-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 196
تاريخ: 1/2/60
مقدمه كتاب پيام خون به قلم امام خمينى
بسم الله الرحمن الرحيم
آنچه مقابل شما است جملاتى از وصيتهاى عدهاى از شهداء انقلاب اسلامى است. براستى انسان را بياد شهداء صدر اسلاماندازد، من شرمم مىآيد كه خود را در مقابل اين عزيزان سرشار از ايمان و عشق و فداكارى به حساب آورم، آنان با عشق به خداى بزرگ به معشوق خويش پيوستند و ما هنوز در خم يك كوچه هم نيستيم. خداوندا! اين عزيزان از خود گذشته را در جوار رحمت خود بپذير، و ما را از قيدها و بندهاى خود بينى و خودخواهى نجات مرحمت فرما.
انك ذوالفضلالعظيم
روحالله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 198
تاريخ 1/2/60
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از خلبانان نيروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
من ضمن تقدير از اين شجاعت و ابتكار آقايان و باز تقدير از اينكه شماها اول كسى بوديد كه به ملت پيوستيد و اميدوارم كه تا آخر هم به اين عهد خودتان باقى باشيد. بايد يك چند كلمهاى عرض كنم و آن امرى است كه از همه امور براى هم كشور، هم براى اسلام و هم براى ارتش مهمتر است و او همانى كه پيروزى را به شما داد، وحدت كلمه و انسجام كامل در همه قواى مسلح.
اگر بنا بشود كه خداى نخواسته در قواى مسلح به واسطه تبليغات سوئى كه گاهى به اغراض فاسدى مىشود، يك اختلافى پيدا بشود، اين موجب اين مىشود كه عنايت خداى تبارك و تعالى خداى نخواسته برگردد و باز همان ابتلائات و همان بساطى كه ديديد در طول تاريخ بر اين ملت واقع شد، خداى نخواسته عود كند. بر همه شما و بر همه ما و بر همه ملت است كه وحدت كلمه را همانطورى كه تا حالا بحمدالله حفظ كردهاند، از اين به بعد هم حفظ كنند و به حرف مفسدها كه برانگيخته از همان ابرقدرتها هستند، هيچ گوش ندهند و اگر چنانچه در بينشان يك افراد فاسدى پيدا شد كه بخواهند تفرقه ايجاد كنند، آنها را نصيحت كنند و اگر گوش نكردند، به فرماندهان معرفى كنند تا آنها را به دادگاه ببرند و نگذارند كه خداى نخواسته اين انسجامى كه الان بين همه هست گسيخته بشود. و مهمتر از اين توجه به خداست، هر چه داريم از اوست و هر چه هستيم، او هستى داده به ما و ما بايد توجه به او دائما داشته باشيم و بدانيم كه پيروزى از اوست و اگر خداى نخواسته انحرافى پيدا بشود، شكست به عهده ماست. و من اميدوارم كه شما برادرهاى عزيز توجه داشته باشيد كه اسلام براى همه، براى همه مستضعفين كه از آن جمله خود شماها هستيد، يعنى شمائيد كه قدرتهاى بزرگ شما را كوچك شمردند و بحمدالله شما ثابت كرديد كه تخيلات آنها باطل است. و اميدوارم كه باز با جديت خودتان، ابتكار خودتان، به راه انداختنكارهايى كه بايد راه بيفتد، باز به دشمنها اثبات كنيد كه ايران اتكال به خدا پيروز است، و من اميدوارم كه اين پيروزى را هر روز نصيب شما خداى تبارك و تعالى بفرمايد.
سلام و درود بر همه شما و بر همه رزمندگانى كه در راه خدا رزم مى كنند و رحمت بر شهدائى كه از شما و از ديگران تقديم بارگاه خدا شده است. سلامت باشيد. انشاءالله.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 199
تاريخ 3/2/60
بيانات امام خمينى در جمع معاونين فنى وزارت آموزش و پرورش
ما براى اسلام قيام كرديم و همه بايد فداى او بشويم تا تحقق پيدا كند
بسم الله الرحمن الرحيم
مسائل پيش خود آقايان روشن است كه وضع چه بوده است و حالا چه هست و بعد بايد چه بشود. وضع سابق را خوب، همه مىدانيد بلكه شماها كه در كشور بوديد و وارد در مسائل، بهتر از من كه غائب بودم لمس كرديد گرفتارىهاى آن زمان را و بعد هم خوب، خود شماها و ساير ملت بحمدالله با هم مجتمع شدند و رفع كردند آن دزد اصلى را كه امريكاست و آنهايى كه پيوند با او داشتند و بعد هم مبتلا هستيم الان به تتمه اين مسائل و ملتى كه بخواهد خودش روى پاى خودش باشد، آزاد باشد، مستقل باشد، اين ملت بايد مهيا باشد براى اينكه بعد از پيروزى آن گرفتارىهايى كه براى هر انقلابى حاصل مىشود تحمل كند. هيچ انقلابى نمىشود مگر اينكه دنبالش گرفتارىها هست. ما الان اولا بعد از انقلاب بوديم كه همه جا اين گرفتارىها را دارند و داشتند و بعضى ممالك كه انقلاب كردند، شايد از شوروى كه شصت و چند سال است، تا ديگرانى كه بيست سال، سى سال از انقلابشان مىگذرد، اينها باز گرفتارى دارند و اينكه اينجا گرفتاريش به آن حدود نيست، كمتر است از او براى اين است كه اينجا مسلمان هستند اينهايى كه انقلاب كردند. و يك انقلاب دولتى نيست كه يك دولتى يك دولت ديگرى را كودتا كرده باشد و از بين برده باشد بلكه يك مطلب ملى اسلامى است كه به واسطه نارسائىهايى كه در سابق بوده است و گرفتارىهايى كه بوده است و ملت هم ديده است كه اسلام در معرض خطر است قيام كرده است و كار خودش را به اينجا رسانده و بحمدالله اين گرفتارىهايى كه براى كشور ما هست كمتر است از آن گرفتارىهايى كه براى همه انقلابات بوده و نكته اساسىاش هم همين است كه اينجا اسلامى بوده است و زن و مردش در راه اسلام فداكارى كردند و از اين به بعد هم البته باز گرفتارىها هست. ما علاوه بر آن گرفتارىهايى كه بعض انقلابات داشتند، گرفتارى جنگ هم داشتيم براى اينكه كشور ما با خيلى كشورها فرق دارد. كشور ما محل مطامع همه كشورهاى بزرگ است، هم از باب سوق الجيشى ما يك وضع خاصى داريم و هم از حيث مخازن يك وضع خاصى داريم. از اين جهت كشور ما ابتلائش بعد از انقلاب به دست اين قدرتهاى بزرگ تا آن اندازه كه بتوانند، گرفتارى دارد. و اين كسانى كه در داخل هم هستند و بسته به آن قدرتهاى بزرگ هستند اينها هم به اين زودىها دست بردار نيستند، لكن آنچه كه هست اين است كه ما براى اسلام قيام كرديم و
صحيفه نور ج 14 صفحه 200
براى اسلام هم تحمل مىكنيم و من اميدوارم كه پيروز هم بشويم. و اساس را ما از بين برديم ملت ما آنكه اساس بوده است و او آن رشتهاى كه مىدانيد، قدرتى كه بزرگ بود و سلسله پهلوى داشتند و اخيراً محمدرضا به آن قدرت بود و همه قدرتها هم از او حمايت مىكردند، آن اساس را از بين برديد شماها. آن تمام شد. اينها ريشههائى است كه دنبال هر انقلابى هست و بايد هم تحمل كرد و تحمل در اين امر هم براى خداست همانطورى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آنقدر تحمل كرد در مكه و آنقدر رنج كشيد، تازه وقتى كه تشريف آوردند به مدينه كه رنجهاى مكه تمام شد، رنجهاى جنگهاى پيغمبر، آنهمه جنگ در مدت ده سالى كه در مدينه تشريف داشتند و آنهمه رنج كه اصحاب ايشان بردند، آنهمه رنج كه لشكر ايشان برد. اين حال براى ما اينقدرها تا حالا حاصل نشده است. آن رنجهائى كه براى رسول خدا حاصل شد كه در محاصره، سه سال در يك محاصره به همه معنا بود كه حتى براى خوراك چيزى پيدا مىكردند، آبشان، همه چيزشان بايد از خارج با يك زحمتهائى بيايد، آن تا حالا در ايران بحمدالله نشده است و ما بايد آن را الگوى خودمان قرار بدهيم. مائى كه خودمان را امت پيغمبر اكرم مىدانيم و شيعه ائمه معصومين مىدانيم، بايد ببينيم كه آنها در مدت زندگىشان براى اسلام تحمل چه ناروائىها، چه گرفتارىها تحمل كردهاند. حضرت امير سلام الله عليه در ايام خلافتش بدتر بود و برايش و سخت تر برايش گذشت تا ايام قبل از خلافت، تا ايامى كه زمان رسول الله آن جنگ بود و برجستهترين مرد براى جنگ بود. در زمانى كه به خلافت رسيدند گرفتارىشان بسيار زيادتر بود براى اينكه آنوقت عهدهدار يك مسائل بزرگ بودند و غير از چيزهائى كه بايد انجام بدهند مؤونهاش كم بود، معذالك خوب مقاومت كردند و اسلام را ترويج كردند و به پيش بردند و ائمه ما عليهم السلام همهشان يا در حبس بودند يا در تبعيد بودند يا در محاصره بودند. اينها يك چيزى بود كه براى آنها از باب اينكه براى اسلام بود سهل بود. ما هم همين را مىگوئيم كه براى اسلام است و براى اسلام همه چيز سهل است. اسلام چيزى است كه همه ما بايد فداى او بشويم تا اينكه تحقق پيدا بكند. و من اميدوارم كه شماها كه مشغول هستيد، با قدرت فكرى و اتكاء به خداى بزرگ كه قدرت مطلق است اين مسائل را حل كنيد و مشكلات ايران را خود شما و ساير برادرانتان حل بكنند و من وعده پيروزى، انشاءالله به شما مىدهم و خداوند همه شما را موفق و مؤيد و پيروز كند.
والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 201
تاريخ 4/2/60
پيام امام خمينى به مناسبت روز زن
بسم الله الرحمن الرحيم
روز ولادت سرتاسر سعادت صديقه طاهره كه والاترين روز براى انتخاب روز زن است، به ملت شريف ايران، خصوصاً زنان محترم تبريك و تهنيت عرض مىكنم. اين ولادت با سعادت در زمان و محيطى واقع شد كه زن به عنوان يك انسان مطرح نبود و و جود او موجب سرافكندگى خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهليت به شمار مىرفت. در چنين محيط فاسد و وحشتزايى، پيامبر بزرگ اسلام دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهليت نجات بخشيد. و تاريخ اسلام گواه احترامات بىحد رسول خدا صلى الله عليه و آله به اين مولود شريف است، تا نشان دهد كه زن، بزرگى ويژهاى در جامعه دارد كه اگر برتر از مرد نباشد، كمتر نيست. پس اين روز، روز حيات زن و روز پايه گذارى افتخار و نقش بزرگ او در جامعه است. اينجانب به زنان پرافتخار ايران، مباهات مىكنم كه تحولى آنچنان در آنان پيدا شد كه نقش شيطانى بيش از پنجاه سال كوشش نقاشان خارجى و وابستگان بىشرافت آنان، از شعراى هرزه گرفته تا نويسندگان و دستگاههاى تبليغاتى مزدور را نقش بر آب نمودند و اثبات كردند كه زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهى نشده و با اين توطئههاى شوم غرب و غربزدگان آسيب نخواهد پذيرفت. هر چند در طول سلطنت غاصبانه پهلوى با آن بوق و كرناهاى تبليغاتى، بجز مشتى زنان مرفه طاغوتى و وابستگان ساواكى و سرسپردگان آنان ديگر قشرهاى ميليونى زنان متعهد كه اساس ملت مسلمانند، در دام فريب دلباختگان به غرب نيفتاده و با عمل خود در طول 50 سال سياه با روى سفيد نزد خدا و خلق شجاعانه مقاومت نمودهاند. لكن در اين تحول الهى اخير، اميد كوردلانى را كه قبله گاه خود را غرب مىدانستند و اكنون هم مىدانند، به طور قاطع و براى هميشه قطع نمودهاند.
پيروز و سرافراز باد نهضت اسلامى زنان معظم ايران! افتخار بر اين قشر عظيمى كه با حضور ارزشمند و شجاعانه خود در صحنه دفاع از ميهن اسلامى و قرآن كريم، انقلاب را به پيروزى رسانده و اكنون هم در جبهه و پشت جبهه در حال فعاليت و آماده فداكارى هستند، رحمت خداوند بر مادرانى كه جوانان نيرومند خود را به ميدان دفاع از حق فرستاده و به شهادت ارجمند آنان افتخار مىكنند. نفرت بر آن عروسكهائى كه در كاخهاى ننگين داخل و خارج به زندگانى حيوانى پست، دل بسته و جز به فكر فساد انگيزى نيستند. بريده باد زبانها و دستهاى جنايتكارى كه با گفتار و قلمفرسائى خود، كوشش دارند جمهورى اسلامى را بشكنند و كشور عزيز را به دامن چپ يا راست بكشانند! درود
صحيفه نور ج 14 صفحه 202
بى پايان بر زنان متعهدى كه اكنون در سراسر كشور، به تربيت نوباوگان و تعليم بيسوادان و تدريس علوم انسانى و آموزش فرهنگ غنى قرآنى اشتغال دارند. و درود خداوند بر زنانى كه در اين انقلاب و در دفاع از ميهن، به درجه والاى شهادت نائل شدهاند. و بر آنانى كه در بيمارستانها و درمانگاه در خدمت معلولان و بيماران مىباشند. و درود بر مادرانى كه جوانان خود را با افتخار از دست دادهاند. مبارك باد روز زن بر زنان متعهد كشورهاى اسلامى! و اميد آن است كه جامعه زنان، از غفلت و خواب مصنوعى كه از جانب چپاولگران بر آنان تحميل شده است، برخيزند و همگان دوش به دوش هم به داد بازيخوردگان برسند. و زن را به مقام والاى خود، هدايت كنند. و اميد است كه زنان ساير كشورهاى اسلامى، از تحول معجزهآسايى كه براى زنان ايران در اثر انقلاب بزرگ اسلامى حاصل شد، عبرت گرفته و بكوشند تا جامعه خود را اصلاح نمايند و كشورهاى خود را به آزادى و استقلال برسانند. رحمت و بركت حق تعالى نثار زنان با شخصيت اسلام و ايران عزيز.
والسلام على عبادالله الصالحين من المؤمنين و المؤمنات
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 203
تاريخ 7/2/60
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى انجمنهاى اسلامى معلمان استان مازندران، كاركنان خدمات هليكوپتر و هواپيمائى، مديران كل پست و تلگراف و تلفن تهران و عدهاى از اهالى لاريجان
انقلاب ايران، انقلابى است از خود ملت با فرياد الله اكبر
بسم الله الرحمن الرحيم
اين انقلاب ويژگىهاى بسيار مثبت داشت و دارد. اين انقلاب از باب اينكه يك انقلابى از خود ملت بوده است و مثل انقلابهاى ديگرى كه اكثراً يا همه، انقلاب ملت مستقيماً نبوده بلكه گاهى حزبى در رأس بوده است و انقلاب كرده است و گاهى حكومتى بر حكومت ديگر قيام كرده است بر ضد حكومت ديگر و او را سرنگون كرده است. انقلاب ايران نه مثل كودتاهاى دنياست و نه مثل انقلابات دنيا، يك انقلاب خاص به خودش است. انقلابى است كه از خود ملت با فرياد الله اكبر و با فرياد جمهورى اسلامى، اين دو خصوصيت كه يكى خود ملت در صحنه حاضر هست و بود و يكى اينكه راه يك راه بود، يك راه اسلامى. اين دو خصوصيت و دو ويژگى اسباب آن شد كه بعد از اينكه بر اين قدرتهاى شيطانى كه در ايران هدايت مىشد و همه قدرتها هم در دنبال آن بودند به شكست رسيدند، اينطور نبود كه ملت كنار برود و بگويد كه ما رژيمى را كنار زديم و حالا اشخاص خاصى بيايند و در صحنه اداره كنند كشور را. خود ملت در همه جا و در همه ارگانها حاضر بودند و تمام جهات انقلاب جوشيده از متن ملت بود. اين انجمنهاى اسلامى كه در سرتاسر كشور در همه جا تشكيل شد، اينطور نبود كه يك كسى طرحريزى كرد كه اى ملت بيائيد انجمن اسلامى تشكيل بدهيد. يكدفعه خود ملت در هر جا كه بودند خودشان انجمن اسلامى تشكيل كردند، كه الان شما آقايان كه اينجا هستيد و از استان مازندران تشريف آورديد يك شعبه از اين گروه كثيرى كه در هر جا انجمن اسلامى تشكيل دادهاند شما هستيد و انشاءالله موفق باشيد .
تمام چيزهائى كه بعد از انقلاب حاصل شد براى خاطر همان كه ملت انقلاب را از خودش مىدانست ، نه يك انقلابى كه به دست شرق واقع بشود يا به دست غرب واقع بشود يا به دست حزبى از احزاب واقع بشود يا گروهى از گروهها، يك انقلابى بود كه خود ملت انجام داد و قيام كرد و خود ملت هم از خودش دانست اين انقلاب را همانطورى كه اسلام را از خودش مىداند و اين اسباب اين شد كه در سرتاسر كشور خود ملت در همه حوائج اقدام كرد و حاضر در صحنه بود، بىتفاوت نبود، اينطور نبود كه رها كنند، بعد از اينكه انقلاب را رها كردند رها كنند و بروند سراغ كارشان. رها نكردند، در صحنه
صحيفه نور ج 14 صفحه 204
حاضر هستند و همين حضور است كه موجب اين است كه آسيب نبيند اين انقلاب. اگر انقلاب مال يك حزبى بود يا مال يك گروهى بود و مردم حاضر نبودند در صحنه، آن انقلاب دوام نداشت و هميشه بايد حفظش با سرنيزه بشود. آنهائى كه انقلاب كردند در جاهائى يا شورش كردند، بعدش حفظ انقلاب را بايد با سرنيزه بكنند. ايران حفظ انقلاب را با افراد مؤمن كرد و الان هم به دست افراد مؤمن اين انقلاب پيش مىرود. اين انجمنهاى اسلامى كه در سرتاسر كشور بعد از انقلاب يكدفعه جوشيد و از متن مردم بيرون آمد و همين طور كميتهها، پاسداران و جهاد سازندگى همه اينهائى كه الان در ايران مشغول به فعاليت هستند، اينها از باب اين است كه كشور را از خودشان مىدانند مثل رژيم سابق نيست كه اين توهم را يا اين واقعيت در كار باشد كه خوب ما براى چه كسى فعاليت كنيم، براى آمريكا فعاليت كنيم؟ آنها دارند همه چيز ما را مىبرند و در همه ارگانهاى ما مستشار دارند و چپاولگر، ما چرا خدمت بكنيم و ديگران و اجنبى منافع را ببرند. از اين جهت مردم بىتفاوت بودند و يا يك مخالفى بودند كه كارشكنى مىكردند براى دولت هاى غاصب، اما حالا وضع يك وضع ديگرى است. شما مىبينيد كه حكومت از خود مردم است و اگر شما شكل و شمايل وزراى اين حكومت را تماشا كنيد و سوابق زندگى آنها را، مىبينيد كه حتى يك نفر از آنها شبيه به اين افرادى كه در زمان طاغوت بود نيستند، اينها چهرههايى هستند از خود ملت و چهرههايى هستند كه از توده مردم هستند. ديگر سلطنههانيست در كار و ملكها در كار نيست و امثال ذلك. اگر شما يك مجلهاى كه چند روز پيش از اين آوردند پيش من و من ديدم هيات وزراى زمان طاغوت را وهمه آن زمانهايى كه بودند يك هيات وزرائى بود كه همه جزء ملكها و سلطنهها و همه از آن طاغوتها بودند و يك تشكيلى كرده بودند كه جامع بود بين اشخاصى كه خائن بودند، اگر خائن هم نبودند از طبقه بالاى كشور بودند، يعنى آن طبقه مرفه بالانشين. همين طور مرسوم شده بود از اول تا اين زمان كه بايد حتماً آنهائى كه به وزارت مىرسند از توده مردم نباشند بايد به قول خود آنها از طبقه ممتاز، ممتاز به نظر آنها يعنى ثروتمند، يعنى يال و كوپال دار، يعنى اطرافى دار و داراى پاركهاى بزرگ و زمينهاى زياد، تا اينطور نبودند، لياقت نداشتند كه در يك حكومتى وارد بشوند و اگر يك وقت فرض كنيد از دستشان در برود و يك كسى كه از آنها نباشد، اين هم وارد بشود اين يك امر نادرى بوده است و شايد براى بازى دادن مردم بوده. لكن امروز شما هر يك از اينهائى كه متصدى در كارها هستند وقتى ملاحظه كنيد مىبينيد كه از همين خود مردم هستند. رئيس جمهور يك شخصى است پسر بنى صدر همدانى، يك ملاى همدان، حالا هم كه هست از آن يال و كوپال دارها نيست و از خود مردم است. نخست وزير هم كه مىبينيد كه كسى است كه در آن دوره آنقدر زجر كشيده است و از خود اين مردم است و همين طور ساير اشخاصى كه در اين ارگانهاى دولتى هستند. الان ما نمىتوانيم بگوئيم كه يك دولتى است و يك ملتى. الان يك دولتى است كه بعضى از آنها را خود مردم روى كار آوردند براى اداره كشور، از خودشان است. مردم اينها را از خودشان مىدانند و لهذا آنطورى كه در سابق بود كه هيچ يك از مردم الا آنهائى كه در اطراف
صحيفه نور ج 14 صفحه 205
خود آنها بودند و براى چپاولگرى و ابزار چپاولگرى بودند، توده مردم، بازار، كارخانهها و كشاورزها و توده جمعيت هيچ به آنها نظرى نداشتند و آنها را از خود جدا مىدانستند، آنها هم خودشان را از ملت جدا مىدانستند. آنها هم وقتى كه فرض بفرمائيد بين مردم گاهى پيدا مىشدند با آن دم و دستگاههاى زياد و افرادى كه نگهبان آنها باشد و نگهدار آنها باشد و كالسكههاى كذائى و اتوموبيلهاى كذائى و امثال اينها، آنها به مردم نظر استضعاف مىكردند و اينها را كوچك مىشمردند و مردم هم آنها را ظالم مىدانستند و چپاولگر. امروز نه دستگاههاى دولتى ما مردم را استضعاف مىكنند و كوچك مىشمارند، مىگويند كابينه ما خود اين مردم هستند و واقع هم همين است. مردم خودشان حاضرند در صحنه و نه مردم اينها را يك جنس ممتاز و يك افراد والا مقام مىدانند، از خودشان مىبينند و از خودشان مىدانند. با مردم هم مىروند و صحبت مىكنند و توى مردم هستند. اين از ويژگىهاى اين است كه انقلاب، انقلاب مردمى است نهانقلاب حزبى نه انقلاب حكومتى، نه كودتاى يك حكومتى يا يك كسى بر ضد ديگرى. خود مردم جمع شدند آن حكومت را كنار گذاشتند يك حكومتى را سر جايش گذاشتند و خود مردم كميته درست كردند. آن روزى كه انقلاب به ثمر رسيد و پيروز شد كه محتاج بود كشور به حفظ انتظامات، خود مردم متكفل اين شدند. يك دستهاى به عنوان پاسدار مشغول فعاليت بودند و حفظ كردند كوچه و خيابان و بازار و منزلهاى مردم را، نه كسى به آنها گفته بود كه بيائيد اين كار را بكنيد. اينها چون از خودشان مىدانستند كشور را، خودشان وارد صحنه شدند. شمائى هم كه در سر تا سر كشور خودتان و رفقايتان انجمنهاى اسلامى تشكيل داديد، اينطور نبود كه يك كسانى آن بالا بنشينند و بگويند انجمن اسلامى درست كنيد، خودتان احتياج ديديد كه بايد يك كشورى كه اسلامى است، همه چيزش اسلامى باشد. اين احتياجى كه شما ديديد اسباب اين شد كه همانطورى كه پاسدارها مملكت را محتاج مىدانستند به اينكه بايد حفظ بشود، مشغول شدند، شما هم گفتيد كه بايد چهره اسلام حفظ بشود و در همه جا اين معنا را قيام بر آن كرديد.
بايد با دقت افراد را بررسى كنيد، اشخاصى هستند كه دشمنند و با صورت دوست در بين شما وارد مىشوند
لكن بايد اين مطلب را انجمنهاى اسلامى سرتاسر كشور بدانند كه با اين انجمنهاى اسلامى، اشخاصى هستند كه دشمنند و با صورت دوست در بين شما وارد مىشوند و مىخواهند كه انجمنهاى اسلامى شما را به فساد بكشند. بايد هر يك از شما توجه به اين معنا داشته باشيد كه اينهائى كه در انجمن اسلامى مىخواهند وارد بشوند و فعاليت بكنند زندگى قبل از انقلابشان چه بوده، يك ساواكى نباشد كه حالا آمده باشد يك تسبيحى دستش گرفته باشد و يك ريشى گذاشته باشد و شما را بخواهد بازى بدهد، ببينيد قبلا اين چكاره بوده، خانوادهاش چه خانوادهاى است، خودش چه بوده است تحصيلاتش كجا بوده و چه بوده است فكرش چه جور فكرى بوده است. اينها را بايد از قبل از انقلابشان ما شناسائى بكنيم. زمان انقلاب همه انقلابى هستند. الان از اشخاصى كه فرض كنيد در
صحيفه نور ج 14 صفحه 206
ساواك بودند، الان هم اينها مىگويند كه ما آنوقت هم مخالف بوديم با رژيم. حالا همه اظهار مخالفت با رژيم سابق مىكنند، لكن عدهاىشان هستند كه نوكر همانها هستند و چشمشان را دوختهاند به اينكه دوباره آن آمال و آرزوهايى كه داشتند دوباره برگردد به حال خودش و اين خيال خام را به سر خودشان مىپزند و وارد مىشوند در اين ارگانهائى كه از جوانهاى عزيز ما، متعهد ما دارد خدمت مىكنند و تشكيل دادند، اينها ممكن است كه در اينها وارد بشوند و بدون اينكه شماها توجه بكنيد يك وقت توجه بكنيد به اينكه به فساد كشيده شده اين انجمن. انجمن اسلامى بايد از افرادى باشد كه خانوادهاش مسلم، خودش مسلم، زمان قبل از انقلابش آدم متعهد مسلم بعد از انقلابش اينطور. يك همچو افرادى بايد باشد نه اينكه هر كس آمد خواست وارد بشود و يك قدرى هم فرض كنيد كه اظهار انقلابى بودن كرد و اظهار اسلام كرد، شما بازى بخوريد. بايد با دقت افراد را بررسى كنيد كه مبادا خداى نخواسته در بين شما اشخاصى باشند كه انجمن اسلامى را به تباهى بكشند و دنبال او صورت اسلام را در دنيا مشوه كنند. اين يك تكليف شرعى الهى است براى همه اين ارگانهائى كه يا به عنوان انجمن اسلامى يا به عنوان كميته يا به عنوان جهاد سازندگى كه همه اينها خدمتگزار هستند و به عنوان خدمتگزارى در اين كشور دارند خدمت مىكنند براى اينكه كشور را از خودشان مىدانند، لكن توجه به اين معنا لازم است كه افراد انتخاب بشوند خصوصا در انجمنهاى اسلامى كه اسم اسلام و انجمن اسلامى روى آن گذاشته شده است. بايد درست با كمال دقت ملاحظه بشود و اگر فردى را يا افرادى را ديدند كه سوابق اين، آن سوابقى كه بايد باشد نيست آنها را وارد نكنند در اين انجمنها، نه اينكه آنها را طردشان - را از جامعه بكنند، كارهاى ديگرى جامعه دارد بروند كارهاى ديگرى را انجام بدهند. لكن انجمن اسلامى كه مىخواهد بلندگوى اسلام باشد و مىخواهد در هر جا اسلام را پياده كند اين را از افرادى كه سابقاً سوابقشان اسلامى نبوده اطمينان به آنها نمىتوانيد شما بكنيد. بنابراين يكى از وظايف شما انتخاب افراد است، افراد مؤمن قبل از انقلاب و در زمان انقلاب، خانواده چه خانوادهاى بوده و امثال ذلك، يكى هم قضيه عهدهدارى شما، يك همچو محلى را كه در هر جا مىگوئيد ما انجمن اسلامى داريم اين يك مسألهاى است كه يك عهدهدارى براى انسان، تحميل انسان مىشود. انسان وقتى كه ادعا كرد كه من مسلمانم اين عهدهدار كانه پيمانى است بين او و خداى تبارك و تعالى كه به اسلام عمل كند و به اسلام معتقد باشد. شمائى كه الان مىگوئيد ما انجمن اسلامى هستيم، انجمن اسلامى معلمين، انجمن اسلامى ارتش، انجمن اسلامى فلان اداره، فلان كارخانه، بايد خودتان توجه به اين معنا بكنيد كه مبادا خداى نخواسته از افراد جوانى كه تجربهشان كم است اينها يك وقت يك حركاتى صادر بشود، يك چيزهائى واقع بشود كه برخلاف مقاصد اسلام باشد انجمن اسلامى در همه جا خوب است، لكن نه به اين معنا كه در هر جا كه رفتند بخواهند قدرت به دست بگيرند، به اين معنا كه هر جا رفتند بخواهند ارشاد بكنند مردم را. يك مدرسه باشد در يك جائى كه فرض بفرمائيد بيشتر نبوده است، اين شمائى كه انجمن اسلامى معلمين هستيد بايد معلمين را ارشاد بكنيد به اينكه راه و روش بايد چه باشد و آنهائى كه انجمن اسلامى در ارتش هستند آنها هم تبليغ بايد بكنند، ارشاد بايد
صحيفه نور ج 14 صفحه 207
بكنند اما دخالت نظامى نبايد بكنند.
و من به همه شماها و به همه ملت ايران اطمينان مىدهم كه مادامى كه شما توجهتان به اسلام است و مادامى كه خودتان در صحنه حاضر هستيد همانطورى كه الان هستيد و الان جنگ وقتى كه در ايران بپا شد و تحميل شد بر ايران مىبينيم كه سرتاسر كشور مردم حاضر هستند در صحنه جنگ، آن كه پشت جبهه هست خدمت مىكند به جنگجويان و آنهائى كه در آنجا هستند با كمال جديت و اخلاص و با روحيه بزرگ مشغول فعاليت هستند و بحمدالله در اين روزهاى اخير هم پيروزىهاى چشمگيرى به دست آوردند. بايد شماها كه در پشت جبهه هستيد توجه كنيد كه تقويت كنيد روحيه ارتش را، روحيه پاسداران را و روحيه رزمندگانى كه در آنجا هستند چه از جهاد سازندگى و چه از تودههاى مردم و عشاير. بايد همانطورى كه تا حالا پشتيبانى را اظهار كرديد از اين به بعد هم حاضر باشيد و پشتيبانى خودتان را از اين قواى مسلح اعلام كنيد و عمل كنيد و همين طور راجع به جنگزدهها همانطورى كه تاكنون مشغول بوديد به اينكه همراهى كنيد، از اين به بعد هم همراهى كنيد و نگذاريد به اين جنگزدههائى كه از خانمانشان آواره شدند بد بگذرد. من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى همه ما را و همه شما را و همه ملت را موفق كند كه به اسلام وفادار باشيم و عمل كنيم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 208
تاريخ 9/2/60
پيام امام خمينى به مناسبت سالگرد شهادت استاد شهيد مرتضى مطهرى
بسم الله الرحمن الرحيم
سالروز شهادت شهيدى مطهر است كه در عمر كوتاه خود اثرات جاويدى به يادگار گذاشت كه پرتوى از وجدان بيدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود. او با قلمى روان و فكرى توانا در تحليل مسائل اسلامى و توضيح حقايق فلسفى، با زبان مردم و بىقلق و اضطراب، به تعليم و تربيت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بىاستثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصايح او كه از قلبى سرشار از ايمان و عقيدت نشأت مىگرفت براى عارف و عامى سودمند و فرحزاست. اميد آن بود كه از اين درخت پر ثمر، ميوههاى علم و ايمان بيش از آنچه بجا مانده، چيده شود و دانشمندانى پر بها تسليم جامعه گردد. معالاسف دست جنايتكاران مهلت نداد و جوانان عزيز ما را از ثمره طيبه اين درخت برومند محروم نمود و خداى را شكر كه آنچه از اين استاد شهيد باقى است، با محتواى غنى خود مربى و معلم است. مرحوم شهيد استاد مرتضى مطهرى به ابديت پيوست، خدايش با رحمت خود با مواليانش محشور فرمايد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 209
تاريخ 10/2/60
پيام امام خمينى به مناسبت روز جهانى كارگر
بسم الله الرحمن الرحيم
مبارك باد روز كارگر بر خصوص كارگران گرانقدر و بر عموم ملت و مستضعفان جهان. بزرگداشت روز كارگر، اين ستون فقرات استقلال كشور و اين اسطوره سرنوشتساز و رهائىبخش از وابستگىها و پيوستگىها، وظيفهاى است ملى و اسلامى و همگانى. طبقه شريف كارگر در اين مدت كوتاه و خصوصاً بعد از تجاوز عمال اجانب به خاك ميهن عزيز ثابت كرد كه قادر است با خواست خداوند متعال، كشور عزيز را با كوشش شبانه روزى از وابستگى نجات دهد و مشت قدرتمند گره كرده خود را بر دهان ياوهگويان و تبليغاتچيان خارج و تفاله وابسته مزدور داخل كوبد و دست رد به سينه منحرفان و منافقان وابسته به چپ و راست با قدرت هر چه بيشتر زند. امروز بعد از دو سال جنايتكارى گروههاى وابسته به قدرتهاى خارجى، مشت آنان در پيشگاه ملت و خصوص كارگران عزيز به خوبى باز و اين گروهكهاى نادان با كردار و گفتار خود ثابت كردند كه دشمنان خلق و خالق و بازيگرانى ناشى در صحنه مىباشند. اين سوداگران در اعمال فتنهانگيز بچگانه خود، چهره قبيح خود را به ملت و خصوص طبقه مستضعف كه مىرفت پشتيبانى آنان را باور كند، آنچنان ناشيانه نشان دادند كه براى كسى نبايد جاى شك و ترديد باقى باشد كه اينان جيره خواران كاخ سفيد و كرملين مىباشند و دشمن درجه يك كارگران و كشاورزانند. برادران عزيز كارگر كه براى خودكفائى كشور با جان و دل و كار طاقت فرسا به خدمت به كشور اشتغال داريد! اينان به خيال خام خود مىخواهند شما عزيزان را آلت مقاصد شوم خود قرار داده و در نفع ابر قدرتها از شما استفاده نمايند. بهوش باشيد كه اينان كسانى هستند كه دانشگاه را سنگر جنگ عليه اسلام و ايران كردند و اصرار آنان و هوادارانشان براى باز شدن دانشگاه به منظور مقاصد شوم آمريكاست. اينانند كه در كردستان و ديگر جاها بر ضد جمهورى اسلامى با دشمنان اسلام پيوند بسته و به جنگافروزى برخاستهاند و اينان هستند كه در هر فرصت جوانان متعهد ما را با اسلحه گرم و سرد مورد حمله قرار داده و مىدهند و اينان هستند كه پس از هر پيروزى چشمگير از طرف قواى مسلح در جبهه، در پشت جبهه و در شهرهاى مختلف به جنگ افروزى و افساد مى پردازند تا اذهان را از جبههها معطوف كنند و اينانند كه در توطئه عليه جمهورى اسلامى دست دارند. برادران و خواهران! بهوش باشيد كه خدمت ارزنده شما در راه كشور عزيز اسلامى با دست جنايتكار اين گروهكها به خدمت آمريكا كشيده نشود.
صحيفه نور ج 14 صفحه 210
و اى ملت بزرگ و قهرمان و شهيد پرور! بيدار باشيد كه اين تفاله استعمار، دختران و پسران شما را آلت دست جهانخواران چپ و راست قرار ندهند. من بار ديگر روز كارگر را بر ملت عزيز و خصوص كارگران تبريك و تهنيت عرض مىكنم و از خداوند متعال سعادت همگان را خواستار و قطع ريشههاى فساد را اميدوارم. درود و تحيت بر ملت بزرگ ايران، پايدار باد جمهورى اسلامى ايران.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 211
تاريخ 10/2/60
بيانات امام خمينى در ديدار با وزير كار و امور اجتماعى و كارگران كارخانجات مختلف سراسر كشور
كشاورزان و كارگران اساس استقلال كشور هستند
بسم الله الرحمن الرحيم
انشاءالله مبارك باشد بر همه مستضعفين جهان و بر ملت ايران و بر شما كارگران متعهد اسلامى، روز كارگر مبارك باشد بر ملت ايران كه چنين جوانان متعهدى در كارگاهها مشغول فعاليت هستند. دو قشر از ملت ستون فقرات كشور و انقلابند. يك قشر، قشر كارگر كه با مجاهدات پيگير خود، قبل از انقلاب با اعتصابات دامنهدار خود انقلاب را به پيروزى رساندند و بعد از انقلاب هم آنها هستند كه با كوشش خود و جهاد خود در راه اسلام اين انقلاب را به پيش مىبرند و من اميدوارم كه كوشش آنها در پيشگاه مقدس خداى تبارك و تعالى مقبول باشد و سرفراز باشند در اينجا و در آنجا و قشر دوم كشاورزانند. كشاورزان و كارگران اساس استقلال كشورند و اگر اين دو قشر به طور دلخواه انشاءالله عمل كنند، گرفتارىهاى كشور ما انشاءالله رفع مىشود و از اين جهت است كه اين دو قشر بيشتر مورد هجمه مخالفين انقلاب اسلامى هستند. بىجهت نيست كه فعاليت گروههائى كه به خلاف جمهورى اسلامى هستند و وابسته به اجانب هستند به اين دو قشر بيشتر توجه دارند و اين دو قشر را بيشتر مىخواهند به انحراف بكشانند. در كارخانهها آنچه كه مورد نظر آنهاست در عين حالى كه مدعى هستند كه ما طرفدار كارگر هستيم، طرفدار ضعفاى كشور هستيم، كارى انجام مىدهند كه اين قشر را به بيكارى، كم كارى، اعتصاب وادارند و اين آمال قدرتهاى بزرگ است كه اگر چنانچه قشر كارگر مابه وظيفه اسلامى انسانى خود عمل نكنند، يكى از ستونهاى فقرات ملت شكسته خواهد شد. و بىجهت نيست كه در بين كشاورزها هم همين جمعيتهاى انحرافى و وابسته مىروند و آنها را نمىگذارند به طور شايسته عمل كنند و اگر چنانچه عمل هم كردند، خرمنهاى آنها را گاه گاه مىسوزانند. اگر اين دو قشر پايدارى كنند در مقابل اين اشخاصى كه براى شكست جمهورى اسلام كه دنبالهاش شكست اسلام است، اگر پايدارى كنند، اين كشور به پيش خواهد رفت. همانطورى كه سرحدات را قواى مسلح نگهدارى مىكنند و با شجاعت و شهامت از اسلام دفاع مىكنند و جوانانى پر ارزش را از دست مىدهند معذلك با كمال شجاعت به دفاع از كشور و اسلام مشغول هستند، در داخل كشور هم مجاهدين كارگر و مجاهدين كشاورز مجاهده مىكنند نظير همان مجاهدات. آنها سرحدات را از آسيب حفظ مىكنند و شما متن كشور را از وابستگى حفظ مىكنيد. آنها مجاهد
صحيفه نور ج 14 صفحه 212
فى سبيلالله هستند و شماها هم مجاهد فى سبيلالله. همانطور كه خون آنها در پيش خداى و تعالى مقدس و ارجمند است. عرق شما هم در پيشگاه خداى تبارك و تعالى مقدس است. اگر شما كارگران و كشاورزان سراسر كشور قيام كنيد به امرى كه مصلحت كشور شما، استقلال كشور شما، آزادى شما به او بستگى دارد، اين كشور به پيش خواهد رفت و آسيب نخواهد ديد. شما بايد بيدار باشيد و بحمدالله ملت امروز هوشيار است و گول اين جمعيتهائى كه برخلاف مسير اسلام مىخواهند كشور ما را يا به طرف شرق بكشند و يا به طرف غرب، خود ملت هوشيارند و گول اين جمعيتها را نخواهند خورد. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شما را، برادران عزيز كارگر كه آبروى كشور و اسلام هستيد و برادران كشاورز كه همدوش شما هستند، در به ثمر رساندن استقلال كشور دعا مىكنم و تشكر مىكنم و همانطورى كه از آن اشخاصى كه در سرحدات كشور را حفظ مىكنند و نگهدار استقلال كشور هستند و به آنها دعا مىكنم به شما هم كه همان رويه را داريد به صورت ديگر حفظ استقلال كشور را، حفظ آزادى خودتان را مىكنيد با صورت ديگر، دعا مىكنم و تشكر مىكنم. بايد ملت اسلام، ملت ايران بدانند كه اين قشرهاى ميليونى ملت كه در كارخانجات و در امور كشاورزى مشغول خدمت هستند برگزيدگان خداى تبارك و تعالى هستند و مورد عنايت اسلام و صاحب اسلام هستند و بايد اين قشر فداكار پشتيبان آن قشرهاى فداكار ديگر كه در سرحدات مشغول جانبازى هستند باشند و پشتيبانى همه از هم بكنند تا اينكه انشاءالله اين كشور به خودكفائى برسد و فكر اين معنا كه ما خودمان نمىتوانيم را از سر بيرون كنيد كه ما مىتوانيم و شما برادران و عزيزان وقتى كه اراده كنيد براى خودكفائى، قدرت اين مطلب را داريد. عمده اين است كه شما به بازوان قدرتمند خودتان اتكال كنيد و قشر كشاورز هم به بازوان قدرتمند خودش اتكال كند و با اتكال به خداى تبارك و تعالى و پشتيبانى صاحب اين كشور امام زمان سلام الله عليه اين مقصد را به آخر برسانيد و خواهيد رسانيد.
امروز كشور ما سرتاسر، زن و مرد و بچه و بزرگ در راه اسلامند
آنهائى كه گمان كردند كه مىتوانند در اين كشور باز شيطنتهائى بكنند و گروه كارگر و كشاورز را به تباهى بكشند و آماده كنند براى وارد شدن باز اجانب در اين كشور، اشتباه مىكنند. آنها بر خطا هستند و با ادعاى اينكه ما طرفدار اين قشرها و خلقها هستيم، در عين حالى كه جوانان عزيز ما از هر طبقه در جبهه هستند و مشغول فداكارى هستند و صاحب منصبان عزيز ما در اين چند روز چند نفرشان شهيد شدند، اينها در شهرها فساد مىكنند و توطئه مىكنند. اينها اشتباه مىكنند. اينها اگر به ملت برگردند براى خودشان هم صلاح است و اگر ادامه به اين امر بدهند، يك روز است كه پشيمانى ديگر سودى ندارد و آن روزى است كه به ملت تكليف شود، تكليف شرعى الهى به مقابله با اينها و تكليف آخرى نسبت به اينها تعيين شود. من صلاح همه قشرهائى كه بازى خوردهاند، از ابر قدرتها بازى خوردهاند، از تفالههاى رژيم سابق بازى خوردهاند، از بعضى بازيگرانى كه مىخواهند با بازيگرى خودشان، برگردد اين مملكت به حال اول، مصلحت آنها را اين مىدانم كه توجه
صحيفه نور ج 14 صفحه 213
داشته باشند كه اين مسألهاى است نشدنى كشور ما امروز سرتاسر، زن و مرد و بچه و بزرگ در راه اسلامند و براى استقلال كشور خودشان و براى عزت خودشان و براى ارزش انسانى خودشان كوشش دارند. و شمائيد كه سد راه آزادى و استقلال مىخواهيد بشويد و شما چيزى نيستيد كه بتوانيد در مقابل اين موج خروشان انسانهاى برپاخاسته مقاومت كنيد. پس صلاح شما و صلاح ملت شما و صلاح همه اين است كه اسلحهها را زمين بگذاريد و اين شيطنتها را دست برداريد و به آغوش ملت برگرديد و مثل ساير برادران ما همراه با آنها به زندگى خودتان ادامه بدهيد، كه اين زندگى كه شما الان داريد زندگى شرافتمندانه نيست، زندگى است كه براى هواهاى نفسانى ديگران، شما خودتان را به باد فنا مىدهيد، براى ارضاى خاطر آن تفالههاى رژيم سابق و آن منحرفين از اسلام و شما براى ارضاى آنها جوانانتان را از دست مىدهيد. بيدار باشيد كه نيايد آن روزى كه ملت ما تكليفشان معلوم بشود كه با شماها چه بكنند.
از خداوند تبارك و تعالى سلامت اين ملت اسلامى و عظمت اين كارگران مجاهد فى سبيل الله و آن كشاورزان مجاهد مىخواهم. خداوند به شما قدرت بدهد، خداوند بازوان شما را هر چه بيشتر قوى كند و ارادههاى شما را مصمم كند تا در مقابل همه قدرتهاى عالم در همه و مقابل همه ابر قدرت بايستيد و كشور خودتان را حفظ كنيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 214
تاريخ 20/2/60
تلگرام تسليت امام خمينى به مهندس بازرگان
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى مهندس مهدى بازرگان ايدهالله تعالى
مصيبت وارده به جنابعالى را تسليت عرض نموده رحمت براى آن مرحوم و سلامت جنابعالى و بازماندگان آن مرحوم را از خداوند تعالى خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 14 صفحه 215
تاريخ 21/2/60
بيانات امام خمينى در جمع علما و روحانيون استانهاى آذربايجان شرقى و غربى
قاضى امروز مسؤول حيثيت اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
مجلس، مجلس علماى اعلام است آن هم علماى آذربايجان و اين مجلس كه بركات خداى تبارك و تعالى اميد است به آن نازل شود. لازم است به آقايان معظم آذربايجان، بلكه علماى اعلام همه كشور، بعضى تذكرات را عرض كنم. آذربايجان و علماى آذربايجان در طول تاريخ، پاسداران اسلام و كشور بودهاند و انشاءالله خواهند بود. ما در اين مدتى كه بوديم و حاضر بعضى واقعهها بوديم، از قيام علماى بزرگ آذربايجان مطلع بوديم و حاضر در صحنهاى بوديم كه علماى بزرگ آذربايجان با قيام خودشان در مقابل رژيم پهلوى تكليف الهى خودشان را ادا كردند و منتهى به تبعيد آنها شد و معذلك پيروزى با آنان بود و هست انشاءالله. ما از آذربايجان و خصوصاً علماى آذربايجان همان توقعى را داريم كه از علماى سابق آذربايجان، خصوصاً در اين پنجاه سال اخير، داشتيم. و ما اميد آن را داريم كه همانطور كه علماى آذربايجان در مقابل ظلم و ستمكارى رژيم سابق قيام كردند و نهضت كردند. و لو اينكه گرفتار بعضى از چيزهائى كه نبايد بشوند، شدند، ما اميدواريم كه علماى آذربايجان در صحنه باشند و همه نابسامانىها را توجه داشته باشند و در حل مشكلاتى كه امروز گرفتار آن هستيم و هستند، كوشا باشند و توجه داشته باشند كه دستهاى ناپاكى و گروههاى فاسدى، بالخصوص در مقابل روحانيون و در مقابل جمهورى اسلامى ايستادهاند و بايد با هشيارى همه ملت و خصوصاً علماى آنها و خصوصاً آذربايجان كه در آنجا توطئهها شايد بيشتر باشد، علماى آذربايجان و ساير قشرهاى مؤمن آذربايجان دين خودشان را به اسلام و جمهورى اسلام ادا كنند. ما امروز گرفتار قلمهائى هستيم و گرفتار زبانها هستيم و گرفتار بعضى گروههائى كه مسلح هم هستند، ما گرفتار بعضى اشخاص هستيم كه كنار نشستهاند و به اشخاصى كه در ميدان هستند، چه ميدانهاى جنگ، چه ميدانهاى مبارزه با فساد و چه ميدانهاى بازسازى كشور، در خارج آنها نشستهاند و قلمها را در دست گرفتهاند و اشكال مىكنند و كارشكنى مىكنند. من مىخواهم به قشر روحانيون يك كلمه عرض بكنم كه قضيه قضاوت محول به آنها به حسب شرع هست. من به آن آقايانى كه نشستهاند و به قضاوتى كه در ايران مىشود اشكال مىكنند، يك عرض دارم و يك عرض هم به قضاتى كه در سرتاسر كشور، هر جا هستند، عرض من به قضات اين است كه كوشش كنند، توجه كنند به اينكه اگر با كوشش آنها مسأله قضاوت حل
صحيفه نور ج 14 صفحه 216
نشود، تا آخر قضيه قضاوت به زمين خواهد ماند، كوشش كنند كه اولا علما و اشخاص دانشمند را معرفى كنند و ثانياً آنها كه متصدى امور قضائى هستند توجه كنند به اينكه مسأله بسيار مشكل مهمى و پر مسؤوليتى بر عهده آنهاست، حتى مسؤوليت قضيه قضا از همه مسؤوليتهائى كه در يك كشور هست بالاتر است براى اينكه قاضيان متصدى امورى هستند كه جان مردم، مال مردم، نواميس مردم در گرو كارهاى آنها و قضاوت آنهاست والقاضى على شفير جهنم بايد توجه كنند كه خداى نخواسته جانى به واسطه فتواى آنها و يا قضاوت آنها بدون مجوز شرعى از بين نرود، مالى از بين نرود، حيثيتى، آبروئى از بين نرود كه بسيار اهميت دارد اين مطلب و امروز اهميتش بيشتر از سابق است، سابق قضيه اين نبود كه اگر قاضى تخلف مىكرد، اصل اسلام را مشوه كند، امروز قلمهائى هست كه اگر چنانچه يك قاضى يا چند قاضى ولو اشتباهاً يك كارى انجام بدهد، يا خداى نخواسته عمداً انجام بدهد، اين را پاى روحانيت حساب مىكنند و پاى جمهورى اسلامى حساب مىكنند و بالاخره پاى اسلام حساب مىكنند و لهذا قاضى امروز مسؤول حيثيت اسلام است، مسؤول حيثيت جمهورى اسلام است و مثل قضات در طول تاريخ نيست كه فقط مسؤول باشد نسبت به آن قضاوتى كه در مورد شخصى مىكرد. امروز قضاوت علاوه بر آن بعدى كه هميشه داشته است، يك بعد خاصى دارد و آن بعد خاص آن چيزى است كه برمىخورد به حيثيت اسلام. اگر چند قاضى در چند محل اشتباه بكنند و يا بعضى از آنها مثلاً خداى نخواسته عمداً يك كارى را انجام بدهند، اين اسباب اين مىشود كه قلمهائى كه مىخواهند اين جمهورى اسلامى را از بين ببرند، يكى را چند و چند را صدها جلوه مىدهند و با قلمهاى خودشان به اصل جمهورى اسلامى و به اسلام حمله مىكنند. بنابراين اگر سابق شغل قضا يك شغل در عين حال بسيار مهم و پرمسؤوليتى بود، امروز مسؤوليت او بسيار زيادتر است، بايد بگوئيم صد چندان است. اين يك عرضى است كه به متصديان قضا، چه در حال و چه بعدها كه تصدى مىكنند، عرضى بود كه كردم و يك عرضى هم به اينهائى كه كنار نشستهاند، توى حجرهها نشستهاند، توى خانهها نشستهاند و وارد صحنهها نيستند، لكن اشكال مىكنند، يك عرضى به علمائى است كه در اين مسائل اشكال مىكنند، مصاحبه مىكنند، چيز مىنويسند. اشكال امر آسانى است، انسان مىتواند يك جائى بنشيند و فكر خودش را جمع بكند و اشكال بكند، آنچه مشكل است حل اشكال است. ما امروز چند هزار قاضى در اين كشور لازم داريم، قاضىاى كه قاضى شرع باشد. اين آقايان بايد يكى از چند امر را قبول بكنند يا قبول بكنند كه اصل قضا را در اين جمهورى اسلامى حذف بكنند، اصلا قضاوت هيچ نباشد، هرج و مرج باشد، هر كس مال هر كس را برد و ناموس هر كس را تجاوز كرد و هر كس را كشت، يك محل رسيدگى نباشد، اين يك فرض است. فرض دوم اينكه نه، باشد اما مثل سابق باشد، مثل زمان رژيم پهلوى باشد، يعنى قاضى لازم نيست مسلمان باشد. از قرارى كه به من گفتند در اين قاضى كمونيست هم بوده ، در اين قاضىها مبتلاى به مشروبات هم بوده، اين علماى اعلام يا اين را قبول كنند كه نه، لازم نيست كه قاضى معمم و ملا باشد و اهل علم باشد، به همان ترتيب سابق باشد و قضاوت به دست همان اشخاصى كه سابق بودند باشد، اين هم يك فرض است. فرض ديگر اين است
صحيفه نور ج 14 صفحه 217
كه نه، بايد قاضى به دست همين طبقهاى كه شرع معين كرده است باشد. آقايان مىدانند كه حوزههاى علميه در ايران و در خارج از باب اينكه قضاوت از آنها بكلى سلب شده بود، مهيا نبودند براى اينكه قاضى تربيت كنند. و ما امروز چند هزار قاضى لازم داريم و كمبود داريم. آقايان به جاى اينكه بنشينند و بگويند بچه طلبهها دارند قضاوت مىكنند، خودشان هم بيايند قضاوت كنند، كى جلويشان را مىگيرد؟ معرفى كنند هر عالمى در هر آستانى كه هست، علمائى كه لايقند براى قضاوت و حاضرند براى قضاوت، معرفى كنند، و شوراى قضا قبول مىكند. آن آقائى كه مىفرمايد كه اين قضاوت، قضاوت شرعى نيست، خوب، ايشان خودشان بيايند در رأس قضاوت قرار بگيرند و در هر جائى كه هستند معرفى كنند اشخاصى را كه لياقت براى قضاوت دارند، تا آنها را قاضى قرار بدهند تا وقتى كه وارد در عمل شدند بفهمند كه مسأله، مسأله آسانى نيست، مسأله اين است كه حالا از صفر شروع شده است و اگر كمك كنند همه علماى بلاد و آنهائى كه دلسوزند براى اسلام و در امر قضاوت مىبينند كه يك اشخاص غيرلايق هستند، آنها بيايند خودشان متكفل قضابشوند يا معرفى كنند اشخاص لايقى كه مىتوانند قضاوت كنند، هر كس در هر جا هست پيدا كند قاضىهاى شرعى اسلامى را و معرفى كند. بهتر نيست اينكه همه آقايان كمك كنند تا اينكه قضاوت به آنطورى كه در اسلام است، درست بشود؟ اين بهتر از اين نيست كه بنشينند و بگويند كه بچه طلبهها دارند قضاوت مىكنند؟ خير، بچه طلبهها نيستند، لكن قضاوت كار آسانى نيست، تازه كارند. البته قضاوت به آن ترتيبى كه در شرع مقرر شده و با آن شرايط، به اين آسانى نمىشود او را پيدا كرد و قاضى پيدا كرد، لكن بهتر نيست كه آقايان براى اينكه تا يك حدى اين قضاوت به صورت واقعى شرعى درآيد كمك كنند، نه اشكال كنند؟ اشكال را همه مىتوانند بكنند، اما كمك بكنند. اين علماى بلاد، اينهائى كه براى اسلام دلسوز هستند اينها بنشينند و پيدا كنند افراد را، تربيت كنند افراد را، همانطورى كه در قم الان مشغولند براى پيدا كردن قاضى و تربيت كردن قاضى، آقايانى هم كه در بلاد ديگر هستند و خارج هستند از صحنه و نمىتوانند كه مسأله چه مسأله مشكلى است، كمك كنند بر اين مشروع و بر اين امر شرعى، كمك كردن به امر شرعى تكليف آقايان است يا فحاشى تكليف آقايان است؟ كمك كردن به اينكه قضاوت به طور شرعى انجام بگيرد، يك تكليف شرعى است يا اينكه به باد فحش گرفتن قضاوت را و جمهورى اسلامى؟ اين امرى است كه من به علماى علام بلاد عرض مىكنم كه هر جا هستند و در هر ناحيهاى كه هستند كمك كنند به اين جمهورى نو پاى اسلامى، با هم همكارى كنند، اگر قاضىهاى خوبى را در هر آستانى پيدا كردند و معرفى كردند و شوراى قضائى قبول نكرد، آنوقت حق اين دارند كه شما قاضى خوب را قبول نكرديد و قاضى بد به جاى او گذاشتيد. بهتر اين است كه آقايان كسانى كه اشكال دارند بنشينند و رفع اشكال بكنند.
ما چطور با كسانى كه قيام مسلحانه بر ضد اسلام مىكنند، مىتوانيم تفاهم بكنيم؟
و آنهائى كه به حكومت اشكال دارند و اصلا در مقابل جمهورى اسلامى ايستادهاند و حكومت
صحيفه نور ج 14 صفحه 218
اين جمهورى را قبول ندارند، من به آنها هم عرض مىكنم كه شما سراغ داريد يك دولتى كه اگر اين دولت از بين برود به جاى اين دولت آن دولت بيايد، بعد از چند روز اين مملكت يك گلستانى بشود؟ شما سراغ داريد يك جمعيتى را كه بتوانند چند ميليون جمعيت آواره، يك مقدار آواره جنگى، يك مقدار آواره از عراق، يك مقدار آواره از افغانستان، شما سراغ داريد يك مبدائى را، كه اين دولت آن مبدأ را مخفى كرده است و اشخاصى هستند كه اگر بيايند آن مبدأ را پيدا مىكنند و همه اينها را اصلاح مىكنند، آيا شما يك همچو حكومتى را سراغ داريد؟ آيا مىدانيد شما داريد چه مىكنيد؟ شما داريد كارى مىكنيد كه اگر اين حكومت از بين برود و اگر اين جمهورى برود، به جاى او امثال ازهارى خواهد آمد. آنها در خارج نشستهاند، در پاريس نشستهاند و نقشه مىكشند براى اينكه بيايند و جاى حكومت اسلامى را بگيرند و خودشان حكومت كنند. شما داريد يك اشخاصى را كه اگر اين حكومت از بين رفت آنها را بياوريد و فوراً به طور اعجاز همه كارها را انجام بدهيد؟ شما داريد حكومتى را كه در اين حالى كه ما در جنگ هستيم و در محاصره اقتصادى به حسب واقع هستيم ولو اينكه لفظاً گفتهاند نه لكن عملاً هست و طلبهاى ما را خارجىها مىدهند، چيزهائى كه ازشان خريدهاند دولت، به آنها نمىدهد و همه جا مخالفت با اين جمهورى اسلامى مشغول فعاليت هستند، شما يك حكومتى داريد كه اگر اين جمهورى اسلامى كه همه جايش كه مىگوييد خراب است، اين خراب برداشته بشود، يك حكومت اسلامى زمان رسولالله جاى او بنشيند؟ اگر سراغ داريد معرفى كنيد، معرفى كنيد كه اين افرادى هستند كه اگر اين حكومت از بين برود، تمام كارهائى را كه حالا زمين مانده است يا اينكه نتوانسته است اين دولت انجام بدهد، آنها انجام مىدهند، آنها همه آوارهها را مسكن برايشان با يك روز يا ده روز يا يك ماه درست مىكنند و همه چيزشان را اصلاح مىكنند و جنگ را هم به پايان مىرسانند و صلح ايجاد مىكنند، به طورى كه شرافتمندانه براى ايران باشد، و همه امور را اصلاح مىكنند، فوراً كشاورزى را به راه مىاندازند و بازرگانى را به راه مىاندازند و دانشگاهها را دانشگاه اسلامى مىكنند و همه جا را سرتاسر ايران را گلستان مىكنند. خوب، شماها اگر چنانچه سراغ داريد معرفى كنيد. خوب، مىخواهيد كه اين از بين برود، به جاى او حكومت سابق بيايد؟ اگر نمىتوانيد معرفى كنيد و معرفى نكنيد، معلوم مىشود كه شما با جمهورى اسلامى به نام اينكه اسلامى است مخالف هستيد. اين اسلامى نباشد هر چه مىخواهد باشد، شما مىخواهيد اين مطلب باشد كه جمهورى اسلامى نباشد هر كس ديگر مىخواهد باشد. آن كه مىگويد حالا از زمان شاه ملعون بدتر هست، مىفهمد چه مىگويد؟ مىفهمد دارد چه ضررى به اسلام وارد مىكند؟ مىفهمد كه در زمان شاه ملعون سابق، براين ملت، بر اين بانوان ملت ما، بر اين اشخاص ملت ما، بر اين روحانيت چه گذشت و چه رنجها بردند و يك كلمه نتوانستند حرف بزنند؟ آقايان مىبينند كه حالا شكايتها زياد است، پيشتر لابد شكايت نبوده است، پيشتر كه مال مردم را به زور مىگرفتند و جان مردم را آنطور تلف مىكردند، لابد شكايت نبوده! شكايت بوده جرأت اظهار نبوده. اگر يك روز مردم آزادى امروز را داشتند، آنوقت مىفهميد كه شكايات در آن زمان چه بوده، روحانيون چه شكايتهائى داشتند، بازارىها چه
صحيفه نور ج 14 صفحه 219
شكايتهائى داشتند. امروز و آن روز فرقش اين است كه امروز مردم شكايت مىكنند اگر يك چيزى واقع بشود، و شما شكايات را چند برابر جلوه مىدهيد، آن روز مردم خفقان داشتند، اختناق در كار بود، جرأت نفس كشيدن نداشتند، حكومت سابق نفسها را قطع كرده بود و شما به آنجا رسيديد كه صاف در مقابل حكومت مىايستيد و مىگوئيد كه اين كار خطاست. شما جرأت مىكرديد كه در حكومت سابق يك همچو كلمهاى يا يك همچو مقالهاى بنويسيد؟ فرق ما بين حالا و آنجا اين است كه شمائى كه قلمهايتان خداوند آن قلمها را بشكند آنطور آزاد است كه به همه چيزها و مقدسات اسلام مىنويسيد و پخش مىكنيد و جلوى شما گرفته مىشود، با اينكه بايد گرفته بشود. فرق حالا و سابق اين است كه در سابق شما تسليم بوديد، اگر هم در دلتان چيزى بود در زبانتان نمىشد اظهار كنيد و امروز در زبان و قلم و قدم كارهائى مىكنيد و جلوه مىدهيد اين جمهورى اسلامى را به اينكه اين از زمان سابق بدتر است. به اين نهضت خدا را تشكر كنيد، خوبهاى اين را ببينيد، آن مقدارى كه در اين دو سال خدمت شده است به اين ضعفا، به اين مستمندان و به اين مستضعفين، آنها را نگاه بكنيد، نه اينكه يك جائى يك فساد مىشود، شما تمام مسائل كه انجام گرفته است ناديده بگيريد، فقط آن را بگيريد، اين انحراف است، اين بىانصافى است اين خلاف رضاى خداست. چه كسانى كه دارند شب و روز به اين مملكت خدمت مىكنند، لكن آنقدر فساد زياد است و آنقدر خرابى زياد است كه نمىتوانند به اين زودى اين كارها را انجام بدهند، و معذلك در اين دو سال به قدر پنجاه سال سابق كار انجام دادهاند. شما ناشكرى نكنيد، خداى تبارك و تعالى خداى نخواسته يك وقت به شما عنايتش را بر مىدارد و گرفتار همان مىشويد كه در طول پنجاه سال گرفتار بوديد و آنهائى كه اينطور هم با قلمهايشان علاوه با تفنگهايشان هم با ما معارضه دارند، ما به آنها كراراً گفتهايم و حالا هم مىگوئيم كه ما، مادامى كه شما تفنگها را در مقابل ملت كشيدهايد، يعنى در مقابل اسلام با اسلحه قيام كردهايد، نمى توانيم صحبت كنيم و نمىتوانيم مجلسى با هم داشته باشيم. شما اسلحهها را زمين بگذاريد و به دامن اسلام برگرديد، اسلام شما را مىپذيرد و اسلام هوادار همه شماها هست، فقط گفتن به اينكه ما حاضريم و در آن نوشتهاى كه نوشتهايد، در عين حالى كه اظهار مظلوميتهاى زياد كردهايد، لكن باز ناشيگرى كرديد و ما را تهديد به قيام مسلحانه كرديد، ما چطور با كسانى كه قيام مسلحانه بر ضد اسلام مىخواهند بكنند مىتوانيم تفاهم كنيم؟ شما اين مطلب را، اين رويه را ترك كنيد و اسلحهها را تسليم كنيد و اگر مىگوئيد ما به قانون در عين حالى كه رأى ندادهايم، لكن سر به او مىسپاريم و قبول داريم او را، با قانون شما عمل كنيد و قيام بر ضد دولت كه برخلاف قانون است و قيام مسلحانه كه بر ضد قانون است و داراى اسلحه كه بر ضد قوانين كشور است، به اينها عمل كنيد، ما هم با شما بهتر از آنطورى كه شما بخواهيد عمل مىكنيم. ما مىخواهيم با آغوش باز همه گروههائى كه هستند، بپذيريم و همه منحرفين را ميل داريم كه به استقامت برگردند. اسلام براى همين آمده است، اسلام آمده است كه راه مستقيم انسانيت را به مردم، به جهان ارائه بدهد و حتى الامكان هم خودش تعقيب كند براى برگرداندن منحرفين را به راه راست اسلامى. اسلام، بلكه تمام مكتبهاى توحيدى در طول تاريخ
صحيفه نور ج 14 صفحه 220
براى اصلاح بشر آمده است. پيغمبر اكرم براى اين مشركينى كه به جهنم خودشان را مىفرستادند، براى اينها تأسف مىخورد، غصه مىخورد براى اينها. اسلام دين رحمت است، دين عدل است، ديانت قانون است، شما به قوانين اسلام سر بگذاريد، گردن فرو بياوريد و كشور اسلامى ما همه شما را مىپذيرد و من هم كه يك طلبه هستم با شما حاضرم كه در يك جلسه، نه در يك جلسه، در ده جلسه با شما بنشينم و صحبت كنم، لكن من چه بكنم كه شما اسلحه را در دست گرفتهايد و مىخواهيد ما را گول بزنيد. برگرديد و به دامن ملت بيائيد و اسلحهها را تحويل بدهيد و اذعان كنيد به اينكه ما خلاف كردهايم، دعوى نكنيد كه ما در جبهه مشغول جنگ هستيم، دعوى اين را نكنيد كه ما از اول تا حالا هميشه طرفدار از اسلام و يا طرفدار از مردم بوديم، اين را دعوى نكنيد براى اينكه پذيرفته از شما نيست و شما قبل از اينكه اينجا به اين مطلب برسيد، مشت خودتان را باز كردهايد. شما الان مىبينيد كه بعضى احزابى كه انحرافى هستند ما آنها را جزء مسلمين هم حساب نمىكنيم، معذلك چون بناى قيام مسلحانه ندارند و فقط صحبتهاى سياسى دارند، هم آزادند و هم نشريه دارند به طور آزاد. پس بدانيد كه ما اينطور نيست كه با احزاب ديگرى، با گروه ديگرى دشمنى داشته باشيم، ما البته ميل داريم كه همه گروهها و همه احزاب به اسلام برگردند و راه مستقيم اسلام را پيش بگيرند و همه مسلم بشوند، بر فرض اينكه نشدند، مادامى كه آنها با ما جنگى ندارند و با كشور اسلامى جنگى ندارند و در مقابل اسلام قيام مسلحانه نكردهاند، به طور آزاد دارند عمل مىكنند و به طور آزاد حرفهاى خودشان را دارند مىزنند، لكن شما بناى بر اين مطلب نداريد و من اگر در هزار احتمال يك احتمال مىدادم كه شما دست برداريد از آن كارهائى كه مىخواهيد انجام بدهيد، حاضر بودم كه با شما تفاهم كنم و من پيش شما بيايم، لازم هم نبود شما پيش من بيائيد. و حالا هم به موجب احكام اسلام نصيحت به شما مىكنم، شما در مقابل اين سيل خروشان ملت نمىتوانيد كارى انجام بدهيد. شما اگر يك وقت ملت قيام كند، مثل يك ذرهاى در مقابل اين سيل خروشان هستيد، برگرديد به دامن اسلام، بيائيد آن چيزى را كه ديگران مىخواهند، به شما بدهند و وعده آن را به شما مىدهند، در اسلام براى شما مهياست، شما دست برداريد از قيام مسلحانه و آن چيزهائى كه به غارت بردهايد از بيت المال مسلمين برگردانيد و با مسلمين ديگر با هم باشيد. و شما معزز و محترم هستيد، لكن مادامى كه اسلحه در دست شماست و شما در همين نوشته اظهار مظلوميت و اظهار اينكه ما مىخواهيم كارها درست بشود و تفاهم بشود، وقتى در همين جا تهديد به قيام مىكنيد ما نمىتوانيم از شما اينطور مسائل را قبول كنيم، لكن بهتر است كه شما با اين جمهورى مخالفت نكنيد. اگر شما واقعاً براى مردم و براى اين ملت و براى اين كارگرها و براى اين دهقانها دلسوز هستيد، اين را بدانيد كه اگر اين جمهورى اسلامى خداى نخواسته شكست بخورد، شكست مستضعفين در سرتاسر جهان است.
والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page