شاید پنجاه سال پیش هیچ کس فکرش را هم نمیکرد جزیرهای کوچک واقع در دل اقیانوس آرام و شرقیترین قسمت خاور دور روزی به قطب مسلم صنعت بازیهای رایانهای مبدل شود. اکثر علاقهمندان بازیهای رایانهای حداقل برای یک بار هم که شده نام یکی از کارگردانهای مشهور سرزمین خورشید همیشه تابان را شنیدهاند: شیگرو میاموتو (Shigeru Miyamoto)، ابر مرد عرصهی بازیهای رایانهای که بسیاری به وی لقب پدر بازیسازی نوین دادهاند و خالق مجموعه بازیهای ماریو، یکی از پرفروشترین سری بازیهای تاریخ بازیهای رایانهای. هیرونوبو ساکاگوچی (Hironobu Sakaguchi)، پدر مجموعه بازیهای فاینالفانتزی که با ایدههای ناب و بدیع خود سبک نقشآفرینی ژاپنی را به جهانیان معرفی کرد و روز به روز بر ارزش و اعتبار آن افزود. هیدئو کوجیما (Hideo Kojima)، خالق مجموعه بازیهای متالگیر و متالگیرسالید، از محبوبترین و پرطرفدارترین سری بازیها در میان عموم علاقهمندان به بازیهای رایانهای. شینجی میکامی (Shinji Mikami)، پدر مجموعه بازیهای رزیدنت اویل که به بازیهای رایانهای ترسناک به معنای واقعی کلمه هویت بخشید. تومونوبو ایتاگاکی (Tomonobu Itagaki)، خالق ریو هایابوسا، محبوبترین نینجا در بین طرفداران بازیهای اکشن سومشخص در کنار چندین و چند کارگردان مشهور ژاپنی دیگر که ذکر نام تمامی آنها در حوصله این مقاله نمیگنجد.
در این بین نام یکی از کارگردانهای ژاپنی بهدلیل ابداء، رشد و بهبلوغ رساندن سبک اکشن سومشخص بیش از سایرین میدرخشد. مردی که با خلق بازی دویلمیکرای بزرگان سبک اکشن سومشخص از جمله مجموعه بازیهای نینجا گیدن، شینوبی و سری بازیهای God of War را به چالش کشید.
هیدکی کامیا (Hideki Kamiya) پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه به صنعت بازیهای رایانهای روی آورد. ابتدا قصد داشت به گروه سگا ملحق شود، اما نتوانست نظر مساعد مسوولان این کمپانی را کسب کند، پس به ناچار به کمپانی نامکو پیوست. علاقهی مسوولان نامکو به کامیا بیشتر به خاطر استعدادش در طراحی بود تا تواناییهای وی در کارگردانی بازیهای رایانهای. کامیا در سال 1994 به کمپانی کپکام پیوست و در سال 1996 در پروژهی ساخت و تولید شمارهی اول از مجموعه بازیهای رزیدنتاویل بهعنوان مسوول برنامهریزی با شینجی میکامی همکاری کرد. نتایج مطلوب فعالیتهای کامیا باعث شد کارگردانی شمارهی دوم از مجموعه بازیهای رزیدنتاویل از سوی مسوولان کمپانی کپکام مستقیما به وی سپرده شود. در سال 1998، رزیدنتاویل2 به کارگردانی هیدکیکامیا و تهیهکنندگی شینجی میکامی منتشر شد و توانست نظر مساعد بسیاری از منتقدین و مراجع مرتبط با بازیهای رایانهای را بهسوی خود جلب کند.
پس از موفقیت در پروژه ساخت و تولید شمارهی دوم از مجموعه بازیهای رزیدنتاویل در سال 2001 کامیا یکی از بزرگترین بازیهای طول دوران کاری خود را ساخت. قسمت اول از مجموعه بازیهای دویلمیکرای که به راحتی استانداردهای ناب و بدیعی را به سبک اکشن سومشخص کلاسیک تحمیل کرد.
کامیا در سال 2003 بازی ویوتیفولجو را به علاقهمندان سبک اکشن پلتفرمر معرفی کرد تا بار دیگر نام خود را بهعنوان کارگردانی خوشفکر و با استعداد در میان بازیسازان بنام آن دوران بر سر زبانها بیاندازد. در سال 2006 میلادی کامیا با یک ابر بازی دیگر بازگشت. هیدکی کامیا با همکاری آتسوشی اینابا، مدیرعامل استودیو کلور (Clover) یکی از خلاقانهترین عناوین تاریخ بازیهای رایانهای را به جهانیان معرفی کرد. اوکامی با سبک اکشن ماجرایی نهتنها روند بازیهای این سبک را متحول کرد بلکه در همان سال بهعنوان یکی از نامزدهای اصلی دریافت جایزهی بهترین گرافیک هنری شناخته شد.
در سال 2006 با وجود اینکه کلور با خلق بازیهایی همچون اوکامی و God Hand حسابی خوش درخشیده بود مسوولان کمپانی کپکام تصمیم به بستن این استودیو گرفتند. آتسوشی اینابا که از مدیریتعامل این استودیو کنار گذاشته شده بود بههمراه دو دوست و همکار قدیمی خود، شینجی میکامی و هیدکی کامیا تصمیم به ادامهی راه کلور گرفتند. اینگونه بود که در آگوست سال 2006 استودیو پلتنومگیمز زیر نظر مستقیم این سه نفر فعالیت خود را رسما آغاز کرد. همچنین اکثر قریب به اتفاق متخصصان کلور به استودیو تازه تاسیس و مستقل پلتنومگیمز ملحق شدند.
شش سال از ساخت و تولید اولین قسمت از مجموعه بازیهای دویلمیکرای میگذرد و کامیا بهشدت علاقه دارد سبک اکشن سومشخصی که خود به جهانیان معرفی کرده، رشد و ارتقاء دهد. در ژانویه سال 2007 میلادی پس از مشورت با میکامی و اینابا پروژه ساخت و تولید بازی بایونتا رسما کلید خورد. مسوولان استودیو پلتنومگیمز و کمپانی سگا، که به عنوان ناشر بازی در نظر گرفته شده بود مقصد نهایی بایونتا را پلتفرمهای ایکسباکس360 و پلیاستیشن3 معرفی کردند. طبق برنامههای از پیش تعیین شده کامیا و تیم متخصصان استودیو پلتنومگیمز وظیفه ساخت و تولید نسخهی ایکسباکس360 را برعهده گرفتند و قرار شد استودیوهای سگا وظیفه پورت نسخهی پلیاستیشن3 از روی نسخهی اصلی (ایکسباکس360) را برعهده بگیرند.
در این مقاله قصد داریم مشابه قسمتهای گذشته مجموعه مقالات رو در رو، عملکرد کنسولهای ایکسباکس360 و پلیاستیشن3 را در اجرای بهینه بازی بایونتا، آخرین شاهکار هیدکی کامیا مورد بررسی قرار داده و نهایتا پلتفرم برتر را معرفی کنیم.
گرافیک: پیش از هر چیز لازم است بطور مختصر به طراحی شخصیت اصلی بایونتا بپردازیم. هیدکی کامیا که با ساخت شمارهی اول از مجموعه بازیهای دویلمیکرای، دانته، جوانی جسور، قدرتمند و عاشق کشت و کشتار را به بازیکنندهها معرفی کرده بود برای ساخت بایونتا به ایدهای بدیع نیاز داشت. از این رو به سفارش کامیا، ماری شیمازاکی، یکی از بهترین طراحان بازیهای رایانهای در کشور ژاپن کار خود را بر روی شخصیت اصلی بازی متمرکز کرد. خواستههای کامیا کاملا روشن و واضح بودند: شخصیت زن، شیک پوش، خوش قیافه، عینکی و البته با قابلیت حمل چهار اسلحهی گرم در آن واحد. باید اعتراف کرد کامیا و شیمازاکی در خلق شخصیت بایونتا خارقالعاده عمل کردند و از کلیشههای رایج شخصیتهای زن بازیهای رایانهای در بایونتا خبری نیست.
از بعد تکنیکال کیفیت بافتهای به کار رفته در صورت و اندام شخصیتهای بازی، از جمله بایونتا در نسخهی ایکسباکس360 به مراتب واضحتر است. هرچند کیفیت بافتها در نسخهی پلیاستیشن3 نیز از کیفیت قابل قبولی برخوردارند در مقایسه با تصاویر ایکسباکس360 میتوان ادعا کرد کنسول مایکروسافت به مراتب بهتر عمل کرده است.
در مجموع هرچند کیفیت بافتها بسیار نزدیک به هم و در مواردی در ایکسباکس360 بهتر است، این بخش در مقایسهی کنسولی بازی بایونتا نقش کلیدی ایفا نخواهد کرد، زیرا کنسول پلیاستیشن3 مشکلات به مراتب بزرگتری دارد که باید با آنها دست و پنجه نرم کند. تصاویر نسخهی پلیاستیشن3 در مقایسه با ایکسباکس360 فاقد عمق مناسب بوده و کاملا دو بعدی به نظر میرسند. در مقابل نسخهی ایکسباکس360 با پردازش بسیار مناسبتر رنگها صحنههایی پرطراوت و چالاکتر از نسخهی پلیاستیشن3 خلق میکند. عدم وجود عمق مناسب در نسخهی پلیاستیشن3 همهی طراوت موجود در بازی بایونتا را از بین میبرد تا بازیکننده با صحنههایی بیروح و کدر مواجه شود.
در مبحث پرفورمنس، نسخههای کنسولی عملکردی کاملا متضاد از خود نشان میدهند. در حالی که تصاویر نسخهی ایکسباکس360 حداکثر با سرعت 60 فریم در ثانیه پردازش میشوند، سرعت پردازش تصاویر در نسخهی پلیاستیشن3 از 30 فریم در هر ثانیه تجاوز نمیکند. هنگامی که هر دو نسخه را کنار یکدیگر بازی کنید به راحتی متوجه تفاوت سرعت پردازش فریمها خواهید شد. بهواسطهی سرعت پردازش پایینتر فریمها، آهنگ حرکت نسخهی پلیاستیش3 بسیار آرامتر از نسخهی ایکسباکس360 بنظر میرسد. البته به خاطر داشته باشید هیچیک از پلتفرمها در مبحث پردازش تصاویر کامل نیستند و نتوانستند امتیاز فریمریت ثابت را به خود اختصاص دهند. با وجود اینکه نسخهی ایکسباکس360 توان پردازش تصاویر در حالت 60 فریم در ثانیه را دارد، در اکثر مواقع بطور متوسط با سرعت 46 فریم در هر ثانیه پردازش میشود. البته نسخهی پلیاستیشن3 وضعیت بهتری ندارد. این نسخه حداکثر در حالت 30 فریم در ثانیه اجرا میشود اما در اکثر قریب به اتفاق لحظات بازی سرعت پردازش تصاویر از 26 فریم در هر ثانیه تجاوز نمیکند.
در مبحث شکستگی تصاویر ایکسباکس360 با نرخ 13 درصدی نقص پردازش در مقایسه با پلیاستیشن3 که بیش از 42 درصد شکستگی تصویر ثبت کرده است، عملکردی بهمراتب بهتر از خود نشان میدهد. آنالیزهای انجام شده در بخش عملکرد از برتری قاطع کنسول ایکسباکس360 خبر میدهند. البته لازم به ذکر است بایونتا به هیچوجه بازی باثباتی نشان نمیدهد و در بهترین شرایط با وجود نصب بازی بر روی دیسک سخت کنسول ایکسباکس360 بازهم افت فریمریت در جریان بازی اختلال ایجاد خواهد کرد.
آمار و ارقام حاصل از آنالیز نسخههای کنسولی بایونتا:
• تست اول (تعداد فریمها: 3567)
فریمریت پلیاستیشن3: بطور میانگین 23.31 فریم در ثانیه
فریمریت ایکسباکس360: بطور میانگین 51.98 فریم در ثانیه
نرخ شکستگی تصاویر پلیاستیشن3: بطور میانگین 36.72درصد
نرخ شکستگی تصاویر ایکسباکس360: بطور میانگین 61.03 درصد
• تست دوم (تعداد فریمها: 3042)
فریمریت پلیاستیشن3: بطور میانگین 25.16 فریم در ثانیه
فریمریت ایکسباکس360: بطور میانگین 29.95 فریم در ثانیه
نرخ شکستگی تصاویر پلیاستیشن3: بطور میانگین 18.84درصد
نرخ شکستگی تصاویر ایکسباکس360: بطور میانگین 0.13 درصد
• تست سوم (تعداد فریمها: 1521)
فریمریت پلیاستیشن3: بطور میانگین 26.68 فریم در ثانیه
فریمریت ایکسباکس360: بطور میانگین 50.99 فریم در ثانیه
نرخ شکستگی تصاویر پلیاستیشن3: بطور میانگین 7.86 درصد
نرخ شکستگی تصاویر ایکسباکس360: بطور میانگین 14.54 درصد
• تست چهارم (تعداد فریمها: 3108)
فریمریت پلیاستیشن3: بطور میانگین 29.15 فریم در ثانیه
فریمریت ایکسباکس360: بطور میانگین 51.19 فریم در ثانیه
نرخ شکستگی تصاویر پلیاستیشن3: بطور میانگین 11.71 درصد
نرخ شکستگی تصاویر ایکسباکس360: بطور میانگین 16.02 درصد
• تست پنجم (تعداد فریمها: 2633)
فریمریت پلیاستیشن3: بطور میانگین 22.76 فریم در ثانیه
فریمریت ایکسباکس360: بطور میانگین 30.66 فریم در ثانیه
نرخ شکستگی تصاویر پلیاستیشن3: بطور میانگین 7.08 درصد
نرخ شکستگی تصاویر ایکسباکس360: بطور میانگین 0.72 درصد
• تست ششم (تعداد فریمها: 2041)
فریمریت پلیاستیشن3: بطور میانگین 40.45 فریم در ثانیه
فریمریت ایکسباکس360: بطور میانگین 58.96 فریم در ثانیه
نرخ شکستگی تصاویر پلیاستیشن3: بطور میانگین 8.16 درصد
نرخ شکستگی تصاویر ایکسباکس360: بطور میانگین 1.12 درصد
• تست هفتم (تعداد فریمها: 1453)
فریمریت پلیاستیشن3: بطور میانگین 39.59 فریم در ثانیه
فریمریت ایکسباکس360: بطور میانگین 59.61 فریم در ثانیه
نرخ شکستگی تصاویر پلیاستیشن3: بطور میانگین 5.11 درصد
نرخ شکستگی تصاویر ایکسباکس360: بطور میانگین 0.30 درصد
♦ عملکرد کلی:
فریمریت پلیاستیشن3: بطور میانگین 28.29 فریم در ثانیه
فریمریت ایکسباکس360: بطور میانگین 46.12 فریم در ثانیه
نرخ شکستگی تصاویر پلیاستیشن3: بطور میانگین 44.51 درصد
نرخ شکستگی تصاویر ایکسباکس360: بطورمیانگین 32.12 درصد
نقص سیستم بارگزاری کنسول پلیاستیشن3 به اینجا ختم نمیشود. هنگامی که قصد دارید از داخل بازی به منوی اصلی منتقل شوید دوباره نوار بارگزاری نمایش داده میشود، در حالی که در نسخهی ایکسباکس360 بازیکننده بدون توقف و با سرعت به منوی اصلی منتقل میشود. جای تعجب است با این همه نواقص ریز و درشت بخش بارگزاری چرا مسوولان استودیو سگا به خود زحمت اضافه کردن سامانهی نصب اجباری بر روی دیسک سخت کنسول پلیاستیشن3 را ندادهاند.
آمار و ارقام حاصل از آنالیز نسخههای کنسولی بایونتا:
• تست اول: زمان بارگزاری پلیاستیشن3: 21 ثانیه - ایکسباکس360: 14 ثانیه
• تست دوم: زمان بارگزاری پلیاستیشن3: 32 ثانیه - ایکسباکس360: 16 ثانیه
• تست سوم: زمان بارگزاری پلیاستیشن3: 43 ثانیه - ایکسباکس360: 19 ثانیه
• تست چهارم: زمان بارگزاری پلیاستیشن3: 48 ثانیه - ایکسباکس360: 19 ثانیه
مطمئنا در حال حاضر کاری سادهتر از تشخیص برندهی این راند وجود ندارد. بایونتا اولین عنوانی نیست که بخاطر پورت نامناسب برروی پلتفرمی خاص ارزش و اعتبار خود را از دست میدهد. پس از انتشار بازی و فاش شدن ایرادات متعدد نسخهی پلیاستیشن3 سگا اعتراف کرد وظیفهی پورت این نسخه را برعهدهی یکی از استودیوهای خارج از مجموعهی سگا گذاشته است. از طرفی کیفیت بسیار بد نسخهی پلیاستیشن3 سیاستهای کلی کمپانی سونی در نحوه برخورد با عناوین Third Party را به چالش میکشد. در صورتی که کیفیت نسخهی پورت شدهی یک بازی از حد استاندارد پایینتر باشد مسوولان کمپانی صاحب کنسول نمیبایست اجازهی انتشار بازی بر روی پلتفرم خود را صادر کنند.
نسخهی ایکسباکس360 بایونتا بهعنوان برندهی این راند معرفی میشود زیرا علیرغم برتریهای تکنیکال مسوولان کمپانیهای سگا و سونی در وظایف خود نسبت به مباحث مدیریت و کنترل کیفیت عملکرد مناسبی از خود نشان ندادند.
تصاویر مربوط به مقایسه عملکرد ایکسباکس360 و پلیاستیشن3 در بازی بایونتا:
در تصاویر فوق تفاوت حالت HDMI و معمولی هر دو کنسول قابل رویت است
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)