-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 255
تاريخ: 21/9/60
بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان سمنان
روحانيت بيش از همه مورد سوء توجه قدرتهاى بزرگ است
بسم الله الرحمن الرحيم
من از آقايان متشكرم كه اظهار لطف كردند و آمدند اينجا كه من زيارتشان كنم و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به همه ما و همه شما توفيق عنايت كند كه در اين وقتى كه همه قلمها و زبانها در همه جا و همه راديوها و تلويزيونها در خارج از كشور به ضد اسلام و به ضد جمهورى اسلامى فقط به جرم اينكه اسلامى است. قيام كردهاند و اقدام مىكنند، ما وشما و همه ملت ما بتوانند اين بار سنگين را به منزل برسانند و احكام اسلام را انشاء الله در اين كشور اول و در ساير كشورها انشاء الله بعدها به دست خود ملتها پياده كنند.
شما مىدانيد كه آن كه بيشتر از همه مورد توجه قدرتهاى بزرگ است روحانيت است و آنچه بيشتر هدف است براى آنها و تفالههاى آنها كه در داخل هستند، روحانيت است و لهذا مىبينيد كه چه اشخاصى را بدون اينكه يك جرمى، يك خطيئهاى داشته باشند فقط براى اينكه يك مسلمى هستند كه هدايت مى كنند مردم را، آنطور شهيد مىكنند و لابد مىدانيد كه ديروز مرحوم آقاى دستغيب را به آن وضع ناگوار اينها شهيد كردند و دنبال هر پيروزىاى كه براى كشور اسلامى ما، جمهورى اسلامى ما تحقق پيدا مىكند اين طرفدارهاى آمريكا كه خودشان را طرفدار خلق مىدانند، اينها يا افراد كوچك و حتى طفلهاى شيرخوار را هدف قرار مىدهند يا اشخاصى كه بخواهند بر ايشان جرمى ثابت كنند، جز اينكه ارشاد مردم را مىكنند، جرمى ندارند. آقاى دستغيب را شايد شما آقايان كمتر بشناسيد لكن من مىشناسم ايشان را، ايشان يك مرد وارسته به تمام معنا و معلم اخلاق، مرشد مردم و هر چه در صحبتهايش هست معنويات و دعوت به خدا و دعوت به اسلام است معذلك اينها بنايشان بر اين است كه آنهائى كه بيشتر دعوت به اسلام مىكنند آنها را بيشتر هدف قرار بدهند. از قرارى كه گفتند در اعلاميهاى كه اين مجاهدين فاسد، منافقين دادهاند به افراد خودشان، اين است كه معمم را بكشيد، هر معممى ديديد ديگر سوال نكنيد كه اين چه كرده، اين عمامه خودش جرم است. و اين عمامه جرمى است كه در سابق هم بود اين جرم و لهذا هدف نوكرهاى انگليس هم در سابق همين بود كه اين عمامه را از بين بردارند و هر چه صالحتر، بيشتر بايد از بين برود و نكتهاش هم اين است كه آن چيزى كه آنها از آن مىترسند از اسلام است و آن چيزى كه باز تشخيص دادند اين است كه اينها داعى اسلام هستند
صحيفه نور ج 15 صفحه 256
و اينها به مردم اسلام را ياد مىدهند و دعوت مىكنند مردم را به اسلام، از اين جهت بيشتر از ساير طوايف مورد نظرشان هست و هدفشان.
آقايان بايد توجه كنند كه مسائل اينطورى مخصوص به زمان ما نيست، از صدر اسلام تا حالا هدف، هدف مستكبرين همين بوده است كه براى چاپيدن مستضعفين، آنهايى كه طرفدار آنها هستند كه علماى بلاد هستند، آنها را از بين ببرند. اين يك سيرهاى بوده است از آنها و سنت سيئهاى بوده است از آنها و ما بايد به آنچه تكليفمان هست عمل بكنيم. و بحمد الله الان هر چه از اين فسادها واقع مىشود و هر چه از اين جنايات واقع مىشود، مردم بيشتر توجه به عمق مساله پيدا مىكنند. اگر آنوقت اين گروههاى فاسد مىتوانستند يك دستهاى را بازى بدهند به اينكه ما براى خلق داريم كار مىكنيم و مىخواهيم اشخاص فاسد را از بين ببريم و اين حكومت، حكومت فاسد است، كمكم دارند خودشان مسائل خودشان را رو مىكنند و خودشان روابطشان را با عراق، روابطشان را با دموكرات طرف غرب و روابطشان را با حتى انگلستان دارند كمكم ظاهر مىكنند و بحمد الله اينها ديگر آبروئى ندارند. اين خرابكارىها هم يك قدرتى نيست، خوب، يك دزدى مىتواند بيايد يك خانهاى را آتش بزند، اينها الان مثلشان مثل همان دزدهاست كه گاهى خرابكارى مىكنند، ديگر كار ديگر از اينها بر نمىآيد و اينها پيش ملت ما ديگر آبروئى ندارند و خرابكاريهائى كه مىكنند شايد براى تشفى باشد والا مىدانند خودشان هم كه كارى از اين ساخته نيست، حكومتى از بين نخواهد رفت به واسطه انفجار. من اميدوارم كه آن چيزى كه هميشه من مورد نظرم بوده و به طبقات علمائى كه تشريف آوردند اينجا عرض مىكردم اين است كه آقايان متوجه باشند كه خداى نخواسته يك وقتى از بعضى جوانهاى طلبهها و اينها يك چيزى صادر نشود كه بهانه دست آنها بيايد. حالائى كه هيچ كارى نمىكنيد جز صلاح و جز ارشاد مردم، دارند براى شما مىگويند، حالائى كه اين حكومت جز دفاع از حق كارى نمىكند، هيچ وقت هجمهاى نكرده، دفاع است، معذلك اينهمه در راديوهاى خارج و در خبرگزارىهاى خارج گفته مىشود و در خبرگزارىها، در راديوها، در اينها، اينهمه فتوحى كه براى ايران دارد حاصل مىشود و اينطور پيشروى مىكند با اينكه در مقابل او همه قدرتها ايستادهاند، يا به سكوت مىگذرانند يا مىگويند ايران اينجور گفته، عراق اينجور گفته، ايران مىگويد اين، تاكنون هم معلوم نشده درست. با اينكه آمدند ديدند و بعضى از خبرگزارىها هم اطلاع دادند كه نخير، مساله اينطورى، معذلك با شك تلقى كنند يا سكوت مىكنند از آن. اين اخير كه همين ديشب، پريشب باشد، يك همچو فتحى از براى ايران حاصل شده است، غالبا اصلا سكوت كردهاند، تا حالا صحبتش را نكردهاند كه چه بوده. يك اشارهاى به اينكه اينها زيادتر دارند فعاليت مىكنند و عراق هم گفته چطور، فورا پشتش عراق را مىآوردند كه نه، عراق گفته است كه ما چند هزار نفر از ايرانيان را كشتهايم و كذا.
صحيفه نور ج 15 صفحه 257
مادامى كه انسجام بين مردم و گروههاى مختلف محفوظ باشد، ايران محفوظ است
آن چيزى كه بسيار مورد توجه آقايان بايد باشد، اين است كه مردم را ارشاد كنيد، مردم را اطمينان بدهيد كه پيروز هستيد و خداى تبارك و تعالى وعدهاش تخلف ندارد. وعده پيروزى داده به كسى كه براى خدا قيام مىكند و نصرت مىكند اسلام و دين خدا را. و جوانها را از اينكه خداى نخواسته يك وقتى به دام اين اراذل بيفتند، بايد خيلى تحذير كنيد. جوانها و بچهها هم زود انفعال پيدا مىكنند از يك صحبتى و نمىگذارند آنها هم كه مسائل ايران به آنها برسد، آنها را نمىگذارند گوش كنند به اين مسائل. شما در نمازهاى جمعه، در جماعات، ساير آقايان در جماعاتشان، در جمعاتشان مردم را اطمينان بدهند كه پيروزى هست براى شما. مردم هم بحمد الله حاضرند در صحنه و مادامى كه اينطور انسجام هست بين مردم و گروههاى مختلف، بين ارتش و مردم، بين روحانيون و ارتش، تا اين محفوظ باشد، ايران محفوظ است، هيچ نمىشود كه كاريش كرد و من اميدوارم كه آقايان جديت كنند مردم را دعوت به تقوا، دعوت به آرامش، دعوت به توجه به مسائل.
و البته مىدانيد كه مساله، مساله سمنان تنها نيست كه نارسائىهائى هست، انقلاب است، پشت سر انقلاب نارسائىها زياد است، خصوصاًيك جائى كه همه چيزش را داده بودند به غير. آن نفت فراوان را به طور شايد رايگان دادند به خارج و اگر يك پولى هم به آنها دادند، خرج خودشان كردند و پولها را در خارج براى خودشان حفظ كردند و همه جهات ايران را وابسته كردند، همه جهات ايران را منحرف كردند و رفتند، فرار كردند. در يك همچو محيطى البته بايد همه جديت كنند كه انشاء الله اصلاح بشود و نبايد توقع از اين داشت كه دولت بتواند يك همچو چيزى را زود انجام بدهد. دولت هم از خود مردم است و مىدانيد كه يك دولتى كه بخواهد يك كارى را عمدا بكند نيست. البته نارسائىها من مىدانم هست، نه اينكه فقط در شهر شما و استان شما، در همه جا يك مسائلى هست، اما بايد با توجه دادن مردم به اينكه مردم هم امروز بايد اين كارها را با پشتيبانىشان از دولت انجام بدهند، اميدوارم كه به زودى اين مسائل حل بشود و انشاء الله باز سازى بشود ايران، از آن فسادهائى كه در آن بود، بكلى تطهير بشود و بحمد الله تا حالا هم خيلى شده است، تا حالا هم خيلى كار براى مردم كردهاند و اميدوارم كه بعدها كه يك قدرى آرامش پيدا بشود، زيادتر انجام بگيرد. عمده توجه مردم است و همراهى مردم است كه بحمد الله تا حالا داشتهاند و از اين به بعد هم انشاء الله خواهند داشت. و آقايان هم البته بايد اين پستهاى ارشادى را تقويت كنيد، صحبتهايتان را تقويت كنيد، مردم را تقويت كنيد، روحشان را دعوت به صلاح بكنيد كه اگر چنانچه صلاح در يك جامعهاى باشد، احتياج به سلاح ديگر ندارد. خداوند همهشان را توفيق بدهد و همه ما را خدمتگزار براى اسلام و مسلمين قرار بدهد انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 258
تاريخ: 21/9/60
بيانات امام خمينى در ديدار با سرپرست سازمان تربيت بدنى و اعضاى تيم ملى كشتى آزاد ايران
پهلوانها از ايام سابق توجه خاصى به اسلام داشتند
بسم الله الرحمن الرحيم
اين چهرههاى شما و اين حال بشاشتى كه در چهرههاى شما ديده مىشود، اين خودش پيروزى است و من اميدوارم كه شماها انقلاب ايران را عملاً صادر كنيد به كشورهاى ديگرى كه مىرويد و اميدوارم كه در جهان شما پيروز باشيد و مهم اين است كه در كنار اين پيروزىها همانطور كه توجه داشتيد و داريد، انشاء الله پيروزى بر نفس خودتان هم داشته باشيد. پهلوانها از سابق ايام، اينها كه در زورخانهها آنوقت چه مىكردند، توجه خاصى به اسلام داشتند مخصوصاً در صحبتهاشان، در كارهاشان همه با ذكر خدا و ذكر اميرالمومنين سلام الله عليه توأم بود و اين در روحيههايشان تأثير داشت. اين ذكرها در روحيهها تاثير دارد و شما با اخلاق خوش خودتان و با رفتار خودتان و با كردار خودتان انشاء الله كه اين وجهه اسلامى جمهورى اسلامى را صادر كنيد به خارج. وقتى كه شما پهلوانهاى عزيز و شما قهرمانان در خارج از كشور رفتيد و پيروزى چشمگير به دست آورديد و ديدند مردم كه شما وضع روحى تان هم يك وضع خاصى است، با ديگران فرق دارد، اعمالتان هم با ديگران فرق دارد، اين موجب اين مىشود كه اينهمه بوقهائى كه بر ضد اسلام و مسلمين و بر ضد ملت ما هست اينها خنثى بشود. شما مى دانيد كه الان همه كوششهاى قدرتهاى بزرگ اين است كه ايران را منزوى كنند بكلى و اصلا از نقشه دنيا ساقطش كنند. و اينها نمىدانند كه خدا را نمىشود منزوى كرد، اسلام را نمىشود منزوى كرد و اين جوانهاى اسلام كه بحمد الله در صحنه حاضرند و براى اسلام كوشش مى كنند، براى پيروزى اسلام فداكارى مىكنند، اينها را نمىشود منزوى كرد و شما جاى خودتان را در دنيا انشاء الله باز مىكنيد و نام ايران و نام اسلام را همه جا مشهور مىكنيد و بيرق اسلام را سرافراز كنيد و ملت مسلمان را مفتخر مىكنيد. و آنى هم كه قسمت من هست اين است كه دعا كنم به شما و من دعا مىكنم و سلامت و سعادت و توفيق همه شما را از خداى تبارك و تعالى خواستارم و پيروزى شما را خواستارم. خداوند اين پهلوانهاى اسلامى را بر همه نقاط دنيا پيروز كند. خداوند تاييدتان كند انشاءالله.
والسلام عليكم ورحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 259
تاريخ: 22/9/60
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت امنا و رؤساى دانشكدههاى مختلف دانشگاه ملى و مسؤولان بيمارستانهاى وابسته به اين دانشگاه
دانشگاه بايد بوسيله افراد متعهد اداره شود
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان مىدانيد كه دانشگاه يك كشورى اگر اصلاح شود، آن كشور اصلاح مىشود براى اينكه كسانى كه در راس امور اجرائى و قانونگذارى يا قضاوت واقع مىشوند، اين دانشگاهيان و روحانيون مىباشند. بنابراين با اصلاح اين دانشگاه، امور كشور اصلاح مىشود و با انحراف دانشگاه كشور منحرف مىشود. حتى اگر يك استاد هم منحرف باشد، ممكن است اثرش براى يك كشور چشمگير باشد و جمعى از جوانان را منحرف كند و در دراز مدت يك غائلهاى بزرگ درست شود. شما توجه داشته باشيد كسانى كه مىخواهند همه چيز ما را از بين ببرند در همه جا فعاليت مىكنند خصوصاً در دانشگاه براى اينكه اگر دانشگاه در خدمت غرب باشد، كشور در خدمت غرب است. بنابراين دانشگاه بايد بوسيله افراد متعهد اداره شود و بكلى متحول شود. اينكه شما مىگوئيد از دانشگاه به جبهه جنگ مىروند و شهيد مىدهند، يك امر تازهاى است و اين همان تحولى است كه در اين نهضت پيدا شده است. اين يك تحول الهى است كه استاد دانشگاه با كمال گشاده روئى به جبهه مىرود و شهيد و مجروح مىشود.
امروز در كشور ما هيچ قدرتى نمىتواند دخالت كند و دخالت هم ندارد. ما امروز ديگر در كشورمان هيچ مستشارى نداريم، نه در ارتش و نه در دانشگاه و نه در جاى ديگر كه بخواهد كارى بر خلاف انجام دهد. و ما بايد خودمان كشورمان را نگه داريم. دانشگاه بايد خود را مجهز كند براى اينكه جوانان را بسازد. آتيه اين كشور را شما بايد از همين الان پى ريزى كنيد. ما نبايد فقط به فكر خودمان و زمان حال باشيم، بايد به فكر آينده كشور باشيم تا آينده اسلام و كشور محفوظ بماند. امروز حتى افراد دور افتاده كشور كه در بيابانها زندگى مىكنند هم، اين مطلب را احساس كردهاند كه آمريكا دشمن آنهاست و بايد اين دشمن نباشد. همين ديروز به من گفتند رعيتى كه در دورترين مناطق كشور است كه شايد در آنجا هيچ فرهنگى هم نباشد مىگويد ما زراعت مىكنيم براى اينكه از قيد و بند اسارت آمريكا و شوروى خارج شويم. اين يك احساسى است كه خداوند در قلب اين ملت انداخته است كه همه ملت احساس كردند كه ما بايد از زير بار ابرقدرتها بيرون رويم و خودمان زندگىمان را
صحيفه نور ج 15 صفحه 260
اداره كنيم و مىتوانيم چنين باشيم. چنانچه مىبينيم ظرف اين دو سه سال همه مشكلات را خود مردم حل كردند. اين جنگ كه براى ما يك مساله مشكلى بود، خود اين ملت حل كرد. فقط در ابتداى جنگ ما را غافلگير كردند و به واسطه خيانت بعضى افراد كه در آن موقع سر كار بودند، بود كه اينها توانستند قدرى پيشروى كنند. شما مىبينيد در بين انقلابهائى كه در دنيا صورت گرفته، هيچ انقلابى مثل انقلاب ما نبوده است كه ضايعاتش كم و ثمرهاش زياد باشد. ثمره اين انقلاب خروج از تحت سلطه شرق و غرب است كه اين كم ثمرهاى نيست. در هيچ كجاى دنيا اينطور نبوده است كه از همه سلطهها بريده شوند، اگر از يك طرف بريدهاند با طرف ديگر پيوند كردهاند، ولى ما امروز ديگر نيازى به قدرتهاى بزرگ نداريم و خودمان با كمك يكديگر كشور را به پيش مىبريم. اين توطئههائى هم كه مىشود به جائى نمىرسد و انشاء الله ما سر سفره خودمان مىنشينيم و نان و پنير خودمان را مىخوريم.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 261
تاريخ: 23/9/60
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام طاهرى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد حسن طاهرى دامت افاضاته
از آنجا كه جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ حسينعلى منتظرى دامت افاضاته شما را براى رسيدگى به وضع سپاه معرفى نمودهاند، جنابعالى را به اين سمت منصوب مىنمايم تا با كمال دقت در تطبيق قوانين و تصميمات شوراى سپاه پاسداران با احكام اسلام كوشش نمائيد و همچنين بر خط فكرى و اعتقادى سپاه در سراسر ايران نظارت دقيق نموده و از انحرافات و تخلفات با كمال قاطعيت جلوگيرى نمائيد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 262
تاريخ: 25/9/60
بيانات امام خمينى در جمع فارغ التحصيلان و فرمانده آموزشگاه افسرى ژاندارمرى، اعضاى شوراى وحدت فيضيه دانشگاه و هنرجويان و مسؤولان بهيارى نيروى هوايى جمهورى اسلامى
ملتها خودشان بايد قيام كنند در مقابل اسرائيل
بسم الله الرحمن الرحيم
اين هم كه گروههاى مختلف نظامى و غير نظامى، روحانى و دانشجو و ساير طبقات در يك محل مجتمع و با يك مقصد مشغول فعاليت هستند يا مىشوند، از بركات اسلام و انقلاب اسلامى است. كجا شما آقايان مىتوانستيد در رژيم سابق كه دل بسته بود به جدا كردن روحانى از دانشگاه و نظامى از غير نظامى و هر گروهى را در مقابل گروه ديگر با تحريكات و تبليغات قرار دادن، در يك مجلس مجتمع بشويد و روى يك مقصد، آن هم مقصد پيشبرد اسلام و انقلاب اسلامى و تحكيم جمهورى اسلامى، همه فعاليت داشته باشيد؟
ما از دست امريكا نبايد خيلى گله كنيم ولو، ام الفساد اوست لكن از كشورهاى اسلامى و از حكومتهاى اسلامى بايد شكوه كنيم و فرياد بزنيم. اسلام اينقدر براى اجتماع و براى وحدت كلمه، هم تبليغ كرده است و هم عمل كرده است، يعنى روزهائى را پيش آورده است كه با خود اين روزها و انگيزه اين روزها تحكيم وحدت شود مثل عاشورا و اربعين، و قرآن كريم پافشارى دارد در اين مطلب كه متفرق نباشند مردم، مسلمين از هم، و يد واحده باشند و معتصم به حبل الله باشند. امريكا بايد به حسب آن تزى كه دارد و آنكه اختلاف بين مسلمين بيندازد و بهرهبردارى كند و همه حيثيت مسلمين را و دارائى مسلمين را و ذخائر مسلمين را بچاپد و مسلمين را به حال مصرفگر نگه دارد، آنها البته روى مقاصد پليد خودشان اين مسائل را پيش مىآورند و ما هم از آنها توقع اينكه اينطور نباشند، نداريم، اما مسلمين يعنى سران مسلمين اينها را ما از آنها شكايت داريم و بايد فرياد بزنيم از دست اينها كه خودشان را طرفدار اسلام معرفى مىكنند و بر خلاف نص قرآن كريم و بر خلاف سنت رسول الله اعظم عمل مىكنند و بر خلاف مصالح كشورهاى زير دست خودشان عمل مىكنند. مشكل مسلمانها اين حكومتهائى است كه بر آنها دارند حكومت مىكنند و اين اختلافاتى است كه با دست خود آنها در بين خودشان ايجاد مىشود. اگر نبود اين طرح امريكا وطرح دوم امريكا به دست فهد و طرحهائى هم كه بعدها خواهند درست كرد، اسرائيل به خودش حق نمىداد كه بيايد و ارتفاعات جولان را به خاك خودش ملحق كند. اين طرحها موجب اختلاف شد و راه را باز كرد براى اسرائيل. و شما
صحيفه نور ج 15 صفحه 263
گمان نكنيد كه قضيه ارتفاعات جولان است فقط، قضيه بيشتر از اين مسائل است و هيچ كس نبايد گمان كند كه اين دستگاههائى كه درست شده است از قبيل سازمانهاى بينالمللى، سازمانهاى حقوق بشر و امثال اينها، براى منافع ملتها قدمى بردارند، و هيچ وقت گمان نكنيد كه مخالفت اين سازمانها تاثيرى داشته باشد در جنايات اسرائيل و امثال اسرائيل. امريكا هم اظهار مخالفت كرده است با اين الحاق لكن كدام آدم عاقلى است كه با ورش بيايد كه اسرائيل بدون اجازه امريكا و بدون تفاهم با او اين اعمال را انجام بدهد؟ اشكال در اين بى توجهى حكومتهاست كه منافع خودشان را مىدهند، ذخائر خودشان را تقديم مىكنند و در ازاء او ذلت براى خودشان و براى ملتشان به هديه مىآورند. اشكال همه مسلمين و اسلام در اين بى توجهى يا با توجه به خيانت بعض از سران كشورهاست. ملتها اگر نشستهاند كه اين دولتها براى آنها جلو اسرائيل را بگيرد و جلو قدرتهاى ديگرى كه اينها را مىخواهند به ذلت بكشند و ذخائر آنها را ببرند، اين توقع بيجائى است. شما ببينيد كه بين خود اعراب با اين طرحها اختلاف انداختهاند، بين حكومت اسلامى ما مىخواهند با يك تبليغاتى اختلاف بيندازند، تبليغ به اينكه اسلحه از اسرائيل مىخرند، تبليغ به اينكه ترور بازىها را اينها دارند در مىآورند و در بحرين چه كردند. اينها همه نقشههائى است كه براى مسلمين كشيدهاند و راه اختلاف را امروز بيشتر باز كنند و شكاف بين حكومتها را هم هر روز زيادتر مىكنند و نتايجى كه بايد بگيرند شروع كردند. قضيه ضميمه شدن بلندىهاى جولان به خاك غاصب اسرائيل، اين ابتداء قضيه است و اسرائيل با پشتيبانى امريكا اعتنا به سازمانهاى دست نشانده امريكا ندارد، هر چه مىخواهند مخالفت كنند، او كار خودش را انجام مىدهد.
مسلمانها ننشينند كه حكومتهاشان بر ايشان عمل بكنند، و اسلام را از دست صهيونيسم نجات بدهند، ننشينند كه سازمانهاى بينالمللى براى آنها كار بكند، ملتها خودشان بايد قيام كنند در مقابل اسرائيل، ملتها بايد خودشان قيام كنند و حكومتهاى خودشان را وادار كنند كه در مقابل اسرائيل بايستند و اكتفا نكنند به محكوم كردن. همانهائى كه با اسرائيل عقد اخوت هم دارند، آنها هم محكوم مىكنند اسرئيل را لكن يك محكوميتى كه با صورت جدى و به حسب واقع شوخى است. اگر مسلمين نشستند كه امريكا براى آنها كار بكند يا دست نشاندههاى امريكا براى آنها كار بكند، اين قافله تا ابد لنگ خواهد بود. يكى از روزهائى كه براى وحدت مسلمين، مسلمين آگاه، از سالهاى طولانى انتخاب كردند، مسأله اين است كه به اعياد از قبيل مولود رسول اكرم يا ساير مواليد و ساير ايام الله مردم احترام قائل بشوند و اجتماع كنند در محافل و موجب تحكيم وحدت آنها بشود.
از ايران صداى وحدت بلند مى شود و از حجاز صداى اختلاف
در همين قضيه مولود حضرت رسول سلام الله عليه كه از طرف بعضى از علماء ايران، آقاى منتظرى دعوت شده است به اينكه از دوازدهم تا هفدهم شركت كنند همه مسلمين در جشن تا وسيله وحدت بين مسلمين باشد، باز مىبينيم كه يك بوقى از يك آخوند بسيار بى توجه به مسائل اسلام و
صحيفه نور ج 15 صفحه 264
وابسته به ديگران فرياد مىزند كه شرك است احترام به پيغمبر، شرك است جشن گرفتن، منتها او ايران را محكوم مىكند و معلوم است چرا. يك آخوند كه بسته به دربار است و مقاصد آنها را مىخواهد اجر بكند، در مقابل مسلمين مىايستد و اعلام مىكند به اينكه احترام به رسول خدا شرك است. اين آخوند معنى شرك را نمىفهمد و اگر احترام به رسول خدا شرك است، پس اول مشرك خود پيغمبر اكرم است و اول مشرك خداى تبارك و تعالى است كه احترام پيغمبر را تا آنجا بالا برده است كه در نمازها اسم او هست و اگر نباشد در بعضى جاهايش، باطل مىشود نماز. اگر بعد از شهادت يا فوت حضرت رسول صلى الله عليه وآله، اگر بعد از فوت ايشان به نظر اين آخوند و دوستان نادان اين آخوند وابسته به دربار احترام پيغمبر شرك است، پس در نماز كه بعد از فوت رسول اكرم همه مسلمين خوانند و سلام به رسول اكرم مىدهند، همه مسلمين، حتى خود آخوند هم مشرك است اگر نماز بخواند. اين نيست الا اينكه مأمورند اين نحو معممين كه خودشان را به عنوان مفتى جا زدند در بعضى از بلاد مسلمين، مأمورند كه ايجاد اختلاف بكنند. از ايران صداى وحدت بلند مىشود و از حجاز صداى اختلاف. از مركز وحى كه رسول اكرم در آنجا مردم را دعوت به اعتصام به حبل الله و وحدت فرموده است، يك آخوند دربارى صداى نفاق بر مىدارد و فرياد نفاق انگيز مىكشد و اين ايران كه به نظر آن آخوند مشرك هستند، نداى وحدت از اين ايران بلند مىشود. جشن براى رسول اكرم آيا كجايش شرك است؟ شرك را نمىداند چيست؟ يا مىداند و مىخواهد بين مسلمين ايجاد اختلاف كند؟ ما گلهمان از اين آخوندهاى دربارى فاسد است و از اين دولتهائى كه مثل آن آخوند را به نوكرى خودشان مىپذيرند. امريكا روى مقاصد خودش بايد اين كارها را بكند، روى مقصد فاسد خودش بايد ايجاد اختلاف بكند لكن اين آخوندها چرا و اين دولتها چرا؟ شما كه حربه نفت در دستتان هست واگر يك روز نفت را ببنديد بر غرب و بر شرق، به اطاعت شما در مىآيند، شما هديه مىكنيد از قيمت نفت تان به امريكا و ساير قدرتهاى بزرگ و خودتان را به اسارت مىكشيد. اينهاست كه براى مسملين و براى اسلام ضربه است. آنها هر تهمتىخواهند مىزنند به كشور اسلام، به كشور ايران، كه از اولى كه نهضت پيدا شده است و قبل از او اين ملت با اسرائيل مخالف بوده است و يكى از مخالفتهائى كه با محمدرضاى معدوم داشتند، همين بود كه چرا به اسرائيل كمك مىكند. حالا اين بوقهائى كه از گلوى امريكا و از گلوى بستگان امريكا به او نفخ مىشود، اينها ايران را متهم مىكنند كه اسلحه از اسرائيل مىخرد و بعضى مطرودين خود ايران هم تأييد كنند اين را. گرفتارى مسلمين اين است كه با داشتن اينهمه ذخاير، اينهمه اراضى و دارا بودن يك ميليارد تقريبا جمعيت به واسطه كجروى يك دسته اقليتى كه در راس واقع شدهاند، بايد مطيع قدرتهاى بزرگ باشد. حالا كه ايران از اين قيد اسارت بيرون آمده است و با مشت دردهان امريكا و ساير قدرتها كوبيده است و آنها را بيرون كرده است از كشور خودش و روحانى و دانشگاهى، ارتشى و ژاندارمرى و ملت همه با هم منسجم شدهاند و نخواهند گذاشت كه قدرتهاى ديگرى در اينجا دخالت كند، اين البته بر ذائقه آن آخوندى كه جيرهخوار امريكا و پيوندهاى امريكاست تلخ است و در ذائقه بعضى حكومتهائى كه
صحيفه نور ج 15 صفحه 265
دست نشانده هستند تلخ است و با همه قدرت دارند جديت مىكنند كه اين انسجام را از بين ببرند و اين وحدت كلمه را از بين ببرند.
ايران قدرت خود را صرف پشتيبانى از ساير مسلمين مىكند
كشور ايران با تمام قدرتى كه دارد و با تمام قدرتى كه خواهد پيدا كرد انشاءالله، هيچگاه نظر به اين ندارد كه تجاوز به يك ملت ديگر و يك كشور ديگر هرچه ضعيف باشد بكند، بلكه پشتيبان آنهاست. قدرت دارد لكن - قدرت - قدرت خودش را صرف پشتيبانى از ساير مسلمين مىكند. اين امثال صدام خائن گول خورده است كه قدرت خودش را صرف مىكند در اينكه اسلام را سرنگون كند و نهضت اسلامى را از بين ببرد و الان كه در لبه پرتگاه هلاكت افتاده است، دست وپا مىكند واز كشورها كشورهاى ديگرى كه هم مسلك با او هستند، استمداد مىكند كه از اين ورطه او را نجات بدهند و نخواهند توانست.
نور خدا در كشور شما جلوه گر شده، قدر اين جلوه الهى را بدانيد
برادران من! برادران ارتشى! برادران نظامى! برادران پاسدار! برادران روحانى! برادران دانشگاهى! برادران كشاورز و صنعتگر! و ساير قشرها! اين انسجامى كه شما داريد، قدرش را بدانيد. اسلام در كشور شما تجلى كرده است، نور خدا در كشور شما جلوهگر شده است قدر اين جلوه الهى را بدانيد. به فعاليتهاى خودتان هر چه مىتوانيد ادامه بدهيد و ازدياد بدهيد، فعاليت خودتان را زياد كنيد. ارتشيان و پاسداران و بسيج و ساير قواى مسلح و ساير قواى مردمى در محلى كه هستند و در جبههها كه هستند، به فعاليت خودشان ادامه بدهند و فعاليت خودشان را زياد كنند و دست اين جنايتكارها را از كشور خودشان كوتاه كنند، به آنها مهلت ندهند كه منسجم كنند خودشان را و از طرف جاهاى ديگر و قدرتهاى ديگر به آنها كمك برسانند، مجال به آنها ندهند. برادران، جوانان پشت جبهه توجه كنند كه بايد فعاليت كنند و بايد داوطلبانه بروند به اين جنگ و اين مسأله را زود حلش كنند. فعاليت جوانها گرچه زياد است لكن بايد زيادتر بشود و هر روز از روز بعد بهتر باشد و خودشان را آماده كنند براى اينكه در مقابل اين قدرتهاى بزرگ ايستادگى كنند. قدر اين نعمت خدائى را كه بين همه شما آشتى انداخت و ائتلاف انداخت و اين از نعم بزرگى است كه خداى تبارك و تعالى در قرآن به طور منت بر مسلمين مىفرمايد كه شماها كه باهم مختلف بوديد، موتلفتان كرديم، اين از نعمتهاى بزرگ الهى است كه در يك مجمعى تمام قشرهاى، قشرهاى مختلفى، كه پيشتر هيچ با هم ارتباط نداشتند، همه مجتمعاً و همه يك فرياد دارند و همه يك ندا مىكنند و همه اسلام را مىخواهند و همه استقلال كشور خودشان را مىخواهند، آزادى از تمام قيد و بندهاى قدرتهاى بزرگ را مىخواهند و بحمد الله به دست آوردند، حفظ كنيد اين نعمت بزرگ را و اگر چنانچه احتمال داديد كه در يك جائى به واسطه سستى ما يك نقيصهاى وارد بشود در جنگ، بايد جبران بكنيد.
صحيفه نور ج 15 صفحه 266
اين روزهاى بزرگ را بزرگ بشماريد و اربعينها را، عاشوراها را و امثال اينها را بزرگ بشماريد و در موارد شهادت عزيزان ما آنها را هم بزرگ بشماريد، مثل روز مفتح رحمه الله تعالى، اينهائى كه در خدمت اسلام بودند و دشمنان اسلام آنها را شهيد كردند. شما اينهمه شهيد داديد تا آزادى و استقلال را به دست آورديد و بايد با چنگ و دندان اين آزادى و استقلال را حفظ كنيد و كمك كنيد همه به جبههها تا اينكه انشاء الله به زودى اين غائله رفع بشود و دولت انشاء الله مشغول بازسازى بشود. خداوند همه شما را حفظ كند و تاييد كند و اين انسجام و اتحاد را هر چه بيشتر بفرمايد و همه قشرهاى ملت را سرتاسر كشور را با هم الفت بدهد و اين جوانها، جوانهاى گول خورده را هدايت كند كه برگردند به دامن اسلام و بس كنند اين فريب خوردگىها را.
والسلام عليكم ورحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 267
تاريخ: 7/10/60
پيام امام خمينى به مناسبت بازگشائى مراكز تربيت معلم
بسم الله الرحمن الرحيم
از طرف اداره كل تربيت معلم در رابطه با شروع كار آموزش معلمين و مدرسين سراسر كشور گزارش رسيد كه در آن از اينجانب خواسته شده بود تا كلمهاى در اين مورد داشته باشم. ضمن تشكر از زحمات مسؤولين لازم است اهميت موضوعى را كه كراراً گوشزد كردهام، تكرار نمايم. ترديدى نيست كه جهانخواران براى به دست آوردن مقاصد شوم خود و تحت ستم كشيدن مستضعفان جهان راهى بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب كشورهاى ضعيف ندارند. زيرا با تربيت غربى يا شرقى معلم و استاد است كه دبستانها و دبيرستانها محلهايى مىشوند مجهز براى تربيت غربى يا شرقى جوانهائى كه دولتمردان و دست اندركاران آتيه كشورهايند. و با اينگونه تربيت است كه جوانان با گرايش به يكى از دو قطب قدرت، راه را براى مستكبرين جهان در به دام كشيدن كشورهاى مستضعف به صورتى شايسته و بدون زحمت و دستيازى به سلاحهاى نظامى زنگ زده باز مىنمايند براى آنان چه راهى بهتر از آنكه با دست قشرى از بومىهاى هر كشور، ملتها را بى سر و صدا بلكه با شوق و رغبت به سوى مقاصد آنان كشيده تا دسترنج ملتها و ذخاير كشورها را با عرض ارادت و ادب و قبول منت از اربابان تقديم آنان نمايند. ضربههاى مهلكى كه بر كشور مظلوم ما در اين پنجاه سال اخير از دانشگاهها و اساتيد منحرفى كه با تربيت غربى بر مراكز علم و تربيت حكمفرما بودند وارد آمد از سر نيزه رضاخان و پسرش وارد نشد، البته اساتيد و معلمان متعهدى بودند لكن زمام امور در دست آنان نبود. ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شديم لكن از شر تربيت يافتگان غرب و شرق به اين زودىها نجات نخواهيم يافت. اينان برپا دارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سر سپردگانى مىباشند كه با هيچ منطقى خلع سلاح نمىشوند و هم اكنون با تمام ورشكستگىها دست از توطئه عليه جمهورى اسلامى و شكستن اين سد عظيم الهى بر نمىدارند. ملت عزيز ايران و ساير كشورهاى مستضعف جهان اگر بخواهند از دامهاى شيطنتآميز قدرتهاى بزرگ تا آخر نجات پيدا كنند چارهاى جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند و اين ميسر نيست جز با دست اساتيد و معلمان متعهدى كه در دبستانها تا دانشگاهها راه يافتهاند و با تعليم و كوشش در رشتههاى مختلف علوم و تربيت صحيح و تهذيب مراكز تربيت و تعليم از عناصر منحرف و كجانديش، نوباوگان را كه ذخاير كشور و مايه اميد ملتند، همدوش با تعليم در همه رشتهها به حسب تعاليم اسلامى تربيت و تهذيب نمايند و علوم اسلامى
صحيفه نور ج 15 صفحه 268
را كه مربى اخلاق و مهذب نفوس است به دست كارشناسان اسلامى داده تا نوباوگان و جوانان عزيز را بدين مكتب جامع روانبخش آشنا و از تعليمات علمى و عملى آن برخوردار سازند و به يقين بدانند كه اسلام مكتبى است كه انسانها را به گونهاى مىسازد كه به جز حق و مبدا خلق به هيچ مكتبى تسليم نشوند و تحت تأثير هيچ قدرتى واقع نگردند و مسأله كشور خود را با هيچ انگيزهاى از دست ندهند و از استقلال و آزادى خويش و ساير بندگان خدايى هيچ طبع و خوفى دفاع كنند و از خودخواهىها و كوتاهبينىها كه منشأ بدبختى و گرفتارى است اجتناب كنند. و شما عزيزان كه دامن به كمر زده و در راه تربيت معلم قدم برداريد از عمق ارزش كار خود آگاه باشيد و در راه اين هدف مقدس از هيچ كوششى دريغ نورزيد و خود را وقف خدا وبندگان او نمائيد و بدانيد كه خداوند باشماست و به شما توفيق خواهد داد.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 269
تاريخ: 7/10/60
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى خانواده شهداى 7 تير، مسؤولان نهضت سواد آموزى و گروهى از دانشجويان دانشكده افسرى مقيم آلمان
شهداى حزب جمهورى اسلامى از عزيزترين و متعهدترين افراد اين ملت بودند
بسم الله الرحمن الرحيم
اين اجتماع امروز، اجتماع عزيز و پربركتى است. پربركت است از اينكه اشخاصى كه در اينجا حاضرند يك قشرشان از بازماندگان شهداى حزب جمهورى اسلام كه از عزيزترين افراد اين ملت و متعهدترين اشخاص بودند و جمهورى اسلامى از آن شهداى عزيز و شهداى ديگر استفادههاى فراوان چه در حياتشان و چه در شهادتشان كرده است، از اين جهت بسيار مباركند و بسيار ارجمند. و قشر ديگرى كه حركت به سوى سواد آموزى را مىخواهند به پايان برسانند كه اينها هم اين كار بسيار با اهميت را و بسيار با ارزش را آغار كردند و اميدوارم كه به انجام برسانند و با كمك همه قشرها، دولت و خصوصا ملت و خصوصا قشرهاى روستائى، با همت همه اين امر به طور شايسته انجام بگيرد و اين نقيصهاى كه ميراث رژيم شاهنشاهى بوده است برطرف گردد و ملت ما انشاء الله عالم و آگاه و فعال باشند.
آنچه كه بايد عرض كنم اين است كه هيچ كارى در اين كشور نمىشود به خوبى انجام بگيرد، الا با تشريك مساعى. اگر بخواهد ملت ايران بنشيند تا دولت كارى را انجام بدهد، اين امرى است كه نخواهد شد و اگر دولت بنشيند كه ملت كارى را انجام بدهد، آن هم نخواهد شد. امروز ملت و دولتى در كار نيست، همه ملتند و همه دولت. عمده، احساس وظيفه است كه ما احساس كنيم كه در هر امرى از امور كه براى اصلاح اين كشور عزيز است موظف هستيم به اينكه كمك كنيم. در اين امر سواد آموزى كه يكى از با ارزشترين امور است بايد همه قشرهاى ملت كمك كنند، چه آنهائى كه مىخواهند سوادآموزى كنند و چه آنهائى كهخواهند ياد بگيرند و چه ساير افراد كشور. اگر اينهائى كه مىخواهند آموزش بدهند سستى بكنند، آنهائى كه مىخواهند آموزش ببينند سستى و اهمال بكنند و ملت كه پشتوانه همه امور است خودش را بى تفاوت نشان بدهد، اين بار به منزل نمىرسد. همه مشكلات اين كشور با مساعى جميله همه قشرهاى ملت به پايان رسيده است يا در شرف پايان رسيدن است. بنابراين همه ما و همه ملت موظفند كه در كارها به هر قدرى كه مىتوانند تشريك مساعى كنند و در هر امرى از امور كه براى كشور پيش مىآيد و مشكلاتى كه قدرتهاى بزرگ و وابستگان آنها براى
صحيفه نور ج 15 صفحه 270
اين كشور توطئه ديدهاند و پيش مىآورند بايد با تشريك مساعى خنثى شود و شما مأيوس نباشيد و مطمئن باشيد كه چون براى خداى تبارك و تعالى انجام وظيفه مىكنيد، خداى تبارك و تعالى هم عنايت دارد به شما توطئهها را خنثى مىكند.
وقتى كه همه مادنبال نصرت اسلام هستيم خداوند هم نصرت مىكند مارا
خداى تبارك و تعالى كه مىفرمايد كسانى كه نصرت مرا بكنند آنها را نصرت مىكنم، مىداند كه ما و ملت ما نصرت دين او را مىخواهيم و پياده شدن احكام اسلام را مىخواهيم و از اول نهضت همه هم و غم ملت ما بر اين بوده است كه جمهورى اسلامى با محتواى اسلامى تحقق پيدا بكند. شهدا همه در راه اين مقصد از صحنه ظاهرى خارج شدند و دوستان عزيز ارتشى و سپاه پاسداران و ساير قشرهاى مسلح و غير مسلح، آنها همه دنبال همين مقصد هستند. وقتى كه همه ما و همه شما و همه ملت دنبال نصرت احكام اسلام و نصرت خداى تبارك وتعالى هستيم خداى تبارك و تعالى نصرت مىكند مارا.
و من ميل دارم كه تذكر بدهم به همه قشرها كه در هر جا هستند و در هر محلى هستند حفظ قانون را بكنند و حفظ قواعدى كه بر كشور جارى هست بكنند. اينطور نباشد كه يك قشرى به قشر ديگرى اعتراض بكند، كمك بكند.
انجمنهاى اسلامى كه در سرتاسر كشور هستند و بسيار ارزشمند هستند، لازم است دو جهت را ملاحظه كنند: يك جهت اينكه خيلى توجه كنند كه در بين آنها افرادى نفوذ نكنند از غير متعهدها، بدانيد كه اگر يك نفر در يك انجمن اسلامى از اين اشخاص منحرف نفوذ كند، آن انجمن را به كجى مىكشد. من اين را كرارا گفتم كه براى انتخاب افراد براى انجمنهاى اسلامى بايدبا كمال دقت بررسى بشود. از تاريخ زندگى آنها، زندگى خانواده آنها، دوستان سابق آنها، كيفيت عمل آنها در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و بعد از پيروزى، بعد از اينكه پرونده او به طور شايسته بررسى شد و او را يافتيد كه يك انسان كامل است، يك انسانى است كه مىخواهد به اين كشور خدمت كند، به اسلام خدمت كند، او را انتخاب كنيد. و باز يك نصيحت ديگرى كه به اين آقايان مىكنم اين است كه در عين حال كه با كمال دقت بايد ناظر احوال افرادى كه مشغول كار در وزارتخانهها، در ارتش، در هر جا، در ادارات هستند لكن كار آنها فقط ارشاد است و اگر ارشاد آنها به جائى نرسيد، بايد اطلاع بدهند به كسانى كه در رأس واقع هستند مثل قوه قضائيه. خود آنها اگر بخواهند دخالت بكنند، بر خلاف قانون است، بر خلاف شرع است و البته نبايد همچو كارى بكنند و نمىكنند و اگر ديدند يكى از آنها يك همچو پيشنهادى كرد، بدانند كه مى خواهند اينها شما را به انحراف بكشند و همين طور در ادارات و در ساير قشرهائى كه مشغول فعاليت هستند و در همين برادرانى كه براى سوادآموزى در تمام كشور همت گماشتهاند بدانند كه بايد افرادى وارد اين عمل بشوند كه سوابقشان معلوم باشد و كيفيت عملشان در سابق و لا حق معلوم بشود كه خداى نخواسته اشخاصى نباشند منحرف كه بخواهند كودكان اين كشور
صحيفه نور ج 15 صفحه 271
را از از اول منحرف كنند تا آخر. اين از امور بسيار مهمى است كه بايد شما برادرهائى كه در نهضت سواد آموزى فعاليت مىكنيد در نظر داشته باشيد و انشاء الله در نظر داريد.
اساس پيشرفت شما ملت عزيز تعهد به اسلام و وحدت كلمه است
ما يك صحبت با داخله داريم، با ملت خودمان داريم و همين صحبتهاست كه عرض كردم كه اساس پيشرفت شما ملت عزيز، تعهد به اسلام و وحدت كلمه است. تعهد به اسلام بدون اينكه با هم اجتماع نكنيد در مسائل، بى فايده است. اجتماع در مسائل، بدون تعهد به اسلام، مضر است. اين دو مطلب بايد هميشه نصب العين باشد كه تعهد به اسلام و وحدت كلمه و اينكه كشور را همه از خودتان بدانيد، دولت را از خودتان بدانيد، مجلس را از خودتان بدانيد، ادارات را از خودتان بدانيد، ارتش را و سپاه پاسداران و بسيج را و قواى نظامى و انتظامى را از خودتان بدانيد و همه با هم به يك جهت حركت كنيد و آن جهت تعالى افكار و جهت تعالى همه جهات كشور. كشور را اگر بخواهيد از دست ابرقدرتها تا آخر نجات بدهيد، بايد تعهد خودتان را به اسلام هر روز محكمتر كنيد و كوشش خودتان را براى وحدت همه قشرها فعالتر كنيد.
و يك مطلب ديگرى كه به خارج از كشور عرض مىكنم و آن اينكه اگر اين دولتهاى اسلامى، اين دولتهائى كه همه چيز دارند، اين دولتهائى كه افراد زياد دارند، اين دولتهائى كه ذخاير زياد دارند، اگر اينها با هم اتحاد پيدا بكنند، در سايه اتحاد احتياج به هيچ چيز و هيچ كشورى و هيچ قدرتى ندارند، بلكه آنها به اينها محتاج هستند. اگر مسلمين و دولتهاى اسلامى با هم آن پيوند اخوتى كه خداى تبارك و تعالى در قرآن كريم فرموده است، حفظ كنند و ايجاد كنند، نه افغانستان مورد هجمه واقع مىشود و نه فلسطين مورد حمله واقع مىشود و نه ساير كشورها. اگر دولتهاى اسلامى با هم وحدت كلمه پيدا بكنند، چه احتياج به به اين است كه ما دستمان را پيش آمريكا دراز كنيم يا پيش شوروى؟ ما چه احتياجى به آنها داريم؟ احتياج وقتى پيدا مىشود كه مثل حالا متفرق باشند، كشورها از هم جدا باشند. چرا بايد كشورها كه يك همچو پشتوانه عظيم دارند و آن قرآن كريم و اسلام عزيز و خداى بزرگ است، چرا بايد با يك همچو پشتوانهاى كه آنها را دائم دعوت مىكند به وحدت و از تفرقه اندازى و تفرقه چيزشان مىكند آنها را منع مىكند، چرا بايد ما در مقابل كتاب خدا و در مقابل اسلام عزيز تفرقه بيندازيم؟ ايران يك كشورى است كه از اولى كه نهضت كرده و ماقبل او، كشور متعهد اسلامى بوده است و الان هم در مقابل همه قدرتهائى كه بر خلاف اسلام هستند قيام كرده است و دارد به پيش مىرود. چه شده است كه بايد دعوت كنيد دولتهاى اسلامى را به ضد اسلام، به ضد كشور اسلامى؟ اين كشور اسلامى كه براى اسلام دارد زحمت مىكشد و براى اسلام دارد شهيد مىدهد و براى اسلام دارد آواره مىشود، چرا بايد آنهائى كه دولتهاى اسلامى هستند وادعاى اسلام مىكنند جبهه بندى بكنند در مقابل يك همچو كشورى؟ اينها ديدهاند كه ملت ايران در عين حالى كه يك ملت كوچكى است لكن يك پشتوانه بزرگ دارد و آن خدا و اسلام است، در مقابل همه قدرتها
صحيفه نور ج 15 صفحه 272
ايستاده است و دارد به كار خودش ادامه مىدهد و هر روز هم بهتر خواهد شد و مىشود و هر روز هم كار كشور از آن آشفتگىها بيرون مىآيد و همه جهات ما درست مىشود لكن تاسف در اين است كه كشورهاى ديگر چرا از ايران الگو نمىگيرند؟ چرا الگو نمىگيرند از ايران و وحدت كلمه پيدا نمىكنند و با ملتهاى خودشان سازش نمىكنند و هر يك با ديگرى سازش نمىكند تا اسرائيل بر آنها غلبه كند؟ و ديديد كه اسرائيل بلندىهاى جولان را گرفت و اعتنا به هيچ يك از شما نكرد و اعلام كرد كه هيچ قدرتى نمىتواند اسرائيل را از اين تصميم برگرداند. چرا بايد شما به جاى اينكه همه را دعوت كنيد به جبهه گيرى در مقابل اسرائيل. در مقابل اسرائيلى كه دشمن اسلام است و دشمن انسان است و دشمن شماست و دشمن اعراب است و دشمنى با همه شماها دارد، شما در يك همچو حالى تفرقه بين خودتان ايجاد كنيد؟ جمعيتها تفرقه بين خودشان ايجاد كنند؟ گروههاى دولتى تفرقه ايجاد كنند؟ جبهه گيرى كنند؟ اين جبهه گيرىها در مقابل اسلام است، در مقابل قرآن كريم است. قرآن كريم دعوت به وحدت مىكند و شماها دعوت به تفرقه و مقابله با هم. بايد عقل را پيشواى خودتان قرار بدهيد و اسلام را مقتداى خودتان قرار بدهيد و در مقابل اسلام همه خاضع باشيد و به حكم عقل عمل كنيد و عقل و اسلام مىگويد شما با هم متحد باشيد و اگر متحد باشيد، هيچ كشورى به شما نمىتواند تعدى كند، اسرائيل جرات به خودش نمىدهد كه در اين كشورها باقى بماند و در زمينهاى غصبى باقى بماند اگرشما با هم متحد بشويد. اكنون كه با هم اختلاف داريد، اسرائيل فرياد مىزند كه هيچ قدرتى نمىتواند، براى اينكه او پشتوانهاش آمريكاست و ملتهاى ما پشتوانهشان خدا. چه شده است كه شما جبهه گيرى مىكنيد؟ مىدانيد كه اين جبهه گيرىها براى شما نفعى ندارد بلكه ضرر دارد. اسلام از شما وحدت مىخواهد، اسلام از شما اتحاد مىخواهد، اعتصام به حبل الله ميخواهد. چرا با هم اعتصام به حبل الله نمىكنيد و هر كس به يك شاخه، يا شرق يا غرب متوجه شده است؟ بيائيد و دست از اين كارها برداريد و همه با هم متحد شويد و همه با هم برادر شويد. همانطور كه خداى تبارك و تعالى فرموده است كه مومنين برادر هستند، برادر باهم باشيد و دست رد به سينه مخالفان اسلام بزنيد و مطمئن باشيد كه اگر با هم متحد بشويد پيروز هستيد و هيچ قوه شرعى و غربى نمىتواند به شما حكومت كند. من از خداى تبارك و تعالى وحدت كلمه مسلمين، آشنا شدن سران مسلمين به احكام اسلام، آشنا شدن به مصالح مسلمين را خواستارم و توفيق همه را از خداى تبارك و تعالى اميدوارم و توفيق شما برادران كه در نهضت سوادآموزى هستيد از خداى تبارك و تعالى خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 273
تاريخ: 8/10/60
بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استانهاى باختران و ايلام
اگر يك ميليارد جمعيت مسلمانان جهان متحد شوند شرق و غرب كارى نمىتواند بكند
بسم الله الرحمن الرحيم
آنهائى كه مىخواهند از كشورهاى اسلامى استفاده كنند، بهترين راه را اين مىدانند كه بين آنها اختلاف بيندازند. آنهائى كه عمال كشورهاى بزرگ هستند، نمىگذارند اين اتحاد بين اهل تشيع و تسنن صورت بگيرد. شما ببينيد به دنبال هفته وحدت كه آقاى منتظرى اعلام كردند، با تمام ارزشها و محاسنى كه به دنبال دارد، از حجاز صدائى بلند مىشود كه جشن گرفتن براى پيغمبر شرك است. جشن براى پيغمبر اختصاص به ايران ندارد. چه شد كه اگر ايران براى حضرت رسول (ص) جشن بگيرد شرك است. نكتهاش معلوم است. كشورى كه اساس وحدت در آن شكل گرفته است ايران است، چه بين برادران اهل تشيع و تسنن و چه بين دولت و ملت. مسلمانان جهان با اين مخازن بزرگ و وسعت كشورهايشان اگر اتحاد داشتند، آيا مثل امروز تحت سلطه دو ابرقدرت بودند؟ اين براى اين است كه حكومتها به قرآن گوش نكردند. آيا حكومتها نديدند كه ايران با سى و پنج ميليون جمعيت متحد شد و يك امپراطورى بزرگ را در حالى كه تمام قدرتها با او بودند شكست داد و در مقابل شرق و غرب ايستاده. اگر نزديك به يك ميليارد جمعيت مسلمانان جهان متحد شوند، شرق و غرب كارى نمىتواند بكند. به چه مناسبتى بعضى از كشورهاى منطقه، اسرائيل را رها كردهاند و به ايرانى كه از اسلام و قرآن دفاع مىكند، حمله مىكنند. امروز، نفت، رگ حيات قدرتهاى بزرگ در دست مسلمانان است، پس چرا بايد تحت فرمان ابرقدرتها قرار گيرند و براى آمريكا و شوروى بازار باشند. اين براى اين است كه رشد سياسى ندارند. بحمد الله ايران امروز مستقل است و هيچ قدرتى در ايران دخالت ندارد و تمام هم و غم قدرتها هم همين است كه چرا نمىتوانند در ايران دخالت كنند، انشاء الله تا آخر هم نخواهند داشت. من از آقايان تشكر مىكنم و از آنان مى خواهم تا مردم را به اتحاد دعوت كنند و اگر اختلافى دارند شما حل كنيد. اميدوارم خداوند بين تمام برادران اتحاد و وحدت بيشتر ايجاد نمايد و اين وحدت ادامه پيدا كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 274
تاريخ: 10/10/60
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام حائرى شيرازى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمد صادق (محى الدين) حائرى شيرازى دامت افاضاته
پيرو درخواست اهالى محترم شيراز، جنابعالى را به سمت امام جمعه شيراز منصوب مىنمايم. انشاء الله تعالى ضمن انجام اين فريضه بزرگ مردم را به وظايف ديگرى كه در رابطه با اسلام عزيز و انقلاب خونبار ملت شريف ايران دارند، آشنا سازيد.
اميد است اهالى محترم عموما و حضرات علماى اعلام خصوصا و نهادهاى انقلابى فرصت را مغتنم شمرده، همكارىهاى لازمه را در انجام هر چه با شكوهتر نماز وحدت آفرين جمعه با جنابعالى داشته باشند. موفقيت همگان را از خداى تعالى مسئلت دارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 275
تاريخ: 13/10/60
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام نورى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ عبدالله نورى دامت افاضاته
از آنجا كه جناب حجت الاسلام آقاى ناطق نورى اطلاع دادند كه با اشتغال در وزارت كشور آنطور كه شايسته است به امور جهاد نمىرسند، جنابعالى را نماينده خود در جهاد سازندگى كل كشور قرار مىدهم تا با شركت در جلسات شوراى مركزى جهاد اينجانب را از تصميم گيرىهاى كلى آنان مطلع نمائيد. اميد دارم با دقت كامل، حركت اين نهاد انقلابى را در سراسر ايران زير نظر گرفته و در صورت انحراف قاطعانه با آن برخورد نمائيد. لازم است اعضاى محترم اين نهاد عزيز همكارى هاى لازم را با شما داشته باشند. موفقيت همه را در هر چه اسلامىتر كردن اين نهاد از خداوند متعال خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 276
تاريخ: 15/10/60
پيام امام خمينى به رزمندگان و سپاهيان اسلام «به مناسبت پيروزىهاى جبهههاى جنوب و غرب كشور»
بسم الله الرحمن الرحيم
((ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم)) خبر پيروزى چشمگير قواى مسلح اسلام با هماهنگى بين جميع رزمندگان عزيز موجب تقدير و تشكر گرديد. سلام و تقديراينجانب را به فرماندهان محترم و سران عزيز و سربازان و پاسداران معظم اسلام ابلاغ نماييد. انتظار دارم كه با پشتكار و هماهنگى و انسجام، همه رزمندگان محبوب به زودى كشور اسلامى را از لوث وجود كفار خذلهم الله پاكسازى كنند.
از خداوند تعالى سلامت و پيروزى همگان را خواستارم، اميدوارم خبر پيروزى نهايى را به خواست خداوند تعالى به زودى دريافت دارم. سلامت رزمندگان عزيز و فرماندهان و افسران و درجه داران و پاسداران و بسيج و شبه نظاميان و تمامى نيروهاى مسلح و نيروهاى مردمى كه ستون فقرات انقلاب اسلامى ما مىباشند، از خداوند تعالى خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 15 صفحه 277
تاريخ: 20/10/60
بيانات امام خمينى در جمع ميهمانان خارجى هفته وحدت، اعضاى جامعه روحانيت اهل تسنن، گروهى از كاركنان بنياد مسكن و مديران كل پست و مخابرات كشور
توحيد و وحدت نمونهاى از بركات انقلاب اسلامى است
بسم الله الرحمن الرحيم
ولادت با سعادت حضرت خاتم النبيين (ص) و فرزند ارجمند بزرگوارش امام صادق (ع) را بر همه مسلمين تبريك عرض مىكنم و بركات خدا را طلب مىكنم براى همه مسلمين.
امروز كه در اين جلسهاى كه در صورت كوچك و در واقع نورانى و بسيار بزرگ است، طوايف مختلف مسلمين، برادران اهل سنت و برادران اهل تشيع، دانشگاهىها و فيضيهاىها و همه قشرهاى مختلف از بلاد مختلف در اين محل مجتمع هستند، اين يك نمونهاى از بركات انقلاب اسلامى است كه خداى تبارك و تعالى بر همه ما منت گذاشته است كه اصبحنا بنعمته اخوانا . دانشگاه كه از فيضيه دور بود و جدا، امروز با هم پيوند كردهاند و اميد است كه اين پيوند تا آخر باقى باشد و برادران اهل تسنن و تشيع با هم توحيد كلمه را آغاز كردند و اميدوارم كه تا آخر اين توحيد و وحدت باقى باشد.
ما بايد در كارهائى كه دشمنهاى ما مىكنند دقت كنيم و تحليل كنيم، ببينيم كه آنها به چه چيز زياد اهميت مىدهند و انگشت روى چه حيثيتى از حيثيتهاى مسلمين مىگذارند و بهفميم كه آنچه كه آنها بر آن اصرار دارند همانى است كه براى مسلمين و براى بشر بداست. ما از گفتار و كردار آنها بايد كشف كنيم كه اينها چه مىخواهند و ما بايد چه بكنيم. شما اگر ملاحظه بفرمائيد در اين قرون آخر كه تمام بشر مثل يك عائله شدهاند و به واسطه ارتباطات زيادى كه بين همه بشر حاصل شده است در اين قرنهاى آخر، آنهائى كه مىخواهند ممالك دنيا را قبضه كنند و ذخاير همه را به غارت ببرند با چه اساس به اين امرى كه، نقشهاى كه كشيدهاند، موفق مىشوند و آنها چه راههائى را انتخاب كردهاند. هر راهى را كه آنها انتخاب كردهاند، ما بايد راه مقابلش را انتخاب كنيم.
ما مىبينيم، در وقتى كه در ايران خودمان نظر مىكنيم مىبينيم كه كوششهاى زياد شده است براى تفرقهانداختن بين دو جناحى كه اگر آن دو جناح متحد بشوند كارهاى كشور اصلاح مىشود و آن جناح روحانى و جناح دانشگاه است. چقدر كوشش كردهاند براى تفرقه بين اين دو جناح، به طورى كه در دانشگاه اسم روحانى را نمىشد بياورى و در فيضيه اسم دانشگاهى. اين در اثر تبليغات
صحيفه نور ج 15 صفحه 278
دامنه دارى بود كه كرده بودند و با آن تبليغات و بىتوجهى ما، اينطور مسائل واقع شد و آن ضربهاى كه ما از اين افتراق خورديم از هيچ چيز نخورديم، يعنى اساس تمام ضربهها اين ضربه بود، دانشگاه اداره كشور را مىكرد وقتى دانشگاه به تباهى كشيده شد، اداره كشور به تباهى كشيده شد. و ما ديديم آنچه كه در اين قرنهاى آخر واقع شد خصوصاً در اين پنجاه سال، از آن طرف با تبليغات وسيع بين برادرهاى اهل سنت و برادرهاى اهل تشيع كوشش كردند كه تفرقه ايجاد كنند. با همه وسايل كوشش كردند و اين دو جناح بزرگ را از هم جدا كردند، به طورى كه آن طايفه اين طايفه را حتى تكفير مىكردند و اين طايفه آن طايفه را، احزاب درست مىكردند در كشور. اين اختصاص به كشور ما ندارد، همه كشورها، احزابى كه درست مىكردند دو طايفه را به جان هم مىانداختند. حزبها غافل بودند، روساى احزاب غافل بودند كه اينها دارند چه مىكنند. هر حزبى دشمن حزب ديگرى، در هر قشرى دشمن قشر ديگر. پس ما مىبينيم كه آن چيزى كه آنها اصرار به آن دارند اين است كه ما با هم مجتمع نشويم، ما با هم برادر نباشيم، مسلمانها در هر جا كه هستند با اشكال مختلفه، يك شكل آن ملى گرايى، آن مىگويد ملت فارس، آن مىگويد ملت عرب، آن ميگويد ملت ترك. اين ملى گرايى كه به اين معناست كه هر كشورى، هر زبانى بخواهد مقابل كشور ديگر و زبان ديگر بايستد، اين آن امرى است كه اساس دعوت پيغمبرها را بهم مىزند. پيغمبرها كه از اول تاختم شان آمدهاند مردم را به برادرى، به دوستى، به اخوت دعوت كردهاند، در مقابل آنها يك قشرهاى تحصيلكرده در دامن غرب يا شرق آمدهاند و ندانسته، اكثراً ندانسته و بعضى هم دانسته قضيه ملى گرايى را پيش كشيدهاند. ملت عرب بايد چطور باشد، در مقابل اينكه اسلام و ملت مسلم بايد چه باشند، ملت عرب بايد چه باشد، ملت فارس بايد چه باشد، ترك بايد چه باشد.
رنگهاى مختلف، اين رنگ، رنگ سفيد است، آن رنگ، رنگ سياه است، آن زرد است. تمام اين مسائل، مسائل تفرقه افكن از اين قدرتهاى بزرگ است و شيطانهاى بزرگ كه بين ملتها و بين افراد انسانها مىخواهند تفرقه بيندازند و ما از آن طرف مىبينيم كه اسلام تكيه كرده است بر اخوت با تعبيرهاى مختلف. انما المومنون اخوه از آن استفاده مىشود كه كانه مومنين هيچ شانى ندارند الا برادرى، همه چيزشان در برادرى خلاصه مىشود. در مقابل اين كلمه و ساير كلماتى كه در قرآن كريم هست، آنها، ابر قدرتها ديدهاند كه اگر اين كلمه و امثال اين كلمه تحقق پيدا بكند آنها ديگر نميتوانند در اين كشورها دخالت كنند.
شما ملاحظه بفرمائيد كه در اين سالهاى اخيرى كه ملت ايران به تاييد خداى تبارك و تعالى قيام كرد و قشرهاى ميليونى آنها چه قشرهاى روحانى و چه قشرهاى دانشگاهى در كنار هم فعال شدند و همه ملت متحد شدند، چه معجزهاى ايجاد كردند، اين برادرى در يك محيط كوچك مثل ايران، با يك جمعيت كم در مقابل جمعيتها چه اعجازى كرد. اين اعجاز براى همين وحدت كلمه و اخوت بود. اين اخوت و برادرى كه در ايران پيدا شد و اين تحول عظيمى كه پيدا شد و همه قشرها را با هم منسجم كرد، برادران اهل سنت را با اهل تشيع، تشيع را با اهل تسنن، دانشگاهى را با فيضيهاى و
صحيفه نور ج 15 صفحه 279
ترك و عرب و فارس، همه اينها در ايران هست، همه با هم. ملاحظه بفرمائيد كه همين وحدت در يك جمعيت محدود و در يك كشور محدود با ابر قدرتها چه كرده است. بى خود نيست كه همه رسانههاى گروهى تمام كشورها تقريبا، كشورهاى بزرگ مسلما و بعضى كشورهاى ديگر همشان را صرف اين مىكنند كه ايران را در نظر مسلمانها بدجلوه بدهند، جمهورى اسلامى را بد جلوه بدهند. تبليغات سرتاسر دنيا را بر ضد ايران فرا گرفته است. چه شده است كه ايران اينقدر مورد تهاجم تبليغى واقع شده است و تهاجمهاى ديگر؟ اين نيست الا اينكه در ايران اين معناى اخوت تا اندازه بسيار زيادى تحقق پيدا كرده است و آنها ديدند كه با اين وحدتى كه در ايران پيدا شده است، اين انسجامى كه در ايران پيدا شده است و پرتوش دارد در ساير بلاد مسلمين هم مىرود، اين يك خطر بزرگى است كه تمام منافع ابرقدرتها را منهدم مىكند و از بين مىبرد. اگر اين خوف را نداشتند كه ايران سرايت مىكند اين خوتش به ساير كشورها، كشورها عليحده بودند و ايران عليحده بود و برادرى بين ايران و ديگران تحقق پيدا نمىكرد شايد اينقدر حمله نمىكردند به ما. اين حمله همه جانبه تبليغاتى و غير تبليغاتى براى اين است كه اين انسجام كوچك را ديده اند كه دست آنها را از اينجا كوتاه كرده است. اگر اين انسجام پيدا بشود و انشاء الله پيدا مىشود، اگر اين انسجام پيدا بشود دست ابر قدرتها از همه ذخاير مسلمين كوتاه مىشود و بلكه دست ابر قدرتها از تمام مستضعفين جهان كوتاه مىشود. اين وحدت كلمهاى كه در ايران پيدا شده است و الان از ساير بلاد هم به ما دارند متصل مىشوند و ديگران هم دارند اخوت پيدا مىكنند با ايرانىها، من اميدوارم كه دولتها هم توجه كنند، بيدار بشوند، تحليل كنند مسائل را، ببينند كه آيا مسلمانها همه در كنار هم، هر كدام در كشور خودشان مستقل لكن به ما....
اينكه همه مسلمان هستند، در آرمانهاى اسلامى با هم باشند، اين خوب است يا هر كشورى با كشور ديگر مخالف؟ آنچه مىتواند مشكلات همه كشورها را و مسلمين را از بين ببرد آيا اخوت بين مسلمين است كه خداى تبارك و تعالى به او سفارش فرموده است يا تفرقه بين مسلمين است؟ دولتها اگر با هم متحد و برادر باشند بهتر مىتوانند آن چپاولگرها را از صحنه خارج كنند يا حالا كه با هم مختلف هستند و دامن به اختلاف مىزنند؟
ما نظر تجاوز به هيچ كشور اسلامى را نداريم
ما، ملت ايران، دولت ايران، همه ايرانىها دستشان را پيش همه مسلمين دراز مىكنند و از آنها مىخواهند كه به اين ملت بپيوندند و برادرى را مستحكم كنند و همه مسلمين با هم پيوند اخوت داشته باشند و ما دستمان را پيش همه دولتهاى كشورهاى اسلامى دراز مىكنيم و از آنها مىخواهيم كه به ما بپيوندند و همه ما باهم برادر باشيم و همانطور كه اسلام فرموده است ما همه دوست، برادر، با هم باشيم تا اينكه مشكلاتمان را حل كنيم. گمان نكنند اينها كه ضررشان در اين وحدت ايران است. ايران يك كشور مسلم است و صلاح حال همه مسلمين را مىخواهد، ايران با همه مسلمين خودش را برادر
صحيفه نور ج 15 صفحه 280
مىداند و ما از همه مسلمين، دولتها، ملتها، همه مىخواهيم كه با ما متحد بشوند در اين مقصدى كه ما داريم و اين مقصد اسلام است.
ما هيچ مقصدى نداريم، نه حكومت مىخواهيم به آن معنا كه آن قدرتهاى بزرگ مىخواهند و نه قدرت مىخواهيم به آن معنا و نه سلطهجوئى مىخواهيم، و ما همه مىخواهيم تابع قرآن كريم و اسلام عزيز باشيم و قرآن كريم و اسلام عزيز همه چيز ما را اداره مىكند. عبرت بگيرند از اين وحدت كلمه ايران و اين اتحادى كه در ايران پيدا شده است بين همه طوايف، كه آنهمه مشكلات را كه از همه عالم رو به ما آورده است حل كردند و حل مىكنند، ببينند كه يك وحدت در يك جمعيت كم و در يك محيط كوچك چطور دنيا را متوجه به خودش كرده است و چطور قدرتهاى بزرگ را از خودش ترسانده است. اگر اين قدرت سى و چند ميليونى ضميمه بشود به قدرتهاى ساير كشورهاى اسلام كه يك ميليارد تقريبا جمعيت هستند، اين سيل بزرگ يك ميليارد جمعيتى را اگر منسجم بشوند، كى مىتواند در هم بشكند؟
ما به حسب حكم خداى تبارك و تعالى اخوت خودمان را با همه مسلمين جهان، با دولتهاى كشورهاى اسلامى، با ملتهاى مسلم در هر مذهبى هستند، در هر كشورى هستند، ما برادرى خودمان را با آنها اعلام مىكنيم و ما اعلام مىكنيم كه نظر تجاوز به هيچ يك از كشورهاى اسلامى و غير اسلامى نداريم، ما مىخواهيم كه همه كشورهاى اسلامى در محيط خودشان كه هستند با هم برادر باشند همانطور كه دولت ايران و ملت ايران يك هستند برخلاف رژيم سابق كه دولت ايران بر ضد ملت و ملت بر ضد دولت بود لهذا به مجرد اينكه ملت يك انسجامى پيدا كرد نتوانستند، قدرتهاى بزرگ هم نتوانستند آنكه نوكر بى قيد و شرط شان بود نگه دارند. اين انسجامى كه در اينجاست ما مىخواهيم كه در همه كشورها باشد. همه مسلمين يد واحده باشند بر من سواهم. هر كس در محيط خودش با هر حكومتى كه هست و با هر مذهبى كه هست در محيط خودش باشد و مستقل باشد، لكن به ما اينكه مسلمان است با مسلمين ديگر اخوت داشته باشند، دوستى داشته باشند، پيوند داشته باشند، ارتشهاى همه كشورهاى اسلامى پشتيبان هم باشند. اگر اين افتراق بين مسلمين نبود ممكن نبود ممكن بود كه اسرائيل با يك جمعيتى كمى اينطور جسور بشود و همه حيثيت مسلمين را زير پاى خودش بگذارد؟ اگر اختلاف بين كشورهاى اسلامى، دولتهاى اسلامى نبود، امريكا مىتوانست حكومت كند بر همه كشورها، منافع همه كشورها را غارت كند؟ ما عازم هستيم كه كشور خودمان را حفظ كنيم و مستقل، آزاد زندگى كنيم و در كنار هم همه مسلمانهاى كشور، بلكه همه ساكنين كشور مذاهب رسمى همه با هم باشيم و كشور خودمان را حفظ كنيم و هيچ قدرتى نمىتواند اگر اين انسجام در همين محيط كوچك و با همين جمعيت كم اين انسجام باشد، هيچ كشورى نمىتواند آسيب برساند به ما.
اين آقايانى كه از بلاد مختلفه آمدهاند و در ايران الان مجتمع هستند براى هفته مبارك وحدت، مطالعه كنند در اوضاع ايران، گوش كنند به رسانههاى گروهى كشورهاى قدرتمند و اتباع آنها و اوضاع ايران را هم ملاحظه كنند. ببينند كه در ايران آن مسائلى كه آنها طرح مىكنند هست؟ دولت
صحيفه نور ج 15 صفحه 281
ايران بچههاى خردسال را هم مىكشد؟ دولت ايران اطفال مسلمين را هم مىكشد؟ دولت ايران الان متزلزل است و ورشكسته است و همه چيزش از بين رفته است؟ ملت ايران الان رو بر گرداندهاند از جمهورى اسلام؟در بين ملت ايران اختلاف هست؟ اينها را مطالعه كنند و از آن طرف بروند اگر همه نمىتوانند بروند، از هر طايفهاى يك چند نفرى مامور بشود كه بروند و ببينند صحنههايى كه صدام بوجود آورده است در كشور ما، ببينند خرابىهائى كه اين فاسد به امر دولتهاى بزرگ انجام داده است چه جناياتى است، بروند اردوگاههاى آوارههاى ما را ببينند واز آن طرف بروند جنگندههاى ما و ارتش ما و سپاه پاسداران ما و همه ملت ما كه سپاه پاسداران هست، آنها ملاحظه كنند، وقتى رفتند منعكس كنند. شما كه به طور آزاد آمديد و اين كشور را به نور خودتان منور كرديد، برويد اين موارد را ملاحظه كنيد، شهرستانهاى ايران را ببينيد كه آشفته است؟ همه به هم خورده است؟ ايران ديگر متزلزل شده به طورى كه نمىتواند سرپاى خود بايستد؟ يا اينكه اينها تبليغاتى است كه مىكنند براى اينكه مسلمين جهان را از اين انسجام بزرگى كه در ايران پيدا شده است غافل كنند؟ شماها كه آمديد برويد به بلاد خودتان، به ممالك خودتان مسائلى كه داريد عنوان كنيد. اگر رسانههاى گروهى به شما گوش بكنند، اگر روزنامهها حرفهاى شما را منعكس بكنند برويد مسائل ايران را طرح كنيد. اين اعجازى كه در ايران پيدا شده است و اين تحول عظيمى كه در ايران پيدا شده است كه همه برادرها در كنار هم مىنشينند و همه با هم متحد هستند و بحمد الله هم ارتش و قواى مسلحه ايران قوى و قدرتمند است و هم ملت ايران صبور و قوى و قدرتمند، اينها نيست الا اينكه به يك آيه از آيات قرآن عمل كردند انما المومنون اخوه . اين آيه را همه ملاحظه كنيد، همه اعتصام به حبل الله بكنيد، همه برادر باشيد تا در بهشت هم اخوان بر آن سريرى كه هستيد در مقابل هم برادر باشيد. اگر اينجا برادرى نباشد در آنجا هم بهشتى معلوم نيست باشد براى شما. من از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكنم كه همه مسلمين جهان را به وظايف اسلامى خودشان آشنا كند. همه حكومتهاى اسلامى را با ملتهاى خودشان دوست كند. تمام ملتهاى اسلام و دولتهاى اسلام را با هم برادر كند و همه دانشگاهىها را با روحانيون در تمام بلاد اسلام با هم برادر كند. و من تشكر مىكنم از گروههاى مختلفى كه تشريف آوردند اينجا، و من نمىتوانم يكى يكى را اسم ببرم و از همه به طور جداگانه تشكر كنم، فقط از بنياد مسكن كه زحمتهاى زياد كشيدهاند در ايران و اينجا امروز آقاى رسولى به من گفتند كه چون ايشان مطلعند در اين امور كه اينهائى كه الان هستند بسيار خدمتگزار و بسيار صبور و بسيار كارهاى مهم كردهاند از آنها تشكركنم و از همه برادرهائى كه از بلاد مختلف آمدهاند و آنهائى كه در اين هفته وحدت شركت كردهاند، من از همه تشكر مىكنم و سلامت و سعادت همه را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكنم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page
صحيفه نور ج 15 صفحه 282
تاريخ: 23/10/60
بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير، رئيس مجلس و كليه اعضاى هيأت دولت
مبارك آن روزى است كه بتوانيم خودمان را بسازيم و به دنبال آن كشور را
بسم الله الرحمن الرحيم
متقابلا تبريك اين عيد سعيدى كه ولادت دو شخصيت بزرگ اسلامى است به همه آقايان و به ملت ايران و دولت ايران و همه مسلمين جهان عرض مىكنم. و اين روز، روز مباركى است و براى ما مبارك آنوقتى است كه خودمان بتوانيم خودمان را بسازيم و دنبال آن كشور را. هر اصلاحى نقطه اولش خود انسان است. اگر چنانچه خود انسان تربيت نشود نمىتواند ديگران را تربيت كند و شما ديديد كه در آن طول سلطنتها از اول تا حالا و اين سلطنتهاى اخيرى كه بسياريتان همهاش را درك كرديد و بعضى از شما بعضىاش را كه چون كارها دست اشخاصى بود كه تربيت اسلامى نداشتند و خودشان درست نشده بودند، براى خاطر همين نقيصه بزرگ كشور ما را كشاندند به آنجائى كه ملاحظه مىكنيد و ملت ما را هم كشاندند به آنجائى كه سالها بايد طول بكشد تا اينكه انشاء الله اصلاح بشود. از اين جهت آن چيزى كه بر همه ما لازم است ابتدا كردن به نفس خودمان است و قانع نشدن به اينكه همان ظاهر درست بشود، و از قلبمان شروع كنيم، مغزمان شروع كنيم و هر روز دنبال اين باشيم كه روز دوممان بهتر از روز اولمان باشد. و اميدوارم كه اين مجاهده نفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن مجاهده براى ساختن يك كشور. و ما آن روز عيد داريم كه مستمندان ما، مستضعفان ما به زندگى صحيح رفاهى و به تربيتهاى صحيح اسلامى - انسانى برسند.
و ملاحظه مىكنيد كه اين امر، امرى است كه الان بر دوش شما آقايان است. يعنى اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازى همه اينها الان مسووليتش به دوش همه ماست و خصوصا شما آقايانى كه در راس امور هستيد و اگر چنانچه همت نگماريد به اينكه بى اغماض مسائل را در وزارتخانهها و در ادارات و در هر جا كه هست حل كنيد و باز در بين اينها اشخاصى باشند كه بخواهند نگذارند امور به مجراى اسلامى خودش انسانى خودش جريان پيدا بكند چه بسا كه ما قدم را به واپس برداريم. ادارات را بايد با تمام قدرت تصفيه كنيد، نه تصفيه از هر فردى كه منحرف است، آنها را تصفيه به يك معنا و تاديب و تصفيه، و تهذيب آنهائى هم كه هستند لكن باز ادراك نكردهاند مسائل اسلامى را. و اسلام براى ما همه چيز آورده است و ما بايد استفاده كنيم از آنها و امروز روز استفاده است. اين اسلام بود كه ما را بر مشكلات تا حالا، آن هم آن مشكلات بسيار بزرگ تا كنون غلبه داده
صحيفه نور ج 15 صفحه 283
است. ماها هيچ كدام نمىتوانستيم اين كار را بكنيم و اين اسلام است كه ملت ما را منسجم كرده است و الان دارد انعكاس حقيقى را به ساير جاها هم مىاندازد و ما اميدواريم كه انشاء الله اين پرتو اسلامى در همه كشورهاى اسلامى بلكه همه كشورهاى مستضعفين خودنمائى كند و همه انشاء الله تربيت بشوند همانطورى كه آمال اسلام و پيغمبر اسلام بوده است. پيغمبر اسلام براى اينكه مردم تربيت نمىشدند غصه مىخورد به طورى كه خداى تبارك و تعالى او را تسليت مىداد، در مشقت بود، خداى تبارك و تعالى به او خطاب ميكند كه ما قرآن را نفرستاديم كه تو در مشقت باشى. و براى ملتها از پدر براى اولادش، از پدر مهربان براى اولادش بر ملتهاى عالم او بيشتر غصه مىخورد و كافرها را وقتى كه مىديد اينها به مجراى طبيعى انسانى نمىآمدند، براى آنها متاسف بود و هر انسانى بايد اينطور باشد كه متاسف باشد براى آنهائى كه نمىآيند به خط اسلام و خط انسانيت. بعضى از علماى بزرگ از قرارى كه شنيدم فرمودهاند كه من براى اشخاص منحرف بيشتر دعا مىكنم براى اينكه آنها بيشتر احتياج به دعا دارند. دلهاى انسانها، انسانهاى متعهد دلهائى است كه رئوف و مهربان بر همه بشر است و همين جنگهائى كه پيغمبر اكرم ميكردند يا تحميلى بوده و يا گاهى وقتها هم اتفاق مىافتاد كه ابتدائى بوده است، همانها هم آثار رحمت الهى بوده است براى اينكه به دنبال تهذيب يك ملتها، آنهائى كه تهذيب بردارند بايد تهذيب بشوند و آنهائى كه مانع از تهذيب ملتها هستند بايد از سر راه برداشته بشوند. اين يك رحمتى است، صورتش را انسان خيال ميكند كه كشتار است لكن واقعش بيرون كردن يك موانعى از سر راه انسانيت است و در ايران هم اين مساله كه مىبينيد كه در همه جا براى ما هى طرح مىشود كه اينها آدم مىكشند، اينها خيال مىكنند كه ايران آدم مىكشد، ايران تا امروز يك دانه آدم را نكشته است، ايران يك سباعى را كه حمله كردند بر همه چيز اسلام، ملت، انسانيت، آنها را اگر بتواند تهذيب مىكند و اگر بتواند با حبس، آنها را نگه مىدارد تا تهذيب بشود و اگر نتواند تصفيه مىكند. اين همان كارى است كه همه انبيا از اول خلقت تا حالا كردهاند و آن اشخاصى را كه ديگر قابل اصلاح نبودهاند، آن اشخاص را يا غرق كرده اند و يا از بين بردهاند. در هر صورت تمام انبيا از صدر عالم تاكنون، تمام انبيا يك جلوه رحمتى بوده است از خداى تبارك و تعالى و چنانچه موجوديت همه ما جلوه رحمت حق تعالى است. همين طور هدايت خداوند تبارك و تعالى به واسطه انبيا يك رحمت بزرگى است بر همه، رحمه للعالمين است پيغمبر و همه انبيا رحمت بودهاند و اين براى اين است كه اين بشر متوجه نيست، جاهل است نمىداند چه خبر است آن طرف، نمىداند كه راه انسانيت را اگر طى نكند چه خواهد گذشت بر او. از اين جهت آنهائى كه راه را مىدانند، مىدانند كه اين بشر به چه ظلالتى مىافتد و به چه زحمتهائى دچار مىشود از اعمال خودش، از افكار فاسد خودش. همه چيز هم از خود آدم است. هيچ چيزى تهيه نشده است براى ما كه از سابق تهيه كرده باشند كه ما را بخواهند عذاب بدهند، همه اينها چيزهائى است كه ما خودمان تهيه مىكنيم. هر عملى كه ما در اينجا انجام مىدهيم يك صورت برزخى دارد و يك صورت ملكوتى دارد و ما به او مىرسيم. عمل خوب همين طور است و عمل بد هم همين طور است. بنابراين آنهائى كه، انبيا و اوليائى
صحيفه نور ج 15 صفحه 284
كه راهها را مىدانستند، عواقب را مىدانستند، براى بشر غصه مىخوردند و جانفشانى مىكردند كه مردم را نجات بدهند. يك جانفشانى است و فعاليتى است كه ميخواهد خودش برسد به نوائى مردم را وادار مىكند به شيطنت، جوانها را وادار مىكند كه خودشان را به كشتن بدهند تا بعد بيايد او زمام امور را به دست بگيرد. اين يك طور است. يك طور هم اين هست كه همه چيزش را فداى بشر مىكند براى تهذيب بشر. انبيا اينطورند. انبيا يك روزشان براى خودشان صرف نشده است، يك ساعتشان توجه به خودشان نبوده، همه توجه به اين بوده است كه اين مريضها را، اينهائى كه دارند خودشان را به چاه مىاندازند، اينهائى كه دارند خودشان را به عاقبتهاى بسيار بد مىاندازند، اينها را نجات بدهند. ما هم بايد آنقدرى كه در توانمان است البته ما كوچكتريم از اينكه بگوئيم كه انبيا مىكردند ما هم مىخواهيم بكنيم آنقدرى كه در توانمان هست براى نجات ملتها، براى نجات ملت خودمان و براى نجات ملتهاى ديگر از اين ظلمتهائى كه برايشان پيش آمده است، از اين گرفتارىهائى كه برايشان پيش آمده است ما بايد فعاليت بكنيم و اين اشخاصى كه در خلاف واقع شدند و خودشان ملتفت نيستند خصوصا اين جوانهاى تازه رس، اين جوانها، اين دخترها، اين پسرها كه اين بىانصافها اينها را به خط اعوجاجى كشاندند، انحرافى كشاندند اينها را، ما جديت بايد كنيم به اينكه انشاء الله تربيت بشوند اينها. هر كس صحبت مىكند صحبت بكند كه اينها را به راه راست برگرداند، تربيت كند. آنهائى كه در حبس هستند تربيت بشوند انشاءالله. و آن راهى كه انبياء داشتند همين بود كه تربيت و تهذيب. انبيا براى انسان آمدند، براى انسان سازى آمدند هيچ كار ديگرى نداشتند، آمدند اين انسانها را كه در صورت انسانند و دارند بر خلاف راه مىروند اينها را به راه راست، به راه مستقيم هدايت كنند.
و من اميدوارم كه اين عيد مبارك باشد بر تمام اسلاميان، بر تمام مستضعفان و بر ملت شريف ايران ما كه بحمد الله ملت خوبى است و دولت و همه چيزى كه الان ما داريم، مجلس مان، دولتمان، قوه قضائى مان، بحمد الله الان همه خوبند و ما مىخواهيم خوبتر باشند و همه شما ميخواهيد خوبتر باشند و اميدوارم كه همه اينها با اين انسجامى كه الان هست و نعمتى كه خداى تبارك و تعالى به همه ما عنايت كرده است كه من گمان ندارم از اولى كه حكومت تشكيل شده در دنيا تا حالا يك همچو مجلسى اينطورى، همچو مجلس خودمانى، مجلس صفابين اشخاصى كه هر كدام در يك مركزى براى خودشان مثلا چه هستند، الان همه با هم هستيم، همه با هم صحبت مىكنيم، همه با هم مشكلات را مىگوئيم و توجه مىكنيم به مشكلات و من گمان نكنم كه همچو چيزى تا حالا بوده و اين يك نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كرده است و ما اميدواريم كه قدر اين نعمت را بدانيم و شكر اين نعمت به اين است كه براى خدا و براى اسلام كار بكنيم و همه جهدمان اين باشد كه اين ملت را و خصوصا اين مستضعفين و اين مستمندان را انشاء الله ما از آن مشكلاتى كه دارند، محروميتهائى كه در طول تاريخ اينها كشيدهاند ما بتوانيم و شماها بتوانيد انشاء الله آنها را از اين محروميتها نجات بدهيد و همه آنها را انشاء الله به رفاه در دنيا و آخرت انشاء الله برسانيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page
-
جلد شانزدهم
جلد شانزدهم
menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 1
تاريخ 23/10/60
بيانات امام خمينى در ديدار با ريس جمهور، نخست وزير، رئيس مجلس و كليه اعضاى هيأت دولت
مبارك آن روزى است كه بتوانيم خودمان را بسازيم و به دنبال آن كشور را
بسم الله الرحمن الرحيم
متقابلاً تبريك اين عيد سعيدى كه ولادت دو شخصيت بزرگ اسلامى است به همه آقايان و به ملت ايران و دولت ايران و همه مسلمين جهان عرض مىكنم. و اين روز، روز مباركى است و براى ما مبارك آنوقتى است كه خودمان بتوانيم خودمان را بسازيم و دنبال آن كشور را. هر اصلاحى نقطه اولش خود انسان است. اگر چنانچه خود انسان تربيت نشود نمىتواند ديگران را تربيت كند و شما ديديد كه در آن طول سلطنتها از اول تا حالا و اين سلطنتهاى اخيرى كه بسياريتان همهاش را درك كرديد و بعضى از شما بعضىاش را كه چون كارها دست اشخاصى بود كه تربيت اسلامى نداشتند و خودشان درست نشده بودند، براى خاطر همين نقيصه بزرگ كشور ما را كشاندند به آنجائى كه ملاحظه مىكنيد و ملت ما را هم كشاندند به آنجائى كه سالها بايد طول بكشد تا اينكه انشاءالله اصلاح بشود. از اين جهت آن چيزى كه بر همه ما لازم است ابتدا كردن به نفس خودمان است و قانع نشدن به اينكه همان ظاهر درست بشود، و از قلبمان شروع كنيم، مغزمان شروع كنيم و هر روز دنبال اين باشيم كه روز دوممان بهتر از روز اولمان باشد. و اميدوارم كه اين مجاهده نفسانى براى همه ما حاصل بشود و دنبال آن مجاهده براى ساختن يك كشور. و ما آن روز عيد داريم كه مستمندان ما، مستضعفان مابه زندگى صحيح رفاهى و به تربيتهاى صحيح اسلامى انسانى برسند.
و ملاحظه مىكنيد كه اين امر، امرى است كه الان بر دوش شما آقايان است. يعنى اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازى همه اينها الان مسؤوليتش به دوش همه ماست و خصوصاً شما آقايانى كه در رأس امور هستيد و اگر چنانچه همت نگماريد به اينكه بىاغماض مسائل را در وزارتخانهها و در ادارات و در هر جا كه هست حل كنيد و باز در بين اينها اشخاصى باشند كه بخواهند نگذارند امور به مجراى اسلامى خودش انسانى خودش جريان پيدا بكند چه بسا كه ما قدم را به واپس برداريم. ادارات را بايد با تمام قدرت تصفيه كنيد، نه تصفيه از هر فردى كه منحرف است، آنها را تصفيه به يك معنا و تأديب و تصفيه، و تهذيب آنهائى هم كه هستند لكن باز ادراك نكردهاند مسائل اسلامى را. و اسلام براى ما همه چيز آورده است و ما بايد استفاده كنيم از آنها و امروز روز استفاده است. اين اسلام بود كه ما را بر مشكلات تا حالا، آنهم آن مشكلات بسياربزرگ تاكنون غلبه داده
صحيفه نور ج 16 صفحه 2
است. ماها هيچ كدام نمىتوانستيم اين كار را بكنيم و اين اسلام است كه ملت ما را منسجم كرده است و الان دارد انعكاس حقيقى را به ساير جاها هم مىاندازد و ما اميدواريم كه انشاءالله اين پرتو اسلامى در همه كشورهاى اسلامى بلكه همه كشورهاى مستضعفين خودنمائى كند و همه انشاءالله تربيت بشوند همانطورى كه آمال اسلام و پيغمبر اسلام بوده است. پيغمبر اسلام براى اينكه مردم تربيت نمىشدند غصه مىخورد به طورى كه خداى تبارك و تعالى او را تسليت مىداد، در مشقت بود، خداى تبارك و تعالى به او خطاب مىكند كه ما قرآن را نفرستاديم كه تو در مشقت باشى. و براى ملتها از پدر براى اولادش، از پدر مهربان براى اولادش بر ملتهاى عالم او بيشتر غصه مىخورد و كافرها را وقتى كه مىديد اينها به مجراى طبيعى انسانى نمىآمدند، براى آنها متأسف بود و هر انسانى بايد اينطور باشد كه متأسف باشد براى آنهائى كه نمىآيند به خط اسلام و خط انسانيت. بعضى از علماى بزرگ از قرارى كه شنيدم فرمودهاند كه من براى اشخاص منحرف بيشتر دعا مىكنم براى اينكه آنها بيشتر احتياج به دعا دارند. دل هاى انسانها، انسانهاى متعهد دلهائى است كه رئوف و مهربان بر همه بشر است و همين جنگهائى كه پيغمبر اكرم ميكردند يا تحميلى بوده و يا گاهى وقتها هم اتفاق مىافتاد كه ابتدائى بوده است، همان ها هم آثار رحمت الهى بوده است براى اينكه به دنبال تهذيب يك ملتها، آنهائى كه تهذيب بردارند بايد تهذيب بشوند و آنهائى كه مانع از تهذيب ملتها هستند بايد از سر راه برداشته بشوند. اين يك رحمتى است، صورتش را انسان خيال ميكند كه كشتار است لكن واقعش بيرون كردن يك موانعى از سر راه انسانيت است و در ايران هم اين مسأله كه مىبينيد كه در همه جا براى ما هى طرح مىشود كه اينها آدم مىكشند، اينها خيال مىكنند كه ايران آدم مىكشد، ايران تا امروز يك دانه آدم را نكشته است، ايران يك سباعى را كه حمله كردند بر همه چيز اسلام، ملت، انسانيت، آنها را اگر بتواند تهذيب مىكند و اگر بتواند با حبس، آنها را نگه مىدارد تا تهذيب بشود و اگر نتواند تصفيه مىكند. اين همان كارى است كه همه انبيا از اول خلقت تا حالا كردهاند و آن اشخاصى را كه ديگر قابل اصلاح نبودهاند، آن اشخاص را يا غرق كردهاند و يا از بين بردهاند. در هر صورت تمام انبيا از صدر عالم تا كنون، تمام انبيا يك جلوه رحمتى بوده است از خداى تبارك و تعالى و چنانچه موجوديت همه ما جلوه رحمت حق تعالى است. همين طور هدايت خداوند تبارك و تعالى به واسطه انبيا يك رحمت بزرگى است بر همه، رحمه للعالمين است پيغمبر و همه انبيا رحمت بودهاند و اين براى اين است كه اين بشر متوجه نيست، جاهل است نمىداند چه خبر است آن طرف، نمىداند كه راه انسانيت را اگر طى نكند چه خواهد گذشت بر او. از اين جهت آنهائى كه راه را مىدانند، مىدانند كه اين بشر به چه ظلالتى مىافتد و به چه زحمتهائى دچار مى شود از اعمال خودش ، از افكار فاسد خودش. همه چيز هم از خود آدم است. هيچ چيزى تهيه نشده است براى ما كه از سابق تهيه كرده باشند كه ما را بخواهند عذاب بدهند، همه اينها چيزهائى است كه ما خودمان تهيه مىكنيم. هر عملى كه ما در اينجا انجام مىدهيم يك صورت برزخى دارد و يك صورت ملكوتى دارد و ما به او مىرسيم. عمل خوب همين طور است و عمل بد هم همين طور است. بنابراين آنهائى كه، انبيا و اوليائى
صحيفه نور ج 16 صفحه 3
كه راهها را مىدانستند، عواقب را مىدانستند، براى بشر غصه مىخوردند و جانفشانى مىكردند كه مردم را نجات بدهند. يك جانفشانى است و فعاليتى است كه ميخواهد خودش برسد به نوائى مردم را وادار مىكند به شيطنت، جوانها را وادار مىكند كه خودشان را به كشتن بدهند تا بعد بيايد او زمام امور را به دست بگيرد. اين يك طور است. يك طور هم اين هست كه همه چيزش را فداى بشر مىكند براى تهذيب بشر. انبيا اينطورند. انبيا يك روزشان براى خودشان صرف نشده است، يك ساعتشان توجه به خودشان نبوده، همه توجه به اين بوده است كه اين مريضها را، اينهائى كه دارند خودشان را به چاه مىاندازند، اينهائى كه دارند خودشان را به عاقبتهاى بسيار بد مىاندازند، اينها را نجات بدهند. ما هم بايد آنقدرى كه در توانمان است البته ما كوچكتريم از اينكه بگوئيم كه انبيا مىكردند ما هم مىخواهيم بكنيم آنقدرى كه در توانمان هست براى نجات ملتها، براى نجات ملت خودمان و براى نجات ملتهاى ديگر از اين ظلمتهائى كه برايشان پيش آمده است، از اين گرفتارى هائى كه برايشان پيش آمده است ما بايد فعاليت بكنيم و اين اشخاصى كه در خلاف واقع شدند و خودشان ملتفت نيستند خصوصاً اين جوانهاى تازهرس، اين جوانها، اين دخترها، اين پسرها كه اين بىانصافها اينها را به خط اعوجاجى كشاندند، انحرافى كشاندند اينها را، ما جديت بايد كنيم به اينكه انشاءالله تربيت بشوند اينها. هر كس صحبت مىكند صحبت بكند كه اينها را به راه راست برگرداند، تربيت كند. آنهائى كه در حبس هستند تربيت بشوند انشاءالله. و آن راهى كه انبياء داشتند همين بود كه تربيت و تهذيب. انبيا براى انسان آمدند، براى انسانسازى آمدند هيچ كار ديگرى نداشتند، آمدند اين انسانها را كه در صورت انسانند و دارند بر خلاف راه مىروند اينها را به راه راست، به راه مستقيم هدايت كنند.
و من اميدوارم كه اين عيد مبارك باشد بر تمام اسلاميان، بر تمام مستضعفان و بر ملت شريف ايران ما كه بحمدالله ملت خوبى است و دولت و همه چيزى كه الان ما داريم، مجلسمان، دولتمان، قوه قضائىمان، بحمدالله الان همه خوبند و ما مىخواهيم خوبتر باشند و همه شما ميخواهيد خوبتر باشند و اميدوارم كه همه اينها با اين انسجامى كه الان هست و نعمتى كه خداى تبارك و تعالى به همه ما عنايت كرده است كه من گمان ندارم از اولى كه حكومت تشكيل شده در دنيا تا حالا يك همچو مجلسى اينطورى، همچو مجلس خودمانى، مجلس صفابين اشخاصى كه هر كدام در يك مركزى براى خودشان مثلاً چه هستند، الان همه با هم هستيم، همه با هم صحبت مىكنيم، همه با هم مشكلات را مى گوئيم و توجه مىكنيم به مشكلات و من گمان نكنم كه همچو چيزى تا حالا بوده و اين يك نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كرده است و ما اميدواريم كه قدر اين نعمت را بدانيم و شكر اين نعمت به اين است كه براى خدا و براى اسلام كار بكنيم و همه جهدمان اين باشد كه اين ملت را و خصوصاً اين مستضعفين و اين مستمندان را انشاءالله ما از آن مشكلاتى كه دارند، محروميتهائى كه در طول تاريخ اينها كشيدهاند ما بتوانيم و شماها بتوانيد انشاءالله آنها را از اين محروميتها نجات بدهيد و همه آنها را انشاءالله به رفاه در دنيا و آخرت انشاءالله برسانيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 4
تاريخ3 2/10/60
بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان گيلان
اصولا دعوت به اسلام، دعوت به وحدت است
بسم الله الرحمن الرحيم
يكى از بركات اين انقلاب اين است كه ما با آقايان و روحانيون همه كشور تماس نزديك داريم و آقايان علما و ائمه جمعه تشريف مىآورند و با هم صحبت و درددل مىكنيم. آنچه مىخواهم عرض كنم اين است كه اسلام براى ما همه چيز آورده، همين قضيه وحدت در قرآن كريم با تعبيرهاى مختلف روى آن پافشارى شده و به مردم گوشزد شده است. آنچه مهم است اين است كه مسلمين به اسلام و قرآن عمل كنند. اسلام همه مسائلى را كه مربوط به زندگى بشر در دنيا و آخرت است و آنچه را مربوط به رشد و تربيت انسان و ارزش انسان است داراست. و هيچ مكتبى از مكتبهاى انحرافى كه الان رايج است اينطور عنايتى كه اسلام نسبت به مسائل دارد، ندارند. هيچ مسالهاى نيست كه در اسلام نباشد تا بگوشيم كه ما آن را پيدا كردهايم. اسلام همه چيز را گفته است لكن اشكال بر سر مسلمين است. همين مساله وحدت كه شما تذكر داديد، الان بحمدالله هفته وحدت است و به بركت اين مولود سعيد و فرزند بزرگوارش حضرت صادق عليهالسلام بشر مىتواند به آمال خودش برسد.
اين وحدت همان چيزى است كه در قرآن كريم درباره آن سفارش شده است و ائمه اطهار عليهم السلام مسلمين را به آن دعوت كردهاند. و اصولاً دعوت به اسلام، دعوت به وحدت است. به اين معنا كه همه در كلمه اسلام با هم مجتمع باشند. لكن همانطور كه مىدانيد، نگذاشتند اين وحدت تحقق پيدا بكند، خصوصاً در اين عصرهاى اخير كه زيادتر به اختلافات دامن زدهاند چون كارشناسهاى آنها فهميده بودند كه اگر اين اجتماع بزرگ اسلامى بهم نزديك بشوند و به هم بپيوندند ديگر هيچ قدرتى نمىتواند با اينها مقابله كند و نسبت به آنها سلطهجوئى كند. آنها تنها راه را در اين ديدند كه براى مقاصد شوم خود بين همه گروهها تفرقه بيندازند. شما ديديد در گذشته، در هر شهر و در هر محلهاى كه دستجات مختلفى بودند، با هم اختلاف داشتند. آنها همه جا در سطح شهر و روستا اختلاف ايجاد كرده بودند، حتى بين خود روحانيون با هم و بين مردم نسبت به يكديگر اختلافات ايجاد مىكردند كه نگذارند اين مجتمع با هم اتحاد پيدا كنند. و معالاسف در بين بالاترين افراد روحانى و بالاترين افراد روشنفكر هم اين مساله تاثير كرده بود كه حتى آنها هم در اختلافاتى كه بايد جلويش را بگيرند، خودشان را هم وارد مىكردند.
صحيفه نور ج 16 صفحه 5
هر جا يك عالم عاقل متدين باشد، مسائل را اصلاح مىكند
البته امروز روزى است كه همه ما مسائل را فهميدهايم و خود مردم هم فهميدهاند و به بركت اين انقلاب اسلامى ديد سياسى رعيتها هم بالا رفته است. الان آنهائى كه اصلاً دخالت در اينگونه مسائل نمىكردند، داخل در اين مسائل شدهاند. امروز همه قشرهاى ملت مسائل را مىفهمند و رو به رشد هستند. زنها كه در گذشته از همه چيز جامعه محروم بودند، بحمدالله در اين سالهاى اخير به طور شايسته و با حفظ موازين شرعى وارد شدهاند و خودشان داراى كلاس و تبليغاتند. روحانيون بايد قدر اين مسائل را بدانند و بدانند كه اگر روحانى درست شد، همه چيز درست مىشود و اگر خداى نخواسته روحانى فاسد شد، عالم فاسد مىشود و اين يك واقعيت است. من در جوانى در ايام تابستان كه گاهى به بعضى از بلاد مىرفتم در بعضى جاها مىديديم كه همه مردم خوبند از آن جمله محلات را مىديديم كه همه مردمش متدين و خوبند، وقتى متوجه مىشديم، مىديديم كه عالم خوب در آنجاست. بنابراين هر جا يك عالم عاقل و متدين باشد، مسائل را اصلاح مىكند و در مقابل اگر خداى نخواسته انحرافى در اين قشر پيدا بشود اين انحراف به مردم نيز سرايت مىكند.
امروز مسؤوليت بزرگى به دوش همه ماهاست، همه ائمه جمعه، همه ائمه جماعت، همه علماى بلاد. امروز خدا ديگر از ما هيچ عذرى را نمىپذيرد. اگر ما در چند سال پيش از اين عذر داشتيم كه ما با سرنيزه نمىتوانيم مقابله كنيم و اگر يك كلمه بگوئيم حبس است، امروز ديگر تمام اين عذرها منقطع شده و خدا حجت را بر ماها تمام كرده است. الان همه شما توانائى داريد كه هر كدام محيط خودتان را با تفاهم با مردم و مسوولين امور اصلاح كنيد. امروز همه ما موظفيم كه عملاً وحدت را در آن محلى كه هستيم ايجاد كنيم، شهريها در شهرها و روستائىها در روستاها. اگر همه با هم تفاهم كنند و تبليغ بشود به اينكه ما همه بايد با هم باشيم و همه با هم كار كنيم، مسائلى كه هست حل مىشود و بحمدالله الان مردم هم حاضرند. مساله كمبود روحانى كه اشاره كرديد، اينطور نيست كه فقط شما كمبود روحانى داشته باشيد بلكه سرتاسر كشور كمبود دارد و چون كه در زمان اين دو پدر و پسر فاسد همه چيز را از روحانيون گرفته بودند و فقط براى آنها مسجدى مانده بود كه آن هم از نظر آنها بايد زير نظر فلان بازنشسته اداره مىشد و به اين ترتيب همه جهاتتان محدود بود و شما نمىتوانستيد يك كلمه حرف بزنيد و مسائلتان را بگوئيد. برخلاف امروز كه شما مىتوانيد همه كارى را بكنيد و امروز كه وجود افراد لازم است، بايد حوزه علميه ايجاد كنند و افراد را براى آتيه تربيت كنيد. الان اگر ما در مساله قضاوت كه يكى از مسائل مهم اسلام است و با نواميس و جان و مال مردم سر و كار دارد كمبود داريم براى اين است كه در گذشته قضاوت به دست روحانيون نبود تا افراد را تربيت كنند و اصلاً در گذشته كتاب قضا يك كتاب منسى بود. در نتيجه امروز كه قضاوت آزاد شده است و به دست شما اداره مىشود، مىبينيم كه افراد نداريم و دچار مشكل شدهايم كه انشاءالله با همت همه اين مشكل بر طرف خواهد شد.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 6
تاريخ 26/10/60
بيانات امام خمينى در ديدار با فرمانده كل قوا و كليه فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در جنوب كشور
ايكاش من هم يك پاسدار بودم
بسم الله الرحمن الرحيم
شما بايد خدا را شكر كنيد كه اين عمليات اسلامى به دست شما اجرا مىشود، هركس توفيق اين عمل را ندارد. امروز صبح بعد از ملاقات با تنى چند از پاسداران به اين فكر افتادم كه ايكاش من هم يك پاسدار بودم، اينها چه مىكنند و من چه كار. آنها مىروند با دشمن اسلام مىجنگند و من در اينجا هستم و نمىتوانم. شما قدر خودتان را بدانيد، خداوند به شما عنايت داشته است كه شما را مهيا كرده است تا قرآن كريم و اسلام عزيز و ميهن اسلامى را حفظ كنيد. نظام الهى مقرر كرده است تا شما براى خدمت به اسلام انتخاب شويد و اين پيش خدا ثبت است و ملائكهالله و خداوند پشتيبان شماست و دلتان قوى باشد. هر قدمى كه براى اسلام بر مىداريد قدمى است الهى كه خدا براى شما پيش آورده است. شما روى تدبير و فكر عمل كنيد، ديگر نه از كشتن بترسيد و نه از كشته شدن. عمده اين است كه قصدتان خالص باشد كه بحمدالله هست. روحيه قوى اين جوانان بيست ساله از امورى است كه انسان را به تعجب وا مىدارد. مقصد امروز ما اين است كه اين كشور آفت زده، غربزده و سلطنت زده را به اسلام برگردانيم و غرضى غير از اين نداريم.
از مسائلى كه خواستم تذكر دهم اين است كه نظم را كاملاً رعايت كنيد. شجاعت غير از تهور است. شجاعت در جنگ حركتى است قهرمانانه روى نقشه و نظم و حساب و حال آنكه تهور بىحساب و نظم بر دشمن تاختن است. كارها بايد روى نظم و قاعده صورت گيرد. تكرار مىكنم كار وقتى روى نظم و قاعده و براى خدا بود ديگر خوفى نيست چه كسى كشته شد و چه كسى كشت. انشاءالله شما مويد به جندالله باشيد و پيش برويد. ديشب وقتى ديدم عراقىها تعدادى زن را زير خاك كردهاند پيش خود گفتم ما هر چه فرياد بزنيم و بخواهيم به دنيا بگوئيم كه اينها چه مىكنند، فايده ندارد. چون مظلوم هستيم و نمىخواهيم زير بار كسى برويم، بايد اين فشارها را هم تحمل كنيم، ولى چون براى خدا كار مىكنيم ديگر چه باك، هر چه مىخواهند عليه ما تبليغات كنند و هر چه مىخواهند ما را بد جلوه دهند. اميرالمومنين على عليهالسلام فرمودند تمام عالم اگر پشت به من كنند، من ابا ندارم. پس وقتى كار براى خدا باشد ديگر چه باك. هركس براى خدا بيشتر كار كند بيشتر فحش مىشنود، كما اينكه شما پاسداران از همه بيشتر توهين شديد. خداوند شما را موفق كند.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 7
تاريخ 28/10/60
بيانات امام خمينى در ديدار با وزير امور خارجه و كارداران سفارتخانههاى جمهورى اسلامى ايران
وظيفه اسلامى ماست تا حيثيت اسلام و كشورمان را حفظ كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از اولى كه جمهورى اسلامى تشكيل شد، من درباره سفارتخانهها و سفراى اين نظام، به وزراى امور خارجه هر دولتى كه روى كار مىآمد تذكر دادم و تاكيد مىكردم كه نمايندگان جمهورى اسلامى در خارج از كشور بايد با نظام اسلامى كاملاً تطبيق كنند. اگر افراد و وضع سفارتخانه و كيفيت اداره و برخوردها از سفارتخانهها با جمهورى اسلامى مطابقت نداشته باشد، نبود سفارتخانه بهتر از بود آن است. اگر سفارتخانههاى ما مثل سفارتخانههاى زمان محمدرضا باشد ديگر چه توقعى است از اينكه قلمها و زبانها چيزى نگويند و ننويسند. آنها چيزهائى را كه نيست جعل مىكنند، اگر خداى نخواسته باشد چه؟ لذا وظيفه اسلامى و ملى شما و ماست تا حيثيت اسلام و كشورمان را حفظ كنيم. شما كه خارج مىرويد سعى كنيد تا اشخاصى را برگزينيد كه انحراف نداشته باشند و اگر نمىتوانيد يكمرتبه اصلاح كنيد، در فكر اصلاح تدريجى باشيد. همه مىدانيد كه مسؤوليت وزارتخارجه به مناسبت سروكار داشتنش با خارج بسيار سنگين است، لذا سعى كنيد به هر مقدارى كه امكان دارد سفارتخانههايتان را در مسير رشد و ترقى و تعالى اسلامى قرار دهيد و سعى كنيد نشريهاى داشته باشيد تا مسائلتان را بيان كنيد و به دروغ راديوها و روزنامهها تا آنجا كه ميسر است، جواب دهيد. انشاءالله روزى اين جمهورى موافق با خواست خداى تبارك و تعالى گردد. خداوند شما را موفق و مويد كند.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 8
تاريخ 30/10/60
بيانات امام خمينى در جمع ائمه استان اصفهان و چهار محال و بختيارى
تهذيب نفس در راس همه امور است
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلاً بايد از آقايان تشكر كنم كه در اين هواى سرد از راههاى دور، خصوصاً كه بعضى آقايان نقاهت هم دارند، تشريف آوردهاند اينجا و اميدوارم كه اين بركاتى كه به واسطه نهضت حاصل شده است كه يكىاش هم همين مرابطه بين آقايان با هم باشد، مستدام باشد و هميشگى انشاءالله. من نكتهاى كه آقايان هم مىدانند لكن تذكر است، ما بايد ببينيم كه بيشتر صدمهاى كه اسلام خورده است از چه خورده است و از چه گروهى و بيشتر چيزى كه اسلام به او اهميت داده است چه امرى است تا راه باز بشود براى كوشش ما كه در اين امرى كه اهتمام دارد اسلام در آن كوشش كنيم و جلوى آن چيزهائى كه بر اسلام وارد شده است، صدماتى كه بر اسلام وارد شده است، انشاءالله جلويش گرفته بشود. من گمان مىكنم كه آن چيزى كه به اسلام بيشتر از همه چيز ضرر زده است عدم تربيت صحيح است، تحقق پيدا نكردن تهذيب و اخلاق اسلامى است. اگر شما در طول تاريخ اسلام بلكه همه انبيا توجه كنيد و البته توجه داريد، آنقدرى كه اسلام از اين اشخاص منحرف و غير مهذب صدمه خورده است و تمام اديان صدمه ديدهاند، از هيچ چيز ديگر نديدهاند. اصل اساس آن چيزى كه به مكتبهاى توحيدى ضرر رسانده است و مانع شده است از اينكه رشد پيدا كنند، همين غير مهذب بودن بود، گاهى از طرف اشخاصى كه علم دارند و مهذب نيستند و بيشتر هم از طرف اشخاصى كه جاهل بودند، كه مهذب نبودند. و معلوم نيست كه آنقدرى كه از طرف عالم غير مهذب اسلام صدمه ديده است، از طرف جاهل غير مهذب با اينكه عددشان زياد است صدمه ديده است، از طرف جاهل غير مهذب با اينكه عددشان زياد است صدمه ديده باشد. تمام مكتب انحرافى را اشخاص دانشمند و ملا ايجاد كردند، چه آن چيزهائى كه مذهبسازى بوده است، آنها هم اشخاص عالمى بودند كه مذهب درست كردند، مذهبهاى انحرافى، و چه مكتبهاى سياسى كه آنها هم از جانب اشخاص دانشمند و عالم بوده است. و آنقدرى كه به مكتب توحيدى از اين سنخ جمعيت كه عالم بودند و همه جور علمى هم شايد مىدانستند، صدمه خورده است، از هيچ طايفهاى نخورده است. از اين طرف قرآن هم كه كتاب زنده الهى است، اين هم آنقدرى كه دنبال اين بوده است كه تهذيب كند مردم را، دنبال چيزهاى ديگر نبوده است. اصلاً مىشود گفت كه قرآن براى همين مقصد آمده است، براى اينكه بشر به اين مطلب از همه
صحيفه نور ج 16 صفحه 9
چيز بيشتر احتياج داشتند. قرآن كتابى است كه براى انسانسازى، از تمام مراحلى كه انسان طى مىكند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد و راه دارد و تمام قصههائى كه در قرآن نقل شده است، گاهى هم تكرار شده است، براى اين بوده است كه مساله اهميت داشته است و اين قصهها راهنماى مردم بوده است و براى تهذيب بوده است. قرآن كتاب احكام نيست. كليات را، كليات احكام را، اصولش را ذكر فرموده است آن. قرآن كتاب دعوت است و كتاب اصلاح يك جامعه است كه بعد از اينكه به قرآن اصلاح شد جامعه، به سنت نبى و اخبار وارده از طرف پيغمبر اكرم (ص) به وسيله ائمه هدى و روات، آنها عمل بشود. از اين جهت اين دو نكته اسباب اين مىشود كه ما توجه به اين بكنيم كه هم خودمان را تهذيب بكنيم، براى اينكه اهم امور اين است نزد اسلام و اگر علم بلاتهذيب باشد ضررش از جهل بدتر است، هم خودمان را تهذيب بكنيم و هم خودمان را متوجه به حق تعالى و احكام حق تعالى بكنيم و هم جامعه را به اين راه دعوت كنيم كه الحمدلله امروز تقريباً همه مسائل تهذيبى و مسائل اخلاقى قابل دعوت است و هيچ مانعى از اين نيست. اگر سابق شما مىخواستيد كه بعضى از احكام الهى را منتشر كنيد يا بعضى از اخلاق فاسده را ذكر بكنيد، حتى در يك جاى محدود هم نمىتوانستيد، براى اينكه آنهائى كه مخالف شما بودند آنقدر فاسد بودند كه شما از هر صفت زشتى كه اسم مىبرديد، آنها به ريش مىگرفتند و جلوى شما را مىگرفتند و امروز بحمدالله اين فرصت براى ما، براى شما آقايان علما، براى همه علماى اسلام در ايران پيش آمده است كه راه باز است براى مهذب كردن مردم و دعوت مردم به صلاح. بنابراين، آن چيزى كه در راس همه امور است، براى همه ماها اول تهذيب نفس است و در خلال او تهذيب مردم است. اگر انسان خودش مهذب نباشد نمىتواند ديگران را تهذيب كند، حرف اثر ندارد. وقتى كه آقايان خودشان را تهذيب كردند، خصوصاً ائمه جمعه كه سر و كارشان با تودههاى عظيم مردم است، ائمه جماعت هم هست، اما ائمه جمعه بيشتر الان مورد توجه هستند، آنها بايد انشاءالله به مقام عالى تهذيب برسند و مردم را هم دعوت به اين مطلب بكنند. تمام آن مسائلى كه در اسلام است، حتى مسائل سياسىاش، مسائل تهذيبى است، براى درست كردن آدم است. ما نبايد همه مسائل را حالا دنبال مسائل سياسى قرار بدهيم، بايد همه مسائل را دنبال مسائل اسلامى و خصوصاً اين وجهه تهذيب مردم. شما ملاحظه مىفرماييد كه لحن قرآن در اين باب از همه ابواب ديگر لحنش زيادتر و بيشتر تاكيد در آن دارد، چندين آيه قسم هست و بعدش قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها او به ما مىفهماند كه اساس مسائلى كه همه چيز به آن درست مىشود، آن تهذيب است و اساس همه مسائلى كه انحرافى است، اين عدم تهذيب است و دسى در نفس انسان است، دسى شيطان است. بنابراين بايد ما سرلوحه همه امورمان را اين قرار بدهيم.
شايد هيچ انقلابى مثل انقلاب ايران مورد تهاجم واقع نشده باشد
البته گرفتارى الان براى ما، براى ملت خيلى زياد است، يعنى شايد در هيچ انقلابى اينطور مثل انقلاب ايران مورد تهاجم واقع نشده باشد، براى اينكه انقلابهاى ديگر يا انقلابهاى چپى بوده يا
صحيفه نور ج 16 صفحه 10
راستى بوده. اگر چپى بوده چپىها تاييدش مىكردند، راستىها مخالفش بودند و اگر بعكس بوده آنها تاييد مىكردند و آن دسته مخالف بودند. اما انقلاب اسلامى از باب اينكه از اول اسلامى بوده اينطور نبوده است كه يك نفر فرض كنيد كه غربزده يا شرقزده آمده باشد و انقلاب كرده باشد و مردم را دعوت به انقلاب كرده باشد، كودتا كرده باشد. مساله كودتا نبوده است، مساله قيام يك ملت براى اينكه از دست ظلم داخل و خارج به تنگ آمده است. قيام يك ملت است در مقابل همه قدرتها، مهيا هم بايد باشد براى اينكه همه قدرتها به او تهاجم كنند و هيچ توقع ما نداريم كه امريكا با ما سر مصالحه داشته باشد يا شوروى. همه اينها مىبينند كه اگر اين انقلاب در ايران انشاءالله به ثمر برسد و آنطورى كه خواست اسلام است تحقق پيدا بكند، ناچار اين انقلاب به خارج صادر مىشود، هيچ احتياجى به اين نيست كه كسى هم برود اين كار را بكند البته تكليف است كه دعوت بشود همه جا، اما اگر اين انقلاب را مردم دنيا كه الان متوجه به آن هستند، هم زورمندها متوجهند كه احساس خطر مىكنند و هم مظلومها متوجهند كه شايد اين راهى باشد براى نجات، اين انقلاب اگر انشاءالله به آن مقصد اعلاى خودش برسد و اسلام در اينجا حكومت داشته باشد و هيچ حيثيت ديگرى غير اسلام نباشد، اين خطرى است براى قدرتهاى بزرگ و وابستگان آنها و راه اميدى است براى مستضعفان جهان، همان معنائى كه تمام انبيا از صدر عالم تا حالا دنبال او بودند. همه انبيا آمدند و با قلدرها دعوا كردند. البته آنهائى كه مىخواهند انبيا را قبول نكنند و وابستگان به انبيا را محكوم كنند، آنها مىگويند كه دين براى اين است كه مردم را تخدير كند، اينها تخدير مىكنند و قدرتهاى بزرگ مىچاپند. ولى هر كس نگاه كند به سيره انبيا از صدر عالم تا حالا، مىبينيد كه آنى كه اطراف انبيا جمع شدند مظلومها هستند، آنى كه مقابل انبيا بودند قلدرها بودند. ما هيچ نبىاى را سراغ نداريم كه با يك قلدرى ساخته باشد به ضد ملت خودش و هيچ وصى نبىاى را سراغ نداريم كه ساخته باشد به ضد ملت خودش. اين سيره انبيا از صدر عالم تا زمان خاتم همين بوده است كه در مقابل اين قدرتهائى كه ظالم بودند، منتها هر كدام در يك محيطى بودند، از آنجا شروع كردند. حضرت موسى در يك محيطى بوده از آنجا شروع كردند. لكن مقصد اين بوده است كه ريشه استكبار را از جهان بكنند و مردم مظلوم را از اين ظلمهائى كه بر ايشان مىشود نجات بدهند. از اين جهت با شما دو طايفه به شما توجه دارد، يك طايفه مستكبرين و سودجوها و طوايفى كه به آنها وابسته هستند، آنها را توقع نداشته باشيد كه با شما صلح بكنند، آنها نخواهند صلح كرد، آنها همهشان همان برنامه فرعونها را دارند كه سر سازش هيچ ندارند، و يك دسته هم مستضعفين جامعه هستند كه اكثريت و يك اكثريت محروم هستند، اين دسته هم با شما هستند. هيچ اشكال ندارد كه اين برنامه شما اگر چنانچه در خارج تحقق پيدا كند، تمام مظلومهاى جهان دورش جمع مىشوند. حالا مثل - زمانهاى - زمان سابقى كه انبيا بودند نيست، براى اينكه انبيا چقدر زحمت بكشند كه از يك شهرى به شهر ديگر منتقل كنند. خوب، هيچ وسايل نبود. در مكه بايد سيزده سال رسول اكرم باشند و نتوانند مطلب خودشان را به حجاز برسانند، تا برسد به جاهاى ديگر بخواهند برسانند. چقدر معطلى دارد. قاصدى بايد برود، چند ماه طول مىكشد تا برسد
صحيفه نور ج 16 صفحه 11
به آنجا، از اين مسايل. حالا هر مطلبى كه اينجا گفته مىشود، چند ساعت بعدش در همه دنيا منتشر است، راديوها مىگويند كه چه مىكنند. لهذا الان حجت بر ما بيشتر است و اهميت تبليغ هم زيادتر، براى اينكه تبليغ شما در اينجا و تهذيب مردم آن نيست كه توى مسجد شما تهذيب داريد، مهذب مىكنيد مردم را. نخير، اين انعكاس پيدا مىكند و راديو مىگويد و خارج هم مىرسد. بنابراين، ما امروز مواجه هستيم با همه قدرتها كه مخالف ما هستند و مظلوم هم هستيم. تمام تبليغاتى كه در تمام جاها هست، تقريباً تمام جاها، آنهائى كه ساكتند، ساكتند، آنهائى كه حرف مىزنند همه به ضد اسلام و به ضد جمهورى اسلامى صحبت مىكنند، آنهائى كه يك خرده عاقلترند مىگويند اينها اسلامى نيستند. دل مثلاً كارتر يا بگين براى اسلام مىسوزد كه ما چون اسلامى نيستيم، آنها متاثرند! اى واى! چرا اسلام در ايران تحقق پيدا نمىكند؟! آنها هم كه از خودمان هستند كه يعنى ايرانى هستند، آنهائى كه در زمان حكومتشان با اسلام در جنگ بودند، حالا دلسوزى مىكنند براى اسلام كه اين مملكت اسلامى نيست! تمام هم و غم اينها كه در خارجه رفتند اين است كه چون اسلامى نبوده از اين جهت ما پشت كرديم به آن. و آنهائى كه بى عقل هستند، آنها ديگر اين مسايل را طرح نمىكنند، آنها اصلش با اصل تبليغات اسلام مخالف هستند. بنابراين شما مواجه هستيد امروز با تمام تبليغات مخالف، يعنى هيچ شايد راديوئى پيدا نكنيد، الا اينكه مگر خيلى نادر باشد، الا اينكه حمله مىكند به ايران، به نهضت ايران، به حكومت ايران، به چه و همه هم تقريباً مىگويند كه ملت مخالف با اينهاست، كانه چند نفر معمم آمدند بدون اينكه ملتى در كار باشد، ارتش هم كه مىگويند مخالف با اينهاست، نه اينكه ملتى باشد، بدون اينكه ارتشى باشد، بدون اينها زمام امور را به دست گرفتند. اين ملتى كه همه مىدانند، نه اين است كه ما مىدانيم، آنها مىدانند مسائل را و مىدانند قضيه اينكه ملت چكاره است و چه مىكند و با كيست، اينها را همه مىدانند لكن از باب اينكه خوب، خود تبليغات يك مساله است، لااقل براى خارج يك جوهايى درست مىكنند. اينها همهشان دنبال اين هستند كه اين نهضت اسلامى را شكست بدهند كه مبادا در ايران درست تحقق پيدا كند و تا آخر دست آنها كوتاه بشود و مبادا از ايران به ساير جاها و منطقههاى ديگر سرايت بكند و صدور پيدا بكند كه دست قدرتهاى بزرگ از جهان كوتاه بشود. از اين جهت آنها روى اين زمينه با شما مخالف هستند. لكن آن چيزى كه دل ما و شما و همه را گرم مىكند تاييدى است كه خداى تبارك و تعالى از ما مىكند، ما كه خودمان قدرتى نداريم و نداشتيم و نخواهيم داشت، هر چه هست از اوست، هر قدرتى كه هست از اوست، منتها اگر ملتها، اگر دولت با خدا باشند، خداى تبارك و تعالى تاييدشان مىكند و اگر چنانچه بر ضد باشند، خداى تبارك و تعالى رهايشان مىكند به حال خودشان. بنابراين ما بايد كارى بكنيم كه در مقابل اين قدرتهاى بزرگى كه در مقابل ما هستند و اين تبليغات بزرگى كه الان مىشود بر ضد ماها، كارى بكنيم كه بهانه ديگر دست آنها ندهيم. يك فرض كنيد كه امام جمعه اگر خداى نخواسته در يك محلى يك خطاى جزئى بكند، يك اشتباهى بكند، اين مساله كمكم مىرسد به دست منافقين و امثال اينها و گروههاى چپى، اينها مىرسانند آن را به همه جا و همه جا رويش تكيه مىكنند و بحث مىكنند. ما آن كارهائى كه نكرديم و
صحيفه نور ج 16 صفحه 12
هيچ وقت هم در ايران نخواهيم كرد مثل كشتن بچه و كشتن غير بالغ و اينها، چقدر اينها دارند تكيه به آنها مىكنند كه خير، اين حكومت اسلامى دارد بچهها را چه مىكند، بدون محاكمه، بدون بازرسى، همين طورى توى خيابانها مىريزند و مىكشند و امثال اينها. اين چيزهائى كه همه مىدانند كه نشده است، دارند براى ما مىگويند. آن چيزى كه خواص مختلفى دارد كه جاهاى ديگر ندارد، اين، اين انقلاب اسلامى ايران است. اولاً اسلامى است، هيچ انگيزهاى غير اسلام ندارد، يعنى شما از آن اول كشور تا آخر كشور هر جا برويد، مردم فريادشان اين است كه ما جمهورى اسلام را مىخواهيم. ما اسلام را مىخواهيم. همين طور هم هست. يكى اينكه اين انسجامى كه پيدا شده است بينشان، يعنى تمام ملت ما با هم منسجمند، يك عده قليلى هم هستند كه خوب، همه جا عده قليل هست كه آنها مخالف با اسلام هستند والا تودههاى بزرگ مردم همراهند با شما. اين هم يك خصوصيتى است كه در اين انقلاب است.
همه مسوولين در سرتاسر كشور از خود مردم هستند
و يك جهت ديگر هم اين تحولى است كه پيدا شده در همه جا. شما ملاحظه بكنيد، شايد، بعضى آقايان يادشان بايد باشد، همين در زمان قاجار هم كه ديگر اين آخرى با ضعف زندگى مىكردند معذلك حكومتهايشان در هر جا حكم يك سلطان داشت، حكم يك پادشاه را داشت، هر كارى مىخواست مىكرد و بسيارى از جاها را هم اجاره مىدادند. اين فرض كنيد كه استاندارى كه مىخواست يك جايى برود، آن والى كه مىخواست برود فرض كنيد والى خراسان بشود، خراسان تيول او بود و آن وزير بالا و آن فرض كنيد كه امير و الا، آن يك وجهى مىداد خراسان را مىخريد. بنا هم بر اين بود كه تو برو هر كارى مىخواهى بكن، ما گوش نمىدهيم به حرفهاى مردم. او مىرفت آنجا هر كارى دلش مىخواست مىكرد، مردم را هر طور مىخواست عذاب مىداد و البته آن پولى كه داده است بايد در آورد با اضافاتش، پولها هم در مىآمد. الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رئيس جمهورش بگيريد تا آن پائينها هر كه هست، مىبينيد كه يك مردمى هستند كه از خود مردم هستند. رئيس جمهور يك طلبهاى بوده است سابق و بعد هم يك آقايى شده است و بعد شده است رئيس جمهور. نه دستگاهى اينها را دارند و نه افكارى اينها را دارد و همين طور همه وزرا. اين وزرا گاهى وقتها جمعيتى مىآيند اينجا و مخلوط به هم هستند، آدم تميز نمىدهد كه اين پاسدار هست يا وزير. من حكومتهاى كوچك را ديدهام كه وضعشان چطور بود و با چه وضعى بيرون مىآمدند. وقتى بيرون مىآمدند، مردم همه صف مىكشيدند برايشان تعظيم بايد بكنند. با بساط مىآمد بيرون يك حكومت فرض كنيد كه جاى كوچكى، اما حالا نخستوزيرش مىآيد، مردم باشند مثل سايرين. اين هم يك مسالهاى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است. جاهاى ديگر نيست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتند و هم مردم پشتيبان ارتشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند و اين يكى از رمزهاى بزرگ پيروزى اين چيز است.
صحيفه نور ج 16 صفحه 13
فراوانى يكى از نعمتهاى بزرگى است كه ما داريم
و اما اينكه نبايد هيچ فرض كنيد كه اشتباهى باشد، نبايد هيچ گرفتارى باشد ، خوب، چطور نبايد و چطور مىتوانند. شما فرض كنيد كه گرانى الان هست، خوب، همه ما مىدانيم گرانى هست اما با تمام قوا دارند كوشش مىكنند كه بتوانند، نمىتوانند. انقلاب واقع شده است، فراوانى است، اين يكى از نعمتهاى بزرگى است كه ما داريم. شما شايد خيلىهاتان شايد يادتان هست كه در همين جنگى كه به ما مربوط نبود، جنگ عمومى دوم كه به ما مربوط نبود، در ايران ديگر نان پيدا نمىشد. من يادم است كه در قم كه مىرفتند منزل و برمىگشتند، دكان نانوائى هيچ باز نبود، سنگكى اصلش در قم نبود، يك نانهائى، در تهران كه بوديم يك نانهائى درست مىكردند كه رنگش با رنگ عباى شما شبيه به هم بود، مردم اين نانها را مىخوردند آنوقت، امروز شما مىبينيد كه از حيث ارزاق بحمدالله خدا لطف كرده است و از ارزاق مردم ديگر نگرانى ندارند گرانى هست البته، اما نمىشود در يك انقلاب هيج چيز نباشد، لازمه هر انقلاب اين است كه يك اختلافاتى باشد، يك عرض بكنم كه اشرار در اطراف چه بكنند. در هر شاه مردگى كه در سابق واقع مىشد يكدفعه ايران به هم مىخورد، اشرار در اطراف چه بكنند. در هر شاه مردگى كه در سابق واقع مىشد يكدفعه ايران به هم مىخورد، شاه مىمرد يكدفعه خانها سر درمىآوردند و دزدها سر درمىآوردند و به هم شلوغ مىشد تا دوباره يك زحمتى كشيده بشود، باز يك آرامش نسبى پيدا بشود، آن هم نسبى. والحمدلله حالا اين مسائل كم است، نه اينكه نيست، هست ولى كم است. مردم، اگر اينهائى كه يادشان است جنگ دوم جهانى كه به ما هيچ مربوط نبود، ما سر پل بوديم، سر راه بوديم، آمدند گرفتند اينجا را و به مجردى كه گرفتند، همه چيز نادر شد، ديگر هيچ پيدا نمىشد، حالا بحمدالله پيدا مىشود. حالا فرض كنيد يك چيزى كم يافت بشود اين را نبايد ما هى بگوئيم كه ما چه بكنيم، مردم بگويند ما چه بكنيم. خوب، مردم كه ديدند اين مسائل را، مردم كه ديدند اين گرفتارى را، مردم كه شنيدهاند گرفتارىهاى جاهاى ديگر را، خوب، براى چه شكايت مىكنند؟ بحمدالله فراوانى است، يعنى گرسنگى نيست توى كار، اينطور نيست كه مردم نان پيدا نكنند، اينطور نيست كه مردم ارزاق را نتوانند پيدا كنند، كمياب گاهى مىشود اما آن هم ارزاق عمومى كمتر كمياب مىشود. يكدفعه مىخواهند آقايان كه، آنهائى كه توقع دارند و هى شكايت مىكنند، يكدفعه از آن حال انقلابى برگردند به يك حال آرامشى كه هيچ كسى در هيچ جا به ما كار نداشته باشد، خوب، مايى كه الان مواجه هستيم با تمام قدرتهاى عالم، همه از هر طرف به ما فشار مى آورند، همه از هر طرف به ما مىخواهند ظلم بكنند معذلك دولت ايران و ملت ايران اينطور سر پاى خودش ايستاده است، در خودش جنگ است، يك سال و نيم است كه جنگ است، هر وقت جنگ باشد در يك جايى، همه جايش به هم مىخورد، جنگ است و همه جا آرامش است، مناطق جنگى هم بحمدالله با قدرت دارند پيش مىروند، توقع اين نبايد مردم بكنند، آقايان به مردم نصيحت كنند كه توقع اينكه يكدفعه همه گرفتارىها رفع بشود، يكدفعه شما در كدام حكومت از صدر اسلام تا حالا، حكومت رسول الله را بگيرد و حكومت اميرالمومنين سلام الله عليه را و بعدش هم كه دستهاى آنهائى بودند كه فروختند، خوب، ملاحظه كنيد كه در همان زمان حضرت امير همچو نبود كه همه اينهائى كه
صحيفه نور ج 16 صفحه 14
مىروند اطراف و از طرف چيز، همهشان يك مردم سيرى باشند، اصلش بسياريشان كارهاى خلاف هم مىكردند، افرادى باعث ناراحتى، حضرت امير هم چيز مىكردند، حضرت امير هم اقدام مىكرد چيز مىنوشت به آنها، در صورتى كه آنوقت آرامش بود در همه جا، الا زمان حضرت امير، البته از داخل خيلى خراب بود. در هر صورت من گمان مىكنم كه ما اگر چنانچه راجع به اين گرفتارىهاى جزئى كه داريم و آن گرفتارىهاى بزرگ بحمدالله رفع شده است، آنقدر كارها شده است براى اين مردم، اگر راجع به اين گرفتارىهاى جزئى كه هست و لازمه يك انقلابى هست و بايد هم دنبالش بروند و هميشه هم گفته مىشود كه دنبالش برويد، اگر راجع به اينها، خوب، اينها ناشكرى بكند، يك وقت خداى نخواسته عنايت خدا برگردد از ما. ما بايد شكر نعمتهاى خدا را بكنيم. شما در سرتاسر ايران الان يك مشروب فروشى ديگر نمىبينيد. خوب، بايد چه بشود؟ يك دانه از آن خانههائى كه بود شما مىدانيد، همهتان شنيديد البته كه در سرتاسر شهر، ما همدان كه بوديم مىگفتند مشروب فروشى در همدان بيشتر از نانوايى است، بيشتر از كتابفروشى است، تهران بدتر از آنجا، الان شما سرتاسر ايران وقتى بيائى ببينى يك همچو كارهاى خلاف نيست. اين كارهاى خلاف آقايان كه مضر به حال اسلام بود و آنطور راهى كه آنها داشتند پيش مىرفتند كه خجالت دارد كه انسان اسمش را ببرد كه آنها مىخواستند چه بكنند، مىخواستند چه بساطى درست بكنند و بحمدالله دست آنها كوتاه شد و مملكت الان يك مملكت نيمه اسلامى است. البته گرفتارى هست از باب اينكه نمىشود اين گرفتارىها يكدفعه رفع بشود. بايد مردم را هدايت كنيد و انشاءالله مسوولين هم با شماها موافقت مىكنند، شما هم با مسوولين موافقت مىكنيد در ساختن مملكت و در ساختن مردم. و مردم هم بايد توجه بكنند به اينكه دولت دنبال اين هست كه بسازد و آنطورى كه گزارش داده مىشود از جهاد سازندگى و از ساير كارهايى كه تاكنون شده است، در ظرف آن پنجاه سال به قدر اين دو سال با همه اين گرفتارىهائى كه دولت داشته است، نشده است. آمار وقتى داده مىشود، خوب، آمار داده مىشود، وقتى آمار را مىدهند راجع به ساختمان مدرسه، در تمام دوره آنها به اندازه اين دوره، شايد اين دوره نصف تمام آن دورهها باشد، چيز درست كرده باشند، مدرسه درست كرده باشند. چقدر حمام، چقدر مسجد، چقدر راه كشيدند، چقدر كار كردند. خوب، كارهايى است كه شده، ما نبايد هى انگشت بگذاريم روى آن كه نشده است. خوب، يك قدرى هم اظهار تشكر از اين كه شده است بايد بكنيم، يك قدرى هم مردم را آگاه كنيم به اينكه در انقلاب فراوانى نعمت بودن ولو گران است گرانى سرسام آور هم است لكن بودن اين نعمت در بين مردم، اين يكى از نعمتهاى بزرگ خداست كه در انقلابات ديگر اين حرفها نيست در كار. الان هم در بعضى از جاهائى كه يك انقلابى شده است، از عدم ارزاق و از نبودن اينهاست، ناله مىكند. بنابراين ما نبايد توقع داشته باشيم كه همه مسائل درست بشود و تمام افرادى كه دارند كار مىكنند، در دولت هستند، تمامشان يك آدمهاى مهذب باشند. نيست همچو چيزى، نمىشود يك همچو چيزى. ما نداريم الان كسانى كه بروند همه جا و مردم را دعوت كنند. حوزهها مجهز نيستند، براى اين كارها نبودند، از باب اينكه همه چيز از دست آنها خارج بود، حتى تبليغ نمىتوانستند درست بكنند، از
صحيفه نور ج 16 صفحه 15
اين جهت نمىتوانستند اين كار را... الان ما كمبود داريم نسبت به روحانيت، كمبود داريم نسبت به مبلغ، كمبود داريم نسبت به اين مسائل و بايد به تدريج درست بشود. مايوس نشويد و انشاءالله با خدا هستيم و خدا با ما هست. ما مىخواهيم كه مملكت را اسلامىاش كنيم به همه معانى، همه شما آرزويتان هم همين است كه اين مملكت اسلامى بشود و همه احكام اسلام در آن جارى بشود و يك همچو آرزويى كه ما داريم، خداوند ما را تاييد مىكند انشاءالله. انشاءالله خداوند همه شما را تاييد كند، موفق باشيد، مويد باشيد و مردم را هدايت كنيد، مشكلات را طورى كنيد كه مردم خيال نكنند كه ما الان مشكلاتى داريم كه ديگر قابل حل نيست. نه، مشكلاتى هست، البته هست اما دنبالش هستند و قابل حل است، انشاءالله حل مىشود همه. والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 16
تاريخ 2/11/60
فرمان امام خمينى به آيت الله مهدوى كنى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب حجتالاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا مهدوى كنى دامت افاضاته
جنابعالى را به عضويت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب مىنمايم. اميد است با همكارى و همفكرى با اعضاء محترم اين ستاد و نيز افراد صاحب نظر متعهد و اساتيد و دانشجويان محترم و مسوول، در هر چه سريعتر بازگشائى دانشگاههاى كشور كوشش نمائيد. انشاءالله ملت شريف ايران در آيندهاى نزديك شاهد فعاليت علمى دانشگاهى در سراسر ايران باشند.
توفيق جنابعالى و ساير اعضاء محترم و همه افرادى كه در اين زمينه كوشش مىنمايند را از خداوند متعال خواستارم.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 17
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام احمدى
تاريخ 2/11/60
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب مستطاب حجتالاسلام آقاى حاج شيخ احمد احمدى دامت افاضاته
جنابعالى را به عضويت ستاد انقلاب فرهنگى منصوب مىنمايم. اميد است با همكارى و همفكرى با اعضاء محترم اين ستاد و نيز افراد صاحب نظر متعهد و اساتيد و دانشجويان محترم و مسوول، در هر چه سريعتر بازگشائى دانشگاههاى كشور كوشش نمائيد. انشاءالله ملت شريف ايران در آيندهاى نزديك شاهد فعاليت علمى دانشگاهى در سراسر ايران باشند.
توفيق جنابعالى و ساير اعضاء محترم و همه افرادى كه در اين زمينه كوشش مىنمايند را از خداوند متعال خواستارم.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 18
تاريخ 4/11/60
بيانات امام خمينى در جمع اساتيد، اعضاى هيأت مديره و دانشجويان مدرسه عالى علوم تربيتى و قضائى قم، مسؤولان ستاد مركزى جهاد سازندگى، فرماندهان سپاه پاسداران، گروهى از مسؤولين جمعيت هلال احمر، طلاب و اقشار مردم كاشان و انديمشك
چيزهايى كه بر ضد اين نهضت است به دست خود ملت از سر راه برداشته مىشود
بسم الله الرحمن الرحيم
من بايد تشكر كنم از آقايانى كه در اين سرما و زحمت تشريف آوردند اينجا و اينجا را مفتخر كردند به وجود شريف خودشان، هم از بانوان و دوشيزگان قم و هم از علماى اعلام حوزه علميه و هم از پاسداران و هم از جهاد سازندگى و ديگران و آقايان طلاب كاشان. انشاءالله خداوند همه ما و شما را موفق كند كه به اسلام و خواست اسلام تا آخرين نفس پايدار باشيم و از هيچ توطئه يا تهديدى خوف نداشته باشيم.
ما چند جور گرفتارى داريم، يك جور گرفتارىهاى داخلى كه همه مىدانيد از جهت جنگ و از جهت فسادهائى كه گروههاى فاسد مىكنند و از جهات كمبودهايى كه داريم، اينها به نظر مىآيد كه خيلى اسباب اين نشود كه ما عقبنشينى كنيم. ما و شما آقايان و همه ملت كه همه با هم هستند، گرفتارىهاى داخلى را حل مىكنند و امروز يك گرفتارى غيرقابل حلى ما نداريم. البته كمبودهايى داريم از قبيل كمبود قاضى، كمبود مبلغ كه اين به عهده علماى حوزه علميه قم و ساير حوزههاست كه با كمال كوشش در اين مطلب پافشارى كنند و وجود قاضى امروز خيلى محل احتياج است و چند هزار قاضى ما لازم داريم، ايران لازم دارد و آن بايد به همت والاى علماء بلاد و مدرسين محترم حوزه علميه قم ايدهم الله تعالى اين كمبود ولو به دراز مدت، اما نه خيلى دراز مدت، اين كمبود انشاءالله حل بشود و حل مىشود. و همين طور تربيت مبلغين، مبلغين امروز خيلى مورد احتياج است. در شهرها، در روستاها، در مناطق جنگى و همه جا، در كارخانهها، همه جا مبلغ مورد احتياج است و كمبود داريم. بسيارى از اوقات مىآيند اينجا و شكايت دارند از اينكه نداريم مبلغ. بايد باز حوزه علميه خصوصاً حوزههاى علميه همه جا خصوصاً حوزه علميه قم همت كنند كه اين نقيصه را هم انشاءالله رفع كنند و مسالهاى نيست و خواهد رفع شد.
جنگ هم يك مسالهاى بود كه انسان خيال مىكرد كه يك هائلهاى است براى ما و يك
صحيفه نور ج 16 صفحه 19
مسالهاى است بسيار مهم لكن معلوم شد كه منافعش بيشتر از ضررهايش بود. آن انسجامى كه در اثر جنگ، بين قشرها پيدا شد و آن معناى روحانى و معنوىاى كه در خود سربازان عزيز از ارتش و ژاندارمرى و سپاه پاسداران به نمايش گذاشته شد و آن روح تعاونى كه در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر كشور تحقق پيدا كرد، به دنيا فهماند كه اين مسالهاى كه در ايران است با همه مسائل جداست. اينجا از باب اينكه اصل نهضت را خود ملت كرد و به ثمر رساندنش هم به دست خود ملت شد، چيزهائى كه برضد اين نهضت و برضد اين انقلاب است، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته مىشود و انشاءالله اين هم به زودى حل خواهد شد.
مساله گرانى و مساله احتكار و اينها هم كراراً گفته شده است به اينكه اينهائى كه گرانفروشى مىكنند، اينهائى كه احتكار مىكنند، اينها انصاف داشته باشند كه اين ملتى كه با خون خودش و با زحمت خودش شما را به از آن اختناق بيرون آورد و مساله آن ناامنى به صورت قانونى را از بين برد، هيچ انصاف نيست كه شما با اين ملت و اين - با اين مستضعفين اينطور كنيد. مىدانيد كه گرانى و احتكار تلخىاش به ذائقه مستضعفين و عامه مردم محروم است، مشكل براى اينهاست و الا آنهايى كه بالانشيناند و از طبقات مستكبر هستند و بالانشين، آنها برايشان اين امور خيلى مطرح نيست، هم ذخيرهها دارند و هم اموال زياد، هر قيمتى هم باشد مىتوانند تهيه كنند، اين مستضعفين هستند كه بار اين زحمت به دوش آنهاست و بار انقلاب هم به دوش قوى محترم آنها بود و هست و اميدواريم كه اين مساله هم حل بشود، با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با توجه اولياء امور. اين مسائل داخلى يك مسائلى است كه ولو به دراز مدت حل مىشود. بحمدالله جهاد سازندگى به طورى كه آقا خواندند و ريز اين فعاليتها را دادند، بسيار انسان را دلخوش مىكند و اميدوارم كه فعاليت بيشتر از اين بشود و به روستاها، به مستضعفين، به محرومينى كه در طول تاريخ محروم بودند، به اينها بيشتر رسيدگى بشود و مىشود. و من تشكر مىكنم از اينهمه زحمتها و اميدوارم كه از اين به بعد هم آقاى نورى كه در اين جرگه وارد شدهاند، با هدايتهائى كه مىكنند و زحمتهائى كه مىكشند و با زحمتهاى ساير برادرهاى محترم مشكل هم هر چه باشد، انشاءالله حل بشود. مشكلهاى داخلى ما يك قسم مشكلات هست كه به دست خودمان بايد حل بشود و همه ملت بايد در اين باب كوشش كنند، آنهائى كه كار مىتوانند بكنند كار بكنند، زراعت مىتوانند بكنند زراعت بكنند و اين مشكل را، مشكل اقتصادى را با دست خود ملت انشاءالله حل بشود و ملت ما به خودكفائى انشاءالله برسد.
دانشگاه را بايد با جديت باز كنند و به طور حتمى اسلامىاش كنند
مشكل دانشگاه هم حل شده است و مىشود. من از بعضى روزنامهها گله بايد بكنم كه گاهى در تيترهايشان يك مطلبى كه از يك راه مىخواهد برود، منحرفش مىكنند به راه ديگر. ما مىگوئيم دانشگاهها بايد باز بشود و در خلال باز شدن زحمت كشيده بشود از جناح خود دانشگاهىها و از جناح
صحيفه نور ج 16 صفحه 20
روحانيون و جناحهاى ديگرى خدمت كنند تا اينكه دانشگاهها به آن تربيت اسلامى برسند. مىبينيم كه گاهى وقتها در روزنامهها مىگويند كه دانشگاهها تا اصلاح نشود، نبايد باز بشود، گاهى هم گردن من مىگذارند اين حرف را. من از آنها گله دارم كه من مىگويم كه دانشگاه چون اصلاحش طولانى است بايد باز بشود، نه اينكه صبر كنند تا آن آخر. و يك مطلبى هم به شوراى فرهنگى انقلاب عرض مىكنم كه از قرارى كه بعضى از آقايان گفتند، ايراد زياد مىگيرند، يك مساله، مساله اين است كه اشخاصى كه فاسد هستند و مىخواهند افساد بكنند در دانشگاه، حرفى نيست كه اينها بايد در دانشگاه راه پيدا نكنند، آنهائى كه دانشگاه را سنگر كرده بودند و اطاق جنگ درست كرده بودند و اين مفاسد را ايجاد مىكردند، آنها را بايد شناسائى كنند و كنار بگذارند، اما يك دسته جوان هستند از دخترها، از پسرها كه اينها گاهى در سابق يك ابتلائاتى به معصيتهايى داشتند و بعد توبه كردند، اينها را نبايد آقايان بگويند كه شما در فلان وقت يك كار خلافى كرديد و حالا ديگر بايد محروم باشيد از دانشگاه. خير، در توبه باز است. خداى تبارك و تعالى در توبه را باز گذاشته است براى همه معاصى، البته مفسدها نبايد باشند لكن اشخاصى كه توبه كردند، اشخاصى كه قبلاً افسادى نكرده بودند لكن يك مثلاً خلافى كرده بودند، چه دخترها و چه پسرها، و حالا پشيمان شدند، اينها را ما بايد با آغوش باز بپذيريم و توبه آنها پيش خداى تبارك و تعالى مقبول است و اينها هم راه پيدا كنند به دانشگاه. و اين جوانها را مايوس نكنيد، اين جوانها ذخيره اين ملت هستند. انحرافى اگر بوده است فىالجمله، آنها هم كه توبه كردند. بنابراين دانشگاه را بايد با جديت باز كنند و با جديت دنبال اين بروند كه به طور حتمى اسلامىاش كنند و تربيتهاى اسلامى در آن باشد.
آنچه بر سر مسلمين آمد، از اين قدرتهاى بزرگ است
يك گرفتارى هم ما راجع به مسلمين داريم. و اين گرفتارى كه راجع به كشورهاى اسلامى است، اين بايد به دست خود كشورهاى اسلامى حل بشود. اين را همه مىدانند و همه مىدانيد كه آنچه كه بر سر مسلمين آمده است، از اين قدرتهاى بزرگ است و آنچه كه بايد اين مشكلات را حل بكند، وحدت كلمه مسلمين است. اين مسلمينى كه بايد همه دولتهايشان و ملتهايشان دست به دست هم بدهند و مهاجمين به اسلام را، صهيونيسم را كه مهاجم به اسلام است و دشمن سرسخت اسلام است و در صدد اين است كه يكى بعد از ديگرى كشورهايى را از شماها بگيرد، به جاى اينكه همه با هم متحد بشويد و اين جرثومه فساد و سرطان را از بلاد مسلمين بيرون كنيد و پاك كنيد، با هم مىنشينيد يا صحبت مىكنيد، يا صحبتى مىكنيد كه به نفع آنهاست. همه هم و غم بعضى از اين كشورها اين شده است كه در ايران اسلام را مىخواهند پياده كنند. ايرانى كه از اول فرياد زده است كه ما بايد فلسطين را، قدس را آزاد كنيم، هر روزى برايش يك نغمهاى مىسازند و هر روزى يك بساطى درست مىكنند كه ايران با مثلاً اسرائيل بست و بند دارد. چه داعى داريد كه شما كه از اسرائيل اينطور توهين مىبينيد، اينطور اهانت مىكند، اينطور حيثيت شما را پايمال مىكند، بلندهاى جولان را - در غصب
صحيفه نور ج 16 صفحه 21
مىخواهد بكند و مىگويد من اعتنا به هيچ قدرتى ندارم، يك همچو جرثومه فسادى را شما بايد با اتفاق خودتان از بين برداريد. اگر از بين بر نداريد، اين يك ماده سرطانى است كه سرايت مىكند به جاهاى ديگر، اكتفا به جولان نمىكند، راى آنها اين است كه اسرائيل از همه نژادها بالاتر است و از فرات تا نيل هم مال اوست و همه اين جاها بايد برگردد به اسرائيل و شما نشستيد سر يك امور جزئى، و - يك - سر يك امور خيلى ناچيز با هم دعوا مىكنيد و همه همتان را اين قرار داديد كه نبادا ايران يك وقتى يك حرفى بزند. ايران كه همه ارگانهايش فرياد مىزنند كه ما نظرى نداريم به دولتهاى ديگرى و ملتها ديگرى، الا اينكه با آنها متحد بشويم و فساد را از منطقه بيرون كنيم، دشمنى با ايران را مىكنند. اين چرا بايد اينطور بشود؟ بايد توجه بكنند سران قوم، توجه بكنند روشنفكران قوم، توجه بكنند علماى بلاد، توجه بكنند علماى كشور همه جا، توجه بكنند به اين اينكه دشمن كى هست و دوست كيست و بايد دشمن را بيرون كرد و با دوست دست اتحاد داد. اين گرفتارى با دست همه مسلمين بايد حل بشود و تا اتحاد بين همه مسلمين نشود، اين گرفتارىها هست، اين يك گرفتارى عمومى است براى همه مسلمين، يك گرفتارى هم گرفتارى براى همه جهان است، همه مستضعفان جهان، اين گرفتارى به اضافه همه گرفتارىها زير سر آمريكا و شوروى است. اگر امريكا پشتيبانى از اسرائيل نمىكرد، اسرائيل مىتوانست فلسطين را غصب كند؟ مىتوانست ادعا كند كه جولان مال ماست و آن را براى خودشان ثبت كند؟ اگر امريكا نبود و اين قدرت شيطانى نبود، اينهمه فساد در بلاد مسلمين حاصل مىشد؟ اينهمه خونريزىهايى كه در بلاد مسلمين مىشود با تحريكات امريكاست. امريكا و آنهايى كه با او هستند، اينطورند و از اين طرف شوروى هم همانطور. دنيا اگر بخواهد از شر فساد آسوده بشود، بايد همه مستضعفين دست به هم بزنند و قدرتهاى اينها را محدود كنند در حكومتهاى خودشان. اسرائيل مىآيد جولان را براى خودش قرار مىدهد و ملحق مىكند به ساير ملكهاى غصبىاش، آنوقت اين سازمانهايى كه خود، ساخته خود نيستند و از ملت نيستند، بلكه چند تا دولت بزرگ اينها را درست كردهاند و يك وقت مىبينى كه همه بساطى درست مىكنند، يك صورتى درست مىكنند، با هم چه مىكنند و يك دسته زيادترى راى به آن طرف مىدهند و بعد هم امريكا مىآيد وتو مىكند. اين از آن حكومت جنگل بدتر است. حكومت جنگل باز جنگلى است، حكومت جنگل حكومت قلدرى است لكن اينها حكومت مىكنند و بدتر از جنگل عمل مىكنند و به خورد ملت مىخواهند بدهند كه سازمان حقوق بشر ما داريم، سازمان ملل متحد داريم. همان معنايى كه در جنگل بايد حاصل بشود بدتر از آن را در امريكا و شوروى مىكنند و بعد سازمان بينالمللى هم مىآيد يك مانورى مىدهد و يك بساطى درست مىكند، راى هم يك عده برخلاف مىدهند، همه هم برخلاف مىدهند لكن همه هم مىدانند كه اين راى برخلاف، اثرى ندارد. وقتى همه اينها مىدانند راى برخلاف، اثر ندارد براى اينكه امريكا ايستاده و با يك نه تمام مىشود، اين كار لغوى نيست كه اينها مىكنند؟ كى را مىخواهند بازى بدهند؟ اصل اساس اين را خود اينها درست كردهاند، اساس اين سازمانها ساخته خود اينهاست. اگر ساخته خود اينها نبود، به چه مناسبت بايد يك كشورى يا چند تا كشور قلدر حق
صحيفه نور ج 16 صفحه 22
وتو داشته باشند؟ اين را هم از اول خودشان درست كردهاند و اين را هم درست كردهاند براى بازى دادن ملتهاى كوچك، مستضعفين جهان. بدتر از اين جنايت و بدتر از اين وحشيگرى در عالم نيست. حكومتهاى جنگل باز يك فطرتى دارند، روى آن فطرتشان هم باز ظلمشان را بالسويه مىكنند، اما اين سازمانها و آنهايى كه با دست آنها، با دست جنايتكار آنها اين سازمانها درست شده است، آنها تمام حيثيت و انسانيت بشر را از بين مىبرند با اسم اينكه ما طرفدار حقوق بشر هستيم. طرفدار حقوق بشر كه آنهمه جنايت در عالم دارد واقع مىشود با دست اين دو تا قدرت و هيچ كلمهاى نمىگويند يا اگر بگويند، به شوخى شبيهتر از جدى است، آنوقت راجع به ايران آن مسائل را مىگويند، باز هم توقع اين را دارند كه ايران گوش كند به حرف آنها. ايران ديگر راه اسلامى را پيش گرفته و همه اين سازمانهايى كه هستند، اينها را نوكر ابرقدرتها مىداند.
بالاخره - اگر بنا - اگر بخواهد بشر، مستضعفين عالم اگر بخواهند يك زندگى شرافتمندانه انسانى داشته باشند، بايد همه مستضعفين جهان به هم دست بدهند و قدرت اين قدرتمندانى كه حق وتو دارند، اينها را بايد محدود كنند.
خداوند انشاءالله دنيا را از شر اين ابرقدرتها نجات بدهد. و ملتهاى اسلامى را از شر شيطان داخلى خودشان نجات بدهد. و ملت ما را هر چه بيشتر منسجم كند. و علما و مدرسين و روشنفكران ما را همانطورى كه خدمت تاكنون كردهاند، توفيق خدمت عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 23
تاريخ 10/11/60
بيانات امام خمينى در ديدار وزير ارشاد اسلامى و سرپرستان هيأتهاى اعزامى به خارج كشور
جمهورى اسلامى از رژيمهاى مظلوم جهان است
بسم الله الرحمن الرحيم
آقايان مىدانند و محتاج به توضيح نيست كه جمهورى اسلامى از رژيمهاى مظلوم جهان است. هر چه دروغ مىخواهند مىگويند، بعضى از راديوها هر چند روز يك بار شيوه دروغ پراكنىشان را عوض مىكنند. وقتى از فحش و ناسزا خسته شدند و يا احتمال دادند كه شنوندههايشان خسته شدهاند، شروع مىكنند به جعل نامه و همه مضمونها يكى است. حتى يك راديو كه مقايسه بين انقلاب اسلامى ايران با ساير انقلابات را بنمايد نداريم. ما مىخواهيم فقط مقايسه كنند، نه اينكه بيش از آنچه هست بگويند. جمهورى اسلامى پس از پيروزى به تمام افراد گروهها فرصت داد تا آزادانه هر عملى را مىخواهند انجام دهند و هر روزنامهاى كه خواستند منتشر كنند، ولى ديديد كه اينها چگونه عمل كردند. اينها با اسلحه به جان مردم افتادند و رسماً عليه اسلام قيام كردند. امروز تبليغات مىكنند كه تنها صدى شش و يا صدى ده از مردم طرفدار جمهورى اسلامى مىباشند. تمام آمال و آرزوهايشان شمال بود و معتقد بودند كه شمال صددرصد با جمهورى اسلامى مخالفند. از طرف ديگر تمام نيروهايشان را از همه جا جمع كردند و به شهر آمل وحشيانه و غافلگيرانه حمله كردند به اميد اينكه مردم هم كه با آنها هستند، پس آمل را مىشود فتح كرد و از آنجا شهرهاى ديگر را، ولى متوجه شديد كه چه شد. مردم چنان با آنان به مبارزه برخاستند توى دهن آنان زدند كه نتوانستند حتى براى چند ساعت مقاومت كنند. مخالفت مردم مهم است. ما بايد از شهر آمل و مردم فداكار آن تشكر كنيم. با كمال تاسف عدهاى شهيد شدند، ولى با شهادت خود به آنان ثابت كردند كه در جائى كه تمام آرزويتان و اعتمادتان به آنجا بود، ديديد مردم دلير و مسلمان آمل چه بر روزتان آوردند؟ حالا شما قم و يا تهران چگونه مىخواهيد بياييد. رسانههاى گروهى دشمن ما از اين موضوع گذشتند و هيچ نگفتند. اينجا كه به نفع ما بود هيچ نمىگويند. ولى آنجا كه به ضرر ما باشد هر چه دلشان بخواهد رويش مىگذارند و مىگويند. پس ما بايد اين موضوع را احساس كنيم كه چون مىخواهيم آزاد باشيم، كشورهائى كه در جهان موثرند با ما مخالفند. به همين جهت خودمان بايد در فكر خودمان باشيم، يعنى نبايد بنشينيم تا ببينيم دشمنان ما چگونه مىگويند و يا تعريف مىكنند يا نمىكنند و يا مطالب را درست مىگويند يا نه. بايد راه بيفتيم و انقلاب خودمان را به دنيا بشناسانيم. الان فرصت خوبى است، اميدوارم به اميد خدا موفق شويد و
صحيفه نور ج 16 صفحه 24
بدانيد كه مردم با ما هستند. ما همانگونه كه خود قيام كرديم و ننشستيم تا قدرتى به كمك ما بيايد، حالا هم نبايد انتظار داشته باشيم تا ديگران به نفع ما تبليغ كنند، والا همه مىدانند كه در انقلابات ديگر گاهى ميليونها نفر آدم كشته شده است و نمىگذاشتند كسى نفس بكشد. همين حالا در كدام يك از كشورهاى جهان است كه قيام مسلحانه را تحمل كنند. آنها به محض احتمال، دستگير مىكنند. وقتى پاى براندازى رژيم در كار است، وقتى پايمال كردن خون شهدا در كار است، كه ديگر نمىشود ساكت بود. جمهورى اسلامى تنها به كسانى كه كسى را كشتهاند و يا كارهائى كردهاند كه در اسلام حكمش اعدام است، جزاى عادلانه داده است. اين جزا براى حفظ جامعه مفيد است. اينها غدههاى سرطانى هستند كه براى صحت جامعه بايد بيرون آورده شوند. آنهائى هم كه زندان هستند تحت تربيت قرار گرفتهاند و هميشه سفارش اينها را كردهام. شما خارج كه مىرويد اين صحبتها هست، از اسلام دفاع كنيد. بالاخره ما بايد كلاه خودمان را خودمان نگه داريم و مطمئن باشيم كه كسى نمىآيد حفظمان كند. وزارت ارشاد بايد فعال شود. شما آقايان از فرصت استفاده كنيد و به مردم جهان مطالب را برسانيد. مردم خيلى چيزها را نمىدانند. مصاحبه كنيد، در ميان جمعيت برويد، سخنرانى كنيد. بايد توجه داشت كه فقط سالى يك بار سفر نكرد، بلكه هر فرصتى پيش آمد از اين نوع سفرها نمود. اميدوارم با موفقيت مراجعت كنيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 26
تاريخ 14/11/60
بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان خوزستان
وقتى انقلاب از متن مردم باشد نمىشود آن را شكست داد
بسم الله الرحمن الرحيم
متقابلاً ولادت با سعادت حضرت عسكرى سلامالله عليه را خدمت آقايان تبريك عرض مىكنم و همين طور سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى را و از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه ما را براى پيشبرد و اجراى احكام اسلام هدايت فرمايد.
آنچه كه احساس مىشود اين است كه اسلامشناسان و مدعيان جامعهشناسى نه از اسلام اطلاعى دارند و نه از جامعهشناسى. شما مىبينيد كه اشخاص و گروههائى كه مدعى اين مسائلند، چون از اسلام و قدرت اسلام و از وضع جامعه اسلامى اطلاعى ندارند گمان مىكردند كه اين انقلاب در همان روزها و ماههاى اول نتواند خودش را نگه دارد و از داخل خودش و خارج منهدم مىشود. آنها نمىدانند كه وقتى انقلاب مردمى باشد، آن هم با ايده اسلامى، با انقلاباتى كه گروهى و يا اشخاص مىكنند، با هم فرقهاى زياد دارد. در انقلابهاى مردمى، همه مردم بر اثر فشارهائى كه در ساليان دراز ديدهاند، كمكم براى نجات خود و كشورشان انقلاب مىكنند كه در انقلاب ما روحانيون و خطبا در بيدارى مردم نقش اساسى داشتند. وقتى انقلاب از متن مردم باشد نمىشود با گروهى يا دستهاى و يا حتى لشكرهائى آن را شكست داد. مثلاً امريكا و يا يك قدرت بزرگ ديگر مىتواند ايران را اشغال كند، ولى نمىتواند انقلاب را شكست دهد چنانكه در افعانستان، شوروى با شكست روبرو شد و به نظر مىرسد كه پشيمان است. آمريكا مىتواند با هواپيماهايش شهرهاى ما را بمباران كند، ولى وقتى وارد ايران شد چه؟ مردم آنها را با چنگ و دندان از بين مىبرند. آنانى كه خيال كردند مىتوانند انقلاب ما را شكست دهند، از باب اين است كه نه اسلام را شناختهاند و نه مردم ايران را.
ما مىبينيم در خوزستان و مكانهائى كه در آنجا جنگ است، مردم چگونه مقاومت مىكنند. من وقتى نماز جمعه بعضى از شهرهاى خوزستان را مثل آبادان و اهواز و دزفول مىبينم پيش خود مباهات مىكنم كه بحمدالله اسلام چنين مناطقى را داراست، مناطقى كه هر آن احتمال بمباران دارد، جماعتش با آن قدرت تشكيل مىگردد و امام جماعتش با آن قدرت صحبت مىكند. جمعههاى شهرهاى جنگى غير از جمعه تهران و قم و ساير بلاد است، جمعههاى اين شهرها به ايران روحيه مىدهد. صدام كه از راه دور شما را زير گلوله مىگيرد و يا بمباران مىكند خود دليل واضحى است
صحيفه نور ج 16 صفحه 27
بر ضعف و زوال عدم قدرت نظاميش. و مضحك اينكه مساله جنگ را با اينكه دنيا مىداند كه چگونه است، حسين اردنى مى خواهد وارد جنگ رسمى شود، او مىخواهد انتحار كند. اين هم از باب اين است كه آنها نه اسلام را شناخته اند، نه مردم ايران را و نه تعهد مردم را نسبت به اسلام و ايران. اينان خيال مىكنند كه مردم ما مثل خودشانند. نمىدانند كه اگر يك روز سر نيزه را از روى سر مردمشان بردارند از بين مىروند به خلاف ايران. ايران قدرتهاى بزرگ را بيرون راند و قدرتش از روز اول هم بيشتر شده است. نمونهاى را كه شما ذكر كرديد، هر روز من مىبينم. پيرزن و پيرمردهايى هستند كه مىآيند كه پسرهايشان شهيد شدهاند، ولى با اين وصف مىآيند و گريه مىكنند كه اجازه دهيد برويم جنگ. من به آنها مىگويم كه شما هم مثل من پيرمرد هستيد و نمىتوانيد بجنگيد. مىگويند مىرويم و يك كارى مىكنيم. اين است روحيه مردم ما. به وصيتنامه جوانان نگاه كنيد، اين وصيتنامهها انسان را مىلرزاند و بيدار مىكند. بحمدالله ايران يك كشور نمونه است. اميدوارم مردم با هدايت روحانيون همانگونه كه هستند باز هم قدرتشان را حفظ كنند تا انشاءالله احكام اسلام پياده شود. البته مىدانيد كه نهضت و انقلاب براى پياده كردن احكام اسلام است. ما مقصد ديگرى غير از اين نداشتيم. آخر شما كه نمىخواستيد قدرت كسب كنيد، بلكه مىخواستيد قرآن را احيا كنيد و بحمدالله در شرف پياده شدن است. البته گرفتارىها و كمبودهايى هست، چه مىشود كرد، مىدانيد در حال جنگيم، انشاءالله بر طرف مىشود.
گفتيد مبلغ كم داريد و به همين خاطر حوزه تشكيل دادهايد، بسيار مفيد است. ما امروز احتياج به مبلغ داريم. روحانيون حوزه علميه قم و ساير حوزهها به ساير شهرها مىروند ولى باز هم كم است. حوزههاى شهرها پشتوانه حوزههاى اصلى است. من كراراً به همه تاكيد كردهام كه درسهاى حوزهها بايد به همان وجه سنتى خودش محفوظ باشد. فقه بايد همان فقهى باشد كه در بين ما هست. اگر از فقه سنتى منحرف بشويم فقه از بين مى رود. بايد به همان صورت و قدرتى كه مشايخ ما از ابتدا تا به حال فقه را حفظ كردهاند، حفظ كنيد. اميدوارم آقايان موفق باشند. باز هم از اينكه اينجا تشريف آوردهايد تشكر مىكنم. خداوند همه شما را موفق كند و اسلام را تا ظهور حضرت امام زمان سلام الله عليه به پيش ببرد.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 28
تاريخ 15/11/60
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از جانبازان انقلاب اسلامى و سرپرست بنياد شهيد انقلاب اسلامى
ملت ايران امروز ثابت كردند كه ملتى هستند زنده و متعهد به عقايد خودشان
بسم الله الرحمن الرحيم
من تشكر مىكنم از شما برادران و عزيزان كه به حال نقاهت اينجا آمديد كه هم موجبات تاسف من را زيادتر كنيد و هم موجبات سرافرازى من. شما عزيزان و بستگان شما و شهدا و بازماندگان شهدا، سند در دست داريد. وجود شما سند دو امر است يكى سند جنايت امريكا و صدام وابسته امريكا و يكى سند بسيار گوياى شجاعت و شجاعت شماست. شما تعهد خودتان را ثابت كرديد. شما ثابت كردهايد و سند داريد به اينكه متعهد به اسلام و قرآن كريم و ملت اسلام هستيد. شما رهبران اين نهضت هستيد و ما از قافله عقب مانديم. من با كمال صداقت اعتراف مىكنم به اينكه ما سندى بر ادعائى اگر بكنيم، نداريم و شما عزيزان بدون ادعا، بدون توقع مدح و ثنا و بدون توقع پاداش، تعهد خودتان را به اسلام و قرآن كريم ثابت كرديد. شما و شهيدان اين ملت و بستگان شما و بازماندگان شهدا در محضر خدا با يك سند ثبت شده وارد مىشويد و ما همچو سندى را نداريم. سعادت مال شماست و مال بستگان شما و مال شهدا و مال بازماندگان شهداست. صدام با اين جنايت ثابت كرد كه مقدار تعهدش بر امريكا چقدر است و مقدار طرفداريش از غرب چقدر است و شما هم ثابت كرديد به اينكه تا چه اندازه اين شخص جنايتكار است. جنايتكارى كه براى رسيدن اربابهايش به مطامع خودشان هم ملت ايران و هم ملت عراق را مىخواهد به تباهى بكشد. و شما ثابت كرديد كه امثال صدام و حسين برادر صدام، حسين اردنى چنين عرضهاى ندارند. آنها كه با سرنيزه مىخواهند حكومت كنند و با سرنيزه در جبههها ارتش بفرستند، آنها عرضه اين را كه با يك ملتى كه با شجاعت خود و تعهد خود به اسلام و روى گشاده به طرف مرگ مىرود، به طرف شهادت مىرود، تا مرز شهادت مىرود، نمىتوانند مقابله كنند. صدام خودش را با دست خودش براى حماقتى كه داشت به هلاكت رساند و حالا نوبت حسين اردنى است. اينها در كشورهاى خودشان و در بين ملت خودشان رسوا هستند و داوطلبى كه حسين ادعا كرده است از قرارى كه بعض اشخاص مطلع مىگويند قضيه داوطلبى نيست، بله، خودش تنها داوطلب است، اما او به جبههها نمىرود و ترسوتر از آن است كه وارد بشود در جبههها. او در همان محل خودش مىنشيند و يك دستهاى را با سرنيزه به عنوان داوطلب مىفرستد به هلاكت برسند. ملت ايران امروز همه ثابت كردند به دنيا كه ملتى هستند زنده، ملتى هستند متعهد به
صحيفه نور ج 16 صفحه 29
عقايد خودشان و در راه عقيده شهيد شدند يا تا مرز شهادت رفتند و ما هر روز شاهد اشخاصى هستيم كه از ما مىخواهند كه دعا كنيم به شهادت برسند و دعا مىكنيم كه به پيروزى برسند. مشكلات انقلابات زياد است و انقلاب ما به حسب قاعده، به حسب موازين طبيعى و مادى بايد نسبت به مشكلات انقلاب ديگر، صد چندان باشد. براى اينكه ما يك ملتى بوديم تحت ستم در طول شاهنشاهى و بخصوص در طول پنجاه سال سلطنت كثيف خاندان پهلوى و ما هيچ يار و ياورى جز خداى تعالى نداشتيم و ما و ملت، ملت عزيز ما خود قيام كرد و نهضت كرد و همه قدرتها را عقب زد. نهضتها و انقلابهاى ديگر در مقابلش اگر يك قدرتى ايستاده بود، يك قدرت ديگر هم پشتيبان داشت، ما خود ايستاديم و از هيچ كشورى پشتيبانى ما نشد و ما اتكال به غير خدا، به كشورى پيدا نكرديم و اين قدرت معنوى و الهى است كه در همه پيدا شده است و در شما جوانان عزيزى كه الان در اينجا حاضر هستيد، با سند جنايت امريكا، قدرت روحى خودتان از حسين و صدام بيشتر است. آنها به قدرت مادى اتكال دارند و شما به قدرت الهى اتكال داريد. كشور ما و ملت عزيز با اينكه هيچ كس و هيچ كشورى از او حمايت نظامى نكرد و در دست خودش هم هيچ چيزى كه بتواند مقابله كند با قدرت شيطانى محمدرضا نداشت الا ايمان راسخ به مكتب، قيام كرد و در 22 بهمن نظام فاسد شاهنشاهى را شكست و نظام مترقى اسلامى را بر پا كرد. و همه براى خدا، و داد و فريادها از سرتاسر كشور فرياد الهى بود، نداى حق بود از حلقوم شما و خداوند وعده نصرت به شما داده است لكن باقى باشيد به آن تعهداتتان. شماها وفا كنيد به عهد خدا، خداوند وفا مىكند به عهد شما. شماها نصرت بدهيد به دين خدا و خداوند نصرت مىدهد به شما. نصرت خدا در اين سه سال واضح و روشن بود. هر توطئهاى بر ضد شما و جمهورى شما بپاشد خداى تبارك و تعالى يا با دست شما يا با دست ديگران آن توطئهها را خنثى كرد و از حالا به بعد هم دلخوش باشيد، دلگرم باشيد كه شمايى كه با اين سند، با اين سند گويا، با اين سند صريح در مقابل خدا هستيد و شهداى شما با آن سند در محضر خداى تبارك و تعالى هستند، خداوند شما را نصرت مىكند و توطئهها را خنثى مىفرمايد. من تكرار بايد بكنم وقتى كه امثال شما قدرتمندان روحى را مىبينم با اين روحيه بزرگ و با اين عظمت روح خجالت مىكشم كه خودم را يك انسان متعهد بدانم. من از خداى تبارك و تعالى براى شهدا رحمت و براى شما سعادت و سلامت، براى متعلقان و بازماندگان همه، عزت و سعادت و سلامت خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 25
تاريخ 12/11/60
پيام تقدير امام خمينى به پزشكان و پرستاران و كاركنان
بسم الله الرحمن الرحيم
سالروز پيروزى ملت عزيز ايران بر هم ميهنان محترم مبارك و بر مجروحان و آسيب ديدگان جنگ مباركتر. قلم و بيان قاصرتر از آن است كه بتوان از اين فداكاران تشكر كرد. بايد از دكترهاى محترم و پرستاران و كاركنان عزيز بيمارستانها كه فداكاران اسلام و كشور را با گشادهروئى و مهر برادرى و خواهرى پذيرايى مىكنند و به كمك قشرى از ارزشمندترين قشرها بپا خاستهاند تقدير و تشكر كنم. خدمت به همه بيماران محترم خصوصاً فداكارانى كه در راه هدف مقدس فداكارى كردهاند ارزشى است كه با موازين طبيعى و مادى نتوان ارزيابى نمود. از خداوند تبارك و تعالى براى آنان كه در خدمت بيماران و فداكاران در راه هدف مقدس كوشش شبانه روزى مىنمايند طلب سعادت و رحمت مىنمايم. اميد است از اين نعمت و رحمتى كه خداوند تعالى نصيب آنان فرموده است هر چه بيشتر بهرهبردارى نموده و بر حجم خدمت بر اين فداكاران ارزشمند و ساير بيماران كه برادران و خواهران آنانند با لطافت و مهر و عطوفت بيفزايند. از خداوند تعالى پيروزى براى اسلام و صحت و سلامت براى آسيب ديدگان و بيماران و رحمت براى شهيدان خواستارم.
والسلام على عبادالله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 30
تاريخ 19/11/60
بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، وزرا، رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، پرسنل ارتش و گروهى از اقشار مختلف مردم
هيچ وقت قدرتهاى بزرگ مواجه با ملتها نمىشوند
بسم الله الرحمن الرحيم
من سالروز پيروزى انقلاب اسلام و دههء فجر را به همه ملت و همهء مستضعفين جهان و شما آقايان كه اسوهء حسنه اين ملت هستيد تبريك عرض مىكنم و از خداوند تعالى توفيق همه را براى خدمت به بندگان خدا و ادامه پيروزى از خداوند توانا مىخواهم. اساس ادامه يك پيروزى و ادامه يك انقلاب در يك امرى است كه به نظر مىآيد در رأس امور واقع است و او اينكه دولت، مجلس و كسانى كه در ارتش هستند و سپاه و همه اينها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند. اساس سلطهاى كه بر كشورها و بر كشور ما از طرف غير واقع شده است، افراد مرفه و كسانى كه سرمايههاى بزرگ داشتهاند يا قدرت براى حفظ خودش و حيثيت خودش در دست داشته است. مادامى كه مجلس و ارگانهاى دولتى و همه اينها و مردم از اين طبقه متوسط و مادون متوسط تشكيل بشود امكان ندارد كه يك دولت بزرگى، يك قدرت بزرگى به هم بزند اوضاع را. هميشه اين قدرتهاى بزرگ در هر كشورى يك نفر را با او تفاهم مىكردند كه اين يك نفر براى خودش و براى قدرتمندى خودش و براى سرمايه خودش فعاليت مىكرد، او را مىديدند و ملت را مىچاپيدند و به اصطلاح كد خدا را مىديدند و ده را مىچاپيدند. هيچ وقت قدرتهاى بزرگ مواجه با ملتها، اگر شدند نتوانستند كار خودشان را انجام بدهند و مواجه هم نشدند. هر وقت كه مىخواستند يك دولتى را يا يك سلطنتى را يا يك رياست جمهورى را كه بر وفق مرام آنها عمل نمىكرده از بين بردارند، در مقابل او يك قدرت ديگرى مىتراشيدند و با آن قدرت اين قدرت را از بين مىبردند. كار به دست ملت نبوده است و كار به دست طبقه متوسط و مادون متوسط نبوده است. اينكه اين عمل را آنها انجام مىدادند يك نكته روحى دارد و آن اين است كه انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهى ندارد، آمالش، آمالش غير متناهى است، وقوف نمىكند آمال انسان و وقتى كه اينطور است اگر انسان اسير همين آمال غيرمتوقف بشود و ببيند كه يك ابرقدرتى اين آمال او را و آن خواستهاى مادى او را و آن قدرت او را و سلطه او را بر ملت خودش حفظ كند، او ديگر در بند اين نيست كه براى ملت كار بكند. براى اينكه از طبقه مرفه است و از طبقه قدرتمند است و قدرتمندى هم و همين طور حب مال و جاه هم حدى ندارد، مرزى
صحيفه نور ج 16 صفحه 31
ندارد. آن براى حفظ قدرت خودش و پشتوانهاى كه دارد، براى اين حفظ قدرت با ملت آن مىكند كه همه حيثيت ملت و گنجينههاى ملت را در دسترس او قرار بدهد، يك سهم ناچيزى هم براى خودش بگيرد. الان شما ملاحظه مىكنيد كه قدرتهائى در دنيا هست از حيث مال كه اگر چنانچه اموالشان را تقسيم بكنند به اين 36 ميليون جمعيتى كه ما داريم، اگر يك نفر از آنها اموالشان را تقسيم بكند، تمام افراد اين 36 ميليون مرفه مىشوند و از طبقه به اصطلاح خودشان بالا مىشوند. يك نفر از آنها اينطور است لكن همان آدمى كه دارائى او به اين اندازه بود، از اين آدمى كه درويش سر محله است حرصش به دنيا بيشتر بود، حرصش به مال بيشتر بود و بيشتر مىخواست جمع بكند. هر چه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه مىشود، هر چه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت اضافه مىشود و اگر مهذب نباشد انسان، آن قدرت را براى خودش به كارگيرد، وقتى براى خودش به كار گرفت دولتهاى بزرگى كه هستند، ابرقدرتهائى كه هستند يك همچو آدم قدرتمندى را پيدا مىكنند و اين آدم قدرتمند را به او بال و پر مىدهند و اين را به مقام مىرسانند تا اينكه ملت را استضعاف كند و ذخاير ملت را بچاپد. شما ملاحظه وضع اين پنجاه سال، يك قدرى بيشتر را هم بكنيد كه انتخاب كردند خارجىها و بعد هم اين مطلب را خودشان گفتند كه رضاخان را انتخاب كردند و به او قدرت دادند و قدرت آنطور دادند كه تمام اين ملت را به استضعاف كشانيد و حكومت جبار خودش را بر اينها قرار داد و مردم را از همه چيز ساقط كرد و يك نفر بود. آنها آن يك نفر را دمش را مىديدند و كارهايشان را انجام مىدادند و بعد از او هم محمدرضا را گذاشتند با آنهمه افرادى كه اطراف او بودند و همهشان از آنها بودند كه طبقه بسيار مرفه و خوشگذران و بالا بالاها به اصطلاح آنها. بايد ما متوجه باشيم، ملت ما متوجه باشند كه وقتى كه مجلسشان يك مجلسى است كه از طبقه متوسط است و توى اين مجلس آن دولهها و سلطنهها و سلطنتىها را نداريم و در دولت هم آنطور دولتهائى كه افراد مرفه سرمايهدار كذا باشند نداريم، در ارتش هم آن افراد سپهبد و كذائى كه املاك بىاندازه داشتند و آپارتمانهاى چندين طبقه داشتند نداريم، اين مملكت محفوظ مىماند. آن روزى كه هر يك از شماها را ملت ديد كه از مرتبه متوسط مىغلطيد به طرف مرفه و دنبال اين هستيد كه يا قدرت پيدا بكنيد يا تمكن پيدا كنيد، مردم بايد توجه داشته باشند و اينطور افرادى كه به تدريج ممكن است يك وقتى خداى نخواسته پيدا بشود، آنها را سر جاى خودشان بنشاند. اگر ملت مىخواهد كه اين پيروزى تا آخر برسد و به منتهاى پيروزى كه آمال همه است برسد، بايد مواظب آنهائى كه دولت را تشكيل مىدهند، آن كه رئيس جمهور است، آن كه مجلس هست، مجلسى هست، همه اينها را توجه بكنند كه مبادا يك وقتى از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد. بدانيد كه اگر دولت اينطور باشد و اگر ملت اينطور باشد و اگر چنانچه مجلس و امثال اينها اينطور باشد، اگر يك قدرتى بخواهد هجمه كند به اينجا، مواجه با سى ميليون جمعيت هست و نخواهد توانست، نمىتواند آنوقت پيدا كند يك كسى كه قدرتمند باشد و آن قدرتمند را وادار كند كه ملت را به استضعاف بكشند و بچاپند ملت را براى آنها، تاريخ همين طور بوده. مادامى كه اين ملتها - از يك - در بينشان افرادى پيدا نشده است كه به آن مرتبه
صحيفه نور ج 16 صفحه 32
برسد در بين آنها كه قدرت مالى يا قدرت ديگرش زياد بشود و به مردم حكومت كند، نمىتوانند آنها اين ملتها را از بين ببرند و حكومت بر آنها كنند. و بالاخره يك وقت يك ابرقدرتى مواجه با يك نفر، دو نفر، صد نفر، پانصد نفر هست كه آنها را سير مىكند و آنها به جان مردم مىافتند و خودش هم كنار مىنشيند و حكومت بالاتر را خودش دارد، حكومت پائينتر را به اين آدمى كه، يا اين آدمهائى كه در اين كشور هستند واگذار مىكند. اساس استضعاف ملتها از خودشان و از قدرتمندان بين خودشان بوده و شما شكر كنيد كه يك همچو مجلسى داريد كه از طبقه مرفه توى آن هيچ نيست. آن طبقهاى كه اگر مالش را تقسيم كند بين ملت ما، ملت ما ثروتمند مىشوند، نداريد حالا، در دولت هم نداريد يك همچو ثروتمندانى و يك همچو قدرتمندانى، ندارد دولت يك همچو قدرتى، رئيس جمهور يك همچو قدرتى كه بتواند يك چيز انحرافى را به ملت تحميل كند، يك همچو مجلسى نداريم كه بتواند يا بخواهد يك امر انحرافى را تصويب كند و دولت هم مجرى او باشد. مادامى كه اين حد متوسط محفوظ است اين جمهورى محفوظ است و امكان مقابله نيست مابين قدرتهاى بزرگ با همچو دولتى. بخواهند كودتا كنند با كى كودتا كنند؟ بخواهند از خارج وارد كنند، مواجه با كى مىشوند؟ مواجه با يك ملتى مىشوند كه همهشان از اين طبقهاى هستند كه اين نهضت را به پيش بردند و با آن قدرت و با آن عظمت به پيش بردند. اينها مطالعه امور را مىكنند و اقدام مىكنند. آنها الان در صدد اينند كه در بين خود اين مردم يك بساطى درست كنند و اختلافاتى درست كنند و بلكه ميان اختلافات يك نفر پيدا بكنند كه اين، آن نفرى كه پيداست، در يك طرف واقع بشود و اين هم به او قدرت بدهند، تا آنكه كم كم با قدرت داخلى، اين كشور كم كم ضعيف بشود و مردم روحيه شان ضعيف بشود و بعد تقديم كنند به آنها. تا كشور ما اين مقام را دارد كه بحمدالله از آن طبقه مرفه بالايى كه امور را در دست گرفتهاند مبرى هست و امور كشور ما به دست امثال شماها و امور كشور ما به دست امثال اين رئيس جمهورها و رئيس مجلسها و نخست وزيرها و وزرا و وكلا هست، شما مطمئن باشيد كه نخواهد توانست يك قدرت خارجى اين پيروزى را از بين ببرد.
همه توجه بكنند كه خدمتگزار جمهورى اسلامى هستند
و آن روزى كه ديديد و ديدند كه انحراف در مجلس پيدا شد، انحراف از حيث قدرت طلبى و از حيث مال طلبى، در كشور در وزيرها پيدا شد، در رئيس جمهور پيدا شد، آن روز بدانند كه علامت اينكه شكست بخوريم، خودنمايى كرده. از آنوقت بايد جلويش را بگيرند. رئيس جمهورى كه بخواهد سلطنت كند به اين مملكت، خود مردم بايد جلويش را بگيرند. مجلسى كه بخواهد قدرتمندى نشان بدهد و آن مسائلى كه سابق و آن افرادى كه سابق در مجلس بودند آن كارها را بكند، خود مردم بايد جلويش را بگيرند. اگر مردم بخواهند كه اسلام را حفظ كنند، جمهورى اسلامى را حفظ كنند، دولت و مجلس و رئيس جمهور و اينها را حفظشان كنند يعنى حفظ كنند، از اينكه خداى نخواسته يك وقت قدمى از آن ور برندارند. اين شيطانى است كه در انسان هست و ممكن است كه هركس را منحرف كند
صحيفه نور ج 16 صفحه 33
و لازم است كه انسان خودش را مهذب كند. شمائى كه مىخواهيد خدمت به اين مردم بكنيد و دولت كه مىخواهد خدمت به اين مردم بكند و رئيس جمهور و امثال اينها كه مىخواهند خدمت به اين مردم بكنند، توجه بكنند كه خدمتگزارند، در دل خودشان اين مطلب را ايمان بياورند به آن كه ما خدمت مىخواهيم به اين مردم بكنيم. ما در جمهورى اسلامى داريم زندگى مىكنيم، جمهورى اسلامى كه در اسلام مثل رسول اكرم، مثل اميرالمومنين سلام الله عليهما بر آن حكومت كردهاند، مىخواهيم يك همچو حكومتى باشد، يك همچو حكومتى كه كفش وصله خورده خودش را مىگويد از اين رياستها پيش من ارزشش بيشتر است، يا رياستها ارزشش كمتر از اين است. شما بايد در روحيهتان اين مطلب را حفظ كنيد و مردم هم بايد مواظب شما باشند و مواظب همه اينها باشند و هر يك از ما و شما و همه خواستيم كه از آن راهى كه اسلام داشته است. از اول راهى كه داشته است و از آن طريقهاى كه انبيا داشتهاند ما بخواهيم عبور كنيم، آن روز نمونه شكست پيروزى اسلام پيدا مىشود و تا يك همچو مسالهاى پيدا نشده پيروزى در جاى خودش شك نكنيد كه هست، البته براى خدا بايد باشد. شما براى خدا در اين مجلس حالا آمديد، وقتى مجلس اينطور است كه يك امتيازى نيست كه حالا وقتى شما رفتيد توى بازار، مردم كنار بروند كه رئيس مجلس آمد يا وكيل مجلس آمد، نخست وزيرش هم اينطور است، اينجور نيست كه وقتى كه توى مردم برود، مردم فرق بگذارند با هم و همه اينها اينطور هستند، وقتى يك همچو مطلبى را داريد احساس مىكنيد كه امتياز دنيائى نداريد، اين را بايد شكر كنيد و در شكرانه اين نعمت خدمت به خلق بكنيد و خدمت به احكام اسلام بكنيد و براى اينهائى كه اولياء ما هستند، اين پائين شهرىها و اين پابرهنهها به اصطلاح شما، اينها ولى نعمت ماها هستند. اگر اينها نبودند، ما يا در تبعيد بوديم يا در حبس بوديم يا در انزوا اينها بودند كه همه ما را از اين مسائل نجات دادند و همه ما را آوردند و نشاندند به جائى، به خيال خودمان جائى است اين. بايد ملتفت باشيد كه آقا شما همان آدمى هستيد كه توى حبس بوديد و شما همان آدمى هستى كه در تبعيد بودى و شما همان آدمى هستى كه در انزوا بودى. اين مردمند كه آمدند ما را آوردند بيرون از همه اينها و ما اگر تا آخر عمرمان به اينها خدمت كنيم، نمىتوانيم از عهده خدمت اينها برآئيم. خداوند به ما توفيق بدهد كه ما يك خدمتگزارى براى اينها باشيم و به اين نعمت موفق بشويم. شما امروز هم كه ملاحظه مىكنيد اينهايى كه در جبهه الان دارند جانفشانى مىكنند، اينها از كدام طبقه هستند. شما اگر پيدا كرديد در تمام اينها يك نفرى كه مال آن اشخاصى باشد كه داراى سرمايه بزرگ هستند، آن اشخاصى باشد كه در سابق داراى قدرتهائى بودند، اگر يك نفر از آنها پيدا كرديد، اين محتاج به اين است كه از ما مژدگانى بگيريد، ولى مىدانم كه پيدا نمىكنيد. از همين جمعيتاند، الان هم اينهائى كه جانشان را دستشان گرفتند و شما را حفاظت مىكنند و آنهايى كه در بين شهرها و در بين روستاها حفظ مىكنند شما و مردم را همين طبقه هستند. اين طبقهاند كه به ما الان منت دارند و از اول منت داشتند، همينها بودند كه هيچ توقعى هم ندارند، هيچ وقت هم نمىآيند توقع كنند. شما بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما را اينها آوردهاند و وكيل كردهاند، آوردهاند و وزير كردهاند، رئيس جمهور كردهاند، اينها ولى نعمت ما
صحيفه نور ج 16 صفحه 34
هستند و ما بايد ولى نعمت خودمان را از آن قدردانى كنيم و خدمت كنيم به او و همينها هستند كه الان هم حفظ اين كشور را مىكنند و حفظ نظام اين كشور را مىكنند. شما آقايان نمىتوانيد كه برويد توى كوچهها و عرض بكنم كه خيابانها و آنجا را اداره كنيد، شما يك شان ديگرى داريد، يك شغل ديگرى در خدمت داريد، آنها هم يك شغل ديگرى دارند، اما شغل آنها آنطور است كه شما را هم حفظ مىكنند. و من اميدوارم كه اين روحيه در اين ملت باقى باشد و با اين روحيه كه سربازهاى ما دارند و پاسدارهاى ما دارند و آنهائى كه حفاظت اين كشور را مىكنند، اين روحيه را دارند كه روحيه بسيار ارزشمندى است و شهادت طلبى است و خود را به حلقوم مرگ انداختن براى نجات اسلام و نجات كشور. خداوند اين روحيه را به همه عنايت كند و مادامى كه اين روحيه هست و آن مسالهاى كه قبلاً عرض كردم هست، مطمئن باشيد كه اين كشور بيمه است و هرگز نخواهد آسيب ديد. خداوند انشاءالله به همه شما، به همه ما توفيق خدمت به خلق و عبادت خدا كه خدمت به خلق هم از بزرگترين عبادتهاى الهى است عنايت فرمايد و شر كسانى كه مىخواهند اين كشور را و مسلمين را باز برگردانند به حال انزوا يا به حال تحت سلطه بودن، آنها را هم يا اصلاح و يا اعدام فرمايد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 35
تاريخ 19/11/60
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
من اين دهه مباركه فجر را و سالروز پيروزى انقلاب و سالروز 19 بهمن را بر همه ملت و به همه مستضعفان جهان و بر شما عزيزان كه حاضر در اينجا هستيد، تبريك عرض مىكنم و اميدوارم كه مجاهدات ارزنده شما در پيشگاه خداى تبارك و تعالى ثبت و مورد عنايت باريتعالى و ولى بزرگ امام زمان باشد. من افتخار مىكنم كه اين ملت، ملتى است كه علاقهمند به اسلام و با علاقهمندى به اسلام اين نهضت را بپا كرد و اين نهضت را به پيش مىبرد و شما عزيزان مورد افتخار هستيد و ما هستيم كه شما اين افتخار را براى ارتش و براى قواى نظامى در دنيا ثبت و در پيش خداى تبارك و تعالى ثبت كرديد. كارى كه شما عزيزان در اين روزها، در روز نوزدهم انجام داديد از حيث معنويت بزرگترين كارها و با ارزشهاى دنيائى هم بزرگترين ارزشها بود. آن روزى كه باز پيروزى به آنجا نرسيده بود كه مورد اطمينان باشد و شما در معرض خطر بزرگ بوديد، از جان گذشته و به اسلام پيوستيد و از سپاه اسلام شديد. خداوند اين افتخار را براى شما حفظ كند و شما را در دو جهان سعادتمند فرمايد و آنچه كه بايد به شما عرض كنم اين است كه تا شما تعهد خودتان را به اسلام حفظ كرديد و روابط خودتان را با همه قشرهاى ملت برادرانه كرديد. اين انقلاب محفوظ خواهد ماند و شما با برادران خودتان كه افراد عزيز اين ملت هستند، همدوش براى پيشبرد اين انقلاب به پيش خواهيد رفت و احكام اسلام را انشاءالله تعالى در همه جا، در همه ايران اجرا خواهيد فرمود. اين الگوئى باشد براى همه ملتها و مستضعفان جهان كه انشاءالله اسلام در همه جا حيات پيدا كند و شما انشاءالله اين سعادت جاويد را همراه داشته باشيد. بحمدالله امروز در بين ارتش، در بين همه نيروهاى ارتشى و در بين همه ارگانهاى دولتى همه افراد بحمدالله متكى به اسلام و متكى به خداى تبارك و تعالى هستند و اگر خداى نخواسته در بين آنها يك نادرى پيدا بشود، يك فرد منحرفى پيدا بشود، قهراً با استقامت ملت، با استقامت شما عزيزان آن هم استقامت پيدا مىكند و شما دلگرم باشيد به اينكه اتكاء به خدا داريد و آن كس كه اتكاء به خدا دارد منصور است. خداوند وعده نصرت به شما داده است مادامى كه شما هم نصرت خدا را بكنيد و نصرت خدا و نصرت دين خدا نصرت بندگان مومن خداست. شما به اين عهد باقى باشيد و خداى تبارك و تعالى عهد خود را عمل خواهد كرد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه ملت و خصوصاً قواى نظامى و انتظامى و بالاخص شما جوانان عزيز را كه براى ارتش افتخار ايجاد كرديد از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكنم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 ص 36
تاريخ 21/11/60
بيانات امام خمينى در جمع ميهمانان خارجى و خانوادههاى شهداى لبنان، دانشجويان خارجى شركت كننده در اولين مجمع بين المللى حركت اسلامى دانشجوئى و حافظان و قاريان قرآن
قرآن و اسلام مهجور و مظلومند
بسم الله الرحمن الرحيم
من از عموم آقايانى كه از كشورهاى مختلف آمدند و از نزديك وضع ايران را تا اندازهاى مشاهده كردند و باز احساس اين معنا را كردند كه جمهورى اسلامى در دنيا مظلوم است، از آنها به طور عموم تشكر كنم و خصوصاً از اين اطفال عزيزى كه از لبنان آمدهاند و وارث شهدايى و بازماندگان آنها بخصوص تشكر مىكنم و از خداوند تعالى سعادت و سلامت همه را خواستار و اميدوارم كه اين جمهورى اسلامى به همانطورى كه در ايران تحقق پيدا كرد، در همه كشورهاى اسلامى تحقق پيدا بكند. البته من از همه گروهها نمىتوانم عليحده تشكر كنم لكن قرايى هم هستند كه از آنها هم بايد تشكر كنم و اولياى شهدايى هم هستند كه از آنها هم بايد تشكر كنم و بالجمله از همه آقايان تشكر مىكنم.
من امروز در حضور نمايندگان محترم كشورهاى اسلامى يا غير اسلامى بايد مطلبى را به عرض برسانم. از پيغمبر اكرم (ص) منقول است كه اسلام در ابتدا مظلوم بود و بعد هم مظلوم خواهد بود. من مىخواهم مظلوميت اسلام را امروز براى شما آقايان عرض كنم. در قرآن شريف هم مىبينيم كه پيغمبر اكرم شكايت كرده است به خداى تبارك و تعالى كه ان قومى اتخذوا هذا القرآن مجهوراً از مهجور بودن قرآن در نزد قومش و در امتش شكايت فرموده است. من اين مهجوريت و مظلوميت را امروز در حضور شما آقايان محترم عرض مىكنم كه ببينيد چه وضعى اسلام و مسلمين دارند. قرآن و اسلام مهجور و مظلومند براى اينكه مهجوريت قرآن و مهجوريت اسلام به اين است كه مسائل مهم قرآنى و مسائل مهم اسلامى يا بكلى مهجور است و يا برخلاف آنها بسيارى از دولتهاى اسلامى قيام كردند. از مسائل مهم سياسى قرآن دعوت به وحدت و منع از اختلاف است، با تعبيرهاى مختلفى كه در قرآن كريم هست، منع تنازع بين مسلمين و سران مسلمين است كه نكتهاش را هم فرموده است كه لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم ما بررسى كنيم به اينكه آيا اين دو اصل مهمى كه دو اصل سياسى مهم اسلامى است، در بين مسلمين چه وضعى دارد، آيا مسلمين اعتنايى كردهاند به اين دو اصل؟ و آيا تبعيتى كردهاند از اين دو اصل مهمى كه اگر اطاعت از آن بكنند، تمام مشكلات مسلمين
صحيفه نور ج 16 صفحه 37
حل مىشود و اگر اطاعت نكنند فشل مىشوند و رنگ و بويشان از بين مىرود؟
خداى تبارك و تعالى براى هيچ يك از كفار سلطه بر مسلمين قرار نداده است
مسلمين دو طايفه هستند، يك طايفه ملتهاى اسلامى است، تودههاى مردمى است و يك دسته آنهايى هستند كه حكومت بر اين تودهها مىكنند و سردمدار كشورهاى خودشان هستند. ما بررسى كنيم از اين سردمداران و اين دولتهايى كه در اسلام هر كدام در يك كشورى حكومت مىكنند و همه هم مدعى اسلام هستند و مدعى تبعيت از كتاب الله، ببينيم كه اينها آيا به اين اصل سياسى مهم كتاب الله عمل كردهاند يا پشت كردند و مخالفت. از آن طرف باز يك اصل ديگرى هست كه باز از اصول مهم است كه مسلمين نبايد تحت سلطه كفار باشند. خداى تبارك و تعالى براى هيچ يك از كفار سلطه بر مسلمين قرار نداده است و نبايد مسلمين اين سلطه كفار را قبول بكنند. اين اصولى كه از امور سياسى است كه قرآن كريم طرح كرده است و مسلمين را به آن دعوت كرده است، ما الان مىبينيم كه در كشورهاى اسلامى سران كشورهاى اسلامى يا با هم در نزاع واقع شدهاند و منازعات سياسى، منازعات تبليغاتى مىكنند و يا با هم تفاهم و اتحاد ندارند. بين كشورهاى اسلامى اتحاد مىبينيم كه نيست، تنازع هم هست، گاهى تنازع مسلحانه و گاهى و بسيارى از اوقات تنازع تبليغاتى و سياسى و در اثر اين تنازعها فشل شدهاند.
قرآن كريم اخبار كرده است به اينكه اگر تنازع كنيد، فشل مىشويد. شما آثار فشل را در مسلمين مشاهده مىكنيد، آثار فشل را در كشورهاى عربى مشاهده مىكنيد. فشل شدن از اين بدتر چه كه كشورهاى پهناور اسلامى با همه قدرتى كه از حيث سياسى، از حيث نظامى، از حيث ذخاير دارند، در مقابل اسرائيل همه فشل هستند؟ شما فشل را چه مىدانيد؟ جز اين است كه نتواند يك دولتى يا يك ملتى كارى كه بايد انجام بدهد، كارى كه بايد براى حفظ نظام خودش انجام بدهد، نتواند انجام بدهد؟ دشمنى كه حمله بر اسلام كرده است و حمله بر بلاد مسلمين كرده است و هر روز توسعه را زياد مىكند و قانع به يك كشور هم براى خودش نيست، مسلمين در مقابل او فشل هستند. شما ملاحظه كنيد اين كودكهائى كه از لبنان و جنوب لبنان آمدهاند و اين كودكهائى كه وارث شهداى اسلام هستند، ما در مقابل اينها چه جواب داريم؟ وجدان زنده انسان در مقابل اين كودكهايى كه با دلهاى كوچك خودشان اينجا آمدهاند و از اسلام مىخواهند پشتيبانى كنند و در محلهاى خودشان مورد ظلم و تعدى اسرائيل هستند، مسلمانها در مقابل اينها چه جواب دارند؟ در حديث شريف رسول اكرم (ص) هست كه اگر مسلمى فرياد بزند ياللمسلين و اجابت نكنند از او، مسلم نيستند آنها و من از اينجا فرياد مىكنم ياللمسلين! اى مسلمانهاى جهان! اى دولتهاى مدعى اسلام! اى ملتهاى مسلمان جهان! به داد اسلام برسيد. به داد مظلومينى كه در فشار قدرتهاى بزرگ هستند برسيد. به داد اين بچههاى كوچكى كه مادرها و پدرهاى خودشان را از دست دادهاند برسيد. به داد اين كشورهائى كه مورد هجوم ابرقدرتها واقع شدهاند برسيد، به داد خودتان برسيد، به داد ملتهاى خودتان برسيد. اى مسلمانهاى
صحيفه نور ج 16 صفحه 38
جهان! قدرتهاى بزرگ دارند با حيلهگرىهايى كه دارند و يا تبليغاتى كه دارند، و با كسانى كه وابسته به آنهاست، در داخل كشورهاى اسلامى بر همه چيز اسلام سلطه پيدا مىكنند و پيدا كردهاند. اسلام را دريابيد اى مسلمانهاى جهان! اى اشخاصى كه از همه كشورها، از بسيارى از كشورها به ايران آمدهايد و وضع ايران را از نزديك ملاحظه مىكنيد و بعضى از شماها يا همه رفتهاند و اوضاع غرب و جنوب ايران را ملاحظه كردهاند و آن چيزهائى را كه به دست آمريكا و به دست وابسته آمريكا صدام است ملاحظه كرديد، به دنيا برسانيد.
اگر از افغانستان اطلاع نداريد، علماى افغانستان و بسيارى از محترمين افغانستان اينجا هستند، در ايران هستند، از آنها سوال كنيد كه به افغانستان چه مىگذرد. اى مسلمين! به داد اسلام برسيد. ابرقدرت با اسلام مخالفند، ابرقدرتها اسلام را نمىخواهند باشد براى اينكه مشاهده مىكنند كه در زير پرچم اسلام اگر يك ميليارد جمعيت بشوند، براى آنها در دنيا زندگى كردن ديگر مشكل مىشود و دست جنايتكار همه آنها قطع مىشود. چه شده است مسلمين را و چه شده است سران مسلمين را كه همه حيثيت و آبروى خودشان را نثار آمريكا كردهاند؟ چه شده است اينها را كه خزاين بزرگ اسلامى را كه مال ملتهاى پابرهنه ضعيف است به آمريكا تقديم مىكنند آمريكا در مقابل اين تقديم از اسرائيل طرفدارى مىكند و مىگويد كه اسرائيل را ما به اينها مىفروشيم؟ چه شده است مسلمين را؟ چرا بايد مسلمين اينطور باشند؟ چرا بايد دستگاههاى تبليغات مسلمين بر ضد يك دسته از مسلمين كه مىخواهند خودشان را نجات بدهند از سلطههاى خارجى و از دزدهاى بينالمللى، اين تبليغات به ضد همين طايفه هستند؟ چه شده است كه جبهه بندى مىكنند در مقابل ايران؟ مگر ايران چه كرده است؟ چه شده است كه بعضى از روحانيون دربارى، ايران را تكفير مىكنند؟ قرآن تصريح مىكند كه اگر كسى ادعاى اسلام كرد، او را مسلم بدانيد، از او قبول كنيد، او را رد نكنيد. اينها از اسلام چه خبر دارند؟ ما فرياد مىكنيم كه ما مسلم هستيم و مىخواهيم قرآن كريم و دستورات رسول اكرم را در اين كشور پياده كنيم و ما از بيشتر از بيست سال مخالفت خودمان را با اسرائيل و با امريكا اعلام كردهايم و باز اين نويسندگان مجلات، روزنامهها و اين گويندگان راديوها ما را متهم مىكنند كه با اسرائيل دوستى داريم. ما با اسرائيل دوستى داريم يا آنهائى كه مىبينند و مشاهده مىكنند كه اسرائيل با مسلمين دارد چه مىكند؟ اسرائيل لبنان را به چه حالت كشانده است؟ و اسرائيل با سوريه چه دارد مىكند؟ و بلندىهاى جولان را به كشور خودش متصل كرده است و آمالش بيشتر از اينهاست؟ لكن شما مىگوئيد كه ما او را مىخواهيم بشناسيم. ما دوستى داريم با او كه بيش از بيست سال است فرياد كردهايم كه اجتماع كنيد و اين غده سرطانى را از بين مسلمين بيرون كنيد، بيت المقدس را از او بگيريد، كشورهاى اسلامى را از اين غده سرطانى آزاد كنيد؟ يا شما كه اسرائيل را مىخواهيد با حيلههائى بشناسيد و يك كشور در مقابل اسلام و هوادار يك همچو كشورى باشيد كه ظلمش بر همه جهانيان واضح است؟ و شما جرات داريد در مقابل خدا ايستادهايد و دشمن خدا و دشمن سرسخت مسلمين را مىخواهيد سلطه به او بدهيد و خواهيد آرامش به او بدهيد و مىخواهيد
صحيفه نور ج 16 صفحه 39
بشناسيد؟ شما اسرائيل را بشناسيد، او شما را نمىشناسد و شما ايستاديد و نشستيد تا اسرائيل بر همه شما خدا نخواسته حكومت كند.
اى ملتهاى مسلم! اى ملتهاى مظلوم همه كشورهاى اسلامى! اى ملتهاى عزيزى كه در تحت سلطه اشخاصى واقع شديد كه ذخاير شما را تقديم امريكا مىكنند و شما خودتان با زحمت و ذلت زندگى مىكنيد! بيدار بشويد، برخيزيد از جا. اى مستضعفين جهان! برخيزيد و در مقابل ابرقدرتها بايستيد كه اگر ايستاديد، اينها هيچ كارى نمىتوانند بكنند. شما ديديد كه ملت مسلم ايران با هم متحد شدند و با هم قيام كردند و با دست خالى بدون اسلحه در مقابل آن قدرتهاى عظيم شيطانى محمدرضا و آن قدرتهاى ابرقدرتها كه پشت سر او صف بندى كرده بودند، آنها همه را به كنار زدند و اين دولت فاسد را و اين سلطنت غير قانونى فاسد را با قدرت ايمان خودشان و با بانگ الله اكبر از صحنه بيرون كردند و به جهنم فرستادند و به جاى او دولت اسلامى، دولتى كه الان در ايران مشاهده مىكنيد، يك دولت اسلامى است، يك دولتى است كه طرفدار ضعفاست، طرفدار مستضعفين جهان است، يك همچو دولتى را بپا كردند، با اينكه نه قدرت مالى و نه قدرت بدنى و نه قدرت نظامى داشتند لكن قدرت ايمانى داشتند. خداى تبارك و تعالى اگر شما او را نصرت كنيد شما را نصرت مىكند ان تنصرواالله ينصركم و يثبت اقدامكم اگر خدا را نصرت بكنيد، نصرت خدا به نصرت دين اوست، به نصرت بندگان اوست، به نصرت مظلومين است. شما اگر بايستيد در مقابل ظالمها و داد مظلومين را از آنها بخواهيد، بايستيد در مقابل ابرقدرتها كه به شما مىخواهند حكومت كنند، از آن طرف دنيا، از آمريكا، از آن طرف عالم مىآيد و مىخواهد به ما حكومت كند و ما و شما و همه را تحت قدرت خودش قرار بدهد و ذخاير ما را هم از بين ببرد و مع الاسف دولتها هم با او موافقت مىكنند بيشتر از آنها.
پس اسلام امروز مظلوم است و قرآن مهجور است. احكام قرآن مهجور است به اينكه در ماذنهها اذان مىگوئيد و نماز مىخوانيد و اكثر احكام سياسى اسلام را اعتنا به آن نداريد، از مهجوريت بيرون نمىرود قرآن. البته قرائت قرآن و حاضر بودن قرآن در تمام شوون زندگى انسان از امور لازم است لكن كافى نيست. قرآن بايد در تمام شوون زندگى ما حاضر باشد. قرآن وقتى مىفرمايد واعتصموابحبل الله جميعاً و لاتفرقواً مىفرمايد ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم اينطور احكام مترقى سياسى كه اگر به آن عمل بشود سيادت عالم مال شماست. اين قرآن را مهجور كرديم همه و اعتنا نكرديم به اين مسائل. بايد قرآن در همه شؤون وارد بشود. قرائت قرآن بايد بشود. قرآن، ذكر همه بايد در همه جا باشد. در همه شؤون انسانى اسلام بايد قرآن وارد بشود لكن بعضش باشد و بعضى نباشد، اشكال است. اشكال در موارد ديگر نيست. در احكام سياسى، دستور قتال مىدهد با كسانى كه با مسلمين مقاتله مىكنند و امروز اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده و مقاتله مىكند، امريكا در مقابل مسلمين ايستاده و مقاتله مىكند، صدام مزدور امريكا در مقابل مسلمين ايستاده است و مقاتله مىكند. خدا دستور داده است به اينكه با اين اشخاصى كه بر ضد مسلمين، بر ضد طايفهاى از مسلمين قيام كردهاند، با آنها مقاتله كنيد.
صحيفه نور ج 16 صفحه 40
صدام مدعى است كه من صلح طلبم و زمين از ما، سرتاسر كشور در طرف جنوب و غرب را غصب كرده و مىگويد من صلح طلبم. به اين معنا اسرائيل هم صلح طلب است، بلندىهاى جولان را غصب كرده است، به طايفهاى از مسلمين تجاوز كرده است، آن هم مىتواند بگويد من صلح طلبم. امريكا هم مىگويد من صلح طلبم. همه ابرقدرتها مىگويند ما مىخواهيم صلح در عالم باشد، لكن تمام جنگهاى عالم زير سر آنهاست. صدام صلح طلب است لكن تجاوز كرده است به يك كشور اسلامى شما همه ببينيد كه او با يك كشور اسلامى چه كرده است اين نانجيب. مطرح ايران تنها نيست، مطرح دنياست. آن مطرح است مسلمين دنيا هستند، آن كه مطرح است اسلام است. ما اگر همه هم از بين برويم اسلام بايد باقى باشد. اولياء خدا جان خودشان را فداى اسلام كردند، پيغمبر اسلام از همه كس بيشتر در باب اسلام زحمت كشيد و رنج ديد و ما داريم رنجهاى پيغمبر اسلام را به باد فنا مىدهيم. و من اميدوارم كه شما آقايان كه از بلاد مختلف تشريف آورديد در اينجا. صداى مظلومانه اين ملت را به همه جا برسانيد و به آنها بفهمانيد كه اينجا يك كشور وحشتناكى كه يك صورت مشوه تبليغات امريكائى و صهيونيستى برايش درست كردهاند، نيست. با اين وقت كم و با اين محاصرههاى همه جانبهاى كه ما داريم، در اين مدت كم آنقدرى كه دولت براى مستمندان و براى مستضعفان عمل كرده است، در طول مدت پنجاه سال سلطه امريكا نشده است، آنقدرى كه براى آنها آب تهيه كردهاند، زمين تهيه كردهاند، لوله كشى كردهاند، اسفالت كردهاند، آنقدرى كه اينجا عمل شده است، جاهاى ديگر در طول پنجاه سال آنها نكرده بودند، معذلك اينجا را متهم مىكنند كه خير مىخواهند يك كشورى را به باد بدهند.
شماها انشاءالله اميدوارم كه با سلامت و سعادت به اوطان خودتان برگرديد و مسائل اسلام را ولو اينكه قدرتهاى بزرگ نمىگذارند در رسانههاى گروهى منتشر بشود، لكن شماها با مصاحبه ها، با تماسها بگوئيد به آنها، بفهمانيد به آنها كه ايران صلح طلب است، ايران الان هم مىگويد كه صدام برود بيرون از اينجا و يك دستگاهى بين المللى بيايد و رسيدگى كند به جرم او و به جنايات او. ما با دولت عراق، با ملت عراق جنگى نداشتيم، آنها به ما هجمه آوردند، يعنى دولت عراق هجمه آورد، لكن تو دهنى خورد و بحمدالله در دنيا شكست خورد، شكستى كه با موافقت اردن و مغرب و امريكا نمىتواند شكست خودش را رفع كند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه مسلمين و قدرت اسلام را و سعادت و سلامت شما دوستان، برادران عزيز را و سلامت و سعادت اين اطفال مظلوم را كه انسان را متاثر مىكند ديدن آنها، مىخواهم و شهداى همه را از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه رحمت كند و با شهداى صدر اسلام محشور فرمايد.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 43
تاريخ 21/11/60
پيام امام خمينى در آستانه چهارمين سال پيروزى انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
در آستانه چهارمين سال پيروزى انقلاب اسلامى ايران اگر نگاهى به نخستين سال نهضت تا پيروزى و نخستين روزهاى پيروزى تا امروز بكنيم و نشيب و فرازها و تحولات چندين ساله خصوصاً سال پيروزى را با دقت از نظر بگذرانيم و افكار طبقات مختلف و گروههاى متعدد را سنجش نمائيم، به برداشتهاى ارزشمند و نتايج بسيار سودمندى مىرسيم كه براى نسل حاضر و نسلهاى آينده درسهائى انسان ساز مىباشد و شايد تاريخ نويسان و جامعه شناس و سيره نويسان روشنفكر و متعهد، براى نسلهاى آينده عميقاً به اين كار سودمند برخيزند.
ما اگر با يك نظر سطحى از نخستين روزهاى نهضت تا پيروزى و از پيروزى تاكنون به كردار طبقات مختلف و گروهها نگريسته و ارزيابى كنيم، مىتوانيم تا حدودى مدعيان پرتوقع و فداكاران بىتوقع را به طور اجمال از هم جدا كنيم. قشرهائى كه انقلاب را با فداكارى بىدريغ و جان نثارى سخاوتمندانه، بىهيچ چشمداشتى به پيروزى رسانده و از پيروزى تاكنون براى دفاع از انقلاب و رفع مشكلات از پاى ننشستهاند و تاكنون با آنكه سنگينى انقلاب به دوش آنان بوده است توقع نام و نشان و مقامى نداشته و ندارند، اينان تودههاى ميليونى و محرومان جامعه هستند كه خدايشان قدرت و سعادت دهد. و در مقابل قشرها و گروههائى هستند كه يا به هيچ وجه دخالت در نهضت و پيروزى نداشتهاند يا به كارشكنى براى حفظ رژيم سابق يا برگرداندن آن رژيم يا رژيمى غيراسلامى، توطئهها و فعاليت مىكردند و مىكنند و يا كسانى و گروههائى بودند و هستند كه از انقلاب مردمى و خون جوانان ارزشمند ما براى رسيدن به قدرت شيطانى خويش پلى ساخته و از اسم اسلام براى مقاصد شوم خويش استفاده مىكردند و قشرهاى ديگرى هستند هر يك يا پيوسته به مكتبهاى انحرافى يا با ايدههاى انحرافى كه در خارج و داخل به فعاليت مذبوحانه يا بچگانه خود را سرگرم و دلخوش مىنمايند. اينان از اسلام و قدرت معنوى آن و از جامعه ايرانى و قدرت ايمان آنان يا هيچ نمىدانند يا به طور سطحى از آنها گذر كردهاند.
امروز ما مفتخر هستيم به تودههاى عظيم متعهد به اسلام عزيز و جوانان غيرتمند و رزمنده كه از اول انقلاب شجاعانه قيام كردهاند و نداى حق را اجابت كردند و گروه كثيرى از آنان به لقاءالله كه آمالشان بود، رسيده و گروه عزيز ديگر كه سلامت خود يا اعضاء گرانقدر خود را در راه اسلام و هدف
صحيفه نور ج 16 صفحه 44
از دست دادهاند و با چهرههاى بشاش و نورانى با آنان مواجه هستيم و نيز مفتخريم كه مادران دليرى كه عزيز از دست دادهاند و پدران عزيزى كه جوانانشان شهيد شدهاند آنچنان با ما برخورد مىكنند كه گويى عروسى عزيزان و جوانانشان را جشن مىگيرند و اينجانب هر وقت با اين عزيزان معظم برخورد مىكنم يا وصيت نامه انسان ساز شهيدى را مىبينم احساس حقارت و زبونى مىكنم. اينان سند ايمان و تعهدشان را به اسلام در دست دارند و قبور شهدا و اجساد و ابدان معلولان، زبان گويائى است كه به عظمت روح جاويد آنان شهادت مىدهد و شكايتى اگر دارند از آن است كه به فيض شهادت نرسيدهاند و يا در حالى كه به ثواب شهادت رسيدهاند، مىنالند كه چرا نمىتوانند براى دفاع به جبههها برگردند، و فرياد جنگ جنگ تا پيروزى را سر مىدهند.
امريكا و سرسپردگانش بايد به خود آيند و از توطئهها دست بردارند كه ايران ديگر جاى تاخت و تاز آنان نيست و اميد آن است كه دولتهاى پيرو امريكا كه خزائن گران و سرمايه ملتها را با روى گشاده در پاى امريكا نثار مىكنند و در راه تقرب به آن چپاولگر، با اسلام و جمهورى اسلامى به جنگ تسليحاتى و تبليغاتى بر مىخيزند از خواب گران بيدار شده و با ملتهاى خود همصدا شوند و از زير ننگ وابستگى خارج شوند. اين دولت وابسته مگر نديدند كه كاخ سفيد با كمال بىاعتنائى اعلام كرد كه به خاطر آنان و نفت آنان از منافع اسرائيل نمىگذرد؟ و مگر متوجه نشدند كه امريكا با اعمال وتو و تهديد سازمانها بىاعتنائى خود را به آنان ثابت نمود؟
اكنون كه كشور ما دهه فجر و سالروز استقلال و آزادى خود را از چنگال ابرجنايتكاران جشن مىگيرد و اميد است به همين زودى جشن سقوط حكومت بعثى عراق را بگيريم، اينجانب سالروز پيروزى اسلام و كشور و دهه مبارك فجر را به ملت محترم و خصوص شهدا و مجروحين و معلولين و بازماندگان و متعلقان آنان تبريك عرض كنم. پيروزىها و سرافرازىها و افتخارات ملت، مرهون فداكارى اين عزيزان و همرزمان آنان است. اين فداكاران نشانهاى افتخار بر بازوى ملت و جبين امتند تاريخ مجاهدات آنان را ضبط و ملائكه الله در دفاتر ملكوتى ثبت مىنمايند. خداوند تبارك و تعالى از رحم سرشار خود، شهيدان را برخوردار و آسيب ديدگان و بازماندگان شهدا و خاندان اين عزيزان را سلامت و سعادت ابدى عنايت فرمايد.
سلام بر ملت مبارز و درود بر شهيدان و رزمندگان آسيب ديده و افتخار و سعادت و پيروزى براى مجاهدين اسلام در جبهههاى دفاع از حق.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 51
تاريخ 28/11/60
انتصاب حجتالاسلام معاديخواه به عنوان هماهنگ كننده و تبليغات خارج از كشور
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى معاديخواه وزير محترم ارشاد اسلامى با تشكر از زحمات شما و ساير گروهها و افرادى كه در بزرگداشت سالروز انقلاب اسلامى متحمل زحماتى شدهاند و با توجه به آنكه تبليغات خارج ازكشور با آن همه تبليغات مسموم عليه اسلام از اهميت ويژهبرخوردار است و نظر به آنكه هماهنگ و منسجم بودن آن موجب تاثير بيشترى خواهد بود، جنابعالى را به عنوان هماهنگ كننده تبليغات خارج كشور تعيين نمودم تا با تاييد خداوند متعال و همكارى تمام افراد و نهادها و ارگانها و سازمانها كه در اين زمينه فعاليت دارند، به اين امر حياتى ادامه داده و جداً جلو بىنظمىها و تك روىها گرفته شود تا از سمپاشىها و تبليغات دروغين دستگاههاى شايعهساز و دروغپرداز به مقدار توان جلوگيرى شود و جمهورى اسلامى و انگيزههاى انقلاب ايران را به همان نحو كه هست معرفى نمايند.
از خداوند متعال توفيق جنابعالى و همگان را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 45
تاريخ 22/11/60
پيام امام خمينى به مناسبت سومين سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
بحمدالله تعالى سه سال از پيروزى انقلاب اسلامى سپرى شد و در آستان سال چهارم هستيم با پيشگوئىهاى قشرهاى غير آشنا به اسلام و مردم دلير ايران، بايد جمهورى اسلامى بيش از دو سال از شكست خود را پشت سرگذاشته باشد. خوابهاى شيرينى كه مخالفان داخلى و پشتوانههاى خارجى آنان ديده بودند و روياهاى اميد بخشى كه كاخهاى طلايى برايشان بنا نموده بود، يكى پس از ديگرى با همت والاى ملت عظيمالشان و جوانان برومند اسلام فرو ريخت. اين كوردلان كه از نصرت خداوند غافل بوده و وعدههاى الهى را نمىتوانند باور كنند و انقلاب اسلامى را چون ساير انقلابات بلكه ناچيزتر مىدانستند و با ديد مادى و محاسبات غلط به اين پديده الهى مىنگرند و از ارزش انسانى و حجم قدرت ايمان و تحولى كه به خواست خداوند قادر در ملت انقلابى ايران پيدا شده خبرى ندارند و ارزشها را با ديدهاى مادى خود خلاصه در سلطه جويى و استضعاف ملتهاى زير ستم مىكنند، ناچار گرفتارىهاى پس از انقلاب ايران و توطئههاى همه جانبه قدرت بزرگ و كوچك، آنان را به اين نتيجه رسانده بود كه جمهورى اسلامى پس از چند ماه سرنگون خواهد شد و امريكا با عوامل داخلى خود بر اريكه قدرت خواهد نشست و درست اين انگيزه بود كه گروهكهاى داخلى و عوامل جهانخواران خارجى مثل صدام را به مقابله با اسلام و جمهورى اسلامى برانگيخت تا خود و هواداران بازيخورده خود و ارتش بىاطلاع خود را به دامى مبتلا كنند كه راه مفرى جز تسليم يا تباهى نداشته باشند. و از صدام بىخبرتر و وابستهتر حسين اردنى است كه پس از تجربه برادر جنايتكارش از خواب خرگوشى برنخاسته و داوطلب جنگ با اسلام و قرآن كريم شده و پيشقدم براى نامنويسى در اين جنايت و خيانت بر ملت و ارتش خود گرديده است غافل از آنكه علاوه بر آنكه ملت اردن مسلمان است و هرگز با اسلام به جنگ برنخواهد خاست و در اين اسم نويسى توفيقى پيدا نخواهد كرد، سرنوشت او همان سرنوشت شاه مخلوع با آن قدرت بزرگ شيطانى و پشتيبانى قدرتهاى بزرگ و كوچك خواهد بود چنانچه سرنوشت صدام به خواست خداوند قادر همان است. اينان نمىدانند قيام يك ملت منسجم از مرد و زن، كوچك و بزرگ يعنى چه و نمىدانند ملتى كه براى خدا و نصرت احكام آسمانى او و نجات مظلومان و محرومان قيام نموده است، نصرت خداوند قادر را با خود دارد. من به حسب وظيفه اسلامى و انسانى او را نصيحت مىكنم كه گول وعدههاى شيطان بزرگ را نخورد و خود
صحيفه نور ج 16 صفحه 46
را با جنود خداوند قهار درگير نسازد و به جاى چنين حركت سفيهانه غير اسلامى ارتش خود را براى نجات بيت المقدس مجهز كند كه نفع خود و ملت عرب و اسلام در آن است، والا بازى كردن با آتش و مقابله با قدرت اسلام عواقبى دردناك دارد و ملت و دولت ايران نمىخواهند كه به كشورهاى اسلام صدمه و ضررى وارد شود بلكه مىخواهند همه به برادرى در مقابل دشمنان اسلام خصوصاً اسرائيل دشمن سرسخت اسلام و اعراب ايستاده و آنان و چپاولگران جهانخوار را از سلطه بر كشورهاى اسلامى و مسلمانان و مستضعفان جهان باز دارند و دست چپاولگران و ستمكاران را قطع كنند.
اكنون در آغاز چهارمين سال پيروزى اسلام در كشور عزيزمان لازم است تذكراتى هر چند تكرارى عرض كنم. فان الذكرى تنفع المومنين
1 - نصرت حق تعالى از كشور اسلامى ما و هر كشور اسلامى مشروط است به نصرت دادن كشور و كشورها به دين مبين اسلام و احكام مترقى آن كه نصرت مظلومان و محرومان جامعه را نيز در بردارد و ما اگر حق را نصرت ننمائيم نبايد در انتظار نصر خدا باشيم. و از اين جمله است اجراء عدالت اسلامى در تمام دستگاههاى قضايى و اجرايى در سراسر كشور و از اين جمله مهمات، رسيدگى سريع به پروندههاى زندانيان و خصوصاً آنان كه جرمشان مادون جرم گروهكهاى مفسدين و ملحدين اغتشاشگر است. رسيدگى به پرونده كسانى كه به عللى تعويق افتاده است اولويت دارد، چنانچه رسيدگى به دادگاههاى قضايى و دادستانىها از اولويت خاص برخوردار است و اميدوارم كيفيت برخورد ادارات و دستگاههاى اجرايى با مردم به گونهاى باشد كه احتياج به رسيدگى نداشته باشد.
2 - تقويت و توسعه تبليغات خصوصاً در خارج از كشور از اهم امور است و كشور ما در اين چند سال تقريباً فاقد آن بوده است. ما در مقابل همه بوقهاى تبليغاتى جهانخواران در خارج كه اسلام عزيز، آنان را به وحشت انداخته است فاقد تبليغات صحيح هستيم، سفارتخانههاى ما عمل مثبتى انجام ندادهاند و وزارت ارشاد قطع نظر از تلاشهاى اخيرش تاكنون نتوانسته اين امر مهم و حياتى را توسعه دهد و كشور اسلامى ما مظلومانه مورد هجوم رسانههاى گروهى و دستگاههاى دروغ پراكنى واقع شده است و لازم است دولت به مقدار قدرت و توانايى اين نقيصه را رفع كند و براى رساندن صداى مظلومان به جهان در توسعه شبكههاى راديوئى جديت نمايند تا ملتها هر چند مختصر، از آنچه بر ما گذشته است و مىگذرذ مطلع شوند و گروههائى براى روشنگرى و تبليغ در فرصتهاى مناسب به كشورها اعزام كه صداى مظلوميت ملت و جرايم قدرتمندان ستمگر را به اطلاع ملتها و مظلومان جهان برسانند و به آنان بفهمانند كه مخالفان جمهورى اسلامى ايران همانگونه كه از اقوال و اعمالشان به خوبى ظاهر مىشود مخالفت اصلى و هدفىشان با اسلام است و اسلام هر جا برود اينان مخالفت مىنمايند.
3 - ملت ايران پس از انقلاب مواجه با اشكالات و گرفتارىهايى كه لازمه اجتناب ناپذير هر انقلابى است مىباشند و بايد بدانند كه اين انقلاب چون مردمى و اسلامى است، از همه انقلابهاى جهان پرثمرتر و كم ضايعهتر است و مردم انقلابى ما بايد بدانند كه براى حفظ اسلام و انقلاب و
صحيفه نور ج 16 صفحه 47
نگهبانى از ثمرات آن و پاس خون شهيدان لازم است از خود بردبارى انقلابى نشان دهند و به تبليغات غرض آلود دشمنان انقلاب و اسلام كه با تمام وجود كوشش مىكنند تا مردم را از انقلاب و جمهورى اسلامى نگران و دلسرد كنند گوش فرا ندهند و بايد بدانند كه اكثر كسانى كه عليه انقلاب سمپاشى مىكنند از طبقاتى هستند كه جلو استفادههاى نامشروع آنان گرفته شده است و يا از عياشىها و هرزهگرىها باز ماندهاند، و الا طبقه محروم كه اكثريت قاطع را تشكيل مىدهند وفادار به اسلام و جمهورى اسلامى مىباشند. البته هدف بزرگ داراى اشكالات و گرفتارىهاى بزرگ نيز هست. طبقات محروم و زجر كشيده انقلاب به اندازه پيامبران عظيمالشان و پيغمبر بزرگ اسلام در طول زندگى خصوصاً سيزده سال قبل از هجرت رنج و زحمت متحمل نشدهاند ولى چون هدف بزرگ بود با روى گشاده تحمل كردند و هدف انقلاب ما همان هدف پيامبر عظيمالشان است. با صبر و تحمل انقلابى به پيش تا گسترش عدل الهى و اسلام عزيز.
4- از جمله كمبودهاى چشمگير كه پس از انقلاب ناگهان با آن مواجه شده و هستيم، كمبود قاضى شرع و مبلغ اسلامى است. امروز هزاران قاضى و مبلغ مورد حاجت است كه بايد با همت اكابر و علما و مدرسين و فضلاى حوزهها در سراسر كشور خصوصاً قم، مشهد و شهرستانهاى بزرگ تربيت شوند. از گوشه و كنار كشور قاضى مىخواهند و مبلغ و هر روز احتياجات روز افزون مىشود. حوزههاى علميه بايد با صرف وقت براى اين امر بسيار مهم كوشش خستگى ناپذير نموده و بپاخيزند. البته در قم به همت فضلا و مدرسين محترم اين امر شروع شده است لكن چون حجم كار بسيار زياد است لازم است حوزهها تعليماتشان را افزايش دهند كه انشاءالله اين كمبودها تا چند سال ديگر رفع شود.
5 - يكى از امور مهمى كه مورد توجه بزرگان و علماء حوزه علميه قم بوده است لكن عمل مثبتى درباره آن انجام نگرفته ايجاد نظم و انضباط در حوزههاست كه لازم است از حوزه علميه قم شروع شود و به طور جدى و اساسى عمل شود. البته اين امر براى حفظ حوزهها از ورود عناصر منحرف از حيث عقايد و اخلاق و اعمال از اهم وظايف شرعى است كه به عهده همه خصوصاً فضلا و علما و مدرسين مىباشد و با همكارى جدى همگان و تاييد مراجع معظم مىتواند جامه عمل پوشد. در اين زمان كه حوزههاى علميه و روحانيون معظم در پيشبرد مقاصد اسلام و تحكيم جمهورى اسلامى نقش بسيار موثرى دارند، شك نيست كه قدرتمندان و قدرت طلبان بيكار ننشستهاند بلكه در تلاشند تا اين قدرت فعال را تضعيف كنند و اين امر براى آنان ميسر نيست مگر با رخنه كردن عناصر فاسد در حوزهها كه از داخل موجبات تباهى و از كار افتادن اين پديده الهى را فراهم آوره و خداى نخواسته به تدريج و در دراز مدت ملت را از آنها مأيوس و رويگردان كنند و همه مىدانيم كه اگر خداى نخواسته حوزهها از عهده تربيت فقها و علما و خطباى موجه و مورد علاقه مردم برنيايند و حوزهها به طور هرج و مرج و بدون برنامه صحيح و ضابطه اسلامى عقلايى اداره شوند، بايد همه منتظر فاجعه شكست جمهورى اسلامى و اسلام بزرگ باشيم و اگر اكنون با همت همگان از سرچشمه فساد جلوگيرى
صحيفه نور ج 16 صفحه 48
نشود، فردا و فرداها دير است و بسا باشد كه به جائى رسد كه از قدرت همه خارج شود. مقايسه امروز حوزهها با قبل از انقلاب كه روحانيون به واسطه تبليغات و فشارها و كج فهمىها از سياست و نظر در امور كشور منعزل و بركنار بودند، بسيار نابجا و غلط است. گرچه ممكن است بعضى كج فهمها با اين امر حياتى مخالف بوده و با تز نظم در بى نظمى است با توهمات شيطانى دست به گريبان باشند، لكن اينان در اقليت هستند و قشرهاى عظيم روحانيون متفكر و متوجه به مسائل و پيشامدها در اين فكر هستند و بالاخره همانطور كه پاكسازى و تصفيه در همه ارگانهاى دولتى اعم از كشورى و لشكرى لازم است، در حوزهها و دانشگاهها كه همگام با حوزهها هستند و هر دو از ويژگى خاصى برخوردارند تصفيه و پاكسازى مهمتر است و با تصفيه اين دو پايگاه اسلامى و ملى، محتواى جمهورى اسلامى به رشد و ترقى خود ادامه خواهد داد و با انحراف اين دو، انقلاب و جمهورى از مسير اصلى خود منحرف خواهد شد.
6- چنانچه اينجانب و مسؤولين جمهورى اسلامى مكرراً اعلام نمودهايم ملت و دولت جمهورى اسلامى ايران تسليم احكام مقدس قرآن و اسلامند و به حكم قرآن مجيد خود را برادر ايمانى تمام ملت اسلامى و كشورهاى مختلف از حيث فرهنگ و جغرافيا مىدانند و صلح جويى و زندگانى مسالمت آميز را با تمام دولتها و ملتها طالب مىباشند و تا دولتى به حريم كشور آنان تجاوز نكند و متعهد به احكام اسلام باشد آن را برادر خود مىدانند و از كشورها و ملتها مىخواهند كه با هم متحد و يكصدا در مقابل تجاوزگران، هركس باشد قيام كنند و خود را از چنگ جهانخواران نجات دهند و نيز به حكم اسلام از تجاوز به حقوق و حدود خود دفاع كرده و تجاوزگر را تأديب نمايند و در اين صورت است كه هيچ قدرتى به فضل خداوند متعال نمىتواند آنان را از اين دفاع مقدس باز دارد. و به دولتها نصيحت مىكنم كه دست از كينه توزى و زور آزمايى بردارند و با ملت و دولت ايران دست برادرى دهند تا به اتفاق، اسرائيل غاصب را از كشورهاى اسلامى و زمينهاى مغصوب بيرون رانيم و نژادپرستى و زبان سالارى را كه در اسلام محكوم و مردود است كنار زنند تا سعادت دارين را در آغوش گيرند و هيچ قدرتى نتواند با آنان مقابله كند.
7 - سال گذشته براى ملت ايران سال پرخسارتى بود و شخصيتهاى بزرگ و متعهدى را چه لشكرى و چه كشورى در تهران و تبريز و شيراز و ساير نقاط كشور از دست داد و همه را سوگمند كرد. گرچه دشمنان اسلام و جمهورى اسلامى گمان مىكردند با ترور وحشيانه به اسلام و جمهورى شكست وارد شده و روحيه مردم تضعيف مىشود و در اداره و پيشرفت امور كسى جايگزين آنان نمىشود لكن همه ديدند و دشمنان كور دل فهميدند كه اين حسابها غلط از كار در آمد. اين حسابگران داخل و خارج با همه پرمدعايى، انقلاب اسلامى را كه از دل پاك يك ملت سرچشمه گرفته بود و با جان مردم و ايمان و عقيدت آنان آميخته بود نشناخته بودند، گويى شهوت طبيعى حيوانى و شيطانى چشم و گوش آنان را بسته و از معنويات كور و كرشان نموده است. ملتى كه عشق شهادت در دل زن و مرد و كوچك و بزرگش جوش مىزند و براى شهادت، هر يك بر ديگرى سبقت مىگيرد و از شهوات
صحيفه نور ج 16 صفحه 49
حيوانى و دنيايى گريزان بوده و عالم غيب و رفيق اعلى را باور كرده است، با اين خسارات، هر چند بزرگ باشد از صحنه خارج نمىشود و همه ديديم كه هر شهادتى، براى ملت رشيد ما رشدى چشمگير به ارمغان آورده، به طورى كه شهادتهاى پى در پى جمهورى اسلامى را آنچنان بيمه كرد كه از آسيب دهر مصون گرديد و شهادت هر يك از عزيزان سند رسوائى گروهكهاى ملحد و منافق شد و شكست حتمى آنان را تسريع كرد و اكنون به خواست خداوند متعال، جمهورى اسلامى ايران از قدرتى برخوردار است كه سابقه نداشته است و اميد است كه دست قدرتمند الهى پشتيبان اين ملت مظلوم غارت شده و ستمديده و پشتيبان قواى مسلح نظامى و مردمى در جبهههاى نبرد عليه باطل باشد و رحمت حق تعالى بر شهيدان راه حق در طول تاريخ و از 15 خرداد تا كنون و سلامت و سعادت نصيب معلولان و مجروحان و ستمديدگان و آوارگان و بازماندگان شهدا باد.
8 - مراتب تشكر و سپاس خود را متواضعانه تقديم ملت بزرگوار متعهد ايران نموده و از خداوند تبارك و تعالى تشكر مىكنم كه در عصر حاضر كه عصر حكومت شيطان بر زمين است چنين ملت آگاه رشيد جان نثارى در راه عقيدت و ايمان و عاشق لقاءالله و مجاهد فى سبيل الله به اين كشور طاغوت زده و غارت شده عنايت فرموده كه با مجاهدات خويش بدون تكيه بر قدرتهاى چپ و راست بر طاغوتيان غلبه نموده است و دست آنان را از كشور عزيز و مخازن آن كوتاه كرده و منحرفان و منافقان را منزوى نموده يا از كشور رانده است. و از درگاه خداوند متعال عاجزانه خواستار است كه آنان را در صراط مستقيم اعانت فرموده و در مقابل پيشامدها و مشكلات اجتناب ناپذير دنباله انقلاب، استقامت عطا فرمايد. و ملت عزيز بدانند كه استقامت آنچنان اهميت ويژه دارد كه از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم منقول است كه فرمود سوره هود مرا پير كرد كه فرموده است تو و پيروانت استقامت كن. ما و شما كه افتخار پيروى آن حضرت و ادعاى آن را داريم، بايد در حفظ دين مقدس و اسلام عزيز و جمهورى اسلامى استقامت كنيم و مشكلات را با استقبال و استقامت انقلابى رفع نمائيم. خداوند ياور و پناه شما عزيزان باشد و به شما صبر انقلابى مرحمت فرمايد كه در مشكلات ناتوان نشويد و ديد انقلابى دهد كه تحت تاثير جوسازان خدانشناس و متكبران بىاعتناء به اسلام و انقلاب اسلامى واقع نشويد و از شايعه سازان مخالف مصالح عمومى انقلاب پيروى ننموده و به مقابله با آنان برخيزند.
9 - در خاتمه، سالروز پيروزى شكوهمند انقلاب اسلامى را به مسلمانان جهان و ملت معظم ايران و مستضعفان سراسر عالم تبريك عرض مىكنم. مبارك باد بر همه پيروزى اسلام و پيروزى جنود حق بر جنود ابليس و مبارك باد پيروزىهاى جبهههاى دفاع از اسلام و حق بر ملت و خصوصاً قواى مسلح نظامى، انتظامى و مردمى اينجانب به شكرانه اين نعمتهاى بزرگ و به احترام دهه فجر و بيست و دوم بهمن سالروز پيروزى ملت عظيم الشان، از جناب حجت الاسلام آقاى موسوى رئيس محترم ديوانعالى كشور مىخواهم تا به عموم دادستانها و قضات محترم ابلاغ كنند كه علاوه بر اسامى تهيه شده براى آزادى،
صحيفه نور ج 16 صفحه 50
در اسرع وقت ممكن و حداكثر تا دو ماه به پروندهها رسيدگى نموده و ليست اسامى زندانيانى كه به حسب شرع مقدس عفوشان مانعى ندارد تهيه و نزد اينجانب بفرستند. لازم است مسؤولين امور در تهيه اين ليست سختگيرى ننمايند و هر چه بيشتر كوشش نمايند تا زندانيان به مردم عزيز ما ملحق شده و همگام با آنان راه انقلاب اسلامى را بپيمايند. مقتضى است تاكيد كنند تا در اين امر مسامحه نشود و همانطور كه قبلاً تذكر دادم دادستانىها و محاكم قضايى موظفند در اسرع وقت ممكن به پروندههائى كه به عللى رسيدگى به آن به تعويق افتاده است رسيدگى نموده و آنها را در اولويت قرار دهند. از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمين را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 52
تاريخ 3/12/60
بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، رئيس مجلس، رئيس ديوانعالى كشور و نخست وزير
تاكيد در مورد عفو محبوسين
بسم الله الرحمن الرحيم
من امروز مىخواهم تاكيد كنم در اين امر كه راجع به اين محبوسين (البته به استثناء آنهايى كه ما به حسب امر خدا نمىتوانيم عفو كنيم) باز تاكيد كنم كه زودتر اين قضيه تمام بشود و آقاى موسوى به همه جا، همه شهرستانها سفارش كنند كه زودتر اين كار را انجام بدهند و رسيدگى زودتر بشود تا انشاءالله براى عيد جديد يك عده چشمگيرى از اينها واگر مىشود، همه آنهايى كه مىشود، آنها را عفو كرد. حالا گناه دارند، يك گناهى است كه قابل عفو است، انحراف دارند انحرافى است كه قابل عفو است، تهيه كنند و براى عيد جديد كه مىآيد بفرستند تا انشاءالله اينها عفو بشوند. و من سفارش مىكنم به اين اشخاصى كه از اين گروهها بازى خوردهاند اينها يك مقايسهاى بين حكومت حالا و حكومت سابق بكنند و ما بين مردم در حالا و مردم در سابق بكنند و بين خدمتهائى كه اين دولت در اين مدت كم با آن گرفتارىهاى فوقالعادهاى كه همه كشورها و تقريباً همه ابرقدرتها برخلاف اين دولت و ملت توطئه مىكنند، مقايسه كنند و بعد ببينند واقعاً راهشان چه راهى است راه براى راهى كه آنها دارند، مىخواهند چه بكنند و راهى كه منافقان و برادرهاى آنها دارند، اينها مىخواهند چه بكنند و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه هدايت كند اين جوانها را، اين دخترها را، اين پسرها را كه در دام اينها ديگر نيفتند يا از دام اينها انشاءالله خارج بشوند.
تقدير از رزمندگان
و بايد تقدير كنم از ارتش و سپاه و ژاندارمرى و ساير قواى مسلح و مردمى كه بحمدالله با قدرت پيشروى دارند مىكنند و در همين چزابه هم كارهايى انجام دادهاند و انشاءالله انجام مىدهند و اميدوارم كه به فتح آخرى نزديك باشيم. و فتح ما آنوقتى است كه عراق و ايران و ساير كشورهاى اسلامى همه مرفه باشند و همه بتوانند زندگى آسوده و بىقدرت قدرتمندان و بدون سلطه آنها به زندگى خودشان ادامه بدهند.
و چيزى كه در اين چند روز مراجعه شده است زياد به اينجاها و احمد، به من هى كراراً گفتهاند كه زياد مراجعه شده است، من دو روز پيش از اين كه راديو را گوش مىكردم، ديدم كه راديوى خارجى
صحيفه نور ج 16 صفحه 53
گفت كه فلان گفته است كه خمينى در حال مرگ است. من ياد يك قصه افتادم و آن اينكه يك نفر بود كه مىخواست اظهار قدرت و پهلوانى بكند. در يك جلسهاى گفت كه من آنم كه چه كردم، چه كردم. كارهايش را شمرد و منجمله گفت من آنم كه فلان آدم، فلان پهلوان را در فلان جا كشتم و چه كردم. آن آدم حاضر بود، گفت كه آن كسى كه شما كشتيد حرفهاى شما را دارد مىشنود! من ياد اين افتادم كه آن كسى كه اين آقا گفته است كه در حال مرگ است، حرفهاى ايشان را شنيده و به اين سبك مغزى خنديده است. من انشاءالله اميدوارم كه آنها هم كه در خارج هستند ديگر برگردند، ول كنند اين مسائل را، مىدانند كه پيشروى نمىكنند، مىدانند كه با اين ملت نمىشود طرف شد. خوب، هى ادعا مىكنيد كه ملت با ماست، خوب اگر ملت با ماست بيائيد با ملت همكارى بكنيد، با دولت همكارى بكنيد، نه اينكه برويد كنار بنشينيد و هى دسته دسته درست كنيد و هر كدام به ديگرى هم فحش بدهد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه آقايان را و سلامت اين ملت را و سلامت اين آسيب ديدگان را مىخواهم و اميدوارم كه، از ملت هم تشكر مىكنم به اينكه الحمدلله در صحنه حاضرند و تا در صحنه حاضرند اين كشور آسيب نخواهد ديد ولو هر چه حالا فساد بكنند، هر چه كارهاى خلاف بكنند. خداوند همهتان را حفظ كند. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 54
تاريخ 4/12/60
نامه كودكان روستاى معدن فيروزه نيشابور به محضر امام خمينى
بسم الله الرحمن الرحيم
اميدواريم كه سلام گرم ما را بپذيريد و وجودتان از هر گونه بيمارى و ناراحتى دور باشد. ما مىخواستيم همانطور كه در كتاب تعليمات دينى و اخلاق كلاس پنجم بود. نامهاى به شما بنويسم و مانند امام محمد تقى (ع) كه فرماندار سيستان را نصيحت كرده بود، شما را نصيحت كنيم. اما متوجه شديم كه اين كار، اشتباه بزرگى است و گناه دارد چون شما خود شخصى بزرگ و باتقوا و پرهيزكاريد و در برابر قدرتهاى شرق و غرب ايستادگى نمودهايد و با قدرتهاى شيطانى در حال مبارزه هستيد، در حالى كه ما كودكانى هستيم كه شايد حتى دست چپ و راستمان را از يكديگر تشخيص ندهيم پس چگونه خود را راضى كنيم كه شما را نصيحت نمائيم. از اين نظر فقط تصميم گرفتيم كه نامهاى براى شما بنويسيم و ضمن عرض سلامى گرم و با محبت، از خداوند بزرگ بخواهيم و دعا كنيم كه شما را در پناه خود در كليه كارها موفق و پيروز نگه دارد و هر چه زودتر سربازان اسلام را بر نيروهاى صدام و كافران بعثى پيروزى عطا فرمايد. آمين يا رب العالمين.
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.
نماينده كلاس پنجم (الف) سيد ابوالفضل مرزانى
پاسخ امام خمينى
فرزندان عزيز خوبم
چه خوب بود كه نصيحتى را كه در نظر داشتيد، مىنوشتيد. ما همه محتاج به نصيحت هستيم و نصيحت شما عزيزان، بىغرضانه و از روى صفاى قلب است. اكنون به عنوان پدر پيرى شما عزيزان را نصيحت مىكنم كه در تحصيل علم و فراگرفتن دانش و اخلاق و كردار نيكو كوشا باشيد كه افراد متعهد و سودمندى براى اسلام بزرگ و ميهن عزيزتان باشيد. خداوند يار و نگهدارتان باشد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 56
تاريخ 9/12/60
تلگرام تسليت امام خمينى به آيتاللَّه طاهرى
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انااليه راجعون
جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى طاهرى امام جمعه محترم اصفهان دامت افاضاته
خبر تاثر انگيز شهادت فرزند برومند جنابعالى گرچه موجب تاثر و تاسف است، لكن چه كسى اولى از سلاله پاك و مطهر رسول اكرم (ص) در شهادت در راه هدف و اسلام عزيز؟ و چه كسى اولى از شما فرزند برومند سيد شهيدان صلوات الله و سلامه عليه و از خاندان محترمتان در صبر و ايثار در راه خداوند متعال؟ و چه كسى اولى در پاسدارى و مقاومت براى اقامه عدالت اسلامى از ملت عظيمالشان ايران؟ و چه كسى اولى از دست زدن به اين جنايات و به شهادت رساندن فرزندان قرآن و سلاله طيبه شهداى بزرگوار كربلا از صدام و صداميان، يادگار جنايتكاران صدر اسلام؟ ما در راه اسلام، اين هدف مقدس از شهادت نور چشمانمان هراس نداريم و سند ما پدران و مادران شهداى عزيزمان است كه آنچنان با گشادهروئى و شجاعت معنوى از شهادت عزيزانشان استقبال مىكنند كه انسان را به ياد حضرت على ابن الحسين، امام سجاد و عمه بزرگوارش زينب كبرى، فرزند على ابن ابيطالب سلامالله عليهم مىاندازد. اينجانب اين شهادت و شهادت ساير فرزندان اسلام را در جبههها و پشت جبههها به حضرت بقيهالله ارواحنالمقدمه الفداء و به جنابعالى و ساير بازماندگان شهدا تسليت مىدهم و از خداوند متعال براى شهيد عزيزتان و ساير شهدا مغفرت و رحمت و براى بازماندگان عزت و صبر و سلامت مىطلبم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 57
تاريخ 10/12/60
بيانات امام خمينى در ديدار با سرپرست، گروهى از مسؤولان و پاسداران كميتههاى انقلاب اسلامى تهران
شما عزيزان اسلام را زنده و ايران را بيمه كرديد
بسم الله الرحمن الرحيم
من وقتى كه مواجه مىشوم با اين صورتها و چهرههاى اسلامى و وقتى كه شور و شعف شما جوانان، عزيزان را مىبينم نشاط براى من حاصل مىشود. شما عزيزان اسلام را زنده كرديد و شما عزيزان ايران را بيمه كرديد و اين جوانان كميته كه از روز اول انقلاب در پيروزى انقلاب نقش بزرگ داشتند، در ادامه انقلاب هم اين نقش را دارند و اميدوارم كه اين نقش را به خلفهاى خودشان و به فرزندان خودشان بياموزند تا اينكه در طول تاريخ ايران همين طور كه الان اسلامى است و مثل شما جوانانى كه نظير آن را ما نمىتوانيم در تاريخ پيدا بكنيم، اولاد عزيز شما هم مثل شما بار بيايند و حفظ كنند كشور خودشان را و حفظ كنند اسلام عزيز را.
اسلام در قرنهاى زياد مظلوم بود. براى اينكه آن چيزى كه اسلام مىخواست در پرده بود و آن چيزى كه برنامه اسلام بود هيچ وقت پياده نشد و گفته نشد و ملتها را بى خبر گذاشتند از اسلام و جنايتكاران تاريخ كوشش كردند كه اسلام را در حجاب نگه دارند و نگذارند اين مكتب آزاديبخش را، اين مكتب استقلال بخش را، اين مكتبى كه با ستمكاران در ستيز و با مستمندان برادر است، نگذاشتند كه معرفى بشود و من اميدوارم كه در اين زمان كه ما هستيم توفيق پيدا بكنيم، همه عزيزان ما توفيق پيدا بكنند و همه مبلغان اسلامى توفيق پيدا بكنند كه اين پردههايى كه قدرتمندان به روى اسلام كشيدهاند و حقايق اسلام را در ستره نگه داشتند، با دست علماى اسلام، مبلغان اسلام و همه جوانهائى كه مشغول خدمت هستند عرضه بشود. قدرت اسلام يك امرى بود كه انكار داشتند قدرتها، حكومتها. حكومتهايى كه روى كار مىآمدند، چه آنهايى كه مخالف با اسلام بودند، چه آنهايى كه مخالف نبودند، اسلام را در يك حجابى نگه داشتند يا عامداً يا از روى جهل. قدرت اسلام بر عالم و در بين طوايف مختلف عالم در حجاب بود و يك نمونهاى از او در زمان ما و در ايران وطن ما، يك زمينه مختصرى، يك نمونه مختصرى از او پيدا شد. اين نمونه اين بود كه ثابت كرد اسلام به اينكه جوانان ما مهيا هستند از براى جانفشانى در راه اسلام و همانطورى كه اسلام مىخواهد كه در مقابل كفر و زندقه و در مقابل ستم و ستمكاران ايستادگى بكنند، مردانه ايستادند و ايثار كردند و جانفشانى كردند و اين مطلب را به ثبت رساندند. دنيا هر چه بخواهد انكار كند اين حقيقت را و اين واقعيت را و هر چه مبلغهاى فاسد
صحيفه نور ج 16 صفحه 58
رژيمهاى فاسد و قدرتهاى فاسد بخواهند اين جمهورى اسلامى و اين ارزشهايى كه در جمهورى اسلامى هست و اين ارزشهايى كه در امت اسلامى در ايران هست بخواهند پايمال كنند و ستره به روى او قرار بدهند، نخواهد شد. شما جوانان عزيز اثبات كرديد كه مىتوانيد در مقابل تمام قدرتها ايستادگى كنيد و مىتوانيد كشور خودتان را حفظ كنيد. آنهايى كه انحراف داشتند و دارند، خيال مىكردند كه اگر چنانچه رژيم شاهنشاهى از بين برود، اسلام و ايران و همه جهاتى كه در ايران هست از بين خواهد رفت و ايران تجزيه خواهد شد به دو قدرت، غافل از اينكه اسلام و ملت اسلامى اگر هوشيار باشد و اگر توجه به مسائل داشته باشد، مىتواند در مقابل همه قدرت بايستد، مىتواند منحرفين را به جاى خودشان بنشاند و مىتواند اداره كشور را بهتر از زمانهايى كه ظلم و ستم بر اين كشور احاطه داشت بكند. شما جوانان از روز اول ثابت كرديد تعهد خودتان را به خداى تبارك و تعالى و به ديانت اسلام و بر همان امر باقى هستيد و اميد است كه تا آخر باقى باشيد و فرزندان شما و سلف شما هم با همين ايده باقى باشند و ايران و اسلام را بيمه كنند براى هميشه.
شما ثابت كرديد كه هر چه را بخواهيد مىتوانيد ايجاد كنيد. شما يك معجزهاى در دنيا به ظهور رسانديد كه آن معجزه قدرت الهى در بشر بود. شما در مقابل تمام قدرتهايى كه مىخواستند ايران را و ايرانى را ببلعند و مىخواستند ذخاير شما را غارت كنند، ايستاديد و مقابله كرديد و پيروز شديد.
پيروزى بزرگ اين است كه انسان بر نفس خودش پيروز باشد
شما پيروزيد براى اينكه خدا با شماست. شما پيروزيد براى اينكه اسلام پشتيبان شماست. شما پيروزيد براى اينكه ايمان داريد. شما پيروزيد براى اينكه شهادت را در آغوش مىگيريد و آنهايى كه از شهادت و از مردن مىترسند، آنها شكست خوردهاند اگر چنانچه هم لشگر عظيم داشته باشند. شما بر نفس خودتان پيروز شديد. شما جوانان در پشت جبهه و در بين كشور و برادران شما در جبهه، بر نفس خودتان غلبه كرديد و زندگى را زندگى ابدى دانستيد و اين زندگى حيوانى طبيعى را ناچيز شمرديد. شما الان پيروز هستيد و پيروزى شما مادامى كه اين قدرت نفسانى در شماست، مادامى كه اين ايده الهى در شماست، پيروزيد چه شكست بخوريد به حسب صورت و به حسب عوامل مادى و چه پيشرفت بكنيد. پيروزى بزرگ اين است كه انسان بر نفس خودش پيروز باشد و بر شيطان خودش غلبه كند و شماها بحمدالله اينطور كه جانفشانى در راه خدا مىكنيد، غلبه كرديد بر شيطان خودتان. و من امروز بايد از شما تشكر كنم كه شما از اين ملت پشتيبانى كرديد و فعاليت شما به ملت آرامش داد. ملت بايد از شما جوانان در سرتاسر كشور كه نگهبان امنيت داخلى هستيد و از آن جوانان كه نگهبان كشور هستند در جبههها، تشكر كند و خداى تبارك و تعالى از شما تقدير مىكند.
آنچه اهميت دارد اين است كه انسان عملش پيش خدا مقبول باشد و من مىبينم كه بسيارى از اين جوانان عزيز هستند كه هيچ باكى از شهادت ندارند بلكه شايد همه اينطور باشند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت شما و عزت و عظمت اسلام و مسلمين و آرامش همه كشورهاى اسلامى را
صحيفه نور ج 16 صفحه 59
مىخواهم و به شما عزيزان كه نصيحت پدرانه، يك نصيحت برادرانه مىكنم و آن اينكه راه خودتان را ادامه دهيد و همانطور كه شما موجب سرافرازى ايران شديد با اخلاق خوب، با اعمال خوب، با برخورد خوب با هموطنان خودتان، اين معنى را، سرافرازى را براى خودتان در پيشگاه خداى تبارك و تعالى هم اثبات كنيد. پيروزى مهم است، لكن ادامه پيروزى مشكل است و مهمتر. شما بحمدالله امروز جوانانى هستيد كه به اين كشور آرامش داديد و مىدهيد و اين مطلب را ادامه بدهيد با روى گشاده براى مردم و با ايمان قوى كه از ايمان قوى اين اخلاق صحيح و رفتار صحيح پيدا خواهد شد و من اميدوارم كه شماها نسلاً بعد از نسل، اين ايده را داشته باشيد و ايمان را حفظ كنيد و به سلف خودتان ياد بدهيد كه ايران انشاءالله پيروز باشد تا آخر.
و من اميدوارم كه كشورهاى ديگر اسلامى كه خودشان را در قيد و بند طبيعت قرار دادهاند، هر كدام اينطور قيد و بند را دارند، اين قيد و بندها را بگسلانند و با برادران ايرانى خودشان در اين جهاد اكبر همقدم باشند تا در جهاد با ابرقدرتها هم پيروز شوند. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه اين دولتهايى كه در كشورهاى اسلامى حكومت مىكنند، آنها را بيدار كند و اينطور ذخاير خودشان را در طبق اخلاص نگذارند براى قدرتها و با روى گشاده ذخاير ملت فقير خودشان را به قدرتهاى بزرگ تقديم نكنند و توجه كنند به اينكه امروز تكليف اين است كه همانطور كه ايران قيام كرد و پيروز شد و ديديد كه نتوانستند قدرتها با او مقابله كنند شماها هم، دولتها هم، ملتها هم، با ايران همقدم باشند تا اينكه انشاءالله اساس ظلم از بشر برچيده بشود و پرچم اسلام در تمام كشورها به اهتزاز در آيد.
من از شما آقايان و از علمايى كه در بين شما مشغول هدايت هستند و از آقاى كنى تشكر مىكنم و اميدوارم كه علماى بلاد و علماى اسلام راجع به مسائل اسلامى هدايت كنند هميشه شماها را و مادامى كه اينها در بين شما هستند، اميدوارم كه اعوجاجى حاصل نشود، لكن هر يك از شما ضامن نفس خودش هست و بايد از هواهاى نفسانى جلوگيرى كند كه مبادا خداى نخواسته اين وجهه خوبى كه شما داريد و اين توجهى كه به شما شده است، سست بشود. جوانهايى كه در بين شما هستند اگر خداى نخواسته يك وقت تندى دارند، آنها را نصيحت كنيد و همه ما محتاج به نصيحت هستيم كه در امور اسلامى با روش اسلامى رفتار كنيم و با اخلاق اسلامى با مردم برخوردار كنيم. خداوند همهتان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 60
تاريخ 11/12/60
بيانات امام خمينى در جمع قضات و حاكم شرع دادگاههاى انقلاب اسلامى مركز
بسم الله الرحمن الرحيم
امروز مسؤوليت آقايان قضات شرع بسيار سنگين است چون هم بايد حيثيت اسلام را حفظ كنند و از طرفى بايد حيثيت روحانيت را در نظر بگيرند. دشمنان اسلام با اشاعه دروغ و با بزرگ جلوه دادن نقاط ضعف شما تلاش مىكنند حيثيت روحانيت را لكهدار كنند تا از نفوذى كه روحانيت در پيشبرد اسلام دارد كاسته شود و آنها بتوانند اسلام را از بين ببرند و به مقاصد شوم خود برسند. امروز مسؤوليت آقايان قضات از صدر اسلام هم مهمتر است، چون در صدر اسلام به قضات شرع نسبت به رعايت حقوق مردم سفارش مىشد، اما امروز علاوه بر آن، حيثيت و كيان روحانيت هم مطرح است كه شما بايد در رفتار و اعمال خود كاملاً دقت و مواظبت داشته باشيد. البته شما صد در صد هم اسلامى عمل كنيد، دشمنان اسلام دست از دروغ و اعتراض بر نخواهند داشت، چون آنها به اسلام و انقلاب عقيده ندارند. بايد كارى كنيد كه آنها مصداق معينى از نقاط ضعف شما نداشته باشند...
امام امت همچنين ضمن آرزوى موفقيت براى مسوولان، نسبت به ارشاد زندانيان تاكيد فرمودند تا در جهت ارشاد و هدايت زندانيان تلاش بيشترى به عمل آيد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 61
تاريخ 17/12/60
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى تيمهاى فوتبال منتخب تهران
من خودم ورزشكار نيستم اما ورزشكارها را دوست دارم
بسم الله الرحمن الرحيم
من خودم ورزشكار نيستم اما ورزشكارها را دوست دارم. احب الصالحين و لست منهم از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه شما جوانان را كه ذخيره اين كشور هستيد و مايه اميد ملت و اسلام هستيد هر چه بيشتر موفق كند كه در همه ابعاد انسانى ورزش كنيد. يك بعدش آن بعدى است كه شما متخصص در آن هستيد و اميد است كه بعدهاى ديگرى هم كه انسان دارد و انسانيت دارد در شما رشد كند. ورزشكارها هميشه اينطور بودند كه يك روح سالمى داشتند، از باب اينكه توجه به شهوات نداشتند، توجه به لذات نداشتند، توجه به يك فعاليت جسمى داشتند كه عقل سالم در بدن سالم است. شما اگر دقت كنيد در حال جوانها و طبقات جامعه مىبينيد كه آنهائى كه در عيش و عشرت مىگذرانند، حقيقتاً عيش و عشرت نيست. بدنها افسرده، روحها پژمرده و كسالت سرتاپاى آنها را گرفته است. اگر دو ساعت عشرت مىكنند، بيست و دو ساعت در ناراحتى آن هستند و آنهائى كه اهل خدا هستند، توجه به خدا دارند، ورزش جسمى مىكنند و ورزش روحى، آنها در تمام مدت، اشخاصى هستند كه پژمردگى در آنها نيست، افسردگى در آنها نيست و اين نعمتى است از خداى تبارك و تعالى كه خداوند نصيب همه بكند انشاءالله.
يكى از وجوه صدور اسلام، شما جوانانيد
شما نمونه باشيد در كشورهاى ديگر كه شماها از جمهورى اسلامى هستيد. ما امروز احتياج به اين داريم كه اسلام را در هر جا تقويت كنيم و در هر جا پياده كنيم و در مملكت خودمان اسلام را به جاهاى ديگر به آن معنايى كه در مملكت الان حاصل شده است صادر كنيم. يكى از وجه صدورش همين شما جوانها هستيد كه در ساير كشورها مىرويد و جمعيتهاى زيادى به تماشاى شما مىآيند، به تماشاى قدرتهاى شما مىآيند. بايد طورى بكنيد كه اين جمعيتهاى زياد را دعوت كنيد عملاً به اسلام. در اعمالتان، در رفتارتان، در كردارتان طورى باشد كه نمونه باشيد براى جمهورى اسلامى و جمهورى اسلامى با شما به جاهاى ديگر هم انشاءالله برود.
همه موفق و مويد باشيد و ادامه بدهيد به كارتان و همانطورى كه آقا خواندند و گفتند،
صحيفه نور ج 16 صفحه 62
همانطورى كه در ورزشكارى داريد قدم بر مىداريد، براى ملتتان هم قدم برداريد و اين هم براى ملت است، لكن امروز احتياجات زيادى ملت دارد، پشت جبههها، در خود جبههها و شما بازوان قدرتمند اين جامعه هستيد.
و ما در بين دولتهاى مرتجع و دولتهايى كه مردم را مىخواهند چپاول كنند، ما در بين دولتها منزوى هستيم براى اينكه آنها همه بر ضد ما هستند، لكن بين ملتها اينطور نيست. ملتها باحقند، ملتها با چيزهايى هستند كه، ارزشهايى هستند كه ارزشهاى انسانى است. اين دولتها هستند كه بسيارى از آنها از اين ارزشهاى انسانى هيچ اطلاعى ندارند. شماها هم با ملتها وقتى كه آنجاها مىرويد با ملتها تماس داريد و ملتها به تماشاى شما مىآيند، همانطورى كه عرضه مىداريد ارزشهاى بدنى خودتان را، قدرتهاى بدنى خودتان را، براى ايران ارزش قائل مىشويد و ارزش ايران را به آنها نمايش مىدهيد، ارزشهاى اخلاقى، ارزشهاى اعمالى، ارزشهاى عقيدتى، اينها هم توسط خود شما انشاءالله در آنجاها منتشر بشود و در اين ايران هم كه هستيد به خدمت اين جامعه باشيد. جامعه ما احتياج به جوانها دارد و خدمت جوان ها. اسلام امروز احتياج دارد به اينكه اين جوانها كه در اينجا هستند و زورمند هستند، قدرتمند هستند و قدرت خوبى هم دارند، اينها همه كوشش كنند تا اين كشور از شر مفسدين نجات پيدا كند. خداوند همه شما را موفق و مويد و منصور كند و براى ما نگهدارد شما را.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 63
تاريخ 17/12/60
بيانات امام خمينى در ديدار با مدير عامل و كاركنان گسترش شبكه راديويى و تلويزيونى سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى
شما جوانان موفق شديد كه باورهاى غلط را بشكنيد
بسم الله الرحمن الرحيم
من قدم شما جوانانى كه براى اسلام، براى كشور خودتان كوشش مىكنيد گرامى مىدارم. اين نكته را من سابق هم گفته بودم كه تبليغات دامنهدار مخالفين با بشر، مخالفين با اصلاح بشر، اينها كوشش كرده بودند كه در همه جاهايى كه مىخواهند تحت سلطه خودشان درآورند، طورى كنند كه باور بياورند به اهالى آنجا كه ما خودمان هيچ نيستيم و هر چه هست ما بايد از آن طرفهاى مرز، از امريكا، از روسيه بياوريم. و يكى از علل عقب ماندگى اين كشورها همين بود كه اصلاً افكار خودشان را نمىگذاشتند كه اينها به راه بيندازند و تبليغات طورى شده بود كه مىترسيدند اصلاً وارد يك عملى بشوند. و خداوند تبارك و تعالى به ما منت گذاشت كه اين جمهورى اسلامى را موفق شديد شما جوانان اينجا متحقق كنيد و موفق شديد كه از اين باور غلطى كه در بين كشور ما معروف شده بود، اين باور غلط بشكنيد. شما مگر چه چيزتان از ساير بشر كمتر است، بشر همه جا يك جنس است و يك نوع است و يكى است. و اينجا اگر بهتر نباشد از آنها بدتر نيست، لكن نگذاشتند كه اين بهترها و اين مغزهاى متفكر به كار بيفتند. آن مغز متفكرهايى كه از ايران فرار كردند، آنها بودند كه تفكرشان را براى آنها داشتند، براى خارجىها به كار مىانداختند و اگر چنانچه يك نفر متفكرى كه وطن خودش را مىخواهد، اسلام را مىخواهد كشور خودش را مىخواهد، اين معنا ندارد كه فرار كند. كجا فرار كند؟ و لهذا بهتر اين بود كه اين مغزهايى كه براى خارجه و براى امريكا و براى شوروى در ايران كار مىكردند، اينها بروند و مغزهاى متفكرى كه براى خود كشور عمل مىكنند، آنها باشند. و بحمدالله در اين دو سه ساله شماها اثبات كرديد، جوانهاى ما اثبات كردند كه مىتوانند خودشان عمل بكنند و شما مطمئن باشيد كه در دراز مدت شما همه كار مىتوانيد بكنيد. و اميدوارم كه مغزها را به كار بيندازيد و آن خوفهايى كه ايجاد كرده بودند در كشور ما، آن را هم كنار بگذاريد و با شجاعت وارد بشويد و كار خودتان را انجام بدهيد. همانطورى كه با شجاعت ابرقدرتها را خارج كرديد با شجاعت در فرهنگ خودتان كار بكنيد و در كارهاى خودتان، خودتان عمل بكنيد و اتكاء خودتان را هر روز به كم خارج بكنيد و يك وقتى برسد كه هيچ اتكاء به خارج ما نداشته باشيم، همه چيز خودمان را خودمان تهيهكنيم، انشاءالله.
صحيفه نور ج 16 صفحه 64
و يكى از امور ديگرى هم كه باز من گفتهام اين است كه ما را جورى بار آورده بودند كه يا بايد فرنگى مآب باشيم يا هيچى. يك نفر جوان، يك نفر خانم اگر سرتاپايش فرنگى مآب است، اين معلوم مىشود خيلى عاليمقام است و اگر چنانچه مثل ساير مسلمانها است، اين خيلى عقب افتاده است. عقب افتادگى و جلو رفتن را به اين مىدانستند كه فرنگى مآب باشد، يعنى فرض كنيد فرم لباسش چه جور باشد، فرم كفشش چه جور باشد، يا مثلاً هر چه كه از خارج مىآيد صرف بكند. مصرفى بار آوردند ما را، براى همين جهت ما را مصرفى بار آوردهاند. امثال تقىزاده كه در اين ايران يك وقتى قدرت داشتهاند، تقىزاده گفته بود كه ما بايد سرتاپامان انگليسى باشد يا فرنگى باشد و بايد اينطور باشيم تا اينكه آدم بشويم. آدم بودن را به كلاه و كفش و لباس و بزك و امثال ذلك مىدانستند. و آن چيزى كه تعليمات انبيا بود كه انسان را با تقوا، قدرت تقوا، قدرت انسانيت، با علم، با عمل، آنها را اينطور مىدانستند، ميزان انسانيت را تقوا و علم مىدانستند، اينها به جورى كرده بودند كه بين ماها اينطور بين خودشان اينجور نيست، بين ماها اينطور جلوه داده بودند كه آدم اگر بخواهد پيشرفته باشد زبان و حرف وقتى مىزند به حرف خود مادريش نزند، وقتى صحبت مىكند در هر چند كلمه، دو سه تا كلمه انگليسى هم باشد، دو سه تا كلمه فرض كنيد كه اروپايى هم باشد. اين تمام اينها چيزهايى بود كه به ما تزريق كرده بودند، خائنهاى داخلى زيادتر و الهام هم مىگرفتند از خانهاى آن آن خائنهاى خارجى و ما را اينطور داشتند بزرگ مىكردند. اگر يك مدت ديگرى اين ايران خداى نخواسته به دست اين رژيم فاسد باقى مانده بود، ما ديگر هيچ بايد باشيم، از بين تمام رفته باشيم.
كشور مال خودمان است و خودمان بايد ادارهاش كنيم
خداوند به ما منت گذاشت كه اسلام را و ايران را به ما برگرداند و ما خودمان انشاءالله الان كار خودمان را انجام مىدهيم و بايد بدانيم كه بايد فكرمان اين باشد كه ما خودمان مىخواهيم كار بكنيم اصلاً فكر اينطور بايد برگردد كه مملكت، مملكت خودمان است، خودمان هم بايد آبادش كنيم. كشاورز بايد همين فكر را داشته باشد، آنهائى كه در كارخانهها عمل مىكنند بايد همين فكر را داشته باشند، آنهايى كه در موارد صنعتى و اينها كار مىكنند بايد كارشان همين، فكرشان اين باشد كه كشور مال خودمان است، وقتى مال خودمان است، معنا ندارد كه يكى ديگر بيايد ادارهاش كند، بايد خودمان ادارهاش كنيم. آنجور نباشد كه سر هر كارخانهاى بايد كسان ديگرى بيايند و بيايند كه نگذارند اينجا پيشرفت كند. آمدن، براى اين بود كه كارها را آنها تكفل كنند، پادوئى را به اينها بدهند. شما، ايرانىها بيش از اينكه پادو باشند، بيش از اينكه در يك ادارهاى پادو باشند، در يك جايى كه صنعت است كارى به آن نداشته باشند. اينها براى اين جهت مىآمدند اينجا و حالا بحمدالله گور خودشان را گم كردند و رفتند و شما خودتان هستيد و خودتان و پشتيبان شما خداست. انشاءالله خداوند به همه شما سلامت بدهد و تشكر مىكنم از شما كه راديو تلويزيون را راه انداختيد. و ما بايد تبليغاتمان زياد باشد و پوشش - چيزمان - راديومان، تلويزيونمان زياد بشود تا بتوانيم مطالب خودمان را به عالم برسانيم.
صحيفه نور ج 16 صفحه 65
حالا همه مطالبى كه ما داريم، همه چيزهايى كه داريم اصلاً نمىگذارند به جايى برسد. بله اگر يك چيز خلافى يك ذره وارد بشود، آنوقت راديوها ببينيد چه خواهند كرد. در هر صورت خدا همه شما را حفظ كند و موفق باشيد و من هم آنقدرى كه سهم خودم است، دعا كردن به شماهاست و دعا مىكنم شما را. سلامت باشيد انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 66
تاريخ 18/12/60
پيام امام خمينى به مناسبت رحلت آيتاللَّه ربانى شيرازى
بسم الله الرحمن الرحيم
انالله و انااليه راجعون
با كمال تاسف رحلت غمانگيز حجت الاسلام والمسلمين مجاهد عزيز آقاى ربانى شيرازى را به اسلام و اولياى معظم اسلام بويژه حضرت بقيهالله ارواحنا فداه و به ملت شريف و حوزههاى علميه و اهالى محترم فارس و بازماندگان اين فقيد سعيد تسليت عرض مىكنم. در طول تاريخ، مدعيان فضيلت و مجاهدت و شجاعت و تعهد به حق و دين بسيار بودهاند و هستند، لكن صاحبان فضائل و مجاهده و تعهد به حق و حقيقت در اقليتاند و تنها در سختىها و گرفتارىها و حقگوئىها در مقابل قدرتهاى شيطانى است كه مدعيان لاف زن از متعهدان بى سر و صدا و خالصان فداكار از مغشوشان رياكار متمايز مىشوند.
مرحوم مجاهد سعيد ارزشمند، ربانى شيرازى كه اكنون در جوار حق آرميده و ما از بركات وجودش محروم شديم از اين اقليت بود. او در طول زندگانى شرافتمندانه خود، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن در مقابل باطل و باطلها ايستاد و از خود نرمش نشان نداد. او در حبسها و زجرها و ناملايمات با قامت راست انسانهاى متعهد ايستادگى كرد و تسليم نشد. او كه خدايش رحمت كند و به جوار قرب حضرتش بپذيرد، با روحى ملايم در مقابل دوستان و مومنان و مقاوم در برابر دشمنان خلق به لقاءالله پيوست و ما عقب ماندگان كه احتياج به اين مردان حق داريم، از آن كمال و جمال محروميم.
از خداوند متعال توفيق خدمت براى همگان سعادت و صبر در اين مصيبت براى دوستان و بازماندگان ايشان را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 16 صفحه 67
تاريخ 18/12/60
بيانات امام خمينى در جمع رزمندگان ارتش جمهورى اسلامى ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
اولياء ما نشان دادند كه در مقابل مستكبران گاهى با تبليغ و گاهى با اسلحه بايد ايستاد
بسم الله الرحمن الرحيم
ن هم وفات و شهادت بانوى بزرگ اسلام را بر همه مسلمين و بر شما برادران عزيز ارتشى، سپاهى و بسيج و بر حضرت بقيهالله اروحنافداه تسليت عرض مىكنم. اين خانه كوچك فاطمه سلام الله عليها و اين افرادى كه در آن خانه تربيت شدند كه به حسب عدد، چهار پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادند، خدمتهايى كردند كه ما را و شما را همه بشر را به اعجاب در آورده است. خطبه فاطمه زهرا سلام الله عليها در مقابل حكومت و قيام اميرالمومنين و صبر اميرالمومنين در مدت بيست و چند سال و در عين حال كمك كارى به حكومت موجود و بعد هم فداكارى در راه اسلام و فداكارى دو فرزند عزيزش امام مجتبى كه يك خدمت بسيار بزرگ و دولت جابر اموى را با آن خدمت رسوا فرمود و خدمت بزرگ برادر ارجمندش حضرت سيدالشهدا، چيزهايى بود كه همه مىدانيد و مىدانيم و با اينكه عده كم و اسباب و ابزار جنگ پيش آنها كم بود، لكن روح الهى و روح ايمان آنها را آنطور كرد كه بر همه ستمكاران عصر خودشان غلبه پيدا كردند و اسلام را زنده كردند و براى ما و شما برادرهاى عزيز الگو شدند كه ما از كمى عده و كمى عده و كمى ابزار جنگ در مقابل تمام قدرتهايى كه امروز با ما به جنگ برخاستهاند، مقاومت كنيم و همانطورى كه اولياء ما عليهم السلام نشان دادند كه در مقابل مستكبران گاهى با تبليغ و گاهى با اسلحه بايد ايستاد و مستكبران را بايد به جاى خودشان نشاند، ما هم الگوى آنها را، تبعيت از آنها را مىپذيريم. و شما جوانها نشان داديد كه در اين ميدانهاى نبرد بين حق و باطل با اينكه آنها از ابزار جنگى فراوان و از افراد هم همين طور و از مصر و اردن و آنجاها هم مستقيماً به آنها كمك مىشد و از ساير كشورها هم كمك مالى و كمك اسلحه و همه اينها مىشد، معذلك يك جمعيت كمى به حسب عدد، و قوى و شوكتمندى به حسب روح در مقابل همه ايستادند و شكست دادند آنها را.
پيروزى را شمشير نمىآورد، پيروزى را خون مىآورد
برادرها! اين ايمان را حفظ كنيد، اين قدرت الهى را حفظ كنيد و اين تعهد خودتان را به اسلام و به ملت حفظ كنيد و به پيش برويد. صدام به حسب آن مثلى كه گفته شده است كه يك ديوانه سنگ را
صحيفه نور ج 16 صفحه 68
در چاه مىاندازد و پنجاه عاقل يا بيشتر نمىتوانند بيرون بياورند، اين يك ديوانهاى بود كه يك اقدامى كرد و يك سنگى را در چاه انداخت و موجب زحمت ملت خودش، ملت ما و ساير ملتها گرديد كه حالا دست به دامن دولتها شده است تا آنها بيايند و وساطت كنند و ميانجيگرى كنند كه او را نجات بدهند. او ديگر قابل نجات نيست و ما هم يك قدم عقب نخواهيم نشست.
مصالحه با جنايتكار و سازش با جنايتكاران، اين يك جنايتى است بر مردم متعهد و يك جنايتى است بر اسلام. ما حرفمان از روز اول تا حالا و بعدها معلوم است. ما جنايتكار را كه در كشورمان هست، مىگوئيم بايد برود. مسلمانها هم موظفند به حسب شرع مطهر به اينكه بيايند و اينها را بيرون كنند. شارع مطهر فرمودهاند كه در قرآن كريم كه اگر يك طايفهاى بر طايفه ديگر از مسلمين بخواهند طغيان كنند و تجاوز، بر همه مسلمين واجب است كه اين جنايتكار و طاغى و ياغى را با او جنگ بكنند و اگر برگشت به اطاعت خدا، آنوقت بنشينند با او صحبت بكنند. ما حزب بعث را جنايتكارانى مىدانيم كه در حال صلح و جنگ در جنايتند. در طول حكومتشان در عراق در حال جنگ نبودند، لكن جنايت آنها بر اسلام، بر مسلمين، بر ملت عراق، بر مراجع عظام عراق و بر علماء اسلام هر روز واقع مىشد و بعد هم آن ديوانگى را كه در فطرت آنها بود و طغيانگرى را كه خميره ذاتى صدام است، آن ديوانگى را عمل كرد و عقلاى اسلام و عقلاى جهان دست به هم دادند كه اين سنگ را از چاه بيرون بياورند لكن كار اين ديوانه آنطور است كه نمىشود اين سنگ را بيرون آورد مگر با اسلحه و قوت ايمان، شما ثابت كرديد كه مىتوانيد در مقابل قدرتها بايستيد و شما ميدانهاى نبردتان در تاريخ ظبط خواهد شد.
اگر امروز همه قدرتمندان و همه ياوه سرايان تبليغاتى به ضد شما و به ضد جمهورى اسلامى قلمفرسايى مىكنند با سخنرانى يا توطئه لكن نمىتوانند روى حق پردهپوشى كنند. شما بحقيد، همانطورى كه امام سيدالشهدا بحق بود و با عده قليلى مقابله كرد و در عين حالى كه به شهادت رسيد و فرزندان او هم به شهادت رسيدند، لكن اسلام را زنده كرد و يزيد و بنى اميه را رسوا كرد. شما هم شيعيان همان حضرت هستيد، شما هم در اين نبردهاى بزرگى مثل نبرد آبادان و مثل تنگه چزابه و مثل بستانكارى كرديد كه اعجاز بود، اعجاز بود از باب اينكه يك جمعيت كم با عده و عده كم و با ايمان بزرگ اين اعجاز را آفريدند و صدام كه اين كار غلط را به تخيلاتى كه كرده بود انجام داد، الان پشيمان شده است و به همه دولتها براى كمك دست دراز كرده است و از همه كشورها كمك خواسته است و همه هم، تقريباً اكثر قريب به اتفاق هم به او كمك مىكنند و همه كمكهايى را كه آنها كردهاند نتوانستهاند يك ايمانى براى او بفرستند، براى اينكه در خودشان هم نبود.
اشتباهشان در همين است كه خيال مىكنند زيادى جمعيت و زيادى اسلحه كار انجام مىدهد و نمىدانند كه آن چيزى كه كار را انجام مىدهد بازوى قوى افراد است. افراد كم با بازوان قوى و قلب مطمئن و قلب متوجه به خداى تبارك و تعالى و عشق به شهادت و عشق به لقاءالله، اينهاست كه پيروزى مىآورد. پيروزى را شمشير نمىآورد پيروزى را خون مىآورد. پيروزى را افراد و جمعيتهاى زياد نمىآورد پيروزى را افراد و
صحيفه نور ج 16 صفحه 69
جمعيتهاى زياد نمىآورد پيروزى را قدرت ايمان مىآورد ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج حاجى خيلى مىرود به مكه، لكن آن كه حج الهى را بجا مىآورد، آن كم است. و سپاه پاسدار و بسيج و همه اينها، ارتشى و اينها. آن اقليتى هستند در جنگ و آن اقليتى هستند در نبرد كه كم من فئه قليله غلبت فئه كثيره باذن الله .
شما در تمام جهات معنوى و مادى پيروز هستيد و پيروزى شما پشتوانه پيروزى مستضعفين جهان است
فرق است مابين ايده شماها و دشمنهاى شما. آنها براى قدرتمندى، براى نمايش قدرت، براى شيطان، با اسلام به جنگ برخاستند و شما براى خدا و براى رضاى او و براى قوت دادن به اسلام و پياده كردن احكام اسلام به دفاع برخاستيد. شما مدافع از انسانهاى مظلوم در طول تاريخ هستيد. مدافعات شما از اسلام و پيروزى شما انحصار به پيروزى در ميدان ندارد. شما در تمام ابعاد پيروز هستيد و شما در تمام جهات معنوى و مادى پيروز هستيد و شما در طول تاريخ پيروز هستيد و پيروزى شما پشتوانه پيروزى مستضعفين جهان است در طول تاريخ. شمايى كه با آغوش باز و با روى گشاده به طرف الله و به طرف لقاءالله و به طرف شهادت مىرويد پيروز هستيد، چه در ميدان جنگ پيروز بشويد و مىشويد و چه خداى نخواسته شكست بخوريد و نخواهيد خورد. شما آن چيزى را كه همراه داريد دشمنان شما ضد او را همراه دارند شما رضاى خدا را همراه داريد و آنها سخط خدا را. شما ايمان را همراه داريد و آنها طرفدارى از كفر را. شما آرامش قلبى داريد و در اين جنگ با آرامش، با خاطر آسوده، با اين ايده كه اگر شهيد بشوم پيروزم و اگر پيروز بشوم هم پيروزم، شما اين را داريد و آنها از مرگ فرار مىكنند. بين اين دو طايفه بسيار فرق است، آن كه مرگ را در آغوش مىگيرد براى اينكه شهادت است، براى اينكه از اسلام است، براى اينكه دفاع از حق است و آن كه از مرگ فرار مىكند براى اينكه براى طعمه جنگ مىكند. فرق است مابين ملتى كه داوطلب براى شهادت هست و براى پيروزى هست و من اميدوارم كه داوطلبها بيشتر بروند و اسم بنويسند و خواهند رفت با آنهايى كه، بين اينها و آنهايى كه با سرنيزه به جنگ مىآيند، اگر اقدام نكنند از پشت كشته خواهند شد، آنهايى كه با اسم داوطلب، با فشار و زور و با هزار جور اذيت وادار به جنگ مىشوند، آنهايى كه ملتهايشان به آنها پشت كرده است. بين شما كه ملت پشتيبان شماست و نگهبان از شماست و به همين جهت خداى تبارك و تعالى نگهبان شماست و پشتيبان شماست با آن كه براى شيطان مىخواهد جنگ بكند، براى شيطان نفس مىخواهد جنگ بكند فرق است مابين اينها، فرق است مابين انقلاب اسلامى ايران با انقلابهاى دنيا. انقلابهاى دنيا بىاستثنا براى ايمان نيست، براى خدا نيست، انقلاب ايران براى خداست و از اول هم فرياد خدا بوده است، الله اكبر بوده است و تا آخر هم همين است.
اين بدبختهائى كه از ايران فرار كردهاند يا در خارج بودهاند و به تبع طمعهاى پوچ شيطانى نشستهاند و صحبت مىكنند و دروغپردازى مىكنند و يكى از دروغهاى بزرگشان كه در راديوها هر
صحيفه نور ج 16 صفحه 70
شب شايد باشد و همين ديشب دو مرتبه يا سه مرتبه بود اينكه ايران از اسرائيل - چيز مىآورد - ابزار جنگ مىآورد و مىخرد. ايرانى كه بيست سال است با اسرائيل در جنگ است، اسرائيل را مىكوبد و به حسب حكم شرعش با اسرائيل نمىتواند هيچ تناسبى داشته باشد و نخواهد داشت. چند مرتبه همين ديشب بود كه از كى گفته است، چى گفته است، كى گفته است، كه اينها از اسرائيل چيز مىخرند و آنها هم كه در خارج نشستهاند و فكر اين را مىكنند كه بيايند ايران بعد از اينكه شما جوانها جانبازى خودتان را كرديد ايران را تسليم يك دسته اشخاص منحرف كنند، اينها هم افكارشان مثل افكار همان صدام است. صدام هم پيش خودش فكر كرد و اين فكر را هم تقويت كردند شيطانهاى بزرگ در او كه توبه ايرانى كه الان به هم خورده است و هرج و مرج است و ارتشى ندارد و چيزى ندارد حمله كن و اسم خودت را مثل اسم سعد وقاص كن و خودت را بگو فاتح قادسيه. غافل از اينكه اينجا بچههاى نارسشان هم، بچههاى كوچكشان هم در مقابل او ايستادهاند و تا هستند نمىتوانند اينها يك همچو كارهائى را انجام بدهند.
شما برادرها با قدرت ايمانى و با قدرت اسلامى اين پيروزىها را به دست آورديد خصوصاً با اين پيروزى اخير تنگه چزابه به آنها فهمانديد كه افكارتان غلط بوده است و آرزوهايتان برباد است. و من همانطورى كه گفتيد دعا كنم، من هميشه به شما دعا مىكنم، من دعاگوى شما هستم و من شما را دوست مىدارم. شما برادران من هستيد، فرزندان من هستيد و من در محضر خداى تبارك و تعالى به اين پيروزىهاى شما كه پيروزىهايى است كه با تعهد اسلامى، براى اسلام است و من افتخار مىكنم، مباهات مىكنم به درگاه خدا كه يك همچو در يك همچو مقطع از زمان واقع شدم كه جوانان ما اينطور هستند. در يك مقطع از زمان واقع شديم كه دست آنهايى كه به واسطه تبعيت از آمريكا جوانهاى ما را به فساد مىكشاندند و با همه قدرت، همه تبليغات و با درست كردن مراكز فحشا، مراكز قمار، مراكز خمارى و جلسههاى فاسد، جوانهاى ما را مىخواستند به فساد بكشند و خداى تبارك و تعالى به داد ما رسيد، به داد كشور ما رسيد، به داد ملت ما رسيد و شما جوانها را بسيج كرد، بسيج الهى شما را كرد كه حفظ كنيد اين كشور را و دست رد به سينه تمام شياطين و قدرتمندان بزنيد و شما پيروز هستيد.
خداوند انشاءالله شما را همانطور كه در اينجا پيروز كرده است بعدها هم پيروز كند، خداوند شما را پيروز كند بر شيطان باطنى و شما را بر نفس خودتان پيروز كند تا انشاءالله وقتى كه به محضر خدا رفتيد با نشانههاى افتخارآميز در خدمت او برويد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page