توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : •°•(¯`·._ متن ها و شعرهای عاشقانه _.·´¯)•°•
R A H A
12-14-2011, 01:16 AM
بهشت تو ی دستامه وقتی تو پیش منی
نه تو نمی تونی از عشقم دل بکنی
تو مال منی تو فال منی دنیا دنیا تو رو می خوام
تو یاس منی احساس منی جز تو کسی رو نمی خوام
تا تو رو دارم زندگی بهشت برام
انگار خدا عشق تو رو نوشته برام
تو مال منی تو فال منی دنیا دنیا تو رو می خوام
تو یاس منی احساس منی جز تو کسی رو نمی خوام
R A H A
12-14-2011, 01:19 AM
با وجود این همه بی وفایی
هنوز هم برایم عزیزی
با اینکه این دل بی طاقت و عاشق را شکستی اما هنوز هم برای من عزیزی
تو بگو فراموشت کنم ، من نیز به دلم میگویم تو را فراموش کند
اما دل من هیچگاه فراموشت نخواهد کرد عزیزم....
با اینکه این چشمهای بی گناهم را خیس کردی اما هنوز هم
در قلب من هستی ای نازنینم...
تو هرچه امید و آرزو در دلم داشتم را سوزاندی اما هنوز هم امیدوارم
چون تو را دارم ای زندگی من.....
هنوز هم برای من بهترینی و هنوز به داشتن چنین عشقی مانند تو افتخار میکنم....
تو قلب مرا به من بازگرداندی ، اما قلب تو همچنان برای من است ...
تو به من گفتی فراموشت کنم ، گفتی که دیگر از من خسته و سرد شده ای
اما هنوز باور ندارم و همه حرفهایت را به حساب خستگی زندگی میگذارم....
تو هنوز با اینکه مرا اینهمه با حرفهایت شکنجه میدهی برایم عزیزی.....
دوستت دارم بیشتر از همیشه و همه کس!
تو بگو لعنت به من و عشق من ، اما من میگویم فدای آن قلب مهربانت
و آفرین به این صداقت و پاکی ات....
برای من عزیزی ای آنکه با همه بی وفایی ها و بی محبتی هایت
هنوز هم در قلب من جای داری ....
آری با وجود تمام بی وفاهیهایت بیشتر از همیشه :::::
دوستت دارم عزیزم
R A H A
12-14-2011, 01:20 AM
اومدي شبيه بارون دله من خسته خاكه
واسه اون نم نمه چشمات ، نميدوني چه هلاكه
نمي دوني ، نميدوني واسه من چقدر عزيزي
شايدم مي دوني اما منو باز به هم ميريزي
نمي دونم چي رازيه كه تو چشمات خونه كرده
هر چي هست اونقدر قشنگه كه منو ديوونه كرده
نمي گم عوض شدي تونه هنوزم مهربوني
حدسشومن زده بودم نمي خواي پيشم بموني
روزايه اول اين عشقو عشتياقت تازه تر بود
حالا با صد التماسم ديگه پيشم نميموني
يك روزي خوندم يك جايي از عزيز بي وفايي
واسه دوامه يك عشق عاشقوبايد بروني
رفتيو من تنها شدم با غصه زندگي
قسمته تو سفر شدو قسمته من آوارگي
اگر واست زحمتي نيست سر عهدمون بمون
منم تو رو سپردم دسته خدايه مهربون
دلم واست شور ميزنه اين دله بي خبر نزار
تو رو خدا با خوبيات روهيچ دلي اثر نزار
يك شب تو پاييز كه غمت سر به سره دل ميزاره
فرزانه همون كسيه كه بيشتر از همه دوست داره
توكه نيستي ... تو كه نيستي قلبه عاشق بي قراره
آرزويه تو رو داشتن باز تو رو يادم مياره
تو بدون كه بي تو هرگز شبه من سحر نميشه
جز تو چشمام واسه هيچكي نميباره ، تر نميشه
هنوزم حسه نيازت از تو قلبه من نرفته
كاش بدوني ، كاش بدوني زندگي بي تو چه سخته
R A H A
12-14-2011, 01:21 AM
تنها زمانی که احساس کردم خیلی خوشبختم لحظه ای بود که هیچ کسی صدای فریاد هام رو نمیشنید منم تا تونستم فریاد زدم
R A H A
12-14-2011, 01:21 AM
جدايی هم يه قسمتی از عشق هستش چون اونايی که جدا از هم هستن هنوز عاشقن
حتی اگه نتونن اينو به هم اعتراف کنن ...
جدايی عشق های کوچيک رو محکوم به فنا ميکنه اما عشق های واقعی و بزرگ رو خيلی والاتر و بزرگتر ميکنه درست مثل بادی که شعله شمع رو ، خاموش ، و شعله آتش رو ، بيشتر ، ميکنه .
R A H A
12-14-2011, 01:21 AM
وقتی دلم به درد میاد
و کسی نیست به حرفهایم گوش کند
وقتی تمام قصه های عالمدر دلم نشسته
وقتی احساس می کنم دردمند ترین انسان عالمم
وقتی عزیزانم با من غریبه می شن
کسی حرمت اشکهای نیمه شبم رو حفظ نمی کنه
اینجاست که من ......... مُردم
R A H A
12-14-2011, 01:22 AM
تو نیستی که ببینی، چگونه ، دور از تو
به روی هر چه درین خانه ست
غبار سربی اندوه، بال گسترده ست
تو نیستی که ببینی، دل رمیده ی من
به جزء تو ، یاد همه چیز را رها کرده ست.
R A H A
12-14-2011, 01:24 AM
از نگاهم هنوز میخونی که به عشق تو اسیرم؟؟........
هر چه دوست داری تو فکر کن ولی من بی تو میمیرم
R A H A
12-14-2011, 01:25 AM
نقش کردم رخ زیبای تو بر خانه دل
خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند
آن که دائم هوس سوختن ما می کرد
کاش می آمد و از دور تماشا می کرد
R A H A
12-14-2011, 01:35 AM
اگه يه روزي چشمات پر از اشک شده دنبال يه شونه گشتي که گريه کني صدام کن.... .
بهت قول نميدم که ساکتت کنم ولي منم پا به پات گريه ميکنم !
R A H A
12-14-2011, 01:35 AM
هميشه براي کسي بخند که ميدوني به خاطر تو شاد ميشه...
واسه کسي گريه کن که ميدوني وقتي غصه داري و اشک ميريزي برات اشک ميريزه...
براي کسي غمگين باش که در غمت شريکه... عاشقه کسي باش که دوستت داشته باشه...
R A H A
12-14-2011, 01:37 AM
به بالهايي نيازمنديم،
بالهاي عشق و نه بالهاي عقل.
عقل به پايين ميكشدت.
قائم به قانون جاذبه است.
عشق سوي ستارگان ميبردت.
عرفان را در تو جاري ميسازد و
آنگاه مييابي آنچه را كه ارزش يافتن داشته است
R A H A
12-14-2011, 01:37 AM
اگر خنده از لبهايم گريزد" اگر اشك از چشمهايم گريزد" اگر از گريه دريايي بسازم" اگر از خنده رويايي بسازم" لحظه اي از ياد تو دور نخواهم ماند.
R A H A
12-14-2011, 01:37 AM
من آهنگ غریب روزگارم ...... غمی در انتهای سینه دارم
تمام هستیم یک قلب پاک است ...... که آن را زیر پایت می گذارم
R A H A
12-14-2011, 01:38 AM
بر روي شاخه ي احساس گل ياس
با جوهر وجودم خواهم نوشت:
تا هميشه براي هميشه
پس اي ترانه اي بهانه
"هستم تو هم باش"
R A H A
12-14-2011, 01:38 AM
http://i10.glitter-graphics.org/pub/855/855560wi030ernmf.gif (http://i10.glitter-graphics.org/pub/855/855560wi030ernmf.gif)
بیا ما نیز مثل روح باران
به روی یك رز تنها بباریم
بیا در باغ بی روح دلی سرد
كمی رویای نیلوفر بكاریم
بیا در یك شب آرام و مهتاب
كمی هم صحبت یك یاس باشیم
اگر صد بار قلبی را شكستیم
بیا یك بار با احساس باشیم
بیا در ساحل نمناك بودن
برای لحظه ای یكرنگ باشیم
بیا تا مثل شب بوهای عاشق
شبی ما هم كمی دلتنگ باشیم
اگر چه قصه دل ها دراز است
بیا به آرزو عادت نماییم
بیا با آسمان پیمان ببندیم
كه تا او هست ما هم با وفاشیم
بیا در لحظه ی سرخ نیایش
چو روح اشك پاك و ساده باشیم
بیا هر وقت باران باز بارید
برای گل شدن آماده باشیم
R A H A
12-14-2011, 01:38 AM
دعا کردم که تـنها مال من شی
تو تعبـیر قـشنگ فال من شی
دعا کردم بدونی چـشم به راتم
هـنوز دلـبـسـته بـغـض صداتم
اگر بـازم دلــت با دیـگرونه
چـشات دنبال از ما بهـترونه
بزار با یاد تو دلـخوش بـمونم
فـقـط دلـتـنـگـیات با من بمونه
R A H A
12-14-2011, 01:39 AM
در کوچه های باران
از کدامین پنجرۀ تنهائی
به اشتباه سرنوشت
در دوردست عشق
خیره مانده ای
که صدای چشمانت
تا دلم می آید ؟!
R A H A
12-14-2011, 01:39 AM
من تمنا كردم
كه تو با من باشي
تو به من گفتي
هرگز هرگز
پاسخي سخت و درشت
و مرا غصه اين هرگز كشت
R A H A
12-14-2011, 01:40 AM
تا که شب سوی من باز گردی
بادل خسته همراز گردی
همدم جان ناساز گردی
بر فلک هست، دست دعایم
R A H A
12-14-2011, 01:41 AM
تا تو رفتي همه گفتند:
از دل برود هر انکه از ديده برفت!...
و در ان لحظه به ناباوري و غصه ي من خنديدند!...
و کنون اه تو اي رفته سفر
که دگر باز نخو ا هي برگشت.
کاش مي امدي و مي ديدي
که در اين کلبه خاموش هنوز
يادگار تو بجا ست .
کاش يک لحظه سرود شب اندوه مرا ميخواندي
که چها بر من ازرده گذشت. !
کاش ميدانستي که در اين عرصه ي دنياي بزرگ
من چقدر تنهایم ...
وبداني تو که
از دل نرود یار چو از دیده برفت
R A H A
12-14-2011, 01:45 AM
http://www.real-voice.info/humor/pics/Love%20waves.jpg (http://www.real-voice.info/humor/pics/Love%20waves.jpg)
در نیلی آسمان
در آبی دریا
در سرخی خون رگهایم
نام تو
فقط نام تو
حک شد و نمی دانم که چگونه
الهه عشق من
در این غربت سرد
نور کدام فانوس
ویرانگر خورشید شد ....
R A H A
12-14-2011, 01:46 AM
http://www.animated-gifs.eu/phone-240x320-in-love/0221.gif (http://www.animated-gifs.eu/phone-240x320-in-love/0221.gif)
باز هم برای تو می نویسم تا بدانی که یاد تو در لحظه لحظه من جاریست.
باز هم از دیوارهای فاصله عبور می کنم ودر ژرفای لحظه با تو بودن گم می شوم
و در آن لحظه رویایی اوج در دریای بی پایان چشمانت غرق می شوم
تا در آن لحظه در نگاه تو گم شوم تا خودم را بیابم واز زندان لحظه های بی تو رها شوم.....
شاید بتوانم به رویای با تو بودن برسم!
و چه رویای شیرینی است رویای با تو بودن رویایی که دست من را به دستان گرم تو می رساند
آنگاه من در گرمای وجود تو ذوب می شوم در آن زمان دیگر زبان از سخن گفتن عاجز است.
در این رویای دلنشین تنهای دلهای ما هستند که باهم نجوا می کنند
گویی از پیوند دستهای ما روح ما هم به هم پیوند خورده
و چه زیباست رویای با تو بودن.......
R A H A
12-14-2011, 01:47 AM
لحظه های خسته ام را بی نگاهت رنگ نیست / در فضای سینه ام جز یاد تو آهنگ نیست
R A H A
12-14-2011, 01:48 AM
زندگی رسم گورایی است
سیب سرخیست شاید بر درخت نشاط
برگ سبزیست بر بوته احساس در خارستان
هجرت مرگوار رنگ است از جعبه رنگ و دوباره زیستنش بر بوم ابدیت
زندگی شاید اندیشه بازیهاست
گردش یک دست در خالی کیسه شلواریست شاید
زندگی لفظ قشنگیست که در گلوگاهم می پیچد
تابه دندان گیرمش می گریزد
وچه زیبا
زندگي رسم خوشايندي است با تو
زندگي لذت يك لبخند است از تو
زندگي برق قشنگي است در چشمانت......
R A H A
12-14-2011, 01:48 AM
شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد
بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می آیم
و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت می کارم
تا بدانی ای خوبم دوستت دارم
دوستت دارم
R A H A
12-14-2011, 01:50 AM
همسفر با مرغ عشق از آسمان پر میزنم
بام کوتاه زمان را چرخ دیگر میزنم
چاره جز تحکیم یاران نیست در پای مراد
فال نیک از رهنمود چشم ساغر میزنم
دستم ار کوتاه شد از دامن سیمین تنان
تن به سیم خاردار عشق کافر میزنم
طفل احساسم ز خُردی خانه بر دوشش نهاد
کین عصا در عهد پیری همچو لنگر میزنم
من به شاهین قضا نسپرده ام پرواز را
پنجه در چنگال دژخیم ستمگر میزنم ...
R A H A
12-14-2011, 01:51 AM
دلمو بردی باز از نو،دیگه چی میخوای؟
دار و ندارم مال تو دیگه چی میخوای؟
برو بذار بسوزم،با بی کسیهام
برو بذار بمونم با دلواپسی هام
هیچی نپرس فقط برو،ولی فراموشم نکن
شمعمو آب میشم به پات،برو و خاموشم نکن
یه روز اگه ورق زدی دفتر خاطرات رو
یادت بیاد قلب منو،میشینه چشم به راهه تو
آره برو ولی بدون،اینجا یکی میمرد برات
باور نکردی عشقشو اگه قسم میخورد برات
میری فقط یادت باشه اینو عزیز
اشک ذلالتو جلو چشم غریبه ها نریز
هیچی نپرس فقط برو،ولی فراموشم نکن
شمعمو آب میشم به پات،برو و خاموشم نکن!
R A H A
12-14-2011, 01:51 AM
دیرآمدی عزیز شب پیش مرده ام
چندین هزار مرتبه در خویش مرده ام
هیچ آتشی به کلبه متروک من نماند
عمری ست زیر پنجه ی تشویش مرده ام
این بار ِ چندم است که تشییع می شوم !
از سالیان دور کم و بیش مرده ام
عنوان پوچ ِ «زندگی شاعرانه» را
بر خویش بسته قافیه اندیش مرده ام
شعرم شناسنامه عشقم قبول کن
برگی ست سبز ، تحفه درویش ، مرده ام
از دورها سیاهه ارواح می رسند
لب وا کنم به فاتحه خویش مرده ام
R A H A
12-14-2011, 01:51 AM
وقتی که دیگرنبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظارآمدنش نشستم
وقتی که دیگرنمی توانست مرادوست بدارد
من اورا دوست داشتم
وقتی اوتمام کرد
من شروع کردم
وقتی اوتمام شد
من آغاز شدم
وچه سخت است
تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن!
R A H A
12-16-2011, 01:05 AM
« دوستت دارم » را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است.
دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست،
راز خوشیختی هرکس به پراکندن اوست!
در دل مردم عالم – به خدا -
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید.
تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یکبار و به ده بار، که صد بار بگو
« دوستم داری » را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را با من بسیار بگو
R A H A
12-16-2011, 01:05 AM
آخر یه روز دق میکنم فقط به خاطر تو
دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو
شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو
رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو
تو نمی خوای بیای پیشم فقط به خاطر من
من ولی سرزنش می شم فقط به خاطر تو
عشق تو پنهون میکنی فقط به خاطر من
من دلم و خون می کنم فقط به خاطر تو
از دور تماشا میکنی فقط به خاطر من
من دل و رسوا میکنم فقط به خاطر تو
از خوبیات کم میکنی فقط به خاطر من
رشته رو محکم می کنم فقط به خاطر تو
تو خودت رو گم میکنی فقط به خاطر من
من خودم رو گم میکنم فقط به خاطر تو
.
R A H A
12-16-2011, 01:06 AM
سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا برجاست
سلام بر روي ماه تو عزيز دل سلام از ماست
تو يك روياي كوتاهي دعاي هر سحر گاهي
شدم خواب عشقت چون مرا اينگونه ميخواهي
من ان خاموش خاموشم كه با شادي نمي جوشم
ندارم هيچ گناهي جز كه از تو چشم نمي پوشم
دو غم در شكل اوازي شكوه اوج پروازي
نداري هيچ گناهي جز كه بر من دل نمي بازي
مرا ديوانه مي خواهي ز خود بي گانه ميخواهي
مرا دل باخته چون مجنون ز من افسانه مي خواهي
شدم بيگانه با هستي ز خود بي خودتر از مستي
نگاهم كن نگاهم كن شدم هر انچه ميخواستي
بكش اي دل شهامت كن مرا از غصه راحت كن
شدم انگشت نماي خلق مرا تو درس عبرت كن
نكن حرف مرا باور نيابي از من عاشق تر
نميترسم من از اقرار گذشت اب از سرم ديگر
سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا بر جاست
R A H A
12-16-2011, 01:24 AM
تو که میدونی عشق منی دوست دارم
واسه چی پس تو میگی میخوام برم دیگه دوست ندارم
یادته اون روزا که دستت تو دسته من
حالا تو میخوای بری منو نمیخوای دلبر من
میدونی من بی کسم تو بودی همه کسم
زندیگم تو بودیو حالا من خارو خسم
چرا تو لج میکنی
ابروهاتو کج میکنی
زندگیم تموم شدش برای تو
عمر من حروم شدش به پای تو
واسه تو حاضر بودم ستاره هارو بشمورم
شهرو آتیش بزنم بیام بگم دوست دارم
R A H A
12-16-2011, 01:26 AM
تموم خاطراتت یادم میاد
یاد اون روز که دلت میگفت منو میخواد
اگه تو نمونی پیشم دیونه میشم
آخه من چی کار کنم تو بمونی پیشم
فکر تو یه لحظه از سرم نمیره
من میگم میمونی اما دل میگه میره
نزار تا قصه مون این جوری تموم بشه
میدونم تو میری مهرم حروم میشه
بگو حرفت چیه ؛ آخه دردت چیه
تازه اول راهیم ، خداحافظی چیه
می دونستم میری و تنهام میزاری
تو که از حال دلم خبر نداری
می دونستم آخرش این جوری میشه
یکی مون تنها میمونه واسه همیشه
R A H A
12-16-2011, 01:27 AM
سال ها پيش از اين در غروبى غمگين.در سكوتى سنگين ما به هم بر خورديم
تو براى دل من آن غروب غمگين آن سكوت سنگين
من براى دل تو آن بهار زيبا
تو هزاران فتنه در نگاهت خفته من به دنبال نگاهت به بلا افتاده
روزها از پى هم.تو جدا از غم و فارغ از غم.من و غم دست به هم از
گذرگاه زمان مى گذريم
تو سروپا شادى.غرق در نغمه ى اين آزادى فارغ از سلسله ى
بند نگاهت بودى
دل بيچاره ى من!در بهارى زيبا.در غروبى غمگين در سكوتى سنگين
بى خبر گشت اسير
من در انديشه آن فصل بهار در زمستانى سرد با دلى رفته ز دست
زير لب مى گويم
كاش مى شد به تو گفت:تو تنها نفس شعر من.تو تنها اميد دل نا اميد من
كاش مى شد به تو گفت:تو بمان دور مشو از بر من تو بمان تا نميرد دل من
حيف مى دانم من تو همان گونه كه بود آمدنت
در بهارى زيبا.در غروبى غمگين در سكوتى سنگين
دل مجنون مرا زير پا مى نهى و مى گذرى.
R A H A
12-16-2011, 01:27 AM
سفرت درد كمى نيست واسه ى دلم مى دونى
راستى باورم نمى شه تو مى رى و نمى مونى
ريشه بستى تو تموم لحظه هاى بى قراريم
دلت از سنگه كه مى خواى دلمو تنها بذارى
تو آخرين نگاه تو من ديگه پيدا نبودم
كى جاى من بود تو چشات
هيچ وقت اينو نفهميدم
نذار كه بين منو تو هر چى بوده خاطره شه
تو برى و من بمونم
قصه ى ما تموم بشه
ديگه دلت كه اينجا نيست
يادت ولى پيش منه
تو نيستى و شب گريه ها در به درى كار منه
نذار كه ديوونه بشم نذار از عشقت بسوزم
بارون چشمام مى باره از دورى تو هنوزم
اگه صدامو مى شنوى بدون يكى دوست داره
يكى كه كه چشماش ابريه مثل يه غروب مى باره
اگه صدامو مى شنوى بدون يكى منتظره
يكى براى ديدنت نشسته پشت پنجره
يكى بود يكى نبود
زير گنبد كبود
هيچكسى همدرد دل تنها و بى كسم نبود
R A H A
12-16-2011, 01:28 AM
کي شده عاشق امشب کي گل عشقو چيده
کي توي اين جمع امشب مايه عشقو ديده
ماهه تمومه امشب کي دلو دربست باخته
واسه بيداريهاش قصه عشقو ساخته
عطرعشقه اينجا پيچيده تو هوا
يه کسي عاشقه امشب تو جمع ما
گلريزه روياشه از تو نفسهاشه
نفس رو حبس کرده ميترسه رسواشه
کي شده عاشق امشب کي گل عشقو چيده
کي توي اين جمع امشب مايه عشقو ديده
ماهه تمومه امشب کي دلو دربست باخته
واسه بيداريهاش قصه عشقو ساخته
از طرز نيگاهاش سرخي گونه هاش
ميشه پيداش کني از حالت چشماش
دلش که بيداره که تو دست ياره
وا سه آشنائي هواي خوش داره
کي شده عاشق امشب کي گل عشقو چيده
کي توي اين جمع امشب مايه عشقو ديده
R A H A
12-16-2011, 01:28 AM
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش می کردی تمامی ذرات وجودت عشق را فریاد می کرد.
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی.
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من می دوختی
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم.
ای کاش می دانستی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمی شکستی
گر چه خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی است
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم لحظه ای مرا نمی آزردی
که این غریبه ی تنها , جز نگاه معصومت پنجره ای
و جز عشقت بهانه ای برای زیستن ندارد
ای کاش می دانستی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم همه چیز را فدایم می کردی
همه آن چیز ها که یک عمر بخاطرش رنج کشیده ای
و سال ها برایش گریسته ای
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
همه آن چیز ها که در بندت کشیده رها می کردی
غرورت را ...... قلبت را ...... حرفت را
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
دوستم می داشتی
همچون عشق که عاشقانش را دوست می دارد
کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم
و مرا از این عذاب رها می کردی
ای کاش تمام اینها را می دانستی.
R A H A
12-16-2011, 01:29 AM
اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت
این منم چون گل یاس نشستم سر راهت
تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم
اگه من نمردم از عشق تو بدون که روسیاهم
اگه عاشقی یه درده چه کسی این درد ندیده
تو بگو کدام عاشق رنج دوری ندیده
اگه عاشقی گناهه ما همه غرق گناهیم
میون این همه آدم یه غریب و بی پناهیم
تو ببین به جرمه عشقت پره پروازمو بستند
تو ندیدی منه مغرور چه بی صدا شکستم
R A H A
12-16-2011, 01:31 AM
مي خواهم از باهم بودن حرف بزنم ميخواهم از با تو بودن بگويم از اينكه
چه لذتي داره گرفتن دست گرم تو غرق شدن در نگاه مهربانت.
ميدانم حضور تو در زندگي من ريشه دوانده ومن حيران حضور ت و در وجودم هستم
باز مي خواهم برايت بنويسم از نوشتن خسته نمي شوم . . . . . چون مخاطبم تو
هستي چون مي خواهم از عشق بگويم.
امشب باز هم براي تو مي نويسم ..... آري تو باز هم تو فقط تو
براي تويي كه آبي ترين آبي ها هستي
هنگامي كه با چشمان پر تمنا به دنبال واژه اي براي گفتگو با تو مي گردم
آن هنگام كه تمام توان باقي مانده ام براي گفتن چند حرف ساده از چشمانم بيرون مي زند
ديگر احتياجي به گفتن و خواستن نيست چشمانم با تو مي بينند و لبانم با تو مي گويند
من هميشه خيال مي كردم كه خودم را مي شناسم و مي ديدم كه نوع نگاهم با بقيه متفاوت است
خيال مي كردم كه متفاوت هستم و راستش بيشتر دلم مي خواست كه اينطور باشم
دلم ميخواست نكته و كانونم تو باشي و از سر همين موضوع به خودم مي پيچيدم
حال ميبينم نسبت به همه چيز احساس تازه اي يافته ام چرا كه تو لطيفترين احساسات مرا بر انگيخته اي
. . . .
در گذشته عشق براي من واژه اي نا شناخته بود اما حالا مي بينم كه در اعماق وجودم ، هر بافت ، هر عصب
هر هيجان ، هر احساس من در التهاب است در شور شگفت انگيز .... عشق
حال دريافتم كه عشق ما حتي از آنچه در روياها مي ديدم نيز زيبا تر است و آن عشق تنها از آنٍ توست
من عاشق تو هستم. . . . تو همان ستاره در اوج آسمان روياهايم هستي كه من هر شب تو را در آسمان رويايم مي بينم
و تو نيز با حضورت شبم را روشن مي كني و با درخشندگيت مهتاب را گوشه گير
بدون تو هميشه ويرانم ، آبي تر از وجود تو پيدا نمي شود
دريا بدون تو معنا نمي شود اما. . . . افسوس كه بين ما فاصله اي است ، فاصله اي كه عشق من وتو را زير سوال مي برد
عاشقت هستم اما فاصله بين من و تو اين رنگ عشق را كم رنگ و اسير خودش كرده
ولي من همان آسمانم كه عاشق تو هستم اي دريا
R A H A
12-16-2011, 01:31 AM
خواستم همسفر قلبم باشی نه یک رهگذر بی وفا!
پیش خود می گفتم تویی نیمه گمشده من،
اما بعد فهمیدم که هم تو را گم کرده ام
هم نیمه ی دیگر خودم
خواستم خزان زندگی ام را بهاری کنی ،
بهار نیامد و همیشه زندگی ام رنگ پریشانی داشت
به ظاهر قلبت عاشق بود و مهربان ، اما انگار درون
حال و هوای پشیمانی داشت خواستم همیشگی باشی ، اما دل
کندی از من خسته و تنها! بدجور شکستی قلبم را
، من که به هوای قلب با وفایت آمده بودم ،
بدجور گرفتی حالم را اگر باشی یا نباشی فرقی
ندارد برایم ، حالا که نیستی ، میبینم چقدر فرق دارد
بود و نبودت روزهای با تو بودن گذشت و رفت ،
R A H A
12-16-2011, 01:34 AM
شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت
روي مه پيکر او سير نديديم و برفت
گويي از صحبت ما نيک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت
بس که ما فاتحه و حرز يماني خوانديم
وز پي اش سوره اخلاص دميديم و برفت
عشوه دادند که بر ما گذري خواهي کرد
ديدي آخر که چنين عشوه خريديم و برفت
شد چمان در چمن حسن و لطافت ليکن
در گلستان وصالش نچميديم و برفت
همچو حافظ همه شب ناله و زاري کرديم
کاي دريغا به وداعش نرسيديم و برفت
R A H A
12-16-2011, 01:34 AM
نه فرشته ام نه شيطان کيم و چيم همينم
نه زیادم و نه آتش که نواده ي زمينم
منم و چراغ خردي که بميرد از نسيمي
نه سپيده دم به دستم نه ستاره بر جبينم
منم و رداي تنگي که به جز «من» اش نگنجد
نه فلک بر آستانم نه خدا در آستينم
نه حق حقم نه ناحق نه بدم نه خوب مطلق
سيه و سپيدم :ابلق ٬ که به نيک و بد عجينم
نه برانمش نه در بر کشمش٬غم است ديگر
چه بگويم از حريفي که منش نميگزينم؟
نزنم نمک به زخمي که هميشگي ست باري
که نه خسته ي نخستين نه خراب آخرينم
تب بوسه ايم از آن لب به غنيمت است امشب
که نه آگهم که فردا چه نشسته در کمينم
R A H A
12-16-2011, 01:34 AM
تو به من خنديدي و نمي دانستي
من به چه دلهره از باغچه همسايه
سيب را دزديم.......
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلود به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست افتاد به خاك
وتو رفتي و هنوز
سالهاست كه در گوش من آرام آرام ،خش خش گام تو تكرار كنان ميدهد آزام
و من انديشه كنان غرق اين پندارم
كه چرا؟
خانه كوچك ما سيب نداشت.......
R A H A
12-16-2011, 01:38 AM
باز در چهرة خاموش خيال
خنده زد چشم گناه آموزت
باز من ماندم و در غربت دل
حسرت بوسة هستي سوزت
باز من ماندم و يک مشت هوس
باز من ماندم و يک مشت اميد
ياد آن پرتو سوزندة عشق
که ز چشمت به دل من تابيد
باز در خلوت من دست خيال
صورت شاد ترا نقش نمود
بر لبانت هوس مستي ريخت
در نگاهت عطش توفان بود
R A H A
12-16-2011, 01:38 AM
دلم را ربود نگاه افــــــــــــتاب ـ فــــــــــروش تو
شد تماشاگه ــ چشمم. زلف ـ سر ــ دوش ــ تو
حـــذر می کرد شـــکسته قلــــــبم . ز ناز رویان
چه کرده ای گشتـــه ام پـــاک مــــدهوش ــ تـو
امدم بهوای ــ چـــيدن ـ بــــوسه از لعل ــ لبت
ميدهی؟ تا بنوشم زان چشمه ــ نوش ــ تو
هر شب چــو مجنون ره بخواب ــ تو زنــــم
مست و مفتون تا سحر . از ليلی دوش ــ تو
نــر گـس ــ مستت بـت پـــــرستم کرد و وای
دارم در سر ــ ديوانه . خــــــيال ــ آغوش ــ تــو
چراغ ــ شب ــ خاموشم ز مـــاه ــ تو رو شـــن
تــو به نــاز می تابــی و من مهـتاب پوش ـ تو
به صد عیب ــ بی دلیل اتش بـر جگرــ مـا زدند
گرفتی نادیده عیبم .فدای ـ نظر عيب پوش ــ تو
بــــــــــی تــو جوانی ــ شيدا در خــزان سر شد
بگذار پـــوشـــم بــه تــن . بهــار ــ گلپوش ــ تو
R A H A
12-16-2011, 01:39 AM
عشق يعني خاطرات بي غبار
دفتري از شعر و از عطر بهار
عشق يعني يك تمنا , يك نياز
زمزمه از عاشقي با سوز و ساز
عشق يعني چشم خيس مست او
زير باران دست تو در دست او
عشق يعني ماتهب از يك نگاه
غرق در گلبوسه تا وقت پگاه
عشق يعني عطر خجلت ....شور عشق
گرمي دست تو در آغوش عشق
عشق يعني "بي تو هرگز ...پس بمان "
تا سحر از عاشقي با او بخوان
عشق يعني هر چه داري نيم كن
از برايش قلب خود تقديم كن
R A H A
12-16-2011, 01:39 AM
شبی غمگین شبی بارانی و سرد
مرا در غربت فردا رها کرد
دلم در حسرت دیدار او ماند
مرا چشم انتظار کوچه ها کرد
به من می گفت تنهایی غریب است
ببین با غربتش با من چه ها کرد
تمام هستی ام بود و ندانست
که در قلبم چه آشوبی به پا کرد
و او هرگز شکستم را نفهمید
اگر چه تا ته دنیا صدا کرد ...
R A H A
12-16-2011, 01:40 AM
قلب من در هر زمان خواهان توست
این دو چشم عاشقم مهمان توست
گرچه لبریز از غمی درمانده ای
این نگاهم در پی در مان توست
در میان ظلمت شبهای غم
چلچراغ قلب من چشمان توست
در کنارم لحظهاای آسوده باش
همدم دستان من داستان توست
R A H A
12-16-2011, 01:40 AM
ای که از بودن من سیر شدی
رفتی و راهی تقدیر شدی
باورم بود که برمی گردی
ای که بر جان و دلم تیر شدی
بعد تو اشک غریبانه مرا یاری کرد
به عزای دل خسته چه عزاداری کرد
از همه دور شدم تا به تو نزدیک شوم
ای دریغ از دل غافل که فداکاری کرد
به دلم امید دادم که تو بر می گردی
با من غم زده تنها اشک غم خواری کرد
حال برگرد و زمن یادی کن
در عزای دل من شادی کن
آرزوی تو مگر مرگم نیست ؟!
در نبودم حس آزادی کن
R A H A
12-16-2011, 01:41 AM
نه نرو ، صبر کن ، قرارمان این نبود ، باید سکه بیاندازیم
اگر شیر آمد تردید نکن که دوستت دارم
اگر خط آمد مطمئن باش که دوستت دارم
صبر کن سکه بیاندازیم ، اگر دوستت نداشتم آن وقت برو . . .
R A H A
12-16-2011, 01:41 AM
هر که را دیدم خيانت کرد و رفت
هر که با من بود یار من نبود
هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت
خود ندانستم از این غمها چه سود
R A H A
12-16-2011, 01:41 AM
ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم ، تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت
و داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار میگذارم و دست نوازشم را به موهایت
هدیه میکنم ، که تا عمر داری مرا از خاطر نبری . . .
R A H A
12-16-2011, 01:42 AM
تو اگر باز کني پنجره اي سمت دلت
ميتوان گفت که من چلچله لال توام
مثل يک پوپک سرمازده در بارش برف
سخت محتاج به گرماي پر و بال توام . . .
R A H A
12-16-2011, 01:42 AM
خدانگهدار عشق من
خدا نگهدار ناه من
خدا نگهدار خاطره ها
خدا نگهدار ماه من
خدانگهدار زندگي
خدانگهدار عاشقي
خدانگهدار همنفس
خدانگهدار رازقي
خدانگهدار فاصله ها
خدانگهدار بوي خدا
خدا نگهدار هر چه که هست
خدا نگهدار بي وفا
R A H A
12-16-2011, 01:43 AM
خواهش میکنم : بی حوصلگی هایم را ببخش ، بداخلاقی هایم را فراموش کن ، بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ، در عوض من هم تورا می بخشم که مسبب همه ی اینهایی
R A H A
12-16-2011, 01:44 AM
اونی که رفت اگه برگرده از دوست داشتن نیست واسه اینه که بهترشو پیدا نکرده!!!
R A H A
12-16-2011, 01:45 AM
* تا کجای قصه باید ز دلتنگی نوشت ، تا به کی بازیچه بودن توی دست سرنوشت ، تا به کی با ضربه های درد باید رام شد ، یا فقط با گریه های بی قرار آرام شد ، بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار ، خسته از این زندگی با غصه های بی شمار .
R A H A
12-16-2011, 01:45 AM
* عمریست که ویران شده ام ، ساکت و سرد و پریشان شده ام ، تا تو آیی و مرا دریابی ، من اسیر شب طوفان شده ام .
R A H A
12-16-2011, 01:46 AM
نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست
بشنو از دل ، دل حریم کبریاست
نی بسوزد خاک و خاکستر شود
دل بسوزد خانه ی دلبر شود
R A H A
12-16-2011, 01:47 AM
از کجاا آغاز کنم ؟بيان عشقي که گويای يک عشق و عظمت آن باشد .قصه ي عشقي را که از دريا کهنسالتر و از اقيانوس ژرف تر و از آسمان زيباتر.
از کجاا بنويسم ؟
داستان شيرين دوستی اي را که مالامال صداقت است و اکنون به سپيدی اشک،اشکی چون شمع ،شمعی چو نور، نوری چون ماه ، ماهی چون تو است.
R A H A
12-16-2011, 01:47 AM
توی این دنیا عزیزم تو ستاره ی منی
تو همه وجود من تو دلیل بودنی
واسه داشتن دستات من که از همه بریدم
ولی باز با این همه مهر مهری از تو من ندیدم
دستای تو نور راهم توی این دنیای تاریک
بدون تو زندگی هم میکشه به راه باریک
نمی تونم عزیز من تو رو از یاد ببرم
بدون که بدون تو تو آسمون نمی پرم
من که تورو دوست دارم دیگه نکن دست به سرم
بدون که بدون تو شکسته این بال و پرم
R A H A
12-16-2011, 01:47 AM
شادي هاي من ديگه غم شده
خنده رو لباي من گم شده
توي تنهاييام همش گريه مي کنم
از غصه ي دوريت کمرم خم شده
R A H A
12-16-2011, 01:49 AM
کنار آشیانه تو آشیانه می کنم، فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم، کسی سوال می کند : به خاطر چه زنده ام ؟ و من برای زندگی، تو را بهانه می کنم . .
R A H A
12-16-2011, 01:55 AM
عاشقی بودم به درگاهت عزیز، کفتری بودم به بامت ای عزیز، تو پر و بالم شکستی ای عزیز، بنده ی خود ساختیم آری عزیز، حال می خوانی به ساز قمریان، بی وفایی را چرا ؟ گوییم خواهی کنی من را جدا ! این چه رسم آشنایی است، دست دادی و سلامی، چرا خوانی جدایی، چرا خوانی جدایی !
R A H A
12-16-2011, 01:56 AM
هیچ کس تنهایی ام را حس نکرد، لحظه ی ویرانی ام را حس نکرد، در تمام لحظه های زندگی، هیچ کس دست حیرانی ام را حس نکرد، سرنوشت دردناکم را هیچ دستی امضا نکرد، آنکه سامان غزل هایم از اوست، بی سر و سامانی ام را حس نکرد .
R A H A
12-16-2011, 01:56 AM
اگر کلمه دوستت دارم قيام عليه بندهاي ميان من و توست اگر کلمه دوستت دارم راضي کننده و تسکين دهنده قلب هاست اگر کلمه دوستت دارم پايان همه جدايي هاست اگر کلمه دوستت دارم نشانگر عشق راستين من به توست اگر کلمه دوستت دارم کليد زندان من و توست پس با تمام وجود فرياد ميزنم دوستت دارم
R A H A
12-16-2011, 01:57 AM
وفاي شمع را نازم كه بعد از سوختن ...به صد خاكستري در دامن پروانه ميريزد...نه چون انسان كه بعد از رفتن همدم... گل عشقش درون دامن بيگانه ميريزد
R A H A
12-16-2011, 01:58 AM
به کی دلت رو میسپاری ؟، به اونکه با تو بد کرده
همونی که تــــو تنهاییت به تو دستاشو سد کرده
بی چی خودت رو میبازی ، به عشقی که هوس بوده
به اونکه پیش تو بودن ، واسه یک لحظه بس بوده
بمون با من که بعد از تو به دنیا دل نمیبازم
با احساسی که من دارم واست دنیاتو می سازم
من اینجا روبروی تو ، تو فکر اولین عشقت
هنوز درگیر این احساس ، پر از گریه شده چشمت
تو رو تنها رها کرد و شدم من ناجی دستات
حالا که اومده میگی ، باید جدا شه دستم از دستات
این انصافه که من از تو باید رد شم به آسونی
دارم میمیرم از غصه ، چه جوری اینقدر آرومی
R A H A
12-16-2011, 01:59 AM
تو را به اندازه زیبایی خاطره ات دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی كه نشناخته ام دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را به اندازه هر ثانیه دوریت دوست می دارم
به اندازه هر ثانیه اش که هر ثانیه برایم سالها مي گذرد دوست می دارم
به خدا بی توهرلحظه چشمانم می بارد... بازهم دوستت دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
R A H A
12-16-2011, 02:00 AM
تو بارون رسیدی با چشمای خیست
با دستای گرمِ ستاره نویست
تو بارون رسیدی ترانه رها شُد
شبِ کهنه کوچید جهان مالِ ما شُد
من از تو شکفتم من از تو رسیدم
یه دنیای تازه تو چشم تو دیدم
تو بارون که رفتی شبم زیرُ رو شُد
یه بغضِ شکسته رفیقِ گلوم شد
تو بارون که رفتی دلِ باغچه پژمرد
تمامِ وجودم توی آینه خط خورد
هنوز وقتی بارون تو کوچه می باره
دلم غصه داره دلم بی قراره
نه شب عاشقانه ست نه رؤیا قشنگه
دلم بی تو خونه دلم بی تو تنگه
یه فانوسِ مُرده تو برقِ چشامه
بدونِ تو حسرت همیشه باهامه
تو بارون که رفتی، شبم زیرُ رو شُد
یه بغضِ شکسته رفیقِ گلو شد
تو بارون که رفتی دلِ باغچه پژمرد
تمامِ وجودم توی آینه خط خورد
R A H A
12-16-2011, 02:01 AM
شبي به دست من از شوق سيب دادي تو
نگو كه چشم و دلم را فريب دادي تو
تو آشناي دل خسته ام نبودي حيف
و درد را به دل اين غريب دادي تو.
R A H A
12-16-2011, 02:02 AM
هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است...
مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند.
وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني
راستي نگفتي رسم تونيز چنين است؟.... مثل همه فلاني ها....؟
R A H A
12-16-2011, 02:02 AM
داشتم اشکهايم را روي نامه اي عاشقانه با قطره چکان جعل ميکردم خاطرم آمد شايد دلتنگ خنده هايم باشي ببخش اگر اين روزها عشق با گريستن ثابت ميشود...
R A H A
12-16-2011, 02:03 AM
هیچ کس تنهایی ام را حس نکرد، لحظه ی ویرانی ام را حس نکرد، در تمام لحظه های زندگی، هیچ کس دست حیرانی ام را حس نکرد، سرنوشت دردناکم را هیچ دستی امضا نکرد، آنکه سامان غزل هایم از اوست، بی سر و سامانی ام را حس نکرد .
R A H A
12-16-2011, 02:03 AM
تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست …
تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست …
تنهايي را دوست دام زيرا تجربه کردم …
تنهایی را دوست دارم چون ستاره ی اسمونیم تنهاست….
تنهایی را دوست دارم چون در ان نامردی چیزی نیست که مرا به عقب پرتاب کند ….
تنهایی را دوست دارم چون به ان عادت کرده ام ….
تنهایی را دوست دارم چون عاشق ان شده ام چون در ان دل شکستن نیست چون در ان ازادی است چون در ان…..
تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست …
تنهايي را دوست دارم زيرا….
در کلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد
R A H A
12-16-2011, 02:03 AM
وقتی که خاکم می کنین ................بهش بگین پیشم نیاد
بگید که رفت مسافرت.................. بگید شماره ای نداد
یه جور بگید که آخرش............... از حرفاتون هول نکنه
طاقت ندارم ببینم.................... ........ به قبر من نگاه کنه
بهش بگید نشست به پات.................... بهش بگید نیومدی
بگید هنوز دوستت داره..................با اینکه قیدشو زدی
نشونی قبر منو بهش ندین...................... .خوب میدونه
نیاد جای همیشگی ................. سر قرار تو زود خونه
R A H A
12-16-2011, 02:05 AM
شراب را دوست دارم چون رنگ خون است
خون را دوست دارم چون در رگ جريان دارد
رگ را دوست دارم چون به قلب راه دارد قلب را دوست
دارم چون جايگاه توست.....
R A H A
12-16-2011, 02:05 AM
بنام او که تنهاست اماتنهای را برای بنده اش نمی خواهد
نگاه ساکت باران
به روی صورتم
دزدانه میلغزید
ولی یاران نمیدانند
که من دریایی از دردم
به ظاهر گرچه میخندم
ولی اندر
سکوتی تلخ میگریم
R A H A
12-16-2011, 02:06 AM
زندگی قشنگه اگه تو باشی...مرگ قشنگه اگه برای تو باشه..دلتنگی قشنگه اگه به خاطر تو باشه
من قشنگم اگه با تو باشم اماتو هر جوری که باشی قشنگی!
R A H A
12-16-2011, 02:06 AM
ورق می خورد شب ، با پنجه ی تقدير در باران
ومی رقصيد عطر ِ كال ِ كاج ِ پير در باران
نگاه ِ بـِركه ، سرشارازتب ِ رويای وارونه
ومی روييد از ژرفای آن تصوير در باران
R A H A
12-16-2011, 02:07 AM
کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروکه ویران را
کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم!!!
ومن شمع می سوزم ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند
ومن گریان ونالانم ومن تنهای تنهایم !!!
درون کلبه ی خاموش خویش اما
کسی حال من غمگین نمی پرسد!!!
و من دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم
درون سینه ی پرجوش خویش اما!!!
کسی حال من تنها نمی پرسد
ومن چون تک درخت زرد پاییزم !!!
که هر دم با نسیمی میشود برگی جدا از او
ودیگر هیچی از من نمی ماند!!!
R A H A
12-16-2011, 02:07 AM
هر چه زیباست مرا یاد تو می اندازد
آن که بیناست مرا یاد تو می اندازد
تو که نزدیک تر از من به منی می دانی
دل که شیداست مرا یاد تو می اندازد
هر زمان نغمه ی عشقی است که من می شنوم
از تو گویاست ، مرا یاد تو می اندازد
دیگران هر چه بخواهند بگویند که عشق
بی کم و کاست مرا یاد تو می اندازد
ساعتی نیست فراموش کنم یاد تو را
غم که با ماست مرا یاد تو می اندازد
R A H A
12-16-2011, 02:08 AM
می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست
آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست
می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد
آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست
می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند
از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است
راســــــتی : یادت بمــــــــاند از گـناه چشم تو
تاول غــــــربت به روی باغ احســــــاسم نشست
طـــــــرح ویران کـــردنم اما عجیب و ســــــاده بود
روی جلد خاطــــراتم دست طوفــــــان نقش بست
R A H A
12-16-2011, 02:08 AM
روزی که یادت نکنم روز خدا نیست
سوگند به اسمت که دلم از تو جدا نیست
http://www.goddess.persiangig.com/image/hwizp2%5B1%5D.jpg (http://www.goddess.persiangig.com/image/hwizp2%5B1%5D.jpg)
R A H A
12-16-2011, 02:09 AM
http://bahar-20.com/pic/albums/userpics/10001/normal_11966992024.jpg (http://bahar-20.com/pic/albums/userpics/10001/normal_11966992024.jpg)
به عشق تو می نویسم تا بخوانی و این قلب عاشق مرا باور کنی.
با چشمهای خیس می نویسم که دوستت دارم تا تو نیز با چشمهای خیس بخوانی و
احساس مرا از ته قلبت درک کنی ....
دلم گرفته به اندازه ی وسعت تمام دلتنگی های عالم.
بی دلــــی هم عالمی داره: کاش هیچ وقت دلــــی نداشتیم تا
نشکــنه نســـوزه و تـــنگ نشـــه
R A H A
12-16-2011, 02:10 AM
مهربانی را اگر قسمت کنیم
من یقین دارم به ما هم می رسد
آدمی گر ایستد بر بام عشق
دستهایش تا خدا هم می رسد
R A H A
12-16-2011, 02:11 AM
باز باران باريد
خيس شد خاطره ها
مرحبــا بر دل ابـري هوا
هر كجا هستـي بـاش
آسمانت آبــي ....
و تمام دلت از غصه دنيا خالي ...
R A H A
12-16-2011, 02:11 AM
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض
یک طرف خاطره ها!
یک طرف پنجره ها!
در همه آواها ،،، حرف آخر زیباست!
آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
و چه رویایی بود که زودتر می فهمیدم عشق فداکارانه مال من نیست...
R A H A
12-16-2011, 02:12 AM
حالا که رفته ای
اين روزها دلتنگم...
دلتنگم که رفته اند
آن روزها…
R A H A
12-16-2011, 02:13 AM
به نام ستاره ی شب تاریکم…یک شب خوب تو اسمون…یک ستاره چشمک زنون…خندیدو گفت کنارتم تا اخرش تاپای جون…ستاره ی قشنگی بود.اروم و نازو مهربون…ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون…اما زیادطول نکشید عشق منو ستاره جون…ماهه اومدستاره رو دزدیدو برد نامهربون… ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی هم زبون… حالا شبا به یاد اون چشم میدوزم به اسمون
R A H A
12-16-2011, 02:13 AM
گیسو که افشان می کنی،این دل پریشان می شود
با گوشه چشمت دلم، مستانه خندان می شود
عطری که از کویت رسد،دل را به سویت می کشد
حسی نجیب از بوی تو، در دل نمایان می شود
با حجم یادت پر شود ، شبهای تنهایی من
با شمس رویت نازنین، صبحم درخشان می شود
محشر بپا گردد اگر، با هر نسیم از عشق تو
دانی چه غوغا می کند، وقتی که طوفان می شود
تا می نشیند ناگهان، گل بوسه ات بر گونه ام
از ابر شوقت چشم من، سرشار باران می شود
فرهاد جانم می خرد ، شیرین رویت را بیا
حاشا که در بازار دل،این نرخ ارزان می شود
افسون چشمانت مرا، تا مرز اغما می برد
با نوش لبخندت«رها»،مجنون و حیران می شود
R A H A
12-16-2011, 02:13 AM
تماشایی ترین تصویر دنیا می شوی گاهی
دلم می پاشد از هم بس که زیبا می شوی گاهی
حضور گاهگاهت بازی خورشید با ابر است
که پنهان می شوی گاهی و پیدا می شوی گاهی
به ما که می رسی کج میکنی یکباره راهت را
ز ناچاری ست گر هم صحبت ما می شوی گاهی
دلت پاک است اما با تمام سادگی هایت
برای عاشق آزاری معما می شوی گاهی
R A H A
12-16-2011, 02:13 AM
گیرم که تو صاحب اختیاری ای عشق
اصلن تو خدای روزگاری ای عشق
هی زخم - دوباره زخم - این هم شد کار؟
سرگرمی دیگری نداری ای عشق؟
R A H A
12-16-2011, 02:13 AM
در رویاهایم می بینم
به سوی تو پرواز می کنم
اگر
بال های زخمی ام بگذارند!
R A H A
12-16-2011, 02:14 AM
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
R A H A
12-16-2011, 02:15 AM
زندگی کوتاه تر از ان است که به خصومت بگذرد
و قلبها گرامی تر از انند که بشکنند
فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر نباشیم
در بستر روزگار انچه بدست می اید
با خنده پایدار نمی ماند
و انچه از دست میرود با اشک جبران نمیشود
پس از اینجا همیشه منتظر غیر منتظره ها باش....!
دستت را در دستم بگذار و دوستم بدار..
R A H A
12-16-2011, 02:15 AM
چقدر دلم می خواست یه شب منو تو تنها میشدیم
انقدر کوچیک بود دنیا که منو تو توش جا می شدیم
مجنون یه شب جراتشو میداد امانت دست تو
اون وقت ما تا اخر عمر راهی صحرا میشدیم
اگر ما اونجوری بودیم نیاز به قایقی نبود
اروم سوار موجایه بلند دریا میشدیم
همه میگن که اسمون خم شده زیربارعشق
اون چیزی نیست!
ما واسه هم خم میشدیم ....تا میشدیم
اگر یکی دلش نخواد پاییز تموم شه وبره
تا ته دنیا واسه اون شب شب یلدا میشدیم
چقدر دلم می خواست همه حرفامون رو بخونن
مثال عاشقا واسه تموم دنیا میشدیم
چقدر دلم می خواست دیگه من وتو در میون نبود
همدیگرومی بوسیدیم وتا ابد ما میشدیم
تقویم های ما اگر امروز رو خیلی دوست نداشت
چشمامونو می بستیمو فردا سحر پا میشدیم
چقدر دلم می خواست دلت پیشه یکی دیگه نبود
حتی اگه یه مدتی تنهای تنها می شدیم
باشه برو نداشتن حوصله رو بهانه کن
ما هموناییم که پیش ادما رسوا می شدیم
تجربه ی اومدنت یه درده مثله رفتنت
کاش واسه هم معجزه ی روزمبادا می شدیم
بزار اینو اخره سری یدونه ارزو کنم
کاشکه باهم عاشق هم فقط
تورویامیشدیم ..............
R A H A
12-16-2011, 02:15 AM
می روی
پرده ها را پس می زنم
پنجره را باز می کنم
موهایم را به دست باد می سپارم
و نفس می کشم
نفسی عمیق
رد پایت نرسیده به پیچ کوچه محو می شوی
خورشید تیره می شود
خیابان سردتر می شود
نفس می گیرد
بغضم اشک می شود
و تا آمدن دوباره تو
انتظار می کشم ...
R A H A
12-16-2011, 02:15 AM
هی تو!
گیرم که تمام شب را گریه کرده باشی
گیرم که جای خالی یک آغوش،
تا خود ِ صبح دستش را دور گلویت فشرده باشد
انصاف نیست اما
با این همه،
منتظر هیچ دستی
در هیچ جای این دنیا نباش!
اشک هایت را با دست های خودت،
با همین دستمال چرک تنهایی پاک کن
که
همه ی رهگذران این خیابان شلوغ
مثل تو تنهایند...!
R A H A
12-16-2011, 02:15 AM
اما....
اما عزیز خسته و داغدار من...
با همه اشتیاقم...
بگذار در سودای با تو بودن بمانم
بگذار هیچ جلوه ای از زمین در تصویر عاشقانه و خدایی خیال من نباشد
بگذار در اشتیاق دیدار تو بمانم...
بگذار نفسهایم در آرزوی دیدار تو به شماره افتد...
بگذار همه آن چیزهایی که خدا بی حضور مادی تو
بر من بخشیده است...دست نخورده بماند
بگذار لطافت انتظار را در سینه پر اندوه خود
به تمامی لمس کنم.....
بگذار افقهای خیالم را برای دیدار تو
به نظاره بنشینم....
بگذار خلوتگاه درونم با هاله ای از نور خدایگونه روحت پوشانده شود...
بگذار در حسرت دیدار تو بمانم...
بگذار سوز و گداز سینه ام....پر جوش بماند...
بگذار پر التهاب بمانم....
بگذار همیشه و برای ابد....
دلتنگ تو بمانم...
R A H A
12-16-2011, 02:16 AM
چه انتظار عجیبی!!
عجیبتر که چه آسان ، نبودنت شده عادت
نه کوششی نه وفایی
فقط نشسته و گوییم :
خدا کند که بیایی...
R A H A
12-16-2011, 02:41 AM
دیر آمدی، قطار رفت. / از راه نرسیده بهار، رفت.
دستم به دستت نمیرسد دیگر، / ماهم نماند وُ ؛ بیقرار رفت.
http://www.pix2pix.org/my_unzip/124133260226.jpg (http://www.pix2pix.org/my_unzip/124133260226.jpg)
R A H A
12-16-2011, 02:42 AM
وقتی گم شوم،
لازم نیست کسی دست مرا بگیرد.
آدرست را درونم آویخته ام.
دیگر نشانی تو
به آسمان تمام دریاها ختم می شود.
یادم هست
توی متن،
کجای جمله گذاشته بودمت،
نقطه.
R A H A
12-16-2011, 02:42 AM
لبانت
به ظرافت شعر
شهوانی ترین بوسه ها را به چنانشرمی مبدل می کند
که جاندار غار نشین از آن سود می جوید
تا به صورت انسان دراید
و گونه هایت
با دو شیار مّورب
که غرور تو را هدایت می کنند و
سرنوشت مرا
که شب را تحمل کرده ام
بی آن که به انتظار صبح
مسلح بوده باشم،
و *****ی سر بلند را
از رو سپیخانه های داد و ستد
سر به مهر باز آورده ام
هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست
که من به زندگی نشستم!
و چشمانت از آتش است
و عشقت پیروزی آدمی ست
هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد
و آغوشت
اندک جائی برای زیستن
اندک جائی برای مردن
و گریز از شهر
که به هزار انگشت
به وقاحت
پاکی آسمان را متهم می کند
کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد
در من زندانی ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمی کرد -
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم
توفان ها
در رقص عظیم تو
به شکوهمندی
نی لبکی می نوازند،
و ترانه رگ هایت
آفتاب همیشه را طالع می کند
بگذار چنان از خواب بر ایم
که کوچه های شهر
حضور مرا دریابند
دستانت آشتی است
ودوستانی که یاری می دهند
تا دشمنی
از یاد برده شود
پیشانیت ایینه ای بلند است
تابنک و بلند،
که خواهران هفتگانه در آن می نگرند
تا به زیبایی خویش دست یابند
دو پرنده بی طاقت در سینه ات آوازمی خوانند
تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
تا عطش
آب ها را گوارا تر کند؟
تا آ یینه پدیدار آئی
عمری دراز در آن نگریستم
من برکه ها ودریا ها را گریستم
ای پری وار درقالب آدمی
که پیکرت جزدر خلواره ناراستی نمی سوزد!
حضور بهشتی است
که گریز از جهنم را توجیه می کند،
دریائی که مرا در خود غرق می کند
تا از همه گناهان ودروغ
شسته شوم
وسپیده دم با دستهایت بیدارمی شود
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQvHVD86-3MNz8iUUewJjFQeWdmIyi1YunG1YAtD-SKH37uXsLC9Q&t=1 (http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQvHVD86-3MNz8iUUewJjFQeWdmIyi1YunG1YAtD-SKH37uXsLC9Q&t=1)
R A H A
12-16-2011, 02:42 AM
یادت هست اخرین حرف نگاهم را
یادت هست اه دل سردم را
یادت هست رفتی و بریدی از من
نقش اندوه کشیدی برمن
دلتنگی و افسوس رنگ نگاهم شد
شبگردی و آواز ورد صدایم شد
بامن بگو از عشق از مهر و وفاداری
با من بگو ای یار کی تو باز میگردی؟؟
R A H A
12-16-2011, 02:45 AM
هنوزهم تورا
در سکوت دلتنگیهایم
آواز میکنم
هنوزم تورا
در نیمه شبها
میان درخشش شب و مهتاب
جستجو میکنم
هنوزم تو هستی
رمز عبور به عمق ترانه ها
و غوطه وریم در نگاه واژه ها
هنوزم تو هستی تمام تمنای من
چو موجی از دریا
که سراسیمه میرسد به ساحل آرام چشمان
هنوزم تورا
در سکوت دلتنگیهایم آواز میکنم
بوقت غربت دل
آوای ساز نگاه تو را آغاز میکنم
R A H A
12-16-2011, 02:45 AM
زندگی ادامه داره حتی وقتی تو نباشی
اگه آشنابمونی یا مثل غریبه ها شی
حتی وقتی واژه عشق با خیانت هم نفس شه
یااگه تموم دنیا واسه پرامون قفس شه
نه خزون نه بهار انگاری روزگار تو رو ازدل من می رنجوند
دیگه توهرقدم می گذشتی ازم قلبمو می لرزوند
زندگی ادامه داره به جلو قصه تكرار
حتی وقتی نبض ساعت بخوابه رودست دیوار
حتی وقتی شعله عشق تونگاهی بی رمق شه
یااگه دفتر شادی روزی خالی ازورق شه
زندگی ادامه داره خوب وبد سفید ومشكی
تازمانیكه یه لبخندمی شكفه می چكه اشكی
كسی پله های اون روبه عقب برنمی گرده
ولی می تونه ببینه كه گذشته ها چه كرده
زندگی ادامه داره با من و تو بی من وتو
این دو روززندگی رو بیا همراه دلم شو
R A H A
12-16-2011, 02:46 AM
روي دلاي ادما هرگز حسابي وانكن ...
از در نشد از پنجره زودي خودت رو جا نكن...
ادمكاي شهر ما بازيگراي قابل اند...
به وقتشم يواشكي رو قلب هم پا ميزارن...
R A H A
12-16-2011, 02:48 AM
درک کن آنچه را می گویم
از من روی بر نگردان
چرا که نیمی از زندگی ام را در آنجا گذرانیدم
مخالف نخواهی بود
آیا مرا می بینی؟ آیا مرا می بینی؟
آیا دوستم داری؟ آیا در اینجایی که هستم دوستم داری ؟
آیا متوجه یی ؟ آیا می دانی؟
آیا مرا می بینی ؟ آیا مرا می بینی ؟
آیا کسی اهمیت می دهد؟
آن هنگام که جوان بودیم غصه ها کجا بودند ؟
و اهمیت هم نمی دادیم
زیرا آنگونه بار آمده بودیم
گه زندگی را شاد ببینیم و آنگونه که هست آنرا بپذیریم.
مادرم ,پناهم می داد
آیا وقتی که آنجا نبودم مادرم پناهم می داد؟
پدرم , پدرم مرا دوست می داشت
آه ,او مرا دوست می داشت , آیا کسی اهمیت می دهد ؟
ببین مرا چه شده است ؟
مقصودم این نبود
و مردم در هر کجا به هر چیز
از من بهتر می اندیشند
دلم برایت تنگ شده است
چون دلتنگی را دوست دارم ,دلتنگی را دوست دارم
وقتی که آنجا بودم
آیا این را می دانستی ؟آیا می دانستی که
مرا نخواهی یافت؟نخواهی یافت
آیا کسی اهمیت می دهد ؟
R A H A
12-16-2011, 02:49 AM
http://wall-paper.persiangig.com/image/3/Sham%20%5BWall-Paper.Blogfa.Com%5D.jpg (http://wall-paper.persiangig.com/image/3/Sham%20%5BWall-Paper.Blogfa.Com%5D.jpg)
کاش من گرمی خورشید نگاهت بودم
کاش من معنی پژواک صدایت بودم
شهره ی شهر به تقوا شدم اما هیهات
دلباخته ی صنعت ابروی کمانت بودم
در سرودن ز غم خاطره ها خیری نیست
کاش من شاعر چشمان خمارت بودم
می تپد در دل این ثانیه ها قلب جنون
کاش من نبض همین ثانیه هایت بودم
R A H A
12-16-2011, 02:49 AM
http://www.pichak.net/gallery/albums/userpics/10001/boseh1%5B1%5D.jpg (http://www.pichak.net/gallery/albums/userpics/10001/boseh1%5B1%5D.jpg)
ساقیا از بوسه لعل لبت سرشارم امشب
شهد کامت را بنازم
مست کن از چشم مست خویش دیگر بارم امشب
دور جامت را بنازم
سحر و افسون، هر چه داری ساز کن در کارم امشب
طبع رامت را بنازم
در هوای خال گیسوی تو شد دل یارم امشب
مرغ بامت را بنازم
ای پری روی کمند انداز دامت را بنازم
ساغری برگیر و از خمخانه اسرار هستی
می بدست آشنا ده
وز دل نا پختگان بزدای نقش خود پرستی
جان آنان را جلا ده
بر بطی بردار و بنوازش دمی با چیره دستی
بزم رندان را صفا ده
زان بهشتی طلعت دولت سرای عشق و مستی
مژده وصلی به ما ده
مرحبا ای نازنین ساقی، مرامت را بنازم
حسن تعبیر تو را لطف کلامت را بنازم
من که حیرانم نمی دانم کدامت را بنازم
R A H A
01-08-2012, 06:09 PM
برای عشق قبول کن ولی غرورت رو از دست نده
براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو.
براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه
براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن.
R A H A
01-08-2012, 06:10 PM
براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير.
براي عشق وصال كن ولي فرار نكن.
براي عشق زندگي كن ولي عاشقانه زندگي كن.
براي عشق بمير ولي كسي رو نكش.
براي عشق خودت باش ولي خوب باش.
R A H A
01-08-2012, 06:10 PM
-اگه يكي رو ديدي وقتي داري رد ميشي بر مي گرده ونگات مي كنه بدون براش مهمي!
-اگه یکی رو دیدی كه وقتي داری می ری بر مي گرده و با عجله مياد به سمتت بدون براش عزیزی!
-اگه یکی رو دیدی وقتي داري مي خندي بر مي گرده و نگات مي كنه بدون واسش قشنگی!
-اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه می کنی میاد باهات اشک میریزه بدون دوستت داره!
R A H A
01-08-2012, 06:10 PM
گفتمش بی تو چه میباید کرد ؟
عکس رخساره ی ماهش را داد
گفتمش همدم شبهایم کو ؟
تاری اززلف سیاهش راداد
وقت رفتن همه را میبوسید
به من ازدور نگاهش راداد
یادگاری به همه داد و به من
انتظار سرراهش را داد
R A H A
01-08-2012, 06:11 PM
گفتمش آغاز درد عشق چيست؟!
گفت آغازش سراسر بندگيست!
گفتمش پايان آن را هم بگو
گفت پايانش همه شرمندگيست!
گفتمش درمان دردم را بگو
گفت درماني ندارد، بي دواست
گفتمش يک اندکي تسکين آن؟!
R A H A
01-08-2012, 06:11 PM
زيبايي عشق به سكوته نه فرياد
زيبايي عشق به تحمله نه خرد شدن و فرو ريختن
عشق تكرار آفرينشه
عشق سخن گفتن با نگاهه.
عشق اميد به رسيدن و ترس از نرسيدنه
عشق خيالي ست كه اگه به واقعيت برسه ديگه طعم شيرينشو از دست مي ده.
عشق يه كويره كه عاشق تشنه با روياي سراب معشوق قدم به جلو ميذاره
عشق راه ناهمواريه كه وقتي ازش گذشتي و تمام سختيا رو پشت سر گذاشتي مي رسي به جايي كه اصلا تصور نمي كردي آخرش اين باشه مثل كسي كه از كوهي بالا مي ره به اميد اينكه ببينه پشت اون كوه چيه؟لذتش فقط اميد و روياي رسيدن به اون بالاست وقتي رسيدي مي بيني هيچي پشت كوه نبوده و نيست نااميد و خسته مي شيني به اين همه راهي كه اومدي فكر مي كني. البته اگه بين راه
سقوط نكني!...
R A H A
03-22-2012, 05:21 PM
تو از دردي كه افتادست بر جانم چه ميداني؟
دلم تنها تو را دارد ولي با او نميماني
تمام سعي تو كتمان عشقت بود در حالي
كه از چشمان مستت خوانده بودم راز پنهاني
فقط يك لحظه آري با نگاهي اتفاق افتاد
چرا عاقل كند کاري كه باز آرد پشيماني؟
R A H A
03-22-2012, 05:21 PM
لحظه گنگ و خفقان آوری است لحظه جدایی، وقتی که واژه خداحافظی چونان بغضی گلویت را می فشارد و زبانت را یارای گفتن آن نیست. زمانی که ایستگاه قطار را ترک می گفتی لحظه ها با نوک پنجه می گذشتند، و هیچ صدایی در گوشم نواخته نمی شد تنها شبح تو را می دیدم، که چمدانت را بر می داشت و سوار قطار می شد تو میرفتی، برای همیشه، و زمان از حرکت باز می ماند
تلاش کردی تا پنجره کوپه ات را باز کنی اما خیلی زود خسته شدی آرام نشستی و از پشت شیشه در چشمان من خیره نگاه کردی. لبانت جنبید، شاید سخنی هم گفتی اما هنوز در خاطرم هست طرح آن لبخند کمرنگ تو و سایه ی اندوهی که بر چشمان مضطربت افتاده بود
قطار خسته به راه افتاد و رفتن تو صدایی بیش از فرو افتادن یک برگ ایجاد نکرد واژه های گنگ و مبهم، مانند واگنهای بی انتهای قطار در ذهنم می گذشتند و آونگ این پرسش، مدام در سرم در رفت و آمد بود که چرا نتوانستم بگویم، بمان، برای من بمان حالا من مانده ام و ایستگاه متروک و هنوز واژه خداحافظی بر لبانم خشکیده است. نرو
__________________
دارم نفس نفس نبودنت رو کم میارم...
R A H A
03-22-2012, 05:22 PM
از همان لحظه که آهسته به من خندیدی
از نگاهم به خدا، راز مرا فهمیدی
راز من عشق به تو، عشق به چشمان تو بود
تو که از آینه و نوری و از خورشیدی
بی گمان، عاشق این شاعر تنها بودی
مثل یک غنچه، تو از شاخه مرا می چیدی
با نگاهی که پر از حس غریب غم بود
چهره ی خسته و غمگین مرا می دیدی
غم من، مضطرب ات کرد و پریشان بودی
آمدی پیش من و حال مرا پرسیدی
خواب دیدم که تو در اوج غزل های منی
آمدی سوی من و روی مرا بوسیدی
لحظه ای صبر نکردی و شتابان رفتی
من به دنبال تو و تو به غزل کوچیدی
پرسشی داشتم از تو، پری کوچک من!
چه شد آن لحظه که از عاشق خود رنجیدی؟؟؟
از فروغت، دل من، مثل مهتاب است
ای که چون ماه به شام دل من تابیدی
از همان لحظه تو در کنج دلم جا کردی
از همان لحظه که آهسته به من خندیدی
R A H A
03-22-2012, 05:23 PM
نیم نگاهی به نیاز نوازشم نمی کنی
با ناز نیز ناهیدوار نمی خرامی به برم
ناوک نگاهت را به نگاهم نمی اندازی
مگر نمیدانی نوازشت مرهم جان رنجور من است
مگر نمیدانی نازت نیاز تنهایی آغوش من است
مگر نمیدانی نقش نگاهت تمنای نگاه مغرور من است
R A H A
03-22-2012, 05:25 PM
در همین حوالی کسانی هستند که تا دیروز میگفتند :
بدون تو حتی نفس هم نمیتوانم بکشم
و امروز در آغوش دیگری نفس نفس میزنن
elahe
05-22-2012, 10:03 PM
گاهی باید بی رحم بود، نه با دوستت و نه با دشمنت؛
که فقط با خودت و چقدر بزرگت می کنه؛
اون سیلی که به صورت خودت می زنی ...!
elahe
05-22-2012, 10:05 PM
انگشتـانتـــ را ...
بــه مــن قــرض بـــده !
بـــرای شـمـــردن لحظـــه های نبودنتـــ ،
کــــم آورده امـــ ...
elahe
05-22-2012, 10:05 PM
من نبودنت را تاب مي اورم...
رفتنت را تحمل ميكنم...
فراموش شدنم را باور ميكنم...
فراموش كردن ديگر كار من نيست....!
elahe
05-22-2012, 10:06 PM
این که دور دور باشم از تو و نبینمت
جا نمی شود به حجم باورم ، قبول کن
گاه ، پر زدن در آسمان شعرهایت را
از من ، از منی که یک کبوترم قبول کن
elahe
05-22-2012, 10:32 PM
روزگارم بد نیست غم كم میخورم
كم كه نه هر روز كمكم میخورم
عشق از من دورو پایم لنگ بود
غیمتش بسیار دستم تنگ بود
گر نرفتم هر دو پایم خسته بود
شیشه گر افتاد هر دو دستم بسته بود
elahe
05-22-2012, 10:33 PM
من هنوز عادت نکردم به " نبودنت "
هنوز برايت چاي ميريزم
ديروز براي جفتمان بليط سينما گرفتم !!
ديشت خوابم نمي برد
گوشيم را برداشتم و برايت نوشتم
در هم کوبيده شدم
وقتي يادم آمد تو نيستي که برايت بفرستم ...!!
elahe
05-22-2012, 10:33 PM
دل من ، خسته تر از عقل تو بود !
زین سبب بود كه تو رفتی و من . . .
مانده ام بر سر راه تو ، هنوز !
elahe
05-22-2012, 10:33 PM
هیچ میدانی ؟
جای "عزیزم غصه نخور" های تو را
دیازپام گرفته است
elahe
05-22-2012, 10:34 PM
علي چپ ، راست مي گفت :
اين روزهــا کوچه اش
ظرفيت اينهمه متقـاضي را ندارد ،
بايد بزرگــراهش کرد !
elahe
05-22-2012, 10:34 PM
من از خودم هم بریــــده ام
تو مرا از رفتنـــــــــت میترسانی؟!!
من اگر از رفتنــــــت میـــــــترسیـــدم
هرگز نمیگفتم " دوســـتت دارم "
elahe
05-22-2012, 10:34 PM
این شعرها که جار می*زنم
یعنی هنوز ابتدای عاشقی*ست
و گـــــــــــــــــــرنـــ ــــــــــــــــــــه،
"عاشقانْ کُشته*گانِ معشوق*اَند
برنیاید زِ کُشته*گانْ آواز"
elahe
05-22-2012, 10:34 PM
اسمت را که بردم
گنجشکها با وحشت پریدند!
نمی دانم!
شاید معنای شومی در نامت بود !
elahe
05-22-2012, 10:35 PM
معتــــــاد شدم بعد رفتنت ...
از بس که درد را لای نامه هایتــــــــ پیچیده و کشیــــده ام ...
.
.
.
جنســـــ اَم همیشه جـــــور است !
elahe
05-22-2012, 10:35 PM
سکوت می کنم
نجوای شبانه را
تمام گفته هایم ، نا گفته هایم
در چمدانی است
سوار بر قطار سکوت
ایستگاه به ایستگاه
به انتظار توست.
elahe
05-22-2012, 10:35 PM
پرسید چرا دیــــر کرده است؟
نکند دل دیگری او را اسیـــر کرده است؟
خندیدم و گفتم: او فقط اسیر مـــن است، تنها دقایقی چند تــاخیر کرده است...
گفتم امروز هوا ســـرد بوده است...
شاید موعد قرار تغییـــر کرده است...
خندیــد به سادگیــم و گفت:
احساس پــاک تو را زنجیــر کرده است.
گفتم از عشـــق من چونین سخن مگو...!
گفــت:
خوابی سالهاســت دیــر کرده است.
در آییــنه به خود نگاه می کنم آه عشــق تو عجب مرا پیــر کرده است
elahe
05-22-2012, 10:36 PM
در دل من
کلاغ جای مرغ عشق را گرفته است!
.
.
.
برگرد و نشان بده که تمام حرفهای پشت سرت از روی حسودی است...
elahe
05-22-2012, 10:36 PM
خيلي سخته تمام دنيات كسي باشه كه فقط براش يه سرگرمي گذرا هستي.
و درست وقتي باورش كردي ، تازه بفهمي كه فقط اومده تا
خستگي رابطه هاي
گذشته رو پيش تو در كنه !!!
elahe
05-22-2012, 10:37 PM
شب هايم درد دارند.
وقتے ندانم چراغ اتاق ات را.
کدام لعنتے خاموش مے کند...!
elahe
05-22-2012, 10:37 PM
نمـیدانــم چـه رابـطه ای ست...؟
بیـن ِ نبــودنـت بــا رنـگ هــا ...!
دلـتنگ ِ تــو کـه مـی شـوم
زنــــدگــی ام ،
سیـاه مـی شـــود !!!
elahe
05-22-2012, 10:37 PM
دلم میخواهد حسادت کنم به خودم....
نمی دانی چطور گیج می شوم وقتی هرچه می گردم معنی نگاهت در هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمی شود ... !
elahe
05-22-2012, 10:37 PM
گرما یعنی ........ نفسهای تــــــــــو
دستهای تو ....... آغوش تــــــــــو
من به خورشید ایمان ندارم
elahe
05-22-2012, 10:38 PM
"عاقبت یک روز مغرب محو مشرق میشود "
"عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق میشود"
"شرط می بندم که فردایی نه خیلی دیر و دور"
"مهربانی ، حاکم کل مناطق میشود"
elahe
05-22-2012, 10:38 PM
کم آوردم...
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟
elahe
05-22-2012, 10:38 PM
این روزها
احساس بـچـه اي رو دارم
كه رفـتـه تـو كــوچــه تــا بـازي كـنــه
ولـي كــسـي بـازيــش نـمـيــده!!!
elahe
05-22-2012, 10:38 PM
از ساعت متنفرم !
این اختراع غریب بشر که مدام ،
جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد!!
elahe
05-22-2012, 10:47 PM
گُفت چـند سال داري ؟
گفـتَم : روز هاي تكراري زنـدگي ام را كـه خط بـزنم
كودكي چـند ساله ام ...
elahe
05-22-2012, 10:47 PM
دلــي که انـــدوه دارد نيـــاز بـه شانـــه دارد !
نـــه نصيـحت ؛
کاش مي فهـميــــدی ...
elahe
05-22-2012, 10:47 PM
تو حق داری بروی
و من انگار باز حقم است که همانجا بمانم
همان اتاق
تخت همیشگی
نیمه شب
دلتنگی
تنهایی کشنده
و این بار تحمل ناپذیر
elahe
05-22-2012, 10:47 PM
تمام من
دارد تو می شود
باور میکنی ...
elahe
05-22-2012, 10:48 PM
از جداييمان براي هر كس كه گفتم حق را به من داد ..
اما آنها نميدانند كه من حق را نمي خواهم !
حق كه براي من "تو" نمي شود
elahe
05-22-2012, 10:48 PM
روز روشن میره باز شب میرسه
غم میاد به هر دری سر میزنه
مگه میشه چشامو هم بزارم
وقتی غم قلبمو خنجر میزنه
elahe
05-22-2012, 10:48 PM
از میان این همه بود
ما در آرزوی یکی بودیم که نبود…..
elahe
05-22-2012, 10:48 PM
هميشه يكي هست كه درد دلت رو بهش بگي ،
واي از اون روزي كه خودش بشه "درد" دلت . . .
elahe
05-22-2012, 10:49 PM
سنگ،کاغذ، قیچی
کدام باشم از تو برده ام دنیا؟
...سنگ باشم؟
یا قیچی؟
بشکنم یا جدا کنم
.
کاغذ باشم که تو بنویسی و من اجرا کنم؟
آخ دنیا...آه دنیا...
با من هم بازی نشو.
elahe
05-22-2012, 10:49 PM
گاهی جلوی آیینه می ایستم....
خودم را در آن میبینم....
دست روی شانه هایش میگذارم....
و میگویم:چه تحملی دارد دلت...!!
elahe
05-22-2012, 10:49 PM
گنجشک می خندید به اینکه چرا..
هر روز بی هیچ پولی برایش دانه می ریزم...
و من می گریستم که حتی او هم محبت مرا سادگی ام می داند.. !!
http://a3.sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-ash3/s320x320/576560_435895846434025_190356447654634_1531995_193 3673951_n.jpg
elahe
05-24-2012, 12:11 PM
خدایا خیلی ها دلمو شکستن
دیگه تحمل ندارم،
شب بیا باهم بریم سراغشون،
من نشونت میدم
تو ببخششون
elahe
05-24-2012, 12:11 PM
این روزها
باران هم نیاید
من دلگیر می شوم
اصلا مهم نیست
که باران بر کوچه ببارد
یا بر بسترم !
باران هم که نباشد
چشمان من خیس است
elahe
05-24-2012, 12:12 PM
هنوز دلم
جایی
حوالی تو مپتپد!
نه خیالی،
نه حالی،
جایی حوالی خود خودت،
مواظبش باش...!
elahe
05-24-2012, 12:13 PM
بگذار دیوانه صدایم کنند ،
فرقی نمیکند ،
من تمام هویت خود را
از زمانی که اسمم را صدا نزدی از یاد برده ام .
مردّد شده ام !
میان دوست داشتن تـو
و این جان ِ ناچیز ! ...
elahe
05-24-2012, 12:13 PM
می ریزیم
ریز
ریز
ریز
چون برف
که هرگز هیچ کس ندانست
elahe
05-24-2012, 12:13 PM
روزی هزار بار بر صفحه دل بنویس :
میان بودنش و نبودنش تنها یك حرف فاصله است !
به همین سادگی. . .
و من روز و شب جریمه سنگین رفتنت را پرداختم
و جز دل كه روزی هزار بار خراش افتاد،
كسی نفهمید كه از ب بودنت تا ن نبودنت
فاصله تا بی نهایت بود ...!
elahe
05-24-2012, 12:14 PM
دوره ی خـوشی ِ آدمــا ، یه تــایـمی داره...
وقتی تمـوم شه تــازه یـواش یـواش میفهمی ،
خــوش نبــــودی !
احمــق بـــــودی !!!
دوره ی خوشیت رو با كسی بگذرون ،
كه باعث نشه چیزی رو از دست بدی ...!
elahe
05-24-2012, 12:14 PM
بزرگترین حرف های کینه توزانه با این جمله توجیه میشه :
” به خاطر خودت میگم “
elahe
05-24-2012, 12:14 PM
وقتی كســــــی را دوستـــــــــ داری
باید زیباییهایــــ ـش را بیـــرون بكشـــــــی
و تلخــــــی هایـــ ـش را صبــــــر كنی
هیچكـــــــس كامل نیستــــــــــــــ.....!
elahe
05-24-2012, 12:14 PM
آنقـــــدر حــــرف در دلــــم مانده
کــــه در دهانــــم
گـــره می خورد
و لب هایــــم را
به هـــم می دوزد
و تو خیــــال می کنــــی
مــــرا بـــا تو حـــرفی نیســــت
elahe
05-24-2012, 12:15 PM
دِلــهُــره هــایَــت را بــه بــاد بــده
ایـنــجــا دلــیــســت
کــه بَــرای آرامِــشَــت دســتــی بــه آسِـمـان دارد.
http://up.vatandownload.com/images/0gdv5co8670q063edquc.jpg
elahe
05-24-2012, 12:18 PM
سير شده ام بس که از آدم ها زخم خورده ام !!
خدا خيرتان دهد به من محبت دروغين تعارف نکنيد !!
من سيرم ...!!
elahe
05-24-2012, 12:21 PM
خدایا!
یا فریاد در گلو یم را بگیر، یا بغض گلوگیرم را …
هرکدام راه دیگری را بسته . . .
R A H A
06-02-2013, 12:29 AM
http://bia2mob.net/uploads/posts/2013-02/1362057927_aashghanh_ghmgen_98_lav_8.jpg
کاش نامت را
با خط بریل می نوشتند
صدا کردنت کافی نیست
شکوه تو و نامت را
باید لمس کرد
R A H A
06-02-2013, 12:30 AM
آنقدر مرا سرد کرد
از خودش...
از عشق...
که حالا به جای دل بستن یخ بسته ام.
آهای!!!
روی احساسم با نگذارید...
لیز می خورید...
https://fbcdn-sphotos-b-a.akamaihd.net/hphotos-ak-ash3/p480x480/942747_366558856798924_1300371017_n.jpg
R A H A
03-26-2020, 04:12 AM
تویی که ناب ترین فصل هر کتاب منی
شروع وسوسه انگیز شعر ناب منی
من آن سکوت شکسته در آسمان توام
و تو درآمد دنیا و آفتاب منی
چقدر هجمه ی تشویش بی تو بودن ها
تویی که نقطه ی پایان اضطراب منی
برای زندگی ی بی جواب و تکراری
به موقع آمدی و بهترین جواب منی
روان در اوج خیالم چو رود می مانی
همیشه جاری و مانا در عمق خواب منی
نفس پس از گذرت از حساب می افتد
و تو دلیل نفس های بی حساب منی
رها مکن غزلم را همیشه با من باش
که ختم خاطره انگیزه شعر ناب منی
R A H A
03-26-2020, 04:21 AM
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف میشکند بازارش
بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
ای که از کوچه معشوقه ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل
جانب عشق عزیز است فرومگذارش
صوفی سرخوش از این دست که کج کرد کلاه
به دو جام دگر آشفته شود دستارش
دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش
R A H A
03-26-2020, 04:22 AM
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست
ببین که سیب زنخدان تو چه میگوید
هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست
به حاجب در خلوت سرای خاص بگو
فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست
به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است
همیشه در نظر خاطر مرفه ماست
اگر به سالی حافظ دری زند بگشای
که سالهاست که مشتاق روی چون مه ماست
R A H A
03-26-2020, 04:24 AM
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
بر امید دانهای افتادهام در دام دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
بس نگویم شمهای از شرح شوق خود از آنک
دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا
خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
حافظ اندر درد او میسوز و بیدرمان بساز
زان که درمانی ندارد درد بیآرام دوست
R A H A
03-26-2020, 04:24 AM
چو لعل شکرینت بوسه بخشد
مذاق جان من ز او پر شکر باد
مرا از توست هر دم تازه عشقی
تو را هر ساعتی حسنی دگر باد
و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوس
ز حقه دهنش چون شکر فرو ریزد
من آن فریب که در نرگس تو میبینم
بس آب روی که با خاک ره برآمیزد
فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد
vBulletin v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.