100908237736

به گفتهي رضا مهرآفرين، در مرحلهي دوم پروژهي بررسي و باستانشناسي سيستان، بيشتر از 800 محوطه تاكنون شناسايي شدهاند و با پايان اين مرحله، اطلس باستانشناسي سيستان را ميتوان منتشر كرد.

سرپرست هيأت باستانشناسي بررسي و شناسايي دشت سيستان در گفتوگو با ايسنا، بيان كرد: مرحلهي نخست اين بررسيها در سال 1386 انجام شد و آن زمان، 808 محوطه از دورههاي مختلف شامل عصر مفرغ، دورههاي تاريخي و اسلامي شناسايي شدند.

در مرحلهي دوم نيز مانند مرحلهي نخست، 11 حوزه بررسي شدند. البته مرحلهي پيشين در منطقهي مسكوني انجام شد؛ ولي اينبار در بخش كاملا صحرايي و بيشتر در كنار مرز ايران و افغانستان بررسي صورت گرفت كه از نظر محيط جغرافيايي يك منطقهي بسيار سخت است.
وي با اشاره به اينكه اين بررسيها از 20 اسفندماه 1387 آغاز شدهاند،

ادامه داد: تاكنون بيشتر از 800 محوطهي باستاني در مرحلهي دوم شناسايي شدهاند كه البته برخي از اين 11 حوزه، محوطهي استقراري باستاني نداشتند؛ اما يكي از اين حوزهها بيشترين حجم و تراكم محوطههاي باستاني را داشت.

او توضيح داد: اين حوزه «گردي» نام دارد كه با وسعت 668 كيلومترمربع حدود 485 محوطهي باستاني در آن شناسايي شدهاند. در واقع، تقريبا بهشكل متوسط در هر 3/1 كيلومترمربع يك محوطهي باستاني در حوزهي «گردي» شناسايي شده است. با اين حال، آمار و ارقام مربوط به دورههاي تاريخي هنوز مشخص نشدهاند؛ گرچه بيشتر آثار آن به عصر مفرغ تعلق دارند.

اين باستانشناس اظهار داشت: يكي از مسايل جالب توجه در اين فصل، شناسايي تعداد زيادي محوطهي دورهي هخامنشي است. البته احتمالا تعداد آنها در حوزهي «گردي» بيشتر از 20 محوطه است و پس از پايان عمليات ميداني، آمار دقيق آن اعلام خواهد شد.

مهرآفرين در اينباره گفت: تاكنون از دورهي هخامنشي، محوطههاي زيادي در ايران بهدست نيامدهاند. البته در سيستان دو محوطه از اين دوره وجود دارند؛ يكي در سيستان ايران به نام «دهانهي غلامان» و يكي هم در سيستان افغانستان به نام «نادعلي». به همين دليل، محوطههاي هخامنشي شناساييشدهي اخير، مطالعات فرهنگي و اجتماعي هخامنشي را در ناحيهي شرق ايران ميتوانند تكميل كنند.

او همچنين يادآور شد: انتظار داشتيم، در بخش جنوبي سيستان محوطهي هخامنشي شناسايي شود، زيرا اسكندر مقدوني زماني كه قصد داشت، از سيستان به هند برود، به مردمي كه در آبادي و شهرهاي جنوب سيستان با روي گشاده از او استقبال كردند، لقب «اورگت» داد و اكنون تصور ميكنيم، قلمرو اورگتها را با اين تعداد محوطه توانستهايم شناسايي كنيم.

به گفتهي اين باستانشناس، اورگت يك لغت يوناني به معني «خيران يا ياريكنندگان» است. آن هم به اين دليل كه آنها به كوروش در جنگي كه با اقوام سكايي داشت، كمك مالي و غذايي فراواني كردند.

وي با بيان اينكه نامگذاري حوزهي «گردي» بهدليل وجود چند قلعهي مدور است، ادامه داد: علاوه بر حوزهي «گردي» حوزهي جنوب قلعهي رستم نيز با وسعت حدود 320 كيلومترمربع محوطههاي فراواني داشت، بهطوري كه در آن، حدود 280 محوطهي باستاني شناسايي شدند كه بيشتر آنها نيز به عصر مفرغ تعلق دارند. علاوه بر اين، محوطههاي جالبي از دورههاي سلوكي و اشكاني شناسايي شدند كه ميزان مواد فرهنگي آنها بسيار زياد است.

مهرآفرين با اشاره به اينكه اين بررسي به سرپرستي مشترك من و سيدرسول حاجيموسوي انجام ميشود، بيان كرد: تعداد زيادي از آثار شناساييشده قابل ثبت هستند، البته بسياري از آنها براي نخستينبار شناسايي شدهاند. ما اين محوطهها را معرفي ميكنيم و پس از آن، به مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي بستگي دارد كه كدام را براي ثبت انتخاب كنند. با اين حال، براي هر محوطه، يك پروندهي ثبتي تهيه ميكنيم و بهصورت كاملا علمي، مواد فرهنگي آنها را مطالعه و بررسي خواهيم كرد.