-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 12
تاريخ: 25/5/59
پيام امام خمينى به بنى صدر در مورد وقوع سانحه هوائى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى بنى صدر رئيس جمهور حفظه الله تعالى
نجات جنابعالى و همراهان محترم از سانحهاى كه به حسب عادت، مصيبتوار بايد باشد، كه نشانهاى از الطاف الهى است براى پيشرفت انقلاب اسلامى، ما از اين امورى كه اثبات قدرت حق آشكارا در آن پيداست كه همه در جهات حفظ اين كشور و ملت است كراراً ديدهايم. انشاء الله تعالى از اين پس نيز عنايات پروردگار باماست و با همه وجود در پيشگاه مقدس شكر گزاريم. ما همه از خدائيم و بايد در راه خدمت به او باشيم. اين عنايت معجزهآسا دليل آن است كه شما و همراهانتان در خدمت به كشور اسلامى صديق بوده و صديق خواهيد بود. شما به شكرانه اين نعمت بزرگ زندگانى ثانوى خود را بيش از پيش وقف خدمت به اسلام و كشور اسلامى نمائيد و ملت بزرگ با رؤيت اين عنايات پى در پى اطمينان كامل داشته باشند كه مادام كه در خدمت اسلام هستند، آسيب پذير نيستند و دشمنان كوردل اين كشور بدانند كه با توطئه و شيطنتها نخواهند توانست كشور اسلامى را آسيب رسانند. ملت ما تا پاى جان در خدمت به اسلام حاضر و در پشتيبانى از نهادهاى اسلامى مصمم هستند و از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين و كشور اسلامى ايران را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمه اللهو بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 13
تاريخ: 25/5/59
بيانات امام خمينى در جمع قضات شرع و دادستانهاى انقلاب اسلامى كشور
قواى ثلاثه اساس يك كشور است
بسم الله الرحمن الرحيم
من بايد به ملت ايران تبريك عرض كنم كه بحمدالله اين قواى ثلاثه كه اساس يك كشور است از خودشان است و از متن جامعه است و از اشخاص طاغوتى و منحرفين نيستند و از خداى تبارك و تعالى تؤفيق همه را مىخواهم در اينكه همه خدمتگزار به اسلام باشيم و با جديت و كوشش همه، اين نهضت اسلامى به پيش برود و حكومت عدل الهى مستقر بشود به جاى حكومت طاغوتى. شما همه مىدانيد و ملت هم مىداند كه اين سه قوهاى كه در زمان طاغوت بود، نمىشود گفت كدام خبيثتر از كدام بودند. قوه مقننه ما به دست اشخاصى افتاده بود كه به اعتراف شاه مخلوع از طرف سفارتخانهها تعيين مىشدند و ملزم بودند اينها همانها را به كار وا دارند و از اين راه ماهيت قوه مقننه بر ملت ما روشن مىشود كه ليستى كه امريكا بدهد و نوكر او اجراء كند، بهتر از اين مجلسى كه ما داشتيم و بهتر از سنائى كه ما داشتيم، يعنى آنها داشتند، نخواهد بود. آنها در طول مدتى كه متصدى بودند هيچ گاه قدمى براى خدا بر نمىداشتند، اگر اينها براى خدا مىخواستند قدم بردارند، حتماً نه آمريكا آنها را پيشنهاد مىكرد و نه شاه مخلوع آنها را تعيين مىكرد. ما از همان حرف شاه، شاه مخلوع سند اتخاذ مىكنيم كه اين قوه مقننه چه جور اشخاصى بودند و قوه مجريه هم كه همه مىدانند كه چه جنايتهائى در اين كشور مرتكب شدند و خود آن مرد كه يك مقام غير مسؤول به حسب اصطلاح آنها داشت در رأس همه جناينتكارها بود، جنايتكارها همه الهام از او و او الهام از اجانب مىگرفت. قوه قضائيه كه در اسلام آنقدر در آن اهتمام شده است و حكم را يا نبى يا وصى نبى بايد متصدى بشود و اگر غير نبى و وصى نبى، سفارش شده از طرف نبى اكرم باشد، آن ثالث مىشود كه شقى. قوه قضائيه ما هم به دست يك اشخاصى افتاد كه من گمان نمىكنم در تمام افرادى كه متصدى فضا بودند، يك نفرشان صالح باشد. اگر گفته مىشود كه در بين اينها يك اشخاصى بودند كه مثلاً يك قدرى متدين بودند، لكن صالحيت براى قضا غير از تدين است، امر مهمى است كه شايد در اسلام كمتر چيزى مورد توجه بوده است مثل قوه قضائيه و نكتهاش هم معلوم است براى اينكه در دست قوه قضائيه همه چيز ملت است، جان مردم است، مال مردم است، نواميس مردم است، همه در تحت سيطره قوه قضائيه است و قاضى اگر چنانچه خداى نخواسته نالايق باشد، ناصحيح باشد، اين در اعراض و نفوس مردم سلطه پيدا
صحيفه نور ج 13 صفحه 14
بكند، معلوم است كه چه خواهد شد. از اين جهت من به ملت ايران تبريك مىگويم كه در اين زمان نه قوه مقننه يك قوهاى است كه ليستش را داده باشند و تعيين كرده باشد كسى آنها را، خود آنها منتخب از طرف ملت هستند و ملت بدون اينكه كسى تحميل به آنها بكند، اينها را تعيين كرده است و هر كدام هم كه ناصالح بودند، خود مجلس كنار گذاشته است. بنابراين قوه مقننه ما قوهاى است كه صالح است و اكثر افرادش، افراد متعهد هستند و همهشان از همين جمعيت ملت هستند و از آن كاخنشينها نيستند و قوه قضائيه هم معلوم است كه يك نفر از آن اشخاصى كه طاغوتى باشند در اينها نيست و اهل علم هستند كه با زندگى طلبگى امرار معاش كردند و در متن جامعه بودهاند و از گرفتارىهاى جامعه اطلاع دارند و گرفتار بودهاند خودشان هم، اينها مىتوانند كه به درد مستضعفين برسند و قوه مجريه هم كه عبارت از رئيس جمهور و نخست وزير و بعد هم انشاء الله وزرائى كه تعيين خواهند شد، اشخاصى هستند كه خود ملت تعيين كردند، كسى تحميل به آنها نكرده است و مجلس هم كه از خود ملت است، بعد كابينه را راى به آن مىدهد و بلااشكال به كسى كه بر خلاف موازين اسلامى رفتار كند و غير متعهد باشد و از حال مستضعفين بى اطلاع باشد، راى تمايل نخواهند داد.
لكن بايد عرض كنم كه اين قضاوت در اسلام بسيار اهميت دارد و بسيار خطرناك است. اهميت دارد كه تمشيت امور مردم و رفع ظلمها و مخالفتها و اينها با دست اينها بايد بررسى بشود و مظلوم از ظالم ممتاز بشود و حق اجرا پيدابكند، و خطرناك است براى اينكه اگر چنانچه خداى نخواسته حكم بر خلاف ما انزل الله باشد ولو در دو و در هم على حد الكفر و قاضى على شفير الجهنم بسيار خطرناك است لكن امرى است كه واجب كفائى است و بايد تكفل كرد. هر يك از اشخاصى كه متصدى هستند اگر چنانچه مجتهد عادل باشند، مستقلا مىتوانند و اگر چنانچه مجتهد نباشند، آنها به تعيين مجتهد در يك زمانى كه ما فاقد هستيم، افرادى كه تمام جهات را مجتمع باشند، با تعيين مجتهد تصدى مىكنند. نبايد از كارى كه اهميت دارد، شانه خالى كرد كار آن كس اهميت دارد در نظر شارع مقدس، اين را نمىتوانيم ما از آن شانه خالى كنيم، واجب كفائى است، اگر چنانچه شانه از زيرش خالى كردند، مورد مواخذه خواهند بود. بايد تصدى كرد حتى در زمان بعضى از امراى سابق مثل خلفاى بنى عباس و بنىاميه و اينها بعضى از اشخاص در خدمت آنها به حسب ظاهر مىرفتند و اشخاص بسيار صحيحى بودند براى جلوگيرى از بعضى مظالم، اينطور نيست كه اگر يك حكومتى هم ظالم شد، كسى بداند كه مىتواند رقع ظلمى از مردم بكند، مىتواند يك راه صحيحى را پيش بگيرد، بتواند از آن شانه خالى كند. حالا كه بحمدالله يك كشور اسلامى داريم و همه اركانش اسلامى است نمىشود امروز گفت كه دولت هست و ما زير بار دولت نمىرويم و دولت هست و ما مستخدم دولت نمىشويم. اين حرفها مال زمان طاغوت بود. زمان رسول الله هم دولت بود، زمان اميرالمومنين هم دولت بود، مىشد بگوئى كه دولت است و ما استخدام در اين دولت نمى شويم ؟! دولت از امورى است كه بايد در مملكت باشد، از واجبات حسبيهاى است كه واجب است براى حفظ نظم دولت باشد. اگر دولت باطل باشد، استخدام در او جايز نيست مگر اينكه براى يك احقاق حقى باشد، چنانچه در صدر اسلام
صحيفه نور ج 13 صفحه 15
هم اين مسائل بوده است و اگر دولت صحيح حقى بود، نبايد اشخاص بگويند كه ما دراين دولتى كه صحيح و حق است، رويم براى اينكه اسمش دولت است. حكومتهاى اسلامى، همه دولتهاى اسلامى بودند، همه متولى امور مردم بودند. عمده اين است كه دولت چه دولتى باشد، اگر دولتى مثل دولت فعلى باشد كه اركانش همه اسلامى هستند و همه در راه اسلام مىخواهند خدمت بكنند، نبايد كسى تحاشى كند از اينكه من نمىخواهم وارد بشوم دراين دولت و استخدام بشوم. استخدام دولت حق است، زمان حضرت امير هم اشخاصى بودند كه شرطه بودند، اشخاصى بودند حكومت بودند، استاندار بودند، اشخاص مومنى بودند كه كار فرما بودند در جاهائى و اينطور كلىاش را آدم بگويند كه، آنوقتى كه زمان طاغوت بود بگويند كه ما در خدمت طاغوت واقع نمىشويم، حالا هم كه زمان الله است بگويند كه ما در خدمت واقع نمىشويم اين كج فهمى است. اگر چنانچه قضا مثلاً"، در قوه قضائيه كمبود بود و به هر كس اظهار كردند، وقتى به مقدار كفايت نباشد واجب است بر اينكه تصدى بكند و قضاوت بكند نبايد بگويند كه حالا كه قضاوت است ما در خدمت دولت واقع نمىشويم. خدمت دولت، نيست خدمت خداست. الان دولت، دولت الهى است و خدمت به الله است، نه خدمت به طاغوت است بنابراين نبايد بعضى از آقايان تحاشى كنند از اينكه ما در استخدام دولت واقع نمىشويم. اين استخدام اسلام است، دولت خودش اسلامى است، نه اين است كه خودش مستقل است، آن هم خدمتگزار اسلام است، همه خدمتگزار اسلام هستيم.
حقظ نظام از واجبات الهى است
و البته بايد همه امور بر نظام و نظم باشد. وقتى كه پايه امور بر نظم شد، باشد و حفظ نظم از واجبات الهى است بايددر قوه قضائى هم اين نظم محفوظ باشد يعنى اينطور نباشد كه قاضى يك روز بخواهد بيايد و يك روز هم دلش بخواهد نيايد. اين يك يا بايد در استخدام، استخدام الله بر آيد و وظيفه شرعى الهى خودش بداند كه بايد روى موازينى كه هست، ساعاتى كه تعيين شده است براى كار، كار بكند و اگر چنانچه نخواهد هم اين كلمه استخدام را قبول بكند يا اصلش تصدى نكند يا ملزم بداند خودش را به الزام شرعى كه اگر آمد نظام را حفظ كند، اگر بخواهد وارد بشود و بى نظم باشد، من يك هفته دلم نمىخواهد بيايم، الزامى كه من ندارم، نمىخواهم يك چنين آدمى، اصلا از اول وارد نشود، اگر چنانچه مىتواند كه روى موازينى كه تعيين مىشود و شوراى قضائى تعيين مىكند عمل بكند، ملتزم به اين باشد كه اين عمل تا آخر روى موازين باشد و هر روز هم خودش را عاجز ازاين داشت خوب برود پيش شورا و استعقا بدهد، اما متصدى باشد و بى نظم متصدى باشد، اين صحيح نيست. بايد يك مملكتى همه چيزش نظام داشته باشد، همانطورى كه اگر در شهربانى بخواهند اينهائى كه پاسبان هستند بگويند كه ما امروز مىخواهيم نيائيم، امروز ميلمان كشيده است كه منزل باشيم، اين نمىشود اين پاسبان نمىشود و اين شهربانى هم نمىشود و در ساير ادارات هم يك ادارهاى بگويد كه من امروز نمىخواهم بيايم، اين خواستنى نيست. كسى كه يك امر را تصدى كرد بايد نظامش را حفظ
صحيفه نور ج 13 صفحه 16
بكند. آقايان هم كه از همه قشرها از حيث كا راهميتشان بيشتر است بايد اين نظام را حفظ بكنند و همانطورى كه در ساير جاها يك نظامى هست و بدون نظم يك امرى تحقق پيدا نمىكند يعنى فاسد مىشود، بايد نظام را حفظ بكنند و هر چيزى را كه تقبل كردند با نظم و با ترتيب، اين را اجراء بكنند و عمل بكنند.
قضاوت يكى از عبادات الهى است
و از مهمانى كه بايد عرض كنم دقت در امر قضاست. وقتى كه نواميس مردم، جانهاى مردم، مالهاى مردم تحت نظر شماست، نبايد كه مسامحه بشود خداى نخواسته يك غير مجرمى مجرم شناخته بشود يا يك مجرمى كه بايد حد الهى برايش جارى بشود، اين غير مجرم شناخته بشود. بايد در امر قضا كمال دقت را كرد و با دقت اجراء كرد، مبادا خداى نخواسته به دست يكى، يك ظلمى واقع بشود. هر دو طرفش ظلم است، اگر چنانچه يك غير مجرمى، مجرم شناخته بشود، ظلم به آن شخص است و اگر يك مجرمى، غير مجرم شناخته بشود، ظلم به آنهائى است كه اين جرم مرتكب شده است براى آنها. بايد تمامش را با كمال دقت، با كمال مواظبت و احتياط عمل كنيد كه مبادا يك وقت خداى نخواسته يك كسى به قتل برسد در صورتى كه جرمش به مقدار قتل نيست، كسى يك حبس طولانى بشود در صورتى كه جرمش به مقدار اين حبس نيست، يا قاتلى فرار كند از زير بار قصاص به توهم اينكه خوب، يك ترحمى بايد به آن كرد. نه، قاضى بايد با تمام شدت توجه بكند به مواضع قضا، قاضى بايد جسارتا عرض مىكنم قسى القلب باشد، تحت تاثير واقع نشود، قاضى كه نفسش جورى است كه اگر مثلاً اين مجرم يك قدرى گريه كرد، يك قدرى ناله كرد، يك قدرى التماس كرد، تحت تاثير واقع بشود، اين نمىتواند قاضى واقع بشود. يا اگر حس مثلاً انتقام جوئى در قاضى باشد، آن هم نمىتواند قاضى باشد. قاضى يك نفر آدمى است كه بدون اينكه هيچ نظرى داشته باشد راجع يه قضيه، اگر برادرش را آوردند پيشش كه قضاوت كند، همانطور باشد كه اگر دشمنان را آوردند، يعنى در قضا آنطور باشد، حكمى كه مىخواهد بكند بين برادرش و بين دشمنش، در حكم فرق نگذارد. نمىگويم در عوارض نفسانى، نخير در حكم يعنى همانطورى كه براى برادرش حكم بحق بايد بكند، براى دشمنش هم همانطور، على السواء باشد پيشش همه، شما شنيدهايد كه حضرت امير با آن ظاهرا يهودى بود كه در محضر قاضى واقع شدند در صورتى كه حضرت امير رئيس بود، وقتى كه احضارش كرد رفت پيش قاضى، قاضى وقتى كه اباالحسن به ايشان گفت، اشكال كرد به او كه نه، به آن هم هر چه مىگويى به من هم همين طور بگو. اين دستورى است براى همه ماها كه بايد در مسند قضا يكى كه نشست، همه ملت پيشش با يك نظر باشد، تمام نظرش به اجراى عدالت باشد. عدالت، در دشمنش هم به طور عدالت، در دوستش هم به طور عدالت. نه اينجا مسامحه بكند و نه آنجا سختگيرى كند. و بالاخره اين امور مهم در دست شما آقايان است و از قرارى كه الان آقايان كه پيش من آمدهاند از شوراى قضائى، خيلى اميدوار بودند به اين چهرههاى نورانى، بايد در هر جا كه باشيد و هر مطلبى كه پيش شما بيايد،
صحيفه نور ج 13 صفحه 17
هر قضاوتى كه پيش شما بيايد، بهطور حق، به طور عدالت، بدون نظر به اينكه اين آدم چه است و آن آدم چيست، حتى يك مجرم در جه اول وقتى كه آمد، روى حق نظر بكنيد، اين سابقهاش چه جورى است اين را نظر نگيريد، روى حق و عدالت به آن نظر بكنيد و حكمى كه صادر مىكنيد يك حكم عادلانه باشد كه محضر حق تعالى كه وارد مىشوند مورد اشكال نباشيد و روسفيد باشيد. و من اميدوارم كه خداوند تبارك و تعالى شما را موفق بكند، هم جهات شرعى كه عرض كردم، آن جهات ديگر هم شرعى است، اين منتها در متن است كه راجع به حكم عدالت انشاء الله موفق بشويد و هم راجع به نظم و اينكه روى يك موازين باشد و شوراى قضا اگر يك چيزى را گفت، شما نگوئيد كه من خودم مستقلم و مىخواهم چه بكنم، اين غير نظم است، اين نظم نيست. هر كس در خودش اينطور مىبيند كه اگر بيايد گوش نمىدهد به اينكه يك نظمى باشد، برايش جايز نيست تصدى اين امر، برود كنار، الزامى نيست و هر كسى كه به خودش اين را مىبيند كه وقتى آمد روى موازين عمل بكند و روى نظام عمل بكند و شوراى قضائى اگر يك چيزى را گفتند بپذيرد و انشاء الله ماجور باشد پيش خداى تبارك و تعالى و اين را شما يكى از عبادات حساب بكنيد كه قوه قضائيه هستيد و قضاوت مىكنيد و احقاق حق مىخواهيد بكنيد، اين يكى از عبادات الهى است.
و انشاء الله موفق و مويد باشيد و همه ما موفق باشيم به اينكه خدمت بكنيم، مملكت ما احتياج مبرم به خدمت دارد، احتياج مبرم به نظام دارد، بعد از انقلاب است، انقلاب البته يك مصائبى در آن هست لكن بعد از اينكه همه اركان تمام شد با كمك هم، همه با كمك هم انشاءالله اين بار را به منزل برسانيم و اينطور نباشد كه در خارج به ما بگويند كه اينها هرج و مرج هست در ايران و نه، در ايران ديگر نمىشود و چه، اين حرفهائى كه مىزنند. لااقل بهانهاى ما دست آنها ندهيم و هر كس هر كارى را متصدى است، او را خوب انجام بدهد. شما كار نداشته باشيد كه يك قاضى در بلخ مثلاً فلان عمل را كرده است و يك قاضى در كجا، شما كارتان اين باشد كه اين كارى كه خود شما مىكنيد، اين خوب باشد. اگر همه افراد يك مملكتى آن كارى كه دستشان است بنا بگذارند خوب انجام بدهند، اين مملكت يك مملكت الهى عالى مىشود و اگر بنا باشد كه اين كه كار خودش را مىخواهد بكند، به كار ديگرى هم دخالت بكند، به يك كارى كه مربوط به او هم نيست دخالت بكند، اين قاضى است بخواهد قوه مجريه هم خودش باشد، قوه مجريه است، بخواهد قاضى هم خودش باشد، اين هرج و مرج همينهاست. اين قوا كه هست و اساس هستند، اينها عليحده و مستقل و متجزى از هم هستند و هر كدام بايد كار خودشان را انجام بدهند. اگر بنا شد كه يك قاضى بخواهد اجرا هم بكند، اين از حد خودش تجاوز كرده است و كارش فاسد خواهد شد و مملكت هم فاسد خواهد شد و اگر چنانچه هر كسى كار خودش را همانطورى كه هست، خوب انجام بدهد، انشاء الله تعالى موفق خواهد شد اين مملكت به اينكه نظامش درست برقرار و شما هم انشاء الله ماجور پيش خداى تبارك و تعالى و در نامه اعمال شما ثبت بشود كه قاضى است كه براى خدا قضاوت كرده است.
والسلام عليكم و رحمه الله
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 18
تاريخ: /5/59
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مردم اروميه
ما هر چه داريم از خداست و براى خدا بايد خرج كنيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من با اينكه حالم الان مقتضى نيست خيلى ولى دو، سه كلمه با آقايان عرض مىكنم كه من از زحمات شما، اولا از زحمت اينكه از راه دور آمديد اينجا تشكر مىكنم و ثانيا از زحماتى كه شما مرزنشينها براى اسلام و براى كشور خودتان تحمل مىكنيد متشكرم لكن بايد بدانيد كه امروز كشور شما مال خود شماست. در زمان شاه مخلوع شما زحمتكشها بايد زحمت بكشيد و همه چيز شما در جيب اجانب بريزد. بحمدالله با همت والاى ملت و خصوصا شما مرزنشينها، دست اجانب را از اين كشور كوتاه كرديد و مملكت مال خود شماست، دولت از خود شماست. مجلس از خود شماست، رئيس جمهور از خود شماست و همه خدمتگزار به اين ملت هستند و من هم كه چند روزى بيشتر تا آخر عمرم نمانده است، در خدمت شما هستم. خداوند شماها را عزت و عافيت عنايت كند. آن چيزى كه همه سختىها را آسان مىكند اين است كه كارها براى خداست. ما و شما و همه هر چه داريم از خداست و هر چه توان داريم، براى خدا بايد خرج كنيم. توان همه اعطائى است كه خدا كرده است بر شما و بر همه، و آن چيزى كه خدا به همه داده است، بايد تسليم او بشود.
هر چه زحمت بكشيد، در محضر حق تعالى ثبت مىشود و اميدوارم كه اجر كشورهاى صدر اسلام بر شما ملت ايران و بر شما مرزنشين اعطاء بشود و خداوند تبارك و تعالى كشور شما را از شر اجانب حفظ بفرمايد و مادامى كه شما بانوان و مردها، جوانها با هم هستيد و اختلاف نداريد و مقاصد خودتان را صرف نظر مىكنيد و به مقاصد اسلام فكر مىكنيد، آسيبى بر شما وارد نخواهد آمد. خداوند انشاء الله شماها را حفظ كند تا سعادت اين دنيا و آن دنيا را نصيب شما بكند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 19
تاريخ: 26/5/59
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام امام جماراتى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد مهدى امام جمارانى دامت افاضاته از آنجا كه بنا به تصويب شوراى انقلاب مقرر گرديده تا شوراى مركزى اوقاف دو نفر روحانى شركت داشته باشند كه با ساير اعضاء اين شورا امور اوقاف را زير نظر بگيرند لذا جنابعالى را به سمت نماينده خود و به عنوان يكى از اين دو روحانى در شوراى مزبور انتخاب مىنمايم و اميد است در اين امر مهم از هيچ گونه كوششى فروگذار ننمائيد و با همكارى و همگامى با ساير برادران عضو شوراى مركزى و كارمندان اوقاف، به بهترين وجه از موقوفات نگهدارى نمائيد. از خداى تعالى تؤفيق و تاييد جنابعالى را در هر چه اسلامىتر كردن اداره اوقاف مسئلت دارم و ضمنا لازم است در هر ماه اعضاى مزبور و ساير كارمندان محترم گزارشى از وضع سازمان اوقاف به جنابعالى تسليم و به اطلاع اينجانب برسانيد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 20
تاريخ: 26/5/59
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام نظامزاده
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى شيخ محمد على نظام زاده دامت افاضاته از آنجا كه بنا به تصويب شوراى انقلاب مقرر گرديده تا در شوراى مركزى اوقاف دو نفر روحانى شركت داشته باشند كه با ساير اعضاء اين شورا امور اوقاف را زير نظر بگيرند، لذا جنابعالى را به سمت نماينده خود و به عنوان يكى از دو روحانى در شوراى مزبور انتخاب مىنمايم و اميد است در اين امر مهم از هيچ گونه كوششى فروگذار ننمائيد و با همكارى و همگامى با ساير برادران عضو شوراى مركزى و كارمندان اوقاف به بهترين وجه از موقوفات نگهدارى نمائيد. از خداى تعالى تؤفيق و تاييد جنابعالى را در هر چه اسلامىتر كردن اداره اوقاف مسئلت دارم. ضمنا لازم است در هر ماه اعضاى مزبور و ساير كارمندان محترم گزارشى از وضع سازمان اوقاف به جنابعالى تسليم و به اطلاع اينجانب برسانيد.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 21
تاريخ:26/5/59
بيانات امام خمينى در جمع مردم شهرستان اروميه
اميدوارم كه اين نهضت منتهى به ظهور امام عصر سلام الله عليه بشود
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بر ملت عزيز آذربايجان. سلام بر شما جوانان مرزنشين كه به واسطه جديتتان و همت بزرگتان، از ميهن دفاع مىكنيد و كردهايد. من از خداى تبارك و تعالى سلامت همه شما را و همه ملت ايران و عزت و سعادت همه را خواستار هستم. من از اشخاصى هستم كه براى خدمت شما عزيزان حاضر و اميد است كه اين آخر عمر در خدمت شما باشم. من شكر مىكنم خداى تعالى را كه به واسطه اين نهضت و به واسطه اين انقلاب ما را با همه ملت روبرو كرد و ما، شما آقايان، علماى اين حدود، مرز و جوانان عزيز ما و تمام كسانى كه در اينجا هستند مواجه هستيم و شما را از نزديك مىبينيم، در صورتى كه اين امر قبلاً براى ما ميسر نبود و دستهاى خائن بين اهل علم و بين ما و شما جدائى افكنده بود و خداى تبارك و تعالى خواست كه ما با هم مجتمع باشيم و با هم براى اسلام خدمت كنيم و براى كشورمان عزت ايجاد كنيم.
بحمدالله موفق شديد شما و موفق شدند ملت ايران كه نام نامى اين كشور را در همه جاى دنيا منتشر كنند و همه اهالى ممالك اسلامى و غير اسلامى توجه به شما، توجه به ملت عزيز ما دارند و اميدوارم كه اين نهضت و اين انقلاب منتهى بشود به ظهور امام عصر سلام الله عليه و اميدوارم كه اين انقلاب ما به همه دنيا و براى همه مستضعفين، براى نجات همه مستضعفين به همه دنيا صادر بشود و همه همان را كه براى شما هست و غلبه كرديد بر دشمن اسلام و دشمن ملت، مستضعفين هم غلبه كنند بر مستكبرين. خداوند همه شما را سلامت و سعادت و عزت و عظمت عنايت كند و من متشكرم از شما كه از راه دور با زحمت تشريف آوردهايد و دراين مكان تنگ، با گرمى هوا، اينجا تشريف داريدمن آنچه كه در طبق اخلاص دارم دعاست و آن مقدارى كه مىتوانم، توانائى دارم، خدمت به شماست.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 22
تاريخ: 26/5/59
بيانات امام خمينى در جمع گروهى ديگر از مردم شهرستان اروميه
امروز كشور مال شماست و كار در آن به نقع ملت و خودتان است
بسم الله الرحمن الرحيم
درود بر شما اهالى محترم آذربايجان. سلام بر بانوان و آقايان مرزنشين اروميه. برادران و خواهران! شما مىدانيد كه امروز كشور ما چون بعدانقلاب است، احتياج به كمك ملت دارد. ملت بود كه اين نهضت را پيش برد و ملت است كه بايد از اين به بعد نيز به پيش ببرد. شما مرزنشينان حق بزرگى بر همه كشور داريد و ما مرهون زحمات شما هستيم و اميدواريم كه كشور شما با همت شما و همت ساير برادران و خواهران شما استقلال خودش را تا آخر حفظ كند و شما از لشگرهاى امام زمان سلام الله عليه باشيد و كشور خودتان را با جديت خودتان حفظ كنيد. امروز روزى نيست كه شما كار بكنيد و اجانب منفعتش را ببرند. امروز هر چه زحمت بكشيد و كار كنيد، به نقع ملت خود شماست و به نفع شماست. اميد است انشاء الله شما با سعادت و سلامت عظمت و عزت ايران را حفظ كنيد انشاء الله خداوند شما را سعيد قرار بدهد و كشور شما را از هر آسيبى حفظ كند و همانطورى كه عنايات حق تعالى تاكنون بر اين ملت بوده است، از اين به بعد هم انشاء الله عنايت خدا بر شما ملت عزيز باشد و با عنايت خدا و وحدت كلمه شما و جديت همه قشرهاى ملت، اين قشرهاى فاسدى كه الان در كشور ما هستند و مانع از پيشرفت، آنها هم از بين بروند انشاء الله. و مملكت شما مال خود شماست و زحمتهاى شما پيش خداى تبارك و تعالى اجر داشته باشد و دارد.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 23
تاريخ: 27/5/59
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى جهاد سازندگى استان سيستان و بلوچستان، جيرفت و دزك آباد يزد و اقشار مختلف مردم
طرحهاى اساسى ابر قدرتها اين است كه با اسماء مختلف و با صورتهاى متعدد بين برادرها اختلاف بيندازند
بسم الله الرحمن الرحيم
خداى تبارك و تعالى را شكر گزاريم كه ملت ايران، همه طوائف برادران شيعى مذهب و برادران اهل سنت در كنار هم و با برادرى براى پياده كردن احكام اسلام كوشش مىكنند. برادران و خواهران من! ما امروز در يك عصرى واقع هستيم كه تمام دنيا، تمام كشورها از اقصى نقاط عالم تا اينجا به منزله يك خانه شدند. در سابق اگر چنانچه قضيهاى واقع مىشد در يك شهرى، براى يك شهر ديگر هيچ مطرح نبود و شهر ديگر از آن مطلع نمىشد يا اگر مطلع مىشد، براى او قضيهاى نبود لكن امروز وضع عصر ما طورى شده است كه قضايائى كه در يك كشور واقع مىشود، در همه كشورهاى دنيا، در اقصى كشورهاى دنيا منعكس مىشود و براى آنها مطلب است، اينطور نيست كه اگر ما در اينجا با هم اختلافى بكنيم، منحصر باشد به يك شهرى يا يك كشورى مثل كشور ايران، بلكه انعكاسش در تمام كشورهاى دنيا هست و بازتابش در همه جا هست. امروز وضع سياسى دنيا طورى است كه تمام كشورهاى عالم در تحت نظر سياسى ابر قدرتها هستند، همه جا را ناظر هستند و براى شكست همه طوائف و قشرهاى ديگر طرحها دارند و مهم طرحها اين است كه بين برادرها اختلاف ايجاد كنند. طرحهاى اساسى سياسى آنها اين است كه با اسماء مختلف و با صورتهاى متعدد بين برادرها، بين دوستها اختلاف بيندازند.
اسلام احكام اخلاقيش هم سياسى است، همين حكمى كه در قرآن هست كه مومنين برادر هستند، اين يك حكم اخلاقى است، يك حكم اجتماعى است، يك حكم سياسى است. اگر مومنين، طوائف مختلفهاى كه در اسلام هستند و همه هم مؤمن به خدا و پيغمبر اسلام هستند اينها با هم برادر باشند، همانطورى كه برادر با برادر نظر محبت دارد، همه قشرها با هم نظر محبت داشته باشند علاوه بر اينكه يك اخلاق بزرگ اسلامى است و نتايج بزرگ اخلاقى دارد، يك حكم بزرگ اجتماعى است و نتايج بزرگ اجتماعى دارد. شما ببينيد كه در همين برهه از زمان كه اسلام در اينجا يك سايه ضعيفى انداخته است، اين برادرى كه مقدار ناقصى الان درايران ايجاد شده است چه آثار رحمتى هست در آن
صحيفه نور ج 13 صفحه 24
و چه انعكاس رحمانيت الهى در اين كشور هست. اين جهاد سازندگى كه همه قشرهاى ملت را در تحت لواى خودش قرار داده است و جوانهاى ما از هر قشرى در اين جهاد سازندگى وارد مىشوند، اين اثر آن اخوت اسلامى است كه دارند، اينها برادر هستند، توى يك كشور با هم برادر هستند و لهذا با نظر برادرى به هم نگاه مىكنند و اخوت اسلامى اقتضاى اين را مىكند كه در اين جهت اجتماعى همه با هم كمك كنند و اين كشورى كه از خودشان هست همه آباد كنند آن را و پاكسازى كنند آن را و بسازند آن را و اين يك حكم اخلاقى است كه در آن حكم اجتماعى هم هست و علاوه بر اين جهات سياسى دارد. جهات سياسى آن همين بوده، همه ديديد كه ملت ايران وقتى كه با هم مجتمع شدند و برادروار با هم در كنار هم بودند و همه توجه به برادرى اسلامى خود داشتند، قدرتهاى بزرگ نتوانستند در مقابل اين برادرها، در مقابل اينهائى كه مجتمع با هم شدند، نتوانستند در مقابل اينها قيام كنند و تاب مقاومت بياورند، همه راه خودشان را گرفتند و رفتند، گر چه بعضى از ريشههاى فاسدشان مخفيانه در اين ملت و در اين كشور هست لكن اين ريشههاى فاسد نمىتوانند اين اخوت ايمانى كه الان در شما هست اين را به هم بزنند.
اين اخوت ايمانى كه خداى تبارك و تعالى امر به اخوت كرده است و عقد اخوت بين مومنين انداخته است انحصار به مومنين ايران ندارد، انحصار به مومنين يك كشور ندارد، اين عقد اخوت بين تمام مومنين دنياست، تمام ممالك اسلام بايد با هم مثل برادر باشند و اگر چنانچه ممالك اسلامى مثل برادر با هم باشند و تودههائى كه در هر كشورى زندگى مىكنند با تودههاى كشور ديگر مثل برادر نظر داشته باشند، اينها بر همه قدرتهاى عالم مسلط خواهند شد. امروز شما گمان نكنيد كه اگر در يك گوشه عالم يك قضيه واقع بشود، ساير ممالك ديگر مطلع نمىشوند، امروز دنيا يك عائله شده است، دنيا يك موجود شده است كه همه عالم از هم مطلع مىشوند، با اين راديو و تلويزيون مىبينيد كه مطلب كه در يك گوشه ديگر عالم واقع مىشود در همه جا منتشر مىشود. بايد اين اخوت ايمانى طورى باشد كه يك كشورى با كشور ديگرى نظر خلاف نداشته باشند، كشورهاى اسلامى با هم نظر دوستى داشته باشند و مخالفين ما كوشش مىكنند كه در تمام جاهائى كه ممالك مستضعفين هست و ملتهاى مستضعف هست، چه ملت اسلامى و چه غير اسلامى كه مستضعف هستند، كوشش مىكنند كه با فعاليتهاى متعدد بين اينها جدائى بيندازند، بين اينها تفرقه بيندازند، ممالك را از هم جدا كنند، كشورهاى اسلامى را از هم جدا كنند، ملتهاى اسلامى را از هم جدا كنند و لهذا مىبينيد كه گويندگانشان، آنهائى كه ادعاى اسلاممى كنند در عين حالى كه با يهود موافقت كردهاند يعنى با صهيونيست موافقت مىكنند لكن جديت دارند كه بين برادرهاى مسلم تفرقه بيندازند و يا هر طورى شده است برادرهاى مسلم را از هم جدا كنند. اينها يك نقشههاى سياسى است كه كشورهاى بزرگ به واسطه عمالشان مىخواهند در ممالك اسلامى پياده كنند. مسلمين بايد بيدار باشند، مسلمين بايد هوشيار باشند كه امروز مثل ديروز نيست، اين عصر ما مثل عصرهاى سابق نيست كه هر طايفهاى در محل خودشان منافع خودشان را به دست بياورند، امروز منافع همه كشورهاى اسلامى پيوند به هم
صحيفه نور ج 13 صفحه 25
است، منافع كشور اسلامى ايران با منافع كشور اسلامى ساير كشورها، اينها با هم پيوند به هم است، منافع كشور اسلامى ايران با منافع كشور اسلامى ساير كشورها، اينها با هم پيوند هستند، اگر چنانچه اختلافى بين ملت ايران با ملتهاى ديگر بيفتد، اختلافى ما بين برادرهاى اهل سنت ما با برادرهاى اهل تشيع ما واقع بشود، اين به ضرر همهمان هست، به ضرر همه مسلمين هست. و آنهائى كه مىخواهند ايجاد تفرقه بكنند اينها نه اهل سنت هستند و نه اهل تشيع هستند، آنها كسانى هستند كه كارگردانان دولتهاى ابر قدرت هستند و در خدمت آنها هستند. آنهائى كه كوشش دارند بين برادرهاى اهل سنت ما با برادرهاى اهل تشيع تفرقه بيندازند، اينها اشخاصى هستند كه براى دشمن اسلام، براى دشمنهاى اسلام مشغول توطئه هستند و مىخواهند دشمنهاى اسلام را بر مسلمين غالب كنند، آنها طرفدار آمريكا هستند، بعضى طرفدار شوروى هستند و بايد مسلمين در هر جا كه هستند، توجه كنند كه امروز تفرقه ما بين يك مملكتى ولو در اقصى بلاد دنيا باشد با مملكت ديگرى كه با او در شرق و غرب با هم جدا هستند، امروز مثل سابق نيست، امروز هر مسألهاى در يك گوشه دنيا واقع بشود، مسأله دنياست، نه مسأله همانجا. اگر چنانچه يك تفرقهاى بين شما برادرها در ايران واقع بشود، اين يك مسألهاى است در همه دنيا و اگر تفرقهاى مابين برادران ايرانى و برادرهاى عراقى واقع بشود، يعنى ملت عراق بشود، اين يك مسألهاى در دنيا هست، نه يك مسألهاى بين اينجا و عراق هست، اين را در دنيا رويش حساب مىكنند و در دنيا آنهائى كه مىخواهند تمام منافع دنيا را به جيب خودشان بزنند و سلطه خودشان را به تمام ممالك دنيا تحميل بكنند، آنها همين تفرقهاى كه بين برادرهاى شيعه ما وسنى ما فرضا اتفاق بيفتد در ايران، آنها بهره بردارى مىكنند و همين طور اگر بين برادرهاى ايرانى ما و برادرهائى كه در پاكستان هستند يك اختلافى واقع بشود، بهره بردارى مىكنند آنها. ما بايد بيدار باشيم و بدانيم كه اين حكم الهى كه فرموده است انما المومنون اخوه ، برادر هستند اينها و هيچ حيثيتى جز برادرى با هم ندارند و مكلفند كه مثل برادر با هم رفتار كنند، اين يك حكم سياسى است كه اگر ملتهاى مسلم كه تقريبا يك ميليارد جمعيت هستند، اينها برادر با هم باشند و به برادرى با هم رفتار كنند، هيچ آسيبى بر اينها واقع نمىشود و هيچ يك از ابر قدرتها قدرت اينكه تجاوز به آنها بكنند ندارند. برادرها! بايد متوجه اين معنا باشيد.
علاوه بر جهاد سازندگى، جهاد با نفس خودتان هم بكنيد
اما قضيه جهاد سازندگى كه شما آقايان از اين جهاد سازندگى هستيد و كار پر ارزشى شما داريد، بايد توجه داشته باشيد كه علاوه بر اينكه جهاد سازندگى مىكنيد، جهاد با نفس خودتان هم بكنيد.
اگر خداى نخواسته در اين جهاد سازندگى يك كارى بشود كه بر خلاف مصلحت اسلام است، بر خلاف مصلحت انقلاب است، اسباب دلسردى مردم مىشود. خداى نخواسته اگر بعضى از اشخاص غافل يك وقت يك عملى بكنند بر خلاف مقررات دولت اسلامى و بخواهند يك شلوغكارى بكنند،
صحيفه نور ج 13 صفحه 26
اينها جهاد نفس نكردهاند و جهاد سازندگىشان هم مفيد نيست.
بايد شما آقايانى كه يك همچو عمل بسيار شريفى را متكفل هستيد و ارزنده است اين عمل شما پيش اسلام، بايد توجه بكنيد كه اين اخلاق اسلامى كه اخوت اسلامى است و برادرى است و برابرى است، اين را ملاحظه كنيد و مبادا يك وقت در يك جائى بر خلاف مقررات و بر خلاف نظم عمل بكنيد. اين يك امرى است براى همه كشور ما هست، براى همه نهادهاى كشور ما هست كه بايد انتظام نظم را، مقررات جمهورى اسلامى و مقررات حكومت اسلامى را بايد مو به مو دريافت كنند و مو به مو عمل كنند و برخلاف مقررات عمل نكنند. اين يك مطلب اسلامى است. حكومت حالا مثل حكومت زمان شاه مخلوع نيست كه اگر چنانچه تخلف بكنيد، اين جزء فضائل شما مىشود، حالا اگر تخلف از احكام حكومت اسلامى بكنيد، اين جزء رذائل است، اين رذيله است، اين پيش خدا صحيح نيست، در اسلام بايد نظم مقرر باشد. اين را من به همه مسلمين كه در همه جا هست عرض مىكنم و بخصوص به ملت شريف اسلام از هر طبقهاى هستند، اگر بنا باشد كه در قواى انتظامى، قواى مسلح، در ارتش نظم نباشد و بخواهد هر كسى به خيال خودش عمل بكند و سلسله مراتب را ملاحظه نكند، اين يك امرى است برخلاف مقرره اسلامى است، حكمى است كه اسلام كرده است كه بايد اين نظم محفوظ باشد، بايد مراتب محفوظ باشد و اينطور نباشد كه هر كس هر طورى دلش بخواهد تضعيف كند قواى انتظامى را، ارتش را، ژاندارمرى را و ساير قواى مسلح مثل پاسداران را. همانطورى كه همه ملت موظفند كه اين قواى انتظامى را حفظ كنند و پشتيبانى كنند و نظم را مراعات كنند و دخالت در امور نظام نكنند، خود نظامىها هم و خود اشخاصى كه در قواى انتظامى هستند بايد مقررات را حفظ بكنند و از فرماندهان خودشان فرمانبردارى كنند. هم جهاد سازندگى بايد مقررات را حفظ بكنند و هم كسان ديگرى كه در هر جا مشغول كارى هستند، اينطور نباشد كه جهاد سازندگى دخالت در يك امر ديگرى كه وظيفه او نيست بكند يا مثلاً پاسدارها دخالت در يك امرى كه در وظيفه آنها نيست بكنند يا ارتشىها اينطور، يا ديگران در ارتش دخالت بكنند يا ديگران در ژاندارمرى دخالت بكنند، بايد هر نهادى روى همان مقرراتى كه دارد عمل بكند و امروز اين يك مسأله اسلامى است. شما خيال نكنيد كه ما حالا يك دولتى داريم كه جداى از مسلمين و جداى از مقاصد اسلام است. امروز تمام افرادى كه متكفل امور اين مملكت هستند و متكفل اداره اين مملكت هستند همه از جنود الله هستند و همه خدمت به اسلام دارند مىكنند و نبايد آنها را تضعيف كرد، ملت بايد پشتيبان همه اين نهادها باشد و همه نهادها هم بايد خودشان مقررات را به طورى كه در هر نهادى مقررات هست عمل بكنند و بر خلاف مقررات، خلاف شرع است، نبايد عمل بكنند و هيچ طايفهاى و هيچ نهاد ديگرى نبايد دخالت بكند. نبايد كميتهها مثلاً دخالت بكنند در امر ارتش، نبايد ارتش دخالت بكند در امر كميتهها، نبايد قوه اجرائيه دخالت در قوه قضائيه يا تقنينيه بكند و نبايد آنها در قوه قضائيه دخالت بكنند، بايد به همانطورى كه قانون اساسى اسلامى مقرر كرده است و ملت به آن راى داده است، بايد به همانطور عمل بشود و اسباب اين نشود كه
صحيفه نور ج 13 صفحه 27
هر طايفهاى براى خودشان يك حكومتى داشته باشند و يك كارهاى بر خلاف مقررات بكنند. اگر بخواهيد اسلام را پيش ببريد و اگر بخواهيد مملكت خودتان را از دست ابر قدرتها و چپاولگرهاى بين المللى نجات بدهيد، بايد همه مقرراتى كه تحت عمل هر يك هست، آن مقررات عمل بشود و هيچ نهادى با نهاد ديگر معارضه نكند و تمام برادر باشند و با برادرى با هم رفتار بكنند، و من اميدوارم كه تمام برادرهاى ما در اطراف ايران، چه برادرهاى اهل سنت و چه برادرهاى اهل تشيع و تمام كسانى كه در اين ملت هستند از اقليتهاى مذهبى همه با هم مجتمع باشند و همه مثل برادر با هم رفتار كنند تا اينكه اين مملكت به پيش برود و احكام اسلام در او جارى بشود و رفاه همه مسلمانها و همه كسانى كه در كشور اسلامى سكونت دارند حاصل بشود. و من اميدوارم كه همه ملتهاى اسلامى، گمان نكنند اين ملتهاى اسلامى كه ما در يك گوشهاى هستيم و آنها در گوشه ديگر، قرآن همه شما را برادر خوانده است، قرآن عقد اخوت بين همه شما، آن كسانى كه در آخرت نقطه عالم هست و مسلم است و مؤمن است، با آن كسى كه در اول نقطه عالم هست و بين مشرق و مغرب، با آنها جدائى هست، اينها جدائى از هم ندارند و همه با هم برادرند و بايد به حكم اسلام همه با هم برادرى كنند و متفرق نشوند و جداى از هم نباشند و مصالح خودشان را مصالح اسلام و مصالح همه ملتها بدانند و هر ملتى مصلحت ملت ديگرى را مصلحت خودش بداند و مومنين در هر جا كه هستند برادر باشند و به برادرى رفتار كنند و اگر يك جائرى به يكى از ممالك اسلامى تعدى كرد، اين تعدى را به خودشان بدانند و من اميدوارم كه با نظر كردن به اين حكم اسلامى كه همه مردم، همه مسلمانها برادر هستند، اين مملكت مصالح خودش را به دست بياورد و همه ممالك اسلامى بر ابر قدرتها غلبه كنند و موفق به اين بشوند كه احكام اسلام را تا آخر اجرا بكنند.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 28
تاريخ: 27/5/59
بيانات امام خمينى در جمع مردم شهرستان اردبيل و دشت مغان
قيامى كه براى خدا و اسلام باشد پايدار است
از خداوند تعالى عظمت اسلام و سلامت مسلمين و خصوصا برادران آذربايجانى و شما عزيزان شهرستان اردبيل و اطراف اردبيل را خواستارم. بعضى از كسانى كه مىخواهند اين نهضت اسلامى و اين انقلاب الهى به ثمر نرسد، گاهى مىگويند كه شور مردم كم شده است، مردم در اول انقلاب شور زياد داشتند ولى حالا اينطور نيست و اين سمپاشى است در بين ملت. مگر اول انقلاب براى خدا بود و حالا براى خدا نيست كه در اول انقلاب، شور زياد باشد و حالا چون براى خدا نيست، كم باشد؟ از اول انقلاب تا حالا هر چه بوده است براى خداى تبارك و تعالى بوده است. يك مملكتى كه مىرفت به طرف جاهليت، مىرفت كه احكام قرآن و اسلام فراموش بشود و مىرفت به اينكه مصالح اين مملكت پايمال بشود، خزائن مملكت به جيب اجانب برود، ملت قيام كرد براى خدا و براى احياى احكام الهى و با شور و شعف به ميدان رفت و با دادن فدائيان بسيار و شهداى بيشمار غلبه كرد بر كفر و نفاق و دست ابر قدرتها را از اين كشور كوتاه كرد و اين براى اسلام بود و براى خدا. يك كشورى كه براى خدا قيام كرده است، براى خدا هم پايدار مىماند و براى خدا هم ادامه مىدهند و لهذا اين اشخاصى كه پيش خودشان مىنشينند حساب مىكنند و يا بى حساب مىخواهند اين كشور را به خيال خودشان نگذارند به پيش برود و اين انقلاب را نگذارند كه گرم بماند و پرشور، اينها يك مطالبى را عنوان مىكنند و منتشر مىكنند. اين چه شده است كه شما جوانان عزيز را از راه دور به اين منزل حقير كشانده است؟
امروز همه امور دست خود ملت است
اين چه احساسى است كه بانوان محترم و جوانهاى عزيز را از آن طرف كشور آورده است و در يك همچو جائى تا مواجه بشوند با آنها و آنها هم مواجه با ما بشوند و درد دلهائى كه آنها دارند و ما داريم در ميان بگذاريم؟ غير از شور اسلامى است؟ غير اسلام اصلا مطرح است پيش شما؟ شما براى يك تخت و تاجى اينجا آمدهايد؟ براى يك استفاده مادى اينجا آمديد؟ مىدانيد كه اين حرفها در اينجا نيست. شما براى خدا و براى رضاى خدا و پيشرفت اسلام مىخواهيد به بدخواهان ارائه بدهيد كه همان شورى كه در اول انقلاب بود و ما را به ميدانها كشاند و دشمنان اسلام را از ايران بيرون
صحيفه نور ج 13 صفحه 29
راند، حالا هم هست، براى اينكه اسلام همان اسلام است، انقلاب اسلامى هم همان انقلاب اسلامى است.
بحمدالله تاكنون هم با بهترين وجه اين مطالب اسلامى يعنى اساس حكومت اسلامى با بهترين وجه تحقق پيدا كرده است و ملت خودش است كه سرنوشت خودش را به دست دارد. اينطور نيست كه ملت ما از همه چيز بى خبر باشد و سرنوشتش را در كاخ سفيد برايش طرح بكنند يا در كرملين. خود ملت است كه با راى خودش رئيس جمهورى تعيين مى كند، جمهورى اسلامى را راى مىدهد و با راى خودش كه متمركز است در مجلس، دولت را تعيين خواهد كرد و همه امور دست خود ملت است. امروز مثل زمان رژيم طاغوتى نيست كه ملت هيچكاره باشد و همه امور دست يك نفر يا يك عده باشد. ملت همه كاره است و همه هم با راى خود ملت است و همه چيزها هم به نفع ملت است انشاء الله.
مردم براى اسلام قيام كردند و دلسرد نمىشوند
اينها كه تقاله آن رژيم سابق يا طرفداران آمريكا يا شوروى هستند و يك ريشه گنديدهاى از آنها باقى مانده است، كوشش مىكنند كه مسائل را يك جورى طرح بكنند كه ملت ما را از اين انقلاب دلسر بكنند. مگر اين انقلاب براى اين بوده است كه يك خانهاى به مردم بدهد؟ يك كسب و كارى براى مردم ايجاد بكند؟ اين انقلاب براى خدا بوده است و براى اسلام.
ملت ما ديد كه اسلام دارد به دست طوائف مختلفى كه طمع دارند براين كشور و طمع دارند بر خزاين اين كشور، دارد اسلام از بين مىرود، آنها با اهداء خون جوانان خودشان و با زيانهاى زيادى كه ديدند، قيام كردند براى اسلام. اگر قيام كرده بودند براى اينكه به نوائى برسند و حالا مثلاً" نرسيدهاند البته دلسرد مىشوند، اما كسى كه براى خدا قيام كرده است، خدا هميشه هست و احكام اسلام هميشه هست و شما جوانها و شما عزيزانى كه در اطراف مملكت هستيد، هميشه براى اسلام هستيد و آذربايجان هميشه سنگر اين كشور بوده است و حالا هم سنگر است، اين سنگر تا آخر هم هست.
ملتى كه براى خدا قيام كند از هيچ چيز نمىترسد
من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه شما عزيزان را كه از راه دور آمديد حفظ كند و شما را براى ما نگه دارد و شما هم توجه داشته باشيد به اينكه كشور از خود شماست و هر چه زحمت بكشيد در اين كشور، براى برادران خودتان و براى خودتان زحمت كشيديد. اينطور نيست كه شما زحمت بكشيد و ديگران چيزهائى را كه شما زحمت كشيدهايد به جيب خودشان بكشند. امروز بحمد الله اسلام در اينجا قوه پيدا كرده است و انشاء الله احكام اسلام هم پياده خواهد شد و دولت اسلامى هم قدرت خودش را با پشتيبانى شما دارد و از هيچ يك از اين قدرتهائى كه در عالم هستند و ارعاب مىكنند ملت ما را، ما نمىترسيم براى اينكه ما براى خدا قيام كرديم، ملت ما براى خدا قيام كرده است و ملتى
صحيفه نور ج 13 صفحه 30
كه براى خدا قيام كند از هيچ چيز نمىترسد و آسيب نمىبيند و خدا با شماست و نگهدار شما.
والسلام عليكم ورحمه الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 13 صفحه 31
تاريخ: 27/5/59
بيانات امام خمينى در جمع بانواد اردبيلى
ملتى كه شهيد در راه اسلام دارد آسيب نخواهد ديد
بسم الله الرحمن الرحيم
شما بانوان محترم كه از راه دور آمديد، خوش آمديد و خداوند انشاء الله شما را سعادتمند فرمايد. ملتى كه بانوانش در صف مقدم براى پيشبرد مقاصد اسلامى هست آسيب نخواهد ديد. ملتى كه بانوانش در ميدانهاى جنگ با ابر قدرتها و با مواجه شدن با قواى شيطانى، قبل از مردها در اين ميدان حاضر شدهاند پيروز خواهد شد. ملتى كه شهيد در راه اسلام، هم از بانوان دارد و هم از مردها و شهادت را، هم بانوان طلب مىكنند و هم مردها، آسيب نخواهد ديد. ما اميدواريم به اين سيل خروشان ملت كه در جلوى آنها بانوان محترم كه ارزشمندترين قشرهاى ملت هستند و براى پيشبرد آمال اسلامى مجاهدت مىكنند، به ملت ايران تبريك عرض مىكنم و باك از هيچ قدرتى نداريم براى اينكه يك ملتى كه زن و مردش براى جانفشانى حاضرند و طلب شهادت مىكنند، هيچ قدرتى با آن نمىتواند مقابله بكند. قدرت شما قدرت الهى است. شما بانوان محترم براى خدا قيام كرديد و براى خدا در اين قيام پايدار هستيد و آسيب نخواهيد ديد. هر چه مىدانيد - مىتوانيد اين صفهاى خودتان را فشردهتر كنيد و انقلاب را حفظ كنيد و به پيش برويد. گوش به حرفهاى مفسدينى كه مىخواهند بين شماها تفرقه بيندازند يا شما را از انقلاب دلسرد كنند ندهيد كه اينها بلندگوهاى شيطان هستند و خداى تبارك و تعالى آنها را انشاء الله سركوب خواهد كرد. من از شما بانوان محترم قدردانى مىكنم و تشكر مىكنم كه راههاى دور به اينجا تشريف آورديد. خداوند انشاء الله شما را عزيز و عظيم و مرفه قرار دهد و شما را براى مسلمين و اسلام حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
previos page menu page next page