صفحه 6 از 6 نخستنخست ... 23456
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 53 , از مجموع 53

موضوع: در مورد شب قدر تاپیک

  1. #51
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    5,550
    تشکر تشکر کرده 
    7,087
    تشکر تشکر شده 
    8,503
    تشکر شده در
    2,353 پست
    قدرت امتیاز دهی
    1937
    Array

    پیش فرض

    ترجمه:
    موسی (علیه السلام)گفت:
    خداوندا! مى‏خواهم به تو نزدیك شوم، فرمود: قرب من از آن كسى است كه شب قدر بیدار شود،
    گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن كسى است كه در شب قدر به مسكینان رحمت كند.
    گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم فرمود: آن، از آن كسى است كه در شب قدر صدقه‏اى بدهد.
    گفت‏: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه‏هایش مى‏خواهم، فرمود: آنها از آن كسى است كه در شب قدر تسبیحش را انجام دهد.
    گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مى‏خواهم، فرمود: آن، از آن كسى است كه در شب قدر استغفار كند.
    گفت‏: خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، فرمود: خشنودى من از آن كسى است كه در شب قدر دو ركعت نماز بگذارد.
    توضیح:
    لیلة القدر شبى است كه قرآن نازل شده است و ظاهراً مراد به قدر، تقدیر و اندازه‏گیرى است. خداى تعالى در آن شب حوادث یكسال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى‏نماید، زندگى و مرگ، رزق، سعادت، و شقاوت و چیزهایى از این قبیل را مقدر مى‏سازد.
    رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور) ص 95
    جمعى از نویسندگان
    پى نوشتها:
    1- وسائل الشیعه، ج 7 صفحه 256.
    2- وسائل الشیعه، ج 7 صفحه 262.
    3- مستدرك الوسائل، ج 7 صفحه 458.
    4- مستدرك الوسائل، ج 7 صفحه 456.
    بر گرفته از imamalinet.net
    ارائه دهنده مقاله (12) : محمد مهدی رفیعی


    93365739541900062743
    profilephpid100002248043280

    22771097565880345367
    facebook

    23759482593804762228
    NewGame7191

  2. #52
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    5,550
    تشکر تشکر کرده 
    7,087
    تشکر تشکر شده 
    8,503
    تشکر شده در
    2,353 پست
    قدرت امتیاز دهی
    1937
    Array

    پیش فرض

    آنچه از مجمــوع مباحث به دست میــآید اين است كه با ملاحظـه آيـات و روايـات و دريافت ها و مشاهدات، اطمينان كامل پيدا مى كنيم كه شب قدر هيچ گونه منافاتى با اختيار انسان ندارد و يقين، او در مقـدرات و سرنوشتى كه در شب قدر برايش رقم مى خورد موثر است؛ حتى مى شود گفت كه نقش اصلى را به خود انسان سپرده اند تا آنچه بخواهد براى فردا رقم بزند.


    ادله اى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى كند به شرح زير تقديم مى گردد:

    ۱- حالات و دريافت هاى شخصى
    كسانى كه اهل دعا و راز و نياز و اهل شب قدر هستند، نقش خويش را در شب قدر به خوبى دريافته اند. گاهى اين حالات آن چنان ژرف و تاثيرگذار است كه تا شب قدر آينده و بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در يك خط و سير معنوى قرار مى دهد. ديگرانى هم كه به اين حد از معنويت راه پيدا نمى كنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داریهای شب قدر بهره بردارى كرده و فيض معنوى مى برند. ريشه اصلى اين دگرگونى ها و حالات، به خود افراد بر مى گردد و اينكه تا چه حد خود را آماده بهره بردارى از بركات شب قدر و فضيلت هاى آن كرده باشند. اگر معنوياتى كه در شب قدر نصيب انسان شده و در زندگى آن ها تحولى آفريده، هيچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نويسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند، براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدير كنند در اين صورت مقتضاى حكمت و مصلحت اين است كه يا به هيچ كس هيچ ندهند و يا آنچه مى دهند، به همه يكسان و على السويه بدهند؛ در حالى كه ما مى دانيم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازير مى گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مى شود؛ پس نتيجه مى گيريم تنها دليل اين تفاوت، كارها و اعمال و ميزان تلاش خود بندگان است و بس. نتيجه اينكه يكى از راه هاى رسيدن به اينكه آيا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند يا نه، اين است كه ببينيم چه اندازه دگرگونى در همين شب با بركت در آنان ايجاد گشته است.

    ٢- شناساندن شب قدر

    خداوند تبارك و تعالى با نزول سوره اى خاص، شب قدر را به مردم معرفى فرموده است. در دو آيه اين سوره مباركه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود مىآيند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در او، برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است. فردى به امام باقر (ع) عرض كرد: مراد و مقصود از اينكه شب قدر بهتر از هزار ماه است چيست؟ حضرت فرمودند: ((والعمل الصالح فيها من الصلاه والزكاه و انواع الخير خير من الف شهرليس فيها ليله القدر)) (1)؛ كار شايسته از قبيل نماز و زكات، صدقات و انفاقات و، انواع خوبى ها در آن شب برتر از هر كار شايسته اى است كه در مدت هزار ماه كه شب قدر در آن نيست، انجام شود. اگر كارهاى نيك بندگان و چند برابر پاداش آن تاثيرى در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودى عايد بندگان مى شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بيان كردن اين مطلب، سود و زيانى را متوجه هيچ كس نمى كند، چه انگيزه اى در اعلام اين شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتيجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا بايد مردم در جريان آن باشند و دانستن آن چه گره ای از كار بندگان مى گشايد؟ مى دانيم كه كار بيهوده حتى از افراد عادى و معمولى پسنديده نيست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمين كه هيچ كارى را بدون حكمت و مصلحت انجام نمى دهد. حكمت معرفى شب قدر به عنوان شبى كه قرآن در آن نازل شده و شبى كه مقدرات در آن سامان داده مى شود، اين است كه بنده سرنوشت و مقدرات خويش را به قرآن پيوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فكر و عمل خويش قرار بدهد،اگر كردارش موافق با قرآن و در جهت آن باشد، عمل كننده به آن سعادتمند است واگر خداى نكرده مخالف با قرآن باشد، فاعل آن شقى خواهد بود.

    ۳- اجماع و سيره مسلمانان

    مى دانيم كه همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهى، بر اهميت شب قدر و احياى آن تاكيد فراوان دارند و به شب زنده دارى آن شب، اهتمام مى ورزند. نقل شده كه يكى از دانشمندان بزرگ اسلام، براى اينكه شب قدر را درك كند، يك سال تمام يعنى حدود 357 شب، از سر شب تا به صبح شب زنده دارى كرد.(2) اين همه اقبال و توجه به تشكيل اجتماعات با شكوه براى خواندن دعا و مناجات و راز و نياز و تضرع و ابتهال، همراه گريه وزارى و استغفار، برخاسته از يك واقعيت انكارناپذير است و آن دخالت انسان ها در سرنوشت خودشان است.

    ۴- سفارش امامان دين بر احياى شب قدر حتى در حال بيمارى

    امام صادق(ع) به ابوبصير مى فرمايد: ((وصل فى كل واحده منهما مئه ركعه))؛ در هر يك از دو شب بيست و يكم و بيست و سوم صد ركعت نماز بخوان ((واحيهما ان استطعت الى النور))؛ تا مى توانى آن دو شب را تا سپيده صبح شب زنده دارى كن ((واغتسل فيهما))؛ در آن دو شب غسل كن. ابو بصير عرض كرد اگر نتوانستم ايستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان. اگر باز هم نتوانستم؟ خوابيده بخوان.
    اگر باز هم نتوانستم؟ ايرادى ندارد كه سر شب كمى بخوابى و باقى مانده شب ر، به هر نحوى كه مى توانى به عبادت بپردازى، چون در ماه رمضان، درهاى آسمان گشوده است، شيطان ها در زنجيرند و اعمال مومنان پذيرفته مى شود. از حديث فوق، مى توان تاثير فراوان كارهاى انسان را بر سرنوشت او ارزيابى كرد. مى بينيم ابوبصير كه يك راوى زبردست و كار كشته در فن روايت است، با پيش بردن مرحله به مرحله سوال ها در صدد آن است كه ژرفاى شب قدر و اهميت عمل در آن شب را به دست آورد؛ امام (ع) هم، چنان بر اهميت عبادت در شب قدر پافشارى مى فرمايند كه رضايت نمى دهند بنده حتى اگر بيمار باشد، از نتيجه اعمال صالح خويش محروم گردد. نكته در خور توجهى كه تاثير انسان را مشخص مى كند، جمله پايانى امام (ع) است كه آن را به عنوان ريشه و علت تاكيد و تشويق بر عمل صالح بيان فرموده اند؛ آنجا كه فرمودند: ((و تقبل اعمال المومنين))؛ اعمال مومنان در شب قدر پذيرفته مى شود. (3)


    ٥- تشويق زياد به دعاهاى ماثور و راز و نياز

    مى دانيم كه دعاهاى شب قدر، از طولانى ترين و پر محتواترين دعاهاست؛ دعاهايى مانند ((جوشن كبير))، ((ابوحمزه ثمالى)) و امثال آن ه، كه اگر با حال و توجه خوانده شود، مايه انقلاب و دگرگونى روحى است، ادعيه اى كه انسان را با دريايى از معارف آشنا مى كند. انسان با خواندن دعا از يك طرف، با ياد آورى لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بى پايان خداى مهربان او را در كنار و دستگير خويش مى بيند و نور اميد در دلش مى درخشد و از ديگر سو، با ياد آوردن سختى هاى جان كندن، تنگى و فشار قبر، گرفتارىهاى عالم برزخ، حساب و كتاب فرداى قيامت، شعله هاى دردناك و سوزان دوزخ و حسابرسى دقيق در صحراى محشر، تمام وجودش، سرشار از ترس و نگرانى گرديده و آنچه عيش و نوش است فراموش كرده و گذشته خود و آنچه بوده و كرده است را با آنچه بايد باشد مى سنجد و زيانى كه در گذشته متوجه وى شده است را در مى يابد و علاوه بر شك و ترديدى كه نسبت به راه و روش نا مطلوب خويش پيدا مى كند، ندامت سراسر وجودش را پر كرده و تصميمى سرنوشت ساز مى گيرد و مسير زندگى اش را دگرگون مى كند. اگر هم به اين مرحله نرسد، لااقل بر كردار خود بيشتر مواظبت خواهد داشت؛ زيرا بيم و اميدى كه دستاورد شب قدر است در مراحل زندگى به يارىاش مى شتابد. در مقابل، اگر كسى از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپرى كند، در همان جمود و غفلت، زندگى را به پايان خواهد برد و سرنوشتى شقاوت بار در انتظارش مى باشد. از گفتار فوق، اين نتيجه به دست مىآيد كه در واقع خود انسان وارد مسير سرنوشت خويش گشته و آن را تغيير مى دهد. گاهى براى پيمودن مسير مقدرات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل مى نشيند؛ گر چه دعا هم نوعى عمل محسوب مى شود. بنابراين، دعا در شب هاى قدر كه يك كار اختيارى است منشااثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛ به همين دليل به آن سفارش اكيد شده است. علاوه بر سفارش شفاهى بزرگان دين و علماى اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شب هاى قدر تاكيد بيشترى بر اين امر شده است؛ پس حتما منشا اثر است وگرنه كار لغو و بيهوده از بزرگان سر نمى زند.

    ٦- نكوهش بهره نبردن از شب قدر

    پيامبر گرامى اسلام (ص) فرمودند: ((من ادرك ليله القدر، فلم يغفر له فابعده الله )) (4)؛ از خداوند به دور باد و نفرين بر كسى كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزيده نشود. با اين حديث نقش انسان در تعيين سرنوشت خود واضح تر مى گردد و معلوم مى شود كه بدبختى و شقاوت مقدر در شب قدر، نتيجه كار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقى با توجه به شان و مقام پيامبر گرامى (ص) قابل قبول نيست كه آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن كارى بى اثر و بى خاصيت، سهل انگاران را نكوهش و مذمت فرمايند. ((انس بن مالك)) از پيامبر(ص) نقل كرده كه فرمودند:((ان هذا الشهر قد حضركم))؛ ماه مبارك به شما رو آورده است. ((و فيه ليله خير من الف شهر))؛ در اين ماه شبى است كه برتر از هزار ماه است. ((من حرمها فقد حرم الخير كله))؛ هر كس از فيض شب قدر محروم گردد، از تمام خيرات بى نصيب مانده است. ((ولا يحرم خيرها الا محروم)) (5)؛ و محروم نمى ماند از بركات شب قدر، مگر كسى كه خويشتن را محروم كرده است. روايات، بعضى از گناهان را مانع بهره بردارى گناهكار از شب قدر دانسته اند، از جمله آن كارها ميخوارگى يا ((دايم الخمر)) بودن و نيز آزار پدر و مادر است.

    ٧- شب قدر مكمل اعمال صالح

    يكى از دلايل تفضل شب قدر به امت اسلام، كامل و پر كردن پيمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران كمبودهاى آنان است، تا با دستى پر اين جهان را ترك كنند. پيش از اين گفتيم كه امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه ((ليله القدر خير من الف شهر)) فرمودند: مراد اين است كه انجام كار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روايتى نيز از امام باقر(ع) وارد شده، در پاسخ به اين پرسش كه چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت ديگر فلسفه شب قدر چيست؟ ايشان مى فرمايند: ((و لولا ما يضاعف الله للمومنين، لما بلغوا ولكن الله عز و جل يضاعف لهم الحسنات))؛ اگر خداوند كارهاى مومنان را چند برابر نكند به سر حد كمال نمى رسند، اما از راه لطف كارهاى نيكوى آن ها را چند برابر مى فرمايد تا كاستى هايشان جبران شود. از اين روايت و روايت قبلى به خوبى مى توان فهميد كه مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامى كه يك عمل صالح معمولى با زمانى پر بركت و مقدس همراه گردد، از ارزشى چند برابر برخوردار مى شود و گاه همراه شدن يك عمل صالح با ولايت و اعتقاد و امامت مى تواند انسان را به اوج شرافت برساند؛ پس، راز سعادتمند شدن انسان ها در شب قدر، عمل اختيارى صالحى است كه با عنايت خداوند، بركت يافته و چند برابر مى شود. در روايات به پاره اى از اعمال سفارش شده كه نتيجه ويژه آن در شب قدر نهفته است.

    ٨- نتيجه بخش بودن بعضى از اعمال در شب قدر:

    1- نماز ((انس بن مالك)) از پيامبر گرامى(ص) روايت كرده كه فرمودند: ((من صلى من اول شهر رمضان الى آخره فى جماعه فقد اخذ بحظا من ليله القدر)) (6)؛ كسى كه از اول تا آخر ماه مبارك، در نماز جماعت حاضر شود، بهره اى از شب قدر نصيبش شده است.
    2- افطارى دادن با مال حلال ((ابو شي ابن حيان)) از پيامبر اكرم(ص) نقل كرده كه فرمودند: ((من فطر صائما فى شهر رمضان من كسب حلال صلت عليه الملائكه و ليالى رمضان كلها و صافحه جبرائيل(ع) ليله القدر و من صافحه جبرائيل(ع) يرق قلبه و تكثر دموعه...)) (7)؛ كسى كه با مالى كه از راه حلال به دست آورده، روزه دارى را افطار دهد، در تمام شب هاى رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئيل در شب قدر با وى مصافحه كند، نشانه مصافحه جبرئيل آن است كه دل مصافحه شونده نرم و اشكش جارى مى شود.
    3- صدقه درباره امام زين العابدين(ع) آمده است: ((كان اذا دخل شهر رمضان تصدق فى كل يوم بدرهم فيقول: لعلى اصيب ليله القدر)) (8)؛ در هر روز ماه مبارك يك درهم صدقه مى دادند، آن گاه مى فرمودند: شايد با اين كار، شب قدر را دريابم و از آن بهره گيرم. ((عبدالله بن مسعود)) روايت مى كند كه شبى رسول خدا(ص) از نماز عشا فارغ شد، مردى از ميان صفوف برخاست و گفت: اى مهاجران و انصار، مردى غريبم و بر هيچ چيز قدرت ندارم. مرا طعامى دهيد. رسول خدا گفت: اى فقير، ذكر غريب مكن كه دل مرا اندوهگين ساختى. بعد از آن فرمودند: غريبان چهار قسمتند: 1- مسجدى كه در ميان قومى باشد كه در آنجا نروند و نماز نخوانند. 2- مصحفى و قرآنى كه در خانه اى باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نكنند. 3- عالمى كه در ميان جماعتى باشد و ايشان تفقد وى نكنند و از او مسايل دينى سوال نكنند. 4- اسيران اهل اسلام كه در ميان كفار باشند، پس فرمود: كيست كه موونه و غذاى اين مرد را كفايت كند تا در فردوس اعلا خدا او را جاى دهد؟ حضرت على(ع) برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا(س) رفت و گفت: اى دختر رسول خد، در كار اين ميهمان نظرى كن. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندكى موجود است و حسن و حسين گرسنه اند و شما روزه داريد و آن طعام يك نفر را بيشتر كفايت نمى كند. على(ع) فرمود: آن را حاضر كن.
    فاطمه(س) طعام را پيش آورد. حضرت امير آن طعام را پيش ميهمان نهاد و با خود گفت كه اگر من از اين طعام بخورم ميهمان را كافى نباشد و اگر نخورم سبب خجالت ميهمان شود، پس دست دراز كرد به سوى چراغ و چنان نشان داد كه چراغ را اصلاح مى كنم و آن را خاموش كرد و فاطمه(س) را گفت در روشن كردن چراغ ديگر تعلل كن تا ميهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را مى جنباند تا مهمان تصور كند كه على غذا مى خورد. و چون ميهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه(س) چراغ را آورد و طعام همچنان برجاى بود. اميرالمومنين فرمود: اى فقير، چرا طعام خود را نخوردى؟ گفت: سير شدم؛ پس على(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسين(ع) و فضه و همسايگان از آن طعام خوردند و هنوز باقى بود. (9)

    4- شب زنده دارى حضرت رسول (ص) فرمودند: ((من احيا ليله القدر حول عنه العذاب الى السنه القابله)) (10)؛ كسى كه شب قدر را شب زنده دارى كند، تا شب قدر آينده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
    5- غسل و شب زنده دارى امام موسى بن جعفر(ع) فرمودند: ((من اغتسل ليله القدر و احياها الى طلوع الفجر خرج من ذنوبه)) (11)؛ كسى كه در شب قدر غسل كرده و تا سپيده صبح شب زنده دارى كند، گناهانش آمرزيده مى شود. رواياتى كه ذكر شد به خوبى دلالت دارند كه برخى مقدرات و پاداش ه، مانند دور شدن عذاب دوز كه در حديث پيامبر اكرم(ص) ذكر شده بود، نتيجه كار خود بندگان است. موارد فوق مى تواند براى نشان دادن اينكه سرنوشت هر انسانى در شب قدر به دست خودش رقم مى خورد، كافى باشد، ولى براى تكميل بحث، نكاتى چند كه خارج از چارچوب شب قدر و نشان دهنده موثر بودن انسان در تعيين سرنوشت خويش است را مطرح مى كنيم. اين بحث تكميلى را در دو بخش انجام مى دهيم:

    1-عمل و پاداش آن در ماه مبارك رمضان. 2-عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.
    1- پاداش ها در ماه مبارك رمضان

    امام هشتم على بن موسى الرضا(ع) فرمودند: در ماه مبارك كارهاى خوب پذيرفته و كارهاى زشت بخشيده شده است. خواندن يك آيه قرآن در اين ماه، برابر با يك ختم قرآن در ماه هاى ديگر است. كسى كه برادر خود را با يك لبخند شاد كند، در روز واپسين خداوند دلش را شاد كرده و مژده بهشت به او دهد. كسى كه مومنى را در اين ماه يارى كند، خداوند در روزى كه قدم ها بر پل صراط مى لغزند او را دستگيرى كرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هركس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قيامت بر وى خشم نكند. هركس درمانده اى را فريادرسى كند، خداوند در روز قيامت وى را از رسوايى بزرگ ايمن گرداند و رسوايش نكند. كسى كه ستمديده اى را يارى كند، خداوند او را در دني، در مقابل دشمنانش يارى كرده و در روز قيامت نيز، در موقف حساب و ميزان ياريش فرمايد. (12) و در روايت ديگر امام صادق(ع) از پيامبر اكرم(ص) روايت كرده كه فرمودند: كسى كه ماه مبارك رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به ديگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمى مى كند. (13) دو روايت بالا ارتباط محكم پاداش ها و اعمال بنده در ماه مبارك و نقش انسان در ترسيم سيماى درونى او را كاملا آشكار نموده است.
    2- پاداش عمل با صرف نظر از زمان خاص آيات و روايات فراوانى هست كه بعضى دگرگونى ها و پاداش هاى خاص را نتيجه كار بنده دانسته، يا عمل او را تنها عامل معرفى كرده اند.

    نمونه اى از اين آيات و روايات: ((ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم))(14)؛ در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمى دهد، تا آنان حال خود را تغيير دهند. ((ظهر الفساد فى البر والبحر بما كسبت ايدى الناس ليذيقهم بعض الذى عملوا لعلهم يرجعون)) (15)؛ به سبب اعمال مردم، فساد در خشكى و دريا آشكار شد تا به آنان جزاى بعضى از كارهايشان را بچشانند، باشد كه باز گردند. دعا دگرگون كننده سرنوشت ((ابن حبان)) و ((حاكم)) از پيامبر اكرم(ص) روايت كرده اند كه فرمود: فقط دعاست كه تقدير و سرنوشت ها را دگرگون مى كند و تنها نيكى است كه مايه افزايش عمر مى گردد. گاهى شخص گناهى را مرتكب مى شود و به واسطه آن از روزى و نعمتى محروم می ماند.

    1- اصول كافى ، ج 4، ص 158.مى گردد (16).
    2-
    فوائد الرضويه ، ص 10 - قصص العلم، ص 18- سيماى فرزانگان ، ج 3.
    3- وسائل الشيعه، ج 10، باب 32، ص 354.
    4- بحار الانوار ، ج 94، ص 80، ح 47.
    5- كنزالعمال ، ج 8 ، ص 534، ح 24028.
    6- همان ، ص 545، ح 24090.
    7- الترغيب و الترهيب ، ج 2 ، ص 95، ح 14.
    8- بحار الانوار ، ج 95، ص 82.
    9- تفسير منهج الصادقين ، ج 9 ، ص 237.
    10- بحار الانوار ، ج 95، ص 145.
    11- همان ، ج 80، ص 128.
    12- همان ، ج 93، ص 341.
    13- همان ، ص 346.
    14- رعد ، آيه 11.
    15- روم ، آيه 41. 16- تحفه الاحوذى ، ج 6 ، ص 348 ، ح 2225.


    93365739541900062743
    profilephpid100002248043280

    22771097565880345367
    facebook

    23759482593804762228
    NewGame7191

  3. #53
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    5,550
    تشکر تشکر کرده 
    7,087
    تشکر تشکر شده 
    8,503
    تشکر شده در
    2,353 پست
    قدرت امتیاز دهی
    1937
    Array

    پیش فرض

    اعمال شبهاى قدر دو قسمت مى ‏باشد:
    اول: اعمال مشترك كه در سه شب بايد انجام شود.
    دوم: اعمال مخصوص كه براى هر شب )نوزدهم، بيست و يكم و سوم( به صورت مستقل بايد انجام شود.

    اعمال مشترك شبهاى قدر

    1 - غسل. علامه‏ ى مجلسى فرموده ‏اند كه غسل شبهاى قدر اگر نزديك غروب آفتاب انجام شود بهتر خواهد بود.
    2 - دو ركعت نماز، در هر ركعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره‏ى توحيد و بعد از پايان نماز، هفتاد مرتبه استغفرالله و اتوب اليه بايد گفته شود.
    »هر كس اين نماز را بخواند قبل از اينكه از جاى خود برخيزد خداوند او و پدر و مادرش را مورد آمرزش قرار خواهد داد«
    3 - قرآن مجيد را مقابل صورت خود گشوده و بگويد:
    اللهمَ اِنى اسئلكَ بكتابكَ المنزلِ و ما فيه اسمُكَ الاكبرُ و اسماوكَ الحسنى و ما يُخاف و يُرجى ان تَجعلنى مِن عُتقائك من النارِ.
    »خدايا از تو درخواست مى ‏كنم به كتاب نازل شده تو و به حقّ آنچه در آنست و در آن نام بزرگ تو و نامهاى نيكوى توست و آنچه بيم و اميد است كه مرا قرار دهى از آزاد شدگان خود از آتش.«
    پس حاجتهاى خود را از خداوند بخواهد.
    4 - قرآن را بر سر گذاشته و بگويد:
    اللهمَ بحق هذا القرآنِ و بحق مَنْ اَرسَلْتَهُ بهِ و بحق كُلِّ مومنٍ مدحتهُ فيهِ و بحقكَ عليهمْ فَلا اَحدَ اعرفُ بحقّكَ منكَ.
    »خدايا بحق اين قرآن و بحق كسى كه به او فرستادى آنرا و بحق هر مومنى كه در آن او را ستودى و بحق تو بر آنها كه احدى آشناتر به حق خودت از تو نيست.«
    پس ده مرتبه بگويد:
    »بك يا الله و ده مرتبه بمحمدٍ و ده مرتبه بعلى و ده مرتبه بفاطمه و ده مرتبه بالحسن و ده مرتبه بالحسين و ده مرتبه بموسى بن جعفر و ده مرتبه بعلى بن الحسين و ده مرتبه بمحمد بن على و ده مرتبه بجعفربن محمد و ده مرتبه به‏ موسى بن جعفر و ده مرتبه به على موسى و ده مرتبه بمحمد بن على و ده مرتبه بعلى بن محمد و ده مرتبه باالحسن بن على و ده مرتبه بالحجة« )هر حاجتى كه از خدادارى طلب كن(.
    معمولا اعمال سوم و چهارم )قرآن سر گذاشتن( را در پايان احياء انجام مى ‏دهند.
    5 - زيارت امام حسين ‏عليه السلام كه در آن شب منادى از آسمان ندا مى ‏دهد هر كس به زيارت امام حسين‏ عليه السلام آمده باشد خداوند او را مى ‏آمرزد.
    6 - احياء داشتن بدين معنى كه تا حد امكان از خواب دورى كرده و به عبادت و راز و نياز و خواندن قرآن و ادعيه بپردازد و هر كس اين كار را بكند همه ‏ى گناهان او هر چند به تعداد ستارگان آسمان و سنگينى كوهها و به اندازه ‏ى درياها باشد بخشوده خواهد شد.
    7 - خواندن صد ركعت نماز، كه فضيلت بسيار دارد و بهتر آن است كه در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه سوره‏ ى توحيد خوانده شود.
    8 - خواندن دعاى جوشن كبير
    در فضيلت اين دعا اينگونه بيان شده كه در يكى از جنگها، پيامبر اكرم )ص( زره سنگينى بر تن داشتند و بدن مباركش را اذيت مى ‏كرد. در اين هنگام جبرئيل فرود آمد و فرمود: اى محمدصلى الله عليه وآله پروردگارت بر تو سلام مى‏ فرستد و مى ‏فرمايد: اين جوشن را از تن در آور و بجاى آن اين دعا را بخوان و بدان كه تو و امتت با خواندن آن در امان خواهيد بود. از نكات قابل توجه اينكه هر كس اين دعا را سه مرتبه درماه مبارك رمضان بخواند خداوند جسد او را بر آتش حرام و بهشت را بر او واجب مى ‏كند.
    در دعاى جوشن كبير هزار اسم خداوند ذكر شده كه اسم اعظم خداوند هم ميان آنها مى ‏باشد، اين دعا صد فصل دارد و در هر فصل ده اسم از اسماى حسناى الهى آمده است كه بايد در آخر هر فصل جمله ى »سبحانك يا لا اله الا انت الغوث الغوث خلّصنا من النار يا رب« را ذكر كرد.

    اعمال مخصوص شب نوزدهم
    اول: گفتن )استغفراللَّه ربى و اتوب اليه( صد مرتبه
    دوم: گفتن اللَّهم العن قتله اميرالمومنين( صد مرتبه
    سوم: خواندن دعاهاى مخصوص اين شب كه در مفاتيح الجنان آمده است.
    اعمال مخصوص شب بيست و يكم
    شب بيست و يكم از شب نوزده فضيلتش بيشتر است، زيرا احتمال اينكه اين شب همان شب قدر باشد، بسيار زياد است، لذا با آگاهى بهتر و توجه لازم به خواندن قرآن و دعا و اعمال سفارش شده ى پرداخته شود.

    اعمال مخصوص شب بيست و سوم
    اول : خواندن سوره ‏هاى عنكبوت و روم
    امام صادق عليه السلام فرمودند: قسم ياد مى‏كنم كسى كه اين دو سوره را در اين شب بخواند از اهل بهشت است.
    دوم: خواندن سوره دخان
    سوم: خواندن سوره قدر )هزار مرتبه(
    چهارم: خواندن دعاهاى مخصوصه اين شب كه در مفاتيح الجنان وارد شده است.

    فرازهايى از دعاى افتتاح
    دعاى افتتاح، از دعاهايى است كه در مجالس شبهاى رمضان، خوانده مى ‏شود. محتواى اين دعا و سرفصل‏هاى مهم و مضامين عمده‏ ى آن را مى ‏توان چنين برشمرد:
    1 - درس توحيد و معارف اعتقادى، صفات متعالى خداوند.
    2 - بيان نعمت‏ها و بزرگوارى و كرامت‏هاى الهى در حق انسان و خطا پوشى خداوند ستارالعيوب
    3 - صلوات بر چهارده معصوم به عنوان پيوند و اتصال به ولايت آنان.
    4 - دعا براى فرج و ظهور امام عصر - عجل الله. و تشكيل دولت كريمه
    5 - جايگاه و نقش امامت و ولايت در جامعه
    6 - شكوه به درگاه خداوند كريم و التجا براى فرج امام زمان )عج( و....
    اللّهم انّى اَفْتَتحُ الثّناء بحَمدك انتَ مُسدّدّ للصّواب بمنّك
    بار الها! در حاليكه )معتقدم(، به لطف و احسانت، هر كار راست و درستى را استوار كننده تويى، با ستايشت ثناگويى را آغاز مى‏كنم
    .... الهّم اَذِنْتَ لى فى دُعائك و مَسئلتك فاسْمَع يا سميعُ مِدحَتى و اجب يا رحيم دعوتى، و اَقِل يا غفورُ عَثْرتى.
    بار الها! اجازه ‏ام فرمودى كه تو را بخوانم و حاجت خويش را از تو طلب كنم پس اى )خداى شنوا، ثناگويى ام را بشنو، و اى مهربان خواسته ‏ام رابرآورده ساز، واى آمرزنده از لغزشم در گذر.
    فكم يا الهى مِنْ كُربةٍ قَدْ فَرَجْتَها، و هُمومٍ قد كَشَفتَها و عَثرةٍ قد اَقلتَهاو رحمةٍ قَد نَشرتَهاو حلقةِ بلاءٍ قَد فككتَها....
    بار الها! چه بسيار غم و گرفتارى اى كه تو گشوده ‏اى، و اندوه هايى كه تو برطرفشان كرده ‏اى، و لغزش هاييكه ناديده گرفته ‏اى، و گره‏هايى غم و اندوهى كه بازشان نموده ‏اى...

    فرازهايى از دعاى ابوحمزه ثمالى (63)
    شيخ طوسى در مصباح المتهجد چنين آورده است كه ابوحمزه ثمالى روايت كرد كه حضرت امام زين العابدين )ع( در ماه رمضان بيشتر از شب را نماز مى ‏كرد و چون سحر مى ‏شد اين دعا را مى ‏خواند.
    الهى لا تودبنى بعقوبتك و لا تمكربى فى حيلتك
    ».... اى معبود من! مرا با عقوبت‏ات تاديب مكن و مكر و حيله ات سختى و بلاى ناگهانى، را در مورد من بكار مگير«.
    ...و انّ الراحل اليك قريب المسافة و انكّ لا تحتجبُ عن خلقك الاّ ان تحجبهم الاعمال دونك
    ... و مى‏دانم كه مسافر به سوى تو راهش كوتاه است و تو هرگز از بندگانت دور و پنهان نيستى، مگر اينكه اعمالشان آنان را از تو دور سازد.
    ... ادعوك يا سيدى بلسان قد اخرسه ذنبه، رب اناجيك بقلب قد او بقه جرمه
    ... اى آقاى من! تو را با زبانى ميخوانم كه گناه آن را لال كرده است. اى پروردگار من! با قلبى با تو راز مى‏ گويم كه جرم و معصيت آن را به ورطه‏ى هلاكت انداخته است.
    ... اذ رايت مولاى ذنوبى فزعت و اذا رايت كرمك طمعت فان عفوت فخير راحم و ان عذبت فغير ظالم.
    ... اى مولاى من! وقتى گناهانم را مى ‏نگرم فرياد و ناله سر ميدهم و وقتى به كرم تو نگاه مى‏كنم به بخشش تو طمع مى ‏بندم. اينك اگر مرا ببخشى بهترين مهربانانى و اگر عذابم نمايى هرگز ستم نكرده ‏اى!
    ... اين سترك الجميل
    كجاست پرده پوشى زيبايت؟
    اين عفوك الجليل
    كجاست بخشش بزرگت ؟
    اين فرجك القريب
    كجاست گشايش نزديكت؟
    اين عناثك السريع
    كجاست دستگيرى فوريت؟
    يا محسن يا مجمل يا منعم يا مفضل، لست اتّك فى انجاة من عقابك على اعمالنا بل بفضلك علينا، لأنّك اهل التقوى و اهل المغقرة، تبدى بالاحسان نعماً و تعفو عن الذّنب كرماً
    اى خداى احسانگر! اى آفريننده‏ ى زيبايى ‏ها! اى نعمت بخش! اى اهل فضل و كرم! من براى رهايى از عقاب تو هرگز بر اعمال خودم تكيه نمى‏ كنم بلكه اعتمادم بر فضل تو نسبت به ما بندگان است. چون تويى اهل تقوى و اهل مغفرت كه هم با احسان، اوّل نعمت عطا مى ‏كنى و سپس با كرمت از گناهان نيز مى ‏گذرى.
    ...فوَ عزتك يا سيّدى لوْ نهرتنى ما بَرحتُ من بابك، ولا كففتُ عن تملقكَ لما انتهى الىَّ من المعرفة بجودك و كرمك.
    اى آقاى من به عزتت قسم اگر مرا برانى، هرگز از در خانه ات روبر نمى ‏تابم و هيچگاه از تملق و التماس باز نمى‏ايستم. چرا كه معرفتم به جود و كرم تو مرا به اينجا رسانده است.
    أنت الهى اوسع فضلاً، و اعظم حلماً منْ أن تقايسنى بفعلى و خطيعتى فالعفو، العفو العفو
    اى معبود من! فضل تو وسيع و حلم تو بسى بالاتر از آن است كه مرا با كردار و خطاهايم محاسبه كنى. مرا ببخش، ببخش، ببخش.
    ...سيدى أناالصّغير الّذى ربّيتهُ
    آقاى من! من صغيرى هستم كه تو تربيتم كرده ‏اى.
    و أنا الضالّ الّذى هديتهُ
    و گمراهى هستم كه تو هدايتم كرده ‏اى.
    ...و الضعيف الّذى قوّيته ... و ضعيفى هستم كه تو به من قوت بخشيده ‏اى.
    و المذنب الّذى سترته و گناهكارى هستم كه تو گناهم را مستور داشته ‏اى
    ابكى لخروج نفسى مى ‏گريم بر لحظه ‏اى جان دادنم!
    أبكى لظلمة قبرى مى ‏گريم براى تاريكى قبرم!
    أبكى لضيق لحدى مى ‏گريم از تنگى گورم!


    93365739541900062743
    profilephpid100002248043280

    22771097565880345367
    facebook

    23759482593804762228
    NewGame7191

صفحه 6 از 6 نخستنخست ... 23456

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/