تأکید بر ضرورت رعایت احکام
در فقرات دیگرى از اعتقادنامه نیز بر ضرورت رعایت احکام تأکید شده است: «ملعون باد کسى که بگوید چیزى جز ایمان در انجیل دستور داده نشده است، چیزهاى دیگر نه امر شده اند و نه نهى و این که ده فرمان هیچ ربطى به مسیحیان ندارد». «ملعون باد کسى که بگوید: انسانى که آمرزیده شده، مقید به رعایت احکام خدا و کلیسا نیست، بلکه تنها باید ایمان آورد؛ گویى، انجیل وعده محض و مطلق زندگى ابدى، بدون شرط رعایت احکام بوده است». «ملعون باد کسى که بگوید عیسى مسیح عطیه خدا به انسان هاست، به عنوان رهاننده اى که به او اعتماد کنند، نه به عنوان قانونگذارى که از او اطاعت کنند». با توجه به این که شورا از یک سو لطف خدا و واسطه بودن عیسى مسیح را عامل آمرزیدگى مى داند و تصریح مى کند که انسان استحقاق آمرزیدگى ندارد و از سوى دیگر بر انجام اعمال نیک و آیین هاى مقدس تأکید مىورزد، این سؤال مطرح مى شود که اعمال نیک چه جایگاهى در این فرآیند دارند؟ زیرا اگر اعمال نیک در کنار لطف خدا عامل آمرزیدگى به حساب آید با سخن پولس منافات خواهد داشت که مى گفت: «براى کسى که عمل مى کند مزدش نه از راه فیض، بلکه از راه طلب محسوب مى شود و اما کسى که عمل نکند، بلکه ایمان آورد به او که بى دینان را عادل مى شمارد، ایمان او عدالت محسوب مى شود» (رومیان 4:4).
عوامل آمرزیدگى
بیانیه شوراى ترنت، عوامل آمرزیدگى را این گونه بیان مى کند: «علت غایى، جلال خدا و عیسى مسیح و زندگى ابدى است. علت فاعلى، خداى مهربان است که به طور رایگان تطهیر و تقدیس مى کند. و اما علت استحقاق آمرزیدگى، محبوب ترین مولود و تنها مولود، یعنى خداوند ما عیسى مسیح است که با مصایب خود بر روى صلیب ما را سزاوار آمرزیدگى کرد و موجب رضایت خداى پدر از ما را فراهم ساخت و علت ابزارى (مادى)، آیین فیض بخش تعمید است که آیین فیض بخش ایمان است، ایمانى که بدون آن هیچ کس تاکنون آمرزیده نشده است. سرانجام علت صورى، عدالت خداست، نه از آن جهت که او خود عادل است، بلکه از آن جهت که ما را عادل مى سازد، با او ما هستى مى یابیم، ما نه تنها عادل شمرده مى شویم، بلکه واقعا عادل نامیده مى شویم و عادل هستیم... ».
تفاوت دیدگاه کاتولیک و نهضت اصلاح دینى
در واقع، تفاوت دیدگاه کاتولیک و نهضت اصلاح دینى در این مسئله بدان سبب است که در نهضت اصلاح دینى فقط کتاب مقدس معتبر دانسته مى شود و در این مسئله نیز به ظاهر سخن پولس استناد مى شود. در حالى که در کلیساى کاتولیک کتاب مقدس و سنت در کنار یکدیگر معتبر شناخته مى شود و در این مسئله به ظاهر سخن پولس در کتاب مقدس اکتفا نمى شود، بلکه با توجه به سنت موجود در کلیساى کاتولیک، کتاب مقدس را تفسیر مى شود. از این رو، گرچه عامل اصلى نجات لطف الهى دانسته مى شود که از راه ایمان و به واسطه عیسى تحقق پیدا مى کند، اما براى اعمال نیک و آیین هاى فیض بخش به عنوان ابزار مادى آمرزیدگى جایگاهى در نظر گرفته مى شود. همچنین گفته مى شود که حفظ، استمرار و افزایش آمرزیدگى مشروط به اعمال نیک، رعایت آیین هاى مقدس و ترک گناه خواهد بود. از این رو، شوراى ترنت نظریه لوتر مبنى بر اطمینان به نجات را رد مى کند و توصیه مى کند که شخص آمرزیده شده باید ثبات قدم داشته باشد و در حال خوف و رجاء اعمال نیک را به جا آورد. البته در ادامه راه نیز انسان بى نیاز از لطف و امداد الاهى نیست. همانطور که در بیانیه ترنت آمده است: «در این باره نوشته شده است: "هر که تا انتها صبر کند نجات یابد" (متى 24:13). چنین موهبتى از کسى جز او ناشى نمى شود. او مى تواند کسى را که استوار است، ثابت قدم نماید و کسى را که سقوط کرده بازگرداند؛ در این جا کسى با اطمینان خاطر چیزى را به خود وعده ندهد، هرچند همه باید بیشترین امید را به کمک الاهى داشته باشند: "آن که گمان برد قائم است باخبر باشد که نیفتد" (اول قرنتیان 10:12). "در کارها، مراقبت ها، اعمال خیر و صدقات، دعاها، طاعت ها، روزه ها و احسان ها نجات خود را به ترس و لرز به عمل آورید" (فیلیپیان 2:12)، زیرا با این که مى دانیم آنان "از نو تولید یافته اند براى امید زنده "(اول پطرس 1:3) اما تا زمانى که در جلال نیستند، باید به خاطر مبارزه اى که هنوز با جسم، جهان و شیطان باقى است، ترس داشته باشند».
نحوه حفظ و استمرار آمرزیدگى
حفظ و استمرار آمرزیدگى منوط به ترک گناه است و در صورت ارتکاب گناه لطف آمرزیدگى از بین مى رود. همچنان که در بیانیه ترنت گناه در کنار بى ایمانى قرار داده شده است: «لطف دریافت شده آمرزیدگى نه تنها با کفرى که بدان وسیله ایمان زایل مى شود، از بین مى رود، بلکه به وسیله هرگناه اخلاقى اى که چه بسا ایمان را زایل نمى کند، از بین مى رود. بدین ترتیب، نه تنها بى دینان از ملکوت خدا طرد مى شوند، بلکه از میان ایمان داران "فاسقان و بت پرستان و زانیان و متنعمان و لواط و دزدان و طمعکاران و میگساران و فحاشان و ستمگران" (اول قرنتیان 6:9ـ10) و همه کسانى که مرتکب گناه کبیره مى شوند وارث ملکوت خدا نخواهند شد». پس استمرار داشتن در رعایت احکام و ثبات قدم همواره باید مورد توجه باشد. «کسانى که آمرزیده شده اند باید این سخنان پولس را در نظر داشته باشند: "پیوسته در عمل خداوند بیفزایید، چون مى دانید که زحمت شما در خداوند باطل نیست" (اول قرنتیان 15:58). "ترک مکنید دلیرى خود را که مقرون به مجازات عظیم مى باشد "(عبرانیان 10:35). به این ترتیب، زندگى ابدى براى کسانى در نظر گرفته شده است که تا به آخر صبر کنند و خوب عمل کنند (متى 10:22)، و به خدا امید داشته باشند... البته عدالتى که ما بدان عادل خوانده مى شویم، موهبتى از طرف خداست که از طرف خدا به خاطر شایستگى مسیح به ما افاضه شده است. فراموش نشود که گرچه در کتاب مقدس در توصیه راجع به اعمال نیک، مسیح وعده مى دهد که حتى "هر که یکى از این صغار را کاسه اى آب سرد محض نام شاگرد نوشاند، هر آینه به شما مى گویم اجر خود را ضایع نخواهد ساخت" (متى 10:42) و پولس گواهى مى دهد که "این زحمت سبک ما که براى لحظه اى است، بار جاودانى جلال را براى ما زیاده و زیاده پیدا مى کند" (دوم قرنتیان 4:17)، با این همه خدا منع کرده که یک مسیحى به خود مطمئن شود یا افتخار کند، نه خداوند». در این بیانیه تأکید شده: «ملعون باد کسى که بگوید: کسى که یک بار آمرزیده شده دیگر نه مى تواند گناه کند، نه لطف را از دست بدهد. بنابراین کسى که خطا و گناه کند هرگز واقعا آمرزیده نشده است». «ملعون باد کسى که بگوید هیچ گناه اخلاقى وجود ندارد، بلکه گناه بى ایمانى وجود دارد، یا لطف دریافت شده با هیچ گناهى از بین نمى رود». البته در عین حال که این شورا گناه را عامل از بین رفتن لطف آمرزیدگى دانست، تصریح مى کند که عدم انجام اعمال نیک یا ارتکاب گناه باعث از بین رفتن ایمان نمى شود، و اعلام مى کند که اگر کسى بر اثر گناه، آمرزیدگى را از دست بدهد دوباره مى تواند آن را به دست آورد. در بیانیه شورا آمده است: «ملعون باد کسى که بگوید وقتى لطف با گناه از بین مى رود، ایمان نیز به همراه آن از بین مى رود، یا این که بگوید ایمانى که باقى مى ماند ایمان زنده و حقیقى نیست، یا این که کسى که ایمان بدون محبت دارد، مسیحى نیست». گرچه به نظر مى رسد این حکم با عبارتى که پیش از این درباره ایمان بدون عمل از رساله یعقوب نقل شد، سازگارى ندارد، اما در این جا تأکید بر این است که گرچه عمل اهمیت دارد، ولى جزو ذات ایمان نیست که با نبودن عمل، ایمان نیز از بین برود. از این رو، درباره کسانى که لطف آمرزیدگى را از دست داده اند، گفته شده با آیین توبه آمرزیدگى به آنان بازگردانده مى شود: «کسانى که به خاطر گناه از لطف آمرزیدگى دریافت شده محروم شوند، اگر خدا آنان را از راه آیین توبه برانگیزاند، دوباره مى تواند آمرزیده شوند و به واسطه شایستگى مسیح لطف از دست رفته را باز یابند. این شیوه آمرزیدگى مربوط به بازگرداندن افراد سقوط کرده است، چیزى که آباى مقدس کلیسا به درستى آن را دوباره تخته زدن پس از کشتى شکستگى نامیده اند. عیسى مسیح براى کسانى که پس از غسل تعمید به گناه مى افتند، آیین مقدس توبه را بنا نهاد. هنگامى که گفت: ''روح القدس را بیابید، گناهان آنانى را که آمرزیدید براى ایشان آمرزیده شد ``(یوحنا 20:22). البته باید دانست که توبه مسیحى پس از گناه، با توبه به هنگام تعمید بسیار تفاوت دارد. این توبه نه تنها مشتمل بر دست کشیدن از گناهان و تنفر از آن است، بلکه مشتمل بر آیین اعتراف گناهان و نیز مشتمل بر تهیه اسباب رضایت الاهى از راه روزه، صدقه، دعا و سایر اعمال عبادى زندگى روحانى است». در بیانیه پایانى شورا نیز آمده است: «ملعون باد کسى که بگوید که اگر کسى بعد از تعمید سقوط کند، نمى تواند بار دیگر با فیض خدا برخیزد، یا این که مى تواند عدالت از دست رفته را با ایمان تنها و بدون آیین توبه دوباره به دست آورد».
مسئله افزایش آمرزیدگى
علاوه بر مسئله حفظ و استمرار آمرزیدگى، در بیانیه شوراى ترنت به مسئله افزایش آمرزیدگى نیز اشاره شده است: «آنان از راه رعایت فرامین خدا و کلیسا، ایمان به همراه اعمال نیک، عدالتى را که از راه فیض مسیح دریافت کرده اند، افزایش مى دهند و بیشتر آمرزیده مى شوند. چنان که نوشته شده: ''هر که عادل است باز عدالت کند ``(مکاشفه 22:11). این افزایش آمرزیدگى را کلیساى مقدس به هنگام دعا درخواست مى کند: ''خداوندا، ایمان، امید و محبت ما را افزایش بده.
نتیجه:
یکى از تفاوت هاى اساسى مسیحیت و یهودیت این است که در یهودیت اعطاى شریعت از طرف خدا لطف الاهى به شمار مى آمد و انجام اعمال شریعت راه رسیدن به رستگارى بود. بنابراین، خود انسان براى رسیدن به رستگارى نقش اصلى را به عهده داشت. اما در مسیحیت تحت تأثیر اندیشه هاى پولس سخن بر سر این است که با توجه به این که انسان ذاتا گناهکار است و توانایى رسیدن به رستگارى را ندارد و از سوى دیگر، خدا مى خواست همه آدمیان نجات پیدا کنند، خود خدا مداخله کرد. طرح نجات خدا این بود که به صلیب کشیده شدن عیسى مسیح کفاره این گناه باشد و هر کسى که به او ایمان بیاورد، لطف خدا شامل حال او مى شود و از گناه ازلى تبرئه مى شود و پاک مى شود. حضرت عیسى ضمن توصیه به اعمال شریعت، بر درونى شدن اعمال شریعت تأکید ورزید و ارزش اعمال را منوط به فروتنى آدمى و پرهیز از ریاکارى دانست. با این همه، از نظر عیسى آدمى خود مى تواند به رستگارى دست پیدا کند. پس از عیسى، پولس با تأکید بر مسئله گناه اولیه بر این عقیده شد که آدمى صلاحیت آن را ندارد که زمینه رستگارى را خود فراهم آورد. به نظر وى به صلیب کشیده شدن عیسى فدیه گناه اولیه است و هر که به او ایمان آورد خدا او را از گناه تبرئه مى کند و عادل مى شمارد. به این ترتیب پولس نجات از راه ایمان را جایگزین نجات از راه اعمال شریعت کرد و مفهوم آمرزیدگى را وارد الاهیات مسیحى کرد. از نظر کلیساى کاتولیک آمرزیدگى به معناى عادل شدن است. ماهیت آمرزیدگى از نظر کلیساى کاتولیک این است که لطف الاهى موجب تحول درونى مى شود و انسان را بى گناه و پاک مى سازد. البته شخص آمرزیده شده باید با اعمال نیک و انجام آیین هاى فیض بخش این آمرزیدگى را حفظ کرده و بر درجات آن بیفزاید. بنابراین، با این که ایمان عامل اصلى نجات به شمار مى آید، عمل نیز نقش مؤثرى در وصول به رستگارى خواهد داشت. از نظر نهضت اصلاح دینى به معناى عادل شمردگى است. از نظر کلیساى پروتستان آمرزیدگى صرفا جنبه تبرئه و برائت از گناه دارد، یعنى انسان بیگناه به شمار مى آید، نه این که واقعا پاک شود. این نجات و آمرزیدگى نیز تنها از راه ایمان تحقق پیدا مى کند، نه این که عمل انسان نقش مؤثرى در نجات داشته باشد، البته عمل صالح ثمره آمرزیدگى خواهد بود. از نظر کلیساى کاتولیک ایمان به همراه اعمال نیک آدمى را به نجات مى رساند و از نظر نهضت اصلاح دینى نجات تنها از راه ایمان حاصل مى شود.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)