تشنه
با هوس عاشق آن چشمه نوریم هنوز
وای و صد وای، کزین مرحله دوریم هنوز
دیگران، رهسپر ثابت و سیاره شدند
ما بر این خاک سیه، مست غروریم هنوز
نه کمال از دگران دیده، نه نقصان در خویش
ای زمان آینه بگذار، که کوریم هنوز
زنده کش بوده و با مرده پرستی شادیم
این گواهیست که ما طالب گوریم هنوز
تکیه بر کار پدر کرده و بیکاره شدیم
خرم از فاتحه اهل قبوریم هنوز
دوزخی تا نبود، سوی عبادت نرویم
چه توان کرد که ما عاشق زوریم هنوز
راحت خویشتن از دست قضا میجوئیم
تشنه لب بر سر این برکه شوریم هنوز
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)