-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 207
تاريخ: 4/1/58
پيام امام خمينى به مناسبت رفراندم جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت عموم ملت مبارز و شجاع ايران ايدهم الله تعالى
در اين موقع بسيار حساس كه سرنوشت كشور و اسلام عزيز تعيين مىگردد، هموطنان عزيز با شورى بيشتر از گذشته در رفراندم شركت نمايند. امروز اهمال در شركت در رفراندم و سردى و سستى در اين امر حياتى موجب هدر رفتن خون شهيدان و به تباهى كشيدن كشور و اسلام عزيز است. دوستان آگاه من! روز رفراندم موقع نتيجه از زحمات چندين ساله است.
آنچه لازم است تذكر دهم شركت زنان مبارز و شجاع سراسر ايران در رفراندم است. زنانى كه در كنار مردان بلكه جلوتر از آنان در پيروزى انقلاب اسلامى نقش اساسى داشتهاند توجه داشته باشند كه با شركت فعالانه خود، پيروزى ملت ايران را هر چه بيشتر تضمين كنند. شركت در اين امر براى مرد و زن از وظايف ملى و اسلامى است.
شما همه آزادانه به هر چه مىخواهيد راى بدهيد من خود به جمهورى اسلامى راى مىدهم و تقاضاى برادرانه از شما دارم كه به من در اين امر اسلامى كمك كنيد. لازم است جوانان غيور از توطئه و خيانت در آراى مردم جلوگيرى كنند و از صندوقهاى آراء با امانت حفاظت كنند. از خداوند تعالى پيروزى اسلام و صيانت كشور اسلامى را خواستارم. والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 208
تاريخ: 5/1/58
پيام امام خمينى به مناسبت صلح ننگين مصر و اسرائيل خطاب به ملل مسلمان جهان
بسم الله الرحمن الرحيم
اينجانب بيش از 15 سال است كه خطر اسرائيل غاصب را گوشزد كردهام و به دول و ملل عرب اين حقيقت را اعلام نمودهام. اكنون با طرح استعمارى صلح سادات و اسرائيل اين خطر بيشتر و نزديكتر و جدىتر شده است. مصر با قبول اين صلح وابستگى خود رابه دولت استعمارگر آمريكا آشكارتر نمود. از دوست شاه سابق ايران بيش از اين نمىتوان انتظار داشت. ايران خود را همگام با برادران مسلمان كشورهاى عربى دانسته و خود را در تصميمگيرىهاى آنان شريك مىداند. ايران صلح سادات و اسرائيل را خيانت به اسلام و مسلمين و برادران عرب مىداند و موضعهاى سياسى كشورهاى مخالف اين پيمان را تاييد مىكند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 209
تاريخ: 5/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروه تبليغات قم
قم، مركز نشر فرهنگ تشيع
بسم الله الرحمن الرحيم
من خوشحالم كه بعد از سالهاى طولانى در ميان شما رفقا، جوانان هستم. من هميشه در فكر ايران و در فكر وطن خودم، قم، بودم و هستم و دعاگويم. شما مىدانيد كه قم مركز تشيع از زمان حضرت صادق سلام الله عليه، حدود آن زمان مركز تشيع بوده است و از قم تشيع به ساير جاها رفته است. علم هم از قم به جاهاى ديگر منتشر شده است و بحمدالله شجاعت و زحمت در راه اسلام و فداكارى هم از قم منتشر شد. قم مركز همه بركات است، خدا شماها قمىها را براى ما حفظ كند و همه ايران را براى همه.
تبليغ و شركت فعالانه تمامى اقشار در امر رفراندم سرنوشتساز
مىدانيد كه ما باز راههاى طولانى داريم و در اين راه طولانى همه با هم بايد شركت داشته باشيم تا بتوانيم كار را انجام بدهيم و به انجام برسانيم. بايد در رفراندم تبليغ كنيد كه همه كس، همه قشرها، زن و مرد، از جوان شانزده ساله تا پيرمرد در اين رفراندم شركت كنند. زنها شركت كنند. هيچ كس اهمال نكند. اين سرنوشت ما در اين رفراندم تحقق پيدا مىكند، يا اسلام انشاءالله و يا خداى نخواسته غير اسلام، يا جمهورى اسلام و يا خداى نخواسته طرحهاى ديگرى كه شياطين ممكن است اين طرحها را داشته باشند. بايد مردم ايران عموما و شما جوانها در قم پاسدارى كنيد از اين صندوقهائى كه گذاشته مىشود كه مبادا يك كسى تصرف بيجا كند، خيانت بكند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شماها را مىخواهم.
سوء استفادههاى تبليغاتى طاغوت از دستگاههاى سمعى و بصرى
شما بايد بدانيد كه اين دستگاههائى كه الان اسم برديد و بعضى از شما يا شما مشغول آن هستيد، اينها دستگاه هاى آموزشى بايد بشود. در زمان طاغوت همه اين دستگاهها، دستگاههائى بود كه جوانهاى ما را خواب مىكرد، ملت ما را بيهوده روشى تبليغ مىكرد، همه را مىخواست از سرنوشت خودشان غافل كند، در صورتى كه سينما براى اين مقاصد شومى كه اينها در اين مدت
صحيفه نور ج 5 صفحه 210
طولانى طرحريزى كردند نبوده. اينها چيزهائى است كه آموزشى است. راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشى است، سينما يك دستگاه آموزشى است، بايد دستگاهها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد.
عمدهترين مساله، اصلاح و رشد معنويات مملكت است
من از خدا مىخواهم كه از اين به بعد ايران، يك ايران منزه باشد. يك ايرانى باشد كه همانطور كه انشاءالله مادياتش اصلاح مىشود، معنوياتش اصلاح بشود. عمده معنويات يك مملكت است. ما را از معنويات دور كردهاند، نگذاشتند رشد معنوى بكنيم و من از خدا مىخواهم كه معنويات ما را رشد بدهد، توجه ما را به خداى تبارك و تعالى.
رمز پيروزى نهضت، اتكال به الله و حفظ وحدت كلمه
پيروزى ما براى اين بود كه همه رو به خدا كردند و پيروزئى كه قدرت اسلام است حفظ كنيم و وحدت كلمه را. گمان نكنيد كه حالا تمام شد مطلب و دوباره برگرديد به حالات اوليه، خير، تمام نشده است و الان بايد وحدت را حفظ كنيد واين نهضت را با گرمى، اين نهضت را با تمام قوا حفظ كنيد. خداوند همه شما را سعادتمند كند، دنيا و آخرت همه شما را تعمير كند. سلام بر شما.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 211
تاريخ: 5/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از نمايندگان عشاير لرستان
رژيم سر سپرده پهلوى،عامل استعمار فرهنگى و اقتصادى
بسم الله الرحمن الرحيم
دوستان من خوش آمديد. خداوند شما را در پناه خودش حفظ كند. من مىدانم كه شماها هم مثل ساير اقشار ملت در اين پنجاه و چند سال زير حكومت طاغوتى چه كشيديد. ما همه در تحمل ظلم و چيزهايى كه دولت طاغوتى به اين ملت وارد آورد شريك بوديم و بحمدالله با كمك همه اقشار ملت و عشاير محترم ايران اين پيروزى تا اينجا حاصل شد و البته الان ما يك مقدار زيادى در پيش رو داريم كه خرابىهائى است كه رژيم طاغوتى سابق براى ما به ارث گذاشته است. اينها تمام حيثيات ملى ما و خزائن ما را بردند و چپاول كردند، دست اجانب را در ايران بازگذاشتند، پايگاه براى دولتهاى ابرقدرت در ايران درست كردند، خزائن ما را به باد دادند، دامدارى ما را ممنوع كردند، ملى كردند به اصطلاح خودشان جنگلها و مراتع ما را، لكن مراتع خوب ما را به ديگران دادند، جنگلهاى ما را به ديگران و به اجانب دادند، زراعت و كشاورزى ما را فلج كردند، خزائن ما را به باد فنا دادند، ملت ما را عقب مانده نگه داشتند، مدارس و فرهنگ ما را استعمارى كردند و الان ما با يك اقتصاد فلج... و با دانشگاههاى غير صحيح و يك اقتصاد ورشكسته روبرو هستيم لكن اميد است به همت همه ملت، اقشار همه ملت، عشاير محترم ايران، تمام اقشار ملت، اين بار سنگين به منزل برسد.
وحدت كلمه را با جلوگيرى از تبليغات سوه و طرد تفرقه افكنان حفظ نمائيد
من اميدوارم كه شما آقايان آگاهانه وحدت كلمه خودتان را حفظ كنيد، اختلافات بين عشاير را ريشه كن كنيد. ريش سفيدهاى شما وساطت كنند بين جوانان عشاير و آنها را با هم اصلاح بدهند. اگر چنانچه خداى نخواسته اختلافى بين امت حاصل بشود من خوف اين را دارم كه باز به فرم ديگر مسائل تازه عود كند و شما تلخى اين مسائل را چشيديد نگذاريد اين مسائل عود كند.
با هم باشيد. همه اقشار با هم باشند. روستاهايى را كه شما در آنجا ساكن هستيد حفظ كنيد، از شر اشرار حفظ كنيد. اگر كسانى بين شما آمدند و اختلاف اندازى كردند آنها را طرد كنيد. از تبليغات سوئى كه به نفع اجانب مىكنند جلوگيرى كنيد.
صحيفه نور ج 5 صفحه 212
ملت برادروار به جمهورى اسلامى راى بدهند
الان مملكت از خود شماست و دولت از خود شماست و دولت در خدمت شما هست و من در خدمت همه شما هستم و من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه عزت و سعادت شماها را با قدرت اسلام حفظ كند. شماها برادران ما هستيد و ما برادران شما هستيم و همه ملت با هم برادرند و بايد با هم اين راه را طى بكنند و به جمهورى اسلام راى بدهند و بعد هم انشاءالله بدانيد كه تابع قوانين اسلام است، راى بدهند و بعد هم انشاءالله جمهورى اسلامى برقرار بشود و گرفتارىهاى ما بلكه ترميم بشود. خداوند همه شما را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 213
تاريخ: 7/1/58
بيانات امام خمينى در ميان گروهى از اهالى تبريز
مردم آذربايجان هميشه در راس قيامها بودهاند
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
برادران تبريزى من! خوش آمديد، عزيزان من! به منزل خودتان آمديد. من نسبت به همه شما خدمتگزارم، من به همه شما محبت دارم، شما همه برادران من، فرزندان من هستيد. من از مجاهدات شما در اين نهضت تشكر مىكنم. من از گرفتارىهايى كه براى ملتمان و خصوصاً آذربايجان پيش آمده است متاسفم. من مىدانم كه در دوره سابق بر ملت ما، بر شما چه گذشت.
ملت ما بحمدالله قيام كرد و آذربايجان هميشه در راس قيامها بود، پيشقدم بود در قيامها و در اين نهضت هم بحمدالله آذربايجان پيشقدم بود. خداوند آذربايجان را براى ما حفظ كند. خداوند ملت ما را همه با هم پيوند بدهد.
وحدت كلمه و اتكال به خدا رمز پيروزى است
ما همه برادر هستيم و همه با هم بايد باشيم. رمز پيروزى ما همين وحدت كلمه و هم پيوستگى ما به هم بود. رمز پيروزى ما توجه به خداى تبارك و تعالى و پاسدارى اسلام بود. اين رمز را حفظ كنيد، اين وحدت را حفظ كنيد، اين همبستگى را حفظ كنيد، اين توجه به اسلام را حفظ كنيد. خداوند شما را پيروز كند بر همه امور.
همه با هم با اتكال به خدا و قطع مابقى ريشههاى فساد،نهضت را تداوم بخشيد
ما الان باز پيروزى مطلق بر ايمان حاصل نشده است. ما نصف راه را رفتيم. الان مملكت ما باز آشوب است، آشفته است. مفسدين در اطراف مملكت شلوغكارى مىكنند. بايد به همت شما جوانها، هر كدام در هر جا كه هستيد، مرزهاى اين مملكت را حفظ كنيد، دست خرابكارها را كوتاه كنيد. شما بوديد كه پيروزى را تا اينجا رسانديد و شما بايد باشيد كه پيروزى را به آخر برسانيد. دولت ما تنها نمىتواند اين كار را انجام بدهد، روحانيون ما تنها نمىتوانند اين كار را انجام بدهند، بايد همه با هم باشند، دولت با ملت، ملت با دولت. الان دولت ديگر دولت اسلامى است دولت سابق نيست كه دولت
صحيفه نور ج 5 صفحه 214
طاغوتى بود. دولت اسلامى است. دولت از خود شماست و شما از خود دولت هستيد. ارتش از خود شماست و شما از خود ارتش هستيد. ارتش بايد پشتيبان شما باشد، شما بايد پشتيبان ارتش باشيد. همه بايد با هم اين نقيصههايى كه الان در ايران هست پر كنيم. همه بايد با هم برادر باشيم. همه بايد با هم اين نهضتى كه تاكنون حاصل شده است به آخر برسانيم. اگر خداى نخواسته اين نهضت سستى پيدا بكند و ما برويم دنبال كار خودمان و بىتفاوت بشويم راجع به مقدرات مملكت خودمان، من خوف آن را دارم كه خداى نخواسته باز مسائل سابق برگردد يا خداى نخواسته آن خيانت و جنايتهابه مملكت ما برگردد. ما بايد همه با هم باشيم و همه با هم اين نهضت را به پيش ببريم، اينكه به واسطه وحدت كلمه ما و اتكال به خداى تبارك و تعالى اتكال به قرآن مجيد، ما اين نهضت را به آخر برسانيم، و اين ريشههاى فاسدى كه در مملكت ما بقيهاش باقى مانده است تا يك حدودى، اينها را بكلى از بيخ و بن در آوريم، و مملكت در دست خود شما، براى خود شما، مقدرات مملكت به دست خود شما باشد، براى خود شما باشد.
حدود و ثغور خود را حفظ و مانع تبليغات سوءمفسدين شويد
من از خداى تبارك و تعالى پيروزى شما را خواستارم و من از شما خواهشمندم كه تشريف ببريد به محل خودتان و در آنجا حفظ كنيد حدود و ثغور خودتان را و حفظ كنيد همه جهات خودتان را و نگذاريد كه اشخاص مفسد در بين جامعه پيدا بشوند و تبليغات سوء بكنند.
ما اميدواريم كه امر كردستان هم با صلح و صفا آرام بگيرد، و همه ما با هم برادر باشيم. ما با كردستانىها هم برادر هستيم، با آذربايجان هم برادر هستيم، با همه حدود و ثغور اينجا برادر هستيم و همه با هم مىخواهيم كه يك مملكت اسلامى با احكام اسلامى باشد كه به هيچ كس جور نشود، به هيچ كس ظلم نشود، حكومت نتواند تعدى بكند، ارتش نتواند تعدى بكند، همه با هم باشيم و همه با هم پيش برويم، خداى تبارك و تعالى شما جوانها را براى ما حفظ كند، و شما برادرها را براى ما نگهدارى كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
صحيفه نور ج 5 صفحه 215
تلاش گسترده استعمار به منظور جداسازى مسلمين از يكديگر
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از بركات اين نهضت يكى اين است كه ما با اين چهرههائى كه ناآشنا گذاشتند ما را با آنها، انشاءالله آشنا بشويم و آشنا شديم.
دولتهاى تابع استعمار كوشيدند تا اينكه طبقات مختلف ايران را از هم جدا كنند، بلكه در يك دايره وسيعى مسلمين را از هم جدا كنند، دولت اسلامى را از هم جدا كنند و در هر ناحيهاى قشرهاى آنجا را از هم جدا كنند، روحانيون را از طبقات ديگر جدا كنند.
شما آقايان كه پزشك هستيد و اطبا هستيد، بهتر از ما مىدانيد كه اينها به سر ما چه آوردند. شما شاهد اين مصيبتها بيشتر از ما بوديد و ما همه با هم شريكيم در اينكه در اين پنجاه و چند سال شاهد مصيبتهاى زياد بوديم و اگر جوانها از اول اين سلسله را ياد ندارند لابد اين اواخر را مطلع هستند و ما كه از اول اطلاع داريم و شاهد قضايا بوديم و در قم بوديم و ديديم در اولى كه اينها آمدند روى كار و رضاخان آمد روى كار با اين مردم چه كرد، با همين ملت قم چه كرد، با بانوان ما چه كرد، با علماى ما چه كرد، با طلاب ما چه كرد. اينها فضايائى است كه اگر بخواهد كسى بنويسد بايد يك كتاب بنويسد.
من گاهى كه مباحثه داشتم در مدرسه فيضيه و چند نفرى بودند، يك روز ديدم كه يك نفر است پرسيدم گفت: قبل از آفتاب اينها بايد بروند در باغات براى اينكه مامورين مىآيند دنبالشان و آنها را مىگيرند قبل از آفتاب مىرفتند در باغات شهر و بعد آخرهاى شب بر مىگشتند به محل ما. خودمان اگر يك جلسه خصوصى مىخواستيم داشته باشيم به طور متفرق و از كوچههاى پس كوچههاى بايد برويم و چند نفر با هم مجتمع بشويم و در دل بكنيم. شما نمىدانيد كه با بانوان قم چه كردند اينها، يك رئيس نظميه بود كه نمىدانم حالا هست يا از بين رفته است كه اين آنطور با بانوان عمل مىكرد كه از قرارى كه گفتند يك روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود خون دماغش داشت مىچكيد چشمش افتاد به يك زنى كه چادر دارد يا روسرى دارد اعتنا به خون نكرد و پريد به او. اينطور با چيزها عمل مىكردند و شما شاهديد كه در اين آخر اينها با اين ملت چه كردند، چه كشتارهائى در تمام شهرستانها كردند، در خود قم چه مصيبتهائى به بار آوردند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 216
مصيبت خود باختگى در مقابل بيگانگان
و يكى از مصيبتهاى بزرگى كه براى اين ملت بار آوردند اينكه ملت را نسبت به خودشان هم بدبين كردند. اين معنا كه ما اگر يك مريض پيدا بكنيم در تهران، الان هم مىگويند كه اينجا نمىشود، برويد به مثلا انگلستان، برويد به پاريس. اين يك مطلبى است كه از دست آنها براى ما پيدا شده است، يعنى ما خودمان را باختيم در مقابل آنها، شما گمان مىكنيد كه در آنجا اطباى آنها همچو هستند كه اگر كسى برود آنجا چه خواهد شد. همين مريضهائى كه در اينجا اگر يك دقتى بكنند معالجه مىشوند وقتى بروند آنجا معلوم نيست درست معالجه بشوند، اينطور نيست كه اطباى آنها يك معجزهاى مىكنند و اطباى ما اينطور نيستند.
اين يك مطلبى است كه براى تبليغاتى كه اينها كردند ما به خودمان هم حتى سوءظن پيدا كرديم، يعنى خودمان هم باختيم خودمان را، شما گمان نكنيد كه اينجا اطبايش، ايران اطبايش كمتر از اطباء آنجا باشد. الان بسيارى از اطبا كه در امريكا هستند ايرانى هستند گفتند شايد قريب پانصد تا يا بيشتر طبيب ايرانى هست كه اگر طبيبهاى ايرانى بيايند، اختلال پيدا مىكند در آمريكا. اينطور نيست كه اينهائى كه رفتند و تحصيل كردند و يا در همين جا تحصيل مىكنند اينها كمتر از آنها باشند، نخير اينها هم همانطور هستند، اينها هم مثل آنها يا بهتر از آنها هستند. ما در آنجا هم كه بوديم گاهى مثلا گرفتارى پيدا مىكرديم اطبا را مىديديم و خيلى از آنها چيزى كه فوقالعاده باشد من كه نفهميدم و اشخاصى هم كه رفتند باز با همان حال مرض برگشتند، اينجا جوابشان دادند رفتند آنجا، آنجا هم همين حال بوده است. اين براى اين است كه اينها جديت كردند در اين سالهاى طولانى كه ما را تهى كنند از مغز خودمان، يعنى ما را همچو غربزده كنند كه چيزهائى هم كه پيش خودمان بهتر است به آن سوءظن پيدا كنيم و عقيدهمان اين باشد كه نه اينطور خوب نيست، خوب است كه آنطور باشد. حال اينكه مساله اينطور نيست و همچو نيست كه آنها در اين مسائل عقلى يا در مسائل طبى خيلى جلو باشند، خوب، بله هستند اما نه اينطورى كه ما توهم مىكنيم.
پيوند و اتحاد اطبا و روحانيون از بركات نهضت اسلام
بنابراين يكى از بركاتى كه در اين نهضت هست اين است كه ماها را با هم مواجه كرده است. ما از هم دور بوديم و اين هم باز دست اجانب بود كه ماها را از هم دور كرده بود. با اينكه ما با شما همكاريم، ما طبيب روحانى هستيم، شما طبيب جسمانى، همه طبيب انسان هستيم، ما بايد با هم متصل باشيم مثل يك بدن كه روح دارد و جسم دارد، روحانيين و اطبا هم يك بدن هستند كه يكى آن جنبه است، يكى اين جنبه لكن مع الاسف ما تا حالا يك همچو اجتماعى را غير از اين آخرى در تهران هم ( البته اطباء مىآمدند) اين اجتماعات را ما قبلا نداشتيم، نه با شما نداشتيم با دانشگاهىها هم نداشتيم، با قضات هم نداشتيم، با وكلا هم نداشتيم، يكى از بركات اين نهضت اين است كه ما مواجه حالا مىشويم با شماها و حرفهايمان رابا هم مىزنيم.
صحيفه نور ج 5 صفحه 217
ما مىخواهيم كه اين ايران ما تاكنون كه زير دست و پاى اجانب بوده و همه مخازن ما را بردند، همه حيثيات ما را بردند، نيروهاى ما را يا عقب راندند يا ما را نسبت به نيروهاى خودمان طورى كردند كه بدبين بشويم، ما مىخواهيم از حالا به بعد انشاءالله ورق برگردد و ما دست آنها را كوتاه كنيم و دست ظالمها را كوتاه كنيم. بحمدالله دست اين ظالم كوتاه شد و البته همه مخازن ما را برد و دستش كوتاه شد و من اميدوارم كه بتوانيم از چنگش بيرون بياوريم. و عرض مىكنم كه منتها اين نكته الان بايد معلوم باشد كه ما تا آخر نرفتيم، باز ما نصف راه هستيم، همه ريشههاى استعمار را ما بيرون نياورديم، استبداد الان رفته است از بين يعنى الان كسى نيست كه به ما زور بگويد، به شما زور بگويد، نه دولت اسلامى زورگو هست و نه ما ديگر سازمان امنيتى داريم كه از ترسش مثلا بعضىها خوابشان نبرد و يا فرض كنيد كه شهربانى و اينها يا نظامىها اينها هيچ كدام، الان همه در خدمت ملت هستند و در خدمت اسلام هستند. از اينها الحمدلله ديگر ممنون هستيم و نمىترسيم ولكن استعمار باز ريشههايش هست، يعنى توطئههايش هست الان.
جمهورى اسلامى نويد دهنده آزادى و استقلال
الان در اين حالى كه ما مىخواهيم برويم رفراندم كنيم و انشاءالله بعد از دو روز ديگر رفراندم خواهد شد، در همين حال اينها توطئه دارند مىبينند كه يا نگذارند يا يك شلوغى بكنند يا يك دزدى بكنند يا يك كارى بكنند نگذارند اين كار انجام بشود. بايد همه ملتفت باشيد، توجه داشته باشيد كه اين كيد آنها را خنثى كنيد و جوانهاى شما و اشخاص ديگرى كه هستند در قم، در ساير بلاد بايد با هم مجتمع بشوند و قرار بر اين بگذارند كه از صندوقها و اطراف صندوقها حفاظت كنند اگر چنانچه اشخاص نابابى آمدند و خواستند شلوغ كند تودهنى به آنها بزنند نگذارند كه شلوغ بكنند تا انشاءالله رفراندم به طور صحيح انجام بگيرد و اگر رفراند م انشاءالله به طور صحيح انجام بگيرد، آنها عددى نيستند عدد با شماست با مسلمين است و همه جمهورى اسلامى را مىخواهند و من اميدوارم كه جمهورى اسلامى براى ما يك نويد آزادى و استقلال بياورد و ما انشاءالله از اين قيد و بندها خارج بشويم و انشاءالله ايران متحول به يك صورت ديگرى غير از آن صورتى كه تاكنون داشته است و غربزده بوده است تاكنون داشته است و تحت حمايت ديگران به قول خودشان بوده است، انشاءالله هم استقلال حقيقى پيدا بكنيم و هم آزادى انشاءالله حفظ كنيم و عمده اين است كه اين نهضت را نگه داريم.
اينكه ما را تا اينجا آورده است اين نهضت بوده است كه متكى به همه مردم و بالاتر اينكه اسلامى بوده است، متكى به ايمان بوده يعنى همه مردم با هم گفتند كه ما اسلام را مىخواهيم و ما رژيم كذا را نمىخواهيم. اين معنا را بايد حفظ كرد، اگر انشاءالله اين معنا را حفظ بكنيم تا آخر خواهيم پيروز شد و اگر خداى نخواسته سستى بشود سردى بشود در اين معنا، من خوف اين را دارم كه سردى و سسستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد و اگر خداى نخواسته برگردد، از آن
صحيفه نور ج 5 صفحه 218
برگشتهائىست كه ديگر ما رفتهايم از بين، ولى من اميدوارم كه برنگردد و با همت همه آقايان و خدمتگزارى همه ما به ملت خودمان و به ملت اسلام انشاءالله ما پيروز باشيم و تا آخر پيروز باشيم، همه با هم جلو برويم، انشاءالله.
خداوند شما همه را حفظ كند و ما همه را آشنا به وظائف خودمان بكند و من از شما پزشكها تشكر مىكنم كه در اين نهضتى كه شده و در اين زحمتهائى كه براى رفقاى خودتان پيدا شده و براى اهل شهرتان پيدا شده، زحمت كشيديد و رنج ديديد. معلوم است كه كسانى كه شاهد بودند به اينكه مثلاً زخمىها چقدر بوده است، جوانها چقدر بوده است، چقدر اينها در زحمت بودند يا كشتهها چقدر بوده، اينها در رنج بيشترند از اينهائى كه مىشنوند اينطور بوده. شما شاهد بوديد و ما مىشنيديم اين مطالب را. خداوند به شما انشاءالله عزت و سلامت و قدرت عنايت كند. سلام بر شما.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 219
تاريخ: 9/1/58
بيانات امام خمينى در ميان اقشار مختلف مردم
توصيه به شركت فعالانه مردم در رفراندم سرنوشت ساز جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
در آستانه رفراندم لازم است تذكر دهم كه اين رفراندم سرنوشت ملت ما را تعيين مىكند. اين رفراندم يا شما را به آزادى و استقلال مىكشد و يا مثل سابق به اختناق و پيوستگى. اين رفراندم چيزى است كه همه ملت ما بايد در آن شركت كنند. من توصيه مىكنم به همه ملت كه در اين رفراندم كه سرنوشت ملت ما و كشور ما و مذهب ما را تعيين مىكند شركت كنيد، اهمال نكنيد، تنبلى نكنند، بعضى به كارهاى ديگر اشتغال پيدا نكنند، فردا از همان وقت كه اعلام شد براى رفراندم همه از خانهها بيرون بياييد و همه بشتابيد براى راى دادن و سرنوشت خودتان را تعيين كردن.
راى من جمهورى - اسلام است - اسلامى است و من تقاضا دارم كه كمك كنيد به اسلام، كمك كنيد به كشور خودتان، كمك كنيد به ملت خودتان و به جمهورى اسلامى راى بدهيد. آزاديد لكن با آزادى سرنوشت خودتان را تعيين كنيد. همه قشرها بايد راى بدهند و شركت كنند و همه قشرها آزادند در راى دادن. تمام قشرها به حقوق خودشان خواهند رسيد. برادرهاى سنى ما مثل ما هستند، با ما هيچ فرقى ندارند در حقوق، حقوق همه آنها داده خواهد شد. شركت كنند آنها هم در آنچه سرنوشت آنها را تعيين مىكند، به حرف اشخاصى كه بين آنها مىخواهند تفرقه بيندازند، مىخواهند به اسم سنى و شيعه بودن بين ما برادرها را جدايى بيندازند و منافع ما را به جيب ديگران بكنند، به حرف اينها اعتنا نكنيد. فردا همه، شيعه و سنى و اقليتهاى مذهبى همه بيايند و راى بدهند و كشور خودشان را از اين گرفتارى و آشفتگى رهايى بخشند. همه اقشار ملت با ملت شريك هستند در حقوق و همه به آنها داده خواهد شد. اقليتهاى مذهبى در اسلام احترام دارند، حقوق دارند، حقوق آنها داده خواهد شد. در عمل به مذهب، به مذهب خودشان، در راى دادن براى وكلاى خودشان آزادند، همه اقشار آزاد هستند و اين معنا كه بين شماها پخش مىكنند كه روحانيون مىخواهند حق شما را نگذارند به شما برسد بدانيد كه اين خيانتى است كه اينها مىكنند به ملت ما. روحانيون در راس آنها هستند كه حقوق را، حقوق شماها را محترم مىشمارند. روحانيون تابع قرآن و اسلام هستند. قرآن و اسلام احترام براى شما قائل هست و شما را مثل برادر مىپذيرد. با ما همراهى كنيد، با ملت خودتان همراهى كنيد دست از كشتار برداريد، دست از تفرقهاندازى برداريد، با قواى انتظاميه همراهى كنيد،
صحيفه نور ج 5 صفحه 220
با قدرتهاى دولت همراهى كنيد. پشتيبان دولت خودتان باشيد. دولت، دولت اسلامى است. ارتش، ارتش اسلامى است. با ارتش خودتان رفاقت داشته باشيد. ارتش در خدمت شماست، دولت در خدمت شماست، ما در خدمت شما هستيم.
تبليغات تفرقهافكنانه عمال آمريكا به منظور سلطه مجدد اجانب بر ملت و كشور
من از خداوند تعالى مسئلت مىكنم كه شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد سعادتمند كند و شما ملت شريف را در هر قشرى كه هستيد از زير بار اختناق و از زير بار اجانب آزاد كند. ما همه با هم بايد اين نهضت را حفظ كنيم.
اگر خداى نخواسته در راى دادن اهمال كنيد من خوف آن دارم كه باز مسائل سابق عود كنند. اگر به حرف تفرقهاندازها گوش كنيد من خوف آن را دارم كه دو مرتبه با فرم ديگر همان معانى كه سابق از آن فرار مىكرديد دوباره مبتلاى به آن بشويد.
برادرهاى ما! عزيزان ما! دست از تفرقه برداريد، به حرف اشخاصى كه انحراف دارند گوش ندهيد، اينها عمال امريكا هستند به صورت چپ گراييى، اينها مىخواهند همان مخازن ما را باز به امريكا بدهند، اينها مىخواهند همان مسائل سابق را با فرم ديگر پياده كنند. اگر اينها به ملت، براى ملت ارج قائل هستند، اگر اينها به ملت دلسوز هستند، براى ملت دلسوز هستند، ملت الان تمام بپا خواسته و مىخواهد راى بدهد، مىخواهد راى به جمهورى اسلام كه همه جهات را اصلاح مىكند بدهد، چرا اينها تفرقه مىاندازند؟ سابق مىگفتند كه اختناق است و با اختناق مخالفيم و براى ملت كار مىكنيم، اجنبى هست و با اجنبى مخالفيم و براى ملت كار مىكنيم. حالا نه اختناقى هست نه اجنبى هست، حالا شماها مواجهايد با يك ملتى كه همهشان طالب يك مطلب هستند، شما هم با آنها همراهى كنيد. اگر چنانچه شما صلاح ملت را مىخواهيد، همراهى كنيد با ملت. اگر همراهى نكنيد، معلوم مىشود صلاح ملت را نمىخواهيد، معلوم مىشود مىخواهيد تفرقه بيندازيد و اجانب را بر ما مسلط كنيد.
خداوند انشاءالله با همه شما با سلامت و با رحمت رفتار فرمايد. فردا همه از خانه بيرون بيائيد و همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى. من تقاضا دارم كه همه راى بدهيد به جمهورى اسلامى، البته آزاد هستيد هر چه خواستيد راى بدهيد و اين كه در اين ورقههاى آرى و نه هست شما مىتوانيد در نه هر فرمى را كه مىخواهيد در آن بگنجانيد، لازم نيست كه همان نه باشد، شما حق داريد، مىتوانيد كه در آن ورقه بنويسيد جمهورى دموكراتيك، بنويسيد رژيم سلطنتى، هر چه خواستيد بنويسيد مختار هستيد لكن البته رفراندم به معنى آرى و نه است. انتخاب نيست رفراندم است، رفراندم آرى و نه است لكن شما مختاريد كه انتخاب كنيد و يكى از - آنچه - چيزهائى كه مىخواهيد بنويسيد. خداوند همه ملت ما را حفظ كند از شر اجانب و عقل بدهد به اقشارى كه دارند تفرقه مىاندازند بين مسلمين، در صورتى كه مسلمين همه با هم دوست، همه با هم رفيق و اسلام حق همه اقشار ملت را ملاحظه كرده است و شما براى شكرگزارى از اينكه از اين اختناق بيرون رفتيد و از اين
صحيفه نور ج 5 صفحه 221
سلطه طاغوتى خارج شده ايد بيائيد در خيابانها و در بيرون از منازل و راى بدهيد. شما آزاديد كه به هر چه بخواهيد راى بدهيد لكن رفراندم معنايش آرى و نه است و لكن شما آزاد هستيد. به همين نكته هم توجه كنيد كه نه معنايش رژيم سلطنتى نيست، نه معنايش اين است كه جمهورى اسلامى را نمىخواهيد. بعد مىشود كه شما رژيم سلطنتى خواستيد و نه گفتيد مىشود كه جمهورى مطلق خواستيد و نه گفتيد و مىشود كه جمهورى دموكراتيك خواستيد و نه گفتيد.نه معنايش رژيم سلطنتى نيست كه از آن فرار كنيد.
عنايت اسلام نسبت به حقوق زنان بيشتر از مردان است
در هر صورت شما مختاريد كه آرى بگوييد يا نه" بگوييد يا هر چه دلتان مىخواهد در ورقه بنويسيد كسى جلوى شما را نمىگيرد و اما اينكه پخش كردند در بين مردم به اينكه حقوق زنها را اسلام نمىدهد و بعد از رفراندم چه خواهد شد، اين هم جزو همانهاست كه عمال اجانب دارند اين مسائل را طرح مىكنند و عمال اجانبند كه دارند به اشكال مختلفه بين ملت ما جدايى مىاندازند و نمىخواهند اين رفراندم تمام بشود، و شايد اميد اين را داشته باشند كه رژيم سلطنتى باز باقى باشد يا يك رژيم ديگرى پيش بياورند. در هر صورت همانطورى كه حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها، اسلام به زنها بيشتر عنايت كرده است تا به مردها، اسلام زنها را بيشتر حقوقشان را ملاحظه كرده است تا مردها. اين هم معنا كه بعد از اين چه خواهد شد، زنها حق راى دادن دارند. از غرب بالاتر است اين مسائلى كه براى زنها قائل هستيم حق راى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه اينها هست تمام معاملاتشان به اختيار خودشان هست و آزاد هستند، اختيار شغل را آزاد هستند، البته در شرق براى مردها يك محدوديتهائى هست كه آن محدوديتها به صلاح خود مردها هست و آن محدوديتها، يعنى در آن جاهائى كه مفسده هست براى مرد، از قماربازى جلوگيرى مىكند اسلام، از شرابخوارى جلوگيرى مىكند اسلام، از هروئين جلوگيرى مىكند اسلام، براى اينكه مفسده دارند.
براى همه يك محدوديتهائى هست، محدوديت هايى شرعى و الهى، محدوديتهايى است كه به صلاح خود جامعه است، نه اين است كه براى جامعه يك چيزى مثلا نافع بوده است كه محدوديت برايش ايجاد كردهاند.
ما قول مىدهيم به شما كه در حكومت اسلامى همه، همه و همه آزاد، همه و همه به حقوق حقه خودشان خواهند رسيد و تمام اين مسائلى كه طرح مىكنند قبل از رفراندم و مشغول شدهاند به فعاليت، اينها به نفع اجانب است و بيائيد و مملكت خودتان را نجات بدهيد. فردا همه با هم مىرويم پاى صندوق و من خودم پاى صندوق مىروم و راى خودم را مىدهم. همه شما با هم به پيش، انشاءالله براى درست كردن يك كشور آزاد، يك كشورى مستقل، كشورى كه براى خودمان باشد و خودمان در آن زحمت بكشيم و خودمان استفاده بكنيم.
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 222
تاريخ: 9/1/58
بيانات امام خمينى در جمع همافران بخش كامپيوترى نيروى زمينى
اهداف شيطانى رژيم طاغوتى ازطرح اختلاف ميان ملت و روحانيت
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما جوانان نيرومند. سلام بر شما سربازان اسلام. من از شما تشكر مىكنم كه در صف اسلام دين خودتان را به اسلام ادا كرديد و خواهيد كرد. چرا ما را از شما دور نگه داشتند؟ چرا در مدت پنجاه سال ما شما را نبايد ببينيم و شما ما را نبايد ببينيد؟ جز اين بود كه ما مىخواستيم شما را مستقل، آزاد و مملكت شما دست خودتان اداره بشود؟ كشور شما به دست خودتان اداره بشود؟ و آنها نمىخواستند اين مسائل را و لهذا روحانيت را از شما جدا كردند و شما را از روحانيت. چرا اينها مىخواستند با اسلام شما آشنا نباشيد؟ چرا اينها مىخواستند با روحانيت روبرو نشويد؟ آنها اسلام را مخالف مصلحت خودشان مىدانستند. روحانيت را مخالف حرفهائى كه مىخواستند بزنند مىدانستند. آنها مىخواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف حرفهائى كه مىخواستند بزنند مىدانستند. آنها مىخواستند مخازن ما را ببرند، اسلام و روحانيت مخالف بود. آنها مىخواستند ارتش ما را تبع ارتش اجنبى قرار دهند، اسلام و روحانيت مخالف بود. روحانيت مخالف بود با اين رژيم طاغوتى. از اول كه اين رژيم پيدا شد، قيامهاى پى در پى روحانيت كه از اصفهان، از آذربايجان، از طاغوتى از ساير بلاد ايران، از خراسان، قيامهاى پى در پى نشان دهنده اين مطلب بود كه روحانيت با اين رژيم مخالف بود، چرا مخالف بود؟ براى اينكه اين رژيم، رژيم شيطانى بود و در نظر داشت مملكت ما را عقب نگه دارد. چرا مملكت ما را نگذاشتند جلو برود؟ چرا نيروهاى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا بشود؟ براى اينكه آنها از انسان مىترسند. اجنبىها نمىخواهند در اين بلاد انسان باشد، آنها مىدانند كه اگر يك انسان متعهد باشد نمىگذارد اينها آنطور كه مىخواهند عمل كنند نمىگذارند كه همه چيز ما را به باد بدهند. آنها نگذاشتند دانشگاههاى ما شكوفائى پيدا كند، آنها حوزههاى دينى ما را نگذاشتند به اعمال خودشان براى اسلام و براى مسلمين دنبال كنند.
راى من و هر مسلمان ديگرى جمهورى اسلامى است
شما جوانان كه تاكنون در اين نهضت شركت داشتيد، من به شما درود مىفرستم، لكن نيمه راه است، راه باز باقى مانده است. شما جوانها، شما نيروهاى جوان بايد اين نيمه راه ديگر را هم با قدرت پيش ببريد. بايد با وحدت كلمه، با اسلام، با ايمان، از اين نهضت تا اينجا كه آمدهايد، از اينجا به
صحيفه نور ج 5 صفحه 223
بعد هم جلو برويد. بايد همه ريشههاى استبداد و ريشههاى استعمار را از اين مملكت بكنيد. بايد اين مملكت را پاكسازى كنيد. اين مملكت عقب مانده است، اين مملكت اقتصادش ورشكسته است، اين مملكت الان آشفته است، به نيروى شما جوانها بايد اين مملكت اصلاح بشود. ما همه مسوول هستيم، ما همه بايد دنبال اين كار را بگيريم تا به آخر برسانيم.
الان از فردا شروع مىشود به رفراندم و همهپرسى، همه شما موظف هستيد كه برويد و راى بدهيد، آزاد هستيد در راى دادن لكن من رايم جمهورى اسلامى است و هر مسلمى هم رايش جمهورى اسلامى است و شما جوانان مسلم رايتان جمهورى اسلامى است و برويد راى خودتان را در صندوقها بريزيد و من اميدوارم با اقامه جمهورى اسلامى همه مسائل ما علاج بشود. من اميدوارم خداى تبارك و تعالى به شما جوانان عزت وسلامت، سعادت عنايت فرمايد. من از خداى تبارك و تعالى استقلال كشور خودمان را و آزادى خودمان را مسئلت مى كنم. شما جوانها كه در اين مدت زحمت كشيديد و از حالا به بعد هم وظيفه داريد، شما ذخيره ما هستيد و من خدمتگزار شما هستم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 224
تاريخ: 19/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از قواى نظامى جمهورى اسلامى ايران
دو خاصيت بارز مومنين عبارت است از رحمت در ميان خودشان و شدت در مقابل اجانب
بسم الله الرحمن الرحيم
چقدر موجب افتخار است كه جوان برومندى در مملكت ما، در خدمت اسلامند. چقدر من شاد هستم از اينكه ما با هم در يك مجلس مجتمع هستيم و يك محيط محبت است.
ديروز هم من با يك دسته از آقايان كه آمده بودند (از ارتشىها) اين مطلب را گفتم و حالا هم بايد عرض كنم - يك فرق بين - يكى از فرقهاى بين دولتهاى غير اسلامى، دولتهاى طاغوتى و دولت اسلامى اين است و بايد هم اين باشد كه در دولتهاى اسلامى، محيط محيط محبت است، محيط برادرى است، نه ارتش با مردم جدا هست و نه مردم با ارتش، جدا نيستند و نه يك محيط رعب در كار هست.
خداى تبارك و تعالى براى مومنين كه در خدمت اسلام هستند دو خاصيت نقل مىفرمايد يكى اينكه بين خودشان محيط محبت است رحماءبينهم با هم دوست هستند، رحيم هستند، همه به ديگرى محبت دارند، در مقابل غير، اشداء، در مقابل كفار و در مقابل اجانب شديد هستند، محكم، بين خودشان دوست و رفيق هستند.
حركات و سكنات بزرگمرد عالم حضرت امير (ع) سرمشقى براى دولت اسلامى
شما ملاحظه كنيد، بزرگتر مرد عالم كه بعد از رسول الله حضرت امير (ع) در حالى كه مملكت چندين مقابل مملكت ايران بوده است، آنوقتى كه ايشان خلافت داشتند، از مصر و تمام عربستان و عراق و ايران و مقدارى از اروپا زير سلطه ايشان بوده است، وقتى كه ما ملاحظه مىكنيم رفتار يك همچو سردار بزرگ، يك همچو رئيس دولت با مردم خودش، با اشخاصى كه بين خودشان هستند، ملاحظه مىكنيم كه چه جور ايشان رفتار مىكرده است، زندگيش پائينتر مىخواسته باشد از همه افرادى كه در مملكتش زندگى مىكنند، مىفرمايد شايد در يمامه در سرحدات، يك كسى باشد كه گرسنه باشد. آنوقت ايشان به خودشان اينطور سختى مى دهند به طورى كه خانواده ايشان نگران بودند از اينطور زندگى كه ايشان مىكنند و ايشان، همين رئيس دولت، يك - چيز - غذاى زبرى كه داشته
صحيفه نور ج 5 صفحه 225
است، توى يك ظرفى مىكرده است، سر آن را مهر مىكرده است مبادا سر اين را باز بكنند و داخلش يك روغنى بكنند، يك چيزى بكنند، با مردم چه جورى بود؟
شبها به طورى كه نقل شده است، دور مىگرديدند تنها و بر دوش مباركشان غذا حمل مىكردند دور خانهها به اشخاصى كه يتيم بودند، فقير بودند - چه بودند - تقسيم مىكردند و اين معلوم نبود، الا بعد از اينكه فوت شدند - شهادتشان - شهيد شدند آنوقت معلوم شد - و در - طورى كه نقل كردند، در يكى از منازل كه رفتند، چند تا بچه كوچك در آن منزل بود، بعد از اينكه گريه مىكردند، بچه گرسنه بودند، بعد از اينكه رفتند و خودشان غذا دادند به آنها، بعد چه كردند، بعد حضرت شروع كرد براى آنها - يك - يك كارى كرد كه اينها را بخنداند، حتى مثل اينكه مثلا صداى شتر كرد، گفت من آمدم اينجا، اينها گريه مىكردند، دلم مىخواهد حالا كه مىروم، اينها خندان باشند. در زندگى روزمرهاش با مردم همچو بود كه شنيده بود كه در يك لشگرى كه از معاويه ظاهراً آمده بود، در يك جائى، يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى در قلمرو امارت ايشان و خلافت ايشان - يك خلخالى را از پاى يك زن يهودى بيرون آوردند، همچو ناراحت مىشود كه مىفرمايد كه اگر انسان (قريب به اين معنا) بميرد، اين كارش عيبى نيست، نبايد اشكال گيرى كنند. بين خودشان رحيم، دوست و رفيق به طورى كه هيچ رعبى در آن محيط نبوده است، اگر يك كسى وارد مىشد بر آن همچو نبود كه حشمتى داشته باشد بترسد، ترس توى كار نبوده است، عدل بوده است. در حكومت عدل، هر كسى بايد از خودش - بايد - بترسد اينكه نبايد تخلف كند والا از سرباز مملكت عدل، از ارتش مملكت عدل، از شهربانى مملكت عدل هيچ ترس نيست براى اينكه همه با محبت با مردم رفتار مىكنند.
همين حضرت امير سلام الله عليه كه رفتارش با داخله اينطور بود و مثل يك نفر عمله گاهى كار مىكرد، خودش همان وقتى كه بيعت كردند با آن، آن اسباب كارش را برداشت و رفت يك قناتى را داشت خودش مىكند، بعد هم كه آب داد، وقفش كرد. اين آدم كه وضعش اينطور بود، وقتى در مقابل دشمن مىايستاد، فرياد كه مىكرد، دلها را چه مىكرد، شمشير را كه مىكشيد - از اينور - وقتى (مىگويند كه ضربات على يكى بوده)، از اينور كه مىزد و نيم پاره مىشد، از اينور هم مىزد دو تا مىشدند، شدت داشتند در مقابل آنها.
اين حال سرباز اسلامى است كه بين خودشان محبت، محيط، محيط محبت، همين طور كه الان ما، اين محيطى كه الان ما نشستيم، يك محيط محبتى است ديگر، قبل از اين نه آقاى سرتيپ در يك همچون مجالس، اينطور اجتماع با ما گاهى در پاريس مىآمدند - اما - نه ايشان در يك همچون مجالس و نه شما در اين مجالس بوديد، نه شما با اينها مجتمع، همه را جورى كرده بودند كه همه را از هم جدا كرده بودند و بدبين كرده بودند، اگر يك نفر وارد بازار مىشد مردم مىترسيدند، مردم را ترسانده بودند، چرا؟ اين چرا، در محيط اسلام، مملكت اسلامى، رعب نيست و در محيط طاغوت رعب است براى اينكه محيط اسلامى نه شخص اولش و نه سردارهايش، با مردم جورى نكردند كه از مردم بترسند، با مردم محبت كردند، مردم همه برادر او هستند، خدمتگزارش هستند، همان طورى كه
صحيفه نور ج 5 صفحه 226
اينها خدمت به مردم مىكنند، مردم همه خدمت به آنها مىكنند. در يك همچون محيطى كسى ترس ندارد، لازم نيست كه ايجاد رعب بكنند اما در محيط طاغوتى از باب اينكه با مردم بدرفتارى مىكردند، مال مردم را خوردند، اذيت كردند به مردم، از مردم مىترسيدند، چطور بكنند كه از اين ترس نجات پيدا بكنند. و مبادا چه بكنند، ايجاد يك محيط رعب مىكنند، محيط را يك محيط وحشت آور درست مىكنند كه مبادا يك كسى...
خدمت به مردم مايه آرامش قلبى و راحتى وجدان دو گل وقتى آمده بود اينجا، ظاهرا دو گل بود كه با شاه با هم رفته بودند توى بازار، خوب، شاه خيلى جرات نمىكرد بيرون بيايد، اين بيرون آمده بود رفته بود توى جمعيت ولى خوب، نمىترسيد از آنها مردم به او كارى نداشتند اما خود او مىترسيد كه، چرا مىترسيد؟ براى اينكه به مردم بد كرده، وقتى آدم به كسى بد بكند، از آنها مىترسد بد بكنند به آن. اين يك مطلب كلى است، يك سرمشق كلى است براى همه ما كه بايد با اهلى، با رعيت مملكت با افراد مملكت رفتارمان رفتار برادرانه و رحمت آميز باشد رحماءبينهم اينها هم تبادل رحمت مىكنند، اين رحمت به او، رحمت به اين، اين محبت به او و او محبت به او و همين جمعيت اگر در مقابل ديگران بايستند، خصم بايستند محكم و شديد هستند اشداء على الكفار ، اين يك دستور كلى است كه اگر بخواهيد وقتى منزل مىرويد با حال آرام بى دغدغه شب به روز بياوريد، با مردم خوبى كنيد، وقتى با مردم خوبى كرديد، محبت كرديد، خدمتگزار مردم بوديد، وقتى كه برويد شب منزل آرامش براى قلبتان هست، وجدانتان ناراحت نيست.
اينهائى كه مردم را اذيت مىكنند وجدانشان ناراحت است، اينطور نيست كه بروند راحت، يك نفر را كشتند و راحت بروند، نخير ناراحتند منتها البته بعضىها وقتى كمكم زياد شد، عادت مىكنند، اين ديگر يك درنده مىشود، اين ديگر آدم نيست. بخواهيد كه زندگى مرفه، مرفه بودن زندگى به اين نيست كه پارك چند طبقه آدم داشته باشد، چه بسا اشخاصى پاركهاى چند طبقه دارند لكن زندگيشان جهنم است. الان شما زندگى محمد رضا را چه جور مىبينيد؟ همه وسايل آسايش برايش هست لكن آسايش دارد؟ يك آن آسايش دارد؟ ندارد.
آسايش انسان به اين است كه روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتى كه راحت شد اگر يك ناهار، هر جورى باشد، اين با آن مىسازد و اصلا ناراحتى را ادراك نمىكند. راحتى انسان به اين است كه انسان وضع روحيش را جورى بكند كه با اين وضع روحى آسايش برايش پيدا بشود و اين به اسلامى شدن است. اگر انسان اسلامى بشود، تربيت كند خودش را به تربيتهاى اسلامى، ارتش تربيت كند خودش رابه اينكه براى مردم خدمتگزار باشد، نه ايجاد رعب بكند، ايجاد رحمت بكند به طورى كه همين طور كه حالا ما همه با هم هيچ كدام از هم نمىترسيم، نه من از ايشان نه ايشان از من، هيچ كدام از هم ترسى نداريم، اين محيط محبت است، اين محيط محبت را حفظ كنيد. ايران را يك محيط محبت كنيد، به دست شما پاسدارها، شما ارتش، آن ژاندارمرى، آن پاسبان، همه و همه، اگر همه
صحيفه نور ج 5 صفحه 227
با هم يك وضع اسلامى - انسانى پيدا بكند، محيط يك محيط محبت مىشود، همه به هم خدمتگزار مىشوند. در اين نهضت شايد آنوقتى كه مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب، ديديد كه يك وضع انسانى پيدا شده، يك تحول پيدا شده بود، يك تحول پيدا شده كه سرباز وقتى كه مىآمد توى كوچهها، مردم گل به او مىريختند، آن گريه مىكرد و به آنها اظهار محبت مىكرد.
اين تحول روحى است كه خداى تبارك و تعالى اين تحول را مرحمت فرموده بود، اين تحول روحى را حفظش بكنيد، اين محبت را بين خودتان و اقشار ملت حفظ بكنيد ولى در مقابل مخالفين، در مقابل اعداء، در مقابل مفسدين شديد باشيد، محكم، مثل يك سدى در مقابل آنها،نرم در مقابل هموطنهاى خودتان، در مقابل برادرهاى خودتان، همين كه دستور اسلام است، قرآن اين را مىفرمايد و همانطور كه روساى اسلام اينطور بودند. خود رسول الله (ص) ايشان خودشان در جنگها، خودشان وارد ميدان نمىشدند كه آدم بكشند، وضع اينطور بوده است كه نبى رحمت بودند، حتى يك نفر را مىگويند كشته نشده است به دست ايشان لكن حضرت امير با آن وضعى كه در جنگ داشته است، از آنها نقل كردهاند كه ما در شدائد پناه مىبرديم به ايشان، يك همچو - كه - آن سردار بزرگ كه در دنيا نظير ندارد. به حسب نقل - كردهاند - كه از ايشان مىشد، مىفرمايد كه - شدائد - وقتى جنگ شديد مىشد ما پناه مىبرديم به رسول الله. يك همچو قوهاى بود است، قدرت الهى بوده. قدرت الهى بوده. اين يك دستور كلى است كه آن زمان، آنها كردهاند و به سعادت رسيدند و به سعادت رساندهاند.
رعايت نطم و استفاده از آزادى در حدود ضوابط
در اين زمان ما بخواهيم سعيد باشيم، بخواهيم به سعادت برسيم بايد عمل بكنيم همه با هم دوست و رفيق، سرباز با درجه دار، درجه دار با افسر، با ارشد، رفيق باشد لكن اطاعت بكنند، اطاعت مسالهاى، رفاقت مسالهاى ديگر، بالائىها پائينى را به چشم رحمت نگاه كنند، پائينىها به بالائى اطاعت بكنند. اگر بخواهند يك مملكتى محفوظ بماند بايد ارتش روى ديسپلينى كه دارد، محفوظ بماند، روى آن نظمى كه دارد روى نظم رفتار كند اگر بخواهد به هم بريزد حتى حالا من آزاد شدهام، نخير زير بار كسى نمىروم نه، اين خلاف آن آزادى است كه خدا مىخواهد. آزادى در حدود ضوابط است. من آزادم حالا، من آزادم سيلى بزنم به ايشان نه آزاد نيستى. من آزادم اطاعت از مثلا، از فرماندارم نكنم نه اين آزادى نيست. در حدود قواعد و قوانين آزادى هست يعنى شما ديگر از كسى الان اينجا كه نشستهايد، ديگر نمىترسيد، اگر قبل از اين بود، شما خوف اين را داشتهايد كه از اينجا پايتان...، جمع نمىتوانستيد بشويد اينجا، حالا اگر هم آمديد، خوف اين را داشتيد كه از اينجا رفتيد بيرون، اين ساواكىها، اين بيرون نباشند، شما را بگيرند و ببرند و بودند و گرفتند و مىبردند.اين به اين معنا الحمدلله ما الان آزاديم الان لكن معناى آزادى اين نيست كه من هر كارى دلم بخواهد، بكنم.
اين را باز هم گفتهام كه خداى تبارك و تعالى ما را به اين آزادى امتحان مىكند، به اين نعمتى كه
صحيفه نور ج 5 صفحه 228
به ما داده است كه از همه نعمتها بالاتر است، الان ما را امتحان مىكند كه ببيند با اين آزادى، ما چه مىكنيم، با آزادى رفتار مىكنيم خداپسند؟ يا سوءاستفاده از آزادى مىكنيم؟ اگر سوءاستفاده از آزادى كرديم، از امتحان درست در نيامديم و اگر استفاده صحيح كرديم از آزادى، مرضى خداست و انشاءالله خداوند نعمتش را حفظ مىكند به ما.
برادرهاى من! برادرهاى من ! توجه داشته باشيد، اين نعمتى را كه خدا به شما داده حفظش كنيد. يك نعمتى به شما داده، آن نعمت آزادى، نعمت استقلال، اين نعمت را حفظش كنيد و آن به اين است كه همه با هم دوست و رفيق و همه با هم بين خودتان رحيم و بر ديگران شديد. آنهائى را كه مىخواهند چپاولتان كنند، مشت تو دهنشان مىزنيد، آنهائى كه با شما رفيقند، دست برادرى مىدهيد و صورت هم را مىبوسيد.
انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند (انشاءالله حضار) و همه شما در لشگر امام زمان (سلام الله عليه) صف باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 229
تاريخ: 9/1/58
بيانات امام خمينى در ميان بعضى از افسران و مأمورين راهنمائى و پليس تهران
تشكر از پليس و قواى انتظامى
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما تشكر مىكنيم. انشاءالله خداوند شماها را حفظ كند. من از همه طبقات ملت تشكر مىكنم، من از قواى انتظامى تشكر مىكنم، از شما پليسهاى محترم كه الان در خدمت اسلام هستيد و در خدمت طاغوت نيستيد، تشكر مىكنم. خداوند شماها را حفظ كند.
ما همه بايد در خدمت اسلام باشيم، همه بايد در خدمت كشور باشيم. كشور ما را اينها عقب راندند و ما بايد جبران كنيم. شما پليسها الان پليس امام زمان هستيد و بايد به وضع اسلامى عمل بكنيد. با مردم مثل سابق عمل نشود، الان مثل سابق نيست. الان كشور، كشور اسلامى است و آداب و رسوم، آداب و رسوم اسلامى بايد باشد. كشورى است كه بايد حكومت در خدمت مردم باشد، پليس در خدمت مردم باشد، تحميل بر مردم نباشد.
من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه همه ماها را به وظائف خودمان آشنا كند. شماها برادر من هستيد. من در خدمت ملت هستم و من اميدوارم كه در اين رفراندمى كه تا چند روز ديگر مىشود همه اقشار ملت راى بدهند و من اميدورام كه راى به جمهورى اسلام بدهند كه جمهورى اسلام سعادت اين دنيا و آن دنيا را براى ما تامين خواهد كرد.
خداوند شماها را حفظ كند. جوانان ملت را حفظ كند. شما پليسها را كه الان ديگر پليس اسلام هستيد در پناه خودش حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 233
تاريخ: 12/1/58
اعلاميه امام خمينى در رابطه با رفراندم جمهورى اسلامى
ونريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين صدق الله العظيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من به ملت بزرگ ايران كه در طول تاريخ شاهنشاهى كه با استكبار خود آنان را خفيف شمردند و بر آنان كردند آنچه كردند، صيمانه تبريك مىگويم. خداوند تعالى بر ما منت نهاد و رژيم استكبار را با دست تواناى خود كه قدرت مستضعفين است در هم پيچيد و ملت عظيم ما را ائمه و پيشواى ملتهاى مستضعف نمود و با برقرارى جمهورى اسلامى وراثت حقه را بدانان ارزانى داشت. من در اين روز مبارك، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهورى اسلامى ايران را اعلام مىكنم. به دنيا اعلام مىكنم كه در تاريخ ايران چنين رفراندمى سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم آورده و راى مثبت خود را در آن ريخته و رژيم طاغوتى را براى هميشه در زبالهدان تاريخ دفن كند.
من از اين همبستگى بيمانند كه جز مشتى ماجراجو و بيخبر از خدا، همه و همه به نداى آسمانى و اعتصموا بحبل الله جميعاً لبيك گفتند و با تقريبا اتفاق آراء به جمهورى اسلامى راى مثبت دادند و رشد سياسى و اجتماعى خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدير مىكنم. مبارك باد بر شما روزى كه پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهاى طاقتفرسا،دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پاى در آورديد و با راى قاطع به جمهورى اسلامى، حكومت عدل