زندگینامه ابن هیثم

ابوعلی، حسن بن حسن (یا محمدبن حسین) بن هیثم بصری، ریاضی دان برجسته و بزرگترین فیزیکدان و نورشناس مسلمان قرن 4 هجری قمری، (مطابق با قرن دهم میلادی)، که در آثار لاتینی قرون وسطی نام او به صورت "آونتان" و بیشتر به صورت "آلهازن"آمده است. با وجود شهرت بسیار ابن هیثم، اطلاعات زیادی درباره دورانهای مختلف زندگی، تحصیلات و استادان او در دست نیست. آنچه در این باره وجود دارد، غالبا روایاتی است که حدود 3 قرن پس از او، در چند منبع تاریخی آمده است که میان آنها نیز تناقض وجود دارد.



abnhysam
ابوعلی، حسن بن حسن (یا محمدبن حسین) بن هیثم بصری، ریاضی دان برجسته و بزرگترینفیزیکدان و نورشناس مسلمان قرن 4 هجری قمری، (مطابق با قرن دهم میلادی)، که در آثارلاتینی قرون وسطی نام او به صورت "آونتان" و بیشتر به صورت "آلهازن"آمده است. با وجود شهرت بسیار ابن هیثم، اطلاعات زیادی درباره دورانهایمختلف زندگی، تحصیلات و استادان او در دست نیست. آنچه در این باره وجود دارد، غالباروایاتی است که حدود 3 قرن پس از او، در چند منبع تاریخی آمده است که میان آنها نیزتناقض وجود دارد.
ابن هیثم اهل بصره بود و مورخین براساس شواهدی، ولادت او را درسال 354 ق می دانند. چنانکه خود او در یکی از رسالاتش نوشته، پس از مشاهده اختلافمردم در راههای وصول به حقیقت، به بررسی آراء و عقاید گوناگون برای یافتن راهیمطمئن به سوی حق پرداخته و چون به نتیجه ای نرسیده، سرانجام معتقد شده که جز ازطریق علمی که ماده اش امور حسی و صورتش امور عقلی باشد - یعنی طبیعیات و الهیات ومنطق - نمی توان به حق دست پیدا کرد و چنین به نظر می رسد که پس از این مشغول تحصیلعلوم طبیعی و فلسفی می شود، اگر چه خود او به مراتب تحصیلی خویش هیچ اشاره ای نکردهاست.
ابن هیثم در بصره به وزارت مشغول بود و چون به پرداختن علم، بیشتر علاقمندبود، تظاهر به جنون کرد تا او را عزل کردند و سپس به مصر رفت. به روایتی، خلیفهفاطمی، حاکم مصر، پس از اطلاع از طرح ابن هیثم برای تنظیم آب رودخانه نیل، مالیبرای او فرستاد و وی را به سفر به مصر تشویق کرد و پس از آمدن او به مصر، وی رابسیار مورد اکرام قرار داد. اما ابن هیثم با دیدن آثار و بناهایی که مصریان براساسطرحهای دقیق مهندسی ساخته بودند، فهمید که اگر اجرای طرح او ممکن بود، این مصریاندانا، تا آن زمان آن را ساخته بودند. بنابراین نزد خلیفه به ناکارآمد بودن طراح خوداعتراف کرد و اگرچه خلیفه با او تندی نکرد، اما به جای اینکه ابن هیثم را در جاییمانند دارالحکمه قاهره به منصبی منصوب کند، او را به شغلی دیوانی (و متوسط) منصوبکرد. و البته ابن هیثم از بیم خلیفه، مشغول به این کار شد. اما برای نجات از اینوضعیت، باز هم تظاهر به جنون کرد. خلیفه نیز اموال او را مصادره کرد و او را درخانه اش زندانی نمود. اما پس از مرگ خلیفه، ابن هیثم نیز دست از تظاهر به جنونبرداشت و آزاد شد و در نزدیکی الازهر قاهره اقامت نموده و بقیه عمر را به تدریس وتالیف گذراند. البته به نقلی نیز، خلیفه فاطمی از همان ابتدا با دیدن طرح ابن هیثم،آن را کم فایده و پرهزینه دانست و با او به تندی سخن گفت. ابن هیثم نیز از ترسخلیفه، شبانه به سمت شام فرار کرد و به خدمت یکی از امرای آن دیار در آمد و یکسرهمشغول کارهای علمی شد و با قناعت و درآمد مختصری زندگی خود را گذراند.
ابن هیثم در روزگاری زندگی می کرد که اوج شکوفایی علم و تمدن اسلامیبوده است. او را باید پیشرو دانشمندان اهل تجربه و آزمایش دانست. وی علاوه برریاضیات و نورشناسی، در علومی مانند کلام، مابعدالطبیعه، منطق، اخلاق، ادب، موسیقیو خصوصا در قوانین نظری و امور کلی پزشکی مهارت زیادی داشت (البته هیچگاه به طبابتنپرداخت).
خاورشناسان اروپایی، مطالعات بسیاری بر آثار ابن هیثم کرده و از تواناییهای او به شگفت آمده اند. تا پایان قرن 19 میلادی، بیشترین تاثیر او را در نورشناسیمی دانستند اما با مطالعه دقیق تر عده ای از محققان اروپایی بر آثار او، متوجه شدندکه راه حل بسیاری از مسائل دشوار ریاضیات نیز از ابن هیثم بوده است. تحقیقات آنهانشان می دهد که او با تبحر بسیار توانسته مسائل دشوار مثلثات را نیز از راههای صرفاهندسی حل نماید. ابن هیثم مبتکر روشهای تجربی است و آزمایش علمی به عنوان یکی ازوسایل کار، دستاورد اوست. تحول سریع دانش نورشناسی در اروپا، تا حدود زیادی مرهونآشنایی با منابع عربی، به ویژه آثار ابن هیثم بوده است. همچنین "راجر بیکن" دانشمندانگلیسی قرن 13 میلادی، در تحقیقات علمی خویش از نتایج پژوهشها و آزمایشهای ابنهیثم استفاده فراوانی کرده است. یکی از محققان اروپایی می گوید: "کاربرد ریاضیات درپژوهشهای مربوط به علوم طبیعی، از جمله شیوه هایی است که "راجر بیکن" را پایه گذارآن می شناسند، در حالی که استفاده از ریاضیات در دانشهای طبیعی از سوی ابن هیثمبسیار جدی تر از آنچه بیکن انجام داده، صورت گرفته است".
خاورشناسان معتقدند کهتحول دانش ستاره شناسی در مغرب زمین، بیش از همه مدیون کتب ابن هیثم است و نظریه "سیارات نو" که در قرن 15 میلادی از جانب "پورباخ" مطرح شده، در واقع چیزی جز تکرارنظریه ابن هیثم نبوده است. پژوهشهای ابن هیثم درباره نورماه، نخستین تلاش در جهت یکتحقیق جامع درباره یک پدیده نجومی به شمار می آید و این واقعیت که او در این اثر، باابزارهای آزمایش به پژوهش در اشعه ماه پرداخته و نخستین بار از «تاریکخانه» استفادهکرده، جایگاه او را به عنوان پایه گذار روش نوین پژوهش طبیعت نشان می دهد.
اگر چهابن هیثم از دانشمندان کبیر التالیف به شمار می آید، ولی حجم بسیاری از آثار او درفنون مختلف از چند صفحه تجاوز نمی کند. برخی مورخین برای او 92 اثر ذکر کرده اند کهچند اثر از مهم ترین تالیفات او بدین قرار است:
1-آلة لفحص انصوء و انکساره
2-استخراج ارتفاع القطب علی غایة التحقیق
3-اضواء الکواکب
4-رسالة فی مساحة الجسم المکانی
5-المناظر، که معروف ترینکتاب اوست
6-استخراج سمت القبلة فی جمیع المسکونة بجداول و صفتها.

ازمیان شاگردان ابن هیثم، در طول سالهایی که به تدریس اشتغال داشت، تنها دو تن را میشناسیم: ابوالوفاء مبشربن فاتک، دانشمند مشهور مصری که نزد ابن هیثم به تحصیل ریاضیپرداخت و یکی از از بزرگان سمنان به نام سرخاب (سهراب) که 3 سال نزد او شاگردی کردو استاد هر ماه از او 100 دینار می گرفت. اما در پایان 3 سال، همه آنچه را که گرفتهبود به سرخاب پس داد و گفت که هدف او از این کار، آزمایش خلوص شاگرد در دانش اندوزیبوده است.
از تاریخ دقیق در گذشت ابن هیثم اطلاعی در دست نیست. اگر مورخین مرگ اورا در حدود سال 430 هـ ق یا پس از آن در قاهره دانسته اند و گفته اند که چون بهسختی بیمار شد و دانست که عمرش به سر آمده، رو به کعبه خوابید و ذکر حق گفت ودرگذشت.