دِلــهُــره هــایَــت را بــه بــاد بــده
ایـنــجــا دلــیــســت
کــه بَــرای آرامِــشَــت دســتــی بــه آسِـمـان دارد.
دِلــهُــره هــایَــت را بــه بــاد بــده
ایـنــجــا دلــیــســت
کــه بَــرای آرامِــشَــت دســتــی بــه آسِـمـان دارد.
سير شده ام بس که از آدم ها زخم خورده ام !!
خدا خيرتان دهد به من محبت دروغين تعارف نکنيد !!
من سيرم ...!!
خدایا!
یا فریاد در گلو یم را بگیر، یا بغض گلوگیرم را …
هرکدام راه دیگری را بسته . . .
آنقدر مرا سرد کرد
از خودش...
از عشق...
که حالا به جای دل بستن یخ بسته ام.
آهای!!!
روی احساسم با نگذارید...
لیز می خورید...
این روزها
باران هم نیاید
من دلگیر می شوم
اصلا مهم نیست
که باران بر کوچه ببارد
یا بر بسترم !
باران هم که نباشد
چشمان من خیس است
کاش نامت را
با خط بریل می نوشتند
صدا کردنت کافی نیست
شکوه تو و نامت را
باید لمس کرد
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
گذشته در چشمانم مانده است
عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است
چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی
صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم
که نفهمی هنوز هم دوستت دارم
بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته
آسمان پر باران چشم هایم
بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه
بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد
وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟
نمیشه که تو باشی من و من عاشقت نباشیم
فاصله را معنا کن با کتابی که زبانش آمدن است …
دست بر دیوار سیمانی بکش لمس قلب من به همین آسانی است …
بیراهه ای که به کوچه ی عشق می رسید اشتباه نبود راه را اشتباه آمده بودم پشیمان نیستم!
راهنما شده ام ….
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)