-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 18 صفحه 268
تاريخ: 9/2/63
بيانات امام خمينى در سالروز بعثت رسول اكرم (ص) در جمع رئيس جمهور، اعضاى هيأت دولت، رؤساى مجلس و ديوانعالى كشور و مسؤولين لشكرى و كشورى
امروز هم ما مبتلاى به اين هستيم كه با اسم اسلام مىخواهند نگذارند اسلام محقق بشود
بسم الله الرحمن الرحيم
متقابلا اين عيد سعيد را به همه حضار و به همه مسلمانهاى عالم و مستضعفين جهان تبريك عرض مىكنم.
مسائلى كه در اطراف بعثت و بعدهاى مختلفى كه اين پديده دارد، امكان ندارد كه ما حتى آن مقدار ضعيفى كه فهميديم، بتوانيم در اين مجالس بيان كنيم. اصل بعثت چى هست؟ نزول وحى يعنى چه؟ كيفيت نزول وحى چى هست؟ اينها از امورى است كه سربسته و دربسته باقى مىماند. آنچه كه ما از بعثت مىتوانيم بفهميم بركاتى است كه از اين پديده حاصل شده است و معالاسف براى خاطر گرفتارىهايى كه در زمان خود رسول اكرم بود، در مدينه آنهمه گرفتارىها كه نتوانست پيغمبر در آنجا آنطور كه بخواهد عمل بكند و در مدينه آنهمه جنگ كه از اول ورود ايشان تا آخر مبتلابهشان بودند نشد كه يك حكومتى كه دلخواه خود ايشان بود عرضه كند و نه آن معارفى كه دلخواه خود ايشان بود عرضه كند به بشر، بعد قرآن آمد و قرآن همه چيز است، اما بيانات خود ايشان براى ابتلائاتى كه داشتند نشد و آن حكومتى كه دلخواه خود ايشان هم بود نشد و حتى در حجاز هم نتوانستند براى خاطر آن مخالفتهايى كه مىشد انجام دهند و پس از ايشان هم حضرت امير سلام الله عليه ابتلائشان بيشتر از ايشان بود و ما بايد اين تاسف را به گور ببريم كه نگذاشتند آنطورى كه حضرت امير مىخواست حكومت تشكيل بدهد. جنگهايى كه در داخل پيش آوردند آنهايى كه مدعى اسلام بودند و با اسم اسلام با ايشان معارضه كردند و با اسم اسلام، اسلام را كوبيدند و با اسم قرآن كريم ايشان را از مقصد باز داشتند، اگر آن حيلهاى كه معاويه و عمر و عاص به كار برده بودند، آنهايى كه از طبقه مقدسين به اصطلاح بودند مانع نشده بودند از اين كه حضرت امير بشكند آن حيله را و آن حيله شكسته مىشد، سرنوشت اسلام غير از اين بود كه حالا هست، نه غير از آن بود كه بعدها بود. شايد قضاياى امام حسن سلام الله عليه و آن ابتلائاتى كه او پيدا كرد و قضيه كربلا پيش نمىآمد و جرم گناه همه اين امور به گردن آن مقدسين نهروان بود كه لعنت خدا از ابد تا... با آنها باشد. اگر آن روز در خود زمان
صحيفه نور ج 18 صفحه 269
پيغمبر ابتلائات گذاشته شده بود، مىگذاشت ايشان آن حكومتى كه مىخواهد و آن وضعى كه مىخواست پيش بياورد پيش مىآمد باز هم اين مسائل پيش نمىآمد، لكن نگذاشتند، يك دسته به اسم اسلام به دشمنى برخاستند و يك دسته احمق هم كه در اطراف ايشان بودند باز به اسم قرآن دست ايشان را بستند، دست اميرالمؤمنين را. و اين يك تأسفى است كه براى مسلمين تا ابد بايد باشد. اگر از اول آن نحوى كه مىخواست ايشان، تحقق پيدا كرده بود و دنبال او هم حضرت امير آن نحوى كه مىخواست عمل شده بود اين گرفتارىها پيش نمىآمد لكن تقديرات الهى اينطور بود و ما بخواهيم مسائل آنجا را بگوئيم، از مسائل روز خودمان كه شبيه همان مسائل است باز مىمانيم. ما امروز هم گرفتار به همان مسائل هستيم. همان مسائلى كه آنها مبتلا به آن بودند با وضع ديگرى هستيم. دامنهاش، منتها توسعهاش براى خاطر وضع دنيا عوض شده و بيشتر شده است. آن روز اگر چنانچه حضرت رسول سلام الله عليه و حضرت امير سلام الله عليه مبتلا بودند به يك نحو محدودى و نگذاشتند صداى آنها برسد و همان مقدار كه رسيد مىبينيد كه نورانيتش عالم را گرفته است، امروز با يك وضع بسيار توسعهدارى اسلام مبتلا به آن هست. آنها نگذاشتند كه يك حكومت اسلامى تحقق پيدا بكند، با اسم اسلام. امروز هم ما مبتلاى به همين معنا هستيم كه با اسم اسلام مىخواهند نگذارند كه حكومت اسلام محقق بشود يك دسته غيرمتوجه و جاهل و يك دسته عالم متهتك. پيغمبر اكرم فرمود كه، منقول از ايشان است كه دو طايفه كمر من را شكستند: آن عالمهائى كه متهتك هستند و آن جاهلهايى كه متنسك هستند. و من نمىدانم اسلام از كدام طايفه بيشتر صدمه ديده است، آيا از عالم متهتك يا جاهل متنسك. در هر صورت از هر دو طايفه صدمه ديده است اسلام. و اين هم هست و بعدها هم خواهد بود و خواهد بود حتى در زمان حضور حضرت ولى امر كه در بعضى روايات هست كه علما تكفيرش مىكنند. اين ابتلايى است كه در دنيا هست. شيطان هم از اول به خدا عرض كرد يا - عرض كنم - تهديد كرد خدا را كه من تا آخر نمىگذارم كار انجام بگيرد و خيلى هم موفق است. ما بايد توجه بكنيم به اينكه مسائلى كه خودمان داريم چى هست.
بايد ايران بداند كه دستهايى در كار است تا حتى بين خانهها اختلاف بيندازد
ما گمان نكنيم كه دستهاى قدرتهاى بزرگ قطع شده است از اينجا. ملت ايران بايد توجه كنند به اينكه توطئهها هست الان. شما ملاحظه بفرماييد كه در همين انتخاباتى كه با آن خوبى و آزادى انجام گرفت و بحمدالله مردم همه در صحنه حاضر بودند و اميد است كه در دوره دوم هم در آن بعد هم كه بايد انتخابات بشود آن هم حاضر باشند مردم و اين تكليف الهى را به آن عمل كنند، الان دستهايى از داخل و خارج هست كه بين آقايانى كه در انتخابات دخالت داشتند اختلاف بيندازند. شما گمان نكنيد كه خارجىها و اذناب آنها در اين كشور كودتا مىكنند، نمىكنند چون نمىتوانند. كشورى كه همهاش مهياست براى شهادت، نمىتوانند كه آنها در اينجا وارد بشوند لكن از داخل ما را مىپوسانند. يكى از مواردى كه الان انگشت آنها در كار است و با جديت دارند توطئه مىكنند اين است كه
صحيفه نور ج 18 صفحه 270
دودستگى بيندازند بين اشخاصى كه در انتخابات بردند يا به اصطلاح باختند. با اين تعبير زشت برد و باخت، شكست و پيروزى، با اين تعبيرهاى زشت مىخواهند بين ملت ما اختلاف بيندازند. انتخاباتى كه بايد همه دست به هم بدهند و آن را به وجه صحيح به آخر برسانند و بايد وحدت زيادتر بشود از اول، من مىترسم كه خداى نخواسته موجب اختلاف بشود. و اين از مكايد شيطان است به دست شياطين. اگر براى خدا كسى كار بكند خودش را انتخاب كرده است كه خدمت كند به اسلام و مسلمين اگر چنانچه پيروز بشود پيروزى نبايد بگويد، براى اينكه يك خدمتى است به عهدهاش آمده است و گرفتارى اين خدمت بسيار شديد است و اگر چنانچه در اين دوره او كنار رفته است خيال نكند كه كنار رفته است و اين عيبى است. قضيه برد و باخت نيست، قضيه خدمت است در اين پست يا در آن پست. بايد ايران بداند كه دستهايى الان در كار است كه حتى بين خانهها اختلاف بيندازد. در يك خانه بين افراد اختلاف بيندازد. ما بايد از تاريخ عبرت ببريم و اين تاريخ در زمان مشروطه اينطور بود. در زمان مشروطه آنهايى كه مىخواستند ايران را نگذارند به يك سامانى برسد و چماق استبداد تا آخر باقى بماند بين افراد، دستجات، احزاب اختلاف انداختند حتى آنهايى كه آنوقت بودند مىگفتند كه در يك خانه بين برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود يك دست مستبد، يك دسته مشروطه. اين اختلاف موجب شد كه نتوانست مشروطه آنطورى كه علماى اسلام مىخواستند تحقق پيدا بكند بعد هم اين اختلافات موجب شد كه يك دسته از آن غربزدهها بريزند و به اسم مشروطه بگيرند مقامات را و استبداد به صورت مشروطه بر اين ملت تحميل كنند و ديديد كه چه شد امروز همان روز است اگر ملت بيدار نشود، اگر علماء اسلام بيدار نباشند، غفلت كنند، اگر چنانچه علماى قم، مدرسين قم، طلاب قم، علماء تهران، روحانيت مبارز تهران، علماء همه بلاد و روحانيون همه بلاد و مردم بيدار نشوند، الان دارند وضعى را، يعنى مىخواهند وضعى را كار كنند كه زمان مشروطه كردند و بدانيد گناهش به گردن همه ماست.
در تمام دنيا چنين انتخابات آزادى كه در ايران شده، نبوده است
مسأله كرسى مجلس در اسلام مطرح نيست، مساله رياست مطرح نيست، مسئله رياست جمهور مطرح نيست، مساله وزارت مطرح نيست، اگر كسى اينها را خيال كند مطرح هست اسلام را نشناخته است. شماها شيعه همان هستيد كه مىگويد كه من به اندازه اين كفش كهنهاى كه هيچ نمىارزد امارت شما را به اندازه اين برايش ارزش قائل نيستم مگر اينكه حقى را ايجاد كند. شما كه مىخواهيد حق را ايجاد كنيد، شما كه مىخواهيد اسلام را به پيش ببريد، چه در مجلس پيش ببريد يا در مدرسه پيش ببريد يا در محافل ديگر. بايد پيشتان فرق نكند. بايد توجه كنيد به اينكه مبادا آن گرفتارىهاى آن زمان براى ما پيش بيايد، نمىآيد انشاء الله حالا فردا رسانههاى گروهى نگويند كه معلوم شد ايران به هم خورده است و ديگر نخير نوبت ما رسيده است. خير آنها بايد آرزوهايشان را به گور ببرند. اينكه من عرض مىكنم، نه اينكه ما الان مبتلا به قضيهاى هستم، ما هميشه مىخواهيم جلوى فسادها را كه آنها
صحيفه نور ج 18 صفحه 271
مىخواهند ايجاد كنند جلويش را بگيريم. آنها گمان نكنند كه الان يك، ايران يك خبرى شده. ايران يك انتخاباتى آزاد كه در تمام دنيا يك همچو انتخابات آزادى نبوده است اينطور نيست كه كسى گمان كند كه حالا وقت اين شده است كه ما نتيجه بگيريم. نه اين وقت براى شما نخواهد آمد و نتيجهاى از اين مسائل دست شما نخواهد رسيد و چيزى نيست در كار. من تنبه مىدهم كه مبادا بشود والا مسأله نيست. در هر صورت من بايد تذكر بدهم به اينكه آقايانى كه در انتخابات دخالت كردند باز هم با كمال خلوص نيت دخالت بكنند و هرگز از اين معنا كه من نبردم و - او نبرده - او برده است دلخور نباشند شما همه برادر هستيد، دوستيد. اين دوست باشد در مجلس يا آن دوست باشد يا من باشم، اينها مطرح نبايد باشد پيش ملت ايران و مطرح نيست انشاء الله. من اميدوارم كه در اين دورهاى كه باز پيش مىآيد و بايد انتخابات بعد از چند روز ديگر با جديت آقايانى كه دست اندر كار هستند مثل وزير كشور و مثل شوراى نگهبان به زودى اين امر شروع بشود كه مجلس ما، ايران ما يك روز بدون مجلس نباشد و آقاى امامى مژده اين معنا را الان به من دادند كه نه همين طور خواهد شد. و من اميدوارم كه ملت ايران به همانطورى كه اين دفعه آمدند پاى صندوقها دفعه ديگر هم بيايند و آراء خودشان را در صندوقها بريزند و قدر اين آزادى را بدانند كه تحت تأثير هيچ كس نبودند و احدى در سرتاسر ايران الزام نكرده است كسى را كه رأى به اين بده يا به او بده. الزام به راى دادن هم نكرده است لكن تكليف شرعى گفته است.
از همه ملت تقاضا مىكنم مبادا تحت تأثير عناصر اختلافانگيز واقع بشوند
ما اگر مىگوئيم، تكليف شرعى مىگوئيم و الا نه اين است كه ما الزامشان بكنيم. اين مكلفند شرعا به اينكه حفظ بكنند جمهورى اسلامى را و حفظ به اين است كه در صحنه باشند و حفظ به اين است كه اختلافات نداشته باشند و حفظ به اين است كه مبادا آن كسى كه فرض كنيد كه برده است به اصطلاح برود به رخ او بكشد، آن كسى كه نبرده است خيال كند كه يك چيزى از دستش رفته است. اين حرفها نيست در كار. چيزى نيست اصلش. اسلام است، اسلام در دست همه شماست شما مىخواستيد آنجا خدمت بكنيد نشد حالا در جاى ديگر خدمت مىكنيد. مىخواستيد در مجلس خدمت كنيد نشد حالا در دولت خدمت مىكنيد، حالا در پستهاى ديگر خدمت مىكنيد، حالا در مدرسه خدمت مىكنيد، حالا مشغول به چيز مىشويد. من اين امر را كه عرض مىكنم از همه ملت تقاضا مىكنم كه مبادا تحت تاثير اين عناصرى كه الان در كار هستند و مىخواهند القاء اختلاف بكنند، تحت تاثير اينها واقع بشويد و همه برادر هم هستيد و برادروار با هم باشيد و اگر چنانچه در انتخابات اشتباهاتى شده يا فرضا تقلبى شده است، خوب، مواردى هست كه رسيدگى مىشود و شوراى نگهبان هم يا ابطال مىكند يا فرض كنيد بعضى صندوقها را يا اصل انتخابات را. يك مسأله عادى است كه در همه جا هست و اين امر مهمى نيست.
صحيفه نور ج 18 صفحه 272
ما دنبال اين باشيم كه زحمات انبياء را حفظ كنيم
من اميدوارم كه آقايان با كمال اخلاص اين دفعه هم وارد بشوند و آراء خودشان را بريزند و اين مبعثى كه نورش به همه عالم رسيده است در صورتى كه نتوانستند آنطورى كه مىخواستند بشود ما دنبالش باشيم كه زحمات انبياء را حفظ كنيم و نگذاريم كه خداى نخواسته آن زحمتى كه تا حالا در ايران كشيده شده است و بحمدالله به قدرت خودش رسيده است ايران و الان در همه دنيا مطرح است و تنها چيزى كه مطرح است الان بيشتر در همه جا همين معناست و اين هم براى اين است كه اينها مىترسند كه مبادا اسلام تحقق پيدا بكند و آرزوهاى خودشان از بين برود. لابد شما مىبينيد كه الان صلحطلبها دور هم جمع شدند آمريكا رفته چين و با هم شعر مىخوانند، اين براى او شعر مىخواند، او براى او شعر مىخواند و همه هم دم از صلح مىزنند و دم از صفا و ما مىخواهيم جوانانمان در صفا و در صلح و در آرامش زندگى كنند وضع دنيا اين شده است كه آنها آنطور آرامش را در دنيا مىخواهند و ما هم كه واقعا مىخواهيم اينطور، نمىگذارند آنها. پس ما بايد خودمان توجه كنيم به مسائل. ما دنبال اين باشيم كه خودمان ملت را حفظ كنيم و انشاء الله همانطورى كه ايران را نجات داديم از شر شاهنشاهى، عراق را هم نجات بدهيم از دست اين حزب بعث فاسد. خداوند انشاء الله همه شما را توفيق عنايت كند. و به همه ما توفيق خدمت عنايت كند. و خدا انشاء الله پشتيبان همه شما باشد و ملت ايران و عراق را پيروز كند. والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 18 صفحه 274
تاريخ سخنرانى: 23/2/63
بيانات امام خمينى در جمع ميهمانان شركت كننده در دومين كنگره جهانى ائمه جمعه و جماعات
دعوت به خلوت با خداوند معنايش اين نبوده كه مردم در خانههايشان بنشينند و از مصالح مسلمين غفلت كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلا بايد تشكر كنم از آقايانى كه از راههاى دور براى اين مقصد شريف به كشور خودشان، به كشور تحت ستم در طول تاريخ و به كشورى كه براى پيشبرد مقاصد اسلامى متحمل رنج و شهادت شدند تشريف آوردند، تشكر كنم و از خداى تبارك و تعالى توفيق همه را براى آرمانهاى بزرگ اسلامى هر چه بيشتر عنايت بفرمايد. در اين اجتماعاتى كه از آقايان محترم ائمه جمعه و جماعات كشورهاى مختلف در ايران شده است مسائل لابد تا حد وافى راجع به گرفتارىهاى مسلمين و راههاى علاجى كه بايد اتخاذ بشود، گفته شده است و ديگر جاى گفتن نمانده است. من به يك نكتهاى آقايان را توجه مىدهم و آن سيره رسول اكرم(ص) و ائمه مسلمين است. رسول اكرم(ص) در آن وقتى كه تنها بود و هيچ كس با او نبود، الا يك نفر، دو نفر، در آنوقت با وحى الهى مردم را دعوت كرد منتظر نشد كه عده و عده زياد پيدا كند، منتظر نشد كه جمعيتها همراه او باشند. از همان اول شروع به دعوت كرد و شروع به دعوت مردم براى گرويدن به اسلام و براى پيدا كردن راه حق فرمود. آنوقت هم كه به مدينه تشريف آوردند و تشكيل حكومت دادند باز هم منتظر اين نشدند كه قدرت زياد پيدا بكنند. باز هم دعوت خودشان را به طور گستردهترى بجا آوردند و مردم را به وظايف شخصى و اجتماعى، سياسى دعوت كردند. دعوتهاى قرآن هم در مكه مكرمه و هم در مدينه مشرفه دعوتهاى شخصى بين فرد و خداى تبارك و تعالى نبود. مىشود گفت كه بىاستثنا دعوتهاى خدا حتى در آن چيزهائى كه وظايف شخصى افراد است، روابط شخصى افراد است بين خود و خدا از معناى اجتماعى و سياسى برخوردار است. بعد از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ما ملاحظه مىكنيم كه در زمانهائى كه ائمه مسلمين عليهم السلام در فشار سخت بنىاميه و بنىالعباس بودند مطالب خودشان را آنطور كه ممكن بود به مردم مىرساندند، حتى در ادعيه آنها. شما اگر ادعيه امام سجاد و ساير ائمه را ملاحظه بفرمائيد مشحون است از اينكه مردم را بسازند براى يك امر بالاتر از آن چيزى كه مردم عادى تصور مىكنند. دعوت به توحيد، دعوت به تهذيب نفس، دعوت به اعراض از دنيا، دعوت به خلوت با خداى تبارك و تعالى، معنىاش اين نبوده است كه مردم توى خانههايشان بنشينند و از مصالح مسلمين غفلت
صحيفه نور ج 18 صفحه 275
كنند و مشغول ذكر و دعا باشند. چنانچه خود آنها كه ملاحظه مىكنيد اينطور نبودند.
پيغمبر اكرم در عين حالى كه وظايف شخصى خودش را بجا مىآورد و خلوتها با خداى تبارك و تعالى داشت، تشكيل حكومت داد و به انحاء عالم براى دعوت آدم فرستاد و مردم را دعوت كرد به ديانت و دعوت كردند بعد به اجتماع اينطور نبود كه بناى او اين باشد كه بنشيند توى خانه و ذكر بگويد. ذكر مىگفت، لكن همان ذكر هم خودسازى بود. دعا مىكرد، ولى همان دعا هم، هم خودسازى و هم مردم سازى بود و مردم را تجهيز مىكرد براى مقاومت. تمام ادعيهاى كه در لسان او و ائمه مسلمين واقع شده است، تمام اين ادعيه در عين حالى كه دعوت به معنويات است، از راه دعوت معنويات تمام مسائل مسلمين اصلاح مىشود. معالاسف اعوجاج واقع شد يا واقع كردند و شايد در صدر اسلام هم بنىالعباس بيشتر اين كار را كردند، اعوجاج واقع شد در مصالح اسلامى و در مطالب اسلامى. اين قرآن كريم كه در بين يد مسلمين هست و از صدر اول تا حالا يك كلمه، يك حرف در او زياد و كم نشده است، اين قرآن را وقتى كه به عين تدبير مشاهده بكنيد مىبينيد كه مسأله، مسأله اين نيست كه دعوت براى اين بوده است كه مردم توى خانه بنشينند و ذكر بگويند و با خدا خلوت كنند. او بوده است، لكن انحصار نبوده است. مسأله، مسأله دعوت به اجتماع، دعوت به سياست، دعوت به مملكتدارى و در عين حال كه همه اينها عبادات است. عبادات جداى از سياست و مصالح اجتماعى نبوده است. در اسلام تمام كارهائى كه دعوت به آن شده است جنبه عبادى دارد. حتى در كارخانه كار كردن، در كشاورزى كردن و در مدارس تعليم و تربيت كردن، همهشان مصالح اسلامى است و جنبه عبادى دارد. - نكنيد ما - نكردند اينطور را از صدر اسلام، مصالح اسلام را همانطورى كه قرآن شريف فرموده است، پياده كنند، چون مىديدند كه با قدرتهاى خودشان مخالف است از آن اول آنچه را از قرآن كه مىديدند با مصالح خودشان مخالف است چون نمىتوانستند از قرآن بردارند، تعبير مىكردند، كج معنا مىكردند به روحانيونى كه وابسته به خودشان بود وادار مىكردند كه اينها را كج معنا كنند، منحرف كنند قرآن را از آن چيزى كه هست. ولى بحمدالله قرآن ماند بين مسلمين و نتوانستند قرآن را تحريف كنند و بردارند، اگر مىتوانستند، مىكردند. لكن يكى از آنهائى كه مىخواست يك حرف را از قرآن بردارد يك عربى شمشير را كشيد گفت: با اين شمشير ما جواب مىدهيم. نگذاشتند قرآن شريف دست بخورد و همانطورى كه در زمان رسول الله وارد شد الان هم همان است به غير او نيست. بنابراين ما يك همچو كتابى داريم كه مصالح شخصى، مصالح اجتماعى، مصالح سياسى، كشوردارى و همه چيزها در آن هست. البته با آن تفسيرهائى كه از اهل تفسير وارد شده است و ما به راى خودمان نمىتوانيم قرآن را تأويل كنيم. ما بايد انما يعرف القرآن من خوطب به ما از طريق وحى و از طريق وابستگان به وحى قرآن را اخذ مىكنيم و بحمدالله از آن راه هم غنى هستيم. لكن انحرافاتى كه از قدرتمندان در اول تا حالا واقع شده است و حالا ما مبتلاى به آن هستيم اين انحرافاتى است كه آقايان ملاحظه مىكنند كه بر خلاف قرآن مجيد، دعوت به تفرقه، دعوت به جدائى، قرآن مجيد مىفرمايد كه: واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا آنها دعوت به تفرقه مىكنند.
صحيفه نور ج 18 صفحه 276
آمريكا و شوروى ايران را مىكوبند از باب اينكه اسلام را خواسته است
ما از آمريكا و شوروى همچو توقعى نداريم كه خلاف قرآن عمل نكند، آنها بنايشان بر اين است كه قرآن را بكوبند، آنها بنايشان بر اين است كه اسلام را بكوبند. آنها ايران را كه مىكوبند نه از باب اينكه ايران است، از باب اينكه اسلام را ايران خواسته است. مبلغين آنها و راديوهاى آنها و مطبوعات آنها كه ايران را اينطور مشوه دارند در بين دنيا مىكنند، براى ايران نيست. ايران اگر يك قدم طرف امريكا برود با يك قدم طرف شوروى برود همه مداح او خواهند شد، چون بر خلاف آنهاست. تمام رسانههاى گروهى تقريبا، تمام رسانههاى گروهى تقريبا بر ضد ايران گاهى تصريح به اينكه اسلام در ايران خطرناك است، چنانچه مىبينيد كه تصريح به اين هم مىكنند. و عمال آنها كه نمىتوانند تصريح به اين معنا بكنند كه اسلام مخالف است، ايران را مىگويند مخالف اسلام است شما آقايانى كه از اطراف آمدهايد، از اطراف دنيا آمدهايد، علما هستيد بايد متشبث به آن سيرهاى بشويد كه پيغمبر اكرم و ائمه اسلام بين ما گذاشته است كه حتى آن روزى كه دستهايشان بسته بود و نمىتوانستند يك كلمه برخلاف سياست دولت وقت بگويند، با ادعيهشان مردم را دعوت مىكردند، دعا مىكردند، با دعا مردم را دعوت مىكردند و هر روزى كه فرصت مىكردند، در هر فرصتى دعوت را تصريحا مىكردند. ما بايد به آنها تشبث پيدا بكنيم، به قرآن كريم تشبث پيدا بكنيم. قرآن كريم دعوت به وحدت مىكند، دعوت به اين مىكند كه مخالف با هم نباشيد كه فشل بشويد. و معالاسف بعض از روحانيون وابسته به دولتهاى اسلامى دعوت به فشل مىكنند، مىخواهند فشل ايجاد كنند. در يك مركز اسلامى به اسلام نمىتوانند حمله كنند به ايران كه مىخواهد اسلام را پياده كند حمله مىكنند. آن قاضىاى كه در حجاز يا در مصر يا در ساير جاها برخلاف قرآن كريم دعوت مىكند، لكن لا به طورى كه صريح باشد، ضمنا برخلاف قرآن كريم دارد دعوت مىكند و مسلمين را از هم جدا مىكند، آن قاضى، قاضى جور است و شما بايد آنها را سر جاى خودشان بنشانيد. شما كه بر مىگرديد به ممالك خودتان، در خطبههاى نماز جمعه، در ادعيهاى كه مىخوانيد خطبههاى شما همانطور كه در صدر اسلام خطبهها يك جنبه سياسى داشته است، نماز جمعه يك اجتماع سياسى است. نماز جمعه يك عبادت سر تا پا سياسى است و معالاسف در جاهايى انسان مىبيند كه در نماز جمعه ابدا مربوط به چيزهائى كه ملتها به آن احتياج دارند، چيزهائى كه مسلمين، اجتماع مسلمين بر آن احتياج دارد، خبرى نيست. نماز جمعهها را همانطورى كه در صدر اسلام مساجد، محافل و نمازها جنبه سياسى داشته است، از مسجد راه مىانداختند لشكر را به جنگى كه بايد بكنند و به آنجائى كه بايد بفرستند از مسجد مسائل سياسى طرحريزى مىشد. از مسجد، مسجد محل اين بود كه مسائل سياسى در آن طرح بشود، معالاسف مساجد را ما كارى كرديم كه بكلى از مصالح مسلمين دور باشد و با دست ما آن طرحهائى كه براى ما ريخته بودند با دست خود ما پياده شد و ما ديديم آنچه كه، مسلمين ديدند آنچه كه بايد ببينند و امروز بايد بيدار بشوند مسلمين. مىتوانند، به صراحت وقتى كه مىبينند حكومتشان بر خلاف اسلام عمل مىكند، بگويند. نمىتوانند، با دعا، با خطبه و به طور كلى با ظالمين، به طور كلى با متجاوزين، با
صحيفه نور ج 18 صفحه 277
مخالفين اسلام معارضه كنند. خطبهها را نگذارند يك چند تا دعا باشد و يك چند تا ذكر باشد اين چيزها، همانطورى كه تا حالا بوده است، خطبهها را محتوايش را قوى كنيد.
شما بايد در خطبههاى نماز جمعه مصالح اسلامى و اجتماعى مردم را طرح كنيد
شما قوى هستيد، - شما - مردم همراه شما هستند، مردم همراه حكومتهاى جور نيستند، مردم همراه با علما هستند شما قوى هستيد، شما هر كدام در محل خودتان همان قدرتى داريد كه روحانيون ايران در اينجا دارند. آنها عمل كردند در مقابل يك قدرتى كه در منطقه نظير نداشت، در مقابل يك قدرتى كه هيچ يك از قدرتهاى منطقه شبيه به او نبودند. همين مردم كوچه و بازار ما و همين كشاورزان و كارگران ما به واسطه تعليمات اسلامى كه علماى اسلام به آنها داده بودند و دادند بيدار شدند و هجمه كردند بر يك همچو قدرتى و او را شكستند و او را بيرون كردند، شما هم مىتوانيد ننشينيد كه براى حكومتهايتان كار كنند، آنها براى خودشان كار مىكنند. شما اسلام را بايد تقويت بكنيد. شما بايد در كشورهاى خودتان، در خطبههاى نماز جمعه خودتان كه براى همين مقصد نماز جمعه بپا شده است، در ادعيه خودتان در زيارات خودتان، در هر چه رفت و آمد داريد مصالح اسلامى را طرد بكنيد، مصالح اجتماعى مردم را طرح بكنيد. مسائل خصوصى نگوئيد، مسائل اجتماعى را بگوئيد بگذاريد اگر شما اين را گفتيد نمازتان را تعطيل كنند، مردم عكسالعمل نشان مىدهند.
اگر دولتى به واسطه خطبههاى نماز جمعه، نماز جمعه را تعطيل كنند، با عكسالعمل مردم مواجه مىشود و همانى است كه ما مىخواهيم منتظر نشويد كه يك لشكرى پيدا بكنيد - نمىدانم - يك اسلحهاى پيدا بكنيد، جنگ نمىخواهيد بكنيد، شما مصالح مسلمين را مىخواهيد بگوئيد شما انتظار نكشيد كه اول قدرت پيدا بكنيد بعد بگوئيد. شما بگوئيد تا قدرت پيدا بكنيد. ايران همين كار را كرد، ايران گفت تا قدرت پيدا كرد، نه اينكه نشست تا قدرت پيدا بكند، اگر نشسته بود تا ابد هم نمىشد در مقابل آن قدرتى كه محمدرضا داشت و آن پشتيبانىاى كه همه از او مىكردند علماى ايرانى نشستند تا اينكه اول اجتماع پيدا كنند، بعد قيام كنند. علماى اسلام اول دعوت كردند مردم را و در هر فرصتى نترسيدند و در منبر و پائين و مسجد مردم را دعوت كردند تا قدرت پيدا كردند. شما هم همين كار را بكنيد. مىتوانيد، اگر خيال كنيد نمىتوانيد، بدانيد كه نخواهيد توانست به خودتان تزريق كنيد كه مىتوانيد و بدانيد كه خواهيد توانست.
هر عملى اولش فكر است. هر كارى اولش تفكر و تامل در اطراف كار است. اگر ما در روحمان ضعف باشد، نمىتوانيم كارى بكنيم، روح را قوى كنيد، قلب خودتان را قوى كنيد، به خدا منقطع بشويد. اينهمه ادعيهاى كه وارد شده است و همه را دعوت كرده است به اينكه... به خدا بكنيد براى اينكه او مركز قدرت است. اينهمه دعوت شده است كه به كس ديگرى غير خدا متشبث نشويد، براى اينكه به شما تزريق كنند قوت را، كه شما يك پشتوانه عظيم داريد و او خداست. كسى كه خدا را دارد،
صحيفه نور ج 18 صفحه 278
از چه بايد بترسد؟ شمايى كه براى خدا بخواهيد كار بكنيد از چه قدرتى مىترسيد؟ مىترسيد كه شهيد بشويد؟ شهادت ترس دارد؟ مىترسيد حبس بشويد؟ حبس در راه خدا ترس دارد؟ مىترسيد شكنجه بشويد؟ شكنجه در راه خدا اشكال دارد؟ ايران در راه خدا همه چيز ديده معذلك دست برنداشت و اين روحانيون بودند كه مردم را بسيج كردند و مردم متحول شدند و امروز از آن بچه كوچولوئى كه تازه زبان باز كرده است تا آن پيرمردى كه چند جوان از دستش رفته، يكصدا بر ضد قدرتهاى بزرگ صحبت مىكنند و قيام كردند. نتوانيد، نگوييد. هيچ وقت فكر نكنيد كه نمىتوانيد، هميشه فكر كنيد كه مىتوانيد، هميشه فكر كنيد كه خدا با شماست، هميشه فكر كنيد كه اسلام شرف شماست و اين اسلام بايد به دست شما تقويت بشود.
تكليف است براى مسلمين كه اسلام را حفظ كنند و ننشينند كه ديگران برايشان حفظ كنند
اگر سست بيائيد، قدرتهاى بزرگ اسلام را مىخواهند از بين ببرند، براى اينكه در ايران فهميدند كه اگر اسلام در منطقه بيايد، آنها راهى ندارند. ولى معالاسف بعض علماى منطقه نفهميدند و حكام منطقه هم كه نخواهند فهميد. دائما دعوت به اين مىكنند كه چه خطر بزرگى است ايران، ايران اگر قدرت پيدا كند خطر بزرگى است. بله خطر بزرگ است، اما براى امريكا و شوروى، نه براى مسلمين، براى مسلمين رحمت است شما ملاحظه مىكنيد الان آنطورى كه در خارج به شما گفته بودند، در رسانههاى گروهى همه جا و در مطبوعاتشان گفته بودند كه ايران امنيت اصلش نيست، توى خيابانها مردم را مىكشند، بچههاى كوچك را مىكشند توى خيابانها، زنهاى آبستن را مىكشند، شما آمديد اينجا حبسها را ديديد، اگر در جبههها رفتيد و جبههها را هم لابد ديديد، ديديد كه جبهههاى ما مسجد است الان، جبهههاى ما از مسجد بيشتر الان ذكر خدا گفته مىشود. جنگ با مثل صدام يك عبادت الهى است. شما اوضاع ايران را به خارج بگوئيد، دعوت كنيد مردم را به اينكه نظير ايران قيام كنند، بگوئيد ايران چه وضعى است، آنها مىگويند كه در حبسها شكنجههاى قرون وسطائى، نمىدانم چه، خوب البته امريكا بايد اين را بگويد. امريكائى كه دنيا را دارد شكنجه مىكند، امريكائى كه به همان شكنجههاى بدتر از قرون وسطائى دارد دنيا را از بين مىبرد و همين طور شوروى، آنوقت مىگويند كه در ايران حد الهى جارى مىكنند، كارهاى قرون وسطائى مىكنند. اينها اسلام را قرون وسطائى مىدانند. مسلمين بايد بيدار بشوند، بدانند كه اينها چه دارند مىكنند و مىخواهند چه بكنند. تكليف است براى مسلمين كه حفظ كنند اسلام را و ننشينند تا ديگران برايشان حفظ كنند. ديگران حفظ نمىكنند ابرقدرتها بر ضد اسلام الان كمر بستهاند و قدرتهاى پوشالى ديگرى هم همين طور. اينكه دولت مصر دعوت مىكند اعراب را به اينكه مجتمع بشويد و برخلاف ايران، ايران را مقصودش هست؟ ايران خطر است؟ ايران براى آنها خطر است يا اسلام؟ اينكه دعوت مىكند اعراب را كه مجتمع بشويد يعنى دعوت مىكند كه همه اجتماع كنند برخلاف اسلام، براى اينكه اسلام را آنها بر ضد منافع خودشان مىدانند
صحيفه نور ج 18 صفحه 279
آقايان ائمه جمعه! امروز اگر توجهتان كم بشود اسلام را ريشهكن خواهند كرد
آقايان ائمه جمعه! آقايان ائمه جماعات! علماى اسلام در سرتاسر عالم! توجه كنيد كه امروز همه قدرتها بر ضد اسلام. قيام كردهاند، نه بر ضد ايران توجه كنيد كه تكليف همه ما زياد است در اين زمان. اگر فرصت پيدا بكنند و شما توجهتان كم بشود اسلام را امروز ريشهكن خواهند كرد. امروز غير از ديروز است. ديروز نفهميده بودند قدرت اسلام را، امروز فهميدهاند كه در جاى كوچكى مثل كشور ايران وقتى كه صداى اسلام بلند شد، حتى در آمريكا هم اين صدا بلند شد، اين را فهميدهاند. امروز منافعشان هم در خطر است، ما شكى نداريم. براى اينكه آنها مىخواهند بيايند خليج فارس را هم بگيرند، نفتهاى همه را ببرند، اسلام مانع از اين است. امريكا مىخواهد قدرتش را بر همه دنيا تحميل كند. از آن ور هم شوروى. خدا مىداند كه اگر مقابل امريكا شوروى نبود به سر دنيا چه مىآورد و اگر مقابل شوروى امريكا نبود به سر دنيا چه مىآوردند. اينهائى كه حالا هى صحبت مىكنند از حقوق بشر و صحبت مىكنند از صلح و صفا و اينها، كه مىدانيد، همه شما مىدانيد، خودشان هم مىدانند كه دروغ مىگويند، اينها براى اين است كه جلب توجه مردم را به خيال خودشان به طرف خودشان بكنند در مقابل شوروى، آن هم در مقابل امريكا و الا نه آنها مصالح مردم را مىخواهند، نه آنها مصالح مردم را، همه مصالح خودشان را مىخواهند. آن كه مصالح مردم را مىخواهد، آن اسلام است. آن كه خط بطلان كشيده است بر اختلاف نژادى، آن اسلام است. آن كه مابين هيچ نژادى فرق نمىگذارد و همه را مىگويد كه بايد تقوا داشته باشيد و آن چيزى كه ميزان است تقواست، نه رنگست و نه نژاد است و نه كشور است و نه هيچ چيز، آن اسلام است و اينها مىخواهند اين نباشد. اينها مىخواهند كه نژادهاى ديگر را زير بار خودشان ببرند و اسلام مخالف است. آنها مىخواهند كه مصالح اسلام را، مصالح مسلمين را خودشان تشخيص بدهند و عمل كنند يعنى مصالح خودشان را، اسلام مخالفش است البته ما به صراحت مىگوئيم كه ايران و اسلام مخالف است با مصالح امريكا و شوروى، آن مصالحى كه خيال مىكنند كه ايران هم بايد تبع او بشود.
ما استقلال خودمان را حفظ مىكنيم، آزادى خودمان را حفظ مىكنيم و ما اميدواريم كه پرتو اين استقلال و آزادى به همه دنيا بيفتد و مستضعفين جهان از زير بار مستكبرين بيرون بروند و اين يك چيزى است كه به عهده علماى اسلام است.
من از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت براى همه مسلمين جهان مسئلت مىكنم و حتى سعادت مستضعفين، ولو اينكه از اسلام نيستند، آن هم خارج شدنشان از زير بار مستكبرين را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكنم و اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى شما علماى اسلام را تاييد كند كه به مصالح اسلامى فكر كنيد و از كسى نترسيد از غير خداى تبارك و تعالى و كسى را ذو قدرت ندانيد، همه قدرت از اوست و همه چيز از اوست و ما هيچ و همه هيچ هستيم.
والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 18 صفحه 280
تاريخ: 25/2/63
پيام امام خمينى در رابطه با توطئه تضعيف شوراى نگهبان قانون اساسى
بسم الله الرحمن الرحيم
چنانچه مشاهده مىشود پس از انتخابات مرحله اول از دوره دوم مجلس شوراى اسلامى، افرادى كه نظريه شوراى محترم نگهبان در ابطال يا تأييد بعضى حوزهها موافق ميلشان نبوده است دست به شايعهافكنى زده و اعضاى محترم شوراى نگهبان ايدهم الله تعالى را كه حافظ مصالح اسلام و مسلمين هستند، تضعيف و يا خداى ناكرده توهين مىنمايند و به پخش اعلاميه و خطابه در مطبوعات و محافل دست زدهاند غافل از آنكه پيامد چنين اعمال و جوسازىها آن هم در دوره دوم مجلس و نگذشتن سالى چند از انقلاب چه خواهد بود. اميد است چنين اعمال، بىتوجه به نتايج ناروا و اسفبار آن باشد.
معلوم نيست در صدر مشروطيت در دوره اول با فقهاى ناظر به قوانين اين نحو عمل شده باشد. در آن زمان به تدريج فقها را از مجلس بيرون راندند و به سر اين ملت آن آوردند كه ديديم. من به اين آقايان هشدار مىدهم كه تضعيف و توهين به فقهاى شوراى نگهبان امرى خطرناك براى كشور و اسلام است. هميشه انحرافات به تدريج در يك رژيم وارد مىشود و در آخر، رژيمى را ساقط مىنمايد. لازم است همه به طور اكيد به مصالح اسلام و مسلمين توجه كنيم و به قوانين، هر چند مخالف نظر و سليقه شخصىمان باشد احترام بگذاريم و به اين جمهورى نوپا كه مورد هجوم قدرتها و ابرقدرتهاست وفادار باشيم.
در خاتمه بايد بگويم كه حضرات آقايان فقهاى شوراى نگهبان را با آشنايى و شناخت تعيين كردم و احترام به آنان و حفظ مقامشان را لازم مىدانم و اميد آن دارم كه اين نحو امور تكرار نشود. و به شوراى نگهبان تذكر مىدهم كه در كار خود استوار باشيد و با قاطعيت و دقت عمل فرماييد و به خداى متعال اتكال كنيد. از خداوند تعالى عنايت و رحمت براى ملت عزيز را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 18 صفحه 281
تاريخ: 25/2/63
بيانات امام خمينى در جمع وزراى امور اقتصادى و دارايى، كشاورزى، جهاد سازندگى، رئيس كل بانك مركزى و گروهى از كاركنان وزارت امور اقتصادى و دارايى و بانكها و كشاورزان نمونه سراسر كشور
كشاورزان عزيز مىتوانند ايران را از وابستگى نجات بدهند و اين يك عبادت است
بسم الله الرحمن الرحيم
از همه آقايان تشكر مىكنم كه تشريف آوردهاند كه از نزديك با هم ملاقات كنيم. اميدوارم كه همه موفق باشيد كه در هر جا كه هستيد، در هر پستى كه هستيد، در هر جاى مملكت كه هستيد موفق باشيد به خدمت به كشورى كه مورد هجوم همه قدرتهاست.
اول يك كلمهاى راجع به كشاورزان عرض كنم، كشاورزان در هر كشورى كه مثل كشور ما باشد، اصل در امور هستند. كشور ايران كشور كشاورزى است، زمين زياد دارد، آب زياد دارد و افراد هم زياد، ما اگر چنانچه از حيث كشاورزى خودكفا نشويم و دستمان پيش قدرتهاى ديگر دراز بشود و به عبارت ديگر گدائى كنيم از آنها يا فرض كنيد كه پول هم بدهيم به آنها، لكن وابستهايم. كشاورزان عزيز مىتوانند كه ايران را از وابستگى در اين بعد نجات بدهند و اين را يك عبادت شرعى حساب كنند و عبادت است كشاورزى كه در اسلام آنقدر به آن اهميت داده شده است و بعضى از ائمه ما خودشان مىرفتند سراغ اينكه سركشى به كشاورزى بكنند و گاهى هم شايد عمل. از اين جهت ما بايد اين بعد را تقويت كنيم. يعنى هم دولت تقويت كند و هم برادران كشاورز همه همت خودشان را بگمارند كه كشاورزى را تقويت كنند. شما اگر ديروز در زمان شاه با دلسردى عمل مىكرديد براى اينكه مىديديد كه حاصل دست شماها صرف يك مسائل انحرافى مىشود، امروز اينطور نيست. امروز براى اسلام كار مىكنيد، براى خدا عبادت مىكنيد بنابراين من از همه كشاورزان تقاضا دارم كه در كار كشاورزى جديت كنند و ما را از اينكه دستمان پيش ديگران باشد نجات بدهند.
كسانى كه ربا مىخورند اعلام جنگ با خدا و پيامبر مىكنند
اما مسأله بانك از مسائل مهمى است كه اگر چنانچه ربا از بانك حذف نشود، مشمول آيه شريفه و روايات كثيره مىشويم كه آيه شريفه مىفرمايد كسانى كه ربا مىخورند اينها اعلام جنگ با خدا و پيغمبر مىكنند. اين تعبير در كم جائى واقع شده است كه اعلان جنگ است بين كسانى كه مىخواهند ربا بخورند با خدا و پيغمبر. روايات بسيار ما داريم كه هيچ جاى شبهه در اين روايات
صحيفه نور ج 18 صفحه 282
نيست كه در بعضى از آنها تعبيرى شده است كه شايد براى هيچ چيز نشده است كه يك درهم ربا شدتش بيشتر است از اينكه هفتاد زنا بكند كسى با محرم خودش، با عمه خودش، با خاله خودش، با خواهر خودش و اگر چنانچه ربا در يك كشورى مثل كشور ما خداى نخواسته باز در بانكش، در تجارتش، در بين مردمش باشد، ما نمىتوانيم بگوئيم كه ما جمهورىمان جمهورى اسلامى است، محتواى جمهورى، اسلامى است. از اين جهت بايد كارشناسان، علما در اين مسأله بسيار فعاليت كنند، دقت كنند كه ما را از اين گرفتارى نجات بدهند و ملت هم بايد توجه بكنند به اينكه مواجه هستند با يك همچو چيزى كه قرآن كريم مىفرمايد فاذنوا بحرب من الله و رسوله اعلام جنگ بكنيد با خدا. و اگر چنانچه بانكدارى به آن معنائى كه در جاهاى ديگر هست رواج پيدا بكند، مردم از صنعت و كار و ساير چيزها باز مىمانند مىنشينند توى خانهشان و پولشان برايشان كار مىكند و حال آنكه پول نبايد كار بكند. پس اصلاح بانك هم يكى از امور بسيار مهم است، چنانچه اصلاح اقتصاد و ماليات و امثال ذلك هم بسيار اهميت دارد.
بايد مجريان امور در هر جا كه هستند متعهد به اسلام باشند
كارهائى را كه مجلس بايد بكند، محول به اوست. كارهائى را شوراى نگهبان بايد بكند، محول به اوست. بعد از اينكه آن مرحلهها گذشت و افتاد به دست قوه اجرائى، قوه اجرائى مهم است. ممكن است قانون بسيار خوب باشد وارد بشود در دست مجرىها و بد اجرا بشود. غالبا اينطور باشد كه قوانين را حالا در ايران كه الان همه قوانينش قوانين اسلامى است سابق هم ممكن بود قانون را در وضع قانونيش خوب درست كنند لكن وقتى به دست يك عده خائن مىدادند او روى افكار خودش عمل مىكرد وقتى هم يك رشوهاى به بالاترها مىدادند، ديگر صحبتى نبود.
امروز شما بايد وضعتان وضع اسلام باشد. اگر بخواهيد در مقابل قدرتهاى بزرگى كه هم چشم طمع به كشور شما دوختهاند و با صراحت اين مسائل را مىگويند، اگر بخواهيد كه استقامت كنيد و پايدارى كنيد، بايد مجريان امور در هر جا كه هستند، در دادگسترى، در وزارت ماليه در بانكها، اينها اشخاصى باشند و متعهد به اسلام باشند و بدانند كه اگر چنانچه ما در يك جائى از اين جاها رو به شكست برويم، كمكم اين سرايت مىكند شكست در جاهاى ديگر و خداى نخواسته يك وقت مىبينيد كه كشور ما به هم ريخته شده است، وضع مالىاش و وضع بانكىاش و وضع كشاورزيش و وضعهاى ديگرش آن روز است كه آنها به مقاصد خودشان مىتوانند برسند.
الان كه مىبينيد كه همه با ما مخالف هستند، براى اينكه شماها مىخواهيد اسلامى عمل بكنيد، كشور شما مىخواهد اسلامى عمل بكند و آنها اين را مخالف با مقاصد خودشان مىدانند. معنى حذف ربا به معنىاى است كه اگر توسعه پيدا كند و از ايران به جاهاى ديگر برود بانكدارها و آنهائى كه مىخواهند مالهاى مردم را بخورند و از بين ببرند، آنها دستشان كوتاه مىشود و لهذا با يك همچو رويهاى مخالفند. و ما بايد در امورمان مستقيم باشيم، همانطورى كه رسول خدا به حسب رواياتى كه
صحيفه نور ج 18 صفحه 283
وارد شده است فرموده است كه اين آيه شريفهاى كه وارد شده است كه فاستقم كما امرت و من تاب معك يعنى به آن چيزهائى كه امر به تو شده است، دستور داده شده است استقامت كن و كسانى هم كه همراه تو هستند، مؤمنين به تو هستند، آنها هم استقامت كنند. در روايت است كه پيغمبر فرمود: شيبتنى سورة هود - براى اين آيه - سوره هود مرا پير كرد براى اين آيهاى كه وارد شده است كه استقامت كن و همه كسى هم همراهت است استقامت كنند. فتح يك كشورى آسان است نسبتا، حفظ او مشكل است. شما دست به هم داديد همهتان (خدا همه را تاييد كند) و ظلم را، دست ظالم را، دست ستمكاران را، دست خارجىها را از كشورتان قطع كرديد. امروز نه شرق در اينجا دخالتى مىتواند بكند و نه غرب، در حالى كه در رژيم سابق اصل خود كشور به حساب نبود، منافع خارج حساب بود. امروز كه شما هستيد و خودتان هستيد و كشور مال خود شما هست و منافع كشور از خود شما و از برادران شماست، بخواهيد كه آنها ديگر نتوانند رخنه كنند. استقامت بايد بكنيد. پايدارى بكنيد پايدارى به اين است كه هر كس در هر شغلى كه هست آنجا را خوب عمل بكند. همانطورى كه پاسدارها و ارتش ما در جبههها پايداريشان به اين است كه جنگ را خوب عمل بكنند و پيش ببرند. پايدارى كشاورز اين نيست كه جنگ بكند، پايدارى كشاورز اين است كه كشاورزيش خوب باشد. پايدارى بانكدارها اين است كه خوب عمل بكنند. و پايدارى افرادى كه پرسنل اداره ماليه هستند، آنها اين است كه خوب عمل بكنند، ناراضى درست نكنند. مردم اين مردمى هستند كه همه با هم دست به هم دادند و كشور را آزاد كردند، كشور را اسلامى كردند و كسانى كه انحراف دارند در صدد اينند كه ناراضى درست بكنند.
ممكن است يك وقتى در بانك، در اداره ماليه، در جاهاى ديگر افرادى خودشان را وارد بكنند براى ناراضى درست كردن نه براى منافع شخصى، براى اينكه افراد را ناراضى كنند، به تدريج يك كشورى كه سر تا تهش پرسنل ماليه هست و همين طور ساير بانكدارها و اينها هستند و ساير ادارات دولتى، ممكن است كه افراد كه بخواهند اين كشور را باز گردانند به حال سابق، نفوذ كنند در بين شما و مردم را ناراضى كنند به اينكه ماليات را وقتى مىخواهند بگيرند بيشتر از آن مقدارى كه بايد بگيرند، بگيرند خداى نخواسته. البته نمىكنند اما بايد هوشيار باشيد، مردمى كه مراجعه مىكنند بايد هوشيار باشيد كه راضى برشان گردانيد. مثل سابق نيست كه توى سر مردم بزنيد تا راضى بشوند امروز كسى نمىتواند توى سر مردم بزند كه بيا راضى بشو يا تن به رضايت بده. امروز مردم همه هوشيار هستند و زير اين بارها نمىروند اما ناراضى درست مىشود، ما بايد دنبال اين باشيم كه اين آيه شريفه را كه فرموده است كه فاستقم كما امرت و من تاب معك پيغمبر كه فرمود كه من ريشم سفيد شد براى اين، پير شدم براى اين. خود ايشان كه استقامت داشت، يراى اينكه و من تاب معك پهلوش است يعنى پيغمبر مامور شده است كه اشخاصى هم كه همراه او هستند، اشخاصى هم كه ايمان به او آوردند، آنها هم استقامت كنند و آن شما هستيد. بايد استقامت كنيد و ادامه بدهيد به اين نبردى كه كرديد. نبردى كه با همه كشورهاى مخالف اسلام و با ابرقدرتها كرديد بايد ادامه بدهيد و ادامه به اين است كه هر كس در هر جا هست كار خودش را خوب انجام بدهد. كار به اين نداشته باشد كه ديگرى خوب انجام مىدهد يا
صحيفه نور ج 18 صفحه 284
نه، خودش كارش را خوب انجام بدهد. البته ديگرى را نصحيت كند يا امر به معروف و نهى از منكر كند. اما اگر ديگرى يك كار خلافى كرد، شما تكليف ازتان ساقط نمىشود. اگر همه دنيا هم برخلاف بكند شما يك نفر هم باشيد، شما يك نفر بايد خلاف نكنيد. توجه كنيد كه همه قشرهاى ملت با هم كارهايى كه به آنها محول است خوب انجام بدهند. همين معارضه با آنهايى است كه مىخواهند به اين كشور تعدى كنند. و خداى تبارك و تعالى با شما همراهى خواهد كرد. وقتى كه شما در خدمت اسلام باشيد، در خدمت خداى تبارك و تعالى باشيد، خداى تبارك و تعالى با شما همراهى خواهد مىكند و تاييد از شما مىكند و من اميدوارم كه هميشه مويد و موفق باشيد.
اين يك وظيفه اسلامى است كه ما حفظ كنيم جمهورى اسلامى را
و يك كلمه هم راجع به انتخابات عرض كنم كه همين دو روز بايد سراغ انتخابات رفت.
يكى از امور مهمهاى كه امروز همه ما به آن مبتلا هستيم و همه كشور، قضيه انتخابات است. از خارج چشم دوختهاند به اينكه اين انتخابات نشود درست. اعلاميهها، نمىدانم بساط چيز كه مردم شركت نكنيد، و شركت كردند الحمدلله. اين مرحله هم كه پيش آمده است، مردم ما شركت كنند و در مقابل قدرتهاى بزرگى كه چشم دوختهاند به اينكه ملت ايران ديگر از اسلام برگشته و از مسايل اسلامى برگشته آنها بفهمند مساله اينطور نيست. فرضا كه ما بد باشيم اما اسلام كه خوب است، اسلام را كه قبول دارند همه اين يك وظيفه اسلامى است كه ما حفظ كنيم جمهورى اسلامى را. اگر مجلس لطمهاى بر آن وارد بشود به جمهورى اسلامى لطمه وارد مىشود. اگر مجلس يك مجلس قوىاى باشد براى خاطر اينكه پشتوانهاش همه ملت باشد اين مجلس مىتواند با دنيا كه در مقابل ايران واقع شده است، مىتواند كارهايش را به شايستگى عمل بكند و اين تابع اين است كه قوى باشد و قوتش هم تابع اين است كه شماها راى بدهيد.
امروز ديگر مثل سابق نيست كه يك ليستى درست بكنند و بفرستند هر جا، اينها بايد بشود غير از اينها نبايد بشود. يا يك دسته مامور بفرستند سر صندوقها هر كارى دلشان مىخواهد بكنند. امروز اختيار دست خود شماهاست و احدى حق ندارد كه تصرف بكند. بله، در تشخيص خودتان اگر مىتوانيد تشخيص بدهيد و اگر خودتان نمىتوانيد، خوب، اشخاص متدين صحيح هستند به آنها مراجعه كنيد كه آنها تشخيص بدهند، آن هم بايد عمل بكنيد.
من اميدوارم كه همانطورى كه تا حالا ملت ما براى حفظ اسلام قيام كردند و براى حفظ اسلام تا حالا استقامت كردند، از حالا به بعد هم استقامت كنند. پيغمبر را خوشحال كنيد شما. و من اميدوارم كه خداوند همه شما را توفيق بدهد. و همه در خدمت اسلام باشيم و دست خائنين از اين كشور كوتاه بشود و جنگ انشاءالله با پيروزى نهايى به آخر برسد و دست آنهايى كه مىخواهند با اين جنگ صدمه به ايران وارد بكنند، كوتاه بشود.
والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page
صحيفه نور ج 18 صفحه 285
تاريخ: 30/2/63
بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى، مسؤول بسيج مستضعفان و فرماندهان و مسؤولان قرارگاههاى مشترك ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
اگر استقامت كنيم مؤيد به تأييدات الهى هستيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من در اينكه شما برادرها و فرماندهان ارتش و سپاه با هم ممزوج هستيد، يد واحده هستيد احساس سرافرازى مىكنم. من هيچ وقت شماها را فراموش نمىكنم. من در مواقع استجابت دعا به شماها دعا مىكنم. قوى باشيد، برومند باشيد و و از هياهوى دنيا هيچ وقت به خودتان هراس راه ندهيد. اين مسائل در صدر اسلام هم بوده است اين هياهوها و بساطى كه مخالفين اسلام در صدر اسلام راه مىانداختند در زمان خود پيغمبر اكرم و بعدها هميشه بوده است. لكن خداوند امر فرموده است كه ما مستقيم باشيم، استقامت كنيم. و اگر چنانچه استقامت كنيم مويد به تاييدات الهى هستيم و شما چون پشتوانهتان خداى تبارك و تعالى است از هيچ چيز باك نداريد ديگرانند كه پشتوانهشان شيطان است و با دست شيطان حركت مىكنند. شما كه با قدرت الهى داريد حركت مىكنيد قدرتمنديد. عدد كم بودن اشكال ندارد، ايمان قوى بودن مهم است. و شما بحمدالله و همه ارتش و سپاه ما و ساير ارگانهايى كه هستند در جبهه، همه آنها برومندند و چون پشتوانه ايمان در آنها هست نبايد از هيچ چيز بترسند و نمىترسند. و من حكايتهائى كه از جبهه و از دوستانمان در جبهه مىشنوم و مناجاتهايى كه در توى جبهه و سنگرها با خداى تبارك و تعالى مىكنند، موجب سرافرازى است. شما بدانيد كه از بعد از اسلام تاكنون يك همچو ارتش و سپاهى نبوده است كه سنگرهاشان معبدشان باشد و سنگرها را به صورت مسجد درآورند. شمائيد كه اين كار را كرديد و داريد مىكنيد. و شما پيش خدا سرافرازيد و خداى تبارك و تعالى به شما قدرت مىدهد و همين طورى كه پيغمبر اكرم با عدد كم لكن با تأييد الهى مقاصد خودش را پيش برد و دنيا را در تحت تاثير خودش قرار داد، شما هم كه تابع آن وجود محترم هستيد و شما الان مىبينيد كه دنيا در تحت تاثير شما واقع شده است، شما پيروزيد الان.
قدرت شما در كاخ سفيد و كرملين الان پرتوانداز است
شما در دنيا، الان اينكه انعكاس قدرت شما در كاخ سفيد و در كرملين الان پرتو انداز است، همه قدرتها از شما باك دارند، شما باك از كسى نداشته باشيد. همه قدرتها از قدرت اسلام الان
صحيفه نور ج 18 صفحه 286
لرزيدهاند و كارهاى شما لرزانده آنها را. شما هيچ، از هيچ قدرتى نترسيد. وقتى خدا با شماست، همه چيز با شماست. شما خدا را داريد ولو اينكه پشتوانه از شرق و غرب نداريد. و اين افتخار شماست، افتخار اسلام است كه نه به شرق متوجه باشد و نه به غرب متوجه باشد، صراط مستقيم باشد. راه، راه خداست. در راه خدا نه شهادت و نه نقص عضو و نه گرفتارى هيچ يك از اينها اشكال ندارد. اين چيزى بوده است كه اولياء خدا از اولى كه خلقت تحقق پيدا كرده است، انبياء عظام در طول تاريخ مبتلا به آن بودند و نترسيدند و جلو رفتند و شما امروز قدرتمندانى هستيد كه در دنيا آواز شما پيچيده است. الان همه از شما باك دارند و شما از هيچ كس باك نداريد.
مادامى كه وحدتتان را حفظ كنيد خدا با شماست
با هم باشيد، دست واحد باشيد و همه را دعوت به وحدت بكنيد. و بحمدالله وحدت حاصل است، حفظ كنيد اين وحدت را. مادامى كه حفظ كنيد شما وحدت خودتان را خدا با شماست يدالله مع الجماعة . وقتى اعتصام به حبل خدا بكنيد خداوند با شماست. مسلم بدانيد كه كسى كه خدا با اوست، شهيد بشود يا زنده باشد پيروز است و شما چه خداى نخواسته، البته اين يك دعايى است براى همه، همهمان چه شهيد بشويم و چه پيروز بشويم هر دو پيروزى است. خداوند به همه شما قدرت عنايت كند و سلامت باشيد.
والسلام عليكم و رحمة الله
البته سلام من هم به همه افرادى كه در جبههها هستند برسانيد و بگوئيد من آنچه كه از من مىآيد دعاگوئى است و دعا مىكنم به همهتان. خدا همهتان را حفظ كند انشاء الله.
previos page menu page
-
جلد نوزدهم
جلد نوزدهم
menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 1
تاريخ: 30/2/63
بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نيروى زمينى ارتش جمهورى اسلامى، مسؤول بسيج مستضعفان و فرماندهان و مسؤولان قرارگاه مشترك ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
اگر استقامت كنيم مويد به تاييدات الهى هستيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من در اينكه شما برادرها و فرماندهان ارتش و سپاه با هم ممزوج هستيد، يد واحده هستيد احساس سرافرازى مىكنم. من هيچ وقت شماها را فراموش نمىكنم من در مواقع استجابت دعا به شماها دعا مىكنم. قوى باشيد، برومند باشيد و از هياهوى دنيا هيچ وقت به خودتان هراس راه ندهيد. اين مسائل در صدر اسلام هم بوده است. اين هياهوها و بساطى كه مخالفين اسلام در صدر اسلام راه مىانداختند در زمان خود پيغمبر اكرم و بعدها هميشه بوده است، لكن خداوند امر فرموده است كه ما مستقيم باشيم، استقامت كنيم. و اگر چنانچه استقامت كنيم مويد به تأييدات الهى هستيم و شما چون پشتوانه خداى تبارك و تعالى است از هيچ چيز باك نداريد. ديگرانند كه پشتوانهشان شيطان است و با دست شيطان حركت مىكنند. شما كه با قدرت الهى داريد حركت مىكنيد قدرتمنديد. عدد كم بودن اشكال ندارد، ايمان قوى بودن مهم است. و شما بحمدالله و همه ارتش و سپاه ما و ساير ارگانهايى كه هستند در جبهه، همه آنها برومندند و چون پشتوانه ايمان در آنها هست نبايد از هيچ چيز بترسند و نمىترسند. و من حكايت كه از جبهه و از دوستانمان در جبهه مىشنوم و مناجاتهايى كه در توى جبهه و سنگرها با خداى تبارك و تعالى مىكنند، موجب سرافرازى است. شما بدانيد كه از بعد از اسلام تاكنون يك همچو ارتش و سپاهى نبوده است كه سنگرهاشان معبدشان باشد و سنگرها را به صورت مسجد درآورند. شمائيد كه اين كار را كرديد و داريد مىكنيد. و شما پيش خدا سرافرازيد و خداى تبارك و تعالى به شما قدرت مىدهد و همين طورى كه پيغمبر اكرم با عدد كم لكن با تأييد الهى مقاصد خودش را پيش برد و دنيا را در تحت تأثير خودش قرار داد، شما هم كه تابع آن وجود محترم هستيد و شما الان مىبينيد كه دنيا در تحت تأثير شما واقع شده است، شما پيروزيد الان.
قدرت شما در كاخ سفيد و كرملين الان پرتو انداز است
شما در دنيا، الان اينكه انعكاس قدرت شما در كاخ سفيد و در كرملين الان پرتو انداز است، همه قدرتها از شما باك دارند، شما باك از كسى نداشته باشيد. همه قدرتهااز قدرت اسلام الان
صحيفه نور ج 19 صفحه 2
لرزيدهاند و كارهاى شما لرزانده آنها را. شما هيچ، از هيچ قدرتى نترسيد. وقتى خدا با شماست، همه چيز با شماست.
شما خدا را داريد ولو اينكه پشتوانه از شرق و غرب نداريد. و اين افتخار شماست، افتخار اسلام است كه نه به شرق متوجه باشد و نه به غرب متوجه باشد، صراط مستقيم باشد. راه، راه خداست. در راه خدا نه شهادت و نه نقص عضو و نه گرفتارى هيچ يك از اينها اشكال ندارد. اين چيزى بوده است كه اولياء خدا از اولى كه خلقت تحقق پيدا كرده است، انبياء عظام در طول تاريخ مبتلا به آن بودند و نترسيدند و جلو رفتند و شما امروز قدرتمندانى هستيد كه در دنيا آواز شما پيچيده است. الان همه از شما باك دارند و شما از هيچ كس باك نداريد.
مادامى كه وحدتتان را حفظ كنيد خدا با شماست
با هم باشيد، دست واحد باشيد و همه را دعوت به وحدت بكنيد. و بحمدالله وحدت حاصل است، حفظ كنيد اين وحدت را. مادامى كه حفظ كنيد شما وحدت خودتان را خدا با شماست. يدالله مع الجماعه. وقتى اعتصام به حبل خدا بكنيد. خداوند با شماست. مسلم بدانيد كه كسى كه خدا با اوست، شهيد بشود يا زنده باشد پيروز است و شما چه خداى نخواسته، البته اين يك دعايى است براى همه، همه مان چه شهيد بشويم و چه پيروز بشويم هر دو پيروزى است. خداوند به همه شما قدرت عنايت كند و سلامت باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله.
البته سلام من هم به همه افرادى كه در جبههها هستند برسانيد و بگوئيد من آنچه كه از من مىآيد دعاگوئى است و دعا مىكنم به همهتان. خدا همهتان را حفظ كند انشاءالله
menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 17
تاريخ: 12/3/63
استفتاء جمعى از مؤمنين از محضر امام خمينى پيرامون صرف وجوه شرعيه و سهمين در تبليغات انتخاباتى
بسمه تعالى
بعضىها نقل مىكنند كه حضرتعالى اجازه فرمودهايد از سهم مبارك امام عليه السلام در راه تبليغات انتخاباتى صرف نمايند، آيا اين واقعيت دارد؟
بسمه تعالى
پاسخ امام خمينى:
اين موضوع به هيچ وجه صحت ندارد. در صورتى كه كسى خداى ناكرده از سهمين و وجوه شرعيه در اينگونه امور خرج كرده است بايد برگرداند.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 3
تاريخ: 7/3/63
پيام امام خمينى به مناسبت گشايش دومين دوره مجلس شوراى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
با عنايت خداوند متعال جل و علا و تأييد حضرت بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفداء، مجلس مقدس شوراى اسلامى دومين دوره را آغاز نمود و اين در حالى است كه بحمدالله وله الشكر جمهورى اسلامى با برخوردارى كامل از پشتيبانى ملت عزيز حاضر در صحنه مشكلات انقلاب را يكى پس از ديگرى تا حد زيادى پشت سر گذاشته و پايه مبارك آن استقرار يافته و قلوب مؤمنين و مستضعفان جهان را به خود جلب كرده است و موج پرعظمت اسلام، ملتهاى محروم و تحت ستم سراسر عالم را تكان داده و به رغم پيش بينىها و آرزوهاى ابرقدرتها و وابستگان بىوطن آنان به راه پر افتخار خود ادامه مىدهد و بىهراس از جنگ و دندان ابرقدرتها و هياهوهاى رسانههاى گروهى وابسته به شرق و غرب چون سيل خروشان، حشيشهاو تفاله را بيرون رانده و خود بر جاى مانده است. فاما الزبد فيذهب جفاء و اماما ينفع الناس فيمكث فى الارض و به خواست قادر متعال در مدت كوتاه پس از پيروزى انقلاب در ابعاد فرهنگى و سياسى و اقتصادى و نظامى از قدرتمندترين كشورهاى اسلامى است. و ما اين تؤفيقات و پيروزىرا از سرچشمه قدرت مطلقه و بركات اسلام بزرگ و ايمان به خداى قادر و پيروى از احكام مقدس اسلام مىدانيم و خود را ناچيز دانسته و مفتخريم كه عنايات خاصه خداى متعال جل جلاله شامل حال اين ملت تحت ستم گرديده و آن را از گرداب مهالك نجات بخشيده است. و اميدواريم با ادامه تعهد ملت به اسلام و كوشش تمام ارگان جمهورى اسلامى شمول اين عنايات بر ملت و كشور اسلامى برقرار و دائمى باشد و از دعاى خير ولى الله اعظم عجل الله تعالى فرجه برخوردار باشيم.
در اينجا لازم است از كوششها و مجاهدات نمايندگان محترم مجلس اول تشكر و قدردانى نمايم كه با همه مشكلات و كارشكنىها و ناهماهنگىها به كارهاى مهمى مؤفق و از حد و صراط مستقيم اسلامى منحرف نشدند و در مقابل منحرفان استقامت نموده و كار بسيار مهم خود را آن هم در دوره اول مجلس و جو اغتشاش و آشوب كه در انقلاب مستقل عظيمى مثل انقلاب ايران قابل اجتناب نبود، با افتخار و سرافرازى به پايان رساندند. بايد اين مجلس را از اين جهت كه در حال غليان انقلاب و نابسامانىهاى لازم آن و نفوذ افراد منحرف بازيگر در كارهاى كليدى و كسب به ناحق مقامات بلند پايه و نيز تازه كار بودن و كم تجربگى در مسائل بسيار پيچيده توانست با زحمت و پشتكار و تعهد به
صحيفه نور ج 19 صفحه 4
جمهورى اسلامى و با حركت به سوى اسلامى شدن قوانين و حركت به نفع مستضعفان مؤفقيت چشمگيرى به دست آورد، مجلسى نمونه به حساب آوريم و براى شهداى مظلومى كه در راه اسلام داده است از مقام مقدس ربوبى رحمت تقاضا نموده و به بازماندگان محترمشان تسليت عرض كنيم جزاهم الله عن الاسلام خيرا
و اما دوره دوم مجلس جمهورى اسلام كه در آغاز گشوده شدن برخوردار از پشتيبانى بيدريغ عموم ملت انقلابى و متعهد به اسلام و جمهورى اسلامى است و نمايندگان محترم آن ناظر نشيب و فرازها و برخوردار از تجربهها و اندوختههاى چهار ساله نمايندگان محترم مجلس اول و آشنا به بسيارى از پيچ و خمها و توطئهها و بازىهاى به اصطلاح سياسى بوده و مىباشند و شاهد فداكارىهاو جانبازىها و از خود گذشتگىهاى ملت معظم از اول انقلاب تاكنون بودهاند، چه در زمان ستمشاهى و شهادت دستجمعى زن و مرد و صغير و كبير ملت شجاع و چهپس از پيروزى و خيانتها و جنايتهاى گروهكها و گروههاى منافق متظاهر به اسلام و مليت و طرفدارى از تودهها و كشتار بيرحمانه مظلومان و طبقات ضعيف و ستمكش و چه شاهد تحميل جنگ از سوى ابرقدرت شرق و غرب و وابستگان مرتجع آنان كه حرث و نسل اين ملت عدالت طلب و اسلامجو را به آتش كشيده و به نابودى سپردهاند و جوانان عزيز را كه مدافع آرمانهاى اسلام و قرآن كريم بوده و هستند با سلاحهاى پيشرفته شرق و غرب و سلاحهاى شيميائى به شهادت رساندهاند. حال كه شاهد همه اين جريانات بودهاند بايد دقيقاً توجه كنند كه مسؤوليت بسيار عظيم و سرنوشت سازى را به عهده گرفتهاند كه به پايان رساندن آن به طور شايسته و خداپسند جز با جهاد اكبر ميسر نخواهد شد.
اينجانب از خداوند متعال در اين ماه پربركت شعبان المعظم كه شاهد ولادت با سعادت منجى بشر و عدالتگستر شرق و غرب و فريادرس مظلومان و مستضعفان جهان حضرت بقيه الله اعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداء بوده است عاجزانه خواستارم كه نمايندگان و قاطبه ملت مظلوم ايران را در مسووليتهائى كه در اين عصر پرآشوب و فتنهزا كه مىتوان گفت حكومت جنگل بر آن غلبه دارد به دوش گرفتهاند، به طور شايسته از عهده برآيند و در اين جهاد بزرگ مؤفق شوند و با افتخار و سرافرازى به محضر مبارك حق تعالى وارد شوند. اينك تذكراتى برادرانه و مخلصانه به حضرات نمايندگان محترم حفظهم الله تعالى و ايدهم عرضه مىدارم باشد كه نافع شود. فان ذكرى تنفع المومنين.
1 - كه در رأس همه تذكرات و با رسيدن به آن، همه چيز اصلاح مىشود و سعادت فراگير مىگردد آن است كه به قلوب محجوب و منكوس خود برسانيد كه عالم از اعلا عليين تا اسفل سافلين جلوه حق جل و علا و در قبضه قدرت اوست و هيچ موجودى از روحانيون ملااعلى و انبياء معظم و اولياء مكرم تا اشقيا و هر جا برويد از خود چيزى ندارند بلكه چيزى نيست جز آنكه به جلوه او نورانى و هست شود و اين تذكر همان است كه موجب اطمينان قلوب مىشود كه الا بذكر الله تطمئن القلوب و با اين باور است كه خوفها از غير او از دلها رخت ببندند و اميدها و رجاها به جز به او از قلوب
صحيفه نور ج 19 صفحه 5
زايل شود.
بارالها! ما گرچه محجوبيم و در سلاسل جهنم نفس مقيد، تو به وسيله اوليائت دست ما گير و ما را از خود و شر خود برهان، تا جز تو نبينيم و جز از تو خوف نداشته باشيم و اميد به كس نبنديم. خدايا! ما اين پيروزىها را در جبههها و در پشت جبههها و در ارگان ملى و دولتى از تو مىدانيم و اگر نبود عنايت خاص و پرتو رحمت تو بر اين ملت ضعيف كه چنگ و دندانهااز اطراف عالم به او نشان مىدهند و توطئههاى شرق و غرب براى براندازى اسلام و جمهورى اسلامى به هم پيوند خوردهاند و سازمانهاى عريض و طويل حقوق بشر و امنيت جهانى با رسانههاى گروهى چپ و راست يكصدا به مقابله با آن برخاستهاند و دولتهاى به اصطلاح اسلامى با پيوند با اسرائيل غاصب و ارباب غاصبتر آن آمريكا در براندازى آن مجهز شدهاند، در همان نفسهاى اول سركوب شده بود. اين عنايت بزرگ تو است كه مجلس، ملت و دولت ما چون سدى عظيم و خللناپذير ايستاده و فرياد اسلام را به جهانيان رسانده و مستضعفان را در كنار كاخ سفيد و كرملين و در گوش و كنار زمين به حركت و فرياد در آورده است. و اميد آن است كه مسلمانان و مستضعفان جهان بپاخيزند و داد خود را از مستكبران بگيرند و مقدمات فرج آل محمد صلى الله عليه وآله را فراهم نمايند.
2 - چنانچه اين انقلاب اسلامى يك انقلاب عادى نيست و متكى به هيچ يك از دو قطب شرق و غرب نمىباشد از اين جهت ويژگىهاى خاص خود را داشته و دارد و با پيمودن صراط مستقيم لاشرقيه و لاغربيه در مقابل هر دو قطب ايستاده است و از هيچ يك از قدرتهاى افسانهاى نهراسيده است كه همين موجب پيروزىهاى معجزه آسايش گرديد، گرچه موجب توطئهها و آتش افروزىهاى فراوان عليه خودش هم شد لكن در هيچ مرحلهاى عقبگرد نكرد.
مجلس جوشيده از اين ملت انقلابى نيز يك مجلس عادى نيست، كه يك پديده خاص به خود با ويژگىهاى خاص است. امروز به جرات مىتوان ادعا كرد كه در زير اين آسمان كبود تنها مجلسى است كه متكى به آراء توده ميليونى مردم است كه با رأى مستقل و مستقيم مردم به دور از اعمال نفوذ خانها و سرمايهدارها و مالكها و سلطهها و بست و بندهاى به اصطلاح سياسى و فعاليتهاى انحرافى بوجود آمده و از قلدرىهاى رژيم شاهنشاهى و وابستگان به آن خالص بوده است. قهراًمسؤوليت كه چنين مجلسى دارد بسيار بزرگ است، مسؤوليت مقابله با سياست بازىهاى غرب و جناح سرمايهدارى آن و ديكتاتورى شرق و قطب كمونيستى آن. اين مجلسى است كه بايد سياست نه شرقى و نه غربى را در جهان دو قطبى اجرا كند و احكام سياسى و اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى اسلام را كه به طاق فراموشى سپرده شده بود و قرنها منزوى بود به صحنه آورد و چنين مجلسى است كه قدرت روحى مافوق عادى و قدرت تشخيص مسائل پيچيده جهان و قدرت تصميم گيرىهاى قاطع بىگرايش به دو قطب الحادى و سرمايهدارى را لازم دارد، قدرتى كه اگر همه جهان را در مقابل آن به سوى باطل روند بىوحشت به سوى حق رود، قدرتى كه جوسازىها و شايعه پردازىهارا به هيچ شمارد. چنين مجلسى در كميسيونهاى مختلفش كارشناسان و متخصصان متعهد و زبردست لازم دارد،
صحيفه نور ج 19 صفحه 6
هر چند براى مشورت در هر رشته خصوصاً در سياست خارجى و نيز سياست اقتصادى كه امروز از اهم امور است از اشخاص كاردان دعوت كنند و چون مقصد همه انشاء الله پيشرفت احكام اسلام و خدمت به بندگان خداى متعال است بايد از اينكه از خارج مجلس استمداد مىكنند خوشوقت باشند.
3 - مجلس محترم دوره اول گرچه كارهاى بسيار ارزندهاى انجام داد و با كوشش و مشكلات فراوان از عهده وظايف خود به درآمد لكن تراكم مشكلات پس از انقلاب و خيانتهاى رژيم سابق آنچنان زياد بود كه قهراًبسيارى از مشكلات به عهده مجلس حاضر است، از آنجمله حل مسائل بسيار مهم اقتصادى و مبارزه با تورم و حل مسأله مسكن و زمين است و رسيدگى هر چه بيشتر به امور محرومان و قشرهاى كم درآمد و از آنجمله افراد محترمى مىباشند كه در دستگاههاى دولتى با حقوق محدود مشغول خدمت هستند، اين كارمندان زحمتكش اكثر قريب به اتفاقشان درآمد ديگرى ندارند و به حقيقت از قشر محروم هستند. چنانچه حل مسائل كشاورزى كه از مهمات امور كشور است به عهده دولت با پشتيبانى مجلس است. و در تمام اين امور آنچه لازم است بدون مسامحه عمل شود، مؤافق بودن قوانين مربوط به اين امور و ساير امور كشور با قوانين مقدس اسلام اعم از احكام اوليه يا احكام ثانويه است كه اگر جزئى انحرافى خداى نخواسته در اين مجلس از شرع اسلام پيدا شود سنت سيئهاى خواهد شد كه دنبال آن سنتهاى سيئه ديگر خواهد آمد و ووزرو گناه آن و گناه هر كس كه به آن عمل كند به گردن آنان است و اگر انشاء الله فعاليتهاى نمايندگان محترم در جانب هر چه بهتر كردن كشور و رفاه حال محرومين با موازين اسلامىباشد، اجر آن مثل اجر هر كس به آن عمل كند براى سنت گذاران است.
كسى گمان نكند كه به نفع محرومين و خدمت به آنان اگر به طور غير مشروع هم باشد مانع ندارد، كه اين يك انحراف و خيانت به اسلام و جمهورى اسلامى بلكه به محرومين است كه از مال حرام و غصب و با ظلم به ديگران آنان را مبتلا به آتش جهنم كنند. اينجانب گمان ندارم كه در كشورى كه همه چيز خود را براى اسلام و اجراى قوانين اسلامى فدا كرده، چنين مسائلى واقع شود. و حضرات نمايندگان محترم كوشش نمايند كه امر مخالف با شرع و قانون اساسى به تصويب نرسد كه علاوه بر آنكه رأى بر ضد قوانين الهى دادن خود گناه است بىشك شوراى محترم نگهبان آن را رد مىكند و موجب عقب افتادن كارها مىشود.
4 - مىدانيد و مىدانيم كه مجلس شوراى اسلامى داراى وظايف بزرگ و ظريف مىباشد، چرا كه در كشورى كه مردم براى اسلام و حكومت اسلامى و اجراى قوانين نورانى قرآن كريم و قطع ظلم و ستم به هر نحو و از هر نوع باشد قيام كردهاند و شما را به مجلس فرستادهاند، مجلسى كه منعكس كننده اقوال و احوال و طرز روحيه و افكارتان است و از آنجا كه همه اينها به صورتى وسيع در سراسر كشور و نيز در بسيارى از كشورهائى كه موج راديو تلويزيون به آنجا مىرسد و گاهى در تمام دنيا به واسطه رسانهگروهى جهان منتشر مىشود، لازم دانستم به حكم وظيفه و اخوت اسلامى به بعضى از آنها اشاره كنم و اين امورى است كه اسلام و اخلاق اسلامى و ارزشهاى انسانى و ملتهاى متعهد
صحيفه نور ج 19 صفحه 7
اسلام از آنان خصوصاً و از همگان عموماً توقع دارند.
الف - كيفيت اسلام برخورد با يكديگر در محيط مجلس و مباحثات بين مخالف و موافق. از نمايندگان متوقع است كه مراعات آداب اسلامى در محاورات بشود و انگيزه آن يافتن حق و راه حل باشد و اين امور در محيط دوستى و صفا چون بحثهاى علمى در محيط مدارس فقاهتى كه مقصود، يافتن واقعيت نه تحميل عقيده است آقايان را بهتر و آسانتر به حقيقت مىرساند و مجادلات با حال غضب و عصبانيت انسان را از واقع دور مىكند و چون مقصود از بحثها يافتن طريق هر چه بهتر براى خدمت به اسلام و كشور و ملت است و از عبادات و مقربات الهى محسوب است، حقا لازم است از آنچه مخالف رضاى خداوند متعال است اجتناب شود و محيط مجلس طورى باشد كه علاوه بر يافتن راه صحيح براى شنوندگان، آموزنده اخلاق اسلامى و آداب انسانى باشد كه اين خود يك عبادت ديگر است. و اگر خداى نخواسته در اين محيط مقدس مقصود كسى اعمال غرض و تحميل عقيده و احياناً تسويه حساب باشد كه قهراًبه هتك يك مسلمان و رد و بدل الفاظ غيرمناسب منجر مىشود علاوه بر آنكه از مسير حق دور مىشود و برخلاف آنچه وظيفه وكيل است مىباشد گاهى اشاعه فحشا در يك محيط بسيار وسيع است كه معصيتى عظيم است. اينجانب اميدوارم خداوند تؤفيق دهد كه همانسان كه جوانهاى عزيز رزمنده سنگرها را به مسجد و معبد تبديل كردند، حضرات وكلا، مجلس را معبدى كنند منزه از اعمال و اقوال زمان طاغوت تا مجلسى نمونه شود، باشد كه مجالس ديگر كشورهاى اسلامى از آن تبعيت كنند.
ب - اسلام ازكيفيت برخورد با دولت و وزرا و ساير كارمندان. شك نيست كه مجلس به همه امور كشور نظارت دارد و حق نمايندگان است كه از هر انحراف و خلافى كه از وزرا و ادارات مىبينند به حكم قانونى جلوگيرى كنند و دولت را تا حد استيضاح بكشانند، لكن فرقهاست بين نظارت و استيضاح و بين عيبجوئى و انتقامگيرى و اين فرق را همه كس پس از رجوع به وجدان خويش مىفهمد. انسان با كمى تفكر در حال خود تشخيص مىدهد كه احضار دولت يا وزير براى خدا و مصالح اسلام و كشور است و در آن جز هدايت و جلوگيرى از انحراف و حفظ مصالح ملت چيز ديگرى دخالت ندارد يا از معيارهاى غيرالهى چون حب و بغض، دوستى و دشمنى، هواهاى نفسانى چون خودنمائى، عرضاندام و از اين قبيل مسائل نفسانى و شيطانى برخوردار است و محك تشخيص معيار الهى از شيطانى آن است كه پس از مراجعه، به خود بيايد كه آنچه كه او مىخواهد نفس عمل است گرچه اين كار را ديگرى انجام دهد و يا آنچه را كه بدان سبب، شخصى را احضار كرده است، اگر از دوستان عزيز او سر مىزد با او همان مىكرد كه با اين انجام مىدهد. و اين است معناى روابط و ضوابط و صراط مستقيم كه از ارزشهاى انسانى برخوردار است. خداوند قادر ما را بر آن هدايت فرمايد و از ما دستگيرى كند.
مرحلهاى ديگر، به فرض آنكه هيچ مقصدى جز حقجوئى و جلوگيرى از انحراف نباشد، در كيفيت اداى وظيفه و بيان اشكال مىتوان معيار الهى و نفسانى را تشخيص داد. معيار الهى آن است كه
صحيفه نور ج 19 صفحه 8
اثبات مدعا مبنى بر استدلال و شواهدى متقن باشد و ازكلمات نيش دار و اهانتآميز و كردار ناروا مبرا باشد و در غير اين صورت بايد دانست كه دست شيطان و نفس اماره بالسوء در كار است و گوينده بازيچه هواى نفس است. نمايندگان محترم و خواهران و برادران گرامى! مسأله بسيار مهم است، آبرو و حيثيت يك مسلمان يا يك انسان در كار است، چه بسا با يك انحراف شما يك انسان آبرومند در جامعه ساقط شود و شرف يك مؤمن خدشه دار گردد. اگر انحرافى ديديد نخست بدون سر و صدا دنبال تحقيق رويد، پس از آنكه مسلما معلوم شد، قبل از كشيده شدن به مجلس با طرف به گفتگو بنشينيد و مسأله را حتى الامكان با خود او حل كنيد. اگر در اين مرحله تؤفيق حاصل نشد، در كميسيون مربوط او را بخواهيد و با كمك دوستان فيصله دهيد و اگر فيصله نشد و شخص مذكور مىخواهد برخلاف مصالح اسلام و كشور و ملت عمل كند و در انحراف پافشارى نمايد، حفظ مصلحت عمومى و اسلام مقدم است بر حفظ مصلحت شخص (هر كس باشد)، در اين صورت تقاضا كنيد و با استدلال و منطق بدون كوچكترين اهانت مطلب را عرضه كنيد و مهلت دهيد تا در محيطى آرام و بىتشنج از خود دفاع كند، در اين موقع مجلس به هر چه تكليف قانونى و شرعى دارد عمل كند بىكوچكترين توهين. و ما همه بايد بدانيم كه مجرمى كه بالاترين جرم را دارد و به سوى چوبهدار مىرود جز اجراى حد شرعى احدى حق آزار او را لفظاً و عملاً ندارد و مرتكب خود ظالم است و مستحق كيفر.
ج - از امور لازم التذكر راجع به نطقهاى قبل از دستور است. چه بسا كه ناطق احياناً گمان كند بىقيد و شرط و بىتعهد و تكليف بايد هر چه بخواهد بگويد و به هر كس، چه حاضر جلسه و چه غايب مىتواند به اصطلاح حمله كند و ميزانى الهى و شرعى و اخلاقى در كار نيست و مسؤوليتى حتى شرعى ندارد. و گاهى بعضى نطقها موجب تأسف بسيار و تأثر است و چه بسا كه اهانت به يك مسلمان و مؤمن را به حد اعلى مىكشاند و حيثيات انسانهارا لكهدار مىكند و گاهى ارقام و اقلام بسيار از گوشه و كنار اعم از صحيح و فاسد جمعآورى مىكند و با آبروى دولت و اشخاص بلكه مجلس بازى مىكند و مجلس شوراى اسلامى را بىتوجه همچون مجلس طاغوت مىنمايد و مورد تاخت و تاز اعراض مسلمانان در سراسركشور قرار مىدهد. آقايان مىدانند مجلس اسلامى كه حاصل سالهاى دراز رنج و زحمت و خونهاى محترم صدها هزار شهيد و جانباز است براى تحقق احكام نورانى اسلام و تحول از رژيم طاغوت به رژيم الهى اسلامى است. نمايندگان آن بايد از اخلاق اسلامى بالا و والايى برخوردار باشند و خداى بزرگ را حاضر و ناظر بر اعمال و گفتار خود بدانند و از رفتار و گفتار رژيمهاى طاغوتى احتراز نمايند و اگر خداى نخواسته كسى از حدود شرعى چه در نطقهاى قبل از دستور و چه در مذاكرات و محاورات ديگر خارج شد، وظيفه فريضه بزرگ نهى از منكر را فراموش نكنند كه خداى نخواسته حق و عرض و حيثيت مردم در مكانى كه حافظ مصالح اسلام و مسلمين و مردم كشور است ضايع نگردد بلكه وكلاى محترم در برخوردها و نطقها كه در همه جا منتشر مىشود آموزنده اخلاق كريم انسانى و اسلامى باشند و مردم را به كيفيت سالم برخورد با يكديگر آشنا سازند كه اين خود يك خدمت بزرگ به اسلام و مسلمين و بشريت است. اينجانب با
صحيفه نور ج 19 صفحه 9
اينكه ميل نداشتم اين مسائل را به طور سرباز عرض نمايم لكن علاوه بر آنكه احساس تكليف شرعى نمودم اكيداً علاقهمندم كه قداست مجلس معظم و وكلاى محترم محفوظ باشد تا الگوئى باشند براى مجلسهاى جهان و مجالس آتيه ايران.
اين نكته نيز قابل ذكر است كه اگر در مجلسى به كسى كه حاضر نيست و راه به مجلس ندارد كه از خود دفاع نمايد حملهاى شد، به او اجازه داده شود يا در مجلس از خود دفاع كند و اگر قانوناً اشكالى در اين عمل مىبينند، راديو تلويزيون و مطبوعات اين وظيفه سنگين را به دوش كشند تا حق مظلومى ضايع نشود و شخصيتى بىدليل خرد نگردد و راهگشاى اين امر خود نمايندگان و رئيس محترم مجلس هستند كه با تعهدى كه دارند و مسووليتى كه بر دوش آنهاست اين حق را به اشخاص غايب بدهند تا به وسيله مجلس كه نگهدار مصالح كشور و ملت است حقى ضايع نشود و انسانى مظلوم نگردد و اگر به كسى، چه از دولتىها يا ديگران تهمتى زده شد حق شكايت به قوه قضائيه را دارد تا رسيدگى شود و مجرم تعقيب و تعزير شود و اگر به يك وزارتخانه يا بنگاه تهمتزده شد حق دفاع با وزير و رئيس بنگاه است و حق شكايت دارند و قوه قضائيه تعقيب خواهد كرد. و بالجمله با هر ترتيب ممكن بايد از اين اعمال غيراسلامى جلوگيرى شود. البته اين بدان معنا نيست كه مجلس از حق قانونى و شرعى خود دست بردارد بلكه نمايندگان محترم در محدوده قانون و شرع آزاد و مختارند و هيچ كس نمىتواند از حقوق قانونى آنان جلوگيرى نمايد.
د - امروز مسأله اصلى كشور چنانكه معلوم است جنگ است، دفاع از اسلام و كشور اسلامى است، در حالى كه هر تيرى از هر طرف رها شود به سوى ايران و به جرم اسلامى بودن آن است و هر صدائى از هر گوشه جهان از هر حلقوم و از هر موج راديوئى براى منطقه بلند شود، در رأس برنامههايشان تضعيف و توهين و تحقير ايران است و آنچه در كشور ما مىگذرد به طور معكوس در سراسر دنيا منعكس مىشود. سازمانهاى به اصطلاح حقوق بشر و شوراى امنيت و عفو بين الملل و ديگران هم خود را صرف محكوم نمودن اسلام و ايران نمودهاند. مدعيان صلحطلبى و انسان دوستى با تمام توان سعى در افروختن آتش فتنه و جنگ در همه جا بخصوص در ايران مىنمايند و با اسلحههاى كشنده و بمبهاى آتشزا و شيميايى به دشمنان اسلام كمك بيدريغ مىكنند. و هزاران شكر خداى متعال را كه با دست عنايت خود تحملى در اين ملت عظيم الشان ايجاد فرموده كه همه اقشار آن به هم پيوسته و يد واحده شدهاند و با اتكال به قدرت الهى در مقابل همه ايستاده و از اين هياهوها و چنگ و دندان نشان دادنهابه خود هراس راه نمىدهند و هر روز مصممتر و مهياتر براى دفاع از آرمانهاى اسلامى هستند. و در اين حال تكليف و وظيفه همگان بويژه روحانيون معظم و مجلس محترم و دولت و سران قواى مسلح بسيار حساس و سنگين است، اينان حافظان اين وحدت و انسجامند و با اعمال شايسته خود مىتوانند اسلام و كشور را از ميان اين فتنههاى غم انگيز نجات دهند. شك نيست كه مقدم بر هر چيز وحدت و انسجام خود حضرات نمايندگان و دستاندركاران و پشتيبانى هر قشر از ساير اقشار است. امروز با وضع حاضر جهان نسبت به ايران، اختلافات و تفرقه
صحيفه نور ج 19 صفحه 10
در داخل هر قشر يا قشرى با اقشار ديگر كه ناچار به اقشار ملت نيز سرايت مىكند سهم مهلكى است كه اول خود و در پى آن كشور و ملت و بالاتر از همه اسلام بزرگ را به خطر نابودى مىكشاند و در عصر حاضر و وضع موجود گناهى عظيم تر و جنايتى هولناكتر از آن نخواهيد يافت. حضرات علماى اعلام و ائمه جمعه كثرالله امثالهم توجه كنند كه گاه يك جمله آنان يا يك مصاحبه و خطبه، جمهورى اسلامى را در سطح جهان زير سؤال مىبرد و در داخل فاجعه مىانگيزد و منشاء اختلاف و تفرقه مىشود و موجب تضعيف سپاه و ارتش و ساير قواى مسلح مىشود يا موجب اختلاف بين سپاه و ارتش و ساير قواى مسلح مىگردد كه خداى نخواسته منتهى به از بين رفتن زحمات چندين ساله خود آقايان مىگردد و يا موجب تضعيف و دلسردى دولت خدمتگزار مىشود و با شكست خوردن دولت، پايههاى جمهورى اسلامى متزلزل مىشود.
حضرات وكلاى محترم دوره دوم مجلس شوراى اسلامىكه در آغاز خدمت به اسلام و جمهورى اسلامى مىباشند با توجه به اوضاع كنونى كشور و فشارهاى اقتصادى و نظامى و گرفتارى فوق طاقت دولت و مخارج عظيم جنگ و پيامدهاى آن و گرفتارى آوارگان جنگ و مهمانان افغانى و عراقى كه قشرهاى عظيمى هستند و خرابىهاى جنگى و فسادهاى موروث از رژيم سابق و بسيارى از مشكلات كمرشكن ديگر، لازم است به دولت كمك نمايند كه مشكلات را با پشتيبانى شما نمايندگان يكى پس از ديگرى حل نمايد. در عين حال كه حق نظارت و حق جلوگيرى از انحرافات را داريد لكن در وضعيت كنونى مسائل را رويهم بسنجيد و اگر چيزى بهنظرتان ناروا بود با وضع گرفتارىهاى حاضر بسنجيد و ببينيد اگر شما به جاى دولت بوديد با چه قدرتى مىتوانستيد با مشكلات موجود مقابله كنيد. و بدانيد كه رويهمرفته دولت تاكنون به وضع خارق العادهاى خدمت كرده و نقايصى كه هست مطمئنا اجتنابناپذير است و بالجمله لازم است همه پشتيبان هم باشيد تا بر حوادث پيروز شويد و با عملكرد دولت در اين مدت كوتاه و خدمتهاى ارزنده او در سراسر كشور بايد گفت دولت مؤفقى بوده است. بايد به او مهلت داد كه تؤفيق بيشترى به دست آورد و در كمبودها و نقصانهاى موجود بايد او را يارى كرد و كمكهاى فكرى و عملى نمود. كشور از همه است و با اتكاء به قدرت ازلى و با كمك همه مىتوان بر هر مشكلى غلبه كرد انشاء الله تعالى.
ه از نمايندگان محترم كه با تؤفيق الهى و رأى آزاد تودهمحروم براى خدمت به اسلام عزيز و ملت محترم مؤفق شدهاند، انتظار مىرود كه در تمام فعاليتها و آراء خود براى شكرگزارى از خداى متعال جانب حق را گرفته و ضوابط را در نظر گيرند، مثلاً در اعتبارنامهها كه مورد بحث و نظر واقع مىشود، بدون ملاحظه دوستى و دشمنى و جهات سياسى رايج در دنيا آنچه رضاى خداست و واقعيت اقتضا مىكند در نظر گيرند و گرايشهاى سياسى را كنار گذارند و اين رويه را در همه اعمال و اقوال و آراء خود در مدت اين خدمت ارزشمند ملحوظ دارند و براى رضاى مخلوق، خداى نخواسته به سخط خالق مبتلا نشوند و در حقيقت مجريان عدل الهى باشند، و اين رويه از همه كس مطلوب است و از كسانى كه در جايگاه حساس واقعند مطلوب تر. و شما نمايندگان محترم مىتوانيد با يك رأى
صحيفه نور ج 19 صفحه 11
خود خدمت ارزشمندى به خدا و خلق نمائيد و بالعكس. و مىتوانيد يك خطر بزرگ را از كشور و اسلام رفع كنيد و بالعكس حركت در راه حق و عمل به آن خود، تفكر آزاد و ذكر خداست كه موجب طمانينه است.
و - اگر بخواهيد بىخوف و هراس در مقابل باطل بايستيد و از حق دفاع كنيد و ابرقدرتان و سلاحهاى پيشرفته آنان و شياطين و توطئههاى آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از ميدان به در نكند خود را به سادهزيستن عادت دهيد و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهيزيد. مردان بزرگ كه خدمتهاى بزرگ براى ملتهاى خود كردهاند اكثر ساده زيست و بىعلاقه به زخارف دنيا بودهاند. آنها كه اسير هواهاى پست نفسانى و حيوانى بوده و هستند براى حفظ يا رسيدن به آن تن به هر ذلت و خوارى مىدهند و در مقابل زور و قدرتهاى شيطانى خاضع و نسبت به تودههاى ضعيف ستمكار و زورگو هستند، ولى وارستگان به خلاف آنانند، چرا كهبازندگانى اشرافى و مصرفى نمىتوان ارزشهاى انسانى اسلامى را حفظ كرد. جوانان ايران و زنان و مردان كه در زمان طاغوت با تربيت طاغوتى بار آمده بودند هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتى مقابله كنند ولى آنگاه كه به دست تواناى حق جل و علا به انسان انقلابى دور از علايق شيطانى متحول شدند آن قدرت عظيم را سركوب كردند. دستهاى جنايتكارى كه جوانان عزيز را در رژيم سابق به مراكز فساد كشاند و از انسانهاى آزاد عروسك مصرفى تراشيد، انگيزه و نقشهشان اين بود كه هر خيانتى كه در كشور واقع مىشود و هر چه به سر ملت و ذخاير ارزنده آن مىآيد و هر چه زنجيرهاى استعمار به دست و پاى مردم محكمتر مىشود، در مقابل بى تفاوت باشند يا به حمايت همان رويه برخيزند. امروز هم قشر فعال در جبهههاو پشت جبهههاهمان طبقات محروم ساده زيست هستند و در بين آنان از آن وابستگان و دلبستگان به علايق دنيا اثرى نمىبينيد. خداوند همه ما را از اين قيدهاى شيطانى رها فرمايد تا بتوانيم اين امانت الهى را به سرمنزل مقصود برسانيم و به صاحب امانت، حضرت مهدى موعود ارواحنالمقدمه الفداء رد كنيم. از خداوند متعال خواستارم كه نمايندگان محترم دوره اول مجلس شوراى اسلامى را كه از مشكلات نهراسيدند و براى پياده كردن احكام اسلام كوشش و تلاش نمودند سعادت و سلامت عنايت فرمايد و به نمايندگان دوره دوم تؤفيق و قدرت تصميم براى رسيدن به آرمان مقدس اسلام عنايت فرمايد و عموم مسلمانان جهان را از شر ابرقدرتها حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 12
تاريخ: 9/3/63
بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس و نمايندگان دورههاى اول و دوم مجلس شوراى اسلامى
كليه چيزهائى كه از آن بوى اختلاف مىآيد، بلا اشكال از شيطان است
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلابايد از تشريف آوردن آقايان تشكر كنم و كارى كه از من بر مىآيد و آن دعاست براى تؤفيق شما بكنم و از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه همه را مؤفق كند كه در خدمت اسلام باشيم. بيشتر مسائل در اين محفلهايى كه بوده است و در مجلس و در ساير جاها گفته شده است و بنده يك مسألهاى را كه در نظر دارم و لازم مىدانم كه به همه ملت اين مسأله را عرض كنم و درباره او احساس خطر مىكنم و ناراحتى دارم آن اين است كه ما در مسأله سابق كه بعضىهاراجع به شوراى نگهبان صحبتهائى كرده بودند احساس كرديم كه وظيفه هست ما مسأله را يك طورى حلش كنيم و مهم اين بود كه من از اختلافات كه داشت پيدا مىشد خائف بودم. مع الاسف اين نصيحتى كه من كردم كه اختلافات قطع بشود، نمىدانم چه دستهاى مرموزى در كار است كه همان را موجب اختلافات قرار دادند. در چندين روز پيش يك اعلاميه آوردند اينجا كه من ديدم (بدون امضا البته) اين اعلاميه بىاشكال يا از يك آدم بى عقلى صادر شده است و يا از يك آدم شيطانى يا از يك دوست نادانى يا از دشمن شيطان و او اينكه آن مطلبى را كه من راجع به شوراى محترم نگهبان نوشته بودم بالايش طبع كرده بودند و در ذيلش با يك عبارت زنندهاى گفته بودند كه اين آقايانند كه فلان هستند و اسماء اشخاص محترم و متعهد كه بعضى از اينها را من در طول انقلاب مىشناسم فعاليت كردند، كتك خوردند، زجر كشيدند، حبس رفتند و با انقلاب بودند تا حالا. آن چيزى كه من را نگران مىكند اين است كه دنبال هر مطلبى يك شيطان هم پيدا مىشود كه مىخواهد آن را منحرف كند. شيطان، خداى تبارك و تعالى را به تعبير من تهديد كرد به اينكه من نمىگذارم كه بندگان تو اطاعت تو را بكنند، وقتى خودش رانده شد، گفت كه من نمىگذارم آنها ديگر نمىتوانى ببينى ديگر اشخاصى را كه به تو علاقه مند باشند مگر آنهائى كه خالصاند. كليه چيزهائى كه در آن بوى اختلاف مىآيد اين بلا اشكال از شيطان است كه دشمن قسم خورده است كه ما را منحرف كند. من خوف اين را دارم كه در اين ماه مبارك رمضان كه ماه تهذيب نفس است و همه را خدا به ضيافت خودش دعوت كرده است، ما با صاحب خانه كارى بكنيم كه عنايتش از ما برگردد. گويندگان در مجالس، اهل منبر، اهل علم، خطباى جمعه، كسانى كه قبل از خطبه صحبت مىكنند بدانند كه مسألهاى كه بنده را ناراحت كرده است و
صحيفه نور ج 19 صفحه 13
مىكند اين است كه در اين كشور اختلاف ايجاد بشود.
آن روز من براى رفع اختلاف يك كلمه گفتم. دنبالش يك مسائلى پيش آوردند كه خودش اختلاف انگيز بود. امروز من عرض مىكنم كه آقايانى كه در منابر در اين ماه مبارك يا بعدش، فرق نمىكند، خصوصاماه مبارك كه بيشتر منبر مىروند و بيشتر صحبت مىشود بدانند كه اسلام از آنها مىخواهد كه با هم باشيد. فرض مىكنيم كه يك مقام بسيار عالىاى هم از شما گرفته شده است (فرض مىكنيم و حال اينكه نيست اينجور) اين موجب اين نمىشود كه شما خداى تبارك و تعالى را ناراضى كنيد از خودتان، براى اينكه من حالا در اين قصه پيروز نشدم (اگر اسم اين پيروزى باشد) رضاى خدا را در نظر داشته باشيد و خودتان را بنده خدا بدانيد كه هر طور پيش بياورد آنطور را راضى هستيد، همانطورى كه بندگان خالص خدا، اولياى معظم خدا اينطور بودند. هر چه براى سيدالشهداء (به حسب روايت) نزديك مىشد ظهر عاشورا و جوانهايش يكى يكى از بين مىرفتند، صورتش افروخته تر مىشد براى اينكه مىديد رو به مقصد دارد مىرود. وقتى بنا شد كه همه ما مىخواهيم كه خدمت كنيم به اين كشور، مىخواهيم كه آن مسائل سابق برنگردد، مىخواهيم كه اسير نباشيم در دست مستشارهاى آمريكائى يا قلدرهاى روسى، ما كه بنا داريم اينطور باشيم، راهش اين است كه ما با هم باشيم يعنى همانطورى كه توده مردم، به حسب نوع اين توده مردم هستند سران مردم هم اينطور باشند.
اختلاف علما، اختلاف ملت است نه اختلاف افراد
من گاهى شايد بسيارى از اوقات خوف اين را دارم و از اين خوف هم گاهى ناراحتم كه نبادا مردم براى خاطر ما بهشت بروند و ما جهنم و آنوقت مشرف باشند آن بهشتىها بر ما، ما آن خجالت را چه بكنيم. آنها براى رضاى خدا عمل كردند و مىكنند و شما آقايان را به كرسى وكالت نشاندند و حالا هم باز دسته ديگر را نشاندند. آنها براى خدا كار كردند. اگر ما انحراف پيدا كنيم و بالخصوص اختلاف ايجاد كنيم، به واسطه حرفهايمان اختلاف ايجاد كنيم، اين خوف همان معنا هست كه فردا ما در عذاب باشيم و آنها در نعمت باشند و آنها به ما بگويند ما براى خاطر شما آمديم به بهشت و شما چرا رفتيد جهنم. و اين خجالتى كه انسان در آن روز خداى نخواسته مىكشد از آن آتش سختتر است. مجلس گمان نكند كه در يك مجلس صحبت مىكند، ائمه جمعه گمان نكنند كه در يك جاى محدود صحبت مىكنند، امروز ديگر حدود برداشته شده است، ديوارها ريخته شده است. اگر ديروز يك كسى در يك مجلسى مثلاً يا در محل اقامه جماعت و جمعه صحبت مىكرد، در يك جمعيت محدودى صحبت مىشد و تمام مىشد. امروز همه مىدانيد اينطور نيست، خصوصاً در ايران كه مجلسش منعكس مىشود مستقيما و راجع به خطب جمعه هم منعكس مىشود و من گاهى وقتهاچيزهائى را كه از راديوى خارج مىشنوم بعدش از راديوى خودمان مىشنوم، آنها زودتر از ما نقل مىكنند. در يك همچو محيطى تكليف خيلى زياد است. انحرافات اگر پيدا بشود، اين انحرافات، انحرافات محدود نيست،
صحيفه نور ج 19 صفحه 14
انحراف نامحدود است. در داخل اگر خداى نخواسته ايجاد اختلاف بشود، منتهى به اين مىشود بىشك به اينكه شكست بخوريد دشمن پشت درهاى ايران ايستادهاند مراقبند آنها. تمام اين هياهوها ترس ندارد. اينها چيزى نيست، آمريكا چه مىفرستد به كجا و چه مىفرستد به كجا، اينها، اينها صحبت است، آنى كه آنها نقشه اصلى اين است كه در داخل يك كارى انجام بدهند. آمريكا مىداند كه عرضه اين را ندارد كه در ايران وارد بشود يك كارى انجام بدهد، خودش هم مىداند اين را خودشان هم گفتند كه ما نمىخواهيم كه سربازهاى آمريكا در خليج از بين بروند، آقايان هم گفتند اين را. آنها اين مسأله را ظاهر مىكنند كه با هو و جنجال ما را از ميدان بيرون كنند، آنها خوفى ندارد. آنى كه خوف دارد اين است كه با اين شيطنتها ايادى آنها كه باز هستند در كشور، با اين شيطنتهاايجاد اختلاف كنند، دو دسته كنند، يك دسته از آن ور، يك دسته از آن ور. بين علماى بلاد اختلاف ايجاد كنند دو دسته بشوند. اختلاف علما اختلاف ملت است، نه اختلاف افراد، اگر يك عالمى كه در يك شهرى نفوذ دارد مردم چشم و گوششان به آن است با يك عالم ديگرى كه آن هم نظير اوست اختلافشان ظاهر بشود، اختلاف سليقه را برسانند به اختلاف در جمعهها و جماعات و در جاهاى عمومى، اين همچو نيست كه اختلاف زيد و عمرو است، اين يك اختلافى است كه هر شهر را دو قسمت مىكند، دو بخش مىكند، يك بخش از آن ور، يك بخش به اين ور و اين كم كم اضافه مىشود. دشمنهاى ما هم حوصلهشان خيلى زياد است، حالا نقشه مىكشند براى پنجاه سال ديگر. اين همين طور كم كم جلو مىرود، اين فساد جلو مىرود تا يك روزى كه مهيا بشود كشور براى اينكه در داخل خودش يك انفجار حاصل بشود از ايادى آنها. ما از اين غافل نبايد باشيم.
بايد چشم و گوشمان را باز كنيم كه با دست خودمان اسلام را از بين نبريم
اينهائى كه اين اعلاميه مىدهند ديگرى را تضعيف مىكنند، آن يكى اعلاميه مىدهد به ديگرى بد مىگويد، تهمت مىزند، خيال نكنند كه اين، اگر اشخاصى كه هستند كه سالماند خيال نكنند كه اين يك خدمتى است. اين يك خيانتى است به همه ملت، به اسلام. اگر از شياطين هستند بايد ملت گوشش را باز كند چشمش را باز كند و احتمال زياد هست كه از شياطين باشند. ما بايد بعد از آنكه همه با ما دشمنند خودمان دشمن نباشيم با خودمان. دشمنى خودمان موجب مىشود كه آنهائى كه دشمن اصلى ما هستند بر هر دو غلبه كنند و روزگار همه را سياه كنند. امروز اسلام در دنيا وضعى پيدا كرده است كه اگر چنانچه شكست خداى نخواسته بخورد تا سالهاى طولانى ديگر نمىتواند سرش را بلند كند براى اينكه قدرتهاى بزرگ قدرت اسلام را فهميدهاند و مىدانند كه اين را بايد از بين برد. حتى آنهايى كه به اسم اسلام حكومت مىكنند در ممالك اسلامى، آنها هم از اسلام ايران مىترسند. اسلام ايران را يك اسلام ديگرى مىدانند و يك طور ديگر هم هست اين. ما بايد چشم و گوشمان را باز كنيم كه خداى نخواسته با دست خودمان اسلام را از بين نبريم. با دست ملتمان اسلام آمد اينجا و شما را در دنيا آبرومند كرد و جورى شد كه با تخيل اينكه يك عدهاى در لبنان تهديد كردند آمريكا را،
صحيفه نور ج 19 صفحه 15
تازه آمريكا دارد عقب مىنشيند. با توهم اينكه نبادا يك كسى به طور انتحارى برود چه بكند همهاش هم گردن ايران مىگذارند به خيال اينكه ايران اين كارها را مىكند و حال آنكه مسلمين دنيا بيدار شدند، غيرمسلمين هم بيدار شدند يعنى آنهائى كه ضعيف هستند، مستضعف بودند بيدار شدند. هر كسى در جاى خودش ديگر مىخواهد مقابله كند با اينها. آنها دور كاخ سفيد را يك بساطى درست كردند و هر روز هم اضافهاش مىكنند براى اينكه از اين اسلام ترسيدند و اينها مىخواهند اين را نابودش كنند. آنها نمىتوانند اما به دست شما خداى نخواسته ممكن است بشود. اهل منبر متوجه باشند يك كلمه راجع به انتخابات سابق و لا حق و اينكه چه شده و چه شده كه اختلاف انگيز است بكنند پيش خداى تبارك و تعالى مسؤولند، اسلام از آنها مواخذه خواهد كرد. خطيبهاى در جمعه هم همين را بدانند، آنهائى كه قبل از نماز جمعه خطبه مىخوانند همين را بايد بدانند، علما هم كه در هر جا هستند همين معنا را بايد توجه كنند كه ما امروز احتياج داريم به اينكه به قول خداى تبارك و تعالى با تمام وجود عمل كنيم كه مىفرمايد با هم باشيم (واعتصموا بحبل الله ولاتفرقوا)
توجه كنيد كه ماه مبارك رمضان را به آداب روحىاش عمل بكنيد
ماه مبارك رمضان پيش است و يكى از نعمتهايى كه خدا به شما وكلا داده است اين است كه در ماه مبارك شعبان اين مجلس افتتاح پيدا كرد و در آغاز ماه رمضان شروع به كار دارد مىكند. و اين يكى از نعمتهاى بزرگ خداست كه به ما عنايت فرموده است. ماه رمضان شما را دعوت كرده خداى تبارك و تعالى به مهمانى خودش. همانطور كه مىبينيد مهمانى خدا صوم است مثل ميهمانى ماها نيست كه آنجور تشريفات را داشته باشد، پرهيزدادن است از آن چيزهائى كه مربوط به شهوات انسان است.
توجه بكنيد كه ماه مبارك را به آدابش عمل بكنيد يعنى آداب روحىاش. فقط دعا نباشد، دعا به معناى واقعىاش باشد. خواندن خدا و تذكر خدا به معناى واقعى، آن تذكرى كه نفوس را مطمئن مىكند، آن ذكرى كه بذكر الله تطمئن القلوب. ياد خدا واقعاً و حاضر ديدن خدا را در همه جا. ماه مبارك را به تذكر خدا، به ذكر خدا و به رحمتهاى خدا كه به شما عنايت كرده است شكرگزارى كنيد و ذكر خدا را بگوئيد، ياد خدا را بكنيد كه خدا شما را مؤفق كند به اينكه دستهايى كه مىخواهند تشتت در اين ملت ايجاد كنند، خدا آن دستها را مؤفق نكند.
و از همه بالاتر اين است كه انسان خودش را اصلاح كند در ماه رمضان، ما محتاج به اصلاح هستيم، محتاج به تهذيب نفس هستيم، تا آن دم آخر ما محتاجيم. پيغمبرها هم محتاجند. انبياء بزرگ هم محتاجند منتها آنها احتياج خودشان را فهميدهاند و دنبالش عمل كردهاند و ما از باب اينكه حجاب داريم نتوانستيم بفهميم و به تكاليف خودمان عمل نكرديم. اميدوارم كه انشاء الله اين ماه مبارك رمضان به همه شما مبارك باشد. و مبارك بودن به اين است كه بنابراين بگذاريد كه به تكاليف خدا عمل كنيد. در اين ماه مبارك دعا كنيد كه خداى تبارك و تعالى شما را مؤفق كند به اينكه در اين
صحيفه نور ج 19 صفحه 16
خدمتى كه متكفل او هستيد، مطابق رضاى او عمل كنيد. از خدا بخواهيد كه ما را از عنايت خودش محروم نفرمايد. و اين ضيافت خدا را قدر بدانيد. اين ضيافت خيلى لطافت و ظرافت دارد، اين را بايد قدر بدانيم ما. اين ادعيه اى كه وارد شده است در ماه مبارك رمضان و در ماه شعبان اينها راهبر ماست به مقصد، به تعبير شيخ ما رحمه الله قرآن صاعد است. ادعيه را ايشان تعبير مىكرد به اينكه، قرآن نازل است و اين، قرآن صاعد. در هر صورت ظرايفى در اين ادعيه مباركه هست كه سابقه ندارد. اينها را توجه به آن بكنيد، انسان را اين ادعيه مىتواند حركت بدهد. ماه مبارك مىتواند كه انسان را مؤفق به بسيارى از امور بكند. ماه مبارك مىتواند انسان را طورى بكند كه تا ماه مبارك ديگر يا تا آخر ديگر كنترل بشود و تخطى از آنكه رضاى خداست نكند. من اميدوارم كه همه ما مؤفق بشويم به اينكه اين ماه مبارك را با ذكر خدا و توجه به خداى تبارك و تعالى به پايان برسانيم كه خداى تبارك و تعالى در عيد رمضان به ما عيدى عنايت كند و آن استقلال تام ما، آزادى تام ما بيمه شده و جمهورى اسلامى بيمه شده.
خدايا! ما بندگان ضعيف هستيم، ما بندگانى هستيم كه هيچ نداريم، ما هيچيم و هر چه هست توئى. ما اگر چنانچه خلاف مىكنيم نادانيم. تو بر ما ببخش. تو ما را به اين ماه مبارك رمضان وارد كن به طورى كه با رضاى تو وارد بشويم در او. خدايا! تو ما را لياقت بده كه در اين مهمانى كه از ما كردى به طور شايسته وارد بشويم. خدايا! اين ايران كه از همه اطراف به او هجوم شده است، براى اسلام، اين ايران را تو تقويت كن.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 19 صفحه 23
تاريخ: 11/4/63
پيام تسليت امام خمينى به آيت الله خوئى
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آيت الله خوئى دامت بركاته
با تأسف و تاثر، مصيبت وارده بر جناب عالى و فاميل محترم را تسليت عرض مىكنم و از خداوند تعالى براى آن مرحوم محترم مغفرت و براى جناب عالى و بازماندگان او صبر جميل و اجر جزيل مسالت مىنمايم و از خداوند تعالى عاجزانه مىخواهم كه دشمنان اسلام و دشمنان حوزههاى مقدس علميه را به سزاى خودشان برساند و در دنيا و آخرت آنان را روسياه فرمايد و مجد حوزه علميه مباركه نجف اشرف و ساير اعتاب مقدسه را با نابودى حزب عفلقى بعث عراق خذلهم الله تعالى به حال اول برگرداند و علماى اسلام و ملت شريف عراق را از چنگال صدام و صداميان نجات مرحمت فرمايد. و از جناب عالى و ساير علما و فضلاى نجف و اهالى محترم عراق خواهانم كه براى پيروزى لشكر اسلام بر فريب خوردگان لشكر كفر عفلقى، تحت قبههاى نورانى ائمه اطهار عليهم السلام خصوصاً سيد اولياء سلام الله عليه دعا فرمايند.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page