صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 39 , از مجموع 39

موضوع: نیستی...

  1. #31
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    نیستی حالم خرابه تو روبا یکی دیگه دیدم

    داغون
    شدم مردم ولی باز تورو بخشیدم

    نیستی
    دل شوره دارم میبینم تورو تو چشماش

    این
    تقدیر بی رحمه با قلبم عشق من برو نزار تنهاش

    نیستی
    حال من خرابه نیستی دستام سرده سرد

    چشمام
    تورو با اون دیدو دلم باور نکرد

    نیستی
    و هوای این گریه داره بغضمو میشکنه

    من
    مردمو دستای تو قاتل منه ...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #32
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    رفتی‌ از این آغوش چه راحت
    و باز منم تنها و خاموش چراغم

    چه بی‌ اعتنا رفتی‌ هه

    نفهمیدم حس من واست یه تفریحه

    تو که میدونستی وجود تو ترک درداست

    تو که میدونستی نبود تو مرگ فرداست

    ولی‌ آروم آروم زیر بارون داغون

    قدم میزنم و تو شادی با اون یارو

    سرا پا گوش بودم وقتی‌ که تو داشتی حرفی‌

    حالا که بهت نیاز دارم گذاشتی رفتی‌؟

    باشه، منم میذارم رگ این گردن

    که رفتم و دیگه پیشت برنمیگردم

    ولی‌ روزی رو میبینم که یارت سیره

    از تو با یکی‌ دیگه از کنارت میره

    به هر دستی‌ که بدی میگیری از همون دست

    این نفرین من نیست بازی زمونست

    اون می‌خواد که دل تو با حرفهاش خواب شه

    صبر کن بذار یه کمی‌ یخ هاش آب شه

    وقتی‌ می‌فهمی چه کسی‌ پشت روبنده

    که به احساست بزنه یه مشت کوبنده



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #33
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    نیستی‌ حال من خرابه
    نیستی‌ دستام سرد سرد

    چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد

    نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه

    من مردم و دست‌های تو قاتل منه

    چقدر باهات حرف دارم و چقدر خرابم

    کاش لاقل بودی میدادی یه خط جوابم

    تو که هی‌ میگفتی‌ تا ته خط باهم هستی‌

    چرا رفتی‌ و با درد دست و پاهام رو بستی؟

    چرا؟ هاه؟ بخدا تا به من حرفی‌

    نزنی‌ نمیرم تو چرا واقعا رفتی‌؟

    لااقل یه چیزی بگو، بگو دوستت نداشتم

    بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم

    یعنی‌ قصدت از اول این بود که با من نمونی؟

    حرف بزن، تو که اینقدر نامرد نبودی

    چی‌ میگم اون دیگه نیست پیشم

    چشم، تو این امتحان هم بیست میشم

    ولی‌ چرا از سنگه قلب‌ها در این شهر تاریک

    اسیر کابوسم تو یلدا‌ترین شب تاریخ

    کابوسی که نفس رو تو سینه حبس می‌کنه

    و میبینم یکی‌ دیگه تنت رو لمس می‌کنه

    داره تنم میلرزه

    واسه ادامهٔ خوابم حتی قلم میترسه

    ختم کلام رفتی‌ از این آغوش چه راحت

    و باز منم تنها و خاموش چراغم



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #34
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    پاييز

    آواز مي خواند


    گنجشک مي بارد


    از درخت همسايه.




    در خانه نيستي


    لبخندت


    روي تاقچه پنهان است


    عکست را


    آلبوم ها خواب کرده اند


    مي ترسم


    اگر پنجره را باز کنم


    خاطره ات


    بيرون بپرد




    تو را مي گويم


    که در شيشة عطر


    نشسته اي



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #35
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    تو نیستی که ببینی
    چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است
    چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست
    چگونه جای تو در جان زندگی سبز است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #36
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    تو نیستی که ببینی چگونه پیچیده است
    طنین شعر تو نگاه تو درترانه من

    تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد

    نسیم روح تو در باغ بی جوانه من

    چه نیمه شب ها کز پاره های ابر سپید

    به روی لوح سپهر

    ترا چنانکه دلم خواسته است ساخته ام

    چه نیمه شب ها وقتی که ابر بازیگر

    هزار چهره به هر لحظه می کند تصویر

    به چشم همزدنی

    میان آن همه صورت ترا شناخته ام



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #37
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    نیستی تا بر ندارم،

    چشم از چشمان پاکت،

    من نشستم سست و بی حال،

    بر سر اندوه خاکت،

    نیستی تا دست هایت،

    دست هایم را بگیرد،

    غصه ی دلتنگی ما،

    گوشه ای تنها بمیرد،

    نیستی تنهای تنها،

    از تو دارم می نویسم،

    نیستی امشب یتیمند،

    چشم های بی تو خیسم،

    باز هم می بارد امشب،

    ابر چشم غصه دارم،

    با چه کس امشب بگویم،

    من دگر یــــاری ندارم،


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #38
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    تو نیستی که ببینی
    چگونه عطر تو در عمق لحظه‌ها جاری است
    چگونه عکس تو در برق شیشه‌ها پیداست
    چگونه جای تو در جان زندگی سبز است
    هنوز پنجره باز است

    تو از بلندی ایوان به باغ می‌نگری

    درخت‌ها و چمن‌ها و شمعدانی‌ها
    به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر
    به آن نگاه پر از آفتاب می‌نگرند
    تمام گنجشکان
    که درنبودن تو
    مرا به باد ملامت گرفته‌اند
    ترا به نام صدا می‌کنن



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #39
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    تو نیستی
    و نمیدانم چه میخواهی
    از کنج دلم
    آن گوشه که تنهایی هایم پنهان شده اند

    قدم میگذاری بر دلم
    مقدسش میداری و متبرکش میگردانی

    اما هنوز
    در این فکرهستم
    که چه میخواهی از جانِ دلم
    از جانِ تنهایی هایم...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/