-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 51
تاريخ: 21/7/61
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس شوراى اسلامى شركت كننده در كنفرانس بين المجالس
ملت ايران در مقابل امريكا مىايستد و به اميد خداوند پيروز است.
بسم الله الرحمن الرحيم
من از انحطاطى كه در بعضى از سران دولتها در عصر ما حاصل شده است تعجب مىكنم و نيز متعجم از فكر حكومتهاى منطقه كه چرا اينقدر ذليلاند و همه چيزشان را تقديم نموده و علاوه بر ذلت در مقابل آمريكا، در برابر اسرائيل هم ذلت را به جان مىخرند. آن چيزى كه دنياى متزلزل از آن مىترسد، اسلام است. اينها از حكومت جمهورى اسلامى مىترسند و ما بايد محكم بايستيم و خودمان را براى مقابله با مشكلات احتمالى آينده مهيا كنيم. ما نمىتوانيم شرافت اسلامى - انسانى خود را از دست بدهيم. بحمدالله مردم ما همه آگاه و مهيا هستند و شما مىبينيد اين ارتشىها و پاسدارها و بسيج و ساير نيروها در جبههها چه مىكنند. آنها وقتى مىخواهند به خط مقدم بروند، انگار كه به حجله عروسى مىروند و حتى صدر اسلام هم اينچنين وضعى را كمتر به خود ديده است و بعضى از افراد نمىتوانند اينهمه از خودگذشتگى را بفهمند و كارهاى انجام شده را ناديده مىگيرند. در هر صورت ما بايد مهيا باشيم و مردم بايد در وضع موجود و با جنگ تحميلى كه درگير آن هستيم و همه ابرقدرتها با ما دشمناند، فكر اين را بكنند كه دولت در چه وضعى و با چه مشكلاتى روبروست و توقع اين را نداشته باشيم كه هر چه مىخواهيم، درب خانه ما حاضر باشد. و همه مىدانيم كه اين دشمنىها تازگى ندارد، چرا كه در زمان پيغمبر اكرم (ص) چه تهمتو ناسزاها به ايشان مىگفتند، ولى ايشان از تبليغ دين اسلام دست بر نمىداشت. و حالا اگر كم و كسرى در مملكت وجود دارد، ما متأثريم و دولت و مسؤولين با همه توان خود در رفع كمبودها مىكوشند و كارهاى مهمى انجام دادهاند كه اميدوارم به يارى خداوند بهتر بشود.
اگر ما تسليم آمريكا و ابرقدرتها مىشديم، ممكن بود امنيت و رفاه ظاهرى درست مىشد و قبرستانهاى ما پر از شهداى عزيز ما نمىگرديد، ولى مسلماً استقلال و آزادى و شرافتمان از بين مىرفت. آيا ما مىتوانيم نوكر و اسير آمريكا و دولتهاى كافر شويم تا بعضى چيزها ارزان شود و شهيد و مجروح ندهيم؟ هرگز ملت زيربار اين ننگ نخواهد رفت و تن به اين ذلت نخواهد داد. ملت ايران در مقابل آمريكا مىايستد و به اميد خداوند پيروز است. خداوند آنقدر تأكيد كرده است كه ما با آنها موالات نداشته باشيم، آنوقت براى ارزانى اجناس، ما خودمان را بفروشيم؟ شما توقع نداشته
صحيفه نور ج 17 صفحه 52
باشيد كه آنها از ما تعريف كنند. اگر آنها از من طلبه و شما تعريف مىكردند، ساقط مىشديم. ملتها با شما هستند و اين سازمانها دستاوردهاى ابرقدرتهائى هستند كه مىخواهند مردم مستضعف جهان را چپاول كنند و به همين جهت با شما مخالفند. خداوند همه شما را موفق كند.
والسلام عليكم و رحمةالله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 53
تاريخ: 22/7/61
بيانات امام خمينى در جمع ائمه مراكز استانهاى سراسر كشور
يكى از بركات اين انقلاب اقامه نماز جمعههاست
بسم الله الرحمن الرحيم
يكى از بركات اين نهضت و انقلاب، همين اقامه نماز جمعههاست. در صدر اسلام هم نماز جمعه و مساجد چنين وضعى داشتند كه اجتماعات وسيلهاى بودند براى رفع گرفتارىهاى مسلمين و تصميمگيرى در مقابله با دشمنان اسلام و شما اگر خطبههاى آن زمان را مطالعه كنيد، مىبينيد كه چقدر آنها پرمحتوا بودند، كه متأسفانه دستهاى خائنين به تدريج به كار افتاد و طايفهاى از مسلماناناقامه جمعه را كنار گذاشتند و طوايف ديگرى هم كه اقامه مىكردند بسيار محدود و بىمحتوا و تقريباً مسائل آنان به چند جمله نصيحت ختم مىشد. چنانچه اكثر حوزه علميه هم يك بعدى بود و طلاب با اينكه خيلى زحمت مىكشيدند، ولى فقه متمركز شده بود در چند باب متعارف و با اينكه اطلاعات علما در آن مسائل بسيار عالى و خوب بود ولى درباره قضا كمتر بحث مىكردند، كه امروز ما در اين مسأله، مشكلات بزرگى داريم.
و يكى از مطالب ديگرى كه سعى مىشد حوزهها از آن خالى باشند، قضيه دخالت روحانيون در امور سياست بود كه اين را يك عيب بزرگ معرفى كرده و شايد بعضى الان هم دخالت در امور سياست را عيب بدانند و مىگويند كه چرا فلانى در امور سياسى دخالت مىكند و به ما چه كه در دنيا چه مىگذرد. بلااشكال اين نقشهاى بود كه بر ما تحميل شد، زيرا آخوند و يا مجتهد نمىتوانست اسم سياست را ببرد و بعضى از ما هم باورمان آمده بود كه امروز كار به جائى رسيده است كه بلاد مسلمين دستخوش تاخت و تاز آمريكا و ابرقدرتها گرديده و اين جنايتكاران از آن سوى دنيا آمده و قيم بر امور مسلمين و در همه جريانات آنان دخالت مىكنند و ارتش مىفرستند و در حجاز هم كه يك روزى مركز اسلام و تجهيز قواى اسلامى بوده است، گفته مىشود كه به ما چه ربطى دارد كه در دنيا چه مىگذرد و اسرائيل چه مىكند. آقاى موسوى خوئينىها مىگفتند بعد از فشار زيادى كه روى ائمه جمعه آنجا آمد كه راجع به فلسطين صحبت كنيد، آنها با چند كلمه دعا كه خداوند مسلمين را از شر اسرائيل نجات دهد اكتفا كردند و همه كتكها كه حجاج ما خوردند و آن حبسها را كشيده و اهانت شدهاند به خاطر اين بود كه اسم اسرائيل برده نشود، چون آنان مىگفتند اينگونه حج خلاف سنت رسولالله و بدعت در اسلام است.
صحيفه نور ج 17 صفحه 54
و من اميدوارم كه نماز جمعهها آن محتواى اصيل خود را باز يابد و قهراً ساير مسلمين هم زمانى كه ديدند مدتها از اين نعمت بزرگ الهى غافل بودهاند، به فكر برگزارى صحيح آن مىافتند، اگر چه دولتها مخالف آن باشند. در صدر اسلام، هر وقت مسلمين خواستند به جنگ عزيمت كنند، از مساجد تجهيز مىشدند و هر وقت كه كار مهمى داشتند، در مساجد آن را مطرح ساخته و درباره مسائل سياسى به بحث و گفتگو مىنشستند.
بايد بر تمام امور مسلمين نظارت داشته باشيد و سعى كنيد كه مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام برگردد
و ما بايد اين محتواى عظيم را باز گردانيم و اهتمام به امور مسلمين داشته باشيم و اهتمام به امور مسلمين، تنها مسأله گوئى نيست، علاوه بر آنها، امور سياسى و اجتماعى و ساير گرفتارىهاى مسلمين است كه هر كس به آنها اهتمام نكند مسلمان نيست. و شما بايد بر تمام امور مسلمين نظارت داشته باشيد و سعى كنيد كه مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام برگردد و توجه داشته باشيد كه عزلت و كنارهگيرى در اسلام نيست و اين امر در يكى از طوايف غير مسلمين بوده است كه متأسفانه در بعضى از جوامع اسلامى رسوخ كرده.
الحمدلله تحول بزرگى در ملت ما پديد آمده است و اين جوانها كه به عشرتكدهها و فساد و فحشا كشيده مىشدند، الان به جبههها رفته و براى اسلام و مملكت پيروزى و افتخار مىآفرينند و ما در برابر آنان مسؤوليم. و هيچ انقلابى تاكنون صورت نگرفته است كه دو سه سال اينقدر نتيجه داده باشد. و بر حسب قواعدى كه در دنيا هست بعد از هر انقلابى هزاران گرفتارى و مشكلات و قحطى پيش مىآيد، ولى بحمدالله در ايران اين قضايا نيست و ملت ما هم براى شكم قيام نكردهاند و شما بايد به مردم گوشزد كنيد كه لازمه انقلابى بودن، تحمل سختىهاست و اگر چه ما خسارات زياد ديدهايم لكن اين خسارتها آيا به آنهمه عظمتهاى انقلابى نمىارزد؟ در حالى كه شهادت حضرت سيدالشهدا از همه خسارتها بالاتر بود ولى چون او مىدانست كه چه مىكند و كجا مىرود و هدفش چيست، فداكارى كرد و شهيد شد و ما هم بايد روى آن فداكارىها حساب كنيم كه سيدالشهدا چه كرد و چه بساط ظلمى را به هم زد و ما هم چه كردهايم. ما محمدرضا را از اين مملكت بيرون كرديم و الان يك دكان مشروب فروشى در سراسر ايران نيست، آنهمه مفاسد و غيره وجود ندارد و اين نعمت بزرگى است.
در هر صورت ما الان مبتلا هستيم در داخل و خارج به يك سرى نق زدنها و اين نق زدنها از گرفتن اسلحه به روى ما بدتر است كه عدهاى در گوشه و كنار نشسته و بيخ گوش يكديگر به خردهگيرى و اشكالتراشى مىپردازند. و شما در منابر و خطبهها مسائل انقلاب را به مردم گوشزد كنيد كه ما از صفر شروع كردهايم و بايد خرابىها اصلاح شود. الحمدلله مردم هم متحد هستند و جوانها براى شهادت افتخار مىكنند و حق هم دارند كه افتخار كنند چون براى خدا مبارزه مىكنند و اگر شما
صحيفه نور ج 17 صفحه 55
صحبتهاى بعضى از سران دولتها را ملاحظه كنيد، معلوم مىشود كه آنها فقط با اسلام مخالفند و بعضى از روشنفكران ما هم در داخل همين جورند كه فقط اسلامى بودن جمهورى را نمىخواهند، و الا شما بگوئيد جمهورى دموكراتيك، اينها قبول دارند اما جمهورى اسلامى براى آنها بدعت است و يك چيز تازهاى است كه در اسلام نبوده و ما بايد در مقابل اين توطئهها صبر كنيم و به اين حرفها گوش ندهيم. انشاءالله خداوند همه شما را تأييد كند كه مردم را ارشاد نمائيد به اينكه در صحنه بمانند و اسلام را حفظ كنند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 56
تاريخ: 23/7/61
پيام امام خمينى به مناسبت شهادت چهارمين شهيد محراب آيتالله اشرفى اصفهانى
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
چه سعادتمندند آنان كه عمرى را در خدمت به اسلام و مسلمين بگذرانند و در آخر عمر فانى به فيض عظيمى كه دلباختگان به لقاءالله آرزو مىكنند نائل آيند. چه سعادتمند و بلند اخترند آنان كه در طول زندگانى خود كمر همت به تهذيب نفس و جهاد اكبر بسته و پايان زندگانى خويش را در راه هدف الهى با سرافرازى به خيل شهداى در راه حق پيوستند. چه سعادتمند و پيروزند آنان كه در نشيب و فرازها و پستى و بلندىهاى حيات خويش به دامهاى شيطانى و وسوسههاى نفسانى نيفتاده و آخرين حجاب بين محبوب و خود را با محاسن غرق به خون خرق نموده و به قرارگاه مجاهدين فى سبيلالله راه يافتند. چه سعادتمند و خوشبختند آنان كه به دنيا و زخارف آن پشت پا زده و عمرى را به زهد و تقوا گذرانده و آخرين درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه جمعه با دست يكى از منافقين و منحرفين شقى، فائز و به والاترين شهيد محراب كه به دست خيانتكار اشقى الاشقيا به ملاء اعلا شتافت، ملحق شدند.
و شهيد عزيز محراب اين جمعه ما از آن شخصيتهائى بود كه اينجانب يكى از ارادتمندان اين شخص والامقام بوده و هستم. اين وجود پر بركت متعهد را قريب شصت سال است مىشناختم. مرحوم شهيد بزرگوار حضرت حجتالاسلام والمسلمين حاج آقا عطاءالله اشرفى را در اين مدت طولانى به صفاى نفس و آرامش روح و اطمينان قلب و خالى از هواهاى نفسانى و تارك هوا و مطيع امر مولا و جامع علم مفيد و عمل صالح مىشناسم و در عين حال مجاهد و متعهد و قوىالنفس بود. او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصى بود كه مايه دلگرمى جوانان مجاهد بود و از مصاديق بارز رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه بود و رفتن اوثلمه بر اسلام وارد كرد و جامعه روحانيت را سوگوار نمود. خداوند او را در زمره شهداى كربلا قرار دهد و لعنت و نفرين خود را بر قاتلان چنين مردانى نثار فرمايد. ننگ ابدى بر آنان كه يك چنين شخص صالحى را كه آزارش به مورى نرسيده بود از ملت ما گرفتند و خود را در پيشگاه خداوند متعال و در نزد ملت فداكار، منفورتر و جنايتكارتر از قبل معرفى كردند. اين بزرگوار مثل ساير شهداى عزيز ما به جوار رحمت حق پيوست و ملت مجاهد و قواى مسلح سلحشور ما با عزمى راسختر به پيشبرد انقلاب ادامه مىدهند و آنان كه به ادعاى واهى خود كوس
صحيفه نور ج 17 صفحه 57
طرفدارى از خلق را مىزنند و با خلق خدا آن مىكنند كه همه مىدانند، در اين جنايت عظيم چه توجيهى دارند؟ و با به شهادت رساندن عالمى خدمتگزار و پيرمرد بزرگوار هشتاد ساله چه قدرتى كسب مىكنند و چه طرفى مىبندند؟ و آنان كه در سوگ اين جنايتكاران اشك تمساح مىريزند و از جريان حكم خدا درباره آنان شكايت دارند، چه انگيزهاى دارند؟ آيا انتقام از جمهورى اسلامى به شهادت رساندن يك عالم پارساست و به آتش كشيدن يك عده كودك و زن و مرد و تودههاى رنجكش است؟ آيا راه به حكومت رسيدن و قدرت را به دست آوردن، اين نحوه جنايات است؟!
بار الها! ملت مجاهد ما در اين برهه از زمان با چه حوادثى و با چه چهرهائى مواجه است، عصرى كه حكومتهاى مسلمين آنچنانند و رسانههاى گروهى آنچنان و ابرقدرتها اينچنين، عصرى كه باطل را به صورت حق به خورد مردم مىدهند و جنايات را به صورت صلح طلبى، عصرى كه دشمنان اسلام و مسلمين با ملتهاى مستضعف آن مىكنند كه چنگيز نكرده و اكثر حكومتهاى مسلمانان در جناياتى كه بر ملتهاى خود مىرود از جانيان طرفدارى مىكنند، عصرى كه در خانه امن خدا از دشمنان اسلام و جنايتكاران به مسلمين نمىشود شكايت كرد، عصرى كه فرياد مرگ بر اسرائيل و آمريكا بر خلاف اسلام تلقى مىشود و عصرى كه براى استقرار حكومت اسلامى و پياده كردن احكام اسلام در يك كشور، مدعيان اسلام به ستيز نظامى و تبليغاتى با آن بر مىخيزند و با اسلام عزيز به اسم اسلام مىجنگند.
بارالها! ملت مجاهد ايران در اين عصر جاهليت و تاريك مظلومند و به جز اتكال به درگاه تو و اعتماد به عنايات تو پناهى ندارند و از پيشگاه مبارك تو استمداد مىكنند و در راه حق به راه خود ادامه مىدهند و از اين وحشگيرى هراسى به خود راه نمىدهند و عزتى كه براى تو و رسول تو و مؤمنين است، براى زندگى عاريت چند روزه از دست نمىدهند.
بار الها! از تو رحمت براى شهداى عزيز و بويژه شهيد محراب اين هفته و سلامت و سعادت و صبر براى ملت بويژه بازماندگان شهدا و اهالى محترم باختران و شفاى عاجل براى آسيب ديدگان و انتقام از دشمنان اسلام را خواستارم. درود به روان عزيزان شهيد، درود بر بازماندگان شهدا، سلام بر آسيب ديدگان و صلوات و سلام خداوند و مقربان درگاهش بر حضرت بقيةالله ارواحنا لمقدمهالفدا.
والسلام على عبادالله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 58
تاريخ: 25/7/61
بيانات امام خمينى در جمع خطبا، گويندگان مذهبى، علما و روحانيون قم و تهران و استانهاى آذربايجان شرقى و غربى
اگر اين نهضت حسين (ع) نبود اسلام را وارونه به مردم نشان مىدادند
بسم الله الرحمن الرحيم
من از علماى محترم آذربايجان و اهل علم آنجا و علماى تهران و برادران علماى اهل سنت تشكر مىكنم و سلامت و سعادت همه را از خداوند تعالى مسئلت مىكنم. در آستان شهر محرم، مصيبتى بر همه ما وارد شد و آن شهادت اين پير هشتاد ساله كه عمر شريف خودش را در راه اسلام و در راه خدمت به مردم و راه تهذيب جامعه صرف فرمود. ملت ما از طفل ششماهه تا پيرمرد هشتاد ساله را در راه خدا فدا كرد و اين اقتداء به بزرگمرد تاريخ، حضرت سيدالشهدا سلامالله عليه است.
حضرت سيدالشهدا سلامالله عليه به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حكومت جائر چه بايد كرد. با اينكه از اول دانست كه در اين راه كه مىرود راهى است كه بايد همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا كند و اين عزيزان اسلام را براى اسلام قربانى كند، لكن عاقبتش را هم مىدانست. اگر نبود اين نهضت، نهضت حسين عليهالسلام، يزيد و اتباع يزيد اسلام را وارونه به مردم نشان مىدادند و از اول، اينها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولياء اسلام حقد و حسد داشتند. سيدالشهدا با اين فداكارى كه كرد علاوه بر اينكه آنها را به شكست رساند و اندكى كه گذشت مردم متوجه شدند كه چه غائلهاى و چه مصيبتى وارد شد و همين مصيبت موجب به هم خوردن اوضاع بنىاميه شد، علاوه بر اين، در طول تاريخ آموخت به همه كه راه همين است. از قلت عدد نترسيد، عدد كار پيش نمىبرد، كيفيت اعداد، كميت جهاد اعداء مقابل اعداء، آن است كه كار را پيش مىبرد. افراد ممكن است خيلى زياد باشند، لكن در كيفيت ناقص باشند يا پوچ. و افراد ممكن است كم باشند، لكن در كيفيت توانا باشند و سرافراز.
انقلاب ايران به خواست خداى تبارك و تعالى شكست نخواهد خورد
تاريخ، اين نهضت ايران را و اين انقلاب را فراموش نخواهد كرد و اين فداكارىاى كه در همه قشرهاى ملت اسلامى است در ايران، فراموش نخواهد كرد. و اين وحدتى كه بين اقشار ملت از هر طبقه هستند، بين برادران اهل سنت و برادران شيعى مذهب تحقق پيدا كرده است و اين اخوت اسلامى فراموش نخواهد شد و اين انقلاب به خواست خداى تبارك و تعالى شكست نخواهد خورد. اينكه همه
صحيفه نور ج 17 صفحه 59
قدرتهاى بزرگ دنيا و آنهايى كه در بلوك شرق و غرب هستند، با انقلاب ما دشمن باشند، گو اينكه همه رسانههاى گروهى دنيا بر ضد اين نهضت قلمفرسايى كنند و دروغپردازى، آنچه حقيقت است روشن خواهد بود و روشن خواهد شد و آن روزى هم كه حضرت سيدالشهدا را مظلوم شهيد كردند، بعضى از اشخاصى كه بودند، او را به اسم خارجى و اينكه در حكومت حق وقت، قيام كرده است، اينطور معرفى كردند. لكن نور خدا مىدرخشد و خواهد درخشيد و عالم را خواهد از نور پر كرد.
تكليف ما در آستانه شهر محرمالحرام چيست؟ تكليف علماى اعلام و خطباى معظم در اين شهر چيست؟ در اين شهر محرم، تكليف ساير قشرهاى ملت چى هست؟ سيدالشهدا و اصحاب او و اهل بيت او آموختند تكليف را، فداكارى در ميدان، تبليغ در خارج ميدان. همان مقدارى كه فداكارى حضرت، ارزش پيش خداى تبارك و تعالى دارد و در پيشبرد نهضت حسين سلامالله عليه كمك كرده است، خطبههاى حضرت سجاد و حضرت زينب هم به همان مقدار يا قريب آن مقدار تأثير داشته است. آنها به ما فهماندند كه در مقابل جائر، در مقابل حكومت جور نبايد زنها بترسند و نبايد مردها بترسند. در مقابل يزيد، حضرت زينب سلامالله عليها ايستاد و آن را همچو تحقير كرد كه بنىاميه در عمرشان همچو تحقيرى نشنيده بودند و صحبتهائى كه در بين راه و در كوفه و در شام و اينها كردند و منبرى كه حضرت سجاد سلامالله عليه رفت و واضح كرد به اينكه قضيه، قضيه مقابله غير حق با حق نيست، يعنى ما را بد معرفى كردهاند، سيدالشهدا را مىخواستند معرفى كنند كه يك آدمى است كه در مقابل حكومت وقت، خليفه رسولالله ايستاده است. حضرت سجاد اين مطلب را در حضور جمع فاش كرد و حضرت زينب هم. امروز كشور ما هم به همين نحو است. سازمان عفو بينالمللى كه من بايد بگويم سازمان جعل بينالمللى، سازمان كذب بينالمللى، در يك بيانيهاى كه صادر كرده است، همان تهمتهائى كه در صدر اسلام، به رسول خدا و به اولاد و اتباع او مىزدند، زايد بر او را بر كشور ما زدهاند. همان دروغهائى كه اتباع يزيد منتشر كردند، امروز همين سازمان عفو بينالمللى (به اصطلاح) منتشر مىكند يك همچو دروغهايى را. انسان خجالت مىكشد كه بگويد ما در يك كشورهائى و در يك زمينى زندگى مىكنيم كه اينها رسانههاى گروهىاش است و اينها هم سازمانهاى عفو بينالمللى و سازمانهاى ديگرش است. انسان عار دارد كه بگويد ما در عصرى زندگى مىكنيم كه تمام ارزشها، تمام ارزشها فداى قدرتهاست، فداى منافع مادى است و براى خود جز منافع مادى چيزى را ارزش نمىدانند. و ما امروز اينطور مبتلا هستيم. آن پيرمرد سالخورده زاهد عابد متعهد را مىكشند و آن فساق و آن منافقين مىگويند كه اين را ما كشتيم براى اينكه مستقيماً در شكنجهها و در قتلها، مستقيماً دخالت داشته است. اين چه بىآبروئى است كه اينها دارند، چه سنخ تربيتى است كه اينها شدهاند. از آن طرف آنهمه تهمت به جمهورى اسلامى و از آن طرف اينطور جنايات به اشخاصى كه شب در خلوت با خدا هستند و روزها در جهاد. تكليف ماها را حضرت سيدالشهدا معلوم كرده است، در ميدان جنگ از قلت عدد نترسيد، از شهادت نترسيد. هر مقدار كه عظمت داشته باشد مقصود و ايده انسان، به همان مقدار بايد تحمل زحمت بكند. ما باز درست نمىتوانيم ادراك كنيم كه حجم اين
صحيفه نور ج 17 صفحه 60
پيروزى چقدر است. دنيا بعد خواهد ادراك كرد كه اين پيروزى ملت ايران چه حجمى دارد. به همان حجمى كه اين پيروزى دارد و اين مجاهدت همان حجمى را كه دارد، در ازائش مصيبتها هم بايد حجمشان زياد باشد. ما نبايد متوقع باشيم كه همه قدرتها را دستشان را از منافعشان در اينجا و انشاءالله در منطقه كوتاه كرديم، و متوقع اين باشيم كه هيچ صدمهاى به ما وارد نمىشود. ما نبايد متوقع باشيم كه با اينهمه پيروزى، ما همين طور سالم خواهيم ماند. ما همين طور روزمره، همانطورى كه سابق بوده حالا هم بايد باشيم. تكليف همه روحانيون، چه خطبائى كه منبر تشريف مىبرند، يا ائمه جمعه و جماعت و هر كس كه با مردم سر و كار دارد و با آنها صحبت مىكند، اين است كه وضعيت قيام حضرت سيدالشهدا را به مردم درست بفهمانند كه قيام براى چى بود، چه بود و با چه عدهاى قيام شد و با تحمل چه مصائبى آن قيام به آخر رسيد، كه به آخر نخواهد رسيد.
نقش عظيم مجالس عزا و سوگوارى در ايجاد وحدت كلمه
اين را بايد همه گويندگان توجه بكنند و ما بايد همه متوجه اين معنا باشيم كه اگر قيام حضرت سيدالشهدا سلامالله عليه نبود، امروز هم ما نمىتوانستيم پيروز بشويم. تمام اين وحدت كلمهاى كه مبدأ پيروزى ما شد براى خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگوارى و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد. سيد مظلومان يك وسيلهاى فراهم كرد براى ملت كه بدون اينكه زحمت باشد براى ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسيله شد از باب اينكه از همين مساجد، از همين جمعيتها، از همين جمعات، از همين جمعهها و جماعات، همه امورى كه اسلام را به پيش مىبرد و قيام را به پيش مىبرد مهيا باشد و بالخصوص حضرت سيدالشهدا از كار خودش به ما تعليم كرد كه در ميدان وضع بايد چه جور باشد و در خارج ميدان وضع چه جور باشد و بايد آنهايى كه اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه بكنند و بايد آنهايى كه در پشت جبهه هستند چطور تبليغ بكنند. كيفيت مبارزه را، كيفيت اينكه مبارزه بين يك جمعيت كم با جمعيت زياد بايد چطور باشد، كيفيت اينكه قيام در مقابل يك حكومت قلدرى كه همه جا را در دست دارد، با يك عده معدود بايد چطور باشد، اينها چيزهايى است كه حضرت سيدالشهدا به ملت آموخته است و اهل بيت بزرگوار او و فرزند عاليمقدار او هم فهماند كه بعد از اينكه آن مصيبت واقع شد بايد چه كرد، بايد تسليم شد؟ بايد تخفيف در مجاهده قائل شد؟ يا بايد همانطورى كه زينب سلامالله عليها در دنباله آن مصيبت بزرگى كه تصغر عنده المصائب ايستاد و در مقابل كفر و در مقابل زندقه صحبت كرد و هر جا موقع شد، مطلب را بيان كرد و حضرت علىابنالحسين سلامالله عليه با آن حال نقاهت، آنطورى كه شايسته است، تبليغ كرد.
حفظ اسلام تكليف بزرگ است
ما امروز در مقابل اينهمه تبليغاتى كه در عالم دارد مىشود بر ضدمان، در مقابل آنها واقع هستيم. در مقابل مطبوعات، در مقابل راديوها، در مقابل سخنرانىها، در مقابل سازمانها، ما در مقابل
صحيفه نور ج 17 صفحه 61
اينها واقع هستيم و ما منافع آنها را از دستشان گرفتهايم و دست آنها را از كشورمان قطع كردهايم و براى ادامه اين نهضت بايد كوشش كنيم، يك نعمتى است خدا به ما داده است، ما بايد اين نعمت را حفظ كنيم. اسلام كه مىرفت در عصر رژيم منحوس پهلوى از بين برود اسلام را برگردانديم و آن كه دشمن او بود كنار زديم و امروز بايد اين نعمت را حفظ كنيم. تكليف همه اين است كه اين نعمتى كه خداى تبارك و تعالى داده است، به شكر اين نعمت مجاهده كنيم براى حفظ او. بحمدالله سربازهاى اسلام در جبههها، از ارتشى و پاسدار و بسيج و عشاير و اينها گرفته تا آنهايى كه كمك به آنها مىكنند، آنها دارند خدمت خودشان را به شايستگى انجام مىدهند و دشمن را روز به روز، ساعت به ساعت عقب مىنشانند و ما بايد در پشت جبهه همانطورى كه تودههاى مردم در پشت جبهه دارند كمك مىكنند به جبههها، علماى اعلام، گويندگان بزرگ، خطباى عظيمالشان هم بايد جهاد كنند و جهاد آنها تبليغ است. جهاد آنها فهماندن حجم اين پيروزى است و اين عملى كه شما براى او انقلاب كرديد و اين ايدهاى كه براى او قيام كرديد، فهماندن به ملتها و ملت كه مقدار اين پيروزى چقدر است و براى حفظ او بايد چه كرد. همان طورى كه پپروزى حاصل شد به حضور همه جمعيتها در ميدان و در صحنه، حضور همه در صحنههاى نبرد جبهه و پشت جبهه، حفظ اين نعمت بزرگ الهى هم محتاج به اين است كه حاضر باشند جوانهاى ما، حاضر باشند كه هر وقتى آنها را خواستند، بروند و از اسلام دفاع كنند. اسلام يك امرى است كه انبياء كه نبى اكرم ، كه اولاد نبى اكرم و اصحاب متعهد نبى اكرم براى او جانفشانىها كردند و براى او زحمتها كشيدند. اسلام چيزى است كه از خدا آمده است و بايد حفظ بشود و اگر خداى نخواسته اين پيروزى كه دنبال اين انقلاب به دست شما آمده است، به واسطه سستى ما، به واسطه ضعف تبليغ ما، به واسطه ضعف حضور ملت به شكست (خداى نخواسته) برسد، بدانيد كه اسلام تا قرنها ديگر نمىتواند سربلند كند. تكليف بزرگ است و همه بايد تكليف بزرگ را بپذيريم. آخر مطلب شهادت است و وصول به لقاءالله و حضور در محضر حضرت سيدالشهدا و امثال او، و اين غايت آمال اشخاصى است كه عشق به خدا دارند و ما مىبينيم در جبههها، براى ما نقل مىكنند از جبههها كه اين جوانهاى عزيز در جبههها شب چه حالى دارند، چه ذكر و فكر و دعائى دارند و نمازى، و روز با چه نشاطى به جبههها مىروند. اين چيزى است كه خداى تبارك و تعالى، نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به اين ملت عطا فرموده است، اين نعمت را حفظ كنيد.
همين شهادتها پيروزى اسلام را بيمه مىكند
شما آقايان روحانيون و همه روحانيونى كه در كشور هستند همه مكلفند به اينكه اين نعمت خدا را، اين عطيه الهى را حفظ كنند و شكر اين نعمت را برآورند و شكر به اين است كه تبليغ كنند. آنچه كه سيدالشهدا عمل كرد و آن ايدهاى كه او داشت و آن راهى كه او رفت و آن پيروزى كه بعد از شهادت براى او حاصل شد و براى اسلام حاصل شد، به مردم روشن كنند و بفهمانند به همه كه مسأله مجاهده در راه اسلام آن است كه او كرد. مىدانست كه با يك عده قليل كمتر از صد نفر نمىشود مقابله با يك
صحيفه نور ج 17 صفحه 62
همچو ظالمى داراى همه چيز كرد، در صورتهاى مادى، لكن مىدانست كه همين شهادت پيروز كرد اسلام را و اسلام را تجديد كرد. همين شهادت اين پيرمردهاى محراب از مدنى رحمةالله گرفته تا اين شهد اخير ما، همين شهادتها پيروزى را بيمه مىكند. همين شهادتهاست كه دشمن شما را رسوا مىكند در دنيا، هر چند كه همه دنيا با آنها موافق باشد. - آنها كه - همين سازمان عفو بينالمللى كه آنهمه دروغپردازى كرده است، سند صحيح هم دارد، سند صحيحش اين است كه منافقين اينطور مىگويند، مستند اين است كه در نوشتههاى منافقين اين امور هست، آنهائى كه دشمن اسلامند، آنهائى كه دشمن ملت هستند، دشمن مسلمانان هستند، آنهايى كه ديوانه شدند براى اينكه نرسيدند به آن اهدافى كه داشتند، و او سلطه بدتر از سلطه محمدرضا بر اين كشور بود.
شما بايد تبليغ كنيد آقا، محرم است، اين محرم را زنده نگه داريد. ما هر چه داريم از اين محرم است و از اين مجالس. مجالس تبليغ ما هم از محرم است، از اين قتل سيدالشهد است و شهادت اوست. ما بايد به عمق اين شهادت و تأثير اين شهادت در عالم برسيم و توجه كنيم كه تأثير او امروز هم هست. اگر اين مجالس وعظ و خطابه و عزادارى و اجتماعات سوگوارى نبود، كشور ما پيروز نمىشد. همه در تحت بيرق امام حسين سلامالله عليه قيام كردند. الان هم مىبينيد كه در جبهه وقتى كه نشان مىدهند آنها را، همه با عشق امام حسين است كه دارند جبههها را گرم نگه مىدارند. لكن در اين اجتماعاتى كه در محرم و صفر مىشود و در ساير اوقات، مبلغين عزيز و علماى اعلام و خطباى معظم بايد مسائل روز را، مسائل سياسى را، مسائل اجتماعى را و تكليف مردم در يك همچو زمانى كه گرفتار اينهمه دشمن ما هستيم معين كنند، به مردم و به كشور بفهمانند كه ما در بين راه هستيم و بايد تا آخر راه انشاءالله برويم. ما با اين ترتيبى كه تاكنون بوده است و كشور ما و افراد كشور ما بحمدالله حاضر بودند، با اين ترتيب اگر پيش برويم، آخر كارمان به پيروزى مطلق مىرسد، لكن نبايد سست بشويم.
ما تحت حمايت هيچ قدرتى نيستيم جز خداى تبارك و تعالى
اين كشور ما كه قيام كرد، از اول هم كه قيام كرد جمهورى اسلامى و استقلال كامل و نه شرقى و نه غربى را اعلام به دنيا كرد و از اول اعلام كرد به دنيا كه ما نه تحت حمايت آمريكا و نه تحت حمايت شوروى و نه تحت حمايت هيچ قدرتى نيستيم. مائيم و تحت عنايات خداى تبارك و تعالى و پرچم توحيد كه همان پرچم امام حسين عليهالسلام است. وقتى اين اعلام را شما به دنيا كرديد و معلوم است پشت سر اين اعلام، دنيا بر ضد شما خواهند قيام كرد. از اول بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما هم همانطورى كه سيدالشهدا در مقابل آنهمه جمعيت و آنهمه اسلحهاى كه آنها داشتند قيام كرد تا شهيد شد، ما هم همين طور، ما هم براى شهادت حاضريم. الان هم مىبينيد كه در عين حالى كه عدهاى از بزرگان جمعه را از بين بردند، آنهائى كه الان هستند، تمام با روى گشاده اعلام مىكنند كه ما تا مرز شهادت اين پست را داريم و حاضريم. همه بايد اينطور باشند.
صحيفه نور ج 17 صفحه 63
آنهائى كه از مجالس لهو و لعب بازماندهاند شكوه دارند
اگر نهضت شما و قيام شما و اينها مثل قيامهاى ديگر بود كه براى رسيدن به يك چيزهاى دنيوى بود، قيام كرده بوديد كه فراوانى باشد، قيام كرده بوديد كه ارزانى باشد، قيام كرده بوديد كه رفاه باشد، قيام كرده بوديد كه مجالس لهو و لعب باشد، اگر براى اينها قيام كرديد، خوب حق داريد كه آنهايى كه مىخواهند شكوه كنند، شكوه كنند. البته توده مردم شكوه ندارند، آنى كه دارد، آنهايى است كه از آن مجالس لهو و لعب بازماندهاند، لكن تودهاى كه قيام كرده است و از اول هم غير از اينكه ما براى اسلام و جمهورى اسلامى قيام كرديم، ديگر آمال و آرزويى نداريم. اين ملت خسته نمىشود. اين ملت اينطور نيست كه بگويد حالا كه نرسيديم به آن، پس برويم سراغ كارمان. اين ملت مىبينند رسيده به آن. الان موج اين نهضت شما و انقلاب شما، در عالم اين موج رفته است، در همه جاى دنيا اين موج پيروزى شما سايه افكن است. ايرانى كه مطرح نبود در مجامع دنيا جز اينكه يك عضوى است از اعضاى نوكرهاى آمريكا، امروز در همه دنيا آنهايى كه انصاف دارند تصديق مىكنند كه اين جمهورى اسلامى پيروز است و پيروزى او هم ادامه دارد انشاءالله.
از رحمت خدا مأيوس نباشيد
برادران عزيز! مأيوس نباشيد لا تيأسوا من روح الله از آن چيزهايى كه خدا عنايت به شما مىكند و از آن عنايات الهى مأيوس نباشيد و نيستيد و شما پيروزيد و در دنيا سرافرازيد. شما ملتى هستيد كه، اگر يك ملتى بود كه كارى از او نمىآمد، گوشهگيرى كرده بود، انعزال كرده بود، نه آمريكا با او مخالف بود نه شوروى و نه ساير قدرتها. همانطورى كه در زمان سابق، مثل بره مردم را خوابانده بودند و آنها هم به جان اين برهها افتاده بودند، سرش را او مىبريد و دستش را او مىبريد. بله، شكم براى يك عدهاى تا اندازهاى جور بود، درست بود، اما محرومين چطور بودند؟ در آنوقت محرومين را برويد حساب كنيد. ملت ما كه همان يك دسته نيستند كه دور و بر مثلاً قدرتهاى در اينجا پر و بال بزنند و استفاده كنند. ملت ما - اين - اكثرش اين محرومينى هست كه سر تا سر كشور هستند و در آن زمان اصلاً براى آنها كارى نشده بود و امروز در همين مدت كم، بيشتر از آن مدتى كه آنها بودند در اين كارها، كار انجام گرفته است در صورتى كه ايده شما اين نبوده است، اينها از توابع هست. آن چيزى كه شما مىخواستيد اسلام بود، آن چيزى كه شما مىخواستيد جمهورى اسلام بود، آن چيزى كه شما مىخواستيد نه شرقى نه غربى و اين حاصل است، اين را حفظش كنيد. الان اشخاصى هستند كه عقيدهشان اين است كه ما بايد باز يا برويم آن طرف، يا برويم آن طرف، لكن ملت ما قبول نمىكند ديگر اين معانى را. ملت ما از اول قيام كرد براى اينكه جمهورى اسلامى بدون اينكه بوى شرق يا غرب را بدهد مطلوب اوست. حالا كه اينهمه جوان داده است و اينهمه خون داده است و اينهمه عزيزان را از دست داده است، حالا ديگر نمىآيد بگويد كه خير، حالا همه ما را كشتيد دست شما درد نكند، بسم الله. ما تا آخرين وقت و تا آخرين نفس ايستادهايم و ملت ايستاده است و بحمدالله با قدرت
صحيفه نور ج 17 صفحه 64
دارد پيش مىرود.
ما رهين منت اين تودههاى بزرگوار و ايثارگر هستيم
شما قدرتنمايى در دنيا كرديد. غافل از اين قدرتنمايى نباشيد. اينهمه دشمنها براى همين است كه اين يك قدرتى در مقابل دنياست و متحريند بايد چه كرد با اين قدرت. شما يك قدرتى نشان داديد به دنيا كه تاكنون هيچ جمعيت قليلى نتواسته است اين قدرت را در جمعيتهاى بزرگ ايجاد كند. بايد اين را حفظش كنيد. اسلام را زنده كرديد، بايد زندگى او را ادامه بدهيد. ادامهاش به عهده همه است، از كسى كه شخص اول روحانيون هست و مراجع هستند، تا آن طلبه، بچهاى كه مشغول است در درس خواندن. خطبا تكليف دارند كه با خطبه و با صحبت مردم را بيدار كنند و حفظ كنند. علما و ائمه جمعه و جماعات با آن سنگرهايى كه دارند مردم را در سنگر حفظ كنند و خود مردم هم بحمدالله حاضر هستند و ما بايد از آنها تشكر كنيم و انصافاً ما رهين منت اين تودههاى بزرگوارى هستيم كه همه چيزشان را مىدهند و چيزى هم نمىخواهند، از آن پيرزنها كه آن چيزى كه در طول عمرشان تهيه كردند، حالا مىآيند براى اسلام مىدهند تا آن اشخاصى كه قلكشان را مىشكنند و پولش را مىآورند براى اسلام مىدهند. من نمىتوانم توصيف كنم از اين ملت و نمىتوانم تجليل كنم. اما واگذار مىكنيم تا خداى تبارك و تعالى به آنها عنايت خاص خودش را اعطاء بفرمايد. خداوند انشاءالله همه شما را حفظ كند و در اين سنگرها محكم پا بر جا نگه دارد. و مجالس را، مجالس عزا را، دستجات را به طور كامل و شايسته انشاءالله حفظ كنيم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 65
تاريخ: 26/7/61
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اعضاى دفتر مشاورت امام و متخصصين نيروى هوائى جمهورى اسلامى
اتكال به نفس، بعد از اعتماد به خدا منشأ خيرات است
بسم الله الرحمن الرحيم
اينكه شما با ابتكارات خود و اعتماد به خداوند كارهاى مهمى انجام دادهايد و دستگاههاى پيچيدهاى را به كار انداختهايد، موجب تقدير و تشكر است. اتكال به نفس، بعد از اعتماد به خداوند منشأ خيرات است و اگر كشورها ما را آرام بگذارند مردم همه امور را اصلاح مىكنند، مهم اين است كه شما خودتان را بيابيد زيرا در رژيم گذشته ما خودمان را گم كرده بوديم و آنها هر كارى كه مىخواستند كردند و به ما تزريق كردند كه شما توانائى انجام كارها را نداريد و دانشمندان ما از آنها توسرى خورند و اين بود وضع ما و مردم ما هم مىگفتند براى چه كسى كار بكنيم، چون همه چيز ما وابسته است. و مصيبت بالاتر اين بود كه جوانان ما با دستور مستشاران خارجى عمل مىكردند و منافعشان به جيب اجانب رفت و قهراً هر كسى كه مىخواست در چنين محيطى انسان مستقلى باشد، توسرى مىخورد و از مسائل مأيوس و افسرده مىشد، ولى اكنون كه بحمدالله از شر آنها پاكسازى شده است، مىبينيد كه جوانان عزيز و مردم ما توانائى انجام كارها و برداشتن موانع را دارند و من اميدوارم كه به زودى به حد خودكفائى برسيم. من دعاگوى همه شما هستم.
والسلام
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 66
تاريخ: 28/7/61
پاسخ امام خمينى به تلگرام آيتالله العظمى مرعشى نجفى
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آيتالله آقاى نجفى دامت بركاته - قم
تلگرام محترم در تسليت شهادت ناگوار شهيد محراب مرحوم حجتالاسلام والمسلمين آقاى اشرفى رحمةالله عليه موجب تشكر گرديد. بحمدالله تعالى هر يك از اين شهادتهاى بزرگ كه خسارت عظيمى براى ملت عظيمالشان اسلام است، بر خلاف تو هم تبهكاران منافق، موجب رسوائى منافقين جنايتكار و انسجام صفوف ملت بزرگوار مىشود. ولا يزال يويد هذا الدين بالرجل الفاجر .
خداوند تبارك و تعالى منت گذاشته بر ملت ايران و آنكه به حسب برداشت دشمنان اسلام موجب ضعف و سستى است، موجب قدرت و وحدت و انسجام مىگردد.
از خداوند متعال پيروزى براى اسلام و رحمت و مغفرت براى شهيدان بويژه شهيد اخير و سلامت و صبر براى بازماندگان شهدا و صحت عافيت براى آسيب ديدگان خواستار است و سلامت و استدامه بركت وجود شريف را در پناه خداوند متعال و عنايات حضرت بقيةالله ارواحنا فداه خواستار است.
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 67
تاريخ: 28/7/61
نامه وزير كشور به محضر امام خمينى جهت كسب اجازه برگزارى انتخابات مجلس خبرگان
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مقدس رهبر عاليقدر و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت آيتالله العظمى امام خمينى مدظله العالى
احتراماً معروض مىدارد در اجراى ماده 12 آئين نامه اجراى قانون انتخابات مجلس خبرگان، موضوع اصول پنجم و يكصد و هفتم و يكصد و هشتم قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، وزارت كشور موظف است كه پس از وصول دستور مقام رهبرى مبنى بر انجام انتخابات مجلس خبرگان حداكثر ظرف 10 روز مراتب و تاريخ شروع ثبت نام داوطلبان را با استفاده از وسايل ارتباط جمعى به اطلاع امت شهيد پرور ايران برساند.
مستدعى است در صورت اقتضاى رأى عالى، معروضه تقديمى را مزين به امر مبارك مبنى بر شروع انتخابات فرمائيد.
تاريخ 28/7/61
پاسخ امام خمينى به نامه وزير كشور
موافقت مىشود. انشاءالله تعالى مبارك است.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 68
تاريخ:9/8/61
درخواست قائم مقام شهردار تهران از محضر امام خمينى
بسمه تعالى
حضور مبارك حضرت امام خمينى مدظله العالى
با سلام و تحيات، چون شهردارى تهران مصمم است به حول و قوه خداوند متعال نسبت به جلوگيرى از احكام خلاف شرع كه متأسفانه بعضاً تاكنون ادامه داشته است و نيز اجراى احكام نورانى اسلام اقدام سريع به عمل آورد، چون در حال حاضر با توجه به گرفتارى شوراى نگهبان و شورايعالى قضائى، شهردارى قادر نخواهد بود مشكل مردم را سريعاً از آن طريق حل نمايد لذا خواهشمند است اجازه فرمائيد تا تعيين تكليف قطعى از طرف شوراى نگهبان و يا شورايعالى قضائى، به خاطر جلوگيرى از توقف كار، حجتالاسلام والمسلمين جناب آقاى محمدى گيلانى حاكم شرع محترم دادگاههاى انقلاب اسلامى به طور مستمر نسبت به مسائل مبتلاً به شهردارى كه مستقيماً در رابطه با مردم مىباشند، اظهار نظر فرموده و حكم شرعى كه براى شهردارى لازمالاجرا باشد، صادر نمايند.
شهردارى تهران - قائم مقام شهردار تهران، محمد كاظم سيفيان
پاسخ امام خمينى به درخواست قائم مقام شهردار تهران
بسمه تعالى
همانگونه كه نوشتهايد، تا تعيين تكليف قطعى از طرف شوراى نگهبان و شورايعالى قضائى، جناب حجتالاسلام آقاى محمدى گيلانى مجازند مشكلات شرعى شما را مرتفع سازند.
انشاءالله موفق باشيد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 69
تاريخ: 13/8/61
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراهاى اسلامى روستاهاى سراسر كشور و گروهى از مهاجرين جنگ تحميلى
توجه كنند كه در شوراها افراد نفوذى از منحرفين به صورت اسلام وارد نشوند
بسم الله الرحمن الرحيم
امروز دو قشر عزيز در اينجا تشريف دارند و ما به هر دو قشر دعاى خير را انشاءالله فراموش نمىكنيم. يك قشر، عدهاى از شوراهاى اسلامى روستا كه بايد ما از جهاد سازندگى كه در مدتى كه اين انقلاب پيروز شده است و تحقق پيدا كرده است در خدمت هستند و از وجود آنها استفادههايى زياد در جبههها و پشت جبههها شده است و مىشود و شوراهاى محترم كه در سراسر كشور هستند، آنها هم براى خدمتگزارى به روستاها و محرومين و طبقهاى كه از ساليان دراز در زحمت بودند و براى آنها هيچ كارى نشده بود، انجام خدمت مىدهند. تذكرى كه به شوراها لازم است داده شود ولو اينكه خودشان توجه دارند، يكى اين است كه توجه كنند كه در شوراها يك وقت افراد نفوذى از منحرفين به صورت اسلام و به صورت مقدس مآبى وارد نشوند. اينها كه شياطين هستند، همانطورى كه شيطان به شكلهاى مختلف وارد مىشود و انسان را گول مىزند اينها هم همان شيطانها هستند و به صورت مختلف وارد مىشوند. بايد آقايانى كه در شورا هستند، با شناسائى تمام از سوابق آنها و از كارهائى كه بعد از انقلاب متعهد بودند و در ضمن انقلاب و مهم اين است كه قبل از انقلاب چه جور بودند، بررسى بشود به اينكه اينها مردمى هستند كه به انقلاب عقيده دارند، متعهد به اسلام هستند و براى خدمت به اين تودههاى مستضعف كه هميشه محروم بودند، آمدهاند خدمت كنند. و اين از مهمات امور است كه مردم در هر قشرى كه آمدهاند اينجا، اين سفارش را كردهام و مىدانم كه خود شماها متوجه هستيد، لكن باز تذكر لازم است.
و يكى ديگر، رفتارى است كه با مردم و با اين تودههاى مستضعف مىشود. چه بسا باشد كه خدمتها، خدمتهاى ارزنده است، لكن گاهى - با - برخورد به بعضى افراد، يك برخوردى است كه خدمت را هم پايمال مىكند. مهم اين است كه - اين خدمتها - واقعاً احساس بكنند اين خدمتگزارها كه خدمتگزارند، احساس اين معنا را بكنند كه اين تودهها بندگان محروم خدا هستند و بندگانى هستند كه قبل از انقلاب آنقدر محروميت داشتند و در انقلاب آنقدر خدمت كردهاند و بعد از انقلاب هم تا قيام به امر درست نشده است باز جزء محرومين بودهاند و شما مىخواهيد به اينها خدمت كنيد و خدمتگزار آنها هستيد. مبادا يك وقتى در ضمن اينكه شما خدمت را مىكنيد، يكى درشتىاى
صحيفه نور ج 17 صفحه 70
باشد كه خدمت شما را در خودش محو كند. بايد اخلاق اسلامى، آداب اسلامى درست مراعات بشود، همانطورى كه شيوه ائمه ما اولياء خدا بوده است كه خودشان را خدمتگزار مردم مىديدند با حسن معاشرت با رفتار انسانى، با رفتار الهى رفتار كردند و كارهائى را كه بايد انجام بدهند، با همين حسن رفتار انجام مىدهند و شما هم بندگان همان خدا و امت همان پيغمبر و شيعه همان اميرالمؤمنين هستيد و شيوههاى شما بايد به همانطور باشد.
و يك كلمه هم به اين قشرى كه از خاندان خودشان، از شهرهاى خودشان به واسطه اين جنگ آواره شدهاند، عرض مىكنم كه ما در مسائل و مشكلاتى كه شما داريد، توجه داريم و دولت هم توجه دارند و شوراها هم دارند، بسيج هم دارد، به اندازه آنكه توانائى دارند، خدمت خواهند كرد و انشاءالله كه به زودى جنگ پايان پيدا مىكند، خدمتها به شما زيادتر خواهد شد و من از دو قشر سپاسگزارى و تشكر مىكنم كه آمدهاند كه از نزديك با هم ملاقات كنيم.
مشكلى كه امروز دنيا را تهديد مىكند، مشكل اين دو ابرقدرت است
مشكلى كه امروز دنيا را تهديد مىكند، مشكل اين دو ابرقدرت است. اين دو ابرقدرت كه تمام دنيا را در زير بال خودشان نگه داشتهاند و از آنها استفاده مىكنند، اينها مشغول به يك طرحهايى هستند و درست كردن يك سلاحهايى هستند كه براى آتيه بشر خطرناك است. گر چه هر دستهاى از دسته ديگر مىترسند و اين ابرقدرت از آن ابرقدرت و آن از اين، لكن ممكن است كه يك وقت در رأس يكى از اين دو ابرقدرت، يك ديوانهاى واقع بشود مثل هيتلر يا مثل صدام و به واسطه آن جنونى كه براى قدرت دارد، دنيا را به تباهى بكشد. و اگر خداى نخواسته يك جنگ بين اين دو قدرت در امروز تحقق پيدا كند، اينها دنيا را به خاك و خون مىكشند و به تباهى. مشكل دنيا امروز اينها هستند. مشكلهاى ديگر، مشكلهاى منطقهاى است و اين مشكل را بايد ملتها و اشخاص متفكر در همه دنيا و تودههاى محروم دنيا دنبال اين بروند كه اين مشكل را رفع كنند. اگر آنها بنشينند كه دولتهاى آنها اين مشكل را رفع كند، نخواهد كرد. دولتها نه همچو قدرت و عرضهاى دارند و هواهاى نفسانى هم كه خودشان دارند، مانع از اين مىشود كه با اين دو ابرقدرت مخالفت كنند.
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 17 صفحه 74
تاريخ: 17/8/61
استفتاء رئيس كل بانك مركزى از محضر امام خمينى در مورد ارز حاصل از فروش نفت
محضر مقدس رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت آيتالله العظمى امام خمينى مدظله العالى
به دنبال فرمان جنابعالى در مورد لغو قوانين خلاف اسلام و مطالعاتى كه در بانك مركزى بدين منظور و جايگزين نمودن قوانين جديدى كه مخالف شرع مقدس اسلام نباشد به عمل آمد، چون شبههاى در مورد مالكيت دولت بر ارز حاصل از فروش نفت ايجاد گشته است، لذا از محضر آن مرجع عاليقدر تقاضا دارد كه پاسخ سؤال زير را بفرمايند.
سوال: آيا ارزى كه از طريق فروش نفت كه توسط دولت و با هزينه و سرمايهگذارى دولت استخراج گشته و توسط دولت نيز به فروش مىرسد متعلق به دولت و در مالكيت او هست يا نه؟
محسن نور بخش
تاريخ 17/8/61
فتواى امام خمينى در پاسخ رئيس كل بانك مركزى ايران
بسمه تعالى
متعلق به دولت و در مالكيت دولت اسلامى است كه بايد صرف در اداره كشور و مصالح ملت شود.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page