صفحه 6 از 16 نخستنخست ... 2345678910 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 151

موضوع: ღ.•.• ღ اشعار احمد ظاهر ღ.•.• ღ

  1. #51
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    باز آمدی ای جان من ، جانها فدای جان تو
    جان من و صد همچو من ، قربان تو ، قربان تو
    من کز سر آزادگی ، از چرخ سر پيچيده ام
    دارم کنون در بندگی ، سر بر خط فرمان تو
    آشفته همچون موی تو ، کار من و سامان من
    مست است همچون بخت من ، عهد تو و پيمان تو
    مگذار از پا افتم ، ای دوست دستم را بگير
    روی من و درگاه تو ، دست من و دامان تو
    گفتی که جانان که ام ، جانان من ، جانان من
    گفتی که حيران که يی ، حيران تو ، حيران تو
    امشب اگر مرغ سحر خواند سرود ، ميخوانمش
    چون بارها بر بست لب ، او در شب هجران تو
    با بوسه يی از آن دو لب ، اکرام را اتمام کن
    هر چند باشد پارسا ، شرمندۀ احسان تو


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #52
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    باز آی و کنارم بنشين تا به تو گويم
    آن را که به صد نامه و دفتر نتوان گفت
    حاشا چه نيازی به سخن زانکه نگاهم
    گويد آنرا که نشايد به زبان گفت
    دور از تو در اين خانه، شادی کُش و خاموش
    روزان و شبانم همه آئينه ی غم بود
    ای هسته ی اميد نهد نيستی من
    بعد از تو وجودم نمی از ابر الم بود


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #53
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    باز ميخواهم ترا، ای عشق من
    باز هم نام تو بر لب ميبرم
    اين نگاه بی فروغ خسته ام
    کی به جانت آتشی، ديگر زند
    اين لبان سرد و خالی از هوس
    کی تواند، مستی پيشين دهد
    باز ميخواهم ترا، ای عشق من
    باز هم نام تو بر لب ميبرم
    راست ميگويی دلا ديوانه ام
    چون که خواهم صدر بزم غير را
    می ستانم با همه بی مهريش
    گر شوم بر درد عشقش مبتلا
    باز ميخواهم ترا، ای عشق من
    باز هم نام تو بر لب ميبرم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #54
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بت نازنينم! مه مهربانم
    چرا قهري از من، بلايت به جانم
    عزيزم! چه كردم كه رنجيدي از من
    بگو تا گناه خودم را بدانم
    ز من عمر خواهي؟ بگو تا ببخشم
    به من زهر بخشي؟ بده تا ستانم
    فلك مات بود از توانايي من
    كه اكنون چنين پيش تو ناتوانم
    ز درس محبت بجز نام جانان
    به چيزي نگردد زبان در دهانم
    من آخر از اين شهر بايد گريزم
    كه مردم به تنگ آمدند از فغانم
    چه دستان كنم تا روم جاي ديگر
    كه اين مملكت پر شد از داستانم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #55
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بخدا تنگست دلم ، تنگست دلم
    نه او آتش ميگيرد ، نه زغم آب ميشود
    مگر از سنگست دلم ،
    سنگست دلم ، سنگست دلم
    پس آن چشم سياه ، پس آن رنگ لبان
    پس يک رنگی تو ، پس آن سادگی ها
    پس پنهان ديدنت، پس طرز سخنت
    ای گل تازه و تر، پس عطر بدنت
    پس آن طرز نگاه، پس آن ناز و ادا
    پس گفتار خوشت، پس آهنگ صدا


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #56
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بخود گفتم پس از چندی فراموشت کنم، کردم
    به اندوۀ جدايی ها هم آغوشت کنم، کردم
    اگر ميخواستی رسوا کنی نام مرا، کردی
    و گر ميخواستم چون شعله خاموشت کنم، کردم
    پس از آن آرزومندی که در پی داشت نوميدی
    دلم ميخواست در مرگم سيه پوشت کنم، کردم
    مرا درديست کو درمان ندارد جز فراموشی
    دلت ميخواست گر روزی فراموشت کنم، کردم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #57
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بد دعايت کنم او بد دعايت کنم
    اويت گرم باشه ، نانت همه يخ
    گفتم که به چوک جاده تنها نروی ، او ظالم رفتی
    گفتم که به پارک شهر بی ما نروي ، او ظالم رفتی
    بد دعايت کنم او بد دعايت کنم
    اويت گرم باشه ، نانت همه يخ
    گفتم که بيا به کلبه ويرانه ، گفتی نی نی
    گفتم که بسوی کس تو نگاه نکنی ، ديدم ديدی
    بد دعايت کنم او بد دعايت کنم
    اويت گرم باشه ، نانت همه يخ
    گفتم که محمل رقيبان نروی ، او ظالم رفتيی
    گفتم که بغير عهد و پيمان نکنی ، او ظالم کردی
    بد دعايت کنم او بد دعايت کنم
    اويت گرم باشه نانت همه يخ


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #58
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بداغ نامرادی سوختم ای اشک طوفانی
    به تنگ آمد دلم زين زندگی ای مرگ جولانی
    در اين مکتب نميدانم چه رمز مهملم يارب
    که نی معنی شدم، نی نامه و نی زيب عنوانی
    از اين آزادگی بهتر بود صد ره به چشم من
    صدای شيون زنجير و قيد کنج زندانی
    به هر وضعيکه گردون گشت کام من نشد حاصل
    مگر اين شام غم را مرگ سازد صبح پايانی
    جوانی سلب گشت و حيف کآمال جوانی هم
    يکايک محو شد مانند اعلام پريشانی
    زيک جو منت اين ناکسان بردن بود بهتر
    که بشکافم بمشکل صخره سنگی را بمژگانی
    گناهم چيست، گردونم چرا آزرده ميدارد
    ازين کاسه گدا ديگر چه جستم جز لب نانی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #59
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض





    بر خاطر آزاده غباری ز کسم نيست
    سرو چمنم شکوه يی از خار و خسم نيست
    از کوی تو بی ناله و فرياد گذشتم
    چون قافله ی عمر نوای جرسم نيست
    افسرده ترم از نفس باد خزانی
    کان نوگل خندان نفسی هم نفسم نيست
    صياد ز پيش آيد و گرگ اجل از پی
    آن صيد ضعيفم که ره پيش و پسم نيست
    بی حاصلی و خواری من بين که درين باغ
    چون خار بدامان گلی دسترسم نيست
    از تنگدلی پاس دل تنگ ندارم
    چندان کشم اندوه که اندوه کشم نيست
    امشب رهی از ميکده بيرون ننهم پای
    آزردۀ دردم، دو سه پيمانه بسم نيست



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #60
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض





    برايم گريه کن امشب ، که تنها امشبم با تو
    برايم گريه کن فردا ، بجز يادی نخواهد بود
    جهان عشق خواهد بود ، بنام ليلی و مجنون
    و ليکن رهروان عشق را رهبر نخواهد بود
    برويم بوسه زن امشب ، که تنها امشبم با تو
    بجز از امشبم اينجا ، شبی ديگر نخواهم بود
    نمی خواهم که بر گورم ، لب مهر و وفا سايی
    و يا بی من نميخواهم ، که بی يار دگر مانی



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 6 از 16 نخستنخست ... 2345678910 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/