سیستمهای راهنمای شهری از نظر كاربردی، نسبت به سایر طرحهای گرافیكی تاثیر بیشتری بر مردم دارند. بهعلاوه به دلیل استفاده از تعاریفی واضح، یكی از مهمترین عناصر در محیطهای شهری به شمار میروند.
اولین شخصی كه به اهمیت طرحهای گرافیكی پیبرد Frank Pick بود كه در سال ۱۹۱۶ Edward Johnston را برای طراحی گرافیكی حروف متروی لندن استخدام كرد. با این حال تا به امروز به یك سیستم مشخص و علمی در رابطه با سیستمهای راهنمای شهری دست نیافتهایم و به همین علت در بكارگیری آن با مشكل روبرو شدهایم. در سال ۱۹۲۴ سیستمی مشخص در مقیاسی كوچك توسط Kurt V. Engle hardt برای حومهی شهر Copenhagen طراحی شد، هنوز این نمودارها موجود میباشد و از نظر مقیاسهای انسانی مطلوبترین نموداری است كه برای Copenhagen طراحی شده است. با این وجود هر دو موردی كه ذكر شد جدا از سیستمهایی هستند كه جهات تامین شبكهی جدید راهها طراحی شدهاند.
در وحلهی اول سه مشكل عمده وجود دارد كه عبارتند از:
۱) میزان توجهی كه خوانندگان به این تابلوها دارند، بیشتر از رفتن به یك گردش روزانه و یا سواری كوتاه نمیباشد.
۲) اطلاعات مورد نیاز فقط محدود به ارایهی اطلاعات محلی میباشند.
۳) زبان محلی شهر ممكن است برای بسیاری از خوانندگان تابلوها قابل فهم نباشد و آخرین مشكل مربوط به تغییرات سریع حمل ونقل در مكانهایی مانند فرودگاهها میباشد. برای رفع این مشكلات احتیاج به یك سیستم اجرایی استادانه داریم و عملاً این مساله به مفهوم كار گروهی است. چرا كه هیچ طراح گرافیكی، روانشناسی و یا مهندس امور ترافیكی نمیتواند تمامی مهارتها را به تنهایی و یكجا دارا باشد. در ضمن از آنجایی كه كار گروهی باید توسط سطوح دولتی رهبری شود، همكاری گروههای علاقهمند نظیر انجمنهای طراحی، كارشناسان امور ترافیك و سایر متخصصین با مدیران دولتی، جهت به كارگیری روشهای اصولی و علمی، امری اجتنابناپذیر خواهد بود.
طرح اصلی اكثر سیستمهای گرافیكی بهطور یقین در دستان طراحان گرافیك قرار دارد. چرا كه اجرای این طرحها جزو حرفهی اصلی آنها بوده و مهارت آنان، قضاوت در كارهای طراحی را ارزشمند میسازد.
با این حال تحقیقاتی كه توسط متخصصین ترافیك شهری، روانشناسان، كارشناسان راهنمایی بر اساس Methodology انجام میگیرد و انتقاداتی كه توسط كارمندان در محیطهای خرید و فروش، مهندسین معماری و محیطشناسی و مقامات شهری مطرح میشود، در انجام نشانههای ترافیكی نقش بهسزایی خواهد داشت.
در حالی كه كارشناسان بهطور مستمر در حال ارزیابی سیستم های طراحی هستند، بهتر آن است كه تصمیم نهایی با استفادهكنندگان از این سیستمها باشد. اكثر سیستمهای هدایتكننده تحت آزمایش قرار میگیرند و نمیتوان ادعا كرد كه همهی آنها در زمینهی عملكرد موفقیتآمیز بودهاند. برخلاف آنچه تصور میشود خطوط گرافیكی قابل درك، در بیشتر كشورها كمتر به چشم میخورد و شخص در برخورد با آنها متعجب میشود. آیا طرحها بیش از حد اغراقآمیز و فریبنده طراحی نشدهاند؟
تصویر شماره (۱) سیستم علامتگذاری ترافیكی در جادههای انگلیس را نمایش میدهد. طراحی توسط Jock Kinneir انجام یافته است(Jock Kinneir) به عنوان مشاور با انجمنهای وزارت حمل و نقل انگلیس همكاری داشت)، این سیستم در طی دو مرحله طراحی، آماده گردید. مرحلهی اول محدود به ارایهی علایم ترافیكی جهت عبور موتورسیكلتها میشد و مرحلهی دوم بهكارگیری این علایم با ایجاد تغییرات و اصلاحاتی جهت سایر شبكهی راهها بود. بعد از این مرحله علایم ترافیكی و مسیرهای موتورسواری كد گذاری شدند تا در تمام سیستمهای راهیابی از آنها استفاده شود.
مقامات شهرداری شهر Buenos Aires چند سال پیش Guillermo Gonzales Ruis و Ronald Shakespear را جهت تهیهی برنامهای جامع برای طراحی علایم ترافیكی، طراحی بدنهی وسایل نقلیهی كرایهای، طرحهای گرافیكی معماری، لباسهای یونیفورم، نیمكتهای پاركها و پوسترهای شهری استخدام نمودند.
Buenos Aires شهری است كه رشدی سرسامآور دارد و در گذشته به عنوان پنجمین شهر بزرگ جهان معرفی شده بود. در حال حاضر دارای ۱۱ استادیوم فوتبال است كه ۳ استادیوم آن گنجایش ۰۰۰/۱۰۰ نفر را دارد. منطقهای است كه از نظر مشكلات سیاسی و اجتماعی وحشتناك به نظر میرسد. به علت تغییر در چشماندازهای حومهی شهر كه جمعیت آن بالغ بر ۸ میلیون نفر میباشد، تعهدی بسیار مشكل برای گروه كوچك طراحان گرافیك ایجاد شده بود. بهویژه این كه در طراحیها باید استانداردهای بینالمللی كشورهای اروپایی و آمریكای شمالی رعایت میشد. زیبایی كلاسیك هدف اصلی در این پروژه نبود. در نهایت علایم گرافیكی با وضوح تصویری و قدرت تاثیرگذاری بالایی ارایه شدند كه با روحیهی پرتحرك شهری كه پر جنبو جوش معرفی شده بود سازگاری داشتند. در تصویر شماره۲ بخشی از این علایم را مشاهده مینمایید كه علایم گرافیكی خیابانها، علایم ترافیكی (راهنمایی رانندگی)، سطل زباله و پیكتوگرامهای باغ وحش را شامل میشود. در پشت علایم گرافیك محیطی، طرحهایی قدیمی كه الهام گرفته از طلوع خورشید میباشند را مشاهده مینمایید. این طرحهای پرتحرك و زنده با روحیهی شهر، سازگاری داشتند.
در تصویر شماره ۳ مشهورترین بزرگراه به نام Avendia Paulista در شهر Sau Paulos را مشاهده مینمایید. این بزرگراه نه تنها برای عبور كارناوالهای نمایشی بلكه به عنوان مسیری برای حركت خودروهای عمومی ساخته شده بود. فروشگاههایی كه در مسیر آن قرار گرفتند، خطكشی و نشانهگذاری این بزرگراه را در سالهای اخیر موجب شدند. گسترش خیابان با برپایی ساختمانهای اداری، فروشگاهها، سینماها و مراكز فرهنگی و عمومی آغاز شد. بواسطهی ایجاد تحولات جدید در این خیابان، نیاز به یك سیستم علامتگذاری جدید، احساس میشد. انجام این كار به مهندسین ساختمان Cauduro و Martino محول شد. آنها تصمیم گرفتند پروژهای را كه به نام ارتباطات بصری و طراحی وسایل مورد نیاز بزرگراه Avendia Paulista آغاز كرده بودند به صورت موفقیتآمیزی به اتمام رسانند و با تكمیل این پروژه به غلبهی آلودگی تصویری در بخشی از شهر پایان بخشند.
پس از تجزیه و تحلیل در بخش طراحی، كار آغاز شد تا سیستم اطلاعرسان جامعی جهت رفع
نیازمندیهای شهری آماده شود. نكات زیر به عنوان اصول اولیه مطرح شد:
۱) سیستم باید كاربردی و در ارتباط با تمام فرمهای ترافیكی (راهنمایی رانندگی) مطرح شده در پروژه باشد.
۲) علایم گرافیكی باید خوانا، روشن و از فواصل مناسبی قابل شناسایی و درك باشند.
۳) علایم باید به صورتی قرار گیرند تا با سایر علایم راهنمایی اشتباه نشوند و یا بهوسیلهی وسایل نقلیه و سایر اشیا، محدود و یا از نظر پنهان نگردند.
۴) علایم گرافیكی باید فرصت كافی جهت مشاهده، شناخت و عمل بر اساس پیامها را برای وسایل نقلیه موتوری ایجاد نمایند.
۵) علایم راهنمایی باید بهصورت استاندارد، طرحی واحد را ارایه دهند.
برای تامین تمام موارد ذكر شده، مهندسین ساختمان Cauduro و Martino علایمی را طراحی كردند كه دارای موارد كاربردی متعددی باشد و بتوان در سه سطح مختلف از آنها استفاده نمود.
برای پیادهروها
در فواصل كوتاه برای وسایل نقلیه موتوری

در فواصل طولانی برای وسایل نقلیه موتوری

در طراحی این علایم به هماهنگی و یك شكلسازی تابلوهای‏ِ مربوط به اسامی خیابانها، پلاك منازل، اطلاعات مربوط به خدمات عمومی، علایم راهنمایی در تقاطع پیادهروها، چراغها و علایم راهنمایی و رانندگی، صندوقهای پستی و حتی سبدهای زباله توجه نمودند.
تابلوهای راهنمایی را به صورت رنگی كدگذاری كردند، رنگ سیاه برای محلهای تقاطع، رنگ سبز برای علایم راهنما و یا از پیش اخطاردهنده و رنگ آبی برای ساختمانهای خاص و یا ایستگاههای اتوبوس بهكار برده شد.