-
previos page menu page next page
روحالله الموسوى الخمينى
صحيفه نور ج 21 صفحه 51
پاسخ به نامه يك اسير در بند رژيم عراق
بسمه تعالى
فرزند بسيار عزيزم! از نامه دلسوزانه شما بسيار متاثر گرديدم، من ناراحتى شما عزيزان در بند را احساس مىكنم، شما هم ناراحتى پدرتان را كه فرزندان عزيزش دور از وطن هستند، احساس كنيد.
عزيزان من سيد و مولاى همه ما حضرت موسى بن جعفر بيش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند براى اسلام عزيز. شما صبر كنيد خداوند فرج را ان شاءالله تعالى نزديك مىنمايد و پدر پير شما را با ديدن شما شاد مىفرمايد. به همه عزيزان در بند سلام مرا برسانيد. من از دعاى خير فراموشتان نمىكنم. خداحافظ شما باشد. پدرپيرت (خ)
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 52
تاريخ 2/9/67
پيام امام خمينى در آستانه ى سالگرد بسيج مستضعفين
بسم الله الرحمن الرحيم
تشكيل بسيج در نظام جمهورى اسلامى ايران يقيناً از بركات و الطاف جليه خداوند تعالى بود كه بر ملت عزيز و انقلاب اسلامى ايران ارزانى شد.
در حوادث گوناگون پس از پيروزى انقلاب خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروههاى فراوانى كه با ايثار و خلوص و فداكارى و شهادت طلبى، كشور و انقلاب را بيمه كردند. ولى حقيقتاً اگر بخواهيم مصداق كاملى از ايثار و خلوص و فداكارى و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهيم، چه كسى سزاوارتر از بسيج و بسيجيان خواهند بود! بسيج شجره طيبه و درخت تناور و پرثمرى است كه شكوفههاى آن بوى بهار وصل و طراوات يقين حديث عشق مىدهد. بسيج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامى است كه پيروانش بر گلدستههاى رفيع آن، اذان شهادت و رشادت سر دادهاند. بسيج ميقات پابرهنگان و معراج انديشه پاك اسلامى است كه تربيت يافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بى نشانى گرفتهاند. بسيج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكل آن را كه همه مجاهدان از اولين تا آخرين امضاء نمودهاند.
من همواره به خلوص و صفاى بسيجيان غبطه مىخورم و از خدا مىخواهم تا با بسيجيانم محشور گرداند، چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجىام. من مجدداً به همه ملت بزرگوار ايران و مسوولين عرض مىكنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگترين سادهانديشى اين است كه تصور كنيم جهانخواران خصوصاً آمريكا و شوروى از ما و اسلام عزيز دست برداشتهاند لحظهاى نبايد از كيد دشمنان غافل بمانيم، در نهاد و سرشت آمريكا و شوروى كينه و دشمنى با اسلام ناب محمدى - صلى الله عليه و آله و سلم - موج مىزند بايد براى شكستن، امواج طوفانها و فتنهها و جلوگيرى از سيل آفتها به سلاح پولادين صبر و ايمان مسلح شويم. ملتى كه در خط اسلام ناب محمدى - صلى الله عليه و آله و سلم - و مخالف با استكبار و پول پرستى و تحجرگرايى و مقدس نمايى است، بايد همه افرادش بسيجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند، چرا كه در هنگامه خطر ملتى سربلند و جاويد است كه اكثريت آن آمادگى لازم رزمى را داشته باشد.
خلاصه كلام، اگر بر كشورى نداى دلنشين تفكر بسيجى طنين اندازد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد و الا هر لحظه بايد منتظر حادثه باشيم.
صحيفه نور ج 21 صفحه 53
بسيج بايد مثل گذشته و با قدرت و اطمينان خاطر به كار خود ادامه دهد. امروز يكى از ضرورىترين تشكلها، بسيج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دينى و دانشجويان دانشگاهها بايد با تمام توان خود در مراكزشان از انقلاب و اسلام دفاع كنند، فرزندان بسيجىام در اين مراكز، پاسدار اصول تغيير ناپذير نه شرقى و نه غربى باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلى بيشتر به اتحاد و يگانگى احتياج دارند. فرزندان انقلاب به هيچ وجه نگذارند ايادى آمريكا و شوروى در آن دو محل حساس نفوذ كنند. تنها با بسيج است كه اين مهم انجام مىپذيرد. و مسائل اعتقادى بسيجيان به عهده اين دو پاسگاه علمى است. حوزه علميه و دانشگاه بايد چهارچوبهاى اصيل اسلام ناب محمدى را در اختيار تمامى اعضاء بسيج قرار دهند. بايد بسيجيان جهان اسلام در فكر ايجاد حكومت بزرگ اسلامى باشند و اين شدنى است، چرا كه بسيج تنها منحصر به ايران اسلامى نيست، بايد هستههاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ايستاد. شما در جنگ تحميلى نشان داديد كه با مديريت صحيح و خوب مىتوان اسلام را فاتح جهان نمود. شما بايد بدانيد كه كارتان به پايان نرسيده است، انقلاب اسلامى در جهان نيازمند فداكارىهاى شماست؟ مسؤولين تنها با پشتوانه شماست كه مىتوانند به تمامى تشنگان حقيقت و صداقت اثبات كنند كه بدون آمريكا و شوروى مىشود به زندگى مسالمتآميز توأم با صلح و آزادى رسيد. حضور شما در صحنهها موجب مىشود كه ريشه ضدانقلاب در تمامى ابعاد از بيخ و بن قطع گردد.
من دست يكايك شما پيشگامان رهايى را مىبوسم و مىدانم كه اگر مسؤولين نظام اسلامى از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت. بار ديگر تاكيد مىكنم كه غفلت از ايجاد ارتش بيست ميليونى، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را به دنبال خواهد داشت. من از تمامى بسيجيان خصوصاً از فرماندهان عزيز آن تشكر مىكنم و از دعاى خير براى اين فرزندان با وفاى اسلام غفلت نخواهم نمود. خداوند شهداى عزيز و گمنام بسيج را كه به نعمت همجوارى اهل بيت - عليهمالسلام - مغتنم و جانبازان عزيز را شفا و اسرا و مفقودين عزيز را سالماً به اوطانشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوكت اين نهاد مقدس و مردمى كه پيروان اسلام عزيز و حضرت بقيهالله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفداء هستند بيفزايد.
والسلام عليكم و رحمهالله
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 54
تاريخ: 2/9/67
انتصاب حجت الاسلام ابراهيم فاضل فردوسى به سمت نماينده امام و امام جمعه بوشهر
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجتالاسلام آقاى حاج شيخ ابراهيم فاضل فردوسى دامت افاضاته با تشكر و قدردانى از زحمات چند ساله جناب حجتالاسلام آقاى مدنى دامت افاضاته كه اكنون ايشان به خاطر گرفتارىهاى شخصى از امامت جمعه بوشهر استعفا دادهاند، جناب عالى را به سمت امام جمعه بوشهر و نماينده خود در آن استان منصوب مىنمايم كه انشاءالله تعالى ضمن برگزارى نماز پرصلابت جمعه، مردم را به وظايف اسلامى و انقلابى خود آشنا ساخته و به وحدت و همبستگى در برابر دشمنان اسلام دعوت نماييد. اميد است با همكارى اهالى محترم و نهادها و مسؤولين جمهورى اسلامى در آن شهر بتوانيد هر چه باشكوهتر نماز جمعه را برگزار نماييد.
والسلام عليكم و رحمهالله
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 55
تاريخ: 3/9/67
انتصاب آقاى مير حسين موسوى به مسؤول ايجاد تشكيلات و رسيدگى به امور جانبازان
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى مهندس ميرحسين موسوى نخست وزير محترم ايده الله تعالى
از آن جا كه چندى قبل جناب حجتالاسلام آقاى حاج شيخ مهدى كروبى طى نامهاى درخواست نمودند كه براى رسيدگى هر چه بيشتر و بهتر به امور جانبازان و خانوادههاى شهدا، اداره امور جانبازان انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى به نهاد يا تشكيلات ديگرى سپرده شود، اين جانب ضمن تقدير و تشكر فراوان از ايشان و از كليه مسؤولين و دستاندركاران بنياد شهيد انقلاب اسلامى و مركز پزشكى بنياد، خصوصاً سركار خانم كروبى كه در شرايط جنگ كمال ايثار و فداكارى را نسبت به اين عزيزان نمودهاند، جناب عالى را مسؤول اداره كليه امور جانبازان عزيز نمودم كه با استفاده از همكارى و تجربيات بنياد شهيد انقلاب اسلامى و جانبازان و نيز اختصاص بهترين امكانات بنياد مستضعفان به ايجاد تشكيلات جديدى در اين امر مقدس و بزرگ همت گماريد. و اميد است با درايت و تقوا و تعهدى كه در شما سراغ دارم به تمامىامور اين حماسهسازان و شهيدان زنده انقلاب رسيدگى كامل گردد. و بنياد شهيد انقلاب اسلامى نيز همچون گذشته با فراغت و امكانات بيشتر امور خانوادههاى معظم شهدا و مفقودين و اسرا را دنبال نمايد.
از آن جا كه ممكن است اين روزها افرادى بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتى در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بى شائبه و طاقتفرساى شما را خصوصاً در مسأله جنگ خدشهدار نمايند، لازم است كه اين نكته را تذكر دهم كه من همچون گذشته شما را فردى لايق و دلسوز براى انقلاب اسلامى مىدانم و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهيز سپاهيان اسلام فراموش نمىكنم و الان نيز شما را تاييد و حمايت مىكنم.
از آن جا كه سران كشور و هيات مشورتى بازسازى كشور در چند روز آينده اصول و سياست بازسازى را به دولت ابلاغ مىنمايند، جناب عالى و اعضاى محترم هيات دولت بايد با قدرت و قاطعيت و با استقلال كامل به امر بازسازى كشور و ترميم خرابىها پرداخته و رسيدگى به محرومين را در صدر برنامههاى خود قرار دهيد و مردم عزيز و شريف ايران نيز كه همه چيز خود را در طبق اخلاص و بندگى خدا نهادهاند، توجه دارند كه تا رسيدن به استقلال واقعى راه طولانى پيش رو دارند و همه مىدانند كه با توجه به حجم عظيم خرابىها نبايد انتظار اصلاح و بازسازى سريع امور را داشت.
صحيفه نور ج 21 صفحه 56
ما هنوز در آغاز راه هستيم و سالها وقت لازم است كه با همت و تلاش همه دستاندركاران و مردم عزيز، ميهن اسلامىمان بازسازى شود و مشكلات برطرف گردد. چه بسا افراد مغرض و مخالف با انقلاب كه از هيچ راهى نتوانستهاند به اسلام و انقلاب لطمه وارد نمايند، امروز در قالب شعارها و بالا بردن سطح توقعات در مردم، بخواهند به هدفهاى شوم خود نايل شوند و با انگشت نهادن روى مشكلاتى كه نتيجه تحميل چندين ساله جنگ بوده است، مردم را نسبت به مسؤولين بدبين كنند و اين طور تبليغ نمايند كه بعد از قبول قطعنامه و نبودن جنگ، چرا مشكلات حل نمىشود؟ بايد به اين افراد گفت مگر اين كار به سادگى امكان پذير است؟ مگر كشور ما از محاصرهها بيرون آمده است؟ مگر همه مراكز آسيب ديده برق و سوخت و كارخانجات را يك روزه مىتوان راهاندازى نمود كه ما بگوييم ديروز جنگ بود، عذرها موجه ولى امروز كه جنگ نيست چرا كمبود است؟ البته اين سخنها از باب تذكر به مؤمنين است و الا مردم وفادار و انقلابى كشورمان براى به دست آوردن استقلال واقعى و رسيدن به خودكفايى، خيلى بيش از اينها آماده صبر و فداكارى هستند. و من مطمئنم كه ملت عزيز ايران يك لحظه استقلال و عزت خود را با هزار سال زندگى در ناز و نعمت ولى وابسته به اجانب و بيگانگان معاوضه نمىكند.
در خاتمه بار ديگر از زحمات دلسوزانه و مخلصانه دوست خوبم جناب حجتالاسلام آقاى كروبى تشكر مىنمايم و اميدوارم تمامىافرادى كه در خدمت معلولين جنگ تحميلى بودهاند، با صميميت با آقاى نخست وزير همكارى نمايند.
خداوند بزرگ به همه مسؤولين و دولت خدمتگزار و مردم شريف ايران، توفيق صبر و ايثار در راه اسلام را عنايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمهالله
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 59
تاريخ: 14/9/67
پيام به سمينار مسؤولين و اعضاى شوراى مركزى جهاد سازندگى
بسم الله الرحمن الرحيم
زحمات بى وقفه جهاد، اين سنگرسازان بى سنگر در دفاع مقدسمان از جمله مسائلى است كه ترسيم آن در قالب الفاظ نمىگنجد، عشق جهاد در خدمت به اسلام و مردم، چشم دل عشاق خدمت به دين و مردم را روشن نموده است. شجاعت دليرمردان و شيرزنان جهادى مان در جهادمان عليه كفر و بيداد زبانزد خاص و عام است. وسعت دامنه گذشت و ايثار مردان و زنان جهاد، جنگ و صلح، بزرگ و كوچك، فقير و غنى اين مرز و بوم را فرا گرفته است. جهاد شمايل دنياى آزادى و استقلال در عرصه كار و تلاش و پيكار عليه فقر و تنگدستى و رذالت و ذلت است.
فرزندان عزيز جهادىام! به تنها چيزى كه بايد فكر كنيد به استوارى پايههاى اسلام ناب محمدى - صلى الله عليه و آله و سلم - است. اسلامى كه غرب و در رأس آن آمريكاى جهانخوار و شرق در رأس آن شوروى جنايتكار را به خاك مذلت خواهد نشاند. اسلامى كه پرچمداران آن پابرهنگان و مظلومين و فقراى جهانند و دشمنان آن ملحدان و كافران و سرمايهداران و پول پرستانند. اسلامى كه طرفداران واقعى آن هميشه از مال و قدرت بى بهره بودهاند و دشمنان حقيقى آن زراندوزان حيلهگر و قدرت مداران بازيگر و مقدس نمايان بى هنرند.
شما عزيزان با خدمات شايسته خود در پشت جبههها، چون جبههها، دل امام زمان - روحى له الفداء - را شاد كردهايد. اميدوارم از سياست صحنههاى سخت نه شرقى نه غربى جمهورى اسلامى عبور كنيد كه اگر ايران را بر پايه استقلال واقعى پايهريزى نكنيم، هيچ كارى نكردهايم. چشم اميد من به شما سازندگان پرشور و نشاط اسلامىاست.
والسلام عليكم
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 61
تاريخ: 8/10/67
پيام به اعضاى مجمع تشخيص مصلحت
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت حضرات آقايان اعضاى محترم مجمع تشخيص مصلحت دامت افاضاتهم با سلام و دعا و آرزوى موفقيت براى آن مجمع محترم از آن جا كه وضعيت جنگ به صورتى درآمده است كه هيچ مسألهاى آن چنان فوريتى ندارد كه بدون طرح در مجلس و نظارت شوراى محترم نگهبان، مستقيماً در آن مجمع طرح گردد، لازم ديدم نكاتى را متذكر شوم:
1 - آنچه تاكنون در مجمع تصويب شده است، مادام المصلحه به قوت خود باقى است.
2 - آنچه در دست تصويب است، اختيار آن با خود مجمع است كه در صورت صلاحديد تصويب مىنمايند.
3 - پس از آن، تنها در مواقعى كه بين مجلس و شوراى نگهبان اختلاف است، به همان صورتى كه در آئين نامه مصوب آن مجمع طرح شده بود عمل گردد.
البته ماده 5 به همان صورتى كه اصلاح كرده بودم - جلسه با 7 نفر رسميت پيدا مىكند - باقى باشد و ماده 10 بدين صورت اصلاح گردد: كلمه مجدداً حذف گردد و به جاى آن تنها يكبار گذارده شود.
تذكرى پدرانه به اعضاى عزيز شوراى نگهبان مىدهم كه خودشان قبل از اين گيرها، مصلحت نظام را در نظر بگيرند، چرا كه يكى از مسائل بسيار مهم در دنياى پرآشوب كنونى، نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميمگيرىها است. حكومت، فلسفه عملى برخورد با شرك و كفر و معضلات داخلى و خارجى را تعيين مىكند. و اين بحثهاى طلبگى مدارس كه در چارچوب تئورىها است، نه تنها قابل حل نيست كه ما را به بن بستهايى مىكشاند كه منجر به نقض ظاهرى قانون اساسى مىگردد.
شما در عين اين كه بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعى صورت نگيرد - و خدا آن روز را نياورد - بايد تمام سعى خودتان را بنماييد كه خداى ناكرده اسلام در پيچ و خمهاى اقتصادى، نظامى، اجتماعى و سياسى متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد. خداوند به همه اعضاى محترم مجمع تشخيص مصلحت توفيق دهد تا هر چه بهتر به اسلام خدمت كنيد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 66
تاريخ: 11/10/67
پيام به گورباچف رهبر شوروى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى گورباچف صدر هيأت رئيسه اتحاد جماهير سوسياليستى شوروى با اميد خوشبختى و سعادت براى شما و ملت شوروى از آن جا كه پس از روى كار آمدن شما چنين احساس مىشود كه جناب عالى در تحليل حوادث سياسى جهان خصوصاً در رابطه با مسائل شوروى در دور جديدى از بازنگرى و تحول و برخورد قرار گرفتهايد و جسارت و گستاخى شما در برخورد با واقعيات جهان چه بسا منشاء تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلى حاكم بر جهان گردد، لازم ديدم نكاتى را يادآور شوم هر چند ممكن است حيطه تفكر و تصميمات جديد شما تنها روشى براى حل معضلات حزبى و در كنار آن حل پارهاى از مشكلات مردمتان باشد، ولى به همين اندازه هم شهامت تجديدنظر در مورد مكتبى كه ساليان سال فرزندان انقلابى جهان را در حصارهاى آهنين زندانى نموده بود، قابل ستايش است. و اگر به فراتر از اين مقدار فكر مىكنيد، اولين مسالهاى كه مطمئناً باعث موفقيت شما خواهد شد، اين است كه در سياست اسلاف خود داير بر خدازدايى و دين زدايى از جامعه كه تحقيقاً بزرگترين و بالاترين ضربه را بر پيكر مردم كشور شوروى وارد كرده است، تجديد نظر نماييد و بدانيد كه برخورد واقعى با قضاياى جهان جز از اين طريق ميسر نيست.
البته ممكن است از شيوههاى ناصحيح و عملكرد غلط قدرتمندان پيشين كمونيسم در زمينه اقتصاد، باغ سبز دنياى غرب رخ بنمايد ولى حقيقت جاى ديگرى است. شما اگر بخواهيد در اين مقطع تنها گرههاى كور اقتصادى سوسياليسم و كمونيسم را با پناه بردن به كانون سرمايهدارى غرب حل كنيد، نه تنها دردى از جامعه خويش را دوا نكردهايد كه ديگران بايد بيايند و اشتباهات شما را جبران كنند. چرا كه امروز اگر ماركسيسم در روشهاى اقتصادى و اجتماعى به بن بست رسيده است، دنياى غرب هم در همين مسايل - البته به شكل ديگر - و نيز در مسائل ديگر گرفتار حادثه است.
جناب آقاى گورباچف!
بايد به حقيقت رو آورد: مشكل اصلى كشور شما مساله مالكيت و اقتصاد و آزادى نيست. مشكل شما عدم اعتقاد واقعى به خداست، همان مشكلى كه غرب را هم به ابتذال و بن بست كشيده و يا خواهد كشيد. مشكل اصلى شما مبارزه طولانى و بيهوده با خدا و مبدا هستى و آفرينش است.
صحيفه نور ج 21 صفحه 67
جناب آقاى گورباچف!
براى همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزههاى تاريخ سياسى جهان جستجو كرد؛ چرا كه ماركسيسم جوابگوى هيچ نيازى از نيازهاى واقعى انسان نيست، چرا كه مكتبى است مادى و با ماديت نمىتوان بشريت را از بحران عدم اعتقاد به معنويت كه اساسىترين درد جامعه بشرى در غرب و شرق است، به در آورد.
حضرت آقاى گورباچف!
ممكن است شما اثباتاً در بعضى جهات به ماركسيسم پشت نكرده باشيد و از اين پس هم در مصاحبهها، اعتقاد كامل خودتان را به آن ابراز كنيد، ولى خود مىدانيد كه ثبوتاً اين گونه نيست. رهبر چين اولين ضربه را به كمونيسم زد و شما دومين و على الظاهر آخرين ضربه را بر پيكر آن نواختيد. امروز ديگر چيزى به نام كمونيسم در جهان نداريم، ولى از شما جداً مىخواهم كه در شكستن ديوارهاى خيالات ماركسيسم، گرفتار زندان غرب و شيطان بزرگ نشويد. اميدوارم افتخار واقعى اين مطلب را پيدا كنيد كه آخرين لايههاى پوسيده هفتاد سال كژى جهان كمونيسم را از چهره تاريخ و كشور خود بزداييد. امروز ديگر دولتهاى همسو با شما كه دلشان براى وطن و مردمشان مىطپد، هرگز حاضر نخواهند شد بيش از اين منابع زيرزمينى و روزمينى كشورشان را براى اثبات موفقيت كمونيسم - كه صداى شكستن استخوانهايش هم به گوش فرزندانشان رسيده است - مصرف كنند.
آقاى گورباچف!
وقتى از گلدستههاى مساجد بعضى از جمهورىهاى شما پس از هفتاد سال بانگ الله اكبر و شهادت به رسالت حضرت ختمى مرتبت - صلى الله عليه و آله و سلم - به گوش رسيد، تمامى طرفداران اسلام ناب محمدى (ص) را از شوق به گريه انداخت. لذا لازم دانستم اين موضوع را به شما گوشزد كنم كه بار ديگر به دو جهان بينى مادى و الهى بينديشيد. ماديون معيار شناخت در جهان بينى خويش را حس دانسته و چيزى را كه محسوس نباشد، از قلمرو علم بيرون مىدانند و هستى را همتاى ماده دانسته و چيزى را كه ماده ندارد، موجود نمىدانند. قهراً جهان غيب مانند وجود خداوند تعالى و وحى و نبوت و قيامت را يكسره افسانه مىدانند. در حالى كه معيار شناخت در جهان بينى الهى اعم از حس و عقل مىباشد و چيزى كه معقول باشد، داخل در قلمرو علم مىباشد گرچه محسوس نباشد. لذا هستى اعم از غيب و شهادت است و چيزى كه ماده ندارد، مىتواند موجود باشد. و همان طور كه موجود مادى به مجرد استناد دارد، شناخت حسى نيز به شناخت عقلى متكى است.
قرآن مجيد اساس تفكر مادى را نقد مىكند و به آنان كه بر اين پندارند كه خدا نيست وگرنه ديده مىشد. لن نومن لك حتى نرى الله جهرة . مىفرمايد: لا تدركهالابصار و هو يدرك الابصار و هواللطيف الخبير . از قرآن عزيز و كريم و استدلالات آن در موارد وحى و نبوت و قيامت بگذريم كه از نظر شما اول بحث است. اصولاً ميل نداشتم شما را در پيچ و تاب مسائل فلاسفه بخصوص فلاسفه
صحيفه نور ج 21 صفحه 68
اسلامى بيندازم. فقط به يكى دو مثال ساده و فطرى و وجدانى كه سياسيون هم مىتوانند از آن بهرهاى ببرند، بسنده مىكنم: اين از بديهيات است كه ماده و جسم هر چه باشد از خود بى خبر است. يك مجسمه سنگى يا مجسمه مادى انسان، هر طرف آن از طرف ديگرش محجوب است، در صورتى كه به عيان مىبينيم كه انسان و حيوان از همه اطراف خود آگاه است. مىداند كجاست، در محيطش چه مىگذرد، در جهان چه غوغايى است. پس در حيوان و انسان چيز ديگرى است كه فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمىميرد و باقى است. انسان در فطرت خود هر كمالى را به طور مطلق مىخواهد و شما خوب مىدانيد كه انسان مىخواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هيچ قدرتى كه ناقص است، دل نبسته است. اگر عالم را در اختيار داشته باشد و گفته شود جهان ديگرى هم هست، قطرتاً مايل است آن جهان را هم در اختيار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم ديگرى هم هست، فطرتاً مايل است آن علوم را هم بياموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق بايد باشد تا آدمى دل به آن ببندد. آن خداوند متعال است كه همه به آن متوجهيم گرچه خود ندانيم. انسان مىخواهد به حق مطلق برسد تا فانى در خدا شود. اصولاً اشتياق به زندگى ابدى در نهاد هر انسانى نشانه وجود جهان جاويد و مصون از مرگ است.
اگر جناب عالى ميل داشته باشيد در اين زمينهها تحقيق كنيد، مىتوانيد دستور دهيد كه صاحبان اين گونه علوم علاوه بر كتب فلاسفه غرب، در اين زمينه به نوشتههاى فارابى و بوعلى سينا - رحمةالله عليهما - در حكمت مشاء مراجعه كنند تا روشن شود كه قانون عليت و معلوليت كه هر گونه شناختى بر آن استوار است، معقول است نه محسوس، و ادراك معانى كلى و نيز قوانين كلى كه هرگونه استدلال بر آن تكيه دارد، معقول است نه محسوس، و نيز به كتابهاى سهروردى - رحمةالله عليه - در حكمت اشراق مراجعه نموده و براى جناب عالى شرح كنند كه جسم و هر موجود مادى ديگر به نور صرف كه منزه از حس مىباشد، نيازمند است و ادراك شهودى ذات انسان از حقيقت خويش، مبرا از پديده حسى است. و از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به حكمت متعاليه صدرالمتالهين - رضوان الله تعالى عليه و حشرهالله مع النبيين و الصالحين - مراجعه نمايند تا معلوم گردد كه حقيقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده و هر گونه انديشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد.
ديگر شما را خسته نمىكنم و از كتب عرفا و بخصوص محيى الدين بن عربى نام نمىبرم كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيف باريكتر ز موى منازل معرفت آگاه گردند كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.
جناب آقاى گورباچف!
اكنون بعد از ذكر اين مسائل و مقدمات از شما مىخواهم درباره اسلام به صورت جدى تحقيق و تفحص كنيد و اين نه به خاطر نياز اسلام و مسلمين به شما، كه به جهت ارزشهاى والا و جهان
صحيفه نور ج 21 صفحه 69
شمول اسلام است كه مىتواند وسيله راحتى و نجات همه ملتها باشد و گره مشكلات اساسى بشريت را بازگو نمايد. نگرش جدى به اسلام ممكن است شما را براى هميشه از مساله افغانستان و مسائلى از اين قبيل در جهان نجات دهد. ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان كشور خود دانسته و هميشه خود را در سرنوشت آنان شريك مىدانيم.
با آزادى نسبى مراسم مذهبى در بعضى از جمهورىهاى شوروى، نشان داديد كه ديگر اين گونه فكر نمىكنيد كه مذهب مخدر جامعه است. راستى مذهبى كه ايران را در مقابل ابرقدرتها چون كوه استوار كرده است، مخدر جامعه است؟! آيا مذهبى كه طالب اجراى عدالت در جهان و خواهان آزادى انسان از قيود مادى و معنوى است، مخدر جامعه است؟! آرى مذهبى كه وسيله شود تا سرمايههاى مادى و معنوى كشورهاى اسلامى و غير اسلامى در اختيار ابرقدرتها و قدرتها قرار گيرد و بر سر مردم فرياد كشد كه دين از سياست جداست، مخدر جامعه است. ولى اين ديگر مذهب واقعى نيست بلكه مذهبى است كه مردم ما آن را مذهب امريكايى مىنامند.
در خاتمه صريحاً اعلام مىكنم كه جمهورى اسلامى ايران به عنوان بزرگترين و قدرتمندترين پايگاه جهان اسلام به راحتى مىتواند خلا اعتقادى نظام شما را پر نمايد و در هر صورت كشور ما همچون گذشته به حسن همجوارى و روابط متقابل معتقد است و آن را محترم مىشمارد.
والسلام على من اتبع الهدى
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 70
تاريخ: 20/10/67
پيام به كاركنان صنعت نفت و ديگر بحشهاى صنعتى و توليدى در مورد بازسازى كشور
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت بزرگ و شريف ايران، در دوران مبارزه و پيروزى انقلاب و نيز از آغاز جنگ تاكنون، شاهد صداقت و تلاش و مجاهدات كارگران عزيز و مسؤولين محترم صنايع و كارخانجات خصوصاً عزيزان شركت و صنعت نفت بوده است، كه به حق در حساسترين شرايط، شايستهترين خدمات را به انقلاب و ميهن اسلامىنمودهاند. ارزش مبارزه آنان با رژيم طاغوتى شاه در اعتصاب و بستن شيرهاى نفت به روى بيگانگان و وارد كردن ضربه قاطع بر آنان فراموش نخواهد شد. اما مهمتر از آن اين كه در طول جنگ تحميلى على رغم احتمال خطرات فراوان و بمبارانهاى مكرر مراكز صنعتى و نفتى، مسؤولين و كارگران متعهد و دلسوز انقلاب با تكيه بر ايمان به خداى بزرگ و اعتماد به نفس هيچ گونه سستىاى به خود راه نداده و با ارادهاى محكم آبروى انقلاب را حفظ نموده و اسلام و ايران را سرافراز نمودهاند و در سختترين مواقع و شرايط، توليد و صادرات نفت را در بالاترين حد نياز حفظ و علاوه بر ترميم مراكز آسيب ديده در اعماق آبها و دل درياها و بستر زمينها و قلل كوهها، به توسعه اين صنعت مهم و اكتشاف ادامه دادند كه براى بسيارى از صاحب نظران امور شگفتآور است، چرا كه در اوج حملات بى وقفه دشمنان حتى يك روز هم توليد و صادرات نفت اين كشور قطع نگرديد، اين نيست جز عنايت پروردگار و توجه حضرت بقية الله - ارواحنا فداه - و عشقى كه در دل اين عزيزان، همانند عشق بسيجيان به دفاع مقدس نهفته است.
من موارد متعددى از تلاش و مجاهدات اين هنرمندان عاشق را در گزارشات و تصاوير ديدهام. اطمينان دارم كه اگر عشق به خدا و مكتب نبود، هيچگاه آنان حاضر نمىشدند در مراكز و كارخانجات و پالايشگاههايى كه محاط به انواع خطرها و مملو از مواد آتش زا بودهاند، به كار خود ادامه دهند. آفرين بر شما كارگران و كارفرمايان و متفكرينى كه آتش دنيا را به خاطر جلب رضايت حق بر خود خريدند.
من ضمن تشكر از گردانندگان صنايع كشور خصوصاً صنعت نفت و گاز، از همه آنان مىخواهم كه با تلاش خود به دنيا ثابت كنند كه مىتوانند با فكر و تلاش خود چرخهاى اقتصادى كشور را به حركت درآورند و انشاءالله آنها با مژده راهاندازى كامل صنايع نفت و گاز و پتروشيمى - در آيندهاى نه چندان دور - چشم و دل مردم ايران را روشن و شاد خواهند كرد. شما با تلاش در اين امر مقدس به
صحيفه نور ج 21 صفحه 71
جهانيان ثابت خواهيد كرد كه فشارهاى اقتصادى پس از جنگ، ما را به هيچ كشورى وابسته نخواهد كرد. ضد انقلاب داخل و خارج و استعمار چپ و راست در تمامىزمينهها تبليغ مىكنند كه فشارهاى اقتصادى پس از جنگ، كمر نظام نوپاى اسلامى را خواهد شكست؛ بايد آنها اين آرزو را به گور ببرند. مردمى كه در زير بمبارانها و در تمامى مصايب خود را براى يك مبارزه طولانى آماده كردهاند، هرگز حاضر نيستند كوچكترين نرمشى در مقابل جهان استكبار داشته باشند. اين از بديهيات است كه نارسايىهاى پس از جنگ به سرعت برطرف نمىشود و چند سالى وقت لازم است تا كمبودها برطرف شود. عزيزانى كه در كارخانههاى وابسته به صنايع سبك و سنگين و نفت و گاز و معادن و نيرو و پست و تلگراف و تلفن و راه و ترابرى و ساير مراكز كار مىكنند، خدا را در نظر بگيرند و گوش به تبليغات دشمنان ندهند و استوار و مقاوم در راهاندازى چرخهاى اقتصادى و صنعتى كشور كوشش نمايند.
امروز دنيا اعمال ما و شما را زير ذرهبين گذاشته است تا ببيند چكارهايم و چقدر توان مقابله با مشكلات را داريم. امروز پدر پير شما خمينى از تمامىشما كارگران و صنعتگران و متخصصان مىخواهد كه با تمام قدرت مواظب باشيد كه دوباره مردم ما گرفتار ابرقدرتها و قدرتها نشوند. مشكلات پس از جنگ يكى پس از ديگرى رخ مىنماياند و نظام نوپاى ما انشاءالله در مقابل آنها چون كوه ايستاده است و مردم عزيز زير فشار چرخهاى زندگى و اقتصادى همان گونه كه تا به حال براى خدا و دين او مقاومت كردهاند، بعد از اين نيز با تمام توان استقامت مىكنند، و الا همه زحمات اين ساليان پر درد و اضطراب و افتخار از بين خواهد رفت. هشيارى مردم در وضع فعلى يكى از عوامل پيروزى آنان بر باطل است و مردم تصور نكنند ايادى نفوذى استكبار و آمريكا دست از شيطنت برداشتهاند، در هر جا و در هر مقولهاى احتمال حضور و كارشكنى آنان هست. بايد با دقت مراقب بود كه نكند دستى در كار باشد كه تبليغ كند جنگ تمام شد و وضع كشور فرق نكرد. مگر آثار جنگ ظرف يكى دو سال تمام مىشود؟ من دست و بازوى همه كسانى كه بى ادعا و مخلصانه در صدد استقلال و خودكفايى كشورند، مىبوسم. باز سفارش مىكنم كه به خدا متكى باشيد و براى هميشه زير بار شرق و غرب نرويد. مردم بايد تصميم خود را بگيرند. يا رفاه و مصرف گرايى يا تحمل سختى و استقلال. و اين مسأله ممكن است چند سالى طول بكشد ولى مردم ما يقيناً دومين راه را كه استقلال و شرافت و كرامت است، انتخاب خواهند كرد.
ضرورتى به گوشزد كردن اهميت نفت در معادلات جهان و اقتصاد بينالملل و نيز نقش عظيم صنعت نفت و انرژى را در كشورها و سياستها نمىبينم. انشاءالله مسؤولين امر با توجه كافى و بصيرت و دقت از اين گنجها و ذخاير سيال خدادادى پاسدارى نمايند و در توسعه و استفاده هر چه بيشتر و بهتر آنها تلاش نمايند و در تأمين نيازهاى جامعه و پابرهنگان و اولويت دادن به مناطق محروم موفق باشند. خداوند تعالى اين روحيه مقدس سربازى و فداكارى را در كليه كارگران و كارمندان و متخصصان تا رسيدن به استقلال و خودكفايى كامل حفظ فرمايد. خداوند شهداى عزيزشان را غريق الطاف و عنايت خود فرمايد و به جانبازان شفا
صحيفه نور ج 21 صفحه 72
دهد و مفقودين و اسرا را به وطن و آغوش خانوادههاى عزيز خويش برگرداند.
والسلام عليكم و رحمهالله
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 74
تاريخ: 25/10/67
نامه به آقاى سيد حميد روحانى در مورد تدوين تاريخ انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجتالاسلام آقاى آسيد حميد روحانى (زيارتى) دامت افاضاته
با تشكر از زحمات جناب عالى در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامى و تلاش قابل تقديرتان در تدوين تاريخ انقلاب اسلامى، اميدوارم بتوانيد با دقت تاريخ حماسهآفرين و پرحادثه انقلاب اسلامى بى نظير مردم قهرمان ايران را بدان گونه كه هست ثبت نماييد.
شما به عنوان يك مورخ بايد توجه داشته باشيد كه عهدهدار چه كار عظيمى شدهايد. اكثر مورخين تاريخ را آن گونه كه مايلند و يا بدان گونه كه دستور گرفتهاند مىنويسند، نه آن گونه كه اتفاق افتاده است. از اول مىدانند كه كتابشان بنا است به چه نتيجهاى برسد و در آخر به همان نتيجه هم مىرسند.
از شما مىخواهم هر چه مىتوانيد سعى و تلاش نماييد تا هدف قيام مردم را مشخص نماييد، چرا كه هميشه مورخين اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و يا اربابانشان ذبح مىكنند. امروز هم چون هميشه تاريخ انقلابها، عدهاى به نوشتن تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامىايران مشغولند كه سر در آخور غرب و شرق دارند. تاريخ جهان پر است از تحسين و دشنام عدهاى خاص له و يا عليه عدهاى ديگر و يا واقعهاى در خور بحث. اگر شما مىتوانستيد تاريخ را مستند به صدا و فيلم حاوى مطالب گوناگون انقلاب از زبان تودههاى مردم رنجديده كنيد، كارى خوب و شايسته در تاريخ ايران نمودهايد. بايد پايههاى تاريخ انقلاب اسلامىما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد.
شما بايد نشان دهيد كه چگونه مردم عليه ظلم و بيداد، تحجر و واپس گرايى قيام كردند و فكر اسلام ناب محمدى را جايگزين تفكر اسلام سلطنتى، اسلام سرمايهدارى، اسلام التقاط و در يك كلمه اسلام امريكايى كردند.
شما بايد نشان دهيد كه در جمود حوزههاى علميه آن زمان كه هر حركتى را متهم به حركت ماركسيستى و يا حركت انگليسى مىكردند، تنى چند از عالمان دينباور دست در دست مردم كوچه و بازار، مردم فقير و زجركشيده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پيروز بيرون آمدند.
شما بايد به روشنى ترسيم كنيد كه در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانيت
صحيفه نور ج 21 صفحه 75
اصيل در مرگآباد تحجر و مقدس مابى چه ظلمها بر عدهاى روحانى پاكباخته رفت، چه نالههاى دردمندانه كردند، چه خوندلها خوردند، متهم به جاسوسى و بى دينى شدند ولى با توكل بر خداى بزرگ كمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسيدند و خود را به طوفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ايمان و كفر، علم و خرافه، روشن فكرى و تحجرگرايى سرافراز ولى غرقه به خون ياران و رفيقان خويش پيروز شدند.
حرف بسيار است ولى حال نوشتن بيش از اين را ندارم. خداوند به شما كه مورد علاقه من هستيد و خود از ستم كشيدههاى اين انقلابيد، توفيق بندگى دهد تا بتوانيد با در نظر گرفتن او، جل و علا واقعيتها را براى نسل آينده ثبت كنيد من به شما دعا مىكنم و از واحد فرهنگى بنياد شهيد تشكر مىكنم كه به شما كمك مىكند تا انشاءالله بتوانيد كارتان را به پايان برسانيد.
والسلام
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 21 صفحه 76
تاريخ: 9/11/67
نامه به مدير عامل صدا و سيما در ارتباط با پخش يك برنامه توهينآميز از راديو
بسمه تعالى
آقاى محمد هاشمى مدير عامل صدا و سيماى جمهورى اسلامى
با كمال تأسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه 8 بهمن) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گرديده است كه انسان شرم دارد بازگو نمايد. فردى كه اين مطلب را پخش كرده است تعزير و اخراج مىگردد و دستاندركاران آن تعزير خواهند شد. در صورتى كه ثابت شود قصد توهين در كار بوده است، بلاشك فرد توهين كننده محكوم به اعدام است. اگر بار ديگر از اين گونه قضايا تكرار گردد، موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد و جدى مسؤولين بالاى صدا و سيما خواهد شد. البته در تمامى زمينهها قوه قضاييه اقدام مىنمايد.
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page