7890

کردستان سرزمين ترانه ها و آهنگ هاست و در هر منطقه آن صدها آهنگ، ترانه، بيت و لالايي وجود دارد. اين ترانه ها با رنگ هاي شاد و گوناگون نوازش گر اهل دل است.
ترانه هاي مذهبي:

سرچشمه ترانه به مذاهب اوليه انسان (دوره ميتراييسم) مي رسد و ترانه هاي مذهبي بر کار و کشاورزي مقدم است. از اين رو دو مقام مشهور موسيقي کردها يعني حيران و لاووک به دوره هاي پيش از اسلام نسبت داده مي شود.
ترانه هاي کار:

اين ترانه نيز از قدمت ديرين برخوردارند. اين ترانه ها از آرزوهاي انسان ها، زندگي و آينده، شادي ها و رنج ها و بالاخره اميد، تلاش و پويندگي سخن مي گويد. در فولکور کردي ترانه هاي عروسي، رقص، مشک زني، خرمن کوبي و دوشيدن گاو وجود دارد. اشعار اين ترانه ها و واژه هاي آن از زبان ساده ترين انسان ها گرفته شده و تصويري طبيعي از احساسات دلدادگان جوان را بيان مي کند.
ترانه هاي خانقاهي:

از بخش هاي اساسي آوازهاي کردي، ترانه هاي خانقاهي است. دراويش کرد آنگاه که از شقاوت بي امان روزگار و تبعيض هاي ناروا به ستوه مي آيند براي رهايي از نامردي ها و زرق و برق دنياي مادي، سر بر آستان خانقاه مي سايند، موهاي بلند را رها مي کنند و هماهنگ با ذکر "لا الله الا الله" و نواي پر طنين دف و ني و خواندن اشعار عرفاني، به خلسه فرو مي روند، به تزکيه روح خود مي پردازند و از پير و مرشد خويش طلب ياري مي جويند.
مولودي خواني:

مولودي خواني نيز از مراسم عرفاني و پر شکوه کردها در روزها و شب هاي ربيع الاول است. در اين شب ها در مساجد، خانقاه ها و منازل، ميلاد حضرت محمد(ص) جشن گرفته مي شود. دراويش گوراني آهنگ مخصوص مولودي را با گروه دف زن سر مي دهند.
نواي عزاداري:

زنان ميانسال هنگام عزاداري آهنگي به نام "لاونوره" را براي بازماندگان فرد رفته، سر مي دهند.

لالايي: مادران براي خواباندن کودکان خود لالايي مي خوانند اين لالايي ها از بي وفايي هاي مي گويد اما مفهوم لغوي ترانه ها سرشار از عشق مادر به کودک و آرزوهايي خوش براي فرداي اوست. مادر در حين خواباندن کودک آموزش روح فرزند خود را مد نظر دارد و او را با ريتم و وزن که اساس زندگي آينده او بر آن استوار است، آشنا مي سازد. در قالب اين لالايي ها اشکال مختلف ادبيات بومي بيان مي شود. در حقيقت لالايي ها آينه تمام نماي فرهنگ قوم کرد است.

لالايي در لهجه کردي "لاي، لاي" يا "لاوه، لاوه" گفته مي شود. "لاو" به معني طفل است و "لاوه" به معني برو کنار از مصدر"لاوندن". در لالايي پايگاه و نظام اجتماعي مادر، و از طريق آن درد و رنجي که منتقل مي شود، داراي نقش اساسي است. در هر حال لالايي بر پايه اعتقادات محکم مذهبي بنا شده و مادر براي سلامت فرزندش از خداوند و گاه از امامزاده ولايت خود کمک مي گيرد. مادر اين احساسات را در قالب شعر ادا مي کند:

الله بوبکم تو خوا

باروله کوسه هجيج نگادارت بي

الله لاي کورپه لاي روله لاي

يعني، براي تو اي فرزندم تا کوسه هجيج نگهدارت باشد. کوسه هجيج زيارتگاه پيري است که به اعتقاد اهالي، برادر امام رضا (ع) و صاحب کرامات بسيار است.

در بعضي از نقاط کردنشين لالايي هايي با مضمون هاي خاص براي فرزندان خوانده مي شود تا کودک از درون گهواره براي جدال با زندگي آمادگي يابد. از آنجا که انسان روستايي وابسته به زمين است و زمينه پشتوانه عظيم مادي و معنوي او محسوب مي شود که با نيروي کار انساني مي توان از آن بهره گرفت، اين نيروي کار در خانواده در واژه "کور" يا "پسر" خلاصه مي شود.

7891

ترانه هاي محلي و اشعار مذهبي


بخش مهمي از فولکلور کردي در ترانه هاي بومي و محلي تجلي مي يابد که مانند داستان هاي غنايي، ريشه در فرهنگ اقوام دارد سابقه تاريخي ترانه ها حتي به نخستين روزهاي زندگي قبيله اي و غارنشيني مي رسد. تصاوير اين اشعار از بافت زندگي اجتماعي و توليدي در چهار چوب نظام شباني و دام داري الهام مي گيرد.

نمونه اي از اين ترانه ها که توسط زنان خوانده و منتقل مي شود، ترانه اي است که در هنگام مشک زني خوانده مي شود:

هاي ماله بابم مه شکه

مه شکه م مه شکه م مانگايه

دخه ي ژيني ئه و ره عنايه

وه که پاله واني وايه

هه ي ماله بابم مه شکه

نه و ه نه و رو به هاره

مه شکه م روني به باره

چه نده جوانه چه نده له باره
يعني، خانه پدري ام داراي مشک است/ مشک من مشک ماده گاو است/ آن را به هم مي زند آن دختر زيبا/ به مانند پهلواني مي ماند/ خانه پدري ام داراي مشک است/ بنگر امروز بهار است/ و بار مشک من روغن است/ وه که زيبا و با طراوت است.

زنان کُرد وقت بافتن قالي و گليم اشعاري مي خوانند که به آن "به رته ونانه" (bartawnana) مي گويند. اين اشعار سرشار از مفهوم احساسي خواننده است که از روزگار خود شکايت دارد. اين اشعار را مي توان رنج نامه اي دانست که عروس ها در خانه شوهر سر مي دهند.

از ديگر اشعار رايج که توسط زنان خوانده مي شود، ترانه "لون هواران" است. اين ترانه نيز حکايت از رنج و فراق زنان دارد و ضمن توصيف زيبايي هاي منطقه، بر ارزش ها و هنجارها تأکيد مي کند. اين ترانه را زنان وقت دوشيدن شير، يا در حالي که مشک بر پشت راه مي روند و يا نخ مي ريسند، مي خوانند.