فواره هاي فرود
چه جاي شکوه اگر زخم آتشین خوردم
که هرچه بود ز مار در آستین خوردم
فقط به خیزش فواره ها نظر کردم
فرود آب ندیدم! فریب از این خوردم
مرا نه دشمن شیطانی ام به خاك افکند
که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم
ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه
من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم !
بخشیدي « اختیار » قفس گشودي ام و
همین که از قفست پر زدم، زمین خوردم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)