PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شب یلدا بر همه شما دوستان گلم مبارک



Mohamad
12-18-2011, 06:50 PM
به نام مهربانترین
روی گل شما به سرخی انار ، شب شما به شیرینی هندوانه ، خندتون مانند پسته و عمرتون به بلندی یلدا .
شب یلدا نشان مبارزه نور و سیاهی بر شما مردمان آزاده کشورم مبارک . . .




http://www.pic.p30ask.com/images/22890004075607471970.png (http://www.pic.p30ask.com/)

Mohamad
12-18-2011, 06:54 PM
در فرهنگ عامیانه‌ی مردم، شب یلدا و شب چله، شب دوستی است. شب بار عام و کارهای خیریه است. مردم ایران که اکثراً کشاورز یا دام‌دار بوده‌اند، آموخته‌اند تا سرمای زمستان را بهانه‌ای برای دورهم جمع‌شدن و جشن به پایان رساندن یک سال زراعی بدانند. لیکن در فرهنگ ادبی و رسمی کشورمان، یلدا اغلب چهره‌ی تاریک و خشن شبی طولانی است. شبی که عشاق به انتظار به سرآمدن آن هستند. طولانی و تاریک بودن یلدا استعاره‌ایست برای فراق جان‌کاه معشوق، تنهایی و انتظار وصال و گاه گیسوی سیاه و بلند یار.
و حال چندبیتی در این مضمون می‌خوانیم:
حافظ:
صحبت حکام، ظلمت شب یلدا است
نور ز خورشید خواه بو که برآید
سعدی:
هنوز با همه دردم امید درمان است
که آخری بود آخر شبان یلدا را
اوحدی:
شب هجرانت ای دلبر، شب یلدا است پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

خاقانی:
تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف
تو شمع فروزنده و گیتی شب یلدا
عنصری:
چون حلقه ربایند به نیزه، تو به نیزه
خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا
منوچهری:
نور رایش تیره‌شب را روز نورانی کند
دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند
مسعود سعد:
کرده خورشید صبح ملک تو
روز همه دشمنان شب یلدا
ناصرخسرو:
او بر دوشنبه و تو بر آدینه
تو لیل قدر داری و او یلدا
هم‌چنین ارتباط عیسی مسیح با این شب در اشعار امیر معزی و سنائی غزنوی مشهود است.
امیر معزی:
ایزد دادار، مهر و کین تو گویی
از شب قدر آفرید و از شب یلدا
زان‌که به مهرت بود تقرب مومن
زان‌که به کینت بود تفاخر ترسا
سنائی غزنوی:
به صاحب‌دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا
گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی

afsanah82
12-18-2011, 06:57 PM
اینجانب هم به نوبه خودم تو شب یلدا شکرت میکنم و میخورم!!!:eni:
و شب یلدا رو همینی که دمین گفت رو میگم!:d:
:^::^::^:

R A H A
12-18-2011, 08:03 PM
روی گل شما به سرخی انار
شب شما به شیرینی هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندی یلدا


http://www.pic.p30ask.com/images/11927448178012928670.jpg

R A H A
12-18-2011, 08:07 PM
يلــدا

نویسنده: محمود روح الاميني

صبح صادق ندمد، تا شب يلدا نرود
سعدي
دي ماه، در ايران کهن، چهار جشن را در بر داشت : نخستين روز ماه دي - که موضوع اين جستار است - و روزهاي هشتم، پانزدهم و بيست وسوم، سه روزي که نام ماه و نام روز يکي بود.
امروز، از اين چهار جشن تنها شب نخستين روز دي ماه، يا شب يلدا، را جشن مي گيرند. يعني آخرين شب پائيز، نخستين شب زمستان، پايان قوس، آغاز جدي و درازترين شب سال.
واژه يلدا سرياني و به معني ولادت است. ولادت خورشيد ( مهر، ميترا ) و روميان آن را ناتاليس انويکتوس يعني روز تولد ( مهر ) شکست ناپذير نامند.
بنابر باور پيشينيان، در پايان اين شب دراز، که اهريمني و نامبارکش مي دانستند ( و مي دانند )، تاريکي شکست مي خورد، روشنايي پيروز و خورشيد زاده مي شود و روزها رو به بلندي مي نهد، و : « ... نام اين روز ميلاد اکبر است، مقصود از آن انقلاب شتوي است. گويند در اين روز نور از حد نقصان به حد زيادت خارج مي شود، و آدميان نشو و نما آغاز مي کنند و "پري" ها به ذبول و فنا روي مي آورند. »
زايش خورشيد و آغاز دي را، آيين ها و فرهنگ هاي بسياري از سرزمين هاي کهن آغاز سال قرار دادند، به شگون روزي که خورشيد از چنگ شب هاي اهريمني نجات مي يافت و روزي مقدس براي مهر پرستان بود.
در سدهً چهارم ميلادي بر اثر اشتباهي که در محاسبهً کبيسه ها رخ داد روز 25 دسامبر را (به جاي روز 21 دسامبر) روز تولد ميترا دانسته و تولد عيسي مسيح را نيز در اين آغاز سال قرار دادند. اشارهً سنايي نيز به اين تقارن است :
به صاحب دولتي پيوند، اگر نامي همي جويي که از پيوند با عيسي چنان معروف شد يلدا
بنا بر اين نويل اروپايي (سالروز تولد مسيح) همان شب يلدا است، و نويل واقعي، يعني انقلاب شتوي در سي آذر برابر با بيست و يکم دسامبر است.
از مقاله ها و پژوهشهاي فراواني که دربارهً يلدا شده، در لغت نامه دهخدا، چکيده اي از برهان قاطع، انندراج، حواشي علامه قزويني بر آثار الباقيه شرح پور داود بر يشت ها، فرهنگ فارسي دکتر معين و يادداشت هاي مرحوم دهخدا آورده، که نقل آن بي مناسبت نخواهد بود :
يلدا لغت سرياني است به معني ميلاد عربي، و چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق مي کرده اند، از اين رو، بدين نام ناميده اند. بايد توجه داشت که جشن ميلاد مسيح که در 25 دسامبر تثبيت شده، طبق تحقيق، در اصل جشن ظهور ميترا بوده که مسيحيان در قرن چهارم ميلادي آن را روز تولد مسيح قرار دادند. يلدا اول زمستان و شب آخر پاييز است که درازترين شب هاي سال است. و در آن شب، يا نزديک بدان، آفتاب به برج جدي تحويل مي کند و قدما آن را سخت شوم و نامبارک مي انگاشتند. در بيشتر نقاط ايران در اين شب مراسمي انجام مي شود. شاعران زلف يار و همچنين روز هجران را از حيث سياهي و درازي بدان تشبيه کنند. و از شعرهاي برخي از شاعران مانند سنائي، معزي، خاقاني و سيف اسفرنگي، رابطه بين مسيح و يلدا ادراک مي شود. يلدا برابر با شب اول جدي و شب هفتم دي ماه جلالي و شب بيست و يکم دسامبر فرانسوي است.
انگيزه هاي پايدار ماندن اين جشن را مي توان، از جمله بدين گونه برشمرد :
1- شب زايش خورشيد ( مهر ) است، از باورهاي ديني کهن.
2 - بلند ترين شب سال، يعني طولاني ترين تاريکي است، نشانهً اهريمني شبي شوم و ناخوشايند که از فردا به کوتاهي مي گرايد.
3 - پايان برداشت محصول صيفي و آغاز فصل استراحت در جامعهً کشاورزي است. همهً قشرها و گروههايي که از فراورده هاي کشاورزي و تلاش کشاورزان بهره مندند، در جشن نخستين روز دي ماه و برداشت محصول، در شگون و شادي کشاورزان شرکت مي کنند.
« و ... در اين روز پادشاه با دهقانان و برزگران مجالست مي کرد و در يک سفره با ايشان غذا مي خورد، و مي گفت (...) قوام دنيا به کارهايي است که به دست شما مي شود. »
آيين و جشن شب يلدا و يا شب چله بزرگ، تا به امروز در تمامي سرزمين کهنسال ايران و در بين همه قشرها و خانواده ها برگزار مي شود.
يلدا را همچنين مي توان جشن و گردهمايي خانوادگي دانست. در شب يلدا خويشاوندان نزديک در خانهً بزرگ خانواده گرد مي آيند. به بياني ديگر در سرماي آغازين زمستان، دور کرسي نشستن و تا نيمه شب ميوه و آجيل و غذا خوردن و به فال حافظ گوش کردن از ويژگي هاي شب يلدا است.
جشن خانوادگي : برگزاري مراسم يلدا، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد، آييني خانوادگي است، و گردهمايي ها به خويشاوندان و دوستان نزديک محدود مي شود. در کتاب ها و سندهاي تاريخي به برگزاري مراسم شب يلدا اشاره اي نشده است. ابوريحان بيروني از جشن روز اول دي ماه، که آن را خرم روز نامند، در دستگاه حکومتي و پادشاهي ياد مي کند و نامي از شب يلدا در ميان نيست، که مي توان به دليل خانوادگي و همگاني و غير رسمي بودن آن دانست.
کنار کرسي : بي گمان براي جوانان نسل امروز کرسي گذاشتن، کنار يا دور کرسي نشستن نياز به توضيح و توصيف دارد. ابزارهاي گرمازاي تکنولوژي جديد - و نيز عامل هاي ديگر - کرسي و فرهنگ مربوط به آن را به دست فراموشي سپرده است. در زمستانها، استفاده از کرسي براي گرم کردن خانه و دور کرسي نشيني معمولا از شب يلدا، نخستين شب زمستان، شروع مي شد و تا پايان چلهً بزرگ - و در برخي خانواده ها تا پايان چلهً کوچک - ادامه داشت. اعضاي خانواده از کوچک و بزرگ، دور کرسي، که روي آن را ميوه و آجيل پوشانده بود، مي نشستند.
تا مي توان ز فرش چو کرسي جدا مباش آتش به فرق ريز و مکن اختيار برف ( ميرالهي همداني )
خوراک : در همهً جشن ها و آيين ها، در جامعه هاي ابتدايي يا متمدن، خوردن و آشاميدن بخشي از مشغوليت ها و سرگرمي هاي جمع را تشکيل مي دهد.
براي شب يلدا، خوراک ويژاه اي نمي شناسم، و تهيه شام بستگي به وضع اقتصادي و روند تغذيه خانواده دارد. خوردني هاي ويژه شب يلدا ميوه هاي فصل تابستان چون خربزه، هندوانه، انگور، انار، سيب، خيار، به و مانند آن است. ميوه هايي که مي بايستي در اين شب تمامي آنها بجز سيب و به خورده شود و چيزي براي فردا، يعني فرداي زمستان باقي نماند. ميوه هايي را که شب يلدا بر آن مي گذشت نمي خوردند.
به ياد دارم، تا سال 1323 که در کوهبنان ( از بخش هاي کرمان ) بودم، در خانهً روستايي ما، خربزه و هندوانه و انار را در انبار گندم مي گذاشتند و انگور را يا همچنان که بر درخت بود، در کيسه ها مي کردند و يا در جايي خنک به بند مي آويختند. و در شب يلدا تمامي آنها مي بايستي خورده شود.
آجيل و شب چره که شامل دانه هايي چون گندم و نخود برشته، تخم هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق، کشمش، انجير و توت خشک است، در بسياري از شب نشيني ها، مهماني ها و گردش ها فراموش نمي شد. ولي در شب يلدا مي بايست ( و مي بايد ) بر سر سفره باشد. خوردني هاي شب يلدا، در واقع، ميوه و آجيل است نه غذا. برخي از خانواده ها در شب يلدا، پس از خوردن شام، براي شب نشيني شب يلدا به خانهً خويشاوند بزرگتر مي روند.
فال حافظ : يکي از رسم هاي شب يلدا، فال حافظ گرفتن است. اگر رسم ها و آيين هاي ديگر يلدا را ميراثي از فرهنگ چند هزار ساله بدانيم ( که بايستي چنين باشد )، ولي فال حافظ گرفتن در شب يلدا - و نيز در تيرما سيزه شو ( جشن تيرگان در مازندران ) - در سده هاي اخير به رسم هاي شب يلدا افزوده شده است.
فال حافظ گرفتن، در شب نشيني هاي زمستان و مناسبت هايي چون چهارشنبهً آخر ماه صفر، چهارشنبه سوري، شب سيزده صفر، بعد ازظهر سيزده بدر، تيرما سيزه شو ( جشن تيرگان در مازندران ) نيز از باورهاي همگاني است ر... و در شب يلدا گويا بيشتر وصف الحال است. ممکن است در شب يلدا، براي فال حافظ گرفتن، به خانً ملا و باسواد محل رفت :
در روستاي کاورد دودانگه ساري، خواندن کتاب حافظ چندان رونقي ندارد. تنها در سال يک بار، آن هم در شب يلدا از ديوان حافظ فال مي گيريم. براي فال گرفتن غروب شب يلدا همسايگان و نزديکان، با آجيل و ميوه به خانهً ملاي ده مي رويم، که فال ما را گرفته و ببيند چه سرگذشتي دربارهً ما نوشته است.
همه رسم ها و آيين هاي شب يلدا را ( بجز دور کرسي نشستن، که به اصطلاح نتوانسته است حرف خود را بر کرسي بنشاند ) تا آنجا که پژوهش ها اجازه مي دهد، در همهً شهرها و آبادي ها سراغ داريم.
پژوهش و مطالعهً کمي دربارهً برگزاري آيين ها و رسم هايي که همگاني است و جنبهً خانوادگي دارد آسان نيست، و تنها مي توان نمونه هايي انگشت شمار را مشاهده و مطالعه کرد.
امروز نمود برگزاري آيين و رسم شب يلدا را ميتوان در روزهاي بيست و نهم و سي ام آذرماه، در بازارها و فروشگاه هاي ميوه و آجيل فروشي ها ديد. اين خريدها تا پاسي از شب يلدا ادامه دارد. در آخرين لحظه ها نيز کساني را مي بينيم که از سر کار برگشته و ميوه هايي چون خربزه و هندوانه و انار را که به آساني نمي توان در بخچال نگهداري کرد، مي خرند.
باشد که اين جشن و آيين، که در حد جشن نوروز و به روايتي، خود جشن نوروز و سال نو بوده، با وجود اشاعه و دگرگوني هاي فني و صنعتي امروز، به عنوان گوشه اي از نمودهاي فرهنگي و قومي و تاريخي اين مرز و بوم، به دست فراموشي سپرده نشود.
شب هاي غم آبستن روز طرب است يوسف روز ز چاه شب يلدا آيد

منبع: فرهنگسرا

R A H A
12-18-2011, 08:09 PM
نگاهي به آيين‌ها، آداب و رسوم و جشن‌هاي شب يلدا


سنايي مي‌گويد:


به صاحب دولتي پيوند اگر نامي همي جويي
كه از پيوند با عيسي چنان معروف شد يلدا

يلدا لغت سرياني است به معني ميلاد و چون شب يلدا، با ميلاد مسيح تطبيق مي‌كرده، از اين رو بدين نام ناميده‌اند. بايد توجه داشت جشن ميلاد مسيح كه در 25 دسامبر تثبيت شده، در اصل جشن ظهور ميترا بوده كه مسيحيان در قرن چهارم ميلادي، آنرا روز تولد عيسي قرار دادند.
در ايران باستان، براي دي ماه چهار جشن وجود داشت كه شامل روزهاي اول، هشتم، پانزدهم و بيست و سوم اين ماه بود. اما امروزه، ايرانيان تنها نخستين روز دي ماه، يعني درازترين شب اول زمستان كه ( شب يلدا، آخرين شب پاييز، پايان قوس، آغاز جدي ) است، را جشن مي‌گيرند. در اصطلاح قديم، شب اول زمستان را شب چله مي‌گويند. مردم، زمستان را در حقيقت دوماه يا دوبخش مي‌دانند كه 40روز اول را چله بزرگ و 40 روز آخر را كه مصادف با جشن سده است، چله كوچك مي‌نامند.
پيشينيان براين باور بودند كه در اين شب، فرشته بدي‌ها ( اهريمن) با فرشته‌ي خوبي‌ها ( امشاسپندان ) به جنگ مي‌پردازند و در اين نبرد طولاني كه برابر درازترين شب سال است، بالاخره فرشته‌ي خوبي‌ها، اهريمن را شكست داده و تاريكي از روشنايي شكست مي‌خورد و صبح بعد زاده شدن مجدد خورشيد، آغاز مي‌گردد. زايش خورشيد و آغاز دي را، آيين‌ها و فرهنگ‌هاي بسياري از سرزمين كهن، آغاز سال قرار داده‌اند و به شگون روزي كه خورشيد از چنگ شب‌هاي اهريمني نجات مي‌يافت، روزي مقدس براي مهرپرستان بود.
جشن شب چله، بعد از نوروز تنها جشني است كه همواره در ميان ايرانيان پايدار مانده است و علت پايداري آن را مي‌تواني:
- باور ديني كهن مهرپرستان يعني زايش خورشيد و مهر دانست.
- پايان كار كشاورزان و برداشت محصولات خود و آغاز فصل استراحت آنها دانست كه با مهاجرت روستاييان به شهر، اين جشن كه يادآور روزگاران گذشته ايرانيان است، به ميان مردم شهر نشين نيز رخنه كرده و پايدار مانده است.
آيين شب يلدا در گوشه و كنار ايران زمين

مردم ايران در شهرها و روستاهاي مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ويژه‌ي خود شب چله را جشن مي‌گيرند، كه در اينجا به طور مختصر، به ذكر چگونگي برگزاري اين جشن عمومي و خانوادگي در چند منطقه و شهر ايران مي‌پردازيم:
خراسان: خراساني‌ها معتقدند كه در شب چله، بايد از ميوه‌هايي كه داراي خواص ويژه‌اي هستند خورد تا سال آينده خواص آنها در بدن باقي بماند. اين ميوه‌ها شامل هويج، گلابي، انار، زيتون سبز، خربزه و هندوانه است، كه در ميان ميوه‌ها، هندوانه از ميوه‌هاي اصلي است كه بايد در شب چله خورده شود. چراكه مي‌گويند هندوانه « گرميت مغز» و « سوزندگي جگر» را دفع مي‌كند. همچنين معتقدند هركس در شب چله هندوانه بخورد جگرش لك برنمي‌دارد. البته بعد از خوردن هندوانه، رسم براين است كه پوست هندوانه را به پشت بام همسايه مي‌اندازند تا اگر استطاعت خريد اين ميوه را ندارد پوست آنرا بتراشد و بخورد و اين عمل تا بام همسايه‌ي هفتم ادامه دارد. از مراسم ديگر اين شب فرستادن خوانچه ميوه است كه از طرف داماد و براي خانواده عروس فرستاده مي‌شود. اين خوانچه، پر از ميوه با هداياي مناسب از قبيل قواره پارچه، دستبند يا گردن بند براي عروس است. در اين خوانچه بايد لااقل هفت رنگ ميوه ( انار، انگور، پرتقال، سيب، گلابي، هندوانه و …) وجود داشته باشد.
شيراز: اكثر خانواده‌ها در شيراز همانند شهرهاي ديگر ايران، اين شب را به شب زنده‌داري مي‌پردازند، آنها از دوستان و آشنايان خود دعوت مي‌كنند و براي پذيرايي ميهمانان سفره‌اي مي‌گسترند كه بي‌شباهت به سفره‌ي هفت سين نوروز نيست. در اين سفره آينه، قاب عكس حضرت علي، دولاله و چند شمع روشن، اسفند و انواع تنقلات شامل نخودچي، كشمش، حلواي ارده و آجيل مشكل گشا، رنگينك، ارده شيره، خرما، انجير، به همراه چند شاخه گل قرار مي‌گيرد. غذاي ويژه شيرازي‌ها در اين شب هويج پلو به همراه كشمش، مغز گردو و رب است. در اين شب، همه‌ي افراد خانواده تا دير وقت به شوخي، گفتگو، خاطره گويي و مشاعره مي‌پردازند و گرفتن فال حافظ بخصوص در اين شب رواج فراوان دارد.
مازندران: دو روز مانده به شب چله، در نقاط مختلف مازندران مردم به تهيه‌ي مقدمات اين شب مي‌پردازند و بعد از غروب آفتاب، آن شب را جمع شده و دور كرسي مي‌نشينند و سالمندان حاضر در مجلس به تعريف از سردي زمستان و دوره‌هاي يخبندان گذشته، داستان‌ها و افسانه‌هاي مي‌پردازند. آنها بعد از صرف شام و چاي، روي كرسي، سفره‌اي پهن مي‌كنند كه در آن سفره، خوراكي‌هايي از قبيل: پرتقال، نخود برشته، كشمش، بادام شيرين، نارنگي، سيب، ليموترش، خربزه و هندوانه كه شاه ميوه اين مجلس است، به اضافه انواع تنقلات و شيريني‌هاي محلي وجود دارد. افراد خانواده‌ها به شوخي، بذله گويي و گفت و شنود و تفال به ديوان حافظ مي‌پردازند. در پايان جشن، هر نفر با چشم‌هاي بسته تعدادي گردو برداشته و هنگام خواب زير تشك خود گذاشته و صبح گردوها را مي‌شكند اگر مغز آن سفيد و خوب بود، نيت‌اش برآورده مي‌شود. همچنين در اين شب براي دختراني كه نامزد دارند، از طرف داماد « خرجي »‌مي‌فرستند. داماد در اين خوانچه، تمام چيزهايي كه براي شب چله لازم است به اضافه‌ي ماهي و مرغ قرار مي‌دهد و بعد از غروب آفتاب به خانه‌ي همسر آينده خود مي‌فرستد.
مردم مازندران معتقدند كه اگر در اين شب ننه سرما گريه كند، هوا باراني و اگر پنبه‌هاي توي لحاف را بريزد بيرون برف و اگر گردنبند خود را پاره كند تگرگ مي‌بارد.
گيلان: در گيلان و شهرها و روستاهاي آن، شب چله را جشن مي‌گيرند، و هركس بنا به توانايي مالي خود ميوه و آجيل تهيه مي‌كند. ميوه‌ها شامل: انار، ليمو، پرتقال و هندوانه است. مردم گيلان، خوردن هندوانه را واجب و مفيد مي‌دانند. آنها هندوانه‌هايي كه محصول بوستان خودشان بوده را براي شب چله در ساقه‌هاي برنج بافته شده نگه مي‌دارند. افراد خانواده با چند خانواده كه خويش و قوم هستند، در يك جا برگرد سفره‌اي جمع مي‌شوند وبه گفتگو و ترانه خواني و بزن و بكوب مي‌پردازند.
كساني كه نامزد دارند براي همسر آينده‌ي خود « شب چله گر » مي‌فرستند كه اگر اين كار را نكنند به علت ترك رسم، مورد سرزنش خانواده‌ي عروس قرار مي‌گيرند.
لرستان: مردم لرستان در شب چله، با گوسفند يا بوقلموني كه براي شب چله، پروار و چاق كرده‌اند غذا تهيه مي‌كنند. افراد خانواده‌ها به همراه بزرگان خانواده‌ها دور هم جمع مي‌شوند، به گرفتن فال و تعريف داستان و خاطره مي‌پردازند. آنها براي اين شب مانند ديگر شهرهاي ايران انواع تنقلات و ميوه‌ها، خربزه و هندوانه تهيه مي‌كنند. در شب چله نيز نوجوانان و جوانان محله‌هاي مختلف در لرستان، به گروه‌هاي دو يا چهار نفري تقسيم شده و به پشت بام خانه‌ها مي‌روند و از مسير دودكش بخاري‌هاي خاموش خانه‌هاي قديمي يا جلو پنجره‌ها، شال مي‌فرستند و با خواندن ترانه‌هاي مخصوص اين شب تقاضاي آجيل و تنقلات مي‌كنند و صاحب خانه نيز مقداري از مواد خوراكي آن شب را به پرشال مي‌بندد و با تكان دادن شال اشاره مي‌كند كه بالا بكشند.
البته در همه‌ي مناطق كشور در اين شب و روز پس از آن، آيين‌هاي ويژه‌اي انجام مي‌شود كه به سبب مختصر بودن اين نوشتار، از وارد شدن به همه‌ي آنها معذور بوديم. البته شباهت در آيين‌ها. خود از دلايلي بود كه ما را به گزينش و ارائه آيين‌هاي چند استان و منطقه محدود داشت.

منبع: ipc.aspu.ru

R A H A
12-18-2011, 08:10 PM
آشنايي با شب يلدا


انار و هندوانه را كه در كنار هم ببيني نمي‌تواني ياد چيزي جز يلدا بيفتي. شبي كه مي‌گويند خورشيد در آن متولد شده است و هر روز كه از آن مي‌گذرد، يك دقيقه به طول روز اضافه مي‌شود.
هرچند اين روزها براي ما يلدا تولد خورشيد است اما براي ايرانيان قديم بيشتر طولاني‌ترين شب سال بود. شبي نحس كه اهريمن تاريكي در آن ترك‌تازي مي‌كرد.
براي همين بود كه ايراني‌ها در آن تا تولد خورشيد دور آتش جمع مي‌شدند و سفره پهن مي‌كردند. ايرانيان باستان براي آنكه شب يلدا را به رغم اهريمن بدكنش به خوشي بگذرانند، آخرين بازمانده‌هاي ميوه‌هاي پاييزي را جمع مي‌كردند و بر سفره‌شان مي‌گذاشتند و آن را نثار اهورامزدا مي‌كردند.
خبرگزاري ميراث فرهنگي در گزارشي در مورد يلدا آورده است: «يلدا، چنانكه اغلب فرهنگ‌ها آورده‌اند، ماخوذ از سرياني به معني ميلاد عربي است؛ چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق مي‌كردند، از اين‌رو، بدين نام خوانده شده است. چون ايرانيان اين شب را شب تولد ميترا (مهر) مي‌دانستند، آن را با تلفظ سريانيش پذيرفتند و در واقع، يلدا با نوئل (Noël) اروپايي كه در 25 دسامبر تثبيت شده، معادل است. بنابراين، نوئل اروپايي‌ همان شب يلدا يا شب چله ايراني است.»

يلدا در گوشه و كنار ايران

همه ايراني‌ها سي‌امين شب آذر ماه هر سال را با نام شب تولد خورشيد جشن مي‌گيرند. جشني ملي كه براي همه در يك روز برگزار مي‌شود. با اين حال در هر گوشه‌اي رسمي برگزار مي‌شود كه جشن آنها را از ديگران متمايز مي‌كند.
بختياري‌ها: اگر شب يلدا را در ميان قوم بختياري بگذرانيد به جاي حافظ هميشگي سفره يلدا شاهنامه فردوسي را مي‌بينيد و به جاي فال حافظ بساط شاهنامه‌خواني برپاست.
مي‌گويند در شب يلدا در استان چهارمحال و بختياري كه بيشتر بختياري‌هاي ايران آنجا سكونت دارند، چند خانواده دور هم جمع مي‌شوند و كساني كه شاهنامه را از حفظ هستند براي ديگران مي‌خوانند. خيلي پيش آمده كه كساني كه شاهنامه را از بر مي‌خوانند حتي سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند.
بختياري‌ها اعتقاد دارند در شب يلدا، ماست، شير، پنير، كنجد، كدو و نان جوي كه خورده شود تا پايان سال موجب فزوني و فراواني نعمت مي‌شود و باعث مي‌شود كه تا سال بعد از اين نعمت‌ها بخورند.
شب يلدا در قوم بختياري به عنوان شب چله خوانده مي‌شود. بختياري‌ها در اين شب كدو تنبل‌هاي بزرگي كه نماد خورشيد را براي آن‌ها دارد، آب‌پز مي‌كنند و آن‌را به صورت ريز ريز شده در آش كشك مي‌خورند.
رسم جالبي كه در ميان بختياري‌ها رواج دارد ، به اين صورت كه نان‌هاي محلي به نام گرده را با قطر زياد آماده مي‌كنند. بين اين نان مهره آبي رنگي به نام لپك مي‌گذارند. در شب يلدا نان را تقسيم مي‌كنند و هر كس كه در قطعه نان او لپك جاي دارد، به بخت و اقبال معروف ‌شده و او را شانس خانه مي‌دانند.
ايلامي‌ها: مردم ايلام معمولا هندوانه را از يك ماه پيش خريداري كرده و در خانه براي شب يلدا نگهداري مي‌كنند. معمولا در اين شب همه اقوام در منزل يكي از بزرگان فاميل جمع شده و اين شب را با گفتن داستانهاي قديمي تا پاسي از شب مي‌گذرانند.
يكي از آيين‌هاي ويژه اين شب كه در قديم بين مردم اين استان رواج داشته سنت "شلي ملي" است.
در اين شب عده‌اي از كودكان به بالاي پشت‌بام‌ خانه‌هاي شهروندان مختلف مي‌رفتند و با آويزان كردن سبدي از طريق طناب به درون خانه همسايه و تكرار بيت‌هاي موزون خواستار شريك شدن آنان در تنقلات مي‌شدند. هر خانواده هم بر حسب توان خود مقداري از تنقلات و ميوه خود را در داخل سبد قرار مي‌دادند.
الموت: حضور بر سر مزار از دست‌رفتگان قبل از غروب آفتاب يكي از مهم‌ترين رسوم است البته با روشن كردن شمع و يا فانوس‌گذاري و روشن گذاشتن چند نقطه به وسيله آتش. اين رسم در بيشتر روستاهاي الموت باقي مانده.
از غذاي آماده شده آن شب براي بستگان، همسايگان و براي خانواده‌هايي كه تازه وصلت انجام پذيرفته و فاميل و وابسته شده‌اند برده مي‌شود و اگر در آن شب گذرتان بر هر خانه‌اي افتاد با انواع غذاها روبه‌رو مي‌شويد.
لحظاتي بعد از شام گروهي با نقابي كه به چهره دارند در كوچه و پس كوچه به راه افتاده و با آواز و ترانه‌هاي مخصوص صاحب‌خانه را از آمدنشان مطلع مي‌سازند و صاحب خانه با چيزهاي موجود در خانه به آنها هديه مي‌دهد.
يلدا آن سوي مرزها

اما سنت‌هاي يلدا به درون مرزهاي ايران ختم نمي‌شود. سنت يلدا همراه با ايراني‌ها در گوشه و كنار دنيا منتشر شده است. از ژاپن گرفته تا آمريكا در شب 30 آذر ماه هر سال عده‌اي هستند كه تولد خورشيد را جشن مي‌گيرند.
در كشورهايي كه جمعيت ايراني‌ها بيشتر است معمولا مغازه‌ها هم اجناس مربوط به سفره يلدا را مي‌فروشند و يلدا هرچند هيچ‌وقت شبيه يلداهاي ايران نمي‌شود اما رنگ و بوي ايران را دارد.
در كشورهايي كه جمعيت ايراني‌ها اندك است يلدا معمولا بهانه‌اي است براي دور هم جمع شدن. سخن گفتن به زبان مادري و ياد گذشته‌ها بودن.

منبع: بانوی ایرانی

R A H A
12-18-2011, 08:11 PM
شب يلدا برگي از تمدن كهن ايران


اهالي مهربان و بي ادعاي اين مرز و بوم، روزگاري نه چندان دور، در ميان همه سردي و سياهي زمستان، شبي را پاس مي‌داشتند كه پيش از هر چيز نمايشگر انس و الفتي بود كه كودكان سرخوش و بزرگترهاي سبك خيال آن زمان، در زير لحاف سنگين كرسي و بوي زغال سوخته زير آنرا حس مي‌كردند. داستان كهنه و دوست داشتني شب‌هاي دوري است كه همه اهالي يك فاميل، آن را به نشانه عشق و صداقت نهفته در دل‌هاي بي ريا، در جمع ساده و مهربان خود نقل مي‌‌كردند سوقات آن روزهاي دور، يادگاري از همه آيين‌‌هاي فراموش شده‌اي است كه امروز در كم رنگ‌ترين وجه خودنمايي مي‌كند.
ايرانيان قديم شادي و نشاط را از موهبت‌ها‌ي خدايي و غم و اندوه و تيره دلي را از پديده‌هاي اهريمني مي‌پنداشتند. شب يلدا يا «شب چله» شب اول زمستان و درازترين شب سال است و فرداي آن با دميدن خورشيد، روزها بزرگ‌تر شده و تابش نور ايزدي افزوني مي‌يابد. اين بود كه ايرانيان باستان، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي‌خواندند و براي آن جشن بزرگي بر پا مي‌كردند.
در سراسر ايران زمين جايي نيست كه خوردن هندوانه در شب يلدا جزو آداب و رسوم نباشد، هندوانه ميوه‌اي است كه هيچ گاه از قلم نمي‌افتد، زيرا عده زيادي از مردم معتقدند كه اگر مقداري هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر چله بزرگ و كوچك در زمستان پيش رو سرما و بيماري بر آنها غلبه نخواهد كرد. برگزاري اين شب در جاي جاي ايران از تنوع برخوردار است، يكي از مراسم مشترك بردن هديه شب چله از سوي خانواده داماد براي تازه عروسان است كه به نشانه پايبندي و علاقه خانواده داماد به وصلت انجام شده است. به اين ترتيب يكي، دو روز قبل از فرارسيدن شب چله مردهاي جوان خنچه‌هاي آراسته به ميوه رابه خانه نامزدهاي خود مي‌فرستند و خود به مهماني خانه عروس مي‌روند، خانواده دختر هم لباس و پارچه نبريده به داماد هديه مي‌دهند.
در گذشته گرد آمدن شب چله دور كرسي با نقل خاطرات شيرين و خواندن كتابهاي داستاني تا نزديك صبح ادامه مي‌يافت. يكي ديگر از آيين‌هاي شب يلدا در ايران، تفال با ديوان حافظ است، مردم ديوان اشعار "لسان‌الغيب" را با نيت بهورزي و شادكامي باز مي‌كنند و فال دل خويش را از او طلب مي‌كنند.
در برخي ديگر از نقاط ايران "شاهنامه‌ خواني" رواج دارد، نقل خاطرات و قصه گويي پدربزرگها و مادربزرگها نيز يكي از مواردي است كه يلدا را براي خانواده ايراني دلپذيرتر مي‌كند.
در فرهنگ كهن ايراني، اينها همه ترفندهايي است كه خانواده‌ها گرد هم جمع شوند و بلندترين شب سال را با شادي سحر كنند. برگزاري مراسم شب چله با همه حقايق و داستانهاي همراه با خود، هنوز در ميان ايرانيان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است.

منبع: www2.irib.ir

R A H A
12-18-2011, 08:12 PM
جشن شب يلدا

جشن شب يلدا، جشن بزرگداشت علم است
_ جشن شب چله، جشن بزرگداشت علم در دوران باستان است. نياكان ما، در 7000 سال پيش، به گاه‌شماري خورشيدي دست پيدا كردند و با تفكر و تامل دريافتند كه اولين شب زمستان بلندترين شب سال است.
هزاران سال است كه جشن شب چله در خانه ايرانيان برگزار مي‌شود. اين جشن حتي در زمان حمله مغول و تركان بي‌تمدن هم برگزار مي‌شد.
استمرار و ادامه برگزاري اين جشن و جشن‌هاي امثال آن نشانه پيوند ناگسستني ايرانيان امروز با فرهنگ نياكان‌شان است. اما آنچه باعث تعجب انسان متمدن و پيشرفته امروزي است، چگونگي دستيابي ايرانيان باستان به گاه‌شماري است كه اين چنين دقيق طلوع و غروب خورشيد را بررسي كرده است.
گاه‌شماري خود را بر پايه آن گذاشتند. آنها حركت خورشيد را در برج‌هاي آسمان اندازه‌گيري كردند و براي هر برجي نام خاصي گذاشتند. آنها دريافتند هنگامي كه برآمدن خورشيد با برآمدن برج بره در يك زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آنها مانند ما مي‌توانستند در شب 6 برج را ببينند. از سر شب يكي‌يكي برج‌ها از جلوي چشم‌ها عبور مي‌كنند. برج بره سپس برج گاو و ... آنها مي‌دانستند 6 برج ديگر كه ديده نمي‌شوند در آن سوي زمين هستند و مردماني در آنسوي زمين 6 برج ديگر را نظاره مي‌كنند. آنها دريافتند كه اول پاييز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. آنها گاه‌شماري خود را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسيم كردند. در فرهنگ ايرانيان و نياكان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصي دارد. واژه‌هاي «چله نشستن»، «چل چلي» و در طبرستان واژه‌هاي «پيرا چله،‌ گرما چله» نشانه اهميت اين عدد در ميان فرهنگ ايراني است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسيم كردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتي اين روزها به سي روز تغيير پيدا كرد و ماه سي روزه شد.
در شاهنامه آمده است:
نباشد بهار و زمستان پديد نيارند هنگام رامش نويد
اين بيت اشاره به گاه‌شماري سرزمين‌هاي ديگر دارد. گاه‌شماري سرزمين‌هاي ديگر براي بهار و فصل‌هاي ديگر سرآغازي نداشتند و اين نشان مي‌دهد كه گاه‌شماري ايرانيان همواره كامل‌ترين گاه‌شماري بوده است. گاه‌شماري ايرانيان تا زمان دانشمند بزرگ خيام ادامه داشت. با ورود اسلام گاه‌شماري قمري اعراب نيز يكي از گاه‌شماري‌هاي مورد استفاده سرزمين ايران شد. وزراء ايراني خلافت عباسي هر پيشنهادي را كه براي اصلاح تقويم نياكان‌شان مطرح مي‌كردند از طرف پادشاهان عباسي رد مي‌شد. آنها مي‌گفتند اگر تقويم شما اصلاح شود باز به آيين و فرهنگ پيشين خود بازمي‌گرديد. اما در زمان خيام شرايط تغيير كرد. او در سن 28 سالگي هنگامي كه وارد دربار شاه خوارزم مي‌شد، شاه از جاي خود بلند مي‌شد و او را كنار خود مي‌نشاند. احترامي كه پادشاهان به خيام مي‌گذاشتند باعث شد دست او در اصلاح گاه‌شماري ايرانيان باز شود. با اصلاح گاه‌شماري بار ديگر فرهنگ و آيين ايراني زنده شد. سامانيان كه دوستار فرهنگ ايراني بودند، دانشمندان و وزرای ايراني را بدون ممانعت نگهبان مي‌پذيرفتند. اين نشانه فرهنگ غني ايراني است. ما شب چله را جشن مي‌گيريم تا ياد بزرگاني همچون خيام و نياكان دورتر از خيام را گرامي بداريم.»
مير جلال الدين کزازي: كريسمس همان شب چله است
همايش «کاوشی در شب چله» روز سه شنبه در دانشكده داروسازي دانشگاه تهران برگزار شد. در اين همايش دكتر «ميرجلال الدين كزازي» استاد زبان و ادبيات فارسي، به نقش ايزدمهر در مراسم شب چله و تقليد مسيحيان از اين آيين در شب كريسمس اشاره كرد. از دكتر كزازي تاكنون بيش از 38 كتاب و 80 مقاله به چاپ رسيده است.
متن زیر برگرفته از سخنرانی دکتر کزازی در این همایش است:
«شب يلدا، درازترين شب سال و يكي از بزرگترين جشن هاي ايرانيان است. ايرانيان همواره شيفته شادي و جشن بوده اند و اين جشن ها را با روشنايي و نور مي آراستند. آنها خورشيد را نماد نيكي مي دانستند و در جشن هايشان آن را ستايش مي كردند. در درازترين و تيره ترين شب سال، ستايش خورشيد نماد ديگري مي یابد. مردمان سرزمين ايران با بيدار ماندن، طلوع خورشيد و سپيده دم را انتظار مي كشند تا خود شاهد دميدن خورشيد باشند و آن را ستايش كنند. خوردن خوراكي ها و مراسم ديگر در اين شب بهانه اي است براي بيدار ماندن يكي از دلايل گرفتن جشن دراين شب زاده شدن ايزدمهر است.
مهر به معناي خورشيد و يكي از بغان ايراني و هندي است و تاريخ پرستش به سال ها پيش از زرتشت مي رسد. پس از ظهور زرتشت، اين پيامبر ايراني خداي بزرگ را اهوارمزدا معرفي كرد. ايزدان و بغان را به دو دسته اهورايي و ديواني تقسيم كرد. در باور زرشتي، بغان تيره اهورايي ستوده و تيره ديواني نكوهيده شود. يكي از ايزدان اهواريي مهر ايراني و هني بود. مهر ايزدي نيك است و قسمتي از اوستا به نام او، نام گذاري شده است. در مهريشت اوستا آمده است: «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ايراني مي نگرد تا دروغي نگويد.»
ايزد مهر در يكي از شهرهاي خاوري ايران از دوشيزه اي به نام ناهيد زاده شد. پس از مدت اندكي كشور به كيش مهرپرستي گرويد. مهرپرستي از مرزهاي ايران فراتر و به رم رفت. پادشاهان رم به آن گرويدند و دين رسمي رم شد. «يوليانوس» يا «ژوليان» يكي از پادشاهان رومي گروه گروه مردم ترسا را به دين مهر مي كشاند و دعوت مي كرد. هنوز هم نيايش هاي اين شاه رومي با مهر برجاست. «اي پدر در آسمان نيايش مرا بشنو» «يوليانوس» در اين نيايش خدا را پدر مي نامد. اين اسمي بود كه ترسايان به تقليد از مهرپرستان بر خداي خود گذاشتند. روميان سال هاي بسيار تولد مهر و شب چله را جشن مي گرفتند و آن را آغاز سال مي دانستند. حتي پس از گسترش دين مسيحيت، باز كشيشان نتوانستند از گرفتن اين جشن ها جلوگيري كنند و به ناچار مجبور شدند به دروغ اين شب را زادروز تولد عيسي معرفي كنند تا روز 25 دسامبر را به بهانه تولد عيسي جشن بگيرند نه تولد ايزدمهر،‌ هنگامي كه به آيين و مراسم مسيحيان در كريسمس نگاه مي كنيم بسياري از نشانه هاي ايراني اين مراسم را در مي يابيم. ايرانيان قديم در شب چله درخت سروي را با دو رشته نوار نقره اي و طلايي مي آراستند. بعدها مسيحيان درخت كاج را به تقليد از مهرپرستان و ايرانيان تزيين كردند. مهر از دوشيزه با كره اي به نام آناهيتا در درون غاري زاده شد كه بعدها مسيحيان عيسي را جايگزين مهر و مريم را جايگزين آناهيتا قرار دادند. يكي ديگر از وام گيري هاي مسيحيان از مهرپرستان، روز مقدس مسيحي يعني يكشنبه است.
Sunday به معني روز خورشيد يا مهر است كه روز مقدس مهرپرستان بود. ارنست رنان درباره آيين مهرپرستي گفته است:‌ «اگر عيسويت به هنگام گسترش خود بر اثر بيماري مرگ ماري باز مي ايستاد، سراسر جهان به آيين مهر مي گرويد.»
یلدای ایرانی، شبی که خورشید از نو زاده می شود

منبع: www.zendehrood.com

R A H A
12-18-2011, 08:13 PM
شب يلدا با حافظ


قرنهاست که طولاني ترين شب سال در خانه هاي ايرانيان با گرمي مراسم يلدا برگزار مي شود مراسمي که هنوز گرمايش را به زندگي شهري ، عوض شدن روابط و حتي فاصله ها نداده است ، براي نسل جديد با تازگي و هيجان همراه است و براي نسل قديم ، غم شيرين گذشته را زنده مي کند.
در باورهاي قديم ، شب يلدا طولاني ترين و تاريک ترين شب سال بود ، شب حمله اهريمن براي جلوگيري از تولد خورشيد تلقي مي شد و مردم در اين شب به اميد تولد خورشيد بيدار مي ماندند و شب زنده داري مي کردند. شب يلدا و به تعبيري شب چله ، آغاز چله بزرگ است که از اول دي ماه تا 10 بهمن ادامه دارد و اين 40 روز نيز سردترين روزهاي سال اند که براساس همان باور قديمي ، خورشيد تازه به دنيا آمده بايد بزرگ شود و براي گرم کردن زمين نيرو به دست آورد. چله کوچک نيز از 10 بهمن تا 20 اسفند ادامه دارد و ازاين رو کوچک خوانده مي شود که سرماي هوا در آن کمتر است.
«شب يلدا از سنتهاي زيبايي است که توانسته همراه با دستاوردهاي جديد هنري و علمي دنياي نوين ، از گذشته هاي دور خود را حفظ کند.» محمدرضا يوسفي ، نويسنده و محقق ادامه مي دهد: شب يلدا از جمله سنتهايي است که به دليل نوآوري و زيبايي که در ذات خود دارد ، توانسته است ، به رغم همراهي با گونه هاي متفاوت اجتماعي ماهيت خود را حفظ کند. وي به ايسنا مي گويد: شب يلدا حلقه ارتباطي فصلي و نسلي است بنابراين از گذشته هاي دور با انواع بازي در زندگي هاي شباني و روستايي همراه بوده است ؛ يعني برپايي بازي هايي همچون «کوزه گلي» از سرماي زمستان و زندگي طولاني در خانه ها خبر مي داد. يوسفي اظهار مي کند: نماد شب يلدا هندوانه است. ميوه اي با پوشش سبز که درون آن قرمزي ويژه اي دارد و اين قرمزي نشان گرما و خورشيد و نمادي از زندگي و حرکت است و اين سرخي در کنار برودت بويژه در گذشته اهميت ويژه اي داشته است.
يلدا با حافظ

مصطفي رحماندوست ، نويسنده و شاعر اعتقاد دارد تنها خانواده هاي بافرهنگ به سنت حافظ خواني و شاهنامه خواني در شب يلدا وفادار مانده اند. وي مي گويد: شب يلدا بر دو پايه استوار است ؛ خوردن ميوه ها و تنقلات که البته انتخاب هر کدام از آنها فلسفه خاصي دارد و دور هم جمع شدن و گپ زدن که معمولا با حافظ خواني همراه است.
وي معتقد است ، در گذشته هم فقط افراد فرهيخته و اهل سواد و دانش اين شب را با حافظ خواني و شاهنامه خواني توام مي کردند ، چرا که همه خانواده ها اهل سواد نبودند تا کارهايي مثل حافظ خواني برايشان لذتبخش باشد. رحماندوست مي گويد: در حال حاضر نيز وضعيت کمابيش به همان منوال است ، يعني به استثناي خانواده هايي که به فرهنگ و فکر اهميت مي دهند ، بقيه کماکان همان روش را دنبال مي کنند و بيشتر هم و غم خود را بر تقويت شکمي قرار مي دهند. وي ادامه مي دهد: اگرچه بررسي تطبيقي در زمينه حافظ خواني در گذشته و حال ممکن نيست ، ولي مي توان ادعا کرد در حال حاضر فقط خانواده هاي بافرهنگ به اين جنبه شب يلدا مي پردازند. برعکس اين اظهارنظر، محمد آقاپور ، مردم شناس ، معتقد است : مراسم حافظ خواني در اين شب متعلق به طبقه خاص و اهل ادب و فرهنگ نيست ، چرا که تقريبا در تمام منازل ، کتاب حافظ وجود دارد و نه فقط مختص اين شب نيست بلکه اصولا مردم به حافظ خواني و فال حافظ اعتقاد دارند. به گفته وي ، در عامه مردم باور و اعتقاد به فال حافظ بسيار قوي است.

منبع: جام جم

R A H A
12-18-2011, 08:15 PM
خواص آجیل شب یلدا


میوه خشك معروف

در شب یلدا، میوه‌های خشك یا آلبالو و آلوهایی كه در فریزر نگهداری می‌شود، هم در سفره می‌گذارند. یكی از این میوه‌های خشك، انجیر است. این میوه مغذی و خوش طعم است و دارای ویتامین‌های فراوان، مواد معدنی، چربی مفید و مواد قندی است.
ضد سرطان است و خوردن آن باعث افزایش ادرار می‌شود. انجیر برای افرادی كه قند خونشان پایین است و یك باره احساس ضعف می‌كنند، مناسب است، زیرا قند آن به سرعت از روده كوچك جذب می‌شود. همچنین ملین بسیار خوبی است.
در طب قدیم از آن به عنوان گرمی یاد می‌كردند و اغلب آن را با بادام یا گردو مصرف می‌كنند. مصرف انجیر برای از بین بردن بوی بد دهان نیز توصیه شده است. این میوه تعرق را زیاد كرده و سموم بدن را دفع می‌كند و خیسانده آن در شیر در موارد سرما‌خوردگی شدید بسیار مفید است.

آجیل هفت قلم

آجیل، بخش چرب و خوشمزه سفره یلدا را تشكیل می‌دهد. بادام، پسته، فندق، گردو، نخودچی، كشمش و باسلوق، كمتر كسی را دچار وسوسه نمی‌كند، به خصوص كه در شب‌های سرد زمستان، خوردن آجیل شما را گرم می‌كند، در زیر به شرح خواص دو قلم از خوراكی‌های موجود در آجیل شب یلدا می‌پردازیم:

میوه‌ای كه می‌خندد:

پسته در اروپا بسیار گران است و كمتر شناخته شده است. مغز پسته از نظر طب قدیم ایران گرم و خشك است و برای افراد گرم مزاج مناسب نیست، این میوه بسیار مقوی است و حاوی ویتامین‌های b1 ، b3 و e و املاح مغذی شامل آهن، پتاسیم، فسفر و كلسیم است.
مغز پسته به دلیل دارا بودن آهن، خون ساز است و معمولاً به افرادی كه از كم‌خونی فقر آهن رنج می‌برند، مصرف آن توصیه می‌شود. همچنین آن را تقویت كننده نیروی جسمی می‌دانند.
از دیگر خواص پسته می‌توان به وجود كوآنزیم كیو10 (10q) اشاره كرد كه نوعی آنتی‌اكسیدان است و در پیشگیری از بیماری‌های قلبی نافع است.از سوی دیگر افرادی كه مبتلا به نارسایی كبد هستند، مبتلایان به نقرس ، دیابت و ناراحتی‌های كلیه باید از خوردن پسته خودداری كنند.

میوه‌ای به شكل مغز:


مغز گردو دارای پروتئین، قند، آب و چند اسید آلی، مقدار كمی اسانس و ویتامین‌های a, b, c, d و e است. این میوه حاوی اسیدهای چرب مفید و املاح معدنی نظیر كلسیم، پتاسیم، منیزیوم و فسفر است، تا جایی كه در برخی منابع، فسفر آن در رده منابع غنی ذكر می‌كنند.
گردو از نظر طب قدیم ایران گرم و خشك است و از آن برای پایین آوردن كلسترول خون و پیشگیری از بیماری‌های ریوی استفاده می‌كنند.
مصرف این میوه از تشكیل سنگ كلیه و سنگ كیسه صفرا جلوگیری می‌كند.

آجیل‌های فریبنده

آجیل و خشكبار جز خوراكی‌های سنتی هستند كه مردم عادت كرده‌اند، به صورت فله‌ای خریداری كنند. البته هركس دلایل مخصوصی دارد، بعضی از افراد به نكاتی مثل این كه «آجیل باز را می‌توان از 50 گرم تا چندین كیلو و به میزان دلخواه خریداری كرد»، یا «آجیل باز قابل تست كردن است و در ضمن هزینه‌ای هم برای بسته‌بندی نمی‌پردازیم» اشاره می‌كنند.
فروشندگان آجیل و خشكبار هم می‌گویند: «مشتریان باهوش، جنس را با دقت می‌بینند، آن را می‌چشند و بعد خرید می‌كنند.»
اما بد نیست بدانید آجیل و خشكبار قابلیت آلودگی به قارچی نظیر افلاتوكسین را دارند كه واحدهای صنعتی با توجه به وجود پروانه‌های بهداشتی، ضوابط و دستورالعمل‌ها ملزم به اندازه‌گیری قارچ افلاتوكسین بر روی محصولاتشان هستند، اما در محصولات سنتی آجیل و خشكبار، این اندازه‌گیری‌ها صورت نگرفته و محصول تولیدی قابل ردیابی نیست.

خودكشی در شب یلدا

البته قرار نیست كه شما در شب یلدا كه شب سلامتی نام گرفته، در اثر مصرف بیش از حد خوراكی‌ها یا استفاده از خوراكی‌های آلوده بیمار شوید و طعم بلندترین شب سال را با بیماری و درد تلخ كنید، در زیر توصیه‌هایی آورده شده كه به شما كمك می‌كند تا از برخی موارد آزار دهنده پرهیز كنید:
1 - پوست میوه‌هایی مثل انار و هندوانه را حتماً به دقت بشویید، چرا كه خوردن انار آب لمبو و هندوانه در صورتی كه آلوده باشند، هرگز لذت بخش نیست.
2 - اگر در آجیلی كه می خرید، بادام زمینی بدون پوسته قهوه‌ای و به شكل فله‌ای وجود دارد حتماً آن را پاك كنید و دقت كنید كه در بین آن دانه‌های سیاه ریز وجود نداشته باشد.
3 - افرادی كه از بالا بودن تری‌گلیسیرید خون رنج می‌برند، بهتر است از مصرف دانه‌های چرب مثل پسته، بادام، گردو و... خودداری كنند.
4 - مصرف آجیل بو داده كه حاوی نمك فراوان است به هیچ وجه به كسانی كه فشار خون بالایی دارند یا از مشكلات كلیوی رنج می‌برند، توصیه نمی‌شود.
5 - بهتر است در انتخاب آجیل دقت كرده و به عنوان مثال پسته‌هایی كه پوست بسیار زرد براق یا مغز قرمز رنگ شده دارند و یا تخمه‌هایی كه برای پررنگ‌تر شدن از رنگ‌های مصنوعی در آنها استفاده كرده‌اند را خریداری نكنید.
6 - خوراكی‌های شب یلدا به اندازه كافی متنوع و حجیم هستند، پس توصیه من به شما این است كه یا شام را حذف كنید یا شام بسیار سبكی میل كنید.
7 - به خاطر داشته باشید كه آجیل خام تا یك سال قابل نگهداری است، اما بعد از تفت دادن بهتر است هر چه زودتر مصرف شود.
منبع: سایت آفتاب

R A H A
12-18-2011, 08:23 PM
یلدا در شعر شاعران

شب یلدا به معنای تیرگی و سیاهی و بلندی و درازی در ادبیات فارسی مورد استعاره و تشبیه قرار گرفته و شاعران پارسی گوی، زلف و چشم و دل یار را در سیاهی، و روز هجران و جدایی و دوری را در درازی به شب یلدا تشبیه کرده اند:
عنصری سروده:
چون حلقه ربایند به نیزه تو به نیزه
خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا

منوچهری سراید:
نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند
ناصر خسرو فرموده:
گر نیابد خوی ایشان، در نیابد خلق را
روز روشن، در بر دانا شب یلدا شود
قندیل ضروری به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا[/URL]
او بر دوشنبه و تو بر آدینه
تو لیل قدر داری و او یلدا

(http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d9%84%d8%af%d8%a7.html)
مسعود سعد سروده:

کرده خورشید صبح ملکتِ تو
روز همه دشمنان، شب یلدا


معزّی سراید:

ایزد دادار مهر و کین تو گویی
از شب قدر آفرید و از شب یلدا
زان که به مهرت بُوَد تقرب مؤمن
زان که به کینت بُوَد تفاخر ترسا


سیف اسفرنگی سروده:


سخنم بلند نام از سخن تو گشت و شاید
که دراز نامی از نام مسیح یافت یلدا

(http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d9%84%d8%af%d8%a7.html)
معزّی سراید:


تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است
تو شمع فروزانی و گیتی شب یلدا


خاقانی فرموده:


گر آن کیخسرو ایران و تور است
چرا بیژن شد اندر چاه یلدا (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d9%84%d8%af%d8%a7.html)
آری که آفتاب مجرد به یک شعاع
بیخ کواکب شب یلدا برافکند
همه شب های غم آبستن روز طَرَب است
یوسف روز به چاه شب یلدا بیند
با جفای تو بر، که خورد از عمر
شب یلدا رفو که کرد پرند
هست چون صبح آشکارا کاین صباح چند را
بیم صبح رستخیز است از شبِ یلدای من


سعدی فرماید:


همه بر آن همه دردم امیدِ درمان است
که آخری بُوَد آخر شبان، یلدا را
روز رویش چو برانداخت نقاب از سر زلف
گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست
یادِ آسایش گیتی، بزند بر دل ریش
صبح صادق ندمَد تا شب یلدا نرود
برآی ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمد
که بگرفت این شب یلدا[URL="http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d9%84%d8%af%d8%a7.html"] (http://tebyan-zn.ir/tags/%db%8c%d9%84%d8%af%d8%a7.html) ملال از ماه و پروینم
نظر به روی تو هر بامداد نوروزی است
شبِ فراق تو هر گه که هست یلدایی است


انجمن آرا سروده:


شب یلدای غمم را سحری پیدا نیست
گریه های سحرم را اثری پیدا نیست


رضا قلی خان هدایت سراید:


در سالی اگر شبی است یلدا

در یک مه آن صنم دو یلداست
و در نثر فارسی آمده است:
«و در شب های یلدای ظلم که آفتابِ ملکِ من به مغربِ زوال، افول نماید، چراغ فراغ چگونه افروزند» (۸)
نویسندگان عرب نیز از شب یلدا به شب میلاد (لیله المیلاد) یاد کرده اند که عیسی (ع) در آن شب بزاد، و در بلندی و درازی و وصال یار، مانند شاعران و نویسندگان پارسی گوی، در صناعاتِ لفظی به استعاره و تشبیه اش گرفته اند. ابونواس شاعر تازی، شعری سروده که برگردان پارسی آن چنین است:



ای شب میلاد! آیا دانی که در عشق ورزی



از پگاهی که بوده ای از من درازتری! (۹)


و عبدالله پسر عبدالله طاهر سروده که برگردان پارسی آن چنین است:
شب میلاد بلندترین شب سال هم گذشت
و کوتاه ترین آن، این دویند دوگونه
به یک معنا بلند شد و کوتاه گشت
در کنار معشوق و اجتماع سالانه (۱۰)

tina
12-18-2011, 09:54 PM
محفل آریائی تان طلائی
دلهایتان دریائی

شادیهایتان یلدائی
پیشاپیش مبارک باد این شب اهورائی . . .

چه زود یه شب یلدای دیگه از راه رسید واقعا عمر ما آدما چقدر زود میگذره در هر صورت یلداتون مبارک

tina
12-18-2011, 09:56 PM
کی هندونه میخواست؟اینم هندونه با اشکال مختلف.................نوش جان:d:








http://www.seemorgh.com/uploads/1lemon.jpg








http://www.seemorgh.com/uploads/2lemon.jpg







http://www.seemorgh.com/uploads/3lemon.jpg







http://www.seemorgh.com/uploads/4lemon.jpg







http://www.seemorgh.com/uploads/5lemon.jpg







http://www.seemorgh.com/uploads/6lemon.jpg







http://www.seemorgh.com/uploads/7lemon.jpg







http://www.seemorgh.com/uploads/8lemon.jpg







http://www.seemorgh.com/uploads/watermelonpops.jpg







http://www.seemorgh.com/uploads/6a00e55007f5938834015391174f33970b-320wi.jpg










http://www.seemorgh.com/uploads/10lemon.jpg

tina
12-18-2011, 09:58 PM
دیر زمانی است که مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا می‌دارند که در میان اقوام گوناگون، نام‌ها و انگیزه‌های متفاوتی دارد. در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند که همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یکم دی‌ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.
خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می‌گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندکی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله ۵/۲۳ درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معکوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی و فرخنده می‌داشتند.
در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمه‌های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکی‌های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام کیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می‌دهد. فرقه‌های گوناگون عیسوی، با تفاوت‌هایی، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌کنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال آنان نیز «کریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند (که هنوز هم حامیان سرمایه‌داری لجام گسیخته اندیشه‌های عدالت‌جویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود می‌دانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌کرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.
هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز می‌کوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار کنند. البته در تقویم نوظهوری که برخی زرتشتیان از آن استفاده می‌کتتد و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با ۲۴ آذرماه مصادف می‌شود که نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی که از شب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌کند. از آنرو که فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.
امروزه می‌توان تولد خورشید را آنگونه که پیشینیان ما به نظاره می‌نشسته‌اند، تماشا کرد: در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می‌شده که یکی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر کاشان است که فعلاً تنها بنای سالم باقی‌مانده در این زمینه در ایران است. پژوهش‌های نگارنده که در سال ۱۳۸۰ منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقی‌های ایران)، نشان می‌دهد که این بنا بگونه‌ای طراحی و ساخته شده است که می‌توان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است که تولد خورشید بگونه‌ای ملموس و قابل تماشا در آن دیده می‌شود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیکی روستای رباط سفید، نیز دارا است که البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید می‌شود.
هر ساله مراسم دیدار طلوع و تولد خورشید و بررسی نظریه نگارنده در چارتاقی‌های ایران و از جمله چارتاقی‌های نیاسر، نویس و بتخانهٔ آتشکوه، با حضور دوستداران باستان‌ستاره‌شناسی ایرانی و دیگر علاقه‌مندان در محل چارتاقی‌ها برگزار می‌‌شود.

mozhgan
12-19-2011, 01:20 AM
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم

و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها

یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ، شبهایتان ستاره باران . . .




http://www.pic.p30ask.com/images/36597910049155271439.jpg (http://www.pic.p30ask.com/)

شب یلدا همیشه جاودانی است / زمستان را بهارزندگانی است

شب یلدا شب فر و کیان است / نشان ازسنت ایرانیان است

http://www.pic.p30ask.com/images/02446287633951583902.jpg (http://www.pic.p30ask.com/)

شب یلدا رو به همه دوستان عزیزم تبریک می گم :^:

mozhgan
12-19-2011, 01:22 AM
شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند.

این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود.

mozhgan
12-19-2011, 01:23 AM
«یلدا» واژه‌ایست به معنای «تولد» برگرفته از زبان سریانی که از شاخه‌های متداول زبان «آرامی» است. زبان «آرامی» یکی از زبان‌های رایج در منطقه خاورمیانه بوده‌است. برخی بر این عقیده‌اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبایی از راست به چپ نوشته می‌شده، وارد زبان پارسی شده‌است.

واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای روز) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود. واژه دی dey از day پهلوی و از dadhva اوستایی آمده است که به معنی خداوند و آفریدگار است و این واژه با day انگلیسی که خود از daeg و tag ژرمنی متقدم آمده است مرتبط نمی باشد! ماه دی در تقویم مذهبی ایران باستان آغاز سال نو مذهبی بوده است. چنان که میراث آن از راه میترائیسم به مسیحیت و تقویم امروزی نیز رسیده است.

mozhgan
12-19-2011, 01:26 AM
یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند. بدین‌سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است. در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده‌ است. در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده‌ است:

«یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است.»

تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌نهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد. در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‌ها و فرآورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده می‌شد.

ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار باززاییده‌ شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب‌هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده‌است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند).خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده‌ است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و در خورروز در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.

mozhgan
12-19-2011, 01:28 AM
امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس را در خود نگاه داشته‌ است و کریسمس به عنوان آمیزه‌ای از جشن‌های ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد.هنگام توسعهٔ آیین‌های رازآمیز در اروپا و سرزمین‌های تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از از پذیرفتن آیین مسیحیت، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساترن)، ایزد باستانی زراعت، احترام می‌نهادند. این جشن تا هفت روز ادامه می‌یافت و انقلاب زمستانی را شامل می‌شد. از آنجا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده می‌کردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع می‌شد. هنگام عید ساتورنالیا، رومی‌ها اقدام به برپاداشتن جشن و سرور، به تعویق انداختن کسب و کار و منازعات، هدیه دادن به همدیگر و آزادکردن موقتی برده‌ها می‌نمودند. همچنین آیین رازآمیز میترائیسم، بر پایه پرستش ایزد باستان ایران زمین، میترا در سرزمین‌های تحت فرمانروایی روم باستان اشاعه زیادی یافته بود و بسیاری از رومیان، رویداد بلندتر شدن روزها به دنبال انقلاب زمستانی را با شرکت کردن در مراسمی به منظور بزرگداشت میترا، جشن می‌گرفتند. این جشنها و سایر مناسک تا روز اول ژانویه ادامه می‌یافت که رومیان آنرا روز ماه و سال جدید می‌دانستند. پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و به‌خصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود هم‌چنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت. کلیسای کاتولیک روم روز ۲۵ دسامبر را به عنوان زادروز مسیح برگزید تا به مراسم پگانیسم در آن زمان معنا و مفهوم مسیحی بخشد. برای نمونه، کلیسا جشن زادروز میترا خدای نور و روشنایی را با جشن بزرگداشت زادروز عیسی که عهد جدید او را نور و روشنی جهان می‌نامد، جایگزین نمود تا از درآمیختن این دو مناسبت، نفوذ بیشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگ‌ترین جشن آیین مهر را در خود حل کنند. اکنون کلیسای ارامنه روز ششم ژانویه را که گفته می‌شود روز غسل تعمید مسیح است را به عنوان روز میلاد مسیح جشن می‌گیرند. تاریخدانان، تاریخ دقیق زادروز عیسی را نمی‌دانند. فرانتس کومون، باستان‌شناس بلژیکی و بنیان‌گذار میتراپژوهی مدرن و دیگر میتراپژوهان همفکر او مفاهیم آیین میترایسم روم را کاملاً برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) می‌دانند اما این ایده از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد به شدت مورد نقد و بازبینی قرار گرفته‌ است و اکنون به یکی از مسائل بسیار مجادله‌برانگیز در زمینه پژوهش ادیان در دنیای روم و یونان باستان تبدیل شده‌ است.

در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «باززاییده‌ شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار می‌شده‌ است. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. هم‌چنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده می‌کردند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بوده‌ است.

در یونان قدیم نیز، اولین روز زمستان روز بزرگ‌داشت خداوند خورشید بوده‌ است و آن را خورشید شکست ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، می‌نامیدند که از ریشهٔ کلمهٔ ناتال که در بالا اشاره شد برگرفته شده‌است و معنی آن، میلاد و تولد است. ریشه‌های یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی مانده‌است از مهم‌ترین این جشن‌های می‌توان به جشن ساتورن اشاره کرد.
در قسمت‌هایی از روسیهٔ جنوبی، هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به‌مناسبت چله برگزار می‌شود. این آیین‌ها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی شبیه به موجودات زنده، بازی‌های محلی گوناگون، کشت و بذرپاشی به صورت تمثیلی و بازسازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجره‌ها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه‌خوانی و رقص و آواز و مهم‌تر از همه قربانی کردن جانوران از آیین‌های ویژه این جشن بوده و هست. یکی دیگر از آیین‌های شب‌های جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیین‌ها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم می‌خورند که نشان از همانندی جشن یلدا در ایران و روسیه دارند.
یهودیان نیز در این شب جشنی با نام «ایلانوت» (جشن درخت) برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند.

آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل‌گشا می‌خورند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می‌گذرانند و در خانواده‌های تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک هستند نیز سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شود و از آن با نام «خرم روز» (خره روز) یاد می‌گردد و آیین‌هایی ویژه در آن روز برگزار می‌شود. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است.

mozhgan
12-19-2011, 01:29 AM
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می‌دارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.

در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دی‌ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می‌گذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربان‌ها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ برده‌ها و خدمت‌کاران در سطح شهر آزاد شده و به‌سان دیگران زندگی می‌کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانه‌ای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقی‌مانده میوه‌هایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات می‌خوردند و دور هم گرد هیزم افروخته می‌نشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است. جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب‌نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می‌شود. متل‌گویی که نوعی شعرخوانی و داستان‌خوانی است در قدیم اجرا می‌شده‌است به این صورت که خانواده‌ها در این شب گرد می‌آمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف می‌کردند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوه‌ها که اغلب دانه‌های زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب می‌شوند که انسان‌ها با توسل به برکت‌خیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکت‌آور می‌کنند و نیروی باروی را در خویش افزایش می‌دهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب به‌شمار می‌روند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزئین می‌کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می‌کنند و به خانهٔ عروس می‌برند.

سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج‌ها موجود است. حافظ‌خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی‌هاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چله‌نشینان شده‌است.

همدانی‌ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مِیز نیز خورده می‌شود که از معمولترین خوراکی‌های موجود در ابن استان هاست.

در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم می‌دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می‌خورند.

در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می‌کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از خوردنی‌هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اطاق می‌گذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود. آوکونوس در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه‌کش آفتاب می‌خورند.(آو= آب و کونوس = ازگیل). در گیلان در خانواده‌هایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کرده‌اند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس می‌فرستند. در این طبق میوه‌ها و خوراکی‌ها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته می‌شود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولا ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار می‌گیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس می‌گردد.

مردم کرمان تا سحر انتظار می‌کشند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم‌شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می‌آورند
در کردستان نیز خانواده‌هایی که عروس به خانه بخت فرستاده‌اند خوانچه‌هایی حاوی هندوانه و آجیل و همچنین هدیه را به خانه نو عروس و داماد می‌فرستند

از نظر طب سنتی ایران در شب یلدا باید غذاهای گرم خورده شود. میوه مخصوص این شب کدو تنبل می‌باشدکه دارای طبیعت گرم می‌باشد. میوه هندوانه مخصوص چله تابستان می‌باشد نه زمستان چون طبیعت هندوانه سرد است و در فصل گرم باید خورده شود. هم چنین کدو تنبل در تقویت قوای مغز نیز بسیار مؤثر می‌باشد.

Atabay11
12-19-2011, 02:11 AM
شب برای شعر کوتاه هست و داغ دل بلند
صبر کن ای سینه یلدایی برایت میخرم

یلداتون مبارک

fatema
12-20-2011, 01:13 AM
عزیزانم یلدا رو با بزرگانمان با شادی و شادکامی به روز برسانیم


میان دوستـــان افتاده ای تک / رخت هندونه ،زلفت عین پشمک!
برایت می زنم اینک پیامک / شب یلدای تو ای گــــــل! مبارک!
کلمات کلیدی : payamak shab yalda, sms shabyalda, sms 30 azar, sms 30azar mah, sms shab yalda


http://www.webshad.com/wp-content/uploads/2011/12/2_8609280413_L6002.jpg

fatema
12-21-2011, 02:51 AM
:^:شب چله (یلدا): شب زایش خورشید و آغاز سال نو میترایی (http://ghiasabadi.com/shabechelleh.html)

دیر زمانی است که مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا می‌دارند که در میان اقوام گوناگون، نام‌ها و انگیزه‌های متفاوتی دارد. در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند که همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یکم دی‌ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.
خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می‌گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانروز خورشید اندکی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله ۵/۲۳ درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معکوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی و فرخنده می‌داشتند.
در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمه‌های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکی‌های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام کیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می‌دهد. فرقه‌های گوناگون عیسوی، با تفاوت‌هایی، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌کنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال آنان نیز «کریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند (که هنوز هم حامیان سرمایه‌داری لجام گسیخته اندیشه‌های عدالت‌جویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود می‌دانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌کرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.
هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز می‌کوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار کنند. البته در تقویم نوظهوری که برخی زرتشتیان (http://ghiasabadi.com/salnamayedini.html) از آن استفاده می‌کتتد و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با ۲۴ آذرماه مصادف می‌شود که نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی که از شب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌کند. از آنرو که فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.

mehraboOon
12-21-2011, 12:34 PM
آخره پاییز شد ، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !!


روی تختت امشب ،

بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی ...
بشمار ، تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی ...
بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی ...


فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟!


جوجه ها را بعدا با هم میشماریم ...
http://a3.sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-ash4/s320x320/400322_2872819026212_1432013610_33095203_804787181 _n.jpg

R A H A
12-21-2011, 04:40 PM
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81415648298571746926.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84422549925253674769.pnghttp://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81415648298571746926.gif





http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12203413599626724080.gif




شب یلدا را شب تولد خورشيد و آغاز خلقت می دانند. در باور ایرانیان " يلدا "، شب تولد خورشيد است. طولانی ترين شب سال سپری می شود و تاريکی که تا ديروز در روزهای سرد و تاريک، بر نور غلبه يافته بود، جای خود را به نور می دهد.
http://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gifhttp://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gifhttp://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gifhttp://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gifhttp://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gif



از اين پس روز طولانی تر و شب کوتاه تر می شود و نور بر تاريکی غالب می آيد و دوره سياهی، ظلمت و تباهی پايان می گيرد.

همه چيز در کار منقلب شدن است و اين آغاز "انقلاب زمستانی" است، در برابر "انقلاب تابستانی" که از اول تير آغاز می شود.

از اين روست که در باور ایرانیان، شب يلدا شب تولد روشنايی هاست که بنا بر آيين های ايرانی جشن گرفته می شود
http://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gifhttp://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gifhttp://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gifhttp://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gifhttp://s9.rimg.info/aab501fb885f74fd4e26463ef55e19f5.gif



http://www.taknaz.ir/upload/20/0.704481001292922273_taknaz_ir.jpg





http://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/31.gifhttp://fotocache01.stormap.sapo.pt/fotostore02/fotos//93/34/7f/4784154_Mcqz0.gifhttp://zibasazi-bahar-20.persiangig.ir/31.gif




يلدا

يعني

يادمان باشد كه زندگي
انقدر كوتاه است كه يك دقيقه بيشتر با هم بودن را

بايد جشن گرفت


يلداتون مبارك


http://www.hellocrazy.com/reserved/cards/200505241544350.watermelon.gif




http://www.smstak.com/wp-content/uploads/2011/12/yalda.jpg


شده یلدا مقارن با محرم
نمی دانم بخندم یا بگریم

مبارک، تسلیت عید و عزاتان
پس از شادی بخور یک ذره هم غم . . .

R A H A
12-21-2011, 04:40 PM
هر چه از روشنی وسرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی‌ها سدی باشند در برابر تاریکی ها

http://s18.rimg.info/3ee53305c94a374e1225ababf14ab59c.gif

یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران!

http://s17.rimg.info/653be6bf390abf2b972471272cce8550.gif http://s17.rimg.info/2c2ad4c18ab2df6cf4fb6b7e4af6cecd.gif http://s17.rimg.info/2c2ad4c18ab2df6cf4fb6b7e4af6cecd.gif http://s17.rimg.info/653be6bf390abf2b972471272cce8550.gif