-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 32
تاريخ: 16/11/1357
بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از اهالى خوزستان
رمز پيروزى، وحدت كلمه بود
بسم الله الرحمن الرحيم
من بوسيله حضرات علماى اعلام و حجج اسلام به همه اهالى آن طرف، اهواز و خرمشهر و - ساير - آبادان، ساير جاها سلام مىفرستم و از همه آنها مىخواهم كه به تبع علماى اعلامشان در اين مسائل، در اين نهضت شركت كنند و پافشارى كنند و تاييد كنند از اين كارهائى كه در مركز مىشود براى به اتمام رساندن اين نهضت.
من از همه آنها خواهانم كه دست از اين نهضت بر ندارند، وحدت كلمه را حفظ كنند. رمز موفقيت شماها تا اين حد كه يك سلطنت 2500 ساله قلدرى را شكستيد و منهدم كرديد و رمز اين پيروزى، وحدت كلمه ملت ايران بود يعنى اين وحدت كلمه باعث شد كه نه شاه با تمام قوائى كه داشت و نه آنهايى كه پشتيبانى از او مىكردند مثل قدرت آمريكا، شوروى، چين، انگلستان، همه اينها پشتيبانى مىكردند لكن بواسطه همين قدرت ملت، همه آنها هم پشتيبانىشان را از او - دست - برداشتند، خودش هم فرار كرد و معالاسف كه فرار كرد و نتوانست ملت او را گير بياورد و كارهايى را كه كرده بود، لااقل يك مقداريش را بتواند جبران بكند، براى اينكه او اينقدر جنايات كرده است كه هيچ بشر نمىتواند جبران آنها را بكند، جزاى آنها را بدهد. آن، هزاران شخص را بىخانمان كرده است، هزاران شخص را در بدر كرده است، هزاران جنايات كرده است. آنقدرى كه از براى يك آدم است، مقابل يك آدم مىشود كشتش، مقابل صدها هزار آدم كه نمىشود، او جزايش بايد در آن عالم باشد كه ابدى است و عالم جزاست و انشاءالله جزاى خودش خواهد رسيد. (انشاءالله) ما تكليفمان الان اين است كه دنباله اين نهضت را بگيريم و همه با هم در صف واحد بدون اينكه اصلاً امتيازى در كار باشد، الافى مقام الهدايت و اين راه را طى بكنيم و به آخر برسانيم كه اين سعادت اين ملت را، سعادت اين ملت كه اجراى احكام اسلام و اجراى عدل اسلامى است، بلكه انشاءالله تهيه بكنيم. (انشاءالله، انشاءالله به رهبرى حضرتعالى)
والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 33
تاريخ: 16/11/57
بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و ارتشيان و وكلاى مستعفى مجلس شوراى ملى رژيم طاغوت
نصيحت به دولت غير قانون در ترك مناصب غاصبانه و حركت در مسير ملت
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من با اينكه حال ندارم، معذلك چند جمله را بايد عرض بكنم. ما هميشه گفتهايم كه ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگى خودش را بگذراند و اين انقلاباتى كه تا حالا پيش آوردهاند، اين انقلاباتى كه براى ما مصيبت بار مىآورد و براى آنها نكبت، ما هرگز ميل نداشتيم كه بشود لكن بىعقلى كردند و شد. اگر نصيحتهاى اولى ما را پذيرفته بودند مطلب به اينجاها نمىرسيد. حالا هم ما باز نصيحت مىكنيم آنهائى را كه غاصب هستند، نصيحت مىكنيم دولت غيرقانونى را، نصيحت مىكنيم ارتش را به اينكه اگر شما مايليد كه اين مملكت آرام بشود و ثابت باشد، دست برداريد. آن كسى كه غير قانونى است برود سراغ كارش، برود سراغ كسب و كارش، ارتش هم برگردد به دامن ملت، ملت او را مىپذيرد. اگر به اين نصيحت عمل بكنند، مسائل حل است، آرامش در مملكت پيدا خواهد شد و اوضاع فرهنگى و اقتصادى و ساير چيزها، با تدريج البته، اينها يك وضع خاصى، يك وضع صحيحى پيدا مىكند.
به اسم ترقى و تمدن، فرهنگ و اقتصاد مملكت را عقب راندند
گرچه اين مرد كه محمدرضا پهلوى اسمش است، اين رفت و همه اوضاع مملكت را خراب كرد، يك مملكت خرابى براى ما گذاشت و هر جايش را دست بگذاريد خرابى است، اقتصاد از هم ريخته است، زراعت ما را به كلى از بين بردند، به اسم اصلاحات ارضى، فاسد كردند كشاورزى ما را، و بازار درست كردند براى خودشان، به اسم تمدن و ترقى ما را عقب بردند، فرهنگ ما را عقب راندند، تمام اوضاع ايران را خراب كردند جز قبرستانها را كه آباد شد، يعنى قبرستانهاى ما كه عددش چند بود، عدد زيادتر پيدا كرد، آباد شد اما اوضاع مملكتمان همه خراب شد. اينها اگر چنانچه به نصيحت روحانيون گوش بدهند و آنچه كه صلاح ملت است ما به آنها مىگوييم آنها هم انقياد كنند، ديگر اين اوضاع پيش نمىآيد. نه ديگر قبرستانهاى ما دوباره آبادتر مىشود و نه مملكت خرابتر، نه خون عزيزهاى ما مىريزد، نه مادرهاى جوان مرده به عزا مىنشينند. من نصيحت مىكنم اين دولت و
صحيفه نور ج 5 صفحه 34
ارتش را به اينكه شما دست برداريد از اين لجاجت، شما خاضع بشويد به راى ملت، راى ملت اين است كه مىبينيد. ملت عبارت از مركز تا آخر و هر جا كه اسمش ايران است، شما در يك ده برويد و ببينيد كه يك دهى داريد كه اين صداها در آن نباشد؟ يك شهرى پيدا مىكنيد كه فريادشان بلند نباشد كه ما استقلال و آزادى و حكومت اسلامى مىخواهيم و ما اين رژيم را نمىخواهيم.
اطاعت از دولت موقت به حسب ولايت شرعى واجب است
احترام به راى ملت بگذاريد، احترام به آراء علماء اسلام بگذاريد، احترام به آراء اقشار مختلفه ملت بگذاريد. زيادتر از اين مردم را به خاك و خون نكشيد. ما دولت را تعيين كرديم به حسب آنكه هم به حسب قانون ما حق داريم و هم به حسب شرع حق داريم. ما به حسب ولايت شرعى كه داريم و به حسب آراء ملت كه ما را قبول كرده است، آقاى مهندس بازرگان را مامور كرديم كه دولت تشكيل بدهد، دولت موقت. براى اينكه آراء ملت را با رفراندم راجع به رژيم استفسار كند ولو اينكه من احتياج به اين نمىديدم براى اينكه آراء ملت اينهمه گفته شده است و فرياد كردهاند، اينقدر فرياد اينكه ما حكومت اسلامى مىخواهيم و ما رژيم شاهنشاهى را نمىخواهيم، كه ديگر احتياج نيست. لكن براى اينكه بهانهها تمام بشود و ثابت بشود به اينكه مطلب اينطور است، ملت ايران مسلم است، ملت ايران يك رژيمى كه بر خلاف اسلام است نمىخواهد، ملت اسلام حكم اسلام را مىخواهد، حكومت اسلامى را مىخواهد، حكومت عدل را مىخواهد، براى اثبات اين، ايشان را مامور كرديم به اينكه رفراندم بكند و مقدماتش را فراهم كند كه آراء عمومى را - عرض مىكنم - ما استفسار كنيم و مردم هم حالا، من عرض مىكنم به آنها كه مردم هم اگر نظرى راجع به اين حكومت دارند، اعلام كنند. فردا مردم همه جا در ايران، در همه شهرهاى ايران، در تهران، در همه محلات تهران نظر خودشان را راجع به اين دولتى كه ما تعيين كرديم اعلام كنند و تظاهرات كنند، نظر خودشان را بگويند. يا نظرشان اين است كه ما دولت اسلامى نمىخواهم، خوب، داد كنند كه نمىخواهيم. يا نظرشان اين است كه اين دولتى كه تعيين شده است و به ولايت شرعى تعيين شده است و يك حكومت شرعى است، نه، فقط حكومت قانونى باشد يعنى حكومت شرعى لازمالاتباع، همه كس واجب است بر او كه از اين حكومت اتباع كند، نظير اينكه مالك اشتر را كه حضرت امير سلامالله عليه مىفرستاد يك جائى و منصوبش مىكرد، حاكم واجب الاتباع بود يعنى حاكم الهى بود، حاكم شرعى بود. ما هم ايشان را حكومت شرعيه داديم به او و حكومت قانونى هم كه هست، بنابراين واجب الاتباع است.
قيام بر عليه حكومت عدل اسلامى جزاى سختى دارد
قيام بر خلاف حكومت اسلامى، قيام بر خلاف حق است و مجازات دارد اما مخالفت با اين رژيم و يا هر رژيمى، مخالفتش معصيت الهى است، لكن مجازات به آن معنا كه يك جزاء عرفى هم داشته باشد ندارد، به خلاف قيام بر ضد حكومت، قيام بر ضد حكومت جزاء دارد در شرع ما و خيلى هم
صحيفه نور ج 5 صفحه 35
سخت است آن جزا. از اين جهت ما سفارش مىكنيم به حكومتها به حكومتهاى جائر، به استاندارهاى همه جا، به ژاندارمرىهاى همه جا، به ارتش، هر جا كه هست، به اجزاء ادارات، به نخست وزيرىها، به كذا، به همه اينها ما اعلام مىكنيم كه آقاى مهندس بازرگان حكومت شرعيه دارد از قبل من، و بر همه واجب است كه اطاعتش را بكنند و شما آقايان هم كه از اهل علم و از علما هستيد، مردم را ارشاد كنيد و اگر بناست كه به جاهاى ديگر هم برويد، برويد به همه جا و مردم را ارشاد كنيد و به آنها بفهمانيد كه مساله مساله حكومت عدل است. مساله، مساله حكومت اسلامى است و م
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 36
تاريخ: 17/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از طلاب، روحانيون و كاركنان هواپيمائى و شركت نفت
ضرورت حفظ وحدت كلمه براى نيل به پيروزى نهايى
بسم الله الرحمن الرحيم
من از همه طبقات ملت تشكر مىكنم. من اين اشتراك مساعى كه بين دولت ما، بين ملت ما حاصل شده است از ملت تشكر مىكنم. موفقيت شما مرهون پيوستگى بعضى به بعض است. من از اينكه روحانيون با دانشگاهى، روحانيون با كاركنان نفت، روحانيون با كاركنان هواپيمائى با هم اينجا آمدند و اتصال خودشان را به هم اعلام به همين معنا كرده تشكر مىكنم.
آقايان روحانيون كه در حوزه علميه قم و در ساير حوزه هاى مقدسه و در مراكز ايران، تهران و ساير جاها همه هم پيوستهاند و در راه اسلام يك تشريك مساعى مىكنند مأجورند. خداوند تعالى همه شما را عزت و عظمت عنايت فرمايد. خداى تعالى دست اجانب را از مملكت شما كوتاه كند. اينجا مملكت امام عصر سلام الله عليه است، بايد اجانب در او دست نداشته باشند، بايد كسانى كه پيوند با امام عصر سلام الله عليه ندارند كنار بروند.
ما گرفتارىهاى زياد داشتيم و گرفتارىهاى زياد هم در راه داريم. تاكنون آنقدر كه عمل شده است و پيروزى بحمدالله حاصل شده است، رمز اين پيروزى وحدت كلمه است. وحدت كلمه ايرانىها، همه اقشار ايران موحب شد كه ابرقدرتها را به زانو در آورد، آن قدرت شيطانى را رفض كرد، قدرتهاى بزرگ شيطانى كه پشت سر او بودند، همه را رفض كرد، همه را كنار زد. اين رمز وحدت كلمه است، اين وحدت كلمه را بايد حفظ كنيد و با حفظ وحدت كلمه تا آ خر انشاءالله خواهيد رفت.
بايد همه آقايان، همه اقشار، همه كسانى كه علاقهمند به اسلام هستند، علاقهمند به مسلمين هستند، علاقهمند به امام زمان سلام الله عليه هستند، بايد همه در صف واحد به مبارزه ادامه دهند، در صف واحد به نهضت ادامه دهند. اين نهضت مقدس هست تا آنوقتى كه به نهايت ما برسيم، به پيروزى نهائى كه عبارت از رفتن همه قواى شيطانى و جانشين شدن قواى رحمانى در مملكتى كه تعلق به امام دارد، تعلق به امام زمان دارد، تعلق به خدا دارد، تعلق به پيغمبر اسلام دارد، همه باهم، هم كلمه بايد بشويم تا اينكه رفض كنيم اين قواى شيطانى را، اين قواى شيطانى را كه الان ديگر در حال تزلزل
صحيفه نور ج 5 صفحه 37
هستند وحشاشهاى بيشتر از آنها باقى نمانده است.
باز هم گاهى يك صحبتهائى غير صحيح مىكنند. اگر اينها به ملت احترام قائل شدند، اگر اينها احترام به آراء ملت مىگذارند، آراء ملت اين است كه الان در خيابانها فرياد مىزند، در تمام شهرستانها فرياد مىزند، وحدت ملت و آراء ملت آن است كه فردا در تمام شهرهاى ايران، در تهران، در ساير شهرهاى ايران همراهى خودشان را يا اين معنايى كه ما عرض كرديم. پيوند دادند و همراهى خودشان را اعلام مىكنند. آن كسى كه قائل است به اينكه ما تابع ملت هستيم، اگر صحيح مىگويد بايد بپيوندد به ملت.
اعلام پشتيبانى از ارتش واظهار پيوستگى با اقليتهاى مذهبى واهل تسنن
ارتش بايد بپيوندد به ملت. ارتش از ملت است، ملت از ارتش است. ما پشتيبانى ارتش را اعلام مىكنيم، روحانيت پشتيبانى خودشان را از ارتش اعلام مىكنند. ارتش هم بايد مثل ساير مسلمانها بيايند در صف مسلمين و ارتش امام زمان سلام الله عليه باشند، نه ارتش دشمنان امام زمان. اى ارتش محترم! شما مسلم هستيد، شما تابع پيغمبر و قرآن هستيد، شما تابع پيغمبر اسلام و امام زمان سلام الله عليه هستيد، بايد شما هم در صفوف مسلمين با هم همصدا باشيد. ما با همه مسلمين همصدا هستيم، ما با همه ملت همصدا هستيم.
ما پيوستگى خودمان را به اقليتهاى مذهبى اعلام مىكنيم. ما برادرى خودمان را به برادران اهل سنت اعلام مىكنيم، دشمنان اسلامند كه ميخواهند ما را با برادرهاى خودمان مختلف كنند، دشمنهاى اسلام يا گول خوردههاى از آنها هستند كه در اينوقت اعلام مىكنند مخالفت ما بين دو دسته را. اعلام مىكنيم وحدت كلمه مسلمين را. اگر مسلمين وحدت كلمه داشتند، امكان نداشت اجانب بر آنها تسلط پيدا بكنند. اين تفرقه در بين مسلمين است كه باعث شده است كه اجانب بر ما تسلط پيدا بكنند، اين تفرقه مسلمين است كه از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پيدا كرد و الان هم ما گرفتار هستيم. واجب است بر همه همسلمين كه باهم باشند. يك زمان حساسى است. ما بين حيات وموت مردد هستيم. ما الان مملكتمان يا بايد تا ابد زير يوغ استعمار و استبداد باشد يا بايد الان از اين يوغ خارج بشود. اگر وحدت كلمه را حفظ نكنيد تا آخر بايد مبتلا باشيد.
حضرات آقايان! همه ما مسئول هستيم. روحانيون در درجه اول داراى مسئوليت هستند. روحانيون بايد بروند در بلاد و در جاهائى كه در دوردست هستند، لازم است كه بروند در دهات و قصبات و اعلام كنند مسائلى را كه ما مىگوئيم. در جاهاى دور افتاده ممكن است كه يك اغفالهائى باشد، يك تبليغات سوئى باشد. اينها در مراكز مثل تهران يا ساير بلاد عظيم نمىتوانند تبليغات خلاف بكنند لكن - در دور افتادههاى در قراء و قصبات دور افتاده، يك حرفهاى غير ناظاهر مىزنند، غير صحيح مىزنند، مثلا مىگويند كه اقليتهاى مذهبى در حكومت اسلام بايد از بين بروند. اين خلاف اسلام است، اسلام اقليتهاى مذهبى را احترام گذاشته است، اسلام اقليتهاى مذهبى را در
صحيفه نور ج 5 صفحه 38
مملكت ما محترم مىشمرد و همين طور در اسلام بين شيعه وسنى ابدا تفرقه نيست، بين شيعه و سنى نبايد تفرقه باشد. بايد وحدت كلمه را حفظ كنيد.
ائمه اطهار ما سفارش كردند به ما كه بپيونديد با هم و با هم اجتماعمان را حفظ كنيم و كسى كه اين اجتماع را بخواهد كه بهم بزند، يا جاهل است و يا مغرض و نبايد به اين حرف گوش بكنند. برادران سنى ما نبايد به يك تبليغاتى كه از طرف دشمنان اسلام مىشود ترتيب اثر بدهند. ما با آنها برادر هستيم، آنها با ما برادر هستند. اين مملكت مال همه ما هست، مال همه ما، مال اقليت هاى مذهبى، مال مذهبيون ما، مال برادران اهل سنت ما. همه ما باهم هستيم و آن چيزى كه الان بر شما آقايان اهل علم و طلاب محترم و فضلاء معظم عظم الله اجرهم آن چيزى كه بر شما هست اين است كه بايد متفرق بشويد در بلاد و مسائل ما را به بلاد تبليغ بفرمائيد، در بلاد و آنجاهاى دور افتاده اين مسائل را تبليغ بكنيد كه اين اختلافات رفع بشود و اين اشتباهات بر كنار برود.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه علما را ميخواهم. از قرارى كه گفتند خدمه محترم قم هم در اينجا تشريف دارند، من از آنها هم تشكر مىكنم، آنها هم از ما هستند، ما هم از آنها هستيم، آنها هم برادران اسلامى ما هستند، آنها هم خدمتگزار به فاطمه، به حضرت فاطمه معصومه هستند و بزرگند پيش ما و من خدمتگزار همه شما هستم. خداوند همه را توفيق بدهد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 39
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در جمع صادركنندگان خشكبار و دانههاى كشاورزى
نابودى سرمايههاى انسانى ومادى در طول پنجاه سال حكومت سياه پهلوى
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض كنم كه شما آقايان شايد بهتر از من مطلع باشيد كه در اين پنجاه سال حكومت سياه پهلوى، براى ايران تقريبا بايد گفت هيچ نگذاشتند، يعنى سرمايههاى انسانى را و سرمايههاى مادى ما را اينها از بين بردند. دانشگاهها كه بايد سرمايه انسانى براى ما درست كنند، اينها به وضع عقب افتادهاى نگه داشتند و دستور داشتند كه نگذارند آنجاها كه يك انسان كامل و خدمتگزارى بار بيايد و سرمايههاى ماديمان آنكه زيرزمينى بود نفت بود، دادند به اين و آن و در ازاء آن چيزهائى گرفتند كه به درد ما نمىخورد، بلكه پايگاه درست كردند براى آمريكا يعنى نفت ما را دادند و به اسم اينكه ما اسلحه مىخواهيم، مىخواهيم كه در مقابل همه دول چه بكنيم، با اين اسم اسلحههائى آوردند كه در مملكت ما كارشناسى ندارد نسبت به اين مسائل و بايد خود آنها باشند و اين براى اين بود كه اگر شوروى يك ايرادى مىكرد كه چرا پايگاه درست كرديد، اينها بگويند كه پايگاه مال خود ايران است و اسلحه هم پول نفت است، لكن واقع مطلب اين بود كه اسلحهها پول نفت نبود بلكه نفت را بردند و به ازاء او براى خودشان كار درست كردند، اين يكى از خيانتها بود كه در تاريخ بايد ثبت بشود و وضع اقتصادى مملكت هم، شما بهتر مىدانيد كه چطور به چه زمينهاى رساندهاند.
مملكت ما را خراب و قبرستانهاى ما را آباد كردند
عمده چيزى كه در ايران، خاصيتى كه در ايران بود كشاورزى بود، كشاوزى ايران غنى بود و محصولاتش زائد بود بر آن مقدارى كه احتياج داشت و بايد صادر كننده باشد و ما امروز وارد كننده هستيم و هرچه داريم بايد از غير، از خارج بياوريم. مراتع ما را، مراتعى كه بسيار مراتع عالى است، به غير دادند. يكى از مراتعى كه كارشناسان گفتند كه بهترين مراتعى است كه در دنيا از حيث تربيت دام، آن را آنطورى كه به من نوشته بودند به ملكه انگلستان و آن شركتى كه او شريك بوده است به آنها واگذار كرده است و جنگلها را منع كردند از مردم، لكن دادند به غير، به خارجىها، بالاخره مملكت ما را به صورت مفتضحى درآوردند كه من كرارا گفتم كه مملكت ما را خراب كردند، لكن قبرستانهاى ما را آباد كردند، جوانهاى ما را در قبرستانها بردند و مخازن ما را به خارج به غارت
صحيفه نور ج 5 صفحه 40
بردند، حالا هم كه فرار كردند، با جيب پر فرار كردند. چه خودش، چه كسانى كه مربوط به خودش بود، جيبها را پر كردند و در خارج رفتند و مملكتى كه الان دست شما افتاده است، يك مملكتى است كه از همه چيز وارفته است، حالا بايد بسازيد و يك مملكتى است كه اجنبى زده بايد گفت جنگ زده، زلزله زده، اين بايد ساخته بشود نه اينكه خيال كنيد كه يك قشرى بتواند، نه يعنى نه حكومت مىتواند اين كار را بكند، نه بازرگان مىتواند اين كار را بكند، نه كشاورز مىتواند، همه بايد دست به هم بدهيد، جامعه ملى انسانى ايران كه انشاءالله از زير بار اين اختناق و اين گرفتاريها بيرون بيايد، دست به دست هم بدهند و اين وظيفه ملى را انجام بدهند كه مملكت خودشان را از اين انهدامى كه دارد پيدا مىكند، نجات بدهند، از جمله اشخاصى كه (يعنى اصنافى كه) در اين امر خيلى چيز دارند، بازرگانها هستند، اينها هم بايد در حد خودشان تشريك مساعى بكنند، ماها موعظه بكنيم و صحبت بكنيم و آنها هم فعاليتهاى ديگرى، ديگر از ما كار ديگرى كه ساخته نيست. ما بايد همان - صحبت بكنيم و اينها، آقايان هم فعاليت بكنند و اميدوارم انشاءالله كه ما اگر هيچ پيروزى پيدا نكرده بوديم الا رفتن اين طايفه، اين سلسله كافى بود بر ايمان، لكن البته كافى الان نيست بايد ما دنبال بكنيم تا اينكه نهضت را به آخر برسانيم و يك حكومت عادل در اينجا باشد، يعنى يك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش را پر بكند، يك حكومتى باشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقاى ملت بداند اين حكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيدهشان اين بوده است كه همه اينها عبد ما هستند، همه اين ملتها عبيد ما هستند، اين بر خلاف سنت انبياء بوده است برخلاف سنت اولياء بوده است، بر خلاف عقل انسانى است، بر خلاف حقوق بشر است، بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمىكردند.
اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد
بايد حالا انشاءالله حكومتى پيش بيايد كه مسئول باشد پيش ملت، مجلسى باشد كه از خود ملت باشد. مادر 50 سال، مجلسى كه از خودمان باشد نداشتيم. هميشه مجلسى بوده است كه ديگران، حالا يا خارجى براى ما افرادى را تعيين مىكردند، چنانچه محمدرضا خان گفت كه ليست مىفرستادند، يا اينكه نه، اگر آنها هم نمىكردند، خود اينها، سر نيزه اينها بود كه تعيين مىكردند. ما سرنوشتمان سرنوشت سر نيزه بود و ما اميدواريم كه سرنوشتمان سرنوشت قرآن باشد. انشاءالله خداوند انشاءالله همه شما را موفق كند و همه ما را موفق كند به خدمتگزارى.
سئوال يكى از حضار: خيلى متشكريم عوض همگى استدعا مىكنم در تاييد فرمايشاتتان اگر مصلحت باشد، عين همين كميتههايى كه هست يا هر كس ديگرى را كه تعيين كنيد، صلاح بدانيد يك نقر را تعيين بفرمائيد كه به امر صادرات اين مملكت برسد و ما بتوانيم با او تماس بگيريم و انشاءالله به حول وقوه خداوند صادرات مملكت را سر و صورت بدهيم. يك وضع خيلى بدى
صحيفه نور ج 5 صفحه 41
در آمده در اثر حكومتهاى فاسد.
پاسخ امام: انشاءالله اميدواريم كه اين كار درست بشود و آقاى مهندس بازرگان را ما انتخاب كرديم براى اينكه دولت تشكيل بدهد، يعنى دولت موقت و ايشان را من مىشناسم و مرد صالحى است و آقايان هم بايد پشتيبانى كنند از او و در روزنامه پشتيبانى خودشان را اعلام بكنند و ايشان انشاءالله دولتشان را تشكيل مىدهد و مجارى امور انشاءالله اميدواريم به خواست خدا به حال اول برگردد واين طور مسائل، اين طور مشكلات انشاءالله حل بشود، البته
يكى از حضار: خيلى متشكريم البته انتخاب ايشان مورد تائيد همه هست و واقعا همانطور كه اول حضورتان عرض كردم، به طور كامل تبريك مىگوئيم به همه ملت و ما صددرصد پشتيبان ايشان هستيم و هرچه بتوانيم تا سر حد جانمان از اين حكومت آتى كه انتخاب فرموديد حكايت مىكنيم، چشم امر فرموديد، در روزنامهها و هر وسائل ديگرى كه بتوانيم در تاييد و پشتيبانى از ايشان كوشا باشيم.
امام :موفق باشيد.
يكى از حضار :فقط مطلب اين بود كه بعضى آقايان در اين چند روزى كه من مىخواستم خدمتتان شرفياب بشوم و اينها، يك چند تا آقايان كه به من مراجعه كردند، راجع به يك امر خير بود كه اگر يك وقتى از حضرت آيت الله يك غيبتى شده، ايشان حلال بفرمايند.
امام: من همه را بخشيدم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 42
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در ميان گروهى از پرسنل در دبستان علوى
جديت طاغوت براى انهدام مملكت و غارت اموال ملت
شما تا حالا در خدمت طاغوت بوديد. متاسفانه اين جمعيتى كه بايد به ايران خدمت بكنند و يك ايران صحيح براى ما بسازند در خدمت كسى بودند كه جديت براى انهدام اين مملكت داشت. ما پنجاه سال يود مبتلا بوديم به حكومت رضاخان و محمد رضاخان كه در اين 50 سالى كه او بود خيانت خيلى زيادتر شده از آن پنجاه سال اول و اين 28 سال و 38 سال دوم كه زمان ايشان بود خيانت زيادتر شد تا آنوقت. اين شخص براى ما هيچى نگذاشت، اينها فرار كردند، اموال اين ملت را برداشتند و رفتند. به من نوشته بودند، حالا يادم نيست جائى كه مجله بود يا در يك جائى كه اين را براى من فرستادند كه يك ويلائى يك خواهر ايشان (كدام خواهر است آن را هم نمىدانم) خريدهاند به فلانقدر و اين فلانقدر هم يادم نيست. اينكه يادم هست اين است 6 ميليون دلار خرج گلكارى، مىفهميد؟ تصور مىتوانيد بكنيد؟ ما مىتوانيم بفهميم يعنى چه؟ 6 ميليون دلار، 37 ميليون تومان خرج گلكارى اين ويلاى خانم شده. از مال كى؟ پدر ايشان كه آمد كودتا كرد چه چيز داشت سيصدعباسى از مال اين ملت بود و از مال ماها بود ديگر. اين ملت را اينها فقير كردند و برداشتند. اين مال خودش اين مال عائله خودش كه در چيز بود كه 3 بيليون دلار بود نمىدانم ياتومان، 3بيليون و چند صد دلار آنها كه اتباعشان بودند آن سر لشكرها و آن ارتشبدها و آن كذا و كذا آنها هم برداشتند و رفتند. شماهائى كه خدمت كرديد به مملكت شماها محروم، آنهائى كه آن بالا بودند و خيانت مىكردند به اين مملكت، آن بالائىها خوردند و برداشتند و رفتند.
حالا، از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشيد، ملت خودتان را خدمت بكنيد. اين آب و خاك مال شماست، اينجا مال خودتان بايد باشد، دست اين اجانب بايد كوتاه بشود، چقدر آمريكا بايد از اين مملكت ببرد و بخورد يا انگلستان يا ساير جاها؟ ما بايد يك وقت هم زنده بشويم، بيدار بشويم، ملتفت بشويم، آزادى را بگيريم. حق را بايد گرفت با سرنيزه، با مسلسل بايد حق را گرفت از اينها، خودشان كه نمىدهند، بايستيد در مقابل اينها، شما ديديد كه اين ملت، همين پا برهنهها ايستادند در مقابل توپ، تانك نمىدانم مسلسل، ايستادند و پيش بردند كارشان را. اين ابرقدرتها همه پشتيبان شاه بودند و اين مردم پابرهنه با مشت ايستادند در مقابل تانك، خون دادند و عقب زدند آنها را كه ديگر نتوانست اين بماند خودش اينجا، آنها هم كه رفتند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 43
وظيفه اقشار ملت اتحاد براى اصلاح امور و بازسازى خرابى هاست
شما از اين به بعد يك قدرى توجه داشته باشيد، رفقايتان را متوجه كنيد، همقطارانتان را متوجه كنيد، بگوئيد آقا، ما خير شما را مىخواهيم، ما فرياد مىكنيم كه بايد ارتش ما مستقل باشد يعنى نوكر نباشد، اين خير شماست، يا اينكه خير ما؟ بايد ارتشمان تحت نظر آمريكا باشد و بدتر از او اسرائيل؟ بايد اينها اصلاح بشوند. اينها را بايد همهتان دست به دست هم بدهيد و اين كارها را اصلاح بكنيد، درست بكنيد. مملكت را بايد بسازيد از سر. اينها خراب كردند و رفتند و حالا بايد بسازيم. اينها يك كارى كه كردند قبرستانهاى ما را خوب آباد كردند، جوانهاى ما را، همه را زير خاك كردند و رفتند. ما حالا بايد بنشينيم و بسازيم و همه دست به هم بدهيم، آنهائى كه در ارتشند و پاكدامنند ارتش را بسازند، آنهائى كه بيرونند در اداراتند و پاكانند ادارات را درست كنند، مردم بازار را درست كنند، زراعت را درست كنند. اينها به كلى كشاورزى ما را از بين بردند. شما مىدانيد كه ايران يك جائى بود كه صادر مىكرد، حالا براى همه چيز دستش به دنبال يا آمريكاست يا جاى ديگر.
انشاالله خدا همه تان را حفظ كند، موفق باشيد، مويد باشيد. انشاالله.
سوالات ارتشيان وپاسخهاى امام به آنان
يكى از حضار: مىبخشيد، البته من مى دانم كه خسته هستيد، مىخواهيم مزاحمتان نشويم اما راجع به ارتش مطالبى داريم: مىخواستم به عرضتان برسانم كه اينكه شما فرموديد در خدمت طاغوت بوديد، اگر خداوند قبولمان كند با وجود اينكه بنده به سهم خودم 25 سال توى ارتش بودم، لباس خدمت طاغوتى تنم بود، اگر مورد قبول خداوند باشد خيانت نكردم.
پاسخ امام: درخدمت معنايش اين است كه در جائى بوديد كه طاغوت سر وكار داشت والا البته من مىدانم كه در جمع ارتش ما مردم محترم هستند، مردم متعهد هستند، مردم صحيح هستند، پاكدامن هستند، ما دلمان به همين ارتش خوش هست كه پاكدامنها زيادند و انشاالله اصلاح مىشود مملكت ما به واسطه همينها. اينكه گفتم همه در طاغوت - در چيز - بوديد يعنى در يك
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 45
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در جمع كثيرى از پزشكان و داروسازان و گروههائى از مردم 0
لزوم اصلاح تباهىها وبازسازى ويرانگرىهاى رژيم سابق
بسم الله الرحمن الرحيم
من از عواطف شما متشكرم، انشاءالله خداوند شما را سعادتمند كند. من اميدوارم كه در اين وقت حساسى كه مملكت ما گرفتارى عظيم دارد همه آقايان، همه اقشار، همه اصناف مردم بهم كمك كنند، همه بهم كمك كنند و اين مملكتى را كه اينها خراب كردند و گذاشتند و رفتند، اين مملكت - را بهمت همه انشاءالله دوباره نو ساخته بشود.
الان مملكت ما همه چيزهايش خراب است از همه كشور، از اين طرف دانشگاه را عقب نگه داشتند، نگذاشتند كه درست تربيت بشود، از آنطرف ساير اقشار فرهنگ را بعقب راندند، مطبوعات را بوجهى درآوردند كه بعضى از آنها ورقهاى پخش فحشا بود و ساير جهاتى كه در اين مملكت بود از قبيل اقتصاد، از قبيل ارتش، هر چيزى كه ما داشتيم، اينها از بين بردند. آن چيزى كه مهم است، يكى نيروى انسانى است كه بهدر دادند براى آنكه آنچيزهاى اعتيادى را از قبيل ترياك و هروئين و اينها منتشر كردند و اينها را كشاندند به آنجاها، مراكز فحشاء درست كردند و جوانهاى ما را بردند آنجا، سينماها را به صورت مبتذل درآوردند و جوانهاى ما را بردند آنجا، جوانهاى ما را بكلى خراب كردند، و از آن طرف اقتصاد ما را خراب كردند، زراعت الان ما نداريم، نفت ما را بهدر دادند و بعوض او يك آهن پارههايى بنفع خود آنها آوردند براى ما.
ما بايد از سر، يك مملكتى را از سر بسازيم و اين، نه دولت همچو كارى مىتواند بكند نه بعضى اقشار ملت، بايد همه با هم دست به هم بدهند، اگر انشاءالله همه دست به هم دادند اين مملكت از اين آشفتگى خارج مىشود، چنانچه ديديد كه همه دست به هم داديد و بحمدالله بر قدرتهاى دنيا غلبه كرديد.
معاوضه با يك ملت محال است
شما بدانيد كه دنبال سر اين مرد كه خودش هم در اينجا ديگر قدرتمند شده بود و ارتشش كذا و فلان، پشت سر اين تمام قدرتهاى دنيا واقع شده بود: شوروى، امريكا، منتها بعضىها تصريح مىكردند، بعضى تلويحاً، انگلستان چين، ممالك عربى، تمام اينها پشت سر اين ايستاده بودند، لكن ملت
صحيفه نور ج 5 صفحه 46
مشتهايش را گره كرد و ايستاد، همه را عقب زد و يك آدمى كه اگر مهلتش داده بودند دعوى فرعونيت والوهيت هم مىكرد، همچو شد كه آمد مقابل ملت، با كمال ذلت ايستاد استغفار كرد و ملت قبول نكرد، گفت خير، نمىشود، بايد بروى، حالا هم رفته، آمريكائىها هم قبولش نكردند، الان در رباط است، كجاست، كه نشسته دست و پائى مىزند لكن همه اعصابش از بين رفته، يعنى شما خرد كرديد اعصابش را، مشت زديد تا اعصابش را خرد كرديد، حالا همين مشتها را گره كنيد و فرو بياوريد به مغز اينهايى كه اين تتمه را مىخواهند نگه دارند و حال آنكه اين تتمه ديگر چيزى نيست، بايد اينها عاقل باشند، آخر مگر ميشود با يك ملتى معارضه كرد؟ يك ملت است، يك آدم و دو آدم كه نيست، يك حزب و دو حزب كه نيست، يك ملت يك چيزى را مىخواهد، مگر ممكن است كه يك چيزى را كه ملت خواست، نتواند اخذ كند و نگيرد از اينها.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را مىخواهم، موفق باشيد انشاءالله.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 47
تاريخ 17/11/57
بيانات امام خمينى در ديدار با قضات و وكلاى دادگسترى
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
تضعيف مذاهب راهى براى غارت خزائن و تخدير تودهها
من از جهتى بايد اظهار تاسف بكنم و از جهتى بايد اظهار شادمانى. آنكه موجب اظهار تاسف است، اين است كه طبقات ملت ايران به واسطه فعاليتهاى اجانب همچو از هم دور شدند كه ما در تمام عمر مواجه با اين وجوه كريمه نشديم و هر كدام، هر صنفى در يك طرف واقع شدند، دانشگاهى در يك طرف بود، روحانى در يك طرف بود، قضات دادگسترى در يك طرف بودند، علماء روحانى در يك طرف بودند و وكلاى دادگسترى همين طور و اين دستى بود كه از اجانب در اين مملكت فعاليت ميكرد. كارشناس هاى آنها از سابق الايام مطالعه كردند اين ممالك شرق را و زمينهاى اينجا را، وجب به وجب رفتند و گردش كردند و چيزهاى مادى كه در آن بوده است كشف كردند. روحيات ما و طوائف ما را و آن چيزهائى كه ما به آنها متمسكيم اينها را مطالعه كردند و در اثر اين مطالعهاى كه كه اينها كردند، يافتند كه اگر چنانچه مذهب در بين اين مردم باشد و همه تحت يك لوا باشند نمىتوانند بر اينها غلبه كنند و اين خزائن را ببرند و كوشش كردند اينها براى اينكه تضعيف كنند مذاهب را واصل مذهب را بگويند كه اينها چيزهائى بودند كه قدرتمندها درست كردند، اينها افيون جامعه است، اصل ديانت افيون جامعه است. و اين براى اين بود كه مىخواستند كه مذهب را در نطر مردم و در نظر روشنفكرها نازل كنند و از دست بدهند اينها اعتصام به مذهب را در صورتى كه كسى كه به تاريخ انبياء توجه بكند، مىبيند كه انبياء از تودهها در آمدند و حمله كردند به قدرتمندها، از بين همين تودهها. حضرت موسى يك شبانى بود با يك عصا از همين تودهها و بر ضد فرعون قيام كرد و تا آنجا رساند. پيغمبر خودمان كه تاريخش نزديك است و همه آقايان لابد مىدانند، اين يك شخصى بود كه از همين تودهها و جمعيتها بود و با همينها بود و از بدو بعثت تا آخر، با قدرتمندها و باغدارها و مكنت دارها سرمايه دارها هميشه در جدال بود. پيغمبرها از اين تودهها بودند و قدرتمندها را مىترساندند، نه از قدرتمندها بودند براى اينكه تودهها را چه بكنند. اين يك مطلبى است كه واضح است لكن دست تبليغات اجانب خيلى قوى است.
صحيفه نور ج 5 صفحه 48
تفرقه ميان احزاب و كوبيدن روحانيت از جمله دسائس اجانب
از آنطرف ديدند كه خوب، بين خود اقشار ملت اگر اينها با هم متحد باشند، باز هم آن منافعى كه مىخواهيم ببريم، نمىتوانيم ببريم، بين اقشار اين ملت را ما اختلاف بيندازيم. اول متوجه شدند به روحانيت، در زمان رضاخان (اگر چنانچه كسى يادش باشد، آقايان هر كدام يادشان باشد) همچو روحانيت را كوبيدند كه ديگر نه خطيبى براى ما گذاشتند، نه امام جماعتى، تمام را كوبيدند، نه مجلس خطابهاى براى ما ماند و در بين ملت آنطور اينها را ذليل كردند كه حتى شوفرها، ملاها را به اتومبيلها گاهى نمىنشاندند، مىگفتند نمىنشانيمت در اتومبيل. ملا را نمىنشاندند در اتومبيل، تضعيف كردند روحانيت را از يك طرف، از يك طرف اختلاف بين احزاب درست كردند واين هم يك راه اختلافى شد كه اينها به سر هم زدند و اين هم يك بساطى شد.
دانشگاهى را با دانشگاههاى ما از هم جدا كردند، آنها، اينها را يك جور طرد ميكردند و اينها كه تفصيلش زياد است و من هم حالم مقتضى نيست. خود آقايان بايد متوجه باشند كه همه اينها عواملى بود كه اين ملت كه بايد يكپارچه در تحت يك لوا مليت خودشان را حفظ كنند، اين يكپارچگى را اينها بگيرند و اينها را با هم مختلف كنند، بلكه دشمن كنند با هم. اين جهتى است كه موجب تاسف است و لهذا قبل از اين نهضت، ما هيچ وقت با شما آقايان مواجه نبوديم و با يك طائفه ديگر مواجه بوديم.
نهضت اسلامى ايران مايه نقصان و نابودى اختلافات
آنچه اسباب خوشحالى است اين است كه اين نهضت اسلامى ايران موجب شد كه اين اختلافات رو به نقصان گذاشت ورو به نابودى، دانشگاه با دانشجوهاى ما با هم شدند. الان اين مجلس كه از آقايان قضات، آقاى وكلاى دادگسترى هست، هيچ وقت براى ما نبوده است، حالا ما با شما مواجهيم و درد دلها را با شما مىخواهيم بكنيم
عدم آزادى و استقلال در امور مملكتى طى 50 سال سلطنت پهلوى
ما زياد درددل داريم آقا، و آن درددلى است كه شماها داريد. ما پنجاه سال است كه هيچ چيز آزاد نداشتيم، همه شما مىدانيد، از آنوقتى كه رضا شاه آمد تا به الانى كه من اينجا نشستهام ما غير از اينكه حالا، اخيرا شده است، ما هيچ چيز آزاد نداشتيم، نه مطبوعات آزاد داشتيم، نه يك دادگسترى مستقل داشتيم، نه يك كانون وكلاى مستقل داشتيم، همهاش آنها تصرف داشتند، نه يك دانشگاه داشتيم، نه مىتوانستند جوانهاى ما را تربيت صحيح بكنند اينها، اينها را عقب نگه داشتند. فرهنگ ما، يك فرهنگى است كه بر مىگرداند بچهها را به طرف عقب. يك باب مفصلى است اينكه راجع به فرهنگ اينها چه كردند. از آنطرف مراكزى كه براى فحشاء درست كردند در تمام كشور خصوصا در تهران، اين همه مراكز فحشاء در تهران و اطراف تهران درست شد، جوانهاى ما را كشيدند به اين مراكز و در آن مراكز اين نيروى انسانى ما را از بين بردند. از آنطرف اقتصاد ما را به آنطور كه مىبينيد
صحيفه نور ج 5 صفحه 49
رساندند. كشاورزى ما را آنطور كه ملاحظه مىكنيد، عقب بردند و از بين بردند و همه چيز ما الان از بين رفته است. از آنطرف ارتش ما يك ارتشى است كه بر آن حكومت مىكند مستشارهاى آمريكائى و مستشارهاى اسرائيلى. اينها مصيبتهائى است براى اين مملكت و براى ما.
اين ملت الان ايستاده است و مىگويد كه ما مىخواهيم آزاد باشيم. اين يكى از حقوق بشر است كه همه عالم اين معنا را قائلند و مىگويند ما مىخواهيم مستقل باشيم. اين هم يكى از حقوقى است كه هر كسى سرنوشت خودش بايد دست خودش باشد و مىگويد ما يك حكومت عدل مىخواهيم، حكومت عدل اسلامى مىخواهيم. اين هم آرزوى هر آدمى است كه يك حاكمى باشد براى آن حكومت بكند كه بعد از چند وقتى جيبهايش را پر نكند و از اين مرز برود. شما ملاحظه بكنيد كه بعد از سى و هفت سال كه اين آدم حكومت داشته است در اينجا، حكومت غير قانونى داشته در اينجا، چقدر اينها از منافع ما بردند و خوردند و از بين بردند. الان بانكهاى آمريكا و انگلستان و سوئيس و كذا پر است از مالهاى ملت ما كه به دست اينها ثبت شده است، در اسم اينها ثبت شده و ما اميدواريم كه يك وقت دادگسترى ما به عرض ملت برسد و محاكمه كند اين آدم را، اگر شد بخواهيم او را در اينجا و محاكمهاش كنيم، از او بگيريم و اگر اين معنا نشد، محاكمه غيابى كنيم و اموالش را توقيف كنيم در بانكهائى كه هست.
بايد همه با هم اين مملكت را از سر بسازيم
لكن شما آقايان بدانيد كه آنها رفتند و يك مملكت خراب براى ما گذاشتند، يك مملكتى كه همه چيزش ريخته است، هر جادست بگذاريد فساد است و خيال نكنيد كه اين با يك سال، دو سال و با يك قشر، دو قشر بشود تعمير كرد، نمىشود. براى همه ما الان تكليف ست كه اولا راجع به اين نهضتى كه شده است و تا حالا اين نتائج را داشته و ما اميدواريم تا آخر برسد، بر همه ماست كه كمك كنيم به اين نهضت.
شماها اهل قلم هستيد، بنويسيد، بحث كنيد - عرض مىكنم - صحبت بكنيد، تبليغات بكنيد، اين نهضت را بزرگ كنيد، پشتيبانى كنيد، از اين دولت پشتيبانى كنيد، اظهار كنيد، در روزنامهها اعلام كنيد و بعد هم كه انشاءالله يك دولت حقى برقرار شد، آنوقت بايد همه بنشينيم و مع الاسف يك خرابه را بسازيم. اين مملكت را اينها خراب كردند و رفتند و خوردند و بردند و حالا بايد شماها و ماها همه دست به دست هم بدهيم و اين مملكت را از سر بسازيم. بايد اين زلزلهاى كه آمده است بايد بسازيم از سر.
انشاءالله اميدوارم كه خداوند اين قشرها را، همه را به هم نزديك كند، نه من به شما بدبين باشم و نيستم و نه شماها به ماها بدبين باشيد و انشاءالله نيستيد. خداوند همه شما را توفيق دهد، تائيد كند. متشكرم از اينكه تشريف آورديد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 56
تاريخ 19/11/57
بيانات امام خمينى به مناسبت راهپيمائى روز 19/11/57
تظاهرات عظيم ملت در پشتيبانى از دولت اسلامى و اظهار تنفر از مخالفين
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
از عموم ملت ايران كه در اين سالهاى طولانى زحمات كشيدند و صفوف خود را فشرده كردند و براى مبارزه با دستگاه ظلم رنجها بردند، مصيبتها كشيدند تشكر مىكنم.
از اين اجتماع عظيم ملت ايران در اين روز كه براى پشتيبانى از دولت جناب مهندس بازرگان كه دولت شرعى و دولت امام زمان سلام الله عليه است تشكر مىكنم.
بايد همه خبرگزارىها بدانند كه اين اجتماع عظيمى كه در ايران، از مركز گرفته است تا آخر شهرستانها و قصبات براى پشتيبانى از اين دولت بوده است، اين كافى است براى جواب آنها كه گفته مىشود و مىگويند بايد ملت بگويد ملت با چه زبانى بگويد؟ ملت فرياد زند، ملت چندين وقت است، چندين سال است كه در اين امورى كه دارد فرياد مىزند. امروز هم با فريادها، با شعارها پشتيبانى خودشان را از دولت اسلامى اعلام كردند و اظهار تنفر از مخالفين كردند.
خوب است كه اين مخالفين دست از اين خطاها بردارند، دير نشده است، اينها برگردند به دامن ملت، باز هم توبه آنها قبول است، اينقدر با اين ملت لجاجت نكنند، اينقدر اين ملت را اذيت ندهند. الان به من اطلاع دادند كه در گرگان و بعضى جاهاى ديگر در اين روزها كشتارها شده است، چرا اينطور كارها مىشود؟ اين چماقدارها كىها هستند؟ اينها از چه سازمانى هستند؟ آخر چرا با ملت اينطور عمل مىكنيد؟ چرا اينقدر خونريزى راه مىاندازيد؟ چرا اينقدر با مردم لجاجت مىكنيد؟ ما مىخواهيم كه اين مملكت آرامش داشته باشد، ما صلاح همه ملت را مىخواهيم، ما مىخواهيم كه يك ارتش مستقل داشته باشيم، يك ارتشى كه مربوط به غير نباشد؟ مربوط به ملت باشد. ارتش بايد برگردد به دامن ملت، همانطورى كه عده كثيرى، گروههاى كثيرى برگشتند و ما با آغوش باز آنها را پذيرفتيم، شما هم برگرديد و همه ارگان دولت برگردند.
صحيفه نور ج 5 صفحه 57
مخالفت با طاغوت و پشتيبانى از دولت اسلامى يك تكليف شرعى است
من اعلام مىكنم كه موافقت كردن با اين دولتى كه ما فراهم آورديم، تكليف شرعى هم هست و مخالفت كردن بر همه محرم است. ما اعلام مىكنيم كه خدمت كردن به اين دولت طاغوتى، خدمت به طاغوت است، خدمت به كفر و شرك است، نبايد خدمت بكنيد، خدمت به اجانب است، نبايد خدمت به اينها بكنيد. من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه ايران يك ايران آزاد و مستقل باشد.
رمز پيروزى وحدت كلمه است
من از ملت مىخواهم كه همين طور كه ادامه دادند تاكنون نهضت خودشان را، باز هم ادامه بدهند تا اينكه انشاءالله به پيروزى نهائى واصل شويم. پيروزى انشاءالله نزديك است و رمز پيروزى وحدت كلمه است. بايد همه كلمه خود را واحد كنيد، بايد همه پشتيبان هم باشيد تا اينكه به پيروزى برسيد. و اخيراً چيزى به من اطلاع دادند كه موجب تأثر شد و آن اينكه در بعضى از مناطق اشخاصى كه از اهالى آنجاست، حمله كردند به اين جنگلها و جنگلها را خراب مىكنند. اين جنگلها مال ملت است، نبايد در او خرابى كرد. بايد به نظر ولى امرش، به نظر حاكم باشد. جايز نيست بر آنها كه بروند و جنگلها را ببرند و خرابى كنند. بايد برادرهاى ما نصيحت كنند آنها را، جلوگيرى كنند، نگذارند كه اين چيزهائى كه تاكنون هست و ديگران بردند، حالا ما خرابى بكنيم. اينها خرابى است، نبايد اين خرابىها بشود، چنانكه نبايد اشخاص را بيخود و بىجهت مورد شتم و مورد آزار قرار داد. اينها يك موازينى دارد، موازين شرعى دارد، موازين قانونى دارد و هرج و مرج نبايد واقع بشود. خودتان را معرفى نكنيد به اينكه يك مردم هرج و مرج طلب هستيد.
شما مردم، ملت شريف ايران ثابت كرديد كه با يك قدم راسخ و با يك نظم و يك اراده مصمم كارها را داريد پيش مىبريد و يكى پس از ديگر، اين قواى شيطانى را منهدم مىكنيد. خداوند انشاءالله به شما همه توفيق بدهد و به ما توفيق اين را بدهد كه خدمتگزار همه باشيم.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 58
تاريخ: 19/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پرسنل نيروى هوائى و زمينى
امروز سربازان در خدمت امام عصر و زير بيرق قرآن كريم هستند
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما سربازان امام عصر سلام الله عليه. همانطور كه فرياد زديد، تاكنون در خدمت طاغوت بوديد، طاغوتى كه تمام هستى ماها را ساقط كرد، طاغوتى كه خزائن ما را تهى كرد، طاغوتى كه ما را برده خارجىها كرد و از امروز در خدمت امام عصر سلام الله عليه و در خدمت قرآن كريم هستيد. قرآن كريمى كه سعادت همه بشر را بيمه كرده است، قرآن كريمى كه هر كس در زير بيرق او واقع بشود، در دنيا و آخرت سعيد است، قرآن كريمى كه آزادى و استقلال را توصيه كرده است. ما همه تابع قرآن كريم و تابع موازين اسلام و قواعد اسلام هستيم. ما همه از شماها، روحانيت از شما تشكر مىكند.
ما اميدواريم كه با پيوستگى به هم بتوانيم اين طاغوتها را تا آخر از بين ببريم و بجاى آن يك حكومت عدل اسلامى كه مملكت ما براى خودمان باشد و همه چيزمان به دست خودمان باشد. ما مىخواهيم كه سرنوشتمان را خودمان تعيين كنيم، نه سفارت آمريكا و سفارت شوروى. ما مىخواهيم كه مملكت خودمان را خودمان تعيين كنيم، نه يهوديان و اسرائيل. ما مىخواهيم مملكتمان را آزاد كنيم، اختناق در مملكت ما نباشد. ما مىخواهيم ارتش ما آزاد باشد، اسرائيل در آن تصرف نكند، امريكا در آن تصرف نكند.
نهضت را حفظ كنيد تا بر پائى حكومت عدل انسانى - اسلامى
درود بر شما كه قدر نعمت خدا را دانستيد و به دامن قرآن پيوستيد. درود بر شما كه ترك كرديد حكومت طاغوت را و به حكومت الله پيوستيد.
من اميدوارم كه ساير اشخاصى كه در امور خدمت هستند آنها هم وظيفه خودشان را بفهمند و به ملت بپيوندند. ما صلاح همه شما را مىخواهيم، ما مىخواهيم كه شماها آزاد باشيد، ما مىخواهيم كه مملكت را شما مستقل كنيد و ما مىخواهيم كه ديگران، كسانى ديگر كسانى كه مىخواهند بر شما تصرف بكنند، اينها نباشند، دست اجانب كوتاه باشد. خداوند نصرت به همه شما عنايت كند. بايد اين نهضت را حفظ كنيد تا انشاءالله به آخر نقطه و نهايت كه قيام يك حكومت عدل انسانى اسلامى است به جاى يك حكومت طاغوتى.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 5 صفحه 61
تاريخ: 19/11/57
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از معلمان كشور
اينكه ما براى خدا كار كنيم، خود پيروزى است
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من با اينكه حالم مقتضى نيست لكن چند كلمه به شما خانمها و آقايان عرض مىكنم. خداى تبارك و تعالى مىفرمايد كه، به پيغمبر اكرم امر مىفرمايد (قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا الله) مىفرمايد كه به اين امت بگو كه من فقط يك موعظه به شما دارم و آن موعظه اين است كه قيام كنيد براى خدا، نهضت كنيد براى خدا، اگر چنانچه نهضت، نهضت الهى باشد اين پيروزى در آن هست، چه به حسب ظاهر ما شكست بخوريم باز پيروزيم، اگر شكست نخوريم هم پيروزيم، براى اينكه ما براى خدا كار كرديم، وقتى براى خدا چيزى شد، اين پيروزيست خودش و اگر چنانچه قيامى كه بكنند قيام شيطانى باشد، روى هواهاى نفس باشد، روى هواهاى شيطانى باشد، اين شكست است چه به حسب ظاهر پيروز بشود يا نشود. مثل آن مقابله حضرت امير با معاويه است، اين دو لشگر مقابل هم ايستادند يكى طاغوت و لشگر طاغوت بود، يكى لشگر خدا بود، اگر پيروز شده بود حضرت امير و كسانى كه همراه او بودند، پيروز بود، اگر شكست مىخورد باز پيروز بود. در صفين حضرت امير، بايد گفت كه شكست نخورد، براى اينكه با حيلههائى كه كردند نتوانستند كار را پيش ببرند ولى تا آخر اين جند، جند الهى پيروزمند بود، سيدالشهدا (سلام الله عليه) كشته شد شكست نخورد، لكن بنىاميه را همچو شكست كه تا آخر نتوانستند ديگر كارى بكنند، همچو اين خون، آن شمشيرها را عقب زد كه تا الان هم كه ملاحظه مىكنيد باز پيروزى با سيدالشهداست و شكست با يزيد و اتباع اوست.
بدانيد كه لشگر خدا هميشه پيروز است
در اين نهضتى كه شما ملت ايران زن و مرد، همه قائم به آن هستيد، اين نهضت براى خداست مىخواهيد كه طاغوت را از بين ببريد، مىخواهيد كه كسانى كه ملت شما را تضعيف كردهاند و ملت شما را در تحت اختناق و فشار و چپاول در آورده نجات بدهيد، مىخواهيد كه حكومت خدا را در ايران ايجاد كنيد، چه شكست بخوريد و چه شكست بدهيد پيروز هستيد. ما اگر كشته بشويم به بهشت مىرويم انشاءالله اگر براى خدا باشد و اگر بكشيم هم به بهشت مىرويم، آنها اگر كشته بشوند جهنم مىروند اگر بكشند هم جهنم
صحيفه نور ج 5 صفحه 62
مىروند. آن ميزان، خدايى بودن يك امر و شيطانى بودن است، شيطان و جنود شيطان هميشه در شكستند و قرآن و خدا و لشگر خدا هميشه پيروز هستند.
دنيا يك جزء بسيار كمى است از عالم، دنيا يعنى آن چيز خيلى پست، عالم يك مركبى است از ماوراء اين طبيعت، اين طبيعت در آخر مرتبه وجود واقع شده است، پائينتر از همه مراتب است. اگر انسان با جهاد براى خدا از اين دنيا برود يعنى از عالم پست به عالم بالا مىرود، به عالم مىرود كه فوق اين عوالم است و اگر شيطانى باشد، به اسفلالسافلين مىرود يعنى از اين دنيا پستتر و از جهنم چاه عميق است در چاه عميق فرو مىرود. اينهائى كه لشگر شيطان هستند و تبع شيطان هستند، دارند پله پله طرف اسفلالسافلين مىروند. آنهائى كه لشگر خدا هستند و براى خداست، دارند طرف بالا مىروند، هر چه عمل بكنند عمل آنها، آنها را به بالا مىبرد و هر چه اين طرف عمل بكند و شيطانى عمل بكند، عمل آنها، آنها را به پائين مىبرد.
تربيت كنيد بچهها را به تربيت الهى
مواظب باشيد كه اعمالتان، اعمال صالح باشد، قيامتان براى خدا باشد، اعمالتان براى خدا باشد. هر كدام بچه داريد تربيت كنيد، تربيت الهى بكنيد، تربيت شيطانى نكنيد. هر كدام مدرسه مىرويد، چه به مدرسه كه مىرويد تربيت الهى بشويد. هر كدام معلم مدرسه هستيد، تربيت كنيد بچهها را به تربيت الهى، تربيتهاى شيطانى را از آن دست برداريد.
من از شما كه در اينجا آمدهايد و زحمت كشيديد با اين حالى كه دارم تشكر مىكنم و به شما دعا مىكنم. اميدوارم كه با اين تشكلى كه داريد، اين وحدت كلمهاى كه داريد كه همه را با هم در يك محل جمع كرده است، ما را با شما در يك محل جمع كرده است، اميدوارم كه وحدت روحى و وحدت عقيدتى داشته باشيم و همه در صف واحد به جلو برويم به سوى حكومت عدل الهى خداوند هم شما را حفظ كند و موفق باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page