-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 11
تاريخ: 24/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پاسداران كميته مركزى و جمعى از بانوان
تنها قرائت به اسم رب سازنده است
بسم الله الرحمن الرحيم
ما همه در اين نهضت سهيم هستيم و شما خانمها سهم بزرگ داريد قرائت به اسم خداى تبارك و تعالى است. برنامه اين است كه قرائت كه اول رشد انسانى است و براى رشد انسانى است قرائت تنها نباشد، آموزش تنها نباشد، آموزش تنها ممكن است كه براى يك كشورى مضر هم باشد. آموزش باشد با تربيت، كه در آيه مىفرمايد: اقراء باسم ربك قرائت كن به اسم رب، قرائت كن، با اسم رب شروع كن به قرائت. اگر قرائت با اسم رب شد، اين هم پرورش است و هم آموزش، قرائت آموزش است و با اسم وقتى كه شد پرورش است. هم پرورش را وهم آموزش را درآن آيه شريفه مىفرمايند، بلكه دستور كلى همه كارهاى انسانى در اين آيه شريفه هست كه فقط قرائت نيست كه بايد به اسم رب باشد، قرائت هم يكى از مصاديقى است كه بايد به اسم رب باشد و با توجه به خدا باشد، همه كارهائى كه شما انجام مىدهيد، همه تحصيلاتى كه مىكنيد، همه اقداماتى كه مىكنيد، تمام اينها با اسم رب شروع بشود. اگر همه با اسم رب شروع بشود، هم آموزش ممكن است مفيد باشد براى اينكه آموزش توام با پرورش است.
آموزش منهاى پرورش موجب نابودى معنويت بشر و فناى مملكت
بيشتر صدماتى كه به بشر وارد مىشود از طريق آموزش بى پرورش است. تمام اين آلاتى كه درست شده است، تمام اين آلات جنگى كه درست شده است، آلات منهدم كنى كه درست شده است، به دست اشخاصى بوده است كه آموزش داشتهاند لكن پرورش صحيح نداشتند و لهذا با علم خودشان طرح فناى برادرهاى خودشان، همجنسهاى خودشان را مىريزند. در مملكت ما هم آن مقدار كه از دست آموزش و آموزش خواهان و آنهائى كه آموزششان زياد بوده است صدمه ديدهاند ملت ما، از دست ديگران نديدهاند، براى اينكه اين متفكران و اين دانشمندان بودند كه طرحهاى تخريبى را، طرحهاى فناكننده ملت را مىريختند، براى اينكه آموزش داشتند لكن آموزش در كنارش پرورش نبود. شماها كه مربى هستيد يا مىخواهيد تربيت بكنيد فرزندان خودتان را يا جامعه را، بايد توجه به اين آيه شريفه داشته باشيد كه اقرا باسم ربك مىخواهيد آموزش بدهيد، مىخواهيد آموزش پيدا كنيد،
صحيفه نور ج 6 صفحه 12
قرائت كنيد، با اسم رب باشد، با توجه به خدا باشد، با تربيت الهى باشد. اگر يك انسانى هم علم داشت و هم تربيت الهى داشت، اين مفيد خواهد شد براى مملكت خودش، و هرگز يك مملكتى از دست آن كه آموزش و پرورش دارد صدمه نمىبيند. صدمههائى كه وارد مىشود بر مملكت غالباً از اين متفكرين بى پرورش، آموزشهاى بى پرورش واقع مىشود. علم را تحميل مىكنند لكن تقوا ندارند، لكن پرورش باطنى ندارند، از اين جهت عمال خارجى مىشوند. از اين جهت نقشههارا براى فناى مملكت خودشان مىكشند.
خداوند انشاءالله شما بانوان را كه مركز پرورش بچههاى كوچك هستيد، تا آخر موفق كند شما را به اينكه اين بچهها را خوب آموزش و پرورش بدهيد. بله، پرورش از دامن شما شروع مىشود، دامن بانوان است كه بچههاى خوب را پرورش مىدهد. ممكن است كه يك بچهاى كه شما خوب تربيت بكنيد، يك ملت را نجات بدهد. توجه داشته باشيد كه بچهها را خوب تحويل جامعه بدهيد و آموزشتان با پرورش باشد.
خداوند همه شما را توفيق بدهد، سلامت بدهد، سعادت بدهد سلام بر همه شما خانمها.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 13
تاريخ: 24/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پزشكان، پرستاران و كادر درمانى بيمارستانهاى تهران
پرستارى از بيماران به گونه اى كه مورد پسند اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
از شما برادران و خواهران كه در اينجا براى تفقد از من آمديد تشكر مىكنم و سلامت و سعادت همه شما را از خداوند تعالى خواستارم. شما پزشكان وظيفه بزرگى داريد. پزشكان، پرستاران، كارمند، كارمندهاى بيمارستان وظيفه بزرگى دارند و آن وظيفه بيماردارى، وظيفه پرستارى، وظيفه معالجه كه بايد مثل پدرى كه فرزندش را معالجه مىكند و مادرى كه اولادش را پرستارى مىكند، شما مريضها را مثل اولاد خودتان، مثل فرزندان خودتان بدانيد و آنها را با مهر و محبت پذيرائى كنيد و آنها را پرستارى كنيد، همانطور كه مادر پرستارى مىكند از اولادش. اينهايى كه مريض شدند به منزله اولاد شما هستند، به منزله برادرهاى، خواهرهاى شما هستند. آنها بايد پرستارى به طور صحيح بشوند و در بيمارستان به طورى كه اسلام بپسندد از آنها پرستارى بشود و به آنها رسيدگى بشود و من اميدوارم كه با برقرارى جمهورى اسلامى مشكلات ما انشاءلله حل بشود. مشكلات در هرجا در هر قشر حل بشود.
خداوند شماها را حفظ كند و موفق باشيد براى خدمت به مملكت خودتان، خدمت به اسلام خودتان، خدمت به برادرهاى خودتان. انشاءالله همه موفق و مويد باشيد. من دعاگوى همه شما هستم و خدمتگزار همه ملت. و من اميدوارم كه بتوانم اين خدمتم را تمام كنم و فرصت پيدا بكنم كه اين خدمت را تمام بكنم. از شما دوستان، برادران، خواهران اميد دعا دارم كه دعا كنيد ما بتوانيم اين راه را تا آخر برويم. مشكل است، راه پر زحمت و مشكلى است، با خواست خداى تبارك و تعالى تا اينجا رسيدهايم و از اين به بعد با كمك همه اقشار ملت انشاءالله به پايان خواهيم رسانيد. سلام بر همه شما، موفق باشيد همه شما. والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 14
تاريخ: 25/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پرستاران لشكر 92 زرهى و كاركنان راه آهن دولتى
كوتاه كردن دست اجانب فقط نيمىاز پيروزى است
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما جوانهاى غيرتمند و غيور. سلام بر جوانان ايران كه به واسطه زحمتهاى خود و مجاهدات خود نهضت را به دروازه پيروزى رساندند. ما از شما كارمندان راهآهن و از شما نمايندگان لشكر اهواز تشكر مىكنيم و براى شما دعاى خير.
ما تا اينجا كه رسيدهايم مقدارى از راه را رفتهايم. شما خيال نكنيد كه ما باز پيروز شدهايم، ما نصف راه را رفتهايم دست اجانب را كوتاه كرديم، آن خائنان اصلى را از اينجا بيرون رانديم با همت شما جوانها، لكن خيلى از راه مانده است و ما بايد اين راه را تا آخر برسانيم.
ما الان رژيممان جمهورى اسلامى است و بايد به آن چيزهائى كه در جمهورى اسلامى است پايدار و وفادار باشيم. در جمهورى اسلامى همه آزادىها، همه استقلالها، در آنجا تامين است. اسلام ضامن سعادت بشر است در دنيا و آخرت.
تلاش اخلالگران براى شكست نهضت
شما هشيار باشيد كه بسيارى از اين اشخاصى كه بين مردم افتادند و تبليغات سوء مىكنند، مىخواهند اين نهضت ما را به شكست برسانند. شما دوستان، شما برادران من آگاه و بيدار باشيد و نگذاريد اخلالگران بين شما رخنه كنند. اينها بنا دارند كه باز مسائل را به سالهاى قبل برگردانند، اينها عمال اجانب هستند اينها به نظر من مىآيد كه عمال آمريكا هستند و مىخواهند كه همان مسائل را، همان چپاولگرى را، همان سلب آزادى و سلب استقلال را دوباره به ايران برگردانند. اگر شما دوستان و همه اقشار ملت بيدار نباشند، من خوف آن دارم كه خداى نخواسته به شكست برگرديم.
وحدت كلمه را حفظ كنيد
ما از شما آرزوى اين داريم كه وحدت كلمهتان را حفظ كنيد. به همه ايران اين مطلب را من اعلام مىكنم كه موظفند كه حفظ وحدت كلمه بكنند، اختلاف بينشان نباشد. در اين وقتى كه ما به آستانه آزادى رسيديم، به آستانه پيروزى رسيديم نگذارند كه فتنه گرها بين آنها ايجاد اختلاف كنند و
صحيفه نور ج 6 صفحه 15
باز مسائل سابق عود كند. ما همه موظفيم به اسلام وفادار باشيم، اسلام را ترويج كنيم. همه بايد سرباز اسلام باشيم.
من توحيد كلمه شما را از خداوند تعالى خواستار و سلامت و سعادت همه شما را و همه دوستان ايرانى خود را از خداوند تعالى مسئلت مىكنم. اميد است كه همه شما در سعادت و سلامت، هم در دنيا و هم در آخرت، باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 16
تاريخ: 25/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانشجويان همدان، پاسداران انقلاب اسلامى و متخصصين علوم ادارى و مديريت
با هوشيارى و وحد ت كلمه از نهضت در مقابل خطرات پاسدارى كنيد
بسم الله الرحمن الرحيم
رژيم طاغوتى رفت و لكن خطراتى هست. دستهاى اجنبى در كار مىباشد تا دوباره ما را به وضع اوليه برگرداند، تفرقه بين صفوف ايرنيان بيندازند و وظيفه ماست كه از اين نهضت پاسدارى كنيم. وحدت كلمه را به كار ببنديم و شما با وحدت كلمه توانستيد با دست خالى بر قدرتهاى بزرگ پيروز شويد.
قدرتهاى بزرگ نتوانستند محمد رضا را نگاه دارند. قدرتهاى بزرگ مخصوصاً آمريكا و انگلستان براى نگهدارى او كوشش فراوانى كردند ولى در برابر خواست ملت كارى از پيش نبردند. به هوش باشيد هنوز آنان در صدد از بين بردن شما هستند، ايادى آنان در همه جا تبليغ مىكنند، بخصوص در كارخانجات رفته و مىگويند ما طرفدار كارگر هستيم. اگر آنان در كارخانه مىروند و كارگران با صفا از آنها استقبال مىكنند تااعتصاب كنند شما با هوشيارى بايد جلوى شرارت و مفسده آنان را بگيريد. خداوند شما را حفظ بفرمايد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 19
تاريخ: 26/1/58
بيانات امام خمينى در جمع كارگران و نمايندگان صنف نانوايان شهرستان قم
رسيدگى به امور مستضعفين و ترميم خرابىهاى حاصله از غارت كشور
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان بايد بدانيد كه بعد از انقلاب آشفتگى است تاكنون ما در حال انقلاب بوديم و الان هم در حال انقلاب هستيم و انقلابات طبعا اينطور هست كه مثل اينكه يك مملكت در حبس باشد و بعد در حبس را باز كنند و سى ميليون جمعيت از حبس بيرون بريزد، يك انقلابى خواهد شد، يك اغتشاشى خواهد شد كه ترميم آن محتاج به خيلى صرف وقت است. الان شما آقايان در حال انقلاب هستيد، الان آن آزادى براى همه قشرها حاصل شده است، استقلال براى مملكت ما بحمدالله تا حدودى حاصل شده است.
اين امورى كه شما مىخواهيد، همه قشرها مىخواهند، اينطور نيست كه محروميت منحصر به شما باشد، من اعتقادم اين است كه از شما محرومتر ما زياد در ايران داريم. شما باز يك كارى داريد، اشتغالى داريد، عدد كثيرى، اجتماع كثيرى از مردم هستند كه اين كار را هم ندارند و اينها با بدبختى در يك زاغهها زندگى مىكنند. شما زاغههاى اطراف تهران را يك سرى به آن بزنيد توجه كنيد ببينيد اينها چه جور زندگى مىكنند. ما به فكر همه هستيم، دولت به فكر همه هست لكن مساله، مساله آسانى نيست.
يك مملكت خراب، يك مملكت ويران، يك مملكتى كه همه ذخائرش را به چپاول بردند حالا مىخواهد تازه شروع كند، شروع به نوسازى، اين شروع به نوسازى محتاج به وقت است، اينطور نيست كه غفلت از حال مستمندان شده باشد و يا از حال كارگران شده باشد، خير، ما همه به فكر شما هستيم و ما انشاءالله بعد از اينكه بتوانيم استقرار بدهيم جمهورى اسلامى را، اسلام در فكر كارمندان و در فكر كارگران و در فكر مستضعفين بيشتر است تا فكر ديگرى. شما مطمئن باشيد كه اگر ما توانستيم قدرت پيدا بكنيم و اسلام را به آنطور كه هست پياده بكنيم، براى همه شما و براى آنهائى كه از شما خيلى بدتر هست زندگىشان، فكر خواهد شد.
الان راجع به خانه، البته من مىدانم كه شما هم بسياريتان خانه نداريد، لكن اين مطلب اختصاص به شما ندارد، شما زاغهنشينها را ببينيد كه اينها چه جور زندگى مىكنند، اگر آنها را ببينيد به حال آنها ترحم مىكنيد. البته بايد براى همه خانه تهيه بشود، براى همه زندگى تهيه بشود، براى همه
صحيفه نور ج 6 صفحه 20
وضع كار به طور عادلانه تهيه بشود و اين محتاج به يك مهلتى است. نمىشود يك مملكتى كه خراب شده است و همه چيزش به باد رفته است، حالا يكدفعه ما صبح بكنيم و بهشت درست بشود و اين يك امرى است نشدنى.
تبليغات سوءمفسده جويان براى ممانعت از استقرار جمهورى اسلامى
و مىبينيد كه در بين اقشار الان اشخاص مفسده جوئى هستند كه نمىگذارند اين جمهورى استقرار پيدا بكند، فساد مىكنند آنها مىخواهند كه باز مسائل سابق را عود بدهند، آنها در صدد اين هستند كه ما را باز در بند بكشند، استقلال ما را از بين ببرند، ذخائر ما را از بين ببرند. شما آقايان و ديگران و همه اقشار ملت موظفند كه به تبليغات سوء اينها گوش نكنند و يك مهلتى بدهند، كه انشاءالله جمهورى اسلامى مستقر بشود. الان استقرارى ندارد. ما قانونمان باز تصويب نشده. مجلس شورايمان باز بر پا نشده. ما الان بين راه هستيم و در بين راه نمىتوانند كه همه مسائل را حل بكنند و من اميدوارم كه انشاءالله مسائل شما و مسائل همه كارگرها و مسائل همه اقشار مستضعف، اگر چنانچه توفيق پيدا بشود و همه با هم دعا بكنيد و همه با هم پشتيبانى بكنيد كه اين مطلب شرعى حاصل بشود، براى همه انشاءالله رفاه خواهد شد و اين اختلافات طبقاتى ننگين به آن صورت نخواهد ماند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت شماها را خواستارم و بايد تشكر كنم از جوانها كه هم كار كرديد در موقع نهضت كه لازم بود و هم پشتيبانى كرديد از نهضت. خداوند شماها را حفظ كند و ما هم دعاگوى شما هستيم و هم خدمتگزار و اميدواريم كه بتوانيم يك وقت به شما خدمت بكنيم.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 21
تاريخ: 27/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران يافت آباد تهران
حفاظت و كنترل انقلاب با عزم راسخ ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
انقلاب يك راه دارد و يك پس از پيروزى. قبل از اينكه انقلابها پيروز بشوند همه رو به مقصد هستند و گرمىها و نهضتها بسيار ارزنده و بسيار گرم هست، پس از پيروزى يك سستىها پيدا مىشود و يك اختلافها. شما تا مدتى كه در قيد و بند بوديد و همه بوديم، در اختناق بوديم، 35ميليون جمعيت ايران كه در زندان بود، ايران يك زندان بود. پس همه در شكنجه بوديد. شكنجههاى روحى. ديگر برادران در شكنجههاى جسمى بودند كه مىشنيديم شكنجهها را، در شكنجه روحى بوديم. بحمدالله قيام كرديد شما جوانان ملت و پيروز شديد و دست تبهكاران را از مملكت خودتان قطع كرديد و دزدان حرفهاى را بيرون كرديد. امروز كه پيروز شديد و روز پيروزى است مثل اين است كه در يك زندان را باز كنند و سى ميليون جمعيت از آن زندان بيرون بريزد، در يك قفس را باز كنند و سى ميليون كبوتر گرفتار بيرون بريزد، حال انقلاب است، حال اختلاف است، حال دگرگونى است لكن بايد با همت، با عزم راسخ، با اراده، بايد اين حال بعد از انقلاب را هم كنترل كنيد.
جلوگيرى از توطئههاى شيطانى و پيش به سوى سازندگى امروز مىبينيد كه در گوشه و كنار مملكت ما، كشور ما، مفسدين دست به كارند و مىخواهند بين شما اختلاف بيندازند، قبل از اين نمىتوانستند، آنوقت كه شما در راه بوديد و گرم مبارزه، كسى نميتوانست رخنه كند، امروز كه مبارزه به آخر رسيده است و وقت اين است كه ما ايران را بسازيم، اين ايران خراب را آباد كنيم، امروز دستهاى مرموزى از آستين بيرون آمده است و بين اقشار ملت تفرقه مىاندازد. بايد شما پاسداران اسلام، شما جوانان كه سربازان امام زمان سلام الله عليه هستيد بايد با هوشيارى، با اراده قوى، با مشت محكم جلوى اين توطئهها را بگيريد، گمان نكنيد كه ما به آخر رسيديم و ما پيروز شديم، ما بين راه هستيم و بايد قدمهاى ديگر برداريم. امروز مىخواهند نگذارند ما جلو برويم و قدمهاى ديگرى را كه براى سازندگى است برداريم، با اسمهاى مختلف، با بهانههاى مختلف، با نيتهاى فاسد، با اغراض بسيار و شيطانى قيام مىكنند، راهپيمائى مىكنند و مىخواهند ملت ما را نگذارند وحدت كلمه داشته باشد، مىخواهند ايجاد اختناق بكنند، شما جوانان برومند، شما
صحيفه نور ج 6 صفحه 22
پاسداران اسلام بايد محكم، قوى در مقابل اين توطئهها بايستيد و نگذاريد اينها شيطنت خودشان را به آخر برسانند، من از شما تشكر مىكنم كه در اين برهه از زمان كه احتياج به وجود غيرتمندانى مثل شماها بود، شما قيام كرديد و هم نهضت را پيش برديد و هم پاسدارى كرديد لكن خدمت شما به آخر نرسيده است، خدمت شما به اسلام به آخر نرسيده است، باز بين راه هستيم و بايد از اين توطئهها جلوگيرى كنيم، از اين نقشههاى شيطانى كه به دست آمريكا و عمال او الان هم در مملكت ما در جريان است دستهاى اينها را قطع كنيم، نگذاريم اينها توطئه كنند با اسمهاى مختلف و با بهانههاى مختلف توطئه كنند و تخم نفاق بپاشند بين ملت ما. شما برادران من، شما عزيزان من بايد با مشت محكم با آنها مواجه بشويد و آنها را خنثى كنيد، حرفهاى آنها را خنثى كنيد، آنها در همه اطراف كشور ما مشغول شيطنت هستند و بنا دارند كه باز يا آن رژيم را پيش بياورند و يا اگر اين نشد نظير او را پيش بياورند و باز ما را در اختناق بكشند و جوانان ما را در حبس و ذخائر ما را در غارت. ما موظفيم، همه ما موظفيم كه از اين نقشههاى شيطانى جلوگيرى كنيم.
من اخطار مىكنم به ملت ايران كه هشيار باشيد و نگذاريد اين شياطين رخنه كنند، اينهايى كه به اسلام اعتقاد ندارند، اينهائى كه بهايمان اعتقاد ندارند، اينهائى كه به خدا اعتقاد ندارند بخواهند صفوف شما را در هم بشكنند و صفوف توحيدى شما، انسانى شما، اسلامى شما را در آن رخنه بكنند و نگذارند به مقاصد خودمان برسيم. مقصد اين است كه اسلام، احكام اسلام، احكام جهانگير اسلام زنده بشود و پياده بشود و همه در رفاه باشند و همه آزاد باشند، همه مستقل باشند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه ملت ايران و شما جوانان برومند كه با من مواجه هستيد مىخواهم.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 23
تاريخ 28/1/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان عشاير بنى كعب شادگان خوزستان
از پول نفت ما براى آمريكا پايگاه ساختهاند
بسم الله الرحمن الرحيم
گرفتارى اقشار ملت زياد است. هر كس خيال مىكند فقط منطقه اوست كه برق و آب ندارد و حال آنكه در تهران مردم حدود سى محله يا بيشتر با وضع تاسف بارى زندگى مىكنند و از همه مزاياى تمدن و زندگى محرومند. عشاير بختيارى هيچ چيز ندارند وبه هر قسمت كه برويد همين طور است زيرا مال اين ملت را به غارت بردهاند، از پول نفت ما براى آمريكا پايگاه ساختهاند وبه اسمما اسلحه واردكردهاند، اما براى خودشان پايگاه در مقابل شوروى ساختهاند. ايران احتياج به اسلحه نداشت كه ابرقدرت بشود واين سلاحها فقط براى پايگاههاى آمريكائى در ايران بود.شما فقط از اطراف خوزستان اصلاع داريد، اما هركس كه به اينجا مىآيد مىگويد كه ما از محرومترين نقاط آمدهايم. در صورتى كه همه جاى اين مملكت همين طور است.
نگذاريد آشوبگران مغرض، جوانان را اغفال كنند
اما چيزى كه در حال حاضر مهمتر است اين است كه بايد ما همه دست به دست هم داده و جلو افرادى را كه بين مردم مىافتند و ميخواهند اختلاف بيندازند بگيريم. اين افراد يك سرى از جوانان ما را اغفال مىكنند و به اسم كمك به مردم، بذر اختلاف مىپاشند و ميخواهند وضع را به عقب برگردانند، در حالى كه وقتى مملكت آشفته شد ناراحتىها زياد مىشوند و كودتائى بپا خواهد شد. اينها مىخواهند ما را به حالت اول برگردانند و جوانان را با مطالب فريبنده اغفال كنند، من بارها گفتهام اگر اينها واقعاً دلشان براى كارگر و مستضعفين مىسوزد، كمكهاى عمرانى كنند، نه كارشكنى، همان گونه كه صندوقهاى راى را سوزاندند اينها، چرا مخالفت كردند؟ وظيفه هر كس در محل خودش اين است كه نبايد بگذارد بين جوانان نفوذ كنند و اختلاف بيندازند، اينها نمىخواهند بگذارند كارخانهها به كار بيفتد اما ما در برابر نسلهاى آينده مسوول هستيم. جوانان را آگاه كنيد كه افراد مغرض نمىخواهند بچهها درس بخوانند، آنها مىخواهند آشوب بپا كنند و وضع گذشته را پيش آورند ولى ما بايد همه با هم اين نهضت را گرم نگه داريم. خدا همگى شما را حفظ بفرمايد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 24
تاريخ 28/1/58
پيام امام خمينى به مناسبت روز ارتش
ملت شريف و مبارز ايران وفقهم الله تعالى
بسم الله الرحمن الرحيم
با اهداء سلام و سپاس از مجاهدات خستگى ناپذير شما ملت شجاع كه اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پيروزى رسانديد و دست خيانتگران داخلى و خارجى را با خواست خداى بزرگ قطع كرديد، لازم است به تذكرات زير توجه نمائيد:
1- روز چهارشنبه 29فروردين روز ارتش اعلام مىشود. ارتش محترم در اين روز در شهرستانهاى بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيبانى خود را از جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براى فداكارى در راه استقلال و حفظ مرزهاى كشور اعلام نمايند.
2- ملت ايران موظفند از ارتش اسلامى استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان نمايند. اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامى است و ملت شريف لازم است آن را به اين سمت رسماً بشناسد و پشتيبانى خود را از آن اعلام نمايد. اكنون مخالفت با ارتش اسلامى كه حافظ استقلال و نگهبان مرزهاى آن است جايز نيست. ما و شما و ارتش، برادرانه بايد براى حفظ و امنيت كشورمان كوشش كنيم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدين خاتمه دهيم.
3- افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند. توجه ننمودن به اين مسائل موجب ضعف ارتش اسلامى ميشود و نظام را از هم مىپاشد. سربازان و درجهداران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات كنند، چنانچه روساى فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادرى رفتار نمايند و از ديكتاتورى كه در رژيم طاغوت بود اجتناب نمايند. ارتش اسلامى بايد با حفظ سلسله مراتب و نظام صحيح اسلامى و اطاعت كامل زير دست از مافوق و رعايت كامل مافوق از زير دست، اداره شود. تخلف از اين امر ضدانقلاب است و مورد مواخذه خواهد بود.
4- افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت كنند و ارتشى را در داخل ارتش يا خارج بدون مجوز دستگير كنند. اگر شكايتى دارند يا اطلاع از مجرميت كسى دارند، روى موازين شرعى و قانونى رسيدگى خواهد شد. دخالت بيجا در داخل ارتش موجب ضعف آنان مىشود و مخالف انقلاب اسلامى است.
صحيفه نور ج 6 صفحه 25
5- اين قشر از ارتش كه در خدمت اسلام و ملت هستند وفادارى خود را از جمهورى اسلامى اعلام نمودهاند، اگر خداى ناخواسته در رژيم طاغوتى خلاف و گناه صغيره كردهاند، با برگشت به سوى خداى تعالى و جمهورى اسلامى مورد عفو خداوند رحمن و عفو ملت شريفند و اينجانب آنان را عفو كردم. اميد است آنان با دلگرمى و اعتماد به خدا و ملت شريف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگانهاى خود مستقر شوند. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين و هدايت جوانان فريب خوردهاى را كه مىخواهند در صفوف مسلمانها تفرقه بيندازند خواستارم و هوشيارى ملت را در مقابل توطئههاى غير اسلامى اميدوار.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 26
تاريخ 29/1/58
بيانات امام خمينى در ديدار با سرپرست و مسؤولين كميتههاى چهارده گانه انقلاب اسلامى تهران
ضرورت وجود پاسداران و كميتهها در خلع سلاح و سركوبى مفسدين
بسم الله الرحمن الرحيم
در جزئيات اين مسائل نمىتوانم وارد بشوم من كلياتى بايد بگويم. ما و همه مىدانند كه پس از پيروزى انقلاب تا اين حد و بيرون كردن اين قواى شيطانى البته دنبال هر انقلاب يك اغتشاشاتى هست، يك نابسامانىهائى هست و همه مىدانند كه آنوقتى كه اين نابسامانىها پيدا شد، از قواى انتظامى هم خبرى نبود و پاسدارها اين كار را كردند و جلو همه اين مفاسد را تا آن حدودى كه امكان داشت در همه بلاد، كميتهها و پاسداران انقلاب اين كارهاى مفيد را انجام دادند و البته حالا هم قواى انتظاميه تا يك حدودى تشكل پيدا كرده است،لكن پهلوى او بايد اين پاسداران و كميتهها باشند تا آن روزى كه قدرت نظامى يك جورى باشد كه خلع سلاح تمام مفسدين را و گروههائى كه دارند اخلال مىكنند، بكنند. علامت اينكه قدرت پيدا كردهاند اين است كه خلع سلاح كرده باشند، پس از آنكه خلع سلاح كردند از اين گروههائى كه در بين مردم دارند مفسده مىكنند، كارخانهها مىروند تبليغات سوء مىكنند، كشاورزى را نمىخواهند تحقق صحيح پيدا بكند، مدارس دولتى را نمىخواهند باز باشد، مىخواهند اين آشفتگىها سر جاى خودش باشد تا فرصت پيدا بشود كه خارجىها تبليغ كنند كه ايران نمىتواند خودش را حفظ كند، يك زمينه فسادى ايجاد كنند و خداى نخواسته كودتايى درست كنند كه در دنيا هم موجه نشان بدهند. اين اشخاص و گروههائى كه در بين مردم افساد مىكنند، تبليغات سوء مىكنند، مادامى كه هستند احتياج به كميتهها و پاسدارها هست. اين را نه دولت مىتواند انكار كند و نه ملت مىتواند انكار كند و هيچ كس منكر اين نيست كه تا اينكه قدرت دولت بهاندازهاى نشود كه اين اشخاص مفسد را خلع سلاح بكند و به جاى خودش بنشاند اين احتياج به كميتهها و احتياج به پاسداران انقلاب ضرورى است و معلوم هم نيست كه دولت اگر چنانچه با او صحبت بكنند و بكنيم اين معنا را هيچ جايش را بتواند انكار بكند يا انكار كنند، آنها همه قائلند به اينكه پاسدارها لازمند.
آن چيزى كه مشكل است اين است كه اين كميتهها در سرتاسر ايران (شما فقط تهران را ملاحظه نكنيد) در سرتاسر ايران، كميتهها گاهى افراد غير صالحى در آنها پيدا شده است يا كميتهها اصلاً تشكيل شده است از افراد غير صالح، آن هم به اسم انقلاب و به اسم كميته فلان، و اينها كارهائى انجام مىدهند كه ضد انقلاب است، كارهائى انجام مىدهند كه برخلاف شرع اسلام است و اين موجب
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 5
تاريخ: 23/1/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامىشرق تهران
شما پاسداران مثل سربازان صدر اسلام با جان و دل خدمت كرديد
بسم الله الرحمن الرحيم
شما پاسداران مثل سربازان صدر اسلام با جان و دل خدمت كرديد شما پاسداران انقلاب اسلامى به اسلام حق پيدا كرديد. شما مثل سربازان صدر اسلام كه با جان و دل و با عشق و علاقه به اسلام خدمت كردند، به اسلام خدمت كرديد و مىكنيد. من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى همان اجرى را كه به پاسداران اسلام در صدر اسلام عنايت فرموده است، به شما برادران عزيز عنايت فرمايد. شما در اين انقلاب اسلامى و در اين نهضت اسلامى، سهم بسزائى داريد. شما حفظ امنيت منطقه را كرديد و اين خدمت بزرگى است كه به برادران و خواهران خودتان كرديد و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به شماها سعادت و عزت عنايت فرمايد. من از همه شما متشكر هستم و ما منتظريم كه انشاءالله احكام اسلام جريان پيدا كند و همه ما خدمتگزار اسلام و احكام اسلام باشيم و ملت ما مستقل و آزاد باشد و دست خيانتكاران تا ابد از اين مملكت قطع بشود. من از خداى تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 17
تاريخ 26/1/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل پادگانهاى فرح آباد و لشگرك
رمز پيروزى نهضت، وحدت كلمه و اتكال به خدا و استقبال از شهادت بود
بسم الله الرحمن الرحيم
جوانان غيور خوش آمديد. درود بر شما جوانان برومند، درود بر شما كه در اين روز با ما مواجه هستيد و من نيروى شجاعت شما را از نزديك مشاهده مىكنم. عزيزان امروز من به شما تبرك مىگويم، دو تبريك، يكى تبريك اينكه طاغوت رفت و برگشتن ندارد، اختناق دفن شد و برگشتن ندارد، بستگى به اجنبى قطع شد و برگشتن ندارد. تبريك دوم، تبريك جمهورى اسلامى، اسلامى كه تمام اقشار در آن زندگى به رفاه بكنند، اسلامى كه همه آزاد باشند، اسلامى كه استقلال را براى ما حفظ كند، اسلامى كه طبقات ضعيف را برومند كند، اسلامى كه طرفدار مستضعفين هست. من به شما تبريك مىگويم اين اسلام را، لكن شرط آن اين است كه با هم وفادار باشيم و همه سرباز اسلام باشيم. رمز پيروزى امروز ما اين است كه اتكا به خداى تبارك و تعالى داشتيم. رمز پيروزى ما اين است كه جنبه فقط سياسى نبود، فقط براى نفت و امثال اينها نبود، جنبه، جنبه معنوى بود، اسلامى بود، جوانان ما آرزوى شهادت مىكردند، جوانان ما شهادت را استقبال مىكردند همانطور كه در صدر اسلام سربازهاى اسلام شهادت را استقبال مىكردند. سربازان ما از شهادت باك ندارند براى اينكه مردن را يك چيز فنا شدن نمىدانند. سربازان ما شهادت را سعادت مىدانند و براى اين سعادت كوشش مىكنند. رمز پيروزى، اتكاء به قرآن و اين شيوه شيعه مقدس كه شهادت را استقبال مىكردند، بوده، خوف در دل آنها نبود، در عين حال كه تانكها و مسلسلها به روى آنها آتش مىگشود آنها استقبال مىكردند، خوف نداشتند. مشت بر تانك غلبه كرد، مشت بر مسلسل غلبه كرد مشت بر ابرقدرتها غلبه كرد. اين رمز را حفظ كنيد، اين رمز پيروزى را تاحفظ كنيد پيروز هستيد. ملت ما تا با خداست پيروز است. ملت ما تا پناهگاه او اسلام است پيروز است. پرچم قرآن تا برفراز سر ملت ماست پيروز است. اين رمز را حفظ كنيد، توجه داشته باشيد كه نهضتهاى سابق نهضتهايى بود كه يا سياسى بود يا نيمه اسلامى. نهضت امروز تمام اسلامى است، نهضت امروز براى خداست، همه فرياد مىزنند اسلام، همه فرياد ميزنند جمهورى اسلام. اين رمز است كه ما را پيروز كرد و شما هم اين رمز را حفظ كنيد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 18
هوشيارى جهت مقابله با تبليغات سوء و توطئههاى دست نشاندگان
توجه داشته باشيد كه شياطين در بين همه طبقات منتشر شدهاند كه براى اربابهاى خود راهى باز كنند، اينها مىخواهند همان بساط سابق را اوج بدهند. شما توجه داشته باشيد كه آنها را در بين خودتان راه ندهيد، دفع كنيد آنان را. شما بدانيد كه با اسلام مىتوانيد مستقل باشيد و با اسلام مىتوانيد آزاد باشيد. قرآن شما را آزاد قرار داده است و قرآن استقلال شما را بيمه كرده است. كسانى كه در بين شماها رخنه مىكنند و مىخواهند تبليغات سوء بكنند يا به اسم دلسوزى براى كارگران با به اسمهاى ديگر، اينها خائن به ملت ما هستند، اينها براى كارگران هيچ دلسوزى ندارند، اينها مىخواهند مملكت ما آشفته باشد و مملكت ما گل آلود باشد و از گل آلود و آب گل آلود ماهى بگيرند، اينها دست نشاندگان آمريكا يا غير آمريكا هستند و اينها هستند كه مىخواهند باز ما را به آن اختناق و به آن وابستگى برگردانند. بيدار باشيد برادران من، بيدار و هوشيار باشيد. مخالفت با ارتش محمدى، مخالفت با اسلام است شما نظاميان، شما ارتشيان از ما هستيد، برادرهاى عزيز ما هستيد، فرزندان عزيز و برومند ما هستيد و ما از شما هستيم. ملت ما پشتيبان شماست و شما پشتيبان ملت. شما حافظ استقلال مملكت هستيد و هر كس با شما مخالفت كند با استقلال مملكت مخالفت كرده، با اسلام مخالفت كرده. من اعلام مىكنم كه اگر كسى با ارتش ما مخالفت امروز بكند با اسلام مخالفت كرده است، با پيغمبر اسلام مخالفت كرده است. امروز ارتش، ارتش طاغوتى نيست، ارتش محمدى است.
و من به شما برادران سفارش مىكنم كه حفظ نظم را در پادگانهاى خود بكنيد، حفظ نظام را به همانطور كه سابق بوده است بكنيد، از بزرگها حرف شنوى بكنيد، اخلال نكنيد و همين طور راه ندهيد كسانى را كه مىخواهند در نظام شما اخلال بكنند. اينهامخالف حيثيت مملكت ما هستند. شما حيثيت مملكت مارا خودتان بايد حفظ كنيد و حفظش به اين است كه نظام را حفظ كنيد و آن چيزى كه در قانون نظام است شما بايد حفظ كنيد و ما پشتيبان شما و شما پشتيبان ما باشيد و ملت پشتيبان همه باشد و ما اين راه را كه تا نيمه آمدهايم تا آخر انشاءالله برويم و ديگر اجازه ندهيم كه ديگران در مقدرات مملكت ما دخالت كنند و با مشت به دهان اشخاصى بزنيم كه اجانب را مىخواهند بر ما مسلط كنند. خداوند شماها را حفظ كند و سعادتمند كند در دنيا و آخرت
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 38
تاريخ 29/1/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از فرهنگيان رفسنجان
اين دست غيب الهى بود كه همه مردم بلاد از دهات تا شهرهاى بزرگ همه يك كلمه را مىگويند
بسم الله ارحمن الرحيم
اين حقيقتى است كه بايد اعتراف كرد كه قلعه محكمى بود كه احتمال فتح او نمىشد و فتح شد و دژ عظيمى بود كه احتمال شكستن او نمىرفت و شكسته شد. ملتى با نداشتن هيچ ابزار و ساز و سلاح بر ابر قدرتها و بر قدرت شيطانى كه تا دندان مسلح بودند غلبه كرد لكن اين من نبودم كه اين غلبه را نصيب شما كرد اين خداى تبارك و تعالى بود. من در پاريس كه بودم و مىشنيدم كه تمام مردم بلاد از آن اقصا بلاد تا مركز، از دهات كوچك تا شهرستانهاى بزرگ همه با هم متحد شدند و همه يك كلمه مىگويند و آن اينكه سلسله پهلوى نه و جمهورى اسلامى آرى. من آنجا اينطور فهميدم كه اين دست، دست غيب است. انسان نمىتواند اين وحدت را تحصيل كند. انسانها شعاع فعاليتشان محدود است ممكن است يك شهر را، يا يك استان را ممكن است كه به وحدت كلمه برساند ممكن است كه يك گروه از مردم را وحدت كلمه درشان ايجاد كند لكن يك كشور سى و چند ميليونى با اختلاف گروهها، با اختلاف آمال و آرزوها، با اختلاف فهم و شعور آنها همه با هم مجتمع شدند و همه با هم دست به هم دادند و يك مطلب را خواستند، اين نيست الا اينكه دست غيبى در كار است، خداى تبارك و تعالى به وسيله امام زمان سلام الله عليه من از آنوقت ياس در من هيچ وقت نبوده است لكن از آن وقت بسيار اميدوار شدم كه اين مطلب به پيروزى خواهد رسيد، البته اين معنا كه پيروزى به اين سهلى و به اين زودى نصيب بشود، يك ملتى كه هيچ ندارد در مقابل يك قدرت شيطانى، با اينكه مثل آمريكا و انگلستان به صراحت و شوروى هم پشتيبانى داشتند، همه قواى شيطانى دست به دست هم داده بودند در مقابل يك مشت ملت، لكن اينجا قواى رحمانى در كار بود، با خداى تبارك و تعالى هيچ كس نمىتواند ستيزه كند، اينجا دست غيبى الهى بود و تا اين دست هست و تا اين عنايت الهى هست شما پيروزيد.
براى حفظ نهضت در برابر اخلال تفرقه افكنان و تبليغات شياطين بيدار باشيد
همت كنيد كه اين نهضت را به همانطور كه هست، اين نهضت را به همين گرمى كه هست حفظ
صحيفه نور ج 6 صفحه 39
كنيد. اگر بخواهيد به يك مملكت مستقل، آزاد، به يك كشورى كه خودش روى پاى خودش بايستد و كارهاى خودش را اداره كند، بخواهيد به يك همچو كشورى برسيد و پيروز بشويد و تا آخر پيروزى را ادامه بدهيد، بايد اين رمز پيروزى را حفظ كنيد. رمز پيروزى توجه به خدا بود. اشخاصى مىآمدند از جوانهاى برومند پيش من و مرا قسم مىدادند كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم. اين عنايت خدا بود. اين تحول، تحولى بود كه به دست بشر نمىنشد انجام بگيرد. در ملت يك تحول روحى پيدا شد. يك تحول باطنى پيدا شد، اين تحول باطنى به دست خدا بود، با عنايت خدا بود. يك ملتى كه در چند وقت پيش از اين اگر پاسبانى مىآمد در بازار و مىگفت بايد تعطيل كنيد يا بايد بيرق بزنيد، كسى براى خودش حق قائل نبود كه مخالفت كند، بهاندك وقتى به آنجا رسيد كه ريختند در خيابانها و مرگ بر فلان گفتند، اعتنا به توپ و تانك و مسلسل نكردند، اعتنا بر قواى شيطانى نكردند اين تحول، تحول الهى بود. كارى كنيد كه اين تحول از بين نرود. اينكه الان به دست آورديد و ملت ما به دست آوردند اين از بين نرود، وحدت كلمه را حفظ كنيد، توجه به خدا را تقويت بدهيد روح خودتان رامتوجه به خدابكنيد.شياطينى كهدربين شمامى خواهند تفرقه بيندازند طرد كنيد. آنها را يا ارشاد كنيد اگر قابل باشند و يا طرد كنيد.آمريكا باز چشمش به ايران است، به نفت ايران است،به مخازن ايران است، به اين زودى نميتواند اغماض كند و ساير ممالك. شما اگر بخواهيد اين چشمها را كور كنيد واين دستها را قطع كنيد، بايد با همين رمزى كه تاكنون پيش آمديد از اين به بعد هم اين رمز را حفظ كنيد، اين كليد را حفظ كنيد. آن رمز توجه به خدا، همه يك مطلب و آن اسلام، همه يك مطلب و آن،شرك نه، اسلام آرى. اگر اين رمز از دست ما خداى نخواسته گرفته بشود، اگر اين شياطين كه الان عمال آمريكا و ممالك ديگر در بين مردم هستند و آشوب مى كنند، نمىگذارند زراعت ما، كشاورزى ما به جريان بيفتد، نمىگذارند كارخانههاى ما به جريان بيفتد، نمىگذارند مدارس ما باز بشود، اگر اين عناصر در بين شما باشند و خداى نخواسته رخنه كنند و شما منفعل از حرفهاى آنها بشويد و جوانهاى ما غفلت كنند و توجه به آنها بكنند و تبعيت از آنها بكنند و در خيابانها راه بيفتند، تظاهر بكنند در زمانى كه تظاهر نبايد بكنند، اگر خداى نخواسته اين اشخاص فعالى كه با الهامات شيطانى مردم را مى خواهند منحرف كنند موفق بشوند من خوف آن دارم كه بساط برگردد به حال اول، من خوف آن دارم كه باز اختناق پيش بيايد، من خوف آن دارم كه باز استقلالى كه ما تحصيل كرديم از دست ما برود. عزيزان من بيدار بشويد، اينها كه در بين طبقات مردم افتادهاند بشناسيد، اينها اگر چنانچه غمخوار ملت هستند، چرا نمىگذارند ملت آرام باشد؟ چرا نمى گذارند رفراندم انجام بگيرد؟ رفراندم كه امر ملى بود، چرا صندوقها را آتش زدند؟ چرا مردم را منع مى كردند؟ تحريم مىكردند رفراندم را؟ رفراندم كه مال ملت بود، آن كه ديگر مربوط به طاغوت نبود، مربوط به اجانب نبود، مربوط به ملت بود، چرا اين كار را مى كردند؟ كشاورزى را چرا نمىگذارند به جريان بيفتد؟ افتادند دور دهات وفساد مى كنند و نمىگذارند كه به جريان بيفتد. كارخانههاى ايران را چرا نمىگذارند اينها به جريان بيفتد؟ براى اينكه اگر اينها به جريان بيفتد آرامش پيدا مى شود، اگر آرامش پيدا شد دست اربابها قطع خواهد شد اينها
صحيفه نور ج 6 صفحه 40
مى خواهند دست آنها باز باشد، اينها مى خواهند باز برگردانند به همان زمان ولو با يك فرم ديگر، البته شاهنشاهى ديگر قابل عود نيست لكن به صورتهاى شيطانى ديگر. بيدار بشويد، توجه داشته باشيد، هر كسى در هر جا هست توجه داشته باشد به اينكه اين عناصر را طرد كند.
فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است
انشاءالله بعد از اينكه استقرار پيدا كرد حكومت اسلامى،نقيصهها را همه با هم بايد رفع بكنيم كه در راس آنها فرهنگ است. فرهنگ اساس ملت است، اساس مليت يك ملت است، اساس استقلال يك ملت است و لهذا آنها كوشش كردهاند كه فرهنگ ما را استعمارى كنند. كوشش كردند كه نگذارند انسان پيدا بشود، آنها از انسان مى ترسند، از آدم مى ترسند. كوشش كردند در اين سالهاى طولانى و خصوصاً در اين پنجاه و چند سال كه رجال در ايران پيدا نشود. تحصيلات را به طورى قرار دادند كه رشد تحصيلى و انسانى پيدا نشود. ما را همچو ترساندند، همچو با تبليغات خودشان ماها را ترساندند كه از خودمان مى ترسيديم، به خودمان اعتماد نداشتيم. اگر يك كسى مريض مىشد مى گفتيم بايد برود به خارج در صورتى كه طبيب داشتيم. همچو با ما رفتار كردند و ما را لرزاندند و ما را تهى كردند كه اگر مى خواستيم يك زمين، يك راهى را اسفالت كنيم مى گفتيم بايد از خارج بياوريم با اينكه داشتيم. بايد ارتش ما را خارجىها اداره كنند، بايد نفت ما را خارجىها بيايند اداره كنند با اينكه ما داشتيم. همه چيز آن براى اين بود كه ما را از آنكه بوديم تهى كردند، مغزهاى مارا شستشو كردند،اعتماد به نفس را از بين بردند در ما. جوانها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانى بار بياوريد. معلمها!جوانها را مستقل، آزاد بار بياوريد، متعمد به نفسشان كنيد. ما همه چيز داريم لكن آنها ما را همچو كردند كه خيال كنيم هيچ نداريم. ما ديديم كه با مشت تهى آنها را عقب زديم و توانستيم. پس توانائى داريم. مائى كه از يك سرهنگ مى ترسيديم، از يك پاسبان مى ترسيديم، ديديد كه بچههاى ما هم اعتنايى ديگر به تانك و توپ نكردند. پس ما داريم چيز ما خدا داريم. تا اعتماد به خدا هست، تا توجه به خدا هست، تا اينكه اين روحيه شجاعت در شما هست پيروز خواهيد بود. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه اقشار ملت را خواهانم و من دعاگو و خدمتگزار همه شما هستم.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 41
تاريخ: 30/1/58
پاسخ امام خمينى به تلگرام حسن البكر رئيس جمهور عراق
جناب آقاى احمد حسن البكر رئيس جمهورى كشور عراق
بسم الله الرحمن الرحيم
پيام مودت آميز آن جناب در مورد استقرار جمهورى اسلامى و اصل و موجب تشكر شد. نهضت انفجارى ايران در اثر ديكتاتورى و اختناق و فشار رژيم پهلوى هشدارى بود براى همه مستكبرين در مقابل مستضعفين.
من اميدوارم همه دولتها با ملتهاى خود با مسالمت رفتار كنند. دولتها بايد در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتيبان آنان، تا آسايش براى همگان باشد. عاقبت اختناقها انفجار است و آن نه صلاح ملت است و نه صلاح دولت. خداوند تعالى توفيق سلم و سعادت به همه عنايت فرمايد.
والسلام و عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 42
تاريخ: 30/1/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان پالايشگاههاى اصفهان و شيراز
عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود
بسم الله الرحمن الرحيم
عامل پيروزى، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان به اسلام و خداى تبارك و تعالى بود من از همه شما آقايان كه از مناطق دور تشريف آوردهايد براى تفقد از ما و همبستگى با ملت ايران تشكر مى كنم. من لازم است كه بعضى تذاكرات راعرض كنم. ماتااينجاكهبحمدالله پيروزمندانه آمديم بايد بفهميم كه با چه نيرو اين پيروزى دست آمد، اگر ندانيم چه نيروئى بود، براى آتيه خطرناك است و اگر بدانيم چه نيروئى بود و اهتمام نكنيم براى حفظ آن، براى آتيه كشور ما خطرناك است. نيروى پيروزمندانه، نيروى اسلام بود، نيروىايمان جوانان ما به اسلام و به خداى تبارك و تعالى بود، توجه به مقصد واحد كه آن اسلام و جمهورى اسلام و احكام اسلام بود و فداكارى ملت ما براى اسلام، و شهادت را فوز عظيم دانستن رمز پيروزى بود. ما اگر وحدت كلمه نداشتيم، هر يك، يك مقصدى داشت، هر گروهى به طرفى مىكشيدند، ممكن نبود بر اين قوه شيطانى و قدرتهاى بزرگ كه در دنبال او بود پيروز شويم. اجنبىها فهميدند كه ما با قدرت واحد كه قدرتايمان است و وحدت كلمه و اجتماع گروههاى مختلف در يك كلمه پيروز شديم و آنها خوف اين را دارند كه دست آنها تا ابد قطع شود، در صدد بر آمدند كه اين رمز را از دست ما بگيرند و ما را از اين سلاح بزرگ اسلامى خلع كنند. عمال آنها در اقشار ملت راه افتادند و مفسده مى كنند، دانشگاهها را تعطيل مى كنند، دانشسراها را با توطئه تعطيل مىكنند، كشاورزى را نمىگذارند راه بيفتد، فرهنگ را نمىگذارند صورت اسلامى پيدا بكند، صنايع را نمىگذارند راه بيفتد. اينها بودند كه مىخواستند رفراندم را نگذارند تحقق پيدا بكند، اينها بودند كه بعضى صندوقهاى رفراندم را آتش زدند و به بعضى صندوقها حمله كردند و رفراندم را تحريم كردند و اينها فهميدند كه در بين ملت جائى ندارند و ملت ما با وحدت كلمه و با قدرت الهى وايمان، بر همه مشكلات تا اينجا پيروز شده است، مىخواهند نگذارند پيروزى ما به ثمر برسد. اينها هوادار ملت نيستند، اينها براى كارگر و براى دهقان نمىخواهند خدمت كنند، اينها دشمن كارگر و دهقان هستند و به صورت دوست در آمدهاند تا نگذارند براى آنها عمل مثبت انجام بگيرد. آيا رفراندم بر خلاف مسير ملت بود كه آنها مخالفت مىكردند؟ آيا كشاورزى بر خلاف مسير ملت است كه اينها مخالفت مى كنند؟ آيا راهانداختن صنايع و كارخانهها بر خلاف مسير ملت است كه
صحيفه نور ج 6 صفحه 43
اينها مخالفت مى كنند و با جديت جلوگيرى مىكنند؟ آيا خانهسازى برخلاف مسير ملت است كه در بين ملت حرفهاى نالايق پخش مىكنند؟ شما از اعمال اينها بفهميد كه اينها مفسد هستند و اينها عمال خارجى و مستعمرين هستند و مىخواهند ما را از مسير خودمان خارج كنند. مستعمرين لمس كردند اين معنا را كه ما با وحدت كلمه پيروز شديم و آنها نتوانستند اين عنصر فاسد را در ايران نگه دارند، با آنهمه جديت.
تاكيد بر هوشيارى ملت در مقابل آشوبگرىهاى عمال اجانب و جلوگيرى از توطئهها
از اين به بعد بايد شما بيدار باشيد، هوشيار باشيد، نگذاريد اينها در بين صفوف شما رخنه كنند و نگذارند شما به مقصد خودتان برسيد. اينها نظر صحيح ندارند، اينها دلسوز ملت نيستند، اينها عمال اجانب هستند كه با صورتهاى فريبنده در بين اقشار ملت به راه افتادند و نمىگذارند ايران يك آرامشى پيدا بكند تا اينكه براى همه اقشار زندگى مرفه تهيه شود. اينها مىخواهند با گل آلود كردن آب ماهى بگيرند براى اجانب، اينها مى خواهند باز چپاولگرىها را اعاده بدهند، اينها مىخواهند باز اختناق را برگردانند، همه چيزها را به باد بدهند. شما آقايان، شما جوانها، شما اقشار ملت آن رمزى را كه به آن رمز پيروز شديد حفظ كنيد و آن حفظ وحدت كلمه است. اختلاف را كنار بگذاريد، با هم برادروار، با هم با يك صدا به پيش برويد و آن استقرار حكومت عدل اسلامى براى همه، عدالت براى همه. اين مفسدين بايد بدانند كه اين براى ملت ما مضر است و براى خودشان هم مضر است. اين تفرقهافكنى ملت ما را به باد خواهد داد، اگر موفق بشوند خداى نخواسته. لكن بايد بدانند كه ما با ملايمت، تا موقعى كه محتاج به ملايمت است، با آنها رفتار ميكنيم و آن وقت كه تكليف براى ما پيدا شد به طور ديگر عمل خواهيم كرد و در يك روز حساب را پاك خواهيم كرد.
من از شما آقايان، از تمام ملت ايران، از تمام اقشار ايران، از دانشجويان محترم، از تجار، از كارگران، از كار فرمايان از همه ملت خواستارم كه حفظ كنند وحدت كلمه را، نگذارند اينها در بين اقشار شما تفرقه بيندازند. دقت كنند كه اينها عمال خارجى هستند و مىخواهند با بهانههاى مختلف آشوب بپا كنند. در اين چند روز ديديد كه با بهانه بسيار مبتذل كه خود آن آقا با آن مخالف بود در خيابانها ريختند و مدارسى را تعطيل كردند و مردم را اغفال كردند.
براى اينكه آشوب بپا شود. آنها متوجه باشند كه قدرت اين را ندارند كه تفرقه ما بين ما و آقايان ديگر بيندازند و آقايان با هوشيارى جلوى اين تفرقهها را مىگيرند. شما ملت مأموريد كه با هوشيارى جلوى اين تفرقهها را بگيريد. جوانان عزيز ما در دانشگاه و در ساير مدارس موظفند كه از اين توطئهها جلوگيرى كنند. عزيزان من اين توطئهگرىها بر ضد انقلاب است و اينها كه توطئه ميكنند بر ضد انقلاب هستند، تهمتها كه ميزنند براى تفرقه، ضد انقلاب است. انقلاب اسلامى را حفظ كنيد و اين نهضت را گرم نگه داريد. خداوند تمام شما را حفظ كند و ملت ما را به سعادت و سلامت برساند.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 44
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان دانشسراهاى كرمانشاه و همدان
ضرورت پرداختن به مسائل اصولى از قبيل سمپاشىها و انحرافات
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
توفيق و سعادت همه اقشار ملت و شما خانمها و آقايان حاضر در اينجا را از خداوند مىخواهم. شما الان قبل از مسائل اصولى به مسائل فرعى پرداختهايد، مسائل اصولى ما الان در بين داريم، تا آن مسائل اصولى حل نشود مسائل فرعى حل نخواهد شد. اين مسائل به آن مىماند كه در آن وقتى كه ما همه با هم براى شكستن سد محكم خارجىها و عمال آنها فرياد مىزديم، شما حرف درست شدن دانشگاه يا درست شدن حوزهها را بزنيد، در آن وقت بىموقع بود حالا هم همين طور. شما الان گرفتار مسائلى هستيد كه اگر چنانچه آن مسائل حل نشود، اين مسائل نخواهد حل شد. شما الان گرفتار انحرافاتى هستيد كه دامن مىزنند و مىخواهند مملكت ما را منحرف كنند و باز به حال سابق برگردانند. تا اين انحراف و اين خيانتها منقطع نشود و از بين نرود، مسائل فرعى اصلاح نمىشود. شما الان اين مسائل را كه گفتيد و طرح كردهايد، اين براى وقتى است كه ما بر اجانب غلبه پيدا كرده باشيم و آنها را عقب رانده باشيم. ما الان در بين راه هستيم، ما نرسيديم به مقصد، سمپاشىها در بين است، جدا كردن ملت از علما يكى از آن چيزهائى است كه سمپاشى است. مسائلى كه شما طرح كرديد، اين مسائل در موقع خودش مفيد و الان مضر است. الان اگر چنانچه اين مسائل را ما بخواهيم تعقيب كنيم، بعضى از اين مسائل اسباب اين مىشود كه تفرقه در بين ملت حاصل بشود. ما مىخواهيم كه اين مسائل را در موقع خودش با فرصت حل بكنيم. الان وقتى است كه ما بايد مسائل اصلى را و آن قطع ايادى اين اجانب كه الان در بين كشور ما به طور گستردهاى هست قطع بكنيم بايد اين را فكر بكنيم الان غير از آن، فكر كردن در مسائل ديگر، فكر كردن در فروعى است كه تا اصل درست نشود، نخواهد درست شد.
توطئه و افساد عمال خارجى به اميد ممانعت از اجراى اصلاحات
شما ملاحظه مىكنيد كه همه مشكلاتى كه ما داشتيم در زمان سابق و رژيم فاسد، الان بخواهيم اصلاح كنيم، مشكل تراشى مىشود، مدرسهها را به هم مىزنند، جوانهاى ما را نمىگذارند تحصيل
صحيفه نور ج 6 صفحه 45
كنند، هر روز به يك بهانه آنها را به خيابان مىكشند، زراعت را نمىگذارند، كشاورزى را نمىگذارند كه تحقق پيدا بكند، مىروند و فساد مىكنند و جلوگيرى از زراعت مىكنند، اقتصاد ما را نمىگذارند سالم باشد، كارگر ما را نمىگذارند كار بكند، كارخانههاى ما را نمىگذارند به جريان بيفتد. اينها چه كسانى هستند؟ اينها آيا دلسوز ملت هستند كه نمىخواهند اين مملكت آرامش پيدا بكند؟ آيا مىشود اصلاحى بدون آرامش؟ مىشود در حال جنگ اعصاب و جنگ خارجى و به هم خوردن همه اوضاع، قضاياى، مشكلات ما حل بشود؟ مىشود با اين خرابكارىها كه اينها در تمام اطراف مملكت ما شروع كردهاند، گاهى در كردستان، گاهى در بلوچستان، گاهى در جاهاى ديگر مشغول فساد شدهاند، مىشود با اين امر اصلاح بشود؟ مىشود يك امرى كه پنجاه و چند سال است به هم خورده است، يك مملكتى كه پنجاه و چند سال است رو به خرابى رفته است، فوراً اصلاح بشود؟ مىشود بدون مهلت اين مسائل حل بشود؟ اينها، اين عمال خارجى مهلت نمىدهند، اينها نمىگذارند كه يك مهلتى پيدا بشود و اشخاص متفكر كارها را انجام بدهند. اينها با صورت مختلف، با تبليغات سوء مانع هستند از اينكه آرامش پيدا بشود و تا آرامش پيدا نشود هيچ اصلاحى
امكان ندارد. تا آرامش پيدا نشود كارخانهها به راه نمىافتد، تا آرامش پيدا نشود كشاورزى اصلاح نمىشود، تا آرامش نباشد فرهنگ ما اصلاح نمىشود، تا آرامش نباشد روحانى ما اصلاح نمىشود. اين مسائل را الان طرح كردن جز اينكه يك تفرفهاى بيندازيد چيزى نيست. مساله اصلى را جلو بيندازيد. جوانان! عزيزان من! بانوان! آقايان! همه متوجه باشيد دستها در كار است، توطئهها در كار است، از خارج الهام مىگيرند كه نگذارند اين مملكت آرامش پيدا بكند، نگذارند اصلاحات حاصل بشود. شما ملاحظه مىكنيد كه، خانهسازى براى كشاورزان و براى كارگران يك كار خلاف ملى است؟ همين را هم دارند مخالفت مىكنند، همين خانهسازى را هم دارند مخالفت مىكنند. آيا رفراندم يك امرى بود كه غير ملى بود، مربوط به خارجىها بود؟ دولتى دخالت در او داشت؟ دست قدرتى در آن دخالت داشت؟ چرا نمىگذاشتند رفراندم تحقق پيدا بكند؟ چرا تحريم كردند رفراندم را؟ چرا صندوقها رادر بعضى جاها آتش زدند؟ براى اينكه نمىخواهند يك مملكت آرام باشد، نمىخواهند ملت به حال خودشان سرنوشت خودشان را در دست بگيرند. اگر ملت سرنوشت خودشان را در دست بگيرد نمىگذارد كه آمريكا همه چيز او را ببرد و شوروى از آن طرف، آمريكا از آن طرف، انگلستان از آن طرف، نمىگذارند همه نيروهاى جوانى ما به
هدر برود و آنها نمىخواهند اين را.
توجه به علاج خيانتها و پرهيز از تفرقه و تشتت
الان تمام افكار بايد متوجه اين معنا باشند كه دست اين خائنها را كوتاه كنيد. اين كارهائى كه اينها در اطراف مملكت مىكنند با اسمهاى مختلف، با بهانههاى مختلف، اينها را ما بايد علاج بكنيم. بعد از اينكه اين علاج شد، وقت اين است كه فروع را ما وارد بشويم و كارهاى ديگرى را بكنيم. تا ريشه اجنبى در اينجاست و تا ريشههاى عفونت بار رژيم سابق هست و تا رژيم سابق به ريشههاى فاسد
صحيفه نور ج 6 صفحه 46
خودش در اينجا هست هيچ كار انقلابى نمىتوانيد بكنيد. ما در بين انقلاب هستيم و بايد ريشه اينها را از بين ببريم. ما نرسيدهايم به پيروزى تا اينكه برسيم بعد از به پيروزى رسيدن آن مسائل پيش مىآيد. ما الان در بين راه هستيم، ما الان در حال مبارزه هستيم و آقايان ملتفت باشند، توجه داشته باشند، اذهان شما را منحرف نكنند به فروع و به اسم اينكه براى كارگر كار بكنيد، براى مدارس چه بكنيد، اينها چيزهائى است كه آنها مىخواهند نشود لكن تقاضايشان اين است كه حالا به صورتهاى مختلف طرح بكنند كه نگذارند آرامش در ايران پيدا بشود والا ما شروع به خانهسازى مىخواهيم بكنيم، آنها مانع هستند. دولت مىخواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانهها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. دولت مىخواهد كشاورزى را به راه بيندازد، كارخانهها را به راه بيندازد، آنها مانع هستند. اين موانع را اول از بين ببريد. اول بايد دشمن را از بين برد، بعد طرحها را داد. من از خداى تبارك و تعالى يارى همه آقايان را و همه دانشجويان را و همه محترمين بلاد را خواستار هستم و از همه تقاضا دارم كه اين تفرقهافكنىها را از دست بدهند و نگذارند اشخاصى در بين آنها بياييد و تفرقه بيندازند با صورتهاى ظاهر الصلاح و با واقع توطئهگرى.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 47
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع عشاير ايلام
قطع دست فتنه انگيزان يك تكليف الهى - اسلامىاست
بسم الله الرحمن الرحيم
قطع دست فتنهانگيزان يك تكليف الهى اسلامى است من از اين شور و شعف شما جوانها و متدينين، در هر نقطه هستيد تشكر مىكنم. شما با اين شور و شعف، نهضت اسلامى را به پيش رانديد و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه اين شور و شعف باقى باشد و اين نهضت را به آخر برسانيد. شما جوانان ملت، شما اقشار ملت به اسلام وفادارى كرديد و دست اجانب را كه در كشورتان سلطه داشت قطع كرديد و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه اين ريشههاى گنديدهاى كه از آن رژيم مانده است با دست تواناى ملت و جوانان برومند ما قطع شود. ما راه را به آخر نرسانديم، ما تاكنون اسلام را به آنطور كه هست پياده نكرديم، تا اينجا كه ما رسيديم فقط دست چپاولگران را و دست اجانب را تا حدودى از كشور خودمان و از خزائن خودمان قطع كرديم و دزدهاى كشور را بيرون رانديم ولى توطئهها باز هست، ريشههاى فاسد باز هست و بايد با همت شما جوانان ملت اين توطئه خنثى شود و اين دستهاى فتنهانگيز قطع شود. شما در هر جا كه هستيد، ملت ايران در هر جا كه هست، در هر شهرى كه هست، در هر ده و قريهاى كه هست، با كمال دقت مواظب اعمال فتنهانگيزان باشد، اينها در بين اقشار آمدند و مىخواهند شما و ما را باز تحت فشار و اختناق قرار دهند و اربابهاى خود را بر ما مسلط كنند. ما همه مكلفيم به تكليف الهى اسلامى كه با هم اين نهضت را حفظ كنيم و اين قدرت الهى را نگذاريم تشتت پيدا بكند و دست آنهائى كه مىخواهند بين ما تفرقه بيندازند قطع كنيم. ما همه موظفيم به حسب احكام اسلامى كه فتنهگران را از كشور خودمان برانيم و آنها را در بين صفوف خودمان راه ندهيم. شما برادران و خواهران بيدار باشيد و توجه كنيد اين اشخاص كه مىخواهند بين شما با اسماء مختلف، با بهانههاى مختلف تشتت بيندازند، توجه به اين داشته باشد كه كيد آنها را خنثى كنيد، اينها هر روز به يك بهانه مردم را از هم جدا مىكنند، هر روز با يك توطئه بين صفوف ملت را تفرقه مىاندازند، در دانشگاهها مىروند و با بهانههاى غير انسانى، به صورت انسانى آنها را تجهيز مىكنند تا بر خلاف نهضت ما راهپيمائى كنند، اينها سوء نظر دارند در اين مسائل، حسن نظر ندارند با اسلام، موافق نيستند با علماى اسلام موافق نيستند با كشاورزها، موافق نيستند با كارگرها، موافق نيستند با ملت ما، به هيچ وجه موافق نيستند و لهذا هر چه جهات اصلاحى است مىخواهند نگذارند انجام بگيرد، مىخواهند
صحيفه نور ج 6 صفحه 48
نگذارند براى اين ملت رفاه حاصل بشود، مىخواهند نگذارند مملكت آرامش پيدا بكند، تا اينكه دولت بتواند كارهاى خودش را، كارهاى اصلاحى خودش را انجام دهد، مىخواهند نگذارند كشاورزى ما رشد پيدا بكند مىخواهند ما را هميشه جيرهخوار آمريكا قرار بدهند كه همه چيز ما از آمريكا بيايد، مىخواهند نگذارند فرهنگ ما رشد پيدا بكند و آدم پيدا بشود در ايران تا اينكه كيد آنها را خنثى كند، مىخواهند نگذارند اقتصاد ما سالم بشود، مىخواهند نگذارند ارتش ما مستقل بشود، اينها كيدهائى است كه به الهام از آمريكا و امثال آمريكا در ايران مشغول توطئه است. شما بايد بيدار باشيد، فقط راى به جمهورى اسلامى كفايت نمىكند، اينها خودشان را در رفراندم همچو ضعيف ديدند، همچو وحشتناك شدهاند كه به خيال توطئههاى دقيقتر افتادهاند، شما بايد توطئههاى آنها را با كمال دقت ملاحظه كنيد. جوانان دانشگاهى ما گول اين قشر مفسد و فاسد را نخورند، از حرفهاى زرق و برقدار آنها گول نخورند، تحت تاثير حرفهاى به ظاهر صحيح و در واقع توطئهگر واقع نشوند، تمام جوانان ما موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند و كيد خائنين را خنثى كنند.
هشدار به عشاير غيور در مورد نفوذ خائنين و توطئه شياطين
تمام عشاير ما، از پشت كوهىها تا غير آنها موظفند كه اين نهضت را حفظ كنند. اگر خداى نخواسته خللى در اين نهضت واقع بشود، آماده باشيد خداى نخواسته براى اختناق بالاتر و براى پيوستگى بالاتر و براى زحمت و ذلت بالاتر و براى زجر جوانانمان و كشتار جوانانمان، بيشتر بيدار باشيد، برادران بيدار باشيد، برادران من هوشيار باشيد، نگذاريد يك مشت از خدا بىخبر بين شما رخنه كنند و صفوف فشرده شما را به هم بزنند، نگذاريد به اسم اينكه ما با كشاورز موافقيم، كشاورزى ما رابه تباهى بكشند و براى آمريكا بازار درست كنند، نگذاريد براى اينكه بگويند ما با فرهنگ موافقيم، فرهنگ ما را استعمارى قرار بدهند و نگذارند رشد بكنيم، نگذاريد اينها تضعيف كنند كميتههاى اسلامى را، نگذاريد اينها تضعيف كنند پاسداران انقلاب اسلامى را نگذاريد اينها تضعيف كنند ارتش اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند ژاندارمرى اسلامى را، نگذاريد تضعيف كنند كلانترىها و شهربانى را. اينها همه در خدمت اسلام هستند و اين شياطين مىخواهند اينها را تضعيف كنند. من به شما ملت ايران اخطار مىكنم كه خطر در كار است و جلوگيرى كنيد. اين شياطين كه هر روز غائله درست مىكنند غائلههاى آنها را خفه كنيد. خداوند همه شما را سلامت و سعادت و عزت عنايت كند، خداوند دست خائنين را قطع كند خداوند دست اجانب را از مملكتها قطع كند.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 49
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت نمايندگى عاليرتبه روحانى عربستان سعودى
مساجد، مراكز جنبشها و حركتهاى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
اولا تشكر مىكنم از اين و فد و از امام محترم و از ملت حرمين شريفين رياض و از جلالت ملك كه شما را براى تفقد از ما اينجا فرستاده است. مسجد در اسلام و در صدر اسلام هميشه مركز جنبش حركتهاى اسلامى بوده. از مسجد تبليغات اسلامى شروع مىشده است و از مسجد حركت قواى اسلامى براى سركوبى كفار و وارد كردن آنها در بيرق اسلام بوده است. هميشه در صدر اسلام مسجد مركز حركات و مركز جنبشها بوده است. شما كه از اهالى مسجد و از علماى مساجد هستيد، بايد پيروى از پيغمبر اسلام و اصحاب آن سرور كنيد و مساجد را براى تبليغ اسلام و حركت اسلاميت و براى قطع ايادى شرك و كفر و تاييد مستضعفين در مقابل مستكبرين قرار بدهيد.
وحدت كلمه رمز پيروزى مسلمين از صدر اسلام تا امروز
ما به خواست خداى تعالى با آنكه بىساز و برگ بوديم و ملت ما در دستش از تفنگ و آلات جنگى چيزى نبود، به واسطه قدرتايمان و وحدت كلمه بر قواى طاغوتى غلبه كرديم. و من اميدوارم همه ملتهاى اسلامى بپا خيزند و با وحدت كلمه و با توجه به اسلام و قدرتايمان بر اجانب و بر كسانى كه مىخواهند اين ملتها را هميشه در تحت اختيار و سلطه خود داشته باشند غلبه كنند. رمز پيروزى مسلمين در صدر اسلام وحدت كلمه و قوتايمان بود. قوتايمان بود كه يك لشكر ضعيف را بر امپراطورىهاى بزرگ عالم غلبه داد و سى نفر به قيادت خالد ابن وليد بر شصت هزار نفر لشكر پيشقراول روم غلبه كرد. اين قدرت اسلام بود كه پيش مىبرد و ما مسلمين بايد با قدرت اسلام، اسلام را پيش ببريم. بايد با قواى كفر به قدرت اسلامى مبارزه كنيم و دست تبهكاران را از ممالك خودمان دور كنيم. اگر وحدت كلمه اسلامى بود و اگر دولتهاى و ملتهاى اسلام به هم پيوسته بودند معنا نداشت كه قريب يك ميليارد جمعيت مسلمين زير دست قدرتها باشند. اگر اين قدرت، قدرت بزرگ الهى منضم بشود به قدرتايمان و همه باهم برادرانه در راه اسلام قدم بردارند، هيچ قدرتى بر آنها غلبه نخواهد كرد.
صحيفه نور ج 6 صفحه 50
اسرائيل، جرثومه فساد
معالاسف بااختلافاتى كه در مناطق ديده مىشد و خصوصا در مناطق عربى اين موجب شده است كه اسرائيل با جمعيت كمى كه دارد در مقابل اعراب با آن جمعيت كثير و ساز و برگ كثير ايستادگى كند. اگر جلوى اين جرثومه فاسد گرفته نشود، طمع او بر تمام منطقه است و او قناعت نمىكند بر فقط فلسطين و مسجد اقصى و همه جا را مىخواهد غلبه كند. بر مسلمين و بر دولتهاى اسلامى است كه باهم متحد بشوند و اين جرثومه فساد را از بن و بيخ بركنند و كسانى كه پشتيبانى آنها را مىكنند، اجازه ندهند كه پشتيبانى كنند. من از خداى تبارك و تعالى قدرت اسلام و عظمت اسلام و مسلمين را و وحدت كلمه آنها را خواستارم.
حكومت سابق ما براى اينكه خدمت بكند به اربابهاى خودش، همه طور در اينجا فجايع كرد و در خصوص زائرين بيتالله الحرام مضيقههائى ايجاد كرد و گاه نسبت به مسوولين دولت سعودى چيزهائى گفت كه شايد پيش ايرانىها يك ناراحتىهائى از آنها هم حاصل شد و ما پس از رفتن او و قطع يد غاصبه او متوجه اين هستيم كه در سالهاى آتيه، مملكت سعودى با ايرانىهائى كه براى زيارت بيتالله و حرمين شريفين مىآيند، چه نحو عمل خواهد كرد. ايرانىها نظر به اين معنا دوختهاند كه با برادران خودشان چه نحو عمل خواهد شد. و من اميدوارم كه اكنون كه دست ظلم از اين مملكت كوتاه شده است و تبليغات سوئى كه مىكردند از بين رفته است برادرهاى ما باهم برادر باشند و رفتار آنها رفتارهاى برادرانه باشد و براى حجاج بيت الله تسهيلات فراهم كنند و از خداى تبارك و تعالى اين توفيق را خواستارم.
قوتايمان و اتحاد، عامل موفقيت مسلمانها
تاريخ بايد سرمشق ما باشد و ما وقتى كه تاريخ را نگاه مىكنيم تحولاتى كه پيدا شده است در اسلام و در مسلمين، هر جا كه قوتايمان در كار بوده است و مردم و مسلمين به قوتايمان حركت مىكردند، نصر با آنها همراه بوده است و هر وقت براى رسيدن به آمال دنيائى بوده است نصر از آنها فرار مىكرده است. تعليمات انبيا و تعليم نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم اين است كه با قدرتهاى معنوى، شما مىتوانيد پيش ببريد. آن قوههاى معنوى كه پشت سر مسلمين بود و ملائكه الله كه قدرت معنوى بود، موجب شد كه مسلمين در كمتر از نيم قرن بر همه معموره دنيا سلطه پيدا كنند. ما بايد از تاريخ عبرت بگيريم، آن وقت كه يك دولت قوى ما داشتيم مثل دولت عثمانى، در مقابل شوروى، در مقابل ژاپن مىايستاد و گاه غلبه مىكرد. دشمنان ما وقتى سلطه پيدا كردند، اين مملكت پهناور را تكه تكه كردند و هر كدام را به دست يكى از عمال خودشان دادند و بين آنها معالاسف تفرقهانداختند و اين موجب شد كه مسلمين و اسلام ضعيف شد و مستعمرين به ما غلبه كردند. ما بايد از اين امور عبرت بگيريم و دولتهاى ما از اين معانى و از اين امر تاريخى عبرت بگيرند و اختلافات خودشان را رفع كنند. اگر
صحيفه نور ج 6 صفحه 51
اينها با هم مجتمع بشوند يك قدرتى خواهند داشت كه هيچ قدرتى با آنها معارضه نمىكند، البته به شرطايمان كامل. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كهايمان ما را وايمان دولتهاى ما را وايمان ملتهاى ما را قوى كند و با عنايت خودش با ما همراهى كند كه ما بر مشكلات خودمان سلطه پيدا كنيم و از شما و دوستان شما باز هم تشكر مىكنم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 52
تاريخ: 1/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل واحدهاى نيروى زمينى و ژاندارمرى و مردم تبريز
ملت ايران، پاسداران اسلام و قرآنند
بسم الله الرحمن الرحيم
من از مجاهدات خستگى ناپذير اقشار ملت ايران تشكر مىكنم. مجاهدات ايران نه تنها روى مذهب شيعه را سفيد كرد، كه روى اسلام را سفيد كرد بلكه روى بشريت را سفيد كرد. آنها كه داد از حقوق بشر مىزنند كارى براى بشر انجام ندادهاند. آنها كه داد آزادى لفظا مىزنند، اين جبهههاى مختلف براى انسانها كارى انجام ندادهاند. آن كه كار انجام داد و مبدا است از براى اينكه بشريت را نجات بدهد مجاهدات ملت ايران است. مجاهدات ملت ايران با اتكا به اسلام و توجه به خداى متعال ما را نجات داد و از اين به بعد نجات خواهد داد.
مجاهدات شما جوانان و مسلمين برومند ايران، همه طبقات كه با وحدت كلمه دست اجانب را كوتاه كرديد الگوئى است براى همه مستضعفين. من اميدوارم كه همه مستضعفين كه زير بار مستكبرين هستند به واسطه اين مجاهدات شما به خود بيايند و خودشان را نجات بدهند. شما پاسداران اسلام هستيد. ملت ايران پاسدار اسلام است و همانطور كه در صدر اسلام، اصحاب رسول اكرم و ارتش رسول اكرم پاسدار اسلام و قرآن بود، امروز ملت ايران اين معنا را و اين افتخار را دارد. همه براى اسلام، همه براى جمهورى اسلام فرياد زدند، همه اسلام را خواستند و دست اجانب را از مملكت خودشان با صداى الله اكبر قطع كردند. با نداشتن هيچ ابزار جنگى لشكرهاى عظيم طاغوتى را، ارتش طاغوتى را، كسانى كه از اجانب دنبال سر او بودند، اينها با الله اكبر از بين بردند.
امروز قواى نظام و انتظامى در خدمت اسلامند
ارتش ما، آنهائى كه پاك بودند، آلوده نشده بودند به چيزهائى كه، كثافاتى كه طاغوت داشت، برگشتند به سوى ملت و با ملت شدند. الان ارتش ما، ژاندارمرى ما، همه اينها، قواى انتظامى ما، شهربانى ما، در خدمت اسلام است و آنچه مربوط به طاغوت بود دفن شد و دفن مىشود. امروز شما آزاديد و هيچ خوف از ستمكاران نداريد و خوف از دولتها نداريد چون دولتهااسلامى است و خيانت نمىكنند و جباريت نمىكنند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 53
شكستن صف روحانيت شكستن اسلام است
امروز اشخاصى كه ديدهاند در راس اين قوا، روحانيت بوده است و روحانيت در همه اقشار ملت، مقدم بر همه اقشار در اين نهضت قيام كرده است و ساير ملت دنبال او به واسطه قرآن مجيد قيام كرده است، در صدد بر آمدند كه با روحانيت معارضه كنند. آنهائى كه هيچ در اين نهضت خطى نداشتند امروز از روحانيت انتقاد مىكنند مىگويند روحانيت نباشد. اين خيال خامى است براى اشخاص خام يا براى اشخاص خائن. روحانيت در راس ما هست و ما تبع روحانيت هستيم، ملت ما تبع روحانيت است و اگر روحانيت در كار نبود اين نهضت به ثمر نمىرسيد - روحانيت مردم را - من به همه كسانى كه براى كشور خودشان كار مىخواهند بكنند و علاقه به كشور خودشان دارند نصيحت مىكنم كه اين صف الهى را نشكنيد، شكستن اين صف شكستن قرآن است، شكستن اين صف شكستن اسلام است. اگر بيرق اسلام در راس ملت ما نباشد، تا آخر، تا آخر برده و كاركن ديگران خواهند بود. آنهايى كه براى كشور خودشان علاقهمند هستند اين سد را نشكنند و نمىتوانند بشكنند. ملت، ملت با روحانيت است. آن كه به اسلام علاقه دارد، به كارمندان اسلام هم علاقه دارد. اگر بعضى كسانى كه به طور قاچاق وارد شدند در روحانيت، فسادى دارند، به روحانيت مربوط نيست. آنها مطرودند ولى آنهايى كه به واسطه الهام از ديگران يا به واسطه كج فهمى خودشان خيال كردند كه اين دژ محكم را مىتوانند بشكنند در اشتباهند. اين دژ، دژ الهى است. اين سد، سد خدايى است. پشتوانه اين، امام زمان سلام الله عليه است. اين حرفهاى نامربوط را كنار بگذارند، ملت نمىتواند تحمل بكند، هى آخوند ارتجاعى نگوئيد، غلط است اين حرف، كشور شما را مىبرند اگر اين آخوندها نباشند. ما همه ديديم كه در همه بلاد، معممين، معممين متعهد در راس مردم بودند و مردم را وادار كردند به اينكه نهضت كنند و مردم هم اطاعت كردند. اين دژ را خيال نكنيد مىتوانيد بشكنيد. اسلام را نشكنيد، قرآن را نشكنيد. ملاحظه حرفهاى خودتان را بكنيد، عاقلانه حرف بزنيد، به اسلام خيانت نكنيد. من از همه اقشار ملت متواضعانه تشكر مىكنم. من در خدمت شما هستم. روحانيت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است. اين سد را حفظ كنيد تا كشور شما حفظ بشود.
اقشار ملت ناآگاهانه ملعبه دست ديگران نشوند
من به همه اقشار ملت سفارش مىكنم كه به خود آيند و توجه كنند كه ناآگاه اسباب دست ديگران نشوند. آنهايى كه دم از حقوق بشر مىزنند كارى نكنند كه حقوق ما از بين برود. آنهايى كه دم از دموكراتيك مىزنند كارى نكنند كه آزادى ما از دست برود و نمىتوانند بكنند. من به آنها اخطار مىكنم كه سر جاى خودتان بنشينيد، نكنيد كارى كه براى ما تكليف الهى پيدا بشود.
من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت تمام اقشار ملت را خواهان و اميد اين دارم كه با وحدت كلمه و با اتحاد و با حفظ جهت الهى در خدمت قرآن باشيم و با دست واحد به مشكلات خودمان غلبه بكنيم.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 54
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از افراد قواى انتظامى و ژاندارمرى
تاكيد بر حفظ نظام و سلسله مراتب
بسم الله الرحمن الرحيم
من از تمام جناحهاى قواى انتظامى و از شما جوانان برومند ژاندارمرى تشكر مىكنم. شما از اين به بعد نيروى اسلامى هستيد، ژاندارمرى اسلام هستيد، ايران از شماست و شما از ايران. ما همه پاسداران اسلام، پاسداران كشور هستيم. من از طرف ملت پيوند خودم را و ملت را به قواى انتظامى اعلام مىكنم. قواى انتظامى از ماست و ما از آنها. قواى انتظامى حافظ استقلال كشور ماست و ما پشتيبان آنها و ملت ما پشتيبان آنهاست. در بين ما اگر تفرقهاى بيندازند، بر ضرر كشور است. بايد همه هوشيار باشيد نگذاريد تفرقه واقع بشود. ملت هوشيار باشد كه بين آنها و قواى انتظامى فرقى حاصل نشود. قواى انتظامى بيدار باشند كه بين آنها و ملت جدائى نيفتد، در بين خودشان بايد حفظ نظام و سلسله مراتب را بكنند اگر بخواهند خدمت به كشور و اسلام بكنند بايد انتظامات را حفظ كنند و سلسله مراتب را حفظ كنند.
پيوند ميان قواى انتظامى و ملت به بركت اسلام
ما همه از شما هستيم و شما از ما و همه پاسداران اسلام و همه برادر و مثل زمان طاغوت نيست كه بين ما و شما را جدائىانداختند. اجانب بودند كه خواستند قواى انتظامى از ملت جدا، مردم را از قواى انتظامى مىترساندند. قواى انتظامى از ماست نبايد ما از آنها بترسيم و نبايد آنها از ما. هيچ هراسى در كار نيست، برادر هستيم برادرها از هم نمىترسند، همه در خدمت هم هستند. ما همه در خدمت اسلام و اميد است كه تمام شما با قدرت و قوت و عظمت حفظ ثغور و حدود مملكت را بكنيد و حفظ نظم در بين جامعه ما مرهون خدمتهاى شما باشد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 55
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در جمع عشاير نيريز فارس و نمايندگان ستاد نيروى هوايى
روحانيون و عشاير، سدى عظيم در مقابل اجانب
بسم الله الرحمن الرحيم
اين عشاير ايران يكى از بهترين خزائن ملت است و در زمان رضاشاه به امر اجانب مامور شد كه عشاير را در هر جا كه هست سركوبى كند. براى اينكه مطالعاتى كه كرده بودند اجانب، يكى از چيزهائى كه ممكن بود جلوى اجانب را بگيرد و نگذارد كه اينها به طرف ايران رخنه بكنند، عشاير بودند. اينها با هر احتمالى يك سدى درست مىكردند كه جلوى آن متحمل را بگيرند. احتمال مىدادند كه روحانيون از مقاصد آنها جلوگيرى مىكنند، رضاخان را واداشتند به اينكه با روحانيون بجنگد. همان طور كه ديديد، يعنى شايد شما اكثرا يادتان نباشد ولكن من يادم است و پيرمردها يادشان است، ديديد كه با روحانيون چه كردند به طورى كه در همين مدرسه فيضيه نمىتوانستند طلبهها توى حجرههاى خودشان روز بمانند. آنها مجبور بودند كه قبل از آفتاب بروند به باغات و آخر شب برگردند براى اينكه اگر در مدرسه بودند، مىآمدند پاسبانها مىريختند مدرسه و مىبردند آنها را و خلع لباس مىكردند، حبس مىكردند و چه مىكردند و با بزرگان، از روحانيون هم مخالفتهاى زياد شده، گرفتاريهاى زياد آنها داشتند. به حبس عدهاى رفتند، بعضى را كشتند روى همين احتمال كه روحانيون يك سدى باشند در مقابل اجانب، عشاير هم يك سد ديگرى بود كه اينها خيال اين را مىكردند عشاير اگر در ايران باشند (همين طور هم بود) قدرت عشاير باشد، از باب اينكه اينها توجه به اسلام دارند ممكن است كه جلوى مقاصد آنها را بگيرند. از اين جهت عشاير را يكى پس از ديگرى خلع سلاح كردند و از محل خودشان بيرون كردند و به قول خودشان تخته قاپو كردند و اين مسائلى كه براى همه عشاير پيش آوردند و هر چه توانستند اين ذخائر ملت ما را، اين ذخائر انسانى را، هر چه توانستند اين ذخائر را چپاول كردند، از بين بردند.
مىديدند كه مجالس، مجالسى كه در ايران تشكيل مىشود، مجالس وعظ و خطابه و مجالس روضه احتمال داشت كه براى اينها ضرر داشته باشد، جلوى آن را گرفتند. ما ديديم كه در تمام ايران ديگر مجلس روضهاى يك وقت نبود. و در قم بعضى از آقايان، آقاى صدوقى يزدى مجلس روضهاى قبل از اذان صبح داشت كه اول اذان ديگر تمام شده باشد. مجالس را بكلى از بين بردند، مساجد و ائمه مساجد و مراجع و هر چه بود، اينها از بين بردند يعنى نگذاشتند ديگر اين قوه فعاله قوه داشته باشد و
صحيفه نور ج 6 صفحه 56
معالاسف آن روز ملت را هم جورى بار آوردند، تبليغاتشان طورى در ملت تاثير كرد كه ملت هم بسيارى از آنها، البته نه همه، بسيارى از قشرهاى ملت هم مخالف شدند با روحانيت و تبليغات آنها تاثير كرد به اينكه اينها را معرفى كردند به اينكه اينها انگليسى هستند. اصلاً خود انگليسىها اينها را اينجور معرفى كردند يعنى عمال انگليس توى مردم مىافتادند كه اين آخوندها انگليسى هستند، اين آخوندها كذا هستند، دربارىاند، انگليسى هستند كه مردم را از اينها جدا بكنند، در هر صورت همه اقشار ملت را از اينها، از هم جدا كردند با اسماء مختلف عشاير از اشرار هستند و بايد سركوبى بشوند و بايد چه بشوند و اينها چه دزدند اينها عشاير، مردم محترم، فرض كنيد در هر جائى چهار تا هم چيز هست لكن اينها غرضشان اين حرفها نبود، غرض اين بود كه كارى كه مىكنند و عشاير را خلع سلاح مىكنند، در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه عمامه اهل علم را كه بر مىداشتند در نظر ملت يك چيز صحيحى جلوه بدهند چنانچه گفتند اينها انگليسى هستند، اينها بايد بروند سراغ كارشان. اينها كردند اين كارها را و همه اقشار را از هم جدا كردند. قشر روحانيين را از دانشگاهها جدا كردند، به روحانيون گفتند كه دانشگاهها يك مردم بىدينى هستند يك دسته فكلى بىدين مضر، به اينها مىگفتند آخوندها درباريند، يك دسته مردم دربارى هستند كه هميشه كار مىكنند براى ديگران و چه اينها را از هم جدا مىكردند.
نياز مبرم به وحدت كلمه
والحمدلله اخيرا اين انفصالها كم شد و اميد است كه تمام بشود، اگر بگذارند. در اين نهضت كه ما، ملت ما پيروز شد، براى اين بود كه اين اختلافات يك قدرى منسى شد همه توجه به يك مطلب پيدا كردند كه بايد يك جمهورى اسلامى، يك حكومت اسلامى باشد و قشر روشنفكر و قشر متقدم و متجدد و بازارى و ساير اقشار همه با هم دست برادرى دادند تا اين كار را انجام دادند، همه هم با هم توجه به اسلام كردند لكن الان ما احتياجمان به اين وحدت كلمه بيشتر از آنوقتهاست. آنوقت يك مسائل، نارضايتىهائى از دستگاه بود كه مردم را مجتمع كرد، حتى آنهائى هم كه خيلى علاقه به اسلام نداشتند لكن نارضائى را داشتند از دستگاه، آنها هم با آنهائى كه علاقه داشتند با هم دست به هم دادند و چون همه اقشار ناراضى بودند، آن نارضايتى اسباب اين شد كه يك وقتى صدائى بلند شد و همه جمع شدند و الان احتياج به اين وحدت كلمه بيشتر است براى اينكه آن نارضايتىهائى كه از دستگاه بود، خوب دستگاه كه الان نيست، حالا ديگر فروكش كرد و حالا به واسطه تبليغات سوئى كه باز شروع شده است، همان دستگاههائى كه سابقا شروع مىشد، حالا نارضايتىها را آوردند روى دولت فعلى، آن نارضايتىها كه پيشتر داشتند و آنهمه مردم زجر كشيدند ديگر حساب اين را نمىكنند كه اين زجرها تمام شد، اين حبسهائى كه ابرار را مىگرفتند و حبس مىكردند تمام شد، آن گرفتارىها الان نيست، حالا آمدند اطراف دوره مىگردند مىخواهند نارضايتى ايجاد كنند از اين نهضت كه اين نهضت چه كرد، يكى از
صحيفه نور ج 6 صفحه 57
مىكند براى شما؟ اين هم دولت اسلامى، اين هم جمهورى اسلامى، باز هم شما همان وضع سابق را داريد. نه اينكه اينها ندانند مساله را، مىدانند مساله را، غرض دارند، مىخواهند نشود مطلب، مىدانند كه تا حالا چه شده، يك چيزى شده است كه دنيا سابقه نداشته است، قدرتى را شكست دادهاند كه امكانش پيش مردم، پيش دولتهاى خارج، پيش متفكرين خارج، برايشان تصورش نمىشد كه همچو چيزى بشود، امر غير ممكن مىدانستند. مىدانند كه آن دستگاه ظلم كه همه جا، در اعماق مملكت ما هم دستشان دراز بوده و هم ظلم مىكردند، مىدانند آن را كه آن ظلمها تمام شد، الان كسى نيست كه به مردم ظلم بكند و آنكه هست اين است كه ظالمها را مىگيرند آنهائى كه ظلم كردهاند مىگيرند محاكمه مىكنند اما كسان ديگر را هيچ كارى ندارند، آزادند. ما الان در اين مجلس آزاد نشستهايم با هم صحبت مىكنيم در صورتى كه قبلاً امكان نداشت، يك همچو مجلسى هيچ امكان نداشت، اينها مىدانند كه خيلى چيز شده لكن نمىخواهند بعدها بشود، متاسفند از اينكه شده است، تاسفشان براى اين است كه دست اربابها كوتاه شده است.
روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است
در يكى دو روز پيش از اين در روزنامه بود كه سناى آمريكا به اتفاق آرا اين اعدامهائى كه در ايران شده است محكوم كردند. آنهائى كه طرح داده يكى از دوستان اسرائيل است كه خودش هم از صهيونيستهاست. خوب معلوم است كه سناى آمريكا بايد محكوم كند ما را، شكى ندارد، ما مىدانيم كه اينها ما را محكوم مىكنند، دولت آمريكا هم ما را محكوم مىكند منتها حرفش را نمىزند، مجالس آمريكا هم ما را محكوم مىكنند براى اينكه آن داغى كه به دل آمريكا وارد شده است به واسطه اين نهضت، به دل هيچ كس وارد نشده است، هيچ كدام از ممالك بهاندازه اين استفاده نمىكردند. بايد ما محكوم باشيم. توقع اينكه سناى آمريكا مثلا موافق با ما باشد، توقع بيجايى است. توقع اينكه خير، اعدامهاى ما را محكوم نكنند، اين توقع بيجاست، ما همچو توقعى از آمريكا نداريم، خصوصا كه خوب، دولت ايران از اسرائيل نفت را قطع كرده و تا آخر هم نمىدهد به او ديگر، او هم از دوستان نزديك آمريكاست و سناى آمريكا، ما توقع نداريم كه دولت آمريكا به ما چيز كرده بود كه اگر چنانچه اين اعدامها ادامه پيدا بكند، در روابط ايران با آمريكا يك قدرى خطر مىافتد، الهى كه به خطر بيفتد ما روابط با آمريكا مىخواهيم چه بكنيم، روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است. روابط يك غارت شده با يك غارتگر است. ما مىخواهيم چه كنيم.آنها ميل دارند، كه با ما روابط، آنها احتياج دارند كه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتياجى به آمريكا داريم، آمريكا آن طرف دنياست، آنها مىخواهند كه بازار داشته باشند اينجا، آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند. ما كه، اسلام كه بنا ندارد كه ظلم به ديگرى بكند مظلوم هم نخواهد شد. البته سناى آمريكا ما را محكوم مىكند، مجالس انگلستان هم ما را محكوم مىكنند، مجالس شوروى هم ما را محكوم مىكنند، ما محكوم همه قشرها هستيم. آن كارى كه در ايران واقع شد كارى است كه همه قشرهاى ظالم و مستكبر با آن
صحيفه نور ج 6 صفحه 58
مخالفند، ما هيچ توقع نداريم كه دولت آمريكا يا ساير دول ابرقدرت، آنهائى كه مىخواهند منابع ما را ببرند، حالا كه ما دست آنها را كوتاه كردهايم بيايند تشكر هم بكنند، البته نبايد هم بكنند، خيلى هم اظهار تاسف بايد بكنند. اگر از كشتن هويدا آمريكا اظهار تاسف نكند، خوب اين از يك نوكر پانزده سال يا بيشتر خودش كه از دستش رفته است اظهار تاسف نكرده، اين بيوفائى است به نوكر، اگر از اينكه شاه را ما مىخواهيم محاكمه كنيم، مىخواهيم محكوم كنيم يا اعدامش كنيم، آنها اظهار تاسف نكنند و اظهار تاثر نكنند، از يك نوكرشان قدردانى نكردهاند، قدردانى از يك نوكرى كه همه ذخائر ما را تقديم آمريكا كرده، اين است كه تاسف، اظهار تاسف بكند.
ميزان، نظر ملتهاى مظلوم است
بايد ديد كه مظلومها چه مىگويند، بايد ببينيم كه ملت آمريكا چه مىگويند، دولت آمريكا معلوم است شكست خورده و زخمى است مار زخمى است و شكست خورده، سناى آمريكا شكست خورده، او اظهار تاسف مىكند، بايد ديد كه خود ملت آمريكا چه مىگويند، آنها هم همين منطق را دارند؟ آنها ندارند اين منطق را، ملتها اينجور نيستند. بايد ديد كه ملتهاى مظلوم چه مىگويند، نظر ملت مظلوم نسبت به اين اشخاصى كه اعدام شده چه است. سناى آمريكا كه در آن تا حالا قتل و غارتى واقع نشده بود همهاش نفع بود، در مقابل اينكه همهاش براى او نفع بود و حالا آنهائى كه نفع رسان هستند و از بين رفتهاند البته متاسف است اما بايد ديد كه آنهائى كه تحت ظلم واقع شدهاند، ملتهائى كه تحت ظلم و ستم واقع شدهاند يا از ناحيه آمريكا يا از ناحيه شوروى يا از ناحيه انگلستان و يا از ناحيه حكومتهاى خودشان كه دست نشانده آنهاست، اينها در اين مسائل چه مىگويند. بايد ديد مظلوم در اين مسائل چه مىگويد، نه ظالم، ظالم هميشه ميخواهد كه ظلم بكند، عمالش ظلم بكنند، مظلومهاى عالم يا آنهائى كه انسانند چه مىگويند.
شرافت از ديدگاه غارتگران!!
آن دست نشاندههاى آنها را، البته اقشار مختلفه دست نشانده هست سنا از يك طرف هست و - نمىدانم چيز - آن جمعيت حقوق بشر از يك طرف هست و از اين جمعيتهائى كه خودشان درست كردهاند براى بازى دادن مردم، آنها همه متاسفند، ما ميدانيم كه همه متاسفند. اينها بايد عزا بگيرند براى اينكه مىدانند چه از دست دادهاند، نوكرها را از دست دادهاند، چه نوكرهائى، در كشتن هويدا اظهار تاسف زياد بود. بايد ديد كه كى اظهار تاسف كرده، آنهائى كه اظهار تاسف كردهاند با چه منطق اظهار تاسف كردهاند، يك كسى كه سيزده سال نخست وزير ايران بود و همه كارها با امر نخست وزير بايد بشود، همه اين كشتار با امر نخست وزير شده است آنوقت يك ملت مظلوم دستش به اين آدم رسيده و يك نفر آدم فاسد را در مقابل چند صد نفر، چندين هزار نفر اشخاص صحيح كشته شده است، باز هم آنها البته بايد اظهار تاسف كنند. آنها، آنهائى كه آنها كشتند، اصلاً به حساب نمىآورند براى
صحيفه نور ج 6 صفحه 59
اينكه يك ملتى است، بگذاريد كشته بشود تا ما نفتش را ببريم. آنها كشتارى كه اينها كردند به حساب نمىآورند، حساب نمىكنند كه يك بشرى كشته شده است، مىگويند يك عدهاى كه مانع از استفادههاى ماست بگذاريد كشته بشود و انسان را در مقابل منافع خودشان هيچ مىدانند. در يك جائى كه من بودم راجع به اوضاع ايران چيز مىشد و اوضاع ايران چطور است و سفارتخانهها ممكن است و آنوقتى كه ممكن است كه سفارتخانه چه بشود، يكى كه صاحب يك سفارتخانهاى بود مىگفت كه ما براى اينكه سفير يا اشخاصى كشته بشود، اهميتى نمىداديم ولى مبلهاى ما خيلى اهميت دارد، اين مبلهائى كه ما آنجا داريم آنها اهميت دارد، يك نفر آدم رسمى، يك نفر آدم رسمى اين حرف را زد كه ما اهميت نمىدهيم، مبلهاىمان بيايد، وضعشان اين است ديگر آدم مادى جز به ماديگرى فكر نمىتواند بكند نمىتواند فكر بكند، اصلاً شرف را اينها نمىتوانند بفهمند يعنى چه، همه شرف را به اين مىدانند كه مبلشان خيلى خوب باشد. همه شرافت را، شرافت به اين مىدانند كه چندين دستگاه مثلاً عمارت داشته باشند، عمارتش چه جورى باشد، انسانيت اصلاً فكرش را نمىكنند تو خط اين نيستند. اگر اينها در خط اين مسائل بودند، خوب اين همهآدم از ايران كشته شد، اين همهمتفكرين، روحانيين، ابريا، مظلومها، زن، بچه، كوچك، بزرگ توى اين خيابانها خونشان ريخته شد، اين اهميتى نداشت، هيچ وقت تاسفى، تاسف ندارد اينكه، خوب يك دسته كشته شدهاند، اينها مانع از استفادههاى ما بودند، اما هويدا وقتى كشته مىشود صدايشان در مىآيد، تاسف مىخورند، اينهائى كه كشته شدهاند، بيايند مطالعه كنند اينها چه كسانى هستند كه كشته شدهاند، ببينند اينها چه كسانى هستند، اينها هر كدام چند نفر را كشتهاند، هر كدام وادار كردند به قتل چند نفر آدم، چه بيچارگى براى اين ملت درست كردند اينها.
نجابت و ادب اسلامى از ويژگىهاى ملت ايران
ملت ما نجيب است، ملت ما اسلامى است و الا همان روز اول همه اينها را با هر چه بود غارت كرده بودند و از بين برده بودند ولى ملت ما ملتى است كه ادب اسلامى دارد، آنهائى هم كه همه خيانتها را كردند باز با آن خشونتهائى كه آنها با بشر مىكنند اينها نكردند. وقتى آمدند حبسهاى ايران را ديدند، رفتند گفتند حبسها خوب است، مطابق با تمدن است، مطابق با دموكراتيك است، براى اينكه منطق، منطق انسانى است. يك منطق انسانى، يك منطق اسلامى نمىتواند غير از اين باشد. اگر خود آنها غلبه كرده بودند بر ما، هيچ يك ما الان نبوديم. اگر هويدا به ما غلبه كرده بود ديگر ما اينجا ننشسته بوديم، شما هم نبوديد.
اسلام مىخواهد ماديت را مهار كند
اينها فكر نمىكنند كه در دنيا يك چيزى، معنوياتى هم موجود است، چيز ديگرى هم ما داريم غير از عمارت و غير از اتومبيل و غير از اين مسائل، غير از اين قدرت حيوانى يك چيزهاى ديگرى هم در عالم مطرح است، اصلاً فكر اين مساله در ذهن امثال كارتر نمىآيد، فكر نمىتواند بكند، اين
صحيفه نور ج 6 صفحه 60
سناتورى كه اعتراض كرده است به اين اعدامها، اصلا نمىتواند ادراك كند اين معنا را كه غير از اين حيوانيت يك چيز ديگرى هم در عالم هست، اگر انسان فكر بكند كه يك مسائل ديگرى هم در دنيا مطرح است، اين همهنظرش را به اين نمىكند كه حالا كه اين به ما نفت را به رايگان داده است، به ما خدمت كرده است و آدمكشىاش هم خدمت به ما بوده است، اين مطلب همين است، ما چون منفعت بايد ببريم، اصلاً تمام، غير از اين مطرح نيست چيزى در اسلام، همچو مسائل اصلا مطرح نيست، مساله ماديات به اين معنائى كه اينها مىگويند، مطرح نيست، اسلام ماديت را تبع معنويت مىكند، مىخواهد ماديت را مهار كند، معنوى، صورت معنوى به آن بدهد. لشكر اسلام قبل از اينكه توجه به ماديت بكنند، به معنويات توجه مىكردند، روى معنويات شمشير مىكشيدند، اشخاص فاسد را جلويش را مىگرفتند. جنگهاى اسلام را ببينيد كه با چه اشخاصى، با چه قشرهائى بوده است، براى منفعت بوده؟ وقتى هم، آن وقتى هم كه در جنگ حنين بود كه يا يكى ديگر از جنگها، وقتى هم كه غلبه كردند، هر چه بود حضرت رسول دادند به خود همان مشركين، اصلاً ماديت مطرح نيست در اسلام. خوب، زندگى پيغمبر اسلام را، زندگى اميرالمومنين سلام الله عليه را مطالعه كنند ببينند اينها چه جور زندگى كردند، حكومت هم كه كردند چه جور حكومت كردند، چه وضعى داشته حكومتشان. آنى كه اسلام است توجهش به ماديت توجه تبعى است، همه توجه معنويات است ان الله تعالى ما نظر در روايت هست كه ما نظر الى عالم طبيعت يا الى الجسم منذ خلقه نظر لطف، معنويات را ميزان گرفتهاند، البته آنهائى كه نمىفهمند فقط همان چشم حيوانى دارند، همه ادراك، ادراك حيوانى است، چشم، چشم حيوانى است، ادراك، ادراك حيوانى است، نمىتواند ادراك اين مطلب را بكند كه هويدا را كشتن تاسف ندارد، اين همه چيزش روى همين مسائل حيوانى چرخ مىزند طعمه است، اين ممالك بايد طعمه آمريكا باشد، هر كه بهتر اين صيد را مىكند، در نظر سناى آمريكا نشان مىگيرد، هركه جلوگيرى مىكند از اين طعمه، در سناى آمريكا محكوم است، غير از اين نمىتوانند ادراك بكنند، اينجور از اول تربيت شدهاند. اينها هم كه حقوق بشر را طرح مىكنند، آنها هم همين است آنها هم غير از همين طبيعت و غير از همين ماديت ادراك ندارند، نمىتوانند بفهمند. معنويات را اصلا نمىتوانند بفهمند، البته آنهائى كه معنويات دارند در نظر آنها محكومند. آنهائى كه دفاع از مملكتشان مىكنند، آنهائى كه جانىها را كشتند آن هم هيچ زجر نبوده است فقط يك قصاص بوده است. اين هويدا در آنجا كه بود روزنامه هم مىخواند به من اطلاع مىدادند كه خيلى حالش خوب است كه اگر يكى از ماها در حبس هويدا بوديم آن عمل را مىكردند كه با همه حبسىها مىكردند، آن زجرها را مىدادند كه با همه حبسىها مىدادند لكن وقتى مسلمان همين آدم جانى را مىگيرد و حبس مىكند به دستور اسلام نبايد زجرش بدهد محاكمهاش مىكنند، جانى هست مىكشندش. ما يك آدم برى را، اسلام يك آدمبرى را نمىكشد، يك آن حبس قائل نيست اسلام براى كسى كه گناه ندارد، يك ساعت حبس قائل نيست. آنها هم كه گناهكارند يك فحش نبايد به آنها بدهند، يك سيلى نبايد به آنها بزنند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 61
ملت ايران قائم به خودش ايستاده است
بله، تبليغات الان زياد است در خارج. در روزنامههاىشان، در مجلههاىشان نوشتهاند كه خمينى همه زنها را گفته است كه سينههاىشان را ببرند، اين فقط سه مورد اتفاق افتاده بعد مردم مخالفت كردند. اين تبليغات، البته آن كه مىخواهد، خمينى را مخالف با منافع خودش مىداند بايد اين را خردش كند در خارج، آنجاها اين حرفها را ميزنند. حالا فرض كنيد من هم خرد بشوم، ديگران هستند، همچو نيست كه ملت ايران حالا احتياج به خمينى داشته باشند. احتياج به هيچ كس ندارد، خودش است، خودش الان ايستاده قائم است خودش بالنفسه، بيخود آنها خيال مىكنند كه اگر ما هم از بين برويم، بكشند يا منحط كنند، مساله خوابيده است و دوباره آنها برمى گردند و نفت ما را مىبرند و همه خزائن ما را غارت مىكنند. نخير، ديگر گذشته است اين مطلب. نمىتوانند اين كار را بكنند. هر جا هر حمالى هم كه در اين ايران هست الان ايستاده مقابل اينها، دانشگاهى ايستاده، روحانى ايستاده، بازارى ايستاده، كاسب ايستاده - عرض مىكنم كه - دهقان ايستاده، كارگر هم ايستاده. اگر حالا يك اختلافى هم بين اينها پيدا بشود همين از شيطنت اين قشرى است كه منفعتش از دست رفته است.
همه مىخواهند با شيطنت قشرها را از هم جدا كنند
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 63
تاريخ: 2/2/58
بيانات امام خمينى در ديدار با دكتر امير علائى اولين سفير جمهورى اسلامى در فرانسه
پيروزى نهضت، كار خدا بود
بسم الله الرحمن الرحيم
اين كار بشرى نبود، اين كار خدائى بود. بشر مىتواند يك شهر را، يك منطقه را آزاد كند، اما نمىتواند يك اجتماع را اينچنين به حركت در آورد كه با دست خالى يك سلطنت دو هزار و پانصد ساله را واژگون كند. در چهارم آبان، در بازار بزرگ تهران، از ترس پاسبانى كسى تصور نمىكرد كه بتواند يك پرچم نزند، چطور مىشود اين حركت به اين عظمت را بشرى دانست؟ كار، كار الهى بود، كار خدا بود، همه اقشار و طبقات متحد شدند و ريشه اين جنايتكار را از بيخ وبن برانداختند و بر عليه استعمار مبارزه كردند. چون خداى بزرگ پشتيبان اين ملت بود، كار به سامان رسيد و انقلاب پيروز شد. اين مملكت مال شماست، مملكت خودتان است. امروز هر كس به سهم خود بايد اقدام كند و وظيفه خودش را انجام دهد. شما يك قدم به عقب نگذاشتيد و با استقامت و پايمردى، شر محمد رضاى خائن را از سر ملت دور كرديد. او با همه زور و پول و ضمانت بيگانه نتوانست در برابرايمان مردم كه با دست خالى در برابر تانك و توپ و سرنيزه مقاومت كردند ايستادگى كند. ولى هنوز استعمار دست از جان اين مردم بر نمىدارد و در هر گوشه كشور نغمه شومى ساز مىكند.
چون خداى بزرگ حامى ملت ايران است، اين دسائس هم خنثى خواهد شد.اينها حركات مذبوحانه است، اينها كسانى نيستند اينها چيزى نيستند، آن موقع كهاسلحه داشتند و حمايت مىشدند كارى از پيش نبردند و كلكشان را كندند، حالا كه مسلح هستيم، ملت مدافع ماست، وحشتى نداريم. اين مردك كيست كه تحريك كند. او قابل اين حرفها نيست. خداوند هميشه با مستضعفان است و حق همواره بر باطل غلبه كرده وايمان هميشه فائق شده است. انقلاب اصيل ما كه با دست خالى در برابر اسلحه و زور پيش رفت با كمك خداوند منان بود و سلطنت طاغوتى را واژگون كرد. با اتكال به خدا و با وحدت كلمه و همت فرزندان اين آب و خاك، همه با هم به بازسازى كشور مىپردازيم و با عزم راسخ كمر همت مىبنديم. اينها قدرتى نيستند.
صحيفه نور ج 6 صفحه 64
دفاع از حقوق بشر به خاطر جنايتكاران، نه مظلومين
خارجىها مىگويند حقوق بشر، كدام بشر؟ اينها بشر را كشتند، اينها مجرمند، متهم نيستند، اينها آدم كشتند. ما از دوستان فرانسوى خود تشكر مىكنيم كه از ما در مدت اقامت در آن كشور دوستانه پذيرائى كردند و به من فرصت دادند كه از پاريس پيامهاى خود را به ملت عزيز ايران برسانم، ولى از دوستان فرانسوى انتظار نداشتم كه به خاطر چند نفر جنايتكار و دزد و مجرم، حقوق بشر را به رخ ما بكشند و در انقلاب اصيل ايران كه به خواست خدا، ملتى ستمديده به نداى حق پاسخ مثبت دادهاند، به بهانه حقوق بشر ما را مورد عتاب و خطاب قرار دهند خوب بود حقوق بشر را هنگامى كه رژيم فاسد پهلوى زير پا مىگذاشت و هزارها جوانان اين كشور را شكنجه مىكردند و به خاك و خون مىكشيدند، به كمك ملت مستضعف ايران بر مىخاستند و از حقوق بشر دفاع مىكردند، نه اينكه به خاطر چند جنايتكار و مجرم كه تاريخ بشريت كمتر نظير آن را به ياد دارد، اينچنين به ما حمله كنند، ما چند نفر ضد بشر را كشتيم، حقوق بشر مگر چيست؟
من از ملت فرانسه تشكر مىكنم كه به من فرصت دادند تا صداى ملت ايران را به گوش جهانيان برسانم و از كشور آزاد فرانسه پيامهاى خود را به ملتى كه دو هزار و پانصد سال زير يوغ استبداد دست و پا مىزده برسانم تا از استعمار ساليان دراز رهائى يابند.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 65
تاريخ: 3/2/58
بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان ترابرى ارتش
وحشت ابرقدرتها از وحدت اقشار ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
ما سابق، اوايل انقلاب سر و كارمان با علماى بلاد بود و از شما آقايان ما را دور نگه داشتند و تعمد در اين معنا بود، خواستند كه بين اقشار ملت يك وحدتى تحقق پيدا نكند، آنها از اين وحدت خوف داشتند و حالا هم احساس كردند، لمس كردند كه اگر ملت با هم وحدت پيدا بكنند، اگر جناحهاى مختلف يكى بشوند ابر قدرتها هم نمىتوانند با اينها مقاومت كنند. از اين جهت ما بايد الان خيلى مراقب امور باشيم و با كمال - هشدارى - هوشيارى و با كمال مراقبت، مراقب اين امورى كه ممكن است خداى نخواسته پيش بيايد باشيم. الان باز اجانب ننشستهاند آرام، آنجا به منابع ما نظر دارند و طمع دارند و حالا كه ديدند كه دستشان قطع شده است مىخواهند از جهات مختلفه يك تشتت ايجاد كنند چنانچه مىبينيم غائله بعد از غائله ايجاد مىكنند. هر وقت با يك اسمى، با يك نحوى غائله ايجاد مىكنند. اين ما و شما هستيم كه بايد اين غائلهها را توجه كنيم و نگذاريم رشد بكند. الان ايران مال خودتان هست، مال ايرانى هست چنانچه قبلاً از خودمان نبود و هر يك از مخازن ما را يك طايفه مىچاپيدند و مىبردند و همه جهات ما وابسته بود. من اميدوارم كه اين نهضت به آن نقطه آخر برسد با همراهى همه قشرها، يعنى الان وضع به نحوى حساس است كه بدتر از سابق يعنى قبل از اين پيروزى. الان مردم به حال خودشان برگشتند و توجه به زندگى خودشان كردهاند و يك قدرى ناآرامىها در مملكت، در تمام سطح مملكت پيدا شده است و از آن طرف دستهاى جنايتكار مشغول فعاليت هستند كه نگذارند اين نهضت به آن نقطهاى كه بايد برسد، برسد. ما بايد با تمام قوا كوشش كنيم كه اين نهضت را به قوت خودش حفظ كنيم و ما جلو برانيم اين نهضت را با شور و شعفى كه مردم دارند تا اينكه آن مراحل بعدى انجام بگيرد و حكومت استقرارى جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند و مردم بر كارهاى خودشان تسلط پيدا بكنند و تمام قواى مختلفه در مقام خودشان مستقر بشوند و سر و سامان به اين مملكت پيدا بشود، مملكتى كه داراى خزائن بسيار است و غنى است از حيث خزائن، مملكتى كه كشاورزى آن بايد زيادتر از آن مقدارى كه احتياج دارد بسيار زيادتر باشد و بايد صادر بكند، مملكتى كه بايد همه چيز داشته باشد، الان مىبينيم كه همه جهات به هم ريخته است و اين بىانصافها تمام جهات ايران را به هم ريختند و مامور بودند كه اين ملت را عقب نگه دارند، همه چيزش را عقب نگه
صحيفه نور ج 6 صفحه 66
دارند و من اميد وارم كه با همت همه اقشار، نمىتواند يك قشر اين كارها را انجام بدهد، همه اقشار بايد با هم متحد بشوند، روحانيون بايد با هم باشند، ارتشىها همه بايد با هم باشند، ملت با ارتش، با روحانى، همه بايد با هم باشند و با هم اين كار را انجام بدهند. من از خداى تبارك و تعالى استدعا و تقاضا و التماس دارم كه همه اقشار ملت ما را بيدار كند و توجه بدهد به مال كارها و اسلام عظمت پيدا كند، ملت اسلام و كشور اسلام عظمت پيدا بكند و ما از تحت ايادى دشمنان به كلى خارج بشويم و اين ريشههاى پوسيدهاى كه مانده است اينها هم قطع بشود و اسلام و كشور مال خود ما باشد و خود ما در آن فعاليت بكنيم و خودمان از مواهب خدا استفاده بكنيم و از اينكه اظهار كرديد كه در اين مسائل شما حاضر هستيد من متشكرم. البته همه ما بايد در اين مسائل راجع به مستمندان، راجع به مستضعفين همه بايد اقدام بكنيم هر كدام هر مقدارى كه در استطاعت ماست. خداوند به شماها سلامت و عظمت عنايت فرمايد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 67
تاريخ: 3/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان روحانى كرد
محروميت، زاغه نشينى و بىسامانى، هداياى رژيم گذشته
بسم الله الرحمن الرحيم
ما در اين مدت كه يك روابطى پيدا كرديم با طوايف مختلف مملكت و اقشار مختلف پيش ما مىآيند، مىبينيم كه هر طايفهاى در هر جا كه هستند مىگويند كه با ما بدتر از همه جا رفتار شده. از بختيارىها مىآيند مىگويند كه با ايل بختيارى بدتر از همه جا عمل شده است و اينها بيچارهتر از همه هستند. از هر طرفى از اطراف ايران كه مىآيند، از شهرستانها يا از دهات، خصوصا از عشاير مختلفى كه ايران دارد همه اين مطلب را گويند كه هيچ جا بدتر از منطقه ما نيست و اين براى اين است كه هر كسى منطقه خودش را مىبيند. همه مناطق اينطورى است. شما تهران را ملاحظه كنيد كه مركز ايران است و هر چه باشد بايد در اينجا بهترش باشد، قريب سى محله يا يك قدرى بيشتر در تهران هست يعنى در شهر هست، كنار شهر كه اينها زاغه نشين، چادرنشين هر چه، عرض كنم چه نشين هستند و عائله شان پنج نفر، بيشتر، كمتر در يك سوراخى زندگى مىكنند و نه برق دارند و نه اسفالت دارند، نه آب دارند اينها. آنطورى كه به من گفتند و مكرر مىآمدند و گفتند در يك گودالهاى منزلشان هست كه از اين گودالها پنجاه بيشتر پله مىخورد، پلههاى گلى مىخورد و مىآيد لب خيابان، آنجا آن زن بدبخت بيچاره كه در اين زاغه هست كوزهاش را، بر مىدارد كه برود آب بياورد، از پنجاه شصت پله بايد بالا برود و در زمستان، آنجا كوزهاش را آب بكند، پنجاه، شصت پله پايين بيايد، چند دفعه زمين بخورد تا ببرد آنجا. هيچ از آثار تمدن از قبيل آسفالت و از قبيل آب و از قبيل برق در آنجا نيست، خانهشان هم اينجور است كه مىبينيد، اين در تهران است، ساير شهرها همين جورها در آن زياد است، قصبات بيشتر، دهات بدتر، عشاير بالاتر. اين خيال نكنيد كه فقط شما هستيد كه محروم هستيد و محروم بوديد، اين رژيم همه را محروم كرد. فشار اين رژيم بر شهرستانها به يك نحوى بود و بر عشاير به يك نحوى بود و بر دهات، قرا و قصبات به يك نحوى. همه در فشار بودند، همه در سختى زندگى مىكردند. اين شهرستانىها خيال نكنيد كه خانه دارند چه دارند و در آن وقت خوب بود جايشان، آنها هم فشارها داشتند، گرفتارىها داشتند، حبسها داشتند، زجرها داشتند، در حبسها اينها را پاهاشان را اره مىكردند از روحانيون ما، خيال نكنيد كه روحانيون، فقط روحانيون شما گرفتار بودند، روحانيون ما كه ما انگشت روى آنها مىگذاريم كه فلان و فلان، پاهايشان را اره كردند، بعضى از
صحيفه نور ج 6 صفحه 68
محبوسين را توى تابه گذاشتند و بو دادند، زيرش آتش زدند و به آن برق متصل كردند، در حال حيات اين را توى اين برق، توى يك تابهاى گذاشتند بو دادند آدم را، اين طرز رژيم بود و ما و شما و همه اقشار ملت پنجاه و چند سال به اين مبتلا بوديم. قبل از اينكه حالا شما (...) باشد در اين رژيم بيشتر از همه، مبتلا بوديم به اين گرفتارىهاى همه جانبه، اين گرفتارىهاى شخصى خودمان كه شما مىگوئيد كه سلام كه مىكنيد، من خاطره دارم از اين، دو خاطره خودم دارم يعنى يكى را دوست من، خدا رحمت كند مرحوم حاج شيخ عباس تهرانى نقل كرد كه من در اراك بودم و از آنجا مىخواستم بيايم به قم، رفتم اتومبيل بگيرم شوفر گفت كه ما به دو طايفه بنا گذاشتيم كه سوار اتومبيل نكنيم، يكى فواحش، يكى معممين. اين در زمان آن خبيث اول بود كه با روحانيون اينطور كرد، تبليغاتش اينطور و عمالش اينطور كردند. يكى هم خود من در اتومبيل، در يك اتومبيلى كه جمعيت در آن بود نشسته بوديم بنزين تمام شد بين راه، من سيد بودم، يك شيخى هم همراهم بود، شوفر برگشت گفت كه اين از اثر اينكه اين شيخ را سوار كرده بوديم بنزين تمام شده، تمام شدن بنزين را اثر نحوست يك روحانى مىدانست. اينطور بود آقا، شما خيال نكنيد كه، شما برادرهاى اهل سنت ما هم مبتلا بوديد، ما هم مبتلا بوديم. در شهرها، در دهات، در قصبات، اطلاعاتى كه گفتنى نيست توجه كنيد توجه كنيد اطلاعاتى ما داشتيم كه گفتنى نيست، بانوان ما اطلاعاتى داشتند كه روى تاريخ را سياه كرده است، نمىدانيد چه قضايايى بوده در اينجا واقع شده است، در همين قم مركز روحانيت نمىدانيد چه بساطى اينها درست كردند وزنها را چطور بيرون آوردند كه بروند جشن بگيرند، با زور بروند جشن براى كشف حجاب بگيرند. نمىدانيد اينها با ما چه كردهاند، حالا بحمد الله با قدرت الهى و با همت همه اقشار ملت است كه ديگر كسى نمىتواند بگويد من بودم، همه بودند، همه با هم و همه هم نمىتوانند بگويند ما بوديم.ايمان بود، قدرت خدا بود، اگر قدرت خدا نبود، دست خالى نمىتوانستند اين قدرتهاى بزرگ را بشكنند. ملت چيزى دستش نبود، مشت و خون داشتند، غير از اين چيزى نداشتند معذلك قدرتايمان نبود كه شهادت را براى خودشان فوز مىدانستند اين قدرت كه شهادت را براى خودش فوز بداند، اين غلبه داد ايران را بر قدرتهاى بزرگ دنيا، همه پشت سرش ايستاده بودند، همه قدرتها، من داخل كار بودم، پيغامها به من بود كه از آمريكا مكرر و همه پشت سرش ايستاده بودند معذلك قدرتايمان اين مردم غلبه كرد. حالا اين ملت ما، سى و پنج ميليون ملت ما از يك حبسى بيرون آمدند و اگر چنانچه يك حبسى باشد كه مثلا سى و پنج ميليون را حبس بكنند، درهايش بسته باشد، ديوارهايش چه باشد، يك روز بشكند اين قفس و بيرون بريزند، چه حالى پيدا مىكنند؟ يك حال اغتشاش، يك حال به هم خوردگى، الان وضع ايران اين است، يك حال اغتشاش است، يك حال به هم خوردگى است، همه چيز ما را از بين بردند و رفتند، يعنى خزانه را خالى كردند، بانكها را همه را خالى كردند و رفتند. الان هر بانكى از اين غائله چند صد ميليون دلار طلبكار است، همه چيز را بردند، فرهنگ ما را بردند عرض بكنم روحانيت ما را تضعيف كردند و رفتند، فرهنگ ما را از بين بردند و رفتند، اقتصاد ما را خراب كردند و رفتند، كشاورزى ما را بكلى از بين
صحيفه نور ج 6 صفحه 69
بردند و رفتند، همه چيز ما را بردند، حالا كه همه چيز ما را بردند و ما مثل يك حبسىهايى كه از حبس يكدفعه قفس شكسته و بيرون آمديم و هر كدام يك طرف، يك جايى مىپريم، همه متوجه شديم به گرفتارى خودمان. توجه به اينكه يك همچو گرفتارى نمىشود فورا رفع بشود، يك شب نمىشود يك همچون گرفتارى يك قرن، يك نيم قرن، يك پنجاه و چند سال را كه براى ما گرفتارى درست كردند و براى ما خانه خرابى درست كردند، اين را با يك ماه، دو ماه، چهار ماه نمىشود آن را درست كرد. شما خيال نكنيد كه به فكر شما نيستند، الان نمىتوانند به فكر هيچ كس باشند. شما خيال مىكنيد كه اينها مثلاً راجع به ساير بلاد هم كارى كردند و براى شما نكردند. نمىتوانند آقا، مطلب، مطلب بزرگى است، همه با هم بايد دست به هم بدهيم، يك مقدار بايد فرصت بدهيم، يك مقدار بايد همراهى كنيم، همهمان همراهى كنيم، اگر من طلبه با اين آقايان علما، با شما علما، با شما آقايان دست هم ندهيم و دولت را تاييد نكنيم و همه باهم نشويم نمىتوانيم اين خرابىها را درست بكنيم.
پنجاه سال سوختن و ساختن و شاهد خرابىها بودن
خرابى است الان، همه خراب است. عمده مطلب ايران كشاورزى بود اينها به اسم اصلاحات ارضى كشاورزى را بكلى از بين بردند و ايران شد يك بازارى كه دستش را هى دراز مىكند پيش دولتهاى خارجى خصوصا آمريكا، گندم بده، جو بده، نمىدانم چه، با اينكه ايران اگر خودش كشاورزى را بكند، بايد صادر بكند به ساير ممالك، نبايد بگيرد از آنجا. همه چيز ما را از بين بردند، دامدارى ما را از بين بردند، مراتع ما را، مراتعى كه به تصديق خود خارجىها گفتند بهترين مراتع براى دامدارى، غنىترين مراتع براى دامدارى، مرتع فلان جاست و من هم اسمش را يادم نيست، اين را دادند به ملكه انگلستان و چند نفر از دوستان او، اين را به او دادند و الان نمىدانم حالا الان وضعشان چطور است. تمام مراتع ما را از بين بردند به اسم ملى كردن، مردم را دستشان را منقطع كردند و خودشان چاپيدند و رفتند و همين طور جنگلهاى ما را به اسم ملى كردن، خودشان به اشخاص خارج فروختند و استفادهاش را كردند، نفت را هم كه همه مىدانيد كه چطور بردند و هيچ چيز هم ندادند به ما، الان باز به دولت ما پول نفت نرسيده، نفت صادر شده اما پول نفتش بعد بايد برسد، تا چندم، تا كى بايد برسد. اينجور نيست كه الان دولت به فكر شما نباشد به فكر ما باشد، به فكر مثلاً بلوچستان نباشد به فكر تهران باشد، به فكر كردستان نباشد، به فكر همه جا هستند اما نارساست مطلب، صبر مىخواهد. ما پنجاه و چند سال صبر بر اين بليات كرديم و سوختيم و ساختيم، حالا يك مقدارى باز بايد بسوزيم و بسازيم و مهلت بدهيم و كمك كنيم تا درست بشود، كارگرى درست بشود. الان تو كارخانهها مىريزند نمىگذارند كارگرى درست بشود، تو كشاورزها مىريزند نمىگذارند كشاورزى صورت پيدا بكند و تو مدارس مىريزند نمىگذارند مدرسه درست باز باشد. همه جا را اينها خراب كردند، حالا هم تتمهاى كه مانده است نمىگذارند كه ما راحت باشيم، دولت راحت باشد تا كار انجام بدهد. شما اين را بدانيد كه اسلام براى يك قشر نيست، اسلام براى يك طايفه نيست، اسلام براى همه
صحيفه نور ج 6 صفحه 70
است، اسلام براى بشر است، براى انسان است، براى همه است. خيال نكنيد كه يك تبعيضى در اسلام باشد در اسلام تبعيض نيست. خيال نكنيد كه كسانى كه در مركز هستند يا علمايى كه در مراكز علمى هستند تبعيض قائل باشند، اين حرفها نيست در كار، ما همه هستيم و با هم هستيم و برادر هستيم و ما را اين نهضت همچو - عرض كنم كه - توفيق داد كه الان شما برادرها با ما برادرها همه با هم نشستهايم، همه با هم تفاوتمان را مىگوئيم لكن شما فكر اين را نكنيد كه ما در فكر شما نيستيم و نشستهايم خودمان داريم يك كارى مىكنيم براى خودمان، نه، براى شما ابدا اين مطلب، طرح نيست اين مطلب. در جمهورى اسلامى اين مسائل طرح نيست اصلا، لكن اوضاع، اوضاع اغتشاش و در هم و برهمى است كه بايد با مهلت انجام بگيرد. من به شما اطمينان مىدهم كه وقتى كه استقرار پيدا كرد حكومت ما (الان بين راه هستيم، ما الان حكومت مستقر نداريم، حكومت انتقالى است) يك حكومت مستقر پيدا كنيم كه همه شما راى بدهيد، همه شما سرنوشت خودتان را تعيين كنيد، بعد از اينكه تعيين كرديم سرنوشت خودمان را، همه را، همهمان رايمان را داديم به اشخاص كه دلخواه خودمان هستند و اينهاست آنوقت آن اشخاصى كه از طرف ما راى دادند درست مىكنند يك حكومتى كه مال همه ملت است، همه ملت حكومتشان عبارت از يك حكومت صحيح است و اسلامى انشاء الله، انشاء الله قدرت اسلامى، احكام اسلامى و آنوقت خواهيد ديد كه قضيه، قضيه تبعيض و تجزيه و اينها هيچ ابدا مطرح نيست، نه از اول اسلام مطرح بوده، نه حالا مطرح است. اگر چهار روز يك نفر آدم قاچاق آمد در اين مملكت و خرابكارى كرد، اين را نبايد ما به اسم اين بگذاريم كه مثلاً مسائل بايد اينطور باشد. نخير، وقتى كه دولت اسلامى انشاء الله استقرار پيدا بكند، انشاء الله همه ما، همه شما در رفاه هستيم و من سلام خودم را به برادرهايى كه شما از پيش آنها آمديد اعلام مىكنم و از آنها مىخواهم كه يك قدرى حوصله داشته باشند، صبر داشته باشند. انشاء الله خداوند همهتان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 71
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت اعزامى از ليبى به سرپرستى سرگرد جلود
غلبه مستضعفين بر مستكبرين اراده خداوندى است
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند را سپاس مىكنم كه اراده فرمود منت بر مستضعفين بگذارد عليه مستكبرين و زمين را از لوث مستكبرين پاك كند، مستضعفين را به - زمين - حكومت برساند، اسلام براى همين مقصد آمده است و تعليمات اسلام براى همين معناست كه مستكبرى در زمين نباشد و نتوانند مستكبرين، مستضعفين را استعمار و استثمار كنند. ما به تبع تعاليم عاليه قرآن و آنچه از اسلام بر سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين به دست آورديم و از سيره انبيا چنانچه در قرآن نقل مىفرمايد به دست آوردهايم آن است كه مستضعفين با هم مجتمع شوند و بر مستكبرين ثوره (انقلاب) كنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند. ما با اين تعاليم پيشرفت كرديم و ملت ما شهادت را استقبال كرد براى اين مقصد، و چون شهادت مورد هدف او بود با مشت و خون بر تمام قواى جهنمى، بر دبابات (تانكها) بر مسلسلات، بر ابرقدرتها كه در پشت شاه سابق صف كشيده بودند غلبه كرد، ما مىخواهيم كه اين رمز در بين تمام حكومتها و ملتها باشد. حكومتها بايد خدمتگزار ملتها باشند چنانچه در اسلام اين سيره بود كه حكومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود. حكومتها از مردم انشاء مىشدند و ارتش نيز از آنها و اگر حكومتها و ملتها به سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين عمل مىكردند، آرامش در همه جاى ارض بود اين اختلافات و خونريزىها نبود.
ما از خداوند مىخواهيم كه اين نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مستضعفين و هشدار باشد بر مستكبرين. مستكبرين گمان نكنند كه بايد حكومت كنند بر مستضعفين و آنها را استعمار و استثمار كنند. مستضعفين حكومت را به عنوان حكومت نشناسند بلكه به عنوان خدمتگزار بشناسند. برادر باشند، برادرى كه بر برادر ديگر خدمت كند، هر دو پشتيبان هم باشند. اگر قوانين اسلام در ملتها، در حكومتها جريان پيدا بكند و آداب حكومتها و ملتها اسلامى باشد، نه حكومتها خيال تعدى بر ملتها دارند و نه ملتها با حكومتها مخالف خواهند بود. من از شما كه از طرف معمر آمديد و براى ما سلام او را آورديد تشكر مىكنم و سلام من را نيز به ايشان ابلاغ و به ملت ليبى ابلاغ نمائيد. من از خداوند تعالى مىخواهم كه تمام ملتها و دولتها بيدار شوند و همه ملتها و دولتهاى اسلامى به هم پيوند كنند تا ابرقدرتها نتوانند بر اينها غلبه كنند و مخازن آنها را
صحيفه نور ج 6 صفحه 72
ببرند. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيت دارند و معالاسف به واسطه تفرقهاى كه بين آنها واقع است و به واسطه عدم رشدى كه در حكومتهاست نتوانستند آن قدرتى را كه اسلام براى آنها پيش بينى مىكند به دست بياورند. من از خداوند تعالى خواستارم كه مستضعفين در هر جاى ارض كه هستند بر مستكبرين غلبه كنند و مستكبرين به جاى خود بنشينند و دولتها و ملتها با هم برادر باشند.
والسلام عليكم
در اين موقع نماينده هيات ليبيائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند:
كليد حل معماى آقاى صدر به دست دولت ليبى است
چيزى كه، قضيهاى كه براى ما و علماى ايران و ساير اقشار به طور معما در آمده است اين فاجعه آقاى صدر است. من و علماى ايران براى اين فاجعه بسيار متاثر هستيم و اين براى ما يك معمايى است كه اين معما حل نمىشود الا به دست دولت ليبى. ما اين معما را مىخواهيم كه برادر ما معمر و دولت حل كنند و ناراحتىهاى ما را به اتمام برسانند. من كرارا به وسائطى اين معنا را تذكر دادم لكن الان نيز اكيدا تذكر مىدهم كه اين معنا در شعب ما و در بين علماى ما انعكاس سوئى دارد و من ميل ندارم كه بين ملت ما و دولت شما يك سوءتفاهمى باشد. من از شما مىخواهم كه اين معما را حل كنيد و موجب راحتى ما را فراهم كنيد.
سپس نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند: بگوئيد مقصود من اين نبود كه به شما يا به دولت شما تهمت بزنم مقصود من اين بود كه شما قدرت داريد كه در اين ممالكى كه نزديك شماست و ايشان رفتهاند در آنجا به قول شما، در آنجا فعاليت بكنيد و اين معما را براى ما حل كنيد. ما هيچگاه به برادران خودمان تهمت نمىزنيم و خلاف اسلام نمىكنيم لكن از شما خواهيم حل اين قضيه را به اينكه شما قدرت اين را داريد كه اين مساله را حل كنيد و از دولتهايى كه ايشان رفتهاند آنجا، يك طور تحقيقاتى بكنيد و ما مطلع بشويم.
در اين موقع نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مىكند و امام در جواب مىفرمايند:
مسلمين بايد يد واحد باشند بر عليه اعداء
بله، من هم اين معنى را مىدانم لكن مهم اين است كه يك سوء تفاهمى بين ملتها و دولتهاى اسلامى نباشد و وحدت اسلامى هميشه محفوظ باشد و همه مسلمين با هم برادر باشند و اينكه در اين معنا درك كردم براى اين بود كه همين سوءتفاهم به واسطه فعاليتى كه شما بكنيد براى تحقيق اين مطلب، رفع بشود و بين دولتين و ملتين تفاهم صحيح حاصل بشود و اين تهمتها را اجانب كه مىخواهند بين دولتها و بين ملتها تفرقه بيندازند، آنها را خنثى كنيد، تبليغات آنها را. من هميشه
صحيفه نور ج 6 صفحه 73
سعىام در اين بوده است كه مسلمين يد واحد باشند بر اعداء چنانچه اسلام فرموده است و جماعت واحده باشند چنانچه اسلام مىفرمايد، لكن مهم ما اين بود كه رفع بشود اين سوءتفاهم، و برادرى ايران و ليبى محفوظ باشد و دست اجانب كه مىخواهند تفرقه بيندازند بين دو برادر، دو دولت و دو ملت، كوتاه بشود.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 74
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى با افسران، درجهداران و سربازان مركز توپخانه اصفهان
جداسازى ارتش از روحانيون و ساير اقشار ملت از خيانتهاى بزرگ رژيم شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
من امروز را روز مباركى مىدانم، روز ميمونى مىدانم. قبل از ظهر يك عده كثير از دوستان ما، برادران ارتشى ما، برادران ژاندارمرى ما، آمدند و با ما ملاقات كردند و الان دوستان عزيز من و ارتشىهاى محترم اصفهان به ملاقات آمدند. من از اين جهت اين روز را ميمون مىدانم و مبارك كه ارتش در قلب مردم و در بين مردم و با احترام زياد و شور و شعف فوقالعاده مواجه هستند. من از اين جهت مبارك مىدانم كه در سابق و در زمان طاغوت ارتش ما از ملت جدا بود و از روحانيت جداتر. امروز ارتش در قلب ملت است و در كنار روحانيت به طورى كه هدايت آنها را به اينجا حضرت حجتالاسلام آقاى طاهرى ايدهم الله تعالى فرمودند. سابقه ندارد كه يك شخص روحانى در ارتش و در رژه ارتش شركت كرده باشد. ارتش از ما جدا شده بود و ملت از ارتش جدا شده بود و اين خيانت بزرگى بود كه رژيم سابق كرد و ما برادران را از هم جدا كرد. امروز روزى است مبارك و ارتش با ملت هماغوش و در درياى جمعيت امروز خودشان را غوطهور مىبينند و مردم مثل برادر آنها را پذيرايى مىكنند. نه آنها از مردم بيزارند و نه مردم از آنها، به خلاف سابق كه مردم را طورى كرده بودند و به طورى از ارتش و ساير قواى انتظامى ترسانده بودند كه مردم احساس ناراحتى كردند با ديدن آنها و ارتش را آنطور بار آورده بودند كه احساس آنها نسبت به ملت غير از اين احساس بود كه امروز هست. امروز شما احساس شادى كنيد كه در آغوش ملت هستيد و ملت احساس شادى مىكند كه در آغوش شماست و هر دو احساس شادى مىكنيد كه برادروار مجتمع هستيد و هر دو با هم و من احساس غرور مىكنم كه اين ارتش با مردم همچو مختلط است و همچو مزدوج است كه مثل دو برادر، اين غرور، دارد، اسلام همين را مىخواهد. ارتش اسلام در صدر اسلام با مردم يكى بودند، جدايى نداشتند، از مردم بودند، بعدها سلاطين جور و خصوصا اخيرا به واسطه تبليغاتى كه كردند، تبليغاتى كه از جانب اجانب بود و مامور آن رژيم منحط بود، تبليغاتى كردند كه شما را از ما جدا كردند، ملت را از شما جدا كردند، ملت را بعضى را از بعضى جدا كردند، دانشگاهى را از مدرسهاى جدا كردند و بازارى را از هر دو خواستند جدا كنند و بحمدالله اين فرصت پيدا نشد و خداى تبارك و تعالى همچو توفيقى داد كه همه الان با هم همه برادروار در يك محيط دوستانه، در يك محيطى كه با شعف و شوق از هم پذيرايى
صحيفه نور ج 6 صفحه 75
مىكنيد مجتمع هستيم. امروز روز مبارك است، امروز روز ميمون و بزرگ است.
مجازات خيانتكاران و عفو نادمين
و اما قضيهاى كه فرمودند راجع به عفو، همين طور است كه گفتهاند و - ما - آنهايى كه مجرم بودند، آنهايى كه خيانتكار بودند، آنها را مجازات كردند و خواهند كرد. و اما ارتش، ژاندارمرى و همين طور ساير طبقات ديگر از قواى انتظامى، شهربانى در تمام كشور اگر چنانچه خداى نخواسته مرتكب يك جرم صغيرى، يك گناه صغيرهاى شده باشند، ما اين را عفو كرديم و خداوند تبارك و تعالى به واسطه برگشت آنها به دامن اسلام و برگشت آنها به دامن ولى عصر سلام الله عليه آنها را عفو فرمود و ما به تبع امام زمان سلام الله عليه عفو عمومى نموديم و از اشخاصى كه گناه صغيره كردند و خداى نخواسته مرتكب يك بعضى از صغائر ذنوب شدند. خداوند همه شما را عظمت، عزت، قدرت عنايت كند.
با بيدارى و وحدت كلمه، خدعههاى شياطين را خنثى سازيد
برادران من توجه داشته باشيد كه در اين فرصت از زمان، در اين لمحه از زمان شياطين مىخواهند باز بين ما و شما، بين شما و ساير قواى انتظامى، بين قشرهاى ملت جدايى بيندازند و از آن استفاده كنند و به خيال خام خودشان برگشت به حال اول ولو به فرم ديگر، لكن بايد با هوشيارى و با بيدارى خدعه اينها را خنثى كنيد و مثل كوه در مقابل آنها بايستيد و نگذاريد خللى در اين اجتماع شما، در اين سد بزرگى كه داريد و در اين اجتماع و در اين وحدت كلمهاى كه داريد، نگذاريد كه آنها رخنه كنند كه اگر خداى نخواسته رخنه كنند شايد مسائل و مشكلى براى ما پيش بيايد. خداوند همه شما را عزت و سلامت و سعادت عنايت فرمايد و شما را با ملت و ملت با شما را چنان همراه و برادر كند كه كسى نتواند خلل در اين برادرى ايجاد كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 76
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت اعزامى كوبا
قدرتايمان و وحدت كلمه عامل غلبه ملت بر قواى شيطانى شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
من تشكر مىكنم از اينكه ايشان و دولت ايشان براى تفقد از حال ملت ايران به اينجا آمدهاند و از نهضت ما پشتيبانى مىكنند. اين نهضت ايران نهضتى مبتنى بر عقائد، مبتنى برايمان، مبتنى بر اسلام بود و با قدرت ايمان و اسلام اين پيشبرد را كرد والا ملت ما در دستشان از ابزار جنگ هيچ نبود، در صورتى كه آنها مسلح بودند به تمام انواع اسلحهها و پشتيبانى از آنها مىكردند ابر قدرتها، معذلك در عين حالى كه همه قواى قدرتمند دنبال شاه بودند و پشتيبان، معذلك قدرتايمان ملت ما كه به آن قدرتايمان وحدت كلمه پيدا شد و همه با هم يك مطلب را خواستند، نتوانستند قدرتها اين قدرت شيطانى را حفظ كنند و اين نهضت چون نهضت انسانى بود و براى انسان بود، همه انسانها كه در فطرت انسانيت باقى ماندهاند بايد از آن پشتيبانى كنند.
دولتها بايد خدمتگزار ملتها باشند
و دولتها توجه كنند به اينكه بايد در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتيبان دولتها و اينكه شاه سابق نتوانست حفظ خودش را بكند براى اينكه ملت با او نبود، ملت پشت به او كرد و او هم به ملت خيانت كرد. دولتها بايد توجه كنند به اينكه آنها در خدمت ملت بايد باشند اگر در خدمت ملت باشند ملتها پشتيبان آنها خواهند بود. و من از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همه ملتهاى عالم و همه مستضعفين سعادتمند باشند و همه دولتها در خدمت ملتها باشند تا سعادت همه بشر تامين شود. و من سعادت ملتها را، ملت شما را از خداوند مىخواهم و سلام من را به ملت و رئيس دولت و دولت ابلاغ كنيد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 77
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل نيروى هوائى دزفول و نمايندگان مردم شهرستان اليگودرز
تا خدا با شماست احدى توان معارضه با شما را ندارد
بسم الله الرحمن الرحيم
شما نيروى هوائى امروز نيروى آسمانى هستيد، نيروى اسلامى هستيد، پشتيبان اسلام هستيد، اسلام پشتيبان شماست، ملت پشتيبان شماست، ما همه پشتيبان شما و همه با هم، همه با هم بايد اين نيروى بزرگ اسلامى انسانى را به پيش ببريم. حكومت اسلامى، جمهورى اسلامى، عدل اسلامى را مستقر كنيد. با عدل اسلامى همه و همه در آزادى و استقلال و رفاه خواهند بود. آن نيروهاى شيطانى بود كه ما را از شما و شما را از ما جدا مىكرد و بهره بردارى مىكرد. اسلام براى همه است و با همه يدالله با جماعت است، دست خدا با شماست، تا همه با هم هستيد و همه اسلام را مىخواهيد، خدا با شماست و تا خدا با شماست كسى با شما نمىتواند معارضه كند. اين شياطين كه در بين ملت ما تفرقهاندازى مىكنند، آگاه باشند كه نمىتوانند اين نيروى انسانى را شكست بدهند، بيهوده تفرقهاندازى مىكنند، شيطنت مىكنند، نخواهد آمال آنها، آرزوى آنها تحقق پيدا بكند. خداوند خواسته است كه مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، غلبه كردند و مىكنند. دوستان من! عزيزان من! همه با هم باشيد از تفرقه پرهيز كنيد، همه براى اسلام، همه براى خدا، همه نيروى الهى. شما نيروى هوائى، نيروهاى الهى هستيد. همه نيروها، نيروى الهىاند. ملت نيروى الهى است. دست خدا با شماست. خداوند همه شما را حفظ كند و همه با هم، همه با هم براى اسلام به پيش.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 78
4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت سردفتران تهران
بايد همه دست به دست هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود
بسم الله الرحمن الرحيم
من از شما آقايان متشكر هستم كه تشريف آورديد و از نزديك ملاقات كنيم. آنچه بوده است گذشت و ما امروز بايد فكر آينده باشيم. آينده يك مشكلاتى است كه بر عهده همه اقشار ملت است. خرابىهايى كه تا كنون شده است در ظرف اين پنجاه و چند سال بيشتر و قبل از آن هم دو هزار و پانصد سال اين خرابىهايى كه شده است و يك كشور خراب از هر جهت، از جهت فرهنگى، از جهت اقتصاد، اين وراثت مانده است براى ما و هيچ قشرى تنهايى نمىتواند اين خرابىها را آباد كند، همانطورى كه در شكستن اين سد بزرگ طاغوتى نمىتوانست يك قشر، دو قشر اين عمل را انجام بدهد، وقتى كه همه اقشار ملت با هم شدند و همه تحت لواى توحيد و اسلام عمل كردند، اين امر محال به حسب نظر اشخاص ممكن و واقع شده محال به نظر خيلىها مىرسيد كه بشود اين سلطنت طاغوتى را شكست با آن ابزار و سلاحهاى مدرنى كه خودشان داشتند و دارند و با آن پشتيبانىهايى كه از ابرقدرتها مثل آمريكا و غيره مىشد، يك مطلب غير ممكن به حسب عادت به نظر رسيد لكن اين غفلت از اراده الهى بود، غفلت از اراده الهى بود، غفلت بود كه هر غير ممكن به نظر ما با اراده حق تعالى واقع خواهد شد و من اين مطلب را مستند به شخص نمىدانم، مستند به ملت نمىدانم، يك تحولى در اين ملت پيدا شد با دست خداى تبارك و تعالى، آن تحول روحى بود كه الان هم بعضى جوانها مىآيند و به من مىگويند دعا كنيد ما شهيد بشويم و آنوقت هم جوانهاى برومند همين تقاضا را از من مىكردند، بعضىشان قسم مىدادند مرا كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم. مادرهايى كه بچههايشان را از دست دادند و داده بودند الان هم كه پيش ما مىآيند با تشكر. در چند شب پيش، دو، سه شب پيش با يك پدرى كه جوانش را از دست داده بود من مواجه شدم - احوالپرسى - نمىدانستم كه اين مصيبت بر او وارد شده از او احوالپرسى كردم، ديدم بيشتر از ميزان تشكر دارد مىكند و مىگويد حالم خوب است، بعد كسى گفت يكى از جوانهاى ايشان كشته شده است و اين تشكر براى اين معنا بوده است. اين تحول روحى كه در ملت پيدا شد، ملتى كه از سايه پاسبان مىترسيد در خيابان ريخت و گفت مرگ بر كه،بر شاه، اين تحول يك تحول الهى بود، نه انسانى. انسان نمىتوانست يك همچو كارى بكند. هر كسى خيال كند كه فلان اين كار را انجام داد صحيح نيست، خدا اين كار را انجام داد. اين يد غيبى
صحيفه نور ج 6 صفحه 79
بود كه بر سر اين ملت سايه افكند و يك ملت مظلوم را، ملتى كه هيچ ساز و برگ نداشت، بر يك قدرتهاى بزرگ موفق كرد و پيروزى داد و اين سد را شكست. بحمدالله اين سد شكسته شد لكن كارها باز باقى است. باز ما كارهايى داريم و احتياجاتى به همه، احتياج به همه آقايان، به گويندگان، به نويسندگان، به همه اقشار ملت ما احتياج داريم براى اينكه يك مملكت خراب را نمىتواند يك قشر آباد كند. بايد همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود. هر كسى به هر مقدارى كه قدرت دارد، خيال نكند يك نفر است، يك نفر بهاندازه يك نفر قدرت دارد، اين يك نفر وقتى پهلويش نفرها واقع شد، جمعيت از آن، مثل يك قطره است كه وقتى كه قطرههاى ديگر به آن متصل شد سيل پيدا مىشود وقتى سيلها با هم متحد شدند دريا درست مىشود. اين قطرهها خيال نكنند، انسانها خيال نكنند كه خوب، از من كه كارى بر نمىآيد، نخير، از شما و من و همه و شما هر كدام بهاندازه خودمان، به اندازه يك نفر كار ازمان مىآيد و بهاندازه آنقدرى كه از ما كار مىآيد مسوول هستيم يعنى امروز وضع طورى است، به طورى حساس است وضع مملكت ما كه اگر ما قصور بكنيم در اداى تكليفمان، مسووليم، همه بايد باهم، همه اقشار بايد باهم، ننشينيد كه دولت اصلاح بكند، دولت تنها نمىتواند، ننشينيد كه روحانيت اين كار را بكند، روحانيت نمىتواند تنها، روحانيت ننشينند كه مثلاً اقشار ديگر اين كار را بكنند، از آنها هم تنها نمىآيد. همه با هم، وقتى همه با هم شدند، يدالله مع الجماعه جماعت وقتى كه با هم شدند پشتيبانشان خداى تبارك و تعالى است و مقصد وقتى الهى شد، مهم اينجاست كه وقتى مقصد الهى شد، همه توجه به اسلام داشتند.
غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند
شما ملاحظه كرديد كه در اين نهضت از آن بچهاى كه تازه زبان باز كرده بود، تا آن پيرمردهايى كه نزديكهاى مردنشان بود، همه با هم مىگفتند جمهورى اسلامى، همه اسلام را خواستند، اين همهاسلام خواستن، توجه همه به معنويت بودن، توجه همه به خدا و دين خدا بودن شما را پيروز كرده، اين توجه را از دست ندهيد، اين رمز پيروزى است، كليد پيروزى است، اين كليد را محكم نگه داريد، وحدت پيدا بكنيد، مقصد هم خدا. اين دو تا مطلب وقتى كه پيدا شد، اين همه مسائل را حل مىكند و همه ما بايد كوشش بكنيم و به مقاصد الهيه برسيم. البته شما آقايان كه دفاتر ازدواج و طلاق پيش شما هست، مسووليت عظيمى داريد، اگر سابق يك قدرت شيطانى بر شما حكومت مىكرد، الان هيچ قدرتى بر هيچ كس حكومت نمىكند، قدرتها هست لكن حكومت نمىكند يعنى قانون هست قانون الهى است فقط. غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند. شما آقايان كه متصدى يك همچو امر بزرگى هستيد، مسووليت بزرگى بين خودتان و خداى خودتان داريد، شرايط را البته كرديد و از اين به بعد هم با دقت شرايط را بكنيد، خصوصا در باب طلاق كه شرايط بايد خيلى با دقت و با ملاحظه انجام بگيرد انشاء الله خداوند به همه شما سلامت و سعادت بدهد و همه ما را توفيق به اين بدهد كه اين خدمت را به اسلام بكنيم همهمان.
والسلام
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 80
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان شهرهاى باختران، سنندج، دزفول، بروجن و تهران
سعادت دنيا و آخرت در اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
چه بركاتى در اين نهضت مترتب است، بركت اسلام، جمهورى اسلامى كه تمام سعادتها در اسلام است. سعادت دنيا و آخرت در اسلام است لكن اشخاص ضعيف بيچاره نمىتوانند اين نهضت را ببينند، در صدد تفرقه هستند، اينها اشخاصى هستند كه مىخواهند بين اقشار ملت جدايى بيندازند براى آنكه با تفرقه مىتوانند منافع خودشان را تامين كنند، با تفرقه مىتوانند براى اربابهاى خودشان يك مقامى در اينجا درست كنند، لكن بايد مطمئن باشند كه اين دستهاى تفرقهانداز قطع خواهد شد. اين دستهايى كه مىخواهند بين برادران، بين خواهران، بين اقشار ملت تفرقه بيندازند دفن خواهد شد. همانطورى كه رژيم شاهنشاهى منحوس دفن شد ريشههاى فساد باقيمانده آن هم دفن خواهد شد. بعضى از اشخاصى كه در آن وقت منفعت طلب بودند و مىخواستند با بقاء رژيم منحوس، منافع مادى خودشان را، غير مشروع خودشان را تامين كنند، حالا به خيال آن افتادهاند كه باز تفرقه بيندازند بين برادران مسلم، بدانند كه غلط رفتند، اشتباه مىكنند، ديگر بر نخواهد گرديد آن رژيم طاغوتى و نظير آن رژيم طاغوتى. من از شما بانوان محترم كه همدوش برادران خودتان، بلكه در صف جلو در اين نهضت بوديد تشكر مىكنم و من اميدوارم كه باز شما درصف مقدم باشيد و اين نهضت را به آخر برسانيد كه حكومت اسلامى انشاءالله تاسيس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفين به حقوق حقه خودشان برسند. خداوند شماها را حفظ كند و براى اسلام و مسلمين نگه دارد.
والسلام عليكم و رحمة الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 81
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان جامعه زنان خارجى مقيم ايران و اعضاى هيأت تحريريه نشريه لاله
تاريخ نيز قادربه ثبت عمق جنايات و خيانات شاه نيست
بسم الله الرحمن الرحيم
من از بانوان محترم كه همدرد ما هستند و در اين مصيبتهائى كه بر ملت ايران وارد شده است اظهار همدردى مىكنند متشكرم، لكن بايد به شما بانوان محترم تذكر دهم كه جنايات شاه را نه شما تمامش را اطلاع داريد و نه ما و نه آن اشخاصى كه حتى نزديك به شاه هم بودند.
جنايات اينها مراتب و درجاتى داشته است كه بعضى از آن واضح بوده است، همه ديدهاند. اين جنايات و آدم كشىها و حبسها و زجرهائى كه صدايش از داخل زندانها به بيرون رسيده است. يك مرتبه از جنايات و خيانات، آنهائى بوده است كه وزراى شاه و اطرافيان شاه اطلاع داشتند و ماها و شماها اطلاع نداشتيم، پارهاى از جنايات هم فقط خود شاه مطلع بوده است خيانتى كه كرده است، ديگران مطلع نبودند.
ما نمىتوانيم به عمق جنايات و خيانات اين پدر و پسر اطلاع پيدا كنيم، شما كه غايب امر، يكى از شما بيست و دوسال اينجا بوده، ما هم كه تمام عمرمان را اينجا بوديم و در جريان امور بسيارى از عمرمان را گذرانديم، باز نمىتوانيم بر عمق اين جنايات اطلاع پيدا كنيم، تاريخ هم نمىتواند عمق اين جنايات و خيانات را ثبت كند، تاريخ آنقدر مىتواند كه اطلاع پيدا مىكند و جنايات شاه بسياريش زير پرده است كه غير از خودش و امثال كارتراطلاع ندارد.
تبليغات خلاف واقع جيره خواران ابرقدرتها بر عليه انقلاب اسلامى
من از شما تشكر مىكنم كه براى همدردى ما تشكيل يك انجمن داديد و مىخواهيد كه مطالب ما را برسانيد. ما در دنيا مظلوم هستيم براى اينكه دنيا طرفدار شاه ظالم بود و تمام دولتهاى خارجى، مگر كمى از آنها، طرفدارى مىكردند و از ظلم و ستم او پشتيبانى مىكردند. ملت ما الان هم مظلوم است براى اينكه نويسندگان خارج به طورى وجهه اين انقلاب را جلوه دادند در خارج و به طورى دروغ گفتند و شايعه افشانى كردند كه ملت ما را غير از آنى كه هست و غير از آنى كه مىبينيد، جلوه دادند در روزنامههاى خارج. از جمله چيزهائى كه نوشتند، اين است كه آنهائى كه كشته مىشوند و اعدام مىشوند، از زير خاك بيرون مىآورند مردم و تكه تكه مىكنند. اگر يك نفر اينطور شده است
صحيفه نور ج 6 صفحه 82
شما در تمام ايران تفتيش كنيد اگر يك نفر يك همچو كارى برايش شده است آنها حق دارند بگويند همه شده است، لكن من مىدانم نويسندههاى خارج اكثرشان يا بسياريشان جيرهخوار همين دستگاهها هستند، اينها ديدند كه ملت ايران به واسطه قدرتايمانى كه داشتند، نهضتى را كه كردند كه دست اربابها كوتاه شده است و دست آنهائى كه منافع را به اينها واصل مىكردند كوتاه شده است، اينها براى انتقامجوئى يا برگرداندن اوضاع سابق و براى نفع خود دست به اين تبليغات زدند. تمام اين تبليغات برخلاف واقع است. شما مىبينيد كه اينجا احكام اعدام براى اشخاصى صادر مىشود، خوب است كه اين اشخاص را و پرونده اين اشخاص را ملاحظه كنيد ببينيد كه اين اشخاص كه حكم اعدامشان صادر شده و اعدام شدهاند، آيا چند نفر كشتند؟ آيا ده نفر كشتهاند؟ آيا يك ملت را بيچاره كردند؟ اينها تمام ملت ايران را بيچاره كردند؟ و در ظرف پنجاه سال همه را در تحت فشار قرار دادهاند. اينها جناياتى به اين ملت كردند كه اگر چنانچه دادگاهها نبود خود ملت مىريختند و آنها را مىكشتند. دادگاهها كنترل كردند عواطف ملت را، ملتى كه در خيابانها جوانهاى خود را به خون آغشته ديدند با امر همين امثال اينها، با امر همين شاه و با امر همين هويدا و با امر همين نصيرى و امثال اينها، طاقت ندارد كه اينها را زنده ببيند.
اين جوامع به اصطلاح حقوق بشر در خدمت ابرقدرتها هستند
اينهائى كه مدعى حقوق بشر هستند و حالا براى امثال هويدا سينهزنى مىكنند و اظهار تاثر و تاسف مىكنند، اينها آيا طرفدار حقوق بشرند يا طرفدار مملكتها و حكومتهاى ابرقدرتند؟ اگر اينها طرفدار حقوق بشرند چه شد كه در مدت پنجاه سال اين بشر در اينجا زير شكنجه بود، اعدام بود؟ اين بشرى را كه در اينجا با تابه سرخ مىكردند و بشرى را كه پاى او را بريدند با اره، اينها نفس نكشيدند، امروز نفس مىكشند و امروز تبليغات مىكنند. مگر اينها كه كشته شدند بشر نبودند؟ مگر اينها حقوق نداشتند؟ مگر حق بشر اين نيست كه اگر كسى، كسى را كشت قصاص بكند؟ اين حق بشر است، حق اشخاصى كه از اولاد او يا از بقاياى اوست كه قصاص كند از اينها، لكن عمده اين است كه اين جامعههاى حقوق بشر در خدمت ابرقدرتها هستند با اسم حقوق بشر. اين جامعههائى كه براى حقوق بشر فرياد مىزنند، حقوق بشر را مىخواهند پايمال كنند. اين روزنامه نويسها و مطبوعاتى كه به اسم بشر دوستى انتشار اين اكاذيب را مىكنند، اينها در خدمت ابرقدرتها هستند، اينها حقوق بشر را پايمال مىكنند.
شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد
من از شما جمعيتى كه الان در ايران براى بررسى اوضاع ملت ما و اوضاع كشور ما تشكيل جلسه دادهايد، بعد از تشكر خواستارم كه شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد، بررسى كنيد كه آيا اين مردم در اينجا دارند قتل عام مىكنند اين مردم از گورستانها بيرون
صحيفه نور ج 6 صفحه 83
مىكنند اجساد را و تكه تكه مىكنند؟ مردم دارند آتش مىزنند؟ اين را بررسى كنيد ببينيد كه قضيه، قضيه انتقامجوئى به معناى غير انسانى است يا خير؟ دادگاههائى است كه بعد از اينكه جرمهاى اينها ثابت شد، اينها محكوم به اعدام مىشوند كه اگر اين دادگاهها نبود و اگر جلوگيرى از اين مردم به واسطه دادگاه نبود، آنوقت مردم خودشان قيام مىكردند براى اينكه آنهائى كه كشتار عمومى كردند در يك ملتى، آنهائى كه فجايعى پيش آوردند و در آبادان يك دسته بزرگى، قريب چهار صد نفر آدم را سوزاندند، اينها را دارند اعدام مىكنند، نه اينكه اشخاص عادى را، اشخاص عادى را شما ملاحظه مىكنيد كه تاكنون قريب هفتصد نفر، ششصد نفر آزاد شدند، اينها براى اينكه جرمهاىشان كم بوده است و همين طور كسانى كه جرمهاىشان كم است اينها را آزاد مىكنند، آنهائى كه محكوم به حبس مىشوند يا محكوم به اعدام مىشوند آنها اشخاصى هستند كه داراى ظلمهاى بزرگ بودند و در روزنامههاى خارجى شماها اينطور انعكاس نشده است و اين اسباب اين شده است كه ملت ايران بدبين بشوند به خارجىها به واسطه اين روزنامه نويسها و به واسطه اين مدعيان حقوق بشر. شما روشن كنيد اينها را و به مردم ايران هم اطلاع بدهيد كه اينها يك مردمى هستند كه طرفدار حقوق بشر نيستند، طرفدار حق ابرقدرتها هستند، اينها از اين مردم شريف اروپا نيستند، اينها يك دسته جيره خوار هستند. در هر صورت من از شما تشكركنم كه در اين مسائل مشكل ما بنا داريد كه به ملت ما كمك كنيد و كمك تبليغاتى از بزرگترين كمكهائى است كه الان از شما ممكن است و من از شما باز هم تشكر مىكنم. خداوند حفظ كند شما را.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 84
تاريخ: 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل شهربانى و نمايندگان مردم ساوه
اجانب گمان نكنند كه مىتوانند خللى در وحدت ملى الهى ما ايجاد كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
شما آقايان كه براى تفقد از من آمديد خوش آمديد، علماى اعلام ساوه ساير اقشار و پرسنل شهربانى خوش آمدند. اين روزها روزى است كه همه اقشار با هم برادر و برابر باشند. سابق شهربانى از ما و علما و مردم جدا بود، امروز شهربانى در بين مردم و از ميان مردم است و مردم نيز از شهربانى خواهان حفاظت از شهر و از عائله خودشان هستند، علماى اعلام نسبت به آنها نظر حسن دارند و ساير اقشار آنها را برادر خود مىدانند. من اميد آن دارم كه اين وحدت كلمه كه بين همه اقشار ملت ماست، باقى بماند و به اتكاء وحدت كلمه نهضت اسلام ما پيش رانده شود و با برقرارى حكومت عدل اسلامى همه اقشار به حقوق خودشان برسند. اجانب گمان نكنند كه مىتوانند خللى در اين وحدت ملى ما ايجاد كنند، اين وحدت ملى وحدت الهى است، به دست خداى تبارك و تعالى ايجاد شده است، اسلام پيشواى ماست، قرآن كريم پيشواى ماست، ملت ايران با اين وحدت كلمه و اتكال به اسلام نهضت را پيش برد و اين رمز را از دست نخواهد داد. ايجاد اختلاف نكنيد، با هم برادر و برابر باشيد. از خداى تبارك و تعالى مىخواهم كه همه ملت به سلامت و با وحدت كلمه پيش برويد و آن چيزى را كه خداى تبارك و تعالى مىخواهد كه رفاه عمومى و سعادت عمومى بشر، سلامت عمومى بشر، سعادت روحى بشر است انشاء الله كه تحقق پيدا كند. سعادت و سلامت همه شما را خواستارم.
والسلام عليكم
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 85
تاريخ: 5/2/58
بيانات امام خمينى در جمع بانوان محله چهارمردان قم
بانوان ايران رهبران نهضت اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
نام بزرگ ملت ايران در عالم به رشد سياسى ثبت شد. نام بزرگ قم در بين ملت ايران به رشد سياسى و فعاليت و جانفشانى در تاريخ ثبت شد. نام بزرگ چهار مردان در فداكارى و جان نثارى در تاريخ عالم ثبت شد. نام بزرگ بانوان ايران ثبت شد. نام بزرگ بانوان قم ثبت شد. نام بزرگ بانوان چهار مردان ثبت شد. بانوان قم و بانوان چهار مردان پيشرو اين نهضت اسلامى بودند، رشد سياسى خودشان را اثبات كردند، نهضت را راهنمائى كردند. شما رهبران نهضت هستيد، بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آنها هستيم. من شما را به رهبرى قبول دارم و خدمتگزار شمايم. خداوند شما را براى اسلام حفظ كند.
هوشيار باشيد، شياطين در مخفى گاهها توطئه مىكنند
اسلام احتياج به مردان و بانوان فداكار دارد. امروز احتياج بيشتر است، امروز از قبل از پيروزى و رسيدن به اوج نهضت احتياج به ملت ايران، احتياج به وحدت كلمه، احتياج به بانوان معظم، احتياج به چهار مردان بيشتر است. امروز است كه دستهاى جنايتكار و خيانتكار آنهائى كه منافع خودشان را در خطر مىبينند، دستهاى آنها در كار است كه نگذارند اين نهضت شكوفائى پيدا كند. امروز است كه بايد اين خيانتها را و اين دستهاى خائن را قطع كرد. امروز است كه آنهائى كه تفرقهافكنى مىكنند و مىخواهند با بهانهها بين صفوف مسلمين جدائى بيندازند، دست آنها را بايد قطع كرد. بانوان معظم ما بايد قطع كنند دست خائنين را. مردان نيرومند ما بايد قطع كنند دست خائنين را. روحانيين در هر جا كه هستند با هوشيارى بايد دست اين خائنين را قطع كنند و حيله آنها را خنثى كنند.
آنهائى كه به فرصت طلبى امروز در ميدان آمدند، آنهائى كه با اين نهضت موافقت نداشتند، آنهائى كه مسيرشان برخلاف اين نهضت بود، براى فرصت طلبى به ميدان آمدند، احزابى كه اسمى از آنها نبود، گروههائى كه اسمى از آنها در اين نهضت نبود امروز پيشقدم مىخواهند بشوند. بايد شما خانمها، شما برادران شما خواهران بيدار باشيد، بايد ملت ايران بيدار باشد، نگذاريد خون شهداى ما
صحيفه نور ج 6 صفحه 86
هدر برود، نگذاريد خون جوانان ما پايمال شود، پايمال اغراض شخصيه، اغراض شخصيه را به دور بريزيد. دستهاى خيانتكار، گروههاى مختلف درست نكند، گروههاى مختلف درست نكند، گروههاى مختلف اسباب تفرقه مىشود، رشد سياسى نيست، در صدر مشروطيت هم با ايجاد گروههاى مختلف نگذاشتند كه مشروطه به ثمر خودش برسد، او را بر خلاف مسير خودش راندند، امروز هم همان شياطين، همانها كه مخالف با اين نهضت بودند مىخواهند نگذارند. مردم ايران بيدار باشيد، مسلمين بيدار باشيد اگر خداى نخواسته خللى واقع بشود در اين صف فشرده مسلمين، در اين صف فشرده ملت ايران، خطر در پيش است. تفرقهافكنها را از بين خودتان بيرون كنيد، ما نخواهيم گذاشت كه اين تفرقهافكنها رشد كنند، آنها را در نطفه خفه مىكنيم. آزادى غير از توطئه است، آزادى، آزادى بيان است، هر چه مىخواهند بگويند، توطئه نكنند، آدمكشى نكنند، اين آدمكشها و توطئهگرها را دفن خواهيم كرد.
برادران من بيدار باشيد، هوشيار باشيد، شياطين در مخفىگاهها توطئه مىكنند و بايد ما با هم يكصدا با هم به پيش برويم و اين نهضت را و اين جمهورى اسلامى را به ثمر برسانيم. خداوند به همه شما خواهران و برادران عزت، توفيق، عافيت، سعادت، عنايت فرمايد. من از همه خصوصا از اين بانوان محترم كه هميشه جانفشانى كردند و نهضت ما را به ثمر رساندند و مىرسانند تشكر مىكنم. خداوند همه شما را عزت و اسلام را عظمت عنايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 87
تاريخ: 5/2/58
بيانات امام خمينى در ديدار با سفير تونس در ايران
مسلمين مىتوانند تحت لواى اسلام بالاترين قدرت را در دنيا به دست بياورند
بسم الله الرحمن الرحيم
من از تلگراف رئيس شما تشكر مىكنم و از عواطف شما و ملت شما شكرگزارم. من اميدوارم كه همه ملتهاى اسلامى و همه دولتهاى اسلامى به خود آيند و تفرقهها و هواهاى نفسانى و اغراض شخصيه را كنار بگذارند و تحت لواى اسلام و قرآن مجتمع شوند و در اين اجتماع قدرتى مافوق قدرتهاى موجود در عالم را به دست بياورند. مسلمين قريب يك ميليارد جمعيت دارند و مخازن بزرگ در اختيار آنهاست و صحراهاى بسيار وسيع در اختيار آنهاست و معالاسف براى اينكه نتوانستند تفاهم بين خودشان حاصل كنند و دستهاى خيانتكار نگذاشته است وحدت كلمه پيدا شود، خزائن آنها را بردند و بر آنها سلطه و حكومت پيدا كردند.
شما ديديد كه جمعيت سى و پنج ميليونى كه در مقابل يك ميليارد چيزى نيست و با نداشتن هيچ ابزار جنگى در دست، به واسطه قدرت ايمان و به اتكاء قرآن و اسلام، بر اين قدرت شيطانى كه پشت سر او قدرتهاى بزرگتر شيطانى بود غلبه كرد و دست آنها را از مخازن ايران قطع كرد. اگر همه ملتها و دولتهاى اسلامى اغراض شخصيه را كنار بگذارند و همه با هم به اسلام رو بياورند و تحت لواى لاالهالاالله باشند قدرت اول را در دنيا احراز مىكنند، براى اينكه معنويت اسلام كمك آنهاست و خداى تبارك و تعالى پشتيبان.
ملت با كليد اسلام وايمان بزرگترين سدها را شكست
و ما با اين قدرتايمان كه همه اقشار ملت ما با هم فرياد اسلام را زدند پيروز شديم نه با عدد وعده، ما هيچ نداشتيم و آنها همه سلاحها را، لكن ما مسلح به سلاحايمان بوديم و ملت ما آرزوى شهادت مىكردند مثل اصحاب رسولالله درصدر اسلام، همانها كه با عده كم امپراطورىهاى بزرگ را شكست دادند ما هم با يك عده كم و با نداشتن ساز و برگ جنگى يك امپراطورى دو هزار و پانصد ساله جبار را با پشتيبانى ابرقدرتها از او، شكستيم و شكست داديم و اين سد بزرگ را از پيش پاى ملت خود برداشتيم و البته مشكلات زيادى براى ما به جا گذاشتند، نقيصههاى زيادى، خرابىهاى زيادى به جاى خود گذاشتند و ما وارث اين خرابىها هستيم، لكن آن هم با قدرتايمان و پشتيبانى
صحيفه نور ج 6 صفحه 88
اسلام مشكلات را حل خواهيم كرد. و من اميد آن دارم كه ملتهاى مسلم و دولتهاى مسلم توجه كنند و اين رمز پيروزى كه براى ايران حاصل شده است به آن توجه كنند و انشاء الله اين رمز را، كليد را، همه در دست بگيرند و اسلام را در همه جا گسترش دهند.
از خداى تبارك و تعالى عظمت اسلام و مسلمين و عظمت قرآن را خواستارم. ابلاغ سلام من را به دولت و ملت و رئيس خودتان بكنيد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 89
تاريخ: 5/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل پايگاه دريائى شمال
شما نيروهاى انتظامى هم سهم بزرگى داشتيد در اين نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
اسلام دستور داده است و فرموده است واعتصمو بحبل الله جميعا و لا تفرقوا همه با هم، تمام اقشار با هم اعتصام به حبل الله، توجه به خداى بزرگ و با توجه به خداى بزرگ همه بايد پيش برويم. تخلف از اين دستور الهى جرم است، گناه است. ما همه بايد با هم باشيم، نيروهاى ما همه بايد واحد باشد، نيروى دريائى، نيروى هوائى، نيروى زمينى، ملت همه از هم هستند، قواى انتظامى با قواى ملى يك قوت است، همه بايد معتصم به حبل الله باشند، با اعتصام به حبل الله پيشرفت كرديم و خواهيم كرد. شما نيروهاى انتظامى هم سهم بزرگى داشتيد در اين نهضت، شما را بد معرفى كرده بودند و ملت را از شما جدا كرده بودند، شما حقيقت خودتان را در اين نهضت آشكار كرديد كه با ملت هستيد و با اسلام، ملت هم شما را با آغوش باز پذيرائى مىكند و كرده است. شما در اين گروههائى كه الان مشاهده مىكرديد، هيچ وقت نبوديد و خودتان را بين برادران خودتان نمىديديد و از بركت اين نهضت خودتان را در بين برادران و در آغوش برادران خود مىبينيد. اين توفيق بزرگى است كه براى ما حاصل شده است، اين بركت عظيمى است كه از اين نهضت عظيم براى ما حاصل شده است كه برادرها هم را پيدا كردهاند، يك صف، يك صف فشرده از قواى انتظامى و قوه ملت، همه از يك صف هستيم و بايد باشيم. دستور اسلام است كه همه بايد معتصم به حبل الله باشيم، همه بايد متفرق نباشيم و جدا از هم نباشيم، فكر جدائى، فكرى غلط است. اين وحدت را به هم نزنيد، اين نهضت را خاموش نكنيد، خيانت به اسلام نكنيد، تمام قوا بايد با هم مجتمع بشوند تا در مقابل قوائى كه از شيطان است و از اجنبى است بتوانيد ايستادگى كنيد. شما ديديد كه با وحدت كلمه قدرتهاى بزرگ را در هم شكستيد، اين قدرت را حفظ كنيد، اگر خداى نخواسته در اين قدرت خلل واقع بشود، منتظر مصيبت باشيد. خداوند پشتيبان همه باشد. خداوند پشتيبان كشور ما باشد. امام زمان سلام الله عليه پشتيبان اين ملت است من از همه اهالى محترم گيلان و از تمام اقشار ملت ايران و اهالى انزلى تشكر مىكنم و پرسنل نيروى دريائى را برادر خود مىدانم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 91
تاريخ: 5/2/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان و و كارمندان گمرك
توجه به خدا و احكام اسلام موجب شكست طاغوت شد
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الله ولى الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات". كسانى كه با خدا باشند، توجه به خدا وايمان به خدا داشته باشند، خداوند آنها را از تمام ظلمتها، از تمام تاريكىها خارج مىكند و به حقيقت نور مىرسند. ايمان به خدانور است،ايمان به خدا باعث مىشود كه تمام تاريكىها از پيش پاى مؤمنين برداشته بشود،ايمان به خدا باعث مىشود كه مؤمنين در نور خدا غرق شوند. ظلمتهاى استبداد، ظلمتهاى اختناق، ظلمتهاى وابستگى به غير، ظلمتهاى ظلم، مؤمنين از اين ظلمتها نجات پيدا مىكنند. كسانى كه به خدا توجه دارند و مقصد آنها مقصد الهى است، از تمام انواع ظلمات، ظلمات مادى، ظلمات معنوى نجات پيدا مىكنند و در درياى نور غرق مىشوند.
شما ملت ايران به واسطه اينكه متشبث بهايمان شدهايد، توجه به خدا كرديد، همه با هم به اسلام متوجه شدهايد، احكام اسلام را خواستيد، خداوند شما را نجات داد و نجات مىدهد. نجات داد از اين سد بزرگ استبداد، شكستيد سد استبداد را وظلمتها را پس زديد وارد در نور آزادى شديد، شكستيد سد پيوستگى به غير را به واسطهايمان و وارد در نور استقلال شديد، شكستيد اختناقها و وابستگىها را و وارد شديد در حقيقت اسلام. اسلام نور است، غير اسلام ظلمات است. شما با توجه به خدا، با توجه به ائمه اسلام، با توجه به قرآن اين سدها را شكستيد، سدهايى كه همه گمان مىكردند ممتنع است شكستن آن قدرتهائى كه گمان كردند محال است اين قدرتها شكسته شوند.حساب دنياباطل شد،حسابهاى ماديين باطل شده. آنهائى كه به خداايمان نداشتند روى محاسباتشان غيرمعقول بود، يك ملتى كه هيچ ندارد برقدرتهائى كه همه چيز دارند غلبه كند؟! لكن با قوهايمان شكستند امپراطورى روم را، شكستند امپراطورى ايران را. شما سربازان اسلام، شما جوانمردان باايمان، باايمان خودتان شكستيد اين سد بزرگ را، شكستيد اين قوت طاغوتى را، اين قوه شيطانى را. شما با
صحيفه نور ج 6 صفحه 92
ايمان اين پيشرفت را كرديد و حساب همه حسابگرىهاى مادى باطل شد. خداوند شما را پيروز كرد و خداوند شما را پيروز مىكند مادامى كه به خدا توجه داشته باشيد. برادران من! عزيزان من! اين رمز را از دست ندهيد، رمز توجه به خدا، رمز توجه به اسلام. شهادت براى مسلم، براى مؤمن سعادت است. جوانهاى ما شهادت را سعادت دانند. اين رمز پيروزى است. آنها كه مادى هستند و ماديگر، آنها هرگز شهادت را نمىخواهند ولى جوانان ما شهادت را سعادت خودشان مىدانند، اول راحت خودشان مىدانند اين رمز پيروزى بود.آنها كه گمان كردند مىتوانند در اين برهه از زمان بين جوانان من، بين جوانان ما و بين عزيزان ما اختلاف بيندازند، در اشتباهند. جوانان ما همه به اسلام متوجهند، همه باايمان راسخ به پيش مىروند.
با اتكال به خدا و وحدت كلمه، اين خرابه را آباد كنيم
ما قدمهاى بعدى خيلى داريم، بايد همه با هم، همه اقشار با هماين خرابهاى كه براى ما گذاشتهاند آباد كنيم.اين بدبختها ايران را خراب كردند به اسم تمدن بزرگ، تمام آثار تمدن را از ايران كنار زدند. با اسم اصلاحات ارضى كشاورزى ما را از بين بردند، فرهنگ ما را از بين بردند، ارتش ما را وابسته كردند، ملت ما را ضعيف كردند، تمام مخازن ما را بردند و در خارج براى خودشان پاركها درست كردند و انشاءالله از آنها پسگيريم. اين خائنين، يك مملكت آشفته، يك مملكت خراب براى ما گذاشتند، مملكتى كه كارگرش فقير، كشاورزش فقير، كاسبش فقير، مملكتى كه در حومه تهران، متصل به تهران، خود تهران محلهها ى زاغه نشين دارد و بدبخت دارد اينها را براى ما گذاشتند.
كسى نمىتواند ايران را به تنهائى، قشرى نمىتواند به تنهائى اين خرابه را آباد كند. دولت نمىتواند، روحانيت نمىتواند، بازارى نمىتواند، دهقان نمىتواند، كارگر، كارمند نمىتوانند لكن همه مىتوانند، همه با هم "يدالله مع الجماعه" جماعتها وقتى كه با هم شدند كارهاانجام مىگيرد. ديديد كه با وحدت كلمه و اجتماع و اتكال به خدا اين سد بزرگ را شكستند الا ن هم با اتكال به خدا و وحدت كلمه اين خرابهها را بايد آباد كنيد. شما كه در مرزها هستيد، در گمركات هستيد به حد خودتان بايد عمل كنيد و آنها كه در مراكز هستند به مقدار خودشان، نه شما بايد انتظار داشته باشيد كه يك قشر، دولت كارها را انجام دهد و نه دولت بايد انتظار داشته باشد كه ملت بايد انجام بدهد. ملت و دولت همه با هم، همه با هم، انشاءالله همه با هم براى اسلام، براى جمهورى اسلام، براى قانون اسلام به پيش.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 93
تاريخ: 6/2/58
بيانات امام خمينى در جمع كاركنان سازمان آب
ذيحق بودن كليه اقشار ملت اسلام در پيشبرد نهضت
بسم الله الرحمن الرحيم
من باهر قشرى كه از ملت بزرگ اسلام و ملت عظيم ايران مواجه مىشوم مىبينم كه به ما حق دارند. من هر قشرى را كه ملاقات مىكنم مىبينم كه حق خاصى به ما دارند. آقايان محترم و جوانان معظم و رامين به ما حق ويژهاى دارند. آنها در پانزده خرداد زحمت كشيدند و جوانان خودشان را از دست دادند و براى اسلام فعاليت كردند و تاكنون هم به فعاليت خود باقى هستند. كاركنان آب به ما، به اسلام حق دارند، سهم بسزائى دارند، آنها براى اسلام و براى مسلمين فعاليت كردند، تمام اقشار ملت سهيم در اين حق هستند. اگر نيروى بزرگ ملت با وحدت كلمه و با اتكاء به خداى عظيم نبود نمىدانم كه حالا حال ما چه بود، در زندانها به سر برديم يا در تبعيدها. اين همت بزرگ شما جوانان بود و اين اراده قاطع ملت ما بود كه با توجه به خداى بزرگ اين نهضت را پيش برديد و ما را در بين دنيا روسفيد كرديد و اسلام را بلند كرديد. شما به اسلام حق پيدا كرديد، چنانچه اسلام به همه حق دارد، اسلام حق هدايت دارد بر همه. ما خدمتگزار هستيم و شما كه خدمت به اسلام كرديد اسلام براى شما حق قائل است.
بايد توطئه گران را به جاى خودشان بنشانيم
لكن بايد توجه داشته باشيد كه باز پيروزى به آخر نرسيده است ما مراحلى داريم كه بايد آن مراحل را طى كنيم و آن با همت شما جوانان است. شما جوانان اقشار ملت هستيد كه بايد اين نهضت را همراهى كنيد تا به آخر. آنهائى كه در بين ما مىخواهند تفرقه بيندازند، به غلط رفتهاند، بين اقشار ملت تفرقه نخواهد افتاد. بد خواهان مىخواهند با اين تفرقه نتايج سوء بگيرند و شما را به عقب برانند و نهضت را نگذارند به نتيجه برسد، بايد اين توطئه را خنثى كنيد. بايد اين اشخاصى را كه توطئه گر هستند به جاى خودشان بنشانيم. من از خداى تبارك و تعالى اين وحدت ملت را خواهانم و با وحدت ملت با توجه به اسلام و دين اسلام ما همه به پيش بايد برويم و جمهورى اسلامى را در خارج پياده كنيم و وجود عينى بدهيم. خداوند به همه شما سعادت و سلامت عنايت كند. اهالى قصر شيرين هم كه از قرار مذكور آمدهاند من از آنها تشكر مىكنم كه از اين راه دور آمدهاند. سرتاسر ايران به ما حق دارند،
صحيفه نور ج 6 صفحه 94
به اسلام حق دارند تمام اشخاص تمام نواحى. بحمدالله وحدتى كه در اسلام، در ايران پيدا شد، در طول تاريخ چنين وحدتى نبوده است. شما همه با وحدت خودتان با اين رفراندمى كه كرديد كه در طول تاريخ نظير نداشت، روى ايران را سفيد كرديد و روى اسلام را. خداوند به همه شما عنايات خودش را افاضه بفرمايد و همه شما در سعادت و سلامت به سر ببريد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 95
تاريخ: 6/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاء جبهه ملى اتحاد آفريقايى و نماينده رابرت موگابه رهبر ميهن پرستان زيمبابوه (رودزيا)
ميزان در اسلام بر اساس (تقوا) است
بسم الله الرحمن الرحيم
از شما و رئيستان كه پيام براى من فرستاده است تشكر مىكنم. در اسلام كه ما هم دنبال آن هستيم قضيه نژاد و نژاد پرستى مطرح نيست. اسلام به رنگ و به صورت نگاه نمىكند، ميزان را تقوا قرار داده است. اينكه شما از آمريكا و ساير دولى كه جنايتكارند و ستمكار، شكايت مىكنيد، اين اختصاص به شما ندارد، اين آمريكا و ديگر باند او در هرجا كه هستند، همين طور با اقشار ملتها رفتار مىكنند. ملت ما بيش از50سال است كه به واسطه انگلستان و آمريكا و تحت فشار آن رژيم منحوس بود. اينقدر جنايت بوسيله حكومت اين پدر و پسر در ايران شد كه قابل ذكر نيست. مملكت ما در زمان اين پدر و پسر بكلى خراب شدند و آن چيزى كه آباد شد قبرستانهاى ما بود. قبرستانهاى ما رااينها به واسطه كشتار پر جمعيت كردند و بلاد ما را تهى. خزائن ما را به اغيار دادند و به اجنبى، و همه چيز ما را پيوسته آمريكا و غير آمريكا كردند تا آنكه به خواست خداى تبارك و تعالى ملت ما بيدار شد و با اتكاء به خداى تبارك و تعالى و اتحاد كلمه با نداشتن هيچ ساز و برگى قيام كرد، نهضت كرد و همه اين اقشار ظلمانى را كنار زد. من اميد وارم كه اين رمزى كه در ايران رمز پيروزى شد، براى همه اقشار مستضعفين الگو باشد، آن رمز وحدت كلمه و اتكاء به اسلام بود. در ملتى اگر اتكاء به معنويات پيدا شد بر مشكلات خودشان غلبه مى كنند. ما شاهد همان بدبختىها و ظلمهايى كه شما شاهد بوديد، شاهد بوديم، بلكه شايد بيشترش را. لكن ما امروز اين سد بزرگ را شكستيم و اميد است كه تا آخر نهضت ما پيروز شود و احكام مترقى اسلام را ما بتوانيم اجرا كنيم. من از خداوند تعالى پيروزى مستضعفين را بر مستكبرين مسئلت مىكنم و سلام مرا به آن قشرى كه مظلوم هستند و بر ضد ظالم قيام كردند برسانيد و آنها را آگاه كنيد كه با وحدت كلمه توانند پيروز شوند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 96
تاريخ: 7/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دانشآموزان و دانشجويان شهر سنندج
غارت ذخاير و منابع كشور، در ازاى محروميت و فقر ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
از آثار اين نهضت و بركاتش يكى اين است كه ما با گروههاى مختلفى از مسلمانان ايران مواجه مىشويم و با هم درد دل مىكنيم. ما معالاسف با هر گروهى كه مواجه مىشويم، با كردستانىها، با بلوچها، با بختيارىها ، با قشقائىها و ساير عشايرى كه در اطراف ايران هستند و گروههائى از آنها گاهى پيش ما مىآيند، با هر گروهى كه مواجه مىشويم مىبينيم كه همين درد دلهاى كه شما داريد آنها يا بيشتر دارند، يا همين طور هست. بختيارىها مىآيند، مىگويند كه هيچ جا بدتر از بختيارى نيست، ما از همه مواهب تمدن محروم هستيم. بلوچها آيند همين مطلب را آنها هم مىگويند كه ما محروميم و هيچ يك از اقشار ملت مثل ما محروم نيست. شما آقايان هم همين مطلب مىگوئيد. من بايد بگويم كه مطلب همين طور است كه گفته مىشود، همه ملت محرومند از همه مواهب. شما الان تهران كه مركز است و همه همتهاى دولتهاى سابق هم نسبت به مركز بوده است و معالاسف توجه به جاهاى ديگر كم بوده است و يا نبوده است، همين تهران را شما تشريف ببريد و قريب سى محله يا بيشتر كه اينها يا چادرنشين هستند يا زاغهنشين هستند و يا حصيرنشين هستند. محله حصيرنشينها، زاغهنشينها از همه مواهب تمدن محرومند، آب ندارند بايد بيايند از پلههاى زيادى بالا، از آن گودالهائى كه منزل دارند خودشان و بچههايشان بايد بيايند بالا يك كوزه آب از سر خيابان كه شير آب هست ببرند، از اسفالت هيچ خبرى نيست، از مريضخانه هيچ خبرى نيست، از مدرسه هيچ خبرى نيست، برق ندارند، هيچ ندارند، اين تهران كه مركز است و بايد از همه جا به قول آنها آبادتر باشد. وقتى كه ملاحظه مىكنيد در اطراف خوزستان، در اطراف فارس، جاهايى را به ما بعضىها گفتهاند كه اينها اصلا آب ندارند، هيچ ندارند، آب هم حتى ندارند و در زمستانها و بهار وقتى كه باران مىآيد، يك گودالهائى هست در آنجا كه آب در آنجا جمع مىشود و زنها از يك فرسخ بايد بروند و آب از آنجا بياورند براى بچههاىشان، كه من وقتى كه نجف بودم بعضى از اهل خير كويت كه با من آشنا بودند به من توسل كردند كه شما يك كمكى بكنيد و ما هم كمك مىكنيم يك آب انبار درست بشود كه اين آب باران را اين آب انبار حفظ بكند و اين بيچارهها وقتى مىخواهند آب ببرند آب داشته باشند. شما خيال نكنيد كه همان شماها محروم بوديد، اين خانه خرابها همه ايران را خراب كردند، همه محروم بوديم، حتى
صحيفه نور ج 6 صفحه 97
قشرهائى كه شما در صورت مىبينيد كه اينها مثلا مرفه هستند، در زمان اينها زحمتهاى داشتند كه بيشتر از زحمت بى آبى بود. اين حبسهاى طولانى و اين زجرهاى فوق العاده، اين شكنجههاى طاقت فرسا براى يك دسته از روشنفكران، يك دسته از علما، يك دسته از فرهنگىها، از وكلاى دادگسترى، از قضات دادگسترى، امثال اينها در تحت اين شكنجهها بودند و بحمدالله بعد از اينكه خدا خواست و خداوند تاييد كرد، ملت ما بيدار شدند و با هم اجتماع كردند و در تحت لواى اسلام اين سد را شكستند. اين سدى كه مانع بود از اينكه هم فرهنگ ما، اقتصاد ما، ارتش ما، همه چيز ما ترقى و رشد بكند و مانع بودند، اين مانع برداشته شد اما پشت اين سد چه براى ما ماند؟ پشت اين سد يك بدبختىهاى مانده است. صندوق دولت خالى است، از تمام بانكها (آنطورى كه دولت به ما اطلاع دهد و آنطور هست). اينها هر چه توانستند قرض كردند، صدها ميليون دلار از بانكهاى مختلف ايران اينها قرض كردند و فرار كردند. همچو نيست كه خيال كنيد كه اينها هم ساده رفتند. جواهرات ايران را يك مقداريش را آن پدر برد، يك مقداريش را اين پسر. بانكهاى ما را خالى كردند و رفتند. ملت را فقير گذاشتند و رفتند و نفت ما را سالهاى طولانى دادند به آمريكا و پول نگرفتند، يعنى براى آمريكا پايگاه درست كردند و به عوض پول نفت كه بايد پول به ما بدهند، اسلحه دادند، اسلحههاى كه به درد خود آمريكا مىخورد و نه به درد ما. اين يك توطئهاى بود بين اين مرد (اين مرد خبيث، اين مرد خائن) با آمريكا كه نفت مىداد، آن هم آنطور زياد و در ازاى آن بايد پول بدهد يا اسلحهاى كه به درد ما بخورد بدهد. در قبال آن يك اسلحههاى اينها فرستادند، براى خودشان پايگاه درست كردند مقابل شوروى، يعنى ايرانىها نمىتوانستند استعمال كنند اين اسلحهها را، تخصص نداشتند.
عمال اجانب مسؤول اغتشاشات و ناآرامىها و مانع گردش چرخهاى پيشرفت كشور
براى خودشان پايگاه درست كردند، پايگاه يشان الان هم هست در ايران. الان كه شما اين سد را به همت خودتان و به بركت اسلام شكستيد ، پشت اين سد يك خرابه است، نه تنها كردستان خراب است لرستان هم خراب است، خوزستان هم خراب است، بلوچستان هم خراب است، خراسان هم خراب است، همه خراب است. اين خرابه را چه كسى بايد آباد كند؟ اين خرابه را دولت مىتواند تنها؟ نه، دولت همچو بودجهاى ندارد، نمىتواند. ملت هر قشرش مىتواند؟ نه، اما همت ملت همه با هم، اجتماع با هم و همه اتكاء به خدا، اتكاء به قرآن كريم، همه با هم بايد قيام بكنيم، همه با هم تشريك مساعى بكنيم تا اين خرابه را آبادش كنيم. شما خيال نكنيد كه دولت توجه ندارد به كردستان، دولت نمىتواند. الان گرفتارىهائى براى دولت گذاشتهاند كه هر جاى مملكت را كه ملاحظه مىكنند، همين گرفتارهائى را كه شما داريد آنها هم دارند. دولت نه اينكه نخواهد توجه بكند، دولت خواهند، شب و روز اينها در كار هستند، من اطلاع دارم شب و روز اينها در زحمت هستند و مىخواهند اين خرابه را آبادش كنند، لكن خرابى اينقدر است كه بدون اينكه مدتى بگذرد، مهلتى باشد، نمىشود. معالاسف اين
صحيفه نور ج 6 صفحه 98
مهلت را اين خائنها نمىدهند، نمىگذارند. كارخانهها بايد راه بيفتند تا اينكه چرخ اين مملكت به جريان بيفتد، به گردش بيفتد. مىروند كارخانهها را نمىگذارند كار بكنند. كشاورزى بايد راه بيفتد تا اينكه اين مملكت آباد بشود، كشاورزى را همين خائنهاى كه تتمه آن رژيم فاسد هستند نوكرهاى آمريكا و غير آمريكا هستند نمىگذارند، كشاورزى را هم مانع مىشوند. مدارس بايد كار خودشان را ادامه بدهند فرهنگ را اداره كنند، مىروند فرهنگىها را هم نمىگذارند، مدارس را هم تعطيل مىكنند. هر چه بخواهيد شما، هر چيزى را كه ببينند براى اين مملكت فايده دارد و براى گرفتارى اين اقشار مملكت فايده دارد، اين عمال آمريكائىها كه تتمه شان ماندهاند حالا در اينجا، اينها مانع مىشوند، هر روزى با يك صورتى مردم را بسيج مىكنند و توى خيابانها مىكشند و داد و فرياد و زنده باد و مرده باد. براى اينكه اينها نمىخواهند آرام بشود اين مملكت. اگر آرام بشود اين مملكت، كارهايش را اداره مىكنند، اگر كارهايش را اداره بكند و آرامش حاصل بشود دست آنها ديگر كوتاه مىشود. وقتى يك مملكتى آشفتگى نداشت، دست آنها كوتاه مىشود، لكن مملكت اگر آشفته بود(و اينها هم دارند آشفتهاش مىكنند) اگر آشفته بود، آنها باز طمع شان هست كه با يك صورت ديگرى، با يك فرم ديگرى به اين مملكت سلطه پيدا كنند و همان مسائل سابق و بدبختىهاى سابق را عود بدهند.
رفع اشكالات و نارسايىها مستلزم صبر انقلابى و يارى همه اقشار ملت
شما برادرهاى ما گمان نكنيد كه به حال شما رسيدگى نمىشود، نمىخواهند رسيدگى كنند، نمىتوانند به زودى درست بكنند، مشغولند، مشغول برنامه ريزى هستند، مشغول مطالعه هستند. مسائل بايد به تدريج حل بشود. الان، ديروز كه روز پنجشنبه آقاى بازرگان آمدند اينجا، آن نقشههاى كه راجع به راهسازى داشتند، نقشههاى زيادى در آوردند نشان دادند كه ما در همه اقشار مملكت مىخواهيم راهسازى بكنيم و شروع مىكنيم. و من سفارش كردم كه روستاها و جاهاى دور دست زودتر بايد شروع بشود و قبل از جاهاى ديگر. آنها هم همين مطلب را قبول كردند. راجع به كارگر، اينها هم مشغولند براى اينكه كار درست كنند و كارگر را به كار وادارند و عرض مىكنم كه اين قشر را هم به كار وادارند و وقتى كه به كار وادار شدند، هم براى خودشان خوب است و هم مملكت راه مىافتد لكن يك صبر انقلابى شما لازم داريد و ما. همه بدبختى داريم لكن بايد يك قدرى صبر بكنيم، يك قدرى تحمل بكنيم، اين را حمل نكنيد به اينكه يك قشرى را به قشر ديگر مقدم داريم. خدا مىداند كه اسلام و آنى كه ما مىخواهيم و همه مان تابع اسلاميم بين هيچ يك فرقى نمىگذارند، همه حقوق را ملاحظه مىكنند. مسلمين همه يد واحده هستند، مسلمين همه برادر هستند. اينكه مسلمين يك طايفه شان به يك طايفه ديگر مقدم باشد، اينها نيست در كار، حقوق همه، همه مسلمين، بلكه هر كس كه در مملكت اسلامى زندگى مىكند يك حقوقى دارد، اسلام به آن حقوق مىرسد، اين اقليتهاى مذهبى از قبيل رزتشتى، از قبيل يهودى، از قبيل نصارى كه در ايران گروههاى فراوانى هستند، اينها را هم اسلام برايشان احترام قائل است، مىخواهد كه اينها هم به حقوق خودشان برسند. اما اين را توهم اين
صحيفه نور ج 6 صفحه 99
معنا نشود و من احتمال مىدهم كه خداى نخواسته باز يك دستهائى در كار باشد كه پيش برادرهاى كرد ما بروند بگويند كه ببينيد دولت اسلامى شد و كارى نشد، پيش برادرهاى بلوچ ما بروند همين حرف را بزنند، پيش برادرهاى بختيارى ما بروند همين حرف را بزنند، پيش قشقائىها بروند همين حرف را بزنند. همه براى اينكه يك آشوبى باشد ، آرامش نباشد كه ما مملكت مان را به طور عاقلانه و به طور عدالت اداره كنيم. اينهايى كه مىآيند و اين حرف را مىزنند، اينها قصد اين را ندارند كه اصلاح بشود، اينها قصد افساد دارند، خود شما هم مىدانيد كه اينها مىخواهند فساد بكنند، الان هم تذكر داديد كه مفسدين هستند كه اين كار را مىكنند. بايد يك قدرى صبر كرد، ملاحظه كرد. ببينيد كه دولت براى يك جايى كار مىكرده كه براى شما نكرده؟ يك جايى را آباد كرده جاى شما خراب است؟ الان مسأله خانه سازى، همه اقشار ملت علىالسواء بر ايشان كسانى كه مستمند هستند و خانه دار نيستند، بر ايشان خانه سازى مىشود. آنوقت كه راهسازى بشود، براى همه كشور مىشود. آنوقتى كه اينها بتوانند دارو برسانند، طبيب برسانند عرض بكنم دانشگاه درست كنند، اينها محتاج به يك مهلتى است. بله اگر اين خانه خرابها رفته بودند و خزينه مملكت سرجايش بود، آنوقت مىگفتيم به دولت كه خوب شما كه پول داريد و خزينه دارد، و يا الله چرا نمىكنيد؟ اما تهى كردند خزينه را رفتند، بردند همه را دزديدند، غارت كردند، خودشان و آن وابستگانشان بانكها را خالى كردند، همه چيز ما را بردند و ما را به اين حال فلاكت نشاندند. لكن من اميدوارم كه به خواست خدا و به عنايتى كه خدا به اين مملكت دارد، به اين مملكت اسلامى دارد، با خواست خدا، با همت همه برادرها، همه اقشار، اين اشكالات رفع بشود با يك مهلتى. بايد ما همه صبر كنيم و مهلت به ما داده بشود.
دولت اسلامى در صدد برنامه ريزى براى تشكيل شوراهاى ولايتى است
اما قضيه اينكه كارهاى هر كسى به خودش بايد، باز به هر جايى به خودش، اين جزء برنامههاى اسلام است و ما هم بنا بر همين هست. نه تنها شما، در هر جا، در هر استانى، در هر جايى كه هست بايد همانطورى كه از اول قانون هم همين معنا بوده است كه بايد شوراهاى ولايتى باشد، اينها بايد بشود و مىشود و در صدد هستند. الان مشغول طرح ريزى آن هستند كه شما را براى خودتان، مسائل خودتان باشد، انتخابات مال خودتان باشد، خودتان انجام بدهيد، كارهايتان محول به خودتان باشد. نه شما تنها، خراسان هم همين طور، اصفهان هم همين طور، همه جا همين طور. اين شوراها بايد همه جا باشد و هر جايى خودش اداره كند خودش را. اين، هم براى ملت خوب است، هم براى دولت خوب است. دولت نمىتواند همه جا را خودش تحت نظر بگيرد ، وقتى محول كرد كار را به خود مردم، هم مردم در هر منطقه اى كه هستند براى خودشان دلسوزتر هستند، بهتر اطلاع دارند به احتياجات خودشان. اينها يك برنامههاى است كه در دست اجراست گمان نكنيد كه حالا اين برنامهها در جاى ديگر پياده شده است و شما محروم ماندهايد، اين را هم چنين گمانى نكنيد و من از شماها تمنا دارم كه سوء ظن به برادرهايتان نبريد، چنانچه ما نداريم سوء ظن نسبت به شما، شما هم نسبت به دولتتان، نسبت به ما
صحيفه نور ج 6 صفحه 100
سوء ظن نداشته باشيد كه ما مىخواهيم خير، يك قشرى را بالا ببريم، اين مال طاغوت بود، اينكه يك دستهاى، نوكر براى خودشان مىخواستند درست كنند، براى خودشان دارو دسته درست كنند و چه. ما همه ملت از خودمان است و ما خودمان هم از همه ملت هستيم و ما همه خدمتگزار شما و ملت هستيم و من اطمينان مىدهم به شما كه همه اين مسائلى را كه شما داريد، حل بشود. قضيه اينكه آنجا امن و امان باشد و قضيه امنيت آنجا باشد، البته تماس مىگيريم با ستاد ارتش، با ژاندامرى و سفارش مىكنيم راجع به اين مسأله، انشاء الله همه موفق و مويد باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 101
تاريخ: 7/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاء هيأت اعزامى از دوبى
تحول روحى ملت عنايت و اعجازى الهى
بسم الله الرحمن الرحيم
من بايد از اين جمعيت كه به زيارت آقا (حضرت امام رضا عليهالسلام) تشريف آوردند تشكر كامل كنم. علاقه من به آقا از دو جهت است: يك علاقه اى به واسطه اينكه از بيت بزرگى هستند و من علاقه به آن بيت دارم و يك علاقه به شخص خود ايشان كه در مدتهاى طولانى در راه اسلام مواجه شدند با خطرات. اين خطرات براى شما عزت است و براى ما افتخار. چنانچه ملت ما در سالهاى بسيار طولانى گرفتار مصيبتهاى فوق العاده بود، گرفتار سلطه اجانب، گرفتار ظلم رژيم منحوس، گرفتارىهاى كه به بيان درست نمىآيد، گرفتارىها و خيانتهاى كه تاريخ هم نمىتواند ثبت كند، چون بسيارى از آنها به طورى مخفى بوده است كه براى كسى تاكنون كشف نشده است و معلوم نيست كشف شود لكن با سپاس از خداى تبارك و تعالى كه توفيق به ملت داد و ملت را برانگيخت براى احقاق حق و اين نبود جز هدايت خداى تبارك و تعالى و اعانت ولى امر سلام الله و سلامه عليه و با اعانت ولى امر و هدايت ذات مقدس حق تعالى، براى ملت ما يك تحول بزرگ حاصل شد، تحول روحى، تحولى كه نمىتوانم من براى آن اسمى بگذارم الا اينكه تحول معجزهآسا بود. معجزه بود كه در ظرف مدت كوتاهى يك ملتى كه از سايه يك پاسبان مىترسيد، شاه را به عقب بزند و همه باهم كوچك و بزرگ مقابل قدرت بايستد و با مشت گره كرده "مرگ بر شاه" بگويد. اين، اين تحول، كسى كه به محيط ايران در اين پنجاه سال اطلاع داشته باشد و بداند چه گذشته است بر اين ملت و چه معامله كردند با آنها و چه وضعى داشته است ملت و روحيه او چطور بوده است، بايد بگويد كه اعجاز واقع شد كه اين تحول، تحول عظيم واقع شد. همين تحول بود كه ملت ما را به پيش راند و غلبه داد، تحولى كه جوانهاى ما شهادت را آرزو مىكردند و الان هم آرزو مىكنند، تحولى كه پيرزنها كه اولاد خودشان را از دست داده بودند، افتخار مىكردند و مىگفتند اولاد ديگر هم به شهادت مىبايد برسد. اين تحول موجب شد كه ملت ما با نداشتن هيچ بر اين قدرت شيطانى كه پشت سر او آمريكا و ساير دول بزرگ و ابر قدرت ايستاده بود، نهر اسيد و به پيش رفت تا اين سد را شكست. اكنون سدى كه مانع از حركت بود شكسته شد لكن ما مراحل بسيار مشكل داريم كه بايد با تشريك مساعى همه ملت و دعاى همه ملتها، اين مشكلات رفع بشود.
صحيفه نور ج 6 صفحه 102
نابودى و غارت ذخاير مادى و معنوى ملت به اسم تمدن بزرگ
اينها، اين خدانشناسها مملكت ما را خراب كردند و رفتند. بااسم تمدن بزرگ چنان خرابى وارد آوردند و چنان آن را به عقب راندند كه سالهاى طولانى بايد تا به حد خود برسد. اقتصاد ما را از بين بردند، كشاورزى ما را به نحو به اسم اصلاحات ارضى از بين بردند، ارتش ما را وابسته به غير كرده بودند، فرهنگ ما را به عقب رانده بودند، از همه بالاتر نيروى انسانى ما را نگذاشتند شكوفا پيدا كند. ما الان براى نيروى انسانى احتياج داريم و براى كارهايى كه احتياج به نيروى انسانى دارد، بايد بگرديم تا پيدا كنيم براى اينكه اينها قرنهاست و اخيراً پنجاه و چند سال است كه با تمام قوا كوشيدند تا نيروى انسانى ما را از
بين ببرند. ضرورت حفظ وحدت كلمه به منظور استقرار جمهورى اسلامى
لكن من اميد اين دارم كه خداى تبارك و تعالى كه عنايت فرمود و اين ملت ضعيف را بر مستكبرين غلبه داد، بر مشكلات خودش غلبه دهد و ما فرهنگ خودمان را اصلاح كنيم و تمام چيزهايى كه در نظر داريم كه همه فرمهاى غير اسلامى است، به فرم اسلامى برگردانيم و اسلام را به آنطور كه هست، نه به آنطور كه معرفى كردهاند خارجىها و - به - جوانهاى ما هم بعضىها قبول كردهاند و بازى خوردهاند، اسلام به آنطور كه هست، به آنطور كه در صدر اسلام بود. ما اگر خداى تبارك و تعالى توفيق بدهد و ملت ما اين رمز را حفظ كند، اميدواريم كه بتوانيم استقرار بدهيم حكومت اسلامى را و احكام اسلام را، لكن احتياج به وحدت كلمه دارد كه ملت ما بايد وحدت كلمه داشته باشند و ملت ما كه در ساير بلاد هستند، بايد با ما تشريك مساعى كنند. همه با هم يكصدا و يك ندا بسوى جمهورى اسلامى و احكام مقدس اسلام. و من اخيراً از آقايان تشكر مىكنم و از آقا بيشتر تشكر. خداوند همه شما را حفظ كند و در پناه و كنف خود ما را به وجود شما سرافراز كند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 6 صفحه 103
تاريخ: 7/2/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كارگران و كاركنان صنعت نفت آبادان
نقش موثر كاركنان شركت نفت در قطع شريان حياتى اجانب
بسم الله الرحمن الرحيم
همه اقشار ملت در اين نهضت سهم دارند، همه كوشش كردهاند، همه جانفشانى كردهاند، همه خون دادهاند، لكن كاركنان صنعت نفت سهم بسزائى دارند. آنها شريان حياتى اجانب را قطع كردند، آنها بودند كه به واسطه اعتصاب خود و قطع نفت، نهضت را به پيروزى رساندند، آنها بودند كه در سينما ركس به دست جنايتكاران و خيانتكاران بدل به خاكستر شدند، لكن عمر جاودانى پيدا كردند، حيات الهى در پيشگاه الهى. شهيدان عمر جاودانى دارند. من از تمام اقشار ملت متشكرم و از خصوص كاركنان صنايع نفت تشكر بيشتر دارم. من دعا به همه مىكنم و به شما.لكن بايد بدانيد كه از اينجا به بعد هم به همان قدرتى كه آمده ايد، بايد پيش برويم.
بعد سازنده مكتب اسلام مايه هراس و تشويش بد خواهان
اسلام قدرت كوبندهاش را نشان داد. با قدرت كوبنده اسلام دستهاى جنايتكار قطع شد. با دست اسلام، خيانتكاران رانده شدند. اجانب احساس كردند جنبه كوبنده اسلام را، و مىخواهند در جنبه سازنده اش اخلال كنند. ما به جنبه كوبنده اسلام تا اينجا رسيديم و بايد جنبه سازندهاش را هم به دست ملت، با پشتيبانى خداى تبارك و تعالى شروع و به اتمام برسانيم. بدخواهان نمىخواهند ببينند كه جنبه سازندهاسلام نمايش پيدا كند در دنيا، تا مكتبهاى ديگر را دفن كند. بدخواهان اين چرخى كه راه افتاده است نمىخواهند بگذارند كه به راه خودش ادامه دهد و سازندگى كند. شما ملت بايد بيدار باشيد و با صبر انقلابى، اشتغال به سازندگى پيدا كنيد. مملكت، آشفته است. مملكت، بعد از انقلاب است، بعد از انقلاب آشفتگى است و بحمدالله انقلاب ايران انقلاب بزرگى بود كه ضايعه كم و برداشت زياد، برداشت قطع ايادى اجانب و قطع ايادى خيانتكاران داخلى و خارجى، و برداشت هاى بزرگتر در سازندگى است. لكن بدخواهان نمىخواهند اين سازندگى را ببينند، نمىخواهند سعادت ملت ما را ببينند آنها سعادت خودشان را در فقر و فلاكت ما مىبينند به همين جهت با دستهاى پليدشان بين كارگران، كارمندان، كشاورزان، در اقشار مختلف ايران اختلاف مىاندازند. شما نمايندگان كارگران پيام مرا به ديگر كارگران و كارمندان صنعت نفت برسانيد. عزيزان من!اين اسلام
صحيفه نور ج 6 صفحه 104
است كه همه چيز عزيزان خود رابراى شما داد. اسلام است كه سيدالشهدا را براى شما داد. اسلام براى سعادت شما آمده است. اينها كه در بين شما تفرقه مىاندازند، از اسلام مىترسند، از تعاليم عاليه اسلام مىترسند، مىترسند تعاليم عاليه اسلام پياده شود و راه را بر آنها ببندد و مىبندد. توطئهها را، توطئههاى بزرگ را در همه اقشار، در همه موارد خنثى كنيد. من قبلاً گفته بودم كه غائله ايجاد مى كنند شياطين، هر روزى به اسمى. ما بايد از اين غائلهها جلوگيرى كنيم، هوشمند باشيم، غائلهها را با هوشيارى توجه كنيد و خنثى كنيد. ممكن است پس از چند روز ديگر يك غائله ديگر بلند بشود، از اولاد من يكى ترور بشود يا خودم. اينها بايد بدانند كه نهضت ما قائم به شخص نيست، نهضت ما همگانى است، همه ملت رهبرند، همه بيدار شدهاند.گمان نكنند كه با ترور كارى انجام مىدهند. ملت ما راه خود را يافته است، ما از اين دسيسهها نمىترسيم. من به شما ملت ايران سفارش مىكنم كه اگر در روزنامهاى، در مطبوعاتى، در جاى ديگرى به من سب بكنند، فحش بدهند كسى حق ندارد كه يك كلمه بگويد. من تحريم كردم بر شما جوابگوئى را، براى اينكه توطئه است توطئهها را با سكوت خنثى كنيد و اگر چنانچه توطئه زياد شد، با مشت خنثى كنيم.
توصيه به رفتار برادرانه و پرهيز از كينهتوزى و انتقامجوئى
بين خودتان برادروار باشيد، با هم برادرى كنيد، كينهتوزى نكنيد، انتقامجوئى نكنيد، با بيدارى جلو برويد، در هر جا كه هستيد كارهاى مفيد كنيد، براى جامعه خودتان خدمت كنيد، جامعه را از خود بدانيد، كشور را از خود بدانيد، براى خودتان خدمت كنيد، براى كشور اسلامى خدمت كنيد، براى قرآن خدمت كنيد. تمام ايران و تمام كشورهاى اسلامى، انجمن اسلامى است، يك انجمن و آن انجمن الهى. همه بايد براى اسلام با هم باشيم، گرد هم در آئيم. هر يك از اين انجمنهاى محترم، شعبهاى است از آن انجمن بزرگ اسلامى تحت رهبرى امام زمان سلام الله عليه. اين شعبههاى انجمنهاى اسلامى مورد تشكر است. خداوند شما را عزت و سلامت عنايت كند و توفيق بدهد كه آمال اسلامى و احكام اسلام را در بين همه قشرها ترويج كنيد. با اسلام توانيد به پيش برويد. خداوند همه شما را سعادتمند كند.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page