سفر پیدایش
کبود گرد شب ، از آسمان فرو می ریخت
غمین ، چو خنده ی پژمرده بر لبان مسیح
ز باغ عدن که روییده سوی خاور، سبز
دو خط نور درخشید چون دو بازوی پاک
دو خط نور که گفتی
در انتظار تجلای پیکری بودند .
نسیم پر برکت از شمال باغ وزید
زنی شکفت ،
دو بازوی او
دو خط نور
به باغ خاور اندیشه ، سفر پیدایش
ز واژه های درخشنده ، خط هستی یافت .
( و روح پاک خداوند
بر آبهای جهان وجود ، لغزان بود )
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)