PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بــــــــــــــوی باران.....



R A H A
04-02-2012, 03:51 AM
http://up.persianv.com/images/sh0yhiyq3h2gw15cj1tf.jpg


بعد از مدتـ ها انتظار...

مے آیے !

ازشوقــ آمدنتــ قلبمــ مے ایستد

براے بغل کشیدنتــ دیوانہ وار میدومــ

صداے خنده اتــ دنیایمــ را پرمے کند

دستانمــ بہ وسعتــ زیبایے چشمانتــ بازمے شود

و باز همــ ...

منمــ وبغلے پر از حجمــ هوا...

R A H A
04-02-2012, 03:52 AM
این روزها..

روزهای...

نمی دانم اسمش را چه گذارم....

اما روزهای پر بارانیست...

هم هوای اینجا ابریست....هم هوای دلم...

بی اختیار می بارم...بی دلیل...بی هوا...

اگر به باران رسیده بودم...

اگر از باران گذشته بودم....

حیف كه باران راهم را بست...

سیل تمامی امیدم را با خود برد...

مثل باد كه یادم را برد...

مثل آفتاب كه مرا سوزاند...

انگار...

R A H A
04-02-2012, 03:52 AM
ساکت که می مانی

میگذراند به حساب جواب نداشتنت . . . !!!

عمرا بفهمند داری جان می کنی که حرمتـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــها را نگه داری ....

R A H A
04-02-2012, 03:54 AM
http://up.persianv.com/images/xkxulxetclih6gul2l0.jpg








فقط لبـــــــــــــــــــخند بزن...

لبخند تــــــــــو

هر لحظــــــــه اش

یک عمر سرزندگیـــــــــــــست...

تو فقط بخـــــــــــند...

برای مــــــــــــن

ایـن تمــام زنــدگیــست.............

R A H A
04-02-2012, 03:54 AM
http://naznet.ir/upload/1/0.221231001316115678_naznetir.jpg





آسمان را بنگر که بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر ، به ما می خندد !
یا زمینی را که دلش از سردی شبهای خزان ، نه شکست و نه گرفت !
بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید
و در آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز پر امنیت احساس خداست
ماه من غصه چـــــرا ؟
تو مرا داری و من هر شب و روز آرزویم همه خوشبختی توست !
ماه من! دل به غم دادن و از یاس سخنها گفتن
کار آن هایی نیست که خدا را دارند...
ماه من! غم و اندوه اگر هم روزی مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات، از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا، چتر شادی وا کن و بگو با دل خود که خدا هست، خدا هست !
او همانی است که در تارترین لحظه شب راه نورانی امید نشانم می داد...
او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد همه زندگی ام غرق شادی باشد...
ماه من! غصه اگر هست بگو تا باشد معنی خوشبختی بودن اندوه است...
این همه غصه و غم این همه شادی و شور چه بخواهی و چه نه میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچیــن...
ولی از یاد مبر پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند: که خدا هســـت، خدا هســـت
و چــــــرا غصه؟ چـــــرا ؟

R A H A
04-02-2012, 03:54 AM
http://www.up.98ia.com/images/xkci3bbi8lh54i4fxai.jpg



می خواهم دوستت دارم هایم را بر روی تکه کاغذی به یادگار بگذارم

شاید هر گاه چشمانت به آن بیفتند به یاد اری دوست داشتن مرا

شاید آن موقع که دیگر نیستم ، باورت شود حرفهای دلم

آرام آرام مینویسم دوستت دارم

اما تو بلند بلند بخوان

تا اگر چشمانت باور نکردند، لا اقل بگذار گوشهایت باورشان شود

دیوار های تنــــــــهاییم فرو ریخت

آن هنگام که شنید، صدای فریاد های دوستت دارم های مرا که در گوش تو زمزمه میکردم

دلم باورش شده که دیگر تنها نیست

امشب در دلم غوغایی بپاست

میخواهم معمارگر دنیای جدیدی باشم

دنیایی که فقط برای ما باشد

دور تا دور این دنیا را حصار میکشم

نمیگذارم هیچ گاه ترکم کنی

نمیگذارم غریبه ای پا به دنیای ما بگذارد

به هیچ کس نمی دهم این شوق زندگی را

این عشق را با هیچ احدی تقسیم نخواهم کرد

و تنها آرزو میکنم این احساس در دلم همیشگی شود

همانطور که جای پای تو بر دلم همیشگی شده

پس بمان برای تمامی لحظات زندگی ام


برای ساختن دنیایی زیباتـــــــر...

R A H A
04-02-2012, 03:55 AM
http://bitayeziba.persiangig.com/image/image-138F_4BEBE2DE.jpg








در آغـــــــــــــــ ـ ـ ــ ــــوشم که میـــــگیری
انقــــــدر ارام میشــ ـ ــ ــــــوم
که فرامــ ـ ـوش میکنم
بایدنفس بکشم

R A H A
04-02-2012, 03:57 AM
عجیب است دوست داشتن و عجیب تر دوست داشته شدن
وقتی می دانیم کسی با دل و جان دوستمان دارد
و نفســــــها
و صــــــــدا
و نگـــاهمان در جانش ریشه دوانده
به بازیش می نگریم
هر چه او عاشقتر
ما سرخوش تر
هر چه او دل نازک تر
ما بی رحم تر
تقصیر از ما نیست
تمامی قصه های عاشقانه را اینگونه به گوشمان خواندند...

R A H A
04-02-2012, 03:57 AM
نمی دانم به چه زبانی می توانم
از تمامی انچه زندگی دوباره ای بود برای من و تو دلیل آن بودی تشکر کنم
من امروز همراهی یافتمhttp://www.upsara.com/images/r0d4g7giv0m8323j27z.jpg
که میتوانم با چشمان او ببینم
و با افکارش تا دورترین نقاط پرواز کنم
چه گذشته ی دور و چه اکنون
می خواهم تا کودکی های تو باز گردم
می خواهم با تــــــــو نگاه کنم به تمامی زیبایی های زندگی
و حتی زشتی هایش
تنها سپـــــــــــاس مرا با خود همراهی کن
برای تمامی خاطــــــراتی که ساخته ام و با خود داریم...

R A H A
04-02-2012, 03:58 AM
دلمــــــــــــــــــــــ ـ میگیرد دلم از نبودن تو، از تنهایی خودم

از اینکه گاهی اوقات صدایت را از من دریغ میکنی

اریــــــــــــــ ، دلمــــــــــــــــــــ میگیرد

کمکم کن تا کمی سختی این راه را آسوده تر تحمل کنم

کمکم کن تا روزهای بی تو بودن برایم انقدر طولانی نباشد....
.
چه کنم که نمی دانمـــــــــ

ولی این را خوب میدانم که تنها تویی که می توانی در خوب یا بد بودن روحیه ام تاثیر گذارباشی

تنها تویی که امید به زندگی را در من زنده نگه داشته ای

و تنهها یاد تو آرام کننده ی وجودم خواهد بود

پــــــــــس، با من بمـــانــــــــــــ، برای تمام لحضــــــــات دلتنگیــــــ ام

R A H A
04-02-2012, 04:06 AM
http://www.pic.iran-forum.ir/images/aqxddwh2y4o2j6wttdmk.jpg

نمیـــــــــــــدانم تعبیـــــــــر نگـــــــــاهت

خـداحافظیســـــــــــــــ ـت

یا
انتــــــــــــــــظار...... ..

R A H A
04-02-2012, 04:07 AM
آسان نبود ولی ،
رفتم درون پیله تنهایی خودم ،
شاید رها شوم از این همه دردی که می کشم.

حالا؛
......فضای پیله ام ،
سرد است و ساکت و خاکستری و تنگ.

اما،
من خواب دیده ام،
طاقت اگر بیاورم
یک روز زخم عمیق روی دلم خوب می شود ...!!!

من خواب دیده ام ،
طاقت اگر بیاورم
یک روز عاقبت پروانه می شوم..

R A H A
04-02-2012, 04:14 AM
همیشــــ ـــ ـه از آمدن ِ نــ بر سر کلماتــــــ ـــ ـ مـی ترسیــدَم !

نـ داشتن ِ تو ...نـ بودن ِ تو ...

نـ ماندن ِ تو ...

.

.

.

کــاش اینبــار حداقل دل ِ واژه برایــــ ـــ ـم می سوختـــــ ـــ ـ

و خبــری مـی داد از

نـ رفتن ِ تـــو ..

R A H A
04-02-2012, 04:15 AM
خداوندا...........!!!

در گلویم ابر کوچــــــــــکی است

که خیال بارش نــــــــــــدارد...

میشود مرا بغـــــــــــــل کنی؟؟

R A H A
04-02-2012, 04:21 AM
چشـــــــــــــــــــم هایـــم را بـــــــــــه بیمارستـــــــــــان میبــــــــــــــــــرم

نمیـــــــدانم چــــــــــــــــــه مرگشان شـــــــــــــده.....؟

هــــــرشــــــــــــــــ ــب درخــــــواب

جایشـــــــان را خیس می کننـــــــــــــــــــــد ...............

R A H A
04-02-2012, 04:22 AM
http://www.pic.iran-forum.ir/images/d2wxc81iog3g95uz07f.jpg


نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن



ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ...


کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ...


کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم


و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است


میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...


کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم...


میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود


میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ...

R A H A
04-02-2012, 04:23 AM
یک و یک همیشه دو نمی شود گاه باد می کند،

چهار می شود

گاه میل می کند به صفر

گاه نیز می زند به کله اش...

هوس کند می رود به آسمان،

هزار می شود.

یک و یک برای من...

-- من که سال هاست در ردیف آخر کلاس زندگی نشسته ام --

جز دو خط ساده نیست؛

جز دو خط که پا به پای هم در سفید صفحه راه می روند،

وز این جهان خط کشی و کاغذی عبور می کنند...

جز دو خط ساده که در انتهای دور در تقاطع زمین و آسمان؛

روی خط نازکی به نام زندگی عاقبت به پای هم ...

پیر می شوند!

« توی گوشتان فرو کنید! یک و یک مساوی دو است. »

آه...

من که حرف این حساب را سرم نمی شود

R A H A
04-02-2012, 04:24 AM
يك...
دو....
سه....
چندين و چند
...هر چقدر مي شمارم خوابم نمي برد
من اين ستاره هاي خيالي را
كه از سقف اتاقم
تا بينهايت خاطرات تو جاري است
....
يادش بخير
وقتي بودي
نيازي به شمردن ستاره ها نبود
اصلا يادم نيست
ستاره اي بود يا نبود
هر چه بود شيرين بود
حتي بي خوابي بدون شمردن ستاره ها.

R A H A
04-02-2012, 04:26 AM
امروز نبودی ...

اما خیلی چیزها بود ...

من بودم ...

باران بود ...

چتر بود ...

......بغض بود ...

همراه همیشگی ام هم بود ...

جای خالی ات را میگویم




http://avazak.ir/gallery/albums/userpics/10001/normal_Avazak_ir-Love288.jpg

R A H A
04-02-2012, 04:27 AM
كاش مي دانستم...


چه كسي اين سرنوشت را برايم بافت...


آنوقت به او ميگفتم...


يقه را آنقدر تنگ بافته اي...


كه بغض هايم را نمي توانم فرو دهم...!!!

R A H A
04-03-2012, 01:01 AM
ایــــــــــــن روزهـا میگــــــــــذرند.......امــ من از این روزهـــــــا نخواهـــــــــــــم گذشت...............

R A H A
04-03-2012, 01:01 AM
لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...

تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...

تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...

لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...

که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...

...لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است..

لمس کن لحظه هایم را ...

تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم...

لمس کن این با تو نبودن هارا..

R A H A
04-03-2012, 01:02 AM
اسم ِ مرا ـهم ثبت کنید ،

در گینس،

می توانـ َم در آغوش ِ او ،

جان بدهـم ،

آسان ..

R A H A
04-03-2012, 01:02 AM
چـــﮧ بــــمانـــے

چــــﮧ نــَـمــــــانــے

منی دگـــــر وجــود نـــَــدارد !

یا در تـــو حل می شــوم

یا بــے تــو گــــــُم

R A H A
04-03-2012, 01:03 AM
جدیدا با دیوار حرف میزنم!

میدونی...

از شخصیتش خوشم اومده یه جورایی!

محكمه...

ثابته...

آرومه......

غلط نكنم از

منم خوشش اومده!!!

R A H A
04-03-2012, 01:03 AM
هــــــــــــــــه.....

مرا چه بـــــــــه فلسفــــــــــه!!

مــــــــــن هنوز در منطق چشمــــــــانت مانده ام......

R A H A
04-03-2012, 01:03 AM
خود بگو!!!
سرزمین نگاهت را
روی کدامین گسل بنا کرده ای ؟...
که اینگونه شب و روز دلم در حال لرزیدن است.............

R A H A
04-03-2012, 01:03 AM
قرار ما هر جای دنـــــــیا که باران شدیدتر بود

نزدیــــــــــک خدا

آسمان هفتم در نزدیکـــــــی ملکوت

اوج الهام و فراموشـــــــــی حس

آنجا که مطمئن میشــــــوی بی دغدغه

تو برای منــــــــی و من برای تـــــــــو......

R A H A
04-03-2012, 01:08 AM
دل‌ اگر بستی،
محکم نبند!
مراقب باش،
گره کور نزنی‌
او می‌‌رود، تو میمانی و یک گره کور

R A H A
04-03-2012, 01:09 AM
به دلم میگویم:
آن یوسفی هم که برگشت به کنعانش...
استثنا بود!
تو غمت را بخور

R A H A
04-03-2012, 01:10 AM
دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست

گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ...

غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست

که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنیم

رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری

و روز بعد تنهایی ،

به همین سادگی او رفته است

و همه چیز تمام شده

مثل یک مهمانی که به آخر می رسد

و تو به حال خود رها می شوی

چرا غمگینی ؟

این رسم زندگیست

پس تنها آوازبخوان

R A H A
04-03-2012, 01:11 AM
آن لحظه که دلتنگ یارم می شوم
خود به خود هوس باران را می کنم.
آن لحظه که اشک از چشمانم سرازیر می شود
هوس یک کوچه تنها را می کنم
آن لحظه است که دلم می خواهد تنهایی در زیر باران بدون هیچ چتر و سر پناهی قدم بزنم
قدم بزنم تا خیس خیس شوم ، خیس تر از قطره های باران…. خیس تر از آسمان و درختان
آن لحظه که خیس خیس می شوم ، دلم می خواهد باز زیر باران بمانم ،
دلم نمی خواهد باران قطع شود.
دلم می خواهد همچو آسمان که بغضش را خالی می کند ، خالی شوم ،
از دلتنگی ها ، از این شب پر از تنهایی
تنها صدای قطره های باران را می شنوم ، اشک می ریزم ، و آرزوی یارم را می کنم
دلم می خواهد آسمان با اشکهایش سیل به پا کند
لحظه ای که آرام آرام می شوم
و دیگر تنهایی را احساس نمی کنم ، چون باران در کنارم است.
باران مرا آرام می کند ، مرا از غصه ها و دلتنگی ها رها می کند و به آرزوهایم نزدیک می کند
آن دم که باران می بارید ، بغض غریبی گلویم را گرفته بود ،
دلم می خواست همچو آسمان که صدای رعدش پنجره های خاموش را می لرزاند فریاد بزنم ،
فریاد بزنم تا یارم هر جای دنیاست صدای مرا بشنود.
صدای کسی که خسته و دلشکسته با چشمان خیس و دلی عاشق در زیر باران قدم می زند ،
تنهایی در کوچه های سرد و خالی…
کجایی ای یار من ؟
کجایی که جایت در کنارم خالی است.
در این شب بارانی تو را می خواهم ،
به خدا جایت خالی خالی است.
کاش صدایت همچو صدای قطره های باران در گوشم زمزمه می شد
تو بودی شبی عاشقانه را با هم داشتیم ،
تو که نیستی منی که همان زن تنها می باشم قصه ای غمگین را در این شب بارانی خواهم داشت.
قصه زن تنها در یک شب بارانی ،
شبی که احساس می کنم بیشتر از همیشه عاشقم.
آری آن شب آموختم که باران بهترین سر پناه من برای رفع دلتنگی هایم است.

R A H A
04-03-2012, 01:11 AM
تـــــــــــــــورو از وقتــــــــــــــــــی که دیــــــــــــــــــــــد م
چشـــــــــــــــامو رو همـــــــــه بستــــــــــــــــم
همـــــــــــــــه عالــــم میدونــــــــــــــــــــ ـــــــن کــــــــــــه
به چشمـــــــــــــای تو وابستــــــــــــــــــــ ــــــــه ام................

R A H A
04-03-2012, 01:12 AM
اگر می گفتی می آمدم
با طرحی از روزهای شکسته
و شبهای مه آلود
اگر می گفتی می آمدم , پرده را کنار میکشیدم
و در پس یک بوسه دنیا را به تو میدادم.
اینک ...
زنی که با گیسوان تلخ کنار پنچره نشسته
و من که در خطوط شکسته نگاه ها گم می شوم....
به من بگو .....
روزها را به چه قیمتی فروختی ؟!
تا سپیده صبح , دوباره با شعری متولد شوی !
اینک در پس هر آواز تلخ
ترانه ی روشنی , شکوفه می زند .
بمان .....
تا بهار فاصله ایی نمانده است .

R A H A
04-03-2012, 01:13 AM
یک وقت به سرت نزند! که شعرهایم را بتکانی...
چرا که رسوا خواهم شد...! و همه خواهند دید!!
لحظه لحظه تو را "میان واژه هایم"!!!

R A H A
04-03-2012, 01:13 AM
دیگر هوای برگرداندنش را ندارم...
بگذار هر جا که دلش میخواهد برود...
فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرش زد انقدر آسمان بگیرد که با هزار شب گریه چشمانش باز هم آرام نگیرد!!

R A H A
04-03-2012, 01:15 AM
سه نقطه هاي تو گاهي هزار واژه ومن

هنوز در تب يك نقطه از لبت بي تاب

هميشه معني صد اضطراب ... من، بي تو

هميشه ديدن بي پرده ی شما در خواب

چه عاشقانه ی پوچي! تو خوب مي داني

ميان اين همه رويا ، فقط تويي كمياب

و من چه خسته تو را چون سراب مي جويم

چه فصل خالي و تلخي ست سهم من زين خواب!

...

كجاست آنكه ز من آتشي بگيراند

بسازد از تن من قطعه قطعه هاي مذاب

و يا حضور تو را قصّه قصّه ، فصل به فصل...

بخواند از تو غزل هاي نابِ بي پاياب

...

خدا کند که غزلهای آخرم باشد

خدا کند که شوم در غمت خراب،خراب

چه روزگار غریبی ست نازنین، آری

نه حرف مانده برایم ، نه عشق های مجاب

بیا... تمام کن این انتظار را در من

بدون شرح و سه نقطه ... پر از حکایت ناب

...

یکی نبود و یکی بود و او نبود ... و من

هنوز در تب یک نقطه از لبت بی تاب

R A H A
04-03-2012, 01:23 AM
عطر نگاهت باز هم مرا مست کرد...؟!

و من امشب امده ام با کوله باری از حرف های ناگفته!...

با دستانی پر از نامه های برگشت خورده...!


امده ام تا با صداقتی کودکانه

فریاد بزنم ...

دوستت دارم...

همین...!!

R A H A
04-03-2012, 01:24 AM
میـــــــان مانـــــدن و نمانـــــدن

فاصـــــــــله تنها یك حرفــــــ ساده بود


از قــــــول من


به بــــــاران بی امان بگو :


دل اگــــــر دل باشد ،


آبـــــــ از آسیابــــــ علاقــــــــه اش نــــمی افتــــــد...

R A H A
04-03-2012, 01:24 AM
یکـــــــــــــــــم جاتو عوض کــــــــــــن

کـه شاید بهتر منـــــو دیدی

خـــــــــــــودتو جای مــــــــــــن فرض کــــــــــن

شایــــــــــد حالمــــــو فهمیدی

بذار محــــــــدود بشـــــــــم با تــــــــــــــو

بــــــــه چیزایی کــــــــــــــه دوست دارم

مــــــــن از هرچیزی غیـــــــر از تـــــــــــــــو به حد مرگــــــــــــ بیذارمـــــــــــــــــــ ــــــــــــــــ

R A H A
04-03-2012, 01:26 AM
من خلاصـ ِه مے شوم در یـک کلام
خلاصه ے تو من مے شوم
منتظر .. منتظر تو!
من پــُر بغض ِ نشکـسـتـ ِه ...
بـے کینه، پــُر صحبت؛ تـشنـ ِه ے مـُحبـت
من در این جـاا .. آرام و پــُر غوغـاا
پــُر و خالے مے شوم از تو
من در این جـاا منتظر توام!!!

R A H A
04-03-2012, 01:26 AM
بــــــالا بــــــروے ؛

پـــــایـــــین بیـــــایـــــے ...

بے فـــایـــده اســـت ؛

مـــن تـــو را هــــــمیـــنجــــــــــا ،

میـــان بـــازوانـــمــ میـــخـــواهـــمـــ ... !

R A H A
04-03-2012, 01:26 AM
ذهن مـــــن

به تیـــرگـــی شـــب اســـت!

انگار قلبـــــم را

خـط خــــــطی کـردند

کجایی کـــــه بیــــبیـنی؟؟؟.

با سنـگ به آیــنه ی دلــــم

نقـــش بــــستند.،:

فراموش کن!!!

غافل ازینــــند که تو در خــون من جـــریان داری ..

R A H A
04-03-2012, 01:26 AM
مـیان ما

چـندان

فاصـــله افتاد که

کـــوه

به کــــوه

رســــــــ ــــــــــــید ...

R A H A
04-03-2012, 01:27 AM
کم کم یاد گرفته ام !...

با آدمها همانگونه باشم که هستند .

همانقدر خوب / گرم / مهربان ...

و گاهی ...

همانقدر بد / سرد / تلخ ..!!

R A H A
04-03-2012, 01:27 AM
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم ....

حتی برای "تو" ،

که سالها منتظر در زدنت بودم

R A H A
04-03-2012, 01:27 AM
عيبي ندارد،باز هم خودت را بزن به آن راه!
خودت را که به آن راه مي زني
ميخواهم تمام راه هاي دنيا خراب شود !

R A H A
04-03-2012, 01:28 AM
بهانهـ کهـ میگیرد
ـمَن مـےمانـَمـ
و یکــ کاسهـ چـِ کنمـ در دستانـَمـ
و یکــ جاـے خالـے تو
و یک او
کهـ تمامـِ بهانهـ اَتــ شده

R A H A
04-03-2012, 01:28 AM
در این شهر صدای پای مردمی است که همچنان که تو را میبوسند
طناب دار تو را می بافند
مردمی که صادقانه دروغ میگویند و خالصانه به تو خیانت میکنند ....
... در این شهر هرچه تنهاتر باشی پیروزتری ....

R A H A
04-03-2012, 01:29 AM
چه بی پــَـــــــــرواااا
دلـــــــــم
آغوشِ ممــــــــــنوعه ای
را میخــــــواهد..
… که
تنـــــــــــها
شرعی بودنش را
من مـــــــیدانم..
و…
دلــــــم…
و…
تــــــــــو…

R A H A
04-03-2012, 01:31 AM
" درد " را ؛
از هر طرفش بخواني " درد " است،
امـــــــــــا ؛
دريغ از " درمــ ـــان "
که عکسش" نــامــ ــرد " است!

R A H A
04-03-2012, 01:38 AM
گـاـهـے دلـت مــے خواد ـهـمـ ِ بـغض ـهات از تـوے نـگاهت خـوند ِ بـشن...

مـیدونـے کــ ِ جـسارت ِ گـفتن ِ کـلمه ـها رو نـدارے ...

امـا یـــ ِ نـگاه گـنگ رو تـحویل مـے گیری

یـا جـمله ای مـثل: چـیزے شـده؟؟!!!

اونـجاست کــ ِ بـغضت رو بـا لـیوان سـکوت سـر مــےکشـے
و بـا لـبخندے سـرد مـیگـے :

نـه،ـهـیچ...!

R A H A
04-03-2012, 01:40 AM
تو هم میدانی

با گلوی لبریز از بغض

و نگهداشتن باران ، پشت چشمها

لبخند زنان در میان جمع نشستن

چقدر دشوار است …؟

R A H A
04-03-2012, 01:42 AM
من ...از بازي... كلاغ پر ميترسم....

ميترسم بگويم " تـــــــــــو"و آرام بگويي

پـَـــــــــــــــــــر

R A H A
04-03-2012, 01:43 AM
کمــی دورتــر بایستــ !!

من دیــوانه ـتــر از آنــم

کـ بی ـهــوا در آغوشتــ نگیــرم . .

R A H A
04-03-2012, 01:45 AM
روزی اگر نبودم ، تنها آرزوی ساده ام این است:
زیرلب بگویی :

“یادش به خیر”

R A H A
04-03-2012, 01:45 AM
ســر به هــوا شــده ام،

تــو هم زیر ســرت بلــند شده...

چقــدر عجیــب...

فکــر می کــردم

قلــب همیشــه گرفتــار می شــود؛

امــا انگــار ســر، نقش کلیــدی تری دارد

در این ماجــرا...

R A H A
04-03-2012, 01:46 AM
سـ ــکوتــ می کنمــ و بهـ چشمآنـ ـم اجازهـ می دهـ ـم تآ فریآد بزننــ ـد...



و تو مجبـ ـور می شویــ گوشهآیت رآ محکم بگیریـــ !



تآ فریآد احسـ ـ ـ ـآس منــ پرده ی وجدآنـ ـتــ رآ پآره نکند.

R A H A
04-03-2012, 01:48 AM
شب ، در کارنامه ی سیاه زندگی اش ..

چه کرده است ..

که افتخارِ گرفتن این همه ستاره را دارد؟؟؟

R A H A
04-03-2012, 01:48 AM
این روزها



نوازنده ی خوبی شده ام



دلم شور میزند



و چشمانم تار...