خطای ادراک
(خطای ادراکی، دریافت ادراکی نادرست یا تحریف شده است)
تجربه ثابت کرده ادراک ما کپیه ساده واقعیت نیست. زمانی که به ادراک ما با واقعیت تطبیق نمی کند، اصطلاحا می گوییم که به خطای ادراک گرفتار شده ایم. البته نباید خطای ادراک را با توهم اشتباه گرفت. توهم عبارت است ادراکی که موضوع مشخص ندارد و در اثر اختلات فردی آزمودنی بوجود می آید. این اختلالات ممکن است فیزیکی (مثلا مسمومیت) یا روانی (مثلا هذیان مزمن) توهم فقط به افراد بیمار دست می دهد. اما خطای ادراک در همه افراد یکسان است و همه مردم آن را تجربه کرده اند، حال آن که توهمات یکسان نیستند. یکسان بودن خطاهای ادراکی موجب شده است که ما بتوانیم آنها را بطور تجربی مطالعه کنیم حال آن که مطالعه تجربی توهمات امکان پذیر نشده است.
▪ انواع مختلف خطاهای ادراکی
1) خطای مولر مولر - لایر
خطای مولر مولر - لایر ، نمونه ای از خطاهای ادراکی است. اگر طول دو خط B و A برابر باشد خط A را از هر دو طرف به دو نیم خط همگرا و خط B را از هر دو طرف به دو خط واگرا محدود کنیم، طول آنها متفاوت دیده خواهد شد.
کودکان نیز تفاوت خط b و aرا به همان صورت درک می کنند و حال آنکه خط a و b مساوی هستند. در آزمایشهائی که با حیوانات به عمل آمده است به نظر می رسد که این دو خط را حیوانات نیز مانند آدمی ادراک می کنند در چند خطای ادراکی دیگر نیز دیده شده است که حیوانات به انسان شبیهند این چهار خطا در شکل1 دیده می شود.
خطای مولر لایر و بسیاری دیگر از این قبیل خطاهای ادراکی را نیز می توان با حس لامسه درک کرد. برای این موضوع اشکال را به صورت مهر لاستیکی درست می کنند و روی پوست بدن می زنند.بعضی خطاهای بینائی دیگر در شکل 2 دیده می شود.
ثبات ادراکی
خطای مویر لایر پدیده فای را نشان می دهد که آنچه درک می کنیم همیشه با آنچه در مقابل ماست منطبق نیست. آنچه پدیده ثبات خوانده شده است مثال دیگری بر عدم انطباق ادراک با موضوع ادراک است. منظور از ثبات ادراکی تمایل طبیعی ماست که چیز ها را همیشه ثابت و یکسان درک کنیم هر چندکه اثر آنها در روی آلات حس ما یکسان نباشد.مثلاً مدادی را در مقابل چشم خود قرار دهید آیا وقتی مداد را با دست از مقابل چشم خود دور می کنید مداد کوچکتر بنظر می آید؟ البته کوچکتر بنظر نمی آید ولی حقیقت اینست که تصویری که از آن به شبکیه چشم می افتد هر چند آنرا از جلو چشم دورتر کنیم کوچکتر می شود.
روشنی یا تاریکی چیزها مثال دیگریست ممکنست بر قطعه زغال سنگی آنقدر نور بتابیم که نوری که از آن منعکس می شود و بر پرده چشم ما تاثیر می کند همانقدر باشد که نوری که از شی سفیدی منعکس می شود.بنابراین اگر صرفاً تاثیرات خارجی ملاک ادراک باشند، باید قطعه زغال را سفید ببینیم. اما زغال را همچنان سیاه می بینیم یعنی نوعی ثبات ادراکی در کار هست. شکل چیزها مثال دیگری بر وجود ثبات ادراکی است وقتی از پهلو به بشقابی که روی میز گذاشته شده است نگاه می کنید آنرا گرد می بینید و حال آنکه تصویری که از آن بر پرده چشم شما می افتد در حقیقت بیضی است و از این قبیل. نقاشان از این پدیده آگاهند و مثلاً وقتی می خواهند تصویر میز چهار گوشی را با زاویه های قائمه از پهلو بکشند البته زاویه ها را قائمه نمی کشند.
ثبات ادراک اشیاء نوعی فایده برای ارگانیزم دارد چه اگر غیر از این بود داد و ستد ما با جهان خارج دشوار می شد و ناچار دچار تردید و سرگردانی می شدیم که مثلاً شیء ای که در یک متری خود می بینیم همانست که در دو سه متری ما قرار داشته است یا نه. در حدودی، مثل اینست که ما اشیاء را چنان می بینیم که می پنداریم باشند و نه چنانکه تصویر آنها در شبکیه چشم گواهی می دهد.
2) خطای عمودی
خطای عمودی نمونه دیگری از خطاهای ادراکی است. منظور از خطای عمودی این است که در یک سطح عمودی خط مایل بلندتر از خط افقی هم طول خود به نظر می رسد. به عبارت دیگر اگر دو خط مساوی یکدیگر را قطع کنند، خط مایل بیشتر از اندازه واقعی خود تخمین زده می شود. هر اندازه خط مایل به خط عمود نزدیکتر باشد، به همان اندازه بیشتر از اندازه واقعی خود به نظر خواهد رسید. اگر دو خط یکسان باشد، خطی که دیگری را به دو قسمت تقسیم می کند، بزرگتر باشد به همان اندازه خطای ادراک بیشتر خواهد بود.
3) خطای بینایی- حرکتی
خطای بینایی- حرکتی نیز نمونه دیگری از خطاهای ادراکی است. این خطا نیز مثل خطاهای ادراکی دیگر نشان می دهد که آنچه را که ادراک می کنیم، همیشه با آنچه در مقابل ما قرار دارد، منطبق نیست. به عبارت دیگر ما می توانیم واقعیات فیزیکی را غیر از آنچه هست، ادراک کنیم. مثلا هر اندازه یک شی بزرگتر باشد، به همان اندازه انتظار داریم که سنگین تر باشد. اگر دو جسم از یک ماده معین ساخته شوند، اما اندازه های متفاوت داشته باشند، در اثر تضاد آنچه کوچکتر است سنگین تر به نظر می رسد. برای اثبات این قضیه می توانید دو ظرف ماست که یکی بزرگ و یکی کوچک است تهیه کنید.
در هر دو ظرف مقدار مساوی مثلا 300 گرم آب بریزید. بعد از یک نفر بخواهید با هر یک از دو دست خود یکی از ظرف ها را از دسته بگیرد و همزمان بلند کند. خواهید دید که او ظرف کوچکتر را سنگین تر احساس می کند. ابتدا ظرف بزرگ در آزمودنی این انتظار را ایجاد می کند که سنگین تر باشد، اما چون آن دو برابرند، انتظار فرد برآورده نمی شود، ظرف کوچکتر به نظرش سنگین تر می آید. شاید روی همین اصل است گفته های بچه های خردسال خیلی در نظر ما مهم می کند، کوچکترین حرف نشنوی فرزندان ، باعث ناراحتی و عصبانیت والدین می شود.
تشخیص نسبت
تشخیص ارتباط در کودکان خردسال و در حیوانات نیز دیده شده است آزمایشی که برای تحقیق در این موضوع شد در شکل 3 نشان داده شده است با روش پاسخ مشروط به حیوان یا کودک می آموزند که از دو دایره a و b به دایره a که بزرگتر است پاسخ مثبت دهند و از b اجتناب نماید. وقتی حیوان این پاسخ را یاد گرفت او را با دو دایره cوd مواجه می کنند حیوان فوراً به دایره c که بزرگتر است پاسخ مثبت می دهد. هر چند دایره c در حقیقت همان دایره b است که دفعه پیش آموخته بود از آن اجتناب کند.آزمایش نشان می دهد که حیوان به دایره بزرگتر پاسخ می دهد یعنی از نسبت بین دو دایره آگاه است. شبیه به این آزمایش با نور روشن و نور روشنتر نیز به عمل آمده و همان نتیجه گرفته شده است.
تاثیر متن در ادراک
وضعیت کلی که چیز ادراک شده در آن قرار گرفته است متن خوانده می شود و در ادراک ما آن چیز موثر است خطاهای مولر لایر و خطاهای دیگر که ذکر شد اهمیت تاثیر متن را در ادراک چیز ها نشان می دهند. شکل اول را در شکل 4 نگاه کنید این شکل در همه اشکال دیگر هست اما در بعضی به وضوح دیده می شود و دیدن آن در بعضی دیگر دشوار است چون زیر تاثیر متن قرار گرفته است و به صورت دیگری درک می شود. جز در مورد خطاهای ادراک، در اغلب موارد دیگر اهیت متن نفوذ و تاثیر تجربه گذشته را در ادراک می رساند.
تاثیر تجربه گذشته در ادراک
اگر آنچه را درباره سازمان یافتن ابتدائی گفتیم استثنا کنیم می توان گفت ادراکات ما مبتنی بر تجربه های گذشته هستند.
وقتی چیزی را ادراک می کنیم معنائی که برای ما پیدا می کند بسته به این است که در گذشته چه نوع اثری در ذهن ما بجا گذاشته و در چه متنی ادراک شده و واکنش ما نسبت بدان چه بوده است. مثلاً معنایی را که سیب ممکنست در دوره های مختلف رشد ذهنی کودک برای او داشته باشد در نظر گیرید. قبل از این که کودک بتواند سیب را به صورت خوردنی ببیند ممکنست آنرا مثل توپ برای بازی به او داده باشند در این دوره سیب مثل توپ چیزی است که می توان آنرا غلطانید و با آن بازی کرد در این دوره ممکنست سیب مصنوعی و سیب طبیعی برای کودک یکسان باشند وقتی طفل به مرحله ای رسید که بتواند سیب را بخورد سیب برای او ادراک تازه ای ایجاد خواهد کرد.بتدریج که کودک با درخت سیب و خواص سیب آشنا شود، سیب مفهوم و معنای تازه ای پیدا می کند.
بدیهیست کسی که هیچگاه سیب ندیده باشد ادراک بسیار محدودی از آن خواهد داشت.
کسانی که کور زاده شده و پس از آن در اثر عمل چشم بینا شده اند اول بار که چیز ها را می بینند اصلاً نمی شناسند مثلاً کسی را که در اثر لمس صورت او با انگشتان خود می شناختند تا صورتش را مجدداً لمس نکنند نخواهند شناخت . این کسان که سابقاً تفاوت مکعب و شیء گردی را با انگشتان خود فوراً حس می کردند وقتی مکعب و چیز گردی را برای اول بار ببیند نمی توانند آنها را از هم باز شناسند. شامپانزه ای که در تاریکی مطلق بزرگ شده است و هر روز با بطری پستانک دار شیر خورده است و از راه حس لمس آن را تشخیص می دهد وقتی در روشنائی آورده شود بطری شیر را نمی شناسد و اصلاً به آن اعتنا نمی کند. لازم بود سی بار بطری را به لبان او نزدیک کنند تا بتوانند آن را از دور تشخیص دهد.
چیز ها برای اشخاص معانی متفاوت دارند زیرا تجربه گذشته همه یکسان نیست مثلاً به چیز هایی که در شکل ؟ نشان داده شده اند نگاه کنید و ببینید چند تای آنها را تشخیص می دهید. آنگاه همین عکس را به دوستی نشان دهید و ببینید این چیز ها برای او چه معنی دارند.
تاثیر آمادگی در ادراک
آمادگی عادی در ادراک ما تاثیر دارد به این معنی که مثلاً دانشمند ستاره شناس وقتی به آسمان نگاه کند چیز هائی می بیند که بی خبران از ستارگان نمی بینند. حتی دیده شده است که آمادگی خاص دانشمندی او را قادر کرده است در طبیعت چیزهائی ببیند که دانشمندان دیگر نمی دیده اند یکی از بحثهای جالب توجه بین علمای نجوم بحث بین کسانی است که ادعا می کنند توانسته اند با تلسکوپ در کره مریخ کانالهائی ببینند و کسانی که نتوانسته اند چنین کانال هائی ببینند شاید اختلاف بحث ناشی از اختلاف دو گروه در آمادگی برای ادراک کانال باشد.
توهمات نیز تاثیر آمادگی را نشان می دهند وقتی شخص منتظر است یا آماده است چیزی را ببیند ممکن است واقعاً ببیند هر چند که آن چیز وجود خارجی نداشته باشد.
تاثیر آمادگی ناشی از دستور آزماینده در آزمایش زیر دیده می شود:
اشکال مبهمی مثل شکل میانه در شکل ؟ برای چند لحظه در جلو آزمودنی قرار داده شدند و از آزمودنی پس از ناپدید شدن شکل خواسته شد آن را بکشد وقتی به آزمودنی گفته شد شکلی که می بیند شبیه به عینک است پس از دیدن شکل مبهم شکل را دیده می شود کشید. وقتی گفته شد میله کوچک ورزشی است شکل دست راست را کشید.
برگه های مخفف
وقتی با موضوع ادراک آشنائی کامل پیدا شود قطعه کوچکی از آن کافیست که همه آن را به ذهن بیاورد. جزئی که به این ترتیب کل را به یاد می آورد برگه یا قرینه خوانیم. مثال خوبی برای توضیح این معنی خواندن است. بتدریج که در خواندن تواناتر می شویم عده درنگهای چشم بر روی کلمات و خطها کمتر می شود و در اثر این امر است که وقتی چیزی را به سرعت می خوانیم ممکنست متوجه غلطهای کوچک چاپی نشویم. مثلاً به شکل 5 نگاه کنید تصویر الف به آسانی تشخیص داده شود اما تصویر ب را فقط اشخاصی تشخیص می دهند که عکاسان را با آن دوربین مخصوص سابقاً دیده اند و یا با آن منظره آشنا هستند.
دوستان خود را وقتی از دور می بینیم با یک یا دو صفت مشخصه می شناسیم ممکنست این صفت شیوه راه رفتن یا حرکت دادن دست یا نگهداشتن سر باشد.گاه نیز وقتی بیگانه ای این صفات را داراباشد او را اشتباهاً آشنای خود می پنداریم.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)