حرف نگفته
لباي بسته
راه نرفته
پا هاي خسته
تو نيسي و اين دل شکسته
به خون نشسته
تو نيستي و شب مهتاب نداره
تو شهر قلبم
غم خونه داره
کو يه نشوني
از روشنايي
از يه ستاره
اي همصداي گلاي پرپر
اي همسفر تا ديدار آخر
اي اوج پرواز تا فتح خورشيد
اي همنشينه اين هميشه ياور
تا زوده برگرد..(4)
با تو شباي تيره دوباره
صاف و زلال و پر از ستاره
با تو تموم فصلا بهاره
غم و جدايي توي حصاره
روياي تازه..با تو ميسازه..دلم دوباره(خو به من چه)
اي همصداي گلاي پرپر
اي همسفر تا ديدار آخر
اي اوج پرواز تا فتح خورشيد
اي همنشينه اين هميشه ياور