نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: گرافیک چیست؟

  1. #1
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض گرافیک چیست؟

    گرافیک یک نوع زبان تصویر است



    ببیند میخواهم واضحتر برایتان توضیح دهم

    یک نقاش از طریق نقاشی تمام احساسات خود را از طريق قلمو و رنگ بیان می کنه و در نتيجه امكان دارد كه پيام روشن و واضحي براي همه افراد نداشته باشد يعني يك نقاش عواطفش را بيان مي كند و كاري به اين ندارد كه مخاطبش منظورش را درك مي كند يا خير. به همين دليل در يك نمايشگاه نقاشي از يك تابلوي مشخص؛ افراد مختلف برداشت هاي متفاوتي دارند اما يك گرافيست موظف است پيام خود را به گونه اي بيان كند كه حتما مخاطبش منظورش را دريافت كند
    هنر گرافيك چون تكثير مي شود و با فنوني چون چاپ همدست شده و متعلق به همه مي شود مثل نقاشي شخصي و تك نيست و هيچگاه به عنوان تابلو در يك قاب تنها نمي ماند
    گرافيك از سري هنرهاي تجسمي است كه صد البته براي كساني كه آن را با نقاشي اشتباه ميگيرند (چون شايد براي شما هم اتفاق افتاده باشد كه وقتي به كسي ميگوييد رشته ام گرافيك است مي گويد پس چهره مرا نقاشي كن!!) بايد بگويـم گـرافيك در اصل ايده و تركيب بندي است كه اكثر اوقات بين نوشته و تـصوير اتفاق مي افتد و نقاشي بيشـتر تقليد طبيعت است كه ايده هاي گرافيست ها مي تواند بوسيله دسـت مثال يك نقاش اجرا شود كه خيلي از هنرمندان شـايد براي اجراي بهتر و شـايد به خاطر كسري وقت طراحي نهايي رابه شخص ديگري ميسپارند كه از نوع اول مي توان به بيلبوردهاي توي خيابان اشاره كرد و گروه دوم به آقاي {مميز} يكي از گرافيستهاي برتر ايران اشاره كرد و گاهي هم آن ايده توسط كامپيوتر و برنامه هاي پيشرفته اجرا مي گردد كه مطمئنا كار با دست از ارزش بالاتري بر خوردار است
    نقاش ايتاليايي مي گويد:

    • گرافيك كار مشكلي است چون با يك نقطه و يا يك خط بايد به اندازه يك كتاب سخن گفت و البته همه ي راز زيبايي گرافيك نيز در همين نكته نهفته است .


    گرافيك در معناي لغت بمعني ترسيم و نگارش است.

    و در دو مفهوم قديم (سنتي) و جديد(نوين) متمايز ميگردد كه در مرز بين اين دو پديده چاپ قرار دارد




    منظور از چاپ انواع و اقسام چاپ است. گرافیك (قدیم) یا همان سنتی شامل خطاطی، نقاشی دو بعدی، كنده كاری می باشد كه بیشترین شکل آن در آرایش كتابهاست كه محصول كار نقاش، خوشنویس، تذهیب كار و جلدساز می باشد.
    و اما گرافیك (نوین) یا مدرن علاوه بر كتاب آرایی در قسمت تبلیغات تجارتی، اعلانات دیواری و مطبوعاتی و نشان ها (لوگوها) وغیره می باشد و حتی در سینما و تلویزیون هم كاربرد دارد. مثل عنوان بندی فلم و تصاویر متحرك طراحی شده. هنر گرافیك نوین با مسائل ارتباط محیطی نیز تداخل دارد، پس این هنر علاوه بر خط ورنگ، به عناصر بصری دیگری چون حجم و نور كمك میگیرد.
    هنر گرافیك یكباره ساخته نشده. این هنر دنباله رو بقیه هنرها مثل خط، نقاشی و… به اینجا رسیده است، پس برای ارزیابی كردن آن مجبوریم از ابتدای تاریخ مرحله به مرحله جلو بیاییم تا به اصل برسیم. هنر ابتدائی، هنری است كه توسط انسانهایی ایجاد شده كه هنوز با تمدن آشنا نشده اند.
    هنر ماقبل تاریخ: قدیمی ترین تصویر سازی كشف شده در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا می باشد (30 هزار سال پیش) كه شامل گاو،گوزن، اسب و … است.
    هنر بدوی: شامل هنر سرخپوستان، اسكیموها وبرخی سیاهپوستان میباشد. پیكر انسان در هنر آفریقایی تجریدی (آبستره) میباشد، آثار آنان در زئیر و بوربا (ق 10 تا12 م) بدست آمده است و حكاكی روی سنگ برای سرخپوستان اهمیت زیادی داشته است، ولی با ورود اروپاییان به امریكا این هنر تحت تاثیر قرار گرفت و حالا هنر آنان را به دو دوره پیش از تاریخ و تاریخی تقسیم میكنند.
    از آثار دوره قبل از تاریخ میتوان به نقاشی شنی و از دوره تاریخی میتوان صورتكها را نام برد با بوجود آمدن تمدن در هفت هزار سال قبل از میلاد در خاورمیانه (بین النهرین) هنر تغییركرد، تمدنهای بین النهرین سومر، اكد، بابل و آشوریها بودند.
    از سومریها مجسمه های (تل اسمر) و (واركا) باقی مانده كه دارای چشمهای بزرگ هستند و هنر مند همه حالتها را كه ممكن است باعث مبهم شدن پیكرها شود از كار خود دور میكند. اكدیان هم هنری مثل سومریها داشتند، ولی در زمان حکومت بابلیها پادشاهی به نام حمورابی با نوشتن قوانینی بر لوحی كه در نقش برجسته پشت آن از خدای خورشید الهام گرفته یكی از مشهورترین پادشاهان بین النهرین شد.
    اما صومر ها معتقد به كار بودند، اعتقاد داشتند که كار با انسان متولد میشود ولی بعد از مرگ جسم به زندگی ادامه میدهد و در كارهایشان دو گیاه بومی «پاپیروس و لوتوس» زیاد دیده میشود، كه نشانه مصر علیا و مصر سفلی است.
    هنر هند كه حوالی شمال رود سند در هزاره سوم قبل از میلاد تشكیل شد در موهنجودارو تعدادی مهر سنگی به دست آمده كه با هنر بین النهرین پیوند دارد شیوا یكی از خدایان قدیم هند بوده كه در این آثار دیده میشود (همیشه هنر در طی دوره هایی تحت تاثیر مذهب بوده است) و بعد در هند دو آیین بودایی و برهمن بوجود آمد كه اولین نشانه سلطه بودا سر ستونی به شكل چهار شیر و چرخ است.
    بعد از این به هنر یونان باستان می رسیم چهارچوب هنری آنان طبیعت پردازی بوده است و تحت تاثیر هنر مصر و بین النهرین بودند. برای اولین بار در ظروف آنها بود كه پیكر انسان مورد مطالعه قرار گرفت و چیزی كه در كارشان مشهود است، این است كه آنها معتقد بودند كه قدرت ذهن انسان، او را از حیوانات برتر میكند.
    آغاز هنر سرزمین روم مردم ایتالیا ضمن آنكه در نخستین دوران حیات خویش از انوار تابان خورشید یونان روشنایی میگرفتند، خود نیز خصوصیات محكم و ریشه داری داشتند . هنر اتروسك (اتروپایی) و هنر رومی را مانند هر هنر دیگر باید همچون آمیزهای از تاثیرات بر خاسته از منابع بیرونی و عناصری از خود این سرزمین در نظر گرفت هنر رومی وارث بلافصل تمام فرهنگهای پیشین حوضه مدیترانه، از جهات بسیار تركیبی از هنرهای روزگار باستان بود و اساساً با كل هنر یونان تفاوت داشت. به همین دلیل در دوره بعد هنر روم نمادی از هنر روزگاران باستان به شمار میرفت از لحاظ تكامل سیاسی با تاریخ یونان در سده پنجم پیش از میلاد كه با آغاز عصر پریكلس انجامید در ایتالیا قرینه ای پیدا نكرد زیرا در اینجا كشاكشهای پایان پذیر و تلخ میان قبایل ایتالیك از یك طرف و قبایل ایتالیك و اتروسكها از طرف دیگر، فرهنگ این سرزمین را از رشد باز داشت.
    بلاخره روم بعد از سده چهارم انقلابی پدید آورد كه تا ابد در یادها خواهد ماند و امروزه نیز ملتهای جهان آن را احساس می كنند. از دجله و فرات گرفته تا مرزهای اسكاتلند ****و دولت واحدی بود كه زیر حاكمیت مقتدر و كار آمدش مردمانی متعلق به نژادهای گوناگون و با اعتقاد است و سنتهای مختلف به سر میبرد كه برتونها، گلها، اسپانیاییها، آلمانیها، افریقاییها، مصریها، یونانیها، سوریاییها و عربها فقط چند تایی از آنها بودند. نبوغ یونانی با تابش هر چه بیشتر در عرصه های هنر قلم فلسفه تاریخ و عقل و تخیل میدرخشد یادمانهای رومیان در عرصه هنر در سراسر دنیا تحت حكومیت رومیان پراكنده شده اند. هنر رومی با آنكه در آغاز تحت تاثیر هنر اتروسكها و هنر یونانی بوده، ویژگیها و صفات متمایز كننده خود را بدست آورد.

    » گرافیک حیطه‌ای از هنرهای تجسمی است و دارای کاربردهای متنوع و گسترده‌ای میباشد. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، بکارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و ... است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها می‌توان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی، روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)، تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده می‌شود.
    تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند.

    » در طراحی گرافیک، حیطه‌ها و تخصصهای مختلفی وجود دارد:
    ارتباط بصری (Visual communication)- مانند:
    طراحی پوستر
    طراحی جلد
    طراحی علامت (Sign)
    طراحی نشان (Logo)
    طراحی حروف
    طراحی آگهی تبلیغاتی
    صفحه آرایی برای کتاب و نشریه
    طراحی صفحات وب
    طراحی چاپ برای بسته‌بندی
    تصویرسازی (Illustration)- مانند:
    تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
    تصویرسازی برای نشریات
    طراحی نقشه « . . .arti.ir
    و.......
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. #2
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    طراحى گرافيک در واقع اصطلاحى است عام براى حرفه‌اى متشکل از طراحى حروف، تصويرسازي، عکاسى و چاپ به‌منظور ارائه اطلاعات يا آموزش. اين اصطلاح را اولين بار ويليام اديسون ديگينز در سال ۱۹۲۲ بکار برد. با اين همه فقط پس از جنگ جهانى دوم بود که کاربرد آن رايج

    ارتباط بصرى در مفهوم وسيع آن تاريخ طولانى مدتى دارد. زمانى که انسان اوليه براى يافتن غذا به شکار مى‌رفت و جاى پاى حيوانى را بر روى گِل مى‌ديد، در واقع نوعى نشانهٔ بصرى را مشاهده مى‌کرد. اثر گرافيکى مى‌تواند نشانه باشد، مانند حروف الفبا؛ يا يک نظام نشانه‌اى ديگر را شکل دهد؛ مانند علائم جاده‌اي. علائم گرافيکى در کنار هم تشکيل تصوير مى‌دهد. طراحى گرافيک در يک معنا حرفهٔ انتخاب يا ساخت علائم و آرايش آنها بر يک سطح براى انتقال يک ايده است. گرافيک هنرى است که ترسيم کردن و نگاشتن عناصر اصلى آن‌را تشکيل مى‌دهند.

    طراحى گرافيک به مثابهٔ يک تخصص فقط از واسط سدهٔ بيستم مطرح شد. تا آن هنگام شرکت‌ها و مؤسسات تبليغاتى توسط هنرمندان تجارى اداره مى‌شد. اين متخصصين عبارت بودند از: صفحه‌بند؛ حروفچين که عنوان و متن را با تمام جزئيات طرح‌ريزى مى‌کرد؛ تصويرگران که هر نوع آثار ترسيمى از نمودارهاى فنى تا اسکيس‌هاى مُد را تهيه مى‌کردند؛ هنرمندانِ طراح حروف، روتوش‌کاران و ديگرانى که طرح‌هاى نهايى را براى تکثير آماده مى‌کردند. امروزه طراح گرافيک با مؤسسات و آتليه‌ها همکارى دارند. آنها نه تنها تبليغات و آگهى‌ها، بلکه مجلات و روزنامه‌هايى را که اين ‌آگهى‌ها در آن چاپ مى‌شوند، طراحى مى‌کنند تا اواخر سده‌ٔ نوزدهم آثار گرافيکى به‌صورت سياه و سفيد بر کاغذ چاپ مى‌شد. طى چندين سده، کارکردهاى اصلى گرافيک اندک تغييرى يافته است و هر طرح ممکن است به چند روش مورد استفاده قرار گيرد. نخستين کارکرد طراحى گرافيک معرفى يا شناسائى است گفتن اين‌‌که يک چيز چيست؟ يا متعلق به کجاست؟ مانند علائم ساختماني، تابلو، برچسب روى بسته‌بندى‌ها و ... کارکرد دوم که در اصطلاح حرفه‌اى ”طراحى اطلاعات“ شناخته مى‌شود، در زمينهٔ اطلاع‌رسانى و آموزش است و رابطهٔ يک چيز را با يک چيز ديگر از نظر جهت، موقعيت و مقياس مشخص مى‌سازد. مانند نقشه، نمودار. کارکرد سوم که متمايزتر از اين دو کارکرد است يعنى نمايش و تبليغ (پوستر و آگهي) که به قصد جلب‌توجه مخاطب و ماندگار کردن پيام است.

    در قرن بيستم تبليغات و چاپ تجارى به هنر گرافيک يورش مى‌برد اما آثار چاپى هنرى که به وسيلهٔ ماشين‌هاى دستى و به روش‌هاى کمابيش سنتى انجام مى‌گيرد، به زندگى خود ادامه مى‌دهد. هنرمندان تجسمى به ابداعات طرح و حروف مى‌پردازند. ليتوگرافي، حکاکى روى چوب و لينولئوم، تيزاب‌کاري، سيلک اسکرين و سريگرافى و چاپ‌هاى مخلوط همه امکاناتى هستند که نقاشان بکار مى‌برند.

    طى دههٔ ۱۹۶۰، طراحى گرافيک به‌عنوان شيوه‌اى براى حل مشکلات ارتباطى و اطلاع‌رسانى مطرح شد و به همين ترتيب در رسانه‌هاى همگانى نيز به‌عنوان مُد مطرح شد. چيزى که با سليقهٔ به روز بودن و حتى پيشرفت مرتبط بود. اما تغيير در سبک آن حاصل چندمين عامل مؤثر مانند پيشرفت‌هاى فناورى در حوزهٔ رسانه و نيز تحولات رايج در جامعه بود. و از آنجائى‌که تنها هنر بصرى نبود و کلام نيز در آن نقش مؤثرى داشت مى‌توانست مورد توجه کارشناسان و صاحب‌نظرانى که نسبت به اهميت اجتماعى ارتباطات آگاه شده بودند، قرار بگيرد.

    طراحى گرافيک طى دههٔ ۱۹۶۰ علاوه بر حوزه‌هايى که پيش از آن در اختيار سنت‌هاى صنعتگرى بود، مانند طراحى روزنامه، به رسانهٔ جديد تلويزيون و ويدئو هم گسترش يافت. نقش طراحى گرافيک در خدمات عمومى و تبليغات فرهنگى نيز افزايش پيدا کرد

    در دههٔ ۱۹۷۰، طراحى گرافيک به بخشى از تجارت پول بدل شد و عمدتاً از آن براى ارائه نوعى هويت بصرى قابل تشخيص براى شرکت‌‌ها بهره‌بردارى شد. تمام سازمان‌ها و مؤسسات، هرچند کوچک، ضرورت استفاده از يک نوع نماد يا نشانه را حس کردند. به‌تدريج طراحان جهت بازاريابى محصولات و خدمات و خلق تصاوير که بتواند يک محصول يا شرکت را مشخص سازد، به کار فرا خوانده شدند. با ظهور رايانه‌هاى شخصي، طراح تقريباً کنترل کاملى بر تمامى مراحل پيش از چاپ پيدا کرد.
    ٌ

    طراحى گرافيک در برگيرندهٔ نوعى زبان است با دستور نامعين و با الفبايى پيوسته در حال گسترش. ما تنها زمانى يک اثر گرافيکى را به‌درستى درک مى‌کنيم که بتوانيم زبان آن‌را بفهميم .
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  3. #3
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    رشته گرافیک
    توسعه رشته گرافيک زماني شکل گرفت که عصر صنعتي شدن و توليد انبوه کالاي صنعتي و غير صنعتي آغاز شد و براي معرفي انبوه کالاها نياز به تبليغ پيدا شد تا مشتري در انتخاب خود دچار سردرگمي نشود. طبيعي است که براي عموم مردم تبليغ کردن نيازمند زبان مشترکي بود که از تلفيق خطوط، رنگ ها و علامت هايي باشد که تصوير شکل گرفته بتواند خواسته توليد کننده محصول را برآورده سازد.
    گرافيک پيچيدگي هاي خاص خود را دارد و تابع سليقه هاي متفاوت و نگاه هاي گوناگون است. رنگ ها معاني خاص خود را دارند و خطوط تعابير خاص خودشان را، يک گرافيک مي تواند در مورد تمامي ابعاد زندگي از طريق ارائه تصوير با مخاطبان خود صحبت کند ناگفته نماند که ارتباطات تصويري با پيشرفت و توسعه تکنولوژي از طريق امکانات متنوعي که در دنيا ايجاد گرديده در امر پيام رساني و انتقال مفاهيم موثر واقع شده است.
    در طي تحصيل شما با مباني هنر هاي تجسمي، طراحي، پايه و اصول صفحه آرايي، رنگ شناسي، مباني تصويرسازي، خط در گرافيک، خوشنويسي، چاپ دستي و عکاسي آشنا مي شويد
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. #4
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    تفاوت گرافیک و نقاشی :

    گرافيک يک نوع زبان تصوير است

    و به زبان واضح تر :


    يک نقاش از طريق نقاشی تمام احساسات خود را از طريق قلمو و رنگ بيان می کند و در نتيجه امكان دارد كه پيام روشن وواضحی برای همه افراد نداشته باشد يعنی يک نقاش عواطفش را بيان می كند و كاری به اين ندارد كه مخاطب منظورش را درک می كند يا خير . به همين دليل در يک نمايشگاه نقاشی از يک تابلوی مشخص افراد مختلف برداشت های متفاوتیدارند اما يك گرافيست موظف است پيام خود را به گونه ای بيان كند كه حتما مخاطبش منظورش را دريافت كند .

    fyl1frwebwe4g97cvra4 thumb
    هنر گرافيک چون تكثير می شود و با فنونی چون چاپ همدست شده و متعلق به همه می شود مثل نقاشی شخصی و تک نيست و هيچ گاه به عنوان تابلو در يک قاب تنها نمی ماند .

    گرافيک از سری هنرهای تجسمی است كه صد البته برای كسانی كه آن را با نقاشی اشتباه می گيرند چون شايد برای شما هماتفاق افتاده باشد كه وقتی به كسی می گوييد رشته ام گرافيک است می گويدپس چهره مرا نقاشی كن بايد بگويـم گـرافيک در اصل ايده و تركيب بندی است كه اكثر اوقات بين نوشته و تـصوير اتفاق می افتد و نقاشی بيشـتر تقليد طبيعت است كه ايده های گرافيست ها می تواند بوسيله دسـت مثال يک نقاش اجرا شود كه خيلی از هنرمندان شـايد برای اجرای بهتر و شـايدبه خاطر كسری وقت طراحی نهايی را به شخص ديگری می سپارند كه از نوع اول می توان به بيلبورد های توی خيابان اشاره كرد و گروه دوم به آقای مميز يكی از گرافيست های برتر ايران اشاره كرد و گاهی هم آن ايده توسط كامپيوتر وبرنامه های پيشرفته اجرا می گردد كه مطمئنا كار با دست از ارزش بالاتری بر خوردار است .

    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  5. #5
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض



    نقاش ايتاليايی می گويد :


    گرافيک كار مشكلی است چون با يک نقطه و يا يک خط بايد به اندازه يک كتاب سخن گفت و البته همه ی راز زيبايیگرافيک نيز در همين نكته نهفته است و گرافيک در معنای لغت بمعنی ترسيم و نگارش است.

    و در دو مفهوم قديم (سنتی) و جديد(نوين) متمايز می گردد كه در مرز بين اين دو پديده چاپ قرار دارد .



    ks6hnt6siiof32tqsf


    تولد گرافیک :



    جرقه‌ های تولد گرافيک و به عبارت ديگر انشعاب از نقاشی ، به زمان تحولات انقلاب صنعتی و به دنبال آن، ورود تبلیغاتبه عرصه‌ ی مناسبات و رقابت‌های صنعتی و تجاری باز می ‌گردد .

    در واقع ، تبليغات به مفهومی كه امروز برای ما شناخته شده بعد از انقلاب صنعتی و هنگام انبساط صنايع ، شكل گرفت ودر واقع ، تبليغات به مفهومی كه امروز برای ما شناخته شده بعد از انقلاب صنعتی و هنگام انبساط صنايع ، شكل گرفت وگرافيک حيات خود را در چنين دوره ‌ای و اختصاصاً با پوستر آغاز نمود . در واقع از اين زمان به دليل ورود تبليغات بهعرصه ‌ی معادلات تمدن غرب ، گرافيک از نقاشی منشعب شد . اگر چه در اين تاريخ تولد می ‌توان ترديد كرد و گرافيکرا در زمان‌ های دورتر ، در كنار كتابت ، يا طراحی مهرها و نشان ‌های حكومتی و خانواد‌گی جست ‌وجو كرد و يا آغازرسمی آ ن ر ا به اختراع چاپ و ابداع روزنامه بازگشت داد اما در نهايت به خوبی روشن است كه ظهور گرافيک درجايگاهی ويژه در زندگی صنعتی ، مربوط به انقلاب صنعتی است خصوصاً پيوستگی تفکیک ناپذير گرافيک با تبليغات ، براين مدعا صحه می گذارد .

    تولد گرافيک را می ‌توان انشعابی از نقاشی دانست و تفاوت‌ هايش با نقاشی ، از التزام آن به ارسال پيام و تفهيم به مخاطبآغاز می ‌شود . اولين آثار گرافيکی را کسانی خلق کردند در واقع نقاش بودند و اين می ‌تواند بدان معنا باشد كه گرافيک ريشه در نقاشی دارد .


    obxygfmx7pf5x0zgx08



    اما چه شد که اکنون گرافيک ماهيتی متفاوت از نقاشی يافته است؟



    در دهه‌ی30 آمريکا ، کارگردانان هنری ، طراحی گرافيک را پايه ‌گذاری کردند در 1958، بنا بر مباحثی در مجله‌ی پرينت ، اين کارگردانان معتقد بودند که استفاده از نام هنر ( art ) برای عنوان حرفه ‌ای طراحان کافی نيست و نياز به عناوينمناسب‌تری مثل مهندسی بصری يا طراح گرافيک است .

    با استناد به اين مطلب، روشن می شود كه كلمه‌ ی طراح گرافيک و گرافيست، كم ‌تر از صد سال است كه مورد استفاده واقعشده، اما تولد هنر گرافيک، بسی بيش از صد سال است.

    هنوز خط کشی بين نقاشی و گرافيک در روزگاری که با آلياژی از پست مدرنيسم و ديجيتاليسم ساخته شده ، چندان درست به نظرنمی رسد اما به هر حال درباره چهار تفاوت مهمشان می توانيم بحث کنيم .


    5rf8qgjdqreq85i2vofw




    1-هنر و رسانه :



    نقاشی عموما زيرمجموعه هنر است که اين هنر شدت و ضعف دارد اما گرافيک هميشه هنر نيست. گاهی هم تبديل بهرسانه می شود مثل وقتی که در خدمت تبليغات تجاری ، فرهنگی و سياسی قرار ميگيرد . البته گاهی هم تلفيقی از هنر و رسانه است . درست مثل زمانی که در خدمت رسانه های چاپی ، الکترونيکی ، ديجيتالی و ........ ................

    قرار می گيرد . به طور کلی آن گاه که هنر مطلق است garphic art و وقتی که رسانه و يا تلفيقی از رسانه و هنر است graphic design ناميده می شود.

    5r48fq4stjucx5m3hwng




    2- برقراری ارتباط :



    در مواجه با نقاشی ، وظيفه برقراری ارتباط به عهده مخاطب است و اوست که بايد تلاش کند تا با اثر هنرمند نقاشارتباط برقرار کند. اما در گرافيک برعکس است و وظيفه برقراری ارتباط بر دوش خود اثر گرافيک نهاده شده يعنیاثر گرافيکی ، بايستی تلاش کند تا مخاطب را به طرف خودش جذب کند نه اينکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثرگرافيک را درک کند .

    علت ناتوانی بسياری از آثار گرافيک ناشی از ندانستن همين تفاوت دوم است .

    يک نکته ديگر را هم می توان گفت: برای ديدن آثار يک هنرمند نقاش، اين مخاطب است که به گالری و موزه می رود تا آثارش را ببيند . يعنی مخاطب به طرف "اثر" می رود در حالی که در گرافيک ، معکوس اين اتفاق رخ می دهد و اين "اثر" گرافيک است که به طرف مخاطب می رود . شهروندان در حال عبور و مرور از کوچه و خيابان هستند که بيلبردها و پوسترها و....... ... به طرفشان می آيند و می خواهند به زور پيامشان را به آنها منتقل کنند.



    3- شخصی و غيرشخصی بودن اثر :



    "اثر" نقاشی کاملا شخصی است و گويای حرف و فکر هنرمند نقاش است بدون در نظر گرفتن مخاطب . از اين رواست که می گوييم او می تواند چنين تصور کند : خورشيد مثلث سبز ، زمين و صحرا آبي و آسمان قرمز چهارخانه با گلهای درشت صورتی ولی در "اثر" گرافيک تقريبا چنين تصوراتی شدنی نيست اما بحث تصويرسازی در گرافيکچيز ديگری است چرا که گرافيک شخصی نيست و می خواهد ارتباط برقرار کند يعنی بايستی مخاطب را در نظر بگيرد اثری که در طراحی و توليد آن ، مخاطب نقشی نداشته باشد نمی تواند "اثر" گرافيکی موفقی باشد.


    8yaxhrabiabludmi4323




    4- نقاشی تکثير نمی شود :



    گونه های آن است چاپ، فيلمهای اپتيک ، فيلم های مگنت ، امواج الکترونيکی و....... آثار تک نسخهای در گرافيکجايگاهی ندارند چرا که هدف برقراری ارتباط را ، عملياتی نمی کنند . متاسفانه بي توجهی به اين مسئله هم باعث شده که اين روزها ، گرافيک به سمت نمايشگاهی و جشنواره های شدن پيش برود .

    پوسترها و جلد هايی که فقط در يک نسخه تکثير می شوند و به قصد رتبه و جايزه رهسپار جشنواره های خارجی، يا بر ديوار نگارخانه ها و گالری ها می نشينند و می خواهند بيان هنرمندانه آن گرافيست ـ نقاش را رخنمايی کنند.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. #6
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    چهار تفاوت گرافیک و نقاشی


    خط کشی بین نقاشی و گرافیک در روزگاری که با آلیاژی از پسامدرنیسم و دیجیتالیسم ساخته شده، چندان درست به نظر نمیرسد. اما بهر حال درباره چهار تفاوت مهمشان میتوانیم حرف بزنیم و بحث کنیم.
    ۱) تفاوت اول، هنر و رسانه است. نقاشی عموما زیرمجموعه هنر است که این هنر شدت و ضعف دارد اما گرافیک همیشه هنر نیست. گاهی هم تبدیل به رسانه میشود ؛ مثل وقتی که در خدمت تبلیغات (تجاری، فرهنگی و سیاسی) قرار میگیرد. البته گاهی هم تلفیقی از هنر و رسانه است. درست مثل زمانی که در خدمت رسانهها (چاپی، الکترونیکی، دیجیتالی و سایبر) قرار میگیرد. بطور کلی آنگاه که هنر مطلق است garphic art و وقتی که رسانه و یا تلفیقی از رسانه و هنر است graphic design نامیده میشود. در پستهای بعدی راجع به این موضوع بیشتر خواهم گفت.
    ۲) تفاوت دوم، برقراری ارتباط را شامل میشود. در مواجهه با نقاشی، وظیفه برقراری ارتباط به عهده مخاطب است و اوست که باید تلاش کند تا با اثر هنرمند نقاش ارتباط برقرار کند. اما در گرافیک برعکس است و وظیفه برقراری ارتباط بر دوش خود اثر گرافیک نهاده شده یعنی اثر گرافیکی، بایستی تلاش کند تا مخاطب را به طرف خودش جذب کند نه اینکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثر گرافیک را درک کند.
    علت ناتوانی بسیاری از آثار گرافیک ناشی از ندانستن همین تفاوت دوم است. البته برای نکته سنجها ممکن است سوال مطرح شود که پس مینیمالیسم در گرافیک یعنی چه ؟ که چون این مبحث طولانی است اجازه دهید در پستهای بعدی در این باره با شما بحث کنم.
    یک نکته دیگر را هم میتوان گفت؛ برای دیدن آثار یک هنرمند نقاش، این مخاطب است که به گالری و موزه میرود تا آثارش را ببیند. یعنی مخاطب به طرف "اثر" میرود در حالی که در گرافیک، معکوس این اتفاق رخ میدهد و این "اثر" گرافیک است که به طرف مخاطب میرود. شهروندان در حال عبور و مرور از کوچه و خیابان هستند که بیلبردها و پوسترها و . . . به طرفشان میآیند و میخواهند به زور پیامشان را به آنها منتقل کنند.
    ۳) تفاوت سوم را به شخصی و غیرشخصی بودن این دو اختصاص میدهم. "اثر" نقاشی کاملا شخصی است و گویای حرف و فکر هنرمند نقاش است بدون در نظر گرفتن مخاطب. از این رواست که میگوییم او میتواند چنین تصور کند : خورشید؛ مثلث سبز ، زمین و صحرا ؛ آبی و آسمان ؛ قرمز چهارخانه با گلهای درشت صورتی (!!) . ولی در "اثر" گرافیک تقریبا چنین تصوراتی شدنی نیست (بحث تصویرسازی در گرافیک، چیز دیگری است). چرا که گرافیک "شخصی" نیست و میخواهد ارتباط برقرار کند یعنی بایستی مخاطب را در نظر بگیرد. اثری که در طراحی و تولید آن، مخاطب نقشی نداشته باشد نمیتواند "اثر" گرافیکی موفقی باشد.
    ۴) تفاوت چهارم را تقریبا همه میدانند. نقاشی تکثیر نمیشود حداقل با هدف تکثیر، ارائه نمیشود. اما گرافیک براساس تکثیر، طراحی و تولید میشود. واضح است که منظور از تکثیر، تمام گونههای آن است (چاپ، فیلمهای اپتیک، فیلمهای مگنت، امواج الکترونیکی و . . . ) .آثار تک نسخهای در گرافیک جایگاهی ندارند چرا که هدف برقراری ارتباط را، عملیاتی نمیکنند. متاسفانه بیتوجهی به این مسئله هم باعث شده که این روزها، گرافیک به سمت نمایشگاهی و جشنوارهای شدن پیش برود.
    پوسترها و جلدهایی که فقط در یک نسخه تکثیر میشوند و به قصد رتبه و جایزه رهسپار جشنوارههای خارجی، یا بر دیوار نگارخانه ها و گالری ها مینشینند و میخواهند بیان هنرمندانه آن گرافیست ـ نقاش را رخنمایی کنند.
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/