صفحه 1 از 51 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 505

موضوع: و تو رفتی و من هنوز شرمگین مانده ام(شعرهایی برای عزیز پرواز کرده)

  1. #1
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض و تو رفتی و من هنوز شرمگین مانده ام(شعرهایی برای عزیز پرواز کرده)

    به نام خدا
    امشب شب آخرین پنج شنبه ساله
    ...
    .
    .
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. 12 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    دلم مي‌گيره از هواي ابري ، مي‌آم مي‌شينم بغل يه قبري!
    يهو دلم از همه‌چي سير مي‌شه ، اشکام از اين چشا سرازير مي‌شه!
    نه مي‌تونم مرگتو باور کنم ، نه مي‌تونم دوريتو از بر کنم!
    دست خودم نيست غم خزونه ، مي‌خوام که لااقل دلت بدونه!

    غم‌گين‌تر از غروبم ، عاشق‌تر از ستاره ،
    عکست به غير حسرت ، هيچي واسم نداره!
    دردم يکي دو تا نيست ،‌ من بي‌تو مشق دردم ،
    دست خودم اگر بود ، بعد از تو دق مي‌کردم!

    غروب پنج‌شنبه‌ست و دلم هواتو کرده ، هواي اين حوالي بدجوري بي‌تو سرده!
    رفتي ولي هواي دل مارو داشته باش ، کاشکي که ديدن تو نمي‌کشيد به اي کاش!
    مي‌خوام بازم ببينم غربت اون چشاتو ، بيا بذار تموم شه‌ هواي ابري با تو!


    مونده ازت برام به يادگاري ، گريه و بغض ، غربت و بي‌قراري!
    گفته بودي مي‌خوام برم ولي نه .. نگفته بودي منو جا بذاري .. ...!

    غم‌گين‌تر از غروبم ، عاشق‌تر از ستاره ،
    عکست به غير حسرت ، هيچي واسم نداره!
    دردم يکي دو تا نيست ،‌ من بي‌تو مشق دردم ،
    دست خودم اگر بود ، بعد از تو دق مي‌کردم!


    32352498641523396103
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. 10 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    شب رفتنت عزیزم,هرگز از یادم نمیره
    واسه هرکسی که میگم قصه شو , آتیش میگیره

    دل من یه دریا خون بود ,چشم تو یه دنیا تردید
    آخرین لحظه نگاهت غصه داشت باز ولی خندید

    شب رفتنت یه ماهی توی خشکی رفت و جون داد
    زلزله خیلی دلارو اون شب از غصه تکون داد

    غما اون شب شیشه های خونه رو زدن شکستن
    پا به پام عکسای نازت اومدن تا صبح نشستن

    تو چرا از اینجا رفتی تو که مثل قصه هایی
    گلم از چه چیزی باشه نه بدی نه بی وفایی

    شب رفتنت نوشتی شدی قربونی تقدیر
    نقره ی اشکای من شد دور گردنت یه زنجیر

    شب تلخ رفتن تو گلدونامون اشکی بودن
    قحطی سفیدی ها بود همه انگار مشکی بودن

    شب رفتنت که رفتی گفتی دیگه چاره ای نیست
    دیدم اون بالا ها انگار عکس هیچ ستاره ای نیست

    شب رفتن تو یاسا دلمو دلداری دادن
    اونا عاشقن ولیکن تنها نیستن که زیادن

    بارون اون شب دستشو از سر چشمام بر نمی داشت
    من تا میخواستم ببارم هرکسی میدید نمیذاشت

    شب رفتن تو رفتم سراغ تنها نوارت
    اون که واسه م همه چی بود , آره تنها یادگارت

    سرنوشت ما یه میدون , زندگی اما یه بازی
    پیش اسم ما نوشتن حقته باید ببازی

    شب رفتن تو خوندن واسه من همه لالایی
    یکی میگفت که غریبی یکی میگفت بی وفایی

    شب رفتن تو ابرا واسه گریه کم آوردن
    آشنا ها برای زخم وا شده م مرهم آوردن

    شب رفتن تو تسبیح از دست گلدونا افتاد
    قلب آرزوهام انگار واسه ی همیشه وایساد

    شب رفتن تو غربت, جای اونجا , اینجا پیچید
    دل تو بدون منظور رفت و خوشبختیمو دزدید

    شب رفتن تو دیدم یکی از قناری ها مرد
    فرداش اما دست قسمت اون یکی هم با خودش برد

    شب رفتن تو چشمات راست راستی چه برقی داشتن
    این همه آدم چرا من , پس با من چه فرقی داشتن

    شب رفتنت پاشیدم همه اشکامو تو کوچه
    قولتو آروم گذاشتم پیش قرآن لب طاقچه

    شب رفتنت دلم رفت پیش چشمایی که خیسن
    پیش شاعرا که دائم از مسافر می نویسن

    شب رفتن تو دیدم تا که غم نیاد سراغت
    هیچ زمون روشن نمیشه واسه ی کسی چراغت

    شب رفتن تو دیدم خیلیه غمای شاعر
    روی شیشه مون نوشتم می مونم به پات مسافر

    برو تا همه بدونن , سفرم اینقدا بد نیست
    واسه گفتن از تو اما هیچکی شاعری بلد نیست

    برو تا همه بدونن , سفرم اینقدا بد نیست
    واسه گفتن از تو اما هیچکی شاعری بلد نیست
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. 9 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    غصه نخور مسافر، اينجا ما هم غريبيم
    از ديدن نور ماه، يه عمره بی‌نصيبيم
    فرقی نداره بی تو، بهارمون با پاييز
    نمی‌بينی که شعرام، همه شدن غم‌انگيز؟

    غصه نخور مسافر، اونجا هوا که بد نيست
    اينجا ولی آسمون، اشک‌ريختنم بلد نيست
    غصه نخور مسافر، فدای قلب تنگت
    فدای برق نازِ اون چشای قشنگت

    غصه نخور مسافر، تلخه هوای دوری
    من که اينو می‌دونم، که تو چقدر صبوری
    غصه نخور مسافر، بازم می‌آيی به زودی
    ما رو بگو چه کرديم، از وقتی تو نبودی

    غصه نخور مسافر، غصه اثر نداره
    از دل تو می‌دونم، هيچکی خبر نداره
    غصه نخور مسافر، رفتيم تو ماه اسفند
    ارديبهشت که می‌شه، تو برمی‌گردی، لبخند

    غصه نخور مسافر، هميشه اينجوری نيست
    هميشه که عزيزم، راهت به اين دوری نيست
    غصه نخور مسافر، تولد دوباره
    غصه نخور مسافر، غصه نخور ستاره

    غصه نخور، مگه تو، کنار دريا نيستی
    من چشم‌برات می‌مونم، ببين، تو تنها نيستی
    غصه نخور مسافر، غصه کار گلا نيست
    سفر يه امتحانه، به جون تو بلا نيست

    غصه نخور مسافر، تو خود آسمونی
    در آرزوی روزی، که بيايی وُ بمونی
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. 7 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #5
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    به روي گونه تابيدي و رفتي
    مرا با عشق سنجيدي و رفتي
    تمام هستي ام نيلوفري بود
    تو هستي مرا چيدي و رفتي
    کنار انتظارت تا سحر گاه
    شبي همپاي پيچک ها نشستم
    تو از راه آمدي با ناز و آن وقت

    تمناي مرا ديدي و رفتي
    شبي از عشق تو با پونه گفتم
    دل او هم براي قصه ام سوخت
    غم انگيزست تو شيداييم را
    به چشم خويش فهميدي و رفتي
    چه بايد کرد اين هم سرنوشتي ست
    ولي دل رابه چشمت هديه کردم
    سر راهت که مي رفتي تو آن را

    به يک پروانه بخشيدي و رفتي
    صدايت کردم از ژرفاي يک ياس
    به لحن آب نمناک باران
    نمي دانم شنيدي برنگشتي
    و يا اين بار نشنيدي و رفتي
    نسيم از جاده هاي دور آمد
    نگاهش کردم و چيزي به من نگفت
    توو هم در انتظار يک بهانه
    از اين رفتار رنجيدي و رفتي
    عجب درياي غمناکي ست اين عشق
    ببين با سرنوشت من چها کرد
    تو هم اين رنجش خاکستري را
    ميان ياد پيچيدي و رفتي
    تمام غصه هايم مقل باران
    فضاي خاطرم را شستشو داد
    و تو به احترام اين تلاطم
    فقط يک لحظه باريدي و رفتي

    دلم پرسيد از پروانه يک شب
    چرا عاشق شدي در عجيبي ست
    و يادم هست تو يک بار اين را
    ز يک ديوانه پزسيدي و رفتي
    تو را به جان گل سوگند دادم
    فقط يک شب نيازم را ببيني
    ولي در پاسخ اين خواهش من
    تو مثل غنچه خنديد و رفتي
    دلم گلدان شب بو هاي رويا ست
    پر است از اطلسي هاي نگاهت
    تو مثل يک گل سرخ وفادار
    کنار خانه روييدي و رفتي
    تمام بغض هايم مثل يک رنج
    شکست و قصه ام در کوچه پيچيد
    ولي تو از صداي اين شکستن
    به جاي غصه ترسيدي و رفتي
    غروب کوچه هاي بي قراري
    حضور روشني را از تو مي خواست
    تو يک آن آمدي اين روشني را
    بروي کوچه پاشيدي و رفتي
    کنار من نشستي تا سپيده
    ولي چشمان تو جاي دگر بود
    و من مي دانم آن شب تا سحرگاه
    نگاران را پرستيدي و رفتي
    نمي دانم چه مي گويند گل ها
    خدا مي داند و نيلوفر و عشق
    به من گفتند گل ها تا هميشه
    تو از اين شهر کوچيدي و رفتي
    جنون در امتداد کوچه عشق
    مرا تا آسمان با خودش برد
    و تو در آخرين بن بست اين راه
    مرا ديوانه ناميدي و رفتي
    شبي گفتي نداري دوست من را
    نمي داني که من آن شب چه کردم
    خوشا بر حال آن چشمي که آن را
    به زيبايي پسنديدي و رفتي
    هواي آسمان ديده ابريست
    پر از تنهايي نمنک هجرت
    تو تا بيراهه هاي بي قراري
    دل من را کشانيدي و رفتي
    پريشان کردي و شيدا نمودي
    تمام جاده هاي شعر من را
    رها کردي شکستي خرد گشتم
    تو پايان مرا ديدي و رفتي
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. 9 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #6
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    تو رفته­ای
    مرغان دریایی
    نامت را شیون می­کنند
    خیال سرد
    چونان ملکه برف­ها
    در کنارم می­نشیند
    غروب امواج سرخش را
    به ساحل سنگی می­کوبد
    من سرم را به دیوار جدایی
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  12. 8 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #7
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    تا تو رفتی همه گفتند :
    از دل برود هر آنکه از دیده برفت
    و به ناباوری و غصه من خندیدند !
    کاش می آمدی و می دیدی
    که در این عرصه دنیای بزرگ
    چه غم آلوده جدایی هایی ست .
    و بدانی که
    از دل نرود هر آنکه از دیده برفت . . .
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  14. 7 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #8
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    بهار بود و تو بودي و عشق بود و اميد...
    بهار رفت و تو رفتي و هرچه بود گذشت...
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  16. 6 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #9
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    تو بارون که رفتی شبم زیرو رو شد......
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  18. 6 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #10
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    وقتي که تو رفتي خورشيد نمرده
    دريا و بيابان خدا دست نخورده
    وقتي که تو رفتي، قلبي نشکسته
    اشکم نشده سيل و مرا سيل نبرده

    وقتي که تو رفتي، وقتي که تو رفتي
    انگار نه انگار که از تو اثري بود
    انگار نه انگار که بيدادگري بود
    انگار نه انگار که عشقي به سري بود
    انگار نه انگار که در دل شرري بود

    وقيت که تو رفتي، وقتي که تو رفتي
    انگار که عشقي به دلي نطفه نبسته
    انگار که مستيم و سبويي نشکسته
    انگار که عمري بر باد نرفته
    انگار که در دل اميدي ننشسته
    وقتي که تو رفتي، چشم من خسته، بي خواب نمانده
    وقتي که تو رفتي، در سينه دل من، بي تاب نمانده

    برو برو که دگر آشنا نمي خواهم
    به درد خو گرفتم و دوا نمي خواهم
    تو قبله گاه مني، من ز قبله بيزام
    تو گر خداي مني، من خدا نمي خواهم

    ما چون ز دري پايي کشيديم، کشيديم
    اميد ز هر کس که بريديم، بريديم
    دل نيست کبوتر که چو برخاست، نشيند
    از گوشه بامي که پريديم، پريديم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  20. 6 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 1 از 51 1234511 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/