مشاهدات كاشفين از قسمتهاي دنيا حاكي است، زماني كه از بومي محلي، پيرامون موقعيت اطرافش سئوال مي شود، با يك قطعه چوب خطوطي بر زمين رسم كرده، راهنمايي مي نمايد. هر چند اين اطلاعات در حدود چندين كيلومتر است و در محدوده ارتباط وي با ساير قبايل همسايه است. در مقابل درخواستي كه از يك فرد بومي در مجمع الجزاير پلي نزي مي شود، وي قسمتي از جنوب اقيانوس آرام را با گچ بر روي عرشه كشتي رسم مي نمايد.
جزاير مارشال واقع در اقيانوس كبير و در شمال شرقي استراليا را با اشياء مختلف مثل گوش ماهي،برگ درختان و هسته هاي ميوه به صورت نقشه هايي تهيه كرده و عوارض مهم زميني را بر روي آن نشان مي دهد.
در مناطق اسكيموها و يا اقوام سرخ پوست مكزيك و ديگر جاهاي مختلف نقشه هايي با علايم خاصي كه مد نظرشان بوده، كشيده شده و راهنماييهاي لازم را نموده اند، لذا مشخص است كه رسم نقشه قبل از هنر نوشتن وجود داشته و در ارتباط نزديك با زندگي بشر بوده است و ما اين مطلب را با نظري به نقشه هاي گذشته مشاهده مي كنيم
مشاهدات كاشفين از قسمتهاي دنيا حاكي است، زماني كه از بومي محلي، پيرامون موقعيت اطرافش سئوال مي شود، با يك قطعه چوب خطوطي بر زمين رسم كرده، راهنمايي مي نمايد. هر چند اين اطلاعات در حدود چندين كيلومتر است و در محدوده ارتباط وي با ساير قبايل همسايه است. در مقابل درخواستي كه از يك فرد بومي در مجمع الجزاير پلي نزي مي شود، وي قسمتي از جنوب اقيانوس آرام را با گچ بر روي عرشه كشتي رسم مي نمايد.
جزاير مارشال واقع در اقيانوس كبير و در شمال شرقي استراليا را با اشياء مختلف مثل گوش ماهي،برگ درختان و هسته هاي ميوه به صورت نقشه هايي تهيه كرده و عوارض مهم زميني را بر روي آن نشان مي دهد.
در مناطق اسكيموها و يا اقوام سرخ پوست مكزيك و ديگر جاهاي مختلف نقشه هايي با علايم خاصي كه مد نظرشان بوده، كشيده شده و راهنماييهاي لازم را نموده اند، لذا مشخص است كه رسم نقشه قبل از هنر نوشتن وجود داشته و در ارتباط نزديك با زندگي بشر بوده است و ما اين مطلب را با نظري به نقشه هاي گذشته مشاهده مي كنيم.
بابليها: در نمايشگاه موزه دانشگاه هاروارد، نقشه اي متعلق به بابليها وجود دارد كه متعلق به 2500 سال قبل از ميلاد است و بر روي لوحه گلي كوچكي به عرض 7 سانتي متر نقش بسته است. در موزه بريتانيا نيز لوحه هاي زيادي است كه مربوط به شهر بابل و تقسيم بندي آن مي باشد.
مصريها: قسمتي از نقشه اي كه بر روي لوحه گلي به دست آمده است، نشانگر آن مي باشد كه مصريها در رديف اولين اقوامي بوده اند كه مشاهدات خود را در سطح زمين پس از اندازه گيري مستقيم به صورت نقشه معرفي كرده اند. نقشه كانسار طلاي جبل البا در حدود 2000 سال قبل از ميلاد تهيه شده كه در حال حاضر دركشور مصر موجود است. اين گونه نقشه ها اغلب براي تعيين حدود اراضي كشاورزي ساحل نيل تهيه شده است. گويا رامسس دوم در سالهاي (1332- 1300) قبل از ميلاد روش مساحي را پايه گذاري كرده است.
يونانيها: قابل توجه اين كه نقشه جهان نما منتسب به هومر، كه در قرن نهم قبل از ميلاد ترسيم شده است، امروزه موجود مي باشد. اما آنچه مورد دقت است اين كه نقشه كشي رياضي و عملي در يونان شكل گرفت و پايه نقشه برداري طرح ريزي گرديد، به طوري كه تا دوران اسلامي كار قابل توجهي از ديگران مشاهده نشده است. اغلب تهيه نقشه ها مبتني بر شيوه يونانيها بوده است.
اولين تئوري درباره شكل زمين ، توسط طالس(قرن ششم و هفتم قبل از ميلاد) ارائه گرديده است.آنااكسيماندر((شاگرد طالس)) و آريستاكر، جغرافيدان يوناني اولين كساني بودند كه نقشه را به همراه تحقيقات جغرافيايي سطح زمين شناخته شده آنروز (در قرن ششم قبل از ميلاد) تهيه نمودند. و همچنين هيپاركوس كارهايي در اين مورد انجام داده است.هرودوت در قرن پنجم قبل از ميلاد پيرو آناكسيماندرو آريستاكر بود. وي عربستان را جنوبيترين مملكت روي زمين مي دانست. نقشه جهان نماي هرودوت در قرن پنجم قبل از ميلاد ترسيم شده است. در 500 سال قبل از ميلاد هكاته نقشه آناكسيماندر را اصلاح نموده و شرحي درباره جهان نوشت. در قرن پنجم قبل از ميلاد، جغرافيدانان يوناني، دنيا را مستطيلي در نظر گرفتند كه طول آن ازشرق به غرب دو برابر شمال به جنوب بود. در سال 350 قبل از ميلاد مسيح (ع) ارسطو كرويت زمين را از روي سايه زمين بر ماه به هنگام خسوف ابزار داشت. يكي از دانشمندان منجم و جغرافيدان به نام اراتستن در قرن دوم و سوم قبل از ميلاد (276-194 قبل از ميلاد) مي زيسته است. او در ابتدا توانسته بود كليه اطلاعات جغرافيدانان و آثار نوشته شده فنيقيها و همراهان اسكندر را مودر مطالعه قرار مي دهد و سپس به تدوين جغرافيا پرداخته و نقشه جهان را براساس اطلاعات موجود آن زمان ترسيم نمايد. وي اولين محاسبه علمي اندازه گيري محيط كره زمين را انجام داد. بدين طريق كه با استفاده از اندازي گيريها انجام شده توسط مصريان، فاصله قوسي از نصف النهار بين اسكندريه و شهر (سين) را محاسبه و سپس شعاع زمين را تعيين نمود. نقشه اراتستن داراي هفت مدار است.
پوزيدوينوس، كه در قرن اول و دوم قبل از ميلاد(135-49 قبل از ميلاد) مي زيسته است، محاسبات اراتستن را مجدداً دنبال نمود.
در قرن اول قبل از ميلاد، استرابون كه بسياري او را بزرگترين جغرافيدان قديم مي دانند و در محدوده جغرافيايي رياضي مطالعات بسياري نموده ، اولين قدم را در تأليف دايره المعارف جغرافيايي برداشته است. معروفترين دانشمند رياضي و نجوم و جغرافياي حوزه علمي و اسكندريه، بطلميوس است. وي در سالهاي (168-90 بعد از ميلاد) مي زيسته است و در تهيه نقشه، نقش والايي داشته است. وي به كرويت زمين معتقد بود و كتاب معروف خود را به نام (جغرافيا) در هشت جلد تهيه نمود كه هفت جلد آن شامل فهرستي از اسامي هشت هزار مكان با طول و عرض جغرافيايي و تعيين موقعيت آنهاست. جلد هشتم شرحي بر اصول نقشه برداري و جغرافياي رياضي با تصاوير و مشاهدات نجومي است. متن كتاب در نسخه هاي خطي همراه با نقشه اي از جهان و بيست و شش نقشه ديگر، اولين اطلس عمومي دنيا را تشكيل مي دهند.
روميها: كمتر به نقشه هاي هندسي و سيستم طول و عرض جغرافيايي و اندازه گيري نجومي توجه داشتند. نقشه هاي راههاي امپراطوري روم از جمله آنهاست.
چينيها: حكام چين، خود را موظف مي دانستند كه مشخصات جغرافيايي سرزميني خود را بر روي نقشه داشته باشند. قديميترين نقشه اي كه در دست است مربوط به 227 سال قبل از ميلاد مي باشد. ليكن با توجه به نقش پراهميت كاغذ در تهيه نقشه و ارزش آن در سال 100 ميلادي در چين معمول گشت كمك زيادي به امر تهيه نقشه نمود.پاي هيسو بنيان گذار نقشه در كشور چين، در سالهاي (253-224 بعد از ميلاد) مي زيسته است. وي در چندين اصل در نقشه كشي و نقشه برداري از جمله: جهت يابي، تعيين سمت نقاط، تعيين پستي و بلنديها، تعيين دقيق مسافات و زوايا را مطرح نموده است.
دوران ركورد دانش تهيه نقشه در غرب
پس از سپري شدن دوره بطلميوس، دانش كارتوگرافي چون ساير علوم در مغرب زمين رو به ركورد گذاشت. حال چه با عنوان تحريم علوم مادي در دنياي آن روز و چه مسائل ديگر، احتياج به نقشه كمتر شد و آنچه كه به عنوان نقشه تهيه شد ، بيشتر جنبه تصوري داشت. يك سري اطلاعات و اشكال مجازي، در نقشه جاي اطلاعات علمي جغرافياي را گرفته بود. البته فني و علمي بسيار ضعيف بوده و نمونه آن، جهان نماي هر فورد(اواخر قرن سيزدهم ميلادي) است كه عدم پيشرفت و تكامل علوم جغرافياي و كارتوگرافي اروپا را تا قرن چهاردهم نشان مي دهد. قطر نقشه حدود يك و نيم متر است و در بالاي دايره تصوير حضرت مسيح(ع) و در اطراف آن بهشت و كشتي حضرت نوح (ع) و برج بابل و موارد ديگر تزيين شده است. اين نقشه مانند نقشه هاي زمان روميان، به صورت دايره است و شايد هيچ گونه نقشه اي از دنيا در اين دوره وجود نداشته كه بر پايه نظريه كروي بودن جهان ترسيم شده باشد. از نقشه ها اغلب جهت تزيين پشت كتابها استفاده مي شد.
مسلمانان هر روز مي كوشيدند تا از دانش ساير ملل بهره جويند. كار ترجمه آثار علمي قوت گرفته بود، جالب توجه اينكه در ميان صدها اثر و رساله اي كه از دانشمندان جهان ترجمه شده است يك اثر افسانه اي، اسطوره اي و ادبي ديده نمي شود و تمام ترجمه هايي كه مسلمانان انجام داده اند مباحثي از قبيل طب، نجوم، رياضيات و جغرافيا بوده است.
نقشه در مشرق زمين
در اين ميان، علوم جغرافيايي و كارتوگرافي(دانش تهيه نقشه) به لحاظ نياز به جمع آوري اطلاعات از سرزمينهاي اطراف و آگاهي به مسائل نظامي منطقه اهميت خاصي داشته تا ضمن بيان عوارض طبيعي و وضعيت راهها، بنادر،حرف، آداب و رسوم نقشه هايي تهيه مي نمودند و به مجموعه اطلاعات كسب شده ضميمه مي ساختند و چنين مجموعه هايي را (( مسالك الممالك)) مي ناميدند كه به اقتضاي بحث ما،بيشتر روي آن تأكيد مي شود. مسلمين به ايجاد مدارس جغرافيايي پرداختند و در آن علوم جغرافيايي را تدريس نمودند. علوم جغرافيايي در قرن سوم هجري با دانشمنداني چون يعقوبي نويسنده كتاب البلدان شروع شد واين خرد از به صاحب((المسالك الممالك)) و اين فقيه صاحب كتابي پيرامون مختصات جغرافيايي شهرها به عنوان ((البلدان))، در قلمرو مسلمين گسترش يافت. محمد خوارزمي رياضي دان بزرگ و مشهور جهان كتابي به نام ((صوره الارض)) در جغرافيا تأليف نمود كه مقاله اول آن درباره نقشه برداري است.اصطخري كتابي به نام مسالك الممالك نوشته است.
ابن حوقل در قرن چهارم هجري مي زيسته وي جغرافيدان و سياح بزرگي بوده كه مشاهدات خويش را به نام ((صوره الارض)) تدوين نموده است. مقدسي جغرافيدان و سياح ديگري است كه پس از سالها سير و سياحت در بلاد اسلامي به تدوين ((احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم)) پرداخت. سرآمد دانشمندان نجوم و رياضي و جغرافيا ، ابوريحان بيروني است كه در قرن پنجم هجري قمري مي زيسته است. روش ترسيم طول و عرض جغرافيايي بر روي نقشه ها را در كتاب آثار الباقيه به تفصيل ذكر نموده است. كه بعدها اروپائيان آن روش را تكميل نمودند.مشهورترين جغرافيدان و كارتوگراف قرن ششم ((ادريسي)) است. يكي از نقشه هاي دستي ترسيمي جهان نماي فارسي در موزه اسكوريان مادريد وجود دارد كه ظاهراً در قرن هشتم هجري قمري تهيه شده است. جرج سارتن در كتاب تاريخ علوم، بزرگترين دانشمندان ايران را خواجه نصيرالدين طوسي مي داند وي بنيانگذار رصدخانه مراغه و از دانشمندان بزرگ جهان است. خواجه نصيرالدين طوسي مي داند داراي تأليفات زيادي در رياضيات از جمله رساله الغناء است كه در آن مثلثات مسطحه و قضاياي هندسي و مثلثات كروي به تفضيل بررسي ده و به تعيين اضلاع مثلث كروي پرداخته است. ياقوت حمودي يكي ديگر از جغرافيدانان و سياحان نامي است كه كتاب معجم البلدان نوشته وي درباره فرهنگ جغرافيايي مي باشد. در قرن هشتم هجري دو جغرافيدان بزرگ، يكي ((ابوالفدا )) صاحب كتاب تقويم و ديگري ((حمداله مستوفي)) كه كتاب ((نزهه القلوب)) از آثار ايشان مي باشد، زندگي مي كردند. خلاصه اين كه در مكتب حيات بخش اسلام و در حوزه علمي صدر اسلام و در دانشگاه بزرگ امام جعفر صادق (ع) ، ستارگان علمي در جهان دانش و خرد رشد يافتند كه درخشندگي آنها در قرون متمادي پرتو افكنده ، شعاع دانش آنها ري، شام، خوارزم، بغداد، الجزيره، مصر، اندلس،خراسان و ماوراءالنهر را روشن كرد.
نقش مسلمانان از نظر انتقال دانش و بررسي و توجه به آن در قرن دوم و سوم هجري به اوج خود رسيد و مراكز علمي پذيراي متفكران و دانشمندان جهان آن روز گرديد. قرن چهارم و نيمه اول قرن پنجم عصر ظهور انديشه ها و ابداعات است. نقش دانشمندان در بخش عظيمي از جهان بسيار چشمگير است. به تدريج انتقال علوم از طريق كشورهاي مختلف همچون اسپانيا و سيسيل و ايتاليا و غيره به اروپا انجام گرفت. نفوذ اين انديشه ها و تفكرات زمينه تحولات علمي در اروپا گرديد و زمينه رنسانس علمي فراهم شد.
رنسانس علمي(توسعه و پيشرفت كارتوگرافي در جهان)
در اواخر قرون وسطي و در پرتو اثرات دانش مسلمين، در اروپا، ترسيم نقشه هاي سواحل مديترانه روبه پيشرفت و ترقي نهاد و نوع تازه اي از نقشه هاي دريايي( پورتولان- نيمه دوم قرن سيزدهم ميلادي) به وجود آمد كه بر روي آنها، سواحل و موقعيت دقيق بنادر به خوبي مشخص و ترسيم شده بود. با توجه به استفاده از قطب نما در آن زمان، شمال در نقشه ها كاملاً مشخص شد. اساس توسعه و رشد كارتوگرافي در قرن چهاردهم ميلادي در پي توجه به نقشه هاي علمي از نظر چاپ و نيز اكتشافات بزرگي بود كه به ترقي علوم زميني از جمله كارتوگرافي و نقشه برداري منجر به گرديد. البته نبايد فراموش كرد كه اختراع ابزارهايي چون قطب نما، كشتيهاي مجهز و ديگر وسايل در اين امر تأثير به سزايي داشته اند.
با مشاهده نقشه هاي مختلف، شكوفايي كارتوگرافي در قرن شانزدهم روشن گرديد. در نقشه اي كه ژوان دولاكوزا تهيه كرده است، كشور كانادا طوري ترسيم شده كه كابوت در سفرنامه خود شرح داده است و آمريكا به شيوه اي كه كرستف كلمب بيان نموده، ترسيم گرديده است. همچنين برزيل طبق آنچه ((كلبرال)) و نيز آنچه كه ((واسكودگا)) در مسافرت به طرف هند كشف كرده بودند، به خوبي نشان داده شده و لذا با همه نقشه هاي قبلي متفاوت بوده و مشهورترين نقشه اين دوره به حساب مي آيد. البته در نقشه والدزمولر آلماني( سال 1507 ميلادي) آمريكاي شمالي و جنوبي به طور واضح نشان داده شده است. مسافرت ماژلان و همراهانش به دور دنيا در سال 1522 ميلادي تمام شد و نتايج آن سفرها، ترسيم نقشه هاي بهتر و صحيح از جهان بود.
ريپر (سال 1539 ميلادي) كارتوگراف پرتقالي كه در دربار پرتقال كار مي كرد، تنگه ماژلان و اقيانوس كبير را به خوبي در روي نقشه نشان داد. پس از ساخت كره مارتين بهايم، كره هاي بزرگ و كوچك جغرافيايي تهيه شد.
توضیح عکس: اطلاعات اكتشافاتي كه توسط پرتقاليها پس از چندين سال مسافرت در طول آفريقاي غربي انجام و جمع آوري شده بود، سرانجام توسط ((مارتين بهايم)) بر روي كره اي كه او ساخته بود(سال 1492 ميلادي)، آورده شد، كه شايد قديمي ترين كره ساخته شده در دنيا باشد. در سال 1492 ميلادي آمريكا كشف گرديد كه روي كره ساخته شده مارتين بهايم نيامده بود.
در ايتاليا : كارتوگرافي تغيير و تحولات زيادي يافت و افرادي چون ((باتيستااكسن)) اهل ونيز فعاليتهايي در اين زمينه انجام دادند و او از اولين كساني بود كه قسمت جنوبي كاليفرنيا را در محل صحيح خود نشان داد.
در هلند: اوايل قرن شانزدهم، فعاليتهاي زيادي در كار تهيه نقشه شكل گرفت. مركاتور پدر كارتوگرافي در قرن شانزدهم ميلادي در هلند مي زيست. وي اولين نقشه جهان را در سال 1558 ميلادي با سيستم تصوير استوانه اي هم شكل چاپ كرد. او مسئوليت يك مؤسسه تهيه نقشه را به عهده داشت. مركاتور نقشه هاي مختلفي از اروپا ترسيم نمود و مجموعه نقشه هايش را به نام اطلس بعدها توسط پسرش منتشر ساخت. سيستم تصوير پيشنهادي مركاتور در معروفيت وي نقش بسيار مؤثري را ايفاد كرد در دريانوردي بسيار مورد بهره برداري است.
فرانسويان : ابتدا بيشتر به تهيه نقشه هاي ترسيمي ((پورتولان)) پرداختند و بعدها تهيه نقشه در آن كشور توسعه بيشتري يافت. خانواده ((نيكلاسانسون)) نقشه هاي زيادي از جاده ها و رودخانه ها تهيه نمودند.
در انگلستان : نيز كارهايي صورت پذيرفت. از اشخاص مشهور اين كشور در قرن شانزدهم، ((كريستوفركاستون)) مي باشد. كار مهم وي تهيه اطلسي از نقشه هاي محلي و منطقه اي انگلستان بود كه در سال 1579 ميلادي منتشر گرديد.
بعدها فكر ايجاد نقشه هاي دقيق و بزرگ مقياس كه امروز به آنها نقشه هاي توپوگرافي مي گوييم به وجود آمد. اولين نقشه زير نظر نوه كاسيني در سال 1747 ميلادي ترسيم شد. از اين به بعد ساير كشورهاي جهان دست به تهيه نقشه هاي توپوگرافي زدند كه بيشتر در جهت اهداف نظامي به كار مي رفت. در سالهاي (1882-1818 ميلادي) نقشه هاي ((اتاماژور)) ستاد ارتش فرانسه به گونه اي تهيه شدند كه در آنها ارتفاعات به صورت برجسته نمايش داده شده بودند.
بعد از مدتي هاشورزني با استفاده از منحني ميزان و سپس از رنگهاي هيپومتريك و سايه روشن و نقشه هاي برجسته روي پلاستيك معمول شد. آكادمي علوم فرانسه در سال 1790 ميلادي مأمور يكنواخت كردن مقياس اندازه گيري مي شود و واحد 1:4000،000 نصف النهار زمين را در نظر مي گيرد. در سال 1875 ميلادي بيست كشوري كه در كنفرانس مربوطه شركت داشتند سيستم متريك را قبول كردند و اين مسئله كمك زيادي به كارهاي ژئودزي و نقشه برداري و كارتوگرافي نمود. با ورود هواپيما و دستگاههاي فتوگرامتري به صحنه نقشه و نقشه برداري، تحولات گسترده اي صورت پذيرفت زيرا معلوم شد كه با صرف وقت كمتر مي توان نقشه هاي توپوگرافي دقيق تر تهيه نمود. به مرور، ماهواره ها در كارهاي عكسهاي هوايي وارد شدند و امروزه سيستم كارتوگرافي اتوماتيك، كار تهيه نقشه را بسيار دقيق و آسان نموده است. نقشه ها، ديگر براي يك هدف خاص تهيه نمي شوند بلكه بسياري از فعاليتهاي بشر بر روي زمين را پاسخگو هستند.
كارتوگرافي در ايران
با يك بررسي اجمالي مشاهده مي شود كه در جنگها و لشكر كشي هاي مختلفي كه در طول قرنها از طرف حكام و سلاطين ايران، به منظور كشورگشايي و يا مقابله با هجوم بيگانگان وجود داشته است، جهت تعيين مسيرها، حفظ حدود و ثغور مرزها، شناسايي مناطق حمله و اردوگاهها و خيلي از موارد ديگر نقشه هايي تهيه شده است كه نمونه هاي آن در كتب تاريخ نظامي ايران ملاحظه مي گردد.
اينك در اين بحث، به فعاليتهاي كارتوگرافي در ايران در گذشته نه چندان دور اشاره مي شود. در سال 1009 هجري قمري،جلال الدين منجم باشي يزدي معروف به جلال منجم ، با همكاري سه نفر ديگر از دروازه شهر اصفهان تا شهر مشهد را با طنابي به طول پنجاه ذرع ، اندازه گيري كردند و در مدت بيست و هشت روز مسيري كه عبارت بود از اصفهان به نطنز ، كاشان ، خوار ، سمنان ، دامغان ، ميامي ، سبزوار ، نيشابور تا مشهد پيمودند كه جمعاً 199 فرسخ و 82 طناب و 25 ذرع شد.
از قرن شانزدهم ميلادي به بعد رفت وآمد بين اروپا و آسيا بيشتر شد. روابط سياسي و استعماري كشورهاي اروپا با ايران در دوره قاجار به اوج خود رسيده بود ، در اين زمان تحولات گسترده علمي كه پس از رنسانس در اروپا شكل گرفته بود باعث گرديد كه عده اي را در جهت فراگيري دانش جديد به اروپا اعزام كنند.
يكي از افرادي كه براي فراگيري علوم جديد به اروپا رفت ، ميرزا جعفر نام داشت. وي در آنجا رشته نقشه برداري را فرا گرفت پس از بازگشت از اروپا لقب مهندس باشي گرفت و در تعيين خط مرزهاي ايران وعثماني شركت نمود. تأليفات او عبارت است از كتاب جغرافياي جهان ، خلاصه الحساب و رساله تحقيقات سرحديه. در همين زمان فرد ديگري كه در اين رشته فعاليت مي نمود ، دانشجويي به نام (ميرزارضا) بود كه او هم كتابي در جغرافيايي ايران همراه با نقشه هايي تأليف كرده است. بعدها نقشه (دارالفنون) را ميرزارضاي مهندس ترسيم نمود. ميرزاتقي خان اميركبير با توجه به نياز به متخصصين علوم و فنون مختلف طرحي انديشيد تا با جذب اساتيد از كشورهاي خارج به ايران، رشته هاي گوناگون تحصيلي را داير كند. لذا با طرح ايجاد مدرسه دارالفنون در پي آن شد و شخصي را مأمور نمود تا اساتيدي را از اطريش جذب و دعوت نمايد. در زمان صدارت اميركبير دارالفنون تأسيس شد. علومي كه در آنجا تدريش مي شد عبارت بودند از رياضيات، معدن، فيزيك، شيمي، پزشكي، تاريخ و جغرافيا، توپخانه، سوارنظام و نقشه كشي(كارتوگرافي) كه در رشته نقشه كشي(كارتوگرافي) نقشه هاي مختلف بزرگ مقياس تهيه نمودند. عبدالرسول خان پسر عبذالحسين خان پسر حاج محمد حسين خان نوه صدراعظم اصفهاني، اولين مهندسي بود كه اطراف تهران را نقشه برداري كرد. اين شخص در زمان اميركبير مأمور مميزي بلوكات اطراف تهران شده بود و مسئوليت نقشه برداري روستاهاي ايران را به عهده داشت.
توضیح عکس: نقشه تمام ممالك محروسه دولت ايران
نقشه هايي از ورامي، شهريار، غاز و فشاپويه تهيه نمود. مقياس آنها هر سانتي متر معادل نيم فرسخ بود(قريب 1:311000) و در دارالفنون استادان اطريشي تدريس مي نمودند و چند نفر از ايرانيان همچون عبدالرسول كه در پاريس درس خوانده بود با استادان خارجي در تدريس همكاري داشتند. يكي ديگر از افرادي كه در فرانسه تحصيل نقشه برداري نموده بود ميزا اركي مازندراني نام داشت. در سال 1275 هجري قمري يك استاد اطريشي با كمك دو نفر از دانشجويان مدرسه دارالفنون به نامهاي ذوالفقار و محمدتقي خان، نقشه اي از تهران تهيه كردند كه مي توان گفت اولين نقشه مقياس داري است، كه با اصول علمي تهيه شده است. در سال 1297 هجري قمري ميرزا مهدي خان سرتيپ مهندس از طرف دولت مأمور سياحت بلوچستان شد كه قسمت عمده سيستان و بلوچستان غربي از جمله ناحيه سرحدي و مرزي را دور زده و نقشه اي تهيه نمود كه همراه با گزارش مسافرت خود ارائه كرد. يكي ديگر از دست اندركاران نقشه برداري حاجي ميرزا غفارنجم الدوله از دانشجويان دارالفنون بود. وي پس از فارغ التحصيل شدن سالها در آنجا تدريس مي كرد. و از وي نقشه اي به جا مانده كه در سال 1275 هجري قمري تهيه شده است. برادرزاده اش ميرزا محمود نجم الملك كه از عمويش رياضي و نقشه برداري را فرا گرفته بود نقشه استاد اطريشي خود را كامل نمود. شاگردان اين شخص نيز هر كدام يك سمت تهران را نقشه برداري نمودند. وي نقشه تكميل شده را رد مقياس 1:40000 به چاپ رسانيد. بعد ميرزا فضل الله ياور، تمام آنها را در يك برگه ترسيم كرد بدين ترتيب تا دو فرسخي اطراف تهران نقشه برداري شده بود.
توضیح عکس: نقشه عبدالغفار تهران
حاج نجم الدوله در سال 1299 ه.ق به مكه مشرف شد. و از طرف دولت وقت (ناصرالدين شاه) مأموريت داشت كه از سد اهواز ديدن كند. وي در طي راه از تهران تا خوزستان را به مقياس 000/500: 1 با قدم اسب در حال سواره با قطب نما و ساعت، نقشه برداري كرد. همان نقشه را مجدداً در سال 1306 ه.ق در مأموريتي كه به آن خطه داشت، تكميل نمود. در سال 1298 ه.ق توسط هفت نفر از دانشجويان دارالفنون نقشه اي به مقياس 1:25000 از روستاهاي تهران، دولاب ، دوشان تپه تا ازگل، سلطنت آباد، تجريش، اوين، ونك، اميرآباد، تا امامزاده حسن(ع) برداشت گرديد. در سال 1307 ه.ق دو مهندس ايراني بنام محمدحسن ميرزا و علي خان از تهران به فيروزآباد فارس مسافرت كردند تا نقشه راهها را با توضيحات لازم، به دولت وقت ارائه دهند. نقشه نسبتاً كاملي از راهها، شهرها، قصبات، كوهها و رودخانه هاي مسير و اطراف آن برداشت نمودند و به علاوه اطلاعات مفيدي درباره آن نقاط به دست آورند كه عين آن نقشه و يادداشت هاي آن دو نفر در كتاب جغرافياي مفصل ايران تأليف مسعود كيهان درج شده است. حاح نجم الدوله بعد از برداشت و چاپ نقشه تهران، به همراهي شاگردانش كه از دارالفنون بودند نقشه هاي پاره اي از آباديهاي اطراف تهران از قبيل دولاب، بهجت آباد، جلاليه، باغ شاه، امام زاده حسن، جي، خاني آباد، بريانك، اسفندياري، يخشي آباد و علي آباد را نيز به مقياس 1:4000 نقشه برداري كرد، ولي آن نقشه به چاپ نرسيد و نسخه هاي خطي آنها هنوز موجود است. ميرزا محمدعلي خان سرتيپ و پسرش ميرزا عبدالرحيم كاشف الملك ( در سال 1308 ه.ق ) از طرف دولت وقت مأموريت فني دركميسون تحديد سرحد ايران و افغانستان را (قسمت هشتاران) به حكميت ژنرال انگليسي به عهده داشتند. از سال 1308 ه.ق تا سال 1311 ه.ق دانشجويان شاگرد اول پياده نظام به همراه معلم آلماني پياده نظام دارالفنون بود. وي نزد نجم الدوله و نجم الملك به فرا گرفتن رياضيات و مهندسي نقشه برداري پرداخت. پايه گذار نقشه برداري جديد ايران بود و به تكميل نقشه 1:12500 تهران كه توسط دانشجويان و معلم آنها تهيه شده بود، همت گماشت و مناطق دولاب، دوشان تپه، نجف آباد، هاشم آباد، دولت آباد، فرح آباد، خاني آباد، يخشي آباد، قلعه مرغي، امام زاده حسن(ع)، باغ شاه و اميرآباد را با قدم نقشه برداري كرد. در سال 1308 ه.ق به ترسيم نقشه ايران پرداخت. وي در انجام اين كار تعدادي از نقشه هاي اروپايي را با هم مقايسه و با تحقيقات محلي آنها را تصحيح نمود. در سال 1314 ه.ق براي ضبط نامهاي صحيح جغرافيايي، روش پژوهشي علمي را پيش گرفت و در پايان سال، نقشه ايران را در دو رنگ سياه و قهوه اي به مقياس 1:400000 منتظر ساخت.
مهندس بغايري از سال 1318 ه.ق به بعد نقشه هاي سابق را به مقياس 1:1000، 1:2000، 1:4000، 1:6250، 1:8000، 1:12500، به وسيله اسباب و ابزار آلات جديد اختراع و به كمك شاگردان خود تجديد كرده و آنها را به چاپ رسانيد. سپس نقشه كاملي هم از اطراف تهران تا ده فرسخ به مقياس 1:25000 برداشت نمود كه متأسفانه آن نقشه به چاپ نرسيد. وي چند كره جغرافيايي زميني و سماوي تهيه نمود. در زمان مظفرالدين شاه در دبيرستانها به تدريس رياضيات و نقشه كشي پرداخت. در سال 1325 ه.ق از طرف وزير ماليه مأمور تهيه نقشه مميزي تهران شد و اين نقشه حدود سال 1328 ه.ق به پايان رسيد. وي به درخواست فرماندار تهران، نقشه جامعي از حوزه فرمانداري تهران با مقياس 1:200000 تهيه كرد.
پس از مشروطيت، در ارتباط با اختلاف مرزي بين ايران و عثماني قرارشد، خط مرزي تا ماكو علامت گذاري و نقشه برداري گردد. رياست هيئت ايراني را مهندس بغايري به عهده داشت.اين هيئت ، عمليات مثلث بندي و نقشه برداري را به طور مستقل انجام مي داد. در پي جنگ جهاني اول، عمليات متوقف و نيمه كاره رها گرديد. در سال 1340 ه.ق يك هيئت مرزي به سرپرستي فني بغايري به خراسان اعزام گرديد و به كار نقشه برداري و تعيين حدود پرداخت . مرزهاي بلوچستان و مقداري از سيستان و تمام سرحدات افغانستان و سرحد مغان از پيله سوار تا كنار ارس را نقشه برداري كرد. سپس، از خليج فارس كوشك قريب 20 فرسخ را نقشه برداري نمود. پنج سال هم از سال 1351 ه.ق تا سال 1356 ه.ق از اقريداق تا اشنويه را كه سرحد كشور تركيه با آذربايجان مي باشد براي تحديد حدود نقشه برداري كرده است. تأليفات وي عبارت هستند از: جغرافيايي و نامهاي پنج قطعه عالم و جغرافياي مفصل آسيا و اروپا، گردآوري واژه هاي جغرافيايي و نامهاي روستاهاي ايران، تطبيق تقويمهاي شمسي و قمري و ميلادي، كمك به استخراج قبله هزار و چهارصد نقطه از شهرهاي معروف جهان، ثبت آب و هواي ايران با بارومتر به مدت 45 سال.
در سال 1300 ه.ش سنگ بناي يك ارگان رسمي نقشه برداري گذارده شد و آن تشكيل شعبه نقشه برداري و نقشه كشي دراركان حرب (ستاد ارتش) بوده كه در مسير تحول خود به سازمان جغرافيايي، تغيير نام پيدا كرد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)