M.A.H.S.A
03-28-2012, 05:57 PM
http://img.tebyan.net/big/1387/12/23817417217566315017798127233144148176109104.jpg
تفسیر آیه شریفه: صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ(الفاتحة/7)
این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد!
بعضی از گداها خیلی کار کشته و رند و زیرکاند، همان اول وقت که میآیند زیر گذر یا کنار پیادهرو مینشینند کاسهای برابر خود میگذارند، و دور از چشم دیگران یکی دو اسکناس یا سکه داخل آن میاندازند تا رهگذران با دیدن آن دست به جیب شده و بگویند: دیگران کمک کردند چرا ما کمک نکنیم.
حال ما هم به معنای واقعی کلمه گدای آستان حقایم پس باید شیوه گدایی را خوب بدانیم، یعنی اگر از خدا فهم و صدق و عشق و آرامش طلب میکنیم پیش از آن باید خود دست به کار شده و صدق و راستی و درستی و درستگاری را پیشه کنیم تا خداوند هم آنها را فزونی بخشد
هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد
بنابراین اگر میگوییم: تمام خوبیها نعمتاند و نعمتها را خدا میدهد این بدان معنا نیست که خود در این راستا تلاش و کوششی نداشته باشیم.
روشنتر بگویم:
خداوند اندکی فهم در اختیار ما می گذارد و اگر ما بر اساس آن رفتار و عمل کنیم او نیز بیشتر ارزانی میکند و اگر نه همان را هم خواهد گرفت.
خطاطها را ندیدهای که اول قدری مرکب به نی میدهند تا با آن بنویسند، حال اگر آن نی آن مرکب را به کار برد و با آن چیزی نوشت دوباره به آن مرکّب تازهتری میدهند، و گرنه همان را هم که داده بودند خشک شده و از دست میرود.
بنابراین همانطور که پول، پول میآورد بشرطی که با آن کار شود فهم نیز فهم را و عقل نیز عقل را و صدق نیز صدق را به دنبال دارد به شرط آنکه انسان آنها را در زندگی به کار بندد.
در مقام رضا باش و از قضا مگریز!
و یادت باشد که اگر آدمی از نعمت فهم و شعور برخوردار شود هیچگاه کاری نمیکند که خشم و غضب خداوند را برانگیخته و مغضوب او گردد، بلکه پیوسته در مقام رضای او میکوشد.
بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت که در مقام رضا باش و از قضا مگریز
بنابراین میتوان دریافت که نعمت یافتگان مغضوب نبوده بلکه غیرالمغضوب میباشند، و کسی که مغضوب خدا نباشد محبوب او خواهد بود، و هیچکس گمراهی محبوب خود را نمیخواهد، و از اینروست که نعمت یافتگان جزء «ضالین» یعنی گمراهان نمیباشند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
تفسیر آیه شریفه: صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ(الفاتحة/7)
این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد!
بعضی از گداها خیلی کار کشته و رند و زیرکاند، همان اول وقت که میآیند زیر گذر یا کنار پیادهرو مینشینند کاسهای برابر خود میگذارند، و دور از چشم دیگران یکی دو اسکناس یا سکه داخل آن میاندازند تا رهگذران با دیدن آن دست به جیب شده و بگویند: دیگران کمک کردند چرا ما کمک نکنیم.
حال ما هم به معنای واقعی کلمه گدای آستان حقایم پس باید شیوه گدایی را خوب بدانیم، یعنی اگر از خدا فهم و صدق و عشق و آرامش طلب میکنیم پیش از آن باید خود دست به کار شده و صدق و راستی و درستی و درستگاری را پیشه کنیم تا خداوند هم آنها را فزونی بخشد
هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد
بنابراین اگر میگوییم: تمام خوبیها نعمتاند و نعمتها را خدا میدهد این بدان معنا نیست که خود در این راستا تلاش و کوششی نداشته باشیم.
روشنتر بگویم:
خداوند اندکی فهم در اختیار ما می گذارد و اگر ما بر اساس آن رفتار و عمل کنیم او نیز بیشتر ارزانی میکند و اگر نه همان را هم خواهد گرفت.
خطاطها را ندیدهای که اول قدری مرکب به نی میدهند تا با آن بنویسند، حال اگر آن نی آن مرکب را به کار برد و با آن چیزی نوشت دوباره به آن مرکّب تازهتری میدهند، و گرنه همان را هم که داده بودند خشک شده و از دست میرود.
بنابراین همانطور که پول، پول میآورد بشرطی که با آن کار شود فهم نیز فهم را و عقل نیز عقل را و صدق نیز صدق را به دنبال دارد به شرط آنکه انسان آنها را در زندگی به کار بندد.
در مقام رضا باش و از قضا مگریز!
و یادت باشد که اگر آدمی از نعمت فهم و شعور برخوردار شود هیچگاه کاری نمیکند که خشم و غضب خداوند را برانگیخته و مغضوب او گردد، بلکه پیوسته در مقام رضای او میکوشد.
بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت که در مقام رضا باش و از قضا مگریز
بنابراین میتوان دریافت که نعمت یافتگان مغضوب نبوده بلکه غیرالمغضوب میباشند، و کسی که مغضوب خدا نباشد محبوب او خواهد بود، و هیچکس گمراهی محبوب خود را نمیخواهد، و از اینروست که نعمت یافتگان جزء «ضالین» یعنی گمراهان نمیباشند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر