نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: تشخیص مالیات بر درآمد فعالیتهای پیمانکاری

  1. #1
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2044
    Array

    پیش فرض تشخیص مالیات بر درآمد فعالیتهای پیمانکاری

    مقدمه
    ‏بر اساس قانون مالیا تهای مستقیم مصوب اسفند1345 ‏و اصلاحیه های بعدی ‏آن ونیز قانون مالیتهای مستقیم مصوب اسفند 1366 تشخیص سود مشمول مالیات عملیات پیمانکارئ ، شامل کارهای تاسیساتی » تاسیسات صنعتی و غیره ‏از سال 1346 ‏تا آخر سال 1370 همواره براساس درصدی از دریافتی پیمانکاران ( 8 ‏، 10 ‏و 12 ‏درصد بر حسب سالهای مختلف) انجام گرفته است . ضمنأ در هر دو قانون ضریب مقطوع برای تشخیص سود پیما نکاران -تا زمان تجهیزکادر فنی‏حسابرسی توسط وزارت امور اقتصادی و دارائی در نظر کرفته شده است .‏از آنجا که عدالت مالیاتی مستلزم آن است که تفاوتی در مبانی تعیین سود مشمول مالیات پیمانکاران همواره مورد بحث و اعتراض سایر مودیان – از جمله مودیانی که به امر تولید اشتقال دارند – بوده‏است ، که این بحث و انتقاد در اکثر موارد متکی بر پایه های اصولئ و منطقی است.

    ‏در اصلاحیه مالیاتی اردیبهشت ماه 1371 ‏محتملأ با توجه به همین واقعیات و به منظور رعایت ‏عدالت مالیاتی و در نظر گرفتن توانائیهای بلقوه کادر – تعیین سود مشمول مالیات عملیات پیمانکاری اشخاص ایرانی دیگر مشمول ضریب مقطوع مندج در قوانین پیشین نیست` و روشی همانند سایر فعالیتها نسبت به آن جاری کشته است . ظاهرأ تدوین کنندگان قانو ن توانائیهای کادر کنونی. تشخیص را برای رسیدگی به دفاتر و حسابهای پیمانکاران ایرانی کافی تشخیص ‏صحیحی باشد . ولی اصلاحیه یاد شده از تعمیم این روش نسبت به پیمانکاران خارجی خودداری کرده و آنان را کما کان مشمول ضریب مقطوع شناخته است ، که این مطلب جای بعث دارد ،
    ماموران مالیاتی برای تعیین سودمشمول مالیات فعالیتهای مختلف مودیان ، رسیدگی خود را عمدتاً بر اساس حساب سود و زیان ابرازی و با عنایت به سایر شواهد و قرائن و اطلاعات در دست اعمال می کنند . این گونه رسیدگی نسبت به فعا لیتهای که نتایج حاصل از آنها در یک دوره مالی یکساله به سهولت و بر مبنای اصول حسابداری قابل تعیین باشد ، برای ماموران مالیاتی امر دشواری نیست . ولی اجرای همین ترتیب در ترتیب در قرارداد های بلند مدت که زمان شروع و خاتمه آنها معمولاً بیش از یک سال بوده – و مصداق عینی آن به طور مشخص عملیات پیمانکاری است – مسلماً ماموران مالیاتی را با دشواری روبه رو خواهد ساخت . چنانچه از هم اکنون در این زمینه تحقیقات و مطالعات لازم صورت نگیرد و آئینا مه و دستورالعمل روشنی در این زمینه تدوین نشود به طور قطع اکثر ماموران مالیاتی در جریان رسیدگیرهای خود به حسا بهای پیمانکاران به این راه حل سوق داده خواهند شد که دفاتر پیمانکاران را به ‏دلیلی مردود کنند و سود مشمول مالیات را از طریق تشخیص علی الراس و نهایتاً اعمال ضریب مقطوع(که علی القاعده از سوی کمیسیون ضرائب تعیین و حد اقل آن 12 ‏درصد خواهد بود) نسبت به دریافتی آنان تعیین کنند ، که در این صورت عملاً نظر قانونگذار یعنی تشخیص سود واقعی پیمانکاران منتفی خواهدشد.
    ‏در این مقاله خواهیم کوشید مبانی منطقی تشخیص سود مشمول مالیات پیمانکاران را مشخص کنیم تا در تنظیم دستورا لعملهای اجرائی و تعیین طرق و مبانی تشخیص مورد استفاده قرار گیرد . بدین منظور نخست اطلاعات و توضیحات مختصری در باب قرارداد های پیمانکاری و همچنین روشهای مختلف نگهداری سوا بق عملیات پیمانکاری بر اساس اصول متداول حسابداری ارائه خواهیم کرد . سپس حداقل مبانی و ضوابطی را که برای نگاهداری حسا بهای مورد نظر و انجام رسیدگیهای ماموران مالیاتی لازم است مطمح نظر قرار خواهیم داد 0
    ‏ا- قرار دادهای بلند مدت و نحوه تشخیص درآمد مشمول مالیات آنها در ایران یکی از دلایل عمده تفکیک شرکتهای پیمانکاری از سایر شرکتهای تولیدی و خدماتی ماهیت کار آنها بوده است . بدین معنی که انجام عملیات موضوع این گونه قراردادها (از قبیل احداث و راه اندازی سد نیروگاه، پالایشگاه … ، احداث جاده ، نظارت بر عملیات و امثال آنها) معمولأ در مدت طولانی بیش از یک سال انجام می پذیرد. لذا چنین قراردادهائی را بلند مدت تلقی کرده و اصول متداول حسابداری در بخش حسا بداری قرارداد های بلند مدت ساختمانی (long term cinstruction contract) را تدوین کرده اند .
    انواع متداول قرارداد های بلند مدت از نقطه نظر مبلغ قرار دا به شرح زیر است :
    الف) قرارداد مقطوع
    ‏در این نوع قرارداد انجام کار با مبلغ مقطوع (به عنوان مبلغ پیمانکار برای کل کار یا مبلغ مقطوع برای بخشهای مختلف یک پروژه ) مورد توافق پیمانکار و صاحب کار قرار می گیرد .
    ‏ب) قرارداد هزینه به اضافه درصد سود (یا امانی)
    ‏در این نوع قراردادها هزینه واقعی انجام کار بر عهده صاحب کار است و پیمانکار برای.انجاد کار موضوع قرار داد ، درصدی از کل مخارج را به عنوان مبلغ قرارداد با صاحبکار مورد تو افق قرارمی دهد (cost-plus‏) در انجام برخی از پروژه های بزرگ وجه کافی در اختیار پیمانکار قرار می گیرد و او راساً از طرف صاحبکار انجام مخارج را با نظارت صاحبکار (به ترتیب بیش بینی شده در قرا داد) بر ‏ عهده می گیرد . این نوع قراردادها به طور عمده توسط موسسات دولتی مورد استفاده واقع می شود . در ایران سازمان برنامه و بودجه ضوابط و مقررات خاصی را برای انعقاد قرارداد های مرتبط با طرحهای عمرانی به وجود آورده که طی آن هر پیمانکار شاغل در این گونه قراردادها مبلغ قرارداد را با استفاده از جدول فهرست بها محاسبه و با اعمال ضریب سود مبلغ کل قرارداد را تعیین می کند0افزایش هزینه های واقعی پیمان طی مدت انجام پروژه (اگر بیش از یک سال باشد) با توجه به مقررات مربوط و جدول فهرست بها ( که همه ساله مورد تجدید نظر قرار می گیرد) تعیین و با صدور صورتحساب تعدیل پرداخت می شود.
    ‏مقایسه قراردادهای مشمول مقررات سازمان برنامه و بودجه با تعریف قرارداد نو ع (ب) هزینه به اضافه سود )نشان می دهد که این دو دسته قرارداد تا حدی به یکدیگر شبیه اند.
    زمانی که قانون مالیا‏تنی سال 1345 به تصویب می رسد پاره ای نکات و دلایل مورد توجه بودنخست این که انجام قراردادهای پیمانکاری به زمانی بیش از یک سال نیاز دارد دیگر این که ‏شناسایی سود این گونه قراردادها در پایان هر سال به سادکی امکان پذیر نیست و با‏لاخره وزارت‏دارائی درآن زمان» فاقد کادر تشخیص مالیاتی مجرب در امر رسیدگی به حسابهای شرکتهای پیمانکاری بوده است . با توجه به این دلایل ضمن ماده 78 ‏آن قانون مدت پنج سال برای تجهیز کادرمجرب و قادر به انجام این وظیفه پیش بینی شد ، و تا آن زمان درآمد مشمول مالیات شرکتهای پیمانکاری به صورت مقطوع ‏معادل 8 ‏درصد تعیین شد . ولی ‏به مرور زمان فلسفه اصلی مطلب از ‏نظر ها دور شد و عملاً فعالیتهای پیمانکاری به صورت قرارداد های مقطوع مورد شنااسائی مالیاتی قرار گرفت .در موارای هم که دستگاهای دو لتی اقدام به انعقاد قرارداد از نوع هزینه به اضافه سود(cost – plus ) کردند ، این گونه قراردادها نیز به طور یکجا(اکل هزینه به اضافه سود) همانند ‏قرار داد مقطوع مشمول مالیات قرار گرفت .
    ‏از جمله فعالیتهای مرتبط با شرکتهای پیمانکاری خدمات مهندسین مشاور است که در خصوص این گروه از شرکتها نیز در موارد تشخیص علی الراس ، ضریب درآمد مشمول مالیات 8 (یا10 و 12 ‏در صد (همانند پیمانکاران ) ‏اعمال می شود . از آنجا که رویه معمول ‏حوزه هائ مالیاتی در امر تشخیص درآمد مشمول مالیات -بر اساس به رسیدگی به دفاتر و برگشت هزینهها – سبب تعلق مالیات سنگین به این گونه مودیدن می شود (و بررسی انجام شده نیز ‏نشان می دهد) در اکثرمواردمهندسین مشاورترجیح داده اند از ارائه دفاتر خودداری کنند و یا در صورت رد دفاتر مالیات علی الراس را بپردازند زیرا این مالیات حتی با افزاودن جرائم متعلق ، از مالیات منتج از رسیدگی به دفاتر کمتر است به عبارت دیگر عدم پیش بینی لازم در خصوص این دسته از شرکتها ضمن آئینامه هزینه های قابل قبول ، سبب تمایل و تشویق آنها به پرداخت مالیات ناشی از اعمال ضرایب علی الراس شده است.
    کسر مالیات تکلیفی و مالیات مقطوع
    ‏در قانون مالیا تهای ایران یکی از طر ق شناسائی صاحبان درآمد وضع مقررات خاص کسر مالیات تکلیفی در مبدا ایجاد در آمد است . در خصوص شناسائی صاحبان درآمد پیمانکاری ، مقررات خاصی ضمن ماده 76 ‏اصلاحی پیش بینی شده که به موجب آن کارفرما باید از هر صورت وضعیت 5/5 درصد کسر و به نام پیمانکار به حساب بانکی وزارت امور اقتصادی و دارائی پرداخت کند . از 5/5 ‏ درصد مکسوره تنها 5/1درصد قابل برگشت بوده و4 درصد آن که غیر قابل برگشت بود ، عنوان ‏مالیات مقطوح پیمانکاران را پیدا می کر‏د .
    ‏در سایر کشورهای جهان به دلیل کنترل بر فعالیت اشخاص حقیقی و حقوقی اصولاً کسر این گونه مالیات مفهومی ندارد و مالیات قابل کسر به مفهوم ماده 76 ‏که متعاقباًبه عنوان مالیات مقطوع شناخته شده تنها در کشورهای کامرون ، مکزیک_ کستاریکا و فیلیپین – آن هم به طور عمده در ارتباط با پیمانکاران خارجی – پیش بینی شده است . ذکر این نکته لازم است که در اصلاحیه اردیبهشت 1371 ‏قانون ، مالیات مکسوره به نرخ 5 درصد پیش بینی شده که تمامدرموقع تصفیه مالیات بردرآمد صاحبان این نوع درآمدها قابل احتساب است .
    ‏مفهوم ضریب مقطوع در تعیین درآمد ها مشمول مالیات
    ‏مفهوم ضر یب مقطوع ( 8 ‏، 10 ‏یا 12 ‏درصد) در تعیین درآمد مشمول مالیات این است که از جمع ناخالص درآمد عملیات پیمانکاری به هر مبلغی که باشد فقط درصدی از آن معادل همین ضریب (مثلأ 8 درصد ) به عنوادن سود مشمول مالیات تلقی می شود و باقی ( 92 ‏درصد) درحکم مخارج به شمار می آید .
    ‏در شرایطی که عملیات پیمانکاری تو سط اشخاص حقیقی و شعب شرکتهای خارجی انجام می پذیرفت – با در نظر گرفتن نرخهای مالیات بر درآمد موضوع ماده 131 ‏قانون جدید (و ماده 134 ‏قانون قدیم) و اعمال سایر مالیا تهای اضافی و مالیات مقطوع پیمانکاری – حداکثرنرخ موثرمالیات بر ناخالص صورتحسابها (مبلغ قرارداد) از حدود 9 درصد (تا سال 1361 ‏) ، 10 ‏درصد (از سال 1361 ‏تا 1368 ‏) و 2/6 درصد (از سال 1368 ‏تا سال 1371 ‏) تجاوز نمی کرد .
    ‏ضمنأ در مواردی که عملیات پیمانکاری توسط اشخاص حقوقی ایرانی – شرکتهای سهامی – انجام گرفت ، با توجه به مقررات مالیات بر شرکتها که بر اساس آن مالیات سود سهام پیشنهادی قابل پرداخت به صاحبان سهام پیشنهادی قابل پردایخت به صاحبان سهام به صورت علی الحساب و به نرخ 15 درصد منظور شده و مالیات بر انداخته به نرخ 25 ‏درصد قابل محاسبه بوده است ، مالیات قابل پرداخت توسط این دسته از شرکتها کمتر از اشخاص حقیقی و شرکتهای خارجی بوده و نرخ موثر مالیات بر درآمد نسبت به مبلغ قرارداد با در نظر گرفتن مبلغ سود سهام پیشنهادی می توانست به مراتب از 9 ‏درصد یا 10 ‏درصد مذکور کمتر باشد . در هر حال ، حداقل نرخ موثر مالیات بردرآمد فعالیت پیمانکاری هیچگاه از 5/5 ‏درصد (و از سال 68 13 ‏به بعد 5 درصد) کمتر نبوده است .
    ‏نرخهای مورد بحث در مقایسه با نرخ موثر مالیات بردرآمد حقوق اشخاص حقیقی و شرکتهای تولیدی و سایر شرکتهای خدماتی و تجارتی بسیار پائین و یکی از ارزانترین نرخهای مالیاتی بوده است . شایان ذکر است که بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم سال 1366 ‏ضریب مقطوع درآمد از 8 ‏به 10 درصد افزایش یافت . با این حال با توجه به حداکثر نرخ مالیاتی موضوع جدول ماده 131 ‏که 75 ‏درصد بود و حذف مالیات مقطوع 4 درصد ، نرخ موثر مالیات شرکتهای پیمانکاری از 53/7 درصدکل قرارداد تجاوز نمی کرد لازم به یاداوری است که در محاسبات قیمت پایه قراردادهای پیمانکاری تمام یا بخشی از این نوع مالیاتها در محاسبه قیمت قرارداد منظور می شود و عملاً بر عهده کارفرما قرار می گیرد که بحث در این باب از موضوع مقاله خارج است . ‏درآمدمشمول مالیات شرکتهای پیمانکاری مهندسین مشاور در سایر کشورهای جهان ‏در اکثر کشورهای جهان بکارگیری اصول متداول حسابداری رایج است .بهمین منظور پیمانکاران ومهندسین مشاور همانند سایر مودیان مالیاتی ملزم به نگاهداری سوابق و رعایت اصول متداول حسابداری بوده و در پایان هر دوره مالی اقدام به تهیه صورترمای مالی (ترازنامه ، حساب سود و زیان و تغییرات در وضعیت مالی) طبق اصول حسابداری می کنند و چنین صورتهائی را در اختیار صاحبان سرمام قرار می دهند . مالیات بر درآمد این دسته از مودیان مالیاتی نیز نبست به سود خالص هر دوره و با رعایت مقررات جاری محاسبه و پرداخت می شود . تعیین مالیات مقطوع بر عملیات پیمانکاری در تعداد کمی از کشورهای جهان – آن هم با توجه به نیاز کشور به جلب پیمانکاران خارجی نسبت به این گونه شرکتهای خارجی معمول است و اصولاً در شرایطی که بکارگیری اصول متداول حسابدار ی رایج است مالیات مقطوع جز در موارد استثنائی رایج نیست .
    روشهای متداول حسابداری برای قردادهای بلند مدت و شناسائی سود وزیان قرارداد های در جریان تکمیل‏روشهای مختلف حسابداری برای قرارداد های بلند مدت وجود دارد که از آن میان دو روش زیر به عنوان اصول پذیرفته شده حسابداری در اکثر کشورهای جهان به کار گرفته می شود :

    ‏الف) روش کار تکمیل شده(completed contract method)
    ‏در این روش کلیه هزینه های تحقق یافته مرتبط با هر پیمان به حساب پیمان در جریان منظور می‏شود و مانده این حساب در پایان هر سال به سال بعد انتقال می یابد ضمناً کلیه وجوهی که بر ‏اساس صورتحسابهای تایید شده در این زمینه دریافت می شود به صورت یکی از اقلام بدهی در حسابها نگهداری و مانده آن در پایان هر سال به سال بعد منتقل می شود . در خاتمه کار و تحویل قطعی قرارداد حساب پیمان در جریان با درآمد های قطعی تا این تاریخ مقایسه و سود یا زیان پیمان تعیین می شود و جزء اقلام صورت سود وزیان سالی که پیمان در آن خاتمه یافته منظور می شود. ذکر این نکته لازم است که در خاتمه قرارداد ذخیره کافی برای هزینه های آتی مرتبط با دوره آزمایشی تحویل نیز در حسابی در پایان سال جزء اقلام دارائی در ترازنامه انعکاس خواهد یافت .
    باتوجه به مراتب مذکور ملاحظه می شود که در روشهای فوق شناسایی سود در هر سال مالی به ترتیب صورت می پذیرد.
    ‏در روش کار تکمیل شده ، سود یا زیان در خاتمه کارشناسائی می شود ودر طول مدت اجرای قرارداد که ممکن است چندین سال باشد هیچگونه سود و زیانی مورد شناسایی قرار نمی گیرد
    ‏در روش درصد پیشرفت کار » سود یا زیان کار به تدریج ودر طول مدت انجام قرارداد و در پایان هر سال مالی مورد شناسائی قرار می گیرد . تعیین سود تحت این روش یا برمبنای برآورد سود نسبت به صورتحسابهای ارسالی تایید شده و یا بر مبنای محاسبه سود نسبت به کار انجام شده تا آخر سال مالی (اعم از کار صورتحساب شده یا نشده) عملی می شود .
    ‏بکارگیرر یکی از روشرهای فوق یا در برخی موارد با توجه به ماهیت قراردادها هر دو روش – را مقامات مالیاتی هر کشور تعیین می کنند . مثلاً در کشورهای انگلستان و زلاندنو روش درصد تکمیل و در کشورهای ایتالیا ، سوئد و آلمان هر دو روش با توجه به ماهیت قراردادها از نظر مقامات مالیاتی مورد قبول است .
    سوابق حسابداری و امور مالی در شرکتهای پیمانکاری و مهندسین مشاور در ایران
    در اکثر شرکتهای تولیدی عملاً حسابداری قیمت تمامشده ( حسابداری صنعتی ) استقرار یافته و شرکتهای پیمانکاری برای عملیات خود و نهایتاً قراردادهای دارای سوابق مالی انفادی هزینه و درآمد هر قرارداد ومالاًسیستم حسابداری جامع اند موضوع حسابداری صنعتی در بخش اشخاص حقوقی تولیدی مساله جا افتاده ای است ولی نگهداری سوابق قیمت تمام شده انواع قراردادها در بخش فعالیت پیمانکاری و مهندسین مشاوره جای بحث دارد که به شرح زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.‏
    ‏طبق اصول متداول حسابداری شرکتهای پیمانکاری که دارای قرارداد های بلند مدت (بیش از یک سال) هستند ، باید در پایان هر سال هنگام تهیه صورتحساب سود و زیان سالانه درآمد تحقق یافته قرارداد های در جریان را شناسائی و به حساب سود و زیان همان سال منظور کنند . تشخیص درآمد عملیات پیمانکاری به دو صورت روش ‏تکمیل کار (شناسائی سود در خاتمه هر قرارداد) یا درصد تکمیل (شناسائی سود در پایان سال براساس درصد تکمیل یا پیشرفت کار) صور ت می پذیرد . شرکتهای پیمانکاری و مهندسی مشاور باتوجه به ماهیت فعالیت خود یکی از دو روش – و یا در مواردی هر دو روش را مورد استفاده قرار می دهند . بکارگیری هر یک از روشهای فوق با توجه به : اولاً ماهیت هر قرارداد (از قبیل احداث سد ، احداث پالایشگاه ، راه سازی و غیره) ثانیاً دوران اجرای قرارداد ، وثالثاً هزینه های قرارداد ، که از ماهیت خاص و پیچیده ای برخوردار است ، صورت می پذیرد . در ایران شرکتهای پیمانکاری به دلیل وضعیت خاص تشخیص درآمد مشمول مالیات آنها که به صورت مقطوع (ناشی از اعمال ضریب علی الراس ) بوده عملاً سوا بق مالی خود را بر اساس نیاز مالیاتی تنظیم می کرده اند و آن دسته از شرکتهائی که اصول متداول حسابداری راعایت کرده اند ،گز ارشهای استخراجی مبتنی بر اصول حسابداری راتنها در مدیریت و درارتباط با سهامداران مورد استفاده قرار داده و دفاترارائه شده به مقدمات مالیاتی را مطا بق با نیاز قانونی مذکور نگاهداری کر ده اند . حال با توجه به مصربه اخیر شرکتهای گروه نخست در یکی دو سال اول بامشکلاتی درامر تدوین حسابداری قیمت تمام شده – به نحوی که بتوانند وضعیت خود را با مقررات جدید مالیاتی تطبیق دهند روبه رو خواهند شد . ارائه نظرات مشورتی مقدمات ذیربط در این زمینه می تواند این دسته از مودیان مالیاتی را در امر انطباق با مقررات جدید یاری دهد .
    ‏روش رسیدگی حوزه های مالیاتی به منظور تعیین درآمد مشمول مالیات شرکتهای پیمانکاری و مهندسین مشاور و اشکا لات این نحوه رسیدگی ‏سوابق مالیاتی شرکتهای پیمانکاری نشان می دهد که رسیدگی به هزینه و درآمد پیمانکاران ، با توجه به مجوز قانونی مورد بحث ، همانند رسیدگی به درآمد و هزینه سایر اشخاص حقوقی نبوده و عملاً درآمد مشمول مالیات آنها با اعمال ضریب 8 درصد یا 10 ‏درصد تعیین شده است . ضمناً با این‏که سود فروش مواد و مصالح و اموال (تجهیزات ، ماشین آلات و غیره) در دفاتر این گونه شرکتها ‏بسیار مشخص و قابل رسیدگی است ، مع ذلک به دیلیل مطابقت وضعیت شرکت با ماده 79 ‏قانون (اعمال ضریب علی الراس نسبت به مبالغ دریافتی) سود فروش اموال مذکور را نیز به همین نحو وبر اساس تشخیص علی الراس تعیین می کنند . این روش رسیدگی در بیشتر موارد بدون رعایت واقعیت امر و بدون توجه به اسناد و مدارک مثبته شرکتهای مورد نظر صورت می پذیرد . به طوری که در بیشتر موارد سود مشمول مالیات ناشی از اعمال ضریب علی الراس بر فروش اموال از سود واقعی مستند به مدارک بیشتر بوده و عملاً شرکتهای پیمانکاری تشویق می شدند که این گونه عملیات را به نحوی در حسا بهای خود منعکس کنند که با روش مورد نظر حوزه های مالیاتی مطابقت داشته باشد . همان گونه قبلأ بیان شد در تعیین درآمد مشمول مالیات مهندسین مشاور نیز بر اساس آئینامه هزینههای قابل قبول – بی آنکه به ماهیت برخی از هزینه های این نوع شرکتها در مقایسه با سایر شرکتهای تولیدی و خدماتی توجه شود – چنان سود مشمول مالیاتی تعیین می کنند که از مالیات واقعی آنان به میزان قابل توجهی تجاوز می کند . در نتیجه ، چنان که تجربه نشان داده ، شرکتهای پیمانکا ری و مهندسین مشاور عدم ارائه دفاتر و یا رد دفاتر و سپس مالیات مقطوع نسبت به 8 ‏تا 0 ‏ا درصد دریافتی را ترجیح می دهند، زیرا از مالیات مورد محاسبه حوزه به مراتب کمتر است . بدین ترتیب روش رسیدگی کنونی موجب تشویق شرکتها به ایجاد وضعیت رد دفاتر مالیاتی‏شده است .
    هر چند کادر کنونی تشخیص از سط اطلاعات و سوابق تجربی رسیدگی به درآمد و هزینه سایر شرکتها برخوردار است ، ولی از آنجا که ماهیت در آمد و برخی از هزینه های شرکت های پیمانکاری با ماهیت چنین درآمد و هزینه ای در سایر فعالیتها تفاوت قابل توجهی دارد ، لذا تدوین مقررات خاص رسیدگی و همچنین تجدید نظر در آیینامه هزینه های قابل قبول متبط با عملیات پیمانکاری باید مورد توجه خاص قرار گیرد . علاوه بر آن ، باید با تجهیزکادر مورد نیاز و ایجاد دوره های آموزشی ای افراد را برای رسیدگی صحیح و اصولی و قانونی به حساب و کتاب شرکت های پیمانکاری آماده کرد .
    نتیجه
    با توجه به هدف قانونگزار مبنی بر تشخیص درآمد واقعی این بخش از فعالیتها و وصول مالیات حقه دولت ، لازم است تدابیر مناسب از پیش اتخاذ شود تا در رسیدگی و تشخیص مالیات شرکتهای پیمانکاری و مهندسین مشاور موارای پیش نیاید که مودیان از یک سو و مراجع مالیاتی از سوی دیگر در اجرای مصوبه با مشکل روبه رو شوند . بر این پایه ترصیه می شود که نسبت به موارد زیرهر گونه اقدام شایسته از هم اکنون صورت پذیرد تا این گونه شرکتها در امر تهیه حسا بهای مال 1371که نخستین سال اجرای قانون است بتوانند چنین مواردی را مطمح نظر قرار دهند و در نتیجه رسیدگی مالیاتی بعدی آنها نیز بسهولت و براساس مفاد قانون صورت پذیرد اتخاذ تدابیر لازم از سوی مقامات مالیاتی بمنظور اعلام اصول متداول حسابداری مورد قبول و تشخیص سود پیمان با توجه به روشهای رایج حسابداری و در نظر گرفتن ماهیت قراردادها.تجدید نظر در آئین نامه هزینه های قابل قبول در ارتباط با عملیات پیمانکاری و مهندسی مشاور با توجه به ماهیت هزینه ها در این بخش از فعالیتها.برپایی دوره های آموزشی مرتبط با حسابداری مالیاتی برای کادر مأمور رسیدگی به حساب درآمد و هزینه عملیات پیمانکاری که مالاً به استقرار یک دوره کارآموزی حسابرسی مالیاتی برای کادر تشخیص مذکور بیانجامد.
    بررسی وضعیت مالیاتی در ایران نشان می دهد که فرهنگ مالیاتی در این کشور به اصطلاح (جانیفتاده) است. در حال حاضر برنامه های مفصلی در زمینه نشر فرهنگ مالیاتی از سوی مقامات مالیاتی در جریان است. در چنین شرایطی اگر سازمان امور مالیاتی تنها به اعلام مصوبه اکتفا کند و شرکتهای پیمانکاری را در موقعیت تصمیم گیری برای عملیات یاد شده قرار دهد، بدلیل وسعت عملیات و تنوع موضوع قرارداد حصول نتیجه مطلوب مورد ابهام است. ولی اگر مقامات مالیاتی در راستای برنامه فرهنگ مالیاتی خود پیشقدم شده دستورالعمل لازم را تدوین و ارائه کنند ، مطمئناً اجرای قانون جدید از نتیجه مطلوب برخوردار خواهد شد.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






  2. #2
    انجمن علمی و پژوهشی
    زیبایی های زندگی در دستانه توست
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    sudae eshgh
    نوشته ها
    10,188
    تشکر تشکر کرده 
    2,930
    تشکر تشکر شده 
    4,180
    تشکر شده در
    2,113 پست
    حالت من : Ashegh
    قدرت امتیاز دهی
    2044
    Array

    پیش فرض

    سیاستگذاری و اصلاح نظام مالیاتی
    تجربیات اخیر کشورهای در حال توسعه در زمینه سیاست تعدیل اقتصادی حاکی از آن است که تغییر در نظام مالیاتی یکی از اجزاء اساسی هراستراتژی جامع برای تعدیلات ساختاری و تسریع در رشد اقتصادی است. نظامهای فعلی مالیاتی در کشورهای در حال توسعه بعضاً آثار نامطلوبی برعوامل و بخشهای اقتصادی داشته و اختلالات و آثار سوئی در آنها باعث شده اند. بعضی از این آثار عبارتند از فرار سرمایه، عدم تعادل در تراز پرداختها ، عدم کارائی در تولید و در نهایت عدم تعادل و نابرابریهای مالی.مطالعات عدیده ای ای در چگونگی ساختار مالیاتی این کشورها به عمل آمده است . همچنین در سمینا رهای مختلف مساله اصلاح و تغییر نظامهای مالیاتی در این کشورها مورد بحث قرار گرفته و علل موفقیت و شکست آنها برای راهنمائی سایر کشورها مشخص و معین شده است .
    نتیجه این بررسیها بیانگر آن است که در اغلب کشورهای روبه توسعه ساختار مالیاتی واجد اوصاف نامطلوب چندی است . نخست اینکه این ساختار پیچیده و غامض است ، بدین معنی که مقررات مالیاتی هم برای ماموران و هم برای مودیدن مبهم است و بسادگی قابل اجرا نیست . دیگر اینکه ساختار مذکور فاقد کشش و انعطاف لازم است ، بدین نحو که نسبت به رشد تولید ناخالص داخلی و اصلاحاتی که در سیاستگزاریهای مقطعی صورت می پذیرد واکنش لازم را نشان نمی دهد .
    سومین خصلت این ساختار عدم کارآئی آن است ، بدین مفهوم که درآمد مالیاتی مورد نظر دولت را تامین نمی کند و علاوه بر آن اختلالاتی در امر تولید و تخصیص منابع و عوامل اقتصادی نیز پدید می آورد . این ساختار همچنین.غیر عادلانه است و با اشخاص حقیقی و حقوقی که از نظر درآمد ، دارائی و سایی امکانات وضع مشابهی دارند به صورت یکسان و برابر برخورد نمی‏کند بلکه مورد به مورد رفتاری متفاوت و غیر سیستماتیک در پیش می گیرد . در چنین وضعی آن دسته از مودیدن که توان مقابله با دستگاه مالیاتی را دارند بهترین انتفاع را در گریز از مالیت واقعی می برند .
    در این گونه کشورها معمولاً اتکای بیش از حد روی مالیات بر بازرگانی خارجی (صادرات و واردات) صورت می پذیرد که در دراز مدت می تواند قدرت رقابت بین المللی مملکت را کاهش دهد . مالیات بر درآمد و دارائی و ثروت در این کشورها جزء کوچکی از کل عواید مالیاتی را تشکیل می دهد . دراین جوا مع درآمدهای کشاورزی از شمولمالیات خاج است و از برخی درآمدهای دیگرنیزمالیات اخذ نمی شود و در پاره ای از این ممالک حتی از کارکنان بخش عمومی نیز ‏مالیات گرفته نمی شود ‏در کتب قانون غالباً از مالیات برثروت و دارائی و زمین سخن به میان آمده است ، ولی به دلیل نقص در طراحی یا عدم کفایت سازمان مالیاتی امکانات کافی برای وصول چنین مالیاتهائی وجدندارد .
    نمونه ساختار مالیاتی کشورهای در حال توسعه
    ‏ساختار و الگوی مالیاتی هر یک از کشورهای در حال توسعه با یکدیگر چه از نظر سط مالیات و چه از نظر ترکیب مالیات متفاوت است . کمبود اطلاعات و اختلاف در تعاریف و همچنین مالیاتها امر مقایسه بین ساختارهای مالیاتی کشورها را مشکل می سازد . با این احوال در بررسیهائی که به عمل آمد نسبت در آمدهای مالیاتی به تلید ناخالص داخلی (g.d.pل) در کشورهای در حال توسعه رقمی حدود 17 در صد در سال (1985) بوده است . این رقم تقریباً نصف نسبت نالیات به تولید ناخالص در کشورهای صهعتی است .
    نسبت هزینه ها به تولید ناخالص داخلی در کشور های در حال توسعه نزدیک تر به چنین نسبتی در کشورهای صنعتی است . مالیات به تولید ناخالص داخلی معمولاً با افزیش میزان درآمد سرانه فزایش می یابد. ولی در عین حال تفاوت و اختلاف شدیدی بین کشورها ملاحظه می شود . نسبت متوسط مالیات به تولید ناخالص داخلی در کشورهای جنوب صحرای افریقا که عمدتاً کشورهای فقیر و کم درآمدی هستند با کشورهای امریکای لاتین که دارای درآمد بالاتری است . عوامل تاریخی واقتصادی بر ترکیب مالیاتها در کشورهای در حال توسعه موثرند. مالیات بر درآمد و دارائی اشخاص حقیقی در اقتصاد های روستائی و کشاورزی بسختی قابل وصول است، زیرا در چنین کشورهائی افراد به صورت گسترده ای در اقصی نقاط پراکنده اند در نتیجه مالیات بر درآمد اشخاص در چنین کشورهائی منحصر به مالیات بر حقوق کارمندان دولت و کارکنان موسسات بزرگ، خصوصاً شرکتهای چند ملیتی است. مالیات بر درآمد با مبناهای باریک و کوچک ولی نرخهای بالا وصول می شود.
    به طور کلی مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی رقمی بالغ بر یک دهم کل درآمدهای مالیاتی است. مالیات بیمه های اجتماعی به استثنای کشورهای آفریقائی نسبتاً جزئی و ناچیز است. اخذ مالیات از شرکتهای بزرگ و عمده (مشتمل بر شرکتهای نفتی، معدنی و مجتمع های بزرگ کشت و صنعت) با مشکلات اداری و اجرائی کمتری مواجه است. بنابراین کشورهای در حال توسعه بیشتر متکی به مالیات بر شرکت ها هستند تا مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی. مالیات بر درآمد شرکتها در حدود یک پنجم درآمدهای مالیاتی را در این کشورها تشکیل می دهد. کشورهای در حال توسعه همچنین اتکای زیادی به مالیات کالاها و خدمات دارند. خصوصاً مالیات بر بازرگانی خارجی بیش از کشورهای صنعتی است. مالیات بر کالاها و خدمات رقمی حدود یک دوم تا دو سوم درآمدهای مالیاتی در کشورهای در حال توسعه را تشکیل می دهد. مالیات بر بازرگانی به حدود یک چهارم درآمدهای مالیاتی بالغ می شود. مالیاتهای بر فروش در این کشورها اغلب به شیوه آبشاری وصول می شود.
    اصلاح نظام های مالیاتی کشورهای در حال توسعه
    انگیزه اصلی در وضع مالیاتها در کشورهای در حال توسعه تامین مالی بخش عمومی و کمک به اجرای اهداف اقتصادی عمومی و خدمات اجتماعی است. انگیزه های ثانویه در وضع مالیاتها، توزیع مجدد درآمدها و تصحیح عدم تعادل در بازار است. سطح معینی از مالیات برای نیل به این هدف لازم است، ولی مالیاتها همواره با هزینه هائی از قبیل هزینه های مستقیم اداره و اجرای مالیات و هزینه های غیرمستقیم مرتبط با عدم تخصیص مطلوب منابع و در نتیجه با چگونگی توزیع درآمدمواجه است. اصلاح و تغییر فرم مالیاتی غالباً به عنوان جزئی از تغییرات وسیع تر در قلب و مرکز برنامه های تعدیل و ثبات اقتصادی بسیاری از کشورهای در حال توسعه انجام می پذیرد. در سالهای اخیر از موارد و مشکلاتی که در برابر بسیاری از کشورهای در حال توسعه مطرح شده آن است که چگونه با گسترش سریع بخش عمومی برخورد کنند. برای حل این معضل به اصلاح نظام مالیاتی متوسل شده و در این زمینه دو بعد را مورد نظر قرار داده اند. یکی آنکه به منظور تعدیل ساختار اقتصادی ، اصلاح نظام مالیاتی را به گونه ای طراحی کنند که عوامل مخل و نامطلوب در انگیزه های اقتصادی را که حاصل آنها عدم کارائی ، عدم برابری و عدالت در تخصیص منابع است از بین برده یا به حداقل کاهش دهد. ثانیاً درآمد مالیاتی کافی به همراه تقلیل هزینه های عمومی برای برنامه های ثبات اقتصادی ایجاد کند.
    همان طور که پیشتر گفته شد، الگوی مالیات از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. علت این تفاوت در چگونگی شرایط و وضع عوامل اقتصادی، فرهنگی و تاریخی نهفته است. در طراحی هر سیستم مالیاتی باید به این شرایط و عوامل توجه خاص کرد و همه آنها را در طراحی و تدوین سیستم مالیاتی مد نظر قرارداد ، زیرا هر سیستم مالیاتی بدون توجه به آنها هنگام اجرا منطبق با اهداف و به طور کامل عمل نمی کند و می تواند مشکلاتی برای هدف سیستم به بار آورد.
    اختلالات در نخصیص منابع و کاهش رفاه و رشد اقتصادی
    آن دسته از مالیاتها که باعث کاهش درآمدهای واقعی مودیان بیش از مبالغی شود که به دولت انتقال یافته است ، ایجاد اختلال در اوضاع اقتصادی می نماید. کاهش در درآمد واقعی را اصطلاحاً هزینه کارائی اقتصادی می نامند. مثلاً مالیات بر بازرگانی خارجی باعث عدم تخصیص مناسب منابع نشود، ممکن است شرکتها و اشخاص حقیقی را به اتلاف منابع به دلیل فرار قانونی و غیرقانونی مالیات وادار کند، زیرا بعضی از مودیان برای کاهش میزان درآمد مشمول مالیات خویش ممکن است هزینه های اضافی و غیر لازم برای خود یا موسسات خویش انجام دهند. از مالیاتها به عنوان انگیزه در تصمیم گیری های اقتصادی معمولاً در برنامه هایی استفاده میشود که باعث تشویق سرمایه گذاری یا ارتقاء برخی از پس اندازها و یا افزایش بعضی از انواع تولیدات یا خدمات شده و یا بعضی از انواع مصرف را کاهش میدهد. بسیاری از مالیاتها را که عمده ترین وظیفه آنها تامین درآمد است ، نمی توان برای نیل به اهداف فوق به کار برد. همواره باید کوشید که نه تنها مالیاتها را با حداقل هزینه های اقتصادی را در بر داشته باشند. برای کاهش هزینه های اقتصادی در تصمیم گیری های اقتصادی واحدهای تجاری (تولیدی ، بازرگانی و سرمایه گذاری) سیستم مالیاتی باید حداقل مداخله را داشته باشد به عبارت دیگر ، در این گونه تصمیم گیری ها مسئله مالیات نباید از عوامل و عناصر اصلی به حساب آید .
    نابرابریهای مالیاتی
    در این کشورها اغلب فشارهای مالیاتی روی فقرا و قشرهای آسیب پذیر است و افرادی که دارای درآمدهای متوسط اند مالیاتهای بالنسبه کمتری می پردازند ، کسانی هم که درآمدهای غیر از حقوق و دستمزد دارند و یا دارای درآمد حاصل از مشاغل یا حرف اند مالیات واقعی را نمی پردازند. بیشتر کشورهای در حال توسعه مالیاتهای وصول شده از ثروتمندان کم و ناکافی است ، بنابراین ، عدالت افقی و عدالت عمودی هیچ یک قابل حصول نیست. برداشتن فشار مالیاتی از دوش قشرهای فقیر و ضعیف جامعه و اطمینان از اینکه ساختار مالیاتی قادر به تامین عدالت افقی و عمودی است باید سومین هدف تغییر و اصلاح نظام مالیاتی باشد.
    مسائل و مشکلات اداری یا اجرایی مالیات ها
    در بیشتر کشورهای در حال توسعه سازمان اداری و اجرایی مالیاتها معمولاً ضعیف و فاقد کارآیی است به همین دلیل فرار از پرداخت مالیات و فساد اداری و مالی به طور قابل ملاحظه ای رواج دارد.
    ضعف سازمان اداری و اجرایی در این کشورها ریشه در عوامل چندی دارد ، اهم این عوامل را می توان به شرح زیر خلاصه کرد :

    1- پیچیدگی قوانین و مقررات مالیاتی

    2- وجود سیستم اطلاعاتی ضعیف و ناکافی
    3- عدم آموزش کافی ماموران و و مودیان مالیاتی (نبود یا کمبود فرهنگ مالیاتی)
    4- مداخله عوامل سیاسی در نظام مالیاتی
    نظر به اینکه مالیات پرداخت غیر داوطلبانه افراد در قبال استفاده از خدمات دولتی است ، گروهی از مودیان دارای تمایل و انگیزه های قوی برای به حداقل رسانیدن بدهی مالیاتی خویش از طریق فرارهای قانونی و غیر قانونی اند. بنابراین سازمان مالیاتی با استفاده از یک رشته مقررات به کارشناسایی ، تشخیص و وصول مالیات می پردازد. این گونه مودیان مالیاتی با عدم اجرای وظایف و تکالیف خویش و نادیده گرفتن مقررات دستگاه مالیاتی از پرداخت بدهی واقعی خود شانه خالی می کنند. یکی از عوامل عمده در تضعیف سازمان مالیاتی پیچیدگی بیش از حد قانون و مقررات در زمینه معافیت ها ، امتیازات و منافع گروه های خاص است . اجرای قانون مالیاتی پیچیده هم برای مودیان مشکل بوده و هم تعابیر و تفاسیر بر مبنای رای و سابقه ماموران مالیاتی را به دنبال دارد. کمبود و نقص در روش های مدیریت مالیاتی (شامل استفاده از منابع انسانی ضعیف) نقص و کمبود در تجهیزات و هم چنین کمبود پشتیبانی سیاسی از سازمان مالیاتی اجرای عادلانه و صحیح قوانین و مقررات مالیاتی را تحت الشعاع قرار می دهد. نحوه اداره و سازمان مالیاتی و ساختار مالیاتی دارای تاثیر متقابل بوده و لازم و ملزوم یکدیگرند و هنگام تغییر شکل و اصلاح نظام مالیاتی باید با هم مورد توجه قرار گیرند. سازمان و اداره ضعیف مالیاتها کارائی و تاثیر پذیری ساختار مالیاتی را تحت الشعاع قرار داده و باعث انحراف در اجرای مقررات می شود. ساده کردن احکام مالیاتی و تقویت سازمان و دستگاه مالیاتی به منظور اجرای دقیق اهداف و نظرات و اصعان قانون چهارمین هدف تغییر شکل و اصلاح نظام مالیاتی است.
    طراحی نظام های مالیاتی
    هیچگونه ساختار مالیاتی که در حد اعلاء کامل بوده و حداکثر کارائی را داشته باشد عملاً وجود خارجی ندارد. ولی این امر امکان دارد که در یک نظام مالیاتی از یک رشته مالیات های مفید استفاده شود. باید دانست که هیچگونه نسخه از پیش پیچیده شده برای طراحی یک رشته از مالیاتها یا حتی یک مالیات بخصوص در دست نیست. هیچ کشوری نمی تواند ادعاء کند که از یک سیستم مالیاتی با حداکثر کارائی برخوردار است . ممکن است با استفاده از تجربیات جهانی و تحقیقات وسیع یک رشته از مالیات ها را بررسی و انتخاب کرد، ولی در هر حال باید توجه داشت که اجرای قوانین و مقررات مالیاتی عموماً پیچیده و مشکل است . در انتخاب و طراحی نظام مالیاتی به طور دقیق و مشروح بررسی شوند . این عوامل از کشوری تا کشور دیگر بسیار متنوع و متفاوت است . در واقع نظام مالیاتی برای هر کشور باید با خصوصیات و ویژگی های خاص آن کشور طراحی و اجرا شود. هم اکنون مباحثات متنوع و وسیعی در محفل دانشگاهی و اقتصادی جهان پیرامون پذیرش مصرف یا درآمد به عنوان مبنای اصلی اخذ مالیات در جریان است این مباحثات هنگام اصلاح یا تغییر نظام های مالیاتی نیز همواره معمول بوده است. در دهه 1960 درآمد به عنوان یک مبنای مرجح در سیستم های مالیاتی از این لحاظ بیشتر مورد توجه بود که می توانست به صورت تصاعدی ماخذ مالیات قرار گیرد و این مبنا بهتر با خصوصیات ویژه مودی مالیاتی سازگار و قابل انطباق بود. ولی استفاده از درآمد به عنوان مبنا یا ماخذ مالیات می تواند باعث تشویق مصرف جاری به زیان مصرف و پس انداز آینده باشد. هرگاه اولویت در نظام مالیاتی ایجاد انگیزه های سرمایه گذاری باشد و در این زمینه بخواهند تغییراتی در مبنای درآمد بدهند باید درآمدهای ناشی از سرمیاه یا سرمایه گذاری را از شمول مالیات خارج سازند یا با نرخهای کمتر ماخذ مالیات قرار دهند. (مثل سودناشی از سهام یا سهم الشر که در اشخاص حقوقی ، سود ناشی از فروش دارائیها یا اصولاً سود ناشی از دارائیها) کشور کره درسال 1973 از این سیاست در تغییر و اصلاح نظام مالیاتی خود استفاده کرد و بدین طریق موفق شد سرمایه گذاری را با استثناء کردن درآمدهای ناشی از سرمایه از مبنای مالیات افزایش دهد البته استثنا کردن درآمدهای ناشی از دارائیهای نیز به نوبه خود باعث پیچیدگی مقررات و اجرای مالیتها خواهد شد. در عمل ، مالیاتهای بر مبنای مصرف هستند که بر معادلات وضع می شوند ، مانند مالیات بر فروش عمومی و مالیات بر ارزش افزوده . چنین مالیتهائی را نمی توان به طور متناسبی با وضعیت مالی مودی بخوبی منطبق و سازگار کرد. بنابراین ، در وضع این مالیاتها نیل به عدالت مالیاتی با دشواری قابل حصول است.
    گسترده کردن مبنای سیستم مالیاتی باید از اولویت بالائی برخوردار باشد. معمولاً در کشورهای در حال توسعه مبنا و ماخذ مالیات بسیارباریک و کوچک است. بنابراین ، دولتها برای وصول درآمدهای مالیاتی مورد انتظار خود به نرخهای بالای مالیاتی بالاتر باشد ، اختلال در اقتصاد بخش خصوصی بیشتر شده و هزینه های کارائی اقتصادی مرتبط با مالیاتها به نسبت بالاتر می رود. هرگاه محدودیت و اشکالاتی در کاهش درآمدهای مالیاتی در این کشورها وجود داشته باشد ، کاهش نرخها صرفاً در قبال گسترش و افزایش مبناهای میسر است . برای انجام این امور دولتها به نکات زیر توجه کنند.

    1- تغییر شکل و طراحی موفقیت آمیز مالیات بر کالاها و خدمات در کشورهای در حال توسعه اغلب مشتمل بر انتقال از اتکاء بر یک مبنای باریک بازرگانی بین المللی، بعلاوه یک مبنای تولید داخلی ، به یک مبنای وسیع تر و گسترده تر مصرف داخلی است.

    2- مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یکی از وسایل و ابزارهای مورد انتخاب در بسیاری از کشورهای در حال توسعه که در فکر تغییر و اصلاح سیستم مالیات بر فروش عمومی کالاها و خدمات اند محسوب می شود.
    3- استفاده از باصطلاح هزینه های مالیاتی (معافیتها ، بخشودگی ها و به طور کلی مزیتهای مالیاتی به منظور تشویق بعضی از اهداف مشخص و معین اقتصادی و اجتماعی) به طور کلی وبه تدریج باید کاشته شود. ساختار نرخها باید ملایم تر شود.
    جلوگیری از تندی نرخها یا باصطلاح معقول کردن آنها مشتمل بر ابعاد چندی است :
    الف ) کاهش تعداد و پراکندگی نرخهای تعرفه های گمرکی و پائین آوردن تدریجی متوسط نرخهای تعرفه ها به منظور کاهش اختلالات ناشی از سیاستهای بازرگانی.
    ب) تعیین نرخ پایه و اصلی مالیات ارزش افزوده بر کالاها و خدمات در یک طیف بین 10 تا 20 درصد
    ج)تعیین سه یا چهار نرخ انتخابی بر بعضی از کالاهای لوکس و غیر ضروری جامعه و بر اقلامی که در مصرف اغنیاء و ثروتمندان نقش قابل توجهی دارد.
    د)کاهش نرخ نهایی بالا در مالیتهای بر درآمد بین 30 تا 50 درصد.
    ه) تبدیل نرخ مالیات بر شرکتها به یک نرخ واحد که تقریباً با بالاترین نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی معادل باشد.
    گاهی تغییر و اصلاح نظام مالیاتی می تواند در راستای کاهش دادن و پائین آوردن بار و فشار مالیاتی بر طبقات فقیر باشد. برای این منظور می توان بخشی از درآمدهای خانوار فقیر را به میزانی تقریباً معادل تولید ناخالص سرانه و تا دوبرابر آن از مبنا یا ماخذ مالیات بردرآمد کسر کرد. همچنین کالاها و خدماتی را که بخش عمده هزینه خانوارهای فقیر را تشکیل می دهد از جمله مواد غذایی و محصولات کشاورزی را می توان از مبنا و ماخذ مالیات بر فروش عمومی یا مالیات بر ارزش افزوده کالاها و خدمات معاف کرد. در هر حال از نظر سازمانی و مسائل اداری و اجرائی اخذ مالیات از چنین کالاهائی دشوار و غیر عملی خواهد بود.
    تغییر و اصلاح نظام مالیاتی باید با نگرش سیستمی انجام پذیرد
    نظر به اینکه تغییر و اصلاح نظام مالیاتی نوعاً مشتمل بر تعادل بین اهدافی چند از قبیل درآمدزائی ، کارآئی اقتصادی ، عدالت و قابلیت اجرایی است ، لذا اصلاح و تغییر شکل نظام مالیاتی با دید سیستمی و جامع می تواند فوائد عمده ای در بر داشته باشد. مثلاً کاهش در میزان تعرفه های گمرکی به منظور حصول کارآئی و تخصیص منابع هرگاه با وضع مالیات بر تولیدات داخلی و مصرف و یا به عکس همراه باشد، می تواند مانع از دست رفتن درآمدهای مالیاتی شود.
    تغییر ساختار مالیاتی معمولاً اگر همراه با تقویت و بهبود در سازمان اجرائی مالیاتها یا اداره امور مالیاتها باشد موثرتر خواهد بود. بهبود در سازمان اجرائی مالیاتها موضوع مورد علاقه در هر تغییر شکل واصلاح نظام مالیاتی است. یکی از عوامل موثر در تضعیف سازمان اجرائی پیچیدگی بیش از حد قوانین و مقررات مالیاتی است. با ساده کردن مقررات می توان درجه همکاری و تکمین مودیان مالیاتی را تسهیل و بدین ترتیب در تقویت سازمان اداری و اجرائی مالیتها قدم برداشت. تغییر و اصلاح سازمان اداری و اجرائی مالیاتها نباید صرفاً در زمینه بهبود روشهای فنی انجام کار (مثلاً بکارگیری ماشین های محاسب الکترونیکی و یا ایجاد پرونده های اصلی هویتی و اطلاعاتی مالیاتی) باشد بلکه تغییر در ساختار روش های مدیریت حاکم بر ان را نیز باید شامل شود تا بدین طریق کارآئی کارکنان افزایش و کم کاری و فساد کاهش یابد.


    اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
    حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی






برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/