صفحه 1 از 23 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 229

موضوع: نوشته های من و تو

  1. #1
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض نوشته های من و تو

    شکفته اشک در این لحظه های تنهایی

    تو رفته ای حکایت اشکم شده تماشایی

    سکوت می کنم امشب به یاد ناز نگاهت


    به یاد ساعت معلوم به یاد بود صدایی

    برای آمدن تو همیشه منتظرم من

    همیشه منتظرم من به شوق اینکه بیایی

    طلوع می کند امشب به آسمان نگاهم

    ستاره های روشن اشکم به یاد خاطره هایی

    چه لحظه های غریبی ست روز های دور از تو

    غروب و غربت و اشک و صدای تنهایی
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    كفتر چاهي من . حال شنيدن داري؟

    من كه بي بال و پرم . عشق پريدن داري ؟

    آسمان. رفت از اين معركه ها بود و نبود

    بگشا پلك اگر جراءت ديدن داري

    گيرم اين باغ . لبالب شده از طعم خزان

    دست خون ريز انار و دل چيدن داري؟

    آة... اي چشم قشنگتو طلوع خورشيد

    از پس حادثه ها ميل دميدن داري ؟

    غنچه .كال است و زمين سخت و هوا طوفاني

    فرصت سيب شدن . شوق رسيدن داري؟

    يك بغل طعم غزل دارم و آهنگ نگاه

    توي رگهام .بگو . وقت تپيدن داري ؟

    سفر اشكم و آماده دريا شدنم

    تو بگو دامني ازجنس چكيدن داري؟


    عنوان : سفر اشك
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    اشک طرف دیده را گردید و رفت
    اوفتاد آهسته و غلطید و رفت
    بر سپهر تیره ی هستی دمی
    چون ستاره روشنی بخشید و رفت
    گر چه دریای وجودش جای بود
    عاقبت یک قطره خون نوشید و رفت
    گشت اندر چشمه ی خون ناپدید
    قیمت هر قطره را سنجید و رفت
    من چو از جور فلک بگریستم
    بر من و بر گریه ام خندید و رفت
    رنجشی ما را نبود اندر میان
    کس نمیداند چرا رنجید و رفت
    تا دل از اندوه گرد آلود گشت
    دامن پاکیزه را برچید و رفت
    موج و سیل و فتنه و آشوب خاست
    بحر طوفانی شد و ترسید و رفت
    همچو شبنم در گلستان وجود
    بر گل و رخساره ای تابید و رفت
    مدتی در خانه دل کرد جای
    مخزن اسرار جان را دید و رفت
    رمزهای زندگانی را نوشت
    دفتر و طومار خود پیچید و رفت
    شد چو از پیچ و خم ره با خبر
    مقصد تحقیق را پرسید و رفت
    جلوه ی رونق گرفت از قلب و چشم
    میوه ای از هر درختی چید و رفت
    عقل دور اندیش با دل هر چه گفت
    گوش داد و جمله را بشنید و رفت
    تلخی و شیرینی هستی چشید
    از حوادث با خبر گردید و رفت
    قاصد معشوق بود از کوی عشق
    چهره ی عشاق را بوسید و رفت
    اوفتاد اندر ترازوی قضا
    کاش میگفتند چند ارزید و رفت

    پروین اعتصامی
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    بياامشب به من محرم شو اي اشک

    بیاامشب توهم باغم شو ای اشک


    بیا بنگر دلم تنها شده باز

    بیا قلب مراهمدم شو ای اشک


    من ان گلبوته خشک کویری

    بيابرروی من شبنم شو ای اشک


    رهاکن ميل ماندن دردو چشمم

    توجاری بر رخ زردم شو اي اشک




    بيا ارام من در بيقراری

    تسلی بخش من هردم شو اي اشک


    بیابغض سکوت سینه بشکن

    به چشم خشک من شبنم شو ای اشک


    دلم مجروح درد غربت تو

    به روی زخم دل مرهم شو اي اشک


    دلم ازدردهجران نالد امشب

    بیا درمان بر دردم شو ای اشک
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #5
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    ای دریغا جان قدسی کز همه پوشیده‌است
    بس که دیدست روی او یا نام او بشنیده‌است

    هر که بیند در زمان آن حسن او کافر شود
    ای دریغا کین شریعت کفر ما ببریده‌است

    کون و کان بر هم زن و از خود برون شو
    یک رهی کین چنین جان را خدا از دو جهان بگزیده‌است
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #6
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    هواي زمزمه کردن..........

    هواي زمزمه کردن هست , زبان زمزمه کردن نيست

    دلم براي تو ميميرد, دلي لايق مردن نيست

    هميشه پر تپشم از تو , مرا به اينه مهمان کن

    مگر شکسته نمي خواهي.؟ کسي شکسته تر از من نيست.!

    به کوله بار غزلهايم , سري دوباره نخواهد زد.

    همان کسي که دلش درياست, همان کسي که در دلش

    آهن نيست.!!!؟

    تمام خستگي ات از من , ترانه هاي دلم از تو

    دلي که هيچ نمي سوزد .

    همان که لايق مردن نيست...!
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  12. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #7
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    ای نوش کرده نیش را بی‌خویش کن باخویش را
    باخویش کن بی‌خویش را چیزی بده درویش را

    تشریف ده عشاق را پرنور کن آفاق را
    بر زهر زن تریاق را چیزی بده درویش را

    با روی همچون ماه خود با لطف مسکین خواه خود ما را
    تو کن همراه خود چیزی بده درویش را

    چون جلوه مه می‌کنی وز عشق آگه می‌کنی
    با ما چه همره می‌کنی چیزی بده درویش را

    درویش را چه بود نشان جان و زبان درفشان نی
    دلق صدپاره کشان چیزی بده درویش را

    هم آدم و آن دم تویی هم عیسی و مریم تویی
    هم راز و هم محرم تویی چیزی بده درویش را

    تلخ از تو شیرین می‌شود کفر از تو چون دین می‌شود
    خار از تو نسرین می‌شود چیزی بده درویش را

    جان من و جانان من کفر من و ایمان من
    سلطان سلطانان من چیزی بده درویش را

    ای تن پرست بوالحزن در تن مپیچ و جان مکن
    منگر به تن بنگر به من چیزی بده درویش را

    امروز ای شمع آن کنم بر نور تو جولان کنم
    بر عشق جان افشان کنم چیزی بده درویش را

    امروز گویم چون کنم یک باره دل را خون کنم
    وین کار را یک سون کنم چیزی بده درویش را

    تو عیب ما را کیستی تو مار یا ماهیستی
    خود را بگو تو چیستی چیزی بده درویش را

    جان را درافکن در عدم زیرا نشاید ای صنم
    تو محتشم او محتشم چیزی بده درویش را
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  14. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #8
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    عشق تو بلاي دل درويش منست

    بيگانه نمي‌شود مگر خويش منست

    خواهم سفري کنم ز غم بگريزم

    منزل منزل غم تو در پيش منست

    درديکه ز من جان بستاند اينست

    عشقي که کسش چاره نداند اينست


    ابوالسعید ابوالخیر
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  16. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #9
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    من كه چون ابر بهاري درد دل بسيار دارم

    در كجاي شهر درد خويش را اظهار دارم

    مي تراود واژه هابا ياد او در دفتر من

    مي شود گلواژه عشقي كه در گفتار دارم

    چون كه يادش مي كنم آتشفشاني ميشوم . آه

    از فراقش در دل خود مجمري از نار دارم

    عشق او گرديده آييني برايم . تا بداند

    همچو حلاجي انالحق گو .سري بر دار دارم

    با خيال سبز او با نغمه خواني . چون قناري

    شاد بودم .غنچه نشكفته در گلزار دارم

    گر چه خاموشم ولي در قلب من غوغاست بر پا

    زخمه را مانم به سر دائم هواي تار دارم

    مي دهم بر خاطراتش آب تا سبزش ببينم

    پيچكي از عشق او را بر سر ديوار دارم

    نذر كردم روز گيرم با اميد اينكه آيد

    خود مرا بيند. دهاني بسته از افطار دارم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  18. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #10
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    كاش

    كاش امشب عاشقي هم پا مي گرفت

    تشنگي هم طعم دريا مي گرفت

    كاش امشب كوچه هاي منتظر

    يك سلام گرم از ما مي گرفت

    اين سكوت تلخ . دنياي من است

    كاش دستت . دست دنيا ميگرفت

    آسمان ابري ترين اندوه را

    از دل سنگين شبها مي گرفت

    پنجره دلتنگ چشمي آشناست

    كاش مي شد عاشقي پا مي گرفت


    تنها
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  20. 2 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 1 از 23 1234511 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/