-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 196
تاريخ: 14/1/67
بيانات امام خمينى در ديدار با مسؤولين وزارت پست و تلگراف به مناسبت نيمه شعبان
بعضىها انتظار فرج را به اين مىدانند كه در مسجد بنشينند و دعا كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
اين عيد سعيد انشاءالله بر همه مسلمين جهان، مستضعفان عالم و خصوصاً ملت ما مبارك باد. آنچه كه امروز مىخواهم به عرضتان برسانم برداشتهايى كه از انتظار فرج برداشته شده است، بعضىاش را من عرض مىكنم. بعضىها انتظار فرج را به اين مىدانند كه در مسجد، در حسينيه، در منزل بنشينند و دعا كنند و فرج امام زمان سلامالله عليه را از خدا بخواهند. اينها مردم صالحى هستند كه يك همچو اعتقادى دارند بلكه بعضى از آنها را كه من سابقاً مىشناختم بسيار مرد صالحى بود، يك اسبى هم خريده بود، يك شمشيرى هم داشت و منتظر حضرت صاحب سلامالله عليه بود. اينها به تكاليف شرعى خودشان هم عمل مىكردند و نهى از منكر هم مىكردند و امر به معروف هم مىكردند لكن همين، ديگر غير از اين كارى /را/ ازشان نمىآمد و فكر اين مهم كه يك كارى بكنند نبودند. يك دسته ديگرى بودند كه انتظار فرج را مىگفتند اين است كه ما كار نداشته باشيم به اين كه در جهان چه مىگذرد، بر ملتها چه مىگذرد، بر ملت ما چه مىگذرد، به اين چيزها ما كار نداشته باشيم. ما تكليفهاى خودمان را عمل مىكنيم، براى جلوگيرى از اين امور هم خود حضرت بيايند انشاءالله درست مىكنند. ديگر ما تكليفى نداريم، تكليف ما همين است كه دعا كنيم ايشان بيايند و كارى به كار آنچه در دنيا مىگذرد يا در مملكت خودمان مىگذرد نداشته باشيم. اينها هم يك دستهاى، مردمى بودند كه صالح بودند.
آيا خلاف قرآن نيست كه ما ديگر معصيت كنيم تا حضرت صاحب بيايد؟
يك دستهاى مىگفتند كه خوب! بايد عالم پرمعصيت بشود تا حضرت بيايد. ما بايد نهى از منكر نكنيم، امر به معروف هم نكنيم تا مردم هر كارى مىخواهند بكنند، گناهها زياد بشود كه فرج نزديك بشود.
يك دستهاى از اين بالاتر بودند مىگفتند بايد دامن زد به گناهها، دعوت كرد مردم را به گناه تا دنيا پر از جور و ظلم بشود و حضرت سلامالله عليه تشريف بياورند. اين هم يك دستهاى بودند كه البته در بين اين دسته منحرفهايى هم بودند، اشخاص سادهلوح هم بودند، منحرفهايى هم بودند كه براى
صحيفه نور ج 20 صفحه 197
مقاصدى به اين دامن مىزدند.
يك دسته ديگرى بودند كه مىگفتند كه هر حكومتى اگر در زمان غيبت محقق بشود، اين حكومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند، آنهايى كه بازيگر نبودند مغرور بودند به بعض رواياتى كه وارد شده است بر اين امر كه هر علمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خيال كرده بودند كه نه، هر حكومتى باشد، در صورتى كه آن روايات كه هر كس علم بلند كند علم مهدى، به عنوان مهدويت بلند كند. حالا ما فرض مىكنيم كه يك همچو رواياتى باشد، آيا معنايش اين نيست كه ما تكليفمان ديگر ساقط است. يعنى خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نيست اين معنا كه ما ديگر معصيت بكنيم /تا پيغمبر بيايد/ تا حضرت صاحب بيايد! حضرت صاحب كه تشريف مىآورند براى چى مىآيند؟ براى اين كه گسترش بدهند عدالت را، براى اين كه حكومت را تقويت كنند، براى اين كه فساد را از بين ببرند. ما بر خلاف آيات شريفه قرآن دست از نهى از منكر برداريم، دست از امر به معروف برداريم و توسعه بدهيم گناهان را براى اين كه حضرت بيايند، حضرت بيايند چه مىكنند؟ حضرت مىآيند مىخواهند همين كارها را بكنند. الان ديگر ما هيچ تكليفى نداريم؟ ديگر بشر تكليفى ندارد بلكه تكليفش اين است كه دعوت كند مردم را به فساد! به حسب رأى اين جمعيت كه بعضىشان بازيگرند و بعضىشان نادان، اين است كه ما بايد بنشينيم دعا كنيم به صدام، هر كسى نفرين به صدام كند خلاف امر كرده است، براى اين كه حضرت ديرآيند! و هر كسى دعا كند به صدام /اين/ براى اين كه اين فساد زياد مىكند، ما بايد دعاگوى آمريكا باشيم و دعاگوى شوروى باشيم و دعاگوى اذنابشان از قبيل صدام باشيم و امثال اينها تا اين كه اينها عالم را پر كنند از جور و ظلم و حضرت تشريف بياورند! بعد حضرت تشريف بياورند چه كنند؟ حضرت بيايند كه ظلم و جور را بردارند، همان كارى كه ما مىكنيم و ما دعا مىكنيم كه ظلم و جور باشد، حضرت مىخواهد همين را برش دارند. ما اگر دستمان مىرسيد قدرت داشتيم بايد برويم تمام ظلم و جورها را از عالم برداريم، تكليف شرعى ماست منتها ما نمىتوانيم. اينى كه هست اين است كه حضرت عالم را پر مىكند از عدالت، نه شما دست برداريد از اين تكليفتان، نه اين كه شما ديگر تلكيف نداريد.
آنى كه مىگويد حكومت نباشد معنايش اين است كه هرج و مرج بشود
ما تكليف داريم كه، اينى كه مىگويد حكومت لازم نيست معنايش اين است كه هرج و مرج باشد. اگر يك سال حكومت در يك مملكتى نباشد، نظام در يك مملكتى نباشد، آن طور فساد پر مىكند مملكت را كه آن طرفش پيدا نيست. آنى كه مىگويد حكومت نباشد معنايش اين است كه هرج و مرج بشود، همه هم را بكشند، همه به هم ظلم بكنند براى اين كه حضرت بيايد. حضرت بيايد چه كند؟ براى اين كه رفع كند اين را. اين يك آدم عاقل، يك آدم اگر سفيه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سياستى اين كار را نكرده باشد كه بازى بدهد ماهارا كه ما كار به آنها نداشته باشيم، آنها بيايند هر كارى بخواهند انجام بدهند، اين بايد خيلى آدم نفهمى باشد.
صحيفه نور ج 20 صفحه 198
اما مسأله اين است كه دست سياست در كار بوده. همان طورى كه تزريق كرده بودند به ملتها، به مسلمين، به ديگر اقشار جمعيتهاى دنيا كه سياست كار شماها نيست برويد سراغ كار خودتان و آن چيزى كه مربوط به سياست است بدهيد به دست امپراطورها. خوب! آنها از خدا مىخواستند كه مردم غافل بشوند و سياست را بدهند دست حكومت و به دست ظلمه، دست آمريكا، دست شوروى، دست امثال اينها و آنهايى كه اذناب اينها هستند و اينها همه چيز ما را ببرند، همه چيز مسلمانها را ببرند، همه چيز مستضعفان را ببرند و ما بنشينيم بگوييم كه نبايد حكومت باشد! اين يك حرف ابلهانه است منتها چون دست سياست در كار بوده، اين اشخاص كافر را، اينها را بازى دادند و گفتند شما كار به سياست نداشته باشيد، حكومت مال ما، شما هم برويد در مسجدهايتان بايستيد نماز بخوانيد چكار داريد به اين كارها.
اينهايى كه مىگويند كه هر علمى بلند بشود /و هر حكومتى/ خيال كردند كه هر حكومتى باشد اين بر خلاف انتظار فرج است، اينها نمىفهمند چى دارند مىگويند. اينها تزريق كردند بهشان كه اين حرفها را بزنند، نمىدانند دارند چى چى مىگويند. حكومت نبودن يعنى اين كه همه مردم به جان هم بريزند، بكشند هم را، بزنند هم را، از بين ببرند، بر خلاف نص آيات الهى رفتار بكنند. ما اگر فرض مىكرديم دويست تا روايت هم در اين باب داشتند، همه را به ديوار مىزديم براى اين كه خلاف آيات قرآن است. اگر هر روايتى بيايد كه نهى از منكر را بگويد نبايد كرد، اين را بايد به ديوار زد، اين گونه روايت قابل عمل نيست و اين نفهمها نمىدانند دارند چى مىگويند، هر حكومتى باشد حكومت چيز است. بلكه شنيدم بعضى از اشخاص گفتهاند كه خوب با اين وضعى كه هست، الان در ايران هست، ديگر ما نبايد تهذيب اخلاق بكنيم /ديگر/ غلط است اين حرف ها، چيزى نيست ديگر حالا، حتماً بايد استاد اخلاق در يك محيطى باشد كه همه مردم فاسدند! شراب خانهها همه بازند و عرض مىكنم كه جاهاى فساد همه بازند! اگر يك جايى باشد كه خوب باشد. آن جا ديگر تهذيب اخلاق لازم نيست! نمىشود! باطل است! اينها يك چيزهايى است كه...(5) اگر دست سياست در كار نبود ابلهانه بود، لكن آنها نمىفهمند دارند چى مىكنند، آنها مىخواهند ما را كنار بزنند.
بايد كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت سلامالله عليه
حالا البته اين پر كردن دنيا را از عدالت، اين را ما نمىتوانيم بكنيم، اگر مىتوانستيم مىكرديم اما چون نمىتوانيم بكنيم ايشان بايد بيايند. الان عالم پر از ظلم است، شما يك نقطه هستيد در عالم، عالم پر از ظلم است، ما بتوانيم جلوى ظلم را بگيريم، تكليفمان است. /قرآن و/ ضرورت اسلام و قرآن تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم. اما نمىتوانيم بكنيم، چون نمىتوانيم بكنيم بايد او بيايد تا بكند، اما ما بايد فراهم كنيم كار را. فراهم كردن اسباب اين است كه
صحيفه نور ج 20 صفحه 199
كار را نزديك بكنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت سلامالله عليه. در هر صورت اين مصيبتهايى است كه به وارد شده است و سياستهاى خارجى دامن بهش زدند براى چاپيدن اينها و براى از بين بردن عزت مسلمين و باورشان هم آمده است خيلىها، شايد الان هم بسيارى باور بكنند كه نه، حكومت نبايد باشد و زمان حضرت صاحب بايد بيايد حكومت. و هر حكومتى در غير زمان حضرت صاحب باطل است. يعنى هرج و مرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بيايد درستش كند! ما درستش مىكنيم تا حضرت بيايد.
انشاءالله خداوند اصلاح كند اينها را و اميدواريم كه خداوند اين روز را بر همه ما، بر همه شما مبارك كند و دست ظالمها را كوتاه كند و قدرت بدهد به ملتهاى مظلوم براى سركوب كردن اين ظالمها.
والسلام عليكم و رحمةالله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 201
تاريخ: 20/1/67
پاسخ امام خمينى به نامه دكتر ولايتى در مورد انتشار اخبار و اظهارنظرهايى كه اصول سياست خارجى كشور در آنها مراعات نمىشود
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى دكتر ولايتى وزير محترم امور خارجه
من جناب عالى را مردى متدين و دلسوز انقلاب مىدانم و شما و دوستانمان در وزارت امور خارجه بايد تحمل انتقاد را - چه حق و چه ناحق - داشته باشيم. جو باز سياسى ايران انقلابى، بىتجربگى بعضى از مسؤولان، سبقت در رساندن سريع هر موضوعى به جامعه گرچه به ضرر مردم باشد، نه تنها كار وزارت امور خارجه را مشكل مىكند، كه در بعضى اوقات روى سياستهاى داخلى هم اثر نامطلوب مىگذارد. اين جانب به شما و تمامى خادمين به اسلام و ايران دعا مىكنم. اميدوارم چون گذشته در خدمتتان تنها خدا را منظور داريد. از خداوند متعال توفيق جناب عالى و ساير خدمتگزاران به اسلام را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمةالله
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 202
تاريخ: 22/1/67
بيانات امام خمينى در ديدار با وزير ارشاد اسلامى و سرپرست سازمان حج و اوقاف و امور خيريه
بسم الله الرحمن الرحيم
امسال انشاءالله يكصد و پنجاه هزار نفر از ايران به حج مىروند و حجاج به وظيفه خود كه برائت از مشركين و آمريكا و اسرائيل است عمل مىكنند. ممكن نيست حجاج ما به حج بروند و دست به تظاهرات عليه استكبار جهانى نزنند. اصولاً برائت از مشركين از وظايف سياسى حج است و بدون آن، حج ما، حج نيست. آل سعود بدانند اگر غير از اين عمل كنند، در مقابل تمام مسلمين دنيا ايستادهاند و اگر صحيح و درست عمل كنند به نفع خودشان است.(6)
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 204
تاريخ: .../2/67
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام آقاى محمد على انصارى
بسمه تعالى
جناب حجتالاسلام آقاى حاج شيخ محمد على انصارى دامت افاضاته
جناب عالى كه فردى متدين و آگاه مىباشيد، به عنوان نماينده اين جانب با دو نفر از طرف شوراى محترم نگهبان و دو نفر از طرف وزير محترم كشور موظف مىباشيد تا به موارد ذيل عمل نموده و كار انتخابات تهران را به پايان برسانيد.
1 - آقايان بايد تمام تلاش خود را بنمايند تا انتخابات مرحله دوم در روز قدس صورت گيرد و مجلس سوم در وقت مقرر تشكيل گردد.
2 - هيأت نظارت شوراى محترم نگهبان موظف است كه از ابتدا تعداد صندوقهايى را كه از آنها شكايت شده است، مشخص نمايند.
3 - وزارت كشور موظف است تمامى صندوق هاى مورد شكايت را هم امروز به شوراى محترم نگهبان منتقل گرداند.
4 - وزارت كشور مىتواند افرادى را در موقع شمارش آرا بر سر صندوقها بگمارد تا براى هيچ كس هيچ شبههاى پيش نيايد.
5 - آرا نسبت به همه كانديداها شمارش شود نه كانديداهاى خاص. مسؤوليت حفظ صندوقهاى منتقل شده با شوراى نگهبان است. جناب عالى موظف مى باشيد تا مسائل را به اين جانب گزارش نماييد تا قوه قضاييه يا هر كس كه در راه پيشبرد كارها مانع ايجاد مىكنند، قاطعانه برخورد نمايد. خداوند همه را به راه راست هدايت فرمايد و از كيد شيطان نفس نجات دهد. والسلام
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 206
تاريخ 3/2/67
پاسخ امام خمينى به نامه حجت الاسلام حاج سيد احمد آقا در مورد گزارش رسيدگى به شكايات صندوقهاى انتخابات نمايندگان مجلس
بسمه تعالى
طبق آنچه ذكر شده است، بايد عمل شود و مسامحه جايز نيست. انشاءالله تعالى موفق و مؤيد باشند.
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 207
تاريخ 12/2/67
فرمان امام خمينى به اعضاى شوراى نگهبان در مورد انتخابات
بسمه تعالى
اعضاى محترم شوراى نگهبان دامت افاضاتهم
با توجه به گزارشات مختلف و نيز رسيدگى و گزارش نماينده اين جانب در امر انتخابات، صحت آن محرز و آن را اعلام نماييد تا انتخابات در موعد مقرر (روز قدس) انجام گيرد و تصميم نهايى در مورد صندوقها و آرا با رأى اكثريت نمايندگان محترم شوراى نگهبان و وزير محترم كشور و نماينده اين جانب است. و كسانى كه احتياط يا وسوسه در امر انتخابات مى كنند، بهتر است كمال احتياط را براى حفظ حيثيت جمهورى اسلامى و اسلام نمايند.
والسلام عليكم
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 208
تاريخ: 17/2/67
متن حكم امام خمينى به تيمسار سهرابى
بسم الله الرحمن الرحيم
تيمسار سرتيپ اسماعيل سهرابى
از زحمات شما در دوران رياست ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران تشكر و قدردانى مىشود. شايسته است كه با توجه به تجارب و معلوماتتان در امور نظامى از وجود جناب عالى در مشاورت نظامى شوراى عالى پشتيبانى جنگ استفاده به عمل آيد.
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 209
تاريخ: 17/2/67
انتصاب سرهنگ ستاد على شهبازى به رياست مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
سركار سرهنگ ستاد على شهبازى
با توجه به شايستگى و تعهد دينى و انقلابىاى كه از شما گزارش شده است، به درجه سرتيپى مفتخر و به رياست ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران منصوب مىگرديد.
توفيق شما را در خدمت به اسلام و نظام جمهورى اسلامى از خداوند متعال مسألت مىنمايم.
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 210
تاريخ: 27/2/67
بيانات امام خمينى در ديدار با مسؤولين كشورى و لشكرى و مردم حزب الله به مناسبت عيد سعيد فطر
ضيافت الهى همهاش ترك است، ترك شهوات
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلاً من بايد از ملت ايران، بعد از اين كه تبريك عيد را عرض مىكنم، تشكر كنم كه در صحنهها خصوصاً در صحنه انتخابات خوب حاضر شدند و در عين حالى كه همه دستها در اين بود كه اين انتخابات به طور شايسته و آرام عمل نشود، بحمدالله عمل شد و خداوند عيد مبارك را بر همه مبارك كند.
چيزى كه من مىخواهم عرض كنم، راجع به يك فقره از اين خطبهاى است كه رسول اكرم در ماه رمضان فرمودهاند. يك جمله از او اين است كه خداوند شماها را مهمان كرده است، دعوت كرده است شما را به ضيافت، شماها در ماه مبارك مهمان خدا هستيد. مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است. البته اين ضيافت نسبت به اولياء كمل الهى به آن نحوى نيست كه ما تخيل كنيم يا دست ما به او برسد. ما بايد حساب كنيم ببينيم كه اين ضيافت چى بوده است و ما چقدر راه يافتيم به اين ضيافت. در عين حالى كه همه عالم تحت رحمت الهى است و هر چه هست رحمت اوست و رحمت او به همه چيز واسعه است لكن باب ضيافت يك باب ديگر است، دعوت به ضيافت يك مسأله ديگرى است. اين ضيافت، همهاش ترك است. ترك شهوات از قبيل خوردنىها، نوشيدنىها و جهات ديگرى كه شهوات انسان اقتضا مى كند. خداوند دعوت كرده است ما را به اين كه شما بايد وارد بشويد در اين ميهمانخانه و اين ضيافت هم جز ترك، چيزى نيست. ترك هواها، ترك خودىها، ترك منىها، منيتها، اينها همه در اين ميهمانخانه است و ما بايد حساب كنيم ببينيم كه آيا وارد شديم در اين ميهمانخانه يا اصلاً وارد نشديم، را همان دادند به اين ضيافتخانه يا نه، استفاده كرديم از اين ضيافت الهى يا نه. البته حساب امثال من با كرامالكاتبين است اما من به شما آقايان و هر كس كه اين كلمات مىرسد و خصوصاً طبقه جوان عرض مىكنم كه آيا در اين مهمانخانه رفتيد؟ استفاده كرديد؟ از شهوات خصوصاً شهوات معنوى چشم پوشيديد؟ يا اين كه مثل من هستيد؟
عيد مال كسى است كه در اين ضيافت راه يافته باشد
جوانها متوجه باشند كه در جوانى مىشود اصلاح كرد انسان خودش را، هر مقدار انسان
صحيفه نور ج 20 صفحه 211
سنش زيادتر مىشود، اقبالش به دنيا بيشتر مىشود. جوانها نزديكترند به ملكوت پيرها هر چه مىگذرد، هر چه بر عمرشان مىگذرد، هى اضافه مىشود يك چيزهايى كه آنها را از خدا دور مىكند. شماها در فكر باشيد كه /از اين ضيافت/ اگر از اين ضيافت درست بيرون آمديد آن وقت عيد داريد. عيد مال كسى است كه در اين ضيافت راه يافته باشد، استفاده كرده باشد از اين ضيافت. همان طورى كه شهوات ظاهرى را بايد ترك بكند، از شهوات باطنى كه بالاترين سد راه است براى انسان بايد از اينها جلوگيرى كند. تمام اين مفاسدى كه در عالم حاصل مىشود، براى اين است كه در اين ضيافت وارد نشدهاند يا اگر وارد شدهاند استفاده نكردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شديد به ضيافتالله، همه مهمان خدا هستيد و مهمانى به ترك است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، اين به مهمانى وارد نشده است يا اگر وارد شده است استفاده نكرده است. تمام اين جار و جنجالهايى كه در دنيا مىبينيد براى اين است كه استفاده از اين ضيافت نكردهاند، در اين مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نكردهاند.
كوشش كنيد كه اين دعوت را لبيك بگوييد، راه به شما بدهند در اين جا و اگر چنانچه راه يافتيد مسائل حل است. اين كه مسائل ما حل نمىشود، براى اين كه در ضيافت خدا وارد نشديم، در ماه رمضان اصلاً وارد نشديم، يك ترك اكل و شربى كرديم لكن آن كه بايد بشود نشده است. اگر چنانچه هواهاى نفسانى بگذارد، انسان به حسب فطرت الهى است، فطرت فطرتالله است، همه هم توجه دارند به او، لكن اين توجه به دنيا كه توجه ثانوى است و اعوجاجى است، اين جلوگيرى مىكند از آن مسائلى كه بايد باشد. اگر مىبينيد در دنيا جنگ و جدال است و در بين شما هم خداى نخواسته نمونهاش هست، بدانيد كه در اين ضيافت وارد نشديد، ماه رمضان را ادارك نكرديد، اقبال كرده است به شما ماه رمضان. اقبل عليكم شهرالله اما شما او را ردش كرديد، پس زديد.
دشمنها هميشه دنبال اين هستند كه ما را از داخل بپوسانند
در انتخابات در عين حالى كه بايد گفت انتخابات خوبى گذشت لكن شياطينى مىخواستند كه يك تخم نفاق بكارند. در جاهاى ديگر وقتى انتخابات مىشود، حزبها و دستهاى خارجى مردم را مىكشند طرف خودشان و مردم را بازى مىدهند، صحبتهايى مىكنند كه همهاش براى اغفال مردم است. در انتخابات در عين حالى كه بسيار خوب انجام گرفت لكن دستهايى مىخواست ايجاد اختلاف كند، دو دستگى ايجاد كند و حال آن كه موفق نشدند بحمدالله. بايد شما متوجه باشيد به اين كه دشمنها هميشه دنبال اين هستند كه ما را از داخل... ما را بپوسانند در داخل و اگر در اين ضيافت وارد شده باشيد دشمنها دستشان كوتاه خواهد شد. وقتى حقيقت اين ضيافت را انسان مىبيند، مىبيند كه اگر انسان وارد اين ضيافت بشود، تمام اختلافات در دنيا حل مىشود. شياطين دنبال اين
صحيفه نور ج 20 صفحه 212
هستند كه ايجاد اختلاف كنند، دودستگى بگويند هست، لكن بحمدالله ملت ما و خصوصاً روحانيت ما اشخاصى هستند كه چهرهشان نورانى است و در اين ماه مبارك هم در اين ضيافت انشاءالله وارد شدهاند و آثارش هم بعد ظاهر مىشود كه همه با هم هستند، دو جبهه نيست.
اگر در يك ملتى اختلاف سليقه نباشد اين ناقص است
البته دو تفكر هست بايد هم باشد، دو رأى هست بايد هم باشد، سليقههاى مختلف بايد باشد لكن سليقههاى مختلف اسباب اين نمىشود كه انسان با هم خوب نباشد. من عرض كردم مثل طلبهها كه با هم مباحثه مىكنند، آن وقتى كه مباحثه مىكردند جار و جنجال جورى بود كه انسان خيال مىكرد دشمن هم هستند، وقتى مباحثه تمام مىشد نشستند به دوستى كردن و انس. اگر در يك ملتى اختلاف سليقه نباشد، اين ناقص است. اگر در يك مجلسى اختلاف نباشد، اين مجلس ناقصى است. اختلاف بايد باشد، اختلاف سليقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال اينها بايد باشد لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته بشويم دشمن هم. بايد دو دسته باشيم در عين حالى كه اختلاف داريم، دوست هم باشيم. اگر در اين ماه مبارك، در اين ضيافت وارد شديم بايد بعد از ماه مبارك تا مدتها آثارش باقى باشد.
ماه مبارك به منزله، يك /چيزى است/ ساعتى است كه كوكش بكنند و خودكار تا مدتى كه اين كوك است باشد. اين ماه مبارك بايد اين جور باشد كه مردم را تا ماه مبارك ديگر حفظ كند، بعد ماه مبارك ديگر بيايد از سر گرفته بشود و اين براى اين است كه بايد ما در اين ضيافت وارد شده باشيم و من اميدوارم كه وارد شده باشيم و همه آقايان با سلامت، صحت و خوشى اين سال را بگذرانند.
هر روزى كه بر اهل معصيت بگذرد جهنمشان بدتر و داغتر مىشود
و من عقيدهام است بهترين دعا از براى امثال رئيس جمهورى امريكا و نوكرهاى او مثل صدام، بهترين دعاها دعاى اين است كه خدا مرگشان بدهد، اين دعا براى آنهاست. اگر مىخواهيد نفرين كنيد بگوييد خدا حفظشان كند. براى اين كه هر روزى كه بر امثال اينها مىگذرد، جهنمشان بدتر مىشود. جهنم مراتبش مثل خود مراتب انسان لايتناهاست. هر روزى كه بر اهل معصيت بگذرد، جهنمشان بدتر و داغتر مىشود. پس دعاى براى اينها اگر بخواهيد بكنيد اين است كه خداوند اينها را مرگ بدهد تا اين كه اين جهنم به آن سختى نباشد برايشان و خداوند انشاءالله ما را هم بيدار كند، متوجه كند، متوجه كند كه ما چند روزى بيشتر نيستيم، منتها من زودتر و شما هم دنبالش ديگر، بعد از صد سال ديگر از اين بساط خبرى نيست. اينها همه گذراست و از بين مىرود، آن چيزى كه باقى مىماند حركات خود انسان است. آن چيزى كه به انسان جهنم را مىرساند يا بهشت را مىرساند خود انسان است، از خارج نيست. انسان كه مرد شروع مىشود به يك عالم ديگرى كه خود انسان تهيه كرده، از خارج چيزى نمىآيد، هر چه هست از خود انسان است. كوشش كنيد كه انشاءالله اصلاح
صحيفه نور ج 20 صفحه 213
بكنيد در اين روز، در اين وقت، در اين سالها خودتان را و خداوند انشاءالله به شما و همه اهالى اين كشور سلامت عنايت كند و همه شما انشاءالله در جوار خداى تبارك و تعالى و با دعاى حضرت صاحب سلامالله عليه و ارواحنا فداه همه شما انشاءالله موفق و مويد و به آرزوهاى صحيحى كه داريد كه آرزوى همه رسيدن به خداست و خودش هم نمىداند، همه توجهشان به اوست و خدا پردهها را بردارد تا همه ببينيم او را.
والسلام عليكم و رحمةالله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 214
تاريخ: 7/3/67
پيام به مناسبت آغاز كار سومين دوره مجلس شوراى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
از عنايت و توجه ذات مقدس حق تعالى سپاسگزاريم كه بار ديگر ملت شريف و عزيز ايران را به اداى يكى از بزرگترين فرايض سياسى و اجتماعى خود مفتخر نمود. و در اوج شرارت شيطان بزرگ و اذناب پليد او عليه انقلاب و نظام جمهورى اسلامى ايران، توفيق بيعت مجدد با ميثاقهاى ازلى خود را به آنان كرامت فرمود. و به رغم بدخواهان، انتخابات سومين دوره مجلس شوراى اسلامى با صحت و سلامت و در موعد برگزار گرديد، كه بحمدالله امروز ما شاهد افتتاح سومين دوره مجلس شوراى اسلامى هستيم. و من ضرورتى به ذكر حوادث زمان انتخابات و نيز حماسههاى مردم عزيزمان در اين مورد نمىبينم و همچنين اهميت و نقش مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان در نظام كشور اسلامى ايران بر كسى پوشيده نيست. و انشاءالله نمايندگان محترم مجلس، سنگينى بار مسؤوليت و رسالت خود را در اين امر خطير احساس كرده و مىكنند و به خوبى دريافتهاند كه نظام و مردم از آنان چه انتظارى دارند، كه بايد گفت مجموعه خواستهها و انتظارات اسلامى مردم از مجلس، رفع گرفتارىها و محروميتها و دگرگونى در نظام پر پيچ و خم ادارى كشور، از انتظارات بحقى است كه بايد آنها را جدى گرفت. و نمايندگان محترم مجلس قبل از پرداختن به لوايح و تبصرهها و مواد غيرضرورى به فكر مسائل اصلى و كليدى كشور باشند و بر اساس اسلام عزيز در كميسيونها با طرح قوانين و لوايح به سمتى حركت كنند كه مشكلات اساسى كشور مرتفع و سياستهاى زيربنايى كشور در امور فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى و سياسى در راستاى كمك به محرومين و رفع استضعاف، مدون و به مورد اجرا درآيد.
و امروز كشور و نظام و مديريت آن همچون گذشته نياز به شجاعت در حل مسائل و چه بسا وسوسهها ما را از رسيدن به اهداف بزرگترى كه در پيش رو و در نظر داريم محروم كند، كه اميدوارم اين مجلس با هماهنگى و همدلى نمايندگان و نيز با همسويى و ارتباط قوى با مجريان و كارشناسان و همچنين با استفاده از نظريات و مشورت با شوراى محترم نگهبان، بتواند گامهاى بلندى در حل معضلات محرومين و پابرهنهها بردارد و در تنگناها و موانع، از قدرت و قاطعيت و سرعت عمل مجمع تشخيص مصلحت كه پشتوانه عظيم و بابركت و پر ثمرى براى كشور ماست، بهرهمند شود.
و اما چيزى كه از همه اينها مهمتر است، اين كه چه آنهايى كه به مجلس راه يافتهاند و خادم
صحيفه نور ج 20 صفحه 215
منتخب شدهاند و چه آنها كه به وظيفه خود عمل نمودهاند ولى به مجلس راه نيافتهاند و همچنين طرفداران هر دو گروه بايد بدانند كه همه اين امور اعتبارى و زودگذر است و همه در محضر حق هستيم و آنچه در صحيفه كردار ما ماندنى است اعمال و رفتار ما و آنچه موجب سعادت و جاودانگى ما مىشود، صفاى معنويت و ثمرات خلوص بندگى است، و ما هم نبايد خلوص عمل و جامعه اسلامى خودمان را به زنگار كدورتها و اختلافات آلوده كنيم و رقابتهاى گذشته انتخاباتى هم هرگز نبايد موجبات تفرقه و جدايى را فراهم نمايد.
و من احتمال مىدهم كه عوامل و دستهاى ناپاكى بخواهند از رقابتهاى انتخاباتى در رسيدن به آرزوهاى خود استفاده كنند و با طرح مسائل پوچ و بى معنا دلها را از يكديگر جدا سازند و يا با ترديد و ايجاد ذهنيتها، صحت و سلامت انتخابات و نهايتاً مشروعيت مجلس را زير سؤال برند، كه در اين شرايط همه آحاد ملت ايران و همه روحانيون و دستاندركاران كشور بايد در كنار هم و دست در دست هم به راه مقدس خود ادامه دهند. و صاحبان قلم و سخن و مطبوعات نيز به طور جد مواظب نوشتهها و گفتههاى خود باشند و نمايندگان مجلس نيز به عدالت و عطوفت با يكديگر برخورد كنند و به مسائل دامن نزنند و خصوصاً در اعتبارنامهها به مسائل شخصى و گروهى نپردازند و در نطقهاى قبل از دستور و غير آن به شخصيت و اعتبار نمايندگى مجلس توجه كنند و حرمت مجلس و نظام و اخلاق كريمه اسلامى را مقدم دارند و خلاصه كلام اين كه مجلس و نمايندگان بايد مويد وحدت و انسجام جامعه باشند و مسؤولين در كنار مردم و مردم همراه و پشتيبان مسؤولين به وظيفه خود عمل كنند و از بركات مادى و معنوى اتحاد مقدس خود بهرهمند شوند و از صحنهها كنار نروند، امروز شايد گناهى بالاتر از كنارهگيرى نباشد و هيچ عذر و بهانهاى براى ترك صحنه انقلاب پذيرفته نمىشود.
و مردم عزيز ايران بعد از فراغت از انتخابات همچون گذشته به پشتيبانى مادى و معنوى خود از جبهههاى نبرد و رزمندگان ادامه دهند و سپاهيان نور را حمايت نمايند و همه آنان و رزمندگان عزيز بدانند كه در هر صورت پيروزى با ماست و ما به اين مسأله يا تمام وجود معتقديم و از آغاز جنگ تاكنون بارها عنايات حق را ديدهايم. و ملت بزرگ ايران مطمئن باشند كه از آن روزى كه در اين راه مقدس قدم نهادهاند، چيزى را از دست ندادهاند كه نگران حادثه باشند و ضررى نكردهاند كه از آن احساس غبن و پشيمانى كنند. همه سرمايههاى آنان در پيشگاه مقدس حق تعالى باقى مانده است.
البته كشورى همانند ايران كه درصدد تحقق اهداف بلند اسلامى است، ممكن است فرازها و نشيبهايى داشته باشد همان گونه كه در صدر اسلام نيز چنين بوده است ولى براى يك ملت بزرگ هيچ پيروزىاى بالاتر از تصميم و عزم و اراده استوار آنان براى رسيدن به حق نيست كه بحمدالله خداوند آن را به مردم كشور ايران عنايت نموده است و ما به يارى خدا و با همت و اراده پولادين مردم در برابر همه مشكلات خواهيم ايستاد و همان گونه كه به بركت ايمان و توكل مردم و رزمندگان به پيروزىهاى بزرگ و معجزهآسايى رسيدهايم و هر روز موفقيت و امتحان جديدى بوده است، بعد از اين نيز به راه خود ادامه مىدهيم.
صحيفه نور ج 20 صفحه 216
رزمندگان عزيز و دلاور ما اعم از ارتش و سپاه و بسيج با تكيه بر ايمان و سلاح و اميد به نصرت حق و با حمايت بى شائبه مردم، به نبرد و دفاع مقدس خود ادامه دهند و عزمها را جزم كنند و بر دشمن زبون بتازند و با همت خود افتخار نصرت و پيروزى را به ارمغان آورند كه سرنوشت جنگ در جبههها رقم مىخورد نه در ميدان مذاكرهها. و به يارى خداوند و دعاى خير حضرت بقيهالله ارواحنا فداه حرف آخرمان را با صداميان و جهانخواران در صحنه حماسه جهاد و شهادت مىزنيم و از خداوند نيز صبر و مدد مىطلبيم. خداوند يار و ناصر مجاهدان و رزمندگان ما باد.
والسلام عليكم و رحمةالله
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page