-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 50
تاريخ: 26/1/59
پاسخ امام خمينى به تلگرام آيت الله العظمى مرعشى نجفى
بسم الله الرحمن الرحيم
قم - حضرت آيت الله آقاى حاج سيد شهاب الدين مرعشى نجفى دامت بركاته
تلگرام شريف در مورد تبريك قطع رابطه با آمريكاى جهانخوار و اصل و موجب تشكر گرديد. از خداى تعالى موفقيت همه مسلمانان جهان را در راه مبارزه و پىروزى كامل بر دشمنان اسلام مسئلت دارم.
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 44
تاريخ: 26/1/59
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى بسيج شهرستانها
در دفاع از اهداف اسلامى و دستاوردهاى نهضت، بسيج بايد عمومى باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
اول بايد تشكر كنم كه آقايان زحمت كشيدند تشريف آوردند اينجا كه از نزديك با هم ملاقات كنيم. ما الان كه با قدرتهاى بزرگ دنيا مواجه هستيم، حال دفاعى داريم يعنى ما مدافع از آن چيزهائى كه نهضت ما، قيام ما براى ما هديه آورده است و از اهداف اسلامى و از كشور اسلامى خودمان و از تمام چيزهائى كه مربوط به اسلام و مربوط كشور است در حال دفاع هستيم و در حال دفاع، بسيج بايد عمومى باشد. يعنى قضيه جهاد يك قضيه است، قضيه دفاع قضيه ديگر. قضيه جهاد يك شرائطى دارد، براى اشخاص خاصى هست، براى گروه معينى هست با شرائطى، لكن قضيه دفاع، عمومى است. مرد، زن، بزرگ، كوچك، پير، جوان همانطورى كه عقل انسان هم حكم مىكند كه اگر كسى هجوم آورد براى منزل يك كسى، اهالى آن منزل، هر يك كه هست دفاع مىكنند از خودشان. اگر چنانچه هجوم آورد كسى به شهر يك كسى، اهالى شهر براى حفظ جهات خودشان دفاع مىكنند ديگر اينجا هيچ شرطى نيست، همه دفاع بايد بكنند. و اگر به كشور ما، كشور اسلامى ما هجوم بكنند و بخواهند تعدى بكنند، تجاوز بكنند، بر همه افراد مملكت، بر همه افراد كشور، چه زن، چه مرد، كوچك، بزرگ، اينجا ديگر شرطى نيست، بر همه واجب است كه دفاع كنند و لهذا حال دفاع فرق دارد با حال جهاد، حال جهاد شرائط دارد، حال دفاع شرطى ندارد، بايد دفاع بكنند حتى يك پيرمردى هم كه خيلى كار از او بر نمىآيد بايد شركت كند در دفاع، آنقدر كه مىتواند دفاع كند.
با تمام قوا مهيا شويد به طورى كه موجب ترس و عقب نشينى دشمن گردد
و ما امروز كه مواجه هستيم با قدرتهاى بزرگ، و شيطنتهاى بزرگ، ما بايد مهيا شويم براى دفاع البته اين احتمال بسيار كم است كه ما يك وقت محتاج به دفاع نظامى بشويم، كم است احتمال، براى اينكه قدرتهاى بزرگ هم مىدانند كه نبايد حالا هجوم كنند لكن هر چه هم احتمال كم است لكن از باب اينكه دفاع از يك مملكتى است، دفاع از اسلام است، اين محتمل، بزرگ است از اين جهت ما بايد مهيا بشويم. مهيا شدن يكى اين است كه با قوه، چه قوه افرادى و چه قواى ديگر بايد مهيا بشوند چنانچه قرآن كريم دستور داده است و مهياشدنمان هم به طورى باشد كه با اين مهيا شدن
صحيفه نور ج 12 صفحه 45
بترسند آنهائى كه بناى، خيال هجمه دارند، دشمنانتان بترسند از قوه شما. اگر بنا شد كه در يك كشور سى و چند ميليونى، بيست ميليون قيام كردند براى اينكه مهيا كنند خودشان را از براى دفاع، ولو آن تتمه هم در وقتى كه مقتضى شد و محتاج به دفاع شد آنها هم بايد بكنند لكن حالا كه مىخواهيم ما مهيا بشويم، بايد اين بيست ميليون يعنى همه جوانها، همه اشخاصى كه ازشان كارى برمىآيد بايد خودشان را مهيا كنند، آن روزى را ملاحظه كنند كه يك وقت دشمن رو آورد به طرفشان، هم بايد تجهيزات مهيا بشود به قدرى كه بترساند دشمنها را و هم بايد قواى افراد، قواى نظامى، قواى چريكى، قواى پارتيزانى بايد مهيا بشود و هم قوه ايمان بايد زياد بشود.
توجه به خداى تبارك و تعالى و مبدأ قدرت است كه شما را پيروز مىكند
يك فردى كه با قوه ايمان پيش رود با افراد زيادى كه همان قوه دارند لكن ايمان ندارند اين مقابله مىكند. در اسلام اگر ملاحظه كرده باشيد، در بعضى از جنگها كه پيش آمد براى مسلمين و مسلمين يك عده كمى بودند تمام قوايشان به حسب آنطورى كه در تاريخ هست ظاهراً سى هزار بود و پيشقراول لشكر روم ظاهراً بود، پيشقراولشان شصت هزار بود و دنبالش هشتصد يا هفتصد هزار جمعيت با ساز و برگهائى كه آنوقت روم و ايران داشتند اين كتيبه آنها يعنى پيشقراولهاى آنها وقتى كه رو آوردند كه شصت هزار ظاهراً بود، يكى از سردارهاى اسلام گفت كه من با سى نفر مىروم با اينها مقابله كنم با سى عدد و ما اگر اينها را ترسانديم و سى نفرمان رفت و شصت هزار نفر را عقب نشاند، اين چشم زخم اسباب اين مىشود كه اينها آن لشكر بزرگشان هم شكست بخورد. خوب اشخاصى كه آنجا بودند گفتند سى تا آخر نمىشود، شصت هزار نفر با سى نفر؟ بالاخره قرار شد كه شصت نفر آدم برود و اينها مهيا شدند و شصت نفر از جوانها مهيا شدند و شب شبيخون زدند به اين اردوى شصت هزار نفرى، هر نفر مقابل هزار نفر و شكست دادند اينها را و اين اسباب اين شد كه لشكر روم كه تهيه ديده بود و هشتصد هزار هم دنبالش بود، آنها هم شكست بخورند و بروند سراغ كارشان. اين قوه ايمان است يعنى يك مؤمنى كه اگر بكشد، بهشت مىرود و از اينجا بهتر است و اگر كشته بشود، بهشت مىرود و از اينجا بهتر است، با يك همچو حربهاى كه حربه ايمان است، اين ديگر ترسى از اين ندارد كه كشته بشود. اين شهادت را براى خودش يك سعادت مىداند. آنهائى كه مقابل شما هست، براى دنيا مىزنند، آنهائى كه اعتقاد به ماوراى طبيعت ندارند، اعتقاد به قيامت ندارند، اعتقاد به بهشت و جهنم ندارد، آنها براى همين دنياست، مىخواهند دنيايشان درست بشود. خوب كسى كه مىخواهد دنيايش درست بشود، اگر بميرد، هيچ اين نمىتواند بزند تا آنجائى كه بميرد، اين مىخواهد هى خودش را حفظ كند كه غلبه كند و دنيايش چه بشود. اما اين آدمى كه براى خدا، اين آدمى كه براى مقصد الهى قدم برمىدارد و وارد ميدان مىشود، اين آدم براى دنيا نيست تا اينكه لرزهاى در قلبش بيابد، اين براى خداست. شما الان كه مهيا هستيد و رفقاى شما، دوستان شما و آنهائى كه تربيت مىخواهند بشوند به اين تربيت اسلامى، به اين تربيت نظامى، اينها اين حربه اسلام كه، سلاح اسلام كه
صحيفه نور ج 12 صفحه 46
عبارت از ايمان است، بايد به اين هم مجهز بشوند و اگر به اين مجهز شدند اين، طرفشان را مىترساند، همين قوه ايمان شما ملاحظه كرديد كه ايران ولو سى و چند ميليون جمعيت دارد لكن در دو سال پيش از اين، اين سى و پنج ميليون جمعيت به فكر اين معنا كه بزنند - و عرض بكنم كه جنگ بكنند اينها نبودند، اسلحه هم كه نداشتند اما خدا خواست كه سى و پنج ميليون جمعيت بسيج ايمانى بشوند براى خدا يك تحولى پيش آورد خدا كه نفوس اين سى و چند ميليون جمعيت را متحول كرد به يك نفوس داراى ايمان، قدرت ايمانى پيدا كردند يعنى جوانها ترسيدند از اينكه حالا اگر رفتند مقابل تانك كشته بشوند. شهادت را مىخواستند. مىدانيد كه جوانهاى ما شهادت را مىخواهند و از آنها گاهى وقتها كه با من ملاقات مىكنند گاهى بعضىشان قسم مىدهند، بعضى از خانمها قسم مىدهند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم و من دعا مىكنم كه آنها ثواب شهيد را ببرند و پيروز بشوند. وقتى شما مجهز باشيد به جهاز ايمان و آن ايمان وادار كند شما را كه مجهز بشويد به سلاحهاى مشابه سلاح طرفتان يا مثل چيزهائى كه در اينجاها امكان دارد، آن پشتوانه ايمان است كه شما را پيروز مىكند توجه به خداى تبارك و تعالى و مبدأ قدرت است كه شما را پيروز مىكند. شما و همه دوستانى كه مىخواهيد مهيا بشوند از براى اين ارتش بيست ميليونى كه انشاءالله موفق بشوند به همه آنها سفارش اين معنا را كه قدرت ايمان در خودتان ايجاد كنيد، اطمينان قلبى پيدا بكنيد، قوه الهى در خودتان ايجاد كنيد. اين قوه الهى و قدرت الهى موجب اين معنا مىشود كه خداى تبارك و تعالى طرف شما را بترساند و هر چند هم زياد باشند شما غلبه به آنها بكنيد. و من اميدوارم كه شما هم آن چيزهايى كه در نظام هست و يا در چريكى هست و يا در پارتيزانى هست و در اين چيزها كه هست، به شايستگى به خوبى ياد بگيريد و هم تجهيزات به مقدارى كه امكان دارد براى يك مملكت، آن تجهيزات را هم دولت فراهم خواهد كرد براى يك موقع كه لازم است. هم تجهيزات داشته باشيد كه بحمدالله ايران دارد، تجهيزات مدرن دارد ايران، و از همه اينها بالاتر قدرت ايمان است كه خودتان را تربيت كنيد، تزكيه كنيد، توجه به اين نباشد كه من با قدرت خودم مىخواهم كى را بزنم زمين و فرض كنيد غلبه كنم. توجه اين باشد كه با قوه الهى پيش برويد يعنى دستتان را، چشمتان را، نفستان را، همه چيزهائى كه در اختيار شماست اينها را تبديل كنيد از قواى شيطانى به قواى الهى. انسان اگر غفلت كند، قوايش، قواى شيطانى است، چشمش هم شيطانى است، دستش هم شيطانى است، لكن اگر تربيت كند خودش را همه الهى مىشود، همه قواى شما قوه الهى مىشود و قوه الهى غلبه خواهد كرد.
شما ابداً نبايد خوف محاصره اقتصادى و نظامى را داشته باشيد
خداوند انشاءالله شمارا به همه دشمنان اسلام غلبه بدهد و شما ابداً، ايران ابداً نبايد خوف اين معنا را داشته باشد كه اينها مىخواهند محاصره اقتصادى بكنند، اينها مى خواهند محاصره نظامى بكنند، نه ما از محاصره اقتصاديش مىترسيم، كسى كه اسلام را، نهضت اسلامى را منشاء همه چيزها مىداند و مىخواهد مجاهده كند با يك طايفهاى كه مىخواهد هجوم كنند بر اسلام و كيش انسان و
صحيفه نور ج 12 صفحه 47
بر مملكت انسان و بر نواميس اين مملكت و اينها، اين خوف از اين ندارد كه كسى حمله بكند. همانطورى كه آنجا يك نفرشان مقابل هزار نفر ايستادند، شما هم يك نفرتان مقابل هزار نفر انشاءالله مىايستيد و دفاع از مملكتتان مىكنيد و هيچ ترس از اين معنا كه آنها داراى چه و چه هستند، اينها طبلهاى توخالىشان زيادتر از واقعيت است، البته خوب، واقعيت هم دارد، مجهز هم هستند لكن يك خوفى در دل اينها هست.
ننگ است براى اروپا كه به دنبال تثبيت جنايتكارى چون كارتر باشد
يك كسى كه تمام توجهش به اين هست كه رئيس جمهور بشود، همه اين حرفهائى را كه مىبينيد الان پيش آورده آقاى كارتر، هيچ ابداً مطرح نيست پيش او كه مملكت امريكا چه بشود، چه بشود، او همهاش دنبال اين هست كه حالا يك چهار سال ديگر هم رئيس جمهور بشود و چهار سال ديگر هم اين جنايات را بكند، همه مقصدش اين است و مثل اينكه شكست هم خورده است در اين معنا و اينها هر قدمى كه برمىدارند به خيال خودشان مىخواهند پيش ببرند، پيش مملكت خودشان آراء پيدا بكنند نه اينكه مىخواهند يك كارى انجام بدهند براى كشورشان، مىخواهند راى پيدا بكنند، خوشرقصى بكنند براى آمريكا كه راى پيدا بكنند. يك كسى كه اينطور است، اين قدرت اينكه بتواند يك كارهاى اساسى بكند ندارد، اين بايد همهاش، نقشهاش و عقلش دنبال اين است كه راى پيدا بكند و لهذا مىبينيد كه حالائى كه گفته است كه من محاصره اقتصادى مىكنم و مىبيند كه موافقش كم است و غالباً زير اين بار نمىروند و همچو نيست كه همه نوكر آقاى كارتر باشند و يا وابسته به آمريكا باشند، همه اينها خودشان استقلال دارند، خودشان عقل دارند، عيب است براى يك اروپائى كه دنبال آقاى كارتر باشد، آن هم دنبال چه؟ دنبال اينكه راى براى او درست كند. همه ممالك غربى، همه عقلشان را روى هم بگذارند و قوتها، قوههايشان را روى هم بگذارند و همه دنبال اين باشند كه آقاى كارتر راى پيدا بكند و غلبه بكند بر رقيبهاى خودش در قضيه جمهورى، اين يك ننگى است براى بشر، براى انسان. مگر اروپائىها يا سران كشورهاى اروپائى انسان نيستند، خوب آنها بايد توجه به اين معنا بكنند كه اين آقا آخر چه مىخواهد درست كند، اينكه توبرهاش را برداشته و دور دارد مىگردد و گدائى مىكند كه اين اقتصاد، تو هم موافقت كن، تو هم با ما موافقت كن، تو هم با ما، اين دنبال اين مىگردد راى پيدا بكند، همه عالم خودشان را ذليل اين بكنند و زحمت براى خودشان ايجاد بكنند و ننگ براى خودشان ايجاد بكنند، اينهائى كه همه مىگويند ما براى حقوق بشر مثلاً اقدام مىكنيم، يك سى و چند ميليون جمعيت را در محاصره اقتصادى (به خيال خودشان) درآورند و يك وقت هم فرض كنيد به محاصره نظامى درآورند، همهاش چه؟ خوب براى چه شما اين كارها را مىكنيد؟ براى اينكه آقاى كارتر راى بياورد و چهار سال ديگر جنايتى بكند؟ من گمان نكنم كه يك كسى كه استقلال داشته باشد و قوه فكرى و استقلال فكرى داشته باشد اين زير اين بار برود كه همه قوههايش را صرف بكند كه يك آقائى مىخواهد در آمريكا مثلاً چه بكند، خودش را رسوا بكند و بين جمعيتهاى دنيا، بين
صحيفه نور ج 12 صفحه 48
جمعيتهاى مستضعفين كه غلبه دارند بر همه چيز و اگر خداى نخواسته يك وقت همچو بى عقلى كردند، شكست مال اروپاست و آمريكاست و شرق و غرب، مال آنهائى كه مستضعفين هستند، نيست براى اينكه ملتها موافق با ما هستند و آنى كه مخالف با ما هست دولتها يا اكثرشان يا بعضىشان از دولتها هستند مثل دولت عراق.
بر ملت و ارتش عراق واجب است كه پشت كنند به حزب مشترك بعث و متصل شوند به اسلام
دولت عراق از اول دولتى نبود، اينها مجلس هم ندارند، شما خيال مىكنيد حالا يك دولتى است، يك دولتى است كه يك عده نظامى آمدند و خودشان دور هم نشستند و هر چه مىخواهند مىكنند، با مردم هيچ تماسى ندارند، اينها پوسيده هستند، اين صدام حسين عقلش هم خيلى عقل درستى نيست، پوسيدهاند اينها و حالا هى نقشه مىكشد براى اينكه ما چه و فلان، و همه حرفهايش هم اين است كه ما عرب هستيم. اين كلمهاى كه ما عرب هستيم ملتهاى مسلمان بدانند كه معنايش اين است كه ما عرب هستيم اسلام را نمىخواهيم. اگر اين كسى كه مىگويد مقصد من اين است كه عرب چه بشود (عرب در مقابل اسلام مىخواسته يك وقتى بايستد) اينها مىگويند كه ما مىخواهيم مجد بنىاميه را (تصريح به اين معنا مىكنند) ما مىخواهيم مجد بنىاميه را چه بكنيم. خوب بنىاميه را ديديد و ديدند و تاريخ ديد كه مقابل اسلام بودند.
اينها مىخواهند به همان زمان جاهليت برگردند كه قواى عربى باشد و اسلام از آن خبرى نباشد، تازه اينها اعتقاد به اسلام ندارند. ملت عرب مىداند كه حزب اينها را مرحوم آيت الله حكيم، حكم به شركشان كرد، مشرك گفت هستند اينها. اينها الان يك دسته مشركين هستند به امر مرحوم آيت الله حكيم كه از آنوقت اينها را گفت مشرك هستند و ملت عرب بايد اگر چنانچه براى خدا، براى اسلام مىخواهند عمل بكنند، با اينها مخالفت بكند. اين ارتش اينها خوب از همين مسلمانها هستند، از همين اهل سنت هستند، از همين شيعهها هستند، از همين مسلمين هستند. خوب اين ارتشى كه از مسلمين است، قيام مىكند و عربيت را در مقابل اسلام مىخواهد؟ يا اسلام را مىخواهد كه اسلام هم عربيت دارد، عجميت هم دارد. اينها ضد اسلامند و بايد اين مملكت شريف عراق خودش را از چنگ اينها بيرون بياورد، اين ارتش عراق بايد همانطورى كه در ارتش ايران وقتى كه فهميدند كه اين دارد جنگ مىكند با اسلام، جنگ با نهضت اسلامى مىكند، همانطور كه اينها قيام كردند و ارتش هم ملحق شد به خود مردم و كلك شاه را كندند، ارتش عراق هم بايد همين كار را بكند. اين جنگ با اسلام است، ارتش عراق حاضر است با اسلام جنگ كند؟ حاضر است سرنيزه را به قرآن بزند؟ اين سرنيزه به قرآن زدن است، بايد واجب است بر آنها، لازم است بر آنها، هم ملت عراق و هم ارتش عراق، ارتش عراق لازم است كه پشت بكند به اين حزب غير اسلامى، پشت بكند به اين افراد غير اسلامى كه يك عدد كمى هستند و همانطور كه ارتش ايران متصل مردم شد، متصل به ملت شد و
صحيفه نور ج 12 صفحه 49
كلك اين نظام باطل را كند، شما هم همينطور. شما عذرى پيش خدا نداريد، اين لشكرى كه الان سرنيزه را كشيدهاند و توپ و تانكها را كشيدهاند و با مردم مخالفت مىكنند يا آمدهاند با ايران كه يك مملكت اسلامى است دارند جنگ مىخواهند بكنند يا هجوم مىخواهند بكنند، اين جنگ با اسلام است، جنگ با قرآن است، جنگ با رسول الله است. ارتش عراق حاضر است كه با رسول الله جنگ كند؟ با قرآن جنگ بكند؟ ايران الان مملكت رسول الله است، ايران الان نهضت اسلامى است، مملكت اسلامى است و قانون اسلامى است حكومت اسلامى است، افراد حكومت همه آراء اسلامى دارند. ما مىخواهيم مملكت اسلامى درست بكنيم، ما مىخواهيم عرب و عجم و ترك و ساير چيزها را همه را در تحت لواى اسلام در بياوريم، چرا نشستهاند؟ چرا عشائر عرب نشستهاند و نگاه مىكنند و اينها به برادرانشان تعدى مىكنند و فوج فوج جوانها را اينها مىكشند در سياهچالها؟ چرا ارتش عراق نشستهاند و يك كسى كه مخالف با اسلام، مخالف با قواعد اسلام، مخالف بر قرآن است از او تأييد مىكنند؟ نمىدانند اينها كه اگر خودشان را بكشند در راه كفر و جنگ با اسلام، عاقبت كسى كه كشته بشود براى كفر و براى مخالفت با اسلام چه خواهد بود؟ نمىدانند كه اگر اينها بخواهند تعدى به ايران بكنند، ايران خردشان مىكند و تا بغداد مى رود، ملت را مىخواهد، دولت را از بين مىبرد. آنوقت اين ارتش اسلامى كه براى اسلام بايد كار كند، آنها همه سعادتمندند، چه كشته بشوند چه بكشند، اما آن كه مقابل اسلام ايستاده، مقابل قرآن ايستاده. مملكت ما مملكت الله اكبر است، مملكت قرآن است، اينها در مقابل قرآن و در مقابل اسلام ايستادهاند و اين ارتش عراق بايد توجه به اين معنا داشته باشد كه اينها را خودش سركوب كند، خودش از بين ببرد اينها را. خوب، صاحب منصبهاى خوب ما داريم در عراق، صاحب منصبهاى صحيح و متدين هستند، خود آنها كودتا كنند و اين را از بين ببرند و حرام است بر آنها كه قدم دنبال اين شخص لعين باشند و بايد قيام كنند بر ضد او و مملكت خودشان را اسلامى كنند و حكومت خودشان را اسلامى كنند و قواعد هم اسلامى باشد، نه مثل حالا كه چهار نفر بنشينند و سرنوشت يك ملت اسلامى را يك چهار نفر كافر كه تابع مىدانم ميشل عفلق هستند كه مسيحى هم نيست حتى مسيحى هم معلوم نيست اين مرد باشد، برخلاف ما و برخلاف اسلام كارى بكنند. خداوند انشاءالله شما را تأييد كند، موفق كند و شما را غلبه بدهد هم بر شياطين باطنى و هم بر شياطين ظاهر.
والسلام عليكم و رحمة و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 51
تاريخ: 31/1/59
پيام امام خمينى به مناسبت سالگرد شهادت استاد مطهرى
بسم الله الرحمن الرحيم
گر چه انقلاب اسلامى ايران به رغم بدخواهان و ماجراجويان به خواست و توفيق خداوند متعال به پيروزى رسيد و نهادهاى اسلامى انقلابى يكى پس از ديگرى در ظرف تقريباً يك سال با آرامش و موفقيت انجام گرفت لكن بر ملت و به حوزه اسلامى و علمى خسارتهاى جبران ناپذير به دست منافقين ضد انقلاب واقع شد همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلام شناس عظيمالشان حجت الاسلام آقاى حاج شيخ مرتضى شهيد مطهرى رحمة الله عليه.
اينجانب نمىتوانم در اين حال احساسات و عواطف خود را نسبت به اين شخصيت عزيز ابراز كنم. آنچه بايد عرض كنم درباره او آن است كه وى خدمتهاى ارزشمندى به اسلام و علم نمود و موجب تاسف بسيار است كه دست خيانت كار، اين درخت ثمربخش را از حوزههاى علمى و اسلامى گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن محروم نمود. مطهرى فرزندى عزيز براى من و پشتوانهاى محكم براى حوزههاى دينى و علمى و خدمتگزارى سودمند براى ملت و كشور بود. خدايش رحمت كند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جايگزين فرمايد.
اكنون شنيده مىشود كه مخالفين اسلام و گروه هاى ضد انقلاب در صدد هستند كه با تبليغات اسلام شكن خود دست جوانان عزيز دانشگاهى ما را از استفاده از كتب اين استاد فقد كوتاه كنند. من به دانشجويان و طبقه روشنفكران متعهد توصيه مىكنم كه كتابهاى اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسههاى غيراسلامى فراموش شود. از خداوند متعال توفيق همگان را خواهانم.
والسلام على عبادالله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 52
تاريخ:1/2/59
بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان عضو انجمنهاى اسلامى و سازمانهاى دانشجويان مسلمان دانشكدههاى سراسر كشور و گروهى از مردم تهران
ما مىگوئيم دانشگاه بايد از بنيان تغيير بكند و اسلامى باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بر شما ملت بزرگ ايران، سلام بر ملت مسلمان جهان، سلام بر دانشگاهيان و دانشجويان معظم كه سربازانى براى اسلامند. و من لازم است كه يك تذكر به شما بدهم كه بدانيد مقصود ما از اصلاح دانشگاهها چيست. بعضى گمان كردند كه كسانى كه اصلاح دانشگاهها را مىخواهند و مىخواهند دانشگاهها اسلامى باشد اين است كه گمان كردند كه اين اشخاص توهم كردند كه علوم دو قسم است، هر علمى دو قسم است، علم هندسه يكى اسلامى است، يكى غير اسلامى، علم فيزيك يكى اسلامى است يكى غير اسلامى، از اين جهت اعتراض كردند به اينكه علم، اسلامى و غير اسلامى ندارد و بعضى توهم كردند كه اينها كه قائلند به اينكه بايد دانشگاهها اسلامى بشود يعنى فقط علم فقه و تفسير و اصول در آنجا باشد يعنى همان شأنى را كه مدارس قديمه دارند بايد در دانشگاهها هم همان تدريس بشود. اينها اشتباهاتى است كه بعضى مىكنند با خودشان را به اشتباه مىاندازند. آنچه كه ما مىخواهيم بگوئيم اين است كه دانشگاههاى ما، دانشگاههاى وابسته است، دانشگاههاى ما دانشگاههاى استعمارى است، دانشگاههاى ما اشخاصى را كه تربيت مىكنند تعليم مىكنند، اشخاصى هستند كه غربزده هستند، معلمين بسيارشان غربزده هستند و جوانهاى ما را غربزده بار مىآورند. ما مىگوئيم كه دانشگاههاى ما يك دانشگاههائى كه براى ملت ما مفيد باشد نيست. ما بيشتر از پنجاه سال است كه دانشگاه داريم با بودجههاى هنگفت كمرشكن كه از دسترنج همين ملت حاصل مىشود و در اين پنجاه سال نتوانستيم در علومى كه در دانشگاهها كسب مىشود خودكفا باشيم ما بعد از پنجاه سال اگر بخواهيم يك مريضى را معالجه كنيم، اطباء ما بعضىهايشان يا بسيارشان مىگويند اين بايد برود به انگلستان. پنجاه سال دانشگاه داشتيم و طبيبى كه بتواند كفايت از ملت بكند، از احتياج ملت بكند به حسب اقرار خودشان نداريم. ما دانشگاه داشتيم و داريم و براى تمام شوونى كه يك ملت زنده لازم دارد احتياج به غرب داريم. ما كهگوئيم دانشگاه بايد از بنيان تغيير بكند و تغييرات بنيادى داشته باشد اسلامى باشد نه اين است كه فقط علوم اسلامى را در آنجا تدريس كنند، نه اينكه علوم دو قسمند هر علمى دو قسم است يكى اسلامى و يكى غير اسلامى. ما مىگوئيم كه در اين پنجاه سال يا
صحيفه نور ج 12 صفحه 53
بيشتر كه ما دانشگاه داريم، فراوردهاى دانشگاه را براى ما عرضه داريد. ما مىگوئيم كه دانشگاههاى مانع از ترقى فرزندان اين آب و خاك است. ما مىگوئيم كه دانشگاه ما مبدل شده است به يك ميدان جنگ تبليغاتى. ما مىگوئيم كه جوانهاى ما اگر علم هم پيدا كردند تربيت ندارند، مربا به تربيت اسلامى نيستند. آنهائى كه تحصيل مىكنند، براى اين است كه يك ورقهاى به دست بياورند و بروند و سربار ملت بشود. آنطور نيست كه به حسب احتياجات ملت، به حسب احتياجاتى كه كشور ما دارد دانشگاه به آن ترتيب رفتار كند و نگذارد اين نسلهاى بزرگ و اين جوان بسيار عزيز به هدر بروند قواى آنها به هدر برود قواى ما را به هدر بردند يا به خدمت خارجىها وادار كردند. معلمين مدارس ما، معلمين اسلامى به حسب نوع نيست و تربيت در كنار تعليم نبوده و لهذا آن چيزى كه از دانشگاههاى ما بيرون آمده است، يك انسان متعهد، يك شخصى كه براى مملكت خودش دلسوز باشد و تمام نظرش به اين نباشد كه منافع خودش را به دست بياورد، ما نداريم. ما كه مىگوئيم بايد بنياداً بايد اينها تغيير بكند، مىخواهيم بگوئيم كه دانشگاههاى ما بايد در احتياجاتى كه ملت دارند، در خدمت ملت باشند، نه در خدمت اجانب. ما معلمينى كه در مدارس ما، اساتيدى كه در دانشگاههاى ما هستند بسيارى از آنها در خدمت غربند، جوانهاى ما را شستشوى مغزى دهند، جوانهاى ما را تربيت فاسد مىكنند. ما نمىخواهيم بگوئيم ما علوم جديده را نمىخواهيم، ما نمىخواهيم بگوئيم كه علوم دو قسم است كه بعضى مناقشه مىكنند عمداً يا از روى جهالت، ما مىخواهيم بگوئيم دانشگاههاى ما اخلاق اسلامى ندارند، دانشگاه ما تربيت اسلامى ندارد. اگر دانشگاههاى ما تربيت اسلامى و اخلاق اسلامى داشت، ميدان زد و خورد عقايدى كه مضر به حال اين مملكت است نمىشد. اگر اخلاق اسلامى در اين دانشگاهها بود اين زد و خوردهائى كه براى ما بسيار سنگين است، تحقق پيدا نمىكرد. اينها براى اين است كه اسلام را نمىدانند و تربيت اسلامى ندارند. دانشگاهها بايد تغيير بنيانى كند و بايد از نو ساخته بشود كه جوانان ما را تربيت كنند به تربيتهاى اسلامى، اگر چنانچه تحصيل علم مىكنند، در كنار آن تربيت اسلامى باشد نه آنكه اينها را تربيت كنند به تربيتهاى غربى، نه آنكه يك دسته به طرف غرب بكشانند جوانهاى ما را و يك دسته به طرف شرق و يك دسته با اشخاصى كه با ما جنگ دارند و بالفعل اشخاصى كه ما را مىخواهند در انحصار اقتصادى قرار بدهند يا براى ما ادعا مىكنند كه ما شما را، حصار اقتصادى مىكشيم دور شما، و دست و پا مىكنند در اين موارد، يك دسته از دانشگاهىهاى ما، از جوانهاى ما كمك به آنها نكنند. ما مىخواهيم كه اگر چنانچه ملت ايران در مقابل غرب ايستاد جوانهاى دانشگاهى ما هم همه در مقابلش بايستند. ما مىخواهيم كه اگر ملت ما در مقابل كمونيست ايستاد، تمام دانشگاهىهاى ما هم در مقابل كمونيست بايستند نه اينكه وقتى اين جوانهائى كه به واسطه سادهلوحى خودشان، تربيتهاى باطل بعضى از معلمين را قبول كردند و حالا كه ما مىخواهيم يك دانشگاه مستقل درست كنيم و تغيير بنيادى بدهيم كه مستقل بشود، وابسته به غرب نباشد، وابسته به كمونيسم نباشد، وابسته به ماركسيسم نباشد، اگر چنانچه ما بخواهيم اينطور كنيم جبههبندى مىكنند همين دليل بر اين است كه ما دانشگاه اسلامى و
صحيفه نور ج 12 صفحه 54
دانشگاهى كه تربيت كرده باشد جوانان ما را نداشتيم و نداريم. همين شاهد است بر اينكه جوانهاى ما تربيت صحيح نشدند و از آن طرف دنبال تحصيل نيستند، تمام عمرشان را صرف شعار مىكنند و صرف تبليغ سوء باطل، طرفدارى از آمريكا، طرفدارى از شوروى. ما مىخواهيم كه جوانان ما، جوانان مستقل باشند و خودشان را ببينند، احتياجات خودشان را ببينند شرقى نباشند، غربى نباشند. اينهائى كه راه افتادند در خيابانها يا در خود دانشگاهها و درگيرى ايجاد مىكنند و زحمت براى دولت و ملت ايجاد مىكنند، اينها اشخاصى هستند كه طرفدار غرب يا شرقند و به عقيده من طرفدار غربند، طرفدار آمريكا هستند. ما كه امروز با آمريكا در قبال هم ايستاديم، در قبال اين ابرقدرت ايستاديم و احتياج به اين داريم كه جوانهاى ما هم در قبال آنها بايستند، جوانهاى ما در مقابل خودشان مىايستند و براى آمريكا كار مىكنند. ما مىخواهيم دانشگاهها را طورى كنيم كه جوانهاى ما براى خودشان و براى ملتشان كار كنند. اين آقايانى كه اشكال مىكنند در اين معانى و كنار نشسته و اشكال مىكنند، اينها گمان مىكنند كه اعضاى شوراى انقلاب نمىفهمند به اينكه معنى اسلامى كردن اين نيست كه دوتا در همه علوم دو قسم ما داريم، يك قسم هندسه اسلامى داريم، يك قسم هندسه غير اسلامى. اشكال مىكنند نمىدانند كه اعضاى شوراى ما كه بعضى از آنها دكتر هستند و بعضى از آنها مجتهد هستند، نمىفهمند اينها كه علوم اسلامى جائى دارد در مدارس قديمه هست و اينجا جاى علوم ديگر است؟ لكن بايد دانشگاه اسلامى بشود تا علومى كه در دانشگاه تحصيل مىشود در راه ملت و در راه تقويت ملت و با احتياج ملت همراه باشد. ما مىگوئيم كه برنامههائى كه در دانشگاهها هست، منتهى مىكند جوانان ما را به اينكه طرف كمونيسم كشيده بشوند يا طرف غرب و نبايد اينطور باشد. ما مىگوئيم كه جوانان ما را اين معلمينى كه يا اساتيدى كه در دانشگاهها بودند بعضى از آنها كه هستند، نمىگذارند تحصيل حسابى بكنند، آنها را متوقف مىكنند، مانع از پيشرفت آنها هست، در خدمت غرب هستند و مىخواهند ما در همه چيز محتاج به غرب باشيم.
معنى اسلامى شدن دانشگاه اين است كه استقلال پيدا كند
معنى اسلامى شدن دانشگاه اين است كه استقلال پيدا كند و خودش را از غرب جدا كند و خودش را از وابستگى به شرق جدا كند و يك مملكت مستقل، يك دانشگاه مستقل، يك فرهنگ مستقل داشته باشيم. عزيزان من! ما از حصر اقتصادى نمىترسيم، ما از دخالت نظامى نمىترسيم، آن چيزى كه ما را مىترساند وابستگى فرهنگى است، ما از دانشگاه استعمارى مىترسيم، ما از دانشگاهى مىترسيم كه جوانهاى ما را آنطور تربيت كنند كه خدمت غرب بكنند، ما از دانشگاهى مىترسيم كه آنطور جوانهاى ما را تربيت كنند كه خدمت به كمونيسم كنند ما مىخواهيم كه دانشگاه ما مثل اشخاصى كه (بعضى از اين اشخاصى كه) اشكال به اين مسأله كردند، نباشند. اينها نمىفهمند معناى استقلال و معناى اسلاميت دانشگاه را.
من آن چيزى را كه شوراى انقلاب و رئيس جمهور گفتهاند راجع به تصفيه دانشگاه و راجع به
صحيفه نور ج 12 صفحه 55
اينكه بايد دانشگاه از اين جهاتى كه در آن هست بيرون برود تا مستقل بشود تا بتوانيم ما استقلالش را حفظ كنيم، پشتيبانى مىكنم و من از تمام جوانها، از تمام جوانها خواستارم كه كارشكنى نكنند و مقاومت نكنند و نگذارند كه اگر مقاومت كردند، ما تكليف آخر را براى ملت معين كنيم. از خداوند تعالى سعادت ملت اسلام را و سعادت جوان را خواستارم و اميدوارم كه همانطورى كه پيشنهاد شده است، دانشگاه را از همه عناصر تخليه كنند و از همه وابستگىها تخليه كنند تا اينكه انشاءالله يك دانشگاه صحيح با اخلاقى اسلامى و فرهنگ اسلامى تحقق پيدا بكند.
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 56
تاريخ: 2/2/59
پيام امام خمينى به مناسبت شهادت آيت الله سيد محمد باقر صدر
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
با كمال تأسف حسب گزارش جناب آقاى وزير امور خارجه كه از منابع متعدده و مقامات كشورهاى اسلامى به دست آورده است و حسب گزارشاتى كه از منابع ديگر به دست آمد، مرحوم آيت الله - شهيد سيد محمد باقر صدر و همشيره مكرمه مظلومه او كه از معلمين دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود به دست رژيم منحط بعث عراق با وضع دلخراشى به درجه رفيعه شهادت رسيدهاند. شهادت ارثى است كه امثال اين شخصيتهاى عزيز از مواليان خود بردهاند و جنايت و ستمكارى نيز ارثى است كه امثال اين جنايتكاران تاريخ از اسلاف ستم پيشه خود مىبرند. شهادت اين بزرگواران كه عمرى را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذراندهاند به دست اشخاص جنايتكارى كه عمرى به خونخوارى و ستمپيشگى گذراندهاند عجيب نيست، عجب آن است كه مجاهدان راه حق در بستر بميرند و ستمگران جنايت پيشه، دست خبيث خود را به خون آنان آغشته نكنند. عجب نيست كه مرحوم صدر و همشيره مظلومهاش به شهادت نائل شدند، عجب آن است كه ملتهاى اسلامى و خصوصاً ملت شريف عراق و عشاير دجله و فرات و جوانان غيور دانشگاهها و ساير جوانان عزيز عراق از كنار اين مصيبت بزرگ كه به اسلام و اهل بيت رسول الله صلى الله عليه و اله وارد مىشود بىتفاوت بگذرند و به حزب ملعون بعث فرصت دهند كه مفاخر آنان را يكى پس از ديگرى مظلومانه شهيد كنند و عجبتر آنكه ارتش عراق و ساير قواى انتظامى آلت دست اين جنايتكاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن كريم با آن كمك كنند.
من از رده بالاى قواى انتظامى عراق مأيوس هستم لكن از افسران و درجه داران و سربازان مأيوس نيستم و از آنان چشمداشت آن دارم كه يا دلاورانه قيام كنند و اساس ستمكارى را برچينند همان سان كه در ايران واقع شد و يا از پادگانها و سربازخانهها فرار كنند و ننگ ستمكارى حزب بعث را تحمل نكنند. من از كارگران و كارمندان دولت غاصب بعث مأيوس نيستم و اميدوارم كه با ملت عراق دست به دست هم دهند و اين لكه ننگ را از كشور عراق بزدايند. من اميدوارم كه خداوند متعال بساط ستمگرى اين جنايتكاران را در هم پيچند.
اينجانب براى بزرگداشت اين شخصيت علمى و مجاهد كه از مفاخر حوزههاى علميه و از
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 57
مراجع دينى و متفكران اسلامى بود، از روز چهارشنبه سوم ارديبهشت به مدت 3 روز عزاى عمومى اعلام مىكنم و روز پنجشنبه چهارم ارديبهشت را تعطيل عمومى اعلام مىنمايم و از خداوند متعال خواستار جبران اين ضايعه بزرگ و عظمت اسلام و مسلمين مىباشم.
و السلام على عباد الله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 58
تاريخ: 5/2/59
پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت دخالت نظامى آمريكا
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت رزمنده ايران! دخالت نظامى امريكا را شنيديد و عذرهاى كارتر را نيز شنيديد. اينجانب كه كراراً گفتهام كارتر براى وصول به رياست جمهورى حاضر است به هر جنايتى دست بزند و دنيا را به آتش بكشد، شواهد آن يكى پس از ديگرى ظاهر شده و ميشود و اشتباه كارتر در آن است كه گمان مىكند با دست زدن به اين مانورهاى احمقانه مىتواند ملت ايران را كه براى آزادى و استقلال خويش و براى اسلام عزيز از هيچ فداكارى روى گردان نيست، از راه خودش كه راه خدا و انسانيت است منصرف كند. كارتر باز احساس نكرده با چه ملتى روبروست و با چه مكتبى بازى مىكند. ملت ما ملت خون و مكتب ما جهاد است. اين شخص انساندوست براى رسيدن به چند سال رياست و جنايت، جان گروهى را تباه كرد كه محتمل است براى كم جلوه دادن جنايتش، هشت نفر را اقرار كرده باشد در صورتى كه طبع واقعه شهادت مىدهد كه دهها نفر جان خود را در راه شهوات او از دست دادهاند و دهها نفر هم در كوير لوت سرگردان و در معرض مرگند. ادعاى اينكه همه مسافران هواپيما را بردهاند، مخالف گزارشاتى است كه به ما دادهاند.
كارتر بايد بداند كه اگر اين گروه به مركز جاسوسى امريكا در تهران حمله كرده بودند اكنون از هيچ يك از آنها و از پنجاه نفر جاسوس محبوس در لانه جاسوسى خبرى نبود و همه رهسپار جهنم شده بودند. كارتر بايد بداند كه حمله به ايران حمله به تمام بلاد مسلمين است و مسلمانان جهان در اين امر بى تفاوت نيستند. كارتر بايد بداند كه حمله به ايران موجب قطع نفت از تمام دنيا خواهد شد و دنيا را بر ضد او بسيج مىكند كارتر بايد بداند كه اين عمل احمقانه او در ملت امريكا چنان اثرى خواهد گذاشت كه طرفداران او را مخالفان او خواهد كرد. كارتر بايد بداند كه با اين عمل بسيار ناشيانه حيثيت سياسى خود را به صفر رساند و از رياست جمهورى بايد قطع اميد كند. كارتر با اين عمل خود ثابت كرد كه قدرت تفكر را از دست داده است و از اداره يك كشور بزرگ مثل امريكا عاجز است. كارتر بايد بداند كه ملت سى و پنج ميليونى ما با مكتبى بزرگ شدهاند كه شهادت را سعادت و فخر مىدانند و سر و جان را فداى مكتب خود مىكنند. و كارتر بايد بداند كه تمام ساز و برگهاى مدرن جنگى كه امريكا به ايران براى پايگاه خود در زمان شاه مخلوع داده است، اكنون موجود است و به دست ارتش بزرگ و ساير قواى انتظامى است و بلاى جان اوست. اكنون كه شيطان بزرگ دست به
صحيفه نور ج 12 صفحه 59
كار احمقانه زده است، ملت شريف و رزمنده ما بايد براى خداى تبارك و تعالى با تمام توان خود و با اتكال به قدرت خداى متعال مهيا شود و آماده نبرد با دشمنان خود گردد. نيروهاى انتظامى، ارتش و ژاندارمرى و سپاه پاسداران به حال آماده باش باشند و سپاه بيست ميليونى كه خود را مجهز نمودهاند امروز براى فداكارى اسلام مهيا باشند كه در موقع لزوم از كشور اسلامى خود دفاع كنند و از اين مانور احمقانه كه به امر خداى قادر شكست خورد، هراسى به خود راه ندهند كه حق با ما و خدا پشتيبان ملت مسلمان است. اينجانب به كارتر اخطار مىكنم كه اگر دست به امثال اين كار ابلهانه بزند، كنترل اين جوانان مسلمان و مبارز و غيورى كه نگهبان جاسوسان جاسوسخانه هستند براى ما و دولت امكان ندارد و مسؤول جان آنان شخص اوست و من اخيراً بايد تذكر دهم كه در قضاياى كردستان كه گروههاى منحرف چپ و مخالف با اسلام به آشوبگرى برخاستهاند و در قضاياى دانشگاهها كه گروههاى چپ امريكائى در آن مكانهاى مقدس دست به آشوب زدهاند و آشوبگرىهاى دولت غير قانونى عراق در مرزهاى ايران با حمله كارتر و دخالت نظامى در ايران رابطه ملموسى دارد و در اين موقع حساس اگر اين گروههاى منحرف در دانشگاهها و يا خارج آنها دست به آشوب بزنند، ملت رابطه مستقيم سران آنان را با امريكاى جهانخوار خواهد فهميد و تكليف خود را با آنان روشن خواهد كردو اغماض و عفو مخالف سياست اسلامى خواهد بود. و اينجانب به همه جوانان نصيحت مىكنم به ملت بپيوندند و از كشور خود دفاع كنند و مكتبهاى اغراضى را كنار گذارند كه وحدت صفوف به مصلحت همه است. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمين و قطع يد مفسدين و جباران را خواستارم.
والسلام عليكم و رحمهالله
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 60
تاريخ: 6/2/59
فرمان امام خمينى به رئيس جمهور در مورد رسيدگى به جنايات آمريكا
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى بنى صدر رئيس جمهور ايران
مقتضى است براى رسيدگى به جرائم آمريكا در حمله نظامى به ايران، از گروههاى مختلف كشورهاى جهان دعوت شود كه مشاهده كنند آمريكاى جهانخوار با ادعاهاى طرفدارى از حقوق بشر و صلح دوستى و انساندوستى با يك ملت مستقل چه معاملهاى كرده است و مىكند تا مشاهده كنند آثار جرم اين رژيم آدمخوار را كه مع الاسف دولتهاى غربى، جمعيتهاى طرفدار حقوق بشر و سازمان ملل متحد و شوراى امنيت سازمان ملل متحد همگى طرفدارى از او مىكنند و به عيان ببينند تا آنچه اينجانب مكرر گفتهام كه تمام اين سازمانها و گروهها براى طرفدارى از قدرتمندان بوجود آمده است و اين جمعيتها به دست قدرتمندان براى سلطه بر ضعيفان و مكيدن خون محرومان جهان بوجود آمده است، تا ببينند كه به بهانه نجات جاسوسان چه نقشهاى براى ملت مظلوم ما طرح كردهاند، تا ببينند و باور كنند كه سازمانهاى كذائى آنجا كه به نفع قدرتمندان و سرمايهداران بينالمللى است حقوق مستضعفين را ناديده گرفته و جز براى سلطه آنان عملى انجام نمىدهد.
دولت غاصب عراق به دستور آمريكا مدتهاست به ايران تجاوز مىكند و ما نديديم اين جمعيتها و سازمانها ولو براى يك مرتبه هم كه شده است اعتراض كنند، لكن براى 50 نفر جاسوس كه با كمال انسانيت با آنها عمل مىشود هر روز اعتراضات و فرياد نقض حقوق بشر از حلقوم آنان طنين انداز است. ما نديديم كه طرفداران حقوق بشر از حق دولت ضعيف و ملت مظلوم ما دفاع كنند.
اين سازمانها نه تنها اين تجاوز واضح به يك كشور مستقل را ناديده مىگيرند، بلكه ما را به نقض قراردادهاى بينالملل محكوم مىكنند، در صورتى كه ما جز جاسوسان را كه براى توطئه به ايران آمدهاند كسى را توقيف نكرديم و ببينيد كه آنان كه به طرفدارى از آمريكاى متجاوز ما را مىخواهند در حصر اقتصادى قرار دهند، با اينكه كارتر آنان را در جريان خيانت هولناكش قرار نداده و نقض حاكميت يك كشور مستقل را كرده است، باز از او طرفدارى مىكنند و خواهند كرد و ما را به حصر اقتصادى مىكشند و باز براى طرفدارى ظالم هياهو مىكنند. شما به طرفداران آمريكا كه مع الاسف در اين به اصطلاح روشنفكران خودمان فراوانند و به جوانانى كه فريب اين گروهها را خوردهاند تذكر
صحيفه نور ج 12 صفحه 61
دهيد كه خود را عوض كنند و به ملت خود بپيوندند و براى ديگران و اجانب جان خود را تباه نكنند و به نصيحت ما گوش دهند كه خير و صلاح خودشان در اين است. شما به قشرهائى مثل خرابكاران كردستان و آشوبگران دانشگاهها تذكر دهيد كه در اين موقع حساس از اين اعمال خلاف مليت و اسلاميت و انسانيت كه كشور را ممكن است به تباهى كشد دست برداريد كه امروز هر صدائى و هر عملى بر خلاف جريان انقلابى ايران خدمت به جهانخواران است و دليل بر وابستگى اينان به آنان است.
و السلام عليكم و على عباد الله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 62
تاريخ: 8/2/59
پيام امام خمينى به فيدل كاسترو
بسم الله الرحمن الرحيم
حضرت آقاى فيدل كاسترو رئيس جمهورى كشور دمكراتيك كوبا هاوانا
تلگرام پشتيبانى آن حضرت از انقلاب عظيم ملت شريف ايران واصل گرديد. از اظهار همدردى و حمايتى كه در اين موقع حساس از ملت مظلوم و رنجديده ما نمودهايد متشكرم. آقاى كارتر با تجاوز آشكار خود به خاك ايران چهره واقعى خود را به مردم دنيا نشان داد و ادعاهاى دروغين دفاع از حقوق بشر و انساندوستى خود را با اين عمل وحشيانه به اثبات رسانيد و ما به يارى خدا تا نابودى كامل دشمنان اسلام و ملتهاى مستضعف جهان در برابر آنان و بخصوص در مقابل آمريكاى جهانخوار ايستادگى خواهيم كرد و همان ايمان به خدا ضامن پيروزى ما بر همه دشمنان خواهد بود. تأييد آن حضرت و ملت شما را خواهانم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page
-
previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 63
تاريخ 8/2/59
فرمان امام خمينى به دكتر ابراهيم يزدى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى دكتر ابراهيم يزدى ايده الله تعالى
با اهميتى كه مطبوعات و نقشى كه در ساختن جامعه دارند، با گذشت بيش از يك سال از برقرارى جمهورى اسلامى باز ديده مىشود كه بسيارى از مطبوعات در خط انقلاب اسلامى نيستند و اصلاحاتى بنيادى در آنها بايد تحقق يابد كه اشخاص منحرفى كه موجب اين امور انحرافى مىشوند دستشان از اين رسانههاى گروهى كوتاه شود. لهذا جنابعالى كه شايستگى و قدرت اداريتان محرز است، براى اين امر حياتى و اصلاح امور به سرپرستى مؤسسه كيهان كه از مؤسسات مربوط به مستضعفين است منصوب هستيد كه با كمك كارمندان محترم و متعهد، اين موسسه را هر طور صلاح مىدانيد، به طور اسلامى و مناسب با جمهورى اسلامى اداره نمائيد.
از خداوند تعالى توفيق و تأييد جنابعالى را خواستارم.
روح الله الموسوى الخمينى
previos page menu page next page