ژان پل سارتر
ژان پل سارتر (به فرانسوی: Jean-Paul Charles Aymard Sartre) (۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ - ۱۵ آوریل ۱۹۸۰) فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رماننویس، نمایشنامهنویس و منتقد فرانسوی بود.
زندگی
سارتر روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ به دنیا آمد؛ از پدری که افسر نیروی دریایی بود و مادری که دخترعموی دکتر آلبرت شوایتزر معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزده ماهه بود که پدرش مرد. مادر و پدربزرگ اش، او را بزرگ کردند که اولی کاتولیک بارش میآورد و دومی سرش را به ریاضیات و ادبیات کلاسیک گرم میکرد. در جوانی برای گرفتن مهارت در تدریس فلسفه امتحان داد و رد شد. یک سال گذشت و نتیجهٔ امتحان بعدی در ۱۹۲۹، جایگاه نخست را نصیب او کرد. همین سال است که با سیمون دوبووار آشنا میشود؛ دختری که در همان امتحان، نفر دوم شده و فرزند نازک نارنجی یک خانوادهٔ کاتولیک است. سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمینیست فرانسوی همراه و همدم مادامالعمر او بود. آشنایی سارتر و دوبووار، در سال ۱۹۲۹ در مدرسهٔ ممتاز اکول نرمال ********یور صورت گرفت.
بطور کلی دو دوره در زندگی حرفهای سارتر وجود داشت. اولین دورهٔ زندگی حرفهای او دورهٔ پس از نوشتن اثر معروفاش، هستی و نیستی، بودو نوشتن رمان تهوع. سارتر به آزادی بنیادی انسان اعتقاد داشت و باور داشت که «انسان محکوم به آزادی است.»
در دومین دورهٔ حرفهٔ زندگیاش، سارتر بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته میشد. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند که هرگز بهطور رسمی به عضویت حزب کمونیست درنیامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت دادن ایدههای اگزیستانسیالیستیاش کرد. سارتر معتقد بود که انسان باید خود سرنوشتاش را تعیین کند. وی همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی-اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند.
در سال ۱۹۶۴ سارتر برندهٔ جایزهٔ ادبی جایزه نوبل ادبیات شد ولی از پذیرفتن آن امتناع ورزید. در همین سال، رئیس سازمانی شد به نام دفاع از زندانیان سیاسی ایران که کارش تا پیروزی انقلاب ۱۹۷۹ ادامه داشت.
سارتر در سال ۱۹۸۰ از دنیا رفت. خاکستر او در گورستانی در پاریس به خاک سپرده شد. پس از مرگ سارتر، سیمون دوبووار کتابی با نام مراسم وداع در مورد مرگ وی نوشت.
فلسفه ســارتر
گرچــه ســارتر در حـــوزههای گوناگون از نمایشنامه نویسی تا روزنامه نگاری و نقد ادبی فعالیت کرده و گرچه اگزیستانسیالیسم شعبهها و شاخههای گوناگونی را شامل میشود و کم نبودهاند متفکرانی که هرکدام به یکی از این شاخهها گرایش داشتهاند،
آثار
- تهوع
- دستهای آلوده
- مگسها
- هستی و نیستی
- دیوار
- کلمات
- کارازکارگذشت
- شیطان و خدا
- روسپی بزرگوار
- راههای آزادی
- سن عقل
- مرگ در جان
- مردههای بی کفن و دفن
- چرخدنده
- بازیگر و قربانی
- خانواده خوشبخت
- گوشه نشینان آلتونا
- زنان تروا
- در دفاع از روشنفکران
- جنگ شکر در کوبا
- بودلر (۱۹۴۷)
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)