-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 17
تاريخ 26/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل پادگانهاى فرح آباد و لشگرك
رمز پيروزى نهضت، وحدت كلمه و اتكال به خدا و استقبال از شهادت بود
بسم الله الرحمن الرحيم
جوانان غيور خوش آمديد. درود بر شما جوانان برومند، درود بر شما كه در اين روز با ما مواجه هستيد و من نيروى شجاعت شما را از نزديك مشاهده مىكنم. عزيزان امروز من به شما تبرك مىگويم، دو تبريك، يكى تبريك اينكه طاغوت رفت و برگشتن ندارد، اختناق دفن شد و برگشتن ندارد، بستگى به اجنبى قطع شد و برگشتن ندارد. تبريك دوم، تبريك جمهورى اسلامى، اسلامى كه تمام اقشار در آن زندگى به رفاه بكنند، اسلامى كه همه آزاد باشند، اسلامى كه استقلال را براى ما حفظ كند، اسلامى كه طبقات ضعيف را برومند كند، اسلامى كه طرفدار مستضعفين هست. من به شما تبريك مىگويم اين اسلام را، لكن شرط آن اين است كه با هم وفادار باشيم و همه سرباز اسلام باشيم. رمز پيروزى امروز ما اين است كه اتكا به خداى تبارك و تعالى داشتيم. رمز پيروزى ما اين است كه جنبه فقط سياسى نبود، فقط براى نفت و امثال اينها نبود، جنبه، جنبه معنوى بود، اسلامى بود، جوانان ما آرزوى شهادت مىكردند، جوانان ما شهادت را استقبال مىكردند همانطور كه در صدر اسلام سربازهاى اسلام شهادت را استقبال مىكردند. سربازان ما از شهادت باك ندارند براى اينكه مردن را يك چيز فنا شدن نمىدانند. سربازان ما شهادت را سعادت مىدانند و براى اين سعادت كوشش مىكنند. رمز پيروزى، اتكاء به قرآن و اين شيوه شيعه مقدس كه شهادت را استقبال مىكردند، بوده، خوف در دل آنها نبود، در عين حال كه تانكها و مسلسلها به روى آنها آتش مىگشود آنها استقبال مىكردند، خوف نداشتند. مشت بر تانك غلبه كرد، مشت بر مسلسل غلبه كرد مشت بر ابرقدرتها غلبه كرد. اين رمز را حفظ كنيد، اين رمز پيروزى را تاحفظ كنيد پيروز هستيد. ملت ما تا با خداست پيروز است. ملت ما تا پناهگاه او اسلام است پيروز است. پرچم قرآن تا برفراز سر ملت ماست پيروز است. اين رمز را حفظ كنيد، توجه داشته باشيد كه نهضتهاى سابق نهضتهايى بود كه يا سياسى بود يا نيمه اسلامى. نهضت امروز تمام اسلامى است، نهضت امروز براى خداست، همه فرياد مىزنند اسلام، همه فرياد ميزنند جمهورى اسلام. اين رمز است كه ما را پيروز كرد و شما هم اين رمز را حفظ كنيد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 18
هوشيارى جهت مقابله با تبليغات سوء و توطئههاى دست نشاندگان
توجه داشته باشيد كه شياطين در بين همه طبقات منتشر شدهاند كه براى اربابهاى خود راهى باز كنند، اينها مىخواهند همان بساط سابق را اوج بدهند. شما توجه داشته باشيد كه آنها را در بين خودتان راه ندهيد، دفع كنيد آنان را. شما بدانيد كه با اسلام مىتوانيد مستقل باشيد و با اسلام مىتوانيد آزاد باشيد. قرآن شما را آزاد قرار داده است و قرآن استقلال شما را بيمه كرده است. كسانى كه در بين شماها رخنه مىكنند و مىخواهند تبليغات سوء بكنند يا به اسم دلسوزى براى كارگران با به اسمهاى ديگر، اينها خائن به ملت ما هستند، اينها براى كارگران هيچ دلسوزى ندارند، اينها مىخواهند مملكت ما آشفته باشد و مملكت ما گل آلود باشد و از گل آلود و آب گل آلود ماهى بگيرند، اينها دست نشاندگان آمريكا يا غير آمريكا هستند و اينها هستند كه مىخواهند باز ما را به آن اختناق و به آن وابستگى برگردانند. بيدار باشيد برادران من، بيدار و هوشيار باشيد. مخالفت با ارتش محمدى، مخالفت با اسلام است شما نظاميان، شما ارتشيان از ما هستيد، برادرهاى عزيز ما هستيد، فرزندان عزيز و برومند ما هستيد و ما از شما هستيم. ملت ما پشتيبان شماست و شما پشتيبان ملت. شما حافظ استقلال مملكت هستيد و هر كس با شما مخالفت كند با استقلال مملكت مخالفت كرده، با اسلام مخالفت كرده. من اعلام مىكنم كه اگر كسى با ارتش ما مخالفت امروز بكند با اسلام مخالفت كرده است، با پيغمبر اسلام مخالفت كرده است. امروز ارتش، ارتش طاغوتى نيست، ارتش محمدى است.
و من به شما برادران سفارش مىكنم كه حفظ نظم را در پادگانهاى خود بكنيد، حفظ نظام را به همانطور كه سابق بوده است بكنيد، از بزرگها حرف شنوى بكنيد، اخلال نكنيد و همين طور راه ندهيد كسانى را كه مىخواهند در نظام شما اخلال بكنند. اينهامخالف حيثيت مملكت ما هستند. شما حيثيت مملكت مارا خودتان بايد حفظ كنيد و حفظش به اين است كه نظام را حفظ كنيد و آن چيزى كه در قانون نظام است شما بايد حفظ كنيد و ما پشتيبان شما و شما پشتيبان ما باشيد و ملت پشتيبان همه باشد و ما اين راه را كه تا نيمه آمدهايم تا آخر انشاءالله برويم و ديگر اجازه ندهيم كه ديگران در مقدرات مملكت ما دخالت كنند و با مشت به دهان اشخاصى بزنيم كه اجانب را مىخواهند بر ما مسلط كنند. خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنيا و آخرت
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 38
تاريخ 29/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از فرهنگيان رفسنجان
اين دست غيب الهى بود كه همه مردم بلاد از دهات تا شهرهاى بزرگ همه يك كلمه را مىگويند
بسم الله ارحمن الرحيم
اين حقيقتى است كه بايد اعتراف كرد كه قلعه محكمى بود كه احتمال فتح او نمىشد و فتح شد و دژ عظيمى بود كه احتمال شكستن او نمىرفت و شكسته شد. ملتى با نداشتن هيچ ابزار و ساز و سلاح بر ابر قدرتها و بر قدرت شيطانى كه تا دندان مسلح بودند غلبه كرد لكن اين من نبودم كه اين غلبه را نصيب شما كرد اين خداى تبارك و تعالى بود. من در پاريس كه بودم و مىشنيدم كه تمام مردم بلاد از آن اقصا بلاد تا مركز، از دهات كوچك تا شهرستانهاى بزرگ همه با هم متحد شدند و همه يك كلمه مىگويند و آن اينكه سلسله پهلوى نه و جمهورى اسلامى آرى. من آنجا اينطور فهميدم كه اين دست، دست غيب است. انسان نمىتواند اين وحدت را تحصيل كند. انسانها شعاع فعاليتشان محدود است ممكن است يك شهر را، يا يك استان را ممكن است كه به وحدت كلمه برساند ممكن است كه يك گروه از مردم را وحدت كلمه درشان ايجاد كند لكن يك كشور سى و چند ميليونى با اختلاف گروهها، با اختلاف آمال و آرزوها، با اختلاف فهم و شعور آنها همه با هم مجتمع شدند و همه با هم دست به هم دادند و يك مطلب را خواستند، اين نيست الا اينكه دست غيبى در كار است، خداى تبارك و تعالى به وسيله امام زمان سلام الله عليه من از آنوقت ياس در من هيچ وقت نبوده است لكن از آن وقت بسيار اميدوار شدم كه اين مطلب به پيروزى خواهد رسيد، البته اين معنا كه پيروزى به اين سهلى و به اين زودى نصيب بشود، يك ملتى كه هيچ ندارد در مقابل يك قدرت شيطانى، با اينكه مثل آمريكا و انگلستان به صراحت و شوروى هم پشتيبانى داشتند، همه قواى شيطانى دست به دست هم داده بودند در مقابل يك مشت ملت، لكن اينجا قواى رحمانى در كار بود، با خداى تبارك و تعالى هيچ كس نمىتواند ستيزه كند، اينجا دست غيبى الهى بود و تا اين دست هست و تا اين عنايت الهى هست شما پيروزيد.
براى حفظ نهضت در برابر اخلال تفرقه افكنان و تبليغات شياطين بيدار باشيد
همت كنيد كه اين نهضت را به همانطور كه هست، اين نهضت را به همين گرمى كه هست حفظ
صحيفه نور ج 6 صفحه 39
كنيد. اگر بخواهيد به يك مملكت مستقل، آزاد، به يك كشورى كه خودش روى پاى خودش بايستد و كارهاى خودش را اداره كند، بخواهيد به يك همچو كشورى برسيد و پيروز بشويد و تا آخر پيروزى را ادامه بدهيد، بايد اين رمز پيروزى را حفظ كنيد. رمز پيروزى توجه به خدا بود. اشخاصى مىآمدند از جوانهاى برومند پيش من و مرا قسم مىدادند كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم. اين عنايت خدا بود. اين تحول، تحولى بود كه به دست بشر نمىنشد انجام بگيرد. در ملت يك تحول روحى پيدا شد. يك تحول باطنى پيدا شد، اين تحول باطنى به دست خدا بود، با عنايت خدا بود. يك ملتى كه در چند وقت پيش از اين اگر پاسبانى مىآمد در بازار و مىگفت بايد تعطيل كنيد يا بايد بيرق بزنيد، كسى براى خودش حق قائل نبود كه مخالفت كند، بهاندك وقتى به آنجا رسيد كه ريختند در خيابانها و مرگ بر فلان گفتند، اعتنا به توپ و تانك و مسلسل نكردند، اعتنا بر قواى شيطانى نكردند اين تحول، تحول الهى بود. كارى كنيد كه اين تحول از بين نرود. اينكه الان به دست آورديد و ملت ما به دست آوردند اين از بين نرود، وحدت كلمه را حفظ كنيد، توجه به خدا را تقويت بدهيد روح خودتان رامتوجه به خدابكنيد.شياطينى كهدربين شمامى خواهند تفرقه بيندازند طرد كنيد. آنها را يا ارشاد كنيد اگر قابل باشند و يا طرد كنيد.آمريكا باز چشمش به ايران است، به نفت ايران است،به مخازن ايران است، به اين زودى نميتواند اغماض كند و ساير ممالك. شما اگر بخواهيد اين چشمها را كور كنيد واين دستها را قطع كنيد، بايد با همين رمزى كه تاكنون پيش آمديد از اين به بعد هم اين رمز را حفظ كنيد، اين كليد را حفظ كنيد. آن رمز توجه به خدا، همه يك مطلب و آن اسلام، همه يك مطلب و آن،شرك نه، اسلام آرى. اگر اين رمز از دست ما خداى نخواسته گرفته بشود، اگر اين شياطين كه الان عمال آمريكا و ممالك ديگر در بين مردم هستند و آشوب مى كنند، نمىگذارند زراعت ما، كشاورزى ما به جريان بيفتد، نمىگذارند كارخانههاى ما به جريان بيفتد، نمىگذارند مدارس ما باز بشود، اگر اين عناصر در بين شما باشند و خداى نخواسته رخنه كنند و شما منفعل از حرفهاى آنها بشويد و جوانهاى ما غفلت كنند و توجه به آنها بكنند و تبعيت از آنها بكنند و در خيابانها راه بيفتند، تظاهر بكنند در زمانى كه تظاهر نبايد بكنند، اگر خداى نخواسته اين اشخاص فعالى كه با الهامات شيطانى مردم را مى خواهند منحرف كنند موفق بشوند من خوف آن دارم كه بساط برگردد به حال اول، من خوف آن دارم كه باز اختناق پيش بيايد، من خوف آن دارم كه باز استقلالى كه ما تحصيل كرديم از دست ما برود. عزيزان من بيدار بشويد، اينها كه در بين طبقات مردم افتادهاند بشناسيد، اينها اگر چنانچه غمخوار ملت هستند، چرا نمىگذارند ملت آرام باشد؟ چرا نمى گذارند رفراندم انجام بگيرد؟ رفراندم كه امر ملى بود، چرا صندوقها را آتش زدند؟ چرا مردم را منع مى كردند؟ تحريم مىكردند رفراندم را؟ رفراندم كه مال ملت بود، آن كه ديگر مربوط به طاغوت نبود، مربوط به اجانب نبود، مربوط به ملت بود، چرا اين كار را مى كردند؟ كشاورزى را چرا نمىگذارند به جريان بيفتد؟ افتادند دور دهات وفساد مى كنند و نمىگذارند كه به جريان بيفتد. كارخانههاى ايران را چرا نمىگذارند اينها به جريان بيفتد؟ براى اينكه اگر اينها به جريان بيفتد آرامش پيدا مى شود، اگر آرامش پيدا شد دست اربابها قطع خواهد شد اينها
صحيفه نور ج 6 صفحه 40
مى خواهند دست آنها باز باشد، اينها مى خواهند باز برگردانند به همان زمان ولو با يك فرم ديگر، البته شاهنشاهى ديگر قابل عود نيست لكن به صورتهاى شيطانى ديگر. بيدار بشويد، توجه داشته باشيد، هر كسى در هر جا هست توجه داشته باشد به اينكه اين عناصر را طرد كند.
فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است
انشاءالله بعد از اينكه استقرار پيدا كرد حكومت اسلامى،نقيصهها را همه با هم بايد رفع بكنيم كه در راس آنها فرهنگ است. فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است، اساس استقلال يك ملت است و لهذا آنها كوشش كردهاند كه فرهنگ ما را استعمارى كنند. كوشش كردند كه نگذارند انسان پيدا بشود، آنها از انسان مى ترسند، از آدم مى ترسند. كوشش كردند در اين سالهاى طولانى و خصوصاً در اين پنجاه و چند سال كه رجال در ايران پيدا نشود. تحصيلات را به طورى قرار دادند كه رشد تحصيلى و انسانى پيدا نشود. ما را همچو ترساندند، همچو با تبليغات خودشان ماها را ترساندند كه از خودمان مى ترسيديم، به خودمان اعتماد نداشتيم. اگر يك كسى مريض مىشد مى گفتيم بايد برود به خارج در صورتى كه طبيب داشتيم. همچو با ما رفتار كردند و ما را لرزاندند و ما را تهى كردند كه اگر مى خواستيم يك زمين، يك راهى را اسفالت كنيم مى گفتيم بايد از خارج بياوريم با اينكه داشتيم. بايد ارتش ما را خارجىها اداره كنند، بايد نفت ما را خارجىها بيايند اداره كنند با اينكه ما داشتيم. همه چيز آن براى اين بود كه ما را از آنكه بوديم تهى كردند، مغزهاى مارا شستشو كردند،اعتماد به نفس را از بين بردند در ما. جوانها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانى بار بياوريد. معلمها!جوانها را مستقل، آزاد بار بياوريد، متعمد به نفسشان كنيد. ما همه چيز داريم لكن آنها ما را همچو كردند كه خيال كنيم هيچ نداريم. ما ديديم كه با مشت تهى آنها را عقب زديم و توانستيم. پس توانائى داريم. مائى كه از يك سرهنگ مى ترسيديم، از يك پاسبان مى ترسيديم، ديديد كه بچههاى ما هم اعتنايى ديگر به تانك و توپ نكردند. پس ما داريم چيز ما خدا داريم. تا اعتماد به خدا هست، تا توجه به خدا هست، تا اينكه اين روحيه شجاعت در شما هست پيروز خواهيد بود. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه اقشار ملت را خواهانم و من دعاگو و خدمتگزار همه شما هستم.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 41
تاريخ: 30/1/58
پاسخ امام خمينى به تلگرام حسن البكر رئيس جمهور عراق
جناب آقاى احمد حسن البكر رئيس جمهورى كشور عراق
بسم الله الرحمن الرحيم
پيام مودت آميز آن جناب در مورد استقرار جمهورى اسلامى و اصل و موجب تشكر شد. نهضت انفجارى ايران در اثر ديكتاتورى و اختناق و فشار رژيم پهلوى هشدارى بود براى همه مستكبرين در مقابل مستضعفين.
من اميدوارم همه دولتها با ملتهاى خود با مسالمت رفتار كنند. دولتها بايد در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتيبان آنان، تا آسايش براى همگان باشد. عاقبت اختناقها انفجار است و آن نه صلاح ملت است و نه صلاح دولت. خداوند تعالى توفيق سلم و سعادت به همه عنايت فرمايد.
والسلام و عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 42
تاريخ: 30/1/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان پالايشگاههاى اصفهان و شيراز
عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود
بسم الله الرحمن الرحيم
عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود من از همه شما آقايان كه از مناطق دور تشريف آوردهايد براى تفقد از ما و همبستگى با ملت ايران تشكر مى كنم. من لازم است كه بعضى تذاكرات راعرض كنم. ماتااينجاكهبحمدالله پيروزمندانه آمديم بايد بفهميم كه با چه نيرو اين پيروزى دست آمد، اگر ندانيم چه نيروئى بود، براى آتيه خطرناك است و اگر بدانيم چه نيروئى بود و اهتمام نكنيم براى حفظ آن، براى آتيه كشور ما خطرناك است. نيروى پيروزمندانه، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان ما به اسلام و به خداى تبارك و تعالى بود، توجه به مقصد واحد كه آن اسلام و جمهورى اسلام و احكام اسلام بود و فداكارى ملت ما براى اسلام، و شهادت را فوز عظيم دانستن رمز پيروزى بود. ما اگر وحدت كلمه نداشتيم، هر يك، يك مقصدى داشت، هر گروهى به طرفى مىكشيدند، ممكن نبود بر اين قوه شيطانى و قدرتهاى بزرگ كه در دنبال او بود پيروز شويم. اجنبىها فهميدند كه ما با قدرت واحد كه قدرتايمان است و وحدت كلمه و اجتماع گروههاى مختلف در يك كلمه پيروز شديم و آنها خوف اين را دارند كه دست آنها تا ابد قطع شود، در صدد بر آمدند كه اين رمز را از دست ما بگيرند و ما را از اين سلاح بزرگ اسلامى خلع كنند. عمال آنها در اقشار ملت راه افتادند و مفسده مى كنند، دانشگاهها را تعطيل مى كنند، دانشسراها را با توطئه تعطيل مىكنند، كشاورزى را نمىگذارند راه بيفتد، فرهنگ را نمىگذارند صورت اسلامى پيدا بكند، صنايع را نمىگذارند راه بيفتد. اينها بودند كه مىخواستند رفراندم را نگذارند تحقق پيدا بكند، اينها بودند كه بعضى صندوقهاى رفراندم را آتش زدند و به بعضى صندوقها حمله كردند و رفراندم را تحريم كردند و اينها فهميدند كه در بين ملت جائى ندارند و ملت ما با وحدت كلمه و با قدرت الهى وايمان، بر همه مشكلات تا اينجا پيروز شده است، مىخواهند نگذارند پيروزى ما به ثمر برسد. اينها هوادار ملت نيستند، اينها براى كارگر و براى دهقان نمىخواهند خدمت كنند، اينها دشمن كارگر و دهقان هستند و به صورت دوست در آمدهاند تا نگذارند براى آنها عمل مثبت انجام بگيرد. آيا رفراندم بر خلاف مسير ملت بود كه آنها مخالفت مىكردند؟ آيا كشاورزى بر خلاف مسير ملت است كه اينها مخالفت مى كنند؟ آيا راهانداختن صنايع و كارخانهها بر خلاف مسير ملت است كه
صحيفه نور ج 6 صفحه 43
اينها مخالفت مى كنند و با جديت جلوگيرى مىكنند؟ آيا خانهسازى برخلاف مسير ملت است كه در بين ملت حرفهاى نالايق پخش مىكنند؟ شما از اعمال اينها بفهميد كه اينها مفسد هستند و اينها عمال خارجى و مستعمرين هستند و مىخواهند ما را از مسير خودمان خارج كنند. مستعمرين لمس كردند اين معنا را كه ما با وحدت كلمه پيروز شديم و آنها نتوانستند اين عنصر فاسد را در ايران نگه دارند، با آنهمه جديت.
تاكيد بر هوشيارى ملت در مقابل آشوبگرىهاى عمال اجانب و جلوگيرى از توطئهها
از اين به بعد بايد شما بيدار باشيد، هوشيار باشيد، نگذاريد اينها در بين صفوف شما رخنه كنند و نگذارند شما به مقصد خودتان برسيد. اينها نظر صحيح ندارند، اينها دلسوز ملت نيستند، اينها عمال اجانب هستند كه با صورتهاى فريبنده در بين اقشار ملت به راه افتادند و نمىگذارند ايران يك آرامشى پيدا بكند تا اينكه براى همه اقشار زندگى مرفه تهيه شود. اينها مىخواهند با گل آلود كردن آب ماهى بگيرند براى اجانب، اينها مى خواهند باز چپاولگرىها را اعاده بدهند، اينها مىخواهند باز اختناق را برگردانند، همه چيزها را به باد بدهند. شما آقايان، شما جوانها، شما اقشار ملت آن رمزى را كه به آن رمز پيروز شديد حفظ كنيد و آن حفظ وحدت كلمه است. اختلاف را كنار بگذاريد، با هم برادروار، با هم با يك صدا به پيش برويد و آن استقرار حكومت عدل اسلامى براى همه، عدالت براى همه. اين مفسدين بايد بدانند كه اين براى ملت ما مضر است و براى خودشان هم مضر است. اين تفرقهافكنى ملت ما را به باد خواهد داد، اگر موفق بشوند خداى نخواسته. لكن بايد بدانند كه ما با ملايمت، تا موقعى كه محتاج به ملايمت است، با آنها رفتار ميكنيم و آن وقت كه تكليف براى ما پيدا شد به طور ديگر عمل خواهيم كرد و در يك روز حساب را پاك خواهيم كرد.
من از شما آقايان، از تمام ملت ايران، از تمام اقشار ايران، از دانشجويان محترم، از تجار، از كارگران، از كار فرمايان از همه ملت خواستارم كه حفظ كنند وحدت كلمه را، نگذارند اينها در بين اقشار شما تفرقه بيندازند. دقت كنند كه اينها عمال خارجى هستند و مىخواهند با بهانههاى مختلف آشوب بپا كنند. در اين چند روز ديديد كه با بهانه بسيار مبتذل كه خود آن آقا با آن مخالف بود در خيابانها ريختند و مدارسى را تعطيل كردند و مردم را اغفال كردند.
براى اينكه آشوب بپا شود. آنها متوجه باشند كه قدرت اين را ندارند كه تفرقه ما بين ما و آقايان ديگر بيندازند و آقايان با هوشيارى جلوى اين تفرقهها را مىگيرند. شما ملت مأموريد كه با هوشيارى جلوى اين تفرقهها را بگيريد. جوانان عزيز ما در دانشگاه و در ساير مدارس موظفند كه از اين توطئهها جلوگيرى كنند. عزيزان من اين توطئهگرىها بر ضد انقلاب است و اينها كه توطئه ميكنند بر ضد انقلاب هستند، تهمتها كه ميزنند براى تفرقه، ضد انقلاب است. انقلاب اسلامى را حفظ كنيد و اين نهضت را گرم نگه داريد. خداوند تمام شما را حفظ كند و ملت ما را به سعادت و سلامت برساند.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 44
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان دانشسراهاى كرمانشاه و همدان
ضرورت پرداختن به مسائل اصولى از قبيل سمپاشىها و انحرافات
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
توفيق و سعادت همه اقشار ملت و شما خانمها و آقايان حاضر در اينجا را از خداوند مىخواهم. شما الان قبل از مسائل اصولى به مسائل فرعى پرداختهايد، مسائل اصولى ما الان در بين داريم، تا آن مسائل اصولى حل نشود مسائل فرعى حل نخواهد شد. اين مسائل به آن مىماند كه در آن وقتى كه ما همه با هم براى شكستن سد محكم خارجىها و عمال آنها فرياد مىزديم، شما حرف درست شدن دانشگاه يا درست شدن حوزهها را بزنيد، در آن وقت بىموقع بود حالا هم همين طور. شما الان گرفتار مسائلى هستيد كه اگر چنانچه آن مسائل حل نشود، اين مسائل نخواهد حل شد. شما الان گرفتار انحرافاتى هستيد كه دامن مىزنند و مىخواهند مملكت ما را منحرف كنند و باز به حال سابق برگردانند. تا اين انحراف و اين خيانتها منقطع نشود و از بين نرود، مسائل فرعى اصلاح نمىشود. شما الان اين مسائل را كه گفتيد و طرح كردهايد، اين براى وقتى است كه ما بر اجانب غلبه پيدا كرده باشيم و آنها را عقب رانده باشيم. ما الان در بين راه هستيم، ما نرسيديم به مقصد، سمپاشىها در بين است، جدا كردن ملت از علما يكى از آن چيزهائى است كه سمپاشى است. مسائلى كه شما طرح كرديد، اين مسائل در موقع خودش مفيد و الان مضر است. الان اگر چنانچه اين مسائل را ما بخواهيم تعقيب كنيم، بعضى از اين مسائل اسباب اين مىشود كه تفرقه در بين ملت حاصل بشود. ما مىخواهيم كه اين مسائل را در موقع خودش با فرصت حل بكنيم. الان وقتى است كه ما بايد مسائل اصلى را و آن قطع ايادى اين اجانب كه الان در بين كشور ما به طور گستردهاى هست قطع بكنيم بايد اين را فكر بكنيم الان غير از آن، فكر كردن در مسائل ديگر، فكر كردن در فروعى است كه تا اصل درست نشود، نخواهد درست شد.
توطئه و افساد عمال خارجى به اميد ممانعت از اجراى اصلاحات
شما ملاحظه مىكنيد كه همه مشكلاتى كه ما داشتيم در زمان سابق و رژيم فاسد، الان بخواهيم اصلاح كنيم، مشكل تراشى مىشود، مدرسهها را به هم مىزنند، جوانهاى ما را نمىگذارند تحصيل
صحيفه نور ج 6 صفحه 45
كنند، هر روز به يك بهانه آنها را به خيابان مىكشند، زراعت را نمىگذارند، كشاورزى را نمىگذارند كه تحقق پيدا بكند، مىروند و فساد مىكنند و جلوگيرى از زراعت مىكنند، اقتصاد ما را نمىگذارند سالم باشد، كارگر ما را نمىگذارند كار بكند، كارخانههاى ما را نمىگذارند به جريان بيفتد. اينها چه كسانى هستند؟ اينها آيا دلسوز ملت هستند كه نمىخواهند اين مملكت آرامش پيدا بكند؟ آيا مىشود اصلاحى بدون آرامش؟ مىشود در حال جنگ اعصاب و جنگ خارجى و به هم خوردن همه اوضاع، قضاياى، مشكلات ما حل بشود؟ مىشود با اين خرابكارىها كه اينها در تمام اطراف مملكت ما شروع كردهاند، گاهى در كردستان، گاهى در بلوچستان، گاهى در جاهاى ديگر مشغول فساد شدهاند، مىشود با اين امر اصلاح بشود؟ مىشود يك امرى كه پنجاه و چند سال است به هم خورده است، يك مملكتى كه پنجاه و چند سال است رو به خرابى رفته است، فوراً اصلاح بشود؟ مىشود بدون مهلت اين مسائل حل بشود؟ اينها، اين عمال خارجى مهلت نمىدهند، اينها نمىگذارند كه يك مهلتى پيدا بشود و اشخاص متفكر كارها را انجام بدهند. اينها با صورت مختلف، با تبليغات سوء مانع هستند از اينكه آرامش پيدا بشود و تا آرامش پيدا نشود هيچ اصلاحى
امكان ندارد. تا آرامش پيدا نشود كارخانهها به راه نمىافتد، تا آرامش پيدا نشود كشاورزى اصلاح نمىشود، تا آرامش نباشد فرهنگ ما اصلاح نمىشود، تا آرامش نباشد روحانى ما اصلاح نمىشود. اين مسائل را الان طرح كردن جز اينكه يك تفرفهاى بيندازيد چيزى نيست. مساله اصلى را جلو بيندازيد. جوانان! عزيزان من! بانوان! آقايان! همه متوجه باشيد دستها در كار است، توطئهها در كار است، از خارج الهام مىگيرند كه نگذارند اين مملكت آرامش پيدا بكند، نگذارند اصلاحات حاصل بشود. شما ملاحظه مىكنيد كه، خانهسازى براى كشاورزان و براى كارگران يك كار خلاف ملى است؟ همين را هم دارند مخالفت مىكنند، همين خانهسازى را هم دارند مخالفت مىكنند. آيا رفراندم يك امرى بود كه غير ملى بود، مربوط به خارجىها بود؟ دولتى دخالت در او داشت؟ دست قدرتى در آن دخالت داشت؟ چرا نمىگذاشتند رفراندم تحقق پيدا بكند؟ چرا تحريم كردند رفراندم را؟ چرا صندوقها رادر بعضى جاها آتش زدند؟ براى اينكه نمىخواهند يك مملكت آرام باشد، نمىخواهند ملت به حال خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگيرند. اگر ملت سرنوشت خودشان را در دست بگيرد نمىگذارد كه آمريكا همه چيز او را ببرد و شوروى از آن طرف، آمريكا از آن طرف، انگلستان از آن طرف، نمىگذارند همه نيروهاى جوانى ما به
هدر برود و آنها نمىخواهند اين را.
توجه به علاج خيانتها و پرهيز از تفرقه و تشتت
الان تمام افكار بايد متوجه اين معنا باشند كه دست اين خائنها را كوتاه كنيد. اين كارهائى كه اينها در اطراف مملكت مىكنند با اسمهاى مختلف، با بهانههاى مختلف، اينها را ما بايد علاج بكنيم. بعد از اينكه اين علاج شد، وقت اين است كه فروع را ما وارد بشويم و كارهاى ديگرى را بكنيم. تا ريشه اجنبى در اينجاست و تا ريشههاى عفونت بار رژيم سابق هست و تا رژيم سابق به ريشههاى فاسد
صحيفه نور ج 6 صفحه 46
خودش در اينجا هست هيچ كار انقلابى نمىتوانيد بكنيد. ما در بين انقلاب هستيم و بايد ريشه اينها را از بين ببريم. ما نرسيدهايم به پيروزى تا اينكه برسيم بعد از به پيروزى رسيدن آن مسائل پيش مىآيد. ما الان در بين راه هستيم، ما الان در حال مبارزه هستيم و آقايان ملتفت باشند، توجه داشته باشند، اذهان شما را منحرف نكنند به فروع و به اسم اينكه براى كارگر كار بكنيد، براى مدارس چه بكنيد، اينها چيزهائى است كه آنها مىخواهند نشود لكن تقاضايشان اين است كه حالا به صورتهاى مختلف طرح بكنند كه نگذارند آرامش در ايران پيدا بشود والا ما شروع به خانهسازى مىخواهيم بكنيم، آنها مانع هستند. دولت مىخواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانهها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. دولت مىخواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانهها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. اين موانع را اول از بين ببريد. اول بايد دشمن را از بين برد، بعد طرحها را داد. من از خداى تبارك و تعالى يارى همه آقايان را و همه دانشجويان را و همه محترمين بلاد را خواستار هستم و از همه تقاضا دارم كه اين تفرقهافكنىها را از دست بدهند و نگذارند اشخاصى در بين آنها بياييد و تفرقه بيندازند با صورتهاى ظاهر الصلاح و با واقع توطئهگرى.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 47
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع عشاير ايلام
قطع دست فتنه انگيزان يك تكليف الهى - اسلامىاست
بسم الله الرحمن الرحيم
قطع دست فتنهانگيزان يك تكليف الهى اسلامى است من از اين شور و شعف شما جوانها و متدينين، در هر نقطه هستيد تشكر مىكنم. شما با اين شور و شعف، نهضت اسلامى را به پيش رانديد و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه اين شور و شعف باقى باشد و اين نهضت را به آخر برسانيد. شما جوانان ملت، شما اقشار ملت به اسلام وفادارى كرديد و دست اجانب را كه در كشورتان سلطه داشت قطع كرديد و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه اين ريشههاى گنديدهاى كه از آن رژيم مانده است با دست تواناى ملت و جوانان برومند ما قطع شود. ما راه را به آخر نرسانديم، ما تاكنون اسلام را به آنطور كه هست پياده نكرديم، تا اينجا كه ما رسيديم فقط دست چپاولگران را و دست اجانب را تا حدودى از كشور خودمان و از خزائن خودمان قطع كرديم و دزدهاى كشور را بيرون رانديم ولى توطئهها باز هست، ريشههاى فاسد باز هست و بايد با همت شما جوانان ملت اين توطئه خنثى شود و اين دستهاى فتنهانگيز قطع شود. شما در هر جا كه هستيد، ملت ايران در هر جا كه هست، در هر شهرى كه هست، در هر ده و قريهاى كه هست، با كمال دقت مواظب اعمال فتنهانگيزان باشد، اينها در بين اقشار آمدند و مىخواهند شما و ما را باز تحت فشار و اختناق قرار دهند و اربابهاى خود را بر ما مسلط كنند. ما همه مكلفيم به تكليف الهى اسلامى كه با هم اين نهضت را حفظ كنيم و اين قدرت الهى را نگذاريم تشتت پيدا بكند و دست آنهائى كه مىخواهند بين ما تفرقه بيندازند قطع كنيم. ما همه موظفيم به حسب احكام اسلامى كه فتنهگران را از كشور خودمان برانيم و آنها را در بين صفوف خودمان راه ندهيم. شما برادران و خواهران بيدار باشيد و توجه كنيد اين اشخاص كه مىخواهند بين شما با اسماء مختلف، با بهانههاى مختلف تشتت بيندازند، توجه به اين داشته باشد كه كيد آنها را خنثى كنيد، اينها هر روز به يك بهانه مردم را از هم جدا مىكنند، هر روز با يك توطئه بين صفوف ملت را تفرقه مىاندازند، در دانشگاهها مىروند و با بهانههاى غير انسانى، به صورت انسانى آنها را تجهيز مىكنند تا بر خلاف نهضت ما راهپيمائى كنند، اينها سوء نظر دارند در اين مسائل، حسن نظر ندارند با اسلام، موافق نيستند با علماى اسلام موافق نيستند با كشاورزها، موافق نيستند با كارگرها، موافق نيستند با ملت ما، به هيچ وجه موافق نيستند و لهذا هر چه جهات اصلاحى است مىخواهند نگذارند انجام بگيرد، مىخواهند
صحيفه نور ج 6 صفحه 48
نگذارند براى اين ملت رفاه حاصل بشود، مىخواهند نگذارند مملكت آرامش پيدا بكند، تا اينكه دولت بتواند كارهاى خودش را، كارهاى اصلاحى خودش را انجام دهد، مىخواهند نگذارند كشاورزى ما رشد پيدا بكند مىخواهند ما را هميشه جيرهخوار آمريكا قرار بدهند كه همه چيز ما از آمريكا بيايد، مىخواهند نگذارند فرهنگ ما رشد پيدا بكند و آدم پيدا بشود در ايران تا اينكه كيد آنها را خنثى كند، مىخواهند نگذارند اقتصاد ما سالم بشود، مىخواهند نگذارند ارتش ما مستقل بشود، اينها كيدهائى است كه به الهام از آمريكا و امثال آمريكا در ايران مشغول توطئه است. شما بايد بيدار باشيد، فقط راى به جمهورى اسلامى كفايت نمىكند، اينها خودشان را در رفراندم همچو ضعيف ديدند، همچو وحشتناك شدهاند كه به خيال توطئههاى دقيقتر افتادهاند، شما بايد توطئههاى آنها را با كمال دقت ملاحظه كنيد. جوانان دانشگاهى ما گول اين قشر مفسد و فاسد را نخورند، از حرفهاى زرق و برقدار آنها گول نخورند، تحت تاثير حرفهاى به ظاهر صحيح و در واقع توطئهگر واقع نشوند، تمام جوانان ما موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند و كيد خائنين را خنثى كنند.
هشدار به عشاير غيور در مورد نفوذ خائنين و توطئه شياطين
تمام عشاير ما، از پشت كوهىها تا غير آنها موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند. اگر خداى نخواسته خللى در اين نهضت واقع بشود، آماده باشيد خداى نخواسته براى اختناق بالاتر و براى پيوستگى بالاتر و براى زحمت و ذلت بالاتر و براى زجر جوانانمان و كشتار جوانانمان، بيشتر بيدار باشيد، برادران بيدار باشيد، برادران من هوشيار باشيد، نگذاريد يك مشت از خدا بىخبر بين شما رخنه كنند و صفوف فشرده شما را به هم بزنند، نگذاريد به اسم اينكه ما با كشاورز موافقيم، كشاورزى ما رابه تباهى بكشند و براى آمريكا بازار درست كنند، نگذاريد براى اينكه بگويند ما با فرهنگ موافقيم، فرهنگ ما را استعمارى قرار بدهند و نگذارند رشد بكنيم، نگذاريد اينها تضعيف كنند كميتههاى اسلامى را، نگذاريد اينها تضعيف كنند پاسداران انقلاب اسلامى را نگذاريد اينها تضعيف كنند ارتش اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند ژاندارمرى اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند كلانترىها و شهربانى را. اينها همه در خدمت اسلام هستند و اين شياطين مىخواهند اينها را تضعيف كنند. من به شما ملت ايران اخطار مىكنم كه خطر در كار است و جلوگيرى كنيد. اين شياطين كه هر روز غائله درست مىكنند غائلههاى آنها را خفه كنيد. خداوند همه شما را سلامت و سعادت و عزت عنايت كند، خداوند دست خائنين را قطع كند خداوند دست اجانب را از مملكتها قطع كند.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 49
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت نمايندگى عاليرتبه روحانى عربستان سعودى
مساجد، مراكز جنبشها و حركتهاى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
اولا تشكر مىكنم از اين و فد و از امام محترم و از ملت حرمين شريفين رياض و از جلالت ملك كه شما را براى تفقد از ما اينجا فرستاده است. مسجد در اسلام و در صدر اسلام هميشه مركز جنبش حركتهاى اسلامى بوده. از مسجد تبليغات اسلامى شروع مىشده است و از مسجد حركت قواى اسلامى براى سركوبى كفار و وارد كردن آنها در بيرق اسلام بوده است. هميشه در صدر اسلام مسجد مركز حركات و مركز جنبشها بوده است. شما كه از اهالى مسجد و از علماى مساجد هستيد، بايد پيروى از پيغمبر اسلام و اصحاب آن سرور كنيد و مساجد را براى تبليغ اسلام و حركت اسلاميت و براى قطع ايادى شرك و كفر و تاييد مستضعفين در مقابل مستكبرين قرار بدهيد.
وحدت كلمه رمز پيروزى مسلمين از صدر اسلام تا امروز
ما به خواست خداى تعالى با آنكه بىساز و برگ بوديم و ملت ما در دستش از تفنگ و آلات جنگى چيزى نبود، به واسطه قدرتايمان و وحدت كلمه بر قواى طاغوتى غلبه كرديم. و من اميدوارم همه ملتهاى اسلامى بپا خيزند و با وحدت كلمه و با توجه به اسلام و قدرتايمان بر اجانب و بر كسانى كه مىخواهند اين ملتها را هميشه در تحت اختيار و سلطه خود داشته باشند غلبه كنند. رمز پيروزى مسلمين در صدر اسلام وحدت كلمه و قوتايمان بود. قوتايمان بود كه يك لشكر ضعيف را بر امپراطورىهاى بزرگ عالم غلبه داد و سى نفر به قيادت خالد ابن وليد بر شصت هزار نفر لشكر پيشقراول روم غلبه كرد. اين قدرت اسلام بود كه پيش مىبرد و ما مسلمين بايد با قدرت اسلام، اسلام را پيش ببريم. بايد با قواى كفر به قدرت اسلامى مبارزه كنيم و دست تبهكاران را از ممالك خودمان دور كنيم. اگر وحدت كلمه اسلامى بود و اگر دولتهاى و ملتهاى اسلام به هم پيوسته بودند معنا نداشت كه قريب يك ميليارد جمعيت مسلمين زير دست قدرتها باشند. اگر اين قدرت، قدرت بزرگ الهى منضم بشود به قدرتايمان و همه باهم برادرانه در راه اسلام قدم بردارند، هيچ قدرتى بر آنها غلبه نخواهد كرد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 50
اسرائيل، جرثومه فساد
معالاسف بااختلافاتى كه در مناطق ديده مىشد و خصوصا در مناطق عربى اين موجب شده است كه اسرائيل با جمعيت كمى كه دارد در مقابل اعراب با آن جمعيت كثير و ساز و برگ كثير ايستادگى كند. اگر جلوى اين جرثومه فاسد گرفته نشود، طمع او بر تمام منطقه است و او قناعت نمىكند بر فقط فلسطين و مسجد اقصى و همه جا را مىخواهد غلبه كند. بر مسلمين و بر دولتهاى اسلامى است كه باهم متحد بشوند و اين جرثومه فساد را از بن و بيخ بركنند و كسانى كه پشتيبانى آنها را مىكنند، اجازه ندهند كه پشتيبانى كنند. من از خداى تبارك و تعالى قدرت اسلام و عظمت اسلام و مسلمين را و وحدت كلمه آنها را خواستارم.
حكومت سابق ما براى اينكه خدمت بكند به اربابهاى خودش، همه طور در اينجا فجايع كرد و در خصوص زائرين بيتالله الحرام مضيقههائى ايجاد كرد و گاه نسبت به مسوولين دولت سعودى چيزهائى گفت كه شايد پيش ايرانىها يك ناراحتىهائى از آنها هم حاصل شد و ما پس از رفتن او و قطع يد غاصبه او متوجه اين هستيم كه در سالهاى آتيه، مملكت سعودى با ايرانىهائى كه براى زيارت بيتالله و حرمين شريفين مىآيند، چه نحو عمل خواهد كرد. ايرانىها نظر به اين معنا دوختهاند كه با برادران خودشان چه نحو عمل خواهد شد. و من اميدوارم كه اكنون كه دست ظلم از اين مملكت كوتاه شده است و تبليغات سوئى كه مىكردند از بين رفته است برادرهاى ما باهم برادر باشند و رفتار آنها رفتارهاى برادرانه باشد و براى حجاج بيت الله تسهيلات فراهم كنند و از خداى تبارك و تعالى اين توفيق را خواستارم.
قوتايمان و اتحاد، عامل موفقيت مسلمانها
تاريخ بايد سرمشق ما باشد و ما وقتى كه تاريخ را نگاه مىكنيم تحولاتى كه پيدا شده است در اسلام و در مسلمين، هر جا كه قوتايمان در كار بوده است و مردم و مسلمين به قوتايمان حركت مىكردند، نصر با آنها همراه بوده است و هر وقت براى رسيدن به آمال دنيائى بوده است نصر از آنها فرار مىكرده است. تعليمات انبيا و تعليم نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم اين است كه با قدرتهاى معنوى، شما مىتوانيد پيش ببريد. آن قوههاى معنوى كه پشت سر مسلمين بود و ملائكه الله كه قدرت معنوى بود، موجب شد كه مسلمين در كمتر از نيم قرن بر همه معموره دنيا سلطه پيدا كنند. ما بايد از تاريخ عبرت بگيريم، آن وقت كه يك دولت قوى ما داشتيم مثل دولت عثمانى، در مقابل شوروى، در مقابل ژاپن مىايستاد و گاه غلبه مىكرد. دشمنان ما وقتى سلطه پيدا كردند، اين مملكت پهناور را تكه تكه كردند و هر كدام را به دست يكى از عمال خودشان دادند و بين آنها معالاسف تفرقهانداختند و اين موجب شد كه مسلمين و اسلام ضعيف شد و مستعمرين به ما غلبه كردند. ما بايد از اين امور عبرت بگيريم و دولتهاى ما از اين معانى و از اين امر تاريخى عبرت بگيرند و اختلافات خودشان را رفع كنند. اگر
صحيفه نور ج 6 صفحه 51
اينها با هم مجتمع بشوند يك قدرتى خواهند داشت كه هيچ قدرتى با آنها معارضه نمىكند، البته به شرطايمان كامل. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كهايمان ما را وايمان دولتهاى ما را وايمان ملتهاى ما را قوى كند و با عنايت خودش با ما همراهى كند كه ما بر مشكلات خودمان سلطه پيدا كنيم و از شما و دوستان شما باز هم تشكر مىكنم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 52
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل واحدهاى نيروى زمينى و ژاندارمرى و مردم تبريز
ملت ايران، پاسداران اسلام و قرآنند
بسم الله الرحمن الرحيم
من از مجاهدات خستگى ناپذير اقشار ملت ايران تشكر مىكنم. مجاهدات ايران نه تنها روى مذهب شيعه را سفيد كرد، كه روى اسلام را سفيد كرد بلكه روى بشريت را سفيد كرد. آنها كه داد از حقوق بشر مىزنند كارى براى بشر انجام ندادهاند. آنها كه داد آزادى لفظا مىزنند، اين جبهههاى مختلف براى انسانها كارى انجام ندادهاند. آن كه كار انجام داد و مبدا است از براى اينكه بشريت را نجات بدهد مجاهدات ملت ايران است. مجاهدات ملت ايران با اتكا به اسلام و توجه به خداى متعال ما را نجات داد و از اين به بعد نجات خواهد داد.
مجاهدات شما جوانان و مسلمين برومند ايران، همه طبقات كه با وحدت كلمه دست اجانب را كوتاه كرديد الگوئى است براى همه مستضعفين. من اميدوارم كه همه مستضعفين كه زير بار مستكبرين هستند به واسطه اين مجاهدات شما به خود بيايند و خودشان را نجات بدهند. شما پاسداران اسلام هستيد. ملت ايران پاسدار اسلام است و همانطور كه در صدر اسلام، اصحاب رسول اكرم و ارتش رسول اكرم پاسدار اسلام و قرآن بود، امروز ملت ايران اين معنا را و اين افتخار را دارد. همه براى اسلام، همه براى جمهورى اسلام فرياد زدند، همه اسلام را خواستند و دست اجانب را از مملكت خودشان با صداى الله اكبر قطع كردند. با نداشتن هيچ ابزار جنگى لشكرهاى عظيم طاغوتى را، ارتش طاغوتى را، كسانى كه از اجانب دنبال سر او بودند، اينها با الله اكبر از بين بردند.
امروز قواى نظام و انتظامى در خدمت اسلامند
ارتش ما، آنهائى كه پاك بودند، آلوده نشده بودند به چيزهائى كه، كثافاتى كه طاغوت داشت، برگشتند به سوى ملت و با ملت شدند. الان ارتش ما، ژاندارمرى ما، همه اينها، قواى انتظامى ما، شهربانى ما، در خدمت اسلام است و آنچه مربوط به طاغوت بود دفن شد و دفن مىشود. امروز شما آزاديد و هيچ خوف از ستمكاران نداريد و خوف از دولتها نداريد چون دولتهااسلامى است و خيانت نمىكنند و جباريت نمىكنند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 53
شكستن صف روحانيت شكستن اسلام است
امروز اشخاصى كه ديدهاند در راس اين قوا، روحانيت بوده است و روحانيت در همه اقشار ملت، مقدم بر همه اقشار در اين نهضت قيام كرده است و ساير ملت دنبال او به واسطه قرآن مجيد قيام كرده است، در صدد بر آمدند كه با روحانيت معارضه كنند. آنهائى كه هيچ در اين نهضت خطى نداشتند امروز از روحانيت انتقاد مىكنند مىگويند روحانيت نباشد. اين خيال خامى است براى اشخاص خام يا براى اشخاص خائن. روحانيت در راس ما هست و ما تبع روحانيت هستيم، ملت ما تبع روحانيت است و اگر روحانيت در كار نبود اين نهضت به ثمر نمىرسيد - روحانيت مردم را - من به همه كسانى كه براى كشور خودشان كار مىخواهند بكنند و علاقه به كشور خودشان دارند نصيحت مىكنم كه اين صف الهى را نشكنيد، شكستن اين صف شكستن قرآن است، شكستن اين صف شكستن اسلام است. اگر بيرق اسلام در راس ملت ما نباشد، تا آخر، تا آخر برده و كاركن ديگران خواهند بود. آنهايى كه براى كشور خودشان علاقهمند هستند اين سد را نشكنند و نمىتوانند بشكنند. ملت، ملت با روحانيت است. آن كه به اسلام علاقه دارد، به كارمندان اسلام هم علاقه دارد. اگر بعضى كسانى كه به طور قاچاق وارد شدند در روحانيت، فسادى دارند، به روحانيت مربوط نيست. آنها مطرودند ولى آنهايى كه به واسطه الهام از ديگران يا به واسطه كج فهمى خودشان خيال كردند كه اين دژ محكم را مىتوانند بشكنند در اشتباهند. اين دژ، دژ الهى است. اين سد، سد خدايى است. پشتوانه اين، امام زمان سلام الله عليه است. اين حرفهاى نامربوط را كنار بگذارند، ملت نمىتواند تحمل بكند، هى آخوند ارتجاعى نگوئيد، غلط است اين حرف، كشور شما را مىبرند اگر اين آخوندها نباشند. ما همه ديديم كه در همه بلاد، معممين، معممين متعهد در راس مردم بودند و مردم را وادار كردند به اينكه نهضت كنند و مردم هم اطاعت كردند. اين دژ را خيال نكنيد مىتوانيد بشكنيد. اسلام را نشكنيد، قرآن را نشكنيد. ملاحظه حرفهاى خودتان را بكنيد، عاقلانه حرف بزنيد، به اسلام خيانت نكنيد. من از همه اقشار ملت متواضعانه تشكر مىكنم. من در خدمت شما هستم. روحانيت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است. اين سد را حفظ كنيد تا كشور شما حفظ بشود.
اقشار ملت ناآگاهانه ملعبه دست ديگران نشوند
من به همه اقشار ملت سفارش مىكنم كه به خود آيند و توجه كنند كه ناآگاه اسباب دست ديگران نشوند. آنهايى كه دم از حقوق بشر مىزنند كارى نكنند كه حقوق ما از بين برود. آنهايى كه دم از دموكراتيك مىزنند كارى نكنند كه آزادى ما از دست برود و نمىتوانند بكنند. من به آنها اخطار مىكنم كه سر جاى خودتان بنشينيد، نكنيد كارى كه براى ما تكليف الهى پيدا بشود.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت تمام اقشار ملت را خواهان و اميد اين دارم كه با وحدت كلمه و با اتحاد و با حفظ جهت الهى در خدمت قرآن باشيم و با دست واحد به مشكلات خودمان غلبه بكنيم.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 54
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از افراد قواى انتظامى و ژاندارمرى
تاكيد بر حفظ نظام و سلسله مراتب
بسم الله الرحمن الرحيم
من از تمام جناحهاى قواى انتظامى و از شما جوانان برومند ژاندارمرى تشكر مىكنم. شما از اين به بعد نيروى اسلامى هستيد، ژاندارمرى اسلام هستيد، ايران از شماست و شما از ايران. ما همه پاسداران اسلام، پاسداران كشور هستيم. من از طرف ملت پيوند خودم را و ملت را به قواى انتظامى اعلام مىكنم. قواى انتظامى از ماست و ما از آنها. قواى انتظامى حافظ استقلال كشور ماست و ما پشتيبان آنها و ملت ما پشتيبان آنهاست. در بين ما اگر تفرقهاى بيندازند، بر ضرر كشور است. بايد همه هوشيار باشيد نگذاريد تفرقه واقع بشود. ملت هوشيار باشد كه بين آنها و قواى انتظامى فرقى حاصل نشود. قواى انتظامى بيدار باشند كه بين آنها و ملت جدائى نيفتد، در بين خودشان بايد حفظ نظام و سلسله مراتب را بكنند اگر بخواهند خدمت به كشور و اسلام بكنند بايد انتظامات را حفظ كنند و سلسله مراتب را حفظ كنند.
پيوند ميان قواى انتظامى و ملت به بركت اسلام
ما همه از شما هستيم و شما از ما و همه پاسداران اسلام و همه برادر و مثل زمان طاغوت نيست كه بين ما و شما را جدائىانداختند. اجانب بودند كه خواستند قواى انتظامى از ملت جدا، مردم را از قواى انتظامى مىترساندند. قواى انتظامى از ماست نبايد ما از آنها بترسيم و نبايد آنها از ما. هيچ هراسى در كار نيست، برادر هستيم برادرها از هم نمىترسند، همه در خدمت هم هستند. ما همه در خدمت اسلام و اميد است كه تمام شما با قدرت و قوت و عظمت حفظ ثغور و حدود مملكت را بكنيد و حفظ نظم در بين جامعه ما مرهون خدمتهاى شما باشد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 55
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در جمع عشاير نيريز فارس و نمايندگان ستاد نيروى هوايى
روحانيون و عشاير، سدى عظيم در مقابل اجانب
بسم الله الرحمن الرحيم
اين عشاير ايران يكى از بهترين خزائن ملت است و در زمان رضاشاه به امر اجانب مامور شد كه عشاير را در هر جا كه هست سركوبى كند. براى اينكه مطالعاتى كه كرده بودند اجانب، يكى از چيزهائى كه ممكن بود جلوى اجانب را بگيرد و نگذارد كه اينها به طرف ايران رخنه بكنند، عشاير بودند. اينها با هر احتمالى يك سدى درست مىكردند كه جلوى آن متحمل را بگيرند. احتمال مىدادند كه روحانيون از مقاصد آنها جلوگيرى مىكنند، رضاخان را واداشتند به اينكه با روحانيون بجنگد. همان طور كه ديديد، يعنى شايد شما اكثرا يادتان نباشد ولكن من يادم است و پيرمردها يادشان است، ديديد كه با روحانيون چه كردند به طورى كه در همين مدرسه فيضيه نمىتوانستند طلبهها توى حجرههاى خودشان روز بمانند. آنها مجبور بودند كه قبل از آفتاب بروند به باغات و آخر شب برگردند براى اينكه اگر در مدرسه بودند، مىآمدند پاسبانها مىريختند مدرسه و مىبردند آنها را و خلع لباس مىكردند، حبس مىكردند و چه مىكردند و با بزرگان، از روحانيون هم مخالفتهاى زياد شده، گرفتاريهاى زياد آنها داشتند. به حبس عدهاى رفتند، بعضى را كشتند روى همين احتمال كه روحانيون يك سدى باشند در مقابل اجانب، عشاير هم يك سد ديگرى بود كه اينها خيال اين را مىكردند عشاير اگر در ايران باشند (همين طور هم بود) قدرت عشاير باشد، از باب اينكه اينها توجه به اسلام دارند ممكن است كه جلوى مقاصد آنها را بگيرند. از اين جهت عشاير را يكى پس از ديگرى خلع سلاح كردند و از محل خودشان بيرون كردند و به قول خودشان تخته قاپو كردند و اين مسائلى كه براى همه عشاير پيش آوردند و هر چه توانستند اين ذخائر ملت ما را، اين ذخائر انسانى را، هر چه توانستند اين ذخائر را چپاول كردند، از بين بردند.
مىديدند كه مجالس، مجالسى كه در ايران تشكيل مىشود، مجالس وعظ و خطابه و مجالس روضه احتمال داشت كه براى اينها ضرر داشته باشد، جلوى آن را گرفتند. ما ديديم كه در تمام ايران ديگر مجلس روضهاى يك وقت نبود. و در قم بعضى از آقايان، آقاى صدوقى يزدى مجلس روضهاى قبل از اذان صبح داشت كه اول اذان ديگر تمام شده باشد. مجالس را بكلى از بين بردند، مساجد و ائمه مساجد و مراجع و هر چه بود، اينها از بين بردند يعنى نگذاشتند ديگر اين قوه فعاله قوه داشته باشد و
صحيفه نور ج 6 صفحه 56
معالاسف آن روز ملت را هم جورى بار آوردند، تبليغاتشان طورى در ملت تاثير كرد كه ملت هم بسيارى از آنها، البته نه همه، بسيارى از قشرهاى ملت هم مخالف شدند با روحانيت و تبليغات آنها تاثير كرد به اينكه اينها را معرفى كردند به اينكه اينها انگليسى هستند. اصلاً خود انگليسىها اينها را اينجور معرفى كردند يعنى عمال انگليس توى مردم مىافتادند كه اين آخوندها انگليسى هستند، اين آخوندها كذا هستند، دربارىاند، انگليسى هستند كه مردم را از اينها جدا بكنند، در هر صورت همه اقشار ملت را از اينها، از هم جدا كردند با اسماء مختلف عشاير از اشرار هستند و بايد سركوبى بشوند و بايد چه بشوند و اينها چه دزدند اينها عشاير، مردم محترم، فرض كنيد در هر جائى چهار تا هم چيز هست لكن اينها غرضشان اين حرفها نبود، غرض اين بود كه كارى كه مىكنند و عشاير را خلع سلاح مىكنند، در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه عمامه اهل علم را كه بر مىداشتند در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه گفتند اينها انگليسى هستند، اينها بايد بروند سراغ كارشان. اينها كردند اين كارها را و همه اقشار را از هم جدا كردند. قشر روحانيين را از دانشگاهها جدا كردند، به روحانيون گفتند كه دانشگاهها يك مردم بىدينى هستند يك دسته فكلى بىدين مضر، به اينها مىگفتند آخوندها درباريند، يك دسته مردم دربارى هستند كه هميشه كار مىكنند براى ديگران و چه اينها را از هم جدا مىكردند.
نياز مبرم به وحدت كلمه
والحمدلله اخيرا اين انفصالها كم شد و اميد است كه تمام بشود، اگر بگذارند. در اين نهضت كه ما، ملت ما پيروز شد، براى اين بود كه اين اختلافات يك قدرى منسى شد همه توجه به يك مطلب پيدا كردند كه بايد يك جمهورى اسلامى، يك حكومت اسلامى باشد و قشر روشنفكر و قشر متقدم و متجدد و بازارى و ساير اقشار همه با هم دست برادرى دادند تا اين كار را انجام دادند، همه هم با هم توجه به اسلام كردند لكن الان ما احتياجمان به اين وحدت كلمه بيشتر از آنوقتهاست. آنوقت يك مسائل، نارضايتىهائى از دستگاه بود كه مردم را مجتمع كرد، حتى آنهائى هم كه خيلى علاقه به اسلام نداشتند لكن نارضائى را داشتند از دستگاه، آنها هم با آنهائى كه علاقه داشتند با هم دست به هم دادند و چون همه اقشار ناراضى بودند، آن نارضايتى اسباب اين شد كه يك وقتى صدائى بلند شد و همه جمع شدند و الان احتياج به اين وحدت كلمه بيشتر است براى اينكه آن نارضايتىهائى كه از دستگاه بود، خوب دستگاه كه الان نيست، حالا ديگر فروكش كرد و حالا به واسطه تبليغات سوئى كه باز شروع شده است، همان دستگاههائى كه سابقا شروع مىشد، حالا نارضايتىها را آوردند روى دولت فعلى، آن نارضايتىها كه پيشتر داشتند و آنهمه مردم زجر كشيدند ديگر حساب اين را نمىكنند كه اين زجرها تمام شد، اين حبسهائى كه ابرار را مىگرفتند و حبس مىكردند تمام شد، آن گرفتارىها الان نيست، حالا آمدند اطراف دوره مىگردند مىخواهند نارضايتى ايجاد كنند از اين نهضت كه اين نهضت چه كرد، يكى از
صحيفه نور ج 6 صفحه 57
مىكند براى شما؟ اين هم دولت اسلامى، اين هم جمهورى اسلامى، باز هم شما همان وضع سابق را داريد. نه اينكه اينها ندانند مساله را، مىدانند مساله را، غرض دارند، مىخواهند نشود مطلب، مىدانند كه تا حالا چه شده، يك چيزى شده است كه دنيا سابقه نداشته است، قدرتى را شكست دادهاند كه امكانش پيش مردم، پيش دولتهاى خارج، پيش متفكرين خارج، برايشان تصورش نمىشد كه همچو چيزى بشود، امر غير ممكن مىدانستند. مىدانند كه آن دستگاه ظلم كه همه جا، در اعماق مملكت ما هم دستشان دراز بوده و هم ظلم مىكردند، مىدانند آن را كه آن ظلمها تمام شد، الان كسى نيست كه به مردم ظلم بكند و آنكه هست اين است كه ظالمها را مىگيرند آنهائى كه ظلم كردهاند مىگيرند محاكمه مىكنند اما كسان ديگر را هيچ كارى ندارند، آزادند. ما الان در اين مجلس آزاد نشستهايم با هم صحبت مىكنيم در صورتى كه قبلاً امكان نداشت، يك همچو مجلسى هيچ امكان نداشت، اينها مىدانند كه خيلى چيز شده لكن نمىخواهند بعدها بشود، متاسفند از اينكه شده است، تاسفشان براى اين است كه دست اربابها كوتاه شده است.
روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است
در يكى دو روز پيش از اين در روزنامه بود كه سناى آمريكا به اتفاق آرا اين اعدامهائى كه در ايران شده است محكوم كردند. آنهائى كه طرح داده يكى از دوستان اسرائيل است كه خودش هم از صهيونيستهاست. خوب معلوم است كه سناى آمريكا بايد محكوم كند ما را، شكى ندارد، ما مىدانيم كه اينها ما را محكوم مىكنند، دولت آمريكا هم ما را محكوم مىكند منتها حرفش را نمىزند، مجالس آمريكا هم ما را محكوم مىكنند براى اينكه آن داغى كه به دل آمريكا وارد شده است به واسطه اين نهضت، به دل هيچ كس وارد نشده است، هيچ كدام از ممالك بهاندازه اين استفاده نمىكردند. بايد ما محكوم باشيم. توقع اينكه سناى آمريكا مثلا موافق با ما باشد، توقع بيجايى است. توقع اينكه خير، اعدامهاى ما را محكوم نكنند، اين توقع بيجاست، ما همچو توقعى از آمريكا نداريم، خصوصا كه خوب، دولت ايران از اسرائيل نفت را قطع كرده و تا آخر هم نمىدهد به او ديگر، او هم از دوستان نزديك آمريكاست و سناى آمريكا، ما توقع نداريم كه دولت آمريكا به ما چيز كرده بود كه اگر چنانچه اين اعدامها ادامه پيدا بكند، در روابط ايران با آمريكا يك قدرى خطر مىافتد، الهى كه به خطر بيفتد ما روابط با آمريكا مىخواهيم چه بكنيم، روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است. روابط يك غارت شده با يك غارتگر است. ما مىخواهيم چه كنيم.آنها ميل دارند، كه با ما روابط، آنها احتياج دارند كه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتياجى به آمريكا داريم، آمريكا آن طرف دنياست، آنها مىخواهند كه بازار داشته باشند اينجا، آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند. ما كه، اسلام كه بنا ندارد كه ظلم به ديگرى بكند مظلوم هم نخواهد شد. البته سناى آمريكا ما را محكوم مىكند، مجالس انگلستان هم ما را محكوم مىكنند، مجالس شوروى هم ما را محكوم مىكنند، ما محكوم همه قشرها هستيم. آن كارى كه در ايران واقع شد كارى است كه همه قشرهاى ظالم و مستكبر با آن
صحيفه نور ج 6 صفحه 58
مخالفند، ما هيچ توقع نداريم كه دولت آمريكا يا ساير دول ابرقدرت، آنهائى كه مىخواهند منابع ما را ببرند، حالا كه ما دست آنها را كوتاه كردهايم بيايند تشكر هم بكنند، البته نبايد هم بكنند، خيلى هم اظهار تاسف بايد بكنند. اگر از كشتن هويدا آمريكا اظهار تاسف نكند، خوب اين از يك نوكر پانزده سال يا بيشتر خودش كه از دستش رفته است اظهار تاسف نكرده، اين بيوفائى است به نوكر، اگر از اينكه شاه را ما مىخواهيم محاكمه كنيم، مىخواهيم محكوم كنيم يا اعدامش كنيم، آنها اظهار تاسف نكنند و اظهار تاثر نكنند، از يك نوكرشان قدردانى نكردهاند، قدردانى از يك نوكرى كه همه ذخائر ما را تقديم آمريكا كرده، اين است كه تاسف، اظهار تاسف بكند.
ميزان، نظر ملتهاى مظلوم است
بايد ديد كه مظلومها چه مىگويند، بايد ببينيم كه ملت آمريكا چه مىگويند، دولت آمريكا معلوم است شكست خورده و زخمى است مار زخمى است و شكست خورده، سناى آمريكا شكست خورده، او اظهار تاسف مىكند، بايد ديد كه خود ملت آمريكا چه مىگويند، آنها هم همين منطق را دارند؟ آنها ندارند اين منطق را، ملتها اينجور نيستند. بايد ديد كه ملتهاى مظلوم چه مىگويند، نظر ملت مظلوم نسبت به اين اشخاصى كه اعدام شده چه است. سناى آمريكا كه در آن تا حالا قتل و غارتى واقع نشده بود همهاش نفع بود، در مقابل اينكه همهاش براى او نفع بود و حالا آنهائى كه نفع رسان هستند و از بين رفتهاند البته متاسف است اما بايد ديد كه آنهائى كه تحت ظلم واقع شدهاند، ملتهائى كه تحت ظلم و ستم واقع شدهاند يا از ناحيه آمريكا يا از ناحيه شوروى يا از ناحيه انگلستان و يا از ناحيه حكومتهاى خودشان كه دست نشانده آنهاست، اينها در اين مسائل چه مىگويند. بايد ديد مظلوم در اين مسائل چه مىگويد، نه ظالم، ظالم هميشه ميخواهد كه ظلم بكند، عمالش ظلم بكنند، مظلومهاى عالم يا آنهائى كه انسانند چه مىگويند.
شرافت از ديدگاه غارتگران!!
آن دست نشاندههاى آنها را، البته اقشار مختلفه دست نشانده هست سنا از يك طرف هست و - نمىدانم چيز - آن جمعيت حقوق بشر از يك طرف هست و از اين جمعيتهائى كه خودشان درست كردهاند براى بازى دادن مردم، آنها همه متاسفند، ما ميدانيم كه همه متاسفند. اينها بايد عزا بگيرند براى اينكه مىدانند چه از دست دادهاند، نوكرها را از دست دادهاند، چه نوكرهائى، در كشتن هويدا اظهار تاسف زياد بود. بايد ديد كه كى اظهار تاسف كرده، آنهائى كه اظهار تاسف كردهاند با چه منطق اظهار تاسف كردهاند، يك كسى كه سيزده سال نخست وزير ايران بود و همه كارها با امر نخست وزير بايد بشود، همه اين كشتار با امر نخست وزير شده است آنوقت يك ملت مظلوم دستش به اين آدم رسيده و يك نفر آدم فاسد را در مقابل چند صد نفر، چندين هزار نفر اشخاص صحيح كشته شده است، باز هم آنها البته بايد اظهار تاسف كنند. آنها، آنهائى كه آنها كشتند، اصلاً به حساب نمىآورند براى
صحيفه نور ج 6 صفحه 59
اينكه يك ملتى است، بگذاريد كشته بشود تا ما نفتش را ببريم. آنها كشتارى كه اينها كردند به حساب نمىآورند، حساب نمىكنند كه يك بشرى كشته شده است، مىگويند يك عدهاى كه مانع از استفادههاى ماست بگذاريد كشته بشود و انسان را در مقابل منافع خودشان هيچ مىدانند. در يك جائى كه من بودم راجع به اوضاع ايران چيز مىشد و اوضاع ايران چطور است و سفارتخانهها ممكن است و آنوقتى كه ممكن است كه سفارتخانه چه بشود، يكى كه صاحب يك سفارتخانهاى بود مىگفت كه ما براى اينكه سفير يا اشخاصى كشته بشود، اهميتى نمىداديم ولى مبلهاى ما خيلى اهميت دارد، اين مبلهائى كه ما آنجا داريم آنها اهميت دارد، يك نفر آدم رسمى، يك نفر آدم رسمى اين حرف را زد كه ما اهميت نمىدهيم، مبلهاىمان بيايد، وضعشان اين است ديگر آدم مادى جز به ماديگرى فكر نمىتواند بكند نمىتواند فكر بكند، اصلاً شرف را اينها نمىتوانند بفهمند يعنى چه، همه شرف را به اين مىدانند كه مبلشان خيلى خوب باشد. همه شرافت را، شرافت به اين مىدانند كه چندين دستگاه مثلاً عمارت داشته باشند، عمارتش چه جورى باشد، انسانيت اصلاً فكرش را نمىكنند تو خط اين نيستند. اگر اينها در خط اين مسائل بودند، خوب اين همهآدم از ايران كشته شد، اين همهمتفكرين، روحانيين، ابريا، مظلومها، زن، بچه، كوچك، بزرگ توى اين خيابانها خونشان ريخته شد، اين اهميتى نداشت، هيچ وقت تاسفى، تاسف ندارد اينكه، خوب يك دسته كشته شدهاند، اينها مانع از استفادههاى ما بودند، اما هويدا وقتى كشته مىشود صدايشان در مىآيد، تاسف مىخورند، اينهائى كه كشته شدهاند، بيايند مطالعه كنند اينها چه كسانى هستند كه كشته شدهاند، ببينند اينها چه كسانى هستند، اينها هر كدام چند نفر را كشتهاند، هر كدام وادار كردند به قتل چند نفر آدم، چه بيچارگى براى اين ملت درست كردند اينها.
نجابت و ادب اسلامى از ويژگىهاى ملت ايران
ملت ما نجيب است، ملت ما اسلامى است و الا همان روز اول همه اينها را با هر چه بود غارت كرده بودند و از بين برده بودند ولى ملت ما ملتى است كه ادب اسلامى دارد، آنهائى هم كه همه خيانتها را كردند باز با آن خشونتهائى كه آنها با بشر مىكنند اينها نكردند. وقتى آمدند حبسهاى ايران را ديدند، رفتند گفتند حبسها خوب است، مطابق با تمدن است، مطابق با دموكراتيك است، براى اينكه منطق، منطق انسانى است. يك منطق انسانى، يك منطق اسلامى نمىتواند غير از اين باشد. اگر خود آنها غلبه كرده بودند بر ما، هيچ يك ما الان نبوديم. اگر هويدا به ما غلبه كرده بود ديگر ما اينجا ننشسته بوديم، شما هم نبوديد.
اسلام مىخواهد ماديت را مهار كند
اينها فكر نمىكنند كه در دنيا يك چيزى، معنوياتى هم موجود است، چيز ديگرى هم ما داريم غير از عمارت و غير از اتومبيل و غير از اين مسائل، غير از اين قدرت حيوانى يك چيزهاى ديگرى هم در عالم مطرح است، اصلاً فكر اين مساله در ذهن امثال كارتر نمىآيد، فكر نمىتواند بكند، اين
صحيفه نور ج 6 صفحه 60
سناتورى كه اعتراض كرده است به اين اعدامها، اصلا نمىتواند ادراك كند اين معنا را كه غير از اين حيوانيت يك چيز ديگرى هم در عالم هست، اگر انسان فكر بكند كه يك مسائل ديگرى هم در دنيا مطرح است، اين همهنظرش را به اين نمىكند كه حالا كه اين به ما نفت را به رايگان داده است، به ما خدمت كرده است و آدمكشىاش هم خدمت به ما بوده است، اين مطلب همين است، ما چون منفعت بايد ببريم، اصلاً تمام، غير از اين مطرح نيست چيزى در اسلام، همچو مسائل اصلا مطرح نيست، مساله ماديات به اين معنائى كه اينها مىگويند، مطرح نيست، اسلام ماديت را تبع معنويت مىكند، مىخواهد ماديت را مهار كند، معنوى، صورت معنوى به آن بدهد. لشكر اسلام قبل از اينكه توجه به ماديت بكنند، به معنويات توجه مىكردند، روى معنويات شمشير مىكشيدند، اشخاص فاسد را جلويش را مىگرفتند. جنگهاى اسلام را ببينيد كه با چه اشخاصى، با چه قشرهائى بوده است، براى منفعت بوده؟ وقتى هم، آن وقتى هم كه در جنگ حنين بود كه يا يكى ديگر از جنگها، وقتى هم كه غلبه كردند، هر چه بود حضرت رسول دادند به خود همان مشركين، اصلاً ماديت مطرح نيست در اسلام. خوب، زندگى پيغمبر اسلام را، زندگى اميرالمومنين سلام الله عليه را مطالعه كنند ببينند اينها چه جور زندگى كردند، حكومت هم كه كردند چه جور حكومت كردند، چه وضعى داشته حكومتشان. آنى كه اسلام است توجهش به ماديت توجه تبعى است، همه توجه معنويات است ان الله تعالى ما نظر در روايت هست كه ما نظر الى عالم طبيعت يا الى الجسم منذ خلقه نظر لطف، معنويات را ميزان گرفتهاند، البته آنهائى كه نمىفهمند فقط همان چشم حيوانى دارند، همه ادراك، ادراك حيوانى است، چشم، چشم حيوانى است، ادراك، ادراك حيوانى است، نمىتواند ادراك اين مطلب را بكند كه هويدا را كشتن تاسف ندارد، اين همه چيزش روى همين مسائل حيوانى چرخ مىزند طعمه است، اين ممالك بايد طعمه آمريكا باشد، هر كه بهتر اين صيد را مىكند، در نظر سناى آمريكا نشان مىگيرد، هركه جلوگيرى مىكند از اين طعمه، در سناى آمريكا محكوم است، غير از اين نمىتوانند ادراك بكنند، اينجور از اول تربيت شدهاند. اينها هم كه حقوق بشر را طرح مىكنند، آنها هم همين است آنها هم غير از همين طبيعت و غير از همين ماديت ادراك ندارند، نمىتوانند بفهمند. معنويات را اصلا نمىتوانند بفهمند، البته آنهائى كه معنويات دارند در نظر آنها محكومند. آنهائى كه دفاع از مملكتشان مىكنند، آنهائى كه جانىها را كشتند آن هم هيچ زجر نبوده است فقط يك قصاص بوده است. اين هويدا در آنجا كه بود روزنامه هم مىخواند به من اطلاع مىدادند كه خيلى حالش خوب است كه اگر يكى از ماها در حبس هويدا بوديم آن عمل را مىكردند كه با همه حبسىها مىكردند، آن زجرها را مىدادند كه با همه حبسىها مىدادند لكن وقتى مسلمان همين آدم جانى را مىگيرد و حبس مىكند به دستور اسلام نبايد زجرش بدهد محاكمهاش مىكنند، جانى هست مىكشندش. ما يك آدم برى را، اسلام يك آدمبرى را نمىكشد، يك آن حبس قائل نيست اسلام براى كسى كه گناه ندارد، يك ساعت حبس قائل نيست. آنها هم كه گناهكارند يك فحش نبايد به آنها بدهند، يك سيلى نبايد به آنها بزنند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 61
ملت ايران قائم به خودش ايستاده است
بله، تبليغات الان زياد است در خارج. در روزنامههاىشان، در مجلههاىشان نوشتهاند كه خمينى همه زنها را گفته است كه سينههاىشان را ببرند، اين فقط سه مورد اتفاق افتاده بعد مردم مخالفت كردند. اين تبليغات، البته آن كه مىخواهد، خمينى را مخالف با منافع خودش مىداند بايد اين را خردش كند در خارج، آنجاها اين حرفها را ميزنند. حالا فرض كنيد من هم خرد بشوم، ديگران هستند، همچو نيست كه ملت ايران حالا احتياج به خمينى داشته باشند. احتياج به هيچ كس ندارد، خودش است، خودش الان ايستاده قائم است خودش بالنفسه، بيخود آنها خيال مىكنند كه اگر ما هم از بين برويم، بكشند يا منحط كنند، مساله خوابيده است و دوباره آنها برمى گردند و نفت ما را مىبرند و همه خزائن ما را غارت مىكنند. نخير، ديگر گذشته است اين مطلب. نمىتوانند اين كار را بكنند. هر جا هر حمالى هم كه در اين ايران هست الان ايستاده مقابل اينها، دانشگاهى ايستاده، روحانى ايستاده، بازارى ايستاده، كاسب ايستاده - عرض مىكنم كه - دهقان ايستاده، كارگر هم ايستاده. اگر حالا يك اختلافى هم بين اينها پيدا بشود همين از شيطنت اين قشرى است كه منفعتش از دست رفته است.
همه مىخواهند با شيطنت قشرها را از هم جدا كنند