صفحه 9 از 15 نخستنخست ... 5678910111213 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 150

موضوع: شعر هاي تنهايي

  1. #81
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    امروز وقتی دلتنگ لحظه های نبودنت ، بودم
    وقتی لبریز شده بودیم از نبودنهای بی دلیل این روزها
    تمام هستیت را درون سه نقطه های همیشگی ات جای دادی و به سویم نشانه رفتی
    بی آنکه بدانی
    من این روزها
    ... هیچ نمی فهمم از سه نقطه ها و سکوت و بی صداییت
    بی آنکه بدانی
    من بودنم را در همان نگاه اول و همان سلام اول متوقف کرده ام
    آخر تمام بودنت میان یک سلام و خداحافظ جای گرفته است
    پس من به همان سلام بسنده می کنم
    تا هیچ گاه پایانی در کار نباشد
    براستی
    ... ما چه ساده به هم پیوند زدیم ثانیه هامان را
    ... به سادگی
    من ناباورانه به باور بودنت رسیده ام
    ... تو باور لحظه های من شده ای
    ...
    وقتی تمام بودنم را مال خود می کنی
    دیوانه می شوم
    خیال سفر نداری ! ؟


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #82
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دارد باران می بارد
    و داغ تنهایی ام
    تازه می شود!
    نگو که نمی آیی
    نگو مرا همسفر دشت آسمان نیستی
    از ابتدای خلقت
    سخن از تنها سفر کردن نبود
    قول داده ای
    باز گردی
    از همان دم رفتنت
    تمام لحظه های بی قرار را
    بغض کرده ام
    و هر ثانیه که می گذرد
    روزها به اندازه هزار سال
    از هم فاصله می گیرند


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #83
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ای جان غم گرفته بگو

    دور از آن
    نگاه

    در چشمه ی کدام
    تبسم بشویمت ...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #84
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش غصه تموم می شد
    کاش گریه نمی کردم
    من باعث و بانی شم
    دنبال کی می گردم؟
    تقصیر خودم بوده
    هر چی که سرم اومد
    از هر چی که ترسیدم
    عینأ به سرم اومد
    تو حس منو دیدی
    احساس خطر کردی
    تو رازمو فهمیدی
    دنیا رو خبر کردی
    این حادثه ی تلخو
    از چشم تو می دیدم
    تو روی تو دنیا بود
    من پشت تو جنگیدم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #85
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    سکوتت رو که می بینم بازم دلشوره می گیرم

    توی آغوش بارونم دیگه آروم نمی گیرم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #86
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    چقدر سخته چشم انتظار جاده ای باشی که هیچ مسافری هوس گذر از جاده ی انتظار تو را نداشته باشد
    جاده ای بی انتها و صبور...
    چشمانم را میبندم ابتدای جاده را به استقبال چشمانم میاورم تو را میبینم که با خاطری خسته و دلی شکسته
    به انتهای جاده مینگری...
    به سویت میدوم چیزی در سینه ام تلاش برای فرار از زندانی را دارد که زندانبان صبوری دارد
    پهنای صورتم غرق در نم ابی شده که سردی گونه را به داغی مطلق می خواند
    از اسمان که باران نمی اید !
    پس این نم پیام اور چه دریای خروشانیست؟
    قامتت را در دریای ابی متلاطم میبینم چشمها را بر هم میگذارم
    دریا رابه دو نهر کوچک و غلتان به روی گونه ام می بخشم
    باز به سویت میدوم چه راه طولانی...
    نفس نفس میزنم از سینه ام تنها یک کلمه می گریزد آه...
    چرا؟ افسوس برای چه ؟ باز میدوم چرا به تو نمی رسم
    چند لحظه پیش نزدیکترم بودی
    می ایستم!چشمانم را میبندم و میگشایم دورتری میترسم..
    دانه های خیس وحشت سر بر پیشانیم می گذارند
    چشمانم را دگر نمی بندم وقت را نمی کشم
    تو دوری...
    پلکها را به اغوش هم می خوانم شاید نزدیکتر شوی
    محکم و استوار جاده ی طی شده را بر میگردی!
    زبانم سنگ شده می خواهم بخوانمت هیچ صدایی...
    باز دو نهر کوچک جاده انتظار را می شویند
    چشم میگشایم
    من هنوز انتهای جاده ام با دو پای ناتوان و دو نهر همیشه غلتان
    و چه خوش است قصه ی خیال..


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #87
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    گفتی که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنم

    گفتی اگر بيند کسی، گفتم که حاشا می کنم

    گفتی ز بخت بد اگر ناگه رقيب آيد ز در

    گفتم که با افسون گری او را ز سر وا می کنم


    گفتی که تلخی های می، گر ناگوار افتد مرا

    گفتم که با نوش لبم آن را گوارا می کنم

    گفتی چه می بينی بگو، در چشم چون آيينه ام

    گفتم که من خود را در او عريان تماشا می کنم


    گفتی که از بی طاقتی دل قصد يغما می کند

    گفتم که با يغماگران باری مدارا می کنم

    گفتی که پيوند تو را با نقد هستی می خرم

    گفتم که ارزان تر از اين من با تو سودا می کنم


    گفتی اگر از کوی خود روزی تو را گويم برو

    گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم

    گفتی اگر از پای خود زنجير عشقت وا کنم

    گفتم ز تو ديوانه تر دانی که پيدا می کنم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #88
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    اون روزای قشنگی که با هم بودیم یادت میاد


    که میگفتی به چشام بی تو شبا خواب نمیاد



    یه نگا به قبلنا کن خوشی بود تو لحظه هامون



    حالا که داری میری بگو چی میبینی تو چشام



    عزیزم حالا چی شد دلت یهو این جوری شد



    تو که بی وفا نبودی اهل این حرفا نبودی



    دارم از غصه میمیرم چی شده با من غریبی



    بی تو من توسرد وتفهیم یه خزون بی بهارم



    نگو که دوسم نداری آخه من باور ندارم



    نگو نمیتونی دیگه با من بمونی



    نگو نگو درد منو عزیزم نمیدونی



    نگو میرم و دیگه پیدام نمیشه



    باید تنها بمونی ی ی ی



    چی جوری به رفتن تو عادت کنم



    چی جوری بغض سنگین تو گلومو بشکنم



    تو اتاقم که هنوز پر از عطر توئه



    کاش بشه یه جوری خودم و راحت کنم




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #89
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    هرشب وقتي تنها ميشم حس ميکنم پيش مني

    دوباره گريم ميگيره انگار تو آغوش مني
    روم نميشه نگات کنم وقتي که اشک تو چشمامه
    با اينکه نيستي پيش من انگار دستات تو دستامه
    بارون ميباره و تو رو دوباره پيشم ميبينم
    اشک تو چشام حلقه ميشه دوباره تنها ميشينم
    قول بده وقتي تنها ميشم بازم بياي کنار من
    شباي جمعه که مياد بياي سر مزار من
    دوباره باز ياد تو شد زمزمه نبودنم
    ببين که عاقبت چي شد قصه با تو بودنم
    خاک سر مزار من نشوني از نبودنت
    دستاي نامردم شهر چرا ازم ربودنت
    به زير خاکم و هنوز نرفتي از خيال من
    غصه نخور ، سياه نپوش ، گريه نکن براي من
    ديگه فقط آرزومه بارون بباره رو تنم
    دوباره لحظه های سرد منو به باد رفتنم
    بارون ميباره و تو رو دوباره پيشم ميبينم
    اشک تو چشمام حلقه ميشه دوباره تنها مي شينم
    ديگه فقط ارزومه بارون بباره رو تنم
    رو سنگ قبرم بنويس تنها ترين تنها منم
    رو سنگ قبرم بنويس.................... تنها ترين تنها منم



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #90
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    تنها ماندم
    با چشمانی آزرده از هجوم تلخ تند باد ها
    با چهره ای تکیده از سرمای زندگی
    بی عشق ؛
    و حتی امید .
    تنها ماندم
    بی چراغ ، در جاده ی تاریک زندگی ,
    بی ماه هم ؛
    آسمان دلش نسوخت برای پاهای برهنه
    برای جاده ی پر سنگ
    برای من ؛
    تو
    برای عشق دیرینه ی مان


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 9 از 15 نخستنخست ... 5678910111213 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/