PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فرهنگ لغات



shirin71
07-16-2011, 04:33 PM
ثابت: پا بر جا، استوار، پایدار

shirin71
07-16-2011, 04:33 PM
جا: جای، محل، مقام، هر گوشه یا نقطه که کسی یا چیزی در آن قرار بگیرد.

shirin71
07-16-2011, 04:34 PM
جائر

جور کننده، ظالم، ستمکار، جوره «به فتح جیم و او و را» جمع.

shirin71
07-16-2011, 04:34 PM
جائز

جایز، روا، روان، مباح، جوائز و اجوزه جمع.

shirin71
07-16-2011, 04:34 PM
جائزه

«جائزه» مؤنث، صله، عطیه، پاداش، عطیه که به برنده ی مسابقه یا به کسی که کار خوبی انجام داده باشد بدهند، جوائز جمع.

shirin71
07-16-2011, 04:34 PM
جائع

جایع، گرسنه، مرد گرسنه، جیاع جمع.

shirin71
07-16-2011, 04:34 PM
جابر

شکسته بند، کسی که عضو شکسته را جامی اندازد و معالجه می کند.
گردنکش، ستمکار.

shirin71
07-16-2011, 04:35 PM
جابلسا

کنایه از مغرب، یا شهر خیالی در مغرب، جابرسا و جابرصا و جابلس و جابلص و جابرس و جابرص هم گفته اند.

shirin71
07-16-2011, 04:35 PM
جابلقا

کنایه از مشرق، یا شهر خیالی در مشرق، جابلق هم گفته شده.