آنتوان لوران لاووازیه در 26 اوت 1743 در پاریس از پدر و مادری ثروتمند و مرفه زاده شد. او زیر نظر استادانی قابل نجوم و گیاه شناسی و شیمی و زمین شناسی را به خوبی فراگرفت. پس از اتمام دوره حقوق بار دیگر به علوم گرایید و سه سال بعد در آن هنگام كه جوانی 25 ساله بود به عضویت فرهنگستان سلطنتی علوم برگزیده شد.
لاووازیه كه در حقیقت بنیانگذار شیمی جدید محسوب می شود، تجزیه و سنجش توأم با نتیجه گیری صحیح را پایه و اساس این علم قرار داد.


intovin
آنتوان لوران لاووازیه در 26 اوت 1743 در پاریس از پدر و مادری ثروتمند و مرفه زاده شد. او زیر نظر استادانی قابل نجوم و گیاه شناسی و شیمی و زمین شناسی را به خوبی فراگرفت. پس از اتمام دوره حقوق بار دیگر به علوم گرایید و سه سال بعد در آن هنگام كه جوانی 25 ساله بود به عضویت فرهنگستان سلطنتی علوم برگزیده شد.
لاووازیه كه در حقیقت بنیانگذار شیمی جدید محسوب می شود، تجزیه و سنجش توأم با نتیجه گیری صحیح را پایه و اساس این علم قرار داد. وی نخستین كسی بود كه ترازو را جهت سنجش و تحقیق در فعل و انفعالات شیمیایی در آزمایشگاه وارد كرد. قبل از او دانشمندان شیمی در مورد سوختن، عقیده عجیبی داشتند و آن را این طور تعریف می كردند كه «هر جسم سوختنی دارای ماده ای است نامرئی به نام فلوژیستن و چون جسم مشتعل شود این ماده از آن خارج می شود. هرچه جسم بیشتر قابل اشتعال باشد مقدار بیشتری از این ماده در بر دارد و شعله همان فلوژیستیك است كه از جسم متصاعد می گردد». به موجب این نظریه قدما معتقد بودند كه وقتی جسمی در هوا می سوزد سبكتر می شود زیرا ماده فلوژیستن آن خارج می گردد. این نظریه نادرست سراسر قرن هجدهم را به كلی مسموم ساخته بود و حتی دانشمندان بزرگ نیز بدان اعتقاد داشتند چنانكه پریستلی هنگامی كه گاز اكسیژن را برای نخستین بار تهیه نمود آن را «هوای بدون فلوژیستن» نام نهاد.

لاووازیه كه شیمیدان برجسته ای برای همیشه است امكان درك و شناخت عناصر گازی شكل را فراهم كرد. در دوران سلطه «نظریه آتشزایی» (نظریه ای كه در بالا ذكر شد) وسایل تجربی زیادی فراهم آمده بود كه سبب دگرگونی های انقلابی در شیمی شدند. بیشترین اعتبار این تحولات مدیون زحمات لاووازیه است كه درك درستی از اكسیژن را میسر كرد. انگلس F. Engels نوشت كه: لاووازیه می توانست نقطه مقابل و ضد فلوژیستون افسانه ای را در اكسیژنی كه پریستلی به دست آورده بود بیابد و در نتیجه قادر بود كل نظریه آتشزایی را از پا در آورد اما این كار نمی توانست نتایج تجربی حاصل از پذیرفتن آتشزاها را از بین ببرد برعكس آن نظریات پا برجا بودند و فقط ترتیب بیانشان وارونه شده بود و از كلمه فلوژیستیك به عباراتی كه اكنون در زبان شیمی اعتبار دارند برگردانده شده بود و بنابراین اعتبارشان حفظ شده بود.

راه لاووازیه برای كشف اكسیژن خیلی مستقیم تر از راه دیگر هم عصرانش بود. در آغاز این دانشمند فرانسوی نیز گرایش به نظریه آتشزایی داشت ولی هرچه بیشتر كه به نتایج تجربی می رسید بیشتر از آن نظریه كناره می گرفت. در اول نوامبر سال 1772 شرح تجربیاتش در زمینه احتراق تركیبات مختلف در هوا را به این ترتیب پایان بخشید كه گفت: وزن همه مواد از جمله فلزات بر اثر احتراق و سوختن افزایش می یابد نظر به اینكه چنین واكنشها نیاز به مقدار زیادی هوا داشتند. لاووازیه نتیجه گیری دیگری هم كرد و گفت: هوا مخلوطی از گازهای با خواص گوناگون است كه در حین سوختن مواد، قسمتی ازآن با ماده سوزنده تركیب می شود. در آغاز لاووازیه این جزء از هوا را مشابه هوای ثابت بلاك تلقی كرد ولی به زودی متوجه اشتباه خود شد. در فوریه سال 1774 این دانشمند فرانسوی متوجه شد كه آن قسمت از هوا كه با مواد در هنگام سوختن تركیب می شود مناسبترین جزء هوا برای تنفس است، به این ترتیب لاووازیه رودر روی اكسیژن قرار گرفت ولی از اعلام كشف گاز جدید خودداری كرد زیرا می خواست چند تجربه تكمیلی انجام دهد.

در اكتبر سال 1774 پریستلی كشف خود را به لاووازیه گزارش كرد و این گزارش مفهوم واقعی كشف لاووازیه را برای خودش روشن كرد، وی بلافاصله به تجربه با اكسید قرمز جیوه كه مناسبترین مولد اكسیژن بود پرداخت. در آوریل 1775 لاووازیه گزارشی تحت عنوان «یادداشتی درباره طبیعت ماده ای كه هنگام سوختن فلزات با آنها تركیب می شود و سبب افزایش وزن ماده تولید شده می شود» به آكادمی علوم فرانسه داد.

در واقع این كشف اكسیژن بود لاووازیه نوشت كه این نوع هوا را پریستلی و شیل و خودش تقریباً به طور همزمان كشف كرده اند. ابتدا وی آن را مناسبترین هوا برای تنفس نامید ولی بعد نامش را «هوای زندگی بخش یا توانبخش» گذاشت.به این ترتیب ملاحظه می شود كه لاووازیه با دركی كه از طبیعت اكسیژن كرده بود تا چه اندازه بر همزمانانش پیشی گرفت. در مرحله بعدی دانشمند مزبور به این نتیجه رسید كه «مناسبترین هوا برای تنفس» یكی از مواد بنیانی در ساخت اسیدهاست یعنی مهمترین قسمت همه اسیدهاست بعدها معلوم شد كه این اعتقاد اشتباه بوده است (وقتی اسیدهای بدون اكسیژن هالوژنه تهیه شدند) ولی در سال 1779 لاووازیه اندیشید كه این خاصیت را در نام گاز كشف شده بگنجاند و از آن پس این عنصر را اكسیژن «oxygen» نامید كه از كلمه یونانی «اسید ساز» گرفته شده است. انگلس نوشته است: «پریستلی و شیل بدون اینكه بدانند ست روی اكسیژن گذاشته اند، آنها را تهیه كردند» .... و گرچه لاووازیه همان گونه كه بعدها اعتراف كرده است اكسیژن را همزمان و مستقل از آن دو نفر تهیه نكرده بود با توجه به این كه آن دو نفر نمی دانستند چه چیزی را تهیه كرده اند لاووازیه را باید كاشف اكسیژن شناخت از جمله خطراتی كه جان لاووازیه را به مخاطره انداخته بود و بیشتر جنبه سیاسی داشت هنگام انقلاب كبیر فرانسه در سال 1789 یعنی در آن هنگام كه انقلابیون زمام امور پاریس را در دست داشتند رخ داد. لاووازیه رساله معروفی در باب اقتصاد سیاسی موسوم به «ثروتهای زیرزمینی فرانسه» به رشته تحریر درآورد این كتاب یكی از مهمترین كتبی است كه در مبحث اقتصاد نوشته شده است.

سرانجام آنتوان لاووازیه در سال 1794 در دادگاه انقلابی به ریاست ژان باتیست كوفن هال به جرم خیانت به ملت همراه چندتن دیگر تسلیم تیغه گیوتین شد در حالیكه 51 سال سن داشت.
پس از مرگ لاووازیه لاگرانژ گفت: «تنها یك لحظه وقت آنان برای بریدن آن سر صرف شد و شاید یكصد سال زمان نتواند سر دیگری همانندش بوجود آورد.»