-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 170
تاريخ: 16/10/66
پاسخ به نامه رئيس جمهور پيرامون اختيارات حكومت اسلامى
بسمه تعالى
جناب حجتالاسلام آقاى خامنهاى رئيس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته
پس از اهداء سلام و تحيت، من ميل نداشتم كه در اين موقع حساس به مناقشات پرداخته شود و عقيده دارم كه در اين مواقع، سكوت بهترين طريقه است. و البته نبايد ماها گمان كنيم كه هر چه مىگوييم و مىكنيم كسى را حق اشكال نيست. اشكال بلكه تخطئه يك هديه الهى است براى رشد انسانها، لكن صحيح ندانستم كه جواب مرقوم شريف و تقاضايى كه در آن شده بود را به سكوت برگزار كنم، لهذا آنچه را كه در نظر دارم به طور فشرده عرض مى كنم.
از بيانات جناب عالى در نماز جمعه اين طور ظاهر مىشود كه شما حكومت را كه به معناى ولايت مطلقهاى كه از جانب خدا به نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم واگذار شده و اهم احكام الهى است و بر جميع احكام فرعيه الهيه تقدم دارد، صحيح نمىدانيد و تعبير به آن كه اين جانب گفتهام حكومت در چارچوب احكام الهى داراى اختيار است، بكلى بر خلاف گفتههاى اين جانب است.
اگر اختيارات حكومت در چارچوب احكام فرعيه الهيه است، بايد عرض حكومت الهيه و ولايت مطلقه مفوضه به نبى اسلام صلىالله عليه و آله و سلم يك پديده بىمعنى و محتوا باشد. اشاره مىكنم به پيامدهاى آن كه هيچ كس نمىتواند ملتزم به آنها باشد. مثلاً خيابانكشىها كه مستلزم تصرف در منزلى است يا حريم آن است در چارچوب احكام فرعيه نيست، نظام وظيفه و اعزام الزامى به جبههها و جلوگيرى از ورود و خروج ارز و جلوگيرى از ورود يا خروج هر نحو كالا و منع احتكار در غير دو سه مورد و گمركات و ماليات و جلوگيرى از گرانفروشى، قيمتگذارى و جلوگيرى از پخش مواد مخدر و منع اعتياد به هر نحو غير از مشروبات الكلى، حمل اسلحه به هر نوع كه باشد و صدها امثال آن كه از اختيارات دولت است بنابر تفسير شما خارج است و صدها امثال اينها. بايد عرض كنم حكومت كه شعبهاى از ولايت مطلقه رسولالله صلى الله عليه و آله و سلم است، يكى از احكام اوليه اسلام است و مقدم بر تمام احكام فرعيه حتى نماز و روزه و حج است. حاكم مىتواند مسجد يا منزلى را كه در مسير خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند، حاكم مىتواند مساجد را در موقع لزوم تعطيل كند و مسجدى كه ضرار باشد در صورتى كه رفع بدون تخريب نشود، خراب كند. حكومت مىتواند قراردادهاى شرعى را كه خود با مردم بسته است، در موقعى كه آن قرارداد مخالف
صحيفه نور ج 20 صفحه 171
مصالح كشور و اسلام باشد
يك جانبه لغو كند و مىتواند هر امرى را چه عبادى و يا غير عبادى /است/ كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن، مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مىتواند از حج كه از فرايض مهم الهى است، در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست موقتاً جلوگيرى كند.
آنچه گفته شده است تاكنون و يا گفته مىشود، ناشى از عدم شناخت ولايت مطلقه الهى است آنچه گفته شده است كه شايع است مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختيارات از بين خواهد رفت، صريحاً عرض مىكنم كه فرضاً چنين باشد اين از اختيارات حكومت است و بالاتر از آن هم مسائلى است كه مزاحمت نمىكنم. انشاءالله تعالى خداوند امثال جناب عالى را كه جز خدمت به اسلام نظرى نداريد، در پناه خود حفظ فرمايد.
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 173
تاريخ: 21/10/66
پاسخ امام به نامه حجتالاسلام خامنهاى رئيس جمهور در مورد مبانى فقهى ولايت فقيه
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجتالاسلام آقاى خامنهاى رئيس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته، مرقوم شريف جناب عالى واصل و موجب خرسندى گرديد. اين جانب كه از سالهاى قبل از انقلاب با جناب عالى ارتباط نزديك داشتهام و همان ارتباط بحمدالله تعالى تاكنون باقى است، جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مىدانم و شما را چون برادرى كه آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقهى مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانبدارى مىكنيد، مىدانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد روشنى مىدهيد. مع الاسف جمهورى اسلامى و سران محترم آن به جرم اسلامخواهى و بسط عدالت اسلامى در جهان مورد تاخت و تاز تبليغاتى جهانخواران شدهاند و مثلاً اگر بگويند آفتاب روشن است، فردا تبليغات جهانى به شرح و تفصيل و توجيه و تحليل پرداخته و جمهورى اسلامى و ياران آن را به طورى محكوم مىكنند و چون آشنا به فقه اسلامى و به ملت فداكار اسلام و ايمان راسخ آنان نيستند، بسيارى از اوقات تبليغات آنان به نفع جمهورى اسلامى تمام مىشود.
و البته ما متوقع نيستيم كه با قيامى كه بر پايه اسلام عزيز نموديم و نه به شرق و غرب و عمال آنها گفتهايم، آنان به ما و شماها و به ملت عزيز جان بر كف ما باركالله بگويند. و خوشبختانه اخيراً در همين موضوع حدود ولايت فقيه نويسندگان و گويندگان متعهد و آگاه به مسائل اسلامى، مسأله را در مجالس و روزنامهها تا آن جا كه ديدم مورد بحث قرار داده كه من از تمامى آنان تشكر مىكنم و اميد است ائمهى محترم جمعه و بويژه امثال جناب عالى كه در ميان مسائل دست توانا داريد، مسأله را تعقيب و در خطبههاى نماز جمعه اذهان ناآگاهان را روشن و زبان دشمنان اسلام را قطع فرماييد. و جناب عالى و ملت بزرگوار خواهند ديد كه در اطراف همين نامه چه شيطنتها و تحليلها در رسانههاى گروهى مخالفين اسلام و همدستان آنان خواهد صورت گرفت. در خاتمه سلامت و سعادت جناب عالى را از خداوند خواستار و اميد است امثال جناب عالى در مقاصد عاليه خود پيروز و سر بلند گرديد.
والسلام عليكم و رحمةالله
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 174
تاريخ: 23/10/66
بيانات امام خمينى در ديدار با آيت الله صافى دبير شوراى نگهبان
بسمه تعالى
در اين ديدار امام امت با تشكر از زحمات شوراى نگهبان فرمودند:
ولايت فقيه و حكم حكومتى از احكام اوليه است، نهاد شوراى نگهبان هميشه مورد تأييد اين جانب است و به هيچ وجه تضعيف نشده و نخواهد شد. اين نهاد بايد هميشه با بيدارى و هوشيارى در خدمت به اسلام و مسلمين كوشا باشد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 176
تاريخ: 17/11/66
فرمان تشكيل مجمع تشخيص مصلحت نظام اسلامى در پاسخ به نامه مسؤولان مملكتى براى كسب تكليف در مورد تشخيص موضوع حكم حكومتى
بسم الله الرحمن الرحيم
گرچه به نظر اين جانب پس از طى اين مراحل زير نظر كارشناسان كه در تشخيص اين امور مرجع هستند، احتياج به اين مرحله نيست، لكن براى غايت احتياط در صورتى كه بين مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان شرعاً و قانوناً توافق حاصل نشد، مجمعى مركب از فقهاى محترم شوراى نگهبان و حضرات حجج اسلام خامنهاى، هاشمى، اردبيلى، توسلى، موسوى خوئينىها و جناب آقاى ميرحسين موسوى و وزير مربوط براى تشخيص مصلحت نظام اسلامى تشكيل گردد. در صورت لزوم از كارشناسان ديگرى هم دعوت به عمل آيد و پس از مشورتهاى لازم رأى اكثريت اعضاى حاضر اين مجمع مورد عمل قرار گيرد. احمد در اين مجمع شركت مىنمايد تا گزارش جلسات به اين جانب سريعتر برسد.
حضرات آقايان توجه داشته باشند كه مصلحت نظام از امور مهمهاى است كه گاهى غفلت از آن موجب شكست اسلام عزيز مىگردد. امروز جهان اسلام، نظام جمهورى اسلامى ايران را تابلوى تمام نماى حل معضلات خويش مىدانند. مصلحت نظام و مردم از امور مهمهاى است كه مقاومت در مقابل آن ممكن است اسلام پابرهنگان زمين را در زمانهاى دور و نزديك زير سؤال برد و اسلام آمريكايى مستكبرين و متكبرين را با پشتوانه ميلياردها دلار توسط ايادى در داخل و خارج آنان پيروز گرداند.
از خداوند متعال مىخواهم تا در اين مرحله حساس آقايان را كمك فرمايد.
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 177
تاريخ: 21/11/66
بيانات امام در جمع گروهى از مسؤولان كشور، نمايندگان كشورهاى خارجى مقيم تهران و مهمانان خارجى دهه فجر
بسم الله الرحمن الرحيم
آنچه كه من مىخواهم عرض كنم بعد از اين كه تبريك اين دهه را بر همه مسلمانها، به همه مظلومان تقديم مىكنم، اين است كه نبايد در ذهن كسى بيايد كه انقلاب مربوط به شخصى است. من بايد عرض كنم كه از باب اين كه يك فردى از افراد جامعه هستم، به همان مقدار اگر دخالت داشتم، دارم. آنچه هست از خداى تبارك و تعالى است، خداى تبارك و تعالى است كه اين ملت را منقلب كرد از يك حالى به حال ديگر. او مقلبالقلوب است، اوست كه همه كارها و زمام همه امور در دست اوست و ما هيچ و هيچ اندر هيچ هستيم. عنايات اوست كه اين ملت را در حالى كه همه جهات شكست درش بود، طورى منقلب كرد كه بحمدالله پيروز شد و پيروزى از خداست. و من مكرر تجربه كردم در اين مدتى كه وارد اين امور بودم كه بسيارى از اوقات، ما يك كارى مىخواستيم بكنيم منحرف مىشديم به كار ديگر، بعد مىبينيم اين كار انحرافى درست بوده، اين نبود جز اين كه خداى تبارك و تعالى اين كارها را مىكرد. سفر مىرفتيم، مىديديم كه اين ترتيبى كه ما قهراً پيش آمده است، اين ترتيب صلاح بوده است نه آنى كه ما خيال مىكرديم. در هر امرى از امور، من با تجربه ديدم كه ما خودمان فكرمان نمىرسد. آن كه افكار را در دست دارد حق تعالى است و او زمام امور را در همه امور به دست دارد و اين را بايد باور كنيم. ملت ما بايد اين مطلب را باور كند كه اگر در يك آن عنايات حق تعالى از عالم منصرف بشود، معدوم مىشود عالم. عالم هست به پشتوانه اراده حق تعالى، يك آن عنايت منصرف بشود، تمام ملك و ملكوت معدوم مىشود. دايماً اراده حق است كه حفظ كرده است، منتها ما جاهل هستيم نمىدانيم مطلب را. و عمده آن است كه تمام رنجهايى كه بر بشر وارد مىشود، از اين جهل است. اين جهل اگر مرتفع بشود، رنجها مرتفع مىشود. اگر ببينيد انسان كه همه كار از اوست، ديگر رنجى در كار نيست. و اين يك مرتبه نازله از اولياست و آنها مراتب ديگرى دارند كه اسم و رسمى ندارد.
بايد ما توجه كنيم به اين كه يك گوشهاى از دنيا هستيم، يك جمعيت چند ميليونى كه نسبت به عالم آن قدر ما ضعيفيم، كمايم، جمعيت كم است و بايد ما در همان لحظه اول با آن همه توطئههايى كه بود از بين رفته باشيم، اين كه ما را نگه داشت خدا بود نه ما. آن كه شكست داد قدرتهاى بزرگ را و شكست مىدهد قدرتهاى بزرگ را خداست، چنانچه آن كه قدرت مىدهد اوست. قدرتهاى بزرگ
صحيفه نور ج 20 صفحه 178
نمىدانند كه اين قدرت خداست و رنجشان از همين معناست.
اگر ملت به همين وضع پيش برود مطمئن باشيد كه پرتوش همه عالم را خواهد گرفت
و ما بايد اين معنا را باور كنيم كه ما از عنايت حق است كه از هيچ به اين جا رسيديم و از عنايات حق است كه ما توانستيم اين مملكت را، يعنى ملت توانست، من كه چيزى نيستم، توانست اين ملت، اين ملت را از زير يوغ ستمشاهى و بدتر از او، يوغ آمريكا و شوروى و امثال اينها بيرون بياورد. سابقه ندارد كه يك ملتى سر پاى خودش بايستد و بگويد نه اين و نه آن، اين سابقه ندارد. هر كس متكى به يك جايى است، گرچه همه اتكاها به خداست و خودشان نمىفهمند لكن در فهم خودشان هر كسى متكى به يك جايى است. و ملت ما بحمدالله با عنايت حق تعالى و عنايت اولياى خداى تبارك و تعالى كه به آنها ايمان داد، به آنها قدرت داد، اين ملت دست رد به سينه همه زد و ايستاد و گفت استقلال را ما مىخواهيم، آزادى را ما مىخواهيم. و اگر به همين وضع پيش برود، مطمئن باشيد كه پرتوش همه عالم را خواهد گرفت.
و الان هم بحمدالله در همه عالم آن چيزى كه حرفش هست، ايران است. يك دستهاى فحاشى مىكنند، يك دستهاى خوب مىگويند. اين طرح كه در همه جا مطرح است دليل بر اين است كه يك قدرتى در كار است و الا اگر چيزى نبود فحش هم نمىخورد، چنانچه قبلاً اين طور بود كه تو سرش مىزدند، فحشش هم نمىدادند. اما الان كه مىبينيد كه همه عالم، همه تبليغات عالم بر ضد ماست و بسيارى از اينهايى كه به ضد ماست، خودشان نمىفهمند به نفع ماست. اگر شما، لابد ملاحظه فرموديد اين تبليغاتى كه مىكنند و اين حرفهايى كه مىزنند، بسياريش به نفع ما تمام مىشود و خودشان نمىفهمند و اين هم از عنايات خداست. عمده اين است كه ما بفهميم كه سرچشمه همه امور حق تعالى است و ما خودمان را يك وقت بازى ندهيم كه ما در يك كارى، انجام كار را ما داديم و منم، اين منم كه دارم اين كار را مىكنم. اگر اين كار يك وقت پيش آمد، شكست دنبالش است، شكست معنويش كه معلوم است، شكست صوريش هم مىشود.
ملت فلسطين بداند اگر يك قدم عقب بگذارد دوباره برمىگردد به آن حال اول
ولى من اميدوارم كه اين ملت به همين منوالى كه هستش و هر روز هم داد قدرتش زيادتر مىشود و هر روز هم دارد پيشرفتش زيادتر مىشود، اين ملت به پيش برود و دنيا انشاءالله برگردد به يك دنياى آزاد و از زير يوغ قدرتمندان بيرون برود و يك ملت آزادى، يك دنياى آزادى، مظلومان دنيا از زير ظلم ستمگران بيرون بروند و همه اينهايى كه طرفدارى دارند مىكنند از اين ملتهايى كه زير دستشان است، در حقيقت دارند پايمال مىكنند آنها را. اگر آمريكا از يك جايى يا از جاهايى تعريف مىكند، تعريف از خودش است، براى اين كه مىبيند همه مطيع او هستند. و اين كه از ما تكذيب مىكند
صحيفه نور ج 20 صفحه 179
و هر روز يك چيزى مىگويد، براى اين كه مىبيند كه اين ملت مطيع او نيست، او مىخواهد مطيع بشود. و شما بدانيد كه اگر يك كلمه اين ملت بر وفق رأى او حرف بزند، تمام اوضاع را او برمىگرداند به نفع اين ملت، در صورتى كه به نفعش واقعاً نيست. يعنى پايمال مىشود باز. و من اميدوارم كه همه ملتها دست به هم بدهند و نگذارند كه اين قدرتها دوباره به سر كار بيايند.
و امروز شما فلسطين را مىبينيد، بىاستثنا من مىخواهم عرض كنم، بىاستثنا بايد عرض كنم كه همه دست به هم دادند كه نگذارند كه ملت فلسطين اين راهى را كه الان پيش گرفته است، باقى باشد. يا به صورت دلسوزى براى فلسطين كه حيف! فلسطين دارد چه مىشود، چه مىشود، خوب است كه يك قدرى مثلاً مماشات كنند تا كار درست بشود و ملت فلسطين بداند كه اگر يك قدم عقب بگذارد راجع به همين معنايى را كه الان در دست دارد، دوباره بر مىگردد به آن حال اول. و الان فلسطين يهود را تقريباً دارد پايمال مىكند و اميدوارم كه بكند. و اگر اين معناى اسلامى را در دست بگيرد و به حرف كسانى كه خيرخواهى مىكنند به خيال خودشان يا به خيال خودشان نه، مىخواهند گول بزنند، كسانى كه مىگويند كه يك قدرى آتش بس باشد، يك پنج ماهى، يك چيزى آتش بس باشد، يك كسانى ديگر بيايند اين كار را بكنند، از اين حرفهايى كه مىدانيد همه، همه اينها براى اين است كه نگذارند كه اين فلسطين به اين كارى كه دست زده است اين كار را پيش ببرد مىخواهند ساكتش كنند، دوباره پايمالش كنند. نسبت به ما هم همين طور است، اگر چنانچه يك وقت ديديد كه يك روى خوشى نشان مىدهند، بدانيد كه اين روى خوش دليل بر اين است كه مىخواهند ما را پايمال كنند. هر وقت آنها روى خوش نشان دادند شما سختتر بگيريد.
و من اميدوارم خداوند به بركات ائمه اطهار خصوصاً حضرت صاحب سلامالله عليه كه اين مملكت مال اوست، اين ملت كار خودش را پيش ببرد و همه آقايان، همه كسانى كه خدمتگزار هستند به اين ملت، انشاءالله تعالى آنها موفق باشند و منصور باشند.
والسلام عليكم و رحمةالله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 183
تاريخ: 9/12/66
ديدار با اعضاى شوراى مركزى حزب الله لبنان، سفراى جمهورى اسلامى ايران در سوريه و لبنان و معاون سياسى وزارت امور خارجه
اين درس را نبايد فراموش كنيم كه بايد در مقابل ابرقدرتها مقاومت كرد
بسم الله الرحمن الرحيم
تجربهاى كه ما از دنيا در اين سالهاى طولانى داريم اين است كه مسلمانها ولو اين كه يك عده كمى باشند وقتى در مقابل خصم خودشان مقاومت كنند، اگرچه خصم آنان ابرقدرتها هم باشند پيروزند.
شما لبنان را ملاحظه كرديد كه همه ابرقدرتها در آن جا جمع شده بودند، اما وقتى يك عده كم در مقابلشان ايستاد، آنها شكست خوردند.
شما مطلع نيستيد كه در زمان ستمشاهى در ايران چه خبر بود. در زمان قاجار، انگليسىها بودند و چهها كه نكردند. بعد از اين كه آنها از اين كشور رفتند و رضاخان رفت، زمان محمدرضاشاه، ايران مركز آمريكا و محل تاخت و تاز آنها شده بود و مصيبت بيشتر بود، چرا كه هم قواى آنها زياد بود و هم مردم اسلحه نداشتند و هم جوانان به فساد كشيده شده بودند، به صورتى كه نمى شود آن را تصور نمود. اما وقتى مردم ايران احساس كردند كه بايد خودشان در مقابل شاه و آمريكا مقاومت كنند، مقاومت كردند و سلطنت 2500 ساله را در هم كوبيدند و از بين بردند و اين معجزهاى بود كه در ايران به وقوع پيوست و اين درس را نبايد فراموش كنيم كه بايد در مقابل ابرقدرتها مقاومت كرد.
بايد با تمام قوا و تا آخرين نفرمان مهيا شويم و در راه خدا جهاد كنيم
امروز همه قدرتها و ابرقدرتها دست به دست يكديگر دادهاند كه نگذارند فلسطينىهاى مسلمان به هدفشان برسند. حتى بسيارى از كسانى كه به ادعا نسبت به فلسطينىها اظهار علاقه مىكنند، علاقهشان به اين نيست كه مسلمانان فلسطينى بر اسرائيل غلبه كنند و متأسفانه با سكوت و سازش و تماشا دست به هم دادهاند كه نگذارند مسلمانان فلسطينى پيروز بشوند، چرا كه پيروزى آنان پيروزى اسلام است و آنها مىترسند همان طورى كه اسلام در ايران پيروز شد و همه بساط آنها را بر هم زد و منافعشان را از بين برد، همين طور اگر در لبنان و فلسطين اسلام به پيروزى رسد، همه بساطشان را در هم پيچد. لذا همه شياطين مجتمعند كه نگذارند اسلام رشد كند و ما بايد اين معنا را در نظر داشته
صحيفه نور ج 20 صفحه 184
باشيم كه با تمام قوا و تا آخرين نفرمان مهيا شويم و در راه خدا جهاد كنيم. دفاع از نواميس مسلمين و دفاع از بلاد مسلمين و دفاع از همه حيثيات مسلمين امرى است لازم و ما بايد خودمان را براى مقاصد الهى و دفاع از مسلمين مهيا كنيم. و خصوصاً در اين شرايطى كه فرزندان واقعى فلسطين اسلامى و لبنان اسلامى يعنى حزبالله و مسلمانان انقلابى سرزمين غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فرياد يا للمسلمين سر مىدهند، با تمام قدرت معنوى و مادى در مقابل اسرائيل و متجاوزين بايستيم و در مقابل آن همه سفاكىها و ددمنشى مقاومت و پايمردى كنيم و به يارى آنان بشتابيم و سازشكاران را شناسايى و به مردم معرفى كنيم.
من اميدوارم شما موفق باشيد و مطمئن باشيد كه موفق مىشويد. جمهورى اسلامى ايران هم در كنار شما و در كنار همه مسلمانان، بلكه در كنار همه مستضعفان جهان خواهد بود. انشاءالله پيروز باشيد.
والسلام عليكم و رحمةالله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 185
تاريخ: 11/12/66
ديدار با خانوادههاى شهدا، مفقودين، اسرا و جانبازان شهرستانهاى قزوين، آبيك و... در سالروز ولادت اميرالمؤمنين على (ع)
حضرت امير سلامالله عليه حقيقتاً مظلوم است و مظلوم بوده حتى در بين شيعيان
بسم الله الرحمن الرحيم
اين عيد مبارك را به همه مسلمين جهان و مستضعفين و خصوصاً ملت ايران تبريك عرض مىكنم، از خداوند تعالى سلامت همه را خواستارم.
ما در تولد حضرت امير جهات معنويش /را از/ دست ما ازش كوتاه است. ما /نمىتوانيم/ از اين جهات معنوىاى كه در ايشان بوده است حتى يك جمله موافق با واقع نمىتوانيم عرض كنيم، لكن بعضى از جهات كه مربوط به خود جهت مادى است و جهات اجتماعى است، آن را مىشود گفت. شما ملاحظه كنيد كه يك نفر كه خليفه مسلمين است، زمامدار امور است، خليفه است، اين چه وضعى داشته است، در حالى كه خليفه است مىخواهد نماز جمعه بخواند، لباس زيادى ندارد، مىرود بالاى منبر، آن لباسى كه دارد حركت مىدهد - به حسب نقل - تا خشك بشود، دو تا لباس ندارد، يك كفشى را كه خودش وصله مىكرده است، كفاشى مىكرده است، ازش مىپرسند /مىگويد/، حضرت مىفرمايد كه اين كفش به نظر شما چقدر ارزش دارد، مىگويند: هيچ. مىگويد كه: امارت بر شما هم، خلافت هم، در نظر من مثل اين كفش و پايينتر از اين كفش است، مگر اين كه اقامت عدالت كنم. شما كجا سراغ داريد كه يك نفر خليفه باشد و وضعش اين طور باشد؟ حضرت امير سلامالله عليه حقيقتاً مظلوم است و مظلوم بوده است، حتى در بين شيعيان هم مظلوم است. وقتى مىخواهند تعريف كنند از حضرت امير، تعريف مىكنند به چيزهايى كه بر خلاف واقع است و توهين به حضرت است، مثلاً مىگويند كه انگشترش را كه مىخواسته هديه بدهد به فقير، قيمتش خراج شامات بوده است! آن كسى كه لباسش آن است، انگشتر مىپوشد كه قيمتش خراج باشد؟! اين يك دروغى است كه اگر روايت هم داشته باشد، دروغ است - در صورتى كه ندارد - وقتى مىخواهند معرفى كنند حضرت امير را، به اين جهات معرفى مىكنند، به همين جهات چيز. يا آنهايى كه عارف لفظى هستند - عرفان حقيقى كه كم است در دنيا - آنها هم وقتى كه مىخواهند از حضرت نقل كنند، يك حرفهاى درويشى نقل مىكنند. آنى كه هست واقعيتش را كه نمىدانند، و اين جهات ظاهرى هم كه حضرت داشته است براى جهالتهايى كه بوده است، منحرف كردند از واقعيتش، خيال كردند تعريف حضرت امير به اين است
صحيفه نور ج 20 صفحه 186
كه انگشترش چقدر قيمت داشته باشد و مثلاً چه باشد. يك زندگى عجيب و غريبى براى حضرت امير.
شما خلافت در آن وقت يك وضع خاصى داشته است، خصوصاً آن خلفاى از معاويه به پايين، يك سلطنتى بوده است و /در همين عصر كه/ در همان عصر كه معاويه آن بساط سلطنتى را راه انداخته بود، حضرت امير مثل يك فعله مىرفت كار مىكرد، مثل يك عمله مىرفت كار مىكرد و آب راه مىانداخت و بعد همان جا مىگفت اين آب صدقه است. آب راه نمىانداخت براى خودش، وضع زندگى اين بوده است. ما اگر بخواهيم از ايشان تقليد كنيم نمىتوانيم، حقيقتاً نمىتوانيم تقليد كنيم، قدرت اين معنا را ما نداريم. اما خود ايشان هم فرمودند كه شما نمىتوانيد، اما تقوا مىتوانيد داشته باشيد. مىتوانيد كه تقوا داشته باشيد، مىتوانيد كه با خدا باشيد، توجه به خداى تبارك و تعالى داشته باشيد.
خيال مىكنند كه اگر موشك انداختند به ايران فوراً شكست مىخورد
و بحمدالله ملت ما امروز يك وضع خاصى دارد كه شايد در طول تاريخ نبوده. در همان تاريخى كه ائمه عليهمالسلام بودند، خود رسول الله بودهاست، حضرت امير بوده است، مردم اختلاف داشتند، مردم، همانهايى كه دور و بر خودشان بودند /از آنها/ وقتى مىخواستند ببرندشان جنگ، نمىرفتند. اما امروز وضعى شده است كه داوطلبند. اشتباهى كه اين غربىها دارند و اين مخالفين ما دارند، اشتباه اين است كه خيال مىكنند كه وقتى كه كلمه موشك تو كار آمد، مردم ايران مىترسند ديگر بعد چه بشوند. اين موشكها را زدند و كشتند و چه كردند و مردم ايران سر جاى خودشان نشستند و مىخندند بهشان. شما مردم ايران را از موشك نترسانيد، مردم ايرانى كه شهادت را براى خودشان افتخار مىدانند و بسيارى از اوقاتى كه اين جا مىآيند انسان تعجب مىكند از وضع اينها كه جوانش فوت شده است، جوانش شهيد شده است، مىگويد باز هم مىخواهم، مىخواهم جوان دارم باز مىدهم. بچه كوچك، مىگويد انشاءالله بزرگ مىشود و شهيد بشود. يا زنها مىبينيد كه چه وضعى دارند. اينها مردم را، اين مردمى كه طالب شهادتند از شهادت مىترسانند! و اين يك اشتباهى است كه از باب اين كه نمىفهمند، اصلاً ادراك اين معنا را كه معنويات چى است، امثال صدام و اينها اصلاً نمىفهمند كه مسأله چى است. متوجه اين كه ايران چه وضعى دارد و مردم ايران چه وضعى دارند، اصلاً متوجه اين نيست، همين قدر خيال مىكند كه اگر موشك انداختند به ايران، فوراً شكست مىخورند. اين قويتر مىكند اينها را.
عمده اين است كه ما بايد حفظ كنيم ايمان و وحدت خودمان را
عمده اين است كه ما توجه داشته باشيم به اين كه حفظ كنيم ايمان خودمان را و وحدت خودمان را.اگر اين راه حفظ شد هيچ، از هيچى ديگر ترس ندارد. موشك بيايد، چه مىدانم هر كى مىخواهد بيايد و آمريكا بيايد، شوروى بيايد، هر كى مىخواهد بيايد، البته اين نكته از ذهن مردم ما
صحيفه نور ج 20 صفحه 187
خارج نمىشود كه وقتى ببينند كه آنهايى كه كمك مىكنند به صدام براى اين شرارتهايش، اين از ذهن مردم خارج نمىشود، توجه بهش دارند و آنهايى كه مىخواهند منافع خودشان محفوظ بشود، بايد توجه به اين داشته باشند كه منافعشان محفوظ اگر بخواهد باشد، بايد يك جورى عمل بكنند كه اين طورها نباشد و الا محفوظ نخواهد ماند. آن كسى كه كمك مىكند يا كمك مادى مىكند يا كمك نظامى مىكند، آنها هم خيال مىكنند كه ما از كمكهاى نظامى آنها، كمكهاى آنها مىترسيم. نه، ترسى در كار نيست. براى اين كه يك ملتى است كه شهادت طلب است، حالا شهادت با موشك باشد يا با تانك باشد يا با توپ باشد يا با هر چه باشد. شهادت طلب است اين ملت. از اين نمىترسد، اما فراموش هم نمىكند كه كىها به اينها /به اينها/ دارند خدمت مىكنند، كى امر مىكند بهشان كه اين كارها را بكنيد، انگيزه آنها چى هست، آنهايى هم كه اينها وادار مىكنند، كىاند و كى به اينها كمك مىكند، كى موشك مىدهد، كى چى مىكند، اين از ذهن مردم ما بيرون نمىرود و بايد لذا توجه داشته باشند آنهايى كه اين كار را مىكنند. و من از خداى تبارك و تعالى مسألت مىكنم كه همه ما را در ايمان به خودش مستقر قرار بدهد و همه مسلمين را حفظ كند و از شر كفار همه مسلمانها، همه مستضعفان جهان محفوظ باشند.
والسلام عليكم و رحمةالله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 188
تاريخ: 27/12/66
پاسخ به تلگرام تبريك فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت عمليات پيروزمند والفجر 10
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى محسن رضايى فرمانده محترم كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
از عنايات خداوند بزرگ و توجه رسول معظم او به اين ملت مقاوم و ايثارگر و رزمندگان سلحشور اسلام در پيروزى بزرگ و برقآساى والفجر 20 سپاسگزارم. به يقين اين هديه الهى از ختم اين سال پرحادثه، تحقق وعده ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم . از ثمره مقاومت بىنظير اين ملت بزرگ در برابر حملات بزدلانه عفلقيان در بمباران شهرهاست.
اخبار پيروزىها و حماسههاى دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما كه قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقيان و حاميان و اربابان او خصوصاً آمريكا و اسرائيل را عزادار كرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزيز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پيروز سپاه و بسيج و ارتش و هوانيروز و نيروى هوايى و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و كليه نيروهاى مردمى و كرد ابلاغ كنيد. و سلام و تشكر ملت ايران را به مردم شهرهاى آزاد شده عراقى كه بدون اين كه حتى يك گلوله هم به طرف آنان و شهرهاى آنان شليك شود، با آغوش باز و فرياد الله اكبر از رزمندگان ما استقبال نمودند، برسانيد و به آنها بگوييد كه مىبينيد صدام چگونه ديوانهوار شما و شهرهايتان را بمباران خوشهاى و شيميايى مىكند. و خواهيم ديد كه جهانخواران چگونه در تبليغات مسموم خود از كنار اين پيروزىهاى بزرگ و جنايات صداميان خواهند گذشت.
اين جانب با تشكر مجدد از ملت مقاوم ايران و رزمندگان عزيز از جوانان غيرتمند كشور سرافراز اسلامى ايران مىخواهم كه به جبههها عزيمت كنند و با تداوم عمليات خود مجال تجديد سازمان و تنفس عفلقيان شكست خورده و مستاصل را بگيرند. دست قدرت و نصرت بىانتهاى خداوند يار و ناصرتان باد.
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 189
تاريخ: 30/12/66
پيام به مناسبت سال نو
بسم الله الرحمن الرحيم
يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر الليل و النهار يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال.
خداوند اين سال جديد را بر همه مسلمانها، بر ملت ما، بر همه مستضعفين جهان مبارك كند. و اين سال يك خصوصياتى دارد كه كم اتفاق مىافتد. و امروز در آستانه ولادت حضرت سيدالشهدا، كه ما بايد انگيزه قيام ايشان را ببينيم چى بود و مقصد ايشان چى بود و وضع زندگى ايشان و همه ائمه عليهمالسلام چى بود، خصوصاً در ماه شعبان چه وضعى داشتند.
سيدالشهدا سلامالله عليه از همان روز اول كه قيام كردند براى اين امر، انگيزهشان اقامه عدل بود. فرمودند كه، مىبينيد كه معروف عمل بهش نمىشود و منكر بهش عمل مىشود. انگيزه اين است كه معروف را اقامه كند و منكر را از بين ببرد، انحرافات همه از منكرات است، جز خط مستقيم توحيد هر چه هست منكرات است، اينها بايد از بين برود، و ما كه تابع حضرت سيدالشهدا هستيم بايد ببينيم كه ايشان چه وضعى در زندگى داشت، قيامش، انگيزهاش نهى از منكر بود كه هر منكرى بايد از بين برود. من جمله قضيه حكومت /عدل/ جور، حكومت جور بايد از بين برود، از آن طرف وقتى كه مناجاتشان را مىبينيم، مناجاتى كه در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم كه در هيچ يك از ادعيه گفته شده باشد كه ادعيه مال همه ائمه است. اين دعاى شعبان، مناجات شعبان مناجات همه ائمه است و در اين، مسائل بسيار هست، معارف بسيار هست و ادب اين كه انسان چه جور بايد با خداى تبارك و تعالى مناجات كند. ما غافليم از اين معانى كه وضع چى است. شايد بعضى از جهال ما هم اين طور اعتقاد دارند كه اين ادعيه وارد شده و اين چيزهايى كه از ائمه وارد شده است اينها تشريفات است. مىخواهند ما را باد بدهند و حال اين كه مسأله اين نيست /مسأله/ مسأله اين است كه در مقابل خدا ايستادند آنها، آنها مىدانند كه در /چه/ مقابل چه عظمتى ايستادند، آنها معرفت دارند به خداى تبارك و تعالى و مىدانند چه كنند و مناجات شعبانيه از مناجاتهايى است كه اگر يك نفر انسان دلسوخته، يك عارف دلسوخته نه از اين عارفهاى لفظى بخواهد اين را شرح كند و شرح كند از براى ديگران، بسيار ارزشمند است و محتاج به شرح است، چنانچه همه ادعيه ائمه عليهمالسلام.
شما /در مناجات حضرت/ در دعاى عرفه حضرت سيدالشهدا ملاحظه مىكنيد كه چه مسائلى در آن هست و ما ازش غافل هستيم. ماه شعبان اين خصوصيت را دارد كه الان /ما در آستانه/ عيد نوروز
صحيفه نور ج 20 صفحه 190
ما در آستانه ولادت حضرت سيدالشهداست و دنبال او و ولادت حضرت مهدى عليهالسلام كه آن هم در 15 شعبان واقع شده است. بنابراين تقريباً بايد ما بگوييم كه يك حجتى است بر ما اين دو ولادت و /اين/ واقع شدن اين روز شريف و اين روز نوروز در يك همچو آستانهاى كه اين دو بزرگوار كه هر دو /اقامه عدل/ براى اقامه عدل هستند. سيدالشهدا سلامالله عليه كه همه عمرش را و همه زندگيش را براى رفع منكر و جلوگيرى از حكومت ظلم و جلوگيرى از مفاسدى كه حكومتها در دنيا ايجاد كردند، تمام عمرش را صرف اين كرد و تمام زندگيش را صرف اين كرد كه اين حكومت، حكومت جور بسته بشود و از بين برود. معروف در كار باشد، منكرات از بين بروند. حضرت صاحب سلامالله عليه و ارواحنا فداه هم كه تشريف مىآورند براى همين معناست. تمام انبيا كه قيام كردهاند در عالم طبيعت - حالا معانىشان كه، معارف غيبيهشان را خدا مىداند ما نمىدانيم، اما در عالم طبيعت - وقتى زندگى اينها را مىبينيم از اول مقابلهى با طاغوت بوده است. بنابراين معنا بوده و اين بايد سرمشق بشود از براى مسلمانها، كسانى كه واقعاً مسلمان هستند و واقعاً علاقهمند به اهل بيت عصمت هستند و به پيغمبر اسلام هستند و از هر مذهبى كه هستند، علاقهمند به آن مذهبشان هستند، بايد ببينند كه صاحب مذهب چه كرده است. موسى بن عمران چه كرد، در زندگيش چه كرد، حضرت ابراهيم در زندگيش چه كرد، تمام اينها قيام كردند در مقابل جور، در مقابل ظلم، همه قيامشان اين معنا بود. ما سرمشق بايد بگيريم از اينها و ما بايد قيام كنيم در مقابل ظلم. مسلمان بايد در مقابل جورها، در مقابل ظلمها، در مقابل منكرات قيام كنند، همان طورى كه ملت شريف ايران بحمدالله قيام كرد و مىشود گفت كه اين انقلاب كه /در اين آيه/ در اين دعاى شريف واقع شده است يا مقلب القلوب ، در جوانهاى ما واقع شده است. اينها الان برگشتند از يك حالى به حال ديگرى و حال نويى پيدا كردهاند. و در اين ماه كه ماه شعبان است بايد ما توجه به اين معنا بكنيم كه ما بايد چه بكنيم، با اين طاغوتها بايد چه بكنيم؟ بايد همان طورى كه سيدالشهدا سلامالله عليه تمام حيثيت خودش، جان خودش را و بچههايش را، همه چيز را در صورتى كه مىدانست قضيه اين طور مىشود، كسى كه فرمايشات ايشان را از وقتى كه از مدينه بيرون آمدند و به مكه آمدند و از مكه آمدند بيرون حرفهاى ايشان را مىشنود همه را، مىبيند كه ايشان متوجه بوده است كه چه دارد مىكند، اين جور نبود كه آمده است ببيند كه، بلكه آمده بود حكومت هم مىخواست بگيرد، اصلاً براى اين معنا آمده بود و اين يك فخرى است و آنهايى كه خيال مىكنند كه حضرت سيدالشهدا براى حكومت نيامده، خير. اينها براى حكومت آمدند، براى اين كه بايد حكومت دست مثل سيدالشهدا باشد، مثل كسانى كه شيعه سيدالشهدا هستند باشد. اصل قيام انبياء از اول تا آخر اين بوده است. در طبيعت قيام انبياء - قيام مسلحانه يا غيرمسلحانه - در مقابل همه كسانى كه به جور داشتند مردم را از بين مىبردند باشد.
و ما امروز مبتلاى به اين معنا هستيم، مسلمانها مبتلاى به اين معنا هستند، مسلمانها مىبينند كه اين دولتهاى بزرگ، اين قدرتهاى بزرگ و اين كسانى كه اذناب آنها هستند، كسانى كه فرمانبر آنها هستند الان با مسلمين، با مردم، با مستضعفين، حتى با آن كسانى كه مال خودشان است چه مىكنند.
صحيفه نور ج 20 صفحه 191
تمام اينها ظاهر مىگويند كه ما اقامه عدل مىخواهيم بكنيم، اما چه عدلى؟ عدل امريكايى، عدل امريكايى يعنى چه؟ يعنى هر كس خاضع به من شد، آن يك چيزى است كه ما /بايد/ او را قبولش داريم، هر كس منافع مملكتش را به ما داد ما او را قبول داريم! از آن ور شوروى هم همين است، همه اين قدرتهاى بزرگ اين طورى هستند و ما بايد در مقابل تمام اينها بايستيم، همان طورى كه جوانهاى ما بحمدالله الان در جبههها اين پيروزىها را، اين پيروزىهاى بزرگ را به دست آوردند، بايد تا آخر اين مطلب باشد، بايد هيچ درش سستى نشود تا وقتى كه انشاءالله علم را به دست صاحب علم بدهند. بنابراين عيد نوروز ما، يك عيد نوروزى است كه در يك وقتى واقع شده است كه حجت بر ماست و او اين است كه زندگى سيدالشهدا، زندگى حضرت صاحب سلامالله عليه، زندگى همه انبياء عالم، همه انبياء از اول، از آدم تا حالا همهشان اين معنا بوده است كه در مقابل جور حكومت عدل را مىخواستند درست كنند /حكومت/ و مع الاسف به قدرى به گوش ما خواندند، به قدرى به گوش ملت ما خواندند، به گوش ملتهاى ضعيف خواندند كه حكومت به شما چكار دارد، شما برو نمازت را بخوان، شما مسجدت را برو، همين! البته، ما اگر فقط مسجد برويم و دعا بكنيم و بعد هم دعا به عرض بكنم كه آن بزرگان چه بكنيم، همه با ما خوب مىشوند! اما وظيفه اين است كه ما برويم مسجد بنشينيم دعا بخوانيم يا وظيفه اين است كه ما بايد قيام بكنيم؟ وظيفه اين است كه ما همه بايد همه چيز خودمان را در راه اسلام فدا بكنيم، چنانچه اولياى ما اين كار را كردند. و امروز شما مىبينيد كه اين صدام را كه - بحمدالله - سيلى خورده است و الان محو اين سيلى است، الان نمىفهمد دارد چه مىكند. شما ببينيد كه اين همه پيروزىاى كه واقع شده، اصلاً اين انكار مىكند كه اين جا چيزى واقع شده، اين نمىفهمد كه فردا اين خبرنگارها، اين خارجىها مىآيند مىروند آن جا مىبينند چه خبر است. اين يك همچو حيوانى است كه مملكت خودش را، افراد خودش را، اشخاصى كه مربوط به خودش هستند آنها را بمباران مىكند، بمباران شيميايى مىكند كه بايد پاسدارهاى ما به داد آنها برسند.
من بايد تشكر كنم از اين ملت، اين ملت شريف خودمان و خصوصاً از اين كسانى كه در جبههها مشغول هستند يا پشت جبههها مشغول به اين هستند كه آنها را كمك كنند، ما بايد تشكر كنيم از اينها و خصوصاً از اين جوانهايى كه همه چيزشان را در راه اسلام دادند. شما ملاحظه مىكنيد كه اشخاصى مىآيند اين جا، همه چيزشان را كانه دادند، معذلك مىگويند كاش كه ما يك بچه كوچكى كه داريم بزرگ بشود، برود جنگ بكند، اينها حجت بر ما هست، اينها حجت بر آن اشخاصى هست كه تو خانه نشستند و نق مىزنند، تو خانه نشستند و به مردم تزريق مىكنند كه نه، نرويد جايى، خدا انشاءالله بيدار كند اينها را، خداوند انشاءالله اشخاصى را كه مخالفت مىكنند يا از روى عمد يا از روى - عرض مىكنم - نفهمى مخالفت مىكنند، اينها را بيدار كند و اينها را در اين سال نو تجديد كند. و خداوند انشاءالله اين اسراى ما را، اين كسانى كه محبوب ما هستند، محبوب ملت ما هستند، اين معلولين را، اين اسرا را و اين تمام كسانى كه در آن جا در بند هستند، همه اينها را خداوند انشاءالله آزاد كند و ما را هم به وظيفه خودمان آشنا كند. و اى كاش كسى مىآمد و اين ادعيه ائمه عليهمالسلام
صحيفه نور ج 20 صفحه 192
را ترجمه مىكرد، اين را شرح مىكرد، اين ادعيه خيلى محتاج به شرح است. و ما اگر اين ادعيه را بتوانيم يك اشخاص عارفى، عارف صحيح، دلسوخته پيدا بشود كه اينها را براى مردم تشريح بكند، همه چيز در اينها هست، در عين حالى كه دعاست. شما ادعيه حضرت سجاد را مىبينيد، دعاست اما چه مىكند در اين دعا! هم معنويات هست، هم قضيه حكومت هست، همه چيز هست، هم از بين بردن حكومت ظلم است، چنانچه سيره همه ائمه عليهمالسلام بر اين بوده و ما به قدرى در گوشمان خواندند كه بابا برويد سراغ كارتان، كار نداشته باشيد به حكومت، كه حتى اشخاص كه آگاه هم بودند، اينها هم بازى خورده بودند. من بعضى از اشخاصى كه ازشان هيچ توقع نداشتم، در سابق چيز بودند، از همين امور چيزى بودند، داخل در اين مسائل ما بودند، لكن معذلك، اينها مىگفتند آخر ما چكار داريم به اين كار، حالا آنها مىخواهند اين كار را بكنند، اين كار آنهاست، ما كار ديگر داشته باشيم. اين يك همچو چيزى بود كه ما را بازى داده بودند و مردم الان بايد بدانند كه هر مطلبى را كه اين خارجىها مىگويند تمام مطالب اين خارجىها براى گول زدن ماهاست، گول زدن همه ماست. كسانى هم كه تابع آنها هستند مطالبى مىگويند، براى اين است كه ما را باز به دامن آنها بيندازند. و ما بايد بيدار باشيم و هشيار باشيم و هيچ وقت لغزش پيدا نكنيم. خداوند انشاءالله اين ملت را بيدار كند و بيدارتر. خداوند انشاءالله مردم ما را به سلامت، عزت برساند، به مقاصد خودشان، كه آن مقصد، مقصد اسلام است و كوتاه كردن دست تمام كسانى كه ظالم هستند. انشاءالله خداوند اين عيد را بر همه ما، بر همه مسلمين، بر همه مستضعفين مبارك كند.
والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 20 صفحه 193
تاريخ: 11/1/67
پيام به مناسبت انتخابات سومين دوره مجلس شوراى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
در آستانه انتخابات سومين دوره مجلس شوراى اسلامى هستيم. گمان نمىكنم كه نقش و اهميت انتخابات و مجلس شوراى اسلامى بر كسى پوشيده باشد. بحمدالله هر چه از عمر با بركت انقلاب شكوهمند اسلامى ما مىگذرد، مردم مسلمان و متعهد كشورمان به اهميت حضور و نقش تعيين كننده خود در تمامى صحنههاى انقلاب آشناتر مىشوند و راز دوام و بقا و استحكام قيام الهى خود را بهتر كشف مىنمايند.
هم اكنون با توجه به آگاهى و شعور بالاى سياسى مردم خداجوى ايران، شايد ضرورتى به يادآورى اهميت شركت در انتخابات نباشد، ولى براى احتياط در اداى تكليف شرعى سياسى خود، نكاتى را متذكر مىشوم:
1 - از آغاز انقلاب تاكنون يكى از اهداف شوم و پليدى كه همواره مورد توجه استكبار جهانى و نوكران خارجى و داخلى آنان بوده است، دور كردن مردم از صحنههاى انقلاب و گسستن پيوندهاى پولادين آنان با آرمانهاى اجتماعى - سياسى اسلام بوده است كه در راه تحقق آن به انواع حيلهها و ترفندهاى گوناگون متوسل شدهاند كه بحمدالله سرشان به سنگ خورده است و ملت پيروز و سرافراز ايران با نمايش قدرت عظيم خود در حوادث گوناگون انقلاب، اين حقيقت و واقعيت را به اثبات رسانيده و نشان دادهاند كه از درياى خروشان وحدت و انسجام آنان چيزى كم نشده و نخواهد شد و جهانخواران انشاءالله تا ابد حسرت گسستن اتحاد مقدس مردم ما را به گور خواهند برد.
بعيد به نظر نمىرسد كه در اين روزها يكى از اهداف شرارتهاى اخير صداميان در تهديد و ارعاب و ادامه بمبارانها و موشك باران مناطق مسكونى، علاوه بر سرپوش نهادن بر شكستهاى پياپى خود در صحنههاى نبرد، رسيدن به اين هدف باشد كه حضور مردم را تحتالشعاع اين جنايات قرار دهند. از هم اكنون همه بايد مطمئن باشيم كه رسانههاى استكبارى از عدم حضور مردم در صحنه انتخابات سخنها خواهند گفت و با تحليلهاى موذيانه و القائات توأم با تهديد و ارعاب تلاش خواهند نمود ذهنها را به مسائل ديگر معطوف نمايند، غافل از آن كه امت اسلامى ايران سالهاست نشان دادهاند كه از اين هياهوها نمىترسند و مقاوم و استوار در مقابل تمام ابرقدرتها و قدرتها مىايستند و با يارى خداوند متعال ملت شريف ايران با حضور گسترده خود، انتخابات را در موعد مقرر و با
صحيفه نور ج 20 صفحه 194
قدرت و قاطعيت برگزار مىكنند و مطمئناً در زير موشك و بمب هم اگر قرار بگيرند، به پاى صندوقها مىروند و به تكليف شرعى - الهى خود عمل خواهند نمود.
و اين جانب تحت هر شرايطى در انتخابات شركت مىكنم و انشاءالله دنيا خواهد ديد كه مردم عزيز ايران چگونه حماسه حضور گذشته خويش را در سراسر ميهن اسلامى تكرار خواهند كرد.
2 - همان طور كه بارها گفتهام مردم در انتخابات آزادند و احتياج به قيم ندارند و هيچ فرد و يا گروه و دستهاى حق تحميل فرد و يا افرادى را به مردم ندارند. جامعه اسلامى ايران كه با درايت و رشد سياسى خود جمهورى اسلامى و ارزشهاى والاى آن و حاكميت قوانين خدا را پذيرفتهاند و به اين بيعت و اين پيمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم قدرت تشخيص و انتخاب كانديداى اصلح را دارند. البته مشورت در كارها از دستورات اسلامى است و مردم با متعهدين و معتمدين خويش مشورت نمايند و افراد و گروهها و روحانيون در حد تذكرات قبلى در حوزه خود مىتوانند كانديدا معرفى نمايند، ولى هيچ كس نبايد توقع داشته باشد كه ديگران اظهارنظر و اظهار وجود نكنند.
در هر حال مردم با بصيرت و درايت و تحقيق كانديداهايى را شناسايى كرده و به سوابق و روحيات و خصوصيات دينى - سياسى نامزدهاى انتخاباتى توجه نمايند. مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگانى رأى دهند كه متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسؤوليت كنند و طعم تلخ فقر را چشيده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمين، اسلام مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلام پاكطينتان عارف و در يك كلمه، مدافع اسلام ناب محمدى - صلى الله عليه و آله و سلم - باشند و افرادى را كه طرفدار اسلام سرمايهدارى، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بىدرد، اسلام منافقين، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان و در يك كلمه، اسلام آمريكايى هستند، طرد نموده و به مردم معرفى نمايند و از آن جا كه مجلس خانه همه مردم و اميد مستضعفين است، در شرايط كنونى نبايد كسى انتظار داشته باشد كه حتماً نمايندگان بايد از گروه و صنف خاصى باشند. بايد توجه داشت كه هنوز خيلى از مسائل وجود دارد كه به نفع محرومين بايد حل و فصل شود و تميز بين كسانى كه در تفكر خود، خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار دادهاند، با ديگران كار مشكلى نيست.
3 - نصيحتى است از پدرى پير به تمامى نامزدهاى مجلس شوراى اسلامى كه سعى كنيد تبليغات انتخاباتى شما در چهارچوب تعاليم و اخلاق عاليه اسلام انجام شود و از كارهايى كه با شؤون اسلام منافات دارد، جلوگيرى گردد. بايد توجه داشت كه هدف از انتخاب در نهايت، حفظ اسلام است. اگر در تبليغات، حريم مسائل اسلامى رعايت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام مىشود. بايد سعى شود تا خداى ناكرده به كسى توهين نگردد و در صورتى كه رقيب انتخاباتى به مجلس راه يافت، به دوستى و برادرى - كه چيزى شيرينتر از آن نيست - لطمهاى نخورد.
ملت شهيدپرور ايران بدانند اين روزها روز امتحان الهى است، روز پرخاش عليه كسانى است كه با اسلام كينه ديرينه دارند، روز انتقام از كفر و نفاق است، روز فداكارى است، امروز روز
صحيفه نور ج 20 صفحه 195
عاشوراى حسينى است، امروز ايران كربلاست، حسينيان آماده باشيد: جهزوا انفسكم بالصلاح و السلاح . نهراسيد كه نمىهراسيد، كمربندهاتان را محكم كنيد. اى آزادگان و احرار به پا خيزيد! قدرتهاى بزرگ شرق و غرب مىخواهند شما را در زير چكمهها و چنگالهاى كثيف و خونين خود خرد كنند كه حتى آخ هم نگوييد. امروز روز مقاومت است، چنان بر صدام و امريكا و استكبار غرب سيلى زنيد كه برق آن چشمان استكبار شرق را كور كند. امروز روز درنگ نيست، امروز روز صيقل انسانيت انسانهاست، روز جنگ است، روز احقاق حق است و حق را بايد گرفت و انتظار آن كه جهانخواران ما را يارى كنند بىحاصل است. امروز روز حضور در حجله جهاد و شهادت و ميدان نبرد است، روز نشاط عاشقان خداست، روز جشن و سرور عارفان الهى است، امروز روز نغمهسرايى فرشتگان در ستايش انسانهاى مجاهد ماست. درنگ امروز، فرداى اسارت بارى را به دنبال دارد. امروز بايد لباس محبت دنيا را از تن بيرون نمود و زره جهاد و مقاومت پوشيد و در افق طليعه فجر تا ظهور شمس به پيش تاخت و ضامن بقاى خون شهيدان بود.
فرزندانم! دشمن در بمباران شيميايى مناطق مسكونى، نهايت قساوت و درندگى خود را نشان داده است و با حمله شيميايى به مردم بىدفاع عراق حتى پايههاى حمايت حاميان خود را سست نموده است. به سوى جبههها هجوم بريد تا ضربات پى در پى شما توان و امان او را بگيرد كه انشاءالله پيروز خواهيد شد.
والسلام على عبادالله الصالحين
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page