-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 223
تاريخ: 13/6/64
بيانات امام خمينى در جمع رئيس جمهور و ساير مقامات مملكتى سفرا و كارداران مقيم تهران (به مناسبت عيد سعيد غدير خم)
بيت المال مسلمين صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است
بسم الله الرحمن الرحيم
من اين عيد سعيد بزرگ اسلامى را و مذهبى را به همه ملتهاى مستضعف و به مسلمين جهان و به ملت بزرگوار ايران تبريك عرض مىكنم. و به فال نيك مىگيرم كه در يك همچو روز بزرگى، مسأله تنفيذ صورت گرفت. بايد عرض كنم كه مصادف با اين يوم، مسؤوليتهاى بزرگى در پيش دارد. حكومت، حكومت حضرت امير سلام الله عليه و وضع حكومت او را ما در نظر بگيريم و كسانى كه در حكومت هستند و در دستگاههاى دولتى هستند، سيره آن بزرگوار را در نظر بگيرند و ببينند كه بايد چه بكنند. البته قدرت اين كه آن طور كسى عمل بكند، ماها نداريم، كسى ندارد. به طورى كه نقل كردند در يكى از چيزهايى كه به بعض از عمال خودشان نوشتند، نوشتهاند كه سرقلمها را نازك بگيريد، سطرها را نزديك هم بنويسيد، از چيزهايى كه فايده ندارد، احتراز كنيد، اين يك دستورى هست براى همه يعنى، دستورى هست براى كسانى كه در بيتالمال دست دارند. اين طور حضرت امير سلام الله عليه در وقت حكومتش دستور مىدهد براى صرفهجويى. مضايقه مىكند كه در يك صفحه كه مىشود ده سطر نوشت، پنج سطر نوشته بشود، يك قلم كه مىتواند آن مركبى كه در آن وقت بوده است صرف كند، سرش ريزه باشد تا كم صرف بشود از حرفهاى غيراصولى نوشته نشود، كه صرفه واقع بشود. باز از ايشان نقل شده است كه حساب بيت المال را كشيدند، چراغى روشن بود، شمعى روشن بود و كسى آمد با ايشان حرف ديگرى مىخواست بزند، شمع را خاموش كردند، فرمودند كه اين مال بيتالمال است، تو مىخواهى حرف ديگر بزنى.
ما چه كنيم با بيتالمال مسلمين؟ وظيفه حكومتها چيست با بيتالمال مسلمين؟ اين مسأله، مسأله اين نيست كه در آن وقت و در حكومت حضرت امير باشد، اين دستور است در طول تاريخ براى كسانى كه متكفل حكومت هستند كه تا اندازه ممكن در بيتالمال تصرف نكنند، يك در همش در آن طرف حساب دارد. بايد حساب بدهيم، بايد در پيشگاه خداى تبارك و تعالى، در كارهايى كه مىكنيم، تصرفهايى كه در بيتالمال مىكنيم، بايد بعد حساب بدهيم چرا؟ زياده روى شده باشد، مجازات دارد، عدالت شده باشد، مجازات خير دارد. بيتالمال مسلمين را بزرگ بشماريد. حكومتهاى اسلامى بايد
صحيفه نور ج 19 صفحه 224
بيتالمال مسملين را براى جلال و جبروت خودشان صرف نكنند، بيتالمال مسلمين صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است. وزارتخانهها بايد وقتى كه مىبينند كه كارمند بيتالمال مسلمين هستند و مسلمين هستند و از آن جا حقوق مىگيرند و ارتزاق مىكنند و اداره، اداره بيت المال مسلمين است، حتى در آن مسائلى كه حضرت امير گفته ملاحظه كنند، كوچك نشمرند مسأله را، مسأله بيت المال مسلمين است و دستور، دستور اسلام است به حد ضرورت. البته راجع به آن چيزهايى كه مربوط به حفظ مقامات است در حالى كه ما الان درش مىگذرانيم اين يك چيز لازم است اما به حد لزوم. حتى مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايى كه براى ملت مفيد نيست در روزنامهها ننويسند، كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف اين نكنند. بايد راديو تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين از بيت المال مسلمين است، بايد وقتش صرف چيزهايى كه مربوط به مصالح مسلمين است، نشود، مسؤوليت دارد اينها. بايد اشخاصى كه، مقاماتى كه هستند، ملاحظه كنند كه به اندازه ضرورت مشاور بگيرند، به اندازه ضرورت خدمتگزار بگيرند، نه به اندازه دلخواه. و اين معنا را بايد همه ما بدانيم كه دلخواههاى ما آخر ندارد. گمان نبايد بكنيم كه اگر ما به آن جا رسيديم، تمام شد مسأله. آن جا كه رسيديم بيشتر خواهد شد. امروز حكومتهاى كوچك تقاضاهاى كوچك دارند، هواهاى كوچك دارند، لكن اين طور نيست كه اين هواها محدود بشود. وقتى به يك حكومت بالاتر رسيدند، تقاضاها زيادتر مىشود، هواهاى نفس بيشتر مىشود. وقتى رئيس جمهور يك كشور پهناور مثل آمريكا يا شوروى يا هندوستان شدند، آن وقت هوايشان بالاتر مىرود، قانع نيستند به آن جا، حدود ندارد، انسان لا حد است در همه چيز. گمان نكند انسان كه اگر يك جايى دارد كه درش زندگى مىكند، يك جا بهتر پيدا كند، آن جا وقتى رفت راحت است. آن جا تازه اول اين است كه يك جاى بالاتر داشته باشد.
آفت انسان هواى نفس انسان است
من به آقاى رئيس جمهور عرض مىكنم، چهار سال گذشت و چهار سالها مىگذرد و همه حكومتها همين طور است، مىگذرد. آنكه نخواهد گذشت اعمالى است كه ما انجام بدهيم، كه اينها ثابت است در دفترهاى خدا ثابت است. اعمال خوب به ما بر مىگردد، اعمال بد به ما برمىگردد، همه چيز از خود ما هست و به ما بر مىگردد عكسالعمل ماست. بايد توجه داشته باشند، همه توجه داشته باشيم به اين كه آفت انسان، هواى نفس انسان است و اين در همه هست، سرچشمه مىگيرد از آن فطرت توحيد. فطرت، فطرت توحيد است، فطرت كمالطلبى است. كمال مطلق را انسان مىطلبد، خودش نمىفهمد، خيال مىكند كه مقام خواهد، لكن وقتى بهش رسيد، مىبيند اين هم نيست. همه عالم را اگر چنانچه جمع كنند و به دست انسان بدهند، قانع نيست. مىبينيد كه قدرتمندهايى كه قدرتشان زياد است، بيشتر دنبال قدرت هستند، بيشتر دنبال توسعه قدرت خودشان هستند. آنها هم اگر چنانچه فضا را بگيرند و دريا را بگيرند و زمين را بگيرند و آسمان را بگيرند، قانع نيستند. اگر انسان
صحيفه نور ج 19 صفحه 225
جلوى خودش را نگيرد، اين سركشىاى كه حد و حدود ندارد، انسان را به باد فنا مىدهد. بايد سركشى را جلويش را گرفت، و اين نفس را مهار كرد. در همه امور، در تمشيت همه امور بايد انسان آنچه را كه مصلحت اسلام است، كسانى كه متصدى امور هستند آن چيزهايى كه مصلحت اسلام است آن چيزهايى كه مصلحت ملت اسلام است، در نظر بگيرند. از هواهاى نفسانى كه سرچشمه همه فسادها هست، جلو بگيرند. گمان نكنند كه ما حالا اين جا را مىخواهيم كافى است، خير! هيچ چيز براى انسان كافى نيست. قلب انسان قدرت مطلق طلب است، يعنى قدرت خدا مىخواهد فانى در او بشود و اين حد ندارد، لاحد است. لكن چون ما مطلع نيستيم، نمىفهميم از اين جهت گمان مىكنيم اين چيزها را مىخواهيم و همه عذابهاى انسان براى همين است كه نمىداند چى مىخواهد. اين چند روز دنيا رفتنى است، اين رياستها رفتنى است، آنچه كه به جا ماند اين است كه ما چه كرديم و در محضر مقدس حق تعالى چكاره هستيم. اين اگر اصلاح بشود، همه چيز اصلاح مىشود. و من اميدوارم كه براى همه و خصوصاً آنهايى كه كارهاى كليدى در دستشان است، اين مسأله حل بشود و اگر حل شد، مسائل ديگر هم حل مىشود.
جوانها را تربيت كنيد به اين كه مستقيم و خداخواه باشند
در اين حكومتى كه الان در پيش داريد و در اين دوره تازه توجه كنيد كه كارهايى را كه خواهيد انجام بدهيد، كارهايى باشد كه همهاش صلاح كشور و صلاح اسلام باشد. دانشگاهها را در مدنظر بگيريد كه اسلامى بشود و اگر دانشگاهها اسلامى بشود، مسائل ما در آتيه هم حل است. در نظر بگيريد كه افرادى كه براى اسلام مفيد است، انتخاب كنيد، خودى را كنار بگذاريد و خدا را توجه كنيد. اگر اين مسأله در هر انسانى حل بشود، همه مسائلش حل شدنى است.
خداوند به همه توفيق بدهد كه راه مستقيم الهى را به پيش بگيرند و بگيريم و به اين راه مستقيم پيش برويم. صراط كه در روايات هست كه ادق (7) از مو، مثلاً تاريكتر است از شب، چه و چه و در بعض روايات هست كه صراط از متن جهنم مىگذرد، يعنى توى آتش عبور مىكند، آتش محيط است، نه رو. ملاحظه كنيد آن جا بايد عبور كرد و در اين دنيا از همين جا صراط است تا غيرمتناهى و اين صورت در آن عالم به آن نحو نمايش پيدا مىكند. در اين راه كه داريد، توجه كنيد كه مستقيم باشد، صراط مستقيم باشد، شرقى و غربى نباشد. جوانها را تربيت كنيد به اين كه مستقيم باشند، خداخواه باشند. ادارات را اصلاح كنيد و همه چيز را. براى اين مردم ستمديده خدمت كنيد، اين مردم كه شما را به اين جا رساندهاند و اگر اينها نبودند حالا يا در حبسهابوديد يا در قبرستانها. براى اينها بايد خدمت بكنيد، همهمان خدمت بكنيم، هر كس به هر اندازهاى كه مىتواند. بزرگترين چيز تقواست كه قرآن و حديث در آن، آن قدر پافشارى كردند كه انسان متقى باشد، مواظب خودش باشد، كه نبادا با
صحيفه نور ج 19 صفحه 226
زبانش، با چشمش، با گوشش به مردم ظلم كند. عدالت را اجرا كنيد، عدالت را براى ديگران نخواهيد، خودتان هم بخواهيد. در رفتار عدالت داشته باشيد، در گفتار عدالت داشته باشيد، تشريفات را كم كنيد و اين ملت را خدمتگزار باشيد.
خداوند انشاء الله همه ما را، همه شما را، همه مسؤولين را تؤفيق بدهد كه خدمتگزار اين ملت باشند. تؤفيق بدهد كه رضاى خدا را در اين عالم تهيه كنند و مرز حركتشان، حركت اسلامى و الهى باشد. و من اميدوارم كه خداوند تؤفيق بدهد به دستاندركاران كه در كارهايشان مؤفق باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 230
تاريخ: 5/7/64
پاسخ امام خمينى به نظرخواهى 135 نماينده مجلس درباره انتخاب دولت جديد
بسم الله الرحمن الرحيم
با تشكر از حضرات آقايان، اين جانب چون خود را موظف به اظهار نظر مىدانم، به آقايانى كه نظر خواستهاند از آن جمله جناب حجت الاسلام آقاى مهدوى و بعضى آقايان ديگر عرض كردم، آقاى مهندس موسوى را شخص متدين و متعهد و در وضع بسيار پيچيده كشور، دولت ايشان را مؤفق مىدانم و در حال حاضر تغيير آن را صلاح نمىدانم ولى حق انتخابات با جناب آقاى رئيس جمهور و مجلس شوراى اسلامى محترم است.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 231
تاريخ: 7/7/64
انصاب حجت الاسلام كروبى به نمايندگى امام و سرپرست حجاج ايرانى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام حاج شيخ مهدى كروبى دامت افاضاته
با تشكر از حجاج عزيزى كه در تمامى صحنهها حاضر بودند و با تشكر از عملكرد خوب و زحمات شما و ساير برادران دستاندركار امر حج در داخل و خارج، جناب عالى را به عنوان نماينده خويش و سرپرست حجاج در سالهاى آينده منصوب مىنمايم تا به تمام برنامههايى كه در احكام سالهاى گذشته ذكر گرديده بود، عمل نماييد.
بديهى است كه تمام مسؤولين با شما همكارىهاى لازم را خواهند داشت. انشاء الله مؤفق و مؤيد باشيد.
والسلام،
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 232
تاريخ: 24/7/64
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس شوراى اسلامى
هيچ كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتى بكند
بسم الله الرحمن الرحيم
من قبلاً از آقايانى كه زحمت دادم معذرت مىخواهم، لكن بعضى مسائل هست كه موجب شد من به خدمت آقايان برسم و آن چيزى كه تكليفم هست، عرض كنم. اولاً كه هيچ نگرانىاى در اين مسائل نيست و من تأييد كنم مجلس را و هميشه سفارش مىكنم به ملت كه مجلس را بايد تأييد كنند و مجلس از ارگانهايى است كه لازم است بر همه ما كه او را تأييد كنيم و هيچ كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتى بكند و مجلس حقش است كه مؤافق و مخالف داشته باشد و ممتنع و يك مسأله است كه هميشه بايد در مجلس باشد و اين امرى است كه گذشت و در او هيچ صحبتى نيست.
بايد كوشش كنيد در تاييد، نه كوشش كنيد در انتقاد
آن چيزى كه موجب زحمت آقايان است، اين است كه ما راجع به آتيه صحبت كنيم، گذشته گذشته است. الان يك واقعيتى است و آن اين كه مجلس رأى اعتماد داده است به نخست وزير. اين يك واقعيتى است كه در قبال همه ما واقع شده است و اين سه وضعى كه در مجلس آمده است كه رأى ممتنع و رأى مخالف و رأى موافق، اينها همه براى اين بوده است كه تشخيص دادند اين مطلب را، در آن هم صحبتى نيست. صحبت اين است كه آيا از اين بهبعد مخالف مىخواهد كارشكنى بكند براى دولت، به ترتيب غربىاش مىخواهد عمل كند؟ براى اثبات اين كه ما راست گفتيم، مىخواهد اسلام را شكست بدهد خواهد جمهورى اسلامى را شكست بدهد؟ يا اين كه عقل اقتضا مىكند كه حالايى كه در مقابل اين امر واقع شده است، اين كه عقيدهاش اين است كه به طورشايسته عمل نشده است و از اين بهتر مىشد عمل بشود، هدايت كند، كمك كند كه به طور شايسته عمل بشود كه در دوره آتيه همه راى بدهند، نه اين كه كارشكنى كند و خداى نخواسته در يك همچو موضع حساسى كه ما واقع هستيم دولت را به شكست برساند و اين از امورى است كه برخلاف اسلام است، بر خلاف مصالح كشور است و برخلاف مصالح خودتان است. اگر شما اعتقاد به اسلام داريد و عقيده داريد چنانچه داريد و اعتقاد داريد كه بايد كشور با قدرت پيش برود و در اين موضع در جنگ پيروز بشود، راه براى ابرقدرتها بسته بشود و شور ما قوى بشود، بايد كوشش كنيد در تأييد، نه كوشش كنيد در
صحيفه نور ج 19 صفحه 233
انتقاد. انتقاد سالم بايد بكنيد، اين هم در پيشرفت مسائل مؤثر است، انتقاد سالم و راهنمايى دولت در همه كارهايى كه مىخواهد انجام بدهد، اينها از امورى است كه لازم است. اما اين كه خداى نخواسته يك وقت براى اين كه اثبات كنيد مطلب خودتان را راجع به دولت، بخواهيد كارشكنى بكنيد، دولت را به شكست وادار كنيد، ملت را تضعيف كنيد، دولت را تضعيف كنيد، اسلام را به شكست برسانيد، اين يك مطلبى است كه الزاماً بايد جلوش گرفته بشود و من اميدوارم اين جور نباشد.
مجلس اسلامى است، بايد نظرها، نظرهاى خيرخواهانه اسلامى باشد
مجلس امروز مثل مجلسهاى سابق نيست كه در يك محل دربسته و سربستهاى بين خودشان صحبت بشود و بعد هر كدامش را خواستند منتشر كنند و هر كدام را نخواستند نكنند. مجلس امروز مستقيمامنتشر مىشود مسائلش و حتى آن اشخاصى كه در مزرعهها مشغول زراعت هستند، راديو دارند و مسائل را مىتوانند بگيرند. ملت ما هم امروز مثل سابقش نيست كه بىتفاوت باشد در امور. ملت ما هم مواظب است و مراقب است و همه امور را مشاهده مىكند. بايد آقايان بدانند كه اگر چنانچه يك وقت خداى نخواسته وسوسهاى پيش بيايد، يا كسى باشد كه بخواهد وسوسهاى پيش بياورد در خارج و داخل تضعيف كند دولت را و نگذارد كه مسائل پيش برود و همه چيزهايى كه بايد مؤافق با اسلام باشد پيش برود، مردم مواظبند و مطلعند و شناسايى مىكنند و سكوت نمىكنند. بنابراين توصيه من به آقايان به طور جد اين است كه بايد شما كه مىبينيد كه دولت نتوانسته به آن طورى كه دلخواه است عمل بكند، بايد از اين به بعد تعقيب كنيد، تأييد كنيد، همراهى كنيد، كمك كنيد تا كشور شما رو به سلامت برود و احتراز كنيد از يك چيزى كه برخلاف رضاى خداست و برخلاف رضاى ملت است. از آن طرف هم به آقايانى كه در طرف آن طرف واقع شدهاند، عرض مىكنم كه شما براى اين كه تشخيص مصلحت داديد اين كار را كرديد، حالا از اين به بعد اگر چنانچه از دولت يك چيزى برخلاف ديديد، براى اين كه بگوييد ما مصلحت ديديم و براى مصلحتمان اين كار را كرديم و اثبات كنيد حرف خودتان را بخواهيد تأييد كنيد از دولت در موارد بىجا، آن هم برخلاف شرع است. همان طورى كه هميشه بنابراين است و هميشه سفارش شده است، مجلس يك مجلس مشورتى اسلامى است، نه يك مجلسى است كه در جاهاى ديگر متعارف است و مربوط به اين مسائل اسلامى نيست و كارى به مذهب ندارد. مجلس اسلامى است، بايد نظرها، نظرهاى خيرخواهانه اسلامى باشد، هم درباره دولت، هم درباره وزرا. وزرايى كه شما انتخاب مىكنيد، بايد همان طورى كه گفته شده است شرايطى داشته باشند كه كاردان باشند و يك طور نباشد كه يك وزيرى باشد كه بعد نتواند كار بكند، فعال باشد. و كمك كنيد كه يك همچو وزرايى چيز بشود و زودتر كار هم انجام بگيرد.
امروز يك روزش هم براى دولت حساسيت دارد و بايد كار كند
خوب، ما الان در مشكلات هستيم، نبايد دولت يك مدت طولانى تعطيل باشد، بايد به طورى كه
صحيفه نور ج 19 صفحه 234
صلاح است زود او به حسب تكليفش چيز بكند و آقاى رئيس جمهور هم به حسب تكليفشان آن قدرى كه تشخيص دهند تأييد بكنند و بعد هم آمد مجلس، زود مسأله را تمام كنيد، نگذاريد طولانى بشود و ضرر است براى اسلام، ضرر است براى كشور، امروز كشور مثل روزهاى آرام نيست كه ده اگر چهل روز هم، پنجاه روز هم، يك ماه هم، دو ماه هم، سه ماه هم دولت نتواند كار بكند، اشكالى نداشته باشد. امروز يك روزش هم براى دولت حساسيت دارد و بايد كار بكنند. بنابراين عرض من اين است كه بايد آقايان نظر داشته باشند، انتقاد كنند، انتقاد سازنده، انتقاد نصيحت، و انتقاد خصمانه نكنند. در نطقهاى قبل از دستور و در نطقهاى در صحبتهايى كه وقتى معرفى مىكنند وزرا را، هتاكى نكنند، اين ازشان آقايان دور است، نبايد يكى ديگر را تضعيف كنند همديگر را تضعيف كنند، نه آنهايى كه در اكثريت هستند، نه آنهايى كه در اقليت هستند، نه آنهايى كه ممتنع هستند، هيچ كدام نبايد اين كار را بكنند، براى اين كه اين خلاف رضاى خداست، خلاف شرع است. البته بايد انتقاد كرد، مسائل را گفت و هرچه به نظر آقايان مىآيد بايد بگويند و اگر نگويند خلاف است. پس بنابراين يك مطلب راجع به اين است كه برخوردها، برخوردهاى اسلامى سالم باشد، چه در مجلس و چه در خارج مجلس و يك صحبت اين است كه زودتر اين مجلس تمام كار را انجام بدهد و وزرا را زودتر و البته با نظر، با دقت همه چيز و به طور سريع اين كار انجام بگيردكه تعطيل نباشد امور. مادر وضعى هستيم، در جنگ هستيم در همه گرفتارىها هستيم، توطئهها هستند و ما بايد زودتر اين كار را انجام بدهيم تا اين كه انشاء الله اين كشور چيز باشد.
به قواى مسلحه سفارش مىكنم كه در امور سياسى دخالت نكنند
از آن طرف هم من به قواى مسلحه، چه ارتش باشد و چه چيزهاى محلى باشد و چه پاسبان باشد پاسدارها باشند، به همه آنها سفارش مىكنم كه در امور سياسى دخالت نكنند. اين طور نباشد كه يك دستهاى بروند راجع به اين كه كى اين طورى گفته، يك دستهاى بگويند راجع به آنها، به آنها مربوط نيست، آنها بايد مشغول جنگ باشند. ولى خوب! معلوم است كه آنها مطلع مىشوند از مجلس، نمىگويم مطلع نشوند، دخالت نكنند! و آقايان بايد بدانند كه اگر چنانچه در مجلس يك اضطرابى واقع بشود و يك وضع ناخوشى پيش بيايد، آن تاثيرش در جبههها هست و در كارخانهها هست و در كشاورزىها هست و در همه جا تأثير دارد و اين به عهده شماست.
الان يك تكليف بزرگ به عهده شماست، به عهده همه شماست و آن اين كه كارى نكنيد كه به واسطه اعمال شما و به واسطه برخوردهاى ناهموار خداى نخواسته يك وقت پيش بيايد در همه كشور يك آثار سويى واقع بشود و يك وقتى يك اضطرابى واقع بشود. از آن طرف هم توطئهها معلوم است كه هست و موجود است الان در كشور ما و خداى نخواسته آنها هم دامن بزنند يك وقت هياهويى در همه جا پيدا بشود. و من به همه ملت سفارش مىكنم كه در اين امور آرامش خودشان را حفظ كنند و هيچ حركتى كه برخلاف اين آرامش است انجام ندهند و مجلس را تأييد كنند و وكلا را تأييد كنند و
صحيفه نور ج 19 صفحه 235
اصلاً راجع به اين كه چه شده است حرفى نزنند و راجع به آينده مواظب باشند كه كارها انشاء الله به خوبى پيش برود و كارها چيز بشود.
همه يكدست در مقابل توطئهها بايستند
مطلب ديگرى را كه مىخواستم عرض كنم راجع به اين است كه ما هميشه از اول ارتش را تأييد كرديم و آن وقتى كه مىخواستند ارتش منحل بشود و نظرهاى سويى در كار بود، نظرهاى فاسدى در كار بود و مىخواستند ارتش را ساقط چيزش كنند، از بين ببرند و مىگفتند ما ديگر ارتش چه نمىخواهيم، در آن وقت ما برخلاف گفتيم و گفتيم ما ارتش لازم داريم و ارتش هم بحمدالله الان تصفيه شده است، ارتش الان ارتش بسيار خوبى است و دارند خدمت مىكنند و ما آنها را تأييد مىكنيم، چنانچه پاسداران را تأييد مىكنيم. همه اينها بايد با هم باشند تا اين كشور را بتوانند نگه دارند. اين طور نباشد كه ارتش خيال كند يك ارگان عليحده است و سپاه هم خيال كند كه يك قوه عليحده هست و ديگران هم اين طور حساب كنند. همه شما يك قوه هستيد براى حفظ آرامش و براى حفظ كشورتان و براى حفظ اسلامتان. اين يك تكليفى است براى همه ما، مجلس بايد اين كار را انجام بدهد، دولت بايد اين كار را انجام بدهد، روحانيين بايد اين كار را انجام بدهند، ملت بايد انجام بدهد و ارتش و سپاه هم بايد انجام بدهند كه همه يكدست در مقابل توطئهها بايستند و همه يكدست كشور را به پيش ببرند و بحمدالله الان كشور ما يك كشور ثابتى است، يك كشور مستقلى است، يك كشور پيشرويى است و دارد پيش مىرود و بسته به اين است كه اول مجلس درست برخورد بكند و بعد هم سايرين و همه انشاء الله اميدوارم كه مؤفق و مؤيد باشند و اسلام را تأييد كنند و اين بار را به منزل برسانند.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 237
تاريخ: 1/8/64
پيام امام خمينى به نمايندگان مجلس شوراى اسلامى درباره رعايت حدود و مرز در سخنرانىهاى پيش از دستور
بسم الله الرحمن الرحيم
با تشكر وافر از نمايندگان محترم مجلس شوراى اسلامى، چون گفتار آقايان پخش مىشود و ممكن است سوء تفاهمى بين مردم حاصل شود، لازم است عرض كنم، آيات و رواياتى وارد شده است كه مخصوص به معصومين عليهم السلام است و فقها و علماى بزرگ اسلام هم در آنها شركت ندارند، تا چه رسد به مثل اين جانب. هر چند فقهاى جامع الشرايط از طرف معصومين نيابت در تمام امور شرعى و سياسى و اجتماعى دارند و تولى امور در غيبت كبرى موكول به آنان است لكن اين امر غير ولايت كبرى است كه مخصوص به معصوم است. تقاضاى اين جانب آن است كه در صحبتهايى كه مىشود و پخش مىگردد، ابهامى نباشد و مرزها از هم جدا باشد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 238
تاريخ: 9/8/64
بيانات امام خمينى در جمع رئيس جمهور و اعضاى هيأت دولت
آن چيزى كه براى همه ما لازم است، اين است كه مردم را در صحنه نگاه داريم
بسم الله الرحمن الرحيم
اولاً تبريك عرض مىكنم اين دولت جديد را و اميدوارم كه مؤفق بشويد به اين كه قدمتان مبارك باشد براى اين كشور. مطالب يك چيزهايى است كه همه مىدانيد و تذكر است، والاً خوب! همه اطلاع داريد كه آن چيزى كه براى همه ما لازم است، اين است كه ما در فكر اين باشيم كه مردم را در صحنه نگاه داريم و اين يك سرش بسته به دولت است و رئيس جمهور است و مجلس، يك سرش هم مربوط به خود مردم. اگر اين طرف را شما نگه داريد، ما از ملتمان مطمئن هستيم كه به حسب غالب و اكثريت، آن طرف را حفظ مىكنند. اين طرف بايد بنا بگذارد بر اين كه با هم مثل يك دست باشند و اين كارى را كه انجام دهند، همه با هم همصدا باشند. اگر بنا باشد در يك دولتى، يك وزارتخانهاى بخواهد مخالفت بكند در يك امرى، اين كار پيش نمىرود. حالا در يك ممالكى كه آسوده هستند، كارى ندارند اگر در دنيا باشد يا يك رژيمى باشد كه اين طور نباشد كه مخالفى داشته باشند، آن جا خيلى صدمه نمىخورند. اما در يك رژيمى كه مىدانيد همه مخالف شما هستند و دنبال اينند كه يك چيزى را درست بكنند و منتشر بكنند و هرچه مىخواهند بگويند و هر كارى هم بخواهند بكنند، در يك همچو وضعى كه الان ما مبتلا به آن هستيم و شما مبتلاى به آن هستيد، عقل و انصاف اقتضا مىكند كه ما ديگر در بين مان چيزى نباشد. وقتى همه با ما مخالفند، ما بر فرض اين كه در بين خودمان هم فرضاً يك اختلاف نظرى باشد، با هم باشيم در دفع او.
اين گفته مىشود كه در وضع ايلاتى كه ايلات بزرگ ايران بودند آن وقت، اينها با هم مخالف بودند، يك دستهشان از آن ور مىكشيد، جنگ هم با هم شايد داشتند، لكن اگر يك كسى به يك دستهاى حمله مىكرد، همه با هم او را دفع كردند. خوب! اين مقتضاى عقل است كه انسان، كسى كه بخواهد به تيرههاى او حمله بكند، او را دفعش بكند، خودش هم اگر اختلاف دارد بعد حساب خودشان را صاف بكنند. ما الان در يك همچو قضيهاى واقع هستيم كه همه كشورها به استثناى خيلى كم با ما مخالفند، بعضى اظهار مخالفت هم مىكنند و عمل هم مىكنند و بعضى هم در واقع مخالفند وليكن اظهارش را هم شايد نكنند. در داخل هم كه مىبينيد كه باز شياطين موجودند براى اين كه اختلاف بيندازند، براى اين كه يك كارى انجام بدهند. بحمدالله الان ساكت شده است به حسب غالب اين
صحيفه نور ج 19 صفحه 239
مسائل، اما هست باز و عقل اقتضا مىكند كه ديگر ما آنهايى كه متعهد هستند به اسلام و متعهد هستند به جمهورى اسلامى و مىخواهند در زير بار ابرقدرتها ديگر نباشند، اينها ديگر با هم باشند. يك همچو عمل بزرگى كه بيرون رفتن از زير تعهد يك قدرتهاى بزرگ، يك همچو عمل بزرگى نمىشود، الا اين كه يك ملت و دولت و همه با هم باشند. اگر نباشند، ممكن نيست يك همچو مطلبى. تا حالا هم هر چه انجام گرفته در سايه همين اتحاد بوده است، اگر يك اختلافى بوده جزيى بوده و بايد كوشش كنيد كه حتى آن اختلاف جزيى هم نباشد، يعنى جورى عمل بكنيد كه مردم از شما انتزاع اين را بكنند كه شما خواهيد خدمت بكنيد.
بايد ما از مرحله لفظ و شعار بيرون برويم و به مرحله عمل برسيم
وقتى مردم ديدند كه شما در صدد خدمت به آنها هستيد، طبيعى است كه آنها هم كمك به شما مىكنند و اين به اين است كه همه وزارتخانهها، هركسى كه متصدى يك وزارتخانه است، وزارتخانه خودش را بنابراين بگذارد كه اصلاح كند به نفع مردم، به جورى كه مردم وقتى كه در آن وزارتخانه وارد مىشوند با رضايت خاطر، با اطمينان خاطر بيرون بيايند. اگر اين طور بشود، بلااشكال مردم حاضرند. مردم، مردم خوبى هستند. ما از مردم تشكر بايد بكنيم، ما همه مرهون آنها هستيم. عمده اين است كه ما هم بتوانيم خدمت متقابل بكنيم و بايد ما از مرحله لفظ و شعار بيرون برويم و به مرحله عمل برسيم، يعنى هر وزيرى در وزارتخانه خودش واقعاً بين خودش و خدا، خودش را موظف بداند به اين كه آن پرسنل آن جا را، هركس در تحت نظر او هست، آنها را بسيج كند به اين كه با مردم رفتار خوب بكنند و با مردم رفتار سالم داشته باشند. و همين طور شركت دادن مردم را در امور، اين را كراراً گفتم، شما هم خودتان گفتيد كه يك كشورى را كه بخواهيد اداره بكنيد، يك دولت تا شركت مردم نباشد نمىشود اداره صحيح بشود. وقتى بنا شد كه مردم شركت كردند در كارها، شما شركت داديد مردم را، آنهايى كه الان خدمت مىكنند و سابق هم خدمت كردند به شما، به ما، به همه، به اسلام و شما را رساندند به اين جا، آنها را كنار نگذاريد، رد نكنيد، آنها را وارد كنيد در كار. وقتى وارد كرديد در كار و آنها ديدند كه شما مىخواهيد همكارى كنيد با آنها، آنها هم همكارى مىكنند با شما و بىهمكارى امثال بازار كارگرها نمىدانم زارعين، بدون اين قشرهاى مختلفى كه هستند كار از پيش نمىرود، بايد آنها هم وارد باشند در كار و كمك كنند، كارهايى كه آنها مىتوانند انجام بدهند، انجام بدهند، مثلاً، بازرگانانى كه مىتوانند كارهاى، بازرگانان متعهد، نه هرچيز، آنهايى كه در صدد اينند كه براى كشور خدمت بكنند، آنها را دستشان را باز بگذاريد خدمت بكنند و دنبال اين نباشيد كه هى هر چيزى را دولتىاش كنيد. نه، دولتى در يك حدودى است، آن حدودى كه معلوم است، قانون هم معين كرده وليكن مردم را شركت بدهيد، بازار را شركت بدهيد، در كارخانهها خيلى نظارت بكنيد به اين كه هيچ اجحافى به كارگرها در آن جا نشود. كارمندان خودتان را، همه اينها را وقتى كه با هم بكنيد و محبت ببينند از شما، عمده اين است كه روح محبت از شما ببينند، وقتى ديدند شما محبت به آنها داريد، آنها
صحيفه نور ج 19 صفحه 240
هم به شما محبت پيدا مىكنند، يك امر طبيعى است اين معنا. و من اميدوارم كه اين امر متحقق بشود و ما شاهد اين باشيم كه بعد از يك چند ماهى رضايت همه قشرها را به دست آورده باشيد. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همان طورى كه شما مىخواهيد خدمت بكنيد، مردم هم همه به شما خدمت بكنند. و مخصوصاً من از روحانيون همه كشور مىخواهم كه در يك همچو موقعى كمك كنند به دولت و كمك كنند به آرمانهاى اسلام. اگر بخواهند يك وقت خداى نخواسته آنها هم در آن جا يك كارهايى بكنند، كه نمىكنند انشاءالله، وليكن اگر يك وقتى جورى بشود كه شكست بشود براى دولت، شكست بشود براى عرض بكنم كه مجلس، امثال اينها، اين يك امرى است كه خوب! خودمان را با دست خودمان مىخواهيم فدا كنيم و بايد عقلمان را باز كنيم به اين كه ما گرفتار به يك چنگال يك ديوهايى هستيم كه بايد خودمان، خودمان را نجات بدهيم. ننشينيم به اين كه ديگرى بشود، ديگرى هم ما نداريم، ما خودمانيم، ما الان ديگرى نداريم كه او بيايد ما را نجات بدهد، ما خودمان بايد خودمان را نجات بدهيم و اين بسته به دست شماهاست و بسته به دست علماى اسلام است و بسته به دست مجلس است و اينها. و از مجلس هم من بايد تشكر كنم به اين كه زود مسأله را انجام دادند، به طورى كه ديگر تزلزلى در كار نباشد و آنها هم مورد تشكر ما هستند.
عمده اين است كه ما آن دنيا آبرو داشته باشيم
و شما هم انشاء الله خدمتگزار همه هستيد و همه ما خدمتگزار ملت هستيم. و خدا را در همه امور شما حاضر بدانيد، مهم آن معناست، ما از اين جا خواهيم رفت، هيچ شكى نيست، من زودتر و شما هم بعدا مىآييد، اين مسألهاى نيست، بلااشكال است مسأله. بايد فكر اين را بكنيم كه حالا كه رفتيم، آن جا از ما پرسيدند كه شمايى كه رئيس جمهور بوديد براى مردم چه كرديد؟ شمايى كه نخستوزير بوديد چه كرديد؟ شمايى كه وزير بوديد چه كرديد؟ شمايى كه وكيل بوديد چه كرديد؟ ملت را ازشان مىپرسند كه شما براى اسلام چه كرديد؟ عمده اين است كه ما آن جا آبرو داشته باشيم. اگر اين مطلب را درست بكنيم، هم اين جا درست مىشود و هم آن جا درست مىشود. و اگر خداى نخواسته بخواهيم يك تخلفى بكنيم، نه اين جا خيرش را مىبينيم، نه آن جا خيرش رابينيم من از خداى تبارك و تعالى تؤفيق و سعادت و سلامت همه شما را خواستار هستم و از همهتان تشكر مىكنم كه در يك همچو موقعى همه با حسن تفاهم، باخوبى و با صفا مشغول خدمت هستيد.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 241
تاريخ: 11/8/64
بيانات امام خمينى در جمع وزير و معاونين وزارت امور خارجه، سفرا و كارداران جمهورى اسلامى ايران در كشورهاى عربى و آفريقايى
سفرا و دولت ما همه از اشخاصى هستند كه درد جامعه را مىفهمند
بسم الله الرحمن الرحيم
من اميدوارم كه خداوند همه آقايان را مؤفق به خدمت كند. خداوند به ما منت گذاشته است كه سفرا و دولت ما همه از اشخاصى هستند كه درد جامعه را مىفهمند، زيرا بسيارى از آنها روحانى هستند كه با مردم رابطه داشتهاند و مىدانند مردم چه وضعى داشتهاند و درد آنها را ادراك كنند. ولى سابق وضع اين طور بود كه افراد حكومت هيچ ارتباطى با مردم نداشتند و نمىفهميدند كه بر مردم چه مىگذرد، ولى اكنون خدا خواسته است كه حكومت مستضعفين تشكيل بشود كه بحمدالله تاكنون عملكرد او خوب بوده است و اميدوارم از اين به بعد بهتر باشد.
بايد وضع شما جورى باشد كه هركس وارد آن جا مىشود يك محيط اسلامى ببيند
اما راجع به آقايان سفرا، آن طورى كه آقاى وزير امور خارجه گفتهاند، وضع سفارتخانههاى ما در خارج خوب است و ما ميل داريم خوبتر بشود. سفارتخانه در هر كشورى متعلق به آن كشورى است كه سفير آن به آن جا مىرود، يعنى يك قطعهاى است از يك كشور ديگر. وقتى مردم به سفارتخانههاى ما مىآيند، بايد وضع ايران را ببينند، نه وضع آمريكا و فرانسه و ساير كشورها را. آقايان! تحت تأثير هيچ چيزى واقع نشويد كه در سابق چه بوده است كه الان آن طور نيست. ما اگر بخواهيم خودمان باشيم، بايد همه چيزمان از خودمان باشد و در آداب و رسوم، خودمان را از غرب جدا كنيم. ما از غرب خيلى بدىها ديدهايم و چيزى كه بشود گفت كه خوبى آنها بوده است، از حكومتهاى غربى نبوده بلكه از اهل صنعت بوده است كه البته بسيارى از آنها براى حكومتها كار مىكنند. بنابراين، بايد وضع شما جورى باشد كه هركس وارد به آن جا مىشود يك محيط اسلامى ببيند، چه از حيث پرسنل و چه از جهت زندگى.
صحيفه نور ج 19 صفحه 242
ما بايد با آنها كه غرض ندارند روابط داشته باشيم، منتها نبايد تحت سلطه خارجى باشيم
مسأله ديگر هم اين است كه ما نمىخواهيم در يك كشورى زندگى كنيم كه از دنيا منعزل باشد، ايران امروز نمىتواند اين طور باشد، بلكه كشورهاى ديگر هم نمىتواند اين طور باشد كه در يك جا بنشينند و مرزهايشان را ببندند، اين غيرمعقول است. امروز دنيا مانند يك عائله و يك شهر است، و يك شهر داراى محلههاى مختلفى است كه با هم ارتباط دارد. وقتى دنيا وضعش اين طور است ما نبايد منعزل باشيم. ما بايد با كشورهايى كه با ما هستند و ما را اذيت نمىكنند، روابط داشته باشيم و آقايان در فكر اين باشند و روابط را تحكيم كنند. البته ما با آنها كه بخواهند به ما تعدى كنند، نمىتوانيم بسازيم و از اول هم اعلام كرديم، مگر آنها خودشان را اصلاح كنند. اين معنا كه گاهى اهل غرض يا جهال اين حرف را مىزنند كه ما نبايد روابط داشته باشيم، از باب اين است كه يا نمىفهمند يا غرض دارند، زيرا تا انسان جاهل يا مخالف يا اصل نظام نباشد، نمىتواند بگويد يك نظام بايد از دنيا منعزل باشد. بنابراين اگر زمزمهاى مىشود آنها را نبايد به حساب آورد زيرا آنها غرض سياسى دارند، والا آدم عاقلى كه توجه به اين مسائل دارد مىداند آدم وضعش چه جور است. و اسلام يك نظام اجتماعى و حكومتى است و مىخواهد با همه عالم روابط داشته باشد. در زمان صدر اسلام كه خود رسول الله سفير مىفرستادند به اطراف، اين حرف را نمىزدند. در هر صورت ما بايد روابط داشته باشيم، آنها كه غرض ندارند، ما هم با آنها غرض نداريم، كم كم بايد روابط حسنه بشود. من اميدوارم اين عمل را انجام دهيد و دولت هم مؤفق باشد، منتها نبايد تحت سلطه خارجى باشيم، نبايد آنها دخالت در امور ما بكنند و نبايد به ما خط بدهند. بنابراين، اشخاصى كه گاهى مطالبى گفتهاند و متوجه به مطالب هستند، مىخواهند جمهورى اسلامى را به هم بزنند و ما از اول گفتيم خواهيم انقلابمان را صادر كنيم. صدور انقلاب به لشكركشى نيست بلكه خواهيم حرفمان را به دنيا برسانيم كه يكى از آن مراكز، وزارت امور خارجه است كه بايد مسائل ايران و اسلام و گرفتارىهايى كه ايران از شرق و غرب داشته است، به دنيا برساند و به دنيا بگويد كه خواهيم اين گونه عمل كنيم و روابط حسنه داشته باشيم، والا آنهايى كه خواهند ما را به تباهى بكشند، ما اصلا ميل نداريم با آنها روابط داشته باشيم، مگر اصلاح بشوند.
اميدوارم كه خداوند به همه شما تؤفيق بدهد كه به اسلام و كشورتان خدمت كنيد. اميدوارم اين حكومت، حكومتى باشد كه براى مستضعفين كار كند، چرا كه تاكنون حكومتها به ضد مردم بودهاند و براى خودشان يا اربابانشان كار مىكردند و ما مىخواهيم حكومت براى مردم، خصوصاً آنها كه زحمت كشيدهاند و خون دادهاند و آقايان را از گرفتارىهابيرون آوردند و از رژيم سابق و گرفتارىهاى شرق و غرب نجات دادند، كار كنند و عمده اين است كه همه خدا را در نظر بگيريم كه همه چيز از اوست و ما چيزى نيستيم. خداوند همه را مؤفق بدارد.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 244
تاريخ: 22/8/64
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام محتشمى وزير كشور
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى محتشمى دامت افاضاته
با تشكر از زحمات جناب حجت الاسلام آقاى ناطق نورى، به منظور رفع مشكلات جارى ژاندارمرى و شهربانى كه تحت نظر وزارت كشور انجام وظيفه مىنمايند، بدين وسيله به جناب عالى اجازه داده مىشود تا با مشورت آقاى رئيس جمهور محترم، از اختيارات فرماندهى كل قوا در امور نيروهاى انتظامى مزبور تا اصلاح مقررات استفاده نموده و نسبت به ترفيع و تشويق افسران و درجهداران و كارمندان و ساير مواردى كه از اختيارات فرماندهى نيروهاست، اقدام مقتضى معمول نماييد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 245
تاريخ: 28/8/64
پاسخ امام امت به استفتاء كميسيون امور قضايى و حقوقى مجلس شوراى اسلامى در رابطه با ايجاد وحدت رويه قضايى در مسائل تعزيرات
بسمه تعالى
در اين موقع كه اكثريت قاطع متصديان امر قضا واجد شرايط شرعيه قضاوت نيستند و از باب ضرورت اجازه به آنان داده شده است، حق تعيين حدود تعزير را بدون اجازه فقيه جامع الشرايط ندارند. بنابراين لازم است با تعيين هياتى مركب از جناب عالى و جناب حجت الاسلام آقاى اردبيلى و دونفر از فقهاى شوراى محترم نگهبان، به انتخاب فقهاى مذكور نگهبان، حدود تعزيرات را تعيين كنند كه در آن چهارچوب اجازه داده شود و حق تخطى از آن نداشته باشند. والبته اين امر موقتى و اضطرارى است تا انشاء الله قضات جامع الشرايط تعيين گردند.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 246
تاريخ: 7/9/64
تأييد امام خمينى در مورد چاپ عكس آيت الله مدرس روى اسكناس يكصدريالى
بسمه تعالى
سزاوار است كه اولين اسكناس كه در ايران به طبع مىرسد، عكس اولين مرد مجاهد در رژيم منحوس پهلوى چاپ شود، خداوند رحمت فرمايد ايشان را.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page