چگونه تقويم پيدا شد ؟
چون بشر شروع به كشت و خرمن برداري كرد ، متوجه شد كه هنگام كشت ، وقت معيني از سال است . سپس شروع به روز شماري كرد . او مي خواست بدانند كه ميان دو فصل خرمن برداري ، چند روز فاصله مي باشد .
اين نخستين كوشش بشر در روز شماري سال بود .
مصريان قديم نخستين كساني بودند كه سال را بسيار دقيق اندازه گرفتند . آنان پي برده بودند كه بهترين موقع براي كشت ، درست پس از طغيان رودخانه نيل است كه آنهم سالي يك بار رخ مي داد .
سپس كاهنان به اين موضوع توجه كردند كه ميان دو طغيان رودخانه نيل ، دوازده بار ماه در آسمان به نقطه اوج خود مي رسد . از اينر آنان دوازده ماه را مي شمردند و زمان طغيان نيل را بخوبي تعيين مي كردند .
با اين وصف ، هنوز اندازه گيري سال كاملا دقيقي انجام نمي گرفت . تا آنكه كاهنان متوجه شدند كه به هنگام طغيان سالانه نيل ، برخي ستارگان پر نور پيش از طلوع خورشيد ، در آسمان نمايان مي شوند . آنگاه روزهايي كه پيش از نمايان شدن مجدد اين ستارگان بود شماره كردند و سرانجام دريافتند كه 360 روز فاصله ميان اين دو رويداد است .
اين كار در ششهزار سال پيش انجام شد و كسي پيش از آن نمي دانست كه در يكسال 365 روز وجود دارد .
مصريان ، سال را به دوازده ماه و هر ماه را به سي روز تقسيم كردند . البته پنج روز در پايان هر سال اضافه مي آورند .
پس اين مصريان بودند كه نخستين تقويم يا گاهشمار را در جهان پديد آوردند .
همانگونه كه ديديد اين تقويم بر اساس گردش ماه ، تنظيم شده بود و سال قمري را نشان ميداد .
ولي بعد براي تنظيم تقويمي كه سال شمسي را نشان دهد شماره دقيق روزهاي سال كه يك چهارم 365 روز بود ، مورد توجه قرار گرفت . يعني روزهايي كه براي يك بار گردش زمين به دور خورشيد ، لازم است .
كم كم ديدند كه يك چهارم روز اضافي ، توليد اشكال مي كند و سال به سال هم وجود اين مشكل بيشتر احساس مي گرديد . زيرا اين يك چهارم ها سال به سال به روي هم انباشته مي شد و در محاسبه ايجاد اشكال مي كرد . سرانجام ژوليوس سزا براي رها شدن از شر اين خورده حسابها چاره اي انديشيد .
وي فرمان دا كه سال 42 پيش از ميلاد ، داراي 445 روز شود تا روزهاي عقب افتاده از سالهاي قبل ، همه بدين وسيله جبران گردد .
سپس قرار بر اين شد كه هر سالي 365 روز محاسبه شود ، ولي در هر چهار سال تنها يك سال را 366 روز در نظر بگيرند تا بدينوسيله كسرهاي باقيمانده از سالهاي قبل نيز به حساب آيد .
با گذشت سالها ، باز اشكالي ديگر پيش آمد . آن اينكه عيد پاك و ساير روزهاي تاريخي درست در فصلهاي مربوط به خود ، قرار نمي گرفتند . افزون بر اين ، روزهاي (( اضافي )) بسياري هم بر روي هم انباشته شده بود . از اينرو ، پاپ گرگوري سيزدهم در سال 1582 تصميم گرفت كه چاره اي براي اين دشواريها بينديشد .
وي دستور داد كه از سال 1582 ده روز را كم كنند و براي آنكه تقويم براي هميشه درست بماند باز دستور داد كه سال كبيسه را در پايان هيچ سده اي حساب نكنند ، مگر آنكه آن سده قابل تقسيم به عدد 400 باشد .
مثلا در سالهاي 1700، 1800 و 1900 سال كبيسه را حساب نمي كردند ، زيرا آنها به عدد 400 قابل تقسيم نبود . ولي برعكس سال 2000 يك سال كبيسه خواهد بود .
اين شيوه گاهشماري گرگوري خوانده مي شود ، اكنون در سراسر جهان براي مقاصد روزمره از همين گاهشمار استفاده ميكنند . گرچه هنوز پيروان اديان مختلف براي مقاصد مذهبي خود ، گاهشماري مربوط به خود را نيز بكار مي برند .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)