صفحه 6 از 36 نخستنخست ... 234567891016 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 351

موضوع: گفتگو با خدا.............

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    غم گلو مي فشارد
    خون فواره مي زند
    بغض مي ترکد
    باران اشک جاري مي شود
    و هيچ کس نيست
    هيچ کسي اشک ها را پک نمي کند
    تو هميشه تنهايي
    هميشه
    دل را به خدا خوش کن
    که تنها او داد دل غم خواران را خواهد گرفت
    تنها او تنها او
    دل جوش مي زند
    تکه تکه مي شود
    و خنده ي نعره آسايت
    چون پتک بر سرم کوفته مي شود
    چنان سنگين
    که قلبم پاره پاره تر مي شود
    پاره تر از هميشه
    و اين صدا طنين مي افکند: که تنها خدا ياور ماست
    تنها او!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #2
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    خدا جون باور كن ميدونم

    خدا قول نداده آسمون هميشه آبی باشه و باغ ها پوشيده از گل...

    قول نداده زندگی هميشه به كامت باشه ...

    خدا روزهای بی غصه و شادی های بدون غم و سلامت بدون درد رو هم قول نداده...

    خدا ساحل بی طوفان، آفتاب بی بارون و خنده های هميشگی رو قول نداده ...

    خدا قول نداده که تو رنج و وسوسه و اندوه رو تجربه نكنی ...

    خدا جاده های آسون و هموار، سفرهای بی معطلی رو قول نداده ...

    قول نداده کوه ها بدون صخره باشن و شيب نداشته باشن ...

    رود خونه ها گل آلود و عميق نباشن ...

    قول داده ؟
    ولی خدا رسيدن يه روز خوب رو قول داده ...

    خدا روزی روزانه ، استراحت بعد از هركار سخت و کمک تو كارها و عشق جاودان رو قول داده . عجب روزی می شه اون روز ...

    پس ناملايمات زندگی رو شکر بگو و فقط از خودش کمک بگير که او جاودانه است و بس...

    نااميدی مثل جاده ای پر دست اندازه که از سرعت کم می کنه اما همين دست انداز نويد يه جاده صاف و وسيع رو بهت می ده ... زياد تو دست انداز نمون ...

    وقتی حس کردی به اون چيزی كه می خواستی نرسيدی خدا رو شکر کن چون اون می خواد تو يه زمان مناسب ترا غافلگيرت کنه و يه چيزی فراتر از خواسته الانت بهت بده...
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #3
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    بارالها.....!


    خسته ام .............


    اما دلم به این خوشه که:


    فلا اله غیرک

    نیست معبود به حقی جز تو

    و

    مقرا بانک ربی

    معترفم که تو پروردگار منی!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #4
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    خدايا
    نه در پي فرصتم و نه در پي جست و جوي قدرت
    نه لذت اين دنيا را ميخواهم
    نه آسايش آن دنيا
    نيازمند تو ام
    فقط تو
    مرا موهبت شوق عميق
    به وصال درگاهت عطا کن
    تا شبها بيدار باشم
    و نيايش کنم
    و روزها به ديگران ياري رسانم
    تا بارشان را
    در راه دشوار زندگي بر دوش کشم
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #5
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    " پیش از اینها..."
    پیش از اینها فكر می كردم خدا
    خانه ای دارد كنار ابرها
    مثل قصر پادشاه قصه ها
    خشتی از الماس و خشتی از طلا

    پایه ها ی برجش از عاج و بلور
    برسر تختی نشسته با غرور
    ماه، برق كوچكی از تاج او
    هر ستاره، پولكی از تاج او
    اطلس پیراهن او، آسمان
    نقش روی دامن او، كهكشان
    رعد و برق شب، طنین خنده اش
    سیل و توفان، نعره توفنده اش
    دكمه پیراهن او، آفتاب
    برق تیغ و خنجر او، ماهتاب

    پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
    از خدا، در ذهنم این تصویر بود
    آن خدا بی رحم بود و خشمگین
    خانه اش در آسمان، دور از زمین
    بود، اما در میان ما نبود
    مهربان و ساده و زیبا نبود
    در دل او دوستی جایی نداشت
    مهربانی هیج معنایی نداشت
    هرچه می پرسیدم، از خود، از خدا
    از زمین، از آسمان، از ابرها
    زود می گفتند: این كار خداست
    پرس و جو از كار او كاری خطاست
    هر چه می پرسی، جوابش آتش است

    آب اگر خوردی، عذابش آتش است
    تا ببندی چشم، كورت می كند
    تا شدی نزدیك، دورت می كند
    كج گشودی دست، سنگت می كند
    كج نهادی پای، لنگت می كند
    با همین قصه، دلم مشغول بود
    خوابهایم، خواب دیو و غول بود
    خواب می دیدم كه غرق آتشم
    در دهان شعله های سركشم
    در دهان اژدهایی خشمگین
    برسرم باران گُرزِ آتشین
    محو می شد نعره هایم، بی صدا
    در طنین خنده خشم خدا...
    نیت من، در نماز و در دعا
    ترس بود و وحشت از خشم خدا
    هر چه می كردم، همه از ترس بود
    مثل از بركردن یك درس بود
    مثل تمرین حساب و هندسه
    مثل تنبیه مدیر مدرسه
    تلخ، مثل خنده ای بی حوصله
    سخت، مثل حلّ صدها مسئله
    مثل تكلیف ریاضی سخت بود
    مثل صرف فعل ماضی سخت بود
    تا كه یك شب دست در دست پدر
    راه افتادم به قصد یك سفر
    در میان راه، در یك روستا
    خانه ای دیدیم، خوب و آشنا
    زود پرسیدم: پدر اینجا كجاست ؟
    گفت: اینجا خانة خوب خداست !
    گفت: اینجا می شود یك لحظه ماند
    گوشه ای خلوت، نمازی ساده خواند
    باوضویی، دست و رویی تازه كرد
    با دل خود، گفتگویی تازه كرد
    گفتمش: پس آن خدای خشمگین
    خانه اش اینجاست ؟ اینجا، در زمین ؟
    گفت: آری، خانه او بی ریاست
    فرشهایش از گلیم و بوریاست
    مهربان و ساده و بی كینه است
    مثل نوری در دل آیینه است

    عادت او نیست خشم و دشمنی
    نام او نور و نشانش روشنی
    قهر او از آشتی، شیرین تر است
    مثل قهر مهربانِِ مادر است
    دوستی را دوست، معنی می دهد
    قهر هم با دوست، معنی می دهد
    هیچ كس با دشمن خود، قهر نیست
    قهری او هم نشان دوستی است ...
    تازه فهمیدم خدایم، این خداست
    این خدای مهربان و آشناست
    دوستی، از من به من نزدیكتر
    از رگ گردن به من نزدیكتر

    آن خدای پیش از این را باد برد
    نام او را هم دلم از یاد برد
    آن خدا مثل خیال و خواب بود
    چون حبابی، نقش روی آب بود
    می توانم بعد از این، با این خدا
    دوست باشم، دوست ، پاك و بی ریا
    می توان با این خدا پرواز كرد
    سفره دل را برایش باز كرد
    می توان در باره گل حرف زد
    صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
    چكه چكه مثل باران راز گفت
    با دو قطره، صدهزاران راز گفت
    می توان با او صمیمی حرف زد
    مثل یاران قدیمی حرف زد

    می توان تصنیفی از پرواز خواند
    با الفبای سكوت آواز خواند
    می توان مثل علف ها حرف زد
    بازبانی بی الفبا حرف زد

    می توان در باره هر چیز گفت
    می توان شعری خیال انگیز گفت
    مثل این شعر روان و آشنا
    قیصر امین‌پور
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #6
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    به کلينيک خدا رفتم تا چکاپ هميشگي ام را انجام دهم، فهميدم که بيمارم ............

    خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پايين آمده.

    زماني که دماي بدنم را سنجيد، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.

    آزمايش ضربان قلب نشان داد که به چندين گذرگاه عشق نياز دارم، تنهايي سرخرگهايم را مسدود

    کرده بود و آنها ديگر نمي توانستند به قلب خالي ام خون برسانند.

    به ارتوپد رفتم چون ديگر نمي توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگيرم.

    بر اثر حسادت زمين خورده بودم و چندين شکستگي پيدا کرده بودم

    فهميدم که مشکل نزديک بيني هم دارم، چون نمي توانستم ديدم را از اشتباهات اطرافيانم فراتر ببرم.

    زماني که از مشکل شنوايي ام شکايت کردم معلوم شد که مدتي است که صداي خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن مي گويد نمي شنوم

    خداي مهربانم براي همه اين مشکلات به من مشاوره رايگان داد. به شکرانه اش تصميم گرفتم از اين پس تنها از داروهايي که در کلمات راستينش برايم تجويز کرده است استفاده کنم.

    هر روز صبح يک ليوان قدرداني بنوشم

    قبل از رفتم به محل کار يک قاشق آرامش بخورم

    هر ساعت يک کپسول صبر، يک فنجان برادري و يک ليوان فروتني بنوشم.

    زماني که به خانه برميگردم به مقدار کافي عشق بنوشم و

    زماني که به بستر مي روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.

    اميدوارم خدا نعمتهايش را بر شما سرازير کند:

    رنگين کماني به ازاي هر طوفان

    لبخندي به ازاي هر اشک

    دوستي فداکار به ازاي هر مشکل

    نغمه اي شيرين به ازاي هر آه

    و اجابتي نزديک براي هر دعا
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #7
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    خدايا!
    بگو آيا جهاني اين چنين عادل
    سزاوار كساني چون منِ بي‌دين
    آن يكي خونخوار
    اين يكي بيمار
    مردمي بيعار
    مي‌باشد؟
    نگو آري سزاوار است
    سزاي مردم خاكي
    جهاني غرقِ ناپاكي‌ست
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #8
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    خداوندا ؛شراب باورم را
    به روی ساغر از مشرق بریزان !
    چراغ این شب تاریک را اینک بیفروز
    و از نورش
    بزن آتش تمام روح و جانم
    چونان پروانه ای کز شمع کامی سخت گیرد
    تمام بال و پرهایش بسوزد .
    خداوندا ؛
    رهایی ده از این گرداب وحشتزا
    از این برپا شده بازار بی پروا
    خداوندا ؛
    رهایی ده
    از این دیباچه ی اشعار مرموز
    از این قلک سرا و
    از این بی انتها و
    از این
    پرماجرایی های امروز
    رهایی ده
    تمام نور هر روز
    از این خونبازی دیروز
    از این بدمستی امروز
    و این بدبختی فردا
    رهایی ده از این خودکامگی ها
    و این بی شانگی ها
    تساهل ها
    تسامح ها
    ریا ها
    رهایی ده خداوندا خدایا .
    گرت نیرو نداری !
    تمام ملک هستی را به هم ریز
    توان ما به سر رفت ،
    از این دیوانگی ها ،
    از استعمار خاک و
    از استثمار انسان
    و این رونق
    برای بت پرستی
    از این کشتار توحید
    از این شرک نوین و
    از این انسان پرستی .
    چرا خاتم در این دوران نباشد ؟
    خلیل بت شکن اینجا نباشد ؟
    از آن کشتی چرا اینجا خبر نیست ؟
    ز موسی و مسیحت
    در این دوران اثر نیست ؟
    چه کم داریم اینک
    ز مخلوقات پیشین
    که دستی از امینت
    کِشَد بیرون ز مردابی که در آن
    تمام سال های زندگانی
    به دست و پا زدن مشغول هستیم
    خداوندا خدایا ؛
    اگر حرفم درشت است
    چونان وحشی * منم آزرده حالم
    دلی تنگ و فراقی ناله آسا
    امان از درد هجرانی که هر شب
    به یاران ، بی وفا آمد وفا رفت
    ببخشا گر مناجاتم خطا رفت
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #9
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    ای نامت از دل و جان
    در همه جا به هر زبان جاری
    عطر پاک نفست،سبز و رها از آسمان جاری
    نور یادت همه شب در دل ما
    چو کهکشان جاری
    تو نسیم خوش نفسی
    من کویر خار و خسم
    گر به فریادم نرسی
    من چو مرغی در قفسم
    تو با منی اما،
    من از خودم دورم
    چو قطره از دریا،من از تو مهجورم
    با یادت از بهشت من
    آتش دوزخ کجاست؟
    عشق تو در سرشت من،
    با دل و جان آشناست
    چگونه فریادت نزنم؟
    چرا دم از یادت نزنم؟
    در اوج تنهایی
    اگر زمین ویرانه شود
    جهان همه بیگانه شود
    تویی که با مایــــــــــــی!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #10
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    با خدا تا خدا...

    خداوندا تو میدانی ...
    منم ، دلتنگ دلتنگم
    منم ، یک شعر بیرنگم
    منم ، دل رفته از چنگم
    منم ، یک دل که از سنگم
    منم ، آواز طولانی
    منم ، شبهای بارانی
    منم ، انسانیم فانی
    خداوندا تو میدانی ...
    منم ، در متن یک دردم
    منم ، برگم ، ولی زردم
    منم ، هستم ، ولی سردم
    منم ، مُرده م ، منم مُرده م
    منم ، یک بغض پر باران
    منم ، غمهای بی سامان
    منم ، هستم دراین زندان
    منم ، زخمهای بی درمان
    منم ، دارم تب و تابی
    ز تنهائی ، ز بیتابی
    منم ، رفته به گردابی
    مرا باید که دریابی
    منم ، یک آسمان دردم
    منم ، دریا شود قبرم
    منم ، دنیا شود جبرم
    منم ، پایان شده صبرم
    منم ، یک ذره گردم
    منم ، خواهم کسی همدم
    منم ، برخود ستم کردم
    دلم خون میشود هردم
    منم ، از عشق گویانم
    منم ، دردست درمانم
    منم ، آمد به لب جانم
    خداوندا ! بمیرانم !
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 6 از 36 نخستنخست ... 234567891016 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/