله شرعى است يك وظيفه الهى است و من نمىتوانم مساله الهى و وظيفه شرعى را به قول شماها ترك كنم من اين كارهايى كه در اينجا انجام مىدهم انجام مىدهم شما هم هر كارى داريد بكنيد. آنها از ما تقاضا مىكردند كه چون ما تعهداتى با دولت ايران داريم و اين كارهايى كه شما و اصحاب شما مىكنند مخالف آن تعهدات است ما نمىتوانيم تحمل كنيم. من جواب دادم كه من كه تعهدى ندارم. شما تعهد داريد من يك تكليف شرعى دارم عمل مىكنم و به تعهد شما اعتنايى نمىكنم و هم در منابر خطابه مىخوانم و هم اعلاميه صادر مىكنم و هم نوار پر مىكنم و مىفرستم. اين تكليف من شما هم هر تكليفى داريد عمل كنيد. بعد از رفت و آمدها آنها برادرهاى من كه جزء رفقاى نجف بودند آنها را ترساندند و به من رسيد كه گفتند كه ما با خودش مثلاً كار نداريم لكن شماها را چه خواهيم كرد. من ديدم كه خوب ممكن است كه يك وقتى گزندى به اين دوستان من برسد عازم حركتى شدم و آمدم به (البته تحت مراقبت دولت عراق) آمدم به سرحد كويت و در سرحد كويت هم همان فشارى كه در آنجا بر دولت عراق بود بر دولت كويت هم بود و آنها حتى اجازه اينكه ما عبور كنيم از اين ور شهر به آن ور شهر هم ندادند و من گلهاى از هيچ كس ندارم آنها ملتزم بودند به واسطه قراردادهايشان عمل كنند و من نه به دولت عراق نه به دولت كويت گلايهاى ندارم. لكن خداى تبارك و تعالى تقديرى فرموده بود و ما غافل بوديم.
ما بنايمان بر اين بود كه از كويت بعد از دو سه روزى كه با آقايان ملاقات مىكنيم برويم به
صحيفه نور ج 22 صفحه 193
سوريه و آنجا كه يك اقامت طولانى بكنيم. لكن خداوند تقدير كرده بود كه بايد راه چيز ديگر باشد و ما نمىدانستيم كه اين تقدير به كجا منتهى مىشود. از آنجا برگشتيم به بصره و از آنجا هم به بغداد ما را بردند و من ملاحظه كردم كه ما اگر هر جا برويم از اين دول اسلامى همين مطلب است. به همين جهت تصميم گرفتيم كه بدون هيچ فكر سابق كه ما مىرويم به فرانسه در عين حالى كه مايل نبودم از دول اسلامى خارج بشوم لكن خداوند تقدير كرده بود كه مسايل در آنجا به طور وسيع در همه جاى دنيا پخش بشود و خبرنگارها از اطراف عالم هجوم كردند كه گاهى روزى چندين مصاحبه مىشد و خصوصاً از امريكا كه مصاحبههايى با آنها شد و آنها از همان جا پخش كردند به سراسر آمريكا و به بعض از بلاد ديگر و ما هم مسايل ايران را در آن جا روشن كرديم به طورى كه بسيارى از ابهاماتى كه به واسطه تبليغات سوئى كه از طرف اجانب شده بود در آنجا رفع شد.
محمدرضا از قرارى كه به من گفتهاند سالى صد ميليون دلار براى تبليغات گذاشته بودند و اين تبليغات دامنهدار در همه جا در همه جاى دنيا بوده است بر ضد ملت و روحانيت و اينها و...* بر خود و دارو دستههاى او. و ما در اين چند وقتى كه در پاريس بوديم اين مسائل را تقريباً حل كرديم و اين مصاحبات و نوشتهها و اينها مسايل را بر مملكتهاى خارج ملتهاى خارج روشن كرد. كم كم به واسطه همين مسايل و به واسطه قدرتى كه خداوند بر ملت ايران عطا فرمود كه با قدرت ايمان وحدت كلمه قيام كردند و تقريباً يك سال بعد از اينكه از 15 خرداد يك قتل عامهايى شد و آنچه شد شد و ما به تركيه و به عراق تبعيد شديم تقريباً يك قدرى غفلت حاصل شد لكن عواملى پيدا شد كه در يك سال از يك سال و نيم تقريباً قبل اين عوامل باعث شد كه ايران به حركت آمد و دنبال اين حركت بود كه ما از عراق شروع كرديم و بعد آمديم و رفتيم فرانسه و از آنجا تعقيب كرديم. تمام مسايل كه واقع شد ما مرهون منت بعد از خداى تبارك و تعالى اين ملت ايران و خصوصاً طبقه مستمندان نه طبقه اشراف و اعيان و بالا دستها ما مرهون آنها هستيم. آنهايى كه زن و مرد صغير و كبير در هر وقت كه اقتضا مىكرد در خيابانها مىريختند و هيچ در مقابل مسلسلها ابا نداشتند سينهها را باز مىكردند و مىگفتند (بزن). بايد بگويم كه گوشت و خون غلبه كرد بر تانك و مسلسل و اين قدرت خداى تبارك و تعالى بود.
من وقتى كه مطالعه از وضعيت ايران و گسترش اين مساله واحد مطلب واحد كه يك دولت اسلامى حق مىخواهيم وقتى كه من از اين گسترش /اين/ در همه بلاد از تهران تا آخرين مرزهاى ايران در هر طرف در هر ده در هر قريه من مطالعه اين را مىكردم اميدوار شدم كه مساله يك مساله الهى است نه يك مساله بشرى. بشر نمىتواند با هر چه باشد هر قدرت بيانى داشته باشد نمىتواند اين طور نفوذ بكند كه از اين بچهاى كه تازه زبان باز كرده است تا آن پيرمردى كه در مريضخانه خوابيده همه يك مطلب بگويند همه فرياد بزنند در خيابانها شب و روز فرياد بزنند كه ما استقلال و
صحيفه نور ج 22 صفحه 194
آزادى مىخواهيم، رژيم سلطنتى نمىخواهيم و جمهورى اسلامى مىخواهيم. من اميدوار شدم از اين گسترش كه اين مساله مساله الهى است و خداى تبارك و تعالى در اين مساله پشتيبان است و پيروز خواهيم شد.
اين معنا را من از همان اوايلى كه يك قدرى انقلاب زياد شد و مردم هشيار و بيدار شدند خيلى اميدوار به آن بودم و بحمدالله شد لكن نبايد كسى بگويد كه من كردم. البته اشعارى كه آقا خواندند از نظر شعرى بسيار خوب بود لكن بايد عرض بكنم كه من كوچكتر از اين هستم كه اين طور مطالب گفته بشود. اين زاغهنشينها بودند كه در خيابانها فرياد كردند و خون دادند و جوان دادند و مادرهايى كه چهار تا بچه داشتند سه تا بچههايشان رفته بود باز مىگفتند كه اين هم اگر برود براى خداست. آن چيزى كه براى من خيلى اميدوار كننده است اين روح تعاون و روح انسانيت و روح اسلاميت است كه در ملت ايران شكوفا شد اين تحولى كه در انسانها پيدا شد از تحولى كه در اين رژيم پيدا شد بالاتر است.
يك روز بود كه اگر يك پاسبان مىآمد در بازار تهران كه بزرگترين بازار ايران است و مىگفت كه چهارم آبان است و بايد بازارها تعطيل بشوند يا بيرق بزنند احدى به خودش اجازه نمىداد كه مخالفت كند در ذهنش وارد نمىشد كه با پاسبان مگر مىشود مخالفت كرد. خداى تبارك و تعالى در مدت كمى همچو متحول كرد اين ارواح طيبه را همچو پشت ورو كرد اين نفوس قدسيه را كه در خيابانها راه افتادند و فرياد كردند مرگ بر اين سلطنت پهلوى جلوى مسلسلها جلوى تانكها مىپريدند روى تانكها و همان جا شعار مىدادند. اين تحول يك معجزه واضحى است كه در يك مدت كوتاهى براى يك ملت در همه اقشار اين تحول پيدا شد. هر جاى اين مملكت وقتى كه مىرفتى مردم مقابل قواى انتظاميهاى كه مامور بودند كه بكشند مردم را و درو كنند مردم را ابداً اعتنا نمىكردند و شعارهاى خودشان را شعارهاى اسلامى خودشان را مىدادند. اين تحول روحى اعجاب آور است اين تحول روحى باعث شد كه اين پيروزى از براى ملت ما حاصل شد. دعا كنيد كه خداوند اين تحول را در همه ملتهاى اسلام و مستضعفين پيش بياورد و خداى تبارك و تعالى مقدر مىفرمايد كه همه متحول بشويم. اين تحول روحى و اين انقلاب اسلامى تحفهاى كه خداى تبارك و تعالى از عالم بالا براى ملت مابه هديه فرستاد و بايد شكر خداى تبارك و تعالى را بكنيم و از عهده شكر بر نمىآييم. من بايد شكر اين نعمت را و شكر اين رحمت را و شكر اين محنتها را كه ملت ايران كشيدند شكر اينها را بكنم و من از عهده بر نمىآيم. اينها بودند كه همه كارها را انجام دادند و خدا بود كه اينها را مويد كرد و قدرت خدا و قدرت ايمان ملت كه در اين اواخر شكوفا پيدا كرد اين قدرت بود كه با دست خدا يك سلطنت 2500 ساله را از ريشه كند، در صورتى كه پشت سر او امريكا ايستاده بود شوروى هم سراً بود و چين هم بود انگلستان هم بود تمام ابرقدرتها پشت سر او ايستاده بودند و آن هم داراى همه سلاحهاى مدرن بود و ملت ما دست خالى بود تفنگ هم نداشت هيچ نداشت و لكن قدرت ايمان بود قدرت خدا بود. اين تعجب ندارد خداى تبارك و تعالى مقدر بفرمايد كه يك ملتى كه
صحيفه نور ج 22 صفحه 195
هيچ ندارد هيچ سلاحى ندارد همين سلاح ايمان دارد بر همه قدرتها غلبه بكند.
شاه سابق پيغام داد كه مملكت را تسليم شما مىكنم و من فقط شاه باشم در صورت!!
اينها كم كم عقب نشستند ما در پاريس كه بوديم رفت و آمدهاى زياد /وسايل/ مخفى و بعضى وقتها آشكار بود براى اينكه ما را وادار كند كه دست برداريم مىگفتند هر چه مىخواهيد مىدهيم هر كارى بخواهيد مىكنيم. خود شاه شاه سابق پيغام داد كه من مملكت را تسليم شما مىكنم و من همين شاه باشم در هر صورت و همه كارها در دست شما باشد و من به او اعتنا نكردم و اين قدرت الهى بود كه ما را كمك مىكرد. رفت و باز تتمه قدرت باقى مانده بود اينها باز كوشش كردند حتى به وسيله /جمهورى فرانسه/ رئيس جمهور فرانسه به من پيغام دادند كه شما حالا زود است بياييد (به طور دلسوزى مثلاً) از طرف آمريكا پيشنهاد كردند كه حالا شما چند وقتى بايد بمانيد حالا زودرس است رفتن شما. از طرفى ايران باز همين معنا را گفتند بعض افرادى كه از همين طوايف بودند باز همين پيشنهاد را مىكردند و همين پيشنهاد اسباب اين شد كه من قصد كردم بيايم هر چى مىخواهد بشود بشود. من فهميدم كه اين مساله يك مطلبى است آنها مىخواهند من را آنجا نگه دارند و از اينجا توطئهها را تقويت كنند به طورى كه ديگر نتوانيم كارى كنيم و من اعلام كردم كه خواهم رفت. آنها بستند فرودگاهها را همه فرودگاهها را بستند. ما صبر كرديم گفتيم كه وقتى فرودگاه باز شد مىرويم باز بستند. باز گفتيم وقتى باز شد مىرويم خوب آنها بالاخره نمىشود تا آخر بسته باشد. ارعاب كردند از اين كارها. ما آمديم و وقتى كه وارد شديم البته مرهون عواطف ملت ايران هستيم كه از همه اطراف آمده بودند و البته...* بسيارى رفته بودند به واسطه اينكه....* لكن خود مردم تهران بودند.
و ما اينجا باز مبتلا شديم به يك حرفهايى كه بين ما و دولت...* مىكرد. ما اعتنائى نكرديم به حرفهايشان و نخست وزيرى خودمان تعيين كرديم گفتيم كه ما به واسطه ولايت شرعيه و به واسطه اينكه ملت به ما راى داده است ما شما را نخست وزير مىكنيم. /آنها هم/ دولت گفت كه ما اين نخست وزير را توقيف مىكنيم. خوب بكنيد يكى ديگر مىآيد. بعد باز ارعابهايى چيزهايى شروع شد كه خير ما امر كرديم كه وزرا را به وزارتخانهها راه ندهند و اتباع وزارتخانهها هم اين را قبول كردند و راه نمىدادند. آنها بعد هم (البته رفتند يا نرفتند هم باز خيلى اطلاع ندارم) حتى تعبير رئيس دولت اين بود كه تا اين به طور شوخى اين نخست وزيرى به طور شوخى است ما كارى نداريم اول گفته بود توقيف مىكنيم حالا يك خرده عقبتر رفت و گفت تا شوخى است ما حرفى نداريم لكن اگر جدى بشود چه خواهيم كرد. ما كم كم گفتيم جدى بشود. امر منتهى شد به اينكه آن آدمى كه مىگفت كه توقيف مىكنيم و چه خواهيم كرد به واسطه خوى بيابانى كه داشت اين خوى بيابانى بود كه در شاهپور بختيار بود و من هم اين خوى بيابانى را مىدانستم كه ما با اينها ديرى است كه سوابق داريم و اينها در
صحيفه نور ج 22 صفحه 196
... قدرتها داشتند. امر منتهى شد به اينكه ايشان جناياتى كرد كشتارى كرد امر به كشتارى كرد به حسب اقرار خودش كه در روزنامهها منعكس مىشد كه با امر من است و ارتش كارى انجام نمىدهد الا به امر من. بعد او فرار كرد و ما اعلام مىكنيم كه ملت ايران و همه ملتها كه در خارج هستند كه اين جانى را به ما تحويل بدهند. ايران هر جا پيدا كرد اين جانى را به ما تحويل بدهد و اين را اعلام خواهيم كرد و همين هم اعلام است و دوستان ما كه در خارج ايران هستند به آنها هم همين سفارش را مىكنيم كه او را هر جا پيدا كردند بگيرند و به ما اطلاع بدهند تا ما بخواهيم از آن دولتى كه آنجاست. و مطلب به آنجا رسيد كه آن آدمى كه آن قدرت عظيم را داشت ما با دست خالى و آنها با همه چيز با پشتيبانى دولتهاى ابرقدرت ما با دست خالى لكن پشتيبانى خداى تبارك و تعالى بود.
ما نمىتوانيم خيانتهاى رژيم شاه را بشمريم
وضع اين آدم به آنجا رسيد كه الان هيچ يك از ممالك دنيا قبولش نمىكنند الان همان جايى كه هست همان رفيق شفيق خودش كه ملك حسن باشد /در/ همين ديشب يا پريشب در روزنامه ديدم كه او گفته ما او را به عنوان شاهى قبول نداريم و دولتهاى ديگر هم گفتند ما او را نمىپذيريم اخيراً مثل اينكه امريكا گفته است مىپذيريم. بپذيرند يا نپذيرند ما او را خواهيم آورد و خزائنى كه در خارج دارد و نمىدانيد آقا چه چيزهايى اينها چپاول كردند از ما و رفتند.
الان مملكتى كه در دست ماست مملكتى است كه از هم ريخته است همه چيزش را اينها خراب كردند و رفتند. اين نفت كه بايد به نفع ملت صرف بشود اين نفت را با اسم اينكه ما اسلحه مىدهيم بردند و اسلحهاى كه دادند اسلحهاى بود كه براى خود امريكا و پايگاه درست كردن...* نه اينكه اسلحه مال ماست /اسلحه/ ما نمىتوانيم استعمال كنيم اين اسلحهها را اين مال خود آمريكاست و در اينجا به عنوان اينكه پول نفت را ما داريم به اين اسلحه مىدهيم اينجا پايگاه درست كردند كه در مقابل شوروى اگر يك وقت جنگى شد پايگاه داشته باشد. اينطور خيانتها اينها كردند. شايد اكثريت ملت اين مطلب را نداند خيال كند كه اينها اسلحه دادند منتها اسلحه به درد ما نمىخورد. البته آن هم خيانت بود كه نفت را بدهند اسلحه بخرند اسلحهاى كه به درد ما نمىخورد....* لكن مساله اين بود كه هم عوض را آنها بردند هم معوض را هر دو توى جيب آنها بود. اينكه بايد در اينجا اگر بخواهد پايگاه درست كند و برخلاف همه موازين دنيا بخواهد پايگاه درست كند بايد ميليونها بيليونها دلار به ما بدهد تا اجازه بدهيم كه در اينجا يك پايگاه درست كند او نفت ما را برد و پايگاه درست كرد /ملت ما اين طور/ خيانتهاى اينهااين طور بود ما نمىتوانيم خيانتهاى اينها را بشمريم. خداى تبارك و تعالى احاطه دارد و بعدها هم كم كم اشخاصى كه مطلع بر اين مسايل هستند و بر همه مسايل هم مطلع نيستند بعدها هم كم كم كشف خواهد شد. در هر صورت تا اينجا رسيده است و الان پريشانى زيادى
صحيفه نور ج 22 صفحه 197
در اين مملكت به واسطه خيانتهايى كه اينها كردند هست. ارتش ما را اين را ارتش غير ملى و متكى بر غير تربيت كردند و اقتصاد ما را بكلى شكست دادند و ما الان در همه چيز محتاج به اينكه /از اينكه/ از خارج بياوريم. در صورتى كه مملكت ما اگر يك استانش درست كشت مىشد براى همه ما كفايت مىكرد ما صادر كننده بوديم و امروز همه چيزها را احتياج به خارج داريم دامدارى ما را از بين بردند. مراتع مارا مراتع بسيار غنى ما را كه /در/ وقتى آمده بودند از طرف ملكه انگلستان (اين طور كه نقل كردند) براى مطالعه آن چيزى آن مراتعى كه بنا بود به او بدهد گفته بودند غنىترين مراتع دنياست براى دامدارى اين را دادند به ديگران. مراتع ما را ملى كردند يعنى از دست ملت گرفتند و دادند به اجانب جنگلهاى ما را ملى كردند وآنها را دادند به اجانب.
اگر كسى بخواهد آن جنايات و خياناتى كه اين سلسله كردند و خصوصاً اين دومى اين جنايات و خياناتى كه اين شخص بر ملت ما كرد بخواهد بنويسد و بگويد طولانى خواهد بود و من اميدوارم كه مطلعين آنهايى كه اطلاع بر اين مسايل دارند و كسى نداريم كه به همه مسايل مطلع باشد آن مقدارى كه مطلع هستند اميدوارم كه بنويسند و بگويند تا دنيا بداند ما چه ابتلايى داشتيم و الحمدلله امروز دست آنها و دست اربابهايشان كوتاه شده است و اميدها هم بايد بريده شود. نبايد خيال كنند كه اگر چنانچه يك قدرى سستى پيدا شد ما باز خواهيم آمد. خير در ايران ديگر سستى پيدا نمىشود و ملت ما بيدار است و هشيار است و هشيار شد. بچههاى كوچك ما هم الان بيدار شدهاند و يك همچو ملتى را اگر چنانچه اتكاء به خدا بكنند كسى نمىتواند شكست بدهد چنانچه نتوانستند.
اتكال به خدا بكنيد تا جبرئيل امين با شما همراه باشد
و من از ملت خودم و از همه شما و از همه ملتهاى مسلم مىخواهم كه اتكال به خدا بكنيد در همه كارها اتكال به خدا بكنيد قدرتها در مقابل قدرت خدا هيچ است قوهها در مقابل قوه الهى نابود است. اتكال به خدا بكنيد غلبه به هر چيزى مىكنيد. پيغمبر اسلام با آنكه يك نفر بود در مقابل همه دشمنها با اتكال به خدا غلبه كرد بر همه و وقتى وارد مكه شد (مكهاى كه او را آنقدر زجر داده بودند) وارد مكه شد پيروزمندانه با فتح با نصر وارد شد و دنيا را روشن كرد. نهضت رسول اكرم نهضت انسانى بود نهضت الهى بود مثل قدرتهاى ديگر نبود كه شيطانى است براى منافع شخصى يا براى دولتدارى قيام كردند و آدمكشى مىكنند. خير يك قدرت الهى دنبال اين بود تعليمات الهى بود كه ملتهايى كه به سنگ پرستى و بت پرستى و آتش پرستى و بدتر از اينها مبتلا بودند اينها را موحد كرد و نور توحيد و پرچم توحيد را بر همه ممالك اسلام سايه افكن كرد. براى اينكه اتكالش به خدا بود جبرئيل امين پشت سرش بود. شما هم اتكال به خدا كنيد تا جبرئيل امين پشت سر شما با شما همراه باشد فرشتگان با شما همراه باشند. من اميدوارم كه همه ملتهاى اسلام كه به واسطه تبليغاتى
صحيفه نور ج 22 صفحه 198
كه فعاليتهايى كه از اجانب شد و اينها را از هم متفرق كردند و مقابل هم قرار دادند بيدار بشوند و همه با هم بشوند يك دولت بزرگ اسلامى يك دولت زير پرچم لااله الاالله تشكيل بدهند و اين دولت بر همه دنيا غلبه بكند. خداوند همه شما را تاييد كند موفق باشيد مويد باشيد.
والسلام عليكم ورحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 201
تاريخ: 14/12/1357
پيام به دانشجويان مقيم خارج از كشور
بسمه تعالى
بدين وسيله از عموم آقايان محترم و دانشجويان عزيز مقيم خارج از كشور كه در دولت جابر سابق در حفظ اسناد سفارتخانهها كوشش داشتهاند تشكر مىكنم. اكنون با روى كار آمدن دولت موقت اسلامى جناب آقاى بازرگان لازم است انتصاب سفيران و اعضاى ديگر سفارتخانهها با نظر وزارت امور خارجه همين دولت اسلامى صورت گيرد و آقايان محترم از آنها پشتيبانى كنند و چنانچه احياناً اشتباهى در انتصابها صورت گرفت مىتوانند براى رفع آن با اين جانب يا با وزير امور خارجه تماس برقرار كنند. از خداى تعالى توفيق همگان را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 203
تاريخ: 15/12/1357
فرمان به آقاى حاج طرخانى
بسمه تعالى
جناب آقاى حاج على حاج طرخانى ايده الله تعالى جناب عالى به اتفاق آقايان حاج اسدالله عسكر اولادى و حاج حبيبالله شفيق ماموريت داريد كه آنچه از دارايى و مستغلات و زمينهاى كشاورزى و تاسيسات دامدارى به نام هژبر يزدانى مىباشد همه را در اختيار گرفته و حفاظت كنيد. و آنچه را ممكن است فروخته و به صورت نقد در آوريد و در حسابى به نام سه نفرى واريز نموده تا بعداً در مورد آن تصميمى اتخاذ شود.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 204
تاريخ: 19/12/1357
تلگراف تسليت به حجت الاسلام و المسلمين آقاى طالقانى
حضرت حجت الاسلام و المسلمين آقاى طالقانى دامت افاضاته
پس از اهداى تحيت از مصيبت وارده به جناب عالى متاسفم. سلامت جناب عالى و غفران مرحومه محترمه را از خداوند متعال خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 205
تاريخ: 23/12/1357
فرمان انتصاب حجت الاسلام آقاى انوارى به امامت مسجد جامع نارمك
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محىالدين انوارى دامت بركاته همان طورى كه اهالى محترم نارمك طى طومار ارسالى درخواست نمودهاند جناب عالى براى اقامه جماعت و نشر احكام مقدسه و انجام امور تبليغى در مسجد جامع نارمك بدان جا برويد. اميد است اهالى محترم نيز با شما همكارى نموده وظايف مذهبى و تبليغى را به نحو احسن انجام دهيد. از خداى تعالى عظمت اسلام و مسلمين و توفيقات همگان را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 206
تاريخ: 24/12/1357
پيام به مسلمانان تركيه
شما به همه سلام برسانيد بگوييد كه كار خودتان را تعقيب كنيد دلسرد نشويد. در اينجا هيچ نداشتيم اينها همه چيز داشتند ما به اينها غلبه كرديم. آنجا هستيد مأيوس نشويد اتكا به خدا بكنيد. و اتكا به ايمان بكنيد. وحدت كلمه پيدا بكنيد. جناحهايى را كه نزديك به شماست به خودتان متصل كنيد. خداوند انشاءالله كارها را انجام مىدهد.
والسلام
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 208
تاريخ: 1358
انتصاب حجت الاسلام آقاى محمد حسينى كاشانى
جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى سيد محمد حسينى كاشانى دامت افاضاته
بدين وسيله جناب عالى به سمت قاضى شرع در دادگاه انقلاب اسلامى شهر كازرون منصوب مىشويد كه در دادگاه حضور به هم رسانيده و به پروندهها رسيدگى نموده و احكام شرعيه را اجرا نماييد. و چنانچه افرادى مستوجب عفو مورخ نيمه شعبان مىباشند آزاد نماييد. موفقيت جناب عالى را از خداى تعالى خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 209
تاريخ: 2/1/1358
ديدار با گروهى از پاسداران انقلاب اسلامى قم
بسم الله الرحمن الرحيم
اميد است كه شما پاسداران انقلاب و سربازان امام زمان سلام الله عليه باشيد و براى اسلام و اعتلاى قرآن زحمت بكشيد. تاكنون به مرحلهاى رسيدهايم كه هنوز پيروزى كامل نيست و اميدوارم كه اين پيروزى را با همت شما به آخر برسانيم و از شما براى اسلام و قدرت اسلام و قرآن همراهى مىخواهم.
برادران من! توجه داشته باشيد ما هنوز پيروز حقيقى نشدهايم گمان پيروزى نبريد كه سستى مىآورد. وقتى گمان كرديد كه پيروز شدهايد رها مىكنيد و هر كدام به كار خود مشغول مىشويد. پيروزى باز حاصل نيست و دشمنان اسلام و كشور در كميناند و اختلاف ايجاد مىكنند و توطئه دارند. همين امشب هم در روزنامه ديدم كه ساواكىها توطئه كرده بودند و مىخواستند در ايام عيد فساد ايجاد كنند. شما خودتان را پيروز مطلق ندانيد پيروزى وقتى حاصل مىشود كه اين ريشههاى گنديده هم از زير زمين بيرون بيايد و اين توطئهها خنثى شود و آن با همت شما جوانها جوانهايى كه تاكنون براى اسلام و قرآن شريف زحمت كشيدهاند و پيش خداى تبارك و تعالى رو سفيد هستيد ميسر است.
از اين به بعد انشاءالله همه با هم مجتمع همه راى واحد همه با قدرت واحد اگر همه با هم باشيد اين بار را به آخر خواهيد رسانيد و اگر خداى نخواسته اختلافى بين قشرها پيدا بشود من ترس اين را دارم كه باز مسايل قبل اعاده شود. بايد اين رمز پيروزى را كه وحدت كلمه و اتكاى به قرآن مجيد است حفظ كنيم و همه با هم به پيش برويم و حكومت جمهورى اسلامى را در ايران مستقر كنيم و همه راى به جمهورى اسلامى بدهيم. از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت شما و ملت ايران را خواستارم.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 210
تاريخ: 5/1/1358
پيام به پاسداران انقلاب
بسم الله الرحمن الرحيم
سربازان و پاسداران فداكار اسلام ايدهم الله تعالى
در اين سال نو از شما جوانان دلير و غيورى كه كابوس استعمار را به زانو در آورديد تقدير مىكنم از شما رزمندگان عزيز كه نهال آزادى را در اين مرزوبوم بارور كرديد تشكر مىكنم. موفقيت بيش از پيش شما را در راه رسيدن به پيروزى نهايى از خداى تعالى خواستارم. در اين موقع حساس كه باقيمانده دشمنان شكست خورده ما در كمين هستند اتحاد و برادرى خود را حفظ كنيد و از راه تفرقه و اختلاف مجال فعاليت مجدد را به دست دشمن ندهيد. من از دعاى خير به شما عزيزان غافل نيستم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 211
تاريخ: 7/1/1358
در جمع گروهى از پاسداران انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
ان شاءالله تعالى موفق باشيد و جزء پاسداران اسلام باشيد و ما همه جزء خدمتگزاران اسلام هستيم. خداوند شما پاسداران را حفظ كند براى ما. خداوند عزيز ما را براى خودمان حفظ كند. انشاءالله تعالى شماها به سعادت برسيد.
ما تا حالا بعضى از راه را رفتيم و بسيار مشكلات باقى مانده است. شما خودتان را پيروز حساب نكنيد كه كسانى كه خود را پيروز حساب مىكنند سستى مىكنند. ما نيمه راه هستيم و دشمن در كمين ماست بايد وحدت خودمان را حفظ كنيم بايد با هم همين طور كه تا اينجا آمدهايم تا آخر برويم. اين نهضت را نگذاريد سرد بشود نگذاريد سست بشود. سستى و سردى در امروز احتمال اين را دارد كه ما را به شكست ببرد و اگر خداى نخواسته شكستى براى ملت حاصل بشود به نابودى اسلام تمام مىشود. همه با هم باشيد همه با هم دوست باشيد همهمان با هم جمهورى اسلامى را مىخواهيم.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه شما را و ملت ايران و همه ملتهاى مسلم را خواهانم. سلام بر شما و درود بر شما و همه جوانان ملت.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 212
تاريخ: 11/1/1358
نامه به حضرت آيت الله آقاى سيد على خامنهاى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب حجتالاسلام آقاى سيد على آقا خامنهاى دامت افاضاته
در طول پنجاه سال رژيم سفاك پهلوى هميشه برادران و خواهران منطقه سيستان و بلوچستان مورد ظلم و جور بودهاند لذا جناب عالى به آن منطقه رفته و به خواستهاى اهالى محترم آن مناطق رسيدگى نماييد و انتظارات مردم دلير آن ديار را براى اين جانب و اولياى امور گزارش دهيد.
خداوند به شما و اهالى شجاع آن مناطق توفيق عنايت فرمايد. ضمناً انقلاب اسلامى ايران را كه به خواستهاى آنان جواب مثبت داده است توضيح داده و آنان را به شركت در رفراندم تشويق نماييد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 214
تاريخ: 12/1/1358
فرمان به حجت الاسلام آقاى مشكينى جهت رسيدگى به اوضاع محلى شهر اردبيل
بسمه تعالى
خدمت جناب حجتالاسلام آقاى حاج ميرزا على مشكينى دامت افاضاته
مقتضى است جناب عالى براى سركشى كارهاى كميتهها و رسيدگى به اوضاع محلى به شهر اردبيل برويد و ضمن سرو سامان دادن به اوضاع مردم را به اتحاد و يگانگى دعوت نموده و از تفرقه و اختلاف برحذر داريد. ضمناً چنانچه قبل از جناب عالى هم آقايانى بدانجا رفتهاند كه از طرف اين جانب نوشته داشتهاند نمايندگى ايشان مانع ماموريت جناب عالى نخواهد بود و شما طبق همين دستور به وظيفه خود عمل نماييد. از خداى تعالى ادامه توفيقات آن جناب را خواستارم.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 217
تاريخ: 18/1/1358
فرمان به حجت الاسلام آقاى محمد يزدى
بسمه تعالى
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمد يزدى دامت افاضاته لازم است جناب عالى براى تنظيم امور و ارشاد و نصيحت اهالى و قضاوت شرعيه مسافرتى به شهرهاى سقز قهرمانشهر اسلام آباد ايلام و ديگر شهرهايى كه مسافرت بدانها را در استانهاى غرب لازم تشخيص داديد برويد و ضمن انجام وظايف محوله مردم را به اتحاد و يگانگى دعوت نموده از اختلاف و تفرقه برحذر داريد و نسبت به وظيفه خطيرى كه در اين موقع حساس دارند آشنا سازيد. از خداى تعالى عظمت اسلام و مسلمين و موفقيت همگان را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 218
تاريخ: 19/1/1358
در ديدار با برادران مسلمان كشور صحرا
اينهايى كه شما گفتيد همه جرمهاى شاه است شاه اين جرمها را در ايران بيشتر از آنجا داشته است. در اينحا تمام اسلحههايى كه از پول خود اين مردم و تانك و توپهايى كه از پول خود همين مردم تهيه كرده بود خودشان را به قتل رساند. ما جرايم او را مىدانيم و اين را هم كه شما مىگوييد جرايم حكومت اوست و الان حكومت حكومت او نيست كه شما مىگوييد. و اين تخريبى هم كه مىگوييد اگر سابقاً بوده البته با دست شاه بوده است و ما اين جرايم را مىدانيم و مىدانيم كه در خود ايران بيشتر از آنجا اين جرايم جارى بوده است. بحمدالله دست او كوتاه شد و ملت ما پيروز شدند و الان گرفتارى ملت ما زياد است و ما هم با همه مستضعفين كه در عالم هستند مصاحب هستيم و تمام مستكبرين را محكوم مىكنيم. و ما اگر چنانچه قدرت داشته باشيم تمام مستكبرين را از بين خواهيم برد. و من اميدوارم كه اين نهضت اسلامى ايران براى همه مستضعفين سرمشق باشد كه پيروزى را به دست بياورند. و اين رمزى كه در ايران باعث پيروزى شد عبارت از وحدت كلمه و اتكال به خداى تبارك و تعالى بود در همه ملتها پيدا بشود و آنجا هم پيروز بشوند.
من از شما تشكر مىكنم كه به اينجا آمديد استفسار از حال ملت ما و ما مىكنيد و من هميشه دعا مىكنم براى همه مسلمين بلكه همه مستضعفين من اميدوارم كه شما هر جا كه باشيد كشور شما در رفاه باشد و آنها كه ظلم مىكنند از بين بروند. ما دعا مىكنيم و اميدواريم كه خداوند شما را تاييد بكند و خدا نصرت عنايت بفرمايد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 219
تاريخ: 21/1/1358
در جمع گروهى از بانوان
بسم الله الرحمن الرحيم
شما بانوان محترم دوشيزگان عزيز خوش آمديد. شما بانوان در اينجا ثابت كرديد كه در پيشاپيش اين نهضت قدم برداشتيد. شما سهم بزرگى در نهضت اسلامى ما داريد. شما درآتيه براى مملكت ما پشتوانه هستيد. از شماست كه مردان و زنان بزرگ تربيت مىشود. در دامن شما مردان و بانوان بزرگ تربيت مىشود. شماها عزيز ملت هستيد پشتوانه ملت هستيد. شماها در تحصيل كوشش كنيد كه براى فضايل اخلاقى فضايل اعمالى مجهز شويد. شما براى آتيه مملكت ما جوانان نيرومند تربيت كنيد. دامان شما يك مدرسهاى است كه در آن بايد جوانان بزرگ تربيت بشود. شما فضايل تحصيل كنيد تا كودكان شما در دامان شما به فضيلت برسند.
من از خداى بزرگ سلامت و سعادت شما را خواهانم و اميدوارم كه دوشادوش مردان در قضيه مجلس موسسان و مجلس شوراى ملى راى بدهيد تا اينكه جمهورى اسلامى و قانون جمهورى اسلامى و مجلس شوراى جمهورى اسلامى تاسيس و ما به آنچه كه خواهان آن هستيم برسيم.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 220
تاريخ: 26/1/1358
تلگرام به حجت الاسلام آقاى جواد غروى
بسمه تعالى
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ جواد غروى عليارى دامت افاضاته
تلگراف تبريك جناب عالى در مورد پيروزى جمهورى اسلامى واصل و موجب تشكر گرديد. از خداى تعالى موفقيت آن جناب را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 222
تاريخ: 1/2/1358
فرمان به ثقةالاسلام آقاى صادق احسانبخش
بسمه تعالى
جناب مستطاب ثقه الاسلام والمسلمين آقاى حاج شيخ صادق احسانبخش دامت افاضاته
لازم است جنابعالى با همكارى و كمك جناب مستطاب ثقهالاسلام والمسلمين آقاى حاج سيد عبدالله ضيائى دامت افاضاته در شهرستان رشت و حومه به كار كميتهها رسيدگى و تصفيه كنيد و نسبت به مشكلات مالى كه دارند اقدام نموده ضمناً آنان را به اتحاد و يگانگى دعوت نموده از اختلاف و تفرقه برحذر داريد. و در تمام كارها با علماى اعلام محل دامت افاضاتهم مشورت و همكارى داشته باشيد. از خداى تعالى ادامه توفيقات همگان را خواستارم.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 223
تاريخ: 7/2/1358
در ديدار با دانشجويان مدرسه عالى شميران
بسم الله الرحمن الرحيم
سلامت و سعادت ملت ايران و شما حاضرين در اين مجمع را و كسانى كه از شميران قدم رنجه كردند خواستارم. خداوند به همه شما توفيق و سلامت عنايت فرمايد. شما تمام قشرها در اين پيروزى اسلام سهيم هستيد و خداوند به همه شما اجر عنايت مىفرمايد. لكن بايد بدانيد كه ما باز مراحلى در پيش داريم و بايد به آن مراحل برسيم. و جمهورى اسلامى با محتواى واقعى خودش در ايران پياده شود.
الان گرچه اصل جمهورى تشكيل شده و الان رژيم ما رژيم جمهورى اسلامىاست لكن به واسطه اينكه باز محتاج به يك فعاليتها و محتاج به يك بررسىهايى است كه محتواى اسلام و جمهورى اسلامى و احكام اسلام در ايران بلكه ان شاءالله در سايركشورهاى اسلامى پياده شود. ما محتاج به شما هستيم محتاج به ملت محترم ايران هستيم محتاج به بانوان و مردان ايران هستيم. همه با هم بايد تشريك مساعى كنيم تا محتواى حقيقى احكام اسلام جريان پيدا كند.
و من از خداى تبارك و تعالى تقاضا دارم كه به شما و همه ملت ايران و همه ملت اسلام توفيق خدمت در راه اسلام و در راه كشورهاى اسلامى عنايت فرمايد. انشاءالله سلامت و سعادت در خور ملت ما باشد و همه سالم و سعادتمند باشند.
والسلام عليكم ورحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 224
تاريخ: 7/2/1358
در ديدار با كارگران چيتسازى تهران
بسم الله الرحمن الرحيم
اسلام براى همه اقشار و براى همه بندگان خدا براى همه مستضعفين ارزش قايل است. براى همه كارگران و قشر كشاورزان ارزش بيشتر قايل است. كارگران و كشاورزان از اقشار با ارزش است كه اسلام به آنها توجه دارد. اينها كه مىخواهند بين كارگر و كشاورز تفرقه بيندازند مفسدين فىالارض هستند. اينها كشاورزى را نمىخواهند تحقق پيدا كند و كارخانهها را نمىخواهند راه بيفتد براى اينكه اگر اينها راه بيفتد مملكت آرامش پيدا كند و دست خائنين كوتاه مىشود.
بيدار باشيد براردران كارگر كه اسلام در خدمت شماست نه اينها. اينها مخالفند اينها مىخواهند با آشوبهايى كه به پا مىكنند و هر روز به بهانهاى در بين اقشار مىافتند و آشوب مىكنند مىخواهند آرامش را از مملكت سلب كنند تا دست ديگران را باز كنند. اينها را در كارخانههاى خود راه ندهيد كه چون موريانهاند و كارخانههاى شما را از بين مىبرند. خداوند كيد خائنين را فلج كند. خداوند اين دست خائنين را قطع كند. خداوند ملت مسلم را با اتحاد به پيش ببرد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 230
تاريخ: 21/2/1358
فرمان به حججاسلام آقايان احسانبخش و ضيائى
بسمه تعالى،
جنابان مستطابان حجتالسلام آقاى احسانبخش و حجتالاسلام آقاى ضيائى دامت افاضاتهما
لازم است آقايان محترم در معيت چند تن از معتمدين محل و با همكارى و نظارت آنان به اموال و نذورات متعلقه بقاع متبركه استان گيلان رسيدگى و ضبط و جمعآورى نماييد و آنچه را براى تعمير و بازسازى بقاع مزبور لازم است به مصرف برسانيد و مازاد آن را در امور مستضعفين محل به هر نحو كه مصلحت مىدانيد صرف كنيد. از خداى تعالى موفقيت همگان را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 225
تاريخ: 11/2/1358
پيام راديو تلويزيونى به مناسبت روز جهانى كارگر
بسم الله الرحمن الرحيم
اختصاص يك روز به كارگران شايد به لحاظ تشريفات و تعظيم باشد والا هر روز روز كارگرى است و كارگران است بلكه عالم از كار و كارگر تشكيل شده است. اينكه ما يك روز اختصاص بدهيم به كارگر مثل اين است كه يك روز را اختصاص بدهيم به نور يك روز را اختصاص بدهيم به خورشيد. هر روز نور هست و روز نور است هر روز روز خورشيد است لكن شايد اين براى يك تشريفاتى و تعظيمى باشد از اين جهت مضايقه نيست لكن اگر واقعبينى باشد كار و كارگر در تمام عوالم ماقبل طبيعت و عالم طبيعت و عوالم مابعدالطبيعه كار و كارگر همه جا است و تمام موجودات عالم چه موجودات قبل از طبيعت باشد و چه موجودات طبيعى باشد و چه موجودات بعد از طبيعت همه از كارگر پيدا شده است و كار نظير وجود است كه در همه شوون عالم دخالت دارد.
عالم موجود شده است از فعاليت خدا اجزاء عالم موجود شده است از فعاليتهايى كه بعضى موجودات دارند. هيچ موجودى را شما نمىتوانيد سراغ كنيد الا اينكه كارگر و كار در او موجود است و خودش كار است. كارگرها هم كارند از كار پيدا شدهاند.
ذرات موجودات در عالم در عالم طبيعت فعال هستند براى ايجاد همه موجوداتى كه در اين عالم است حتى جمادات حتى اشجار همه زندهاند همه كارگرند. كار احاطه دارد بر همه عوالم. از اول با كار عالم موجود شده است و كارگر مبدا همه موجودات است. حق تعالى مبدا كارگرى است و كارگر است فعال است. موجودات عالم غيب با فعاليت غيبى تحقق پيدا كردهاند كارگرند. موجودات عالم طبيعت هر جا كه شما ملاحظه كنيد هر قشرى از اقشار را كه ملاحظه كنيد چه موجوداتى كه به نظر ما در پستترين مراتب وجودند مثل معادن و زمينها و جمادات و چه آنهايى كه بعد از اين مرتبه موجودند مثل نباتات اشجار و چه آنهايى كه بعد از اينها موجودند مثل حيوانات و چه آن كه مافوق اينهاست مثل انسان همه جلوه كارند و همه كارگر كارگرها اينها را درست كردهاند. كارگرى بر همه موجودات احاطه دارد. در عالم مابعدالطبيعه /در/ جنت و نار هم از كار و كارگرى پيدا شده است. بهشت و دوزخ از كار انسان پيدا شده است. در كار انسان است كه يا عمل صالح است يا كار خوب است كه مبدا تحقق بهشت است يا اعمال غير صالح و فاسد است كه مبدا دوزخ است. نبايد ما
صحيفه نور ج 22 صفحه 226
اختصاص بدهيم يك روزى را به كارگر به اعتبار اينكه اين روز حظ كارگر همين روز است. بله مانع ندارد كه يك روزى را ما انتخاب كنيم براى كارگر كه بفهمانيم به عالم كه كار و كارگرى است كه همه چيز از اوست. كار مثل جلوه حق تعالى مىماند كه در تمام موجودات سرايت كرده است. همه موجودات كار در آنها هست و با كار درست شدهاند. همه ذرات وجود كارگرند حتى ذرات اتمى كه در اين عالم طبيعت هست اينها كارگر هستند با هشيارى همه ذرات عالم فعالند و هشيارند لكن ما گمان مىكنيم كه هشيار نيستند (و ان من شىء الا يسبح بحمده و لكن لاتفقهون تسبيحهم) همه مسبح حقند همه كارگران حق هستند همه مطيع حق تعالى هستند و كار در همه جا هست و عالم سرتاسر روز كارگر است نه يك روز روز كارگرى است سرتاسر عالم روز كارگر است سرتاسر عالم كارگر است و سرتاسر عالم كار است يعنى ذرات وجودى كه انسان را و ديگر حيوانات را به اراده الله تعالى موجود مىكنند كارگرند و انسان كار است اثر كار آنهاست. تمام اين موجوداتى كه در عالم ملاحظه مىكنيد اثر كار فعالانه جنود الهى است. جندالله همه كارگر هستند. خداى تبارك و تعالى مبدا كار است.
ما اين روز را بزرگ مىشماريم از براى اينكه قرار دادهاند اين روز را براى كارگر كارگر در اسلام وقتى كه در محيط محدودترى ملاحظه كنيم يعنى در اين موجود پايين در اين زمين در اين ستاره كوچك كه در مقابل عالم قدر محسوسى ندارد در مقابل عالم ماده قدر محسوسى ندارد يعنى عالم ماده پهناور است به قدرى كه تاكنون آنچه بشر فهميده است و كم فهميده است آن طور كه گفته مىشود بعضى ستارهها هست كه نور آن به ما با شش بيليون يعنى شش ميليارد سال نور به ما مىرسد نورش و اين آن چيزى است كه تاكنون گفته مىشود كشف شده است و آن طرف را و مابعد او را خداى تبارك و تعالى مىداند. اين زمين در مقابل يك همچو سطح بزرگ يك چيز ناچيزى است بلكه خورشيد ما و تمام عائله خورشيد ما در مقابل عالم ذره غير محسوسى است و تمام عالم در مقابل عالم ماوراءالطبيعه ذره غيرمحسوسى است. تمام عالم ماده مثل يك نقطه مىماند در مقابل عالم ماوراءطبيعت و تمام عالم ماوراءطبيعت چه ما قبل الطبيعه و چه مابعدالطبيعه در مقابل اراده الله قدر محسوسى ندارد.
الان كه ما بحث داريم راجع به اين ستاره كوچك و راجع به اين ستارهاى كه اصلاً قدر محسوسى در عالم ندارد و بحث داريم و راجع به كارگر به آن طوريكه ديگران فهميدهاند صحبت داريم لابد بايد افق بحث را كوتاه كرد و نزديك به فهم كرد. اين كارگرهاى ما اشخاصى هستند كه مدير جامعه انسانيت هستند. اداره امور مملكتها اداره امور كشورها به دست اينهاست به دست كشاورزان به دست كارگران كارخانهها و دهقانان و كشاورزان اينها هستند كه اداره مىكنند مملكتها را اداره مىكنند كشورها را و از اين جهت مدير اين عالم عالم طبيعت يعنى در اين نجمه كوچك در اين زمين كه يك ستاره كوچك است اداره امور اين زمين به دست كارگران است و دست اينهاست كه اداره مىكند و زنده مىكند اين عالم را زنده مىكند كشور را.بنابراين اينها
صحيفه نور ج 22 صفحه 227
عهدهدار امر بزرگى هستند احترام زياد دارند لكن مسووليت زياد. هر كس بيشتر در عالم احترام دارد پيش خداى تبارك و تعالى احترام دارد و بيشتر منشا اثر است مسووليت او بيشتر است. كارگران ما چه طبقه دهقان و چه طبقه كارگران ساير كارخانهها و ساير جاها تمام اعمالى كه تمام چيزهايى كه در كشور هست بركاتى كه در كشور هست مرهون وجود آنهاست و لهذا آنها بر همه مقدمند. لكن چيزهايى كه به عهده آنهاست مسووليتهايى كه به عهده آنهاست از همه مسووليتها بالاتر است. اگر كشورى رو به رشد برود با دسصت شما كارگران عزيز رو به رشد مىرود و اگر كشورى رو به انحطاط برود باز هم با شماست كه رو به انحطاط مىرود. با كار نكردن يا كم كار كردن يا علاقه به كار نداشتن است كه رو به انحطاط مىرود. كشور امروز از شماست از كارگران است كشور مال شماست /كشور/ ديگر اجانب در آن دخالت ندارند ديگر اختناقها نيست ديگر فشارها نيست ديگر چپاولىها نيست. امروز كشور مال شماست و شما مسووليت آن را مستقيم داريد. اگر چنانچه در اين مسووليت كوشش نكنيد اگر چنانچه در اين امرى كه به عهده شماست كوشش نكنيد و آن دينى كه بر كشور خودتان بر اسلام داريد ادا نكنيد شما مسوول هستيد. و اگر چنانچه كوشش كنيد و چرخهاى مملكت را به راه بيندازيد شما پيش خداى تبارك و تعالى بسيار ارجمند هستيد اسلام براى شما ارج زياد قايل است اسلام شما را خزان زمين مىداند شما خزانهدار زمين هستيد كه زمين را شما بايد آباد كنيد و از شماست كه آباد كنيد و براى خود شماست كه آباد كنيد. بايد اين مسووليت را آن طور كه مىدانيد آن طور كه مىخواهيد اين مسووليت را به عهده بگيريد و گوش به حرف كسانى كه مىخواهند نگذارند كه اين چرخها به راه بيفتد ندهيد. آنها به شما علاقه ندارند. اسلام عزيز است كه براى شما ارج قايل است و براى شما حق قايل است و حقوق شما را به شما رد خواهد كرد. بگذاريد اسلام تحقق پيدا بكند. بگذاريد ريشههاى گنديده استبداد و استعمار فرو بريزد كنده بشود بگذاريد اشخاصى كه مىخواهند براى ديگران كار بكنند فلج بشوند. شما برادران ما هستيد شما عزيزان ما هستيد شما بايد اين مملكت را اداره بكنيد شما هستيد كه مىتوانيد اين بار را به منزل برسانيد شما هستيد كه در كارخانهها مىتوانيد چرخ كارخانهها را به جنبش در آوريد و به راه بيندازيد و مملكت را نجات بدهيد. شما دهقانان هستيد كه مىتوانيد چرخ كشاورزى را به راه بيندازيد و فعاليت شماست كه كشاورزى را به طور صحيح مىتواند عملى كند. شما مىدانيد كه كشاورزى ما را به زمين زدهاند از بين بردند. حالا بر شماست كه بعد از اينكه مملكت مال خود شما شده است و دست اجانب كوتاه شده است به كشاورزى خودتان ادامه بدهيد و مهلت بدهيد كه دولت به شما كمك بكند و مىكند كمك آنقدرى كه مىتواند كمك مىكند. شما برادران كارگر ما هستيد در كارخانهها بگذاريد چرخ كارخانهها به راه بيفتد تا اينكه اين مملكت آباد بشود براى همه براى شما براى همه. شما بگذاريد مهلت بدهيد كه اين كارخانهها به راه بيفتد و چرخ مملكت به جنبش بيفتد و شما همه با ما برادر هستيد و ما همه در خدمت شما هستيم. شماييد كه مىتوانيد مملكت را اداره كنيد و مىتوانيد اين آشفتگىها را از بين ببريد. شما مىدانيد كه اينها رفتند و آشفته كردند اين مملكت را. شما مىدانيد كه اينها چپاول
صحيفه نور ج 22 صفحه 228
كردند و رفتند و خزاين ما را تهى كردند و رفتند. حالا بايد همه ما با هم يك قشر تنها نه تمام همه با هم كوشش كنيم و اينچرخهاى مملكت را راه بيندازيم تا اينكه مملكت ما سر و صورتى پيدا بكند. اسلام براى شما حقوق قايل هست حق همه را خواهد داد براى همه زنها و مردهاى كارگر براى همه زنها و مردان دهقان حق قايل است اسلام و آنها را عزيز مىشمارد و حق آنها را به آنها رد خواهد كرد. شما بگذاريد كه اسلام تحقق پيدا بكند جمهورى اسلام با احكام نورانى اسلام تحقق پيدا بكند. نگذاريد اين اشخاصى كه مىخواهند نگذارند اين چرخها به راه بيفتد مىخواهند نگذارند كشاورزى ما تحقق پيدا بكند و كارخانههاى ما به راه بيفتد شما نگذاريد اينها يك همچو فعاليتها را بكنند و شما را اغفال كنند. آنها شما را مىخواهند اغفال كنند كه منافع اين مملكت را ببرند كه خزاين اين مملكت را ببرند كه آنهايى كه مىخواهند اين خزاين را ببرند دست آنها باز باشد. شما بايد مانع بشويد از اين معنا همه بايد مانع بشويم از اين معنا. من از خداى تبارك و تعالى صحت و سلامت همه ملت و عظمت اسلام و عظمت ملت و استقلال و آزادى اين ملت را خواستارم. همه با هم دهقان با ما و كارگر با ما و همه با هم به پيش.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 231
تاريخ: 23/2/1358
فرمان به دادستان دادگاه انقلاب اسلامى در مورد محدود شدن مجازات اعدام
بسم الله الرحمن الرحيم
آقاى دادستان دادگاه انقلاب اسلامى در غير از دو مورد زير:
1- كسى كه ثابت شود آدم كشته است
2- كسى كه فرمان كشتار عمومى داده است و يا مرتكب شكنجهاى شده كه منجر به مرگ شده باشد. هيچ دادگاهى حق ندارد حكم اعدام صادر كند و نبايد اشخاص در غير از دو مورد مذكور اعدام شوند. تخلف از اين امر جرم است و موجب ثبوت قصاص.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 233
تاريخ: 25/2/1358
پاسخ به نامه ثقةالاسلام آقاى صادق خلخالى
بسمه تعالى
خدمت جناب مستطاب عمادالاعلام و ثقهالاسلام آقاى آقاشيخ صادق خلخالى دامت افاضاته
به عرض مىرساند مرقوم شريف كه متضمن تفقد از اين جانب و مظهر عواطف كريمه دراين حادثه بود واصل و موجب تشكر گرديد. خداوند همه ما را توفيق خدمت بدهد. من نمىتوانم عواطف شما بلكه نقش شما را در اين نهضت مقدس فراموش كنم. زحماتى كه شما در مواقع حساس در متن خطر كشيديد هيچ گاه فراموش نمىشود و چون انشاءالله تعالى براى رضاى حق تعالى و خدمت به اسلام بوده است در پيشگاه مقدس حق تعالى روسفيد خواهيد بود. و اميد است خداوند شما و ما را توفيق هر چه بيشتر در خدمت به حق و احكام نورانى اسلام عطا فرمايد.
اگر من احياناً در جواب مرقومات آقايان كوتاهى كنم بايد عفو فرمايند. من با حال ضعف و نقاهت و نگرانىهاى بسيار روزشمارى مىكنم. مستدعى است به جميع فضلا و مدرسين حوزه علميه كه اظهار لطف نمودهاند از قبل اين جانب قدردانى و تشكر فرمايند و اين جانب را از دعاى خير براى حسن عاقبت فراموش ننمايند.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 234
تاريخ: 8/3/1358
پاسخ به تلگرام حضرت آيتاللَّه آقاى شيرازى
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آيتالله آقاى شيرازى دامت بركاته - مشهد مقدس
تلگرام شريف واصل در اين موقع حساس كه دستهاى ناپاك مشغول توطئه عليه اسلام هستند حفظ وحدت كلمه و جديت در خنثى نمودن توطئههاى خائنانه از اهم امور است. سلامت و توفيق جناب عالى را خواستار است.
خمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 236
تاريخ: 10/3/1358
فرمان به ثقة الاسلام آقاى محمود دعائى
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدالله رب العالمين والصلوه و السلام على محمد وآله الطاهرين ولعنه الله على اعدائهم اجمعين.
و بعد جناب مستطاب سيدالاعلام و ثقه الاسلام آقاى حاج سيدمحمود دعائى دامت افاضاته از قبل اين جانب مجازند در تصدى امور شرعيه كه در عصر غيبت ولىالله اعظم - عجل الله فرجه - از مختصات فقيه جامع الشرايط است مرجو آنكه مراعات كمال احتياط را بنمايند. و نيز مجازند در اخذ وجوه شرعيه و صرف آن در موارد مقرره و در فرض احتياج مجازند صرف نمايند در مصارف خودشان به مقدار اقتصاد.
و اوصيه ايدهالله تعالى: (بالورع والاجتهاد والاحتياط فى الدين والدنيا وارجو منه الدعاء والنصيحه و السلام عليه وعلى عبادالله الصالحين). روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 237
تاريخ: 2/4/1358
فرمان به حجت الاسلام آقاى حاج ميرزا حسين نورى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج ميرزا حسين نورى دامت افاضاته
لازم است جناب عالى مسافرتى به كشورهاى اروپايى بنماييد و از نزديك با دانشجويان عزيز و برادران ايرانى آشنا شويد و نيازمنديها و مشكلات مذهبى آنها را بررسى نموده و در حدود امكاناتى كه در اختيار داريد در رفع آنها بكوشيد و به وظايف خطيرى كه در اين موقع حساس به عهده دارند آنها را آشنا سازيد و از تفرقه و اختلاف برحذر داريد و نسبت به تقويت معتقدات مذهبى ايشان در برابر دشمنان اسلام سعى كافى مبذول داريد و سلام اين جانب را به عموم آنان ابلاغ نماييد. از خداى تعالى ادامه توفيقات همگان را خواستارم.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 238
تاريخ: 5/4/1358
در جمع پاسداران كميتههاى انقلاب اسلامى لرستان
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند شماها را سعادتمند كند در دنيا و در آخرت. شما مىدانيد كه امروز ايران احتياج دارد به كار و كارگر و زياد كاركردن، روز سازندگى است. اينها رفتند و مملكت خرابى گذاشتند كه در همه چيز احتياج به سازندگى دارد و اين سازندگى بايد به دست همه، همه جمعيت ايران واقع بشود. دولت تنها نمىتواند، روحانيون نمىتوانند، قشر واحد نمىتواند، همه با هم بايد دست به هم بدهند و اين خرابه را بسازند.
الان شما در يك شركتى واقع شديد كه در آن شركت هم بايد به طور امانت، به طور ديانت عمل كنيد و همان طورى كه در اين نهضت پيشبرد كرديد، در نهضت مقابل جنود ابليس هم پيشبرد كنيد. جنودى كه ما را مىخواهد به فساد بكشاند، جنودى كه ما را مىخواهد به ظلم و به تاريكى بكشاند، در مقابل آنها هم بايد نهضت كرد، قيام كرد، هر كس مكلف است كه خودش را اصلاح كند قبل از اينكه ديگران رااصلاح بكند، همه موظفيم كه خودمان را اصلاح كنيم. امروز ايران محتاج است به اينكه مردهاى صالح در كارها دخالت كنند. هر جا هستيد بايد با صلاح و با سداد و با امانت و با ديانت مشغول كار باشيد. خداوند همه شما را تأييد كند و خداوند مملكت شما را مستقل كند و از شر شياطين حفظ كند.
البته مىدانيد كه الان هم شياطين در كارند كه بين كارگران، كارمندان، همه اقشار فساد ايجاد كنند، تفرقه ايجاد كنند، شما برادرها بيدار باشيد كه مبادا در بين شما بيايند و موجب تفرقه بشوند، اينها گمان كردند كه مىتوانند با تفرقه آن حالات سابق را برگردانند، آن رژيمهاى فاسد را برگردانند ولى بحمد الله ديگر دير شده است و نخواهند توانست لكن آنها كوشش مىكنند كه تفرقه نفاق بين شماها بيندازند و زحمت ايجاد كنند و شما توجه داشته باشيد كه اگر يك همچنين اشخاصى در بين شماها آمدند، آنها را از بين خودتان دور كنيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 22 صفحه 239
تاريخ: 11/4/1358
تأييد انتصاب حجت الاسلام آقاى فاضل اصفهانى جهت رسيدگى به اوضاع شهرستان قائن
بسمه تعالى
آنچه را حضرت حجتالاسلام والمسلمين آقاى منتظرى - دامت بركاته - مرقوم فرمودهاند، مورد تاييد است. انشاءالله موفق باشند.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page