-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 81
تاريخ: 23/2/59
بيانات امام خمينى در جمع پرستاران و پزشكان بنياد خدمات پزشكى امام خمينى
پزشكى و پرستارى از شغلهاى بسيار ارزنده است
بسم الله الرحمن الرحيم
انسان در انتخاب شغلها و ساير انواع انتخابات آزاد است، آزاد خلق شده است و در اسلام آزادى به او اعطا شده است، لكن خود انسانها در انتخاب شغل، مختلف هستند و اين اختلاف تابع آن اختلاف نفسانى خودشان و اختلاف باطنى خودشان است. يكى دزدى را انتخاب مىكند شغل، يكى غارتگرى را براى خودش شغل انتخاب مىكند، يكى شغل هروئين فروشى و مواد مخدره فروشى و امثال اينها را انتخاب مىكند. انتخابات، يك انتخاب آزادى است كه تابع آن نفسيت اشخاص است. نفوس انسان در اين عالم به حسب خلقت اختلاف دارد و به حسب تربيتهائى هم كه در محيطها مىشود باز يك اختلافات زيادى در اين تربيتها حاصل مىشود. در يك محيط مىبينيد كه تربيتها، تربيتهاى ضد انسانى است، ضد اخلاقى است و در يك محيط تربيتهاى انسانى است.
از جمله شغلهاى بسيار مقدس پزشكى است، شغلى است كه اگر پزشكها به تكاليف خودشان، تكاليف انسانى خودشان عمل بكنند، اين شغل بسيار شريف و يك عبادتى است. و همين طور پرستارى، اين شغل پرستارى از شغلهاى بسيار شريفى است كه اگر چنانچه انسان با وظايف انسانى و شرعى خودش عمل بكند، اين يك عبادتى است كه در فراز عبادتهاى درجه اول است. البته مسووليتهائى هم دارد، هم در پزشك و هم در نرسها و هم در همه قشرهائى كه در بيمارستانها هستند يك مسووليت بزرگى هست برايشان. پزشكها همچو نباشد كه براى جمعآورى مال و منال اين خدمت را انجام بدهند. خدمت بكنند، خدمت بكنند و نظرشان خدمت به انسانها كه بندگان خداست باشد تا اين شغل عبادت بشود، آن منافعى هم كه پيدا مىشود، منافعى است كه از اين عبادت برايشان پيدا شده است و اما اگر بنا باشد كه آنها خداى نخواسته انحراف داشته باشند و گاهى انحرافات به جائى برسد كه جانهاى مردم را در خطر بيندازد، اين يك جنايتكار است مثل همان جنايتهائى كه ساواكىها مىكردند، يا يك قدرى بدتر. و همين طور پرستارها، پرستارى از بيمار امر بسيار مشكلى است لكن خيلى ارزشمند است. انسان با يك بيمارى به طور محبت، به طور برادرى، به طور خواهرى مراعات احوال او را بكند و اين براى انجام يك وظيفه انسانى الهى باشد، از عبادات بسيار ارزشمند است. شما متوجه باشيد كه شغل شما شغل بسيار شريفى است و از
صحيفه نور ج 12 صفحه 82
آن طرف مسؤوليتش هم زياد است، مسؤوليتش را خود شما مىتوانيد جبران بكنيد، به محبت كردن به مرضى. اينها احتياج دارند به محبت بيش از آن كه احتياج به دوا دارند. يك مريضى كه از خانهاش آمده است در بيمارستان، اين مريضى خودش را مثل اينكه يك غريب مىداند، اگر چنانچه اين پرستارها با او با ملايمت، با رفتار انسانى، با محبت، مثل برادر و خواهر با او رفتار كنند، اين حس غربت از او منفصل مىشود و آرامش برايش حاصل مىشود و اين آرامش روحى در بهبودى او كمك مى كند، كمك طبيب است، كمك پرستار است. شما متوجه باشيد كه اين شغل را خداى نخواسته آلوده نكنيد به جهات مادى، به جهات دنيائى، كه هم كار كرده باشيد و هم اجرا الهى نبرده باشيد. شما كارى بكنيد كه اين شغل شما الهى باشد، براى خدا باشد. منافات ندارد اينكه براى خدا باشد لكن به شما هم مثلاً اجرى بدهند. اينها منافات با هم ندارند. شما توجه داشته باشيد به اينكه با اين بيماران خوشرفتارى كنيد، كمك كنيد آنها را، دلجوئى كنيد از آنها. اينها افسرده هستند، بايد دلجوئى كنيد. اين شغل شما از آن شغلهاى بسيار ارزنده است.
غارتگران در كردستان در صدد هستند راه را براى اجانب باز كنند
لكن ما مىبينيم كه اشخاص ديگرى هم در اين دنيا هستند كه انتخاب مىكنند يك شغلهاى بدى را، مثلاً شما ملاحظه كنيد در كردستان يك دستهاى از مردم هستند كه اينها تابع اجانب هستند و به مملكت خودشان خيانت مىكنند و به افرادى كه در محيط خودشان و از جنس خودشان هستند، خيانت مىكنند و دستهبندى مىكنند براى اينكه مردم را ناراحت كنند و ديديد كه در اين مدتى كه گذشت بر اينها، چه جناياتى كردند و چه غارتگرىهائى از همانهائى كه مىگويند ما طرفدار آنها هستيم، ادعا مىكنند كه ما طرفداريم، طرفدار خلق هستيم، لكنروند خرمنهاى آنها را آتش مىزنند، خانههاى آنها را خراب مىكنند. حالا هم كه شكست خوردهاند، از قرارى كه اطلاع مىدهند شروع كردهاند به اذيت و آزار مردم و غارتگرى و كارهاى رذالت ديگر. يكى هم شغل پاسدارى را براى خودش انتخاب مىكند، يكى هم شغل ژاندارمرى را براى خودش انتخاب مىكند، يكى هم شغل ارتشى را انتخاب مىكند. اينها اگر چنانچه به وظايف خودشان عمل كنند، به وظايف انسانى خودشان عمل كنند، به اعتبار اينكه خدمتگزار اسلام هستند، خدمتگزار مملكت اسلامى هستند، حافظ كشور هستند، شغلشان يك عبادت است، و اگر خداى نخواسته كشته شدند، يك شهادت. اشخاصى كه الان در اين كردستان كشته شدهاند و مع الاسف زياد هم هستند از سپاه پاسداران، از ژاندارمرى، از لشكرىها و آنها و از ساير مردم، اين بسيار موجب تأسف من است كه يك دستهاى اينطور از انسانيت دور باشند كه جمعيتى كه، ارتشى كه آمده است براى حفاظت آنها، براى حفاظت كشور آنها و پاسدارانى كه آمدهاند براى حفاظت شهر آنها، براى حفاظت مملكت آنها، آنها در عين حالى كه در گفتههايشان مىگويند كه ما مىخواهيم با ارتش همراه باشيم و برويم و سرحدات را حفظ كنيم، راه نمىدهند به اين ارتش برود سراغ سرحدات كه سرحدات در خطر هست. اين چه جور جمعيتى هستند؟ چقدر انسان بايد متاسف
صحيفه نور ج 12 صفحه 83
باشد از اين مردم كه اينطور تربيت شدهاند و اينطور از انسانيت دور شدهاند و يك حال سبعيت به خودشان گرفتهاند كه اصلا نصيحت به آنها هيچ اثر ندارد. من از اول اين بساطى كه اينها در آوردهاند نصيحت كردم آنها را، سفارش كردم به ارتش، به سران ارتش سفارش كردم، به سران ژاندارمرى كه با مسالمت رفتار كنيد با آنها با خشونت رفتار نكنيد و عمده هم نظر اين بود كه خوب، اشخاص بيگناهى در اين محيطها هست، لكن ژاندارمرى و لشكرى و پاسداران يك قدرى كه دست نگه داشتند آنها حمله كردند. دائماً در صدد اين هستند كه گول بزنند طرف را، دائماً در صدد اين هستند كه در قراردادهايشان خيانت بكنند، دائماً در صدد اين هستند كه راه را باز كنند براى اجانب، راه را باز كنند براى آمريكا يا براى شوروى، فرق ندارد. اين چه جور جمعيتى هستند؟ من متأسف هستم از اينكه چرا بايد انسان اينقدر منحط باشد، اينقدر بد طينت باشد كه در كشور خودش، اهل مملكت خودش، اهل دين خودش را اينطور در زحمت واقع كند و اينطور خرابى بار بياورد و مملكت را بخواهد به باد بدهد و به دست دشمنهاى اسلام بسپارد، دشمنهاى ايران بسپارد. من تأسفم از آنها از باب اين است كه چرا آدم نيستند و تأسف ديگرم راجع به اين كشتنهائى كه، اين شهدائى است كه در راه اسلام شهيد شدند كه عده شان خيلى زياد است در همين كردستان و در ساير مناطق عدهشان هم خيلى زياد است. هر روز به ما اطلاع مىدهند كه در كجا كى را كشتهاند، چند نفر، در كجا چند نفر. و اين اسباب تأسف است از طرفى و اسباب مباهات است از طرف ديگر. اين نهضت اسلامى براى اين دسته اين تحول را به بار آورده است كه اشخاصى كه اصلاً وارد در اين كارهاى جنگى نبودهاند يكدفعه متحول شدهاند و اشخاصى كه جنگى شده و اشخاصى كه در راه اسلام فداكارى كردهاند و شهيد دادهاند و من در عين حالى كه بسيار متأسف هستم از اين عزيزانى كه از دست ما رفته است و ليكن مباهات مىكنم به اين تحولى كه از براى آنها پيدا شده و آنها بحمد الله به وظايف شرعى و دينى خودشان عمل كردهاند و جان خودشان را براى خدا فدا كردهاند و خداى تبارك و تعالى به آنها هر چه بخواهند در آن عالم مىدهد براى اينكه هر چه داشتهاند دادهاند و خدا هر چه بخواهد به آنها خواهد داد. و من باز بر مىگردم سراغ شما خواهران و عزيزان كه توجه داشته باشيد در اين محيطى كه هستيد رعايت احكام اسلام را بكنيد. مملكت اسلامى است، جمهورى اسلامى است، بايد در همه شوونش تحول حاصل بشود. همانطور كه مىبينم تحول روحى از براى شما حاصل شده است، همين طور بايد در اعمال هم يك تحولى زياد حاصل بشود، تخلف از موازين الهى نشود و با رحمت و عطوفت با اين كسانى كه در زير دست شماها، چه پزشكان و چه نرسها و چه ساير قشرهائى كه در آنجا خدمت مىكنند. خدمت شما يك خدمت بسيار با ارزشى است، خدمت مشكلى است. پرستارى، پزشكى، هر دو مشكل است و اما بسيار شريف است در صورتى كه به آن وظايفى كه بايد بشود عمل بكنند و من دعاگوى شما همه هستم و آنقدرى كه از من مىآيد اين است كه براى مرضاى شما دعا كنم كه كمك شما باشند و براى شماها هم دعا كنم و براى پزشكان هم دعا كنم و براى همه اهالى كشور عزيزمان دعا كنم. خداوند همه شما را با سعادت و سلامت و رفاه قرار دهد.
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 84
تاريخ: 23/2/59
بيانات امام خمينى خطاب به مدير عامل و سرپرست صدا و سيماى جمهورى اسلامى
جديت در اسلامى كردن جو راديو و تلويزيون و تصفيه عناصر منحرف و خود باخته به شرق و غرب
بسم الله الرحمن الرحيم
از اولى كه راديو و تلويزيون در اختيار جمهورى اسلامى واقع شد راجع به آن نگرانى داشتم، براى اينكه اين سازمانى است كه اگر خوب باشد مملكت ما خوب مىشود و اگر فاسد باشد، ممكن است كه بسيار فساد ايجاد كند، از اين جهت تذكراتى بايد به شما بدهم. يكى اينكه اين دستگاه راديو تلويزيون كه در خانه حتى روستاها، در همه جا نفوذ دارد، اگر صددرصد اسلامى نشود، معنايش اين است كه اسلام در ايران پياده نشده است. اگر بنا باشد راديو تلويزيون در خدمت دستهاى و يا گروهى كه منحرف هستند و اعوجاج دارند قرار داده بشود، ممكن است كه سرتاسر مملكت را به فساد بكشد. از اين جهت شما موظفيد، هم وظيفه شرعى و هم وظيفه قانونى داريد كه دستگاه راديو تلويزيون را از گروههائى كه منحرف هستند و يا ارتباط با رژيم سابق داشتهاند و در خدمت آنها بودهاند تصفيه كنيد و اشخاصى كه فاسد هستند كه موجب فساد مىشوند را هم تصفيه كنيد، شما بايد اينها را با كمال قدرت بدون هيچ ملاحظه اى از راديو و تلويزيون تصفيه كنيد و مهمتر از همه، قضيه اخبار است كه بايد كاملاً دقت شود كه اشخاص منحرف در آن راه نيابند، آخر جمهورى اسلامى فقط لفظش كه نيست، بايد واقعيت پيدا كند. الان ما به هر كجا كه سر مىزنيم مىبينيم كه فسادهائى در آن هست، باز اسلام به صورتى درست پياده نشده است ولى چون اين مهمتر از همه است پافشارى من نسبت به راديو تلويزيون بيشتر از چيزهاى ديگر است براى اينكه اين فسادش موجب فساد ملت و جامعه مىشود، براى اينكه چيزى كه در اينجا گفته مىشود، سر تا سر مملكت آن چيز پخش مىشود و انحراف در سطح مملكت و همچنين در خارج پيدا مىشوداز اين جهت اين سازمان بايد صد درصد به صورتى باشد كه با نهضت اسلامى بسازد نه اينكه ما بگوئيم راديو تلويزيون اسلامى هست ولى ببينيم يك حرفهائى در آن مىزنند كه به اسلام و به انقلاب اسلامى لطمه وارد مىآورد بايد كاملاً توجه داشت كه به هيچ وجه ما نبايد مقلد شرق و غرب باشيم زيرا تقليد از شرق و غرب با راديو تلويزيون اسلامى نمىسازد، بايد كاملاً مراقبت كنيد و خوف از گفتهها و نوشتههاى اين روشنفكران غربزده ابداً نداشته باشيد. اين روشنفكران در فكر اين هستند كه مملكت را به خواست خودشان يك مملكت لوكس
صحيفه نور ج 12 صفحه 85
درست بكنند و ديگر هر چه خرابى هم باشد مانعى ندارد. آنها دلشان مىخواهد يك مملكت غربى درست بشود و حال اينكه مردم اينجا همه جديت كردند براى اينكه اسلام در ايران پياده شود، نه فقط يك صورت اسلام و وقتى سر به هر ادارهاش مىزنيم اسلام در كار نباشد. بايد شديداً با روشنفكران غربزده مبارزه كرد. از اين جهت شما مأموريت داريد با همكارى كارمندان مسلمان و متعهد و غير منحرف اين سازمان را تصفيه كنيد بدون اينكه خوفى از كسى و يا گروهى داشته باشيد. بايد توجه داشته باشيد كه در اين سازمان مسلمانان متعهد حتى يك نفرشان نبايد بيرون بروند مگر تخلفاتى كنند كه اين مسأله ديگرى است و فرقى با ديگران ندارند اما يك وقتى گفته نشود اينها مثلاً يك قدرى ارتجاعى هستند، از اين حرفهائى كه شاه هم به مسلمانان مبارز و متعهد در آن دور مىزد. مسلمانان مبارز و متعهد بايد آنجا باشند و ديگرانى هم كه تصفيه مىشوند بايد جايشان را افراد مسلمان مبارز غير منحرف گذاشت. ما بحمد الله گويندگان و نويسندگان خوب داريم، ما همه چيز داريم. من غالباً فيلمهائى كه خود ايرانىها درست مىكنند به نظرم بهتر از ديگران است مثلاً فيلم گاو آموزنده بود اما حالا اين فيلمها بايد حتماً از آمريكا يا از اروپا بيايد با يك بىبند و بارى، تا روشنفكران غربزده شاد شوند. فيلمهائى كه از خارج به ايران مىآيد اكثراً استعمارى است لذا فيلمهاى خارجى استعمارى را حذف كنيد، مگر صد درصد صحيح باشد در هر صورت اين به عهده شما و مسؤولين آنجاست. بار ديگر تذكر مىدهم كه آنجا را از وابستگان رژيم سابق تصفيه كنيد. البته مصاحبه اشكالى ندارد ولو يك كمونيست بيايد و حرفش را بزند و در همانجا از شخص ديگرى جواب بگيرد، اين مانعى ندارد. خلاصه راديو تلويزيون نبايد در دست يك عده مفسدهجو باشد. با كمال تأسف هنوز ريشههاى رژيم سابق هستند، حالا يك قدرى جلوى منافعشان گرفته شده اخلال مىكنند و مىخواهند همان عياشىها را بكنند و راديو تلويزيون را براى خودشان دكان كنند. من صريحاً مىگويم ما مىخواهيم نه غرب و نه شرق از ما تعريف كنند. نمىخواهيم روشنفكران غربزده و قلمداران خود فروخته از ما تعريف كنند ما مىخواهيم يك مسألهاى را كه اسلام مىفرمايد عمل بكنيم و براى كشورمان خدمت بكنيم، نه يك دستگاهى درست بشود كه همهاش خراب و فاسد باشد و بچههاى ما را به فحشا بكشند و افراد را بى تفاوت كنند كه اگر همه چيزشان را ببرند، اينها اصلاً ككشان نگزد و هيچ توجه به اين مسائل نداشته باشند. ما مىخواهيم ادارات را متحول كنيم، همين طور كه الحمدلله الان همه مردم متحول شدهاند. بايد توجه به اين مسائل داشت من دعا مىكنم كه انشاءالله موفق باشيد.
تلاش در جهت حفظ استقلال راديو تلويزيون و پياده كردن محتواى اسلام
من بارها گفتهام راديو تلويزيون بايد كاملاً مستقل باشد و بايد استقلالش محفوظ باشد و هيچ كس در آن دخالت نكند. شما فقط در هر چه اسلامى شدن آن كوشش كنيد تا مطابق با خواست مردم باشد. مردم خونشان را دادهاند، نمىشود كه مسلمانها خونشان را بدهند و بعد اشخاصى منحرف بيايند و نتيجهاش را ببرند و مسأله اين است كه هيچ عقل شرعى اين را نمىگويد. مردم
صحيفه نور ج 12 صفحه 86
مسلمان ريختند در خيابانها، الله اكبر گفتند، جانشان را فدا كردند و گفتند ما جمهورى اسلامى مىخواهيم جمهورى اسلامى محتوايش اين است كه همه چيزش اسلامى باشد. يكى از مهمات، همين قضيه راديو تلويزيون است كه از همه چيز اهميتش بيشتر است. اين دو دستگاه است كه بايد اسلامى بشود. استقلالش را حفظ كنيد، كسى اگر آمد خواست يك چيزى را تحميل كند، ابداً به آن اعتنا نكنيد و با استقلال و با قدرت اين دستگاه را راه بيندازيد. مؤيد باشيد.
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 87
تاريخ: 25/2/59
بيانات امام خمينى در ديدار با سرهنگ صدرى (فرمانده لشكر 28 كردستان)
اشرار بايد از كردستان تصفيه شوند
بسم الله الرحمن الرحيم
من اميدوارم كه به خواست خدا و همت ارتش و پاسداران، كردستان به زودى تصفيه و درست شود. من از فداكارىهاى شما براى كشور خود و براى اسلام تشكر مىكنم. حال كه اشرار را از آنجا رانديد بايد توجه به اين معنا داشته باشيد كه آنان شما را رها نخواهند كرد. من به شما ارتشيان دلير و سپاه پاسداران و شوراى انقلاب و فرمانده كل قوا هشدار مىدهم كه اشرار بايد از كردستان تصفيه شوند، آنان كردستان را به فساد كشيدند و مردم كردستان را به طرز وحشتناكى اذيت و آزار كردند، آنان مردم را غارت كردند و همه را كشتند، ديگر نبايد به اينها مهلت داد، بايد منطقه درست پاكسازى شود تا دست آنها كوتاه و اميدشان قطع شود.
با وجود انسجام، هيچ قدرتى نمىتواند به شما زور بگويد
البته مسأله مهم اين است كه ارتش و پاسداران و ژاندارمرى ما با يكديگر هم زبان و هم پيمان باشند و مهمتر اينكه در عمل با هم هماهنگى داشته باشند زيرا در هماهنگى است كه پيروزى ميسر مىشود، بايد سران با هم تفاهم داشته باشند كه بحمدالله دارند، بايد سلسله مراتب محفوظ باشد، بايد اطاعت بى چون و چرا انجام گيرد ولى درست مثل صدر اسلام، اطاعت بدون هيچ اغماض بايد باشد و محبت و دوستى و برادرى هم بايد باشد. حضرت امير عليه السلام رئيس كل قوا بودند ولى نسبت به ساير افراد ارتش اسلام هم عطوفت داشتند. هرگز در سپاه اسلام تحميل نيست يعنى درست يك عده برادر هستند كه در كنار هم براى خدا مىجنگند، كه يكى فرمانده و ديگرى فرمانبردار است و تخلف از دستور فرمانده جايز نيست. بايد نظم كاملاً رعايت شود، بايد فرماندهان به سربازان بفهمانند كه همه با هم برادريم و همه با هم مىخواهيم كارى را انجام دهيم، ولى ارتش هم بايد از فرمانده كل قوايش كه آقاى بنى صدر است اطاعت كند. خلاصه امروز كه ما از طرف قدرتها در خطر هستيم، البته به نظر من بعيد به نظر مىرسد، بايد منسجم باشيم زيرا اگر انسجام بوجودآيد، هيچ قدرتى نمى تواند به شما زور بگويد و پيروزى از آن شماست. امروز ارتش پشتيبان بسيار قوى دارد و آن ملت است ملت با ارتش است و ملت با ارتش عزيز ما همراه است. اميد است كه دولت و ملت و ارتش و گروههاى متعهد با هم
صحيفه نور ج 12 صفحه 88
منسجم و يكدست شوند تا نيروئى به دست آوريد كه هيچ كس نتواند در مقابل آن بايستد. من از ارتش و سپاه پاسداران و ژاندارمرى و ساير نيروهائى كه براى اسلام زحمت كشيدهاند، خصوصاً در كردستان فعاليت كردند تا كفار را شكست دادند، تشكر مىكنم. و به خانوادههاى شهداى بزرگ خود تسليت مىگويم و از خداوند مىخواهم كهبه شما و سايرين قدرت عنايت فرمايد. شما الان سرباز اسلام هستيد، درست مثل سرباز زمان حضرت رسول با شما عمل مىكنند و مقامتان عالى است و پيش خداى تبارك و تعالى ارجمند هستيد. اين مملكت مال شماست و خودتان هم بايد نگهش داريد، مهم رضايت خداست، كه عمل شما موجب رضايت خداست. انشاءالله خداوند همه شماها را در پيشرفت و پيروزى تأييد كند.
سر پيروزى صدر اسلام، ايمان به خدا بود
خداوند انشاءالله همه شما را تأييد كند و سر پيشرفتگى كه در صدر اسلام شد اين است كه سربازان اسلام با تعداد كمى كه داشتند در مقابل تعداد زيادى از سربازان دشمن كه يكى ايران و يكى روم بود و بسيار هم مجهز بودند، ايستادند و پيروز شدند، زيرا سلاح معنوى داشتند يعنى اعتقادشان بر اين بود كه ما اگر برويم و كشته شويم، باز هم سعادتمند هستيم و اگر بكشيم هم ما سعادتمنديم، آنوقت دشمن براى دنيا بود كه آن هم با فشارى بر آنها كه مىآوردند مىجنگيدند. ببينيد در جنگ ذات سلاسل، دشمن، سربازان خود را به زنجير بسته بود كه فرار نكنند. آيا با اين اعتقاد مىشود جنگيد؟ سر اينكه لشكر اسلام پيروز شد و آنها شكست خوردند همين بود كه آنها روحيهشان را به واسطه اينكه ايمان به خدا نداشتند، بكلى از دست داده بودند. آخر آنها براى چه كسى كار بكنند و براى چه منظورى خود را بكشند؟ آيا خودشان را بكشند كه يك نفر، فرض كنيد شاه و يا پسر شاه آنهمه بساط داشته باشد؟ براى چه اين سربازها آنطور فداكارى كنند؟ اما اينجا اينطور نيست، اينجا فداكارى براى اسلام است.
بنابراين سر پيروزى صدر اسلام همين دو كلمه بود، ايمان به خدا و ايمان نداشتن به خدا. آنهائى كه ايمان نداشتند، ضعيف بودند و اينهائى كه ايمان داشتند، قوى. ما بايد با يك همچو قدرت و روحيهاى كه شما مىگوئيد كه آنها مىگفتند ما مىخواهيم شهيد بشويم به پيش برويم. من از آنوقتى كه اين نهضت شروع شد مكرر هر چند روز يك مرتبه، زنان و مردان مىآمدند پيش من و اصرار مىكردند كه شما دعا كنيد تا شهيد بشويم، من دعا مىكنم كه شما موفق بشويد و ثواب شهادت داشته باشيد. براى اسلام خدمت كنيد، اين روحيه موجب پيشرفت است، جديت كنيد كه اين روحيه محفوظ باشد. جوانهائى كه در ارتش و سپاه پاسداران هستند، تقويت روحى بشوند، الحمدلله از نظر روحى قوى هستند، ايمان آنها را تقويت كنيد. يك سرباز مؤمن مىتواند يك گروه را در هم بشكند. انشاءالله من اميدوارم اين شهيدانى كه براى خدا به شهادت رسيدهاند، نزد خداى تبارك و تعالى مقاماتى داشته باشند كه لشكر امام در جنگ احد و در ساير جنگ داشتند. خداوند انشاءالله خانوادههاى آنها را
صحيفه نور ج 12 صفحه 89
سلامت بدارد و من هم به آنها تسليت مىگويم. اينها از خود ما هستند، مثل اينكه فرزندان خود من باشند، متأثر هستم و مفتخر به اينكه همچو روحيه اى در تمام سربازها پيدا شده، اميدوارم كه با همين روحيه بر مشكلات غلبه كنيد و مملكتتان يك مملكت مستقلى براى خودتان باشد، ديگر نه ابرقدرتها بر شما غلبه كنند و نه هر چه داريد در طبق بگذاريد و به آنها بدهيد و خداوند انشاءالله همه را تأييد كند. من به همه سربازهائى كه در كردستان براى اسلام سربازى كردهاند و همه پاسدارانى كه براى اسلام پاسدارى و فداكارى كردهاند، دعا مىكنم و از همه آنها متشكرم. من خود را منفعل مىدانم كه چرا نمىتوانم بروم و همراه آنان جنگ كنم براى اينكه من ضعيف هستم اميدوارم كه آنها موفق و مؤيد باشند و پيش خدا روسفيد، چنانچه هستند و در پيشگاه اسلام از سربازها و پاسداران اسلام محسوب مىشوند. با سلامت و سعادت و عظمت، مملكت خود را اداره كنيد و به پيش برويد، انشاءالله مؤيد باشيد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 90
تاريخ: 26/2/59
بيانات امام خمينى در ديدار با شمس آل احمد سردبير روزنامه اطلاعات
بسم الله الرحمن الرحيم
من با خانواده شما سابقه دارم و با مرحوم پدر شما آقاى حاج سيد احمدآقا، با مرحوم آقاسيد محمدتقى - خدا رحمتش كند كه در خدمت اسلام فوت شد - سوابقى دارم منتها آقاى جلال آل احمد را جز يك ربع ساعت بيشتر نديدهام. در اوايل نهضت يك روز ديدم كه آقائى در اتاقى نشستهاند و كتاب ايشان (غربزدگى) در جلو من بود ايشان به من گفتند چطور اين چرت و پرتها پيش شما آمده است (يك همچو تعبيرى) و فهميدم كه ايشان هستند مع الاسف ديگر او را نديدم. خداوند ايشان را رحمت كند. شما را هم در تلويزيون گاهى مىبينم.
آنگاه شمس آل احمد در پاسخ امام گفت:
من سعادت داشتم يك بار در مجلس بزرگداشتى كه براى مرحوم پدرم در سال 1341 در قم گذاشته بوديد و يك بار ديگر نيز خدمت شما رسيدم و ضمن دست بوسى زيارتتان كردم و پس از آن همين طور به شوق ديدارتان انتظار كشيدم.
آنگاه امام فرمودند:
از قرارى كه احمد گفت جنابعالى در موسسه اطلاعات رفتهايد. شما بهتر مىدانيد اين اطلاعات و اين كيهان وضعشان در سابق چطور بود و حالا چگونه مىباشد مع الاسف همانطور كه شما مىدانيد ما مبتلا به يك طايفه روشنفكر هستيم كه هر اصلاحى در كشور خواهد بشود نمىگذارند. در گذشته شاه نمىگذاشت، حالا اينها. اينها ولو همانها نباشند اما كار همانها را مىكنند. اگر ما بخواهيم يك روزنامه را بگوئيم كه به خط ملت باشيد، تو روزنامهاى هستى كه از ملت هستى و ملت هر چه مىخواهد شما بايد در روزنامههايتان بنويسيد، تا يك همچو حجتى مىشود و يك روزنامهاى كه برخلاف مقاصد ملت و مقاصد اسلام است و بىاذن هم منتشر مىشده، جلويش گرفته مىشود يك دفعه مىبينيم در روزنامههمان طايفه از روشنفكران شروع مىكنند به اعتراض كه خير. خوب قلم آزاد است، اما هر قلمى؟! بيان آزاد است، اما هر بيان؟! يك بيان است كه مملكت را به دامن ابر قدرتها اندازد، آيا اين بيان آزاد است؟! اين را ما مىگوئيم آزادى كه مملكت ما را به فساد بكشيد؟! يك قلمى است كه با صهيونيسم و امثال اينها روابط دارند، يك روزنامهاى كه با بودجه آنها اداره مىشود و خودشان تيراژى ندارند تا خود را اداره كنند، ما بايد به اينها بگوئيم آزاد هستيد؟! كجاى
صحيفه نور ج 12 صفحه 91
دنيا وجود داشته كه يك انقلابى بشود و اينهمه روزنامه داشته باشد. همه روزنامهها را مىبستند و يك، تنها يك روزنامه ارگان خود حزب مثلاً يا خود دولت را مىگذاشتند باشد كجاى دنيا اينطور آزادى به مردم داده بودند كه به مجرد اينكه انقلاب پيروز بشود همه به ميدان بيايند و هر چه مىخواهند به هر كسى بگويند و تا پنج شش ماه هم هيچ كس به كسى حرف نزد تا فهميدند به اينكه اينها دستهاى هستند در داخل كه با خارج مرتبط هستند و بر ضد كشور و مصالح كشور دارند عمل مىكنند. باز هم ما بگوئيم كه شما آزاديد؟! به واسطه كلمه آزادى بايد حدود آزادى آن چيزى باشد كه ملت مىخواهد، نه آنى كه به خلاف ملت آدم آزاد است. خوب من آزادم، يك تفنگ هم دستم است بزنم يك كسى را بكشم، اين چه آزادى است؟ آزادى موازين دارد و بحمدالله شما اينطور كه من تا حالا ديدهام و حرف شما را شنيدهام از روى ميزان حرف مىزنيد، حالا كه در مؤسسه اطلاعات وارد شدهايد باز هم همان ميزان كه از آزادى پيش شما هست و همان ميزان كه در نشريات مىباشد كه نشريات در خدمت اين ملت باشد، نه نشريات برضد ملت، با كمال قدرت و پشتكار مشغول شويد و شما قدرتش را داريد. به شما كسى نمىتواند بگويد مرتجع هستيد. ديگران اگر يك وقت بخواهند يك كارى بكنند، ممكن است ارباب قلم يك همچو حرفى را به او بزنند، اما نسبت به شما نمىتوانند اين حرف را بزنند. شما با قدرت عمل كنيد و اين عناصرى كه بر ضد نهضت و انقلاب و مصالح كشورند تصفيه و پاكسازى كنيد. خداوند انشاءالله شما را موفق كند.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 92
تاريخ: 27/2/59
بيانات امام خمينى در جمع اهالى جماران
بسم الله الرحمن الرحيم
با كمال قاطعيت و به خواست خداوند در مقابل ابرقدرتها ايستادهايم
بسيار مسرور هستم كه با برادران و خواهران خودم در اينجا مواجهم. من از زحمت اهالى اين محل جماران تشكر مىكنم كه زحمت زيادى كشيدند در صورتى كه من خدمتى به آنها نكردم، اميدوارم خداوند همه آنها را از همه بليات حفظ كند و از شر شياطين خصوصاً شيطان بزرگ حفظ كند. برادرهاى من! خواهرهاى من! ما در يك موقعيتى واقع هستيم كه بايد هوشيارانه با آن مواجه باشيم، ما با يك ابرقدرتى در طرف غرب و يك ابر قدرتى در طرف شرق مواجه هستيم كه هر دوى آنها مىخواهند ما را ببلعند. ما به خواست خداى تبارك و تعالى و همت برادرها و خواهرهاى ايمانى ايران در مقابل همه آنها با كمال قاطعيت ايستاديم و اجازه نخواهيم داد كه هيچ قدرتى با ما مواجهه كند و تصرف در مقدرات ما كند و شما هيچ از اين قدرتهاى بزرگ نترسيد كه شما در پناه خدا هستيد و قدرتها همه فانى هستند در مقابل قدرت خداى تبارك و تعالى.
از محاصرات نظامى و اقتصادى ابداً باكى نداريم
اگر چنانچه گفته مىشود كه دولت آمريكا مىخواهند نظامى بياورد و اين مملكت را به خاك و خون بكشد، باور نكنيد اوباً و ثانياً اگر بيايد، خواهد سزاى خودش را ببيند. ما از محاصرات اقتصادى و محاصرات نظامى و دخالتهاى نظامى ابر قدرتها نمىترسيم، فرضاً كه آنها وارد بشوند در اينجا، ما با قدرت در مقابلشان ايستادگى مىكنيم و ساير ملتهاى اسلامى هم در مقابلشان هستند. با قدرت، ما بايد به پيش برويم تا اينكه احكام اسلام را در مملكتمان بلكه در منطقه، بلكه در دنيا پياده كنيم.
تكليف ما مبارزه با ظلمهاست
و من اميدوار هستم كه خداوند تأييد كند ما را در اين مقصدى كه داريم، لكن مهم اين است كه ما تكليفى ادا مىكنيم، تكليف ما اين است كه در مقابل ظلمها بايستيم، تكليف ما اين است كه با ظلمها مبارزه كنيم، معارضه كنيم، اگر توانستيم آنها را به عقب برانيم كه بهتر و اگر نتوانستيم، به تكليف خودمان عمل كرديم. اينطور نيست كه ما خوف اين را داشته باشيم كه شكست بخوريم، اولا كه
صحيفه نور ج 12 صفحه 93
شكست نمىخوريم، خدا با ماست و ثانياً بر فرض اينكه شكست صورى بخوريم شكست معنوى نمىخوريم و پيروزى معنوى با اسلام است، با مسلمين است، با ماست. شما قدرتمند باشيد و در مقابل همه مشكلات قيام كنيد و وحدت خودتان را حفظ كنيد، توجه به خدا را حفظ كنيد. از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه شما را خواستارم و اميدوارم كه با صحت و سلامت پيروزى پيدا بكنيد و بر همه مشكلات غلبه كنيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 94
تاريخ: 28/2/59
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام عبدالله نورى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى عبدالله نورى دامت افاضاته
جنابعالى به نمايندگى از طرف اينجانب در انجمن نظارت بر انتخاب سه نفر اعضاى شوراى عالى قضايى تعيين مىشويد تا بر جريان اين انتخاب بر طبق مقررات نظارت نمائيد. انشاءالله تعالى موفق باشيد. روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 95
تاريخ: 28/2/59
فرمان امام خمينى به حجت الاسلام دانش آشتيانى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج ميرزا ابوالقاسم دانش آشتيانى دامت افاضاته
پيرو درخواستى كه اهالى محترم آشتيان در مورد اقامه نماز جمعه در آن شهرستان از جنابعالى نمودهاند، مقتضى است دعوت آنان را بپذيريد و به همين منظور اينجانب جنابعالى را به سمت امام جمعه در آن منطقه منصوب نمودم كه انشاءالله تعالى ضمن انجام اين فريضه بزرگ الهى مردم را به وظايف خطيرى كه بخصوص در اين برهه از زمان دارند آشنا سازيد. از خداى تعالى ادامه توفيقات آن جناب را مسئلت دارم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 96
تاريخ: 28/2/59
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى فرماندهى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
با قاطعيت بايد عمل كرد، هيچ كس نبايد اظهار ياس كند، هر كس اظهار يأس كند نمىداند ايران در چه وضعى است. انقلاب ما با كودتا فرق دارد، ايران مثل افغانستان نيست، مردم ايران بايد بدانند كه حتى فكر كودتا در مغز احدى امكان ندارد وارد شود زيرا به محض اينكه اين خيال در سرش بيايد اول خودش نابود مىشود. مگر ملت ما خواب است؟ كودتا مقدماتى مىخواهد كه يكى از آنها خواب بودن ملت است و ديگر اينكه ارتشى مىخواهد كه آلت دست باشد، نه ارتش ايران كه اكثريت قريب به اتفاقش همراه و همدل ملت است. با چهار نفر مخالف كه نمىشود كودتا كرد. اين از شايعات دشمن است و عدهاى هم سادهاند و گول خوردهاند. ملت ما تمام خائنين رژيم سابق را به جزايش رسانده و يا آنها را بيرون كردند، اگر كسى در ذهنش اين مسأله بيايد، ملت ما با چنگ و دندان آنان را خرد مىكند. الحمدلله ارتش و سپاه و ملت همه با هم هستند و اجازه نمىدهند كه كسى عليه خودشان قيام كند، 35 ميليون جمعيت است، به حرفهاى ابلهانه عدهاى كه در اطاقهاى در بسته حرف مىزنند، گوش ندهيد. من اطمينان مىدهم كه اين ملت آسيب پذير نيست. روزى سفير شوروى آمد پيش روى من و گفت افغانستان از ما كمك خواسته است و ما مىخواهيم وارد افغانستان شويم. من گفتم البته مىشود افغانستان را گرفت ولى بدانيد كه نمىتوانيد دوام بياوريد، تا ملت چيزى را بخواهد نمىشود كارى كرد. حالا فهميدهاند ولى پايشان گير كرده است و مسأله همانطور كه من گفتم خواهد شد. دولت افغانستان غاصب است و موافق خارجى هاست و مخالف مردم است ولى در ايران دولت و ملت و ارتش و سپاه همه و همه از هم مىباشند. امريكا آمدن و نظامى پياده كردن همان و مردم آنان را از بين بردن همان. و اكنون هم بايد بداند كه قضيه ايران غير از افغانستان است. در ايران همه مردم با هم همصدا هستند. در هر صورت من از ارتش، سپاه و ژاندارمرى تشكر مىكنم و اميدوارم همه شماها با هم همكارى كنيد و بدانيد كه اگر شهيد شويد، موفقيد و اگر هم بر دشمن پيروز شويد، موفقيد. اين سر پيروزى صدر اسلام است. دشمنان شما نمىتوانند اين چنين فكر كنند چون جانشان را دوست دارند و دنبال مال و غنيمت هستند. لشكر روم و ايران را عدهاى از اهل ايمان با سلاحهاى شكسته و با تجهيزات كمشان و تعداد قليلشان شكست دادهاند.
انشاءالله موفق و مؤيد باشيد.
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 97
تاريخ: 29/2/59
بيانات امام خمينى در جمع سرپرستان كميتههاى انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
در اين انقلاب سپاه و كميته به طور خودرو از متن ملت جوشيدند اول بايد تشكر كنم از آقايان كه آمدند اينجا و از نزديك با هم مواجه مىشويم. از ويژگىهائى كه انقلاب اسلامى ايران داشت اين است كه به مجرد اينكه پيروز شد، تمام افرادى كه در اطراف اين كشور، جوانانى كه در اطراف اين كشور بودند، چه قشر روحانى و چه دانشگاهى و چه ساير قشرها براى خودشان يك احساس وظيفه كردند، بدون اينكه يك سازمان مركزى در اول باشد هر گروهى در هر جا كه بودند به طور خودرو و از متن ملت كانه جوشيدند و سازمانهائى را ايجاد كردند مثل كميتهها كه آقايان از اجزاء و سرپرستان آن هستند و مثل سپاه پاسداران. اينطور نبود كه از اول سپاه پاسداران با كميتهها را يك مركزى باشد كه آن مركز همه را دعوت كرده باشد و التيام داده باشد، بلكه احساس يك وظيفه انسانىاسلامى بود كه همه براى اسلام و براى كشور اسلامى خدمتگزار باشند. اين يكى از ويژگى هايى است كه براى اين نهضت و براى اين انقلاب بود و از ويژگىهاى اسلام است. همه افراد خودشان را موظف ديدند كه به اين انقلاب خدمت بكنند، هر كس به يك ترتيبى. جوانهايى كه قدرت داشتند كه پاسدارى بكنند، مجهز شدند براى پاسدارى، آقايانى كه قدرت داشتند كه ايجاد كميتهها را بكنند، در سرتاسر ايران كميته ايجاد كردند و هكذا ساير قشرهايى كه كانه خودرو و با تعليم اسلامى مشغول فعاليت شدند و اين نهضت مرهون اين جوانهاى برومند، چه آنهائى كه در پاسدارى مشغولند و چه آنهايى كه در كميتهها هستند و اشتغال به كارهاى كميتهها را دارند، مرهون اين قشرهاست و خداوند انشاءالله همه آنها را براى اسلام نگه دارد و همه را پيروز كند در اين جهاد اسلامى.
امروز همه قشرها مسؤوليت حفظ آبروى اسلام و انقلاب اسلامى را دارند
لكن مسألهاى كه بايد من عرض كنم و كراراً هم عرض كردهام، اين است كه اين انقلاب در اول كه واقع شد به طور سرعت و به طور غير مترقب، يكدفعه مثل يك جامى كه بتركد يك دفعه هجوم كرد و قدرتهاى بزرگ را از بين برد لكن بعد از اينكه اين پيروزى حاصل شد، كم كم يك سستىهاى مختصرى، يك چيزهاى كمى در همه جا، هم در كميتهها و هم در دادگاهها و هم در پاسداران و هم در
صحيفه نور ج 12 صفحه 98
قشرهاى ديگر يك كمبودهائى پيدا شد. من بايد به شما آقايان و همه ملت ايران خصوصاً آنهائى كه مشغول فعاليتهائى براى نهضت و انقلاب هستند عرض كنم كه همانطور كه پيروزى انقلاب مرهون شماهاست، حفظ حيثيت انقلاب هم بسته به شماهاست. انقلاب، يك دفعه انقلاب ملى است، نه اسلامى، يك انقلاب حزبى است، نه اسلامى، آن يك وضعى دارد، يك وقت مثل انقلاب ايران كه يك انقلاب اسلامى است و همه ديديم و ديديد كه جز فرياد الله اكبر و اينكه ما جمهورى اسلامى مىخواهيم، هيچ صداى ديگرى نبود. تمام ملت در سرتاسر كشور فرياد مىزدند كه جمهورى اسلامى، نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى. اين يك مسأله اسلامى است و ملت ما عاشق اسلام بود كه در همه اطراف با دست تهى سينههاى خودشان را سپر كردند، جوانهاى خودشان را بردند در ميدان، زنها و مردها رفتند و مبارزه كردند و پيروز شدند. اين قدرت اسلام بود والا نه حزبى مىتوانست اين كار را بكند و نه مليتى مىتوانست اين كار را بكند. و اگر ملاحظه كنيد، جنبشهاى ملى و جنبشهاى حزبى، هيچ وقت اينطور نبوده است كه تمام ملت، بچه، بزرگ، زن، مرد همه يكصدا دنبالش باشند، اين قدرت اسلام بود كه همه را با هم همصدا كرد و همه را با هم بسيج كرد براى اينكه پيروز بشود و پيروز شد. ملت ما اسلام را مىخواهد و نه چيز ديگرى را. اگر مليت را مىخواهد، در پناه اسلام مىخواهد. خيال مىكنند كه اگر يكصدنفر، دويست نفر، پانصد نفر را دور خودشان جمع كردند و يك عده هم نشريات براى خودشان درست كردند، اينها مىتوانند يك كارى در مقابل ملت بكنند. ملت اسلام را مى خواهد و اسلام و ملت، روحانيت را به رسميت شناخته است وخواهد. الان حفظ اين آبروى اين نهضت بسته به روحانيت است و بسته به پاسداران كه پاسدار اين نهضت هستند و دادگاهها و همه نهادهائى كه در خدمت اين نهضت هستند، در خدمت اين انقلاب هستند. اسلام الان نظر دوخته است به ايران، ببيند كه اينها با اسلام چه مى كنند، آيا وفادار هستند به اسلام و روى مصالح اسلامى كار مىكنند. چه در دادگاهها، چه در كميتهها و چه در پاسداران انقلاب و چه در قواى انتظامى ديگر و چه در شورا و چه در هر جا، در همه ادارات، اسلام الان متوجه اين است و نظر به اين دارد كه اينها چه مىكنند. اينها با قدرت اسلام پيروز شدند، امروز كه پيروز هستند با اسلام چه مىخواهند بكنند؟ آيا در خط اسلام هستند و اسلام را مىخواهند پيش ببرند و احكام اسلام را در ايران جارى كنند و انشاءالله در جاهاى ديگر هم اين احكام محقق بشود و نهضت صادر بشود و يا اينكه خداى نخواسته يك راه ديگرى را پيش دارند؟ امروز، همه ما، همه شما، همه ملت، همه قشرها و خصوصا قشرهائى كه در خدمت انقلاب هستند و مشغول فعاليت هستند، مسؤوليت بزرگ دارند مسؤوليت حفظ انقلاب اسلامى و حفظ آبروى اسلام و آبروى انقلاب اسلامى. اگر خداى نخواسته در قشر روحانى، چه آنهايى كه در كميتهها هستند و چه آنهائى كه در مدارس هستند و چه آنهائى كه در شهرستانها هستند، اگر خداى نخواسته يك كار اشتباهى واقع بشود، اين اينطور نيست كه بگويند فلان فرد اين كار را كرده است، به جامعه روحانيت نسبت مىدهند مىگويند آخوندها اينطورند. اينهايى كه غرض دارند، اينهايى كه مىخواهند روحانيت را بشكنند و اصل هدفشان اسلام است و مىخواهند اسلام را بكشنند
صحيفه نور ج 12 صفحه 99
و چون اينها را قشرى مىدانند كه خدمتگزار نگهدار اسلام هستند به اينها حمله مىكنند. اگر يك بهانهاى روحانيت دست اينها بدهد، اسباب اين شود كه يك مطلب كوچك را بزرگ بكنند، آن هم اگر از يك نفر صادر شده باشد، به مطلق روحانيين نسبت بدهند اگر در اين كميتههاى شما خداى نخواسته يك امرى واقع بشود كه بر خلاف موازين اسلامى است، مىگويند كه آخوندها كميتهها را گرفتهاند و مشغول كارهاى مثلاً خلاف هستند. نمىگويند كه فلان آدم اينطورى است، مىگويند روحانيت اينطورى است. آنهايى كه مىخواهند بشكنند روحانيت را و نمىتوانند ببينند كه روحانيين مشغول اصلاح امور هستند و ديدهاند كه تاكنون آنها بودهاند و هيچ كارى نتوانسته بكنند، حالا كه روحانيين آمدهاند و سرتاسر ايران روحانى و كسانى كه بسته به روحانيين هستند، مثل پاسدارها و امثال اينها و كميتهها و همه قشرهاى فعال، اين اشخاصى كه روشنفكر غربزده هستند، چون ديدند آنها نتوانستهاند هيچ وقت يك كار مثبت صحيح بكنند، حزب نتوانستند يك كارى انجام بدهند، حالا كه اين قشرهاى اسلامى و روحانى، اين قشرهائى كه براى خدا بپا خاستند و جان خودشان را براى خداوند دارند فدا مىكنند، اينها دارند حفاظت از اسلام مىكنند، اينها به واسطه اينكه براى خودشان يك كمبودى متوجه شدند مشغول فعاليت شدند كه اين قشر را، چه روحانى، چه پاسدار، چه كميتهها و چه سايرين بشكنند كه آن چيزى را كه خودشان نتوانستند و اينها توانستند، اينها را ناتوان عرضه بكنند. امروز روحانيت و ساير قشرهاى ملت مسؤولند در مقابل خدا كه حفظ كنند آبروى اسلام را، حفظ كنند آبروى انقلاب را، حفظ كنند آبروى نهضت را و اين مسؤوليت بزرگى است، خدمت شماها خدمت بزرگى است و مسؤوليتتان بزرگتر، بايد متوجه باشيد.
شما قصدهاى خودتان را براى خدا خالص كنيد كه اين عبادت است
خداى تبارك و تعالى حاضر است همه جا، شما بايد حاضر بدانيد او را، در حضور خداى تبارك و تعالى خداى نخواسته چيزى كه بر خلاف مشيت اوست، بر خلاف دستور اوست عمل نكنيد. به راه اسلام باشيد، براى اسلام خدمت بكنيد تا اگر خداى نخواسته شكست خورديم، به شهادت رسيديم، براى اسلام باشد و شهيد باشيم و اگر انشاءالله پيروز شديم، اسلام را پيروز كرده باشيم و سرفراز باشيم در همه جا و اسلام را در همه جاى دنيا، در همه كشورها، اسلام را پياده كنيم و بيرق اسلام را به اهتزاز در آوريم. آقايان عزيز من! متوجه جهات مادى نباشيد. شما نهضت كه كرديد براى شكم نهضت نكرديد، شما خون داديد، نه براى اينكه پستى پيدا بكنيد، در ذهن شما اينها نبود. شما آنوقت كه در ميدانها مىرفتيد و در خيابانها مىرفتيد و با توپ و تانك مواجه مىشديد اصلاً در فكر اين نبوديد كه ما پيش ببريم تا بشويم رئيس يك چيزى، تا بشويم داراى كذا. شما براى خدا بود و پيش برديد، براى خدا باشد و به پيش برويد. اگر يك كمبودى مادى براى شما باشد، اعتنا به آن نكنيد براى اينكه شما براى ماديات قيام نكرديد و براى ماديات عمل نمىكنيد، همانطورى كه در صدر اسلام آنهائى كه سربازان اسلام بودند براى خدا كار مىكردند، با يك
صحيفه نور ج 12 صفحه 100
خرما در شب و روز، گاهى با يك دانه خرما شب و روز گاهى زندگى مىكردند و براى اسلام خدمت مىكردند و بعد هم كه پيروز مىشدند در صدد اين نبودند كه رئيس يك جايى باشند و يك پستى براى آنها باشد. شما قصدهاى خودتان را براى خدا خالص كنيد، براى خداى تبارك و تعالى عمل كنيد. اين عبادت است، خالص باشيد در اين عبادت. اين نهضت تمامش عبادت بود، اين انقلاب تمامش عبادت است و شما خالص باشيد در اين عبادت، خداوند همراه شماست. اگر چنانچه مسائلى داريد، البته بايد رسيدگى بشود و به نظر من تمام اين مسائل در مجلس شوراى اسلامى بايد حل شود و انشاءالله موافق ميلهاى شما كه همان ميل اسلام است و خواستهاى همه كه خواست اسلام است تمام كارها انشاءالله درست بشود و اصلاح بشود و اميدوارم كه تا زمانى كه مجلس به كار خودش ادامه بدهد و باز بشود مجلس، ديگر وقت زيادى نمانده باشد و طرحهايى كه شما مىدهيد طرحها در مجلس باشد كه يك امر ثابت مستدام باشد و بحمدالله افرادى كه در مجلس انتخاب شدهاند به حسب غالب، اكثريت قاطع، اكثريت اسلامى و متعهد است. و من اميدوارم كه همه ما موفق بشويم به اينكه با قصد خالص براى اسلام خدمت بكنيم همانطورى كه خداى تبارك و تعالى هر چه ما داريم از اوست، ما هيچ نداريم، الا از جانب خداى تبارك و تعالى ما هيچ هستيم آنچه هست اوست و ما هيچها بايد ما هيچها، ما اشخاصى كه نيستيم و به اراده او چيز پيدا كرديم و باز همه مال اوست جديت كنيم كه اين امانتى كه خداى تبارك و تعالى به ما سپرده است و آن امانت روح است، امانت زندگى است، امانت حيات است، امانت اسلام است، امانت قرآن است، اينها را پاسدارى كنيم از آن، و وقتى كه وارد مىشويم در محضر خداى تبارك و تعالى با روى سفيد وارد بشويم. خداوند تعالى همه شما را نصرت بدهد و خداى تبارك و تعالى دشمنان اسلام را هدايت كند، و اگر نمىشود شكست بدهد و نابود كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 101
تاريخ: 29/2/59
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اهالى جماران و ساير مناطق شميرانات
بايد با اتكا به خدا و صرف نظر از اميال شخصى بيرق اسلام را در سراسر جهان به اهتزاز در آوريم
بسم الله الرحمن الرحيم
من اين چهرههاى نورانى مصمم را هر وقت مىبينم، اين چهرههاى نورانى مسلمانان متعهد را هر وقت مشاهده مىكنم غرق سرور و مباهات مىشوم. شما برادران جوان و خواهران، اميد ملت هستيد. نهضت را شما جوانان، خواهران و برادران با نثار خون خودتان به پيش برديد. انقلابى كرديدكه در دنيا بى نظير يا كم نظير بود، انقلاب اسلامى، انقلاب گروهى كه متعهد به اسلام بودند. من هر جا باشد خدمتگزار همه هستم و آنقدر خدمتى كه از من مىآيد و آن دعاست در حق شما جوانان، برادران، خواهران مىكنم. من اميدوارم كه شما جوانان، خواهران و برادران همانطور كه از اول نهضت با كوشش، انقلاب بزرگ را تحقق بخشيديد از اين به بعد هم با وحدت كلمه و با اتكال به خداى تبارك و تعالى اين نهضت را ادامه دهيد. ما در بين راه هستيم و بايد راه طولانى را طى كنيم و آن راه طولانى اين است كه بيرق اسلام را در همه قطبهاى زمين به اهتزاز در آوريم. من اميدوارم كه موفق شويم و با همت و اتكال به خداى تبارك و تعالى اين راه طولانى را به آسانى طى كنيم و مهم اين است كه از آمال شخصى، گرفتارى شخصى، خواستهاى شخصى دست برداريم و به خواستهاى اسلام و به خواستهاى بلند پايه قرآن كريم، دنبال خواست بزرگ خداى تبارك و تعالى باشيم و اطاعت اوامر خداى تبارك و تعالى را بكنيم كه ما را دعوت به اتحاد، دعوت به اجتماع فرموده است و دعوت به اخلاص و دعوت به فعاليت براى پيشبرد اسلام فرموده است. ما بايد اسلام را به پيش ببريم و در همه جاى دنيا انشاءالله اسلام را صادر كنيم و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرتها بفهمانيم و شما برادران و خواهران كه در اينجا مجتمع هستيد، من از همهتان تشكر مىكنم و من در هر جا هستم، براى شما زحمت هستم لكن دعاگو هم هستم. من در اينجا كه آمدهام در اين چند روز هم زحمت به آقاى امام (حجت الاسلام سيد مهدى امام جمارانى) دادم كه از دوستان عزيز است و هم به آقاى موسوى كه از دوستان عزيز است و هم به ساير اهالى اين مرز من اميد آن را دارم كه بتوانيم انشاءالله اين خدمتى را كه شروع كرديم به آخر برسانيم و بتوانيم با وحدت كلمه، با اتكال به خداى تبارك و تعالى بيرق اسلام را در همه جا به اهتزاز درآوريم.
صحيفه نور ج 12 صفحه 102
امر بر مقابله دادگاهها و مردم با مفسده جوئىهاى سرسپردگان اجانب
و شما دوستان بايد متوجه باشيد كه در داخل كشور ما گروههاى مختلفى هستند كه فساد مىكنند و تشتت بين برادرها ايجاد مىكنند. گروههائى هستند وابسته به رژيم سابق، گروههائى هستند وابسته به امريكا يا احياناً به شوروى و شما بايد با هوشيارى و با تسليم الهى توطئههاى اينها را خنثى كنيد و نگذاريد اين عده قليل زحمت براى نهضت ما و انقلاب ما ايجاد كنند. الان وقت خرمن است، وقت برداشت محصول اين خلق مستمند است و همينها كه ادعاى اين را دارند كه ما فدايى خلق هستيم، همينهايى كه ادعاى اين را دارند كه ما براى مستمندان خدمت مىكنيم، مشغول آتش زدن خرمنها شدهاند و در يك روزنامهاى خواندم كه صد خرمن در يك ناحيهاى آتش زدهاند. اينها اگر چنانچه قدرت پيدا بكنند، همه چيز را آتش مىزنند. مقصد آنها و اساس تفكر آنها تفكرى است كه با تفكر اسلامى نمىسازد و چون مىبينند كه اسلام دارد شكوفا مىشود و احكام اسلام دارد در ايران و انشاءالله ساير مناطق پياده مىشود، اينها به دست و پا افتادهاند، در بين مردم ايجاد تفرقه مىكنند، زراعتهاى مردم را مىسوزانند، كارخانهها را نمىگذارند كه به كار خودشان مشغول باشند. بايد همه شما متوجه باشيد كه اين اشخاصى كه مفسده مىكنند، انفجار ايجاد مىكنند در بازار مسلمين، انفجار ايجاد مىكنند در لولههاى نفت كه مال مستمندان است، انفجار ايجاد مىكنند در جاهائى كه گروههاى زيادى از مسلمانان هستند، اينها در اصل مفسد فى الارض هستند و بايد با تمام قدرت اينها را سركوب كرد و دادگاهها در هر جا باشند اينطور اشخاص را بايد محكوم به مرگ كنند. اينها حياتشان جز رحمت براى جامعه و جز تفرقهاندازى و جز خوردن مال مردم و ايران را به اغتشاش كشيدن براى اينكه باز ابرقدرتها تسلط به ما پيدا كنند، هيچ كار ديگر ندارند. شما جوانها همه مراقبت كنيد، جوانهاى مملكت همه مراقبت كنند و جلوگيرى كنند از اين فسادهائى كه اينها مىكنند. مراقبت خرمنهايى را كه با خون دل مردم جمع كردهاند، مراقبت باغاتى را كه مردم ايجاد كردند، مراقبت همه چيز به عهده خود شماست. اتكال به دولت تنها نكنيد، اتكال به قواى انتظامى تنها نكنيد. آنها هم مشغول خدمت هستند، شما هم بايد مشغول خدمت باشيد و همه با هم دست به هم بدهيم و براى اسلام و مسلمين خدمت كنيم. خداوند همه شما را اجر عنايت كند و سلامت، و كشور شما را از اشخاصى كه فاسد هستند و ريشههاى فساد هستند پاك همه شما را به سعادت دنيوى و اخروى برساند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page