Sara12
05-26-2011, 02:31 PM
بهانه تراشی ممنوع
آیا تا به حال شده در زندگی احساس بیهودگی کنید و با خود بگویید که برای چه دارم اینقدر تلاش میکنم در حالیکه اصلا احساس خوبی ندارم؟
http://www.hamshahrionline.ir/images/position36/2011/5/18-2_216323_.jpg
برای همه ما پیش آمده که گاهی چندین روز احساس ناراحتی داریم و غمگین هستیم ولی فکری به حال آن نمیکنیم! ممکن است بسیاری از ما ندانیم که واقعا از زندگی چه میخواهیم، زیرا باید وقت خود را صرف کارهای مختلف کنیم؛ بدون اینکه از آنها لذت ببریم.
اینکه شما چگونه زندگی میکنید، یک انتخاب شخصی است و به خودتان بستگی دارد که دوست دارید چه راهی برگزینید، ولی همه ما دوست داریم آسایش و آرامش داشته باشیم و بتوانیم بیشتر از زندگی خود لذت ببریم؛ بنابراین برای رسیدن به این هدف باید راه درست و مناسب را انتخاب کرد تا به هدف نهایی رسید؛ حال آنکه بسیاری از ما راه و مسیری را انتخاب کردهایم که در انتها نهتنها به شادمانی و آرامش نمیرسد بلکه ما را به سوی ناراحتی و غم و اندوه و استرس بیشتر پیشمیبرد و جالب این است که با پیمودن راه اشتباه، انتظار داریم به مقصد هم برسیم؛ درست مانند این است که شما بخواهید به منزل خود برسید ولی راه اشتباه را انتخاب کرده باشید و در حال پیمودن مسیر دیگری (مثل محل کارتان) باشید و دائم هم ناراحت این هستید که چرا به منزل نمیرسید؟!
بنابراین ابتداییترین کار برای شروع و پیمودن راه درست، تعیین هدف است. به این موضوع فکر کنید که از زندگی خود چه میخواهید، سپس بهانههای همیشگی را کنار بگذارید و راه مناسب را انتخاب کنید.
البته شما مجبور نیستید در همین لحظه جوابهای عالی و بیکم و کاستی داشته باشید. کافی است ذهن خود را بگشایید و ببینید واقعا چه خواستههایی دارید که دستیافتن به آنها دور از انتظار نیست،چه چیز واقعا شما را خوشحال میکند، برای رسیدن به آرامش چه چیزهایی کم دارید و دوست دارید چه چیزهایی به دست بیاورید، برای چه چیزهایی ارزش قائل هستید و در کل ارزشهایتان چیست و...».
ارزشهای شما
به عنوان نخستین گام ارزشهای خود را بررسی و برای خود مشخص کنید، زیرا یکی از مهمترین دلایل استرس این است که با چیزهایی که برایتان ارزشمند نیستند زندگی کنید؛ یعنی به نوعی مجبور باشید خلاف ارزشهایتان عمل کنید یا آنها را نادیده بگیرید. در این مواقع احساس ناراحتی میکنید و این ناراحتی به مرور افزایش مییابد تا اینکه به کلی تعادل شما را به هم میزند و چه بسا باعث ایجاد انواع بیماریهای جسمانی و غیرجسمانی هم میشود.
در واقع حفظ ارزشهاو توجه به آنها چیزی فراتر از توجه به ویژگیهای رفتاری است و بر انرژی، سلامتی، روابط، کار و سایر فعالیتهای ما تأثیر میگذارد.
شما برای اینکه بتوانید کارهای خود را بهتر انجام دهید باید بتوانید سطح انرژی خود را بالا ببرید؛ مثلا انرژی ذهنی با هوشیاری، تمرکز، یادگیری، تحلیل و خلاقیت در ارتباط است و برای افزایش انرژی توجه به این موارد مؤثر خواهد بود.
آیا تا به حال شده در زندگی احساس بیهودگی کنید و با خود بگویید که برای چه دارم اینقدر تلاش میکنم در حالیکه اصلا احساس خوبی ندارم؟
http://www.hamshahrionline.ir/images/position36/2011/5/18-2_216323_.jpg
برای همه ما پیش آمده که گاهی چندین روز احساس ناراحتی داریم و غمگین هستیم ولی فکری به حال آن نمیکنیم! ممکن است بسیاری از ما ندانیم که واقعا از زندگی چه میخواهیم، زیرا باید وقت خود را صرف کارهای مختلف کنیم؛ بدون اینکه از آنها لذت ببریم.
اینکه شما چگونه زندگی میکنید، یک انتخاب شخصی است و به خودتان بستگی دارد که دوست دارید چه راهی برگزینید، ولی همه ما دوست داریم آسایش و آرامش داشته باشیم و بتوانیم بیشتر از زندگی خود لذت ببریم؛ بنابراین برای رسیدن به این هدف باید راه درست و مناسب را انتخاب کرد تا به هدف نهایی رسید؛ حال آنکه بسیاری از ما راه و مسیری را انتخاب کردهایم که در انتها نهتنها به شادمانی و آرامش نمیرسد بلکه ما را به سوی ناراحتی و غم و اندوه و استرس بیشتر پیشمیبرد و جالب این است که با پیمودن راه اشتباه، انتظار داریم به مقصد هم برسیم؛ درست مانند این است که شما بخواهید به منزل خود برسید ولی راه اشتباه را انتخاب کرده باشید و در حال پیمودن مسیر دیگری (مثل محل کارتان) باشید و دائم هم ناراحت این هستید که چرا به منزل نمیرسید؟!
بنابراین ابتداییترین کار برای شروع و پیمودن راه درست، تعیین هدف است. به این موضوع فکر کنید که از زندگی خود چه میخواهید، سپس بهانههای همیشگی را کنار بگذارید و راه مناسب را انتخاب کنید.
البته شما مجبور نیستید در همین لحظه جوابهای عالی و بیکم و کاستی داشته باشید. کافی است ذهن خود را بگشایید و ببینید واقعا چه خواستههایی دارید که دستیافتن به آنها دور از انتظار نیست،چه چیز واقعا شما را خوشحال میکند، برای رسیدن به آرامش چه چیزهایی کم دارید و دوست دارید چه چیزهایی به دست بیاورید، برای چه چیزهایی ارزش قائل هستید و در کل ارزشهایتان چیست و...».
ارزشهای شما
به عنوان نخستین گام ارزشهای خود را بررسی و برای خود مشخص کنید، زیرا یکی از مهمترین دلایل استرس این است که با چیزهایی که برایتان ارزشمند نیستند زندگی کنید؛ یعنی به نوعی مجبور باشید خلاف ارزشهایتان عمل کنید یا آنها را نادیده بگیرید. در این مواقع احساس ناراحتی میکنید و این ناراحتی به مرور افزایش مییابد تا اینکه به کلی تعادل شما را به هم میزند و چه بسا باعث ایجاد انواع بیماریهای جسمانی و غیرجسمانی هم میشود.
در واقع حفظ ارزشهاو توجه به آنها چیزی فراتر از توجه به ویژگیهای رفتاری است و بر انرژی، سلامتی، روابط، کار و سایر فعالیتهای ما تأثیر میگذارد.
شما برای اینکه بتوانید کارهای خود را بهتر انجام دهید باید بتوانید سطح انرژی خود را بالا ببرید؛ مثلا انرژی ذهنی با هوشیاری، تمرکز، یادگیری، تحلیل و خلاقیت در ارتباط است و برای افزایش انرژی توجه به این موارد مؤثر خواهد بود.