-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 63
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در ديدار با دكتر امير علائى اولين سفير جمهورى اسلامى در فرانسه
پيروزى نهضت، كار خدا بود
بسم الله الرحمن الرحيم
اين كار بشرى نبود، اين كار خدائى بود. بشر مىتواند يك شهر را، يك منطقه را آزاد كند، اما نمىتواند يك اجتماع را اينچنين به حركت در آورد كه با دست خالى يك سلطنت دو هزار و پانصد ساله را واژگون كند. در چهارم آبان، در بازار بزرگ تهران، از ترس پاسبانى كسى تصور نمىكرد كه بتواند يك پرچم نزند، چطور مىشود اين حركت به اين عظمت را بشرى دانست؟ كار، كار الهى بود، كار خدا بود، همه اقشار و طبقات متحد شدند و ريشه اين جنايتكار را از بيخ وبن برانداختند و بر عليه استعمار مبارزه كردند. چون خداى بزرگ پشتيبان اين ملت بود، كار به سامان رسيد و انقلاب پيروز شد. اين مملكت مال شماست، مملكت خودتان است. امروز هر كس به سهم خود بايد اقدام كند و وظيفه خودش را انجام دهد. شما يك قدم به عقب نگذاشتيد و با استقامت و پايمردى، شر محمد رضاى خائن را از سر ملت دور كرديد. او با همه زور و پول و ضمانت بيگانه نتوانست در برابرايمان مردم كه با دست خالى در برابر تانك و توپ و سرنيزه مقاومت كردند ايستادگى كند. ولى هنوز استعمار دست از جان اين مردم بر نمىدارد و در هر گوشه كشور نغمه شومى ساز مىكند.
چون خداى بزرگ حامى ملت ايران است، اين دسائس هم خنثى خواهد شد.اينها حركات مذبوحانه است، اينها كسانى نيستند اينها چيزى نيستند، آن موقع كهاسلحه داشتند و حمايت مىشدند كارى از پيش نبردند و كلكشان را كندند، حالا كه مسلح هستيم، ملت مدافع ماست، وحشتى نداريم. اين مردك كيست كه تحريك كند. او قابل اين حرفها نيست. خداوند هميشه با مستضعفان است و حق همواره بر باطل غلبه كرده وايمان هميشه فائق شده است. انقلاب اصيل ما كه با دست خالى در برابر اسلحه و زور پيش رفت با كمك خداوند منان بود و سلطنت طاغوتى را واژگون كرد. با اتكال به خدا و با وحدت كلمه و همت فرزندان اين آب و خاك، همه با هم به بازسازى كشور مىپردازيم و با عزم راسخ كمر همت مىبنديم. اينها قدرتى نيستند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 64
دفاع از حقوق بشر به خاطر جنايتكاران، نه مظلومين
خارجىها مىگويند حقوق بشر، كدام بشر؟ اينها بشر را كشتند، اينها مجرمند، متهم نيستند، اينها آدم كشتند. ما از دوستان فرانسوى خود تشكر مىكنيم كه از ما در مدت اقامت در آن كشور دوستانه پذيرائى كردند و به من فرصت دادند كه از پاريس پيامهاى خود را به ملت عزيز ايران برسانم، ولى از دوستان فرانسوى انتظار نداشتم كه به خاطر چند نفر جنايتكار و دزد و مجرم، حقوق بشر را به رخ ما بكشند و در انقلاب اصيل ايران كه به خواست خدا، ملتى ستمديده به نداى حق پاسخ مثبت دادهاند، به بهانه حقوق بشر ما را مورد عتاب و خطاب قرار دهند خوب بود حقوق بشر را هنگامى كه رژيم فاسد پهلوى زير پا مىگذاشت و هزارها جوانان اين كشور را شكنجه مىكردند و به خاك و خون مىكشيدند، به كمك ملت مستضعف ايران بر مىخاستند و از حقوق بشر دفاع مىكردند، نه اينكه به خاطر چند جنايتكار و مجرم كه تاريخ بشريت كمتر نظير آن را به ياد دارد، اينچنين به ما حمله كنند، ما چند نفر ضد بشر را كشتيم، حقوق بشر مگر چيست؟
من از ملت فرانسه تشكر مىكنم كه به من فرصت دادند تا صداى ملت ايران را به گوش جهانيان برسانم و از كشور آزاد فرانسه پيامهاى خود را به ملتى كه دو هزار و پانصد سال زير يوغ استبداد دست و پا مىزده برسانم تا از استعمار ساليان دراز رهائى يابند.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 65
تاريخ: 3/2/58
بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان ترابرى ارتش
وحشت ابرقدرتها از وحدت اقشار ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
ما سابق، اوايل انقلاب سر و كارمان با علماى بلاد بود و از شما آقايان ما را دور نگه داشتند و تعمد در اين معنا بود، خواستند كه بين اقشار ملت يك وحدتى تحقق پيدا نكند، آنها از اين وحدت خوف داشتند و حالا هم احساس كردند، لمس كردند كه اگر ملت با هم وحدت پيدا بكنند، اگر جناحهاى مختلف يكى بشوند ابر قدرتها هم نمىتوانند با اينها مقاومت كنند. از اين جهت ما بايد الان خيلى مراقب امور باشيم و با كمال - هشدارى - هوشيارى و با كمال مراقبت، مراقب اين امورى كه ممكن است خداى نخواسته پيش بيايد باشيم. الان باز اجانب ننشستهاند آرام، آنجا به منابع ما نظر دارند و طمع دارند و حالا كه ديدند كه دستشان قطع شده است مىخواهند از جهات مختلفه يك تشتت ايجاد كنند چنانچه مىبينيم غائله بعد از غائله ايجاد مىكنند. هر وقت با يك اسمى، با يك نحوى غائله ايجاد مىكنند. اين ما و شما هستيم كه بايد اين غائلهها را توجه كنيم و نگذاريم رشد بكند. الان ايران مال خودتان هست، مال ايرانى هست چنانچه قبلاً از خودمان نبود و هر يك از مخازن ما را يك طايفه مىچاپيدند و مىبردند و همه جهات ما وابسته بود. من اميدوارم كه اين نهضت به آن نقطه آخر برسد با همراهى همه قشرها، يعنى الان وضع به نحوى حساس است كه بدتر از سابق يعنى قبل از اين پيروزى. الان مردم به حال خودشان برگشتند و توجه به زندگى خودشان كردهاند و يك قدرى ناآرامىها در مملكت، در تمام سطح مملكت پيدا شده است و از آن طرف دستهاى جنايتكار مشغول فعاليت هستند كه نگذارند اين نهضت به آن نقطهاى كه بايد برسد، برسد. ما بايد با تمام قوا كوشش كنيم كه اين نهضت را به قوت خودش حفظ كنيم و ما جلو برانيم اين نهضت را با شور و شعفى كه مردم دارند تا اينكه آن مراحل بعدى انجام بگيرد و حكومت استقرارى جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند و مردم بر كارهاى خودشان تسلط پيدا بكنند و تمام قواى مختلفه در مقام خودشان مستقر بشوند و سر و سامان به اين مملكت پيدا بشود، مملكتى كه داراى خزائن بسيار است و غنى است از حيث خزائن، مملكتى كه كشاورزى آن بايد زيادتر از آن مقدارى كه احتياج دارد بسيار زيادتر باشد و بايد صادر بكند، مملكتى كه بايد همه چيز داشته باشد، الان مىبينيم كه همه جهات به هم ريخته است و اين بىانصافها تمام جهات ايران را به هم ريختند و مامور بودند كه اين ملت را عقب نگه دارند، همه چيزش را عقب نگه
صحيفه نور ج 6 صفحه 66
دارند و من اميد وارم كه با همت همه اقشار، نمىتواند يك قشر اين كارها را انجام بدهد، همه اقشار بايد با هم متحد بشوند، روحانيون بايد با هم باشند، ارتشىها همه بايد با هم باشند، ملت با ارتش، با روحانى، همه بايد با هم باشند و با هم اين كار را انجام بدهند. من از خداى تبارك و تعالى استدعا و تقاضا و التماس دارم كه همه اقشار ملت ما را بيدار كند و توجه بدهد به مال كارها و اسلام عظمت پيدا كند، ملت اسلام و كشور اسلام عظمت پيدا بكند و ما از تحت ايادى دشمنان به كلى خارج بشويم و اين ريشههاى پوسيدهاى كه مانده است اينها هم قطع بشود و اسلام و كشور مال خود ما باشد و خود ما در آن فعاليت بكنيم و خودمان از مواهب خدا استفاده بكنيم و از اينكه اظهار كرديد كه در اين مسائل شما حاضر هستيد من متشكرم. البته همه ما بايد در اين مسائل راجع به مستمندان، راجع به مستضعفين همه بايد اقدام بكنيم هر كدام هر مقدارى كه در استطاعت ماست. خداوند به شماها سلامت و عظمت عنايت فرمايد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 67
تاريخ: 3/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان روحانى كرد
محروميت، زاغه نشينى و بىسامانى، هداياى رژيم گذشته
بسم الله الرحمن الرحيم
ما در اين مدت كه يك روابطى پيدا كرديم با طوايف مختلف مملكت و اقشار مختلف پيش ما مىآيند، مىبينيم كه هر طايفهاى در هر جا كه هستند مىگويند كه با ما بدتر از همه جا رفتار شده. از بختيارىها مىآيند مىگويند كه با ايل بختيارى بدتر از همه جا عمل شده است و اينها بيچارهتر از همه هستند. از هر طرفى از اطراف ايران كه مىآيند، از شهرستانها يا از دهات، خصوصا از عشاير مختلفى كه ايران دارد همه اين مطلب را گويند كه هيچ جا بدتر از منطقه ما نيست و اين براى اين است كه هر كسى منطقه خودش را مىبيند. همه مناطق اينطورى است. شما تهران را ملاحظه كنيد كه مركز ايران است و هر چه باشد بايد در اينجا بهترش باشد، قريب سى محله يا يك قدرى بيشتر در تهران هست يعنى در شهر هست، كنار شهر كه اينها زاغه نشين، چادرنشين هر چه، عرض كنم چه نشين هستند و عائله شان پنج نفر، بيشتر، كمتر در يك سوراخى زندگى مىكنند و نه برق دارند و نه اسفالت دارند، نه آب دارند اينها. آنطورى كه به من گفتند و مكرر مىآمدند و گفتند در يك گودالهاى منزلشان هست كه از اين گودالها پنجاه بيشتر پله مىخورد، پلههاى گلى مىخورد و مىآيد لب خيابان، آنجا آن زن بدبخت بيچاره كه در اين زاغه هست كوزهاش را، بر مىدارد كه برود آب بياورد، از پنجاه شصت پله بايد بالا برود و در زمستان، آنجا كوزهاش را آب بكند، پنجاه، شصت پله پايين بيايد، چند دفعه زمين بخورد تا ببرد آنجا. هيچ از آثار تمدن از قبيل آسفالت و از قبيل آب و از قبيل برق در آنجا نيست، خانهشان هم اينجور است كه مىبينيد، اين در تهران است، ساير شهرها همين جورها در آن زياد است، قصبات بيشتر، دهات بدتر، عشاير بالاتر. اين خيال نكنيد كه فقط شما هستيد كه محروم هستيد و محروم بوديد، اين رژيم همه را محروم كرد. فشار اين رژيم بر شهرستانها به يك نحوى بود و بر عشاير به يك نحوى بود و بر دهات، قرا و قصبات به يك نحوى. همه در فشار بودند، همه در سختى زندگى مىكردند. اين شهرستانىها خيال نكنيد كه خانه دارند چه دارند و در آن وقت خوب بود جايشان، آنها هم فشارها داشتند، گرفتارىها داشتند، حبسها داشتند، زجرها داشتند، در حبسها اينها را پاهاشان را اره مىكردند از روحانيون ما، خيال نكنيد كه روحانيون، فقط روحانيون شما گرفتار بودند، روحانيون ما كه ما انگشت روى آنها مىگذاريم كه فلان و فلان، پاهايشان را اره كردند، بعضى از
صحيفه نور ج 6 صفحه 68
محبوسين را توى تابه گذاشتند و بو دادند، زيرش آتش زدند و به آن برق متصل كردند، در حال حيات اين را توى اين برق، توى يك تابهاى گذاشتند بو دادند آدم را، اين طرز رژيم بود و ما و شما و همه اقشار ملت پنجاه و چند سال به اين مبتلا بوديم. قبل از اينكه حالا شما (...) باشد در اين رژيم بيشتر از همه، مبتلا بوديم به اين گرفتارىهاى همه جانبه، اين گرفتارىهاى شخصى خودمان كه شما مىگوئيد كه سلام كه مىكنيد، من خاطره دارم از اين، دو خاطره خودم دارم يعنى يكى را دوست من، خدا رحمت كند مرحوم حاج شيخ عباس تهرانى نقل كرد كه من در اراك بودم و از آنجا مىخواستم بيايم به قم، رفتم اتومبيل بگيرم شوفر گفت كه ما به دو طايفه بنا گذاشتيم كه سوار اتومبيل نكنيم، يكى فواحش، يكى معممين. اين در زمان آن خبيث اول بود كه با روحانيون اينطور كرد، تبليغاتش اينطور و عمالش اينطور كردند. يكى هم خود من در اتومبيل، در يك اتومبيلى كه جمعيت در آن بود نشسته بوديم بنزين تمام شد بين راه، من سيد بودم، يك شيخى هم همراهم بود، شوفر برگشت گفت كه اين از اثر اينكه اين شيخ را سوار كرده بوديم بنزين تمام شده، تمام شدن بنزين را اثر نحوست يك روحانى مىدانست. اينطور بود آقا، شما خيال نكنيد كه، شما برادرهاى اهل سنت ما هم مبتلا بوديد، ما هم مبتلا بوديم. در شهرها، در دهات، در قصبات، اطلاعاتى كه گفتنى نيست توجه كنيد توجه كنيد اطلاعاتى ما داشتيم كه گفتنى نيست، بانوان ما اطلاعاتى داشتند كه روى تاريخ را سياه كرده است، نمىدانيد چه قضايايى بوده در اينجا واقع شده است، در همين قم مركز روحانيت نمىدانيد چه بساطى اينها درست كردند وزنها را چطور بيرون آوردند كه بروند جشن بگيرند، با زور بروند جشن براى كشف حجاب بگيرند. نمىدانيد اينها با ما چه كردهاند، حالا بحمد الله با قدرت الهى و با همت همه اقشار ملت است كه ديگر كسى نمىتواند بگويد من بودم، همه بودند، همه با هم و همه هم نمىتوانند بگويند ما بوديم.ايمان بود، قدرت خدا بود، اگر قدرت خدا نبود، دست خالى نمىتوانستند اين قدرتهاى بزرگ را بشكنند. ملت چيزى دستش نبود، مشت و خون داشتند، غير از اين چيزى نداشتند معذلك قدرتايمان نبود كه شهادت را براى خودشان فوز مىدانستند اين قدرت كه شهادت را براى خودش فوز بداند، اين غلبه داد ايران را بر قدرتهاى بزرگ دنيا، همه پشت سرش ايستاده بودند، همه قدرتها، من داخل كار بودم، پيغامها به من بود كه از آمريكا مكرر و همه پشت سرش ايستاده بودند معذلك قدرتايمان اين مردم غلبه كرد. حالا اين ملت ما، سى و پنج ميليون ملت ما از يك حبسى بيرون آمدند و اگر چنانچه يك حبسى باشد كه مثلا سى و پنج ميليون را حبس بكنند، درهايش بسته باشد، ديوارهايش چه باشد، يك روز بشكند اين قفس و بيرون بريزند، چه حالى پيدا مىكنند؟ يك حال اغتشاش، يك حال به هم خوردگى، الان وضع ايران اين است، يك حال اغتشاش است، يك حال به هم خوردگى است، همه چيز ما را از بين بردند و رفتند، يعنى خزانه را خالى كردند، بانكها را همه را خالى كردند و رفتند. الان هر بانكى از اين غائله چند صد ميليون دلار طلبكار است، همه چيز را بردند، فرهنگ ما را بردند عرض بكنم روحانيت ما را تضعيف كردند و رفتند، فرهنگ ما را از بين بردند و رفتند، اقتصاد ما را خراب كردند و رفتند، كشاورزى ما را بكلى از بين
صحيفه نور ج 6 صفحه 69
بردند و رفتند، همه چيز ما را بردند، حالا كه همه چيز ما را بردند و ما مثل يك حبسىهايى كه از حبس يكدفعه قفس شكسته و بيرون آمديم و هر كدام يك طرف، يك جايى مىپريم، همه متوجه شديم به گرفتارى خودمان. توجه به اينكه يك همچو گرفتارى نمىشود فورا رفع بشود، يك شب نمىشود يك همچون گرفتارى يك قرن، يك نيم قرن، يك پنجاه و چند سال را كه براى ما گرفتارى درست كردند و براى ما خانه خرابى درست كردند، اين را با يك ماه، دو ماه، چهار ماه نمىشود آن را درست كرد. شما خيال نكنيد كه به فكر شما نيستند، الان نمىتوانند به فكر هيچ كس باشند. شما خيال مىكنيد كه اينها مثلاً راجع به ساير بلاد هم كارى كردند و براى شما نكردند. نمىتوانند آقا، مطلب، مطلب بزرگى است، همه با هم بايد دست به هم بدهيم، يك مقدار بايد فرصت بدهيم، يك مقدار بايد همراهى كنيم، همهمان همراهى كنيم، اگر من طلبه با اين آقايان علما، با شما علما، با شما آقايان دست هم ندهيم و دولت را تاييد نكنيم و همه باهم نشويم نمىتوانيم اين خرابىها را درست بكنيم.
پنجاه سال سوختن و ساختن و شاهد خرابىها بودن
خرابى است الان، همه خراب است. عمده مطلب ايران كشاورزى بود اينها به اسم اصلاحات ارضى كشاورزى را بكلى از بين بردند و ايران شد يك بازارى كه دستش را هى دراز مىكند پيش دولتهاى خارجى خصوصا آمريكا، گندم بده، جو بده، نمىدانم چه، با اينكه ايران اگر خودش كشاورزى را بكند، بايد صادر بكند به ساير ممالك، نبايد بگيرد از آنجا. همه چيز ما را از بين بردند، دامدارى ما را از بين بردند، مراتع ما را، مراتعى كه به تصديق خود خارجىها گفتند بهترين مراتع براى دامدارى، غنىترين مراتع براى دامدارى، مرتع فلان جاست و من هم اسمش را يادم نيست، اين را دادند به ملكه انگلستان و چند نفر از دوستان او، اين را به او دادند و الان نمىدانم حالا الان وضعشان چطور است. تمام مراتع ما را از بين بردند به اسم ملى كردن، مردم را دستشان را منقطع كردند و خودشان چاپيدند و رفتند و همين طور جنگلهاى ما را به اسم ملى كردن، خودشان به اشخاص خارج فروختند و استفادهاش را كردند، نفت را هم كه همه مىدانيد كه چطور بردند و هيچ چيز هم ندادند به ما، الان باز به دولت ما پول نفت نرسيده، نفت صادر شده اما پول نفتش بعد بايد برسد، تا چندم، تا كى بايد برسد. اينجور نيست كه الان دولت به فكر شما نباشد به فكر ما باشد، به فكر مثلاً بلوچستان نباشد به فكر تهران باشد، به فكر كردستان نباشد، به فكر همه جا هستند اما نارساست مطلب، صبر مىخواهد. ما پنجاه و چند سال صبر بر اين بليات كرديم و سوختيم و ساختيم، حالا يك مقدارى باز بايد بسوزيم و بسازيم و مهلت بدهيم و كمك كنيم تا درست بشود، كارگرى درست بشود. الان تو كارخانهها مىريزند نمىگذارند كارگرى درست بشود، تو كشاورزها مىريزند نمىگذارند كشاورزى صورت پيدا بكند و تو مدارس مىريزند نمىگذارند مدرسه درست باز باشد. همه جا را اينها خراب كردند، حالا هم تتمهاى كه مانده است نمىگذارند كه ما راحت باشيم، دولت راحت باشد تا كار انجام بدهد. شما اين را بدانيد كه اسلام براى يك قشر نيست، اسلام براى يك طايفه نيست، اسلام براى همه
صحيفه نور ج 6 صفحه 70
است، اسلام براى بشر است، براى انسان است، براى همه است. خيال نكنيد كه يك تبعيضى در اسلام باشد در اسلام تبعيض نيست. خيال نكنيد كه كسانى كه در مركز هستند يا علمايى كه در مراكز علمى هستند تبعيض قائل باشند، اين حرفها نيست در كار، ما همه هستيم و با هم هستيم و برادر هستيم و ما را اين نهضت همچو - عرض كنم كه - توفيق داد كه الان شما برادرها با ما برادرها همه با هم نشستهايم، همه با هم تفاوتمان را مىگوئيم لكن شما فكر اين را نكنيد كه ما در فكر شما نيستيم و نشستهايم خودمان داريم يك كارى مىكنيم براى خودمان، نه، براى شما ابدا اين مطلب، طرح نيست اين مطلب. در جمهورى اسلامى اين مسائل طرح نيست اصلا، لكن اوضاع، اوضاع اغتشاش و در هم و برهمى است كه بايد با مهلت انجام بگيرد. من به شما اطمينان مىدهم كه وقتى كه استقرار پيدا كرد حكومت ما (الان بين راه هستيم، ما الان حكومت مستقر نداريم، حكومت انتقالى است) يك حكومت مستقر پيدا كنيم كه همه شما راى بدهيد، همه شما سرنوشت خودتان را تعيين كنيد، بعد از اينكه تعيين كرديم سرنوشت خودمان را، همه را، همهمان رايمان را داديم به اشخاص كه دلخواه خودمان هستند و اينهاست آنوقت آن اشخاصى كه از طرف ما راى دادند درست مىكنند يك حكومتى كه مال همه ملت است، همه ملت حكومتشان عبارت از يك حكومت صحيح است و اسلامى انشاء الله، انشاء الله قدرت اسلامى، احكام اسلامى و آنوقت خواهيد ديد كه قضيه، قضيه تبعيض و تجزيه و اينها هيچ ابدا مطرح نيست، نه از اول اسلام مطرح بوده، نه حالا مطرح است. اگر چهار روز يك نفر آدم قاچاق آمد در اين مملكت و خرابكارى كرد، اين را نبايد ما به اسم اين بگذاريم كه مثلاً مسائل بايد اينطور باشد. نخير، وقتى كه دولت اسلامى انشاء الله استقرار پيدا بكند، انشاء الله همه ما، همه شما در رفاه هستيم و من سلام خودم را به برادرهايى كه شما از پيش آنها آمديد اعلام مىكنم و از آنها مىخواهم كه يك قدرى حوصله داشته باشند، صبر داشته باشند. انشاء الله خداوند همهتان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 71
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت اعزامى از ليبى به سرپرستى سرگرد جلود
غلبه مستضعفين بر مستكبرين اراده خداوندى است
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند را سپاس مىكنم كه اراده فرمود منت بر مستضعفين بگذارد عليه مستكبرين و زمين را از لوث مستكبرين پاك كند، مستضعفين را به - زمين - حكومت برساند، اسلام براى همين مقصد آمده است و تعليمات اسلام براى همين معناست كه مستكبرى در زمين نباشد و نتوانند مستكبرين، مستضعفين را استعمار و استثمار كنند. ما به تبع تعاليم عاليه قرآن و آنچه از اسلام بر سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين به دست آورديم و از سيره انبيا چنانچه در قرآن نقل مىفرمايد به دست آوردهايم آن است كه مستضعفين با هم مجتمع شوند و بر مستكبرين ثوره (انقلاب) كنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند. ما با اين تعاليم پيشرفت كرديم و ملت ما شهادت را استقبال كرد براى اين مقصد، و چون شهادت مورد هدف او بود با مشت و خون بر تمام قواى جهنمى، بر دبابات (تانكها) بر مسلسلات، بر ابرقدرتها كه در پشت شاه سابق صف كشيده بودند غلبه كرد، ما مىخواهيم كه اين رمز در بين تمام حكومتها و ملتها باشد. حكومتها بايد خدمتگزار ملتها باشند چنانچه در اسلام اين سيره بود كه حكومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود. حكومتها از مردم انشاء مىشدند و ارتش نيز از آنها و اگر حكومتها و ملتها به سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين عمل مىكردند، آرامش در همه جاى ارض بود اين اختلافات و خونريزىها نبود.
ما از خداوند مىخواهيم كه اين نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مستضعفين و هشدار باشد بر مستكبرين. مستكبرين گمان نكنند كه بايد حكومت كنند بر مستضعفين و آنها را استعمار و استثمار كنند. مستضعفين حكومت را به عنوان حكومت نشناسند بلكه به عنوان خدمتگزار بشناسند. برادر باشند، برادرى كه بر برادر ديگر خدمت كند، هر دو پشتيبان هم باشند. اگر قوانين اسلام در ملتها، در حكومتها جريان پيدا بكند و آداب حكومتها و ملتها اسلامى باشد، نه حكومتها خيال تعدى بر ملتها دارند و نه ملتها با حكومتها مخالف خواهند بود. من از شما كه از طرف معمر آمديد و براى ما سلام او را آورديد تشكر مىكنم و سلام من را نيز به ايشان ابلاغ و به ملت ليبى ابلاغ نمائيد. من از خداوند تعالى مىخواهم كه تمام ملتها و دولتها بيدار شوند و همه ملتها و دولتهاى اسلامى به هم پيوند كنند تا ابرقدرتها نتوانند بر اينها غلبه كنند و مخازن آنها را
صحيفه نور ج 6 صفحه 72
ببرند. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيت دارند و معالاسف به واسطه تفرقهاى كه بين آنها واقع است و به واسطه عدم رشدى كه در حكومتهاست نتوانستند آن قدرتى را كه اسلام براى آنها پيش بينى مىكند به دست بياورند. من از خداوند تعالى خواستارم كه مستضعفين در هر جاى ارض كه هستند بر مستكبرين غلبه كنند و مستكبرين به جاى خود بنشينند و دولتها و ملتها با هم برادر باشند.
والسلام عليكم
در اين موقع نماينده هيات ليبيائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند:
كليد حل معماى آقاى صدر به دست دولت ليبى است
چيزى كه، قضيهاى كه براى ما و علماى ايران و ساير اقشار به طور معما در آمده است اين فاجعه آقاى صدر است. من و علماى ايران براى اين فاجعه بسيار متاثر هستيم و اين براى ما يك معمايى است كه اين معما حل نمىشود الا به دست دولت ليبى. ما اين معما را مىخواهيم كه برادر ما معمر و دولت حل كنند و ناراحتىهاى ما را به اتمام برسانند. من كرارا به وسائطى اين معنا را تذكر دادم لكن الان نيز اكيدا تذكر مىدهم كه اين معنا در شعب ما و در بين علماى ما انعكاس سوئى دارد و من ميل ندارم كه بين ملت ما و دولت شما يك سوءتفاهمى باشد. من از شما مىخواهم كه اين معما را حل كنيد و موجب راحتى ما را فراهم كنيد.
سپس نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند: بگوئيد مقصود من اين نبود كه به شما يا به دولت شما تهمت بزنم مقصود من اين بود كه شما قدرت داريد كه در اين ممالكى كه نزديك شماست و ايشان رفتهاند در آنجا به قول شما، در آنجا فعاليت بكنيد و اين معما را براى ما حل كنيد. ما هيچگاه به برادران خودمان تهمت نمىزنيم و خلاف اسلام نمىكنيم لكن از شما خواهيم حل اين قضيه را به اينكه شما قدرت اين را داريد كه اين مساله را حل كنيد و از دولتهايى كه ايشان رفتهاند آنجا، يك طور تحقيقاتى بكنيد و ما مطلع بشويم.
در اين موقع نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند:
مسلمين بايد يد واحد باشند بر عليه اعداء
بله، من هم اين معنى را مىدانم لكن مهم اين است كه يك سوء تفاهمى بين ملتها و دولتهاى اسلامى نباشد و وحدت اسلامى هميشه محفوظ باشد و همه مسلمين با هم برادر باشند و اينكه در اين معنا درك كردم براى اين بود كه همين سوءتفاهم به واسطه فعاليتى كه شما بكنيد براى تحقيق اين مطلب، رفع بشود و بين دولتين و ملتين تفاهم صحيح حاصل بشود و اين تهمتها را اجانب كه مىخواهند بين دولتها و بين ملتها تفرقه بيندازند، آنها را خنثى كنيد، تبليغات آنها را. من هميشه
صحيفه نور ج 6 صفحه 73
سعىام در اين بوده است كه مسلمين يد واحد باشند بر اعداء چنانچه اسلام فرموده است و جماعت واحده باشند چنانچه اسلام مىفرمايد، لكن مهم ما اين بود كه رفع بشود اين سوءتفاهم، و برادرى ايران و ليبى محفوظ باشد و دست اجانب كه مىخواهند تفرقه بيندازند بين دو برادر، دو دولت و دو ملت، كوتاه بشود.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 74
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى با افسران، درجهداران و سربازان مركز توپخانه اصفهان
جداسازى ارتش از روحانيون و ساير اقشار ملت از خيانتهاى بزرگ رژيم شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
من امروز را روز مباركى مىدانم، روز ميمونى مىدانم. قبل از ظهر يك عده كثير از دوستان ما، برادران ارتشى ما، برادران ژاندارمرى ما، آمدند و با ما ملاقات كردند و الان دوستان عزيز من و ارتشىهاى محترم اصفهان به ملاقات آمدند. من از اين جهت اين روز را ميمون مىدانم و مبارك كه ارتش در قلب مردم و در بين مردم و با احترام زياد و شور و شعف فوقالعاده مواجه هستند. من از اين جهت مبارك مىدانم كه در سابق و در زمان طاغوت ارتش ما از ملت جدا بود و از روحانيت جداتر. امروز ارتش در قلب ملت است و در كنار روحانيت به طورى كه هدايت آنها را به اينجا حضرت حجتالاسلام آقاى طاهرى ايدهم الله تعالى فرمودند. سابقه ندارد كه يك شخص روحانى در ارتش و در رژه ارتش شركت كرده باشد. ارتش از ما جدا شده بود و ملت از ارتش جدا شده بود و اين خيانت بزرگى بود كه رژيم سابق كرد و ما برادران را از هم جدا كرد. امروز روزى است مبارك و ارتش با ملت هماغوش و در درياى جمعيت امروز خودشان را غوطهور مىبينند و مردم مثل برادر آنها را پذيرايى مىكنند. نه آنها از مردم بيزارند و نه مردم از آنها، به خلاف سابق كه مردم را طورى كرده بودند و به طورى از ارتش و ساير قواى انتظامى ترسانده بودند كه مردم احساس ناراحتى كردند با ديدن آنها و ارتش را آنطور بار آورده بودند كه احساس آنها نسبت به ملت غير از اين احساس بود كه امروز هست. امروز شما احساس شادى كنيد كه در آغوش ملت هستيد و ملت احساس شادى مىكند كه در آغوش شماست و هر دو احساس شادى مىكنيد كه برادروار مجتمع هستيد و هر دو با هم و من احساس غرور مىكنم كه اين ارتش با مردم همچو مختلط است و همچو مزدوج است كه مثل دو برادر، اين غرور، دارد، اسلام همين را مىخواهد. ارتش اسلام در صدر اسلام با مردم يكى بودند، جدايى نداشتند، از مردم بودند، بعدها سلاطين جور و خصوصا اخيرا به واسطه تبليغاتى كه كردند، تبليغاتى كه از جانب اجانب بود و مامور آن رژيم منحط بود، تبليغاتى كردند كه شما را از ما جدا كردند، ملت را از شما جدا كردند، ملت را بعضى را از بعضى جدا كردند، دانشگاهى را از مدرسهاى جدا كردند و بازارى را از هر دو خواستند جدا كنند و بحمدالله اين فرصت پيدا نشد و خداى تبارك و تعالى همچو توفيقى داد كه همه الان با هم همه برادروار در يك محيط دوستانه، در يك محيطى كه با شعف و شوق از هم پذيرايى
صحيفه نور ج 6 صفحه 75
مىكنيد مجتمع هستيم. امروز روز مبارك است، امروز روز ميمون و بزرگ است.
مجازات خيانتكاران و عفو نادمين
و اما قضيهاى كه فرمودند راجع به عفو، همين طور است كه گفتهاند و - ما - آنهايى كه مجرم بودند، آنهايى كه خيانتكار بودند، آنها را مجازات كردند و خواهند كرد. و اما ارتش، ژاندارمرى و همين طور ساير طبقات ديگر از قواى انتظامى، شهربانى در تمام كشور اگر چنانچه خداى نخواسته مرتكب يك جرم صغيرى، يك گناه صغيرهاى شده باشند، ما اين را عفو كرديم و خداوند تبارك و تعالى به واسطه برگشت آنها به دامن اسلام و برگشت آنها به دامن ولى عصر سلام الله عليه آنها را عفو فرمود و ما به تبع امام زمان سلام الله عليه عفو عمومى نموديم و از اشخاصى كه گناه صغيره كردند و خداى نخواسته مرتكب يك بعضى از صغائر ذنوب شدند. خداوند همه شما را عظمت، عزت، قدرت عنايت كند.
با بيدارى و وحدت كلمه، خدعههاى شياطين را خنثى سازيد
برادران من توجه داشته باشيد كه در اين فرصت از زمان، در اين لمحه از زمان شياطين مىخواهند باز بين ما و شما، بين شما و ساير قواى انتظامى، بين قشرهاى ملت جدايى بيندازند و از آن استفاده كنند و به خيال خام خودشان برگشت به حال اول ولو به فرم ديگر، لكن بايد با هوشيارى و با بيدارى خدعه اينها را خنثى كنيد و مثل كوه در مقابل آنها بايستيد و نگذاريد خللى در اين اجتماع شما، در اين سد بزرگى كه داريد و در اين اجتماع و در اين وحدت كلمهاى كه داريد، نگذاريد كه آنها رخنه كنند كه اگر خداى نخواسته رخنه كنند شايد مسائل و مشكلى براى ما پيش بيايد. خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت عنايت فرمايد و شما را با ملت و ملت با شما را چنان همراه و برادر كند كه كسى نتواند خلل در اين برادرى ايجاد كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 76
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت اعزامى كوبا
قدرتايمان و وحدت كلمه عامل غلبه ملت بر قواى شيطانى شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
من تشكر مىكنم از اينكه ايشان و دولت ايشان براى تفقد از حال ملت ايران به اينجا آمدهاند و از نهضت ما پشتيبانى مىكنند. اين نهضت ايران نهضتى مبتنى بر عقائد، مبتنى برايمان، مبتنى بر اسلام بود و با قدرت ايمان و اسلام اين پيشبرد را كرد والا ملت ما در دستشان از ابزار جنگ هيچ نبود، در صورتى كه آنها مسلح بودند به تمام انواع اسلحهها و پشتيبانى از آنها مىكردند ابر قدرتها، معذلك در عين حالى كه همه قواى قدرتمند دنبال شاه بودند و پشتيبان، معذلك قدرتايمان ملت ما كه به آن قدرتايمان وحدت كلمه پيدا شد و همه با هم يك مطلب را خواستند، نتوانستند قدرتها اين قدرت شيطانى را حفظ كنند و اين نهضت چون نهضت انسانى بود و براى انسان بود، همه انسانها كه در فطرت انسانيت باقى ماندهاند بايد از آن پشتيبانى كنند.
دولتها بايد خدمتگزار ملتها باشند
و دولتها توجه كنند به اينكه بايد در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتيبان دولتها و اينكه شاه سابق نتوانست حفظ خودش را بكند براى اينكه ملت با او نبود، ملت پشت به او كرد و او هم به ملت خيانت كرد. دولتها بايد توجه كنند به اينكه آنها در خدمت ملت بايد باشند اگر در خدمت ملت باشند ملتها پشتيبان آنها خواهند بود. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همه ملتهاى عالم و همه مستضعفين سعادتمند باشند و همه دولتها در خدمت ملتها باشند تا سعادت همه بشر تامين شود. و من سعادت ملتها را، ملت شما را از خداوند مىخواهم و سلام من را به ملت و رئيس دولت و دولت ابلاغ كنيد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 77
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل نيروى هوائى دزفول و نمايندگان مردم شهرستان اليگودرز
تا خدا با شماست احدى توان معارضه با شما را ندارد
بسم الله الرحمن الرحيم
شما نيروى هوائى امروز نيروى آسمانى هستيد، نيروى اسلامى هستيد، پشتيبان اسلام هستيد، اسلام پشتيبان شماست، ملت پشتيبان شماست، ما همه پشتيبان شما و همه با هم، همه با هم بايد اين نيروى بزرگ اسلامى انسانى را به پيش ببريم. حكومت اسلامى، جمهورى اسلامى، عدل اسلامى را مستقر كنيد. با عدل اسلامى همه و همه در آزادى و استقلال و رفاه خواهند بود. آن نيروهاى شيطانى بود كه ما را از شما و شما را از ما جدا مىكرد و بهره بردارى مىكرد. اسلام براى همه است و با همه يدالله با جماعت است، دست خدا با شماست، تا همه با هم هستيد و همه اسلام را مىخواهيد، خدا با شماست و تا خدا با شماست كسى با شما نمىتواند معارضه كند. اين شياطين كه در بين ملت ما تفرقهاندازى مىكنند، آگاه باشند كه نمىتوانند اين نيروى انسانى را شكست بدهند، بيهوده تفرقهاندازى مىكنند، شيطنت مىكنند، نخواهد آمال آنها، آرزوى آنها تحقق پيدا بكند. خداوند خواسته است كه مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، غلبه كردند و مىكنند. دوستان من! عزيزان من! همه با هم باشيد از تفرقه پرهيز كنيد، همه براى اسلام، همه براى خدا، همه نيروى الهى. شما نيروى هوائى، نيروهاى الهى هستيد. همه نيروها، نيروى الهىاند. ملت نيروى الهى است. دست خدا با شماست. خداوند همه شما را حفظ كند و همه با هم، همه با هم براى اسلام به پيش.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 78
4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت سردفتران تهران
بايد همه دست به دست هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما آقايان متشكر هستم كه تشريف آورديد و از نزديك ملاقات كنيم. آنچه بوده است گذشت و ما امروز بايد فكر آينده باشيم. آينده يك مشكلاتى است كه بر عهده همه اقشار ملت است. خرابىهايى كه تا كنون شده است در ظرف اين پنجاه و چند سال بيشتر و قبل از آن هم دو هزار و پانصد سال اين خرابىهايى كه شده است و يك كشور خراب از هر جهت، از جهت فرهنگى، از جهت اقتصاد، اين وراثت مانده است براى ما و هيچ قشرى تنهايى نمىتواند اين خرابىها را آباد كند، همانطورى كه در شكستن اين سد بزرگ طاغوتى نمىتوانست يك قشر، دو قشر اين عمل را انجام بدهد، وقتى كه همه اقشار ملت با هم شدند و همه تحت لواى توحيد و اسلام عمل كردند، اين امر محال به حسب نظر اشخاص ممكن و واقع شده محال به نظر خيلىها مىرسيد كه بشود اين سلطنت طاغوتى را شكست با آن ابزار و سلاحهاى مدرنى كه خودشان داشتند و دارند و با آن پشتيبانىهايى كه از ابرقدرتها مثل آمريكا و غيره مىشد، يك مطلب غير ممكن به حسب عادت به نظر رسيد لكن اين غفلت از اراده الهى بود، غفلت از اراده الهى بود، غفلت بود كه هر غير ممكن به نظر ما با اراده حق تعالى واقع خواهد شد و من اين مطلب را مستند به شخص نمىدانم، مستند به ملت نمىدانم، يك تحولى در اين ملت پيدا شد با دست خداى تبارك و تعالى، آن تحول روحى بود كه الان هم بعضى جوانها مىآيند و به من مىگويند دعا كنيد ما شهيد بشويم و آنوقت هم جوانهاى برومند همين تقاضا را از من مىكردند، بعضىشان قسم مىدادند مرا كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم. مادرهايى كه بچههايشان را از دست دادند و داده بودند الان هم كه پيش ما مىآيند با تشكر. در چند شب پيش، دو، سه شب پيش با يك پدرى كه جوانش را از دست داده بود من مواجه شدم - احوالپرسى - نمىدانستم كه اين مصيبت بر او وارد شده از او احوالپرسى كردم، ديدم بيشتر از ميزان تشكر دارد مىكند و مىگويد حالم خوب است، بعد كسى گفت يكى از جوانهاى ايشان كشته شده است و اين تشكر براى اين معنا بوده است. اين تحول روحى كه در ملت پيدا شد، ملتى كه از سايه پاسبان مىترسيد در خيابان ريخت و گفت مرگ بر كه،بر شاه، اين تحول يك تحول الهى بود، نه انسانى. انسان نمىتوانست يك همچو كارى بكند. هر كسى خيال كند كه فلان اين كار را انجام داد صحيح نيست، خدا اين كار را انجام داد. اين يد غيبى
صحيفه نور ج 6 صفحه 79
بود كه بر سر اين ملت سايه افكند و يك ملت مظلوم را، ملتى كه هيچ ساز و برگ نداشت، بر يك قدرتهاى بزرگ موفق كرد و پيروزى داد و اين سد را شكست. بحمدالله اين سد شكسته شد لكن كارها باز باقى است. باز ما كارهايى داريم و احتياجاتى به همه، احتياج به همه آقايان، به گويندگان، به نويسندگان، به همه اقشار ملت ما احتياج داريم براى اينكه يك مملكت خراب را نمىتواند يك قشر آباد كند. بايد همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود. هر كسى به هر مقدارى كه قدرت دارد، خيال نكند يك نفر است، يك نفر بهاندازه يك نفر قدرت دارد، اين يك نفر وقتى پهلويش نفرها واقع شد، جمعيت از آن، مثل يك قطره است كه وقتى كه قطرههاى ديگر به آن متصل شد سيل پيدا مىشود وقتى سيلها با هم متحد شدند دريا درست مىشود. اين قطرهها خيال نكنند، انسانها خيال نكنند كه خوب، از من كه كارى بر نمىآيد، نخير، از شما و من و همه و شما هر كدام بهاندازه خودمان، به اندازه يك نفر كار ازمان مىآيد و بهاندازه آنقدرى كه از ما كار مىآيد مسوول هستيم يعنى امروز وضع طورى است، به طورى حساس است وضع مملكت ما كه اگر ما قصور بكنيم در اداى تكليفمان، مسووليم، همه بايد باهم، همه اقشار بايد باهم، ننشينيد كه دولت اصلاح بكند، دولت تنها نمىتواند، ننشينيد كه روحانيت اين كار را بكند، روحانيت نمىتواند تنها، روحانيت ننشينند كه مثلاً اقشار ديگر اين كار را بكنند، از آنها هم تنها نمىآيد. همه با هم، وقتى همه با هم شدند، يدالله مع الجماعه جماعت وقتى كه با هم شدند پشتيبانشان خداى تبارك و تعالى است و مقصد وقتى الهى شد، مهم اينجاست كه وقتى مقصد الهى شد، همه توجه به اسلام داشتند.
غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند
شما ملاحظه كرديد كه در اين نهضت از آن بچهاى كه تازه زبان باز كرده بود، تا آن پيرمردهايى كه نزديكهاى مردنشان بود، همه با هم مىگفتند جمهورى اسلامى، همه اسلام را خواستند، اين همهاسلام خواستن، توجه همه به معنويت بودن، توجه همه به خدا و دين خدا بودن شما را پيروز كرده، اين توجه را از دست ندهيد، اين رمز پيروزى است، كليد پيروزى است، اين كليد را محكم نگه داريد، وحدت پيدا بكنيد، مقصد هم خدا. اين دو تا مطلب وقتى كه پيدا شد، اين همه مسائل را حل مىكند و همه ما بايد كوشش بكنيم و به مقاصد الهيه برسيم. البته شما آقايان كه دفاتر ازدواج و طلاق پيش شما هست، مسووليت عظيمى داريد، اگر سابق يك قدرت شيطانى بر شما حكومت مىكرد، الان هيچ قدرتى بر هيچ كس حكومت نمىكند، قدرتها هست لكن حكومت نمىكند يعنى قانون هست قانون الهى است فقط. غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند. شما آقايان كه متصدى يك همچو امر بزرگى هستيد، مسووليت بزرگى بين خودتان و خداى خودتان داريد، شرايط را البته كرديد و از اين به بعد هم با دقت شرايط را بكنيد، خصوصا در باب طلاق كه شرايط بايد خيلى با دقت و با ملاحظه انجام بگيرد انشاء الله خداوند به همه شما سلامت و سعادت بدهد و همه ما را توفيق به اين بدهد كه اين خدمت را به اسلام بكنيم همهمان.
والسلام
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 80
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان شهرهاى باختران، سنندج، دزفول، بروجن و تهران
سعادت دنيا و آخرت در اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
چه بركاتى در اين نهضت مترتب است، بركت اسلام، جمهورى اسلامى كه تمام سعادتها در اسلام است. سعادت دنيا و آخرت در اسلام است لكن اشخاص ضعيف بيچاره نمىتوانند اين نهضت را ببينند، در صدد تفرقه هستند، اينها اشخاصى هستند كه مىخواهند بين اقشار ملت جدايى بيندازند براى آنكه با تفرقه مىتوانند منافع خودشان را تامين كنند، با تفرقه مىتوانند براى اربابهاى خودشان يك مقامى در اينجا درست كنند، لكن بايد مطمئن باشند كه اين دستهاى تفرقهانداز قطع خواهد شد. اين دستهايى كه مىخواهند بين برادران، بين خواهران، بين اقشار ملت تفرقه بيندازند دفن خواهد شد. همانطورى كه رژيم شاهنشاهى منحوس دفن شد ريشههاى فساد باقيمانده آن هم دفن خواهد شد. بعضى از اشخاصى كه در آن وقت منفعت طلب بودند و مىخواستند با بقاء رژيم منحوس، منافع مادى خودشان را، غير مشروع خودشان را تامين كنند، حالا به خيال آن افتادهاند كه باز تفرقه بيندازند بين برادران مسلم، بدانند كه غلط رفتند، اشتباه مىكنند، ديگر بر نخواهد گرديد آن رژيم طاغوتى و نظير آن رژيم طاغوتى. من از شما بانوان محترم كه همدوش برادران خودتان، بلكه در صف جلو در اين نهضت بوديد تشكر مىكنم و من اميدوارم كه باز شما درصف مقدم باشيد و اين نهضت را به آخر برسانيد كه حكومت اسلامى انشاءالله تاسيس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفين به حقوق حقه خودشان برسند. خداوند شماها را حفظ كند و براى اسلام و مسلمين نگه دارد.
والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 81
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان جامعه زنان خارجى مقيم ايران و اعضاى هيأت تحريريه نشريه لاله
تاريخ نيز قادربه ثبت عمق جنايات و خيانات شاه نيست
بسم الله الرحمن الرحيم
من از بانوان محترم كه همدرد ما هستند و در اين مصيبتهائى كه بر ملت ايران وارد شده است اظهار همدردى مىكنند متشكرم، لكن بايد به شما بانوان محترم تذكر دهم كه جنايات شاه را نه شما تمامش را اطلاع داريد و نه ما و نه آن اشخاصى كه حتى نزديك به شاه هم بودند.
جنايات اينها مراتب و درجاتى داشته است كه بعضى از آن واضح بوده است، همه ديدهاند. اين جنايات و آدم كشىها و حبسها و زجرهائى كه صدايش از داخل زندانها به بيرون رسيده است. يك مرتبه از جنايات و خيانات، آنهائى بوده است كه وزراى شاه و اطرافيان شاه اطلاع داشتند و ماها و شماها اطلاع نداشتيم، پارهاى از جنايات هم فقط خود شاه مطلع بوده است خيانتى كه كرده است، ديگران مطلع نبودند.
ما نمىتوانيم به عمق جنايات و خيانات اين پدر و پسر اطلاع پيدا كنيم، شما كه غايب امر، يكى از شما بيست و دوسال اينجا بوده، ما هم كه تمام عمرمان را اينجا بوديم و در جريان امور بسيارى از عمرمان را گذرانديم، باز نمىتوانيم بر عمق اين جنايات اطلاع پيدا كنيم، تاريخ هم نمىتواند عمق اين جنايات و خيانات را ثبت كند، تاريخ آنقدر مىتواند كه اطلاع پيدا مىكند و جنايات شاه بسياريش زير پرده است كه غير از خودش و امثال كارتراطلاع ندارد.
تبليغات خلاف واقع جيره خواران ابرقدرتها بر عليه انقلاب اسلامى
من از شما تشكر مىكنم كه براى همدردى ما تشكيل يك انجمن داديد و مىخواهيد كه مطالب ما را برسانيد. ما در دنيا مظلوم هستيم براى اينكه دنيا طرفدار شاه ظالم بود و تمام دولتهاى خارجى، مگر كمى از آنها، طرفدارى مىكردند و از ظلم و ستم او پشتيبانى مىكردند. ملت ما الان هم مظلوم است براى اينكه نويسندگان خارج به طورى وجهه اين انقلاب را جلوه دادند در خارج و به طورى دروغ گفتند و شايعه افشانى كردند كه ملت ما را غير از آنى كه هست و غير از آنى كه مىبينيد، جلوه دادند در روزنامههاى خارج. از جمله چيزهائى كه نوشتند، اين است كه آنهائى كه كشته مىشوند و اعدام مىشوند، از زير خاك بيرون مىآورند مردم و تكه تكه مىكنند. اگر يك نفر اينطور شده است
صحيفه نور ج 6 صفحه 82
شما در تمام ايران تفتيش كنيد اگر يك نفر يك همچو كارى برايش شده است آنها حق دارند بگويند همه شده است، لكن من مىدانم نويسندههاى خارج اكثرشان يا بسياريشان جيرهخوار همين دستگاهها هستند، اينها ديدند كه ملت ايران به واسطه قدرتايمانى كه داشتند، نهضتى را كه كردند كه دست اربابها كوتاه شده است و دست آنهائى كه منافع را به اينها واصل مىكردند كوتاه شده است، اينها براى انتقامجوئى يا برگرداندن اوضاع سابق و براى نفع خود دست به اين تبليغات زدند. تمام اين تبليغات برخلاف واقع است. شما مىبينيد كه اينجا احكام اعدام براى اشخاصى صادر مىشود، خوب است كه اين اشخاص را و پرونده اين اشخاص را ملاحظه كنيد ببينيد كه اين اشخاص كه حكم اعدامشان صادر شده و اعدام شدهاند، آيا چند نفر كشتند؟ آيا ده نفر كشتهاند؟ آيا يك ملت را بيچاره كردند؟ اينها تمام ملت ايران را بيچاره كردند؟ و در ظرف پنجاه سال همه را در تحت فشار قرار دادهاند. اينها جناياتى به اين ملت كردند كه اگر چنانچه دادگاهها نبود خود ملت مىريختند و آنها را مىكشتند. دادگاهها كنترل كردند عواطف ملت را، ملتى كه در خيابانها جوانهاى خود را به خون آغشته ديدند با امر همين امثال اينها، با امر همين شاه و با امر همين هويدا و با امر همين نصيرى و امثال اينها، طاقت ندارد كه اينها را زنده ببيند.
اين جوامع به اصطلاح حقوق بشر در خدمت ابرقدرتها هستند
اينهائى كه مدعى حقوق بشر هستند و حالا براى امثال هويدا سينهزنى مىكنند و اظهار تاثر و تاسف مىكنند، اينها آيا طرفدار حقوق بشرند يا طرفدار مملكتها و حكومتهاى ابرقدرتند؟ اگر اينها طرفدار حقوق بشرند چه شد كه در مدت پنجاه سال اين بشر در اينجا زير شكنجه بود، اعدام بود؟ اين بشرى را كه در اينجا با تابه سرخ مىكردند و بشرى را كه پاى او را بريدند با اره، اينها نفس نكشيدند، امروز نفس مىكشند و امروز تبليغات مىكنند. مگر اينها كه كشته شدند بشر نبودند؟ مگر اينها حقوق نداشتند؟ مگر حق بشر اين نيست كه اگر كسى، كسى را كشت قصاص بكند؟ اين حق بشر است، حق اشخاصى كه از اولاد او يا از بقاياى اوست كه قصاص كند از اينها، لكن عمده اين است كه اين جامعههاى حقوق بشر در خدمت ابرقدرتها هستند با اسم حقوق بشر. اين جامعههائى كه براى حقوق بشر فرياد مىزنند، حقوق بشر را مىخواهند پايمال كنند. اين روزنامه نويسها و مطبوعاتى كه به اسم بشر دوستى انتشار اين اكاذيب را مىكنند، اينها در خدمت ابرقدرتها هستند، اينها حقوق بشر را پايمال مىكنند.
شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد
من از شما جمعيتى كه الان در ايران براى بررسى اوضاع ملت ما و اوضاع كشور ما تشكيل جلسه دادهايد، بعد از تشكر خواستارم كه شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد، بررسى كنيد كه آيا اين مردم در اينجا دارند قتل عام مىكنند اين مردم از گورستانها بيرون
صحيفه نور ج 6 صفحه 83
مىكنند اجساد را و تكه تكه مىكنند؟ مردم دارند آتش مىزنند؟ اين را بررسى كنيد ببينيد كه قضيه، قضيه انتقامجوئى به معناى غير انسانى است يا خير؟ دادگاههائى است كه بعد از اينكه جرمهاى اينها ثابت شد، اينها محكوم به اعدام مىشوند كه اگر اين دادگاهها نبود و اگر جلوگيرى از اين مردم به واسطه دادگاه نبود، آنوقت مردم خودشان قيام مىكردند براى اينكه آنهائى كه كشتار عمومى كردند در يك ملتى، آنهائى كه فجايعى پيش آوردند و در آبادان يك دسته بزرگى، قريب چهار صد نفر آدم را سوزاندند، اينها را دارند اعدام مىكنند، نه اينكه اشخاص عادى را، اشخاص عادى را شما ملاحظه مىكنيد كه تاكنون قريب هفتصد نفر، ششصد نفر آزاد شدند، اينها براى اينكه جرمهاىشان كم بوده است و همين طور كسانى كه جرمهاىشان كم است اينها را آزاد مىكنند، آنهائى كه محكوم به حبس مىشوند يا محكوم به اعدام مىشوند آنها اشخاصى هستند كه داراى ظلمهاى بزرگ بودند و در روزنامههاى خارجى شماها اينطور انعكاس نشده است و اين اسباب اين شده است كه ملت ايران بدبين بشوند به خارجىها به واسطه اين روزنامه نويسها و به واسطه اين مدعيان حقوق بشر. شما روشن كنيد اينها را و به مردم ايران هم اطلاع بدهيد كه اينها يك مردمى هستند كه طرفدار حقوق بشر نيستند، طرفدار حق ابرقدرتها هستند، اينها از اين مردم شريف اروپا نيستند، اينها يك دسته جيره خوار هستند. در هر صورت من از شما تشكركنم كه در اين مسائل مشكل ما بنا داريد كه به ملت ما كمك كنيد و كمك تبليغاتى از بزرگترين كمكهائى است كه الان از شما ممكن است و من از شما باز هم تشكر مىكنم. خداوند حفظ كند شما را.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page